کلمات قصار حضرت امام خمینی
خداشناسى و عبوديت
غير حق تعالى نور نيست ، همه ظلمتند . ما از خدا هستيم همه. همه عالم از خداست ، جلوه خداست ، و همه عالم بهسوى او برخواهد گشت . تمام مقاصد انبيا برگشتش به يك كلمه است و آن ، معرفت الله .
آرمان اصلى وحى اين بوده است كه براى بشر معرفت ايجاد كند . بيشتر ناله اوليا ، از درد فراق و جدايى از محبوب است و كرامت او . تمام كمالاتى كه براى اولياى خدا و انبياى خدا حاصل شده است از اين دل كندناز غير ، و بستن به اوست . آن چيزى كه انسان را به ضيافتگاه خدا راه مىدهد اين است كه غير خدا را كناربگذارد ، و اين براى هر كس ميسور نيست . خودتان را متصل كنيد به اين دريا ، درياى الوهيت ، درياى نبوت ، درياىقرآن كريم .
بدان كه شكر نعمتهاى ظاهره و باطنه حق تعالى ، يكى از وظايف لازمه عبوديت وبندگى است كه هر كسى به قدر مقدور بايد قيام به آن نمايد ، گرچه از عهده شكرحق تعالى ، احدى از مخلوقات برنمىآيد . پر واضح است كه تسبيح و تقديس و ثناى حق تعالى ، مستلزم علم و معرفت بهمقام مقدس حق ، و صفات جلال و جمال است ، و بدون هيچ گونه معرفتى و علمىمتحقق نشود . از آداب عبوديت اين است كه جز قدرت حق ، قدرتى را نپذيرند ، و جز ثناىحق، و آن كه از اولياى حق است ، ثناى كسى را نگويند . اصل تمجيد ، براى غير خدا واقع نمىشود ، حتى شما كه از يك گل تعريف مىكنيد ،از يك سيب تمجيد مىكنيد ، اين تمجيد خداست . مطمئن باشيد كه اگر كارهايتان از الوهيتسرچشمه نگيرد ، و از وحدت اسلامىبيرون برويد ، مخذول مىشويد . اگر اغراض الهى داشتيد ، مادى هم دنبالش هست ، اما اين مادى ، ديگرالهى شده است . تشخيص معيار الهى از شيطانى آن است كه پس از مراجعه به خود ، بيابد كهآنچه كه او مىخواهد، نفس عمل است ، گرچه اين كار را ديگرى انجام دهد . توجه به خدا و هجرت از خود به خدا - كه بزرگترين هجرتهاست - ، هجرت ازنفس به حق ، و از دنيا به عالم غيب شما را تقويت كرد .
پس از اتكال به خداوند، به قدرت خود كه از اوست اعتماد و اتكال داشتهباشيد . به شما مىگويم كه از هيچ كس نترسيد الاّ خدا ؛ و به هيچكس اميد نبنديد الاخداى تبارك و تعالى . توجه به غير خدا ، انسان را به حجابهاى ظلمانى و نورانى محجوب مىنمايد . غفلت از حق كدورت قلب را زياد كند ، و نفس و شيطان را بر انسان چيرهكند ، و مفاسد را روزافزون كند . و تذكر و يادآورى از حق دل را صفا دهد ، وقلب را صيقلى نمايد و جلوهگاه محبوب كند ، و روح را تصفيه نمايد و خالصكند ، و از قيد اسارت نفس ، انسان را براند . و بدان كه هيچ آتشى از آتش غضب الهى دردناكتر نيست .
همانطور كه مكلفيم كه خودمان را حفظ كنيم و خارج كنيم از ظلمات به نور ، مكلف هستيم ديگران را همين طور دعوت كنيم . ما بايد دعوت بكنيم و دعوت ما به خود نباشد ، دعوت به دنيا نباشد ، دعوتبه خدا باشد . درس را براى خدا بخوانيد . اگر انسان براى شهوات نفسانيه قيام بكند ، و براى خدا نباشد ، اين كارش ،، بهجايى نمىرسد اين كارش، بالاخره فشل مىشود .چيزى كه براى خدا نيست ، دوام نمىتواند داشته باشد . خدا هست ؛ غفلت نكنيد از او ! خدا حاضر است ، همه ما تحت مراقبتهستيم . مقصد را مقصد الهى كنيد ، براى خدا قدم برداريد . همه عالم محضر خداست ؛ هر چه واقع مىشود در حضور خداست . هميشه توجه داشته باشيد كه كارهايتان در محضر خداست ، همه كارها ! چشمهايىكه بهممىخورد ، در محضر خداست؛ زبانهايى كه گفتگو مىكند ، در محضر خداست ؛و دستهايى كه عمل مىكند، در محضر خداست ؛ و فردا ما جواب بايد بدهيم . همه ما در محضر خدا هستيم ، و همه ما خواهيم مرد . بايد به قلبتان برسانيد كه هر كارى انجام مىدهيد در محضر خدا هستيد . به قلوب محجوت و منكوس خود برسانيد كه عالم ، از اعلى عليين تااسفل السافلين ، جلوه حق - جل و علا - و در قبضه قدرت اوست . نعمتهاى خدا امتحان است براى بندگان خدا . آنى كه انسان را از تزلزل بيرون مىآورد ، آن ، ذكر خداست . به خدا متوجه شو ، تا دلها به تو متوجه شود .
صورت عمل ميزان نيست ، آن چيزى كه ميزان است انگيزه عمل است . مكلفى نيست در عالم ، كه تحت آزمايش خدا و امتحان او نباشد . هر كس در هر مقامى كه هست و هر مسئوليتى كه دارد ، همان مقام و مسئوليت ، امتحان اوست . در اسلام معيار ، رضايتخداست ، و نه شخصيتها . ما شخصيتها را با حقمىسنجيم ، و نه حق را با شخصيتها . معيار ، حق و حقيقت است . ما معيارها را بايد معيارهاى الهى قرار بدهيم . بيدار بشويد ملت ! بيداربشويد دولت ! همه بيدار باشيد ! همهتان در محضرخدا هستيد . فردا همه بايد حساب پس بدهيد .
از روى خون شهداى ما نگذريد بدوننظر . و براى مقام دعوا نكنيد با هم . عالم محضر خداست ؛ در محضر خدا معصيتخدا نكنيد . در محضر خدا ، با هم دعوا نكنيد سر امور باطل و فانى. براى خدا كار بكنيد و براى خدا به پيش برويد . الآن ما همه در حيطه امتحان گذاشته شديم . انسان ممكن است چيزى را از چشم همه مخفى كند ، ولى همه چيز ما در نزد خداحفظ مىشود ، و اعمال ما را به خود ما برمىگرداند . استناد به خدا بكنيد .و اين استناد به خدا ، تمام مشكلات را - ان شاء الله حل خواهد كرد . تمام تكاليف الهيه الطافى است الهى ، و ما خيال مىكنيم تكليف است . ما بايد بنده باشيم و همه چيز را از خدا بدانيم .
خداى تبارك و تعالى همه نعمتها را به ما عطا فرموده است ، و آن چيزهايى كهعطا كرده در راه او بايد صرف بكنيم . ما همه از خداييم و بايد در راه خدمت به او باشيم . آن چيزى كه آسان مىكند مصيبتها را ، اين است كه همه انسانها رفتنى هستند وهمه ماها رفتنى هستيم ، و چه بهتر كه در راه خدا فدا بشويم . ما و شما و همه ، هر چه داريم از خداست ، و هر چه توان داريم براى خدا بايدخرج كنيم .
[چهارشنبه 1395-01-25] [ 07:53:00 ب.ظ ]
|