کلمات قصار امام خامنه ای(جانبازان و ايثارگران)
//////////////////////////////////////////////////////////////////////////
ارزش فداكارى جانبازها هم، ارزش بسيار والايى است. آنها هم پيش خدا خيلى ارزش دارند. البته بايد جانبازهاى عزيز توجه داشته باشند كه آن لطف و فيض الهى را براى خودشان، نگه دارند. شهدا اين امتياز را دارند كه از پل گذشتند و مسئلهى آنها تمام شد. اما جانبازها در اين دنيا هستند و با مسايل اين دنيا سروكار دارند؛ بايد خودشان را خيلى مراقبت كنند. بايد خودشان را خيلى حفظ كنند. در اين صورت انشاءاللَّه جانبازان جزو برجستگانِ پيش خداى متعال هستند.
اگر اين ايثارگريها نبود، معلوم نبود كه كشور، تماميت ارضى داشته باشد يا نه. امنيت داشته باشد يا نه. دشمن داخل كشور ما باشد يا نه. و آيا چنين امكانى وجود داشته باشد كه كسى بتواند براى كشور، كار و تلاش كند و سازندگى به وجود آورد.
اينكه بعضى شهيد مىشوند، بعضى جانباز يا اسير و بعضى هم به سلامت برمىگردند، يك اجر دارد. اينهايى هم كه به سلامت برگشتند، اين اجرِ در معرض فداكارى قرار گرفتن را دارند. اين يك فداكارى و يك اجر است. يك فداكارى ديگر هم، فداكارى خانوادهها، يعنى مادر و پدر يا همسر است كه عزيزشان را به ميدان جنگ مىفرستند.
جانبازان جزو بندگان محبوب خدا هستند.
جانبازان عزيز در مجاهدتهاى خود بخشى از جسم و سلامتىشان را در راه خدا انفاق كردند.
جانبازان و مجروحان عزيزمان كه واقعاً تجسم فداكاريند، شهيدان زندهاند.
خانوادههاى عزيز اسرا و مفقودين با صبر و تحمل بزرگوارانهى خود، تلخى اسارت و فقدان عزيزان ملت را قابل تحمل كردند.
خانوادههاى معظم شهيدان و جانبازان عزيز ارزندهترين يادگاريهاى دوران حماسهى دفاع مقدس هستند.
خداوند متعال به شما جانبازان اجر خواهد داد، زيرا شما خودتان را به او تقديم كرديد.
در حقيقت، شما مسئولان كشور و همهى ما، مديون آحاد مردم و بخصوص ايثارگران از مردم هستيم كه با جان و توان و زحمات خودشان، اين امكان را براى ما فراهم كردند.
در خانوادههاى شما، دو فداكارى مطرح است؛ يكى فداكارى آن رزمنده است؛ آن كسى كه مىرود و جانش را در ميدان جنگ، كف دست مىگيرد. حالا اين كسى كه جانش را كف دست گرفته است، گاهى شهيد مىشود، گاهى جانباز مىشود. جانبازها هم از لحاظ ارزش معنوى، در آن حدى كه خود آنها كارى را انجام دادهاند، مثل شهدا هستند. هر دو به جبهه رفتهاند. هر دو جانشان را كف دست گرفتهاند. هر دو آماده شدهاند براى اينكه در راه خدا فداكارى كنند. اتفاقاً آن يكى به فيض شهادت نايل و اين يكى به فيض جانبازى نايل شد. بنابراين از اين جهت، هر دو يكسانند.
سد واقعى، اسلام واقعى و اسلام قرآن است. اسلامِ «لن يجعلاللَّه للكافرين على المؤمنين سبيلاً» و «ان الحكم الاللَّه» است. اگر يك خرده دايره را اضيق بكنيد و به وسط دايره - به مركز - نزديكتر بشويد، اسلامِ «اناللَّه اشترى منالمؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة» است. اسلامِ شماها است كه بدنهايتان پر از تركش است. بر سرتا پاى شماها نشانهى عمليات و جنگ و جهاد فىسبيلاللَّه و امثال آن است؛ چه جانبازهاى عزيز، چه خانوادههاى شهدا، چه آنهايى كه رفتند و بحمداللَّه زنده و سرحال - به كورى چشم دشمن - برگشتند. مانع اصلى اين است.
شما جانبازان به معناى واقعى كلمه «شهيد» هستيد.
صبر و استقامت جانبازان موجب سربلندى و افتخار اسلام است.
من مىخواهم ورزش جانبازان را هم، به طور مؤكّد متذكر شوم. البته، الحمدللَّه ورزش جانبازان خوب بود. الحمدللَّه در ميدانها خوب بوده. همينطور كه شما گفتيد، در المپيك مدالها و افتخارات بيشتر و چهرههاى بهترى كسب كردند؛ اما بخصوص، روى اينها كار بكنيد. علت آن هم اين است كه جانبازان، سابقهى جبهه دارند. اينها يك قهرمانى را انجام دادند، يعنى وضع جسمانى آنها، نشاندهندهى قهرمانى است. كارى است كه كردند و يك پرونده، با اينها همراه است. بنابراين، اينها آنجا امتحان دادند؛ باز هم مىتوانند در ميدانهاى ورزشى، انشاءاللَّه امتحان بدهند.
هم خانوادههاى شهداى عزيزمان و هم خانوادههاى اسراى عزيزمان و هم جانبازان عزيزمان و خانوادههاى گراميشان، قدر خودشان را بدانند و مطمئن باشند كه عمل آنها امروز خيلى ارزش داشته و دارد و تأثير زيادى براى عظمت اسلام داشته و خواهد داشت.
شهيد، نعمت شهادت و جرعهى جام شيرين شهادت را نوشيد؛ولى جانباز آن فرصت را نيافت؛ اما رنج زندگى را همواره به جان خريد. جانبازان هم شهيدند؛ آنها شهيد زندهاند.