فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



“زینت عابدان”

امام سجاد(ع) :
سه چیز سبب نجات مؤمن است :

1- بازداشتن زبان ازغیبت مردم
2- مشغول کردن خودش به آنچه که برای اخرت و دنیایش سود دهد
3- گریستن طولانی بر گناهانش

علی بن الحسین (علیهما السلام) ، چهارمین امام شیعیان ،در پنجم شعبان سال 38 ه.ق متولد گشت.شهرت آن بزرگوار به دو لقب زین العابدین و سجاد به علت عبادت بسیار و سجده های مکررایشان است .

یکی از دلایل شهرت و محبوبیت آن حضرت نزد مردم، انتشار جملات زیبا و گرانبار در قالب دعا بود که همگان را به خود جذب می نمود. این دعاها در کتابی به نام صحیفه سجادیه که به آن زبور آل محمد نیز می گویند گرد آوری شده و مشتمل بر دقیقترین مسائل توحیدی، عبادی، اجتماعی و اخلاقی است.

سعید بن مسیب، از محدثین مشهور، درباره امام می گوید : ” هیچکس را پارساتر و باتقواتر از علی بن حسین ندیدم.”

امام در زمان خویش به ” علی الخیر"، ” علی الاغر” و ” علی العابد ” نیز شهرت داشت.

ابن ابی الحدید درباره امام سجاد می نویسد :

” آن حضرت را که اهل سجده بود و آثار آن بر پیشانیش آشکار بود، ” ذوالثفنات ” می گفتند. “

آورده اند که آن حضرت وقتی وضو می گرفت، رنگ چهره اش دگرگون می شد، و چون علت را می پرسیدند می فرمود : ” آیا می دانید که در برابر چه کسی می خواهم بایستم ؟ “

و نیز گفته شده است که در وقت نماز چهره مبارکش دگرگون می شد و رعشه بر اندامش می افتاد، و می فرمود: ” این از آن روست که می خواهم در حضور آن پادشاه بزرگ بایستم.”

امام در وقت نماز به هیچ چیز توجه نداشت . یکبار به هنگام نماز دست فرزند امام شکست، او از درد فریاد می زد ، شکسته بند آوردند و استخوان دست را جا انداخت و فرزند امام هم چنان از درد فریاد می کشید. پس از نماز، امام دست بچه را دید که به گردنش آویزان است و آن زمان بود که متوجه شد دست بچه شکسته است.

زمخشری می گوید :
” زمانی علی بن الحسین علیها السلام به قصد وضو گرفتن دستش را در آب فروبرد ، در همان حال سرش را به سوی آسمان و ستارگان بلند کرد و در آنها به تفکر پرداخت ، زمانی دراز گذشت، صبح دمید و مؤذن اذان گفت و هنوز دست امام در آب بود.”

امام در صدقه دادن و رسیدگی به محرومین نیز زبانزد بود و پس از شهادت ایشان معلوم گردید که هزینه زندگی صد خانواده از صدقات ایشان تامین می شده است. امام وقتی که سواره از کوچه های مدینه عبور می کرد هیچگاه تقاضای گشودن راه را نداشت و معتقد بود که راه مشترک است و ایشان حق ندارد دیگران را کنار بزند و مسیر را بگشاید .

 

موضوعات: "زینت عابدان"  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-02-22] [ 08:50:00 ب.ظ ]




هدایت خلق به رهبران راستین اسلام

شام از هنگامى كه به قلمرو مسلمانان در آمد، تا عصر امام سجاد(ع) تنها حاكمان و فرمانروایان طائفه بنى ‏امیه را در خود دیده بود. مردم این سرزمین نه محضر پیامبر(ص) را درك كرده بودند و نه روش اصحاب صالح آن حضرت را. شامیان اسلام را در چهره امویان دیده بودند و تنها آنان را بازماندگان و خاندان پیامبر مى ‏دانستند. در عصر حكومت و فرمانروایى چهل ساله معاویه بر دیار شام، بر این نكته همت شده بود كه مردم شام را در جهل و بى ‏خبرى نگاهدارند.

از این رو آنان بر خلاف كوفیان تنها همین را مى‏ دانستند كه فردى خارجى به نام «حسین» بر امیرالمؤمنین یزید!!! شوریده و توسط سپاه خلیفه به قتل رسید و خاندان وى به اسارت گرفته شدند. از این رو شهر را آراسته و جشن گرفته بودند.

على ‏بن‏ الحسین(ع) در حالى كه غل جامعه برگردن وى آویخته و دست او را با زنجیر بسته بودند وارد آن شهر كردند. امام محمد باقر(ع) از پدرش على ‏بن‏ الحسین(ع) روایت مى ‏كند كه حضرت فرمود: «من را بر شترى كه عریان بود و جهازى نداشت سوار كردند و سر مقدس پدرم حسین را بر نیزه‏ اى نصب نموده بودند… با این وضع وارد دمشق شدیم».

وظیفه خطیرى كه بر دوش امام سجاد(ع) بود آن بود كه در این شهر با چنین وضعى كه به خود گرفته بود، خاندان وحى و اهل بیت عصمت كه عدل قرآن بودند را به شامیان بى‏ خبر بشناساند تا مردم رهبران حقیقى اسلام را دریابند. شناساندن این امر كارى بود كه باید انجام مى ‏شد، به ویژه كه رخدادهاى بعد از پیامبر(ص) سبب خاموش شدن خاندان رسول خدا(ص) در صحنه سیاست شده بود. امام زین ‏العابدین(ع) در شام به این امر همت گمارد هم در برخوردهاى شخصى كه در بین راه و در شام پیش آمد و هم در خطبه معروفش در مسجد اموى شام به معرفى اهل بیت(ع) پرداخت.

موضوعات: هدایت خلق به رهبران راستین اسلام  لینک ثابت
 [ 08:49:00 ب.ظ ]





در مدح ولادت سیدالساجدین

پیامبر دعا

سلام اى چارمین نور الهى

كلیم وادى طور الهى

تو آن شاهى كه در بزم مناجات

خدا مى‏كرد با نامت مباهات

تو را سجاده داران مى‏شناسند

تو را سجده گزاران مى‏شناسند

تو سجادى تو سجاده نشینى

تو در زهد و ورع تنهاترینى

قیامت مى‏شود پیدا جبینت

به صوت «این زین العابدینت»

شبیه تو خدا عابد ندارد

مدینه غیر تو زاهد ندارد

تو با درماندگان خود شفیعى

تو با خیل جذامى‏ها رفیقى

سحرها نان و خرما روى دوشت

صداى سائلان تو به گوشت

فرزدق را تو شعر تازه دادى

تو بر شعر ترش آوازه دادى

تو میقاتى تو مشعر زاده هستى

عزیز من پیمبر زاده هستى

تو كز نسل امیر المؤمنینى

پیمبر زاده ایران زمینى

سزد شاهان فتند اینجا به زانو

على‏بن الحسین شهر بانو

تو را ایرانیان رب مى‏شناسند

تو را با نام زینب مى‏شناسند

تو در افلاك زین العابدینى

تو روى خاك با ما همنشینى

قتیل تار گیسوى تو اصغر

فدایى تو باشد همچو اكبر

ابوفاضل همان ماه مدینه

كنارت دست دارد روى سینه

تو كوه عصمتى، لرزش ندارى

تو از غیر خدا خواهش ندارى

تو در بالاى منبر چون رسولى

تو در محراب خود گویا بتولى

تو بابایى چنان شمشیر دارى

تو بابایى ز نسل شیر دارى

تو را شب زنده داران مى‏پرستند

لبت را روزه داران مى‏پرستند

تو جنس‏ات از نیستان غدیر است

تو نامت روى دیوان غدیر است

تو بر پیشانى خود پینه دارى

تو بر حق خدمتى دیرینه دارى

تو آنى كه به كویت هر كه آمد

غلام مستجاب الدّعوة باشد

تو اشك مطلقى، گریه تبارى

تو از روز ازل ابر بهارى

تو مقتل سیرتى از جنس آهى

تو مثل حنجر گل بى گناهى

رعیت‏هاى تو شه‌زادگانند

اسیران درت آزادگانند

تو بزم روضه را بنیانگذارى

تو در دل روضه ماهانه دارى

تو از جنس غرور دخترانى

تو آه سینه بى معجرانى

تو منبر رفته‏اى اما به ناقه

سخن‏ها گفته‏اى امّا به ناقه

تو آن یعقوب یوسف زاده هستى

تو آن از دست یوسف داده هستى

محمد سهرابی

موضوعات: در مدح ولادت سیدالساجدین  لینک ثابت
 [ 08:47:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم