فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 




کلمات قصار امام خمینی (فرهنگ و تمدن)

 

آن چيزى كه ملتها را مى‏سازد فرهنگ صحيح است. فرهنگ مبدا همه خوشبختيها و بدبختيهاى ملت است. اگر فرهنگ درست بشود يك مملكت اصلاح مى‏شود. اگر فرهنگ، فرهنگ صحيح باشد جوانهاى ما صحيح بار مى‏آيند.

اگر مشكلات فرهنگى و آموزشى به صورتى كه مصالح كشور اقتضا مى‏كند حل شود،ديگر مسائل به آسانى حل مى‏گردد. اساسا فرهنگ هر جامعه هويت و موجوديت آن جامعه را تشكيل مى‏دهد ؛ و باانحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بعدهاى اقتصادى، سياسى، صنعتى و نظامى‏قدرتمند و قوى باشد ولى پوچ و پوك و ميان‏تهى است. اگر ما وابستگى فرهنگى داشته باشيم دنبالش وابستگى اقتصادى هم هست، وابستگى اجتماعى هم هست، سياسى هم هست، همه اينها هست.

راس همه اصلاحات اصلاح فرهنگ است، و نجات جوانهاى ما از اين وابستگى به‏غرب. مقدار صدمه‏اى كه ايران از متفكرين و متجددين فرنگ‏رفته خوده است، از هيچ‏كس نخورده است. كمال تاسف است كه كشور ما كه حقوق اسلامى و قضاى اسلامى و فرهنگ اسلامى‏دارد، اين فرهنگ را، اين حقوق را ناديده گرفته است و دنبال غرب رفته‏است. تا اين مغز استعمارى را ما عوض نكنيم، يك مغز استقلالى جايش نگذاريم‏نمى‏توانيم اين مملكت را اداره كنيم.

فرهنگ استعمارى، جوان استعمارى تحويل مملكت مى‏دهد. با انحراف فرهنگ، كشور به انحراف كشيده مى‏شود. راه اصلاح يك مملكتى اصلاح فرهنگ آن مملكت است، اصلاح بايد از فرهنگ‏شروع شود.

استقلال و موجوديت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشات مى‏گيرد. ما با تمدن مخالف نيستيم، با تمدن صادراتى مخالفيم ؛ تمدن صادراتى ما رابه اين روز نشانده است. ما تمدنى را مى‏خواهيم كه بر پايه شرافت و انسانيت استوار باشد.

موضوعات:  کلمات قصار امام خمینی (فرهنگ و تمدن)  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-02-06] [ 06:43:00 ب.ظ ]




کلمات قصار امام خمینی (انسان‏ شناسى)

 

انسان عصاره همه موجودات عالم است. انسان يك موجود عجيبى است در جميع طبقات موجودات و مخلوقات بارى‏تعالى، هيچ موجودى مثل انسان نيست، اعجوبه‏اى است كه از او يك موجود الهى ملكوتى ساخته مى‏شود و يك موجود جهنمى شيطانى.

انسان يك اعجوبه‏اى است كه از هر دو طرف غير متناهى است: از طرف سعادت غير متناهى و از طرف شقاوت غير متناهى. مبدأ همه خطرها براى انسان خود آدم است، و مبدأ اصلاح هم از خود آدم بايد شروع شود. هر اصلاح نقطه اولش خود انسان است. انسان وقتى درست بشود همه چيز درست مى‏شود. راه مستقيم الهى است كه مى‏تواند انسان را از نقص رو به كمال ببرد. انسان تا آخر عمرش هيچگاه از شر شيطان و نفس مأمون نيست.

گاهى وقتها بلا براى انسان نعمت است، گاهى وقتها نعمت بلاست. شكم و نان و آب ميزان نيست، عمده شرافت انسانى است. شرافت انسانى به اين است كه در مقابل زور بايستيد. مگر عزت و شرف و ارزشهاى انسانى، گوهرهاى گرانبهايى نيستند كه اسلاف صالح اين مكتب، عمر خود و ياران خود را در راه حراست و نگهبانى از آن وقف نمودند. بزرگتر [ين‏] چيزى كه انسان اگر آن را داشته باشد «كمال بزرگ» دارد اين است كه حق را براى حق بخواهد.

به مجرد احراز اشتباه و خطا، از آن برگرديد و اقرار به خطا كنيد، كه آن كمال انسانى است. انسان كامل آن است كه آن چيزى كه از خودش صادر مى‏شود اگر باطل است، دنبال اين باشد كه اصلاحش بكند و ابايى از آن نداشته باشد كه اقرار به باطلش بكند. بشر تا در سايه مسلسل و توپ و تانك مى‏خواهد ادامه حيات بدهد نمى‏تواند انسان باشد، نمى‏تواند به مقاصد انسانى برسد.

طبيعى ساختمان بشرى است كه هرچه ستمكارى و ظلم و بى‏عدالتى در جامعه و ملتى اوج گيرد، به همان نسبت قوه مقاومت در ملت رشد مى‏كند. اين چيزى كه مطرح است در جنگ عدد نيست، آن چيزى كه مطرح است آن قدرت فكرى انسان است .

موضوعات: کلمات قصار امام خمینی (انسان‏ شناسى)  لینک ثابت
 [ 06:41:00 ب.ظ ]




رجب و پس از سه روز

خروج فاطمه بنت اسد از کعبه با فرزندش علی(ع)

بی شک و تردید کعبه در برابر قدوم امیرالمومنین (ع) آنچنان خضوعی به خرج داد که دیوارش شکافته شد، اگر در انسان‌ها نهایت خضوع سجده است درباره کعبه نهایت خضوع شکسته شدن دیوار کعبه است کعبه نهایت خضوع خویش را در برابر علی (ع) نشان داد.

به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران( ایسنا)، مکان‌هایی را که خداوند خلق کرده است از حیث شرافت یکسان نیستند. خداوند متعال برخی از مکان‌ها را از بقیه اماکن اشرف قرار داده است از جمله این مکان‌ها شهر مکه است. هر کسی که می‌خواهد وارد شهر مکه شود باید «مُحرم» شود. ورود غیر مسلمان در این شهر حرام و ممنوع است؛ چراکه خداوند این شهر را شریف قرار داده است و در میان مکه کعبه اشرف مکان و عظیم‌ترین مکان‌ها است.

سه روز در کعبه

فاطمه بنت اسد(ع) که بعد از سه روز مهمان الهی بود، فرزند مبارک و محترم خود را در آغوش گرفته و آماده خروج از کعبه شد، که هاتفی غیبی چنین ندا داد: ای فاطمه نام این مولود را علی بگذار، چرا که من خدای علی اعلا هستم. من نام او را از نام خود گرفته‌ام و او را ادب آموخته‌ام و امر خود را به او سپرده‌ام و او را بر پیچیدگی علم خود آگاهی داده‌ام. او در خانه من به دنیا آمده است. او اول کسی است که بر فراز خانه من اذان می‌گوید و بت‌ها را می‌شکند و آن‌ها را از بالای کعبه به صورت می‌اندازد. خوشا به حال کسی که او را دوست می‌دارد، از او اطاعت می‌کند و او را یاری می‌نماید. وای بر کسی که بغض او را دارد، از او سرپیچی می‌کند، او را خوار می‌نماید و حق او را انکار می‌نماید. در این سه روز در هر محفلی سخن از این مولود مبارک و استثنایی بود، به خصوص باز نشدن قفل در کعبه، شکافته شدن دیوار کعبه در روز روشن و دیدن آن توسط کفار، این مطلب را به صورت یک مساله عمومی در آورده بود.

طلوع نور علی (ع) در آغوش پیامبر (ص)

صبح روز چهارم در مقابل دیدگان به انتظار نشسته، ناگهان دیوار کعبه از مکان قبلی شکاف برداشت به حدی که فاطمه بنت اسد (ع) با فرزند عزیزش از آن جا خارج شدند. مردم همه نگاه می‌کردند، قبل از سوال کسی، فاطمه بنت اسد(ع)از بعضی وقایع داخل خانه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذاهای بهشتی و این که نام این حضرت به ندای آسمانی علی (ع) است. ابوطالب (ع) و پیامبر(ص)پیش آمدند، فاطمه بنت اسد (ع) با مولود پیش آمد.

فاطمه بنت اسد(س) می‌فرماید: هنگامی که از کعبه خارج شدم و فرزند را نزد پیامبر(ص) گذاشتم، آن حضرت اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ آن حضرت گفت و فرمود: این مولودی است که بر فطرت به دنیا آمده است، در روز سوم ولادت یا روز سوم خروج از کعبه و در بعضی قول‌ها دهم ذی‌الحجه حضرت ابوطالب(ع) ولیمه مفصلی داد و فرمود: بیایید برای ولیمه علی بن ابی طالب (ع) و قبلا 7 بار کعبه را طواف کنید و بعد بر فرزندم علی(ع) سلام کنید.

خداوند مادر علی(ع) را به درون کعبه دعوت کرد نه اینکه مادر امیرالمومنین(ع) خود وارد خانه کعبه شود، بلکه خداوند او را به درون خانه کعبه دعوت می‌کند؛ چراکه اگر فاطمه بنت اسد خود وارد خانه کعبه می‌شد، باید طبق معمول از در کعبه وارد می‌شد حال آنکه در برابر قدوم مولود فاطمه بنت اسد کعبه شکست و دیوار کعبه شکافته شد و از شکاف دیوار فاطمه بنت اسد‌ وارد خانه خدا شد تا خانه‌زاد خداوند در کعبه، محلی که برای عبادت موحدان قرار داده شده است پا به این دنیا بگذارد.

آیا شکافتن کعبه برای امیرالمومنین علی(ع) که در بطن فاطمه بود نشانی از خضوع کعبه در مقابل حضرتش نبود؟ آیا کعبه با شکستن و شکافته شدن دیوارش نمی‌خواست تعظیم مقام علی(ع) را بنماید؟ آیا کعبه با شکستن خود نمی‌خواهد بگوید علی(ع) بر من نیز ولایت دارد و من که کعبه هستم و بیت‌الله مامور به خضوع در برابر علی(ع)؟

منابع:

علی ولید الکعبه، ص32

بحارالانوار

بحار الانوار، مناقب

مناقب ج2

موضوعات: خروج فاطمه بنت اسد از کعبه با فرزندش علی(ع)  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم