تفسیر سوره بقره (آیات 131تا150)
**************************************************************************************************************************
آيه 131
متن آيه :
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ
ترجمه :
آن گاه كه پروردگارش ( همراه با نمودن نشانهها و آيات كوني و نفسي ) بدو گفت : ( به يگانگي خدا اقرار كن و ) اخلاص داشته باش . گفت : ( اقرار كردم و سر بر آستان تو سائيدم و ) خالصانه تسليم پروردگار جهانيان گشتم .
توضيحات :
« اَسْلِمْ » : مطيع شو . مخلص شو .
**************************************************************************************************************************
آيه 132
متن آيه :
وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلاَ تَمُوتُنَّ إَلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ
ترجمه :
و ابراهيم فرزندان خود را به اين آئين سفارش كرد ، و يعقوب ( نوه او نيز چنين كرد . هر كدام به فرزندان خويش گفتند : ) اي فرزندان من ! خداوند ، آئين ( توحيدي اسلام ) را براي شما برگزيده است . ( پس به ما قول بدهيد كه يك لحظه هم از آن دوري نكنيد ) و نميريد جز اين كه مسلمان باشيد .
توضيحات :
« وَصَّيا » : توصيه كرد . سفارش نمود . ارشاد كرد . « بِهَا » : به آن . مرجع ضمير ( هَا ) واژه ( مِلّة ) در آيه 130 است . « فَلا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ » : مراد اين است كه هميشه ديندار و فرمانبردار خدا باشيد ، تا اگر مرگ شما را در ربود ، مسلمان و مطيع فرمان يزدان ، جهان را بدرود گوئيد .
**************************************************************************************************************************
آيه 133
متن آيه :
أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهاً وَاحِداً وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
ترجمه :
آيا ( شما يهوديان و مسيحيان كه محمّد را تكذيب مينمائيد و ادّعاء داريد كه بر آئين يعقوب هستيد ) هنگامي كه مرگ يعقوب فرا رسيد ، شما حاضر بوديد ( تا آئيني را بشناسيد كه بر آن مرد ؟ ) . آن هنگامي كه به فرزندان خود گفت : پس از من چه چيز را ميپرستيد ؟ گفتند : خداي تو ، خداي پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را كه خداوند يگانه است و ما تسليم ( فرمان ) او هستيم ( و سر عبادت و بندگي بر آستانش ميسائيم ) .
توضيحات :
« شُهَدَآءَ » : جمع شهيد به معني شاهد ، حاضران . « إِبْرَاهِيمَ » : بدل جزء از كلّ ( ءَابَآءِ ) است . « إِلهاً وَاحِداً » : علّت نصب ( إِلهاً ) دو چيز ميتواند باشد : يكي اين كه بدل ( إِلهَكَ ) باشد ، دوم اين كه حال آن بشمار آيد .
*************************************************************************************************************************
آيه 134
متن آيه :
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
ترجمه :
( به هر حال ، جنگ و جدل درباره آنان چرا ؟ ! ) ايشان قومي بودند كه مردند و سر خود گرفتند . آنچه به چنگ آوردند متعلّق به خودشان است ، و آنچه شما فراچنگ آوردهايد ، از آن شما است ، و درباره آنچه ميكردهاند از شما پرسيده نميشود ( و هيچ كس مسؤول اعمال ديگري نيست و كسي را به گناه ديگري نميگيرند ) .
توضيحات :
« خَلَتْ » : گذشته است . رفته است .
**************************************************************************************************************************
آيه 135
متن آيه :
وَقَالُواْ كُونُواْ هُوداً أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
ترجمه :
و ( ليكن بر گفته خويش پافشاري ميكنند و ) ميگويند : يهودي يا مسيحي بشويد تا ( به راه راست ) رهنمود شويد . بگو : ( ابراهيم هرگز بر اين آئينهاي تحريف شده نبوده و ) بلكه ( دين توحيدي داشته است ، و ما پيروي از ) دين راست و پاك ابراهيم ميكنيم ( كه اسلام آن را دوباره زنده كرده است ) و جزو مشركان نبوده است .
توضيحات :
« مِلَّةَ » : مفعول فعل مقدّري است و آن چنين است : بَلْ نَتَّبِعُ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ . « حَنِيفاً » : حقّگرا . دوريكننده از ضلالت و بطالت ، و گراينده به سوي هدايت و حقيقت . راستگرا . منصوب است چون حال ( اِبْرَاهِيمَ ) است كه ميتواند به جاي ( مِلَّة ) قرار گيرد . يا مفعول فعل ( أَعْنِي ) مقدّر است .
**************************************************************************************************************************
آيه 136
متن آيه :
قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
ترجمه :
بگوئيد : ايمان داريم به خدا و آنچه ( به نام قرآن ) بر ما نازل گشته ، و آنچه بر ابراهيم ، اسماعيل ، اسحاق ، يعقوب ، و اسباط ( يعني نوادگان يعقوب ) نازل شده است ، و به آنچه براي موسي و عيسي آمده است ، و به آنچه براي ( همه ) پيغمبران از طرف پروردگارشان آمده است . ميان هيچ يك از آنان جدائي نمياندازيم ( نه اين كه مثل يهوديان يا عيسويان ، بعضيها را بپذيريم و بعضيها را نپذيريم . بلكه همه پيغمبران را راهنماي بشريّت در عصر خود ميدانيم و كتابهايشان را به طور اجمال ميپذيريم ) و ما تسليم ( فرمان ) خدا هستيم .
توضيحات :
« أَسْبَاطِ » : جمع سِبط ، نوادگان . قبائل . در اينجا مراد از اسباط ، قبائل دوازدهگانه بنياسرائيل است كه از نژاد يعقوب بودند ( نگا : اعراف / 160 ) . « لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ » : ميان هيچ يك از آنان در اين كه پيغمبر بودهاند ، فرقي نميگذاريم . جمله ، حال براي ضمير ( نَا ) در فعل ( ءَامَنَّا ) است . « لَهُ » : مرجع ضمير ( ه ) واژه ( الله ) است .
**************************************************************************************************************************
آيه 137
متن آيه :
فَإِنْ آمَنُواْ بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
ترجمه :
اگر آنان ايمان بياورند ، همچنان كه شما ايمان آوردهايد ، و بدان چيزهائي كه شما ايمان داريد ، ايشان نيز ايمان داشته باشند ، بيگمان ( به راه درست خدائي ) رهنمود گشتهاند ، و اگر پشت كنند ( و از حقيقت سرپيچي نمايند و دوباره به رسوم و آداب موروثي چنگ زنند ) پس راه اختلاف و دشمنانگي را ( با شما ) در پيش گرفتهاند ، و خدا تو را بسنده خواهد بود و او تو را از ( اذيّت و آزار و نيرنگ و دسيسههاي ) ايشان نجات خواهد داد ، و او شنوا و بينا است ( و گفتار ايشان را ميشنود و كردار آنان را ميبيند ) .
توضيحات :
« فَإِنْ ءَامَنُوا بِمِثْلِ مآ ءَامَنْتُم بِهِ » : اگر ايمان بياورند همان گونه كه شما ايمان آوردهايد . يعني ايمان به خدا و كتابهاي آسماني و پيغمبران به طور كلّي كه در آيه قبلي مذكور است . واژه ( مَا ) مصدري است ، و مرجع ضمير ( هِ ) در ( بِهِ ) ، الله است . « شِقَاقٍ » : جنگ و ستيز . مخالفت . جبههگيري . « سَيَكْفِيكَ » : تو را بسنده خواهد بود .
*************************************************************************************************************************
آيه 138
متن آيه :
صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ
ترجمه :
( خداوند ما را با آئين توحيدي و ايمان راستين زينت داده است و ) اين رنگ و زينت خدا است و چه كسي از خدا ( ميتواند ) زيباتر بيارايد و بپيرايد ؟ و ما تنها او را ميپرستيم .
توضيحات :
« صِبْغَةَ » : رنگ . هيئت . حالتي كه چيز رنگ شده به خود ميگيرد . « صِبْغَةَ الله » : دين خدا . شريعت خدا ، كه ايمان است . اين واژه از قبيل مشاكله تقديري است و اشاره به غسل تعميد مسيحيان دارد . يعني فرو رفتن در آب يا پاشيدن آب بر سر و روي ، مايه پاكي معنوي نميگردد . بلكه آنچه وسيله تطهير مؤمنان ميشود دين خدا ، يعني صبغة الله است . واژه صبغة نخستين ، مفعول فعل مقدّري است : صَبَغَنَا اللهُ صِبْغَةً . يا به صورت اغراء : إلْزَمُوا صِبْغَةَ اللهِ . يا بدل از ( ملّةَ ) در ( مِلَّةَ إبْرَاهِيمَ ) است . صبغه دوم تمييز است .
**************************************************************************************************************************
آيه 139
متن آيه :
قُلْ أَتُحَآجُّونَنَا فِي اللّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ
ترجمه :
بگو : آيا درباره ( دين ) خدا با ما به مجادله ميپردازيد ؟ ( و گمان ميبريد كه خدا پيغمبران را جز از ميان شما بر نميگزيند ) و حال آن كه او پروردگار ما و شما است ( و رحمت خويش را به طور يكسان نصيب هر قومي كه بخواهد ميكند ) و ( نتيجه ) كردار ما از آن ما ، و ( نتيجه ) كردار شما از آن شما است ( و هركس در گرو اعمال خويش است و حسب و نسب باعث امتياز نيست ) و ما با اخلاص او را پرستش ميكنيم .
توضيحات :
« تُحَآجُّونَنَا » : با ما مجادله ميكنيد . « أَتُحَآجُّونَنَا فِي اللهِ ؟ » : آيا با ما درباره عملكرد خدا مجادله مينمائيد ؟
**************************************************************************************************************************
آيه 140
متن آيه :
أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطَ كَانُواْ هُوداً أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
ترجمه :
يا ميگوئيد : ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط ، يهودي يا مسيحي بودهاند ؟ ( در صورتي كه تورات و انجيل بعد از اينان نازل شدهاند و يهوديّت و مسيحيّت پس از ايشان پيدا آمدهاند ! ) بگو : آيا شما بهتر ميدانيد يا خدا ؟ ( چرا آنچه را كه در اين باره در كتابهاي آسمانيّتان آمده است پنهان ميداريد ؟ ) و چه كسي ستمگرتر از آن كس است كه گواهي و شهادت الهي را كه نزد او است پنهان دارد ؟ و خدا از آنچه ميكنيد غافل و بيخبر نيست .
توضيحات :
« أَمْ » : يا اين كه . « أَظْلَمُ » : ستمكارتر . « كَتَمَ » : پنهان كرد . « مِنَ اللهِ » : از سوي خدا . واصله از سوي خدا .
**************************************************************************************************************************
آيه 141
متن آيه :
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
ترجمه :
( به هر حال ) آنان قومي بودند كه مردند و سر خود گرفتند . آنچه به چنگ آوردند متعلّق به خودشان است ، و آنچه شما فراچنگ آوردهايد از آن شما است ، و درباره آنچه ميكردهاند از شما پرسيده نميشود ( و هيچ كس مسؤول اعمال ديگري نيست و كسي را به گناه ديگري نميگيرند ) .
توضيحات :
« خَلَتْ » : رفته است . سرخود گرفته است .
**************************************************************************************************************************
آيه 142
متن آيه :
سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
ترجمه :
نابخردان مردم خواهند گفت : چه چيز ايشان را از قبله خود كه بر آن بودند برگرداند ؟ بگو : خاور و باختر ( و همه جهات ديگر ) از آن خدا است . هر كه را بخواهد به راه راست رهبري مينمايد .
توضيحات :
« السُّفَهَآءُ » : جمع سفيه ، كمخردان . نابخردان . « وَلاّهُمْ » : روگردان كرد . منصرف ساخت .
**************************************************************************************************************************
آيه 143
متن آيه :
وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللّهُ وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
و بيگمان شما را ملّت ميانهروي كردهايم ( نه در دين افراط و غلوي ميورزيد ، و نه در آن تفريط و تعطيلي ميشناسيد . حق روح و حق جسم را مراعات ميداريد و آميزهاي از حيوان و فرشتهايد ) تا گواهاني بر مردم باشيد ( و بر تفريط ماديگرايانِ لذائذ جسماني طلب و روحانيّت باخته ، و بر افراط تاركانِ دنيا و تركِ لذائذ جسماني كرده ، ناظر بوده و خروج هر دو دسته را از جاده اعتدال مشاهده نمائيد ) و پيغمبر ( نيز ) بر شما گواه باشد ( تا چنانچه دستهاي از شما راه او گيرد ، و يا گروهي از شما از جاده سيرت و شريعت او بيرون رود ، با آئين و كردار خويش بر ايشان حجّت و گواه باشد ) . و ما قبلهاي را كه بر آن بودهاي ( و تا كنون به سوي آن نماز خواندهاي و هم اينك فرمان روكردن به جهت كعبه صادره شده است ) قبله ننموده بوديم مگر اين كه بدانيم چه كسي از پيغمبر پيروي مينمايد و چه كسي بر پاشنههاي خود ميچرخد ( و به عقب بر ميگردد تا صف ثابتقدمان بر ايمان ، و فرصتطلبان بيايمان از هم روشن و جدا شود ) . و اگرچه ( تغيير قبله براي كسي كه الفت گرفته است بدان رو كند ) بس بزرگ و دشوار است مگر بر كساني كه خدا ايشان را رهنمون كرده باشد ( به احكام دين و راز قانونگذاري و بداند كه هدف از روكردن به اين سو يا آن سو اطاعت فرمان خدا است نه به خاطر تقدّس خود جهات ) و خدا ايمان شما را ( كه انگيزه پيروي از پيغمبر است ) ضايع نميگرداند ( و اجر و پاداش عبادات قبلي شما را هدر نميدهد ، چه ) بيگمان خدا نسبت به مردم بس رؤوف و مهربان است .
توضيحات :
« أُمَّةً وَسَطاً » : ملّت دادگر گزيدهاي كه راه تفريط و افراط نپويد . « وَسَطاً » : متّصف به فضائل . مركز فضائل و حسنات . دادگر . مفرد و مثنّي و جمع و مذكّر و مؤنّث در آن مساوي است . اطلاق حالّ بر محلّ است . « شُهَدَآءَ » : گواهان . « شُهَدَآءَ عَلَي النَّاسِ » : گواهان بر مردم در روز رستاخيز . « وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً » : پيغمبر بر شما گواه باشد در روز رستاخيز ( نگا : نساء / 41 ) . « لِنَعْلَمَ » : تا روشن و معلوم گردانيم . خدا هميشه عالم و آگاه است و گذشته و حال و آينده در برابر علم او يكسان است . لذا مراد از واژههائي چون ( نَعْلَمَ ) و ( يَعْلَمُ اللهُ ) و عباراتي از اين قبيل ، اين است كه علم غيبي خدا به علم عيني تبديل شود و آنچه در پس پرده غيب نهان بود ، براي مردم به صحنه ظهور برسد و عيان گردد ( نگا : آلعمران / 140 ، توبه / 16 ) . « يَنقَلِبُ عَلَيا عَقِبَيْهِ » : بر پاشنههاي خود ميگردد . مرتدّ ميشود و از دين برميگردد . « عَقِب » : پاشنه . « إِنْ » : مخفّف از مثقّله است . « كَانَتْ » : اسم آن ( هِيَ ) است كه مرجع آن ( قِبْلَة ) است . « كَبِيرَةً » : سنگين . دشوار .
**************************************************************************************************************************
آيه 144
متن آيه :
قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ
ترجمه :
ما روگرداندن تو را گاهگاهي به سوي آسمان ميبينيم ( و پيام آرزوي قلبي تو را جهت نزول وحي در مورد تغيير قبله دريافت ميداريم ) پس تو را به سوي قبلهاي متوجّه ميسازيم كه از آن خوشنود خواهي شد ، و لذا رو به سوي مسجدالحرام كن ، و ( اي مؤمنان ! ) در هر جا كه بوديد روهاي خويشتن را ( به هنگام نماز ) به جانب آن كنيد . كساني كه كتاب بديشان داده شده است ( يعني يهوديان و مسيحيان ) نيك ميدانند كه چنين گرايشي ( به جانب مسجدالحرام ) حق است و به فرمان پروردگارتان ميباشد ( ولي با وجود اين از فتنهانگيزي دست بر نميدارند ) و خدا از آنچه ميكنند بيخبر نيست .
توضيحات :
« تَقَلُّبَ » : روي به اين سو و آن سو گرداندن . چرخش . « وَجْهِ » : چهره . « نُوَلِّي » : ميگردانيم . متوجّه ميكنيم . « شَطْرَ » : سو . جانب . « حَيْثُ مَا » : هر كجا . « أَنَّهُ » : مرجع ضمير ( هُ ) ، تغيير قبله يا روكردن به كعبه است .
**************************************************************************************************************************
آيه 145
متن آيه :
وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ
ترجمه :
و اگر هر نوع برهان و حجّتي براي آنان كه كتاب بديشان داده شده است ( يعني يهوديان و مسيحيان ) بياوري ( و آن ادلّه و براهين را بر صدق تغيير قبله از بيتالمقدّس به مسجدالحرام ارائه نمائي ، تو را باور نميدارند و ) از قبله تو پيروي نمينمايند ، و تو ( نيز كه در پرتو وحي ، قبله راستين ابراهيم را باز شناختهاي ، ديگر ) از قبله ايشان پيروي نخواهي كرد ، و برخي از آنان هم از قبله برخي ديگر پيروي نمينمايند ( بلكه بر اثر تقليد كوركورانه ، يهوديان به سوي مشرِق ، و مسيحيان به جانب مغرب رو ميكنند و آماده پذيرش دليل و برهاني نيستند ) و اگر از خواستها و آرزوهاي ايشان پيروي كني ( و براي سازش با آنان رو به قبله ايشان شوي ) بعد از آن كه علم و دانائي به تو دست داده است ( و به حقيقت امر آشنا گشتهاي ) در اين صورت تو بيگمان از زمره ستمكاران خواهي بود ( و حاشا كه چنين كني . بلكه اين اندرزي است براي مؤمنان كه هرگز چنين نكنند ، و كسي به خاطر كسي حق را رها نسازد و از باطل پيروي نكند ) .
توضيحات :
« ءَايَةٍ » : حجّت . دليل . « مِن بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ » ، پس از آن كه توسّط وحي از باطل آگاهي يافتهاي و حق براي تو روشن شده است .
**************************************************************************************************************************
آيه 146
متن آيه :
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِيقاً مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
آنان كه بديشان كتاب ( آسماني ) دادهايم ، او را ( كه محمّد نام و پيغمبر خاتم است ، خوب ) ميشناسند ، بدان گونه كه پسران خود را ميشناسند ، و برخي از آنان بيگمان حق را ( از جمله پيغمبري محمّد و قبلگي كعبه را ) پنهان ميدارند ، در حالي كه ميدانند .
توضيحات :
« يَعرِفُونَهُ » : او را ميشناسند . از او آگاهي دارند . مرجع ضمير ( هُ ) پيغمبر ( است ( نگا : جاثيه / 23 ) . « فَرِيق » : فرقه . دسته . گروه . « وَ هُمْ يَعْلَمُونَ » : و حال آن كه آنان ميدانند .
**************************************************************************************************************************
آيه 147
متن آيه :
الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ
ترجمه :
حق ( همان است كه ) از جانب پروردگارت ( برايت آمده است ، نه آنچه يهوديان و مسيحيان ميگويند ) و جزو شكّكنندگان مباش .
توضيحات :
« الْمُمْتَرِينَ » : شكّكنندگان . از مصدر ( إمتراء ) و از ماده ( مري ) .
**************************************************************************************************************************
آيه 148
متن آيه :
وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
ترجمه :
هر ملّتي را جهتي است ( كه به هنگام نماز ) بدانجا رو ميكند . ( ابراهيم و اسماعيل رو به كعبه ، و بنياسرائيل رو به صخره بيتالمقدّس ، و مسيحيان روبه مشرِق ميكردند . ليكن سو و جهت همچون توحيد و ايمان به رستاخيز و حساب و كتاب اخروي ، از اصول و اركان دين نيست . بلكه مانند تعداد ركعات نماز و مقدار واجب زكات ، بايد تسليم وحي آسماني بود ) . پس به سوي نيكيها بشتابيد و در انواع خيرات بر يكديگر سبقت بگيريد . هر جا كه باشيد خدا همگي شما را گرد ميآورد ( و به حساب همگان رسيدگي ميكند و بلاد و جهات در امر دين بيارزش است . بلكه خيرات و نيكيها ارزشمند است ) . خدا بر هر چيزي توانا است .
توضيحات :
« وِجْهَةٌ » : جهت . سو . مكاني كه بدان روي ميشود . قبله . « هُوَ » : آن گروه نمازگزار . « مُوَلِّيهَا » : رو بدان جهتكننده . « إسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ » : در نيكيها با هم مسابقه بدهيد و بر همديگر پيشي بگيريد .
**************************************************************************************************************************
آيه 149
متن آيه :
وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
ترجمه :
از هر مكاني كه بيرون شدي ( و به هرجا كه رسيدي ، در سفر و حضر ، و در هر زمان و مكاني ، به هنگام ) نماز رو به سوي مسجدالحرام كن و اين روكردنت ( از همه نقاط زمين به سوي مسجدالحرام ) بيگمان حق ( ثابت و موافق مصلحت ) است و از جانب پروردگارت ميباشد ، و خدا از آنچه ميكنيد بيخبر نيست ( و پاداش پيروي مؤمنان از پيغمبر و جزاي اعمال و اخلاص ايشان را خواهد داد ) .
توضيحات :
« مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ » : از هر جا كه بيرون رفتي . هر جا كه بودي و رفتي . هرگاه كه بيرون رفتي . « إِنَّهُ » : اين عمل روكردن به كعبه .
**************************************************************************************************************************
آيه 150
متن آيه :
وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
ترجمه :
و از هرجا كه بيرون رفتي ( و به هر جا كه رسيدي ، به هنگام نماز در همه نقاط جهان ) رو به سوي مسجدالحرام كن ، و ( اي مؤمنان ! چه در سفر و چه در حضر ، در همه اقطار زمين ، به هنگام نماز ) هر جا كه بوديد ، رو به سوي آن كنيد ، تا مردم بر شما حجّتي نداشته باشند ( و اهل كتاب كه از بررسي كتابهايشان دريافتهاند كه پيغمبر برانگيخته از نسل اسماعيل بر قبله او ، يعني كعبه خواهد بود ، با ترك قبله موقّت بيتالمقدّس و رو به كعبه نمازگزاردنتان بدانند تو همان پيغمبر راستين و از نژاد اسماعيلي ) مگر كساني كه از ايشان ( با مشركان همصدا شده و منافقانه رفتار كنند و بر خود و ديگران ) ستم نمايند ( و مزوّرانه بگويند : تغيير قبله محمّد از بيتالمقدّس به كعبه ، به علّت گرايش به دين آباء و اجدادي خود و عشق به ديار و زادگاه خويش است ) . پس از آنان مترسيد ( و به فرمان خدا به هنگام نماز رو به كعبه كنيد ) و از من بترسيد ( كه اگر مخالف وحي رفتار كنيد جانب حق را رها ساختهايد و پادافره خود را خواهيد ديد . پس گوش به فرمان خدا باشيد ) تا نعمت خويش را بر شما تكميل كنم ( و با اعطاء قبله مستقلّي فوائد مادي و معنوي به شما بخشم ، و شما نيز با شناخت قبله راستين هميشگي ، آمادگي بيشتر براي دريافت حق را فراهم آريد ) و شايد رهنمود شويد .
توضيحات :
« لِئَلاّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ » : تا اين كه مردم بر شما حجّتي نداشته باشند ، مگر اين كه ستم و ياوه بگويند . اين سخن بدان ميماند كه به كسي بگوئي : تو حقي بر من نداري مگر اين كه ستم كني و ياوهسرائي نمائي . « حُجَّةٌ » : دليل . در اينجا مراد دليل باطل است ( نگا : شوري / 16 ) . « إِلاّ » : مگر . به معني واو عطف يا لكن است و تقدير چنين است : وَلاَ الَّذِينَ ظَلَمُوا . يا اين كه : لكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا .
**************************************************************************************************************************
[پنجشنبه 1395-02-09] [ 04:04:00 ب.ظ ]
|