تفسیر سوره بقره ( آیات 1 تا 130 )
**************************************************************************************************************************
آيه 1
متن آيه : الم
ترجمه :
الف . لام . ميم .
توضيحات :
« الم » : الف ، لام ، ميم . حروف مقطّعهاي هستند همانند ( المص . المر . ن . ق . . . ) كه در اوائل برخي از سورهها آمدهاند . پروردگار متعال برخي از سورهها را بدانها آغاز كرده است تا بدين وسيله اعجاز قرآن را بنماياند و نشان دهد كه اين قرآن با وجود اين كه از همان حروفي فراهم آمده است كه عربها سخن خويش را از آنها فراهم مينمايند وليكن از ارائه كتابي چون قرآن ، و حتي سورهاي همانند آن ، درمانده و ناتوانند .
**************************************************************************************************************************
آيه 2
متن آيه :
ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
ترجمه :
اين كتاب هيچ گماني در آن نيست و راهنماي پرهيزگاران است .
توضيحات :
« ذلِكَ » : آن . در اينجا ميتواند به معني ( اين ) باشد . « الْكِتَابَ » : نوشته . مراد از كتاب در اينجا كتاب معروف معهود براي پيغمبر است كه قرآن ميباشد و خدا آن را بدو وعده فرموده بود . تسميه شيء است به نام آنچه سرانجام بدان منتهي ميشود . « رَيْبَ » : شكّ و شبهه . گمان . « هُديً » : هدايت . راهنمائي . در اينجا ميتواند به معني هادي و راهنما هم باشد . خبر مبتداي محذوفي مانند ( هُوَ ) يا خبر دوم ( ذلِكَ ) است . « الْمُتَّقِينَ » : پرهيزگاران .
**************************************************************************************************************************
آيه 3
متن آيه :
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
ترجمه :
آن كساني كه به دنياي ناديده باور ميدارند ، و نماز را به گونه شايسته ميخوانند ، و از آنچه بهره آنان ساختهايم ميبخشند .
توضيحات :
« الْغَيْبِ » : آن چيزهائي كه پوشيده و نهان از حواسّ و فراتر از دائره دانش انسان است و خدا و رسول بدان خبر دادهاند . از قبيل : فرشتگان ، جنّ ، رستاخيز ، بهشت ، دوزخ ، چگونگي حساب و كتاب در آخرت . آنچه فراتر از دائره دانش و خرد و روح انسان است « الصَّلاة » : نماز .
**************************************************************************************************************************
آيه 4
متن آيه :
والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
ترجمه :
آن كساني كه باور ميدارند به آنچه بر تو نازل گشته و به آنچه پيش از تو فرو آمده ، و به روز رستاخيز اطمينان دارند .
توضيحات :
« مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ » : مراد قرآن است . « مَآ أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ » : مراد ديگر كتابهاي صحيح آسماني است . از قبيل : تورات و انجيل حقيقي . « وَ بِالآخِرَةِ . . . » : آخرت داخل در غيب متقدّم است و به خاطر اهمّيّت فراوان ذكر شده است .
**************************************************************************************************************************
آيه 5
متن آيه :
أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
ترجمه :
اين چنين كساني ، هدايت و رهنمود خداي خويش را دريافت كرده و حتماً رستگارند .
توضيحات :
« الْمُفْلِحُونَ » : رستگاران . نجاتيافتگان .
**************************************************************************************************************************
آيه 6
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
بيگمان كفرپيشگان برايشان يكسان است چه آنان را بيم دهي و چه بيم ندهي ، ايمان نميآورند .
توضيحات :
« سَوَآءٌ » : يكسان . برابر . « أنذَرْتَ » : بيم دادي . ترساندي .
**************************************************************************************************************************
آيه 7
متن آيه :
خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ
ترجمه :
خداوند دلها و گوشهايشان را مهر زده است ، و بر چشمانشان پردهاي است ، و عذاب بزرگي در انتظارشان است .
توضيحات :
« خَتَمَ » : مهر زده است . كنايه از عدماستعداد ايشان براي پذيرش ايمان و عدم درك آنان است ( نگا : جاثيه / 23 ، روم / 59 ) . « غِشَاوَةٌ » : پرده .
**************************************************************************************************************************
آيه 8
متن آيه :
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ
ترجمه :
در ميان مردم دستهاي هستند كه ميگويند : ما به خدا و روز رستاخيز باور داريم . در صورتي كه باور ندارند و جزو مؤمنان بشمار نميآيند .
توضيحات :
« مِنَ النَّاسِ مَنْ . . . » : انسانها سه گروهند : مؤمنان و كافران و منافقان . از اين آيه تا آخر آيه بيستم از گروه سوم صحبت ميگردد .
**************************************************************************************************************************
آيه 9
متن آيه :
يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ
ترجمه :
( اينان به نظرشان ) خدا و كساني را گول ميزنند كه ايمان آوردهاند ، در صورتي كه جز خود را نميفريبند ولي نميفهمند .
توضيحات :
« يُخَادِعُونَ » : گول ميزنند . فريب ميدهند . از مصدر مُخادعه و خِداع ، به معني اظهار خلاف آنچه در دل است براي فريب ديگران . « مَا يَخْدَعُونَ » : نميفريبند . گول نميزنند .
**************************************************************************************************************************
آيه 10
متن آيه :
فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ
ترجمه :
در دلهايشان بيماري ( حسودي و كينهتوزي با مؤمنان ) است و خداوند ( نيز با ياري دادن و پيروز گرداندن حق ) بيماري ايشان را فزوني ميبخشد ، و عذاب دردناكي ( در دنيا و آخرت ) به سبب دروغگوئي و انكارشان در انتظارشان ميباشد .
توضيحات :
« مَرَضٌ » : مراد بيماري معنوي نفاق است . « فَزَادَهُمُ اللهُ مَرَضاً » : مراد از اين بيماري ، بيماري حقد و كينه و اندوهي است كه بيماري دل هستند ( نگا : توبه / 124 و 125 ) . « أَلِيمٌ » : دردناك .
**************************************************************************************************************************
آيه 11
متن آيه :
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
ترجمه :
هنگامي كه بديشان گفته شود : در زمين فساد و تباهي نكنيد . گويند : ما اصلاحگراني بيش نيستيم .
توضيحات :
« مُصْلِحُونَ » : اصلاحگران .
**************************************************************************************************************************
آيه 12
متن آيه :
أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِن لاَّ يَشْعُرُونَ
ترجمه :
هان ! ايشان بيگمان فسادكنندگان و تباهيپيشگانند وليكن ( به سبب غرور و فريبخوردگي خود به فسادشان ) پي نميبرند .
توضيحات :
« أَلا » : هان !
**************************************************************************************************************************
آيه 13
متن آيه :
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَكِن لاَّ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
و هنگامي كه بدانان گفته شود : ايمان بياوريد همان گونه كه توده مردم ايمان آوردهاند ، گويند : آيا همانند بيخردان ايمان بياوريم ؟ هان ! ايشان بيخردانند وليكن نميدانند ( كه ناداني و بيخردي منحصر بديشان و محدود بدانان است ) .
توضيحات :
« السُّفَهَآءُ » : جمع سفيه ، بيخردان . نادانان . از مصدر سفاهت ، به معني : جهالت و بيعقلي .
**************************************************************************************************************************
آيه 14
متن آيه :
وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ
ترجمه :
وقتي كه ( منافقان ) با مؤمنان روبرو ميگردند ، ميگويند : ما هم ايمان آوردهايم . و هنگامي كه با رؤساي شيطانصفت خود به خلوت مينشينند ، ميگويند : ما با شمائيم و ( مؤمنان را ) مسخره مينمائيم .
توضيحات :
« لَقُوا » : برخورد كردند . ملاقات نمودند . « خَلَوْا » : خلوت كردند . به خلوت نشستند . اجتماع كردند . « إلي » : با . « شَيَاطِينِهِمْ » : با اهريمنان خود . مراد از شياطين ، دوستان كفرپيشه و رؤساي شيطان صفت ايشان است . « مُسْتَهْزِءُونَ » : مسخرهكنندگان . بازيچه قراردهندگان .
**************************************************************************************************************************
آيه 15
متن آيه :
اللّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ
ترجمه :
خداوند ايشان را مسخره مينمايد و آنان را رها ساخته تا كوركورانه به سركشي خويش ادامه دهند .
توضيحات :
« يَسْتَهْزِئُ » : مسخره ميكند . مورد استهزاء قرار ميدهد . در آيههاي 14 و 15 ، صنعت مُشاكله به كار رفته است كه اتّفاق در لفظ و اختلاف در معني است . مثلاً در شعر زير ، « ظلم » ، در مصرع اوّل ، به معني ستم ، و در مصرع دوم ، به معني پاداش به كار رفته است : كند گر بر تو ظلم از كين بدانديشتو هم آن ظلم كن بر وي مينديش « يَمُدُّهُمْ » : ياريشان ميدهد . در اينجا به معني : بديشان مهلت و فرصت ميدهد . « يَعْمَهُونَ » : سرگردان و حيران شوند . از ماده ( عمّه ) به معني كوردلي و سرگشتگي .
**************************************************************************************************************************
آيه 16
متن آيه :
أُوْلَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ
ترجمه :
اينان رهنمودهاي ( پروردگار ) را به ( بهاي ) گمراهي فروختهاند و چنين بازرگاني و معامله آنان سودي در بر ندارد ، و راهيافتگان ( طريق حق و حقيقت ) بشمار نميآيند .
توضيحات :
« اشْتَرَوْا » : خريدند . در اينجا به معني : عوض كردند . « مُهْتَدِينَ » : راهيافتگان . راهيابان . « اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدي » : گمراهي را برگزيدهاند و هدايت را رها كردهاند .
**************************************************************************************************************************
آيه 17
متن آيه :
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ
ترجمه :
داستان اينان ، همانند داستان كسي است كه آتشي را با كوشش فراوان بيفروزد ( تا خود و همراهانش از آن استفاده كنند ) و آن گاه كه آتش دورو بر او را روشن گرداند ، پروردگار آتش آنان را خاموش و نابود نمايد ، و ايشان را در انبوهي از تاريكيها رها سازد ، به گونهاي كه چشمانشان ( چيزي ) نبيند .
توضيحات :
« مَثَلُهُمْ » : مثل ، به معني صفت و وضع حال . « الَّذِي » : موصول است وصله آن ( اسْتَوْقَدَ ) و مفرد است . ولي پس از آن ضمير ( هُمْ ) و فعل ( لا يُبْصِرُونَ ) ذكر ميشود كه جمع است ! علّت آن در بخش نخست آيه ، يك نفر ، و در بخش دوم آيه ، همان فرد همراه قوم و همراهانش مورد نظر است . به عبارت ديگر ، ( اسْتَوْقَدَ ) و ( مَا حَوْلَهُ ) به صورت مفرد ، سپس ( ذَهَبَ اللهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ ) به صورت جمع آمده است . علّت آن ، اين است كه ( الَّذِي ) به منزله ( مَنْ ) گرفته شده و ضميري كه به ( مَنْ ) برميگردد ، ميتواند به صورت مفرد يا جمع باشد ( نگا : زمر / 33 ) . « اسْتَوْقَدَ » : برافروخت . تلاش كرد كه آتش را شعلهور و زبانهكش سازد . « أَضَآءَتْ » : روشن كرد .
**************************************************************************************************************************
آيه 18
متن آيه :
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ
ترجمه :
( آنان همچون ) كران و لالان و كورانند و ( به سوي حق و حقيقت ) راه بازگشت ندارند .
توضيحات :
« صُمٌّ » : جمع اَصَمّ ، كران . « بُكْمٌ » : جمع أبْكَم ، لالان . « عُمْيٌ » : جمع أَعْمي ، كوران .
*************************************************************************************************************************
آيه 19
متن آيه :
أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصْابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ واللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ
ترجمه :
يا گوئي داستان آنان همچون داستان كساني است كه به باران توفندهاي گرفتار آمده باشند كه از آسمان فرو ريزد ، و در آن ، انبوه تاريكيها و رعد و برق بوده باشد ، و از بيم مرگ انگشتان خود را در گوشهايشان فرو برند تا از صداي صاعقه در امان بمانند . ( نميدانند كه ) خدا از هر سو دور كافران را فرا گرفته است ( و هر وقت و هر جا بخواهد نابودشان مينمايد ) .
توضيحات :
« صَيِّبٍ » : باران تند . رگبار باران . در عبارت « كَصَيِّبٍ » : مضاف حذف شده است ، و اصل آن چنين است : كَقَوْمِ أَصْحَابِ صَيِّبٍ . . . « السَّمَآءِ » : آسمان . مراد ابر آسمان است . « فِيهِ ظُلُمَاتٌ . . . » : مراد اين است كه همراه با تاريكيها و غيره است . « أَصَابِعَهُمْ » : اصابع جمع إصْبَع ، انگشتان . « ءَاذَانِهِمْ » : ءَاذَان جمع أُذُن ، گوشها .
**************************************************************************************************************************
آيه 20
متن آيه :
يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
ترجمه :
چنان است كه گوئي آذرخش آسمان ميخواهد ( نور ) چشمانشان را بربايد . هرگاه كه ( پيش پاي ايشان را ) روشن ميدارد ، به پيش ميروند . و چون ( محيط ) ايشان تاريك شود ، برجاي خود ميمانند . و اگر خدا ميخواست گوش و چشمان ايشان را از ميان ميبرد . چه خدا بر هر چيزي توانا است .
توضيحات :
« يَكَادُ » : نزديك است . ماضي آن ( كَادَ ) است . صورت مثبت اين فعل ، مفهوم جمله را منفي ميسازد ( نگا : نور / 35 و 43 ) و صورت منفي اين فعل ، مفهوم جمله را مثبت مينمايد ( نگا : بقره / 71 ، نور / 40 ) . « يَخْطَفُ » : ميربايد . « أَبْصَارَ » : چشمها ، ديدگان . « كُلَّمَا » : هر زمان ، وقتي كه . « أَضَآءَ » : روشن گرديد . روشن كرد . از مصدر ( إضَاءَة ) از افعال ذووجهين است . « أَظْلَمَ » : تاريك گرديد . تيره شد . « قَامُوا » : توقّف كردند . ايستادند . « سَمْعِ » : نيروي شنوائي . در اينجا به معني عضو شنوائي ، يعني گوش است .
**************************************************************************************************************************
آيه 21
متن آيه :
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
ترجمه :
اي مردم ! خداي خود را بپرستيد ، آن كه شما را و كساني را آفريده است كه پيش از شما بودهاند ، تا ( خود را بدين وسيله پاك سازيد و ) راه پرهيزگاري گيريد .
توضيحات :
« لَعَلَّ » : تا اين كه . شايد اين كه .
**************************************************************************************************************************
آيه 22
متن آيه :
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشاً وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّكُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
خداي شما كسي است كه زمين را برايتان بگسترد ( و آن را در خور اقامت و سكونت كرد ) و آسمان را ( با تمام اجرام و ستارگان ، بسان ) كاخي بيافريد و از آسمان آب فرو فرستاد و با آن ، انواع ( گياهان و درختان و ) ثمرات را به وجود آورد تا روزي شما گردند . پس شركاء و همانندهائي براي خدا به وجود نياوريد ، در حالي كه شما ( از روي فطرت ) ميدانيد ( كه چنين كاري درست نيست ) .
توضيحات :
« فِرَاشاً » : فرش . گستردني . « أَندَاداً » : جمع نِدّ ، انبازها ، همتاها . همگونها .
**************************************************************************************************************************
آيه 23
متن آيه :
وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
ترجمه :
اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل كردهايم ، دچار شكّ و دودلي هستيد ، سورهاي همانند آن را بسازيد ( و ارائه دهيد ) و گواهان خود را بجز خدا ( كه بر صدق قرآن گواهي ميدهد ) فرا خوانيد ( تا بر صدق چيزي كه آوردهايد و همسان قرآنش ميدانيد ، شهادت دهند ) اگر راستگو و درستكاريد .
توضيحات :
« رَيْبَ » : شكّ و گمان . « عَبْدِنَا » : بنده ما كه محمّد است . « شُهَدَآئَكُمْ » : شُهَدَآء جمع شهيدِ به معني شاهِد است ، يعني : گواهان . همدمان . كساني كه گواهي دهند كه شما برحق هستيد . « مِن دُونِ » : بجز . غير از .
**************************************************************************************************************************
آيه 24
متن آيه :
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ
ترجمه :
و اگر نتوانستيد كه چنين كنيد - و هرگز نخواهيد توانست - پس ( لازم است كه با انجام كارهاي نيكو و دوري از بديها ) خود را از آتشي كه ( بخشي از ) افروزينه آن انسان و سنگ ( اصنام ) است ، به دور داريد . آتشي كه براي ( شكنجه ) كافران آماده گشته است .
توضيحات :
« وَقُودُ » ، هيمه آتش . افروزينه . « اُعِدَّتْ » : آماده شده است .
**************************************************************************************************************************
آيه 25
متن آيه :
وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
ترجمه :
مژده بده به كساني كه ايمان آوردهاند و كردار نيكو انجام دادهاند ، اين كه ايشان را است باغهاي ( بهشتي ) كه در زير درختان آن رودها روان است . هرگاه بعضي از ميوههاي آنها بديشان عطاء شود ، گويند : پيشتر اين نصيبمان گشته بود ، و همسان آن را آوردهاند . ( چه چنين ميوههائي در جنس و شكل يكي بوده ، ولي طعم و مزه جداگانهاي دارند ) . و در آنجا همسران پاك و بيعيبي داشته و در آنجا جاويدان خواهند ماند .
توضيحات :
« جَنَّاتٍ » : جمع جَنَّة ، باغها ، مراد بهشت است . « مِن قَبْلُ » : پيشتر ، در دنيا ، يا در بهشت . « مُتَشَابِهاً » : همانند و همگون در خوبي و مزه و زيبائي . حال ضمير ( هِ ) است . « أَزْوَاجٌ » : همسران . « مُطَهَّرَةٌ » : پاكيزه از عيوب زنان دنيا ، از قبيل حيض و نِفاس . « خَالِدُونَ » : جاويدانان . سرمديان .
**************************************************************************************************************************
آيه 26
متن آيه :
إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَيَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِينَ
ترجمه :
خداوند شرم ندارد از اين كه مثال بزند به ( كوچكترين موجودات ) ، پشّهاي يا كمتر از آن . كساني كه اهل ايمانند ميدانند ( هدف از اين تمثيل چيست و ) اين صحيح و درست است و از جانب خدايشان ميباشد . و امّا كساني كه راه كفر و انكار را برگزيدهاند ، ميگويند : خواست خدا از اين مثل چيست ؟ ( بايد بدانند ) خدا با بيان اين نوع مثل ، بسياري را سرگردان و ويلان ميسازد ، و بسي را ( به سوي حق ) راهنمائي مينمايد . و امّا خدا جز كجروان و منحرفان را با آن گمراه و حيران نميگرداند .
توضيحات :
« لا يَسْتَحْيي » : شرم نميكند . مراد اين است كه : ترك نميكند و امتناع نميورزد . « مَثَلاً مَّا » : ما در آن زائد است و ( بَعُوضَةً ) بدل از « مَثَلاً » است . « بَعُوضَةً » : پشّه . « فَوْقَهَا » : بالاتر از آن . در معني مراد كوچكي است . يعني : كمتر و پائينتر از آن . « يُضِلُّ بِهِ . . . » : گمراه ميسازد بدين مثل . مراد اين است كه قرآن همچون غذاي پرچربي است ، براي شخص سالم مفيد است و براي شخص بيمار مضرّ ( نگا : ابراهيم / 27 ، غافر / 34 ) .
************************************************************************************************************************
آيه 27
متن آيه :
الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
ترجمه :
آن كساني كه پيماني را كه قبلاً با خدا ( به واسطه فطرت و عقل و پيغمبران ) محكم بستهاند ، ميشكنند و آنچه را كه خدا دستور داده است كه گسيخته نشود ( از قبيل : صله رحم ، مودّت ، مهرباني ، رعايت حقوق انساني ، و غيره ) آن را ميگسلند ، و در روي زمين به فساد و تباهي دست مييازند ، اينان بيگمان زيانبارانند .
توضيحات :
« يَنقُضُونَ » : ميشكنند . « عَهْدَ اللهِ » : پيمان خدا كه در ( اعراف / 172 ) مذكور است . « مِيثَاقِ » : اسم آلت است ، به معني : آنچه عهد و پيمان بدان بسته ميشود . يا مصدر ميمي است و به معني : استواركردن ، بستن . « خَاسِرُونَ » : زيانباران . زيانكاران .
*************************************************************************************************************************
آيه 28
متن آيه :
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
ترجمه :
( جاي تعجّب است ) چگونه خدا را انكار و نسبت بدو كفر ميورزيد ؟ در صورتي كه ( نگاهي به چگونگي هستي خودتان و اوضاعي كه داريد ، براي پيبردن به وجود خدا كافي است ) شما ( چيزهاي بيجان و ) مردگاني بوديد كه خدا شما را بيافريد و جانتان بخشيد . سپس شما را ميميراند ، و بعد از آن زندهتان ميگرداند . آن گاه به سوي او برگردانده ميشويد .
توضيحات :
« كَيْفَ » : چگونه . « أَمْوَاتاً » : مردگان . مراد خاكي است كه در آن حيات نيست . « أَحْيَاكُمْ » : زندگيتان بخشيد . جان به پيكرتان دميد . مراد آفرينش انسان از خاك است . « ثُمَّ يُمِيتُكُمْ » : سپس شما را ميميراند . مراد بعد از پايان عمر است . « ثُمَّ يُحْيِيكُمْ » : سپس شما را زنده ميگرداند . مراد هنگام رستاخيز است .
**************************************************************************************************************************
آيه 29
متن آيه :
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
ترجمه :
خدا آن كسي است كه همه موجودات و پديدههاي روي زمين را براي شما آفريد ، آن گاه به آسمان پرداخت و از آن هفت آسمان منظّم ترتيب داد . خدا دانا و آشنا به هر چيزي است .
توضيحات :
« ثُمَّ » : سپس . اين واژه در اينجا ترتيب زماني را نميرساند . همان گونه كه در شعر زير نيز چنين است : اِنَّ مَنْ سادَ ثُمَّ سادَ أَبُوهُ ثُمَّ قَدْ سادَ قَبْلَ ذلِكَ جَدُّهُ . . . مراد اين است كه : خداوند آسمانها و زمين را قبلاً به صورت گازهاي پراكنده آفريده است و بعداً آسمانها را هفت تا نموده و زمين را به گونهاي كه قابل زيست باشد در آورده است ( نگا : فصّلت / 11 ) . لذا تصوّر نشود زمين قبل از آسمانها پديد آمده باشد . « اسْتَوي » : ارادهاش بر آن قرار گرفت . قصد كرد . « سَوّي » : آراسته و پيراسته كرد . متناسب و بجا آفريد ( نگا : ملك / 3 ) . « عَلِيمٌ » : بس آگاه .
*************************************************************************************************************************
آيه 30
متن آيه :
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
زماني ( را يادآوري كن ) كه پروردگارت به فرشتگان گفت : من در زمين جانشيني بيافرينم ( تا به آباداني زمين بپردازد و آن زيبانگاري و نوآوري را كه براي زمين معيّن داشتهام به اتمام رساند و آن انسان است . فرشتگان دريافتند كه انسان بنا به انگيزههاي سرشتي زمينياش فساد و تباهي برپا ميدارد . پس براي دانستن نه اعتراض كردن از خدا پرسيدند كه حكمت برتري دادن انسان بر ايشان براي امر جانشيني چيست و ) گفتند : آيا در زمين كسي را به وجود ميآوري كه فساد ميكند و تباهي راه مياندازد و خونها خواهد ريخت ، و حال آن كه ما ( پيوسته ) به حمد و ستايش و طاعت و عبادت تو مشغوليم ؟ گفت : من حقائقي را ميدانم كه شما نميدانيد .
توضيحات :
« إِذْ » : آن گاه را كه . زماني را كه . مفعولٌبه فعل محذوفي مانند ( اُذْكُرْ ) است . « جَاعِلٌ » : سازنده . پديدآورنده . « خَلِيفَةً » : جانشين . برخي واژه خليفه را جانشين خدا معني كردهاند ، كه چندان چنگي به دل نميزند ، و برخي آن را جانشين يكديگر مردمان گرفتهاند كه سخني مقبول و پسنديده است . « يَسْفِكُ » : خونريزي ميكند . « الدِّمَآءَ » : جمع دَم ، خونها . « نُسَبِّحُ » : تسبيح ميگوئيم . به پاكي ميستائيم . « نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ » : ستايشگرانه به تنزيه و پاكي تو ميپردازيم . حرف باء در اينجا معني حال را ميرساند ( نگا : مائده / 61 ) . « نُقَدِّسُ » : به پاكي ميستائيم .
**************************************************************************************************************************
آيه 31
متن آيه :
وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
ترجمه :
سپس به آدم نامهاي ( اشياء و خواصّ و اسرار چيزهائي را كه نوع انسان از لحاظ پيشرفت مادي و معنوي آمادگي فراگيري آنها را داشت ، به دل او الهام كرد و بدو ) همه را آموخت . سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود : اگر راست ميگوئيد ( و خود را براي امر جانشيني از انسان بايستهتر ميبينيد ) اسامي ( و خواصّ و اسرار ) اينها را برشماريد .
توضيحات :
« الأَسْمَآءَ » : نامها . در اينجا مراد ناميدهها است . « عَرَضَهُمْ » : آنها را نمود . ضمير ( هُمْ ) به ( الأَسْمَآءَ ) برميگردد . در اينجا چون منظور از اسماء ، مُسمَّيات است و در ميان مُسمَّيات ، ذويالعقول نيز يافته ميشود ، از راه تغليب ، ضمير ( هُم ) به كار رفته است . « أَنبِؤُنِي » : مرا باخبر كنيد .
**************************************************************************************************************************
آيه 32
متن آيه :
قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ
ترجمه :
فرشتگان گفتند : منزّهي تو ، ما چيزي جز آنچه به ما آموختهاي نميدانيم ( و توانائي جانشيني را در زمين و استعداد اشتغال به امور مادي را نداريم و معترفيم كه آدم موجودي شايستهتر از ما است و ) تو دانا و حكيمي .
توضيحات :
« سُبْحَانَكَ » : تو پاك و منزّهي . سُبْحانَ مصدر يا اسم مصدر است و مفعول مطلق است . « حَكِيم » : كسي كه كارها را جز از روي حكمت نكند .
**************************************************************************************************************************
آيه 33
متن آيه :
قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَآئِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ
ترجمه :
فرمود : اي آدم ! آنان را از نامها ( و خواصّ و اسرار اين ) پديدهها آگاه كن . هنگامي كه آدم ( فرمان خدا را لبّيك گفت و ) فرشتگان را از ( خواصّ و اسرار اشياء و ) پديدهها آگاه كرد ، خداوند فرمود : به شما نگفتم كه من غيب ( و راز ) آسمانها و زمين را ميدانم و از آنچه شما آشكار ميكنيد يا پنهان ميداشتيد ، نيز آگاهم ؟
توضيحات :
« أَنبَأَ » : باخبر كرد . آگاه نمود . « تُبْدُونَ » : پديدار ميكنيد . نمايان ميسازيد .
**************************************************************************************************************************
آيه 34
متن آيه :
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ
ترجمه :
و هنگامي ( را يادآوري كن ) كه به فرشتگان گفتيم : براي آدم سجده ( بزرگداشت و خضوع ، نه عبادت و پرستش ) ببريد . همگي سجده بردند جز ابليس كه سر باز زد و تكبّر ورزيد ، و ( به خاطر نافرماني و تكبّر ) از زمره كافران شد .
توضيحات :
« أُسْجُدُوا ِلآدَمَ » : مراد اين است كه در برابر آدم خضوع كنيد و در راه مصلحت او به كار بپردازيد . « إبْلِيسَ » : اهريمن . « إِلاّ إِبْلِيسَ » : مگر اهريمن . استثناء منقطع است و ابليس از جنس فرشتگان نيست و بلكه از زمره جنّيان است ( نگا : كهف / 50 ) . « أَبَيا » : خودداري كرد . سر باز زد . « اسْتَكْبَرَ » : سركشي كرد . خويشتن را بزرگتر از آن ديد .
***********************************************************************************************************************
آيه 35
متن آيه :
وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ
ترجمه :
و گفتيم : اي آدم ! تو با همسرت در بهشت سكونت كن و از ( نعمتهاي فراوان و گواراي ) آن ، هرچه و هر كجا كه ميخواهيد ، خوش و آسوده بخوريد وليكن نزديك اين درخت نشويد و از آن نخوريد . چه ( اگر چنين كنيد ) از ستمگران خواهيد شد .
توضيحات :
« رَغَداً » : به وفور . به فراواني . صفت مصدر محذوفي است كه تقدير آن چنين است : أَكلاً رَغَداً . يا حال بشمار است . « حَيْثُ » : هرجا . « شِئْتُمْ » : خواستيد . « الشَّجَرَةَ » : درخت . نوع آن را خداوند روشن نفرموده است .
**************************************************************************************************************************
آيه 36
متن آيه :
فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ
ترجمه :
امّا شيطان مُوجِب لغزش آنان شد و ايشان را از آنچه در آن بودند ( كه بهشت بود ) خارج ساخت و ( در اين هنگام ) به آنان گفتيم : همگي ( به زمين ) فرود آئيد ، در حالي كه بعضي دشمن بعضي خواهيد بود ، و براي شما تا مدّتي در زمين جا و قرارگاه و فرايند و بهرهگيري است .
توضيحات :
« أَزَلَّ » : لغزانيد . دچار لغزش كرد . « إِهْبِطُوا » : فرود آئيد . پائين افتيد . مراد آدم و حوّاء و ابليس است . « مُسْتَقَرٌّ » : جايگاه زندگي . قرارگاه . « مَتَاعٌ » : كالا . آنچه از آن بهرهمند شوند . « حِينٍ » : زمان . روزگار . در اينجا مراد قيامت است .
**************************************************************************************************************************
آيه 37
متن آيه :
فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
ترجمه :
سپس آدم از پروردگار خود كلماتي را دريافت داشت ( و با گفتن آنها توبه كرد ) و خداوند توبه او را پذيرفت . خداوند بسيار توبهپذير و مهربان است .
توضيحات :
« تَلَقَّيا » : دريافت داشت . بياموخت . « كَلِمَاتٍ » : سخناني كه در ( أعراف / 23 ) آمده است . « تَابَ عَلَيْهِ » : توبهاش را پذيرفت و او را بخشيد . « التَوَّابُ » : بسيار توبهپذير .
*************************************************************************************************************************
آيه 38
متن آيه :
قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ
ترجمه :
گفتيم : همگي از آنجا ( به زمين ) فرود آئيد و چنانچه هدايتي از طرف من براي شما آمد ( كه حتماً هم خواهد آمد ) كساني كه از من پيروي كنند ، نه ترسي بر آنان خواهد بود و نه غمگين خواهند شد .
توضيحات :
« إِمَّا » : اگر كه . مركّب از ( إِنْ ) شرطيّه و ( مَا ) ي تأكيد است كه آن را مسلّطه نيز مينامند . « يَأْتِيَنَّ » : بيگمان ميآيد . « تَبِعَ » : پيروي كرد .
************************************************************************************************************************
آيه 39
متن آيه :
وَالَّذِينَ كَفَرواْ وَكَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
ترجمه :
و كساني كه كافر شوند و آيههاي ما را تكذيب كنند ( و ناديده گيرند ) اهل دوزخند و هميشه در آنجا خواهند ماند .
توضيحات :
« ءَايَاتِ » : آيههاي خواندنيِ كتابهاي آسماني ، و نشانههاي ديدنيِ كتاب جهاني .
**********************************************************************************************************************
آيه 40
متن آيه :
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ
ترجمه :
اي بنياسرائيل ! به ياد آوريد نعمتي را كه بر شما ارزاني داشتهام ( با انديشيدن درباره آن و اداي شكر لازم ) ، و به پيمان من ( كه ايمان و كردار نيك و باور به پيغمبراني است كه بعد از موسي آمدهاند ) وفا كنيد تا به پيمان شما ( كه پاداش نيكو و بهشت برين است ) وفا كنم ، و تنها از من بترسيد ( نه از كس ديگري ) .
توضيحات :
« بَنِيإِسْرَآئِيلَ » : پسران اسرائيل . اسرائيل لقب يعقوب است . « أَوْفُوا » : به تمام و كمال وفا كنيد . « أُوفِ » : وفا ميكنم . « إِيَّايَ » : از من . « إرْهَبُونِ » : از من بترسيد . ياء ضمير حذف شده و در اصل ( إرْهَبُونِي ) است .
***********************************************************************************************************************
آيه 41
متن آيه :
وَآمِنُواْ بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقاً لِّمَا مَعَكُمْ وَلاَ تَكُونُواْ أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ
ترجمه :
و ايمان آوريد به آنچه فرو فرستادهام ( كه قرآن است ) و تصديق كننده چيزي است كه در پيش شما است ( و آن كتابهاي آسماني و توحيد و عبادت خدا و دادگري در ميان مردم است ) ، و نخستين كافران به آن نباشيد ( به جاي اين كه نخستين مؤمنان به آن باشيد ) ، و آيههاي مرا به بهاي ناچيز مفروشيد ( و آنها را پشت گوش نيندازيد ، تا در برابر آن ، بهاي ناچيز دنيا را دريافت داريد ) و تنها از من بترسيد ( و راه مرا در پيش گيريد و از عذاب من بپرهيزيد ) .
توضيحات :
« مَآ أَنزَلْتُ » : آنچه فرستادهام . مراد قرآن است . « مُصَدِّقاً » : تصديق كننده . حال ( مَا ) يا ضمير ( هُ ) محذوف بعد از فعل ( أَنْزَلْتُ ) است ( نگا : آلعمران / 53 ) . « لا تَشْتَرُوا » : مفروشيد . مراد اين است كه عوض نكنيد . « ثَمَناً » : پول . بها .
**************************************************************************************************************************
آيه 42
متن آيه :
وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
و حق را ( كه از جانب خدا فرو فرستاده شده است ) با باطل ( كه خودتان آن را به هم بافتهايد ) نياميزيد ، و حق را ( كه از جمله آن صدق محمّد است ) پنهان نكنيد . و حال آن كه ميدانيد ( پيغمبري او ، راست است ) .
توضيحات :
« لا تَلْبِسُوا » : آميخته نكنيد . ميآميزيد ( نگا : بقره / 79 ، آلعمران / 78 ) . « تَكْتُمُوا » : اين فعل عطف بر ( لا تَلْبِسُوا ) و مجزوم است . « وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ » : حال آن كه ميدانيد . واو آن ، حاليّه است .
**************************************************************************************************************************
آيه 43
متن آيه :
وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَارْكَعُواْ مَعَ الرَّاكِعِينَ
ترجمه :
و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و با نمازگزاران ( به صورت جماعت ) نماز بخوانيد .
توضيحات :
« أَقِيمُوا » : برپاي داريد . چنان كه بايد بخوانيد . « إرْكَعُوا » : به ركوع رويد . به ركوع و سجود رويد . فروتنانه كرنش بريد و خم شويد . « الرَّاكِعِينَ » : به ركوعروندگان . متواضعان . « إرْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ » : به همراه خاشعان در برابر اوامر خدا خشوع كنيد ( نگا : مائده / 55 ) .
************************************************************************************************************************
آيه 44
متن آيه :
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ
ترجمه :
آيا مردم را به نيكوكاري فرمان ميدهيد ( و از ايشان ميخواهيد كه بيشتر به طاعت و نيكيها بپردازند و از گناهان دست بردارند ) و خود را فراموش ميكنيد ( و به آنچه به ديگران ميگوئيد ، خودتان عمل نميكنيد ؟ ) در حالي كه شما كتاب ميخوانيد ( و تورات را در اختيار داريد و در آن تهديد خدا را درباره آن كه كردارش مخالف گفتار است ، مطالعه ميكنيد ؟ ) . آيا نميفهميد ( و عقل نداريد تا شما را از اين كردار زشت بازدارد ؟ ) .
توضيحات :
« الْبِرِّ » : خير و خوبي . هر آنچه در آن خوبي باشد ( نگا : بقره / 177 ) . « تَنسَوْنَ » : فراموش ميكنيد . « لا تَعْقِلوُنَ » : نميفهميد ( نگا : بقره / 73 ، عنكبوت / 43 ) .
**************************************************************************************************************************
آيه 45
متن آيه :
وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ
ترجمه :
و از شكيبائي ( و واداشتن نفس بر آنچه دوست ندارد ، از جمله روزه ) و نماز ( كه دل را پاكيزه و انسان را از گناهان و پليديها به دور ميدارد ) ياري جوئيد ، و نماز سخت دشوار و گران است مگر براي فروتنان ( دوستدار طاعت و عبادت ) .
توضيحات :
« اسْتَعِينُوا » : ياري بجوئيد . مدد بطلبيد . « إنَّهَا » : اين كه آن . مرجع ضمير ( هَا ) واژه ( الْصَّلاةِ ) است . « كَبِيرَةٌ » : سخت . سنگين .
***********************************************************************************************************************
آيه 46
متن آيه :
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُوا رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
ترجمه :
آن كساني كه به يقين ميدانند خداي خويش را ( پس از دوباره زنده شدن ) ملاقات خواهند كرد ، و اين كه ايشان به سوي او باز خواهند گشت ( تا حساب و كتاب پس بدهند و پاداش و پادافره خود را دريافت دارند ) .
توضيحات :
« يَظُنُّونَ » : گمان ميبرند . در اينجا به معني يقين دارند ( نگا : بقره / 249 ، حاقّه / 20 ) . « مُلاقُوا » : ملاقاتكنندگان .
*************************************************************************************************************************
آيه 47
متن آيه :
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ
ترجمه :
اي بنياسرائيل ! به ياد آوريد نعمت مرا كه بر شما ارزاني داشتم ، و اين كه من شما را ( از نظر نعمتهاي گوناگون ) بر جهانيان برتري دادم .
توضيحات :
« فَضَّلْتُكُمْ » : فضيلت و نعمت افزونتان بخشيدم . در اينجا تفضيل پدران به حساب پسران گرفته شده است ؛ زيرا كه افتخار آباء مايه افتخار ابناء است . امّا افتخار آباء يهوديان در تمسّك به فضائل و ترك رذائل و استقامت بر راستاي خداشناسي بوده است . اگر ابناء يهوديان نيز چنين باشند ، استحقاق تفضيل را دارند . ولي در صورت انحراف از راه خدا و ترك روش انبياء ، هر كس ديگري ميتواند بالاتر و برتر از ايشان باشد . « الْعَالَمِينَ » : جهانيان . مراد اهل زمان معاصر پدرانشان است . چه آنان اهل كتاب بوده و پيغمبران زيادي از ميانشان برانگيخته شده بودند ، و همسايگانشان بتپرست بوده و در كفر و ضلالت بسر ميبردند .
*************************************************************************************************************************
آيه 48
متن آيه :
وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ
ترجمه :
و بترسيد از روزي كه ( در آن به حساب همگان رسيدگي ميشود و ) از دست كسي براي كس ديگري ، چيزي ساخته نيست ، و از او ميانجيگري پذيرفته نميگردد ، و از كسي بلاگردان و جايگزين قبول نميشود ، و كسي به ياري كسي برنميخيزد و همديگر را نميتوانند كمك كنند .
توضيحات :
« يَوْماً » : روزي . مفعولٌبه فعل ( إِتَّقُوا ) است . « لا تَجْزِي . . . عَنْ » : بر عهده نميگيرد و به جاي او اداء نميكند ( نگا : بقره / 123 ) . « شَفَاعَةٌ » : ميانجيگري . « عَدْلٌ » : فديه . بدل . تاوان . همتا . قيمت .
***********************************************************************************************************************
آيه 49
متن آيه :
وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه شما را از دست فرعون و فرعونيان رها ساختيم ، آنان كه بدترين شكنجهها را به شما ميرسانيدند . پسرانتان را سر ميبريدند ( از ترس اين كه نكند كسي از ميان آنان برخيزد و سلطنت و قدرت را از دست فرعون خارج سازد ) و زنانتان را زنده ميگذاشتند ( تا به خدمت آنان كمر بندند ) ، و در اين ( شكنجه و تهديد به نابودي ) آزمايش بزرگي از جانب خدا ، برايتان بود .
توضيحات :
« نَجَّيْنَا » : رهانيديم . « يَسُومُونَكُمْ » : بر سرتان ميآورند . به شما ميرسانند . برايتان ميخواهند . « يَسْتَحْيُونَ » : زنده باقي ميگذارند . « بَلآءٌ » : آزمايش . آزمون ( نگا : اعراف / 168 ، أنبياء / 35 ) .
*************************************************************************************************************************
آيه 50
متن آيه :
وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه به خاطر شما و براي شما دريا را از هم شكافتيم ( و ميان آب آن ، فاصله انداختيم تا از آنجا عبور كنيد ) و شما را رهانيديم و خاندان فرعون را ( در جلو ديدگانتان ) غرق كرديم و شما مينگريستيد ( و ميديديد كه بعد از بيرون رفتنتان ، دريا چگونه بر آنان بهم ميآيد ) .
توضيحات :
« فَرَقْنَا » : فاصله انداختيم . از هم شكافتيم . « بِكُمْ » : براي شما و به خاطر شما . حرف باء در آن به منزله لام تعليل است .
*************************************************************************************************************************
آيه 51
متن آيه :
وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه با موسي چهل شب ( و روز ) وعده گذاشتيم ( كه به مناجات پردازد . هنگامي كه به ميعادگاه رفت و راز و نياز به پايان رسيد ، و برگشت ، ديد كه منحرف گشتهايد و ) پس از او گوسالهپرستي پيش گرفتهايد ، ( گوسالهاي كه سامري آن را ساخته بود و معبودتان كرده بود ) و بر خود ستمگر شدهايد ( چون براي خدا شريك و انباز ساختهايد ) .
توضيحات :
« وَاعَدْنَا » : وعده داديم . « اِتَّخَذْتُمْ » : گرفتيد . اين فعل گاهي به دو مفعول نياز دارد و گاهي به يكي اكتفاء ميكند . در اينجا مفعول دوم محذوف است كه ( إِلهاً ) يا ( مَعْبُوداً ) است . تقدير چنين است : إِتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ إِلهاً . « الْعِجْلَ » : گوساله .
**************************************************************************************************************************
آيه 52
متن آيه :
ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُمِ مِّن بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
ترجمه :
سپس از شما در گذشتيم و بعد از آن ( توبه كرديد و شما را آمرزيديم ) شايد سپاسگزاري كنيد ( و در برابر عفو و فضل خدا ، تنها به عبادت او بپردازيد ) .
توضيحات :
« عَفَوْنا » : عفو كرديم . گذشت نموديم .
**************************************************************************************************************************
آيه 53
متن آيه :
وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه به موسي كتاب ( تورات ) عطاء كرديم كه جدائيانداز ( حق و باطل ، و حلال و حرام ) است ، تا اين كه راه يابيد ( به نور آن ، و با انديشه ژرف ، هدايت را از ضلالت باز شناسيد ) .
توضيحات :
« ءَاتَيْنَا » : داديم . « الْكِتَابَ » : مراد تورات است . « الْفُرْقَانَ » : جداكننده حق از باطل ، و حلال از حرام . مصدر ثلاثي مجرّد است و در معني اسم فاعل ، يعني : فارق به كار رفته است . فرقان صفت ( الْكِتَابَ ) است . يعني عطف صفت بر موصوف شده است . شايد هم مراد از فرقان معجزاتي است كه جداسازنده ادّعاي راستين از ادّعاي دروغين است . يا اين كه مراد شرعي است كه جداكننده حلال از حرام است . در اين صورت ، عطف ( الْفُرْقَانَ ) بر ( الْكِتَابَ ) از قبيل عطف خاصّ بر عام است .
**************************************************************************************************************************
آيه 54
متن آيه :
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه موسي به قوم خود گفت : اي قوم من ! شما با پرستيدن گوساله ، بر خود ستم كردهايد ، پس به سوي آفريدگار خويش برگرديد و توبه كنيد . بدين گونه كه نفس ( سركش ) خود را بكشيد ( و جان تازه و پاكي را به كالبد خويش بدميد ) و اين در پيشگاه آفريدگارتان براي شما بهتر است . ( و چون چنين كرديد ، لطف خدا شما را در برگرفت ) و توبه شما را پذيرفت . چه او بسيار توبهپذير و مهربان است .
توضيحات :
« بَارِئ » : آفريننده . هستيبخش . « أُقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ » : نفسهاي خود را با زدودن شهوات مهار كنيد و آنها را پاكيزه داريد . بيگناهان شما ، گناهكاران شما را بكشند .
**************************************************************************************************************************
آيه 55
متن آيه :
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه گفتيد : اي موسي ! هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد ، مگر آن كه خدا را آشكارا ببينيم . پس صاعقه آسماني شما را فرا گرفت ، در حالي كه ميديديد ( كه به سبب سركشي و درخواست ناروا ، به چه مصيبت بزرگي دچار آمدهايد ) .
توضيحات :
« جَهْرَةً » : آشكارا . عيان . جَهْرَةً صفت مصدر محذوفي است و تقدير آن چنين است : حَتّى نَرَى اللهَ رُؤْيَةً جَهْرَةً .
************************************************************************************************************************
آيه 56
متن آيه :
ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
ترجمه :
سپس بعد از مرگِ ( نفس سركش ) ، شما را برانگيختيم و ( بيداري بخشيديم ) تا اين كه سپاسگزاري كنيد .
توضيحات :
« بَعَثْنَاكُمْ » : شما را بيدار و هوشيار كرديم . شما را زنده كرديم . « مَوْتِ » : غفلت و جهالت . مرگ .
************************************************************************************************************************
آيه 57
متن آيه :
وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
ترجمه :
و ( از جمله نيكيهائي كه در حق شما روا داشتيم ، اين كه ) ابر را چون سايهباني ، بالاي سرتان نگاه داشتيم و براي شما ترنجبين و بلدرچين فرستاديم ( و گفتيم : ) از چيزهاي پاكي بخوريد كه روزي شما كردهايم . ( ولي ايشان كفران نعمت كردند و ناسپاسي ورزيدند ) و بر ما ستم نكردند ، بلكه بر خود ستم نمودند .
توضيحات :
« ظَلَّلْنَا » : سايهبان كرديم . « الْغَمَامَ » : ابر . « الْمَنَّ » : ترنجبين . گزنگبين . « الْسَّلْوَيا » : پرنده بلدرچين . سُماني .
***********************************************************************************************************************
آيه 58
متن آيه :
وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه گفتيم : به اين شهر ( بزرگي كه پيغمبرتان موسي برايتان نام برده است ) وارد شويد و هرگونه كه ميخواهيد و هر چه كه لازم داريد فراوان و آسوده بخوريد و از دروازه ( آن شهر ) با خشوع و خضوع وارد شويد و بگوئيد : خدايا ! از گناهان ما درگذر ، تا گناهان شما را بيامرزيم . ما به نيكوكاران ( از عفو و مغفرت ) فزونتر ميبخشيم .
توضيحات :
« الْقَرْيَةَ » : شهر . برخي آن را بيتالمقدّس ، و برخي اريحا ميدانند . ولي قرآن نام شهر را مشخص نفرموده است . « حَيْثُ » : هرگونه . هرجا . « رَغَداً » : فراوان . گوارا و پاكيزه . حال مصدر محذوفي است كه تقدير آن چنين است : أَكْلاً رَغَداً . « سُجَّداً » : فروتنانه . جمع ساجِد ، حال ضمير ( و ) در ( أُدْخُلُوا ) است . « حِطَّةٌ » : زدودن . برطرفكردن . مرفوع است چون خبر مبتداي محذوف است . تقدير چنين است : مَسْألَتُناحِطَّةٌ . يعني : درخواست ما اسقاط خطايا و زدودن گناهان است .
*************************************************************************************************************************
آيه 59
متن آيه :
فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجْزاً مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ
ترجمه :
سپس ستمگران ( از فرمان خدايشان سرپيچي كردند ) و گفتاري را كه به آنان گفته بوديم ديگر كردند و ديگرگون گفتند . پس در برابر سرپيچي و تمرّدشان ، از آسمان بر آنان عذابي نازل كرديم .
توضيحات :
« غَيْرَ » : منصوب به نزع خافض است . يا اين كه مفعول دوم فعل ( بَدَّلَ ) است . « رِجْزاً » : عذاب . عقوبت . « بِمَا » : بدان سبب كه .
************************************************************************************************************************
آيه 60
متن آيه :
وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) هنگامي را كه موسي براي قوم خود طلب آب كرد ( وقتي كه در بيابان ، تشنگي بر همگان چيره شده بود ) . پس گفتيم : عصاي خويش را بر سنگ بزن . آن گاه دوازده چشمه از سنگ جوشيدن گرفت . هر تيرهاي از مردم ، آبشخور خود را دانست ( و بديشان گفتم : ) از روزي خدا بخوريد و بنوشيد و تباهكارانه در زمين به لاف و گزاف و تجاوز و تعدّي نپردازيد .
توضيحات :
« إِسْتَسْقَيا » : آب خواست . « عَيْناً » : چشمه . « أُنَاسٍ » : مردم . « مَشْرَبَ » : آبشخور . « لا تَعْثَوْا » : تباهي نكنيد . در فساد زيادهروي نكنيد . « مُفْسِدِينَ » : فسادپيشگان . تباهكاران . حال مؤكّده ضمير ( و ) در ( لا تَعْثَوْا ) است . « لا تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ » : منظور نهي از غوطهور شدن در فساد است ، والاّ هر فسادي ناپسند است . همان گونه كه هر ربائي حرام و زشت است ، ولي به همين شيوه خداوند فرموده است : لا تَأْكُلُوا الرِّبَآ أَضْعَافاً مُّضَاعَفَةً .
***********************************************************************************************************************
آيه 61
متن آيه :
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُواْ مِصْراً فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَآؤُوْاْ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه گفتيد : اي موسي ! ما بر يك خوراك ( ترنجبين و بلدرچين ) شكيبائي نداريم . از خداي خود بخواه كه براي ما آنچه را زمين از سبزي و خيار و گندم و سير و عدس و پياز ميروياند ، بيرون آورد . موسي گفت : آيا برآنيد كه چيز پستتر را جانشين چيز بهتر سازيد ؟ پس ( از سرزمين سيناء ) به شهري ( از شهرها ) فرود آييد كه در آنجا آنچه را خواستهايد خواهيد يافت ، و ( به سبب اين غرور و سرمستي و سركشي ) گرفتار خواري و تنگدستي شدند و در خور خشم خدا گرديدند . اين هم بدان علّت بود كه به آيات خدا بيباور شدند و پيغمبران را بدون سبب و تنها به انگيزه مخالفت با حق ميكشتند . اين ( تكفير آيات و كشتن پيامبران ، بر اثر تكرار گناهان و غرق شدن در معاصي بود كه بديشان جرأت داده بود كه ) سركشي كنند و به تجاوز و تعدّي دست يازند .
توضيحات :
« أُدْعُ » : فراخوان . « بَقْلِ » : سبزيجات . از قبيل : نعناع و كرفس و تره . « قِثَّآء » : خيار . خيار چنبر . « فُوم » : سير . « بَصَل » : پياز . « أَدْنَيا » : ناچيز . « خَيْرٌ » : خوب . « مِصْراً » : شهري . « الْمَسْكَنَةُ » : خواري و بيچارگي . « بَآءُوا » : برگشتند . « بَآءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللهِ » : خشم خدا را با خود آوردند . مورد خشم خدا قرار گرفتند . « عَصَوْا » : سرپيچي كردند .
************************************************************************************************************************
آيه 62
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ
ترجمه :
كساني كه ايمان داشتند ( پيش از اين به پيغمبران ، و آنان كه به محمّد باور دارند ) و يهوديان ، و مسيحيان ، و ستارهپرستان و فرشتهپرستان ، هر كه به خدا و روز قيامت ايمان داشته و كردار نيك انجام داده باشد ، چنين افرادي پاداششان در پيشگاه خدا محفوظ بوده و ترسي بر آنان نيست و غم و اندوهي بديشان دست نخواهد داد .
توضيحات :
« الَّذِينَ هَادُوا » : كساني كه يهودي شدهاند . مراد يهوديان و پيروان موسي است . « النَّصَارَيا » : مسيحيان . « الصَّابِئِينَ » : ستارهپرستان . خورشيدپرستان . آنان كه از هر دين و آئيني قسمتي را برگرفتهاند . اين آيه بيانگر رستگاري همه اين گروهها نيست . بلكه ميرساند كه ايمان در انحصار نژاد و گروه خاصّي نميباشد . هر كه دين اسلام را بپذيرد و اوامر و نواهي آن را مراعات دارد ، اهل نجات است ( نگا : نساء / 150 و 151 ، أنفال / 38 ، بيّنه / 6 ) . پس از بعثت رسول اكرم ( ص ) انسانها را ميتوان به چهار گروه تقسيم كرد . سه گروه اهل نجات و رستگاري هستند ، و آنان عبارتند از : 1 - كساني كه در گوشه و كنار جهان زندگي ميكنند و اصلاً بدانان نداي دعوت اسلام نميرسد . 2 - كساني كه بدانان نداي دعوت اسلام ميرسد ولي به صورت ناقص و غيرقانع كننده ، و خودشان هم اهل تحقيق و پژوهش نيستند . 3 - كساني كه نداي دعوت اسلام بديشان ميرسد و آن را ميپذيرند و در پندار و گفتار و كردار برابر قوانين اسلام زندگي را سپري ميكنند . گروه چهارم كه نجات پيدا نميكنند و به دوزخ درميافتند كسانيند كه نداي دعوت اسلام را ميشنوند و قانع هم ميگردند ولي حاضر به پذيرش اسلام نميشوند . . .
**************************************************************************************************************************
آيه 63
متن آيه :
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن زمان را كه از شما پيمان گرفتيم ( كه بدانچه در تورات است ، عمل كنيد ) و كوه طور را بالاي سرتان نگاه داشتيم ( و به شما گفتيم : ) محكم برگيريد آنچه را به شما دادهايم ( كه تورات است ) و در عمل بدان جدّي باشيد و آنچه را در آن است بررسي كنيد و در مدّنظر گيريد تا پرهيزگار شويد ( و خويشتن را با مواظبت احكام و دستورات آن ، از عذاب به دور داريد ) .
توضيحات :
« رَفَعْنَا » : بلند كرديم . « الطُّورَ » : اسم كوهي است كه موسي بالاي آن با خدا مناجات كرد . « خُذُوا مَا . . . . » : در اينجا حذف قول شده است ، و تقدير چنين است : قُلْنَا لَهُمْ خُذُوا مَا . . . ، اين شيوه در كلام عرب فراوان است ( نگا : زمر / 3 ، فرقان / 41 ) .
***********************************************************************************************************************
آيه 64
متن آيه :
ثُمَّ تَوَلَّيْتُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنتُم مِّنَ الْخَاسِرِينَ
ترجمه :
سپس شما ، بعد از همه اينها ، ( از طاعت و عبادت ) روگردان شديد ، و اگر لطف خدا و رحمت او شامل شما نميشد ( و به شما مهلت نميداد و عذاب را به تأخير نميانداخت ) جزو زيانباران ميبوديد .
توضيحات :
« تَوَلَّيْتُمْ » : روي گردانديد . پشت كرديد .
***********************************************************************************************************************
آيه 65
متن آيه :
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَواْ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ
ترجمه :
شما بيگمان دانستهايد ( خبر و سرگذشت ) آنان را كه از شما در روز شنبه ( از حدود الهي ) تجاوز كردند . پس بديشان گفتيم : به بوزينگان رانده شده تبديل شويد .
توضيحات :
« إعْتَدَوْا » : تجاوز كردند . « السَّبْتِ » : شنبه . « قِرَدَةً » : جمع قِرْد ، ميمونها . بوزينهها . « خَاسِئِينَ » : راندهشدگان و مطرودان بسان سگان . خدا متجاوزين را از رحمت خود به دور داشت و آنان را خوار و پست نمود ، به گونهاي كه مردم از همنشيني ايشان گريزان شدند و آنان را همچون بوزينگان از اجتماع انساني خود طرد كردند .
***********************************************************************************************************************
آيه 66
متن آيه :
فَجَعَلْنَاهَا نَكَالاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ
ترجمه :
پس آن ( عقوبت ) را عبرتي براي معاصران واقعه و آيندگان كرديم ، و پندي براي پرهيزگاران نموديم .
توضيحات :
« جَعَلْنَاهَا » : آن را گردانديم ، مرجع ضمير ( هَا ) حال ، كَيْنُونَة ، صَيْرُورَة ، مَسْخَة ، و يا قِرَدَة است . « نَكَالاً » : عبرت . پند و اندرز . « مَا بَيْنَ يَدَيْهَا » : مراد معاصران ايشان است . « مَا خَلْفَهَا » : مراد آيندگان است .
*************************************************************************************************************************
آيه 67
متن آيه :
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُواً قَالَ أَعُوذُ بِاللّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن هنگامي را كه موسي به قوم خود ( كه در ميانشان قتلي رخ داده بود و قاتل شناخته نميشد ) گفت : خدا به شما دستور ميدهد كه گاوي را سر ببريد ( تا كليد شناخت قتل شود . ولي ايشان اين كار را عجيب پنداشتند و ) گفتند : آيا ما را مسخره ميكني ؟ گفت : به خدا پناه ميبرم از اين كه جزو نادانان باشم ( و مردم را ريشخند نمايم و به مسخره گيرم ) .
توضيحات :
« بَقَرَةً » : گاو . بقرة ، واحد بَقَر است كه اسم جنس است ( نگا : بقره / 70 ) . « هُزُواً » : سخريّه . بازيچه . مصدر و به معني اسم مفعول ، يعني مَهْزُوءً است . مانند خَلْق به معني مَخْلُوق ( نگا : لقمان / 11 ) و صَيْد به معني مَصيد ( نگا : مائده / 94 و 95 )
*************************************************************************************************************************.
آيه 68
متن آيه :
قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ فَارِضٌ وَلاَ بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُواْ مَا تُؤْمَرونَ
ترجمه :
گفتند : از خداي خود بخواه كه برايمان روشن كند چه گاوي ( مورد نظر ) است ؟ گفت : ( پروردگار جهانيان به من خبر داده و ) ميگويد : آن ، گاوي است نه پير و نه جوان ، بلكه ميانهسالي است ميان اين دو . پس آنچه به شما فرمان داده شده است انجام دهيد .
توضيحات :
« فَارِضٌ » : پير . كهنسال . سالخورده . « بِكْرٌ » : خُردسال . نورسيده . « عَوَانٌ » : ميانهسال . وسط . « بَيْنَ ذلِكَ » : ميان آن چيزي كه ذكر شد .
***********************************************************************************************************************
آيه 69
متن آيه :
قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ
ترجمه :
گفتند : از خداي خود بخواه كه برايمان بيان دارد ، رنگ آن چگونه است ؟ گفت : ( پروردگار جهانيان به من خبر داده و ) ميگويد : آن گاو ، گاو زرد پررنگي است كه نگاه كنندگان ( بدو ) را شادماني ميبخشد .
توضيحات :
« صَفْرَآءُ » : زردرنگ . « فَاقِعٌ » . خوشرنگ . « لَوْنُ » : رنگ . مرفوع است چون فاعل ( فَاقِعٌ ) است . « تَسُرُّ » : شاد ميكند . مسرور ميسازد .
************************************************************************************************************************
آيه 70
متن آيه :
قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ البَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ
ترجمه :
گفتند : خدايت را برايمان فراخوان تا بر ما روشن كند چگونه گاوي است . به راستي اين گاو بر ما مشتبه است ( و ناشناخته مانده است ) و ما اگر خدا خواسته باشد راه خواهيم برد ( به سوي گاوي كه بايد سر ببريم و آن را خواهيم شناخت ) .
توضيحات :
« تَشَابَهَ » : مشتبه شده است . همگون شده و بهم آميخته است .
**************************************************************************************************************************
آيه 71
متن آيه :
قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ ذَلُولٌ تُثِيرُ الأَرْضَ وَلاَ تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لاَّ شِيَةَ فِيهَا قَالُواْ الآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُواْ يَفْعَلُونَ
ترجمه :
گفت : خدا ميفرمايد كه آن ، گاوي است كه هنوز به كار گرفته نشده است و رام نگشته است تا بتواند زمين را شيار كند و زراعت را آبياري نمايد . از هر عيبي پاك و رنگش يكدست و بدون لكه است . گفتند : اينك حق مطلب را اداء كردي . پس گاو را سر بريدند ، گرچه نزديك بود كه چنين نكنند .
توضيحات :
« ذَلُولٌ » : رام . كار كشته . « تُثِيرُ » : زير و رو ميكند . « الْحَرْثَ » : كشت و زرع . « مُسَلَّمَةٌ » : سالم . بيعيب . « شِيَةَ » : رنگ مخالف . از ماده ( وشي ) . « مَا كَادُوا يَفْعَلُونَ » : نزديك بود كه چنين كاري نكنند .
**************************************************************************************************************************
آيه 72
متن آيه :
وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ
ترجمه :
و ( به ياد بياوريد ) آن گاه را كه كسي را كشتيد و درباره آن به نزاع برخاستيد و يكديگر را بدان متّهم كرديد ، و خدا حقيقت امر را ميدانست و آنچه را كه پنهان ميكرديد ، آشكار و نمايان مينمود .
توضيحات :
« إدَّارَءْتُمْ » : كشمكش كرديد . اختلاف ورزيديد . گناه را از خود دور و به گردن ديگري انداختيد . فعل ماضي باب تفاعل است و اصل آن ( تَدَارَءْتُمْ ) از ماده ( دَرْء ) به معني دفْع است . . « مُخْرِجٌ » : بيرون آورنده . آشكاركننده .
***********************************************************************************************************************
آيه 73
متن آيه :
فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
ترجمه :
پس گفتيم : پارهاي از آن ( قرباني ) را به آن ( كشته ) بزنيد . ( و اين كار را كرديد و خدا كشته را زنده كرد ) . خداوند مردگان را ( در روز قيامت ) چنين زنده ميكند و دلائل ( قدرت ) خود را به شما مينماياند تا اين كه دريابيد ( حقيقت و اسرار شريعت را ) .
توضيحات :
« بَعْضِ » : بخش . برخ . تكّه . « كَذلِكَ » : آن چنان . بدين منوال . « المَوْتَيا » : مردگان . « ءَايَاتِهِ » : نشانهها و دلائل خود .
**********************************************************************************************************************
آيه 74
متن آيه :
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
ترجمه :
پس از آن ، دلهاي شما سخت شد ، همچون سنگ يا سختتر از سنگ . و پارهاي از سنگها است كه از آن نهرها ميجوشد ، و پارهاي از آنها است كه ميشكافد و آب از آن بيرون ميآيد ، و پارهاي از آنها است كه از ترس خدا فرو ميريزد . و خدا از آنچه ميكنيد بيخبر نيست .
توضيحات :
« قَسَتْ » : سخت شد . « الْحِجَارَةِ » : سنگ . « أَشَدُ قَسْوَةً » : سفتتر و سختتر . واژه ( أَشَدُّ ) مرفوع است چون عطف بر ( كَالْحِجَارَةِ ) است كه در محلّ رفع است ؛ زيرا خبر ( هِيَ ) است . ( قَسْوَةً ) منصوب است چون تمييز است . « لَمَا » در هر سه مورد آيه ، از لام تأكيد و ماي موصول فراهم آمده است و ( مَا ) مرفوع است چون خبر ( إِنَّ ) است . « يَشَّقَّقُ » : از هم شكافته ميشود . از باب تفعّل است .
**************************************************************************************************************************
آيه 75
متن آيه :
أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
آيا اميدواريد كه ( يهوديان به آئين اسلام و ) به شما ايمان بياورند با اين كه گروهي از آنان ( كه احبار ايشان بودند ) سخنان خدا را ( در تورات ) ميشنيدند و پس از فهميدن كامل آن ، دست به تحريفش ميزدند ؟ و حال آن كه علم و اطّلاع داشتند ( كه درست نيست به كتابهاي آسماني دست برد ) .
توضيحات :
« تَطْمَعُونَ » : اميدواريد . « فَرِيقٌ » : گروه . دسته . « عَقَلُوهُ » : آن را فهميدند و بدان آشنا شدند . « وَ هُمْ يَعْلَمُونَ » : جمله حاليّه است براي ضمير ( وَ ) در فعل ( يُحَرِّفُونَ ) . « يُحَرِّفُونَ » : تبديل ميكردند . تغيير ميدادند .
***********************************************************************************************************************
آيه 76
متن آيه :
وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلاَ بَعْضُهُمْ إِلَىَ بَعْضٍ قَالُواْ أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ اللّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَآجُّوكُم بِهِ عِندَ رَبِّكُمْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ
ترجمه :
و چون با كساني كه ايمان آوردهاند روبرو ميشوند ، ميگويند : ايمان آوردهايم ( به اين كه شما بر حق ميباشيد و محمّد پيغمبري است كه در تورات وصف او آمده است . ) و هنگامي كه با يكديگر خلوت ميكنند ( دستهاي بديشان اعتراض مينمايند ) و ميگويند : آيا مطالبي را كه خداوند ( درباره صفات محمّد ) براي شما بيان كرده براي مسلمانان بازگو ميكنيد و از آن سخن ميرانيد ، تا ( روز رستاخيز ) در پيشگاه خدا بر شما حجّت گيرند و عليه شما بدان استدلال كنند ؟ مگر نميفهميد و عقل نداريد ؟
توضيحات :
« لَقُوا » : برخورد كردند . رسيدند . « خَلا » : رفت . به خلوت نشست . « مَا فَتَحَ اللهُ عَلَيْكُمْ » : آنچه خداوند در كتاب آسماني تورات به شما آموخته است . « لِيُحَآجُّوكُم بِهِ » : تا با شما بستيزند و آن را بر شما حجّت گيرند .
************************************************************************************************************************
آيه 77
متن آيه :
أَوَلاَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ
ترجمه :
آيا نميدانند كه آنچه را پنهان ميكنند و آنچه را آشكار ميسازند ، خدا همه را ميداند ؟
توضيحات :
« يُسِرُّونَ » : پنهان و نهان ميكنند . « يُعْلِنُونَ » : علني و آشكار ميكنند .
*************************************************************************************************************************
آيه 78
متن آيه :
وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لاَ يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلاَّ أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ
ترجمه :
و پارهاي از آنان افراد بيسوادي هستند كه ( از ) كتاب ( خدا تورات ) جز ( يك مشت خرافات و دروغهائي كه احبارشان به هم بافتهاند و با ) آرزوهاي ( آنان سازگار است ) نميدانند ، و تنها به پندارهايشان دل بستهاند .
توضيحات :
« أُمِّيُّونَ » : كساني كه نميتوانند بخوانند و بنويسند . بيسوادان . « الكِتَابَ » : مراد تورات است . « أمَانِيَّ » : جمع أُمْنِيَّة از ماده ( مُنيا ) آرزوهاي ناروا و نادرست . دروغهاي به هم بافته ( نگا : بقره / 111 ، نساء / 123 ، حديد / 14 ) . « إِنْ » : حرف نفي است .
************************************************************************************************************************
آيه 79
متن آيه :
فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ
ترجمه :
واي بر كساني ( از احبار ) كه كتاب را با دست خود مينويسند و آن گاه ميگويند ( به بيسوادان ) : اين ( توراتي است كه ) از جانب خدا آمده است تا به بهاي كمي آن ( تحريف شدهها ) را بفروشند ! واي بر آنان چه چيزهائي را با دست خود مينويسند ! و واي بر آنان چه چيزهائي را به چنگ ميآورند ! ( اين گونه نوشتهها و كارها ، ايشان را به سوي هلاك و عذاب ميكشاند ) .
توضيحات :
« وَيْلٌ » : واي بر ! مرگ بر ! « ثَمَناً » : پول . بها .
************************************************************************************************************************
آيه 80
متن آيه :
وَقَالُواْ لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّاماً مَّعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِندَ اللّهِ عَهْداً فَلَن يُخْلِفَ اللّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
ميگويند : ( هر چند هم گناهكار باشيم ) آتش جز چند روز معدودي گريبانگيرمان نميگردد ! بگو : آيا از جانب خدا پيمان گرفتهايد و ( چون ) خدا هرگز خلاف وعدهاش عمل نمينمايد ( اطمينان يافتهايد ) ؟ يا اين كه چيزي به خدا نسبت ميدهيد كه از آن بيخبريد ( و دروغي بيش نيست ) ؟
توضيحات :
« لَن تَمَسَّنَا » : هرگز به ما نميرسد . « أَيَّاماً مَّعْدُودَةً » : چند روز قابل شمار . مدّت كمي
***********************************************************************************************************************.
آيه 81
متن آيه :
بَلَى مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
ترجمه :
آري ! هر كس مرتكب گناه شود ، و گناه ( احساس و وجدان و سراسر وجود ) او را احاطه كند ، اين چنين افرادي ياران آتش بوده و جاودانه در آن خواهند ماند .
توضيحات :
« بَلَيا » : آري . حرف جواب است و براي ابطال نفي متقدّم ، و افاده اثبات مفهوم بعد از خود ميآيد . « سَيِّئَةً » : زشت و قبيح . گناه . « خَطِيئَةُ » : بزه . گناهي كه از روي قصد و عمد انجام پذيرد . « أَصْحَابُ الْنَّارِ » : دوزخيان .
***********************************************************************************************************************
آيه 82
متن آيه :
وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
ترجمه :
و كساني كه ايمان آوردهاند و كردار پسنديده و افعال شايسته انجام داده اينان اهل بهشت بوده و جاودانه در آن خواهند ماند .
توضيحات :
« الصَّالِحَاتِ » : گفتار و كردار پسنديده و شايسته . « أَصْحَابُ الْجَنَّةِ » : بهشتيان .
**********************************************************************************************************************
آيه 83
متن آيه :
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنكُمْ وَأَنتُم مِّعْرِضُونَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن زمان را كه از بنياسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و نسبت به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان نيكي كنيد ، و به مردم نيك بگوئيد ، و نماز را برپا داريد ، و زكات را بپردازيد . سپس شما جز عدّه كمي روي برتافتيد و سرپيچي كرديد ( و از وفاي به پيماني كه با خدا بسته بوديد ) رويگردان شديد .
توضيحات :
« مِيثَاقَ » : پيمان استوار . عهد مؤكّد . « إِحْسَاناً » : نيكوئي كردن . « ذِيالْقُرْبَيا » : خويشاوندان . « الْيَتَامَيا » : يتيمان . « حُسْناً » : سخن زيبا و پسنديده . « تَوَلَّيْتُمْ » پشت كرديد و روي گردانديد . « مُعرِضُونَ » : اعراضكنندگان . سر باز زنندگان . « وَ أَنتُم مُّعرِضُونَ » : جمله حاليّه است و براي تأكيد پشتكردن و روي گرداندن آمده است .
**************************************************************************************************************************
آيه 84
متن آيه :
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لاَ تَسْفِكُونَ دِمَاءكُمْ وَلاَ تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) هنگامي را كه از شما پيمان گرفتيم كه خون يكديگر را نريزيد و همديگر را از سرزمين و خانه و كاشانه خويش بيرون نكنيد . ( بر اين پيمان ، شما ) اقرار كرديد ( و هم اينك باور داريد كه در كتابتان موجود است ) و شما ( بر صحّت آن ) گواهي ميدهيد .
توضيحات :
« لا تَسْفِكُونَ » : نميريزيد . « دِمَآءَ » : جمع دَم ، خونها . « دِيَار » : جمع دار ، خانهها . سرزمينها .
************************************************************************************************************************
آيه 85
متن آيه :
ثُمَّ أَنتُمْ هَؤُلاء تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقاً مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
ترجمه :
پس از آن ، اين شما هستيد كه يكديگر را ميكشيد و گروهي از خودتان را از خانهها و سرزمينتان بيرون ميرانيد ، ( و ديگران را بر ضدّ آنان برميشورانيد و ياري ميدهيد و ايشان را عليه آنان ) از راه گناه و دشمنانگي ، همپشتي و پشتيباني ميكنيد . ولي اگر ( بعضي از آنان به صورت ) اسيران نزد شما ( و همپيمانانتان ) بيايند ( براي نجاتشان ميكوشيد و ) فديه ميدهيد ( و ايشان را آزاد ميسازيد . اگر از شما پرسيده شود ، چه چيز شما را واميدارد كه فديه آنان را بپردازيد و آزادشان سازيد ؟ ميگوئيد كه كتابهاي آسمانيمان به ما دستور ميدهد كه فديه اسيران بنياسرائيل را بپردازيم و ايشان را آزاد سازيم . مگر كتابهاي آسماني به شما دستور نميدهند كه خون آنان را نريزيد و ايشان را از خانه و كاشانه آواره نسازيد ؟ ) و حال آن كه بيرون راندن ايشان ( و كشتن آنان ) بر شما حرام است . آيا به بخشي از ( دستورات ) كتاب ( آسماني ) ايمان ميآوريد و به بخش ديگر ( دستورات آن ) كفر ميورزيد ؟ براي كسي كه از شما چنين كند ، جز خواري و رسوائي در اين جهان نيست ، و در روز رستاخيز ( چنين كساني ) به سختترين شكنجهها برگشت داده ميشوند ، و خداوند از آنچه ميكنيد بيخبر نيست .
توضيحات :
« تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ » : عليه آنان يكديگر را پشتيباني و كمك ميكنيد . « الْعُدْوَانِ » : ظلم و تعدّي . زيادهروي در ستم . عطف ( عُدْوَان ) بر ( إِثْم ) عطف خاصّ بر عام است . « أُسَارَيا » : جمع اسير ، زندانيان . حال است براي ضمير ( و ) در فعل ( يَأْتُوكُمْ ) . « تُفَادُوهُمْ » : فديه آزادي آنان را ميپردازيد . بازخريدشان ميكنيد . « إِخْرَاجُ » : بدل ( هُوَ ) و يا مبتداي مؤخّر براي خبر مقدّم ( مُحَرَّمٌ ) و يا نائب فاعل اسم مفعول ( مُحَرَّم ) است . « خِزْيٌ » : خواري . رسوائي . « يُرَدُّونَ » : برگشت داده ميشوند . برگردانيده ميشوند .
**************************************************************************************************************************
آيه 86
متن آيه :
أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآَخِرَةِ فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ
ترجمه :
اينان همان كسانيند كه آخرت را به زندگي دنيا فروختهاند . لذا شكنجه آنان تخفيف داده نميشود و ايشان ياري نخواهند شد ( و ياوران و كمككنندگاني نخواهند يافت تا براي نجاتشان بكوشند ) .
توضيحات :
« إِشْتَرَوْا » : خريدند . فروختند .
**************************************************************************************************************************
آيه 87
متن آيه :
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقاً تَقْتُلُونَ
ترجمه :
( اي گروه يهوديان ! به ياد بياوريد آن گاه را كه ) ما به موسي كتاب ( تورات ) داديم و در پي وي پيغمبراني فرستاديم ، و ( از جمله آنان ) به عيسي پسر مريم معجزهها و دلائل روشن بخشيديم و او را به وسيله روحالقدس ( كه جبرئيل است ) تأييد نموديم و نيرويش داديم . آيا ( جز اين است كه ) هر زمان پيغمبري ( از اينان ) برخلاف ميل و آرزوي نفس شما چيزي را آورد ، گردن افراختيد ( و خود را بزرگتر از آن دانستيد كه از او پيروي كنيد ، و به اين هم بسنده نكرديد ) بلكه عدّهاي را تكذيب نموديد و دروغگو خوانديد ، و جمعي را كشتيد .
توضيحات :
« قَفَّيْنَا » : پياپي آورديم . به دنبال يكديگر و پشت سر همديگر آورديم . از ماده ( قفو ) است ( نگا : مؤمنون / 44 ) . « الْبَيِّنَاتِ » : معجزات روشن ( نگا : آلعمران / 49 ) . « أَيَّدْنَاهُ » : او را تقويت و تأييد كرديم . از ماده ( أيْد ) به معني قوّت و قدرت . « لا تَهْوِي » : نميخواست . دوست نميداشت . « إسْتَكْبَرْتُمْ » : بزرگي فروختيد . خويشتن را بزرگتر از آن ديديد كه حق را بپذيريد و در برابر آن كرنش كنيد . « فَرِيقاً » : دستهاي . گروهي . مفعول مقدّم براي افعال ( كَذَّبْتُمْ ) و ( تَقْتُلُونَ ) است
************************************************************************************************************************.
آيه 88
متن آيه :
وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّه بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلاً مَّا يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
و ( موضع آنان در برابر پيغمبر خاتم محمّد امين نيز چنين است و از روي ريشخند ) گفتند : دلهاي ما سرپوشيده و در غلاف است ( و گفته نو دعوت تو بدان راه ندارد ! چنين نيست ) بلكه خداوند آنان را به خاطر كفرشان نفرين نموده ( و از رحمت خويش به دور داشته است ) و كمتر ايمان ميآورند .
توضيحات :
« غُلْفٌ » : جمع أَغْلَف ، بسته و پوشيده . در پرده ( نگا : فصّلت / 5 ) . « لَعَنَهُمْ » : ايشان را نفرين كرد . بر آنان خشم گرفت و از رحمت خويش به دورشان داشت . « قَلِيلاً مَّا يُؤْمِنُونَ » : اندكي ايمان ميآورند ( نگا : بقره / 83 ) . ايمان ناچيز و ضعيفي دارند . قَلِيلاً منصوب است چون صفت مصدر محذوفي است : يُؤْمِنُونَ إيمَاناً قَلِيلاً . و يا حال است براي ضمير ( و ) در فعل ( يُؤْمِنُونَ ) . حرف ( مَا ) زائد است و براي تأكيد معني قِلّت آمده است
************************************************************************************************************************.
آيه 89
متن آيه :
وَلَمَّا جَاءهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُواْ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِينَ
ترجمه :
و هنگامي كه از طرف خداوند كتابي ( به نام قرآن توسّط پيغمبر اسلام ) به آنان رسيد كه تصديقكننده چيزهائي ( همچون توحيد و اصول دين و مقاصد آن ) بود كه با خود ( از تورات ) داشتند ، و ( از روي تورات ) آن را شناختند و ( به صدق محتوايش ) پي بردند ، ولي ( به سبب حسادت و عناد ) بدان كفر ورزيدند ( زيرا ، پيغمبري آن را آورده بود كه از بنياسرائيل نبود . گرچه ) قبلاً ( هنگامي كه با مشركان به جنگ و يا نزاع لفظي برميخاستند ، ميگفتند كه خدا ايشان را با فرستادن آخرين پيامبري كه كتابشان بدان نويد داده است ، ياري خواهد داد و ) اميد فتح و پيروزي بر كافران را داشتند . پس لعنت خداوند بر كافران ( چون ايشان ) باد .
توضيحات :
« كِتَابٌ » : مراد قرآن است . « يَسْتَفْتِحُونَ » : طلب فتح و پيروزي ميكردند . « فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا . . . » : مراد از ( مَا ) و ضمير ( هِ ) در ( كَفَرُوا بِهِ ) محمّد است . برخي مرجع آن دو را ( كتاب ) يعني قرآن دانستهاند . « عَرَفُوا » : شناختند . آگاهي يافتند .
*************************************************************************************************************************
آيه 90
متن آيه :
بِئْسَمَا اشْتَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُواْ بِمَا أنَزَلَ اللّهُ بَغْياً أَن يُنَزِّلُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَآؤُواْ بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ
ترجمه :
خويشتن را به بدترين چيزها فروختند ( چه از هواي نفس پيروي و به دنبال تعصّبات قبيلهاي روان شدند ) و به ناروا نسبت به آنچه فرستاده بوديم كفر ورزيدند و كفرشان تنها به خاطر دشمنانگي ( با ديگران و انتقام از مؤمنان ) و ناخوشنودي از اين كه خداوند ( وحي خويشتن را ) از روي فضل و مرحمت پروردگاريش بر هر كه بخواهد از بندگانش نازل ميكند بود . لذا خشم خدا يكي پس از ديگري آنان را فرا گرفت ( و مستوجب دو خشم شدند : يكي بر اثر كفري كه نسبت به محمّد پيغمبر اسلام روا داشتند ، و ديگري خشمي كه بر اثر كفر و آزاري كه درباره موسي روا ميداشتند ) . براي كفّار ( همانند ايشان ) عذاب خواركننده و دردناكي است .
توضيحات :
« بِئْسَمَا » : چه زشت است . « إِشْتَرَوْا » : فروختند . « أَن يَكْفُرُوا » : تأويل به مصدر ميشود و تقدير آن ( كُفْرُهُمْ ) است و مخصوص به ذمّ و محلاًّ مرفوع و مبتدا است ، و عبارت پيشين خبر آن ، و يا اين كه خبر مبتداي محذوف ( هو ) است ، و تقدير آن چنين است : ( هُوَ أَن يَّكْفُرُوا ) . « بَغْياً » : فساد . در اينجا مراد حسد است . چون حسد از فساد نفس سرچشمه ميگيرد . مفعولٌله براي ( أَن يَّكْفُرُوا ) است . « أَن يُّنَزِّلَ اللهُ » : مفعولٌله و محلاًّ منصوب است . تقدير آن چنين است : لِأن يُّنَزِّلَ اللهُ . يعني : لإِنزَالِ اللهِ . « بَآءُوا » : برگشتند . « بَآءُوا بِغَضَبٍ عَلي غَضَبٍ » : برگشتند و خشم پياپي خدا را با خود آوردند . « مُهِينٌ » : خواركننده .
**********************************************************************************************************************
آيه 91
متن آيه :
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرونَ بِمَا وَرَاءهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِّمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
ترجمه :
هنگامي كه به آنان گفته شود : به آنچه خداوند فرو فرستاده است ( كه قرآن است ) ايمان بياوريد ، ميگويند : ما به چيزي ايمان ميآوريم كه بر خود ما نازل شده باشد ( نه بر اقوام ديگر ) ، و به غير آن كفر ميورزند و حال آن كه حق بوده و تصديقكننده چيزي است كه با خود دارند . بگو : اگر مؤمنيد ( و راست ميگوئيد كه به تورات ايمان داريد و از آن پيروي ميكنيد ) پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين ميكشتيد ؟
توضيحات :
« وَرَآءَهُ » : غير آن . بجز آن ( نگا : نساء / 24 ، مؤمنون / 7 ) . « وَ هُوَ الْحَقُّ » : جمله حاليّه است . « مُصَدِّقاً » : تصديقكننده . حال ( حق ) است . « مِن قَبْلُ » : قبلاً . در گذشته . در روزگار پيشين .
**************************************************************************************************************************
آيه 92
متن آيه :
وَلَقَدْ جَاءكُم مُّوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ
ترجمه :
به راستي موسي آن همه دلائل روشن و معجزات را براي شما آورد ( ولي پس از آن كه از ديده شما نهان گشت و به مناجات پروردگار رفت ) بعد از او گوساله را برگزيديد ( و به گوسالهپرستي نشستيد ) و با اين كار ( بر خود ) ستم كرديد ( و به بتپرستي سابق خويش برگشتيد ) .
توضيحات :
« الْبَيِّنَاتِ » : دلائل روشن . معجزات گويا ( نگا : عنكبوت / 39 ، قصص / 36 ) . « مِنم بَعْدِهِ » : بعد از رفتن موسي به كوه طور ( نگا : بقره / 51 ، نساء / 153 ) .
**********************************************************************************************************************
آيه 93
متن آيه :
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُواْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُواْ فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُمْ مُّؤْمِنِينَ
ترجمه :
( به ياد آوريد ) آن گاه را كه از شما پيمان گرفتيم و ( موسي تورات را بياورد و ديديد كه تكاليف و وظائف دشواري دربر دارد و شما از انجام آنها سر باز زديد . ما براي نشان دادن صدق تورات و فوائد تعاليم آن ) كوه طور را بالاي سرتان ( همچون سايهباني ) نگاه داشتيم ( و شما چنين انگاشتيد كه كوه بر سرتان فرو ميريزد . بدين هنگام به شما گفتيم : ) آنچه را به شما دادهايم ، محكم برگيريد و با قدرت هرچه بيشتر بدان عمل كنيد . ( در اين هنگام اعلان آمادگي كردند و ) گفتند : شنيديم ، ولي ( به زبان عمل گفتند : ) نافرماني كرديم ! ( ايمان به دلهايشان ننشسته بود . زيرا ) دلهايشان بر اثر كفر ، با ( محبّت ) گوساله آبياري شده بود . بگو : ايمانتان شما را به انجام بدترين چيز دستور ميدهد اگر ( گمان ميكنيد كه ) شما مؤمن هستيد .
توضيحات :
« سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا » : شنيديم و فرمان نبرديم ! البتّه چنين سخني را با زبان اداء نكردهاند ، ولي چون به عهد خود وفا ننمودهاند انگار كه چنين گفتهاند . خلاصه كردارشان خلاف گفتارشان بوده است و اعمالشان اقوالشان را تكذيب كرده است . « وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ » : دلهايشان از عشق گوساله لبريز گرديده بود . در اينجا حذف مضاف شده است و مضافٌاليه در جاي مضاف به كار رفته است . تقدير چنين است : حُبَّ الْعِجْلِ . « بِكُفْرِهِمْ » : به سبب كفرشان .
**************************************************************************************************************************
آيه 94
متن آيه :
قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ عِندَ اللّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
ترجمه :
بگو اگر ( چنانچه گمان ميبريد ) خداوند ، جهان ديگر را از ميان همه مردم تنها به شما اختصاص داده است ، پس ( عملاً با جهاد در راه خدا ) آرزوي مرگ كنيد اگر راستگوئيد .
توضيحات :
« الدَّارُ » : خانه . سرا . « الْدَّارُ الآخِرَةِ » : سراي ديگر . « خَالِصَةً » : مخصوص . خاصّ . حال است براي ( الدّار ) كه اسم ( كانَتْ ) است و خبر آن ( لَكُمْ ) . « مِن دُونِ » : بدون . واژهاي است كه براي اختصاص و قطع شركت ديگران به كار ميرود ( نگا : بقره / 111 ) .
*********************************************************************************************************************
آيه 95
متن آيه :
وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمينَ
ترجمه :
ولي آنان به خاطر ( اعمال بدي كه انجام دادهاند و ) آنچه پيش از خود فرستادهاند ، هرگز آرزوي مرگ نميكنند ، و خداوند از حال ستمگران ( چون ايشان ) آگاه است ( و بهشت از آن پرهيزگاران است ؛ نه خاصّ افرادي همسانشان ) .
توضيحات :
« بِمَا » : به سبب چيزي كه . « قَدَّمَتْ » : انجام داده است . پيشاپيش فرستاده است . « أَيْدِي » : دستها . جمع ( يَد ) كه ميتواند كنايه از خود شخص يا قدرت او نيز باشد .
***********************************************************************************************************************
آيه 96
متن آيه :
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ
ترجمه :
و آنان را حريصترين مردم بر زندگي ( اين دنيا ) خواهي يافت ، حتّي طمعكارتر از مشركان ( كه به زندگي دوباره و بهشت و دوزخ ايمان ندارند . لذا ) هر يك از آنان دوست دارد هزار سال عمر كند ، در حالي كه اگر اين عمر ( طولاني ) بدو داده شود ، او را از عذاب به دور نميدارد . و خداوند نسبت بدانچه انجام ميدهند ، بينا است ( و ستمگران را به پاداش كارهاي ناشايستشان ميرساند ) .
توضيحات :
« لَتَجِدَنَّهُمْ » ، هر آينه ايشان را خواهي يافت . « حَيَاةٍ » : زندگي . نكرهآمدن آن براي اطلاق است . يعني هر زندگياي كه باشد ، خوب يا بد ، محترمانه يا رذلانه . و . . . « وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا » : عطف بر ماقبل است بر حسب معني . در ( أَحْرَصَ ) حرف ( مِنْ ) مقدّر است . همچنين ميتوان واژه ( أَحْرَصَ ) را پيش از ( مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا ) محذوف دانست . در هر حال ذكر خاصّ بعد از عام است و بيانگر تأكيد حرص يهوديان بر زندگي دنيا است ، و سرزنش و تهديد ايشان را در بردارد . « يُعَمَّرُ » : عمر داده شود . زيست كند . « أَلْفَ » : هزار . « مُزَحْزِح » : دوركننده .
************************************************************************************************************************
آيه 97
متن آيه :
قُلْ مَن كَانَ عَدُوّاً لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللّهِ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ
ترجمه :
( بعضي از آنان ميگويند كه : چون جبرئيل ، دشمن ايشان ، قرآن را براي محمّد ميآورد ، آنان با او دشمني ميورزند و كتابش را قبول ندارند . اي پيغمبر ! بديشان ) بگو : كسي كه دشمن جبرئيل باشد ( در حقيقت دشمن خدا است ) زيرا كه او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل كرده است ( نه اين كه خودسرانه دست به چنين امري زده باشد ) . قرآني كه كتابهاي آسماني پيشين را تصديق ميكند ، و هدايت و بشارت براي مؤمنان است .
توضيحات :
« نَزَّلَهُ » : آن را نازل كرده است . مرجع ( نَزَّلَ ) جبرئيل ، و مرجع ( هُ ) قرآن است . « قَلْبِ » : دل . تسميه كلّ به اسم جزء است و مراد وجود انسان است . « بِإِذْنِ اللهِ » : با اجازه خدا . به فرمان خدا . « مُصَدِّقاً » : تصديقكننده . حال ضمير مفعولي ( هُ ) در ( نَزَّلَهُ ) است . « مَا بَيْنَ يَدَيْهِ » : آنچه پيش از آن كتابهاي آسماني بوده است . « هُديً وَ بُشْرَيا » : هدايت و بشارت . راهنما و مژدهرسان . ( هُديً و بُشْرَيا ) عطف بر ( مُصَدِّقاً ) ميباشند .
**************************************************************************************************************************
آيه 98
متن آيه :
مَن كَانَ عَدُوّاً لِّلّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ
ترجمه :
كسي كه دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئيل و ميكائيل باشد ( خداوند دشمن او است ) . چه خداوند دشمن كافران است .
توضيحات :
« مَنْ » در آيههاي 97 و 98 شرطيّه است و جواب آن ( فَهُوَ كَافِرٌ ) محذوف است . يا اين كه جمله ( فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلي قَلْبِكَ ) ، و ( فَإِنَّ اللهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ ) جواب شرط بشمارند .
**********************************************************************************************************************
آيه 99
متن آيه :
وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ
ترجمه :
بيگمان ما آيههاي روشني ( به وسيله جبرئيل بر قلب تو القاء كرديم و ) براي تو فرستاديم ( كه جويندگان راه حق ، در برابر آنها سرتعظيم فرود ميآورند ) و جز بيرون روندگان ( از دائره قانون فطرت و دشمنان حق و حقيقت ) كسي بدانها كفر نميورزد .
توضيحات :
« ءَايَاتٍ بَيِّنَاتٍ » : آيههاي واضح و روشن . « الْفَاسِقُونَ » : بيرون روندگان از ربقه شريعت . كافران ( نگا : آلعمران / 82 و 110 ، مائده / 47 ، توبه / 67 ، نور / 4 و 55 ، احقاف / 35 ، حشر / 19 ) .
*************************************************************************************************************************
آيه 100
متن آيه :
أَوَكُلَّمَا عَاهَدُواْ عَهْداً نَّبَذَهُ فَرِيقٌ مِّنْهُم بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
( ايشان همان گونه كه در امر عقيده و ايمان متزلزل ميباشند ، در عهدهائي كه ميبندند نيز متزلزل هستند ) مگر هر بار كه عهدي ( با خدا و پيغمبر و مسلمانان ) بستند ، جمعي از آنان آن را نشكستند و دور نيفكندند ؟ ( و با آن مخالفت نورزيدند ؟ ) . اين بدان سبب است كه بيشتر آنان ( به حرمت عهد و قداست پيمان ) ايمان ندارند .
توضيحات :
« أَوَ » : حرف استفهام و براي تهديد است ، و ( وَ ) حرف عطف است . در اينجا معطوفٌ عليه محذوف است و تقدير چنين است : أَكَفَرُوا بِالآياتِ الْبَيِّنَاتِ ، وَ كُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْداً . برخي واو عطف را زائد دانستهاند . « نَبَذَ » ، دور افكند . بهم زد .
********************************************************************************************************************
آيه 101
متن آيه :
وَلَمَّا جَاءهُمْ رَسُولٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ كِتَابَ اللّهِ وَرَاء ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
و هنگامي كه فرستادهاي ( محمّد نام ) از جانب خدا به سراغ آنان آمد ، گرچه ( اوصافش با نشانههائي كه در كتابهايشان بود و ) با آنچه با خود داشتند ، مطابقت داشت ، جمعي از اهل كتاب ، كتاب خدا را پشت سر افكندند ( و اوصاف محمّد را از كتابهاي خود زدودند . انگار در كتابهايشان چيزي درباره او نيامده است و ) گوئي آنان ( چيزي از اوصاف چنين پيغمبري ) نميدانند .
توضيحات :
« رَسُولٌ » : فرستادهاي . پيغمبري . مراد محمّد ( است و تنكير ( رسول ) براي تعظيم است . « وَرَآءَ » : فراسو . پشت سر . « ظُهُورِ » : جمع ظَهْر ، پشتها . « كَأَنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ » : گوئي كه ايشان نميدانند . صفت يا حال ( فَرِيقٌ ) است
*********************************************************************************************************************.
آيه 102
متن آيه :
وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
و ( گروهي از احبار يهود ) به آنچه شياطين صفتان و گناه پيشگانشان درباره سلطنت سليمان ( به هم ميبافتند و بر مردم ) ميخواندند ، باور داشتند و از آن پيروي نمودند . ( چه گمان ميبردند كه سليمان پيغمبر نبوده و بلكه جادوگر بوده است و با نيروي سحر ، پريها و پرندگان و بادها را به زير فرمان خويش در آورده است و لذا شاه جادوگر كافري بيش نبوده است ) . و حال آن كه سليمان هرگز ( دست به سحر نيالوده و ) كفر نورزيده است ، و بلكه ( اين ) شياطين صفتان گناهپيشه ، كفر ورزيدهاند . ( زيرا چنين سخناني را به هم بافته و به پيغمبر خدا سليمان افتراء بسته و به جاي دستورات آسماني ، به مردم ) جادو و ( خرافات و از آثار بجا مانده ) آنچه در بابل بر دو فرشته هاروت و ماروت نازل گرديده بود ميآموزند . ( دو فرشتهاي كه طريق سحركردن را براي آشنائي به طرز ابطال آن به مردم ياد ميدادند ) و به هيچ كس چيزي نميآموختند ، مگر اين كه پيشاپيش بدو ميگفتند : ما وسيله آزمايش هستيم كافر نشو ( و آنچه به تو ميآموزيم ، به آشوب و كفر منتهي ميگردد . آن را بشناس و خويشتن را از آن به دور دار . ليكن مردم نصيحت نپذيرفتند و از آموختههايشان سوء استفاده كردند ) . از ايشان چيزهائي آموختند ( و در راهي از آن استفاده كردند ) كه با آن ميان مرد و همسرش جدائي ميافكندند . ( آري اين شيطان صفتان گناهپيشه ، كفر ورزيدند ، چون اين گونه ياوهگوئيها و افسانهسرائيهاي گذشتگان را بهم بافتند و آن را وسيله آموزش جادو به يهوديان كردند ) و حال آن كه با چنين جادوي ( خويش ) نميتوانند به كسي زيان برسانند مگر اين كه با اجازه و خواست خدا باشد . و آنان قسمتهائي را فرا ميگرفتند كه برايشان ( از لحاظ دنيا و آخرت ) زيان داشت و بديشان سودي نميرساند . و مسلّماً ميدانستند هر كسي خريدار اين گونه متاع باشد ، بهرهاي در آخرت نخواهد داشت . و چه زشت و ناپسند است آنچه خود را بدان فروخته ( و آن را پيشه خويشتن ساختهاند ) اگر ميدانستند ( و علم و دانشي ميداشتند ) .
توضيحات :
« إِتَّبَعُوا » : پيروي كردند . گردن نهادند . « تَتْلُو » : ميگفتند . خبر ميدادند . به دنبال آن راه ميافتادند . از آن پيروي ميكردند . فعل ( تَتْلُو ) در رسمالخطّ قرآني الفي به دنبال دارد . « الشَيَاطِينُ » : اهريمنان . مراد انسانهاي ناپاك است ( نگا : بقره / 14 ، انعام / 112 ) . « عَلي مُلْكِ سُلَيْمَانَ » : درباره سلطنت سليمان . « الْمَلَكَيْنِ » : دو فرشته . « مِنْ أَحَدٍ » : به كسي . « فِتْنَةٌ » : آزمايش . « إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ » : ما وسيله امتحان و آزمايش هستيم . « الْمَرْءِ » : مرد . « ضَآرِّينَ » : زيانرسانندگان . « إِشْتَرَيا » : خريد . پذيرفت و بدان عمل كرد . « خَلاقٍ » : بهره . نصيب . « بِئْسَ » : زشت است . « شَرَوْا » : فروختند .
************************************************************************************************************************
آيه 103
متن آيه :
وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُواْ واتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّه خَيْرٌ لَّوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
و اگر آنان ايمان ميآوردند و پرهيزگاري ميكردند ( پروردگار پاداش نيكي بدانان ميداد و چنين ) پاداشتي كه نزد خدا ( محفوظ ) است بهتر ( از افسانهها و بد نهاديها ) است ، اگر ( علم و دانشي ميداشتند و ) ميدانستند .
توضيحات :
« مَثُوبَةٌ » : ثواب . اجر و پاداش .
*************************************************************************************************************************
آيه 104
متن آيه :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقُولُواْ رَاعِنَا وَقُولُواْ انظُرْنَا وَاسْمَعُوا ْوَلِلكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ترجمه :
اي كساني كه ايمان آوردهايد ! ( هنگامي كه از پيغمبر تقاضاي مراعات و توجّه بيشتر خود ، براي حفظ و دريافت آيات قرآن ميكنيد ) مگوئيد : « رَاعِنَا » : ( رعايتمان كن و ما را بپاي ! بلكه واژههاي هممعني ديگري را به كار بريد تا يهوديان و مشركان نتوانند از آن سوءاستفاده كنند و در مفهوم زشت و دشنامآميز به كارش ببرند ) و بگوئيد : « أُنظُرْنَا » ( بر ما نظر انداز ، در ما نگر ، رعايتمان كن . و خوب بدانچه پيغمبر بر شما فرو ميخواند و ميگويد ) گوش فرا دهيد و بشنويد و براي مشركان ( ريشخند كنندهاي چون ايشان ) عذاب دردناكي است .
توضيحات :
« رَاعِنَا » : ما را بپا . ما را مراعات كن . از ماده ( رعي ) به معني رعايت ولي يهوديان آن را از ماده ( رعن ) به معني رعونت ، يعني حماقت ميگرفتند . « أُنظُرْنَا » : ملاحظه ما كن . به حال ما بنگر . بر ما شتاب مكن . « إسْمَعُوا » بشنويد . بپذيريد .
*************************************************************************************************************************
آيه 105
متن آيه :
مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلاَ الْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَاللّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ
ترجمه :
كافران اهل كتاب و همچنين مشركان ، دوست نميدارند خير و بركتي از جانب خدايتان بر شما نازل گردد و به شما دست دهد ، در حالي كه خداوند ( به خواست و آرزوي ايشان توجّهي نميكند و ) به هركس كه بخواهد رحمت خويش را اختصاص ميدهد ، و خدا داراي فضل سترگ و بخشش بزرگ است .
توضيحات :
« مَا يَوَدُّ » : دوست نميدارد . « خَيْرٍ » : آنچه در آن نفع و صلاح باشد . خوبي . « فَضْل » : خير .
*************************************************************************************************************************
آيه 106
متن آيه :
مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
ترجمه :
هر آيهاي را كه رها سازيم ( و به دست فراموشي سپاريم ) ، و يا اين كه ( اثر معجزهاي را از آئينه دل مردمان بزدائيم و ) فراموشش گردانيم ، بهتر از آن يا همسان آن را ميآوريم و جايگزينش ميسازيم . مگر نميداني كه خداوند بر هر چيزي توانا است ؟
توضيحات :
« مَا نَنسَخْ » : آنچه را كه زائل كنيم . آنچه را كه باطل گردانيم . آنچه را كه تغيير دهيم . واژه ( مَا ) شرطيّه و محلّاً منصوب به ( نَنسَخْ ) است و ( نَنسَخْ ) مجزوم بدان است . « ءَايَةٍ » ، هر معجزهاي از معجزات پيغمبران پيشين . آيه قرآني . نشانه جهاني . شريعت . « نُنسِهَا » : از خاطر مردم آن را بزدائيم . از ياد ديگرانش ميبريم . از مصدر ( إنسَاء )
**************************************************************************************************************است .
آيه 107
متن آيه :
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ
ترجمه :
آيا نميداني كه ملك و فرمانروائي آسمانها و زمين از آن او است ؟ ( و حق دارد هرگونه تغيير و تبديلي در آيات و معجزات خود بدهد ) و جز خدا سرپرست و ياوري براي شما نيست .
توضيحات :
« مُلْكُ » : مملكت . حكومت . « مِن دُونِ اللهِ » : غير از خدا . بجز خدا . « وَلِيٍّ » : سرور . سرپرست . ياور . « نَصِيرٍ » : مددكار . ياريدهنده . كمككننده .
**********************************************************************************************************************
آيه 108
متن آيه :
أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسْأَلُواْ رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى مِن قَبْلُ وَمَن يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ
ترجمه :
شايد ميخواهيد از پيغمبر خود ( همان تقاضاهاي نامعقول و نابجا و معجزات معيّن و ناروائي را ) درخواست كنيد كه پيش از اين ، ( از جانب بنياسرائيل براي آزمايش و عناد ) از موسي خواسته ميشد . ( در پشت سر چنين درخواستي ، بهانهجوئي و كفرگرائي نهفته است ) و هر كه ايمان را با كفر معاوضه كند ، راه راست را گم كرده است ( و از صراط مستقيم خداشناسي منحرف گشته است ) .
توضيحات :
« أَمْ » : يا اين كه . بلكه . « يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإيمَانِ » : كفر را بر ايمان ترجيح دهد و آن را به جاي اين برگيرد . « ضَلَّ » : عدول كرده است . گم كرده است . « سَوَآءَ » : راستا . وسط ( نگا : مائده / 12 و 60 و 77 ، قصص / 22 ، ممتحنه / 1 ) . « سَوَآءَ السَّبِيلِ » : مراد راه راست و بدون فراز و نشيب است . اضافه صفت به موصوف خود است .
**************************************************************************************************************************
آيه 109
متن آيه :
وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
ترجمه :
بسياري از اهل كتاب ، از روي رشك و حسدي كه در وجودشان ريشه دوانده است ، آرزو دارند اگر بشود شما را بعد از پذيرش ايمان بازگردانند ( به جانب كفر و به حال سابقي كه داشتيد ! ) با اين كه حقّانيّت ( اسلام و درستي راهي كه برگزيدهايد ، از روي خود كتابهاي آسمانيشان ) برايشان كاملاً روشن گشته است . پس گذشت نمائيد و چشمپوشي كنيد تا خدا فرمان دهد ( كه در برابرشان چه كار كنيد ) . بيگمان خداوند بر هر چيزي توانا است .
توضيحات :
« وَدَّ » : دوست داشت . آرزو كرد . « كُفَّاراً » : حال ضمير مفعولي ( كُمْ ) در ( يَرُدُّونَكُم ) يا مفعول دوم است . « حَسَداً » : مفعولٌله است . « تَبَيَّنَ » : روشن گرديد . « أُعْفُوا » : عفو كنيد و عقوبت نكنيد . « إصْفَحُوا » : ببخشيد و سرزنش نكنيد .
*************************************************************************************************************************
آيه 110
متن آيه :
وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
ترجمه :
( پس بر شعائر دينيّتان ماندگار باشيد ) و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و ( بدانيد ) هر كار نيكي كه پيشتر براي خود بفرستيد ، آن را در نزد خدا خواهيد يافت ( و پاداش آن را خواهيد ديد ) و خدا به هرچه ميكنيد آگاه و بينا است .
توضيحات :
« أَقِيمُوا » : به جاي آوريد . به طور بايسته بخوانيد . « ءَاتُوا » : بپردازيد . « تَجِدُوهُ » : آن را خواهيد يافت .
***********************************************************************************************************************
آيه 111
متن آيه :
وَقَالُواْ لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَن كَانَ هُوداً أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
ترجمه :
و گويند : جز كسي كه يهودي يا مسيحي باشد هرگز ( كس ديگري ) به بهشت در نميآيد . اين آرزو و دلخوشيهاي ايشان است ( و جز مشتي ياوه و سخنان ناروا نميباشد ) . بگو : اگر راست ميگوئيد دليل خويش را بياوريد .
توضيحات :
« هُوداً » : جمع هائد به معني توبهكننده ، يهوديان . پيروان موسي . « نَصَارَيا » : جمع نصران و نصرانة ، مسيحيان ، پيروان عيسي . « أمَانِيّ » : جمع اُمْنِيَّة ، آرزوها . آرزوهاي نادرست و ناروا . « هَاتُوا » : حاضر كنيد . بياوريد . اسمالفعل است . « بُرْهَانَ » : حجّت . دليل .
*********************************************************************************************************************
آيه 112
متن آيه :
بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ
ترجمه :
آري ! هركس خالصانه روبه خدا كند و نيكوكار باشد ، پاداش او در پيش خدايش محفوظ است ، و نه بيمي بر آنان است و نه اندوهگين خواهند گرديد ( و بهشت و سعادت اخروي در انحصار هيچ طائفه و نژاد خاصّي نيست ) .
توضيحات :
« بَلَيا » : آري ، كار آن چنان نيست كه ايشان ميگويند ، بلكه . « أَسْلَمَ » : خالص و يكرنگ شد . تسليم كرد . « أَسْلَمَ وَجْهَهُ » : خويشتن را خالصانه تسليم كرد . « وَجْه » : چهره . در اينجا به معني خود و خويشتن است و تسميه كلّ به اسم جزء ميباشد . « مُحْسِنٌ » : نيكوكار .
***********************************************************************************************************************
آيه 113
متن آيه :
وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَىَ شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
ترجمه :
( جاي شگفت است كه آنان همان گونه كه با اسلام دشمني ميورزند ، با يكديگر نيز دشمني دارند ) و يهوديان ميگويند : مسيحيان داراي حق و حقيقتي نبوده و بر چيزي بند نيستند ، و مسيحيان نيز ميگويند : يهوديان داراي حق و حقيقتي نبوده و بر چيزي بند نيستند . در حالي كه هر دو دسته كتاب ميخوانند ( و به گمان خود به كتابهاي آسماني خويش استدلال ميجويند ! ) . و افراد نادان ( مشركي كه از تورات و انجيل بيخبرند ) نيز سخني همانند سخن آنان را ميگويند . پس خدا در روز قيامت ميانشان درباره آنچه با يكديگر اختلاف دارند ، داوري خواهد كرد .
توضيحات :
« يَتْلُونَ » : ميخوانند . « قَالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ » : مراد بتپرستان و مشركان عرب است . . « يَحْكُمُ » : قضاوت و داوري ميكند .
**************************************************************************************************************************
آيه 114
متن آيه :
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُوْلَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَآئِفِينَ لهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ
ترجمه :
( از جمله دشمني ايشان نسبت به يكديگر ، و نسبت به مسلمانان اين است كه بعضي از قبيلهها معابد قبيلههاي ديگر را خراب نمودند و مسلمانان را از ورود به مسجدالحرام باز داشتند ) و چه كسي ستمگرتر از كساني است كه نگذارند در مساجد و اماكن عبادت خدا ، نام خدا برده شود ، و در ويراني آنها بكوشند ؟ شايسته اينان نبود كه چنين ( گناه بزرگي را مرتكب شوند و اين كارها را ) بكنند ، بلكه ميبايست ( حرمت معابد را نگهدارند و ) جز خاشعانه وارد آنها نشوند . بهره آنان در دنيا زبوني و رسوائي ، و در آخرت عذاب بزرگي است .
توضيحات :
« أَظْلَمُ » : ظالمتر ، ستمكارتر . « مَنَعَ » : مانع شد . بازداشت . « مَسَاجِدَ » : معابد . پرستشگاهها . « خَآئِفِينَ » : حال ضمير ( و ) در فعل ( يَدْخُلُوها ) است . « خِزْيٌ » : خواري . رسوائي .
**************************************************************************************************************************
آيه 115
متن آيه :
وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
ترجمه :
خاور و باختر ( و همه جهات ديگر ) از آن خدا است ، پس به هر سو رو كنيد ، خدا آنجا است . بيگمان خدا گشايشگر است ( و بر مردم تنگ نميگيرد ) و بسي دانا است ( به قصد و نيّت كسي كه بدو روي ميآورد ) .
توضيحات :
« أَيْنَمَا » : هرجا . « تُوَلُّوا » : رو كنيد . « ثَمَّ » : آنجا . « وَجْه » : ذات ( نگا : بقره / 272 ، رعد / 22 ، روم / 38 و 39 ) . « وَاسِعٌ » : در برگيرنده . از اسماء خدا است و به معني : داراي انعام و رحمت فراگير ، و آن كه در قوانين خويش مردم را به تنگنا نمياندازد .
**************************************************************************************************************************
آيه 116
متن آيه :
وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَداً سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ
ترجمه :
و ( يهوديان و مسيحيان و مشركان هر سه ) ميگويند : خداوند فرزندي براي خويش برگزيده است ! - خدا برتر از اين چيزها است - ( كه نيازمند زاد و ولد و نسل و فرزند باشد ) بلكه آنچه در آسمانها و زمين است از آن او است و همگان ( بنده وي و ) فروتن در برابر اويند .
توضيحات :
« سُبْحَانَهُ » : او پاك و منزّه است از چنين ناشايستها و نارواها . واژهاي است براي تسبيح خدا و ذكر الله . « قَانِتُونَ » : خاشعان . مطيعان . فرمانبرداران گردن كج اراده خدا ، و مُقِرّان به الوهيّت الله .
************************************************************************************************************************
آيه 117
متن آيه :
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ
ترجمه :
هستي بخش آسمانها و زمين ، او است . و هنگامي كه فرمان وجود چيزي را صادر كند ، تنها بدو ميگويد : باش ! پس ميشود .
توضيحات :
« بَدِيعُ » : كسي كه چيزها را بدون مُدل و نمونه قبلي پديد ميآورد . نوآفرين . اين واژه فَعيل به معني مُفْعِل است ، و در معني مُبْدِع به كار رفته است . « قَضَيا » : خواست . ارادهاش بر آن تعلّق گرفت . « اَمْراً » : كار . « كُنْ » : باش . بشو . پديد آي . افعال ( كُنْ ) و ( يَكُونُ ) در اينجا تامّهاند
************************************************************************************************************************.
آيه 118
متن آيه :
وَقَالَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ لَوْلاَ يُكَلِّمُنَا اللّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ
ترجمه :
آنان كه نميدانند ( و از زمره مشركانند ) ميگويند : چه ميشود اگر خدا با ما سخن گويد ، و يا اين كه معجزهاي ( از معجزات پيشنهادي ) براي ما بيايد ( و آشكارا جلوهگر شود ) . كساني كه پيش از آنان نيز بودند همين سخنان ايشان را ميگفتند . دلهايشان با هم همانند است ( و افكار و انديشه آنان همسان است ) . ما آيهها را براي حقيقتجويان آشكار و بيان كردهايم .
توضيحات :
« لَوْ لا يُكَلِّمُنَا اللهُ » : چرا خدا با ما حرف نزند . « لَوْ لا » : چرا نه . حرفي است كه بر طلب حصول ما بعد خود دلالت دارد . « ءَايَةٌ » : آيه قرآني . معجزه پيشنهادي ( نگا : إسراء / 90 - 93 ) . « تَشَابَهَتْ » . به هم مانده است . همگون همديگر بوده است . « بَيَّنَّا » : بيان و روشن كردهايم . با بيّنه و حجّت فرو فرستادهايم . « يُوقِنُونَ » : جوياي يقين هستند . دانش قاطعانه و باور صادقانه دارند .
*************************************************************************************************************************
آيه 119
متن آيه :
إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَنَذِيراً وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ
ترجمه :
ما تو را همراه با حقائق يقيني فرستاديم تا مژدهرسان ( مؤمنان ) و بيمدهنده ( كافران ) باشي . و از تو درباره ( عدم ايمان ) دوزخيان پرسيده نميشود ( بلكه بر رسولان پيام باشد و بس ) .
توضيحات :
« بِالْحَقِّ » : همراه با حق . مؤيّد با حق . مراد از ( حق ) قرآن يا اسلام است ( نگا : نساء / 170 ، بقره / 190 ) . « بَشِيراً » : مژدهرسان . « نَذِيراً » : ترساننده . بيمدهنده . « الْجَحيمِ » : آتش برافروخته و فروزان . اسمي از اسماء دوزخ است .
***********************************************************************************************************************
آيه 120
متن آيه :
وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ
ترجمه :
يهوديان و مسيحيان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد ، مگر اين كه از آئين ( تحريف شده و خواستهاي نادرست ) ايشان پيروي كني . بگو : تنها هدايت الهي هدايت است . و اگر از خواستها و آرزوهاي ايشان پيروي كني ، بعد از آن كه علم و آگاهي يافتهاي ( و با دريافت وحي الهي ، يقين و اطمينان به تو دست داده است ) ، هيچ سرپرست و ياوري از جانب خدا براي تو نخواهد بود ( و خدا تو را كمك و ياري نخواهد كرد ) .
توضيحات :
« مِلَّةَ » : دين . « هُدَيا » : هدايت . رهنمود . « مَالَكَ مِنَ اللهِ » : از سوي خدا براي تو نيست . « وَلِيٍّ » : ياور . مددكار . در اينجا هر چند مخاطب مفرد و شخص رسول است ، ولي در اصل خطاب متوجّه امّت محمّدي در هر عصر و زماني است .
************************************************************************************************************************
آيه 121
متن آيه :
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِهِ أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمن يَكْفُرْ بِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
ترجمه :
( دستهاي از ) كساني كه كتاب آسماني به آنان دادهايم و آن را از روي دقّت و چنانچه بايد ميخوانند ( و تورات و انجيل را محقّقانه وارسي مينمايند و سره را از ناسره جدا ميسازند ) اين چنين افرادي به قرآن ايمان ميآورند ، و كساني كه بدان ايمان نياورند بيگمان ايشان زيانكارانند .
توضيحات :
« ءَاتَيْنَا » : دادهايم . فرستادهايم . « الْكِتَابَ » : تورات . انجيل . قرآن . « حَقَّ » : به كاملترين وجه . چنان كه بايد . منصوب است چون به مصدر ( تِلاوَةِ ) اضافه شده و مفعول مطلق بشمار است . يا بدان علّت است كه صفت مصدر محذوفي است . و يا اين كه حال ضمير ( و ) در فعل ( يَتْلُونَ ) و به معني مِحِقّين است .
**************************************************************************************************************************
آيه 122
متن آيه :
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ
ترجمه :
اي بنياسرائيل ! به ياد آوريد نعمتي را كه بر شما ارزاني داشتم ( بدان گاه كه شما را از زير ستم فرعون رهائي بخشيدم و او را در آب غرق نمودم ، و ترنجبين و بلدرچين به شما دادم و پيغمبران زيادي را در ميانتان برانگيختم و براي دورهاي از زمان ، بزرگي بهره شما نمودم ) و شما را بر جهانيان برتري بخشيدم .
توضيحات :
« فَضَّلْتُكُمْ » : برتريتان بخشيدم . « الْعَالَمِينَ » : جهانيان . مراد مردمان آن دوره از زمان است .
***********************************************************************************************************************
آيه 123
متن آيه :
وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ
ترجمه :
و از ( عذاب ) روزي خود را در امان داريد كه از دست كسي براي كس ديگري چيزي ساخته نيست ، و به جاي كسي همانند و بلاگرداني پذيرفته نميگردد ، و شفاعت و ميانجيگري بدو سودي نميرساند ، و كسي به ياري كسي بر نميخيزد و ياوري نميشوند .
توضيحات :
« لا تَجْزِي » : برآورده نميكند . دفع نميكند . « لا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً » : كسي از كسي چيزي را به دور نميدارد . كسي به جاي كسي چيزي را نميپردازد . « عَدْلٌ » : همتا . فديه . بلاگردان . « شَفَاعَةٌ » : ميانجيگري .
*********************************************************************************************************************
آيه 124
متن آيه :
وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ
ترجمه :
و ( به خاطر آوريد ) آن گاه را كه خداي ابراهيم ، او را با سخناني ( مشتمل بر اوامر و نواهي و تكاليف و وظائف ، و از راههاي مختلف و با وسائل گوناگون ) بيازمود و او ( به خوبي از عهده آزمايش برآمد و ) آنها را به تمام و كمال و به بهترين وجه انجام داد . ( خداوند بدو ) گفت : من تو را پيشواي مردم خواهم كرد . ( ابراهيم ) گفت : آيا از دودمان من ( نيز كساني را پيشوا و پيغمبر خواهي كرد ؟ خداوند ) گفت : ( درخواست تو را پذيرفتم ، ولي ) پيمان من به ستمكاران نميرسد ( بلكه تنها فرزندان نيكوكار تو را در بر ميگيرد ) .
توضيحات :
« إبْتَلَيا » : آزمود . امتحان كرد . « كَلِمَاتٍ » : تكاليف و اوامر . از آن جمله : ترك فرزند يگانه و دلبندش به همراه مادر در بيابان برهوت و خالي از سكنه حجاز ، و فرمان دادن بدو به اين كه فرزند يگانه خود اسماعيل را قرباني كند ( نگا : صافّات / 102 - 113 ) . « أَتَمَّهُنَّ » : آنها را به تمام و كمال انجام داد ( نگا : نجم / 37 ) . « جَاعِلٌ » : سازنده .
**************************************************************************************************************************
آيه 125
متن آيه :
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْناً وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ
ترجمه :
( و به ياد آوريد ) آن گاه را كه خانه ( كعبه ) را پناهگاه و مأواي امن و امان مردم كرديم ( و بديشان دستور داديم كه براي تجديد همين خاطره بازسازي خانه كعبه بر دست پيغمبران ) از مقام ابراهيم نمازگاهي براي خود برگيريد ( و در جائي كه ابراهيم براي ساختن كعبه بالاي سنگي ميايستاد ، بايستيد و به نماز و نيايش بپردازيد ) و به ابراهيم و اسماعيل سفارش كرديم ( و بر عهده ايشان گذاشتيم ) كه خانه ما را براي طوافكنندگان و اعتكافكنندگان ( و ماندگاران در آن ) و ركوع و سجدهكنندگان ( نمازگزار ، از كثافات معنوي همانند شرك و بتپرستي ، و پلشتيهاي حسّي همانند ياوهگوئي و گناه و ستيزهجوئي ) پاك و پاكيزه كنيد .
توضيحات :
« الْبَيْتَ » : خانه خدا . كعبه ( نگا : مائده / 97 ) . « مَثَابَةًَ » : محلّ مراجعت و گردهمآئي . جايگاه اجر و ثواب . « مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ » : سنگي كه ابراهيم براي ساختن كعبه ، بالاي آن ميايستاد . ميگويند كه زير مقام ابراهيم امروزي گذاشته شده است . مسجدي كه پيرامون كعبه است . « مُصَلّيً » : جايگاه نماز . « عَهِدْنَا إِلَيا . . . » . سفارش كرديم به . امر كرديم به . « طَهِّرَا » : پاك كنيد از كثافتها و وجود بتها . « الطَّآئِفِينَ » : طوافكنندگان . « الْعَاكِفِينَ » : معتكفان . كساني كه در مسجد مدّتي براي عبادت ميمانند . « الرُّكَّعِ » : جمع راكع . ركوعكنندگان . « الْسُّجُودِ » : جمع ساجد ، سجدهكنندگان . « الرُّكَّعِ السُّجُودِ » : مراد نمازگزاران است .
************************************************************************************************************************
آيه 126
متن آيه :
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هََذَا بَلَداً آمِناً وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه ابراهيم گفت : خداي من ! اين ( سرزمين ) را شهر پر امن و اماني گردان ، و اهل آن را - كساني كه از ايشان به خدا و روز بازپسين ايمان آورده باشند - از ميوههاي ( گوناگوني كه در آن پرورده شود يا بدان آورده شود ، و ديگر خيرات و بركات زمين ) روزيشان رسان و بهرهمندشان گردان . ( خدا پاسخ داد و ) گفت : ( دعاي تو را پذيرفتم ، ولي در اين عمر كوتاه دنيا ، بر اين خوان يغما چه دشمن چه دوست ) و كسي را كه كفر ورزد ، مدّت كوتاهي ( از ثمرات و خيرات اين جهان ) بهرهمند ميگردانم و سپس او را ( روز رستاخيز ) به عذاب آتش ( دوزخ گرفتار و ) ناچار ميسازم ، و ( سرانجام و سرنوشت اين گونه افراد ) چه بد سرانجام و سرنوشتي است !
توضيحات :
« بَلَداً » : شهر . مراد مكّه است . « ءَامِن » : محلّ امن و امان . « مَنْ » : بدل جزء از كلّ براي ( اهل ) است . « أُمَتِّعُ » : متمتّع ميسازم . بهرهور ميگردانم . « أضْطَرُّهُ » : وادارش ميسازم . مجبورش ميگردانم . « الْمَصِيرُ » : منزل و مأوي . عاقبت . سرنوشت .
************************************************************************************************************************
آيه 127
متن آيه :
وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه ابراهيم و اسماعيل پايههاي خانه ( كعبه ) را بالا ميبردند ( و در اثناي آن دست دعا به سوي خدا برداشته و ميگفتند : ) اي پروردگار ما ! ( اين عمل را ) از ما بپذير ، بيگمان تو شنوا و دانا ( به گفتار و نيّات ما ) هستي .
توضيحات :
« يَرْفَعُ » : بالا ميبرد . بلند ميكند . « الْقَوَاعِدَ » : جمع قاعدة ، پايهها . « تَقَبَّلْ » : بپذير . « السَمِيعُ » : شنوا . « الْعَلِيمُ » : باخبر . آگاه .
**************************************************************************************************************************
آيه 128
متن آيه :
رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
ترجمه :
اي پروردگار ما ! چنان كن كه ما دو نفر مخلص و منقاد ( فرمان ) تو باشيم ، و از فرزندان ما ملّت و جماعتي پديد آور كه تسليم ( فرمان ) تو باشند ، و طرز عبادات خويش را ( در كعبه و اطراف آن ) به ما نشان بده و ( اگر نسيان و لغزشي از ما سر زد ) بر ما ببخشاي ( و در توبه را بر رويمان باز گذار ) ، بيگمان تو بس توبهپذير و مهرباني .
توضيحات :
« مُسْلِمَيْنِ » : مثنّي ( مُسْلِم ) به معني : مخلص . فرمانبردار . مطيع خدا و شريعتهاي الله . « أُمَّةً » : ملّت . جماعت . « أَرِنَا » : به ما نشان بده . « مَنَاسِكَ » : آداب و رسوم عبادت ، اعم از مراسم حجّ و غيره ( نگا : مائده / 48 ، حجّ / 67 ) . « التَّوَّابُ » : بس توبهپذير .
************************************************************************************************************************
آيه 129
متن آيه :
رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ العَزِيزُ الحَكِيمُ
ترجمه :
اي پروردگار ما ! در ميان آنان ( كه از دودمان ما و منقاد فرمان تويند ) پيغمبري از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر ايشان فرو خواند و كتاب ( قرآن ) و حكمت ( اسرار شريعت و مقاصد آن ) را بديشان بياموزد و آنان را ( از شرك و اخلاق ناپسند ) پاكيزه نمايد ، بيگمان تو عزيزي و حكيمي ( و بر هر چيزي توانا و پيروزي ، و هر كاري را كه ميكني بنابر مصلحتي و برابر حكمتي است ) .
توضيحات :
« إِبْعَثْ » : برانگيز . بفرست . « يَتْلُو » : بخواند . در رسمالخطّ قرآني ، الف زائدي در آخر دارد . « ءَايَاتِ » : مراد آيههاي قرآني است . « الْكِتَابَ » : قرآن . خطّ و كتابت ( نگا : آلعمران / 48 ، جمعه / 2 ) . « الْحِكْمَةَ » : معرفت اسرار اشياء . حكمت ، بر هر نوع گفتار و كرداري اطلاق ميشود كه صواب بدان تحقّق پذيرد . انجام هر كاري در جاي خود و نهادن هر چيزي به جاي خود . اسرار احكام ديني و شناخت مقاصد شريعت . « يُزَكِّيهِمْ » : آنان را از معاصي و اخلاق نكوهيده پاك ميدارد . « الْعَزِيزُ » : چيره شكستناپذير .
*************************************************************************************************************************
آيه 130
متن آيه :
وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ
ترجمه :
چه كسي از آئين ابراهيم رويگردان خواهد شد مگر آن ( ناداني ) كه خود را خوار و كوچك داشته و ( انسانيّت و عقل خويش را به بازيچه گيرد و ناچيز دارد ؟ ) ما او را در اين جهان برگزيديم ( و سمبل و رهبر ديگران كرديم ) و او در جهان ديگر ، از زمره شايستگان ( مقرّب درگاه الهي ) است .
توضيحات :
« يَرْغَبُ عَنْ . . . » : بيزار ميشود . دوري ميگزيند . « مِلَّةِ » : دين . آئين . « سَفِهَ » : سبك شمرد . خوار داشت . به بازيچه گرفت . « نَفْسَ » : خود . « إصْطَفَيْنَا » : برگزيديم . « إصْطَفَيْنَاهُ » : او را براي پيغمبري برگزيديم . « الصَّالِحِينَ » : شايستگان . بايستگان .
***********************************************************************************************************************