فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



با گوش دادن موسیقی این خصایل در شیرازه ی وجودی انسان ایجاد می شود :

1- عامل بی تقوایی 2- رفتن برکت از خانه ای که در آن موسیقی وجود داشته باشد 3- موجب پست فطرتی انسان میشود 4- سبب نفاق میشود 5- قساوت قلب می آورد 6- موجب بی تفاوتی به ناموس میشود(دیّوثی) 7- موجب فسق وغضب الهی می شود 8- موجب کفر نعمت میشود 9- موجب دوری از رحمت های الهی میشود 10- موجب از بین بردن عقل و ادراک آدمی میشود 11- موجب زنا میشود 12- با شراب و مشروبات الکلی تفاوتی ندارد و در بعضی موارد مضر تر از آنها عمل میکند 13- باعث فقر آدمی میشود 14- انسان را منافق میکند 15- زنان را بی حیا میکند و …

حال مضراتی که توسط دانشمندان علوم پزشکی و روانی به اثبات رسیده رو براتون شرح میدم :

1- ایجاد عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پارا سمپاتیک

که اختلال در این دو اعصاب بدن باعث مشکلات زیر میشود که اون ها توسط استاد علامه حعفری علیه الرحمه جمع آوری شده است.

1- اضطرابات گوناگون 2- عصبانیت 3- سستی 4- بی ارادگی 5- سر گیجه 6- صراع 7- مالیخولیا 8- نفخ معده 9- تحریکات قلبی 10- اختلال در تپش قلب 11- آنژین صوری 13- انقباضات عروقی 14- اختلالات غدد مترحشه داخلی مخصوصا تیروئید و تخمدان 15- اسپاسم لوله ی گوارشی 16- آسم (تنگی نفس) 17- و موجب اختلالات در کیفیت جذب ، هضم و دفع غذا ، ترشحات و فشار خون میشود.

آهنگ های افراطی نشاط انگیز به گونه ای عصب های سمپاتیک و پاراسمپاتیک را تحریک میکند که شخص دچار ناراحتی های روانی میشود.بیداری های شبانه ، فعالیت های بی موقع ، خوشی های نا گهانی ، خنده های بی جا ، پر گویی ، ادای سخنان مسخره و هذیان آمیز ، سر درد و عصبانیت از دست آورد های دیگر موسیقی است که ادامه ی این وضعیت ممکن است به مرض “مانی” بیانجامد که نوعی جنون و بیماری روانی است.

2- مرض مانی

مرضی شبیه به جنون است مریض در خود ناراحتی حس نموده و پیوسته نا آرام میشود نمی تواند در یک جا آرام بنشیند

3- مرض پارانویا :

که شخصه مبتلا به این بیماری ادعاهای بی مورد نموده و خودش را از همه برتر میداند.

4- مرض سیکلوتمی :

مرضی است که انسان گاهی بدون سبب می خندد و گاهی میگرید.

5- کوتاهی عمر :

به تجربه ی ثابت شده که هیچ یک از موسیقی دانان به سن 60 سالگی نرسیده اند و در بسیاری از روایات و آیات قرآن استفاده می شود که اعمال خیر بر وسعت رزق و طول عمر می انجامد ولی گناه و لهو و لعب برکت را از بین میبرد و از عمر انسان می کاهد.

6- ضعف اعصاب :

که در ایجاد و پدید آوردن امراض خطر ناک و مهلک نقش بسزائی دارد. دکتر ولف آدلر میگوید : موسیقی سلسله اعصاب ما را در اثر جلب دقت خارج از طبیعی آن ، سخت خسته میکند.

7- اختلالات دماغی :

وقتی که موسیقی بر اعصاب انسان مسلط شد اراده را از انسان سلب میکند در نتیجه انسان بی اختیار می رقصد ، با میز و صندلی ضرب میگیرد (با دست خود و میز آهنگ میزند) شانه تکان می دهد به تدریج نیروی ادراک ضعیف شده و اختلالات دماغی پیش می آید و بلاخره روزی می رسد که نیروی خرد و اندیشه را از دست داده و آثار جنون و دیوانگی در او ظاهر میشود.

8- نا منظم شدن ضربان قلب :

دکتر روبرت انگلیسی ثابت نمود که طفل در رحم مادر بعد از شش ماهگی تحت تاثیر موسیقی قرار میگیرد و اگر زن حامله به موسیقی گوش دهد ضربان قلب طفل در رحم بالا میرود.

9- انتحار و خودکشی :

در بررسی هایی که گذشت ثابت شد که بعضی از موسیقی دانان در اثر زیادی اشتغال به موسیقی دست به خود کشی می زدند و حتی در کشور های غربی ، جوانان در اثر گوش دادن به موسیقی دست به خودکشی میزنند.

10- هیجان :

که موجب مرض های : کمبود ویتامین ها و زخم معده و روماتیسم و بیماری های روانی و اعصاب و … می شود.

11- فشار خون 12- زیاد شدن فحشاء و منکر در اجتماع 13- تضعیف و تضییع حس بینایی 14- سلب اراده و شکست شخصیت 15- سلب غیرت 16- زیاد شدن جنایات در اجتماع 17- اتلاف وقت : مهمترین اثر شوم موسیقی آن است که وقت انسان را طلف میکند و انسان را از کار های دینی و دنیایی باز میدارد 18- جنون ودیوانگی .

در یک مقاله طبی آمده که : روان شناسان پی برده اند که اثر صدا از الکل و توتون به مراتب شدید تر است و بدن را بیشتر مسموم میکند و بهترین درمان خستگی دماغی و جسمی سکوت مطلق است و هیچ داروئی نمی تواند جانشین آن شود.

حال می پردازیم به چند حدیث درباره موسیقی :

رسول خدا (ص) می فرمایند :

هدف بعثت و رسالت من شکستن بت و از بین بردن آلات لهو و لعب و موسیقی است.

امام رضا (ع) می فرمایند :

گوش دادن به موسیقی از گناهان کبیره است.

امام باقر(ع) فرموده اند :

موسیقی و آواز خوانی از جمله گناهانی است که خداوند عزوجل برای آن وعده ی آتش داده است.

پیامبر اسلام (ص) می فرمایند :

موسیقی و آواز خوانی مقدمه و سبب واقع شدن در زناء است.

سخنانی از بزرگان در ارتباط با موسیقی :

موسیقی مانند کسی است که دست یک تشنه ی جان به لب رسیده را گرفته و او را با شدید ترین تحریکات و احساسات به سوی سراب می برد. و یا به لب چشمه ساری می برد و با کمال قدرت او را از خم شدن به روی آب و آشامیدن آن جلو گیری میکند. آیا این اشتیاق شدید به محتوا که دائما با شکست رو به رو میشود مغز و روان انسان ها را در برابر واقعیات نمی سایاند؟؟؟

حضرت امام خمینی(ره) :

موسیقی با تریاک فرق ندارد ، تریاک یک جور خلسه می آورد این یک جور خلسه می آورد.

استاد علامه جعفری(ره) :

اگر موسیقی آنچنان که عاشقان دلباخته اش میگویند حقیقتا روح انسان را تصفیه میکند ، چرا با شیوع موسیقی در شرق و غرب بیماری های روانی و فساد های اخلاقی به حدی است که گفتگو درباره ی آن باعث شرمساری است.

استاد شهید مطهری (ره) :

واقعا موسیقی قدرت عظیم و فوق العاده ای مخصوصا از جهت پاره کردن پرده عفت و تقوا دارد

و اما . . نکته ی اخلاقی

بندگی خداوند

شخصی نزد امام حسن عسگری علیه السلام وارد شد و به ایشان گفت من هر کاری میکنم نمی توانم گناه نکنم چه کار کنم؟

امام علیه السلام به او فرمودند که تو این پنج کار را انجام بده بعد از آن هر گناه و هر کاری که دوست داشتی انجام بده .

1- از ملک خداوند بیرون برو تا در ملک او گناه نکنی .

2- از رزق خداوند استفاده نکن تا نمک نخوری و نمکدان بشکنی .

3- به جایی برو که پروردگارت تو را هنگام گناه نبیند .

4- در هنگام مرگ فرشته ی مرگ را از خود دور کن تا جانت را نگیرد .

5- و در قیامت فرشتگانی را که میخواهند تو را به دوزخ بیاندازند را از خود بران و با آن ها همراه نشو.

اگر توانایی این پنج کار را داری هر گناهی که خواستی انجام ده ولی اگر قادر به انجام دادنشان نیستی بندگی خدا را انجام ده

بسم الله الرحمن الرحیم

چند سالی است که جریان موسیقی برگردان یا به عبارتی بهتر وارون نگاری صوتی در موسیقی پس از حدود ۶۰ سال از آغاز این مسئله در امریکا در کشور ما مطرح شده است و حقیر نیز در این باره توضیحاتی داده ام.

اما از آنجا که خیلی از عزیزان در این باره شبهاتی دارند و اخیرا افرادی به ایجاد انحراف فکری از این طریق دامن زده اند و دیگر اینکه نظرات متفاوت و مختلف و بعضا متناضی در این باره گفته می شود ، لذا در این مقاله به برسی موسیقی برگردان می پردازیم:

پیش از تحلیل این صنعت توسط بنده از شما عزیزان در خواست می گردد حتما مقاله ای با همین عنوان را از دانشنامه ویکی پدیا مطالعه فرمایید و در پایان نیز نقد و جمع بندی حقیر را بخوانید فراموش نفرمایید نقد بنده مستلزم مطالعه مقاله زیر است فلذا نخست آنرا مطالعه فرمایید:

همانگونه که در این مقاله مبسوط مطالعه فرمودید مسئله موسیقی وارون چیز جدیدی نبوده و حد اقل متعلق به بیش از 6 دهه پیش است،لیکن در باره آن می توان موارد زیر را برداشت نمود:

1- مسئله موسیقی وارون شامل سه حالت است:

الف : تکه هایی از پیش خوانده می شوند ، سپس آنرا برگردان کرده و در بدنه اصلی موسیقی مخفی می شود ، وقتی متن موسیقی اصلی برگردان می گردد آن تکه اکنون به حالت عادی بازگشته و معنی می دهد. در تحلیل این ادعا می توان گفت : این مسئله منطقی به نظر می رسد و در تاریخ بارها آزموده شده است و صحت آن مجرب بوده و تایید می گردد. و نوع دیگر آن ، به گونه ای است است که خواننده به عمد از کلماتی خاص استفاده می کند تا برگردان و وارون آن واژه مد نظرشان باشد و بتوانند شبیه ترین کلمه را با آنچه مد نظر دارند بازسازی نمایند به عنوان نمونه خواننده از واژه “سرطان” در حالت عادی استفاده میکند ولی در حقیقت برگردان آن یعنی “نترس” (البته با اندکی تغییر) مورد نظر است که استفاده از این روش بسیار دشوار است.

ب : می توان با ابزار و نرم افزار های خاصی در حالت عادی آهنگی را خواند که اگر برگردان گردد معنی جدید می دهد ، در اینجا این سوال پیش می آید که به عنوان مثال چگونه واژه “دیوار” به “راه بد” تبدیل می گردد ، در حالی که وارون املاء آن “راوید” می شود . طرفداران این مطلب ادعا می کنند با آهنگ های ضمیمه و زمینه این تبدیل حرف صورت می گیرد. در این باب نیز می توان گفت این مسئله تاکنون اصلا اثبات نشده است و تحقیقاتی که بنده انجام دادم چیز دیگری را نشان می دهد که در بند ج آنرا بیان خواهم داشت.

ج : این یک اعجاز شیطانی است و خود خواننده و آهنگساز از آن بی خبرند !!!

در این باب باید گفت این ادعا مزخرف و باطل محض است و ذره ای صحت ندارد چراکه چنین مطلبی از بیخ و بن ایراد داشته و نه با منطق سازگاری داشته و نه با ادبیات دینی جور در می آید و بیشتر خرافات است تا دلیلی منطبق بر عقلانیت. که البته این مورد شدیدا توسط شیطان پرستان اشاعه داده می شود تا شیطان را قدرت مند نشان دهند.

عزیزان در یک تحقیق گسترده که از سوی جنبش مصاف صورت گرفت ما به این نتیجه رسیدیم که سوای مورد الف که قبلا نیز اثبات شده است موارد “ب” و “ج” صرفا ادعایی باطل است و جالب است بدانید بعضا نتایج کاملا عکس دارد.

در این آزمون آهنگ ریورس شده ای برای مخاطبین پخش می گشت و از ایشان خواسته می شد تا انچه را از آهنگ در می یابند بر روی کاغذی یادداشت نمایند ، جالب است بدانید هر یک از افراد در جامعه آماری مطلب خاصی را شنیده بود که در برخی موارد کاملا با هم متضاد بودند البته در برخی موارد نیز افرادی جمله مشابه را یاد داشت می نمودند که مورد اخیر به ندرت پیش می امد.

در عوض در آزمایشی دیگر به شنونده القا می شد که شما هم اکنون این جمله را خواهید شنید ، در این حالت قریب به اتفاق آزمون دهندگان مورد را تایید می کردند که این بدان معناست که القا در این صنعت (به شرطی که مورد ب و ج باشند نه الف) بسیار کاربردی است. جالب است بدانید در یک آزمون که بر روی دو فرد با آهنگی واحد انجام شده بود فردی آن آهنگ را الهی دانست چون کلمه الله را شنیده بود و فردی دیگر آن را شیطانی قلمداد نمود چون کلمه لعنت را شنیده بود.

این مورد را شما عزیزان بارها آزموده اید ! برای نمونه تکه ابری را در آسمان در نظر بگیرید که هرکس آنرا شبیه به چیزی خاص می بیند اما هنگامی که به افراد القا می شود فلان شکل است عموم افراد می پذیرند.

اما در مورد برگردان کردن به شیوه الف که در برخی آهنگ ها یا سریال های غربی و برخی اهنگ های فارسی موسوم به “آنور آبی” صورت می گیرد متاسفانه این شیطنت در حال انجام است و برگردان چنان واضح است که گویا کلامی عادی را می شنویم.(در واقع استفاده از این روش باعث وضع قوانینی در ایالت کانزاس گشت)

2- پیام ناخود اگاه حاصل از این پنهان کاری بر ضمیر انسان تاثیر می گذارد لیکن میزان تاثیر ان مشخص نبوده و در افراد مختلف متفاوت است ، برای نمونه در یک فروشگاه در امریکا پیام ناخود اگاهی در میان آهنگ لایتی که از بلندگوهای آنجا پخش می شد گنجانده شد که بارها عبارت های “دزدی نکنید” ،"دزدی بد است” و … را تکرار می کرد. پس از چندی آمار دزدی در فروشگاه کاهش یافت! نکته ای شبیه به این مسئله را والدینی که فرزندان دو قلوی دختر و پسر دارند آزموده اند ! از آنجا که دختران زودتر به تکلم می آیند والدین هنگامی که صحبت های فرزند پسر را متوجه نمی شوند ، فرزند دختر به عنوان مترجم وارد عمل شده و می تواند برخی صحبت های کاملا نا مفهوم برادر دو قلویش را معنا و ترجمه کند ، این مسئله نشان دهنده میزان متفاوت تاثیر گذاری کلمات نامفهوم بر افراد مختلف است.

3- اخیرا برخی افراد (از جمله آقای محمد علی طاهری)ادعا کرده اند:

که اگر صحبت های عادی مردم را برعکس کنیم اگر پیام شیطانی داشت آن فرد شیطانی است و اگر پیام های الهی داشت وی فردی خدایی است و نکته دیگر اینکه گوینده خودش نمی تواند برگردان صحبت هایش را کنترل کند و از این حیث به سادگی می توان افراد منافق را شناسایی نمود!!!

در این باب باید گفت از انجا که این نوع برگردان از نوع ب و ج است و در صحبت کردن عادی ابدا نمی توان مورد الف را استفاده نمود این فرضیه دروغ محض بوده و چه بسا مدعیان آن به دنبال برخی مسائل خاص برای از عرصه بیرون نمودن مخالفینشان هستند تا مثلا فردا روزی صحبت های یکی از منتقدین یا مخالفین را برعکس نموده و از آن پیامهای شیطانی بیرون بکشند. و یا در مقابل برخی افراد را الهی جلوه دهند . فراموش نکنید تکنیک مورد استفاده این افراد همان القاء است و لا غیر. ان شا الله به زودی آهنگ واحد با القاء دوگانه در همین وبلاگ برای شما عرضه خواهد شد تا ببینید این ادعا دروغی بیش نیست.

کما اینکه این نظریه قدیمی بوده و با عنوان نظریه برگردان گفتار مطرح است، که نظریه‌ای شبه علمی است و نخستین بار توسط “دیوید جان اوتس” ارائه شد. این نظریه پس از ارائه در برنامه “تاک شو"شبانه آرت بل در رادیو مورد توجه مردم قرار گرفت. در این نظریه باور او بر این است که انسان به‌هنگام خَلق گفتار، ناخودآگاه پیام‌های پنهانی را می‌آفریند که نمایانگر بینشی‌است از اندیشه‌های درونی او. اوتس مدعیست که نظریه اش در روان درمانی ، جرم شناسی و گفتگوهای تجاری کاربرد دارد. البته ادعاهای او ازسوی مردم، علم و انجمن‌های آکادمیک مردود اعلام شده است و ذره ای اعتبار ندارد تا جایی که امروز در غرب حتی یک نفر را نیز نمی توان یافت تا از این نظریه خیال پردازانه دفاع نماید.

4- در پایان باید گفت برخی از موسیقی ها چنان پیام های شیطانی آشکار و واضحی دارند که دیگر نیازی به برعکس نمودن آن نیست ، آیا لزومی دارد فردی همچون مرلین منسون خواننده شیطان پرست امرکایی که در حال عادی هزاران بد و بیراه به خدا و پیامبرانش و تمامی مقدسات می گوید در وارون موسیقی اش نکته ای را مخفی نماید؟

دوستانی که سخنرانی صنعت موسیقی حقیر را شنیده اند خوب می دانند که استفاده نابجا حتی از بهترین و سالمترین موسیقی ها نیز آسیب جدی جسمی و روحی برای انسان دارد و باید از این داروی الهی به موقع و برای درد خاص استفاده نمود و فراموش نکنیم استفاده بی جا از هر دارویی فرد را معتاد و وابسته به آن می کند.

موضوعات: با گوش دادن موسیقی این خصایل در شیرازه ی وجودی انسان ایجاد می شود :  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-02-15] [ 10:26:00 ب.ظ ]





موسیقی و معیار تشخیص خوبی یا بدی آن:

مسئله موسیقی بسیار فراگیره ، ما تقریبا کمتر آدمیو پیدا میکنیم که موسیقی گوش نکنه ، خیلی خیلی کم ، حالا این موسیقی یک بار برای یک نفر یک نوحه هست که یک نوع موسیقیه برای یک فرد قرآنه که یک نوع موسیقیه ، برای فرد دیگری موسیقیه داخلی ، برای فردی موسیقیه خارجیه، شاخص تعیین اینکه ما چه موسیقیی گوش بکنیم یا نکنیم چیه؟ بارها برای من و شما پیش اومده در تاکسی نشستیم خودمون یا فردی گفته: آقا این ضبطو خاموش کن ،این صدا رو کم کن، راننده برگشته گفته آقا رادیو هست، وقتی میگه رادیو هست، یعنی چی؟ یعنی این مورد تایید نظام جمهوری اسلامیه ، دهنتو ببند، دقیقا معنیش همین میشه ، اما واقعاً نه نظام جمهوری اسلامی و نه هیچ کس دیگه ای نمیتونه برای موسیقی شاخص تعیین بکنه ، اینجا کسی که شاخص تعیین میکنه تک تک شماها هستین، خود فرده ، در عین اینکه یک موسیقی برای شما حلاله در عین همون حال برای من میتونه حرام باشه ، این غلطه که میگن باید از بیخ و بن فاتحه موسیقی رو خوند باید ریششو کند انداخت دور، البته کسائی هم که این حرفو زدن به نوعی حق داشتن، حالا عرض خواهم کرد چرا. بینید دوستان، موسیقی ساحتش بسیار بسیار مقدس تر از اونیه که ما پا گذاشتیم توش ، هر کسی ته صدایی داشته و از مادرش قهر کرده و رفته توی زیر زمین شروع کرده خوندن ، خوب واقعا آیا به اساتید دیگه ای که هر شش پرده موسیقی رو میتونن ادا کنن هم باید گفت موسیقیدان و به این کسانی که مشکل خانوادگی داشتند هم باید گفت موسیقیدان ؟ ساحت موسیقی مقدس تر از اینه، هر موقع از شما پرسیدن موسیقی خوبه یا بده شما در پاسخ بگین استامینوفن خوبه یا بده؟ اکسپکتورانت خوبه یا بده؟ به جای استفاده از اون بستگی داره، اگر سرت درد بگیره استامینوفن خوبه ، ولی اگر بجایش نباشه بده،موسیقی هم دقیقا یک دارو هست، ما اشتباه کردیم، ما ایرانیها همه چیز رو زیاد مصرف میکنیم، در دنیا رکورد داریم، جمهوری اسلامی ایران یک تنه به اندازه کل قاره اروپا گاز مصرف میکنه، خیلی جالبه ، جمهوری اسلامیه ایران یک تنه به اندازه کشور چین با یک میلیارد و نیم جمعیت سوخت مصرف میکنه ، به نمک که میرسه از همه بیشتر ، نوشابه از همه بیشتر، کلا پکیج هایی که انتخاب می کنیم سنگینه ، موسیقی هم همینطوره، تو دارو هم همینطوره ، نمی دونم شاید این به لحاظ روانشناسی بر میگرده به تاریخمون و به خاطره اینه که سالها در دوره استعمار ما رو گشنه نگه داشتن ، هنوز این ولع در ژن ما مونده ، شکمها به قولی سیر شده ولی چشمها گشنه هست.

حکم شرعی درباره موسیقی:

چون حکم مراجع برای ما بسیار مهمه، اول حکم شرعی و نظر چند تن از مراجع رو براتون می خونم تا حساب کار دستمون بیاد و بعد موضوع رو به بصورت مصداقی بررسی خواهیم کرد.

رسول خدا(ص) می فرمایند :” گوش فرا دادن به صدای لهو گناه است و نشستن در مجلس آن فسق و لذت بردن از آن کفر می باشد” متوجهی دارم چی میگم؟ کفر! پیامبری که خودش دین آورده داره میگه کفر، امام باقر (ع) می فرمایند: “غنا گناهیست که خدا به سبب آن وعده آتش داده است ” ما می دونیم غیبت چی هست، دروغ چی هست، ولی مگر موسیقی چه چیزی داره که خدا اینقدر نسبت به این مسئله ناراحته ، جریان چیه ؟ فتوای مقام معظم رهبری در این باره : “موسیقی اگر انسان را به ابتذال و بی حالی و واخوردگی از واقعیت های زندگی بکشاند حرام است “

موسیقی اگر انسان را به گناه و شهوت رانی تشویق کنه این موسیقی حرام است، بنابراین مرز موسیقیه حرام و حلال ، ایرانی بودن سنتی بودن قدیمی بودن کلاسیک بودن غربی یا شرقی بودن نیست، تعیین جمهوری اسلامی ، نیست، مرز آن چیزیست که من گفتم، ابتذال!

شرطی سازی چیست ؟

برای اینکه این مسئله خوب جا بیوفته ، اول باید چند تا اصل روانشناسی رو براتون باز بکنم، مسئله ای در روانشناسی داریم تحت عنوانه شرطی سازی که بسیار مهمه، من وقتی روایات اسلامی و سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) را بررسی کردم ، دیدم که بسیار بسیار روی این مسئله تاکید داشتند، تا جایی که من فکر میکنم، کسی که شرطی سازی رو درست رعایت نکنه نتونسته درست دینشو بجا بیاره ، چطور؟ ببینید ، ما به عنوان انسان نسبت به بعضی از مسائل تمایلاتی داریم و از بعضی چیزها بدمون میاد ، اگر در کنار چیزی که از آن خوشمون میاد چیز دیگری هم وجود داشته باشه، ما از اون مورد هم خوشمون خواهد اومد ، به عنوان مثال علت اینکه چرا ایرانی ها کتاب خوان نیستند، اینه که ما نسبت به کتاب شرطی شدیم، معلمان ـ ساحت مقدس معلمان محفوظ ـ کتابی با دویست صفحه به ما دادند تا بخونیم در ورقه امتحانی بابت هر ” را ” که جا انداختی ۰٫۲۵ از دست دادی، یعنی چی؟ یعنی شما باید بشینی این کتاب رو عینا و مو به مو حفظ کنی، اگر به خود نویسنده بگی اینا رو از حفظ بخون ، نمیتونه، ولی تو بارها و بارها باید جمله ها رو تکرار می کردی با دیدن کتاب یاد شب بیداری ها، یاد خستگی هات میوفتی ، بعد از تمام شدن درستون ، اگر بهت کتاب نشون بدنت می لرزه ، برای شکستن این شرطی سازی هم می تونید از کتابایی که دوست دارید، شروع کنین، اگر بتونی پنج تا کتاب بخونی، ششمی رو دیگه با علاقه می خونی ،کار به جایی میرسه که، اگر روزی یک ساعت مطالعه نکنی انگار نمازت قضا شده .این مضوع مسئله ای هست که ما هر روز باهاش دم خوریم اما به آن بی توجهیم ، بارها شده که لواشک خوردیم و بارها لواشکو دیدیم ، لواشک روکه می بینی چه اتفاقی برات میوفته؟ انگار که می خوای بخوریش دهانت شروع میکنه به ترشح بزاق چرا؟ چون بدنت فهمیده که هر دفعه لواشک میخوری باید بزاغ ترشح کنه این شرطی سازیه مثبته، شرطی سازی منفی در مورد چیزهای هست که ما از اونها بدمون میاد به عنوان مثال ،یک بچه همیشه از رنگ سفید لباس بیزاره چون هر دفعه این رنگه سفید رو دیده یا یک پنی سیلین خورده یا مریض بوده و حالش بد ، و ذهن این لباس را به عنوان یک نشان ثابت شناخته ، اگر هر بار دکتر لباسشو عوض بکنه و بچه نتونه در لباس ، اون فاکتور اصلی رو پیدا بکنه، میگرده دنبال یه چیز دیگه ، مثلا شکل مطب، اگر ساختمون ها هم فرق بکنه باز هم دنبال یک فاکتور ثابت دیگر میگرده و اگر نتونه پیدا بکنه، دو اتفاق میوفته یا شرطی نمیشه یا شرطی سازیه نوع ششم صورت میگیره ، یعنی چی؟ عرض میکنم، شش تا شرطی سازی داریم محول میکنم به خودتون تا برید بخونید که واقعا مبحث جالب و شیرینیه، این موضوع در کتاب روانشناسی هیلگارد توضیح داده شده توصیه می کنم این کتاب روانشناسی رو بخونید ، میتونید با بنیان های روانشناسی آشنا بشین.

شرطی سازی نوع ششم :

شرطی سازی نوع ششم اتفاق بدی هست ، در صورتی که فاکتور ثابتی در مورد انجام شدن کار خاصی رو پیدا نکنید ،شرطی سازیه نوع ششم رخ میده ، مثالشم یه کبوتر بود، که دانشمند ها بهش یاد دادن که اگر دو تا نوک به این کلید بزنی دو دانه گندم به عنوان جایزه دریافت می کنی ، این که شرطی سازیه نوع اوله سپس یک فاکتور سومی رو هم اضافه کردند و به کبوتر یاد دادند هر دفعه رنگ نارنجی دید و نوک زد دو دانه گندم جایزه میگیره، رنگ نارنجی همون رنگ جلیقه نجات کسایی هست که دارن غرق میشن ، کبوتر زاویه دیدش از ما بیشتره ، اشتباه نکنم ۲۷۰ درجه هست زیر هلیکوپتر نجات قفس کبوتر رو قرار میدادند کبوتر تا جلیقه نجاتی می دید دوتا نوک میزد به دکمه و دو دانه گندم پایین می افتاد ،هنوز هم از این روش استفاده میشه ، مرغ عشقایی که فال میگیرن هم شرطی شدند ، خدمتتون عرض کنم که دانشمندان اومدن یه کبوتری رو غیر فرمولی شرطی کردن، یعنی یه بار نوک میزد دو تا گندم می دادن، یه بار نمی دادن، یه بار یک کیلو گندم می ریختن جلوش ،ده بار اصلا بهش گندم نمی دادن ، این کبوتر بیچاره به دنبال فاکتور ثابتی برای دریافت دانه میگشت ، رنگ لباس دکترها عوض شد! و این فاکتور ثابت رو نمی تونست پیدا کنه، میدونی چه بلایی سرش اومد؟ شرطی سازیه نوع ششم صورت گرفت، آن کبوتر تا آخر عمرش به دکمه نوک می زد تا لحظه ای که مرد، الله اکبر به این دین، به این مذهب ،واقعا شگفت آوره میدونید چرا قمار حرامه؟ چون شما رو دچار شرطی سازیه نوع ششم میکنه چون فرمول برنده شدنتو نمی تونی کشف کنی شانسیه، یه بار می بری سه بار میبازی، ده بار پشت سر هم میبری،یه ماه اصلا نمی بری ، نتیجش چی میشه؟ کسائی که تو قمار میرن ، دائم نوک میزنن، دیگه نمیتونن قمار رو ول کنن ،شما شنیدید افرادی در جریان قمار خونه زندگیشون رو گذاشتن درسته؟ همون لحظه هم میخواد ادامه بده و ببره ، شطرنج بازی کردن ها رو دیدین؟ طرف تا میبازه میگه بشین آقا نمیذارم بری، چون باخت تلخه اینقدر اینرو تکرار میکنه تا شیرینی برد برسه ، طرف خونه زندگیشو گذاشت ، ماشینشو موتورشو ، مواردی بوده شما شنیدید طرف زن خودشو، ناموس خودشو سر قمار گذاشته حالا ببین قرآن چی میگه؟ میگه در قمار و شراب برای شما هم منافعیه هم مضراتیه اما بدانید ضرر هاش بیشتره …درسته قمار سود هم داره قمار میکنی، هزار تومن میذاری ده هزار تومن میبری اما وقتی نگاه میکنی میبینی این بلا رو سر تو آورده که تو دیگه یک انسان آزاد نیستی مختار نیستی .

عوامل شرطی سازی:

خوب شرطی سازی ها رو یاد گرفتید چه چیزهایی مارو شرطی می کنند؟

۱) غذا خصوصا خوردنی ها و در بین خوردنی ها ، شیرینی قند، چون در بدن سریع الجذبه و بدن شیرینی رو دوست شما کافیه غذایی رو بخورید و بهتون حالت تهوع دست بده دفعه بعد دیگه از اون غذا بدتون میاد چون بدن شرطی شد ، خیلی از کسایی که از میوه های خاص از غذاهای خاص بدشون میاد کسایین که در کودکی مسموم شدن و حال سختی رو گذروندن .

۲) حالات خوش مثل لبخند، دیدن کسی که انسان شادی هست بهتون انرژیه مثبت میده ، نا خود آگاه از این انسان خوشتون میاد ، بعضی ها ضد حال هستن یه لبخند هم نمیزنن، پیامبر(ص) رو ببینید میفرمودن با لبخند احسان کنید ، میگن ما ندیدیم پیامبر لبخند از لبش بیوفته اینها اصول دین ماست عزیز من وقتی نگاه میکنی میبینی، چقدرجالبه و ریز به ریزِ این ها تاکید شده، ما مواردی رو داریم که به امام خمینی (ره) میگفتن، بیا بریم دعای کمیل میدونی چی میفرمودن؟ میگفتن “حوصله ندارم خسته ام نمیام” میدونی چرا اینکار رو نمی کرده؟ چون اگر در خستگی میرفت دعای کمیل رو میخوند فاتحه دعای کمیل کلا خونده میشد نسبت به اون شرطی میشد، بارها من به دوستان گفتم گفتم کسایی که میخوان برن دعای ندبه شب زود بخوابن که تو حالت بی خوابی مجبور نباشه جلوی خودشو بگیره، دست خودش نیست آروم آروم از دعای ندبه بدش میاد.

۳) کودکی ، شرطی سازی در کودکی خیلی سریعتر اثر می گذاره ، ما در کودکی از هر چی خوشمون اومده همین الانم خوشمون میاد از هر چی ترسیدیم همین الانم بدمون میاد من هر از چند گاهی که نشستم در بین دوستان ، این آهنگ کارتون های قدیمی رو با گوشیم پخش میکنم همه با هم دیگه بر میگردن. این شرطی شدنه، چون کارتون دوست داشته .

۴)موسیقی ، خوب مسئله بعدی تاثیر موسیقی در شرطی سازیه، دوستان عزیزم در کمتر از یک ثانیه این اتفاق میوفته فقط کافیه در ایام فراق که البته شما نداشتین ! یک موسیقی گوش کرده باشی ده سال بعد که بشنوی ، یاد فراق و جدایی ها و… میوفتی. بله شرطی شدی، جالب اینجاست که اگر یکبار به موسیقی گوش کنی هم کافیه و شرطی میشی. یه دوستی دارم ایشون جلسه خواستگاریشو داشت بصورت تلفونی انجام میداد . محرم بود یک روزی این دوستم اومده بود خونه ما ، من براش یه آهنگی” ذوالجناح ز چه روی سوی خیام آمده ای” رو گذاشته بودم ، میگفت من نمیدونم چرا عاشق این آهنگم ، من یادم افتاد اون روزی که داشت از تلفن خانه ما زنگ میزد ، همین پخش میشده ، یکبار فقط و فقط یکبار! اما کبوتر رو با یک بار دونه دادن نمیتونی شرطی کنی یا انسان رو با یک بار، نمیتونی شرطی کنی. شما هم میتونین شرطی سازیها رو انجام بدید ، آهنگ موبایلتونو عوض کنین ، آهنگ موبایلتو عوض میکنی در مترو یا BRT یا در دانشگاه ، گوشی کس دیگری زنگ می خوره که آهنگش زنگ قبلی موبایل شماست ، فورا گوشیتو نگاه می کنی، لذا حتی اگر این آهنگ، شش دوره قبل آهنگه گوشیه شما بوده باشه باز هم دستت به موبایل میره، شرطی شدی، به نظر بنده تاثیر موسیقی در شرطی سازی، از خوردنی بیشتره .

وجود موسیقی در متن زندگی

خدمتتون عرض کنم ، دوستان دیگه می خوایم وارد اصل بحث که بسیار مهمه بشیم ، موسیقی بذات در دل و جان انسان نفوذ داره یعنی اگر یه نفرو دیدی اومد کلا فاتحه موسیقی رو پیچید گذاشت کنار، بدونین آن انسان موسیقی رو نشناخته ، شما در هر کجا که باشید، موسیقی رو حس میکنید، استاد دانشگاه وقتی مطلب مینویسه ، جایی که کلمش تموم میشه گچ رو دوبار به تخته میکوبه، چون ریتم موسیقیایی برای نوشتنش گرفته ،یا به نانوایی علی الخصوص سنگکی تشریف میبرید و نانوا رو در حین انجام حرکات موزونی تحت عنوانه رقص بندری مشاهده می فرمایید ، بدون این حرکات نمیتونه نون درست کنه ، چون ریتمشه. اگر دقت کرده باشید ، بارها دیدین در خیابون، چند نفر که با هم راه میرن ،با هم قدم بر میدارن و با هم قدمهاشون رو زمین می گذارن اینها ازاول هماهنگ نبودند کمی که با هم راه رفتن ، بعد هم قدم میشن. صحبت کردن ما موسیقی داره ، فرود و فراز داره ،اگر یک نفر رو موسیقی صحبت نکنه اعصابتون خورد میشه، همه ما معمولا اینو به صورت غریزی رعایت میکنیم ، بعضیا هستن پای صحبتشون میشینی خوابت میبره ، سر درد میگیری ، این کسیه که در صحبت کردن ، موسیقی رو رعایت نمیکنه ، دوستان عزیزم بسیاری از اعراب عصر جاهلیت به خاطر موسیقی قرآن بود که به پیامبر ایمان آوردند، حداقل در مورد خلیفه دوم این مسئله در تاریخ آمده که با شنیدن صدای قرآن ایمان آورد ، قرآن موسیقیایی هست اذالشمس کورت و اذالنجوم کدرت و اذالجبال سیّرت و اذالبحار … ببین همش موسیقیایی هست و سجع داره ، حالا میتونی تو از همچین چیزی موسیقیو بگیری؟ اولین کاری که کردی باید جلوی قرآن وایستی. لذا اون دسته از افرادی که موسیقیو درک نکردن و متحجرانه میخوان، کلا درشو تخته کنن ، دارن اشتباه میکنن اینها اصلا قرآن رو نفهمیدن.

آثار موسیقی بر روی سلامت :

موارد موسیقی بسیار زیاده، من فقط از آثار پزشکی موسیقی حرف میزنم، از ایرانی جماعت هم حرف نمیارم، از مسلمون جماعت هم حرف نمیزنم ، فقط از این خارجی مارجیا که بر مبنای مدرنیته عاشقشونیم! اگر من بگم علامه جعفری در مورد اثر موسیقی ، نزدیک سی ، چهل! نوع مریضی ذکر کرده، شما گوش نمی کنین ، فقط کافیه بگم آقای چی چی ازکدوم کشور دراروپا یا آمریکا، همچین گوشات تیز میشه که نگو، اصلا نسبت به مدرنیته شرطی شدی ، برو یه جایی یه مسافر از یک کشور اسلامی اومده یکی از کشور اروپایی اومده ، ببین بیشتر دوست داری با کدوم یکی حرف بزنی ؟ یا فکر کن رییس جمهور ما بره در یه کشور اروپایی یا یه کشور اسلامی حرف بزنه ، در اون اروپاییه بیشتر خوش خوشَکانمون میشه

اثر موسیقی بر اعصاب :

اعصاب ما دو دسته است سمپاتیک و پارا سمپاتیک ارادی و غیر ارادی هرکدوم مسئول بخشی از بدن هستن. سمپاتیک تنگ کردن رگها ، اتساع عضلات ، افزایش فشار خون و گشاد کردن مردمک…کار دیگری دقیقا برعکس اینه، حالا میایم تاثیر موسیقیو روی اعصاب بررسی میکنیم، یک دانشمند غربی یک کار جالب انجام داد، دستگاه فشار رو به خودش وصل کرد هدفون رادیو رو هم روی گوشش گذاشت… یه رادیو مثل رادیو پیام که پشت سر هم میخونه انتخاب کرد، اولین آهنگ شاد بود ، در کمتر از چند ثانیه دید فشار خونش رفت بالا ، بعد آهنگی مثل آهنگ شجریان پخش شد ، فشارش اومد پایین … یک مسئله دیگر رو هم کشف کرد ، دید از هر آهنگی خوشش میاد فشارش میره بالا از هر آهنگی بدش میاد فشارش میاد پایین، تا جایی که ایشون در کتاب خودش نوشته : ” من از سلامت خودم ترسیدم و دستگاه رو از خودم جدا کردم ” چه اتفاقی افتاده ؟ زمانی که شما آهنگای ریتمیک میشنوید سریع آدرنالین ترشح میشه کورتیزول ترشح میشه رگها تنگ و فشار خون زیاد و مردمکها گشاد میشه این بدن آماده میشه برای فعالیت، وقتی سگ دنبالت کرده چه حسی بهت دست میده ؟ دقیقا همون اتفاق برای شما میوفته، مثل این که یک ماجرای عجیب، معجزه ائمه (ع) یا پیامبر (ص) تعریف کردن، مو به تن آدم سیخ میشه اون لحظه ایه که آدرنالینو با تمام وجود توی بدنتون داره ترشح میکنه حالا به لحاظ فیزیولوژیکی و بدنی شما آماده فعالیت هستین ، ولی نشسته تو ماشین فعالیتی نداره، میدونی چه بلایی داره سرش میاد؟ پدر بدنش داره در میاد ، دچار بیماری ضعف اعصاب میشه ،شنواییش کم میشه، قلبش آسیب میبینه، بیماریه پارانوا بوجود میاره، بیماری مانی که نوعی جنون هست ، میگیره والله به خدا اینارو دکترا دارن میگن ، بلافاصله رادیو پیام تصمیم میگیره یک آهنگ غمناک بگذاره ، حالا بدن چه دستوری میده ؟ دوباره بدن دستور میده نوآدرنالین ترشح بشه ، رگها رو گشاد کن مردمکو تنگ کن اینجاست که آنزیمهای کبدی شما بهم میریزه و دچار بیماریه فشار خون میشید ، اثرش بسیار بسیار زیاده ، حد اقلش اینه که اعصاب سمپاتیک و پارا سمپاتیک بهم میریزه ، اولین عارضش بیماریه ضعف اعصابه، دارم کل موسیقی رو میگم نه این ور آبی یا اونور آبی ، عنایت داشته باشین ” بتهوون ” و “ریچارد واگنر” دو موسیقی دان معروف و مشهور بخاطر بیماریه ضعف اعصاب از خدا طلب مرگ کردن!

اثر موسیقی بر شنوایی :

گوش سه قسمت داره بیرونی ،میانی ،درونی ، صدا در حفره گوش بیرونی، میچرخه ، بعد از سه استخوان سندانی رکابی چکشی می گذره، تا آخر به سلولهای عصبی میرسه ، زمانی که شما موسیقی های مختلف با زیر و بم های بسیار بالا گوش میکنین همون بلا ، سر گوش میاد ، در هر بار گوش کردن این نوع موسیقی ها تعداد بسیاری از میلیونها سلول شنوایی شما از بین میره، آروم آروم انسان شنوایی اش رو از دست میده، آروم آروم کر یا کم شنوا میشه ، خصوصا اینها کسایین که موسیقی رو با صدای بلند گوش کردن ، که شما میدونید ” روبرت شمان ” و ” بتهوون ” هر دو کر میشن و بعد میمیرن ، چرا این تیکه آخر عمر بتهوون رو به من و تو نمیگن؟ چرا ” نیچه ” که هم فیلسوف وهم موسیقی دان بود در آخر عمر جنون گرفت و دیوانه شد و میگفت من جن میبینم؟

اثر موسیقی بر قلب :

قلب شما در بیست و چهار ساعت نزدیک به صد هزار مرتبه میزنه ،به صورت متوسط در هردقیقه ۷۰-۷۵ بار، تند نمودن و کند نمودن ضربان قلب ، طبق دستور اعصاب سمپاتیک و پارا سمپاتیک انجام میشه، یکی دستور تند کردن و دیگری دستور کند کردن ضربان رو میده، حالا فکر کن واسه این قلب بد بخت ، هی شل کن سفت کن راه بندازه ، یا در جایی که نشسته و آمادگی نداره ، فشار خون بیخود بره بالا یا بر عکسش ، وقتی که انسان می خواد بره ورزش ” نبسته ام به کس دل …” گوش بکنه، این آهنگ باعث پایین اومدن فشار خون میشه در حالیکه سلولهای بدن به اکسیژن و غذا نیاز دارند، این باعث از بین رفتن سلولهای مغزی میشه… اینها آرام آرام بر سلامتی شما اثر میگذارن، یکی از دلایل اصلی کاهش عمر، همین موسیقیه، امروزه پزشکی پیشرفت کرده، جلو بیماریهایی مثل وبا گرفته شد پس چرا سکته اینقدر زیاد شده ؟ کتبی که متعلق به ۴۰۰،۵۰۰ ساله پیشه ، مواردی رو ذکر میکنه که شخصی ۲۰۰ یا ۳۰۰ سالش بوده ، ولی چرا ما دیگه عمرهای ۱۲۰ ساله نمی بینیم؟

اثر موسیقی بر خرد و تفکر:

اولین مسئله حاکمیت شدید احساسات و قلیان احساساته، یعنی وقتی موسیقی میشنوی شعور و فهم میره کجا ؟ تو انباری ، طرف نشسته یه آهنگ عاشقانه گوش میکنه و میره تو خیال “آخه دل من دل دیوونه من… ” به خودش میگه : ” عجب اشتباهی کردیم این دختره رو ولش کردیما، ولش کن حالا عیبی نداره با دو نفرم رفیق بوده، قول داده بعد ازدواج نباشه” به خدا سوگند اینها رو دیدم! تفکر میره کنار،هیجان بر تو غالب میشه و تصمیم هایی میگیری که بعدا بخاطرش پشیمون میشی، و فقط موسیقی اینکارو نمیکنه شعر هم همین تاثیرو میذاره شعر هم ریتمیکه درسته؟ چرا ما از شعر کلاسیک خوشمون میاد؟ برای اینکه ریتم و موسیقی داره حتی وقتی شعر نو میخونی ، دنبال این میگردی که یک جوری آهنگشو درست کنی. در همچین شرایطی وقتی اعصاب و سلولهای مغزی آسیب ببینن ، وقتی آنزیم ها بهم بریزن، آرام آرام نیروی خرد تضعیف شده و انسان دچار بیماری مانی میشه ، بیماری مانی ۳ مرحله داره که مرحله آخرش ، جنون افراطی هست ، ” بتهوون ” شوبرت ” شو مان ” نیچه ، این ۴ نفر، در اثر جنون و دیوانگی ، میمیرند ، بتهوون هم کر شد و هم جنون گرفت، خیلی عجیبه ! دقیقا آثار موسیقی بر بدنش ظاهر شده، ” شوبرت ” مندلس ” و ” باخ ” بر اثر اغتشاشات روانی تا سر حد جنون پیش میرن، کسانی که با موسیقی آشنا هستند می دونند که، اینها از بزرگترین اسطوره های موسیقی دنیا هستند.

اثر موسیقی بر تولید هیجان و التهابات :

هیجان اولین اثر موسیقیه وقتی یک آهنگ شاد گوش میکنی هیجان بر شما غالب میشه ، اگر آهنگ غمناک هم گوش بدی یک هیجان از نوع دیگری بر شما غالب میشه ببینید دکتر مونتاکو مولف کتاب اختلالات عصبی معده هست ، میگه: ” آنچه میخورید باعث زخم معده نمیشود بلکه آنچه شما را میخورد، یعنی هیجان و التهاب، باعث زخم معده می شود ” بارها شنیدید که میگن زخم معده بر اثر اعصاب ایجاد میشه ، درسته؟ موسیقی هم باعث ایجاد هیجان و التهابه ، بنابراین موسیقی باعث ایجاد زخم معده هم میشه . در باغ وحش شهر گلاسکو یه گروه ارکست اسکاتلندی برنامه ای برای حیوان ها اجرا میکنه ، در آخر این برنامه بر خلاف روال عادی باغ وحش (یعنی در حالت عادی ، هیچوقت این اتفاق ها نمی افته ) سه شیر فرار کردند یکی از آنها دستش شکست ، زرافه ها از شدت هیجان تا چندین روز غذا نمی خوردند ، طوطی های سخنگو! طوطی های سخنگو شروع کردن به فحش دادن به مردم، یعنی قبلا سلام هم میکرده ولی از اون به بعد دیگه فقط فحش میداده.

موسیقی عامل اصلی فشار خون :

اینو قبل هم عرض کردم، پزشکی در اروپا ضمن تجسس در علل فشار خون که در دنیای جدید بسیار فراوان شده است بازوبند فشار خون را به بازو بسته و دکمه رادیو را باز و با گوش دادن به برنامه های مختلف موسیقی به نتایج زیر رسیده است :

آ) هرقدر موسیقی نامطبوع و زننده باشد، درجه فشار خون زیاد میشود و این افزایش بقدری بود که پزشک مزبور را متوحش ساخت ، یعنی ترسید ، فکر کنید فشار خون ، بر ۱۱ باشه، دید که همینجوری داره میره بالا.

ب) برخی از موسیقی ها که به ظاهر اثر آرام کننده دارند، فشار خون را از حد معمول پایین تر می آورد ، آرام آرام کم میشد تا حدی که در آخر آن پزشک به خواب فرو میرود.

در آزمایشی دیگر که خیلی جالبه ، دکتر پاول مقداری از گلبولهای سفید و قرمز خون را درون یک لوله بلوری جای داد و در لوله را محکم بست و سپس آنرا در بین حوضچه ای پر از آب قرار داد و بوسیله برق امواجی در آب ایجاد کرد – امواج موسیقیایی ، که آهنگهای ترس آوری از آن بر میخواست- در فاصله ۱۰ دقیقه که این امواج با آوای مخوفش ادامه داشت، یک نیمه از گلبولها جان سپردند و یک نیمه دیگر در آستانه مرگ قرار داشتند در حالیکه، در حالت عادی ۱۰ برابر عمر گلبولها بیشتر بوده! موسیقی چه اثری روی بدن انسان داره میگذاره ،چه اثری داره این روی سلولهای مغزی شما می گذاره ، روی گلبولهای خون شما میذاره، واقعا اگر الان به شما چیزی بدم و بگم درونش یک میلیونیومِ درصد سیانور وجود داره ، به خدا کاریت نمیکنه، خیلی ضعیفه ، بیا بخور، میگی نمیخوام! چون خطرش برات آشکار شده، اما اگه من بهت بگم این موسیقی رو که داری پشت سر هم گوش میکنی پدرتو در میاره، گوش نمیدی.

در جای مناسب مصرف کردن دارویی به نام موسیقی :

میدونی شرطش چیه ؟ مگه نگفتم موسیقی داروهست ؟ اکسپرتورانته؟ مگه نگفتم موسیقی استامینوفنه؟ مثلا این غلطه که وقتی انگشت پات درد گرفته ، اسپکتورانت بخوری! اما اگر سینت درد میکنه، گلوت درد میکنه ، اسپکتورانت بخوری خوب کاری کردی، یعنی بلد باشی موسیقیو کجا استفاده کنی ، دارم میرم ورزش چی گوش میکنم؟ موسیقیه شاد ، به لحاظ پزشکی ایرادی نداره . شما فکر کردید برای چی وقتی یک نفر میمیره دورو بری هاش به طور طبیعی گریه میکنن؟ میدونی موسیقیه مورد علاقه این فرد چیه؟ همون گریه اطرافیان آرومش میکنه، تحقیقات اینو نشون داده، نویسنده کتاب میگه : “من زنی رو دیدم که دچار بیماری “سیکلوتمی” شده بود و دلیل بیماری او این بود: بچه این میمیره ، بعد از مرگ بچش میبینن که این زن دو سه روزه داره پشت سر هم گریه میکنه ، میان براش آهنگ شاد میذارن که از این حالت غم درش بیارن بعد از چند روز که این اتفاق تکرار میشه ، میدونی چه بلایی سر طرف اومده بوده؟ یک دقیقه گریه میکرده یک دقیقه میخندیده ، به همچین کسی ما میگیم دیوانه، دچار بیماری سیکلوتمی شده ، ولی چرا؟ چون بدنش به اون گریه نیاز داشته، گریه بهش تسکین میداده ،ولی آهنگ میگه فشار خونو ببر بالا ، آهنگ میگه شاد باش بخند ، این آهنگِ ریتمیک تورو باید به خنده وادار بکنه ، و در نتیجه بدن قاطی کرده ، یک دقیقه گریه میکرده یک دقیقه میخندیده ، افرادی رو دیدین که دارن باتو صحبت میکنن میخندن میخندن، یهویی عصبی میشن بعد گریشون میگیره، احساساتی میشن، باز میخندن، اینا سیکلوتمی ضعیف گرفتن! برو ببین چه موسیقی هایی گوش میکرده ؟ ببین رعایت میکرده؟ احتمالا همینجوری بوده که در ایام غم موسیقی شاد گوش کرده و در ایام شادی موسیقی غمناک گوش کرده .

سایر آثار موسیقی بر بدن :

من تا الان فقط هفده تا از چهل و خورده ای عوارض ناشی از موسیقی بر بدن رو براتون خوندم ، بقیش زیر شاخه های اینهاست که فقط نام می برم :

اضطرابات گوناگون ،عصبانیت، سستی، بی ارادگی ، سر گیجه، ، مالیخولیا ، نفخ معده، تحریکات قلبی، تپش قلب، بی نظمی آنژین، اختلالات غدد مترشحه داخلی مخصوصا تیروئید و تخمدان، اسپاسم لوله گوارش، آسم، مرض مانی ، پارانوآ و غیره ، اینهمه بیماری در اثر موسیقیه ، بهتره بگیم اینهمه بیماری در اثر اینه که ما دارو رو اشتباه خوریم.

فلسفه سینه زنی در اسلام :

عزیز من وقتی دارم میگم موسیقی، فکر نکن من از موسیقی خاصی حرف می زنم ، مثلا وقتی میری روضه ابا عبدالله ، اگر اون مدّاح برای تو آهنگ غمناک سنگین بخوانه و تورو به شور بیاره و تو سینه نزنی، فاتحت خونده هست، رک بهت بگم بیماری قلبی میاره ، اولین کسی که بیماری قلبی میگیره خود همین مداحان، هستند دقت فرمودین ؟ عموما در ابتدای جوانی ۳۰،۴۰ سالگی، بیماری قلبی میگیرن ، عزیز من این روضه ای که داری میخونی ، داری مقتل میخونی، انقدر درد آوره که ، من مو به تنم سیخ شده همینطور یباید بشینم؟ فلسفه سینه زدن در تشیع اینه! وقتی من میگم به این مذهب افتخار میکنم، به این دین افتخار میکنم ، دلیلش اینه عزیز من، یعنی وقتی تو ملتهب و مضطرب میشی، وقتی بهم میریزی و نیاز به تحرک داری، سینه زدن رو برات فراهم میکنه برات، آروم آروم تو رو پیش می بره اول سنگین میزنه ، بعد تندتر میکنه و نهایتا به شور می رسونه درسته؟ ما دیگه از حاج منصور ارضی بزرگتر داریم؟ شمس المدّاحینه ، ایشون یه حرف خیلی قشنگی داره میگه که: ” مداح طبیب مستمع است ” میگه: ” اگر روضه سنگین خواندی بعدش سینه نزدی خیانت کردی ” ، پس فرقی نمیکنه من دارم درباره کل موسیقی صحبت میکنم دسته بندی هم نمیکنم ، حتی قرآن ، پیامبر میفرمایند: ” قرآن با حزن و اندوه نازل شده آنرا با حزن و اندوه بخوانید ” ، یعنی داره میگه موسیقی قرآن اینه ، شما میدونید که در مسابقه های قرائت قرآن ، دستگاه موسیقی باید متناسب با معنی آیه باشه ، فوق العاده هست والله قسم این دین فوق العاده هست، اصلا تعجب میکنی، شما وقتی به آیه های جهنم میرسی ترس بر شنونده حاکم میشه، باید دستگاه های سنگین بخونی، یا یه جاهایی هست که باید سوا بخونی دستگاه غمناک باید استفاده بکنی ، قاریان قرآن زیادی هستند که ما نمی شناسیم ، برید تلاوت محمد الّیثی گوش بکنید محمدالّیثی اینارو قشنگ رعایت میکنه ، وقتی گوش میکنی ،بخدا غرقت میکنه با موسیقیش، کیف میکنی، همین قرآن رو حالا ما باید در مجالس عزا قرائت کنیم …. در کلیساها اگر مجلس تدفین میگیرن عروسیشونم همونجا برگزار می کنن، ما چی؟ دختر خاله من از مسجد بدش میاد از سوره ” اذا شمس و کورت ” عبد الباسط بدش میاد، برا چی؟ وقتی پدرش فوت شد، دائم این تو گوشش بوده ،الان هم که میشنوه حالش بد میشه، چون شرطی شده، آیا ما در عروسی هامون ،زمانی که شادیم، قرآن گذاشتیم؟ مگه چه ایرادی داره ؟ مگر سفارش نشده در مراسم عقد ، عروس و داماد سوره نور رو بخونن؟ اگر کسی رو ندارین که با یک صوت بسیار زیبا بخونه ، نوارش رو بذارید! بخدا تا آخر عمرشون اون صدای نیک رو فراموش نخواهند کرد ، ما داریم به قرآن خیانت میکنیم، همیشه در قبرستان ها! با صدایی بسیار بد و قرائت های غلط … از این موارد بسیار بسیار زیاده ، یه نکته ای درباره شرطی سازی، شما جوجه های رنگی رو دیدین؟ هر دفعه میخواین بهش غذا بدین بشکن بزنین، سه بار، چهار بار که تکرار کنید شرطی میشه از اونور سالن بشکن بزنین ، میدوه میاد سمتتون، یکبار که اومد ۳ بار ۴ بار بزن سرش، دیگه نمیاد! شرطی سازی منتفی شد ، یا وقتی میاد یه بار بزن تو کلش یه بار بهش غذا بده، یه بار بزن تو کلش، این دیگه اصلا شرطی نمیشه ،متوجهید؟ در مورد قرآن هم همینطوره، یعنی اگر در مجلس ختم استفاده میکنی یک بار هم در عروسی استفاده بکن، دیگه شرطی نمیشی، اما نکته جالبش اینه که، در انسان اثر شادی بیشتره و انسان بیشتر شادی یادش میمونه . خوب دکتر رابرت متخصص روانشناسی کودک اثبات کرد که اطفال در رحم مادر تحت تاثیر بسیار زیاده موسیقی قرار میگیرن ، اگر برای کودکی که بعد از تولد مادرش کنارش نیست و خوابش نمیبره ، صدای ضبط شده قلب مادرش رو بذارید، سریع خوابش میبره ، چون این صدا مدت های مدید در گوشش بوده و با این صدا آرامش داره ، گفتن موسیقی اثر بسیار زیادی در تعداد ضربان قلب کودک در رحم مادر داره، و اون رو زیاد میکنه ، در حالیکه کودک به این ضربان بسیار زیاده قلب نیازی نداره ، این بچه مستعد بیماری های قلبی عروقی خواهد بود ،این یکی ازعوامل ازدیاد بیماری های قلبی عروقی در این زمانه است. موسیقی و این ریتم فقط آوا نیست، موسیقی رفتار داریم موسیقی بنّایی داریم موسیقیه معماری داریم ، زمانی که شما میرین توی جنگل چی میبینین؟ کلبه ی؟ جنسش چیه؟ چوبی ، چرا؟ چون با محیط همخوانی داره، وقتی نگاه میکنی ، لذت میبری، ولی اگر در جنگل یک کلبه سنگی ببینی ،بدت میاد، یا درکوه خونه ها سنگیه، وقتی نگاه میکنی خوشت میاد، چقدر جالب! میری توی یزد ،آماده ای که بناهای خشتی ببینی حالا در تهران ، به خدا من میگم توی شهرها و خیابونهای ما راه رفتن ، عمرو کم میکنه، یدونه آجر سه سانت میبینی، میری جلوتر سنگ سفید کرده، اون یکی سیمان سفید کرده ، اون یکی گرانیت کرده، اون یکی اصلا نما کار نکرده ، داغون میشی . میری میدان نقش جهان ،وقتی به این دو مسجد ،مسجد امام و مسجد دیگر، نگاه میکنی ، بخدا قسم روحت جلا میگیره ،چرا؟ چون اینقدر قشنگ رنگ آبی با آبیه آسمان پشت سرش همخوانی داره که کیف میکنی، بماند که معمارش گفته بود ((دونه دونه آجرهایی که می گذاشتیم ، می گفتیم ” سبحان الله ” )) توی اون مسجد نماز خوندن لذت داره ، چون مسجد داره با تو میگه ” سبحان الله ” ، مسجد های جدید رو نگاه بکن، الان اصلا معماری حالیشون نمیشه ، مساجد ما بلا استثنا هشت ضلعی بودند ، گنبد داشتن، میدونی از نظر انرژی چکارت میکنه؟

نقدی بر رادیو :

اولا من موسیقیو رد نکردم میگم خوبه ولی درست استفاده کن! می خوای بری جنگ ؟ طبل بکوبن در قدیم عربها طبل و سنج می کوبیدن، هیجانی میشد دوبرابر بهتر جنگ میکرد درسته؟ حالا فکر کن تو خونه نشستی، یکدفعه عصار پخش میشه ، وطن یعنی همه…. این موها سیخ میشه، تنت میلرزه، آقا من آماده ام برا حماسه ، غوغا میکنه ،ولی همینجوری نشسته سر جاش! مثل این معلول ها آدم میوفته رو زمین، آقا من بعضا با خودم میگم ، میگم اگر می خوای یه نفر فاتحه خودش رو بخونه قصد خودکشی داره ولی غیر عمدی باشه ، این رادیو جوان یا رادیو پیام رو پشت سرهم گوش بکنه، تمومه عزیزم فاتحش خوندس ، فقط پشت سر هم گوش کنه ، چون رعایت نمیکنن ، چون کسایی که دارن اونجا کار میکنن موسیقی نمی فهمن، نمی فهمن به خدا ، یه آهنگ شاد میذاره یدونه غمناک ، یه کردی میذاره یه لری میره، یه ترکی میاد پشت سرش ، اصلا این اعصابه ما به هم ریخته ، این مغز قاطی کرده دیگه ، داره دستور ترشح فلان هورمون رو میده ، یکدفعه از اینور آهنگ دیگه ای میاد .

نمونه هایی از تاثیر موسیقی در تاریخ :

نمونه هایی از تاثیر موسیقی که در تاریخ اومده رو براتون می خونم: گویند روزی فارابی عودی با خود داشت به لباس ترکها به مجلس صیف الدوله رفت وی عود خود را آماده ساخت تارهایش را چید ، تنظیم نمود و آهنگی نواخت و همه را به خنده وادار کرد ، سپس به شکل دیگری تارها را تنظیم کرد و بازهم آهنگی دیگر نواخت همه اهل مجلس را گریانید ، و باز هم تارها را تنظیم کرد وآهنگ سوم را نواخت و همه را به خواب برد و خود مجلس را ترک کرد، موسیقی این توانایی رو داشته که بلافاصله پشت سر هم این تاثیرها رو بذاره ، فارابی یک دانشمند بزرگه شما میدونید ، کسی هست که برای اولین بار تونسته شعاع کره زمین رو حساب بکنه و بسیار کارای عجیب غریبی میکرده فارابی، ساز قانون هم کار خودشه نزدیک هم تونسته حساب کنه. اصلا چون ریاضی رو خوب میدوسته ، موسیقی رو خوب می فهمیده کسی که روی زمین نشسته ، به ستاره ها نگاه کرده شعاع کره زمین رو حساب کرده ، با روابط سینوسی ، خیلی کارش درست بود، بعد میان میگن ، گالیله اولین کسی بود فهمید کره زمین گرد است و … جمع کن بابا ،دانشمندان مسلمان خجالت میکشیدن بگن کره زمین به قولی کروی هست ، گرده ، اون که اظهر من الشمسه ، مشخصه چی بیایم بگیم؟ انگار من بیام بگم پارچ رو میبینی ؟ درش قرمزه ها ! میخندید به من ، شما بیاید صحبت های دانشمندان ما رو نگاه بکنید، براشون اصلا واضح بوده، اما چون غرب باید تورو بدبخت بار بیاره ، تو همیشه چشم به غرب داشته باشی میگه: تمامی علوم مال ما بوده، شیمی اصلا امامت رو بذاریم کنار، اصلا ما فکر کنیم نعوذ بالله امامان معصوم نیستن، شما بیا به من بگو ببینم اولین کسی که در تاریخ ، به ما گفت که خورشید دور زمین نمی چرخه و زمین دور خورشید می چرخه کیه؟ امام صادق(ع) اصلا امامت رو کار نداریم، اولین کسی که در تاریخ ، ۱۲۰۰ و خورده ای سال پیش این حرف رو زده! لذا ما رو غرب زده بار آوردن ، باید از اونور خوشمون بیاد دست خودمون نیست. لاو وازیه ! بابا جابر بن حیان! این اول این چیزها رو گفت! جنون خلیفه بر اثر گوش دادن به موسیقی ، این خیلی جالبه ، مسعودی در تاریخ خودش میاره : در زمان عبد الملک یا یکی دیگه از خلفای بنی امیّه که لهو و موسیقی خیلی رایج شده بود به خلیفه خبر دادند که فلان کس خواننده است و کنیز زیبایی دارد که او هم خواننده است و تمام جوانان مدینه را فاسد کرده و اگر جلوی او را نگیرید ، این زن تمام مدینه را فاسد می کند خلیفه دستور داد غل به گردن آن مرد انداختند و- بردنشون پیش خلیفه تا مثلا باباشون رو همونجا بسوزونه – وقتی به حضور خلیفه نشستند ، آن مرد (نوازنده) گفت معلوم نیست آنچه او (زن) می خواند موسیقی باشد ، از خلیفه خواست که خودش امتحان کند ، خلیفه پذیرفت ، فلذا دستور داد که کنیز بخواند ، او شروع به خواندن کرد و مرد هم شروع کرد به نواختن ، کمی که خواند ، دیدند سر خلیفه تکان می خورد – آروم آروم ریتم گرفت ، هد میزده – کم کم کار به جایی رسید که خود خلیفه شروع کرد به چهار دست و پا راه رفتن و میگفت ، بیا جانم بر این مرکب خود سوار شو ، به اون کنیز می گفته، اون زرنگ بوده ها ، گفته اول گوش بکن ببین این مصداق موسیقی هست یا نه؟ من مطمئن نیستم. در بعضی زندان های روسیه شکنجه ای مرسومه به نام قوم اوپاتیک ، که اینطوره که توی این زندان مثل زندان اولدستا ، بر می دارن برای اون کسانی که ملیت روس رو قبول ندارند موسیقی های وطنی پخش می کنند ، یک محکوم سیاسی را ، برای اینکه میهن پرستی مورد نظر خود کامگان را بیاموزد به مدت ۶ ماه ، در معرض شنیدن موسیقی و نواهایی قرار دادند که سرود ملی روس را می نواخت، ۶ ماه! اما آن بیچاره پس از ۵ ماه دچار جنون افراطی شد ،کاملا دیوانه میشه ، کاملا ! در ملبورن ۵۰ هزار نفر بعد از شنیدن یک کنسرت موسیقی چنان به هیجان آمدند چنان به هیجان آمدند، که ناگهان به هم ریختند و همدیگر را زخمی و مصدوم کردند ، تا پلیس خود را رساند چند نفر به ضرب چاقو از پای در آمدند به چندین دختر تجاوز شد و تعداد زیادی مجروح شدند. بدون هیچ دلیلی، یعنی نه تشنج سیاسی بوده ،نه هیچی ، همینطوری. در یک کنسرت موسیقی به دسته ای از جوانان برای اولین بار ، هیستریک که یک نوع بیماری اجتماعی هست، دست داد آنها پس از برنامه به خیابان ها ریختند اتومبیل ها را آتش زدند شیشه های مغازه را شکستند و مغازه ها را غارت کردند تعداد ۳۱۵ نفر از آنها ، از فرط هیجان غش کرده به بیمارستان فرستاده شدند ، ببین او پدر سوخته چی خونده بوده، چه موسیقیی براشون اجرا کرده بوده. در جریان کنسرت موسیقی پر شر و شرور گروه موزیک ” بلینک استونز ” مردی از شدت هیجان برهنه شد و با حالت جنون آمیزی بر سر و کول انواع خلایق به راه افتاد که توسط پلیس دستگیر شد ، یهویی لباساشو در میاره، تعداد جمعیت زیاده ، رو سرو کله مردم میدوه خودشو برسونه به جلوی سن چندی پیش “براون” خواننده انگلیسی ، ضمن اجرای برنامه ای در فستیوال پاپ ، تمام لباس هایش را از تن بیرون آورد و در برابر جمعیت بیش از پانزده هزار نفر به صورتی کاملا برهنه برنامه اجرا کرد ، ابتدا پیراهنش را در آورد و چون تماشاگران به هیجان آمدند ، وی هنگام خواندن آواز به کلی لخت و عریان شد و به خواندن و رقصیدن پرداخت در این موقع افراد پلیس خود را به صحنه رساندند و خواننده عریان را دستگیر کردند ، اینکه دارم از روی نوشته عینا براتون نقل می کنم ، به خاطر استناد این مطالب هستش .

در ایالت ریتل جمعی حدود صد و پنجاه هزار نفر در یکی از میدان های پاریس برای شنیدن موسیقی گرد هم آمده بودند پس از اجرای یک کنسرت ، آنان چنان به هیجان آمدند که ویترین ها را شکستند و مغازه ها را ویران کردند و عده بسیاری زخمی و مجروح شدند ، اینا چیزایی هستن که خود کشور های غربی در مورد آثار موسیقی ثبت کردند ، اینکارها تا جایی پیش میره که طرح ملغی شدن تمامی کنسرت ها در ایالات متحده، به کنگره میره، میفهمی چی دارم میگم؟ تو ایالات متحده طرحی رو ببرن به مجلسشون که کلا موسیقی رو جمع کنن، تو آمریکا ها!

سخن چند تن از بزرگان درباره موسیقی :

الان سخن چند تا از بزرگان درباره موسیقی رو براتون میخونم ، ویکتور هوگو خوبه؟ نویسنده مشهور فرانسوی میگوید،علت اینکه ما از موسیقی خوشمان می آید این است که در عالم خیالها و رویاها و وهمیات فرو میرویم ،میری تو خلسه، میری تو یه عالم بی سرو ته و چرت و پرتی که نه به درد دنیات میخوره نه به درد آخرتت ، زندگیت رو از دست میدی ، تصمیم هایی رو در اون لحظه میگیری که اصلا و ابدا به نفع زندگیت نیست، بعدها شش دنگ پشیمان میشی ، شش دنگ پشیمان میشی!

لئون تولستوی ، نویسنده مشهور روسی : موسیقی مسئول تحریک احساسات و هدف احوال نفسانی و عواطف انسانیست ، هیچ جایی از تفکر و تأمل در موسیقی وجود نداره .

آرام کتلند: موسیقی انسان را از عالم اصوات بیرون میبرد و به یک دنیای خیالی و رویایی می راند

هگل، فیلسوف مشهور آلمانی ، تورو خدا گوش کن ببین چی میگه، یارو غربیه داره در مورد تو میگه آقای مدرنیته زده شده! : ذکر و عبادت مسلمانان در مساجد بی آلایش خود ، فکر می آورد ، فکر! می آورد ، تو مسجدی نشستی که هیچی نداره ، خودش باعث چی میشه؟ باعث تفکر میشه، چقدر عالی هست این دین ، یارو مسیحی داره به شما میگه : ذکر و عبادت مسلمانان در مساجد بی آلایش خود فکر می آورد و دعای مسیحیان در کلیسا با عربده ناقوس و صدای پیانو و نقش و نگار در و دیوار، تشویش خاطر و انصراف ناظر می آورد.

کانت، فیلسوف مشهور آلمانی : موسیقی اگر از همه هنر ها مطبوع تر باشد، ولی چون به بشر چیزی نمی آموزد از تمام هنر ها پست تر است. هیچی بهت یاد نمیده ، آهنگو گوش میکنیچی بدست میاری؟ هیچی ، الا اینکه آسیب جسمی می بینی ، آسیب روحی می بینی ، آسیب فکری می بینی ، عقلانیت رو کنار گذاشتی، چرا شراب حرامه عزیز من ؟ یکی از دلایلش اینه که عقلانیت رو کنار می زنه ، آیا از این دید دید نمیشه به موسیقی نگاه کرد؟ عاقلی ، خدا بهت عقل داد، بهت نبی داخلی داد ، با استفاده از عقل در مورد خیلی چیزها ، خودمون میتونیم تصمیم بگیریم ، آقا فوت کردن به چای ، مکروهه ، چرا ؟ دانشمندی تحقیق کرد و متوجه شد، با فوت کردن ، دی اکسید کربن رو چای میشینه ، دی اکسید کربن باعث عدم جذب بسیاری از مواد غذایی مورد نیاز بدن میشه ، اون دی اکسید کربن در حد یه فوت مکروهه ،ولی در حد چند سی سی! میزنه تو نوشابه و بهت میخورونه ، اگر در حد فوت مکروه باشه، این چی میشه؟ خدا بهت عقل داده، من بعضا به بعضی از دوستانم میگم ، دیوانه هایی نظیر شما ندیدم که پول بدن سم بخرن و بخورن ، اسم اینو باید بذارید جهل نوین .

ویلیام جیمز: ممکن است خداوند از گناهان و گناه موسیقیه ما بگذرد، ولی ضعف اعصاب دست از سر ما بر نمیدارد ، خیلی حرفه قشنگیه ، میگه موسیقی گناه داره، شاید یک روزی خدا گناه تورو ببخشه، ارحم الراحمینه ، اما خودت باید با این بیماری که بجونت افتاده سر کنی. یکی از دلایل بیماری پارکینسون موسیقیه، تاآخر عمرت باید اتوران بندری برقصی ، تقصیر خودته عزیزم ، تقصیر کسی نیست، تقصیر خدا نیست . اینهمه من موسیقی گوش کرده بودم موسیقی لهو و لعب، مبتذل گوش کرده بودم، خدا من رومی بخشه ؟ توبه کنی قطعا می بخشه ، خدا ارحم الراحمینه، اما اثر وضعی این ، برجای خودش هست ، آخه بعضی از دکتر ها هستن برای بعضی از بیماری ها ، شراب تجویز میکنن ، به لحاظ مذهبی و دینی گناه؟ نداره، اما اثر وضعی خودشو برجا میذاره، همون مستی و آسیب به سلولهای خاکستری مغزو غیره، میگن برای کلیه خوبه ، اما فاتحت رو جای دیگه دارن می خونن .

خواننده مشهور ایتالیایی “فرانکو واتیاتو” ، ایشون به عارف موسیقیه ایتالیا معروف شده و تنها خواننده غربیه که تونسته در حضور پاپ آهنگ بخونه، طی اظهار نظری درباره موسیقی راک گفت: انسان کافیست پیام های برخی گروه های راک را گوش دهد تا شیطان پرست شود، یعنی میگه ، اصلا نتیجه بلا منازع گوش دادن به این موسیقا ، پرستش شیطانه مصداق این حرف وجود داره که بهتون نشون میدم، وی افزود : بسیاری از گروه های راک دچار نوعی تشنج رفتاری شده و پیام های شیطانی را در موسیقی خود وارد می کنند ، در جهان امروز واقعیت ها، به حماقت و بی کفایتی اعلام میشود و لذا جوانان را باید مطلع کرد. این خواننده الان،موسیقی راک رو رها کرده ، خود موسیقی دان ، گذاشته کنار!

” آرتور شوپن هاور ” آلمانی : عیبی که موسیقی دارد این است که ما را به طور کامل از واقعیات بر کنار می کند.

“دکتر الکسیز کارلز” زیست شناس و فیزیولوژیست معروف فرانسه : کاهش عمومی هوش و نیروی عقل از تاثیر الکل و سرانجام از بی نظمی درعادات ناشی می گردد و بدون تردید سینما رادیو و موسیقی در این بحران فکری سهیم است . در حد شراب! ببینید عالم دینی نیست یک دانشمنده ، میگه در حد شراب این اثر داره رو بدنتون هیچ فرقی نداره.

تالستریگ گلیارد ، خواننده مشهور در زیر عمل جراحی خواهش کرد، اثر غم انگیزه خود موسوم به بازگشت را از روی نوار پخش کنند این اثربه واسطه حالت غم انگیزی که داشت خود او و همه پرستاران را به گریه واداشت و عمل جراحی بدون وسائل و داروی بی هوش کننده انجام پذیرفت ، وقتی بهت میگم موسیقی دارو هست، همینه ، دقیقا با داروی بی هوشی برابر عمل کرده ، این اون اثر مدهوش کننده موسیقیه که من خدمتتون عرض کردم.

پروفسور دانشگاه کلمبیا ،” دکتر ولف آدلر” ثابت کرده است که بهترین و دلکش ترین نواهای موسیقی ، شوم ترین آثار را روی سلسله اعصاب می بخشند مخصوصا اگر هوا گرم باشد. اومده بررسی کرده دیده تو هوای گرم این اثر بدتره ، حتی این پزشک به اسم کشور عربستان اشاره می کنه.

دکتر” آدلر” در رساله مفصلی در بیان زیانهای موسیقی که منتشر کرده و در آمریکا! هزاران تن پیرو او شدند ، موسیقی را بر خود حرام نمود و لایحه مفصلی تهیه کرده و به سنای آمریکا تقدیم داشتند که برای نجات جامعه و جلوگیری از ضعف اعصاب و سایر بیماری ها که یکی از بدبختی های دنیای متمدن و مدرن امروز است، لازم است هرگونه کنسرت عمومی قدغن گردد، آمریکا عزیزم ، جمهوری اسلامی نیستا! اوباما! مسئول اونجا هست.

تاثیر موسیقی بر طول عمر :

من چند تا از موسیقیدانان بزرگ رو میگم سن مرگشونم میگم قضاوت با شما دوستان :

•مالبیران ، استاد معروف موسیقی در ۲۷ سالگی در حین اجرای موسیقی سکته قلبی کرده می میرد.

•پرو گولوزی، نوازنده ایتالیا در۲۶ سالگی مرده.

•بیلینی ایتالیایی در ۳۴ سالگی مرده.

•موریس جبر ، فرانسوی در ۴۰ سالگی مرده.

•شوسون ، فرانسوی در ۳۰ سالگی مرده.

•نیکولا گوبرینی ، فرانسوی در۲۷ سالگی مرده.

•ژرارلد بیژه یا ژان بیژه ، نوازنده فرانسوی در ۳۷ سالگی مرده.

•مندلس ، نوازنده آلمانی در ۳۸ سالگی مرده .

•هوگو ولف ، نوازنده آلمانی در ۴۳ سالگی مرده.

•مارکس ورگر ، نوازنده آلمانی در ۴۳ سالگی مرده.

•موتزارت! ، که خیلی معروف تشریف دارن ایشون، نوازنده اتریشی در ۳۵ سالگی مرده

•شوبرت ، در ۳۳ سالگی مرده ، ایشون هم اتریشی هست.

•لانر ، در۴۲ سالگی مرده.

•بتهوون ، در ۳۰ سالگی به کلی کر و از ضعف اعصاب سر انجام دیوانه می شود.

•باخ ، موسیقی دان اتریشی اختلال حواس و سرانجام کوری گرفتار شد.

• موتزارت و شوفن ، دو تن از موسیقی دان های نامی دچار ضعف قوا و سل شدند.

•شوبرت ، وادلر ، مدنس و دوکونیسیو ، هر ۴ نفر به اختلالات عصبی و پریشانی فکر و کشمکش های روحی گرفتار شدند.

•شومان و دو وراک ، ضعف اعصاب شدید گرفتند و سرانجام دیوانه شدند

•فرنک وکهندل ، موسیقی دان آلمانی ، ماریا آلنا ، خواننده ایتالیا ، موریس جابل ، نوازنده فرانسوی هر سه تن مبتلا به نابینایی شدند .

•خود نیچه ، با دیوانگی می میره.

در آخر هم یه داستان جالب عرض میکنم ، داستان عجیبیه که خود اروپایی ها نقل کردن راست و دروغش با خودشون ، تاریخ درباره یکی از نوابغ موسیقی به نام ” نیکولو پاگانینی ” که او را ویولنیست شیطان! می نامیدند و زنها از صدای ویولنش بی اختیار هق هق افتاده و غش می کردند حکایت آموزنده ای دارد ، در شهر نیس اجازه نمی دادند جسد ” پاگانی ” در گورستان به خاک سپرده شود. جسد ویولنیستی که عمری را با هرزگی و انحراف جنسی گذرانده مدت ۵۶ سال تمام این گور به آن گور می شود، و زمین هیچ قبرستانی آنرا در بر نمی گیرد، مردم اطراف قبرستان شکایت می کردند، چرا؟ زیرا هر جا به خاک سپرده می شود بزودی مردم آن حدود ، ادعا می کنند که شبها از داخل قبر صدای نواختن آهنگ ویولن مخلوط با صدای جهنمی بلند می شود و تقاضا می کنند جسد را از آنجا به جایی دیگر منتقل کنند و برای پسر بیچاره اش چاره ای جز این نمی ماند که جسد پدر نفرین شده اش را ۵۶ سال تمام ، این قبرستان به آن قبرستان ببرد خوب برید خودتون ی جست و جویی بفرمایید در مورد احکام اسلامی و روایات ائمه در مورد لهو و لعب و تاثیری که بر زندگی میذارن “ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون! ” ما هدف دیگه ای از آفرینش داریم ، نری فلان آهنگ رو گوش کنی بهمان آهنگ گوش کنی. سوالاتی براتون پیش اومده ، حالا موسیقی سنتی گوش کنیم ؟ شهرام ناظری خوبه؟ شجریان خوبه؟ سوالات عین اینه که، استامینوفن بخوریم؟ دیفن هیدرامین بخوریم؟ پنیسیلین بزنیم یا نه؟ من به تو میگم نه موسیقی غربی نه هیچی، بحث من با خود موسیقیست ، اگر بلدی درست استفاده کنی، استفاده کن، علت ۷۰% تصادفات ، موسیقی شناخته شده، طرف میشینه پشت فرمان ، ریتم میگیره ، پاشو رو گاز فشار میده . یا ببینید گوش کردن سخنرانی از روی نوار یا رادیو ، خواب آوره ، مخصوصا اونایی که یکنواخت صحبت می کنن، دارو از این بهتر ؟ درست استفاده کن ، البته بخش مذهبیش بماند که من اعتقاد دارم به صدای زن نامحرم نباید گوش بکنم و مسائل دیگه، من فقط تو این جلسه اومدم از نظر پزشکی بررسی کردم.

پیام های ناخود آگاه :

دوستان یادتون هست نظری از یک نوازنده ایتالیایی خوندم که می گفت شیطان اینها موسیقی راکه ؟ این الان اثبات شده هست ، پدر سوخته ها تونستن از طریق مسئله ای به نام “پیام های ناخودآگاه” بدون اینکه بفهمین، مخوف ترین مفاهیم شیطانی رو به خوردتون بدن. خوب دقت کنین ، دانشمندا متوجه یک مسئله مهم شدند، این مسئله ظاهرا برای اولین بار، از روی آهنگ ” هتل کالیفرنیا” کشف شده که گروه “ایگلز” اون رو در سال ۱۹۶۹ ــ که به طرز کاملا اتفاقی سال چاپ انجیل شیطان توسط آنتوان لاوی در آمریکا بود ــ اجرا کردند ، در این آهنگ حرفای بی معنی زده شده بود ، در هتل باد از لای موهایت می نوازد و … یه حرف عاشقانه ای بود اما چیزخاصی اتفاق نمی افتاد، تا اینکه این آهنگ رو با نرم افزار هایی برعکس کرده و سر و ته گوش دادند، اسم این علم “reverse sing ” یا برعکس کردن موسیقی هست ، موسیقی رو برعکس گوش دادن، و متوجه یه اتفاق بسیار بسیار عجیب شدن، چه؟ و اون اینکه در دل این موسیقی ها در حالت برعکس یک پیامهایی پنهان بود ، اگر موسیقی ساده رو برعکس کنی صداهای نا مفهومی میشنوی، ولی اینجا به یکدفعه دیدند که جمله های مفهوم در این موسیقی ها ظاهر شد ، این پیام ناخود آگاهه، خود آگاه چیه؟ الان تو این سالن هرچند دل شما بخواد یک کاری بکنی ، اما شان اجتماعی جلوشو میگیره ،همونطور که من از کت شلوار خوشم نمیاد اما شان اجتماعی سخنرانی، ایجاب میکنه که کت شلوار تنم کنم، خودآگاه من فیلتر داره ، سبک سنگین می کنم عقلانیتم میگه باید اینکارو بکنم ، یا مثلا ماه رمضونی به من بگن بیا آب بخور، میگم نمیخورم، دوست دارم بخورم از تشنگی دارم میمیرم ، ولی نمی خورم ، خود آگاهم جلو مو میگیره، اما متاسفانه نا خودآگاه ما فیلتر نداره، و هرچیزی رو که خود آگاه شما متوجه نشه به خوردت میدن ، خود آگاه کدوماست؟ همین پنج تا حسه، که متوجه بشه و بفهمه .

یه سوال ازتون میپرسم شمایی که هر روز دکمه پیراهن هاتون رو میبندین و باز می کنین ، پیراهنتون چند تا دکمه داره؟ نمیتونین بگید، اما وقتی که این پیرهنو میبندی به دکمه آخری که میرسی دیگه دستتو ادامه نمیدی، این کجای بدنه تو ثبت شده؟ یا وقتی وارد اتاقی میشی بلافاصله برقو روشن میکنه، جای کلید رو میدونی، حفظ شدی، ولی اگر اتاق عوض بشه ، دستتو میکوبی به دیوار، چرا؟ این در یک جایی از بدن من ضبط شده، آروم آروم چیزایی که دقت نکردیم ، وارد ناخودآگاهه ما شده ، بسیاری از این چیزا رو به خوردتون میدن، فقط کافیه وارد بدنتون بشه، مثلا یه موسیقی گذاشتن در بین این موسیقی یه نفر آروم داره حرف دیگه ای میزنه ، به طور عادی این حرف رو نمیشنوی، اما اگه دقت بهت بدن و متوجه بشی، اون موقع تبدیل به خودآگاه شده ، اما قبلش این داشته وارد بدنت میشده ، به این میگن پیامهای نخودآگاه و دنیای رسانه به شدت دارن از این بهره میگیرند ، من چند تا از آهنگ ها رو براتون برعکس می کنم:

دانلود آهنگ سیندرلا با فرمت mp4 – اندازه ۲٫۱۷ مگابایت
دانلود آهنگ سیندرلا با فرمت ۳gp – اندازه ۱٫۲۳ مگابایت

سایر آهنگ ها:

دانلود قطعه ی اول با حجم ۹۸۲ کیلوبایت
دانلود قطعه ی دوم با حجم ۱٫۰۷ مگابایت
دانلود قطعه ی سوم با حجم ۱٫۶۴ مگابایت
دانلود قطعه ی چهارم با حجم ۶٫۲۳ مگابایت
دانلود قطعه ی پنجم با حجم ۱٫۴۸ مگابایت
دانلود قطعه ی ششم با حجم ۳٫۷۷ مگابایت
دانلود قطعه ی هفتم با حجم ۸٫۳۴ مگابایت
دانلود قطعه ی هشتم با حجم ۲٫۷۴ مگابایت
دانلود قطعه ی نهم با حجم ۲٫۶۱ مگابایت
دانلود قطعه ی دهم با حجم ۱٫۳۷ مگابایت
دانلود قطعه ی یازدهم با حجم ۸۶۰ کیلوبایت
دانلود قطعه ی دوازدهم با حجم ۱٫۶۱ مگابایت
دانلود قطعه ی سیزدهم با حجم ۹۹۸ کیلوبایت
دانلود قطعه ی چهاردهم با حجم ۴٫۲۴ مگابایت
دانلود قطعه ی پانزدهم با حجم ۶٫۵۱ مگابایت
دانلود قطعه ی شانزدهم با حجم ۷۰۹ کیلوبایت
دانلود قطعه ی هفدهم با حجم ۴٫۴۹ مگابایت
دانلود قطعه ی هجدهم با حجم ۴٫۸۶ مگابایت
دانلود قطعه ی نوزدهم با حجم ۳٫۰۷ مگابایت
دانلود قطعه ی بیستم با حجم ۱٫۵ مگابایت
دانلود قطعه ی بیست و یکم با حجم ۴٫۰۶ مگابایت
دانلود قطعه ی بیست و دوم با حجم ۹۵۲ کیلوبایت

این حقیقت موسیقیه راک و رپ و پاپ امروز دنیاست، شما دستگاه داری هرلحظه بتونی بررسی کنی موسیقی رو؟ نه، تواناییشو داری؟ نه، لذا من نظر خودمو میگم، بنده به شخصه، با توجه به اینکه به بعضی از مسائل موسیقی هم تسلط دارم و قبلا کار موسیقیایی هم انجام دادم ، الان دیگه هیچ موسیقیی گوش نمی کنم ، نظر شخصیه خودمه، حلال و حروم هم نداره، اصلا و ابدا، وقتم رو با موسیقی تلف نمی کنم ، وقت من ارزش داره ، وقتم تو ماشین نشستم اگه گفتگو و بحث خوبی داشته باشه ، رادیو گوش می کنم ، رادیو گفتگو ، رادیو فرهنگ ، رادیو معارف ، یا نه اینهمه سخنرانی، یکیشو گوش کن، اصلا من گفتم اسلامی یا غیراسلامی؟ با اصل موضوع مشکل دارم، بخدا داری وقت جوونیتو تلف می کنی حروم داری میکنی، اما اگه میدونی، بلدی از این دارو خوب استفاده کنی ، استفاده کن، بعضی جاهاشو ما هم بلدیم، ورزش میکنی؟ موسیقی شاد گوش بده، یه نفر یه کسیش مرده، برای چی صدای گریه پخش میشه؟ اون گریه موسیقیه اونه، وقتی یه نفر مرده نوحه بذار ، آقا بذار گریه کنه خیلی عالیه، مگه بده؟ اما بدون، حتی اگر بخوای از موسیقی درست استفاده کنی ، این موارد پیام های نا خوداگاه رو هم ممکنه داشته باشه ، باز صد رحمت به قدیمیاشون، شعر حافظ می خوندن. آیا قرآن هم پیام های نا خود آگاه دارد؟ ببینید خوب گوش کنید، آیا ما قبول بکنیم که این آهنگ ها، پیام نا خود آگاه شیطانی دارد ولی کلام الله مجید پیام ناخود آگاه الهی ندارد؟ قرآن با اون معجزش ! من مطمئنم که تک تک این آیات علاوه بر شکل و معنای ظاهری ، اثر خاصی بر بدن تو می گذاره ، یعنی صرف خوندن این سوره، یک سری انرژی های مثبت به تو میده ، این واقعاً هست، گفته شده اگر می خواهید مهر و محبت خانوادگیتون زیاد بشه، سوره مریم بخوانید ، چرا؟ این اون اثر موسیقیایی قرآن و اثر الهی قرآن و اون انرژی مثبتیه که به شما میده.

*************************************************

 

منبع: استاد رائفی پور

موضوعات:  موسیقی و معیار تشخیص خوبی یا بدی آن:  لینک ثابت
 [ 10:21:00 ب.ظ ]





بعثت پیامبراکرم (ص) و اهداف آن ‏

«بعثت‏» انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهى، فساد و تباهى است. و سزاوار منت‏ گذارى خداوند و در بردارنده حكمت و تربيت است. بحث درباره آن گسترده و عميق و از زواياى مختلف قابل بررسى است.

اين نوشتار تلاش دارد تا اين مطالب را به صورت بسيار فشرده، مورد پژوهش قرار دهد:
الف - آغاز بعثت.
ب - نخستين آيات نازل شده.
ج - منت‏ گذارى خداوند به خاطر نعمت‏ بزرگ بعثت.
د - فلسفه و اهداف بعثت.
الف - آغاز بعثت
سرآغاز تاريخ اسلام از روزى شروع مى‏شود كه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله درخلوت محبوب، در دل غارى كه در دامن كوهى در شمال مكه بود، صدايى شنيد:
«يامحمد اقرا» ; اى محمد! بخوان! (او شگفت زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت: اى محمد!
«اقرا باسم ربك الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربك الاكرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم يعلم.» (1) ; بخوان به نام پروردگارت كه (جهان را) آفريد. همان كه انسان را از خون بسته ‏اى خلق كرد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كه به وسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نمى ‏دانست، ياد داد. (2)
جبرئيل به حضرت محمد صلى الله عليه و آله فرمود:
«ارسلنى الله اليك ليتخذك رسولا» (3)
خداوند مرا به سوى تو فرستاده است، تا تو را پيامبر اين امت قرار دهم.
حضرت محمد صلى الله عليه و آله هرساله مدتى به كوه «حرا» (4) مى‏رفت و به عبادت و راز و نياز و تفكر مى‏پرداخت تا اين كه روزى فرشته ‏اى به او گفت: اى محمد! بخوان! محمد صلى الله عليه و آله گفت: چه بخوانم؟ فرشته آيات آغازين سوره علق را بر وى قرائت كرد و پيامبر صلى الله عليه و آله نيز آن‏ها را خواند. (5)
تاريخ نگاران با آن كه تلاش فراوان در ثبت رويدادهاى تاريخ اسلام، به ويژه تاريخ زندگى پيامبراسلام صلى الله عليه و آله داشته ‏اند، تا آن جا كه به جزئيات رفتارها، روش ‏ها و منش‏هاى آن حضرت اشاره نموده‏ اند، اما بسيار جاى تاسف است كه برخى از رويدادهاى مهم و اساسى، مانند: تاريخ ولادت، مبعث و معراج، مكان معراج، تاريخ رحلت، تاريخ تغيير قبله و موارد ديگر با دقت ثبت نشده و اختلاف‏ هايى را ميان مورخان برانگيخته است كه شايد منشا اختلاف را بتوان در اغراض سياسى يا بى‏توجهى به مسائل موجود، اجتهادهاى شخصى و از همه مهمتر، روگردانى از ابواب علم پيامبر صلى الله عليه و آله و نياموختن مفاهيم از سرچشمه زلال اهل‏بيت عصمت و طهارت عليهم السلام و موارد ديگر جستجو نمود.
آغاز بعثت رسول خدا صلى الله عليه و آله چه زمانى است؟ ديدگاه معروف و مورد اتفاق شيعه اماميه 27 رجب است. اما در ميان دانشمندان اهل ‏سنت، در زمان دقيق آن اختلاف زيادى است. برخى از اهل‏ سنت مبعث را در رمضان و برخى ديگر در ربيع الاول دانسته‏ اند. در مورد روز مبعث نظرهاى متفاوتى ارائه شده است:
1- 17 رمضان: طبرى در تاريخ الرسل و الملوك و ابن سعد در طبقات الكبرى (6) به اين قول اشاره نموده ‏اند.
2- 18 رمضان: ابن اثير در الكامل فى التاريخ (7) اين ديدگاه را به ابوقلابه عبدالله بن زيد جرمى - از محدثان اهل سنت - نسبت داده و طبرى (8) نيز بدان اشاره نموده است.
3- 19 رمضان: ابن اثير به اين ديدگاه نيز اشاره نموده است. (9)
4- 20 رمضان: يعقوبى در تاريخ خود روايت كرده است كه ده روز مانده به آخر رمضان، در روز جمعه پيامبر صلى الله عليه و آله مبعوث شد. (10)
5- 24 رمضان: طبرى در اين باره چنين مى‏نويسد: «وقال آخرون: بل انزل لاربع وعشرين ليلة خلت منه‏» (11) ; برخى گفته ‏اند: قرآن در شب 24 رمضان نازل شده است.
6- 25 رمضان: علامه طباطبايى (12) اين ديدگاه را به برخى از محققان و مفسران اهل سنت نسبت مى ‏دهد.
منشا اشتباه اين چند ديدگاه كه آغاز نزول نخستين آيات قرآن را ماه رمضان مى ‏دانند، اين است كه قائلين، ميان زمان بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله و زمان نزول دفعى قرآن به عنوان كتابى كامل و مستقل خلط كرده ‏اند; چون آن‏ها براى تاريخ بعثت‏به آياتى استدلال كرده‏اند كه ناظر به نزول قرآن در شب قدر و ماه رمضان مى ‏باشد. (13) زيرا خداوند مى‏ فرمايد:
«انا انزلناه فى ليلة القدر» (14) «ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم‏» و نيز مى‏ فرمايد: «شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن‏» (15) «ماه رمضانى كه قرآن در آن نازل شده است.»
بنابراين قرآن در شب قدرى كه در ماه رمضان است، نازل شده است.
اين استدلال صحيح نيست; زيرا اين آيات ناظر به نازل شدن تمام قرآن به عنوان يك كتاب مستقل و كامل است كه از آن، به «نزول دفعى‏» تعبير مى‏كنند; درحالى كه در آغاز بعثت تنها چند آيه به رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل شده است، (پنج آيه آغازين سوره علق) كه خود آغاز «نزول تدريجى‏» است. درنتيجه، زمان نزول قرآن با زمان نازل شدن تمام قرآن به عنوان كتابى كامل و مستقل فرق دارد.
7- 3 ربيع الاول: حلبى اين نظر را روايت كرده است. (16)
8- 8 ربيع الاول: ابن اثير از ابن‏ عبدالبر نقل كرده است: بعثت رسول خدا صلى الله عليه و آله در روز دوشنبه 8 ربيع الاول درسال 41 از عام الفيل بوده است. (17)
9- 10 ربيع الاول: مسعودى مى‏نويسد: چون رسول خدا صلى الله عليه و آله به 40 سالگى رسيد، در روز دوشنبه 10 ربيع الاول خداى عزوجل او را برهمه مردم مبعوث كرد. (18)
11- 12 ربيع الاول: اين، نظر كسانى است (19) كه بعثت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را در روزى كه پيامبر به چهل سالگى رسيد، دانسته ‏اند و چون تولد آن حضرت بنا به ديدگاه اكثر اهل سنت، 12 ربيع الاول است، بعثت آن حضرت نيز در همين روز است.
12- 27 رجب: اين، ديدگاه معروف شيعه است كه عده‏اى (20) از دانشمندان ادعاى اجماع و اتفاق علماى مذهب شيعه برآن را نيز نموده‏اند و به دلايلى، صحيح ‏ترين ديدگاه مى‏باشد. از جمله اين كه رواياتى از امامان معصوم عليهم السلام در اين زمينه وارد شده است كه ضمن تعيين تاريخ بعثت، به اعمال مستحبى مانند روزه در اين روز نيز سفارش شده كه نمايشى از عظمت و گرامى‏داشت اين روز است.
امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد:
«و لا تدع صيام يوم سبعة و عشرين من رجب فانه هو اليوم الذى انزلت فيه النبوة على محمد و ثوابه مثل ستين شهرا» (21)
روزه 27 رجب را ترك نكنيد; زيرا روزى است كه نبوت برمحمد صلى الله عليه و آله نازل شده است و ثواب روزه آن روز مانند 60 ماه روزه گرفتن است.
امام رضا عليه السلام مى‏ فرمايد:
«خداوند محمد صلى الله عليه و آله را جهت رحمت جهانيان به نبوت برگزيد. كسى كه در اين روز روزه بگيرد، خداوند روزه 60 ماه را براى او ثبت مى‏كند.» (22)
در وسائل الشيعه 7 روايت در اين زمينه ذكر شده است. (23)
رواياتى از اهل سنت نيز همين تاريخ را تاييد مى ‏كنند، از جمله در سيره حلبى از ابوهريره نقل شده است كه گفت: كسى كه روز 27 رجب را روزه بگيرد، خداوند 60 ماه روزه، براى او ثبت مى ‏كند. «و هو اليوم الذى نزل فيه جبراييل على‏ النبى صلى الله عليه و آله بالرسالة و اول يوم هبط فيه جبرائيل‏» (24) ; و اين، همان روزى است كه جبرئيل برپيامبر صلى الله عليه و آله به خاطر رسالت نازل شد و نخستين روزى بود كه او فرود آمد.
ب - نخستين آيات
هماهنگى آغاز بعثت‏ با نازل شدن نخستين آيات قرآن كريم، باعث‏ شده است تا مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و حديث‏به بررسى و تعيين نخستين آيات نازل شده برپيامبر صلى الله عليه و آله بپردازند. ديدگاه ‏هايى در اين باره وجود دارد كه مهم‏ترين آن‏ها عبارتند از:
1- پنج آيه نخست‏ سوره علق.
2- سوره فاتحة الكتاب. (25)
3- سوره مدثر. (26)
ديدگاه نخست پرطرفدارترين ديدگاه در ميان مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و حديث مى باشد. از ميان مورخان; مسعودى (27) ، ابن‏هشام (28) ، ابن‏اثير (29) ، طبرى (30) ، و يعقوبى در كتاب‏ هاى خود و از ميان مفسران شيعه، صاحبان تفاسير: تبيان، مجمع البيان، الميزان، نمونه و از ميان مفسران اهل‏ سنت; صاحبان تفاسير: طبرى (كه حدود يازده روايت در اين باره ذكر مى‏كند.) ، درالمنثور، انوارالتنزيل و اسرارالتاويل (معروف به تفسير بيضاوى) و تفسيرالقرآن العظيم جزو طرفداران اين نظريه هستند.
از ميان كتاب‏هاى علوم قرآنى مى ‏توان به «الاتقان (31) » ، «التمهيد فى‏علوم القرآن (32) » ، «البرهان (33) » ، و… اشاره نمود.
افزون بر آن كه، مضمون آيات نخست ‏سوره علق نيز اين ديدگاه را تاييد مى‏ كند; چون رسالت و نبوت كه از بزرگ‏ترين نعمت‏هاى الهى است، در اين سوره با اسم رب شروع مى‏شود و از آفرينش، دانش و قلم كه مهم‏ترين مفاهيم و معارفند، در اين سوره سخن به ميان مى ‏آيد.
مهم‏ترين دليل اين است كه روايات رسيده از امامان معصوم عليهم السلام آيات آغازين سوره علق را نخستين آيات نازل شده در غار حرا مى‏ دانند. امام صادق عليه السلام مى ‏فرمايد: «اول ما نزل على رسول الله صلى الله عليه و آله بسم الله الرحمن الرحيم، اقرا باسم ربك…» (34) ; نخستين چيزى كه بر رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل شد، «…اقرا باسم ربك…» بود.
امام هادى عليه السلام نيز فرمود: جبرئيل به محمد صلى الله عليه و آله گفت:
«اقرا قال: و ما اقرا قال: اقرا باسم ربك الذى خلق.» (35)
طبرى (36) از علماى اهل سنت در تفسير خود، 11 روايت و سيوطى (37) 15 روايت نقل مى‏كند، مبنى براين كه در آغاز بعثت نخستين آيات سوره علق بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده است.
طرفداران ديدگاه دوم اندك است. صريح‏ترين كسى كه در اين زمينه سخن گفته، «زمخشرى‏» در تفسير «كشاف‏» (38) است: «اكثرالمفسرين على ان الفاتحة اول ما نزل‏» ; بيشتر مفسران برآنند كه سوره فاتحه نخستين چيزى است كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد.
با آن كه بيش‏تر مفسران ديدگاه اول را پذيرفته ‏اند، نسبت دادن اين قول به بيش‏تر مفسران، ناصحيح به نظر مى‏ رسد.
ديدگاه سوم روايتى است كه از جابر (39) نقل شده است. اگرچه هركدام از اين دو ديدگاه ممكن است طرفداران اندكى نيز داشته باشند، اما در برابر سيل نظريات مورخان و مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و نيز روايات فراوانى كه به برخى از آن‏ها اشاره شد و نيز ادعاى اجماع امت (40) مسلمان - چنان چه برخى ادعا كردهاند، نسبت‏به ديدگاه اول - به سادگى نمى‏ توان آن را رها كرد و از كنار آن گذشت.
ممكن است‏با تحليلى دقيق‏تر گفته شود كه اين سه ديدگاه باهم تفاوتى ندارند وبدين صورت قابل جمع هستند كه آيات نخست ‏سوره علق اولين آياتى است كه برپيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد و سوره فاتحه نخستين سوره كاملى است كه پس از آن، نازل شد و سوره مدثر نخستين سوره ‏اى است كه پس از فترت وحى نازل شد.
ج - بعثت و منت
در نفس انسان نيازها و غرايز گوناگونى قرار داده شده است كه همگى طالب ارضا و هدايت صحيح هستند. خداوند متعال براى هدايت انسان، بهترين ابزار را دراختيار او قرار داده و امكانات متعددى به او عطا كرده است، تا هم بتواند نيروى خود را صرف ارضاى نفسانيات كند و هم با امكانات و نيروى داده شده، جلو خواهش ‏هاى نفسانى را بگيرد و كشش ‏هاى درونى را تحت نظم و ضابطه در آورد. دو راهنما نيز در اختيار او قرار داده است تا حق را از باطل و سره را از ناسره متمايز كند; يكى در درون انسان كه عقل است - اگر چه ابزارهاى ظاهرى مانند محسوسات و اندام ‏هاى حسى نيز درهدايتگرى اين راهنما دخالت دارند. - و ديگرى پيامبران الهى كه اين راهنما از طريق وحى براى انسان فرستاده مى‏ شود تا تمام رفتارها را به انسان بياموزد و حدود و مقررات آن را نيز روشن نمايد، چون عقل داراى خطا و نقصان است. برترين هادى، آن است كه داراى مقام عصمت و مرتبط با وحى باشد; تنها راه آن، بعثت است. پس بعثت ‏بزرگ‏ترين نعمت‏ خداوند بربشراست و جادارد كه خداوند براين نعمت منت گذارد و اين احسان و نيكويى را به رخ آنان بكشد، چنان كه مى‏فرمايد:
«لقد من الله على المؤمنين اذ بعث فيهم رسولا من انفسهم يتلو عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمة و ان كانوا من قبل لفى ضلال مبين‏» (41)
خداوند برمؤمنان منت نهاد (نعمت‏ بزرگى بخشيد)، هنگامى كه درميان آن‏ها پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را برآن‏ها بخواند و آن‏ها را پاك كند و كتاب و حكمت ‏بياموزد و البته پيش از آن در گمراهى آشكار بودند.
خداوند در آيه فوق به خاطر بعثت پيامبراسلام صلى الله عليه و آله برمؤمنان منت مى‏نهد و اين نعمت‏ بزرگ و معنوى را به رخ آنان مى ‏كشد.
ممكن است كسى تصور كند كه منت گذارى، كار صحيحى نيست، چرا خداوند در اين جا منت مى‏ گذارد؟ مگر بعثت چه ويژگى هايى دارد و هدف از آن چيست؟
واژه منت از «من‏» به معناى چيزى است كه با آن وزن مى‏ كنند (سنگ كيلو) . و نيز به معناى نعمت ‏سنگين و باعظمت نيز به كار مى‏رود. بنابراين هر نعمت ‏سنگين و گرانبهايى را منت گويند. كاربرد اين واژه دو گونه است: قولى و فعلى (42) . اگر كسى عملا نعمت‏ بزرگى به ديگرى بدهد، اين همان منت عملى است كه بيشتر در مسائل تربيتى و هدايتى و معنوى كاربرد دارد و پسنديده و ارزنده است. كه برخى گفته ‏اند: اين منت مختص به خداى متعال است. اگر كسى كار كوچك خود را با سخن گفتن بخواهد به رخ ديگرى بكشد و آن را بزرگ جلوه دهد، كارى است‏ بسيار زشت، كه اين از منت‏ هاى بشرى است. در نتيجه، منت‏ گذارى بربخشيدن نعمت‏هاى بزرگ كه از جمله آن‏ها نعمت رسالت است، منتى زيباست و «من الله‏» يعنى انعم الله; خداوند نعمت‏بزرگى بخشيد و در اختيار مؤمنان قرار داد. چنان كه در جاى ديگر خداوند به خاطر هدايت كردن انسان‏ها به ايمان، بر آن‏ها منت مى ‏گذارد. «بل الله يمن عليكم ان هداكم للايمان‏» (43) . اگر مسلمانان به خاطر پذيرفتن اسلام، مشكلات و خسارت‏هاى زيادى متحمل شده‏ اند نبايد فراموش كنند كه خداوند بزرگ‏ترين نعمت را در اختيار آن‏ها گذاشته و پيامبرى مبعوث كرد تا انسان‏ها را تربيت كند و از گمراهى‏ها باز دارد. بنابراين هر اندازه براى حفظ اين نعمت‏ بزرگ تلاش و كوشش شود و هر بهايى پرداخته شود، بازهم ناچيز است. (44)
بنابراين مى‏ توان گفت: منت‏بر دو قسم است: پسنديده و نا پسند. منت پسنديده مانند منت در آيه مورد بحث و نيز منت ‏خداوند بر هدايت كردن مؤمنان به سوى ايمان (سوره حجرات، آيه 17) و نيز مانند منت‏ خداوند بر موسى و هارون (سوره صافات، آيه 114) به خاطر نبوت، رسالت و نجات آن‏ها و منت‏ گذارى خداوند بر حضرت يوسف به خاطر به حكومت رسيدن او (سوره يوسف، آيه 90) و منت ناپسند و نكوهيده مانند منت‏ گذارى و به رخ كشيدن انفاق، كه باطل كننده انفاق نيز مى ‏باشد. (سوره بقره، آيه 262) و به رخ كشيدن اسلام و ايمان به خداوند يا پيامبر (يا ديگران) (سوره حجرات، آيه 17) . از آن جا كه كارهاى انسان در برابر عظمت‏ خداوند و كارهاى او بسيار ناچيزاست، هرگونه منت گذارى انسان‏ها بر يكديگر و بر خداوند ناپسند است. «اللهم اجرللناس على يدى الخير و لا تمحقه بالمن‏» (45)
چرا خداوند فرمود: «على المؤمنين‏» و نام مؤمنان را به تنهايى آورده است، با اين كه بعثت پيامبر براى هدايت عموم بشر است؟ شايد بدين جهت ‏باشد كه هدايت پيامبران از جهت تاثير و نتيجه تنها متوجه مؤمنان است كه از اين نعمت ‏بزرگ بهره‏مند مى‏شوند و آن را به خود اختصاص مى ‏دهند. (46)
د- فلسفه و اهداف بعثت
پس از قرن‏ها تحقيق و بررسى درباره مسائل دينى، هنوز پرده از اسرار بسيارى از آن‏ها برداشته نشده است، كه از جمله آن‏ها اسرار نهفته نبوت و بعثت است; اگرچه از ظواهر آيات قرآن مى‏ توان استفاده كرد كه بعثت پيامبران الهى، به ويژه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله داراى اهدافى مى ‏باشد كه بيان خواهد شد و تنها در آيه مورد بحث كه خداوند بر مؤمنان منت گذارده است، به سه برنامه از مهم‏ترين آن‏ها اشاره شده است:
«يتلو عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمة‏»
1- تلاوت آيات الهى
«يتلو» از واژه «تلاوت‏» به معناى پى‏درپى آوردن، پيروى كردن و خواندن با نظم است، (47) كه شامل پيروى كردن در حكم وخواندن منظم آيات الهى همراه باتدبر نيز مى‏شود، گويا تلاوت كننده از آيات پيروى كرده يا حروف و كلمات را در پى يكديگر قرار داده است. پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله با خواندن آيات پروردگار و آشنا ساختن گوش دل و افكار مردم با اين آيات، آن‏ها را آماده تربيت مى‏ نمايد، كه مقدمه تعليم و تربيت است.
2- تربيت
يكى از مهم‏ترين برنامه‏ هاى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله تربيت انسان‏هاست. تربيت‏به معناى فراهم كردن زمينه‏ها و عوامل براى به فعليت رساندن و شكوفا نمودن استعدادهاى انسان در جهت مطلوب است. (48) او بايد زمينه‏ها را براى شكوفا نمودن استعدادها آماده كند، استعدادهاى خليفة الله شدن كه داراى ابعاد مختلف است. او بايد انسان‏ها را آماده كند تا از نظر عملى بهترين رابطه را با خداى خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود و ايقاعات)، با قوانين و مقررات اجتماعى (حكومت و سياسات)، باخانواده خود (حقوق خانوادگى) و با نفس خود (اخلاق و تهذيب نفس) داشته باشند، تا بتوانند مسجود فرشتگان قرار گيرند. پيامبر صلى الله عليه و آله منجى بشريت است. يكى از دانشمندان فرانسوى مى‏گويد: «بزرگ‏ترين قانون اصلاح و تعليم و تربيت همان حقايقى است كه به نام وحى، قسمت‏ به قسمت ‏بر محمد صلى الله عليه و آله نازل شده و امروز به نام قرآن در بين بشراست.» (49)
پيامبراسلام صلى الله عليه و آله در مدتى كوتاه، انسان هايى بزرگ، مانند على عليه السلام، زهرا عليه السلام سلمان فارسى، ابوذر، مقداد و… را تربيت كرد. حضرت محمد صلى الله عليه و آله كاشف معدن‏هاى نهفته انسانيت ‏بود. زيرا «الناس معادن كمعادن الذهب و الفضه‏» ; مردم مانند معدن هاى طلا و نقره هستند.
انسان داراى استعدادهاى نهفته است كه براى بهره‏ ورى صحيح از آن، نياز به كشف آن مى‏باشد تا به ارزش حقيقى خود دست‏يابد.
كلمه «يزكيهم‏» از ماده «زكوة‏» و زكآء» به معناى رشد و زيادى است (50) ، كه در اين‏جا به معناى تربيت و پاكسازى است و شامل پاك شدن از آلودگى‏ هاى اعتقادى، اخلاقى و رفتارى مى ‏باشد. اگرچه واژه تربيت ازماده «ربو» نيز به معناى افزايش و نمو است، اما در قرآن كريم مفهوم تهذيب نفس با واژه تزكيه آمده است:
«قد افلح من زكيها» (51)
«قد افلح من تزكى‏» (52)
«رستگار شد كسى كه خود را تزكيه كرد.»
كه در جنبه‏ هاى روحى و معنوى است. واژه تربيت در قرآن در جنبه ‏هاى جسمانى و مادى به كار رفته است، نظير:
«الم نربك فينا وليدا» (53)
«آيا در دوران كودكى تو را در ميان جمع خود تربيت نكرديم؟»
كه سخن فرعون است كه خود را مربى موسى معرفى مى‏كند، يعنى از نظر جسمانى و امكانات مادى تو را بزرگ كردم. اهميت اخلاق و تزكيه نفس بركسى پوشيده نيست. جوامع مختلف به آن نيازمندند، زيرا تنها راه نجات از گمراهى ‏ها، فسادها، جهل، جنگ و خونريزى‏ ها و… در پرتو اخلاق صحيح و آراسته شدن به ارزش‏ها و مكارم اخلاقى است. پيامبراسلام صلى الله عليه و آله‏ هدف از بعثت‏خود را كامل كردن مكارم اخلاق بيان كرده است:
«بعثت لاتمم مكارم الاخلاق‏» (54)
من براى كامل‏ كردن فضايل اخلاقى مبعوث شده‏ام.
يكى از دانشمندان فرانسوى مى‏گويد: «اى محمد! اى آورنده قرآن! كجايى؟ بيا و دست ما را بگير و به باغ و صحرا و چمن و به هر جايى كه خواهى ببر. تو اگر ما را به ميان دريا ببرى، خواهيم رفت، زيرا تو عالم به حيات و زندگى ما هستى!» (55)

منبع:حسين علوى‏ مهر
_________________________________________________
1- سوره علق، آيه 5- 1.
2- بحارالانوار، ج 18، ص 206.
3- همان، ص 184.
4- «حرا» نام كوهى است كه در شمال مكه قرار دارد. در نقطه شمالى آن غارى است كه ارتفاع آن به قدر يك قامت انسان است. قسمتى از داخل غار با نور خورشيد روشن مى‏ شود و قسمت‏ هاى ديگر آن در تاريكى است. (ر.ك: فرازهايى از تاريخ پيامبراسلام (ص)، ص 92) .
5- تلخيص التمهيد، ج 1، ص 62.
6- طبقات الكبرى، ج 1، ص 192; تاريخ طبرى، ج 2، ص 44 و الكامل فى ‏التاريخ، ج 2، ص 30.
7- الكامل فى ‏التاريخ، ج 2، ص 30.
8- تاريخ طبرى، ج 2، ص 44.
9- الكامل فى‏التاريخ، ج 2، ص 30.
10- تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 30.
11- تاريخ طبرى، ج 2، ص 22.
12- تفسيرالميزان، ج 2، ص 19.
13- همان; سيره نبويه، ج 1، ص 239 و تلخيص التمهيد، ج 1، ص 68.
14- سوره قدر، آيه 1.
15- سوره بقره، آيه 185.
16- سيره حلبى، ج 1، ص 384.
17- تاريخ پيامبراسلام (ص)، آيتى، ص 84.
18- همان، ص 84، به نقل از: «التنبيه و الاشراف‏» ، ص 198.
19- التمهيد، ج 1، ص 68، به نقل از سيره حلبى، ج 1، ص 238.
20- از جمله: علامه مجلسى در بحارالانوار، ج 18، ص 190 واز معاصرين: آية‏الله سبحانى، فروغ ابديت، ج 1، ص 232 و آية‏الله معرفت در تلخيص التمهيد، ج 1، ص 66.
21- وسائل الشيعه، ج 7، ص 329، ابواب صوم مندوب، باب 15.
22- فروع كافى، ج 4، ص 149.
23- وسائل الشيعه، ج 7، ص 329، براى اطلاع بيش‏تر به كتاب «موسوعة‏التاريخ الاسلامى‏» ، شيخ محمدهادى يوسفى غروى، ج 1، ص 380 مراجعه شود.
24- سيره حلبى، ج 1، ص 384.
25- مجمع البيان، ج 10، ص 780.
26- همان.
27- مروج الذهب، ج 2، ص 282.
28- سيره نبوى، ج 1، ص 239.
29- الكامل فى‏ التاريخ، ج 2، ص 32.
30- تاريخ طبرى، ج 2، ص 45.
31- الاتقان، سيوطى، ج 1، ص 95.
32- تلخيص التمهيد، ج 1، ص 84.
33- برهان، بدرالدين زركشى، ج 1، ص 206.
34- اصول كافى، ج 2، ص 628.
35- بحارالانوار، ج 2، ص 206.
36- جامع البيان فى‏تاويل القرآن (تفسير طبرى)، ابوجعفر محمدبن طبرى، ج 1، ص 646.
37- درالمنثور، سيوطى، ج 5، ص 562.
38- كشاف، زمخشرى، ج 4، ص 775.
39- صحيح مسلم، شرح النووى، ج 2، ص 205.
40- تلخيص التمهيد، ج 1، ص 78.
41- سوره آل عمران، آيه 164.
42- مفردات راغب، واژه «من‏» .
43- سوره حجرات، آيه 17.
44- مجمع البيان، ج 2، ص 875.
45- 46- 47- تفسير نمونه، ج 3، ص 158; مفاتيح الجنان، دعاى مكارم الاخلاق; مجمع البيان، ج 1، ص‏429; مجمع البيان، ج 2، ص‏875;
48- تعليم و تربيت اسلامى، (مبانى و روش‏ها)، ص 4.
49- در منگهم Dermnghem ، دانشمند فرانسوى، به نقل از بانك تكبير (بعثت‏بنوى)، ص 283.
50- مفردات راغب، واژه «زكا» .
51- سوره شمس، آيه 8.
52- سوره اعلى، آيه 14.
53- سوره شعراء، آيه 18.
54- بحارالانوار، ج 70، ص 372.
55- ژان ژاك روسو، j.j. Rosseey ، دانشمند معروف فرانسوى، به نقل از بانك تكبير (بعثت نبوى) .

موضوعات: بعثت پیامبراکرم (ص) و اهداف آن ‏  لینک ثابت
 [ 08:10:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم