فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



 

کتابهای شیخ صدوق (ابن بابويه، محمد بن علي )

 

الاعتقادات
مصادقة الإخوان‏
ثواب الأعمال‏
التوحيد
الهداية (في الأصول و الفروع)
عيون أخبار الرضا عليه ‏السلام‏
الامالي او المجالس
الامالي للشيخ الصدوق
علل الشرائع للشيخ الصدوق
عيون أخبار الرضا
صفات الشيعة
فضائل الأشهر الثلاثة
مصادقة الإخوان
من لا يحضره الفقيه‏
مجموعة فتاوي ابن بابويه‏
المقنع‌
الإمامة و التبصرة من الحيرة
كتاب الخصال
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال
معاني الأخبار
المقنع
علل الشرائع‏
مجموعة فتاوي ابن بابويه‌
كمال الدين وتمام النعمة
فراقنامه
ترجمه كمال الدين و تمام النعمم
الهداية في الأصول و الفروع‏
فضائل الشيعة

موضوعات: کتابهای شیخ صدوق (ابن بابويه، محمد بن علي )  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-02-14] [ 08:39:00 ب.ظ ]




روز بزرگداشت شیخ صدوق

****************************************************

محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به ” ابن بابویه” ، ” محمد بن بابویه” و ” شیخ صدوق” نامی ترین دانشمند گرانمایه و بزرگوار و فقیه و محدث عالیقدر شیعه در نیمه دوم سده چهارم هجری است.
شیخ صدوق و برادرش حسن با دعای حضرت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف متولد شدند.
بعد از سال 305 ه که نایب دوم امام زمان(ع) از نواب اربعه یعنی ثقه ی جلیل القدر عثمان بن سعید عمری ، پس از حدود پنجاه سال نیابت ، حضرت بدرود حیات گفت، و حسین بن روح نوبختی به عنوان نائب سوم امام زمان(عج) عهده دار وساطت بین شیعیان و حضرت گردید. علی بن بابویه قمی که پیشوای علمای قم بود، وارد بغداد شد. چون تا آن زمان صاحب فرزندی نشده بود و از این نظر رنج می برد، لذا فرصت را غنیمت شمرد و طی نامه ای که به حسین بن روح تسلیم نمود از او خواست تا هنگام تشرف به حضور امام زمان (عج ) به آن وجود مقدس تقدیم دارد.
وی در آن نامه اشتیاق خود را به داشتن پسری ابراز داشته و از حضرت خواسته بود برای او دعا کند تا خداوند پسری به او روزی نماید. جواب امام زمان علیه السلام هم به او رسید که برای تو دعا کردم و به زودی خداوند پسری، و به روایتی، پسرانی فقیه و پاک سرشت به تو روزی خواهد کرد…
دورنمائی از شخصیت او
پدر شیخ صدوق، علی بن بابویه قمی سرآمد علماء ، فقهاء و محدثین قم بود، و به نقل ابن ندیم دویست جلد کتاب تالیف کرده است. خاندان بابویه قمی از خاندانهای علمی قم، و از قداست و عفاف و منش والائی برخوردار بوده اند.
محمد بن بابویه در چنین خانواده ای و از چنان پدری در شهر مذهبی قم متولد گشت. قم در آن روزگار مرکز علماء ، فقهاء و محدثین شیعه بوده و هنوز مقام و موقعیت علمی و مذهبی خود را در دنیای شیعه حفظ کرده است.
محمد بن بابویه به روزگار جوانی پس از فراگرفتن علوم مقدماتی، علم حدیث و فقه بر اساس حدیث را از مفاخر فقهاء و محدثین قم همچون پدرش علی بن بابویه، محمد بن حسن بن ولید پیشوای فقهای قم و دیگران آموخت، آنگاه چون در روزگار سلاطین شیعی آل بویه به سر می برده ، و آنها بر قسمت اعظم دنیای اسلام تسلط داشتند، به منظور دیدار مشایخ دیگر در سایر نقاط شیعه نشین، و سیر وسیاحت در ممالک اسلامی، از ری تا بلخ و بخارا و از آنجا تا بغداد ، کوفه ، مکه ، مدینه ، مناطق میان راه و مراکز دیگر علمی شیعه وسنی و استفاده از علما و دانشمندان مذاهب اسلامی از شیعه ی امامی ، زیدی و سنی و …، و عرضه احادیث اهل بیت عصمت و طهارت و مکتب فقه و حدیث شیعه که شناخت واقعی اسلام راستین بود، به مسافرت طولانی همت گماشت.
وی در سال 347 ه در ری از ابوالحسن محمد بن احمد بن علی اسدی معروف به ابن جراده بردعی حدیث شنیده، و در سال 352 به نیشابوررفته و از جمعی ازعلمای آنجا استفاده نمود.
در همان سال به مشهد مقدس رفته و به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام نائل آمد. از مشهد به مرو رفته و در آنجا از جمعی ازعلما به اخذ حدیث توفیق یافت.
سپس در همان سال یعنی 352 وارد بغداد شده و از جمعی از مشایخ آنجا استماع حدیث نمود.این عالم کوشا در سال 354 به کوفه وپس از آن به مکه رفت واز محضر علمای آن دیارکسب فیض نمود.
شیخ صدوق ازدیدگاه دانشمندان شیعه
- شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی متوفی سال 460 ه . که با یک واسطه شاگرد شیخ صدوق بوده است از وی بدین گونه یاد می کند:” ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، دانشمندی جلیل القدر، بزرگوار، حافظ احادیث ، صاحب نظر در رجال و ناقد اخبار بوده، در میان علما و دانشمندان قم در حفظ و کثرت علم مانند او دیده نشده است، نزدیک به سیصد کتاب داشته و فهرست کتابهای او معروف است.
- دانشمند عالیقدر رجالی ابوالعباس نجاشی متوفی سال 450 که رجال خود را بعد از فهرست شیخ طوسی نوشته است، می نویسد: ” ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، ساکن ری، شیخ و فقیه ما، و چهره درخشان طائفه در خراسان بود،در سال 355 ه وارد بغداد شد و در زمانی که جوان بود مشایخِ طائفه از وی استماع حدیث می کردند ، او صاحب کتاب های بسیاری است.
- نابغه بزرگ و فقیه سنت شکن مشهور محمد بن ادریس حلی، متوفی سال 598 در کتاب گرانقدرش ” سرائر” می نویسد:” دانشمند موثق بزرگوار، متخصص اخبار، ناقد آثار، عالم به رجال، حافظ بزرگ حدیث بود، او استاد پیشوای ماشیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان است.”
- ابن شهر آشوب او را ” مبارز قمی ها نامیده” و علامه حلی از وی مانند نجاشی از او نام برده است. و ابن داود او را “شیخ الطائفه و فقیه و چهره درخشان شیعه در خراسان دانسته و تلفیقی از سخن شیخ و نجاشی را آورده است.”
از میان فقهای بزرگ متاخر فقط به ذکر گفتار علامه بحر العلوم اکتفا می کنیم که می نویسد:” ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، پیشوائی از پیشوایان شیعه، وستونی از استوانه های شریعت است، او رئیس محدثین، و در آنچه از ائمه صادقین علیهم السلام روایت کرده صدوق و راستگوست. وی با دعای امام زمان علیه السلام متولد شد، و از این راه به فضیلت و افتخاری بزرگ نائل گشت. در توقیع مقدس آمده بود که او فقیه، نیک سرشت، پربرکت و از جانب خداوند سودبخش خواهد بود. از این رو برکت وجود او شامل حال تمام خلائق شد و خاص و عام از وی منتفع گشتند، و آثار و تألیفاتش درگذشتِ روزگار باقی ماند، و عموم فقهای شیعه از فقه و حدیثش نفع بردند.”
اقامت وی در ری
شیخ صدوق ساکن ” ری” شهر بزرگ آن روز ایران و پایتخت رکن الدوله دیلمی بوده است . شیخ صدوق در سال 347 و به هنگامی که در اوج شهرت قرار داشته و از لحاظ نبوغ و مقامات علمی و عملی شخصیت برازنده شیعه بوده است، گویا به دعوت رکن الدوله که شیعه بوده از قم یا خراسان به ” ری” رفته و در آنجا ساکن می گردد.
شیخ بزرگوار در قم ، ری ، نیشابور ، مشهد مقدس و سایر نقاطی که اقامت داشته روزهای جمعه و سه شنبه احادیث جالبی در مباحث گوناگون بر شاگردان فاضل و دانشمند خود املاء می نموده و آنها یادداشت می کردند، و پیرامون آن بحث و گفتگو می کرده است. از جمله اینها نود و هفت مجلس است که به نام ” امالی” یا” مجالس” چاپ شده و آغاز آن روز جمعه 22 ماه رجب سال367 ه، و آخر آن 19 شعبان سال 368 در مشهد امام رضا علیه السلام بوده است.
موقعیتهای حساس زمان شیخ صدوق
یکی از موقعیتهای قابل توجه شیخ صدوق این بود که در زمان سلطه امرای آل بویه می زیست. آل بویه که آنها را دیالمه نیز می گویند دارای نژادی ایرانی و از مردم رودبار گیلان و از لحاظ مذهب شیعه اثنی عشری بوده اند. امرای آل بویه از سال 320 تا 448 هجری قمری در ایران مرکزی ، فارس ، خوزستان ، عراق و سواحل خلیج فارس دولت نیرومندی تشکیل داده و باعث تقویت و رواج مذهب شیعه شده بودند.
موقعیت دیگر شیخ صدوق این بود که شخصیت بلند آوازه شیعه و وزیر دانشمند و با تدبیر رکن الدوله “صاحب بن عباد” متوفی سال 385 در ری اداره امور مملکت را به عهده داشت، و این خود فرصتی مناسب برای طرح کلی شیخ صدوق محدث و فقیه عالیقدر شیعه برای بزرگداشت و ارائه مکتب فقه و حدیث شیعه امامیه بود. شاید شیخ صدوق در میان کلیه دانشمندان ما پس از تقة الاسلام کلینی تنها دانشمندی باشد که بیش از همه دارای استاد بوده و از آنها اخذ فقه و حدیث و علوم دیگر نموده یا به دریافت اجازه نائل گشته است.
شاگردان وی
شیخ صدوق مرد بلند آوازه شیعه به هر جا می رفته، گذشته از استفاده از رجال شیعه و سنی، به افاده و بیان و املاء احادیث اندوخته، به طالبان علم و شاگردان خود، و آماده ساختن آنها برای حفظ و نگاهداری مکتب و آثار اهل بیت عصمت و طهارت اهتمام داشته است. به همین جهت گروهی از مفاخر علما شیعه و سنی جزو شاگردان او به شمار آمده اند، که یا رسماً شاگرد او بوده اند، یا از وی روایت نموده یا اجازه گرفته اند. مرحوم ربانی شیرازی جمعاً 27 نفر از شاگردان و راویان او را نام برده است. ما مشاهیر آنها را که وارث و ناقل آثار و مکتب او بوده اند، نام می بریم:
شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان، هارون بن موسی تلعکبری، حسین بن عبدالله غضائری، برادرش حسین بن علی بن بابویه قمی، حسن بن عباس نجاشی( پدر نجاشی مولف رجال) ،علم الهدی سید مرتضی، سید ابوالبرکات علی بن حسین جوزی حسینی حلی.
تألیفات شیخ صدوق
شیخ طوسی نوشته است وی نزدیک به 300 کتاب تألیف کرده است. شیخ ، خود در فهرست 40 کتاب او را نام می برد و شیخ اجل نجاشی که رجال خود را پس از فهرست شیخ نوشته وسعی داشته کمبودهای فهرست شیخ را تکمیل کند، 189 کتاب را نام برده است. این کتابها که عموما سودمند و گرانقدر است در جمیع شئون زندگی انسانی و مبانی اسلامی، و با استادی و مهارت در خور تحسینی تالیف و تصنیف شده و نشانه دانش وسیع و بزرگواری و قداست نفس و صفای باطن رئیس محدثین شیعه است، و هم نماینده وجود ثمربخش و موفقیت های اوست که به گفته علامه بحر العلوم خود نشانه بارز دعای حضرت امام زمان علیه السلام در حق او است.
شیخ بزرگوار در تألیفات خود با نقل احادیث و توضیح مضامین و فتوی بر طبق آنها، روح تعالیم عالیه اسلام و اصول و فروع مذهب شیعه را روشن ساخته است. در میان انبوه کتب مذهبی کمتر کتابی پیدا می کنید که از” شیخ صدوق” یا ” محمد بن بابویه قمی” و کتابها و احادیث او ذکری به میان نیامده باشد.
لازم به ذکراست که جمیع کتب شیخ صدوق مانند سایر فقهاء و محدثین آن زمانها به زبان عربی بوده و اسامی آنها نیز عربی است که ما به برخی از آنها اشاره می نماییم:
کتاب توحید، نبوت، اثبات وصیت علی علیه السلام، سه کتاب در غیبت امام زمان، معانی الاخبار، خصال، مختصر تفسیر قرآن، من لایحضره الفقیه، عیون اخبار لرضا، ثواب الاعمال.
وفات او
شیح بزگوار ابوجعفر محمد بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق پس ازهفتاد و چند سال زندگانی درخشان و پر افتخار و مسافرت های طولانی در اقصی نقاط بلاد اسلامی و تالیف و تصنیف حدود 300 جلد کتاب پر ارزش در ابعاد مختلف زندگی، سرانجام درسال381 ه در"ری” چشم از جهان فرو بست و به عالم باقی شتافت. آرامگاهش امروز در شهر ری به نام” ابن بابویه” مشهور وزیارتگاه مردم مسلمان است. “قَدَّسَ اللهُ رُوحَهُ وَ نَوَّرَضَرِیَحهُ".
منبع:
مفاخر اسلام،علی دوانی،ج3.

موضوعات: روز بزرگداشت شیخ صدوق  لینک ثابت
 [ 08:33:00 ب.ظ ]




تفسیر سوره ال عمران( آیات 101 تا 200 )

 

آيه 101
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و چگونه بايد شما كافر شويد و حال آن كه آيات خدا بر شما فرو خوانده مي‌شود و پيغمبر او در ميان شما است ( و نور قرآن راه را تابان و رهنمودهاي فرستاده خدا حقيقت را عيان مي‌دارد ! ) و هركس به خدا تمسّك جويد ، بيگمان به راه راست و درست ( رستگاري ) رهنمود شده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَعْتَصِمْ » : چنگ بزند . متوسّل گردد .‏

آيه 102
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد آن چنان كه بايد از خدا ترسيد از خدا بترسيد ( و با انجام واجبات و دوري از منهيّات گوهر تقوا را به دامان گيريد ) و شما ( سعي كنيد غافل نباشيد تا چون مرگتان به ناگاه در رسد ) نميريد مگر آن كه مسلمان باشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ » : مراد اين است كه انسان بايد پيوسته متمسّك به اسلام و مراقب اعمال خود باشد تا به ناگاه چون پيك اجل در رسيد ، با ايمان استوار دار فاني را وداع گويد .‏

آيه 103
‏متن آيه : ‏
‏ وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و همگي به رشته ( ناگسستني قرآن ) خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد كه بدان گاه كه ( براي همديگر ) دشمناني بوديد و خدا ميان دلهايتان ( انس و الفت برقرار و آنها را به هم ) پيوند داد ، پس ( در پرتو نعمت او براي هم ) برادراني شديد ، و ( همچنين شما با بت‌پرستي و شركي كه داشتيد ) بر لبه گودالي از آتش ( دوزخ ) بوديد ( و هر آن با فرا رسيدن مرگتان بيم فرو افتادنتان در آن مي‌رفت ) ولي شما را از آن رهانيد ( و به ساحل ايمان رسانيد ) ، خداوند اين چنين برايتان آيات خود را آشكار مي‌سازد ، شايد كه هدايت شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَبْل‌ » : ريسمان . رشته . « حَبْلِ الله » : مراد قرآن است . « إِخْوَان‌ » : جمع اَخ ، برادران . « شَفَا » : لبه . « أَنقَذَكُمْ » : شما را نجات داد .‏

آيه 104
‏متن آيه : ‏
‏ وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بايد از ميان شما گروهي باشند كه ( تربيت لازم را ببينند و قرآن و سنّت و احكام شريعت را بياموزند و مردمان را ) دعوت به نيكي كنند و امر به معروف و نهي از منكر نمايند ، و آنان خود رستگارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ » : بايد در ميان شما جماعتي باشد كه . بايد ملّتي باشيد كه . « أُمَّةٌ » : جماعت . ملّت .‏

آيه 105
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مانند كساني نشويد كه ( با ترك امر به معروف و نهي از منكر ) پراكنده شدند و اختلاف ورزيدند ( آن هم ) پس از آن كه نشانه‌هاي روشن ( پروردگارشان ) به آنان رسيد ، و ايشان را عذاب بزرگي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيِّنَاتُ‌ » : دلائل روشن .‏

آيه 106
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكْفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به ياد آوريد روزي را كه در چنين ) روزي ، روهائي سفيد و روهائي سياه مي‌گردند . و امّا آنان كه ( به سبب انجام كارهاي بد در پيشگاه پروردگارشان شرمنده و سرافكنده و بر اثر غم و اندوه ) روهايشان سياه است ( بديشان گفته مي‌شود : ) آيا بعد از ايمان ( فطري و اذعان به حق ) خود كافر شده‌ايد ؟ ! پس به سبب كفري كه مي‌ورزيده‌ايد عذاب را بچشيد !‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ » : مفعولٌ‌به فعل محذوفي چون ( أُذْكُرْ ) يا مفعولٌ‌فيه ( وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ) است . « تَبْيَضُّ » : سفيد مي‌گردد . مراد بشّاشت و شادي مؤمنان است . « تَسْوَدُّ » : سياه مي‌گردد . مراد اندوه و ناراحتي كافران است . « ذُوقُوا » : بچشيد . « بَعْدَ إِيمَانِكُمْ » : مراد ايمان فطري يا ايمان ناشي از تبليغ پيغمبران است .‏

آيه 107
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا آنان كه ( به سبب انجام كارهاي شايسته در پيشگاه آفريدگارشان سرافرازند و سر از پاي نمي‌شناسند و بر اثر شادي و سرور ) روهايشان سفيد است ، در رحمت خداي غوطه‌ورند و جاودانه در آن ماندگارند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِبْيَضَّتْ » : سفيد گرديد .‏

آيه 108
‏متن آيه : ‏
‏ تِلْكَ آيَاتُ اللّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَمَا اللّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِّلْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينها آيات خدا هستند كه ( درباره پاداش نيكوكاران و پادافره بدكاران نازل شده‌اند و ) مشتمل بر حق و حقيقتند ، و خداوند ( هيچ گاه ) ستمي براي جهانيان نمي‌خواهد .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 109
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِلّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَإِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( چگونه ممكن است خدا ستم كند در حالي كه آفرينش و فرمانروائي و تصرّف امور ) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خدا است و كارها ( ي مردمان سرانجام ) به سوي خدا برگردانده مي‌شود ( و پاداش و پادافره هر يك را خواهد داد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 110
‏متن آيه : ‏
‏ كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْراً لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما ( اي پيروان محمّد ) بهترين امّتي هستيد كه به سود انسانها آفريده شده‌ايد ( مادام كه ) امر به معروف و نهي از منكر مي‌نمائيد و به خدا ايمان داريد . و اگر اهل كتاب ( مثل شما به چنين برنامه و آئين درخشاني ) ايمان بياورند ، براي ايشان بهتر است ( از باور و آئيني كه برآنند . ولي تنها عدّه كمي ) از آنان با ايمانند و بيشتر ايشان فاسق ( و خارج از حدود ايمان و وظائف آن ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ . . . » : شما بهترين ملّت هستيد اگر امر به معروف و نهي از منكر داشته باشيد و با جان و مال در اين راه بكوشيد .‏

آيه 111
‏متن آيه : ‏
‏ لَن يَضُرُّوكُمْ إِلاَّ أَذًى وَإِن يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الأَدُبَارَ ثُمَّ لاَ يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان هرگز نمي‌توانند به شما زياني ( ژرف و پردامنه ) برسانند مگر آزار مختصري ( كه اثر چنداني بر جاي نمي‌گذارد ) و اگر با شما بجنگند پشت كرده و پاي به فرار مي‌نهند ، سپس ياري نمي‌شوند ( و نصرت و پيروزي را فراچنگ نمي‌آورند ، مادام كه شما امر به معروف و نهي از منكر داشته باشيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُوَلُّوكُمُ الأدْبَارَ » : به شما پشت مي‌كنند و مي‌گريزند .‏

آيه 112
‏متن آيه : ‏
‏ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُواْ إِلاَّ بِحَبْلٍ مِّنْ اللّهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَبَآؤُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَيَقْتُلُونَ الأَنبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان هركجا يافته شوند ، ( مُهر ) خواري بر ايشان خورده است‌ ؛ مگر ( اين كه از روش ناپسند خود دست بردارند و در اعمال خويش تجديدنظر كنند و ) با پيمان خدا ( يعني رعايت قوانين شريعت ) و پيمان مردم ( يعني رعايت مقرّرات همزيستي مسالمت‌آميز ، خويشتن را از اذيّت و آزار در امان دارند و از مساوات حقوقي و قضائي برخوردار گردند ) و آنان شايسته خشم خدا شده‌اند و ( مُهر ) بيچارگي بر ايشان خورده است . چرا كه آنان به آيات خدا كفر مي‌ورزيده‌اند و پيغمبران را به ناحق مي‌كشته‌اند ( و هركس هم در هر عصر و زماني به چنين كارهائي دست يازد و اعمال ننگين گذشتگان را بپسندد ، جزاي او همين خواهد بود ) . اين ( جرأت بر گناهان بزرگ ، ناشي از استمرار گناهان كوچك بود و ) به سبب سركشي ( از فرمان خدا ) و تجاوز ( از حدود شريعت يزدان ) مي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ » : خيمه ذلّت بالايِ سر آنان برافراشته شده است . مُهر خواري بر ايشان خورده است . « أَيْنَمَا » : هرجا . « ثُقِفُوا » : يافته شوند و فراچنگ آورده شوند . « حَبْلِ اللهِ » : آنچه خدا بر مسلمانان واجب كرده است كه در حق اهل كتاب روا دارند بدان گاه كه تحت ذمّه ايشان قرار مي‌گيرند . « حَبْلِ النَّاسِ » : همكاري و همياري مسلمانان با افراد ذمّي . « بَآؤُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللهِ » : برگشتند و خشم خدا را با خود آوردند . مستحقّ خشم خدا گشتند . « مَسْكَنَةُ » : خواري و مذلّت . « عَصَوْا » : سركشي كردند . « كَانُوا يَعْتَدُونَ » : تجاوز مي‌كردند .‏

آيه 113
‏متن آيه : ‏
‏ لَيْسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللّهِ آنَاء اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان همه يكسان نيستند ، گروهي از اهل كتاب ( به دادگري خاسته‌اند و برحق ) پابرجايند و در بخشهائي از شب - در حالي كه به نماز ايستاده‌اند - آيات خدا را مي‌خوانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَوَآءً » : برابر و يكسان . « أُمَّةٌ » : دسته . جماعت . « قَآئِمَةٌ » : بر دين خدا ماندگار و استوار . « ءَانَآءَ » : جمع ( إِنْو ) يا ( إِنْي ) ، ساعاتي از شب . پاسي از شب .‏

آيه 114
‏متن آيه : ‏
‏ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُوْلَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به خدا و روز رستاخيز ايمان دارند و ( مردمان را ) به كار نيك مي‌خوانند و از كار زشت باز مي‌دارند و در انجام اعمال شايسته و بايسته بر يكديگر سبقت مي‌گيرند ، و آنان از زمره صالحانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُسَارِعُونَ » : بر همديگر پيشي مي‌جويند .‏

آيه 115
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ فَلَن يُكْفَرُوْهُ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنچه از اعمال نيك انجام دهند ( هدر نمي‌رود و بي‌پاداش نمي‌ماند و ) از ثواب آن محروم نمي‌گردند ، و خداوند آگاه از ( حال و احوال ) پرهيزگاران است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَن يُكْفَرُوهُ » : در پيشگاه خدا به هيچ وجه از اجر آن محروم نمي‌شوند و كارشان بي‌مزد نمي‌ماند .‏

آيه 116
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُم مِّنَ اللّهِ شَيْئاً وَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيگمان اموال و اولاد كساني كه كفر ورزيده‌اند ، ايشان را به هيچ وجه از ( كيفر و عذاب ) خدا نمي‌رهاند ( و كوچكترين سودي به حالشان ندارد ) و آنان دوزخيانند و در آنجا جاودانه مي‌مانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَن تُغْنِيَ » : هرگز نمي‌رهاند . هرگز دفع نمي‌گرداند .‏

آيه 117
‏متن آيه : ‏
‏ مَثَلُ مَا يُنفِقُونَ فِي هِذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَلَكِنْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مَثَل آنچه كافران در اين جهان ( در راه خوشگذراني و جاه‌طلبي و كسب قدرت و شهرت ، و حتّي آنچه كه در راه خيرات و حسنات ) بذل و بخشش مي‌كنند ، همانند سرماي سختي است كه به كشتزار قومي اصابت كند كه ( با كفر و معاصي ) بر خود ستم كرده‌اند ، و آن را نابود سازد . و خداوند ( با هدر دادن اعمالشان ) بر آنان ستم ننموده است و بلكه خودشان ( با ارتكاب پلشتيها و زشتيها ) به خويشتن ستم روا مي‌دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رِيحٍ » : باد . « صِرٌّ » : سرماي سخت . « رِيحٍ فِيهَا صِرُّ » : مراد باد صرصر است ( نگا : حاقّه / 6 ، و فصّلت 16 ) . « حَرْثَ » : كشتزار . « أَنفُسَهُمْ » : مفعول مقدّم ( يَظْلِمُونَ ) است .‏

آيه 118
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لاَ يَأْلُونَكُمْ خَبَالاً وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الآيَاتِ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! از غير خود محرم اسرار برنگزينيد ، آنان از هرگونه شر و فسادي در حق شما كوتاهي نمي‌كنند . آنان آرزوي رنج و زحمت شما را ( در دل ) دارند ( و پيوسته در انتظار آنند . نشانه‌هاي ) دشمنانگياز دهان آنان آشكار است ، و آنچه در دل دارند بزرگتر است ( از بدسگاليهائي كه ظاهر مي‌سازند ) . ما نشانه‌هائي را ( كه بتوان با آنها دشمن را از دوست باز شناخت ) براي شما بيان كرديم اگر اهل عقل و درايت هستيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِطَانَةً » : مَحرم اَسرار . « مِن دُونِكُمْ » : از غير خود . « لا يَأْ لُونَكُمْ » : تقصير و كوتاهي نمي‌كنند . از ماده ( أَلا ، يَأْ لُو ) . « لا يَأْ لُونَكُمْ خَبَالاً » : براي تباهي كارتان كوتاهي نمي‌كنند و بلكه به تلاش مي‌ايستند . « لا يَأْ لُونَ » : قصور نمي‌كنند . ترك نمي‌كنند . « خَبَالاً » : فساد . تباهي . منصوب به نزع خافض يا تمييز است بنا به معني اوّل ( لا يَأْ لُونَ ) ، و مفعولٌ‌به است بنا به معني دوم آن . « مَا عَنِتُّمْ » : رنج و مشقّت شما را . ( مَا ) مصدريّه است و ( عَنِتُّمْ ) از ماده ( عَنَت ) به معني مشقّت است . « أَكْبَرُ » : بزرگتر و بيشتر .‏

آيه 119
‏متن آيه : ‏
‏ هَاأَنتُمْ أُوْلاء تُحِبُّونَهُمْ وَلاَ يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ عَضُّواْ عَلَيْكُمُ الأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُواْ بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هان ! ( اي مؤمنان ! ) اين شمائيد كه آنان را ( به خاطر قرابت يا صداقت يا مودّت ) دوست مي‌داريد ، و ايشان شما را ( به خاطر تعصّب ديني خود ) دوست نمي‌دارند ، و شما به همه كتابهاي ( آسماني ) ايمان داريد ( امّا آنان به كتاب آسماني شما ايمان ندارند ) . و وقتي كه با شما برخورد مي‌كنند ( براي گول‌زدنتان ، به دروغ ) مي‌گويند : ايمان آورده‌ايم . امّا هنگامي كه تنها مي‌شويد ، از شدّت خشم بر شما ، سرانگشتان خود را به دندان مي‌گزند ، بگو : با ( درد همين ) خشمي كه داريد ، بميريد ، بيگمان خداوند از آنچه در درون سينه‌ها مي‌گذرد آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَوْا » : تنها ماندند و مجلسشان از اغيار خالي شد . رفتند . « عَضُّوا » : گاز گرفتند . « أَنَامِل‌ » : جمع أُنْمُلَة ، سرانگشتان .‏

آيه 120
‏متن آيه : ‏
‏ إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر نيكي به شما دست دهد ( و نعمتي همچون پيروزي و غنيمت بهره شما گردد ) ناراحت مي‌شوند ، و اگر به شما بدي برسد ، شادمان مي‌شوند . و اگر ( در برابر اذيّت و آزارشان ) بردباري كنيد و ( از دوستي با ايشان ) بپرهيزيد ، حيله‌گري ( و دشمنانگي خائنانه ) آنان به شما هيچ زياني نمي‌رساند ، ( چه ) شكّي نيست خداوند بدانچه انجام مي‌دهند احاطه دارد ( و قادر به دفع نقشه‌هاي خائنانه و نيرنگهاي اهريمنانه ايشان از شما است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن تَمْسَسْكُمْ » : اگر به شما برسد . « لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً » : اصلاً مكر ايشان به شما زياني نمي‌رساند . ( شَيْئاً ) مفعول مطلق است . انگار كه چنين فرموده است : لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ ضُرًّا ( نگا : آل‌عمران / 144 ، و نساء / 36 ) .‏

آيه 121
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! به ياد مؤمنان آور ) زماني را كه سحرگاهان از ميان خانواده خود بيرون رفتي و پايگاههاي جنگ را براي مسلمانان آماده كردي ( و جاي تيراندازان و جاي سواران و جاي سائر مؤمنان را مشخّص نمودي ) و خداوند شنوا و دانا است ( و گفتگوهايتان را مي‌شنيد و انديشه‌هايتان را مي‌دانست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غَدَوْتَ » : سحرگاهان بيرون رفتي ، از واژه ( غُدْوَة ) به معني : آغاز روز . « تُبَوِّئ‌ُ » : جايگزين مي‌كني . ترتيب مي‌دهي . « مَقَاعِدَ » : جايگاهها . مفعول دوم است .‏

آيه 122
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنكُمْ أَن تَفْشَلاَ وَاللّهُ وَلِيُّهُمَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه كه دو طائفه از شما ( يعني بَنُوسَلَمه از خَزْرَج ، و بَنُوحارِثه از أَوْس ) آهنگ آن كردند كه سستي ورزند ( و از وسط راه بازگردند و به جهاد نپردازند ) ، ولي خداوند يار آنان بود ( و به ايشان كمك كرد تا از اين انديشه برگشتند ) ، و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند و بس .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَمَّتْ » : خواست . قصد كرد . « أَن تَفْشَلا » : كه سستي كنند . تنبلي كنند .‏

آيه 123
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند شما را در بدر پيروز گردانيد و حال آن كه ( نسبت به كافران ) ناچيز ( و از ساز و برگ اندكي برخوردار ) بوديد ، پس از خدا بترسيد تا شكر ( نعمت او را بتوانيد ) به جاي آوريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَذِلَّة » : جمع ذليل ، خواران . در اينجا مراد اين است كه از لحاظ شماره اندك و از نظر توشه ضعيف بوديد .‏

آيه 124
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَن يَكْفِيكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلاَثَةِ آلاَفٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُنزَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بدان گاه كه تو به مؤمنان مي‌گفتي : آيا شما را بسنده نيست كه پروردگارتان با سه هزار از فرشتگانِ فرستاده ( از سوي خويش براي آرامش خاطرتان ) ياريتان كرد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُنزَلِينَ » : روانه‌شدگان . صفت ( ثَلاثَةِ ءَالافٍ ) يا حال ( الْمَلآئِكَةِ ) است .‏

آيه 125
‏متن آيه : ‏
‏ بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُسَوِّمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آري ! ( شما را بسنده است . و علاوه از آن ) اگر بردباري ( در كارزار ) داشته باشيد و پرهيزگاري كنيد ( از معصيت خدا و مخالفت با پيغمبر ) ، و آنان ( يعني دشمنان مشرك ) هم اينك بر شما تاخت آرند ، پروردگارتان ( بر تعداد فرشتگان بيفزايد و ) با پنج هزار فرشته يورشگر و نشانگذار ، شما را ياري كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن فَوْرِهِمْ هذا » : همين الآن با سرعت . « مُسَوِّمِينَ » : يورشگران . نشانگذاران بر بدن خود يا بر مركب خويش . مسلّط‌كنندگان مؤمنان بر كافران .‏

آيه 126
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و خداوند آن ( ياري با فرشتگان ) را جز مژده‌اي براي ( پيروزي ) شما نساخت ، و براي آن كرد كه دلهاي شما بدان آرام گيرد ، و پيروزي جز از جانب خداوند تواناي دانا نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بُشْرَيا » : مژده .‏

آيه 127
‏متن آيه : ‏
‏ لِيَقْطَعَ طَرَفاً مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنقَلِبُواْ خَآئِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هدف از ياريتان توسّط فرشتگان آن است كه ) تا گروهي از بزرگان كافران را نابود كند و يا آنان را سركوب و خوار نمايد و با شكست و ننگ خشمگينشان سازد و نااميد برگردند ( و ديگر بار آرزوي پيروزي در سر نپرورانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيَقْطَعَ » : تا هلاك كند . « طَرَفاً » : جماعتي از رؤساء و اشراف . « يَكْبِتَهُمْ » : خوار و سركوبشان كند . « خَآئِبِينَ » : نااميدان .‏

آيه 128
‏متن آيه : ‏
‏ لَيْسَ لَكَ مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذَّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چيزي از كار ( بندگان جز اجرا فرمان يزدان ) در دست تو نيست ( بلكه همه امور در دست خدا است . اين او است كه ) يا توبه آنان را مي‌پذيرد ( و دلهايشان را با آب ايمان مي‌شويد ) يا ايشان را ( با كشتن و خوار داشتن در دنيا ، و عذاب آخرت ) شكنجه مي‌دهد ، چرا كه آنان ستمگرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَيْسَ لَكَ مِنَ الأمْرِ شَيْءٌ » : جمله معترضه‌اي است ميان سابق و لاحق خود ، و درباره لعن و نفرين رسول ( بر كافران اُحُد ، يا قاتلان قاريان بِئْرِمَعُونه نازل شده است . « يَتُوبَ عَلَيْهِمْ » : عطف بر ( يَكْبِتَهُمْ ) است .‏

آيه 129
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِلّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از آن خدا است آنچه در آسمانها و زمين است . هر كه را بخواهد مي‌آمرزد ، و هر كه را بخواهد عذاب مي‌دهد ، و خدا بخشنده و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 130
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافاً مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! ربا را دو و چند برابر مخوريد ، و از خدا بترسيد ، باشد كه رستگار شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَضْعَافاً مُّضَاعَفَةً » : دو و چند برابر . اين گفته ، قيدي براي تحريم نيست ، بلكه بيان واقعيّتي است كه در جاهليّت بوده است و الاّ رِبا به هر كيفيّتي كه باشد - مضاعف يا غيرمضاعف ، كم يا زياد - با نصّ صريح قرآن حرام و مبغوض است ( نگا : بقره / 275 و 276 ) . ( أَضْعافاً ) حال رِبا است .‏

آيه 131
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از آتشي بپرهيزيد كه براي كافران ( نه مؤمنان ) آماده شده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُعِدَّتْ » : آماده گشته است .‏

آيه 132
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از خدا و پيغمبر اطاعت كنيد تا كه ( در دنيا و آخرت ) مورد رحمت و مرحمت قرار گيريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 133
‏متن آيه : ‏
‏ وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( با انجام اعمال شايسته و بايسته ) به سوي آمرزش پروردگارتان ، و بهشتي بشتابيد و بر همديگر پيشي گيريد كه بهاي آن ( براي مثال ، همچون بهاي ) آسمانها و زمين است‌ ؛ ( و چنين چيز با ارزشي ) براي پرهيزگاران تهيّه ديده شده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَارِعُوا إِلَيا مَغْفِرَةٍ » : بشتابيد به سوي اسباب مغفرت . از قبيل توبه و عبادت . « عَرْض‌ » : بها و ارزش . پهنا . اگر عرْض به معني عوض و بدل يعني بها و ارزش معنوي بهشت گرفته نشود و بلكه عرض مخالف طول باشد ، بايد مراد آسمانها و زمينِ منظومه شمسي يا بخشي از جهان ناشناخته باشد ؛ نه همه افلاك و كرات ( نگا : يونس / 101 ، حديد / 21 ) .‏

آيه 134
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه در حال خوشي و ناخوشي و ثروتمندي و تنگدستي ، به احسان و بذل و بخشش دست مي‌يازند ، و خشم خود را فرو مي‌خورند ، و از مردم گذشت مي‌كنند ، و ( بدين وسيله در صف نيكوكاران جايگزين مي‌شوند و ) خداوند ( هم ) نيكوكاران را دوست مي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَرَّآءِ » : توانگري و فراخ دستي . « ضَرَّآءِ » : ناداري و تنگدستي . « كَاظِمِينَ » : فروخورندگان خشم و غضب . عطف بر ( ألَّذِينَ ) است . « عَافِينَ » : عفوكنندگان . درگذرندگان .‏

آيه 135
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ يُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه چون دچار گناه ( كبيره‌اي ) شدند ، يا ( با انجام گناه صغيره‌اي ) بر خويشتن ستم كردند ، به ياد خدا مي‌افتند ( و وعده و وعيد و عقاب و ثواب و جلالت و عظمت او را پيش چشم مي‌دارند و پشيمان مي‌گردند ) و آمرزش گناهانشان را خواستار مي‌شوند - و بجز خدا كيست كه گناهان را بيامرزد ؟ - و با علم و آگاهي بر ( زشتي كار و نهي و وعيد خدا از آن ) چيزي كه انجام داده‌اند پافشاري نمي‌كنند ( و به تكرار گناه دست نمي‌يازند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاحِشَةً » : گناه كبيره ، مانند زنا و قتل . « وَهُمْ يَعْلَمُونَ » : آنان قبح كارشان را مي‌دانند . آنان مي‌دانند كه خداوند توبه توبه‌كاران را مي‌پذيرد و بندگان خود را مي‌بخشد .‏

آيه 136
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن چنان پرهيزگاراني پاداششان آمرزش خدايشان و باغهاي ( بهشتي ) است كه در زير ( درختان ) آنها جويبارها روان است و جاودانه در آنجاها ماندگارند ، و اين چه پاداش نيكي است كه بهره كساني مي‌گردد كه اهل عملند ( و برابر فرمان خدا كار مي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَالِدِينَ » : جاودانگان . حال ( أوْلئِكَ ) است . « نِعْمَ اَجْرُ الْعَامِلِينَ » : بهترين پاداش براي كساني كه برابر فرمان خدا كار مي‌كنند ، بهشت است . مخصوص به مدح ، يعني ( الْجَنَّةُ ) محذوف است .‏

آيه 137
‏متن آيه : ‏
‏ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانْظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذَّبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از شما ( اي مؤمنان ، درباره گذشتگان ) قواعد و ضوابطي بوده است ( كه ثابت و تغييرناپذير به مرحله اجرا درآمده است و امور اجتماعي بشر برابر آن چرخيده و گرديده است و هميشه هم‌چنين خواهد بود ) پس در زمين به گردش بپردازيد و بنگريد كه فرجام تكذيب‌كنندگان ( حق كه پيوسته با باطل در جنگ است ) چگونه گشته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَتْ » : رفته است . گذشته است . « سُنَن‌ » : جمع سُنَّة ، راهها و روشها . وقائع و رخدادها . ملّتها و امّتها . مراد سُنَّةالله ، يعني نظامي است كه خداوند آن را پديد آورده است و بر طبق آن آفرينش در گردش و چرخش است . « أُنظُرُوا » : بنگريد . بينديشيد . « كَيْفَ كانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ » : ( كَيْفَ ) خبر مقدّم ( كانَ ) و ( عاقِبَة ) اسم آن است .‏

آيه 138
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( كه درباره صفات مؤمنان و قواعد و ضوابط ثابت خدا درباره گذشتگان گذشت ) روشنگري است براي مردمان ، و مايه رهنمود و پندپذيري براي پرهيزگاران است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيَانٌ » : روشنگري .‏

آيه 139
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( از جهاد در راه خدا به سبب آنچه بر سرتان مي‌آيد ) سست و زبون نشويد و ( براي كشتگانتان ) غمگين و افسرده نگرديد ، و شما ( با تأييدات خداوندي و قوّه ايمان راستين و نيروي حقي كه از آن دفاع مي‌كنيد ) برتر ( از ديگران ) هستيد ( و پيروزي و بهروزي از آن شما است ) اگر كه به راستي مؤمن باشيد ( و بر ايمان دوام داشته باشيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَهِنُوا » : سست و زبون نشويد . از ماده ( وَهْن ) . « أَعْلَوْنَ » : برتران . چيرگان .‏

آيه 140
‏متن آيه : ‏
‏ إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْكَ الأيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاء وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر به شما ( در جنگ احد ) جراحتي رسيده است ( و به جانتان گزندي و به دارائيتان زياني وارد آمده است ، نگران و پريشان نشويد ) به آن جمعيّت نيز ( در جنگ بدر ) جراحتي همانند آن رسيده است ، و ما اين روزها ( ي پيروزي و شكست ) را در ميان مردم دست به دست مي‌گردانيم ( و گاهي بهره اينان و گاهي نصيب آنان مي‌نمائيم ) تا ثابت‌قدمان بر ايمان را ( از سائرين ) جدا سازد و مؤمنان شناخته شوند و خداوند از ميان شما قربانياني برگيرد و افتخار شهادت نصيبشان گرداند . و خداوند ستمكاران را دوست نمي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْحٌ » : زخم . جراحت . مراد از ( قَرْحِ ) اوّل در اين آيه و آيه 172 همين سوره ، اذيّت و آزار و شكست و زيانهائي است كه در جنگ احد گريبانگير مسلمانان گرديد . و مراد از ( قَرْحِ ) دوم ، كشت و كشتار و درد و آزار و بلاها و زيانهائي است كه در جنگ بدر به كافران رسيد ( نگا : آل‌عمران / 165 ) . « نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ » : ميان مردم دست به دست مي‌گردانيم ، و گاهي بدينان و گاهي بدانان مي‌سپاريم . « أيَّام‌ » : روزها . مراد ازمنه و اوقات است‌ ؛ نه روزهاي معمولي . « لِيَعْلَمَ اللهُ » : تا خدا معلوم گرداند . بايد توجّه داشت كه خدا هميشه آگاه بوده و هست . لذا منظور از ( يَعْلَمَ اللهُ ) و عباراتي از اين قبيل ، اين است كه علم غيبي به علم عيني تبديل شود و خفيّ جليّ گردد . « يَتَّخِذْ مِنكُمُ الشُّهَدَآءَ » : تا برخي از شما را مفتخر به درجه شهادت در راه خود كند . تا به برخي از شما افتخار گواهي‌دادن بر مردم در روز رستاخيز بخشد ( نگا : بقره / 143 ) .‏

آيه 141
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِيُمَحِّصَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و تا اين كه خداوند مؤمنان را سره و خالص گرداند و كافران را نابود و تباه سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيُمَحِّصَ » : تا سره و خالصشان گرداند . تا از هر عيبي پاكشان دارد . « يَمْحَقَ » : هلاك و تباه كند .‏

آيه 142
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا پنداشته‌ايد كه شما ( تنها با ادّعاي ايمان ) به بهشت درخواهيد آمد ، بدون آن كه خداوند كساني از شما را مشخّص سازد كه به تلاش و پيكار برخاسته‌اند ، و بدون آن كه خداوند بردباراني را متمايز گرداند ( كه رنجها و سختيها ، آنان را پاكيزه و آبديده كرده باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : آيا . « حَسِبْتُمْ » : گمان برده‌ايد . « لَمَّا يَعْلَمِ اللهُ » : خداوند هنوز نشناخته باشد و جدا نساخته باشد ( نگا : بقره / 143 و آل‌عمران / 140 ) . « يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ » : فعل ( يَعْلَمَ ) منصوب است به ( أَنْ ) مقدّر . چكيده معني آيه اين است كه : به بهشت دست نخواهيد يافت مگر آن گاه كه آزمايش خود را بدهيد و خداوند جهاد در راه خود و استقامت با دشمنان دين را از شما مشاهده كند ( نگا : عنكبوت / 2 ) .‏

آيه 143
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما كه تمنّاي مرگ ( و شهادت در راه خدا ) را داشتيد پيش از آن كه با آن روبرو شويد ، ( هم‌اينك در ميدان نبرد اُحُد آماده‌ايد و با شهادت ياران ) مرگ را مي‌بينيد و شما بدان مي‌نگريد ، ( پس چرا به دهشت افتاده‌ايد و با ديدن آنچه آرزو مي‌كرديد زبون و غمگين گشته‌ايد ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ » : آرزو مي‌كرديد و مي‌خواستيد .‏

آيه 144
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللّهَ شَيْئاً وَسَيَجْزِي اللّهُ الشَّاكِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏محمّد جز پيغمبري نيست و پيش از او پيغمبراني بوده و رفته‌اند ؛ آيا اگر او ( در جنگ اُحُد كشته مي‌شد ، يا مثل هر انسان ديگري وقتي ) بميرد يا كشته شود ، آيا چرخ مي‌زنيد و به عقب برمي‌گرديد ( و با مرگ او اسلام را رها مي‌سازيد و به كفر و بت‌پرستي بازگشت مي‌كنيد ) ؟ ! و هركس به عقب بازگردد ( و ايمان را رها كرده و كفر را برگزيند ) هرگز كوچكترين زياني به خدا نمي‌رساند ، ( بلكه به خود ضرر مي‌زند ) و خدا به سپاسگزاران پاداش خواهد داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَتْ » : رفته است . « إِنقَلَبْتُمْ عَلَيا أَعْقَابِكُمْ » : بر پاشنه‌هاي خود عقب‌گرد مي‌كنيد و چرخ مي‌زنيد . مراد اين كه : به كفر برمي‌گرديد . « أَعْقَاب‌ » : جمع عَقِبْ ، پاشنه‌هاي پا .‏

آيه 145
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ الله كِتَاباً مُّؤَجَّلاً وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هيچ كسي را نسزد كه بميرد مگر به فرمان خدا ، و خداوند وقت آن را دقيقاً در مدّت مشخّص و محدودي ثبت و ضبط كرده است ( و در كتابي كه مشتمل بر مرگ و ميرها است نوشته است ) . و هركس پاداش ( و كالاي ) دنيا را خواستار شود از آن بدو مي‌دهيم ، و هر كه پاداش ( و متاع ) آخرت را خواهان باشد از آن بدو مي‌دهيم ، و ما پاداش سپاسگزاران را خواهيم داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَن تَمُوتَ » : اسم ( كانَ ) است و ( إِلاّ بِإِذْنِ اللهِ ) خبر آن . « كِتَاباً مُّؤَجَّلاً » : در كتابي نوشته است كه مشتمل بر مرگ و ميرها است . ( نگا : تفسيرالمنتخب / 93 و انعام / 59 ) . وقت آن را دقيقاً در وقت مشخّص و محدودي تعيين كرده است ( نگا : فاطر / 11 ، انعام / 2 ، هود / 104 ) . ( كِتَاباً ) : منصوب به نزع خافض يا مفعول مطلق است . تقدير چنين مي‌شود : كَتَبَ اللهُ ذلِكَ فِي كِتَابٍ مُّشْتَمِلٍ عَلَي اْلآجَالِ ، يا : كَتَبَ اللهُ ذلِكَ كِتَاباً مُّوَقَّتاً بِوَقْتٍ مَّعْلُومٍ . « مُؤَجَّلاً » : مشتمل بر مرگ و ميرها . داراي وقت معيّن و محدود .‏

آيه 146
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و چه بسيار پيغمبراني كه مردان خداي فراواني به همراه آنان كارزار مي‌كرده‌اند و به سبب چيزي كه در راه خدا بدانان مي‌رسيده است ( از قبيل : كشته‌شدن برخي از ياران و مجروح‌شدن خود و دوستان ) سست و ضعيف نمي‌شده‌اند و زبوني نشان نمي‌داده‌اند ( و بلكه شكيبائي مي‌كرده‌اند ) و خداوند شكيبايان را دوست مي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَأَيِّنْ » : چه بسيار . « رِبِّيُّونَ » : جمع ( رِبّي ) ، عالِمان راسخ در علوم ديني . مردان خدا . مؤمنان مخلص . « قَاتَلَ مَعَهُ » : در ركاب يكايك آنان جنگيده‌اند . « مَا اسْتَكَانُوا » : خواري ننمودند و براي ديگران كرنش نبردند . از ماده ( كَيْن ) يا از ( كَوْن ) .‏

آيه 147
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( اين عمل ايشان به هنگام سختي بود ، و در اين وقت ) گفتارشان جز اين نبود كه مي‌گفتند : پروردگارا ! گناهانمان را ببخشاي و از زياده‌رويها و تندرويهايمان صرف نظر فرماي و گامهايمان را ثابت و استوار بدار و ما را بر گروه كافران پيروز بگردان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا » : مراد تجاوز از حدود و ثغور قوانين و مقرّرات الهي است .‏

آيه 148
‏متن آيه : ‏
‏ فَآتَاهُمُ اللّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس خداوند پاداش اين جهان را ( با پيروز كردنشان بر دشمنان ، و فراچنگ آوردن غنيمت و كرامت و عزّت ) بديشان داد ، و پاداش نيكوي آخرت را ( براي آنان تضمين كرد ) و خداوند نيكوكاران را دوست مي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ » : پاداش نيكوي آخرت . صفت به موصوف اضافه شده است .‏

آيه 149
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوَاْ إِن تُطِيعُواْ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنقَلِبُواْ خَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! اگر از كافران ، فرمانبرداري كنيد ، شما را به كفر برمي‌گردانند و زيان ديده ( از سوي دين و ايمان به سوي كفر و حرمان ) برمي‌گرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَاسِرِينَ » : زيانباران . حال ضمير ( و ) است .‏

آيه 150
‏متن آيه : ‏
‏ بَلِ اللّهُ مَوْلاَكُمْ وَهُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كافران ياور شما نيستند ) بلكه خدا ياور شما است و او بهترينِ ياوران ( و بزرگترينِ مددكاران ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَوْلي‌ » : سرورِ مُتصرّف .‏

آيه 151
‏متن آيه : ‏
‏ سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در دلهاي كافران رُعْب و هراس خواهيم انداخت ، از آن‌رو كه چيزهائي را انباز خدا ساخته‌اند كه خداوند دليل و برهاني ( بر حقّانيّت آنها ) فرو نفرستاده است ، و جايگاه آنان آتش ( دوزخ ) است ، و جايگاه ستمكاران چه بد جايگاهي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُلْطَان‌ » : حجّت و برهان ( نگا : نساء / 91 ، 144 ، 153 ، انعام‌ / 81 ، اعراف / 33 ، حجّ / 71 ، روم / 35 ) . « مَثْوي‌ » : اقامتگاه .‏

آيه 152
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُم بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الأَمْرِ وَعَصَيْتُم مِّن بَعْدِ مَا أَرَاكُم مَّا تُحِبُّونَ مِنكُم مَّن يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنكُم مَّن يُرِيدُ الآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنكُمْ وَاللّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در آن هنگام كه آنان را ( در آغاز جنگ اُحُد ) با كمك و ياري او از پاي در مي‌آورديد ، خداوند به وعده خود ( كه پيروزي بود و بر زبان پيغمبر رفته بود ) با شما وفا كرد ، تا آن گاه كه سستي كرديد و در امر ( ماندن در سنگرها و رهاكردن آنجاها ) به كشمكش پرداختيد و اختلاف ورزيديد ، و پس از آن كه آنچه را دوست مي‌داشتيد به شما نشان داد ( كه غلبه بر دشمن بود ) نافرماني كرديد ( و دو دسته شديد : ) دسته‌اي از شما خواهان كالاي دنيا ( يعني غنائم جنگ شد ) و دسته‌اي خواستار آخرت ( يعني : رضايت‌الله و پاداش اخروي ) گرديد . پس ( بر اثر فرار ، دست ) شما را از آنان بازداشت و از ايشان منصرفتان گردانيد ( و بدين وسيله پيروزي شما به شكست انجاميد ) تا شما را بيازمايد و ( مؤمنان مخلص ، از ديگران ممتاز و جدا شوند . و هنگامي كه پشيمان شديد ) شما را بخشيد ، و خداوند را بر مؤمنان نعمت و منّت است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَحُسُّونَهُمْ » : ايشان را از پاي در مي‌آوريد و مستأصلشان مي‌نمائيد . « إِذْن‌ » : مشيّت و فرمان . « فَشِلْتُمْ » : ضعيف و پست همت شُديد . « عَصَيْتُمْ » : نافرماني و سركشي كرديد . « أَرَاكُمْ » : نشانتان داد . « صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ » : شما را از ايشان بازداشت . مراد اين كه خداوند شما را از جنگ ايشان منصرف و معونت خود را بازگرفت و شكست را بهره شما كرد .‏

آيه 153
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ تُصْعِدُونَ وَلاَ تَلْوُونَ عَلَى أحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غُمَّاً بِغَمٍّ لِّكَيْلاَ تَحْزَنُواْ عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلاَ مَا أَصَابَكُمْ وَاللّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي مؤمنان به ياد آوريد ) آن گاه را كه در زمين پراكنده مي‌شديد و مي‌گريختيد و دور مي‌گشتيد و ( از شدّت بيم و هراس ) در فكر كسي ( جز نجات خود ) نبوديد ، و پيغمبر از پشت سر شما را صدا مي‌زد ( و مي‌گفت : اي بندگان خدا ! به سوي من بيائيد ، من پيغمبر خدايم ، و هركس بر دشمن بتازد ، بهشت از آن او است . . . ) . پس در برابر غم ( و اندوهي كه به سبب نافرماني ، به پيغمبر چشانديد ) غم ( و اندوهي ) به شما رساند ( و غم و اندوهها يكي پس از ديگري به سوي شما روي مي‌آورد ) اين بدان خاطر بود كه ديگر براي آنچه ( از غنيمت ) از دست داده‌ايد و بر آنچه ( از هزيمت ) به شما رسيده است غمگين نشويد ، و خداوند از آنچه انجام مي‌دهيد آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُصْعِدُونَ » : در زمين پراكنده مي‌شويد و مي‌گريزيد و دور مي‌گرديد . از مصدر ( إِصْعاد ) . فرق ( إِصْعاد ) با ( صُعود ) در اين است كه اصعاد در زمين صاف انجام مي‌پذيرد ، ولي صعود در تپه‌ها و كوهها . « لا تَلْوُونَ » : روي برنمي‌گردانيد و نمي‌نگريد . « فِي أُخْرَاكُمْ » : در پشت سرتان . « فَأَثَابَكُمْ غَمّاً بِغَمٍّ » : خدا سزاي غمي را كه با مخالفت خود به پيغمبر رسانيديد ، با غمي‌داد كه بر اثر شكست به شما رساند . يا : خداوند غم هزيمت را بر غم جراحت شما افزود .‏

آيه 154
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاساً يَغْشَى طَآئِفَةً مِّنكُمْ وَطَآئِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لاَ يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحَّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس به دنبال اين غم و اندوه ، آرامشي به گونه خواب سبكي بر شما چيره كرد كه گروهي از ( مؤمنان راستين ) شما را فرا گرفت ، و گروه ديگري تنها در بند خود بودند و درباره خدا پندارهاي نادرستي چون پندارهاي زمان جاهليّت داشتند ( و بر سبيل انكار ) مي‌گفتند : آيا چيزي از كار ( پيروزي و نصرتي كه پيغمبر به ما وعده داده بود ) نصيب ما مي‌شود ؟ بگو : همه كارها ( اعم از پيروزي و شكست ) در دست خدا است . ( آنان در حين گفتن اين سخن ) در دل خود چيزهائي را پنهان مي‌دارند كه براي تو آشكار نمي‌سازند . ( به خود ) مي‌گويند : اگر كار به دست ما بود ( و يا : اگر برابر وعده محمّد ، سهمي از پيروزي داشتيم ، ) در اينجا كشته نمي‌شديم . بگو : اگر ( براي جنگ بيرون نمي‌آمديد و ) در خانه‌هاي خود هم بوديد ، آنان كه كشته‌شدن در سرنوشتشان بود ، به قتلگاه خود مي‌آمدند و ( در مسلخ مرگ كشته مي‌شدند . آنچه خدا خواست - بنا به مصلحتي كه خود مي‌دانست‌ - در جنگ احد شد ) تا خداوند آنچه را كه در سينه‌ها داريد بيازمايد و تا آنچه را كه در دلها داريد خالص و سره گرداند ، و خداوند بدانچه در سينه‌ها ( از اسرار و رازها ) است آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمَنَةً » : امن . آرامش . مفعولٌ‌به يا مفعوٌل‌له است . « نُعَاساً » : چرت . بدل است . « أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ » : خودشان براي خودشان اهمّيّت دارند و خويشتن را مي‌پايند و بس . « ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ » : همچون گمان جاهليّت . يا : همچون گمان اهل جاهليّت . ( ظَنَّ ) بدل است . « هَل لَّنَا مِنَ الأمْرِ شَيْءٌ » : مگر فتح و پيروزي نصيب ما مي‌شود ؟ هرگز ! مگر در كار و بار خود اختياري نداريم‌ ؟ اگر داشتيم چنين و چنان مي‌كرديم و . . . « يُخْفُونَ » : پنهان مي‌دارند . « لا يُبْدُونَ » : آشكار نمي‌كنند . « بَرَزَ » : بيرون آمد ( نگا : بقره / 250 ) . « مَضَاجِع‌ » : جمع مَضْجَع ، آنجا كه انسان در آن دراز مي‌كشد و بر پهلو مي‌افتد . مراد خوابگاه مرگ و قتلگاه است . « لِيَبْتَلِيَ » : تا بيازمايد . « لِيُمَحِّصَ » : تا سره و خالص سازد ( نگا : بقره / 143 و آل‌عمران / 141 ) .‏

آيه 155
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْاْ مِنكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُواْ وَلَقَدْ عَفَا اللّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه در روز روياروئي دو گروه ( مسلمانان و كافران در جنگ احد ) فرار كردند ، بيگمان اهريمن به سبب پاره‌اي از آنچه كرده بودند ( كه سركشي از فرمان خدا بود ) آنان را به لغزش انداخت و خداوند ايشان را بخشيد ، چرا كه خداوند آمرزنده و شكيبا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَوَلَّوْا » : پشت كردند . روي گرداندند . « الْجَمْعَانِ » : دو گروه مؤمنان و مشركان . « إِسْتَزَلَّهُمْ » : آنان را به لغزش انداخت . آنان را به خطا و گناه دچار كرد .‏

آيه 156
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَقَالُواْ لإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُواْ فِي الأَرْضِ أَوْ كَانُواْ غُزًّى لَّوْ كَانُواْ عِندَنَا مَا مَاتُواْ وَمَا قُتِلُواْ لِيَجْعَلَ اللّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! شما همانند كافران نباشيد كه چون برادرانشان به مسافرتي ( براي تجارت و كسب و كار ) مي‌رفتند ( و مي‌مردند ) يا ( در كشورهاي خود يا جاي ديگري ) به جنگ مي‌پرداختند ( و كشته مي‌شدند ) مي‌گفتند : اگر نزد ما مي‌ماندند ، نمي‌مردند و كشته نمي‌شدند . ( شما اي مؤمنان ! چنين سخناني را نگوئيد ) تا خداوند اين ( گفتار و گمان ) را حسرتي بر دل آنان كند . و خدا است كه زنده مي‌كند و مي‌ميراند ( و زندگي و مرگ در دست او است ) و خدا آنچه را كه مي‌كنيد ( چه خوب باشد و چه بد ) مي‌بيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضَرَبُوا فِي الأرْضِ » : در زمين مسافرت كردند . « غُزّيً » : جمع غازي ، جنگجويان . جهادگران . « لِيَجْعَلَ اللهُ ذلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ » : تا خداوند آن عقيده و باور نادرست ايشان را حسرتي در دل آنان گرداند . تا خداوند جهاد مؤمنان و دستيابي به غنيمت و فوز شهادت ايشان را مايه حسرت كافران گرداند . لام ( لِيَجْعَلَ ) لام عاقبت است ( نگا : قصص / 8 ) .‏

آيه 157
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِن قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر در راه خدا كشته شويد يا بميريد ، مغفرت و مرحمتي ( كه شما را در برمي‌گيرد ) بهتر از چيزهائي است كه ( آنان در طول عمر ) جمع‌آوري مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَئِنْ » : اگر . « قُتِلْتُمْ . . . » : فعل شرط است ، و جواب شرط محذوف است كه ( لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللهِ . . . ) جانشين و در معني آن است .‏

آيه 158
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِن مُّتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لإِلَى الله تُحْشَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر بميريد يا كشته شويد ( مگر نه اين است كه فاني نمي‌شويد و در هر دو صورت ) به سوي خدا بازگردانده مي‌شويد ( و پاداش اعمال خوب يا بدتان داده مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُحْشَرُونَ » : جمع‌آوري مي‌شويد .‏

آيه 159
‏متن آيه : ‏
‏ فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از پرتو رحمت الهي است كه تو با آنان ( كه سر از خطّ فرمان كشيده بودند ) نرمش نمودي . و اگر درشتخوي و سنگ‌دل بودي از پيرامون تو پراكنده مي‌شدند . پس از آنان درگذر و برايشان طلب آمرزش نما و در كارها با آنان مشورت و رايزني كن . و هنگامي كه ( پس از شور و تبادل آراء ) تصميم به انجام كاري گرفتي ( قاطعانه دست به كار شو و ) بر خدا توكّل كن‌ ؛ چرا كه خدا توكّل‌كنندگان را دوست مي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللهِ » : به سبب رحمتي كه خدا آن را در دل تو به وديعت نهاده است . ( مَا ) حرف زائدي است كه براي تأكيد ربط سبب يعني ( رحمت ) ، به مسبّب يعني ( لِنتَ ) به كار رفته است . « لِنتَ » : نرم شدي . نرمش نمودي . « فَظّاً » : تندخو . « غَلِيظَ الْقَلْبِ » : سنگدل . نامهربان . « إنفَضُّوا » : پراكنده مي‌شدند .‏

آيه 160
‏متن آيه : ‏
‏ إِن يَنصُرْكُمُ اللّهُ فَلاَ غَالِبَ لَكُمْ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكِّلِ الْمُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر خداوند شما را ياري كند ( همان گونه كه در جنگ بدر ياري كرد ) هيچ كس بر شما چيره نخواهد شد ، و اگر خوارتان گرداند ( و دست از ياريتان بردارد ، همان گونه كه در جنگ احد چنين شد ) كيست كه پس از او شما را ياري دهد ؟ و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند و بس .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 161
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَغُلَّ وَمَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( شما گمان كرديد ممكن است پيغمبر به شما خيانت كند ! در حالي كه ) هيچ پيغمبري را نسزد كه خيانت كند ، و هر كس خيانت ورزد ، در روز رستاخيز آنچه را كه در آن خيانت كرده است با خود ( به صحنه محشر ) مي‌آورد ، سپس به هركسي پاداش و پادافره آنچه كرده است به تمام و كمال داده مي‌شود ، و بدانان ستم نخواهد شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَغُلَّ » : خيانت در غنيمت كند . « غَلَّ » : خيانت در غنيمت كرد . « تُوَفَّيا » : به تمام و كمال داده مي‌شود .‏

آيه 162
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ كَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي كه ( با طاعت و عبادت ) در پي خوشنودي خدا است ، مانند كسي است كه ( با معصيت و نافرماني ) خشم خدا را نصيب خود مي‌كند ، و جايگاه او دوزخ خواهد بود ؟ ! و دوزخ بدترين بازگشتگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِتَّبَعَ » : پيروي كرد . دنبال كرد . « رِضْوَان‌ » : خوشنودي . « بَآءَ » : برگشت . « سَخَط‌ » : خشم . « بَآءَ بِسَخَطٍ مِّنَ اللهِ » : با كوله‌باري از خشم خدا برگشت . مراد اين كه مورد خشم خدا قرار گرفت . « مَصِير » : بازگشتگاه .‏

آيه 163
‏متن آيه : ‏
‏ هُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ اللّهِ واللّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هر يك از ) آنان ( چه دينداران و چه بي‌دينان ) براي خود جاه و مقام ، و جا و مكاني در پيشگاه خدا دارند ( و برابر و يكسان نيستند ) و خداوند مي‌بيند آنچه را كه انجام مي‌دهند ( لذا درجات و دركات هر يك را برابر كردار و رفتارشان تعيين مي‌نمايد و به هركس آن دهد كه سزد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُمْ دَرَجَاتٌ » : آنان داراي منازل و مراتبي هستند . در اينجا مضاف محذوف است و مضافٌ‌اليه به جاي آن قرار گرفته است . تقدير چنين است : هُمْ ذَوُو دَرَجَاتٍ عِندَ اللهِ .‏

آيه 164
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يقيناً خداوند بر مؤمنان ( صدر اسلام ) منّت نهاد و تفضّل كرد بدان گاه كه در ميانشان پيغمبري از جنس خودشان برانگيخت . ( پيغمبري كه ) بر آنان آيات ( كتاب خواندني قرآن و كتاب ديدني جهان ) او را مي‌خواند ، و ايشان را ( از عقائد نادرست و اخلاق زشت ) پاكيزه مي‌داشت و بديشان كتاب ( قرآن و به تبع آن خواندن و نوشتن ) و فرزانگي ( يعني اسرار سنّت و احكام شريعت ) مي‌آموخت ، و آنان پيش از آن در گمراهي آشكاري ( غوطه‌ور ) بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَعَثَ » : برانگيخت . فرستاد . « يَتْلُو » : مي‌خواند . در رسم‌الخطّ قرآني الف زائدي به دنبال دارد . « يُزَكِّيهِمْ » : از عقائد تباه و رفتارهاي نابهنجار پاكشان مي‌دارد . « الْكِتَاب‌ » : قرآن مجيد . « الْحِكْمَة‌ » : سنّت مطهّره .‏

آيه 165
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمَّا أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُم مِّثْلَيْهَا قُلْتُمْ أَنَّى هَذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِندِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا ( به ناله و افغان افتاده‌ايد و بي‌حال و زبون شده‌ايد ) هنگامي كه مصيبتي ( در جنگ احد ) به شما دست داده است ( و مي‌گوئيد : ) اين ( كشتار و فرار ) از كجا است‌ ؟ ! و حال آن كه ( در جنگ بدر ) دو برابر آن ، ( پيروزي ) كسب كرده‌ايد ( و از طرف كشته و اسير گرفته‌ايد ؟ ! ) بگو : اين ( شكست خوردن و كشته‌شدن ) از ناحيه خودتان ( و نتيجه مخالفت با رهنمودهاي رسول خدا و پيروي او حرص و آزتان ) است . بيگمان خداوند بر هر چيزي توانا است ( و پيروزي و شكست در حيطه اختيار او است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوَلَمَّا » : آيا هنگامي . ( أَ ) حرف استفهام ، ( وَ ) حرف عطف ، و ( لَمَّا ) ظرف زمان است . « أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ » : بلائي كه به شما رسيد كه عبارت است از كشته‌شدن هفتاد نفر از مسلمانان در جنگ احد . « أَصَبْتُم مِّثْلَيْهَا » : دو برابرش به ديگران رسانده‌ايد كه عبارت است از كشتن هفتاد نفر و اسير نمودن هفتاد نفر از كافران در جنگ بدر . « أَنَّيا هذَا » : اين از كجا است‌ ؟‏

آيه 166
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللّهِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنچه ( در جنگ احد ، ) در روزي كه دو دسته ( مؤمنان و كافران ) با هم نبرد كردند به شما رسيد ، به فرمان خدا ( و برابر اراده و قضا و قدر پروردگار ) بود ، و براي اين بود كه خداوند ( ايمان ) مؤمنان را ( به مردم ) بنماياند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلْتَقَيا » : بهم رسيدند و جنگيدند ( نگا : آل‌عمران / 155 ) . « لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ » : تا مؤمنان راستين را از مؤمنان دروغين جدا سازد .‏

آيه 167
‏متن آيه : ‏
‏ وَلْيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُواْ وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ قَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَوِ ادْفَعُواْ قَالُواْ لَوْ نَعْلَمُ قِتَالاً لاَّتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِيمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و نيز براي اين بود كه ( نفاق ) منافقان را ظاهر گرداند . منافقاني كه چون بديشان گفته شد : بيائيد در راه خدا بجنگيد يا ( دست‌كم ) براي دفاع ( از خود ) برزميد ، گفتند : اگر مي‌دانستيم كه جنگي واقع خواهد شد ، بيگمان از شما پيروي مي‌كرديم ( و شما را تنها نمي‌گذاشتيم ! ) آنان در آن روز ( كه چنين مي‌گفتند ) به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان . ايشان با دهان چيزي مي‌گويند كه در دلشان نيست ( و گفتار و كردارشان با هم نمي‌خواند ) و خداوند ( از هر كسِ ديگري ) داناتر بدان چيزي است كه پنهانش مي‌دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَافَقُوا » : اظهار ايمان كردند و كفر را به دل گرفتند . « إِدْفَعُوا » : دفاع كنيد و شرّ دشمن را از سر خانواده و ميهن خود كوتاه كنيد .‏

آيه 168
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ قَالُواْ لإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُواْ لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُوا عَنْ أَنفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كساني هستند كه نشستند و ( از جنگ كناره‌گيري كردند و نسبت ) به برادران خود گفتند : اگر از ما اطاعت مي‌كردند ( و حرف ما را مي‌شنيدند ) كشته نمي‌شدند . بگو : پس مرگ را از خود به دور داريد اگر راست مي‌گوئيد ( كه مي‌توان با پرهيز و حذر از دست قضا و قدر گريخت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَعَدُوا » : نشستند . « إِدْرَءُوا » : به دور داريد . دفع كنيد .‏

آيه 169
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني را كه در راه خدا كشته مي‌شوند ، مرده مشمار ، بلكه آنان زنده‌اند و بديشان نزد پروردگارشان روزي داده مي‌شود ( و چگونگي زندگي و نوع خوراك ايشان را خدا مي‌داند و بس ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَحْسَبَنَّ » : گمان مبر . به حساب مياور . « أَمْوَاتاً » : مردگان . مفعول دوم فعل ( لا تَحْسَبَنَّ ) است . « أَحْيَآءٌ » : زندگان . خبر مبتداي محذوف است .‏

آيه 170
‏متن آيه : ‏
‏ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان شادمانند از آنچه خداوند به فضل و كرم خود بديشان داده است ، و خوشحالند به خاطر كساني كه بعد از آنان مانده‌اند ( و هنوز در راه خدا مي‌رزمند و به فوز شهادت نائل نشده‌اند و ) بديشان نپيوسته‌اند . ( شادي و سرور آنان از اين بابت است كه پيروزي يا شهادت در انتظار هم‌كيشان ايشان است و مقامات برجسته آنان را در آن جهان مي‌بينند ، و مي‌دانند ) اين كه ترس و هراسي بر ايشان نيست و آنان اندوهگين نخواهند شد . ( چه نه مكروهي بر سر راه آنان در سراي باقي است ، و نه بر كاري كه در سراي فاني كرده‌اند و دارائي و عزيزاني را كه ترك گفته‌اند ، پشيمانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَرِحِينَ » : شادمانان . حال ضمير ( و ) در ( يُرْزَقُونَ ) است . « يَسْتَبْشِرُونَ » : شادمان و خوشحالند . مژده و نويد مي‌دهند ( نگا : فرهنگ لسان‌العرب ، و محيط‌المحيط ) .‏

آيه 171
‏متن آيه : ‏
‏ يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شاد و خوشحالند به خاطر نعمتي كه خدا بدانان داده است و فضل و كرمي كه او بديشان روا ديده است ، و خوشوقت و مسرورند از اين كه ( مي‌بينند ) خداوند اجر و پاداش مؤمنان را ضائع نكرده و هدر نمي‌دهد .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 172
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ اسْتَجَابُواْ لِلّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُواْ مِنْهُمْ وَاتَّقَواْ أَجْرٌ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه پس از ( آن همه ) زخمهائي كه خوردند و جراحتهائي كه برداشتند ، فرمان خدا و پيغمبر را اجابت كردند ( و هنوز زخمهاي جنگ احد التيام نيافته به تعقيب مشركان پرداختند و به سوي حمْراءُ اْلاُسُد شتافتند و بدين وسيله كار بسيار نيكوئي كردند ، ) براي كساني از آنان كه ( چنين كار ) نيكي كردند و ( از نافرماني خدا و رسول ترسيدند و ) پرهيز نمودند ، اجر و پاداش بس بزرگي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إسْتَجَابُوا » : اجابت و اطاعت كردند . « قَرْح‌ » : زخم .‏

آيه 173
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه مردمان بديشان گفتند : مردمان ( قريش براي تاختن بر شما دست به دست هم داده‌اند و ) بر ضدّ شما گرد يكديگر فراهم آمده‌اند ، پس از ايشان بترسيد ؛ ولي ( چنين تهديد و بيمي به هراسشان نيانداخت ؛ بلكه برعكس ) بر ايمان ايشان افزود و گفتند : خدا ما را بس و او بهترين حامي و سرپرست است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَسْبُنَا » : ما را بس است . براي ما كافي است . « وَكِيلُ » : حامي و سرپرست . فَعيل به معني مَفْعول است ، يعني وكيل به معني موكول مي‌باشد .‏

آيه 174
‏متن آيه : ‏
‏ فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُواْ رِضْوَانَ اللّهِ وَاللّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس آنان ( براي جهاد بيرون رفتند ، وليكن دشمنانشان را خوف و هراس برداشت و از روياروئي با چنين مؤمناني خودداري ورزيدند ، و مسلمانان ) با نعمت بزرگ ( شهامت و عافيت و استقامت و بردن ثواب جهاد ) و فضل و مرحمت سترگ خداوند ( كه با رعب و وحشت انداختن به دل دشمنان ، نصيب مسلمانان كرد و ايشان را از دست كشتار و آزار كافران رستگار كرد ، به مدينه ) برگشتند ، و حال آن كه هيچ گونه آسيبي بديشان نرسيد ، و رضايت خدا را خواستند ( و در پي خرسندي پروردگار بودند و شايستگي بزرگواري او را پيدا كردند ) و خداوند داراي فضل و كرم سترگي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنقَلَبُوا » برگشتند . « بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللهِ » : به همراه نعمتي از خدا كه قوّت ايمان است . « فَضْلٍ » : فضل و مرحمت بزرگي كه اجر عظيم است . « لَمْ يَمْسَسْهُمْ » : بديشان نرسيد .‏

آيه 175
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءهُ فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين تنها اهريمن است كه شما را از دوستان خود ( با پخش شايعات و سخنان بي‌اساس ) مي‌ترساند ، پس ( از آنجا كه شما به خدا ايمان داريد ، بيباك و دلير باشيد و ) از آنان مترسيد و از من بترسيد اگر مؤمنان ( راستين ) هستيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الشَّيْطَانُ » : اهريمن . مراد از آن ، انسان منافق شيطان‌صفتي است كه اين حرف را زد . « يُخَوِّفُ أَوْلِيَآءَهُ » : شما را از دوستان خود مي‌ترساند . شما را با دوستان خود مي‌ترساند . مفعول اوّل ( يُخَوِّفُ ) محذوف است و تقدير چنين است : يُخَوِّفُكُمْ أوْلِيَآءَهُ . يا : يُخَوِّفُكُم بِأوْلِيَآئِهِ .‏

آيه 176
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَن يَضُرُّواْ اللّهَ شَيْئاً يُرِيدُ اللّهُ أَلاَّ يَجْعَلَ لَهُمْ حَظّاً فِي الآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه در ( راه ) كفر بر همديگر پيشي مي‌گيرند ( و هميشه بر كفرشان مي‌افزايند و از بد به بدتر مي‌گرايند ) تو را غمگين نسازند ؛ چرا كه آنان هيچ زياني به خدا نمي‌رسانند . خداوند مي‌خواهد ( ايشان را به حال خود واگذارد و ) در آخرت بهره‌اي ( از ثواب ) براي آنان برجاي نگذارد ، و ( علاوه از محروميّت از ثواب ) ايشان را عذاب بزرگي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُسَارِعُونَ » : بر همديگر شتاب مي‌گيرند و سبقت مي‌جويند . « شَيْئاً » : به هيچ وجه . اصلاً . مفعول مطلق يا منصوب به نزع خافض است و تقدير چنين است : لَن يَضُرُّوا اللهَ ضَرَراً ما . يا : لَن يَضُرُّوا اللهَ بِشَيْءٍ مَّا أَصْلاً . « حَظّاً » : بهره . نصيب .‏

آيه 177
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْكُفْرَ بِالإِيمَانِ لَن يَضُرُّواْ اللّهَ شَيْئاً وَلهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيگمان كساني كه ( بهاي ) ايمان را مي‌دهند و ( كالاي ) كفر را مي‌خرند ، هيچ زياني به خدا نمي‌رسانند ، و ايشان را عذاب دردناكي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالإِيمَانِ » : مراد اين است كه كفر را به جاي ايمان برمي‌گزينند .‏

آيه 178
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُواْ إِثْماً وَلَهْمُ عَذَابٌ مُّهِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران ( و بي‌ديناني كه ايمان را داده و كفر را خريداري كرده‌اند ) گمان نبرند كه اگر بديشان مهلت مي‌دهيم ( و وسائل رفاه دنيوي برايشان مهيّا مي‌داريم و بر عمرشان مي‌افزائيم ) به صلاح آنان است ، بلكه ما بديشان فرصت مي‌دهيم تا بر گناهان خود بيفزايند و ( در آخرت به عذاب شديدي دچار آيند . بيگمان ) براي آنان عذاب خواركننده‌اي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُمْلِي‌ » : فرصت و مجال مي‌دهيم ( نگا : مؤمنون / 55 و 56 ) . « مُهِينٌ » : خواركننده .‏

آيه 179
‏متن آيه : ‏
‏ مَّا كَانَ اللّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاءُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَإِن تُؤْمِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي مؤمنان ! سنّت ) خدا بر اين نبوده است كه مؤمنان را به همان صورتي كه شما هستيد ( و مؤمن با منافق آميزه يكديگر شده است و مسلمان از نامسلمان جدا نگشته است ) به حال خود واگذارد . بلكه خداوند ( با محكّ سختيها و دشواريها و فرازها و نشيبهاي زندگي ، از جمله جهاد ، منافق ) ناپاك را از ( مؤمن ) پاك جدا مي‌سازد . و ( همچنين سنّت ) بر اين نبوده است كه ( كسي را از آفريدگان خود ، و از جمله ) شما را بر غيب مطّلع سازد ( تا مؤمنان و منافقان را از طريق علم غيب بشناسيد . زيرا اين برخلاف سنّت الهي است ) . ولي خداوند از ميان پيغمبران خود ، هر كه را بخواهد برمي‌گزيند ( و بر قسمتي از غيب مطّلع مي‌سازد ، البتّه بدان اندازه كه براي مقام رهبري او لازم و ضروري باشد ) پس به خدا و پيغمبرانش ايمان بياوريد ، و اگر ايمان بياوريد و پرهيزگار شويد ، پاداش بزرگي خواهيد داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيَذَرَ » : ترك كند . رها سازد . از ماده ( وذر ) . « يَجْتَبي‌ » : برمي‌گزيند .‏

آيه 180
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَيْراً لَّهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِلّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه نسبت بدانچه خداوند از فضل و نعمت خود بديشان عطاء كرده است بخل مي‌ورزند ( و زكات مال بدرنمي‌كنند و در راه مصالح جامعه به بذل و بخشش دست نمي‌يازند ) گمان نكنند كه اين كار براي آنان خوب است و به سود ايشان است ، بلكه اين كار براي آنان بد است و به زيان ايشان تمام مي‌شود . در روز قيامت همان چيزي كه بدان بخل ورزيده‌اند ( و سخت بدان دل بسته‌اند و برابر قانون خدا در راه خدمت به اجتماع به كار نبرده‌اند ، وبال آنان مي‌گردد و عذاب آن ) طوق ( سنگين اسارت بر گردن ) ايشان مي‌گردد . ( و اين اموال چه در راه خدا و بندگان او انفاق شود يا نشود ، بالاخره از صاحبان آن جدا خواهد شد ) و همه آنچه در آسمانها و زمين است از آن خدا است و سرانجام هم همه را به ارث خواهد برد ، ( چه : در حقيقت مالك اصلي خدا است ، و اين امانت چند روزي پيش ما است ) و خداوند از آنچه مي‌كنيد آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُوَ خَيْراً » : ( هُوَ ) ضمير فصل است . ( خَيْراً ) مفعول دوم ( لا يَحْسَبَنَّ ) و مفعول اوّل آن ( الْبُخْلَ ) و محذوف است و تقدير چنين است : وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَآ ءَاتَاهُمُ اللهُ مِن فَضْلِهِ الْبُخْلَ خَيْراً لَّهُمْ . « سَيُطَوَّقوُنَ » : طوق گردن ايشان مي‌گردد .‏

آيه 181
‏متن آيه : ‏
‏ لَّقَدْ سَمِعَ اللّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ فَقِيرٌ وَنَحْنُ أَغْنِيَاء سَنَكْتُبُ مَا قَالُواْ وَقَتْلَهُمُ الأَنبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَنَقُولُ ذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِيقِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( با وجود اين كه ملك آسمانها و زمين از آن او است و همه چيز را همو به ارث مي‌برد ، برخي از يهوديان از روي ريشخند گفتند : اي محمّد ! خداي تو فقير است و از ما درخواست قرض مي‌كند ! بگو : ) بيگمان خداوند سخن كساني را شنيد كه گفتند : خدا فقير است و ما بي‌نيازيم ! آنچه را گفتند ( بر ايشان ) خواهيم نوشت ، و به قتل رساندن پيامبران را به ناحق ( توسّط گذشتگان ) ايشان ( هم ثبت و ضبط خواهد شد ) و بدانان خواهيم گفت : بچشيد عذاب ( آتش ) سوزان را .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ اللهَ فَقِيرٌ » : سخن يهودياني است كه قرآن را به استهزاء مي‌گرفتند و با توجّه به آيه 245 بقره ( مَن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً . . . ) چنين بي‌ادبانه دم مي‌زدند . « قَتْلَهُم‌ » : عطف به ( مَا ) است . « الأنبِيَآءَ » : مفعولٌ‌به مصدر ( قَتْلَ ) است . « الْحَرِيقِ » : سوزاندن . سوزاننده . اسم مصدري است به معني إحراق يا فعيل به معني فاعل يعني مُحْرِق است . در هر صورت مراد دوزخ است .‏

آيه 182
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( عذاب آتش سوزان ) به خاطر چيزي است كه دستهاي خودتان ( مرتكب آن گشته است و برايتان با انجام اعمال ناشايست ) پيشاپيش فرستاده است ، و خداوند به بندگان ( هرگز كمترين ) ستمي روا نمي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : آن عذاب . در اينجا معني ( اين ) دارد و مبتدا است و خبر آن جمله ( بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ ) است . « بِمَا » : به سبب آنچه . « قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ » : دستهايتان تقديم داشته است . تعبير كلّ با جزء است و مراد : خودتان كرده‌ايد و پيشاپيش فرستاده‌ايد . « لَيْسَ بِظَلاّمٍ » : كمترين ستمي روا نمي‌دارد ( نگا : نساء / 40 ) . ستم‌پيشه نيست . واژه ( ظَلاّم ) صيغه مبالغه در كميّت است‌ ؛ نه كيفيّت ، يا صيغه نسبت است و به معني ( ظالم ) ، همچون نجّار منسوب به نجّارة ، و حَدّاد منسوب به حِدادَة ، و عَطّار منسوب به عِطْر .‏

آيه 183
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّىَ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءكُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كساني هستند كه گفتند : خداوند از ما پيمان گرفته است ‌ ( و به ما سفارش كرده است ) كه به هيچ پيغمبري ايمان نياوريم ، مگر هنگامي كه براي ما قرباني بياورد و آتش ( آذرخش آسماني پيدا شود و در برابر ديدگانمان ) آن را بخورد ! بگو : پيغمبراني پيش از من دلائل روشن و چيزي را كه گفتيد با خود آورده‌اند ( و به شما نموده‌اند ) پس چرا آنان را كشته‌ايد ، اگر راستگوئيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُرْبَان » : هر نوع نيكي و خوبي‌اي كه با انجام آن به خدا تقرّب جويند . مصدري است مانند غُفران و رُجحان و به معني اسم مفعول به كار مي‌رود ، يعني : الْمُتقرّب بِهِ إِلَي اللهِ ( نگا : مائده / 27 ) . « بَيِّنَات‌ » : معجزات .‏

آيه 184
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ جَآؤُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس اگر ( اين بهانه‌جويان ) تو را تكذيب كردند ( چيز تازه‌اي نيست و غمگين مباش ) چه پيغمبران زيادي پيش از تو تكذيب شده‌اند كه معجزات و دلائل روشن و كتابهاي متقن و مشتمل بر مواعظ و اندرز و كتاب روشنگر ( راه نجات ) با خود آورده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زُبُر » : جمع زَبُور ، كتاب مشتمل بر مواعظ . كتاب آسماني داود ( نگا : نساء / 163 و انبياء / 105 ) . « كِتَاب‌ » : مراد جنس كتاب است و شامل تورات و انجيل و صُحُف ابراهيم مي‌گردد . عطف آن بر ما قبل خود ، عطف عامّ بر خاصّ است . « مُنِير » : روشنگر راه حق .‏

آيه 185
‏متن آيه : ‏
‏ كُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَما الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كسي مزه مرگ را مي‌چشد ، و بيگمان به شما پاداش و پادافره خودتان به تمام و كمال در روز رستاخيز داده مي‌شود . و هركه از آتش دوزخ به دور گردد و به بهشت برده شود ، واقعاً سعادت را فراچنگ آورده و نجات پيدا كرده است . و زندگي دنيا چيزي جز كالاي فريب نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَفْسٍ » : كس . شخص . « ذَآئِقَة‌ » : چشنده . « تُوَفَّوْنَ » : به تمام و كمال به شما داده مي‌شود . « زُحْزِحَ » : دور كرده شد . « فَازَ » : كامياب شد . به مراد رسيد . « مَتَاع‌ » : كالا . « غُرُور » : خدعه و فريب .‏

آيه 186
‏متن آيه : ‏
‏ لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيراً وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به طور مسلّم از لحاظ مال و جان خود مورد آزمايش قرار مي‌گيريد و حتماً از كساني كه پيش از شما بديشان كتاب داده شده است ، و از كساني كه كفر ورزيده‌اند ، اذيّت و آزار فراواني مي‌بينيد ( و اعمال ناشايستي و سخنان نابايستي مي‌شنويد ) و اگر ( در برابر آزمايش مالي و جاني ) بردباري كنيد و ( از آنچه بايد پرهيز كرد ) بپرهيزيد ، ( كارهاي شايسته همين است و ) اين اموري است كه بايد بر انجام آنها عزم را جزم كرد و در اجراي آنها كوشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَتُبْلَوُنَّ » : مسلّماً آزموده مي‌شويد ( نگا : بقره / 155 و انبياء / 35 ) . « لَتَسْمَعُنَّ » : مسلّماً خواهيد شنيد . مراد از شنيدن در اينجا ديدن و دريافتن است . « مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ » : مراد يهوديان و مسيحيان است . « مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا » : مراد سائر كفّار است . « عَزْم‌ » : مصدر است و در معني اسم مفعول يعني مَعْزُوم ، به معني آنچه بايد در راه رسيدن بدان به تلاش ايستاد و جدّي بود ، به كار رفته است .‏

آيه 187
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلاَ تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاء ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْاْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد بياور اي پيغمبر ! ) آن گاه را كه خداوند پيمان مؤكّد ( بر زبان انبياء ) از اهل كتاب گرفت كه بايد كتاب ( خود ) را براي مردمان آشكار سازيد و توضيح دهيد و آن را كتمان و پنهان نسازيد . امّا آنان آن را پشت سر افكندند و به بهاي اندكي آن را فروختند ! چه بد چيزي را خريدند ! ( آنان باقي را با فاني معاوضه كردند ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِيثَاق » : عهد و پيمان . « لَتُبَيِّنُنَّهُ » : قطعاً آن را بايد بيان داريد و توضيح دهيد و تفهيم كنيد . « نَبَذُوهُ » : آن را دور انداختند و نسبت بدان اهمال و سهل‌انگاري كردند و تعاليم آن را به كار نبستند . « وَرَآء » : فراسوي . « ظُهُور » : جمع ظَهْر ، پشتها .‏

آيه 188
‏متن آيه : ‏
‏ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَّيُحِبُّونَ أَن يُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ يَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گمان مبر آنان كه از كارهاي ( ناشايستي ) كه انجام مي‌دهند خوشحال مي‌شوند ، و دوست مي‌دارند كه در برابر كارهاي ( نيكي ) كه انجام نداده‌اند ستايش شوند ، از عذاب ( الهي ) نجات يابند و رستگار شوند . بلكه براي ايشان عذاب دردناكي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَفَازَةٍ » : مصدر ميمي است و بمعني نجات و رستگاري . يا اسم مكان است و به معني مكان نجات و رستگاري . بركنار .‏

آيه 189
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللّهُ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ملك آسمانها و زمين از آن خدا است ، و خدا بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُلْك‌ » : سلطنت و شاهي . كشور .‏

آيه 190
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لِّأُوْلِي الألْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً در آفرينش ( عجيب و غريب و منظّم و مرتّب ) آسمانها و زمين ، و آمد و رفت ( پياپي ، و تاريكي و روشني ، و كوتاهي و درازي ) شب و روز ، نشانه‌ها و دلائلي ( آشكار براي شناخت آفريدگار و كمال و دانش و قدرت او ) براي خردمندان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلْق‌ » : آفرينش . آفريده . « إِخْتِلاف‌ » : آمد و شد . دگرگوني . « ءَايَات‌ » : ادلّه و نشانه‌هاي دالّ بر قدرت خدا . « أُوْلِي‌الألْبَاب‌ » : صاحبان عقل و خرد .‏

آيه 191
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَاماً وَقُعُوداً وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه خدا را ايستاده و نشسته و بر پهلوهايشان افتاده ( و در همه اوضاع و احوال خود ) ياد مي‌كنند و درباره آفرينش ( شگفت‌انگيز و دلهره‌انگيز و اسرارآميز ) آسمانها و زمين مي‌انديشند ( و نقشه دلربا و ساختار حيرتزاي آن ، شور و غوغائي در آنان برمي‌انگيزد ، و به زبان حال و قال مي‌گويند : ) پروردگارا ! اين ( دستگاه شگفت كائنات ) را بيهوده و عبث نيافريده‌اي‌ ؛ تو منزّه و پاكي ( از دست يازيدن به كار باطل ! ) ، پس ما را ( با توفيق بر انجام كارهاي شايسته و بايسته ) از عذاب آتش ( دوزخ ) محفوظ دار .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قِيَاماً » : جمع قائم ، ايستادگان . « قُعُوداً » : جمع قاعد ، نشستگان . « قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ . . . الأرْضِ » : حال ضمير ( و ) يَذْكُرُونَ بوده و بر همديگر عطف شده‌اند . « جُنُوب‌ » : جمع جنْب ، پهلوها . « بَاطِلاً » : بيهوده و عبث . صفت مصدر محذوفي است و تقدير چنين است : خَلْقاً باطِلاً . يا حال ( هذا ) است . « سُبْحَانَكَ » : پاك و منزّهي تو . مفعول مطلق فعل محذوف ( سَبَّحَ ) . « قِنَا » : ما را محفوظ و مصون دار . از ماده ( وقي ) .‏

آيه 192
‏متن آيه : ‏
‏ رَبَّنَا إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! بيگمان تو هر كه را ( به خاطر اعمال زشتش ) به آتش درآري ، به راستي خوار و زبونش كرده‌اي . و ( اينان بر خود و ديگران ستم كرده‌اند و ) ستمكاران را ياوري نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَخْزَيْتَهُ » : خوار و زبونش كرده‌اي .‏

آيه 193
‏متن آيه : ‏
‏ رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِياً يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! ما از منادي ( بزرگوار توحيد ، يعني محمّد پسر عبدالّله ) شنيديم كه ( مردم را ) به ايمان به پروردگارشان مي‌خواند و ما ايمان آورديم ( و نداي او را لبّيك گفتيم . اكنون كه چنين است ) پروردگارا ! گناهانمان را بيامرز و بديهايمان را بپوشان و ما را با نيكان و ( در مسير ايشان ) بميران .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُنَادِياً » : ندادهنده . مراد پيغمبر اسلام يا قرآني است كه به ارمغان آورده است . « ذُنُوب‌ » : گناهان كبيره . « سَيِّئَات » : گناهان صغيره . « أَبْرَار » : جمع بَرّ و بارّ ، نيكان . « تَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَار » : ما را با نيكان بميران . مراد اين است كه هر چند ما نيك نيستيم ولي با اين وجود ما را در سلك نيكان قرار و از زمره ايشان قلمداد فرما .‏

آيه 194
‏متن آيه : ‏
‏ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلاَ تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لاَ تُخْلِفُ الْمِيعَادَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! آنچه را كه بر ( زبان ) پيغمبران خود ( و به پاداش تصديق ايشان و پيروي از آنان ) به ما وعده داده‌اي ، ( از قبيل : پيروزي دنيا و نعمت آخرت ) به ما عطاء كن ، و در روز رستاخيز ما را ( با درآوردن به دوزخ ) خوار و زبون مگردان . بيگمان تو خلف وعده نخواهي كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَيا رُسُلِكَ » : بر زبان پيغمبرانت . مضاف محذوف است و تقدير چنين است : عَلَيا أَلْسِنَةِ رُسُلِكَ . « لا تُخْزِنَا » : خوارمان مدار و زبونمان مگردان . « مِيعَاد » : مصدر ميمي است و به معني وعده . يا به معني زمان وعده است و مراد رستاخيز است .‏

آيه 195
‏متن آيه : ‏
‏ فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَاباً مِّن عِندِ اللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس پروردگارشان دعاي ايشان را پذيرفت و پاسخشان داد كه من عمل هيچ كسي از شما را كه به كار پرداخته باشد - خواه زن باشد يا مرد - ضائع نخواهم كرد . پاره‌اي از شما از پاره ديگر هستيد ( و همگي همنوع و همجنس مي‌باشيد ) . آنان كه هجرت كردند ، و از خانه‌هاي خود رانده شدند ، و در راه من اذيّت و آزارشان رساندند ، و جنگيدند و كشته شدند ، هر آينه گناهانشان را مي‌بخشم و به بهشتشان درمي‌آورم . بهشتي كه رودخانه‌ها در زير ( درختان ) آن روان است . اين پاداشي از سوي خدا ، ( ايشان را ) است ، و پاداش نيكو تنها نزد خدا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْتَجَابَ » : پذيرفت . پاسخ داد . « أَنِّي » : كه من . فتحه همزه با توجّه به حرف جرّ محذوفي است كه تقدير چنين است : فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ بِأَنِّي لآ أُضِيعُ . « بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ » : برخي از برخي ديگريد . مراد اين كه مرد و زن از يك جنس بوده و برتري آنان با عمل صالح است . « لاُكَفِّرَنَّ » : بيگمان محو مي‌گردانم و مي‌زدايم . « ثَوَاباً » : مفعول مطلق فعل محذوف ( لأُثِيبَنَّهُمْ ) است يا تمييز و يا حال ( جَنَّات ) و . . . « حُسْنُ الثَّوَابِ » : پاداش نيكو . اضافه صفت به موصوف است .‏

آيه 196
‏متن آيه : ‏
‏ لاَ يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُواْ فِي الْبِلاَدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏رفت و آمد ( پيروزمندانه ، و اشتغال به كسب و كار و تجارت و بسر بردن در ناز و نعمت ) كافران در شهرها ، تو را نفريبد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَغُرَّنَّكَ » : تو را گول نزند . « تَقَلُّبُ » : گشت و گذار . آمد و شد ( نگا : نحل / 46 ) . غلْط خوردن در ثروت و نعمت . « بِلاد » : جمع بلد ، شهرها . جاها و سرزمينها .‏

آيه 197
‏متن آيه : ‏
‏ مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين ) متاع ناچيزي است ، سپس ( به دنبال اين نعمت و قدرت ناچيز ظاهري ) جايگاهشان دوزخ است ، و چه بد جايگاهي است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتَاعٌ » : كالا و نعمت . تمتّع و بهره‌مندي . خبر مبتداي محذوفي چون ( هُوَ ) است كه مرجع آن ( تَقَلُّب ) است . « مَأْوَيا » : مكاني كه سرانجام بدان پناه مي‌برند ( نگا : آل‌عمران / 151 ) . « مِهَاد » : آرامگاه . بِستر .‏

آيه 198
‏متن آيه : ‏
‏ لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْاْ رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نُزُلاً مِّنْ عِندِ اللّهِ وَمَا عِندَ اللّهِ خَيْرٌ لِّلأَبْرَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ولي آنان كه از ( خشم ) پروردگارشان ( با انجام طاعات و ترك منهيّات ) مي‌پرهيزند ، بهشت از آن ايشان است كه در زير ( درختان ) آن رودخانه‌ها روان است ، و جاودانه در آن مي‌مانند . ( تازه ، اين لذائذ جسماني ) به عنوان مهماني و پذيرائي ( نخستين ) از جانب خدا است ، و آنچه ( از لذائذ روحاني و الطاف بيكران صمداني ) در پيشگاه يزدان است براي نيكان ( بسي والاتر از آن ، و ) بهتر ( از متاع فاني جهان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُزُلاً » : نوشيدني و خوراكي كه از مهمان در آغاز نزول ، بدان پذيرائي مي‌كنند . زاد و توشه . حال ( جَنَّات ) است .‏

آيه 199
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَمَن يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِمْ خَاشِعِينَ لِلّهِ لاَ يَشْتَرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُوْلَئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏برخي از اهل كتاب هستند كه به خدا و بدانچه بر شما نازل شده و بدانچه بر خود آنان نازل گرديده است ، ايمان دارند . در برابر خدا فروتن بوده و آيات خدا را به بهاي ناچيز ( دنيا ) نمي‌فروشند . پاداش ايشان در نزد پروردگارشان ( محفوظ ) است . بيگمان خداوند سريع‌الحساب است ( و به سرعت تمام در مدّتي اندك به حساب اعمال همگان رسيدگي كرده و پاداش و پادافره نيكان و بدان را بدون كم و كاست خواهد داد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَاشِعِينَ » : فروتنان . حال است .‏

آيه 200
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! ( در برابر شدائد و ناملايمات ) شكيبايي ورزيد و ( در مقابل دشمنان ) استقامت و پايداري كنيد و ( از مرزهاي مملكت خويش ) مراقبت به عمل آوريد و از ( خشم ) خدا بپرهيزيد ، تا اين كه رستگار شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَابِرُوا » : بر ديگران در صبركردن پيروز شويد و از آنان شكيباتر باشيد . « رَابِطُوا » : مرزداري كنيد و از سرزمين اسلامي خود مراقبت به عمل آوريد .

 

موضوعات: تفسیر سوره ال عمران( آیات 101 تا 200 )  لینک ثابت
 [ 07:46:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم