فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره حجر / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏الف . لام . را . اين آيه‌هاي كتاب ( منزل آسماني ) و قرآن روشن ( يزداني ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الر » : ( نگا : بقره‌ / 1 ) . « تِلْكَ » : آن . در اينجا به معني اين و اشاره به سوره مباركه حجر است . « الْكِتَابِ » : مراد قرآن است كه ذكر لفظ ( قُرْءَانٍ ) : بعد از آن عنوان تأكيد را دارد . « مُبِينٍ » : روشن . روشنگر .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ كَانُواْ مُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بارها و بارها كافران ( در دنياي ديگر ) آرزو مي‌كنند كه كاش ! ( در اين جهان ) مسلمان مي‌بودند ( و فرموده‌هاي خدا و رهنمودهاي انبياء را گردن مي‌نهادند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رُبَمَا » : چه بسا . اين واژه براي تقليل و تكثير به كار مي‌رود و در اينجا معني تكثير دارد . « يَوَدُّ » : دوست مي‌دارند . آرزو مي‌كنند .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ ذَرْهُمْ يَأْكُلُواْ وَيَتَمَتَّعُواْ وَيُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگذار بخورند و بهره‌ور شوند و آرزو آنان را غافل سازد . بالاخره خواهند دانست ( كه چه كار بدي كرده‌اند اين كه تنها به دنيا پرداخته‌اند و آخرت را فراموش نموده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَرْهُمْ » : رهايشان ساز . بگذار كه آنان . « يُلْهِهِمْ » : آنان را غافل سازد . ايشان را به خود مشغول كند .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلاَّ وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما هيچ شهر و روستائي را نابود نكرده‌ايم مگر ( پس از انقضاي ) مدّت معيّني ( كه ) داشته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْيَةٍ » : شهر . آبادي . مراد ساكنان آنجا نيز مي‌تواند باشد . « كِتَابٌ » : به معني مكتوب است ، يعني : واجب و مقدّر ( نگا : آل‌عمران‌ / 145 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ ملّتي بر ( مدّت معيّن و سررسيد ) اجل خود پيشي نمي‌گيرد و از آن عقب نمي‌افتد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُمَّةٍ » : دسته . گروه . ملّت . « مِنْ أُمَّةٍ » : حرف ( مِنْ ) زائد و ( أُمَّةٍ ) فاعل است .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُواْ يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( تمسخركنان ) مي‌گويند : اي كسي كه ( گمان مي‌بري از آسمان ) قرآن بر تو نازل گشته است ، تو حتماً ديوانه‌اي !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الذِّكْرُ » : مصدر است و به معني اسم فاعل ، يعني ( مذكّر ) است . يعني : كتاب يادآور و اندرزگو كه قرآن است ( نگا : آل‌عمران‌ / 58 ، نحل‌ / 43 و 44 ) . « نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ » : مراد تمسخر و استهزاء است ( نگا : منافقون / 1و 7 ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلائِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تو اگر از زمره راستگوياني ، چرا ( به جاي آوردن قرآن ) فرشتگان را به پيش ما نمي‌آوري ( تا بر پيغمبري تو گواهي دهند ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَوْ ما » : چرا كه نه . واژه‌اي است كه بر طلب حصول ما بعد خود دلالت دارد . مانند ( لَوْ لا ) است در ( منافقون‌ / 10 ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ مَا نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَا كَانُواْ إِذاً مُّنظَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما فرشتگان را جز به حق و به همراه حق نازل نمي‌كنيم و هنگامي كه نازل شوند ( اگر بدانان ايمان نياورند ) ديگر بديشان مهلت داده نمي‌شود ( و فوراً عذاب الهي گريبانگيرشان مي‌گردد و مجال ماندن نخواهند داشت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به حق . همراه با حق ثابتي كه قابل انكار نيست . به همراه عذاب . « مُنظَرِينَ » : مهلت داده‌شدگان .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما خود قرآن را فرستاده‌ايم و خود ما پاسدار آن مي‌باشيم ( و تا روز رستاخيز آن را از دستبرد دشمنان و از هرگونه تغيير و تبديل زمان محفوظ و مصون مي‌داريم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنّا نَحْنُ . . . » : اين آيه دست كم با چهار تأكيد لفظي بيانگر مصون ماندن قرآن از تحريف است .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما پيش از تو ( پيغمبراني را ) به ميان گروهها و دسته‌هاي پيشين روانه كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شِيَعِ » : جمع شيعه ، گروهها و دسته‌هاي پيرو يك راه و رسم ( نگا : أنعام‌ / 65 ) . « شِيَعِ الأوَّلِينَ » : اضافه موصوف به صفت است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ فرستاده‌اي به پيش ايشان نمي‌آمد مگر اين كه او را مسخره مي‌كردند ( همان گونه كه هم اينك باطلگرايان تو را مسخره مي‌دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن رَّسُولٍ » : حرف ( مِنْ ) زائد و ( رَسُولٍ ) فاعل است .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما اين گونه قرآن را به دلهاي بزهكاران داخل مي‌گردانيم ( و از حق آنان را مي‌آگاهانيم ، تا برايشان اتمام حجّت شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَسْلُكُهُ » : آن را وارد مي‌گردانيم . مرجع ضمير ( ه ) واژه ( الذِّكْرَ ) است ( نگا : حجر / 13 ، شعراء / 200 و 201 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ لاَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان بدان ايمان نمي‌آورند ( چون در شهوات غوطه‌ورند و باطلگرايند نه حقّگرا ) و شيوه اقوام پيشين هم بر اين بوده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ قَدْ خَلَتْ . . . » : شيوه اقوام پيشين نيز چنين بوده است . شيوه خدا درباره پيشينيان هم بر اين بوده است كه آنان را مدّت زماني مهلت داده است و سپس نابودشان ساخته و به عذاب دردناك گرفتارشان نموده است .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَاباً مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( به فرض ) دري از آسمان به روي آنان بگشائيم و ايشان از آنجا شروع به بالا رفتن كنند ( و فرشتگان و شگفتيهاي جهان بالا را با چشم خود ببينند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَظَلُّوا فيهِ يَعْرُجُونَ » : از آنجا شروع به بالا رفتن كنند . يعني مرتّباً به آسمان صعود و نزول داشته باشند .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان خواهند گفت : حتماً ما را چشم‌بندي كرده‌اند ( و آنچه مي‌بينيم ابداً واقعيّت ندارد ! ) و بلكه ما را جادو نموده‌اند ( اين است كه چيزها را عوضي مي‌بينيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُكِّرَتْ » : پوشانده شده است . از ديدن باز داشته شده است . پرده‌اي به پيش چشمانمان داشته شده است . « مَسْحُورُونَ » : سحر و جادوشدگان .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجاً وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما در آسمان برجهاي نجومي پديد آورده‌ايم ( كه تقويمِ مجسّم جهان و بيانگر نظام شگرف و حساب دقيق آن است ) و آن را براي بينندگان آراسته‌ايم ( تا از اين منظره زيباي بالا به قدرت آفريدگار تعالي پي ببرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بُرُوجاً » : منزلگاههائي كه افلاك و كواكب در آنها به سير و حركت مي‌پردازند . صورتهاي فلكي كه هر يك مجموعه‌اي از ستارگانند كه شكل ويژه‌اي به خود گرفته‌اند . « زَيَّنَّاهَا » : آن را زينت داده‌ايم و آراسته و پيراسته كرده‌ايم . مرجع ضمير ( هَا ) واژه ( السَّمَآءِ ) است .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آسمان را از ( دستبرد و دسترسي ) هر اهريمن ملعون و مطرودي محفوظ و مصون داشته‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَجِيمٍ » : نفرين شده . رانده از رحمت الهي . فعيل به معني مفعول است . يعني : مطرود . ملعون .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا هر كه از آنها دزدكي گوش فرا دارد ، آذرخش روشني به سراغ او مي‌رود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ » : لكن . امّا . « إِسْتَرَقَ ‌السَّمْعَ » : دزدكي گوش فرا داد . چگونگي حفظ آسمان و نحوه استراق سمع شياطين براي ما چندان روشن نيست .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما زمين را گسترانيده‌ايم و در زمين كوههاي استوار و پابرجائي را پديد آورده‌ايم ، و همه چيز را به گونه سنجيده و هماهنگ و در اندازه‌هاي متناسب و مشخّص در آن ايجاد كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَدَدْنَاهَا » : آن را گسترانيده‌ايم و در ظاهر مسطّحش كرده‌ايم . « أَنبَتْنَا » : رويانيده‌ايم . آفريده‌ايم ( نوح‌ / 17 ) . « مَوْزُونٍ » : هماهنگ . متناسب . « مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ » : انواع و اقسام درختان و گياهان ، با نظم و نظام شگرف و حساب و كتاب دقيق . هر چيزي را با اندازه و مقدار مشخّص و معيّن و متناسب و مرتبط به يكديگر .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در آن اسباب زندگي و مايه ماندگاري شما و كساني را آفريده‌ايم كه نمي‌توانيد روزي‌رسان ايشان باشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَعَايِشَ » : جمع مَعيشَة و مَعاش ، مايه زندگي و وسيله ماندگاري ، از قبيل خوردنيها و نوشيدنيها . « مَنْ » : مراد اهل و عيال و خدمتگزاران ، و به طريق تغليب چهارپاياني است كه انسان عهده‌دار سرپرستي آنها است . اين واژه عطف بر ضمير ( كم ) و مجرور است كه معني آن گذشت . و يا اين كه عطف بر ( معايش ) است كه معني آن چنين مي‌شود : ما در زمين براي شما وسائل زيستن فراهم آورده‌ايم ، و براي شما كساني را آفريده‌ايم كه شما رازق آنان نيستيد و بلكه خداوند رازق شما و ايشان است .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و چيزي وجود ندارد مگر اين كه گنجينه‌هاي آن در پيش ما است و جز به اندازه معيّن و مشخّصي ( كه حكمت ما اقتضاء كند ) آن را فرو نمي‌فرستيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ إِن مِّن شَيْءٍ » : هر چه هست به اندازه لازم آفريده شده است و سنجيده و حساب شده به جهان گسيل داشته شده است و گسيل مي‌گردد . منابع روزيها و سرچشمه خوبيها در نزد خدا است و آن را به مقدار حساب شده و برابر صلاح‌ديد خويش بهره اين و آن مي‌گرداند . « مَا نُنَزِّلُهُ » : آن را حوالت نمي‌داريم و فرو نمي‌فرستيم . آن را نمي‌آفرينيم و در دسترس قرار نمي‌دهيم ( نگا : زمر / 6 ، حديد / 25 ) .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بادها را براي تلقيح ( ابرها و بارور ساختن آنها ) به وزيدن مي‌اندازيم و به دنبال آن از ( ابرهاي به هم پيوسته و تلقيح شده ) آسمان آب مي‌بارانيم و شما را بدان سيراب مي‌گردانيم ( و آن گاه به شكل برف و يخ و چشمه‌ها و رودخانه‌ها و درياها و اقيانوسها در زمين جمع‌آوري و اندوخته‌اش مي‌نمائيم ، و دوباره آن را تبخير و به جو زمين مي‌بريم و سپس به زمين برمي‌گردانيم ) و شما توانائي اندوختن ( و نگهداري ) آن را ( بدين گونه در فضا و زمين ) نداريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَوَاقِحَ » : جمع لاقِح ، به معني آبستن . چرا كه بادها آبستنِ به بخار آب مي‌شوند . و جمع لاقِحَة ، به معني تلقيح‌كننده . چرا كه بادها ابرها را به هم نزديك و مايه تلقيح آنها مي‌شوند . حال ( الرِّيَاحَ ) مي‌باشد . « أَسْقَيْنَاكُمُوهُ » : آن را به شما مي‌نوشانيم و آبشخور مزارع و مواشي شما مي‌گردانيم .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَإنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مائيم كه زنده مي‌گردانيم و مي‌ميرانيم ( و باقي بوده ) و وارث ( جهان ) مي‌باشيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْوَارِثُونَ » : به ارث‌برندگان . مراد اين است كه در حقيقت مالك اصلي خدا است . واژه وارث را در اينجا به معني باقي نيز گرفته‌اند .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما ، هم پيشينيان شما را مي‌دانيم و هم پسينيان شما را ، ( و مي‌دانيم كه كي بوده‌اند و چه كرده‌اند ، و كي خواهند بود و چه خواهند كرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُسْتَقْدِمِينَ » : پيشينيان . « الْمُسْتَئْخِرِينَ » : پسينيان .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بي‌گمان پروردگار تو آنان را ( روز قيامت در كنار هم ) گرد مي‌آورد ( و به حساب و كتابشان رسيدگي مي‌كند و پاداش و پادافره ايشان را مي‌دهد ، و اين برابر حكمت و آگاهي انجام مي‌پذيرد و ) او حكيم و آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَحْشُرُهُمْ » : پيشينيان و پسينيان و جميع مردمان را گرد مي‌آورد .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما انسان را از گِل خشكيده فراهم آمده از گِل تيره شده گنديده‌اي بيافريديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَلْصَالٍ » : گِل خشكيده سفال گونه‌اي كه اگر بدان تلنگري زده شود به صدا درآيد . « حَمَأٍ » : گِلي كه بر اثر مجاورت فراوان با آب سياه شده باشد . « مَسْنُونٍ » : تغيير بو داده . گنديده . « مِنْ حَمَأٍ مَّسْنُونٍ » : صفت صَلْصال يا بدل ( مِن صَلْصالٍ ) است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و جنّ را پيش از آن از آتشِ سراپا شعله بيافريديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْجَآنَّ » : جنّ . جانّ و جنّ به يك معني است ( نگا : إسراء / 88 ، رحمن‌ / 39 و 56 ) . موجودات عاقلي هستند كه با حواسّ ما درك نمي‌شوند و مؤمن و كافر و مطيع و سركش دارند و داراي تكليف و مسؤوليّتند . « السَّمُوم‌ » : شعله و زبانه آتش بدون دود . بسيار گرم و سوزان . « نَارِ السَّمُومِ » : اضافه عام به خاصّ ، و يا موصوف به صفت است .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَراً مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! بيان كن ) آن زمان را كه پروردگارت به فرشتگان گفت : من از گِل خشكيده سياه شده گنديده‌اي انساني را مي‌آفرينم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَشَراً » : مراد آدم‌ها است ( نگا : اعراف‌ / 12 ، ص‌ / 76 ، اسراء / 61 ) .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس آن گاه كه او را آراسته و پيراسته كردم و از روح متعلّق به خود در او دميدم . ( براي بزرگداشت و درودش ) در برابرش به سجده افتيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَوَّيْتُهُ » : او را آراسته كمال و پذيراي روان كردم . او را به شكل انسان درآوردم و صورت خِلقت بشري بخشيدم . « رُوحِي‌ » : روح متعلّق به خود . روح آفريده‌اي از آفريده‌هاي خدا است و اضافه آن به خدا براي تعظيم و تشريف است ، همان گونه كه گفته مي‌شود : بَيْتُ الله . ناقَةُ الله . شَهْرُ الله . « قَعُوا » : بر زمين بيفتيد . فعل امر ( وَقَعَ ) است .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ فَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرشتگان همه جملگي سجده كردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَجْمَعُونَ » : تأكيد دوم است .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر اهريمن كه خودداري كرد ( و خويشتن را بزرگتر از آن ديد ) كه از زمره سجده‌كنندگان باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِبْليسَ » : ( نگا : بقره‌ / 34 ، اعراف‌ / 11 ، كهف‌ / 50 ) .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلاَّ تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند بدو ) گفت : اي اهريمن ! تو را چه شده است كه همراه سجده‌كنندگان سجده نبردي‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا لَكَ » : چرا ؟ تو را چه شده است‌ ؟ تو را چه رسد ؟‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : شايسته من نيست كه براي انساني سجده برم كه او را از گِل خشكيده حاصل از گِل تيره گنديده‌اي آفريده‌اي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمْ أَكُن لِّأسْجُدَ » : شايان مقام من نيست كه سجده برم .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خدا ) گفت : ( چون از فرمان من سرپيچي كردي ) پس از بهشت بيرون شو ، چرا كه تو ( از رحمت من ) مطرود ( و از منزلت كرامت رانده ) هستي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْهَا » : مرجع ضمير ( ها ) : جنّت ، زمره فرشتگان ، سماوات و ملأ اعلي گرفته‌اند . « رَجِيمٌ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 36 ، حجر / 17 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و تا روز جزا ( كه در آن تو و پيروان تو به عذاب سرمدي من گرفتار مي‌آئيد ) بر تو نفرين باد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللَّعْنَةَ » : ( نگا : بقره‌ / 89 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : پروردگارا ! اكنون كه چنين است مرا تا روزي مهلت ده كه در آن ( مردمان بعد از مرگشان مجدّدا ) زنده مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَأَنظِرْني‌ » : پس مرا مهلت ده . « يُبْعَثُونَ » : برانگيخته مي‌گردند . زنده مي‌شوند .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرمود : هم اينك تو از مهلت يافتگاني .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُنظَرِينَ » : مهلت داده‌شدگان .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَى يَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا روزي كه زمان ( فرا رسيدن ) آن ( در پيش خدا ) معلوم ( و اگر هم طول بكشد محدود ) است ( و هنگامه رستاخيز نام دارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ » : مراد روز رستاخيز است ( نگا : حجر / 35 و 36 ، واقعه‌ / 50 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : پروردگارا ! به سبب اين كه ( به خاطر اين انسان ) مرا گمراه ساختي ، ( معاصي و اعمال زشت را ) در زمين برايشان مي‌آرايم و جملگي آنان را گمراه مي‌نمايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِما » : به سبب اين كه . حرف ( ب ) سببيّه ، و واژه ( ما ) مصدريّه است . « لَهُمْ » : براي ايشان . مراد آدميزادگان است ( نگا : اعراف‌ / 16 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر بندگان گزيده و پاكيزه تو از ايشان . ( كه چون دلهايشان به ياد تو آباد است ، تلاش من در حق آنان بر باد است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُخْلَصِينَ » : گزيدگان . پاكيزگان ( نگا : يوسف‌ / 24 ، ص 46 و47 ) .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرمود : اين ( خلوص بندگان راستين ) طريقه درستي است كه دقيقاً راه به سوي من دارد ، ( و حفظ ايشان از گمراهي ، شيوه صحيحي است كه من آن را بر عهده گرفته‌ام ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذا » : اين راهي كه پويندگان مخلص راه توحيد در پيش گرفته‌اند . اين محافظت و مراقبت از جويندگان راستين راه حق در برابر وسوسه‌هاي اهريمن . « عَلَيَّ » : بر من است . راه به سوي من دارد . در صورت دوم ، ( عَلي ) به معني ( إلَيا ) است .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان تو هيچ گونه تسلّط و قدرتي بر بندگان من نداري ، مگر آن گمراهاني كه ( به وسوسه تو گوش فرا بدهند و ) به دنبال تو راه بيفتند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُلْطَانٌ » : تسلّط و قدرت . مراد واداشتن به گناهان با اجبار و اكراه است . چرا كه تنها كاري كه از دست اهريمن ساخته است وسوسه كردن است ( نگا : اعراف‌ / 200 و 201 ، ابراهيم‌ / 22 ، نحل‌ / 99 و 100 ، صافّات‌ / 30 ) . « الْغَاوِينَ » : گمراهان و سرگشتگان . ناباوران و بي‌دينان .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و حتماً دوزخ ميعادگاه جملگي آنان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمَوْعِدُهُمْ » : ميعادگاه ايشان . وعده آنان . مَوْعِد اسم مكان يا مصدر ميمي است و مرجع ضمير ( هُمْ ) ، ( الْغَاوِينَ ) است .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دوزخ داراي هفت در است و هر دري بخش خاصّ و ويژه‌اي از آنان دارد ( كه از آن به دوزخ درمي‌آيند و متناسب با اعمال زشت و پلشت ايشان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جُزْءٌ مُّقْسُومٌ » : بهره جداگانه . مراد طائفه معيّن و گروه مشخّصي است كه به تناسب عذاب از آن در به دوزخ مي‌آيند .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين پادافره پيروان شيطان بود ، و امّا پاداش پويندگان راه يزدان ، اين است كه : ) بي‌گمان پرهيزگاران در ميان باغها و چشمه‌ساران ( بهشت ) بسر مي‌برند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عُيُون‌ » : جمع عَيْن ، چشمه‌ها .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پروردگارشان بدانان مي‌گويد : ) با اطمينان خاطر و بدون هيچ گونه خوف و هراسي به اين باغها و چشمه‌سارها درآئيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِسَلامٍ » : به سلامت . با درود خدا و دربانان بهشت و فرشتگان به شما ( نگا : رعد / 24 ، يس‌ / 58 ، زمر / 73 ) . « ءَامِنِينَ » : در امن و در امان .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَاناً عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كينه‌توزي و دشمنانگي را از سينه‌هايشان بيرون مي‌كشيم ، و برادرانه بر تختها روياروي هم مي‌نشينند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَزَعْنَا » : بيرون كشيديم . به در آورديم . « غِلٍّ » : كينه‌توزي و دشمنانگي ( نگا : اعراف‌ / 43 ، حشر / 10 ) . « إِخْوَاناً » : برادران در مودّت و مخالطت ، يعني : دوستان . حال ( الْمُتَّقينَ ) يا ضمير ( و ) در ( أُدْخُلُوا ) يا ضمير مستتر در ( ءَامِنِينَ ) يا ضمير ( هُمْ ) در ( صُدُورِهِمْ ) مي‌باشد . « سُرُرٍ » : جمع سَرير ، تخت‌ها . « مُتَقَابِلينَ » : روبه‌روي هم . برابر يكديگر . صفت ( إِخْوَاناً ) يا حال ضمير مستتر در آن است .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ لاَ يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آنجا خستگي و رنجي بديشان نمي‌رسد ، و از آنجا بيرون نمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَصَبٌ » : خستگي . رنج ( نگا : توبه‌ / 120 ) . « مُخْرَجِينَ » : اخراج‌شدگان . بيرون رانده‌شدگان .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) بندگان مرا آگاه كن كه من داراي گذشت زياد و مهر فراوان هستم ( در حق كساني كه توبه بكنند و ايمان بياورند و كار نيك انجام بدهند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَبِّئْ » : باخبر كن .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ وَ أَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الأَلِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اين كه عذاب من ( در حق سركشان بي‌ايمان ) عذاب بسيار دردناكي است ( و عذابهاي ديگر در برابرش عذاب نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الألِيمُ » : بسيار دردآور و دردناك .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَيْفِ إِ بْراَهِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان را باخبر كن از مهمانان ابراهيم ( كه فرشتگاني بودند و در لباس انسانها به پيش او آمدند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضَيْفِ » : مهمانان . مصدر است و در اينجا به معني ضيوف استعمال شده است .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ دَخَلُواْ عَلَيْهِ فَقَالُواْ سَلاماً قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زماني ( را بيان كن ) كه به پيش او آمدند و گفتند : درود ! ابراهيم گفت : ما از شما مي‌ترسيم !‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَلاماً » : درودتان باد ! مترسيد و آرام باشيد . مفعول مطلق يا صفت مصدر محذوفي است . تقدير چنين است : سَلِّمُوا سَلاماً . قالُوا قَوْلاً سَلاماً . « وَجِلُونَ » : بيمناكان . ترسندگان .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : مترس ! ما تو را به پسر بسيار دانائي مژده مي‌دهيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَوْجَلْ » : هراسناك مباش . « غُلامٍ » : پسر . در اينجا مراد اسحاق است .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم ) گفت : آيا چنين مژده‌اي را به من مي‌دهيد در حالي كه پيري گريبانگير من شده است‌ ؟ پس چگونه ( و برابر كدام قاعده در چنين سن و سالي به تولّد فرزند مرا ) مژده مي‌دهيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَيا » : به معني ( مَعَ ) ، يعني : با اين كه . « الْكِبَرُ » : كهولت و پيري . « عَلَيا أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ » : جمليه حاليّه است براي ضمير ( ي ) در ( بَشَّرْتُمُونِي ) . « بِمَ » : به كدام قاعده و قانون‌ ؟ چگونه و به چه شكل‌ ؟‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُواْ بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ما تو را به چيز راست و درستي مژده داده‌ايم و از زمره مأيوسان ( از رحمت خدا ) مباش .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به چيز راست و درستي . به كار محقّق و مطمئنّي . به طريقه و شيوه‌اي كه حق است و آن خرق عادت توسّط قادر مطلق است . « الْقَانِطِينَ » : افراد مأيوس و نااميد .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : چه كسي است كه از رحمت پروردگارش مأيوس شود ، مگر گمراهان ( بي‌خبر از قدرت و عظمت خدا ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَن يَقْنَطُ » : چه كسي نااميد مي‌گردد ؟ ! استفهام انكاري است ، يعني كسي نااميد نمي‌گردد .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم پس از الفت با فرشتگان و يقين از مژده ، بديشان ) گفت : اي فرستادگان ! بگوئيد چه كار مهمّي ( غير از اين بشارت ) داريد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَطْبُ » : كار مهمّي كه قابل گفتگو است ( نگا : يوسف‌ / 51 ) .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ما به سوي قوم گناهكاري فرستاده شده‌ايم ( و همگان را نابود مي‌كنيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ » : قوم بزهكاري . مراد قوم لوط است و نكره‌آمدن و توصيف به گناهكاري براي خوار داشتن و نكوهش ايشان است .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر خانواده لوط را كه همه اعضاء خانواده را نجات مي‌دهيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلآّ ءَالَ لُوطٍ » : مستثني مي‌تواند متّصل باشد و معني چنين مي‌شود : ما به سوي قوم گناهكاري فرستاده شده‌ايم ، مگر خانواده لوط كه در ميان آنان گناهكار نيست . يا منقطع باشد كه معني آن در بالا گذشت .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر همسر او را كه جزو بقيّه ( مردم محكوم به فنا ) قلمداد كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَدَّرْنَا » : همسان ديگران بشمار آورده‌ايم و قلمدادش نموده‌ايم . اين سخن بر زبان فرشتگان رفته است ولي مراد فرموده خدا است . روشن است وقتي كه درباريان و مأموران شاه بگويند : دستور داده‌ايم . چنين و چنان انديشيده‌ايم . مراد اين است كه شاه دستور داده است و چنين و چنان خواسته است ، و غيره . « الْغَابِرِينَ » : گذشتگان . باقي مردم . سايرين .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاء آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه فرستادگان به پيش خانواده لوط رفتند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَالَ » : خانواده . خاندان .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( لوط بديشان ) گفت : شما مردمان ناشناخته‌ايد ( و ما شما را نمي‌شناسيم و نمي‌دانيم چه مي‌خواهيد و از شما بيمناكيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُنكَرُونَ » : افراد ناشناخته . كساني كه بد داشته شوند و از ايشان بيزار و گريزان باشند .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُواْ بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُواْ فِيهِ يَمْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ( از ما مترس كه مايه هراس تو نيستيم ) بلكه ( ما فرستادگان خدائيم و ) با خود چيزي به همراه آورده‌ايم كه تو بدان قوم خود را بيم مي‌دادي و ايشان درباره آن شكّ مي‌كردند ( كه نزول عذاب است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَانُوا . . . يَمْتَرُونَ » : شكّ و ترديد مي‌ورزيدند .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَتَيْنَاكَ بَالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما واقعيّت مسلّمي را براي تو آورده‌ايم ( كه جاي انكار نيست ) و راست مي‌گوئيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ » : حقيقت را براي تو آورده‌ايم . به پيش تو به حق آمده‌ايم و دروغي در كار نيست .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلاَ يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُواْ حَيْثُ تُؤْمَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنابراين در پاسي از شب خانواده‌ات را با خود بردار و از اينجا برو و در پس ايشان حركت كن ( تا آنان را بپائي و به شتاب واداري ) و كسي از شما به پشت سر نگاه نكند ( تا عذاب قوم را نبيند و ناراحت و پريشان نگردد ) و به همان جا كه ( برابر وحي آسماني ) به شما دستور داده مي‌شود برويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَسْرِ بِأَهْلِكَ » : خانواده‌ات را در شب بكوچان . « قِطْعٍ » : قسمتي . پاسي . « إِتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ » : در پشت سر ايشان خودت حركت كن . « لا يَلْتَفِتْ » : روي برنگرداند . به عقب ننگرد . « إمْضُوا » : برويد . « حَيْثُ » : همان جا .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَلِكَ الأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلاء مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما به لوط اين موضوع را وحي كرديم كه بامدادان همه آنان نابود و ريشه‌كن خواهند شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضَيْنآ إِلَيْهِ » : بدو خبر داديم . بدو رسانديم . « دَابِرَ » : تابع . آخر . قطع دابر ، كنايه از استيصال و ريشه‌كن كردن است ( نگا : انعام‌ / 45 ، اعراف‌ / 72 ، انفال‌ / 7 ) . « مُصْبِحينَ » : گام به صبح نهادگان . به بامداد رسيدگان . حال ( هؤُلآءِ ) است و مشتق از ( أَصْبَحَ ) تامّه . « أَنَّ دَابِرَ هؤُلآءِ مَقْطُوعٌ » : همه اينها نابود مي‌شوند . اين جمله بدل از ( ذَلِكَ الأمْرَ ) و بيانگر كاري است كه وحي شده است .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَاء أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامي كه صبح گرديد ) اهل شهر ( فرشتگان را به صورت مردان بسيار زيبائي ديدند و بديشان چشم طمع دوختند و ) شاديها كردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْتَبْشِرُونَ » : شادمان گشتند . خوشحالي نمودند .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَيْفِي فَلاَ تَفْضَحُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( لوط ترسيد كه كار ناشايست خود را بكنند . بديشان ) گفت : اينان مهمانان من هستند ، ( حياء كنيد و با انجام كار ناشايستتان ) مرا رسوا مسازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضَيْفِي » : ( نگا : حجر / 51 ) . « فَلا تَفْضَحُونِ » : مرا رسوا و بدنام مكنيد .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّقُوا اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از خدا بترسيد و مرا خوار مكنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تُخْزُونِ » : مرا خوار نسازيد ( نگا : آل‌عمران‌ / 192 و 194 ، هود / 78 ) .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : مگر ما تو را از ( مهمانداري و پناه‌دادن ) مردمان نهي نكرديم ( و نگفتيم كه حق نداري ما را از كاري كه با ديگران مي‌كنيم باز داري و به نصيحت و ارشاد ما بپردازي و اگر چنين كني تو را از ميان خود بيرون مي‌كنيم‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوَلَمْ نَنْهَكَ ؟ » : ( نگا : شعراء / 167 ) .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : اينها ( دختران شهر ، همه آماده ازدواج با مردانند و به منزله ) دختران من هستند ، اگر مي‌خواهيد كاري كنيد ( و در راه ازدواج و اطفاء شهوات گام برداريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هؤُلآءِ بَنَاتِي‌ » : ( نگا : هود / 78 ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) به جان تو سوگند ! آنان در مستي ( شهوت و جهالت ) خود سرگردان بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَعَمْرُكَ » : به زندگي تو سوگند ! در اصطلاح فارسي مي‌گوئيم : به جان تو سوگند !‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس به هنگام طلوع آفتاب ، صداي ( وحشتناك صاعقه و زمين لرزه ) ايشان را فرو گرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصَّيْحَةُ » : صدا . مراد صداي مهيب صاعقه و زمين‌لرزه است . « مُشْرِقِينَ » : در حالي كه به طلوع آفتاب رسيده بودند . حال ضمير ( هم ) است .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه ( آنجا را زير و رو كرديم و ) بالاي آن را پائين ، ( و پائين آن را بالا ) گردانديم ، و با سنگهائي از گِل متحجّر شده ايشان را سنگباران نموديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَافِل‌ » : پائين . قسمت زيرين . « أَمْطَرْنَا » : بارانديم . « سِجِّيلٍ » : گِل متحجّر شده ( نگا : هود / 82 ، فيل‌ / 4 ) .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان در اين ( بلائي كه بر سر قوم لوط آمد ) نشانه‌هائي براي افراد هوشمند موجود است ( كه از اين آثار مي‌توانند عمق واقعه را دريابند و بدانند كه هر گروه فاسد ديگري دستخوش چنين بلائي مي‌گردد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُتَوَسِّمِينَ » : جمع مُتوسِّم ، كسي كه از روي نشانه‌هاي ظاهري و علائم ناچيز به حقائق اشياء پي مي‌برد . داراي فراست و ذكاوت .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين آثار بر سر راه ( كاروانيان و مسافران است و خرابه‌هاي آن ) برجا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّها » : مرجع ضمير ( ها ) مدينه يا قُري مي‌توان دانست ، ولي اگر مرجع آن را آيات به معني آثار و نشانه‌ها بدانيم بهتر است . « لَبِسَبِيلٍ مُّقِيمٍ » : برسر راه راست و روشني‌است و شب وروز محلّ عبور و مرور اهالي مكّه مي‌باشد ( نگا : صافّات‌ / 137 و 138 ) .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّلْمُؤمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان در اين ( بقاياي مانده بر راستاي راه ) نشانه بزرگي براي مؤمنان است ( كه از آن تكان مي‌خورند و عبرت مي‌گيرند و از موجبات خشم خدا خويشتن را برحذر مي‌دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِي ذلِكَ » : در آنچه گذشت .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن كَانَ أَصْحَابُ الأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ساكنان سرزمين اَيْكَة ( كه قوم شعيب بودند ، مانند قوم لوط متمرّد و بي‌ايمان و ) ستمگر بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ » : مخفّف از مثقّله است و تقدير چنين است : إنَّهُ . « الأيْكَةِ » : درختستان . سرزميني كه ميان بحر احمر و مدين قرار گرفته است . « أَصْحَابُ الأيْكَةِ » : مراد قوم شعيب است .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس از آنان انتقام گرفتيم ، و اين دو ( قوم ، يعني قوم لوط و قوم شعيب ، شهرهاي ويران شده ايشان ) بر سر راه واضح و آشكاري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِمَامٍ » : راه . جاده . « مُبِينٍ » : واضح . روشن و آشكار .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ساكنان سرزمين حجر ( نيز همچون قوم لوط و شعيب ) فرستادگان ( خدا ) را تكذيب كردند ( و دروغگويشان ناميدند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حِجْر » : سرزميني كه ميان مدينه و شام قرار دارد . « أَصْحَابُ الْحِجْرِ » : مراد قوم ثمود است كه پيغمبرشان صالح نام داشت . « الْمُرْسَلِينَ » : فرستادگان خدا . مراد صالح و همه پيغمبران پيش از او است ، چرا كه تكذيب پيغمبري به منزله تكذيب همه پيغمبران است .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آيات خود را برايشان فرستاديم ( و معجزات خويش را بديشان نموديم ) ولي آنان بدانها پشت كردند و روي‌گردان شدند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِنَا » : مراد آيه‌هاي كتاب آسماني يا معجزات حسّي است .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَانُواْ يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتاً آمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان در دل كوهها خانه‌هائي مي‌تراشيدند و ( از نزول عذاب و تخريب آنها ) خاطر جمع بودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَانُوا يَنْحِتُونَ » : مي‌تراشيدند . « ءَامِنِينَ » : در امن و آسايش . بيباك از عذاب و خراب . بي‌خيال از مرگ و آخرت .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در اين وقت صدا ( ي عذاب ) بامدادان ايشان را فرو گرفت ( و نابودشان كرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُصْبِحينَ » : در حالي كه به صبح رسيده بودند .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و چيزي كه ( از اموال ) كسب كرده بودند ( و دژهائي كه ساخته بودند آنان را از هلاك نرهاند و ) براي ايشان سودمند نيفتاد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَآ أَغْنَيا عَنْهُمْ » : از ايشان دفع نكرد . براي آنان سودمند نيفتاد ( نگا : اعراف‌ / 48 ) .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است جز به حق نيافريده‌ايم . ( تمام هستي داراي هدف و حكمت است ، و بر مدار حق و حقيقت مي‌گردد ، و لذا با فساد سرِ سازگاري ندارد ، و فاسدان دير يا زود به سزاي خود مي‌رسند ، و همچون قوم لوط و ثمود از صحنه پر نظم و نظام آفرينش به كناري پرت مي‌گردند ) ، و بي‌گمان روز رستاخيز فرا مي‌رسد ( و تباهكاران علاوه از مكافات دنيوي ، به عذاب و عقاب سخت اخروي گرفتار مي‌گردند ) پس ( اي پيغمبر ! ) گذشت زيبائي داشته باش ( و بزرگوارانه و حكيمانه به دعوت خود ادامه بده و در برابر اذيّت و آزار كفّار شكيبائي كن ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به حق نه به باطل . هم آفرينش جهان و هم نظام حاكم بر جهان و هم هدف نهائي آن ، سازگار با حق و حقيقت و داراي حكمت و مصلحت است . « السَّاعَةَ » : روز رستاخيز . « إصْفَحْ » : گذشت كن . ببخشاي . « الصَّفْحَ » : گذشت . صرف نظر كردن . « الصَّفْحَ الْجَمِيلَ » : گذشت بزرگوارانه و بدون سرزنش .‏

آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان پروردگار تو آفريدگار بسيار آگاهي است . ( پس كار خود را بدو واگذار و باك از اين و از آن مدار ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْخَلاّق » : آفريدگار . يكي از صفات خدا است و مراد آفريننده كلّ اشياء است كه قادر بر آفريدن هر چيزي و از جمله پديدآوردن روز رستاخيز است ( نگا : يس‌ / 36 ) .‏

آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعاً مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) ما هفت ( آيه ) به تو داده‌ايم كه ( سوره فاتحه را تشكيل مي‌دهند و در هر نمازي ) تكرار مي‌گردند ( و از منزلت خاصّي برخوردارند و وسيله دعا و ثنا و طلب هدايت از خدايند ) و همه قرآن بزرگ را به تو عطاء نموده‌ايم ( كه معجزه جاويدان يزدان و مايه تاب و توان مسلمان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَبْعاً » : هفت . مراد هفت آيه سوره فاتحه است كه در اصل مشتمل بر چكيده قرآن است . يا به عبارت ديگر ، قرآن تفصيل اصول مذكور در آن است . « الْمَثَانِي‌ » : جمع مثنّي ، يعني : مكرّر ، بارها و بارها خوانده شده . مراد از مثنّي ، تنها دوبار نيست ، بلكه بر جمع يعني بر بيش از تثنيه دلالت دارد ، همان گونه كه برخي از الفاظ به صورت تثنيه ذكر مي‌شوند و معني جمع دارند . از قبيل : لبّيك و سَعْدَيْك . حَنانَيْك ( نگا : ملك‌ / 4 ) . اگر جمع ( مَثْناه ) باشد ، به معني ثَناء است . يعني هفت آيه‌اي كه ثناء خدا است ، خواه به صورت تسبيح صريح و خواه به صورت تسبيح در قالب دعاء . « سَبْعاً مِّنَ الْمَثَانِي‌ » : مراد سوره فاتحه است كه امّ الكتاب نام دارد . در اين صورت عطف ( الْقُرْءَانَ الْعَظيمَ ) بر آن ، از قبيل عطف عامّ بر خاصّ ، يا كلّ بر جزء است . برخي هم ( سَبْعاً مِّنَ الْمَثَانِي ) را خود قرآن مي‌دانند ( نگا : زمر / 23 ) و واژه ( سَبْعاً ) را براي كثرت مي‌شمارند و عطف را به منزله عطف صفت بر صفت مي‌دانند . « مِنَ الْمَثَانِي » : حرف ( مِنْ ) براي بيان ( سَبْعاً ) است .‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) چشمان خود را به چيزي خيره مكن كه به گروههائي از كافران داده‌ايم ( چرا كه نعمت دنياگذران است و نعمت آخرت جاويدان ) و بر آنان غمگين مباش ( كه چرا راه كفر مي‌گيرند و به تو ايمان نمي‌آورند ) و براي مؤمنان بال ( مهرباني ) خود را بگستران ( كه پشتيبان حق و حقيقتند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَمُدَّنَّ » : چشم مدوز . خيره مشو . « ما » : چيزي كه . چيزهائي كه . مراد ثروت و نعمت دنيوي است . « أَزْواجاً » : دسته‌ها و گروههائي . « إِخْفِضْ » : پائين بياور و بگستران . « جَنَاحَ » : بال . « إِخْفِضْ جَنَاحَكَ » : متواضع و مهربان باش ( نگا : إسراء / 24 ، شعراء / 215 ) .‏

آيه 89
‏متن آيه : ‏
‏ وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به كافران ) بگو : من بيم‌دهنده آشكارم ( و به شما اعلام خطر مي‌كنم كه اگر به سركشي و بي‌ديني خود ادامه دهيد ، عذاب بر شما نازل مي‌نمائيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« النَّذِيرُ الْمُبينُ » : ترساننده آشكارا از عذاب پروردگار . بيم‌دهنده‌اي كه بيانگر نزول عذاب خدا بر كافران است .‏

آيه 90
‏متن آيه : ‏
‏ كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همان گونه كه ( عذاب را ) بر بخش‌كنندگان ( احكام آسماني ) نازل كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَمَا » : همان گونه كه . همانند آنچه . تقدير چنين است : أَنَا النَّذِيرُ الْمُبينُ عِقاباً أَوْ عَذاباً مِّثْلَ مَا . « أَنزَلْنَا » : نازل كرديم . مراد اين است كه خدا نازل كرده است و انگار ما فرمانبرداران خدا فرمان شاهنشاه واقعي را اعلام مي‌كنيم . « الْمُقْتَسِمِينَ » : بخش‌كنندگان . كساني كه به تجزيه و تقسيم و تبعيض احكام الهي دست مي‌زدند و قسمتي را مي‌پذيرفتند كه به سود آنان بود و بقيّه را پشت سر مي افكندند كه با خواست ايشان موافق و هماهنگ نبود . يا اين كه اين واژه به معني مُفْتِرين است . يعني : كساني كه قرآن را دروغ و بهتان و ساخته و پرداخته انسان مي‌دانستند .‏

آيه 91
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه قرآن را بخش بخش مي‌كردند ( و قسمتي را حق و قسمتي را باطل مي‌دانستند ، و يا آن را شعر ، سحر ، كذب ، و اساطير مي‌ناميدند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عِضِينَ » : جمع عِضَة كه اصل آن عِضْوَة است ، يعني : قطعه قطعه و بخش بخش . مراد اين است كه به برخي از قرآن ايمان داشتند و به برخي باور نداشتند . يا اين كه سخنان متناقض و گوناگوني درباره آن مي‌زدند . يا جمع عَضَة كه اصل آن عَضْهَة است ، به معني : كذب و بهتان و سحر و كهانت . يعني : قرآن را از اين قبيل اشياء مي‌دانستند .‏

آيه 92
‏متن آيه : ‏
‏ فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِيْنَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به پروردگارت سوگند ! كه حتماً ( در روز رستاخيز از آنچه در دنيا مردمان انجام مي‌دهند ) از جملگي ايشان پرس‌‌وجو خواهيم كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَنَسْأَلَنَّهُمْ » : بي‌گمان از ايشان سؤال و بازخواست مي‌كنيم .‏

آيه 93
‏متن آيه : ‏
‏ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سؤال و بازخواست مي‌كنيم ) از كارهائي كه ( در جهان ) مي‌كرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 94
‏متن آيه : ‏
‏ فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس آشكارا بيان كن آنچه را كه بدان فرمان داده مي‌شوي ( كه دعوت حق است ) و به مشركان اعتناء مكن ( كه چه مي‌گويند و چه مي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِصْدَعْ » : آشكارا بيان كن . آشكار ساز . « أَعرِضْ » : اعتناء مكن ( نگا : نساء / 63 ) .‏

آيه 95
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما تو را از ( كيد و مكر و اذيّت و آزار ) استهزاء كنندگان مصون و محفوظ مي‌داريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَفَيْنَاكَ » : تو را بسنده‌ايم . تو را حمايت و حفاظت مي‌كنيم ( نگا : بقره‌ / 137 ) .‏

آيه 96
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن استهزاءكنندگاني كه معبود ديگري را همراه خدا قرار مي‌دهند ( و بتان را با خدا مي‌پرستند . آنان به زودي نتيجه شرك خود را ) خواهند دانست ( آن گاه كه عذاب دردناك دوزخ ايشان را در برخواهد گرفت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِله‌ » : معبود ( نگا : بقره‌ / 133 ) .‏

آيه 97
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما مي‌دانيم كه سينه‌ات از آنچه مي‌گويند ، تنگ مي‌شود ( و از استهزاء و استهانت و الفاظ شرك‌آلودشان دلت به هم مي‌آيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَضِيقُ » : تنگ مي‌شود . به هم مي‌آيد . مراد ناراحت‌شدن و تنگدل گشتن است .‏

آيه 98
‏متن آيه : ‏
‏ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( به هنگام هجوم ناراحتيها و اندوهها متوسّل به تسبيح و تقديس خدا شو و زبان ) به حمد و ثناي پروردگارت بگشاي و از زمره سجده‌كنندگان ( و نمازگزاران ) باش .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّاجِدِينَ » : سجده‌برندگان . مراد نمازگزاران است .‏

آيه 99
‏متن آيه : ‏
‏ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و پروردگارت را پرستش كن تا مرگ به سراغ تو مي‌آيد ( و سراي فاني را وداع مي‌گوئي ، و سراي باقي آغاز مي‌گردد و پرده‌ها به كنار مي‌رود و حقائق در برابر چشمانت جلوه‌گر مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْيَقِينُ » : امر مسلّم . عقيده قاطعانه . مراد مرگ است كه كسي در آن ترديد ندارد ( نگا : مدّثّر / 47 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره حجر / تفسیر نور  لینک ثابت
[شنبه 1395-02-25] [ 08:39:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره ابراهيم / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ الَر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏الف . لام . را . ( اين قرآن ) كتابي است كه آن را براي تو فرستاده‌ايم تا اين كه مردمان را ( در پرتو تعليمات آن ) با توفيق و تفضّل پروردگارشان ، از تاريكيها ( و گمراهيهاي كفر و ناداني ) به سوي نور ( و روشنائي ايمان و دانائي ) بيرون بياوري ، ( يعني كه ) به راه خداي چيره ستوده ( درآوري ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الر » : ( نگا : بقره‌ / 1 ) . « إِذْنِ » : توفيق و تفضّل . فرمان و دستور . اجازه . « إِلَيا صِرَاطِ . . . » : بَدَل از ( إِلَي النُّورِ ) است . يعني كه راه خدا ، مكان نور و روشنائي است ، و در پرتو نور و روشنائي ، حقائق يافته مي‌شود و هدايت ميسّر مي‌گردد .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ اللّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَوَيْلٌ لِّلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدائي كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن او است . واي بر كافران ! كه عذاب سختي ( و مجازات شديدي ) دارند ، ( چرا كه در چنگ خداي غالب بر هر چيز و مالك همه چيز گرفتارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَللهِ » : عطف بيان ( الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ) يا موصوف مؤخّر آن است . « وَيْلٌ » : واي . هلاك و نابودي .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجاً أُوْلَئِكَ فِي ضَلاَلٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه زندگي دنيا را بر زندگي آخرت ترجيح مي‌دهند ، و مردمان را از راه خدا باز مي‌دارند ، و راه خدا را نادرست نشان داده و كج و معوجّ مي‌نمايانند ، آنان در گمراهي سخت و ژرفي گرفتارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْتَحِبُّونَ » : آن را سخت دوست مي‌دارند و تفضيل و ترجيحش مي‌دهند . استحباب به معني تلاش در محبّت و دوست داشت چيزي است و هرگاه با ( عَلي ) متعدّي شود ، معني مقدّم داشتن را مي‌بخشد ( نگا : توبه‌ / 23 ، نحل‌ / 107 ، فصّلت‌ / 17 ) . « يَبْغُونَهَا عِوَجاً » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 99 ) . « ضَلالٍ بَعِيدٍ » : ( نگا : نساء / 60 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! ) ما هيچ پيغمبري را نفرستاده‌ايم مگر اين كه به زبان قوم خودش ( متكلّم بوده است ) تا براي آنان ( احكام الهي را ) روشن سازد ( و حقائق را تبيين و تفهيم كند ) . سپس خداوند هركس را كه ( به فرمان آسماني گوش نكرده است ) گمراه ساخته است و هركس را كه ( برابر دستور آسماني حركت نموده است ) رهنمود ساخته است . و او چيره ( بر هر كاري است كه بخواهد ، و كارهايش ) داراي حكمت است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِلِسَانِ قَوْمِهِ » : به زبان قوم خود . « لِيُبَيِّنَ لَهُمْ . . . » : مراد اين است كه تبليغ كار پيغمبران ، و هدايت كار خدا است .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسي را همراه با آيات ( و مؤيّد به معجزات ) خود فرستاديم ( و بدو دستور داديم ) كه قوم خويش را از تاريكيهاي ( كفر و جهل ) بيرون بياور ( و ) به سوي نور ( ايمان و دانش رهنمود گردان ) و روزهاي خوشي و ناخوشي و نعمت و نقمتي را به ياد ايشان بياور كه خدا بر سرِ گذشتگان آورده است . بي‌گمان در اين كار ( كه بيان سرگذشت نيكان و بدان پيشين است ) براي هر شكيباي ( بر مصائب و بلاياي آسماني و ) سپاسگزار ( بر انعام و عطاياي الهي ) ، دلائل بزرگي ( و نشانه‌هاي سترگي بر وحدانيّت خدا ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِئَايَاتِنَا » : همراه با معجزه‌هاي دالّ بر صدق موسي ( نگا : اعراف‌ / 107 و 108 ، إسراء / 101 ) . « أَنْ » : اين كه . حرف ناصبه است و پيش از آن حرف جر ( ب ) حذف شده و يا مفسّره است و به معني ( أَيْ ) مي‌باشد . « ذَكِّرْهُمْ » : بدانان گوشزد كن . به يادشان آور . « ايَّامِ اللهِ » : روزهاي خدا . ذكر ظرف و مراد مظروف است . يعني : حوادث خوش و ناخوشي كه در آنها رخ داده و مصائب و بلايائي كه آنها را گريبانگير دسته‌اي و نعمتها و لطفهائي كه بهره گروهي نموده است ( نگا : يونس‌ / 102 ، جاثيه‌ / 14 ) . « صَبَّارٍ » : بسيار شكيبا . « شَكُورٍ » : بسيار سپاسگزار .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنجَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! براي عبرت قوم خود بيان كن ) وقتي را كه موسي به قوم خود گفت : نعمت دادن خدا به خويشتن را به ياد آريد ، آن زمان كه شما را از فرمان فرعونيان كه بدترين شكنجه‌ها را به شما مي‌رساندند و پسرانتان را سر مي‌بريدند و زنانتان را زنده نگاه مي‌داشتند نجاتتان داد ، و در آن ( عذاب و نجات ) آزمايش بزرگ شما نهفته بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنجَاكُمْ » : نجاتتان داد . ( براي معني دقيق آيه و لغات آن ، به بقره‌ / 49 و اعراف‌ / 141 مراجعه شود ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( اي بني‌اسرائيل ! به ياد آوريد ) آن زمان را كه پروردگارتان مؤكّدانه اعلام كرد كه اگر ( از نعمتهاي خدادادي ، به وسيله ثبات بر ايمان و تلاش در عبادت ) سپاسگزاري كرديد ، هر آينه ( نعمتهاي خود را ) برايتان افزايش مي‌دهم ، و اگر كافر ( و ناسپاس ) شديد ( شما را به عذاب دردناكي گرفتار مي‌سازم و بدانيد كه ) بي‌گمان عذاب من بسيار سخت است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَأَذَّنَ » : مؤكّدانه اعلام كرد . روشن و آشكار خبر داد ( نگا : اعراف‌ / 167 ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ مُوسَى إِن تَكْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و موسي گفت : اگر شما و همه كساني كه در زمين هستيد كافر شويد و ناسپاس گرديد ، به خدا زياني نمي‌رسد ، چرا كه خداوند بي‌نياز ( از ايمان ايمانداران و سپاس سپاسگزاران است ، و اگر كسي هم بدو ايمان نياورد و شكر انعامش را نگزارد ، او ذاتاً ) ستوده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن تَكْفُرُوا » : اگر كافر شويد . اگر كفران نعمت كنيد و ناسپاس گرديد .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ لاَ يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللّهُ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّواْ أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُواْ إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا به شما نرسيده است خبر كساني كه پيش از شما بوده‌اند ؟ ( از قبيل ) قوم نوح و عاد و ثمود و كسان ديگري كه پس از ايشان آمده‌اند و جز خدا كسي ( تعداد بيشمار ) آنان را ( نمي‌داند و ايشان را چنان كه بايد ) نمي‌شناسد . پيغمبرانشان دلائل روشن و معجزات آشكاري برايشان آوردند ( و بديشان نمودند ) ، ولي آنان دستهايشان را بر دهانهاي پيغمبران گذاشتند ( و از تبليغ آنان جلوگيري نمودند و سدّ راه رسالت آسماني و دشمن دعوت الهي شدند و ) گفتند : ما ايمان نداريم به چيزي كه به همراه آن فرستاده شده‌ايد ( و دلائل و معجزات شما را قبول نمي‌كنيم و رسالتتان را تصديق نمي‌نمائيم ) و درباره چيزي كه ما را بدان مي‌خوانيد سخت در شكّ و گمانيم ( و به يكتاپرستي و قانون آسماني يقين و باور نداريم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَبَأ » : خبر . « قَوْمِ » : بدل يا عطف بيان ( أَلَّذِينَ ) است . « فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ » : اگر معني ( أَيْدي ) و ( أَفْواه ) همان اندامهاي مشهور بدن باشد كه دستها و زبانها است ، معاني جمله عبارت است از : دستهايشان را در دهانهايشان نهادند و از شدّت خشم و بيزاري از دعوت پيغمبران ، آنها را گاز گرفتند . دستهايشان را به سبب غلبه خنده و قهقهه تمسخرآميز بر دهانهايشان نهادند و پيغمبران را استهزاء كردند . دستهايشان را بر دهانهايشان نهادند يعني كه اي داعيان بس كنيد و ساكت باشيد . دستهايشان را بر دهانهاي انبياء نهادند و جلو سخنانشان را گرفتند . و . . . اگر هم واژه‌هاي ( أَيْدي ) و ( أَفْواه ) مَجاز باشد ، معاني جمله عبارت خواهد بود از : مراد از ( أَيْدي ) دلائل و حجّتهاي انبياء و نصائح و راهنمائيهاي ايشان است ، و برگرداندن سخنها به دهانها ، عدم پذيرش آنها است . يعني سخنان خودتان براي خودتان خوب است ، ما آنها را نمي‌شنويم و بدانها عمل نمي‌كنيم . « بِمَا » : مراد از ( ما ) حجّتها و معجزه‌ها است و نپذيرفتن آنها هم نشانه بي‌باوري نسبت به نبوّت و رسالت آسماني است . « مِمَّا » : مراد از ( ما ) اعتقاد به خدا ، وحدانيّت او ، پيغمبري ، اديان و شرائع الهي است . « مُرِيبٍ » : شكّ‌انداز . به گمان افكننده . صفت واژه ( شَكٍّ ) و براي تأكيد معني آن است .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَآؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيغمبرانشان بديشان گفتند : مگر درباره وجود خدا ، آفريننده آسمانها و زمين ، بدون مُدِل و نمونه پيشين ، شكّ و ترديدي در ميان است‌ ؟ ( مگر عقل شما كتاب باز هستي را نمي‌نگرد و به مؤلف آن راه نمي‌برد ؟ ) . او شما را فرا مي‌خواند تا گناهانتان را ببخشايد و ( از گذشته ناپاكتان صرف‌نظر نمايد ، و بدين زوديها هلاكتان نسازد و بلكه ) تا مدّت مشخّصي ( كه در آن مرگتان فرا مي‌رسد ) شما را بر جاي و محفوظ دارد . آنان ( مسخره‌كنان در پاسخ پيغمبران ) گفتند : شما جز انسانهائي همچون ما نيستيد ( و فضيلتي بر ما نداريد تا از ميان ما شما را برگزينند و پيام‌آوران آسماني براي مردمان زميني كنند ) و شما مي‌خواهيد ما را از چيزهائي منصرف و به دور داريد كه پدرانمان آنها را مي‌پرستيده‌اند . ( ذكر خلقت آسمانها و زمين فائده‌اي ندارد . اگر راست مي‌گوئيد ) براي ما دليل روشني بياوريد ( و معجزه‌هائي بنمائيد كه ما پيشنهاد مي‌كنيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاطِرِ » : آفريننده بدون الگو و مدل ( نگا : انعام‌ / 14 ، يوسف‌ / 101 ) . بدل يا صفت ( الله ) است . « أَجَلٍ مُسَمّيً » : وقت تعيين شده . مراد هنگام مرگ طبيعي است ( نگا : هود / 3 ، نحل‌ / 61 ، عنكبوت‌ / 53 - 55 ، فاطر / 45 ، احقاف‌ / 3 ) . « عَمّا » : از چيزهائي كه . مراد بتها است . « سُلْطَانٍ » : حجّت و برهان . مراد معجزه‌هاي پيشنهادي است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللّهَ يَمُنُّ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَعلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيغمبرانشان بديشان گفتند : ( همان گونه كه گفتيد ) ما جز انسانهايي همچون شما نيستيم ، و ليكن خداوند بر هركس از بندگانش كه بخواهد منت مي‌نهد ( و او را با لطف خود مي‌نوازد و پيغمبرش مي‌سازد ) و ما را نسزد كه دليلي برايتان بياوريم ( و معجزه‌اي به شما بنمائيم ) مگر با اجازه خدا ( و توفيق او ) . و مؤمنان بايد به خدا توكّل كنند و بس ( و ما هم در برابر دشمنانگي شما بدو توكّل مي‌كنيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَمُنُّ » : منت مي‌نهد . لطف و بزرگواري مي‌كند . « مَا كَانَ لَنَا » : ما را نرسد . ما نمي‌توانيم .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آخر چرا نبايد به خدا توكّل كنيم ، و حال آن كه او ما را به راهمان رهنمود كرده است‌ ؟ ( راهي كه خودش آن را پديد آورده است و همگان را به پيمودن آن دعوت فرموده است و آئين الهيش نام داده است . ما بر توكّل خود مي‌افزائيم ) و حتماً بر اذيّت و آزارتان شكيبائي مي‌نمائيم ، و متوكّلان بايد بر خدا توكّل كنند و بس .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا لَنَا » : ما را چه شده است‌ ؟ ما را چه رسيده است‌ ؟ « هَدَانَا سُبُلَنَا » : ما را به راههاي خود داشته است و رهنمودمان كرده است و طريق نجات از دوزخ و وصول به بهشت را به ما نموده است .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران ( و سردستگان زندقه و ضلال ، هنگامي كه از راه دليل با انبياء برنيامدند ، به زور متوسّل شدند و ) به پيغمبران خود گفتند : يا به آئين ما باز مي‌گرديد يا اين كه شما را از سرزمين خود بيرون مي‌كنيم . پس پروردگارشان به آنان ( كه حاملان رسالات آسماني و راهنمايان بشري بودند ) پيام فرستاد كه حتماً ستمكاران ( كفرپيشه چون ايشان ) را ( به خاطر ظلم و ستمي كه روا مي‌دارند ) نابود مي‌كنيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَتَعُودُنَّ » : برمي‌گرديد . مراد پيغمبران و پيروان ايشان است ( نگا : اعراف‌ / 88 ) . اين تعبير از باب تغليب است و پيغمبران به همراه پيروان خود - كه سابقاً مشرك بوده‌اند - دعوت شده‌اند كه به بت‌پرستي برگردند . يا اين كه سكوت پيش از رسالت و مأموريّت تبليغ پيغمبران ، مشركان را بر آن داشته است كه پندارند پيغمبران قبلاً هم‌كيش ايشان بوده‌اند . « مِلَّة » : دين . آئين .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ ذَلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما شما را پس از ايشان در سرزمين ( آنان ) سكونت مي‌بخشيم . اين ( پيروزي ) از آن كساني است كه از جاه و جلال من بترسند و از تهديد من بهراسند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : آن . در اينجا مراد ( اين ) است كه پيروزي پيغمبران و خداپرستان بر كافران و مشركان است ( نگا : صافّات‌ / 171 - 173 ) . « مَقَام‌ » : جايگاه و پايگاه . مصدر ميمي و به معني قِيام ، يعني نظارت و مراقبت . روز قيامت كه همگان در حضور اقدس او گرد مي‌آيند و مورد بازرسي و بازپرسي قرار مي‌گيرند . مي‌تواند كنايه از ذات پروردگار هم باشد ( نگا : رحمن‌ / 46 ) .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ وَاسْتَفْتَحُواْ وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( پيغمبران از پروردگارشان ) طلب پيروزي ( و غلبه بر قوم خود ) كردند ( هنگامي كه از ايمان آوردنشان مأيوس گشتند ، و خداوند آنان را فتح و ظفر بخشيد و سود بردند ) و هر قلدر و گردنكش منحرف و باطلگرائي ، زيانمند و نامراد گرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْتَفْتَحُوا » : درخواست فتح و پيروزي كردند ( نگا : بقره / 89 ، انفال‌ / 19 ) . « خَابَ » : پيروز نشد و به هدف نرسيد . نامراد و زيانمند گرديد . « جَبَّارٍ » : متكبّر . قلدر . گردنكش . « عَنِيدٍ » : باطلگرا . منحرف . دشمن حق و حقيقت . فعيل به معني مُفاعِل ، يعني مُعانِد است .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ مِّن وَرَآئِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَى مِن مَّاء صَدِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏جلو او دوزخ قرار دارد و ( در آن ) از خونابه نوشانده مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَرَآءِ » : جلو . مقابل . اين واژه از اضدّاد است و به معني پشت سر و پيش روي آمده است و در اينجا به هر دو معني ، نتيجه يكي است . يعني مراد از پشت سر و روبرو ، سرانجام و عاقبت كار است . « صَديدٍ » : خونابه . « مآءٍ صَديدٍ » : آبي كه خونابه است . ( صَدِيدٍ ) عطف بيان يا بَدَل است .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ يَتَجَرَّعُهُ وَلاَ يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِن وَرَآئِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن را ( به ناچار و با رنج بسيار ) جرعه جرعه مي‌نوشد ، و به هيچ وجه گوارايش نمي‌يابد ، و ( موجبات ) مرگ از هر سو بدو روي مي‌آورد و حال اين كه نمي‌ميرد ، ( تا از آنچه بدان مبتلا است نجات يابد ) و بر سر راه او ( هر زمان و آن ) عذاب بسيار سختي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتَجَرَّعُهُ » : با زحمت و رنج آن را جرعه‌جرعه مي‌نوشد . « لا يَكادُ يُسِيغُهُ » : اصلاً گوارايش نمي‌يابد . « يَأْتِيهِ الْمَوْتُ » : مراد اسباب و موجبات مرگ است . « مِن وَرَآئِهِ » : گذشته از عذاب قبلي . در برابر او و بر سر راه وي .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ مَّثَلُ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ لاَّ يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُواْ عَلَى شَيْءٍ ذَلِكَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِيدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حال و وضع اعمال كساني كه به پروردگار خود ايمان ندارند ، همچون حال و وضع خاكستري است كه در يك روز طوفاني ، باد به تندي بر آن وزد ( و آن را در هوا پخش و پراكنده كند و چيزي از آن برجاي نگذارد . چنين كافراني هم در روز قيامت ) به چيزي از آنچه در دنيا ( از اعمال نيك ) انجام داده‌اند دست نمي‌يابند . ( چرا كه گِردباد كفر بر خاكستر اعمالشان وزيده است و آن را به غارت برده است ) اين ( تلاش و كوشش بيراهه و بي‌بهره ) گمراهي سختي ، ( و حاصل سرگرداني و سرگشتگي شگفتي ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثَلُ » : صفت . حال و وضع . « رَمَادٍ » : خاكستر . « عَاصِفٍ » : طوفاني . « ذلِكَ » : اين كار و كوشش همراه با كفر و زندقه . اين سرانجام بد و تباه . « الضَّلالُ » : گمراهي . سرگشتگي .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحقِّ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي مخاطب ! ) آيا نمي‌بيني كه خداوند ، آسمانها و زمين را چنان كه بايد آفريده است ( و آنها را هماهنگ و منظّم و مرتّب پديدار كرده و سر و سامان و نظم و نظام بخشيده است ) . اگر بخواهد شما ( مردمان نافرمان و ناسپاس ) را از ميان مي‌برد و انسانهاي ( فرمانبردار و سپاسگزار ) تازه‌اي را پديد مي‌آورد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به حق . چنان كه بايد . يعني هماهنگ و منظّم و داراي حكمت و هدف .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اين كارِ ( ميراندن شما و به جهان گسيل داشتن ديگران ) براي خدا مشكل نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَزِيز » : سخت و مشكل .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَبَرَزُواْ لِلّهِ جَمِيعاً فَقَالَ الضُّعَفَاء لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللّهِ مِن شَيْءٍ قَالُواْ لَوْ هَدَانَا اللّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ سَوَاء عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِيصٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( روزي كه قيامت نام دارد ) همه در برابر خدا ظاهر و آشكار مي‌گردند . ( در اين هنگام ) ضعيفان ( كه پيروان نادان نيرومندانند ، از راه تمسخر ) به كساني مي‌گويند كه خويشتن را ( در دنيا ) بزرگ مي‌پنداشتند : ما پيروان شما بوديم ، آيا مي‌توانيد چيزي از عذاب خدا را از سر ما برداريد ؟ ! ( در پاسخ ) مي‌گويند : اگر خداوند ما را ( به راه رستگاري ) رهنمود مي‌كرد ، ما هم شما را ( به راه نجات ) رهنمود مي‌كرديم ، ( ولي ما خودمان گمراه بوديم و شما را نيز گمراه كرديم . هم اينك ) چه بي‌تابي كنيم و چه شكيبائي نمائيم يكسان است ( و سودي به حال خراب ما ندارد ، و از عذاب خدا ) راه نجات و گريزي براي ما نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَرَزُوا » : آشكار شدند . به دشت فراخي آمدند . « تَبَعاً » : پيروان . مصدر است و به صورت وصف جمع ، يعني تابعان آمده است . « مُغْنُونَ » : بي‌نياز كنندگان . كفايت‌كنندگان . دفع كنندگان . « مَحِيصٍ » : راه نجات . گريزگاه .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلاَ تَلُومُونِي وَلُومُواْ أَنفُسَكُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اهريمن ( سر دسته كفر و ضلال ) هنگامي كه كار ( حساب و كتاب ) به پايان رسيد ( و بهشتيان آماده بهشت و دوزخيان آماده دوزخ شدند ، خطاب به پيروان بدبخت خود ) مي‌گويد : خداوند ( بر زبان پيغمبران ) به شما وعده راستيني داد ( كه فرمانبرداران را پاداش و نافرمانبرداران را پادافره خواهم داد ، و بدان وفا كرد ) و من به شما وعده دادم ( كه ثواب و عقاب و بهشت و دوزخي در ميان نيست ) و با شما خلاف وعده كردم ( و دروغ گفتم ) و من بر شما تسلّطي نداشتم ( و كاري نكردم ) جز اين كه شما را دعوت ( به گناه و گمراهي ) نمودم و شما هم ( گول وسوسه مرا خورديد و ) دعوتم را پذيرفتيد . پس مرا سرزنش مكنيد و بلكه خويشتن را سرزنش بكنيد . ( امروز ) نه من به فرياد شما مي‌رسم و نه شما به فرياد من مي‌رسيد . من ( امروز ) از اين كه مرا قبلاً ( در دنيا براي خدا ) انباز كرده‌ايد ، تبرّي مي‌جويم ( و آن را انكار مي‌كنم ) . بي‌گمان كافران عذاب دردناكي دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُضِيَ الأمْرُ » : كار پايان داده شد . « سُلْطانٍ » : تسلّط و قدرت . قهر و اجبار . « مُصْرِخ‌ » : فريادرس . « إِنّي كَفَرْتُ » : من انكار مي‌كنم من تبرّي و بيزاري مي‌جويم . « بِما » : به انباز كردن . واژه ( ما ) مصدري و متعلّق به ( أَشْرَكْتُمُوني ) است و در اصل چنين است : إِنّي كَفَرْتُ بِإِشْراكِكُمْ إِيّايَ لِلّهِ في الطاّعَةِ . « الظَّالِمِينَ » : كافران .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلاَمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين گوشه‌اي از احوال اشقياء بود ، و امّا اشاره‌اي به احوال سعداء شود ) : كساني كه ايمان آورده‌اند و كارهاي پسنديده و شايسته كرده‌اند ، به باغهائي برده مي‌شوند كه در زير ( كاخها و درختان ) آنها جويبارها روان است و با اجازه و توفيق پروردگارشان جاودانه در آنجاها مي‌مانند ( و از سوي خدا و فرشتگان ) درودشان ( مي‌فرستند كه ) عبارت است از : سلامتان باد !‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِإِذْنِ رَبِّهِمْ » : با اجازه خدا و توفيق او . جار و مجرور متعلّق به ( خالِدينَ ) است . « تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلامٌ » : در آنجا از سوي خدا ( نگا : يس‌ / 58 ) و از سوي فرشتگان ( نگا : رعد / 24 ) درود فرستاده مي‌شوند ( نگا : يونس‌ / 10 ) .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنگر كه خدا چگونه مثل مي‌زند : سخن خوب به درخت خوبي مي‌ماند كه تنه آن ( در زمين ) استوار و شاخه‌هايش در فضا ( پراكنده ) باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَمْ تَرَ » : مگر ننگريسته‌اي‌ ؟ مگر نمي‌داني‌ ؟ در اينجا مراد امر است . يعني : اي انسان ! بنگر و بدان . « كَلِمَة » : سخن . پديده . مراد ايمان ، كلمه توحيد ، هر سخن نيك ديگري ، و يا خود شخص مؤمن است . بدل اشتمال يا بدل كلّ از كلّ واژه ( مَثَلاً ) است . « أَصْلُ » : مراد از اصل ، پائين تنه و ريشه‌هاي درخت است . « فَرْعُ » : شاخه . « السَّمَآءِ » : فضا . بالاي سر .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنا به اراده و خواست خدا هر زماني ميوه خود را بدهد ( و دائماً به بارنشسته و سرسبز و خرم باشد ) . خداوند براي مردم مثلها مي‌زند تا متذكّر گردند ( و پند گيرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُكُلَ » : ميوه . ثمر . « كُلَّ حِينٍ » : در هر زمان . هر چند در كره زمين درختاني وجود دارد كه در تمام مدّت سال ميوه از شاخه‌هاي آنها قطع نمي‌شود و با وجود داشتن ميوه‌هاي قبلي ، به بار مي‌نشينند و گل مي‌دهند ، ولي تشبيهات زيادي در زبانهاي مختلف داريم كه اصلاً وجود خارجي ندارند . از جمله مي‌گوئيم : قرآن همچون آفتابي است كه غروب ندارد . هجران من همچون شبي است كه پايان ندارد .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَثلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سخن بد به درخت بدي مي‌ماند كه از سطح زمين كنده شده باشد ( و در برابر وزش طوفانها هر روز به گوشه‌اي پرتاب گردد و ثبات و ) قراري نداشته باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ » : مراد انسانهاي كافر و آلوده ، سخن كفر و شرك ، گفتار زشت و نادرست ، دعوت به بي‌ديني ، فتنه‌انگيزي ، و غيره است . « أُجْتُثَّتْ » : كنده شده باشد . جثّه و تنه آن از زمين درآورده شده باشد .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ يُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللّهُ مَا يَشَاءُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند مؤمنان را به خاطر گفتار استوار ( و عقيده پايدارشان ) هم در اين جهان ( در برابر زرق و برق ماديات و بيم و هراس مشكلات محفوظ و مصون مي‌نمايد ) و هم در آن جهان ( ايشان را در نعمتهاي فراوان و عطاياي بي‌پايان ، جاويدان و ) ماندگار مي‌دارد ، و كافران را ( در دنيا و آخرت ) گمراه و سرگشته مي‌سازد ، و خداوند هرچه بخواهد انجام مي‌دهد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُثَبِّتُ » : ثابت قدم مي‌دارد . جاويد و ماندگار مي‌دارد . « بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ » : به سبب سخن راست و ايمان تزلزل‌ناپذير . بر سخن درست كه كلمه توحيد است . با توجّه به نكته اخير ، معني آيه چنين مي‌شود : خداوند مؤمنان را در دنيا و آخرت ( كه گور نخستين منزل آن است ) بر كلمه توحيد ثابت نگاه مي‌دارد ، و . . . يعني در پرتو حفاظت و مراقبت خدا ، مؤمنان در دنيا در برابر تهديدات كافران و وسوسه‌هاي شيطان ، تسليم نمي‌شوند و بر دين و ايمان ماندگار مي‌مانند ، و در گور كه بخشي از جهان ديگر است در پاسخ به فرشتگان خدا در نمي‌مانند و كلمه توحيد را بر زبان مي‌رانند ، و در رستاخيز به هنگام رويارويي با خدا سرگردان و پريشان نمي‌گردند . « الظَّالِمِينَ » : كافران .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ كُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنگر به كساني كه نعمت خدا را ( نشناختند و آن را ) به كفر تبديل كردند ( و به جاي اين كه نعمت بعثت محمّد و آئين اسلام را غنيمت شمارند و آن را سپاس گويند ، كفر را برگزيدند ) و قوم خود را به سرزمين هلاك و نابودي كشاندند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَدَّلُوا نِعْمَةَ اللهِ كُفْراً » : به جاي شكر نعمت خدا ، به شريعت آسماني كفر ورزيدند . « أَحَلُّوا » : داخل كردند . « الْبَوَارِ » : هلاك . نيستي و نابودي .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آن جهنّم است كه وارد آن مي‌گردند و به آتش مي‌سوزند ، و چه جايگاه بدي است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَهَنَّمَ » : عطف بيان ( دارَ الْبَوار ) است . « يَصْلَوْنَهَا » : وارد آن مي‌شوند و بدان مي‌سوزند ( نگا : نساء / 10 ) « الْقَرَارُ » : استقرار يافتن . ماندگار شدن . در اينجا مصدر به معني اسم مكان يعني مَقرّ و مستقرّ است . « بِئْسَ الْقَرَارُ » : ماندن آنان در دوزخ چه بد ماندني است . دوزخ چه بد جايگاهي است . مخصوص به ذمّ محذوف است .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً لِّيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و براي خدا همگونها و همتاهائي ( از بتان ) قرار داده‌اند تا ( مردمان را ) از راه خدا گمراه كنند . ( اي پيغمبر ! به اين كافران ) بگو : ( از اين چند روزه زندگي ) بهره و لذّت ببريد ، چرا كه بازگشت شما به سوي آتش دوزخ است ( و در آنجا جز كباب شدن و عذاب ديدن نمي‌بينيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَندَاداً » : جمع نِدّ ، به معني شبيه و نظير و مانند و همتا و همگون است ( نگا : بقره‌ / 22 و 165 ) . « تَمَتَّعُوا » : لذّت ببريد . از زندگي بهره ببريد . « مَصِير » : بازگشت ( نگا : بقره‌ / 285 ، آل‌عمران‌ / 28 ) .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُواْ يُقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَيُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلانِيَةً مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خِلاَلٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! ) بگو به بندگان مؤمن من : بايد نماز را به گونه شايسته بخوانند و از آنچه بديشان داده‌ايم مقداري را در پنهان و آشكار ببخشند پيش از آن كه روزي فرا رسد كه در آن معامله و دوستي نيست ( تا كسي بتواند سودي به وسيله خريد و فروش يا اين كه به سبب همنشيني و دوستي فراچنگ آورد و با رشوه يا رابطه از چنگال كيفر خدا رهائي يابد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُقِيمُوا . . . وَ يُنفِقُوا . . . . » : اين دو فعل مجزومند به لام امري كه محذوف است و در اصل چنين است : لِيُقِيمُوا . . . وَ لِيُنفِقُوا . « بَيْعٌ » : معامله . خريد و فروش . « خِلالٌ » : رفاقت و دوستي ( نگا : بقره‌ / 254 ) .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الأَنْهَارَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه آسمانها و زمين را آفريده است و از ( ابر ) آسمان آب را پائين آورده است ، و با آن ميوه‌ها و دانه‌ها را پديدار كرده است و روزي شما گردانده است ، و كشتيها را مسخّر شما نموده است تا در دريا با اجازه و اراده او حركت كنند ، و رودخانه‌ها را در اختيار شما قرار داده است ( تا در آبياري زمينها و نوشيدن آب آنها مورد استفاده قرار گيرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّمَآءِ » : فضا . بالاي سر . مراد ابر آسماني است ( نگا : اعراف‌ / 57 ، نور / 43 ) . « رِزْقاً » : مصدر است و به معني مرزوق ، و مراد هر آن چيزي است كه مورد استفاده قرار گيرد چه خوردني باشد و چه نوشيدني . « بِأَمْرِهِ » : با مشيّت و اراده او .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَسَخَّر لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَينَ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و خورشيد و ماه را مسخّر شما كرده است كه دائماً به برنامه ( نورافشاني و تربيت موجودات زنده و ايجاد جزر و مدّ در اقيانوسها و درياها و خدمات ديگر ) خود ادامه مي‌دهند . و شب را ( براي آسايش ) و روز را ( براي تلاش ) مسخر شما ساخته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَخَّرَ لَكُمْ » : مراد از تسخير خورشيد و ماه ، در خدمت منافع و مصالح انسان قرار دادن است . « دَآئِبَيْنِ » : مثنّي دائِب ، پيوسته در كار و تلاش . برابر برنامه ثابت و روشن معيّن به كار ادامه دهنده . منصوب است چون حال است .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به شما داده است هر آنچه كه خواسته باشيد ، و اگر بخواهيد نعمتهاي خدا را بشماريد ( از بس كه زيادند ) نمي‌توانيد آنها را شمارش كنيد . واقعاً انسانْ ستمگرِ ناسپاسي است ( اگر نعمتهاي خدا را ناديده بگيرد و به جاي پرستشِ دهنده نعمتها ، چيز ديگري را پرستش بكند و سر از خطّ فرمان آفريدگار برتابد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا سَأَلْتمُوُهُ » : آنچه خواسته باشيد . يعني خداوند در جهان به وديعت نهاده است هر آنچه را كه در زندگي بدان نيازمنديد و خواهان آنيد . « لا تُحْصُوهَا » : آنها را نمي‌توانيد سرشماري كنيد و به حساب آوريد . از مصدر إِحصاء به معني سرشماري كردن . « ظَلُومٌ » : بسيار ستمگر . « كَفَّار » : بسيار ناسپاس .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! براي قوم خود بيان كن ) آن گاه را كه ابراهيم ( پس از بناي كعبه ) گفت : پروردگارا ! اين شهر ( مكّه نام ) را محلّ امن و اماني گردان ، و مرا و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاهدار .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَامِناً » : در امن و امان . محلّ امن و امان . « أُجْنُبْنِي‌ » : به دورم دار . بركنارم كن .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! اين بتها بسياري از مردم را گمراه ساخته‌اند . ( خداوندا ! من مردمان را به يكتاپرستي دعوت مي‌كنم ) پس هر كه از من پيروي كند ، او از من است ، و هركس از من نافرماني كند ( تو خود داني ، خواهي عذابش فرما و خواهي بر او ببخشا ) تو كه بخشاينده مهرباني .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَصَانِي‌ » : از من نافرماني كرد . به راه من نرفت .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! من بعضي از فرزندانم را ( به فرمان تو ) در سرزمين بدون كشت و زرعي ، در كنارِ خانه تو ، كه ( تجاوز و بي‌توجّهي نسبت به ) آن را حرام ساخته‌اي سكونت داده‌ام ، خداوندا تا اين كه نماز را برپاي دارند ، پس چنان كن كه دلهاي گروهي از مردمان ( براي زيارت خانه‌ات ) متوجّه آنان گردد و ايشان را از ميوه‌ها ( و محصولات سائر كشورها ) بهره‌مند فرما ، شايد كه ( از الطاف و عنايات تو با نماز و دعا ) سپاگزاري كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غَيْرِ ذِي زَرْعٍ » : بدون كشت و زرع . بي‌آب و علف . « بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ » : مراد كعبه است كه بسياري از چيزهائي كه در جاهاي ديگر مباح است در آنجا حرام است . از قبيل : شكار كردن پرندگان ، كندن درختان و گياهان ، جنگ و نزاع ( نگا : بقره‌ / 197 ، قصص‌ / 57 ) . « أَفْئِدَةً » : جمع فُؤاد ، دلها . « تَهْوِي‌ » : ميل كند . بگرايد . دوست داشته باشد .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ رَبَّنَا إِنَّكَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِي وَمَا نُعْلِنُ وَمَا يَخْفَى عَلَى اللّهِ مِن شَيْءٍ فَي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! تو آگاهي از آنچه پنهان مي‌داريم و از آنچه آشكار مي‌سازيم ( لذا به مصالح ما داناتري و آن كن كه ما را به كار آيد ) و هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا مخفي نمي‌ماند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأرْضِ . . . السَّمَآءِ » : زمين و آسمان . پائين و بالاي جهان .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاء ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپاس خدائي را كه با وجود پيري و سنّ زياد ، اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد . بي‌گمان پروردگار من دعا ( و نيايش همگان ) را مي‌شنود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَهَبَ » : عطا كرد . « عَلَي الْكِبَرِ » : با وجود پيري و قطع اميد از داشتن فرزند . « سَميع‌ » : شنونده . پذيرنده .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! مرا و كساني از فرزندان مرا نمازگزار كن . پروردگارا ! دعا و نيايش مرا بپذير .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُقِيمَ الصَّلاةِ » : نمازگزار . به جاي آورنده نماز . « دُعَآءِ » : اصل آن ( دُعائي ) است .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! مرا و پدر و مادر مرا و مؤمنان را بيامرز و ببخشاي در آن روزي كه حساب برپا مي‌شود ( و حسابرسي مي‌گردد و به دنبال آن پاداش و پادافره داده مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَقُومُ الْحِسَابُ » : حساب و كتاب به ميان مي‌آيد و از گذشته بازخواست مي‌شود .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الأَبْصَارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) گمان مبر كه خدا از كارهائي كه ستمگران مي‌كنند بي‌خبر است . ( نه ، بلكه مجازات ) آنان را به روزي حوالت مي‌كند كه چشمها در آن ( از خوف و هراس چيزهائي كه مي‌بيند ) باز مي‌ماند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَشْخَصُ » : باز و بي‌حركت مي‌ماند . از هراس پلكها بر هم نهاده نمي‌شود و چشمها خيره و مبهوت مي‌گردد .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لاَ يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاء ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ستمگران همچون اسيران ، از هراس ) سرهاي خود را بالا گرفته و يك راست ( به سوي ندادهنده ) مي‌شتابند و چشمانشان ( از مشاهده اين همه عذاب هراسناك ) فرو بسته نمي‌شود و دلهايشان ( فرو مي‌تپد و از عقل و فهم و انديشه ) تهي مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُهْطِعِينَ » : شتابندگان بي‌اختيار و خوار . « مُقْنِعي رُؤُوسِهِمْ » : كساني كه سرهاي خود را بالا گرفته باشند و به چيزي جز ندادهنده نگاه نكنند . واژه‌هاي ( مُهْطِعينَ ) و ( مُقْنِعي ) حال اوّل و دوم ضمير ( هُمْ ) در فعل ( يُؤَخِّرُهُمْ ) يا أصحابُ‌اْلابصار مفهوم از سياق كلام است . « لا يَرْتَدُّ » : برنمي‌گردد . « طَرْفُ » : چشم . پلك . « لا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ » : چشمانشان چون باز شد دوباره بر هم نهاده نمي‌شود . پلكهاي چشمانشان وقتي كه بالا انداخته شد دوباره پائين انداخته نمي‌شود . يعني چشمها خيره مي‌گردند و مات و مبهوت مي‌مانند . « هَوآءٌ » : خالي از فهم و شعور و تدبّر و تفكّر . يعني دل از دست مي‌رود و عقل و هوشي بر جاي نمي‌ماند . مرغ دل دچار اضطراب مي‌گردد و در فضاي سينه به پرواز در مي‌آيد و براي رهائي از تخته بندِ تن خويشتن را بدين سو و آن سو مي‌زند .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَكُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَكُم مِّن زَوَالٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مردمان را بترسان از روزي كه عذاب به سراغشان مي‌آيد و ستمكاران ( و ظالماني كه با كفر و معصيت ، به خود و ديگران ظلم نموده‌اند ) مي‌گويند : پروردگارا ! ( ما را به جهان برگردان و اندك ) روزگاري به ما مهلت ده تا دعوت ( به يكتاپرستي ) تو را پاسخ گفته و از پيغمبرانت پيروي نمائيم ( و جبران مافات بنمائيم . امّا كار از كار گذشته و ديگر برگشتي به جهان نيست و پاسخ مي‌شنوند كه ) مگر شما قبلاً ( در جهان روشن ) سوگند نخورديد كه ( دنيا را پاياني و ) شما را زوالي نيست‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَخِّرْنا إِلَيا أَجَلٍ قَريبٍ » : ما را تا مدّت كوتاهي بازپس بر . اندكي ما را به جهان برگردان . « أَجَلٍ » : مدّت . روزگار . « أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ » : قبلاً در جهان سوگند مي‌خورديد ( نگا : نحل‌ / 38 ) . « مَا لَكُم مِّن زَوَالٍ » : شما را پاياني و بعد از اين جهان ، جهاني نيست . شما از قدرت و نعمتي كه در دنيا داريد ، به بدبختي و دوزخي كه محمّد مي‌گويد انتقال پيدا نمي‌كنيد .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَسَكَنتُمْ فِي مَسَاكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ وَتَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَكُمُ الأَمْثَالَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در سرزمين و ديار مردمان ظالمي ( همچون عاد و ثمود ) سكونت گزيديد و ( عبرت نگرفتيد ، هرچند كه ) برايتان روشن بود كه در حق آنان چگونه رفتار كرديم ( و بر سر ايشان چه آورديم ، ) و مثلها برايتان زديم ( مبني بر اين كه گذشتگان چه كردند و در مقابل چه ديدند ، امّا پند نگرفتيد و امروز گرفتار شديد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَسَاكِنِ » : منازل . خانه و كاشانه . سرزمين و ديار . « الأمْثَالَ » : مثَلها . ذكر صفاتي كه پيشينيان داشتند و بيان مكافاتي كه ديدند .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَدْ مَكَرُواْ مَكْرَهُمْ وَعِندَ اللّهِ مَكْرُهُمْ وَإِن كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان نيرنگ خود را نمودند ( و براي جلوگيري از دعوت آسماني توطئه‌ها كردند و نقشه‌ها چيدند ) و خدا از نيرنگشان آگاه است ، و شريعت ثابت و استوار ( همچون كوه‌هاي سر به فلك كشيده اسلام ) با نيرنگ آنان از جاي بركنده نمي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عِندَ اللهِ مَكْرُهُمْ » : خدا از نيرنگشان آگاه است و مي‌تواند آن را خنثي و بي‌اثر سازد . « إِنْ » : مي‌تواند حرف نفي يا حرف شرط باشد . « اِن كَانَ » : نبوده است . اگر بوده باشد . اگر ( إِنْ ) حرف شرط باشد معني آيه چنين مي‌شود : آنان به نيرنگ نشستند و توطئه چيدند و خدا از نيرنگشان باخبر بود و آن را باطل و خنثي كرد ، هرچند كه نيرنگشان آن اندازه بزرگ و سترگ بود كه مي‌توانست كوهها را از جاي بركند .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ فَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گمان مبر كه خداوند با پيغمبران خلاف وعده مي‌كند ( و پيروزي را نصيب آنان و شكست را بهره كافران نمي‌سازد ) . بي‌گمان خداوند چيره ( بر هر كاري بوده و از كافران و بزهكاران ) انتقام گيرنده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُخْلِفَ » : خلاف‌كننده . عهدشكن . « وَعْدِهِ » : ( نگا : نور / 55 ، غافر / 51 ، مجادله‌ / 21 ) .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند از كافران و عاصيان انتقام مي‌گيرد ) در آن روزي كه اين زمين به زمين ديگري و آسمانها به آسمانهاي ديگري تبديل مي‌شوند و آنان ( از گورها سر به درآورده و ) در پيشگاه خداوندِ يگانه مسلّط ( بر همه‌چيز و همه كس ) حضور به هم مي‌رسانند ( و نيكيها و بديهاي خود را مي‌نمايانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَرَزُوا » : ظاهر و آشكار مي‌گردند و همراه با خوبيها و نيكيهاي خود در پهنه صحراي محشر حاضر و آماده مي‌شوند ( نگا : ابراهيم‌ / 21 ) . « الْقَهَّارِ » : صيغه مبالغه قاهر است . خدائي كه بر همه‌چيز و همه‌كس سيطره و تسلّط دارد ( نگا : يوسف‌ / 39 ، رعد / 16 ) .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِينَ فِي الأَصْفَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن روز گناهكاران را به هم بسته و در غُل و زنجير خواهي ديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُقَرَّنِينَ » : به هم بسته شده . هر يك بسته شده به اهريمني كه او را گول زده است ( نگا : شعراء / 94 ، ق / 27 ) . حال مجرمين يا مفعول دوم بشمار است . « الأصْفَادِ » : جمع صَفَد ، غُل و زنجير آهنيني كه دست و پاي اسير را با آن مي‌بندند .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمْ النَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيراهنهاي ايشان از قطران است و آتش سر و صورت ( و سراپاي وجود ) آنان را فرا مي‌گيرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَرَابِيلُ » : جمع سِرْبال ، پيراهن ( نگا : نحل‌ / 81 ) . « قَطِرَانٍ » : ماده سياه رنگ و قابل اشتعال و بدبوئي كه از نوعي از درختان باديه بيرون مي‌تراود و شبيه قير است . « سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٍ » : پيراهنشان از قطران است . با قطران آغشته شده‌اند . « وُجُوهَ » : سر و رو . مراد همه پيكر است .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ لِيَجْزِي اللّهُ كُلَّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين به خاطر آن است كه خداوند مي‌خواهد هركس را مطابق آنچه انجام داده است سزا و جزا دهد . خداوند حسابرس تند و سريعي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيَجْزِيَ اللهُ . . . » : تا اين كه با اين نوع حضور و اين قسم لباس ، خداوند برابر آنچه كرده‌اند سزايشان دهد . اين اعمال بد ايشان است كه با تغيير چهره به سراغ آنان مي‌آيد .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ هَذَا بَلاَغٌ لِّلنَّاسِ وَلِيُنذَرُواْ بِهِ وَلِيَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( قرآن ) به عموم مردم ابلاغ مي‌گردد تا ترسانده شوند و بدانند كه خداوند يكي بيش نيست ، و خردمندان ( از خواندن قرآن ) پند و اندرز گيرند ( و خويشتن را در پرتو آن از آتش دوزخ دور كنند و به بهشت برسانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذَا » : اين آيه‌ها ، يعني از 42 تا آخر سوره . اين قرآن . . . « بَلاغٌ » : تبليغ . ابلاغ . كفايت مي‌كند . « هَذَا بَلاغٌ لِّلنَّاسِ » : اين ابلاغ به همه مردم است . اين براي همه مردمان كافي و بسنده است .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره ابراهيم / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 08:38:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره رعد / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِيَ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏الف . لام . ميم . را . اينها ، آيه‌هائي از كتاب ( قرآن ) است . و چيزي كه از سوي پروردگارت ( در سراسر اين قرآن ) بر تو نازل شده است حق است ، وليكن بسياري از مردم ( با وجود روشني امر ، به سبب دشمني با حق به بيراهه مي‌روند و بدان ) نمي‌گروند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« المر » ( نگا : بقره‌ / 1 ) . « تِلْكَ » : آن . در اينجا به معني اين است ، و اشاره به آيات موجود در سوره است . به كار بردن اسم اشاره بعيد به جاي قريب ، بيانگر عظمت و رفعت مشاراليه است . اين واژه مبتدا و ( آيات ) خبر آن است . « الَّذي‌ » : مبتدا است و خبر آن ( اُنزِلَ إِلَيْكَ . . . ) يا ( الْحَقُّ ) است . « الْحَقُّ » : خبر ( الَّذي ) ، يا خبر مبتداي محذوف است . « لكِنَّ أَكْثَرَ . . . » : ( نگا : يوسف‌ / 103 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ اللّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاء رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا همان كسي است كه آسمانها را چنان كه مي‌بينيد ، بدون ستون برپا داشت ، سپس ( به دنبال آفرينش اين آسمانهاي بي‌ستون ) به فرمانروائي جهان هستي پرداخت ، و خورشيد و ماه ( و همه كرات و ستارگان ديگر ) را فرمانبردار ( خود و خدمتگزار شما ) ساخت . هر كدام تا مدّت مشخّصي ( و به خاطر هدف معيّني ) به حركت خود ادامه مي‌دهند . خداوند كار و بار ( جهان ) را ( زير نظر مي‌دارد و با حساب و كتاب دقيقي ) مي‌گرداند و او ( نشانه‌هاي ديدني را در پهنه كتاب هستي بر مي‌شمرد و ) آيه‌ها ( ي خواندني كتاب قرآن ) را بيان مي‌دارد ، تا اين كه يقين حاصل كنيد كه ( در سراي ديگر ) پروردگارتان را ملاقات خواهيد كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَفَعَ » : برپا داشت . برافراشت . مراد پديد آوردن و آفريدن است . « عَمَدٍ » : اسم جمع است و واحد آن را ( عَمُود ) و ( عِماد ) ذكر كرده‌اند . برخي هم آن را جمع مي‌دانند و مفرد را ( عَمُود ) و ( عِماد ) مي‌شمارند ( نگا : هُمَزَه‌ / 9 ) . « تَرَوْنَها » : مرجع ضمير ( ها ) واژه ( السَّمَاوَاتِ ) يا ( عَمَدٍ ) است . اين جمله مي‌تواند صفت ( عَمَد ) يا حال ( السَّمَاوَاتِ ) باشد . « بَغَيرٍ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا » : آسمانها را مي‌بينيد كه خداوند آنها را بدون ستون آفريده است . آسمانها را آفريده و با ستونهاي نامرئيِ قوّه جاذبه به هم پيوند داده است . يعني داراي ستون بوده ولي ستونها را نمي‌بينيد . « إِسْتَوي عَلَي الْعَرْشِ » : ( نگا : بقره‌ / 29 ، اعراف‌ / 54 ، يونس‌ / 3 ) / « سَخَّرَ » : مسخر گرداند . فرمانبردار كرد . « أَجَلٍ مُّسَمّيً » : سر رسيد معيّن و مدّت مشخّص . مراد فرا رسيدن هنگامه رستاخيز است . « يُدَبِّرُ » : مي‌گرداند . مي‌چرخاند . « يُفَصِّلُ » : شرح مي‌دهد . بيان مي‌دارد ( نگا : انعام‌ / 55 و 97 ، يونس‌ / 5 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَاراً وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و او آن كسي است كه زمين را گسترانيده و در آن كوهها و جويبارها قرار داده است ، و از هرگونه ثمر و ميوه‌اي ، جفت نر و ماده‌اي در آن آفريده است . شب را بر روز مي‌پوشاند ( و برعكس روز را بر پرده شب مي‌گرداند ) . بي‌گمان در اين ( آفرينش شگرف و فرمانروائي سترگ و نمايش شگفت هستي ) نشانه‌هائي ( واضح و آشكار بر قدرت آفريدگار ) است ، براي آنان كه مي‌انديشند ( و سرسري از كنار عجائب و غرائب نمي‌گذرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَدَّ » : گسترانيده است . « رَوَاسِيَ » : جمع راسي و راسِيَة ، كوههاي ثابت و استوار . « زَوْجَيْنِ » : دو صِنف . دو نوع . « إِثْنَيْنِ » : دو تا . مراد نر و ماده است ( نگا : هود / 40 ، يس‌ / 36 ، رحمن‌ / 52 ، نجم‌ / 45 ) . « يُغْشِي‌ » : ( نگا : اعراف‌ / 54 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ وَفِي الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در روي زمين ، قطعه زمينهائي در كنار هم قرار دارد ( كه خاك هر يك بايسته محصولي و جنس هركدام شايسته منظوري است ) و تاكستانها و كشتزارها و نخلستانهاي يك پايه و دو پايه در آن موجود است كه هر چند با يك نوع آب سيراب مي‌گردند ، امّا برخي را از لحاظ طعم بر برخي ديگر برتري مي‌دهيم . بي‌گمان در اين ( اختلاف استعداد خاكها و جوراجوري درختها و گياهها و دگرگونيهاي ميوه‌ها و طعم آنها ) نشانه‌هائي ( بر قدرت خدا ) براي كساني است كه عقل خويش را به كار مي‌گيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قِطَعٌ » : جمع قِطعة ، بخشها و پاره‌ها . « مُتَجَاوِرَاتٌ » : كنار هم . نزديك به هم . « قِطَعٌ مُتَجَاوِراتٌ » : مراد قطعه‌هاي مختلف و متفاوت زمين است . « زَرْعٌ » : كشت . مصدر است و در اينجا به معني كشتزارها است . « صِنْوانٌ » : جمع صِنْو ، همگون . يك‌پايه . « غَيْرُ صِنْوانٍ » : مختلف . دوپايه . « صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ » : درختاني كه بيخ جداگانه دارند و مستقلّ از درختان همنوع خود هستند . يا اين كه : درختان همگون و همسان ، و درختان مختلف و متفاوت . اين معاني در صورتي است كه واژه ( صِنْوان ) را تنها صفت ( نَخيل ) بدانيم . امّا اگر ( صِنْوان ) را به سبب عطف ، صفت ( نَخيل ) و ( زَرْع ) و ( جنّات ) بشمار آوريم ، يا اين كه آن را خبر مبتداي محذوف ، مانند ( كلّ ) بدانيم معني ( صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ ) عبارت خواهد بود از : درختان يك‌پايه و درختان دوپايه مصطلح در گياه‌شناسي . بدين معني كه : برخي از درختان و گياهان ، ماده نرينه در يك درخت يا بوته ، و ماده مادينه در يك درخت يا بوته ديگري است ، و آنها را يك‌پايه مي‌گويند ، مانند درخت خرما . برخي از درختان و گياهان هم ، ماده نرينه و ماده مادينه هر دو بر يك درخت يا بوته است كه بيشتر درختان و گياهان بدين صورت بوده و آنها را دوپايه مي‌نامند . حال ممكن است نرينه و مادينه در يك گل باشند ، مانند بوته پنبه ، و يا اين كه هر يك در گل جداگانه‌اي باشند ، از قبيل بوته كدو . « يُسْقي‌ » : آبياري مي‌گردند . نائب فاعل ضمير ( هُوَ ) است كه به كلّ واحدي از ( قِطَعٌ ، جنّاتٌ ، زَرْعٌ ، نَخيلٌ ) برمي‌گردد . « الأُكُلِ » : آنچه خورده مي‌شود . دانه و ميوه ( انعام‌ / 14 ، سبأ / 16 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا كُنَّا تُرَاباً أَئِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ الأَغْلاَلُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! از چيزي ) اگر بايد در شگفت بماني ، شگفت‌انگيز ( ترين چيز ) سخن ايشان است كه مي‌گويند : آيا هنگامي كه خاك شديم ، آيا دوباره ( زنده مي‌گرديم و ) آفرينش تازه‌اي پيدا مي‌كنيم ؟ آنان كسانيند كه به پروردگارشان ايمان ندارند ، و غلّها و زنجيرها به گردنهايشان مي‌افتد و دوزخيانند و در آتش جاودانه مي‌مانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن تَعْجَبْ . . . » : اگر بايد از چيزي در شگفت شد ، شگفت‌انگيزترين چيز سخن ايشان است كه . « خَلْقٍ جَديدٍ » : آفرينش تازه . حيات دوباره . آفريده نو . « الأغْلالُ » : جمع غُلّ ، طوق آهنين ( نگا : اعراف‌ / 157 ) . « الأغْلالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ » : اشاره به وضع اسفناك آنان در جهنّم است ( نگا : غافر / 71 ، حاقّه‌ / 30 و 32 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ الْمَثُلاَتُ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِّلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! گمراهي ، مشركان را بدانجا كشانده است كه آنان تمسخركنان ) از تو بخواهند كه بدي ( و بلائي كه از سوي خدا ايشان را از آن مي‌ترساني ) پيش از خوبي ( و نعمتي كه از سوي خدا بديشان مژده آن را مي‌رساني ) بدانان رسد ! و حال آن كه عذابهاي درهم كوبنده و خواركننده قبل از ايشان بوده است و ( بر سر گذشتگان آمده است و طومار حيات افراد كافر چون ايشان را در هم نورديده است . ) پروردگار تو نسبت به مردم با وجود ستمهائي كه ( با انجام گناه به خود ) مي‌كنند بخشنده است ( و در عذابشان شتاب روا نمي‌دارد ) و پروردگار تو داراي كيفر سخت است ( و عقوبت او در انتظار گناهكاراني است كه در انجام معاصي پافشاري مي‌كنند و از راه اهريمن به راه خدا برنمي‌گردند و از نيكيها اندوخته‌اي برنمي‌بندند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّيِّئَةِ » : بدي . مراد بلا و عذاب است . « الْحَسَنَةِ » : خوبي . مراد نعمت و رحمت است . « الْمَثُلاتُ » : جمع مَثُلَة ، كيفر سخت ، عقوبت رسوا كننده . « عَلَيا ظُلْمِهِمْ » : با وجود ستمگري و بزهكاري ايشان . جار و مجرور در موضع حال است . حرف ( عَلي ) به معني ( مَعَ ) ( نگا : بقره‌ / 177 ، عَلي حُبِّهِ ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : كاش ! معجزه‌اي ( از معجزات پيشنهادي ما ) از سوي پروردگارش بر او ( كه خويشتن را خاتم‌الانبياء مي‌خواند ) نازل مي‌شد ، ( و پيغمبريِ محمّد را براي ما ثابت مي‌كرد . آخر قرآن و كارهاي ديگري كه از او ديده مي‌شود ، ما را قانع نمي‌كند . تازه اگر ما را قانع هم بكند ، ما تنها چيزهائي را مي‌پسنديم كه خودمان پيشنهاد مي‌كنيم . اي محمّد ! ) تو تنها بيم‌دهنده‌اي ( و پيغمبري ، و بر رسولان پيام باشد و بس ، ) و هر ملّتي راهنمائي ( از ميان سائر پيغمبران ) دارد ( و تو چيز نوظهور و بي‌سابقه‌اي نمي‌باشي ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَةٌ مِّن رَّبِّهِ » : معجزه‌اي بزرگ از سوي پروردگارش . مراد معجزه يا معجزاتي است كه خودشان از روي عناد مي‌خواستند . مثل كوه صفا را طلا كردن ، برداشتن برخي از كوهها و تبديل آنها به گلزارها و كشتزارها ، و . . . ( نگا : اسراء / 90 - 93 ) . « لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ » : مراد از ( هادٍ ) پيغمبر هر قوم ، كتاب آسماني هر يك از انبياء ، ذات ذوالجلال ، پيروان مبلِّغ انبياء ، و محمّد مصطفي مي‌تواند باشد .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ اللّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا مي‌داند كه هر زني ( در شكم خود ) چه چيز حمل مي‌كند ( و بار او پسر يا دختر است ، و وضع جسماني و روحاني ، و كيفيّت و كميّت استعدادها و نيروهاي بالقوّه در او چگونه است ) ، و مي‌داند كه رحمها از چه چيز مي‌كاهند و بر چه چيز مي‌افزايند ( و فعل و انفعالات دوران عادي و قاعدگي و آبستني آنها چگونه بوده و زمان حاملگي و زايمان چه وقت و چقدر و بر چه منوال است ) ، و هر چيز در نزد او به مقدار و ميزان است ( و از اندازه معيّن و حساب مشخّص برخوردار است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُلُّ أُنثَيا » : هر ماده‌اي اعم از انسان يا حيوان . « تَغِيضُ » : مي‌كاهد و كم مي‌كند . فرو مي‌برد و مي‌بلعد . اين فعل به صورت لازم و متعدّي استعمال مي‌شود . در اينجا متعدّي است . « تَزْدَادُ » : مي‌افزايد . افزون مي‌نمايد . « كُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ » : در نزد خدا همه‌چيز داراي مقدار و اندازه مشخّص و معيّن ، و حساب و كتاب دقيق و روشن است ( نگا : حجر / 21 ، فرقان‌ / 2 ، طلاق / 3 ) . « بِمِقْدَارٍ » : داراي اندازه ثابت و كميّت معيّن است .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا آگاه از جهان پنهان ( از ديد و دانش مردمان ) و آگاه از جهان ديدني ( و آشكار در برابر چشم و علم ايشان ) است ، و بزرگوار و والا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ » : ( نگا : انعام‌ / 73 ، توبه‌ / 94 و 105 ) . « الْمُتَعَالِ » : والا و برتر از جهان و منزّه از مشابهت و مماثلت اين و آن . چيره و مسلّط بر همه چيز . اصل آن ( الْمُتَعالي ) است و حذف ياء محض تخفيف است ( نگا : غافر / 15 و 32 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ سَوَاء مِّنكُم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَن جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسي كه از شما سخن را پنهان مي‌دارد ، و كسي كه سخن را آشكار مي‌سازد ، و آن كه در روز ( به دنبال كار خود ) روان مي‌گردد ، ( براي خدا بي‌تفاوت و ) يكسان مي‌باشند ( و خداوند از اوضاع و احوال و رفتار و كردارتان ، هرگونه كه بوده و هرجا و هر زمان كه باشد آگاه است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَوَآءٌ » : يكسان و برابر است . مصدر و به معني ( مُسْتَوي ) است و خبر مقدّم ( مَنْ ) مي‌باشد . « أَسَرَّ » : پنهان كرد . آهسته گفت . « جَهَرَ بِهِ » : آشكارش كرد . آن را بلند گفت . « مُسْتَخْفٍ » : بسيار خويشتن را پنهان كننده . « سَارِبٌ » : رونده . در اينجا مراد كسي است كه خود را ظاهر مي‌سازد و به دنبال كار خويش روان مي‌گردد .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انسان داراي فرشتگاني است كه به ( نوبت عوض مي‌شوند و ) پياپي از روبرو و از پشت سر ( و از همه جوانب ديگر ، او را مي‌پايند و ) به فرمان خدا از او مراقبت مي‌نمايند . خداوند حال و وضع هيچ قوم و ملّتي را تغيير نمي‌دهد ( و ايشان را از بدبختي به خوشبختي ، از ناداني به دانائي ، از ذلّت به عزّت ، از نوكري به سروري ، و . . . و بالعكس نمي‌كشاند ) مگر اين كه آنان احوال خود را تغيير دهند ، و ( اين سنّت جاري در اسباب و مسبّبات ظاهري است ، ولي ) هنگامي كه خدا بخواهد بلائي به قومي برساند هيچ كس و هيچ‌چيزي نمي‌تواند آن را ( از ايشان ) برگرداند ، و هيچ كس غير خدا نمي‌تواند ياور و مددكار آنان شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُعَقِّبَاتٌ » : جمع مُعَقِّبَة ، گروه ملائكه و جماعت فرشتگان . حرف ( ة ) براي مبالغه است . فرشتگاني كه آدمي را مي‌پايند و كردار و گفتار او را ضبط مي‌نمايند و از مصائب و بلايا و اشياء و اشخاصي كه خدا بخواهد وي را حفظ مي‌كنند . از آنجا كه فرشتگان مانند افراد كشيكچي عوض مي‌شوند و به دنبال يكديگر مي‌آيند و اعمال انسان را تعقيب مي‌نمايند و او را نيز مي‌پايند ، آنان را ( مُعَقِّبات ) گفته‌اند ( نگا : يونس‌ / 21 ، زخرف‌ / 80 ، ق / 17 و 18 ، انفطار / 10 و 11 و 12 ) . « مِنْ أَمْرِ اللهِ » : به خاطر فرمان خدا . به فرمان خدا . حرف ( مِنْ ) به معني ( ب ) است ( نگا : غافر / 15 ) . « سُوءًا » : بلا و بدي . هلاك و عذاب . « مَرَدَّ » : برگرداندن . برگرداننده . مصدر ميمي است و مي‌تواند به معني ( رَدّ ) و يا به معني اسم فاعل ( رادّ ) باشد . « فَلا مَرَدَّ لَهُ » : برگرداندن آن ممكن نيست . كسي و چيزي نمي‌تواند آن را برگرداند و دفع كند . « مِن دُونِهِ » : بغير از خدا . « والٍ » : ياور . سرپرست و عهده‌دار امور .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَطَمَعاً وَيُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( قدرت خدا در گستره هستي پديدار ، و آثار آن در همه‌جا آشكار است ) . او است كه آذرخش آسمان را به شما مي‌نمايد كه هم باعث بيم و هم مايه اميد شما مي‌گردد ، و نيز ابرهاي سنگين بار را ( با تبخير آبهاي تلخ و شيرين اقيانوسها و درياها و رودبارها ) پديد مي‌آورد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَرْقَ » : آذرخش آسمان كه بر اثر برخورد دو توده ابر ، بارهاي الكتريكي متفاوت مثبت و منفي به وجود مي‌آيد ، همان گونه كه از برخورد سر دو سيم برق ، جرقّه توليد مي‌شود و به اصطلاح تخليه الكتريكي صورت مي‌گيرد . « خَوْفاً وَ طَمَعاً » : بيم و اميد . بيم از آتش‌سوزيها و بارانهاي نابهنگام و جريان سيلابها و جزغاله شدن به سبب صاعقه و ديگر خطرات ، و اميد به فوائد و بركات فراواني كه باعث آن مي‌گردد . از قبيل : آبياري زمينها . سمپاشي با آب اكسيژنه حاصل از آن ، و تغذيه گياهان توسّط كود ناشي از برخورد برق با هواي آسمان و غيره . اين دو واژه مي‌تواند مفعول سوم ( يُري ) ، يا حال از ( كُمْ ) و به معني : خَآئِفينَ وَ طَامِعِين ، و يا حال ( الْبَرَِْ ) باشند . « يُنشِئُ » : پديد مي‌آورد . « السَّحَابَ » : جمع ( سَحابَة ) است ، ابرها . « ثِقَالَ » : جمع ( ثَقيلَة ) ، سنگين‌بار از آبهاي فراواني كه در خود دارند ( نگا : اعراف‌ / 57 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلاَئِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و رعد ( مانند همه‌چيز فرمانبردار يزدان است و با صدائي كه از آن مي‌شنويد ، با زبان حال ) ، و فرشتگان از هيبت و عظمت يزدان ، ( به زبان قال ) ، حمد و ثناي خدا را مي‌گويند ، و خدا صاعقه‌ها را روان مي‌سازد و هركس را كه بخواهد بدانها گرفتار مي‌كند . در حالي كه ( كافران اين همه نشانه‌هاي دالّ بر وجود خدا را در گوشه و كنار جهان مشاهده مي‌كنند ، خوب نمي‌انديشند و ) آنان درباره خدا ( و توانائي او در امر زنده‌گرداندن و جزا دادن ) به مجادله مي‌پردازند ، و خدا داراي قدرتي بي‌انتهاء و كيفري سخت و دردناك است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الرَّعْدُ » : رعد . صدائي كه از برخورد دو توده ابر ، با بار الكتريكي متفاوت به وجود مي‌آيد . « يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ » : ( نگا : إسراء / 44 ، نور / 41 ، حشر / 24 ) . « الصَّوَاعِقَ » : جمع صاعِقَة ، آذرخش . آتشي كه بر اثر رعد و برق شديد پديد مي‌آيد . « الِْمحَالِ » : اگر مصدر باب مفاعله بشمار آيد ، به معني مُكايَدَه ، يعني چاره‌جوئي و چاره‌سازي است ، و اگر اسم باشد ، به معني قوّت و قدرت است . اصل آن ( محلّ ) به معني حيله و نيرنگ است . برخي هم آن را از ( حَوْل ) و هم‌ريشه با ( حيلَة ) مي‌دانند ، و قوّت و نقمت معني مي‌كنند . ( نگا : اعراف‌ / 183 ، طارق / 15 و 16 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلاَّ كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاء لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلاَلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا است كه شايسته نيايش و دعا است . كساني كه جز او ديگران را به ياري مي‌خوانند ، به هيچ وجه دعاهايشان را اجابت نمي‌نمايند و كمترين نيازشان را برآورده نمي‌كنند . آنان ( كه غير خدا را به فرياد مي‌خوانند ، و به جاي آفريدگار ، از آفريدگان برآوردن نيازهايشان را درخواست مي‌نمايند ) به كسي مي‌مانند كه ( بركنار آبي دور از دسترس نشسته باشد و ) كف دستهايش را باز و به سوي آب دراز كرده باشد ( و آن آب را به سوي خود بخوانَد ) تا آب به دهان او برسد ، و هرگز آب به دهانش نرسد . دعاي كافران ( و پرستش ايشان ) جز سرگشتگي و بيهوده‌كاري نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَعْوَةُ الْحَقِّ » : نيايش راستين . پرستش حقيقي . اضافه موصوف به صفت است . « لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ » : شايسته نيايش و بايسته پرستش خدا است . سزاوار تقاضاي نياز ، و درخور طلب اجابتِ دعا خدا است . « أَلَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللهِ » : كساني كه جز خدا را به فرياد مي‌خوانند و جز او را پرستش مي‌كنند . « لا يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ » : اصلاً دعاهايشان را نمي‌شنوند و به فريادشان نمي‌رسند . نيازي از نيازهايشان را برآورده نمي‌سازند و كاري برايشان نمي‌كنند . « إِلاّ » : مگر . يعني اجابت دعا و برآوردن نياز توسّط پرستش شوندگان و به ياري خواندگان ، چيزي جز همانند پاسخ و اجابت آب در برابر درخواست چنان فردي نيست . « مَا هُوَ بِبَالِغِهِ » : او به آب دسترسي پيدا نمي‌كند . آب به او يا به دهانش نمي‌رسد . « دُعَآءُ » : دعا . پرستش . « ضَلالٍ » : گمراهي و سرگشتگي . بيهوده‌كاري و پوچگرائي .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنچه در آسمانها و زمين است - خواه ناخواه‌ - خداي را سجده مي‌برد ( و در برابر عظمت او سر تسليم و تكريم فرود مي‌آورد ) ، همچنين سايه‌هاي آنها ( كه همچون خود آنها از نظم و نظام دقيق و فرمانبرداري شگفت برخوردارند ) بامدادان و شامگاهان در مقابلش به سجده مي‌افتند ( و پيوسته در برابر اراده باري كرنش مي‌برند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْجُدُ » : سجده مي‌كند . كرنش مي‌برد . در اينجا مراد اطاعت و فرمانبرداري از اراده و خواست حضرت باري است ( نگا : آل‌عمران‌ / 83 ) . « مَنْ » : كساني كه . واژه ( مَنْ ) براي ذوي‌العقول ، يعني انسانها و فرشتگان و پريان به كار مي‌رود ، وليكن در اينجا از راه تغليب شامل غير ذوي‌العقول نيز مي‌باشد و به معني ( آنچه ) است ( نگا : نحل‌ / 49 ) . « طَوْعاً أَوْ كَرْهاً » : خواه ناخواه . يعني همه‌كس و همه‌چيز در برابر فرمان خدا خاضع و فرمانبردار مي‌باشند ، ولي خضوع و فرمانبرداري دسته‌اي تكويني است ، و خضوع و فرمانبرداري دسته‌اي تكويني و تشريعي است . مؤمنان از روي ميل و رغبت در پيشگاه پروردگار به سجده مي‌افتند ، امّا غير مؤمنان هرچند حاضر به چنين سجده‌اي نيستند ، تمام ذرّات وجودشان از نظر قوانين آفرينش خواه ناخواه تسليم فرمان خدا است . اين دو واژه مصدر و حال مي‌باشند ( نگا : آل‌عمران‌ / 83 ) . « ظِلالُهُمْ » : سايه‌هاي آنان . مراد اين است كه سايه‌هاي اشياء نيز از نظم و نظام شگفتي برخوردار است و علاوه از فوائد ظاهري ، مي‌توان از سايه‌ها براي اندازه‌گيري خود اشياء سود جست و نيز همچون ساعت ، زمان را بدانها سنجيد . « الْغُدُوِّ » : جمع غَداة ، بامدادان . « الآصَال‌ » : جمع أَصيل ، شامگاهان ( نگا : اعراف‌ / 205 ) . « بِالْغُدُوِّ وَ الآصَالِ » : مراد هميشه و پيوسته است .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَاء لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! به مشركان ) بگو : چه كسي پروردگار آسمانها و زمين است‌ ؟ ( و آنها را مي‌گرداند و مي‌پايد ؟ جواب درست را براي آنان بيان كن و ) بگو : الله . بگو : آيا جز خدا اولياء ( و معبودهائي ) براي خود برگزيده‌ايد ( و بدانها تمسّك جسته‌ايد ) كه براي خودشان ( چه رسد به شما ) سودي و زياني ندارند ؟ بگو : آيا كور ( كه شمائيد ) و بينا ( كه مؤمنانند ) برابرند ؟ يا اين كه تاريكيها ( كه پرستشهاي كوركورانه شما است ) و نور ( كه هدايت خدا و ارمغان مؤمنان است ) يكسان است‌ ؟ يا اين كه ( شدّت گمراهي آنان را بدانجا كشانده است كه ) براي خدا انبازهائي قائل مي‌شوند كه ( به گمان ايشان ) آنها همچون خدا دست به آفرينش يازيده‌اند ( و آفريده‌هائي همچون آفريده‌هاي خدا دارند ) و اين است كه كار آفرينش ( و تشخيص آفريده‌هاي ايشان از آفريده‌هاي خدا ) بر آنان مشتبه و مختلط گشته است‌ ؟ ( كه چنين نيست ) . بگو : خدا آفريننده همه چيز است و او يكتا و توانا ( بر انجام آفرينش و چرخش هستي ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أوْلِيَآءَ » : جمع وَليّ ، سرپرستان . مراد معبودهاي دروغين است . « أَمْ » : بلكه آيا ؟ استفهام انكاري است . « أَمْ جَعَلُوا لِلّهِ شُرَكَآءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ » : اين عبارت مي‌تواند جنبه تهكّم و ريشخند را داشته باشد . يعني : بلكه آنان براي خدا انبازهائي قرار داده‌اند كه چه بسا همچون خدا دست به آفرينش يازيده‌اند و اين است كه جدائي آنها از خدا برايشان دشوار شده است‌ ؟ ! يا اين كه استفهام انكاري باشد كه ترجمه آن در معني آيه مذكور است . « خَلَقُوا كَخَلْقِهِ » : آيا همچون خدا دست به كار آفرينش زده‌اند و مخلوقاتي را آفريده‌اند ؟ آيا مخلوقاتي همچون مخلوقات خدا را پديدار كرده‌اند ؟ « فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ » : به سبب آن ، آفريده‌ها براي آنان يكسان و مشتبه گشته است . لذا آفرينش خدا و آفرينش چنين معبودهائي ، ايشان را دچار مشكل و اشتباه ساخته است . « الْقَهَّارُ » : بسيار چيره و توانا . بسيار غالب و قاهر .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رَّابِياً وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاء حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند از ( ابرهاي ) آسمان ، آب فرو مي‌باراند و دره‌ها و رودخانه‌ها هر يك به اندازه گنجايش خويش ( براي رويش گياهان و بهره‌وري درختان ، از آب آن ) در خود مي‌گنجانند ، و روي اين سيلابها ، كفهاي زياد و بيسودي قرار مي‌گيرد ، همچنين است آنچه از طلا و نقره و غيره جهت تهيّه زينت‌آلات روي آتش ذوب مي‌نمايند ، كفهائي همانند كفهاي آب بر مي‌آورد ، - پروردگار براي حق و باطل چنين مثالي مي‌زند - امّا كفها ، ( بيسود و بيهوده بوده و هرچه زودتر ) دور انداخته مي‌شود ، ولي آنچه براي مردم نافع است در زمين ماندگار مي‌گردد . خداوند اين چنين مثالي مي‌زند . ( عقائد باطل ، همسان كف و خس و خاشاك روي آب و بالاي فلزات است كه هرچه زودتر از ميان مي‌رود ، ولي اديان حقيقي آسماني ، چون آب و طلا و نقره سودمند و ماندگار مي‌باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سالَتْ » : جاري شد . « أَوْدِيَةٌ » : جمع وادي ، درّه‌ها . مراد رودخانه و جويبارهاي ميان كوهها است . « بِقَدَرِهَا » : به اندازه گنجايش خود . « زَبَداً » : كف . « رَابِياً » : برآمده . در بالا قرار گرفته . « إِبْتِغَآءَ » : به خاطر . از براي . مفعولٌ‌له است . « حِلْيَةٍ » : زيور . « جُفَآءً » : دور انداختني . مصدر ماده ( جَفْأ ) به معني اسم مفعول ، يعني مَجْفُوء است كه به معني مطرود و پرت شده مي‌باشد .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ لِلَّذِينَ اسْتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُواْ لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْاْ بِهِ أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( انسانها در مسير زندگي دو گروهند : دسته‌اي به راه يزدان مي‌روند ، و دسته‌اي به راه شيطان ) . كساني كه ( دعوت ) پروردگار خود را پاسخ مي‌گويند ، سرانجامِ نيك دارند ، و كساني كه ( دعوت ) پروردگار خود را پاسخ نمي‌گويند ، ( عاقبتِ بسيار بد و دردناكي دارند و ) اگر همه چيزهائي كه در زمين است و همانند آنها از آن ايشان باشد و همگي را براي رهائي خود ( از عذاب دوزخ ) پرداخت كنند ( از آنان پذيرفته نمي‌گردد و از عذاب آن رهائي ميسّر نمي‌شود ) . آنان حساب بدحال كننده‌اي دارند و جايگاهشان دوزخ است ، و چه بد جايگاهي است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحُسْنَيا » : عاقبت نيك . سرانجام پسنديده . پاداش خوب . مبتداي مؤخّر است ، و صفت به جاي موصوف نشسته است و تقدير چنين است : الْعَاقِبَةُ الْحُسْنَيا . الْمَثُوبَةُ الْحُسْنَيا . « أَلَّذِينَ » : مبتدا و جمله ( لَوْ أَنَّ لَهُمْ . . . تا . . . سُوءُ الْحِسَابِ ) خبر آن است .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس آيا كسي كه مي‌داند كه آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است حق است ( و برابر آن زندگي مي‌كند و هم بر آن مي‌ميرد ، سزا و جزاي او ) همانند ( سزا و جزاي ) كسي خواهد بود كه ( به سبب انحراف از حق و كفر مطلق ، انگار ) نابينا است‌ ؟ ! تنها خردمندان ( حق را و عظمت خدا را ) درك مي‌كنند ( و فرق ميان دو گروه مؤمن و كافر را مي‌فهمند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الألْبَابِ » : حق را و عظمت خدا را تنها خردمندان درك و فهم مي‌كنند . تنها عاقلان مي‌دانند كه بايد مؤمنان و كافران مثل هم بشمار نيايند .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَلاَ يِنقُضُونَ الْمِيثَاقَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خردمندان ، يعني ) آن كساني كه به عهد ( تكويني و تشريعي ) خدا وفا مي‌كنند ، و پيمان ( موجود ميان خود و بندگان ) را نمي‌شكنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَهْدِ اللهِ » : پيمان فطري و تكويني خدا با انسان . يعني آن بخش از حقائق هستي كه انسان با نيروي خرد و انديشه بدانها پي مي‌برد ( نگا : انعام‌ / 152 ) . و پيمان تشريعي ، يعني رعايت احكام و قوانيني كه خدا توسّط انبياء براي راهنمائي انسانها فرستاده است . « الْمِيثَاقَ » : پيمانهائي كه انسانها با انسانها مي‌بندند .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه برقرار مي‌دارند پيوندهائي را كه خدا به حفظ آنها دستور داده است ، ( از قبيل : رابطه انسان با آفريننده جهان ، پيوند انسان با جامعه انسانيّت ، و رابطه او با همنوعان به ويژه خويشان و نزديكان ) و از پروردگارشان مي‌ترسند و از محاسبه بدي ( كه در قيامت به سبب گناهان داشته باشند ) هراسناك مي‌باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَصِلُونَ » : برقرار مي‌دارند . پيوند مي‌دهند . « سُوءَ الْحِسَابِ » : ( نگا : رعد / 18 ) .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلاَنِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه ( در برابر مشكلات زندگي و اذيّت و آزار ديگران ) به خاطر پروردگارشان شكيبائي مي‌ورزند ، و نماز را چنان كه بايد مي‌خوانند ، و از چيزهائي كه بديشان داده‌ايم ، به گونه پنهان و آشكار مي‌بخشند و خرج مي‌كنند ، و با انجام نيكيها بديها را از ميان برمي‌دارند . آنان ( با انجام چنين كارهاي پسنديده‌اي ) عاقبت نيك دنيا ( كه بهشت است ) از آن ايشان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِبْتِغَآءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ » : به خاطر ذات پروردگارشان . « سِرّاً وَ عَلانِيَةً » : در پنهان و آشكارا . يعني در جائي كه پنهان بهتر است پنهاني مي‌بخشند ، و در جائي كه آشكارا بهتر است آشكارا مي‌بخشند . حال ضمير ( و ) در فعل ( أَنفَقُوا ) مي‌باشد ( نگا : بقره‌ / 274 ) . « يَدْرَؤُونَ » : دفع مي‌كنند . از ميان مي‌برند . « عُقْبَيا » : عاقبت نيك . سرانجام خوبي كه به دنبال دنيا مي‌آيد كه بهشت است ( نگا : اعراف‌ / 128 ، هود / 49 ، طه‌ / 132 ) . « عُقْبَي الدَّارِ » : سرانجام خوب دنيا كه بهشت است . ( عُقْبَيا ) مصدر است و به فاعل خود ( الدَّارِ ) افزوده شده است .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالمَلاَئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين عاقبت نيكو ) باغهاي بهشت است كه جاي ماندگاري ( سرمدي و زيستن ابدي ) است ، و آنان همراه كساني از پدران و فرزندان و همسران خود بدانجا وارد مي‌شوند كه صالح ، ( يعني از عقائد و اعمال پسنديده‌اي برخوردار بوده ) باشند ( و جملگي در كنار هم جاودانه و سعادتمندانه در آن بسر مي‌برند ) و فرشتگان از هر سوئي بر آنان وارد ( و به درودشان ) مي‌آيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَدْنٍ » : جاي ماندن و جاودانه بسر بردن ( نگا : توبه‌ / 72 ) . « جَنَّاتُ عَدْنٍ » : بَدَل كلّ از كلّ ( عُقْبَي الدّارِ ) است . « وَ مَن صَلَحَ . . . » : همراه با كسي كه مؤمن صالحي بوده باشد . « مِن كُلِّ بَابٍ » : از هر دري . مراد از هر طرف و از هر سوئي است .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( فرشتگان بدانان خواهند گفت : ) درودتان باد ! ( هميشه به سلامت و خوشي بسر مي‌بريد ) به سبب شكيبائي ( بر اذيّت و آزار ) و استقامتي كه ( بر عقيده و ايمان ) داشتيد . چه پايان خوبي ( داريد كه بهشت يزدان و نعمت جاويدان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَا صَبَرْتُمْ » : به سبب صبري كه كرديد . و آن شكيبائي بر ناگواريها ، تحمّل اذيّت و آزارها ، مبارزه با هواها و هوسها ، استقامت بر عقيده و ايمان ، و غيره است .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا كساني كه ( برعكس افراد فوق الذّكر ) ، پيمان ( فطري و تكويني ) خدا را مي‌شكنند كه ( با اعطاي عقل و شعور ) با ايشان بسته است ، و پيوندي را مي‌گسلانند كه خدا به حفظ و نگاهداشت آن دستور داده است ، و در روي زمين به فساد و تباهي مي‌پردازند ، نفرين بهره ايشان است و پايان بدِ جهان ( كه دوزخ سوزان است ) از آنِ آنان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللَّعْنَةُ » : لعن و نفرين . طرد از رحمت خدا و بي‌بهره‌ماندن از نعمت او . « سُوءُ الدَّارِ » : سرانجام بد . پايان بد جهان كه دوزخ است .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ اللّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقَدِرُ وَفَرِحُواْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ مَتَاعٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا روزي را براي هركس كه بخواهد ( و او را متمسّك به اسباب و علل ظاهري ببيند ) فراوان و فراخ مي‌گرداند ، و آن را براي هركس كه بخواهد ( و او را غير متمسّك به اسباب و علل ظاهري ببيند ) كم و تنگ مي‌نمايد . ( كافران ) به زندگي دنيا شاد و خوشنودند ، و زندگي دنيا هم در برابرِ آخرت ، كالاي ناچيزي بيش نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَبْسُطُ » : توسعه مي‌دهد . فراخ و فراوان مي‌گرداند . « يَقْدِرُ » : محدود و تنگ مي‌گرداند . « فِي الآخِرَةِ » : در برابر آخرت . با مقايسه و توجّه به آخرت كه نامحدود و داراي نعمتهاي فراوان است . « مَتَاعٌ » : كالاي ناچيز و اندك . تنوين آن دالّ بر ناچيزي و بي‌ارزشي است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : كاش ! معجزه‌اي ( از معجزات پيشنهادي ما ) از سوي پروردگارش بر او ( كه خويشتن را خاتم‌الانبياء مي‌خواند ) نازل مي‌شد ، ( و پيغمبري محمّد را براي ما ثابت مي‌كرد . آخر قرآن و كارهاي ديگري كه از او ديده مي‌شود ما را قانع نمي‌سازد . تازه اگر ما را هم قانع سازد ، ما تنها چيزهائي را مي‌پسنديم كه خودمان پيشنهاد مي‌كنيم ! اي پيغمبر ، بديشان ) بگو : ( ايمان نياوردن آنان تنها به خاطر كمبود معجزه نيست . بلكه آنان به سبب دلبستگي به دنيا و انجام گناه و مال دوستي و آرزوپرستي ، گمراه گشته‌اند و ) خداوند هركه را بخواهد گمراه مي‌كند و هركه را كه ( به سوي او ) برگردد ، به جانب خود رهبري مي‌كند ( و او را در مسير هدايت توفيق مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَوْ لآ أُنزِلَ عَلَيْهِ ءَايَةٌ . . . » : ( نگا : يونس‌ / 20 ، رعد / 7 ) . « أَنَابَ » : توبه كرد . برگشت .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه ايمان مي‌آورند و دلهايشان با ياد خدا سكون و آرامش پيدا مي‌كند . هان ! دلها با ياد خدا آرام مي‌گيرند ( و از تذكّر عظمت و قدرت خدا و انجام عبادت و كسب رضاي يزدان اطمينان پيدا مي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَّذِينَ » : خبر مبتداي محذوف ، يا بدل كلّ از كلّ ( مَنْ أَنابَ ) ، و يا منصوب به مدح است .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه ايمان مي‌آورند و كارهاي شايسته مي‌كنند ، خوشا به حال ايشان ، و چه جايگاه زيبائي دارند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَّذِينَ » : بدل از ( أَلَّذِينَ ) در آيه قبلي است و يا مبتدا و خبر آن جمله دعائي ( طُوبَيا لَهُمْ ) است . « طُوبَيا » : اسم خاصّ بهشت است . يا اين كه مصدر است و به معني نيك و زيبا است ، و يا اسم تفضيل و مؤنّث ( أَطْيَبُ ) است و به معني پاكيزه‌ترين و زيباترين . « طُوبَيا لَهُمْ » : بهشت يا زيباترين سرانجام از آن ايشان است . خوشا به حال ايشان ! « مَئَابٍ » : محلّ بازگشت . بازگشت ( نگا : آل‌عمران‌ / 14 ) .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَلِكَ أَرْسَلْنَاكَ فِي أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهَا أُمَمٌ لِّتَتْلُوَ عَلَيْهِمُ الَّذِيَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَهُمْ يَكْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّي لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ مَتَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بدين گونه شگرف تو را به ميان ملّتي فرستاده‌ايم كه ملّتهاي فراواني پيش از آنان آمده‌اند و رفته‌اند ، تا آنچه را كه به تو وحي كرده‌ايم بر آنان - هر چند كه منكر خداوند مهربانند - بخواني . بگو او پروردگار من است . جز او خدائي نيست . بر او توكّل كرده‌ام ، و بازگشت من به سوي او است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذلِكَ أَرْسَلْنَاكَ » : اين گونه شگرف و بدين صورت سترگ كه در شأن تو است ، تو را روانه كرده‌ايم . مگر نه اين است كه خاتم پيغمبراني و پيغمبر همه جهانياني‌ ؟ ! « كَذَالِكَ » : اين گونه و بدين ويژگي خاصّي كه در ارسال تو منظور بوده است . همان گونه كه پيغمبران پيشين به ميان اقوام خود فرستاده شده‌اند ، تو نيز به ميان اين مردمان فرستاده شده‌اي . « وَ هُمْ يَكْفُرُونَ بِالرَّحْمنِ » : در حالي كه آنان به خداي مهربان اعتقاد ندارند . اين جمله حال ضمير ( هُمْ ) در ( عَلَيْهِمْ ) است . يعني تو قرآن را براي آنان مي‌خواني و آنان بر كفر خود مي‌افزايند . « مَتَابِ » : اصل آن ( مَتابي ) است . يعني بازگشت من .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ أَنَّ قُرْآناً سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَل لِّلّهِ الأَمْرُ جَمِيعاً أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَن لَّوْ يَشَاءُ اللّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعاً وَلاَ يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيباً مِّن دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( به فرض به جاي اين قرآن ) ، قرآني باشد كه كوهها بدان به حركت درآيد ، يا زمين به وسيله آن شكافته گردد ، و يا بدان مردگان ( زنده و ) به سخن درآورده شوند ، ( باز هم بعضيها به سبب عناد با حق ، بدان نمي‌گروند و بر راه خدا نمي‌روند . وظيفه تو تبليغ است و ايمان آوردن يا ايمان نياوردن آنان در دست تو نيست ) بلكه همه كارها در دست خدا است . آيا مسلمانان ( هنوز منتظرند كه پدران و پسران و برادران و همسران و دوستان مشرك ايشان ايمان بياورند ؟ ) مگر نمي‌دانند كه اگر خدا مي‌خواست همه مردمان را هدايت مي‌داد ؟ ! پيوسته كافران ( در زندگي اين جهان ) به سبب كاري كه مي‌كنند دچار بلا و مصيبت كوبنده مي‌گردند ، و يا اين كه بلا و مصيبت كوبنده بر دور و برق آنان فرود مي‌آيد ( و ايشان را تهديد مي‌نمايد ) تا وعده خدا فرا رسد ( كه قيامت است و پروردگار سزا و جزاي قطعي ايشان را بديشان نمايد ) . بي‌گمان خداوند خلاف وعده نمي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَوْ . . . » : جواب ( لَوْ ) محذوف است كه ( مَا ءَامَنُوا بِهِ ) است ( نگا : انعام‌ / 27 ) . « قُرْءَاناً » : قرآني . كتابي خواندني . « أَفَلَمْ يَيْأَسْ » : آيا ندانسته‌اند ؟ استعمال ( يَئِسَ ) به معني ( عَلِمَ ) را برخي حقيقي دانسته‌اند ، و بعضي آن را مجازي بشمار آورده‌اند و گفته‌اند : مأيوس شدن ، متضمّن علم و آگاهي است . « قَارِعَة » : بلاي كوبنده و مصيبت ويرانگر . « تَحُلُّ » : وارد مي‌شود . فرا مي‌رسد . « تَحُلُّ قَرِيباً مِّن دَارِهِمْ » : نزديك به خانه و كاشانه و سرزمين ايشان رخ مي‌دهد و وارد مي‌گردد . « حَتَّيا يَأْتِيَ وَعْدُ اللهِ » : اگر آيه تنها راجع به صدر اسلام باشد ، مراد وعده غلبه مسلمانان بر قريشيان مشرك و فتح شهر مكّه است ، ولي اگر عام باشد ، مراد فرا رسيدن قيامت و كيفر دادن مشركان در آن است .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! اگر كافران ، تو و آئين اسلام را استهزاء مي‌كنند ، غمگين مباش كه ) بي‌گمان پيغمبراني پيش از تو استهزاء شده‌اند و من كافران ( استهزاء كننده ) را مدّتي مهلت داده‌ام و ( آزاد گذاشته‌ام ) سپس ايشان را گرفتار ( قهر و عذاب شديد خود ) ساخته‌ام . آيا بايد عذاب من ( در حق ايشان ) چگونه بوده باشد ؟ ! ( تاريخ گذشتگان را بخوانيد و شهر و ديار و آثار جبّاران را بنگريد تا بدانيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْلَيْتُ » : مهلت داده‌ام و آزاد گذارده‌ام . ناقص واوي و از مصدر ( مَلاوَة ) به معني آزاد گذاشتن و به حال خود رها كردن است ( نگا : آل‌عمران‌ / 178 ) . « عِقَابِ » : اصل آن ( عِقابي ) است . يعني عذاب و عقاب من . « فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ » : جمله پرسشي و براي تعجّب از حال ايشان است و بيانگر مكافات شديد و عذاب سخت خدا مي‌باشد ( نگا : بقره‌ / 66 ، نساء / 84 ) .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَنْ هُوَ قَآئِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي الأَرْضِ أَم بِظَاهِرٍ مِّنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ مَكْرُهُمْ وَصُدُّواْ عَنِ السَّبِيلِ وَمَن يُضْلِلِ اللّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا خدائي كه ( همه مردمان را آفريده است و ) حافظ و مراقب همه‌كس است و اعمال ايشان را مي‌پايد ( همسان بتهائي است كه همچون او نمي‌باشند ؟ مگر خدا و معبودهاي دروغين مانند يكديگرند ؟ ) . براي خدا انبازهائي قرار داده‌اند . بگو : آنها را ( خدا ) بناميد ( ولي بدانيد كه حقير و ناقابلند و سود و زياني ندارند و شايان پرستش نمي‌باشند ) . يا اين كه خدا را از چيزهائي ( به نام شريكها و انبازها ) خبر مي‌دهيد كه او از بودن آنها در زمين بي‌خبر است‌ ؟ ! ( مگر مي‌شود كه شريكها و انبازهائي خدا داشته باشد و او آنها را نشناسد ؟ ! ) يا اين كه با سخنان ظاهري ( و بي‌اساس ، آنها را شريك و انباز خدا مي‌سازيد ؟ ! ) بلكه ( حقيقت اين است كه ) نيرنگ كافران ( كه رخنه‌گرفتن از پيغمبران و ايجاد موانع در سر راه دعوت آنان و القاء شبهه‌ها در دلائلشان است ) در نظرشان زيبا جلوه‌گر شده است و ( بدين سبب ) از راه خدا بازداشته شده‌اند . و خدا هركس را ( به سبب اعمال ناشايست ) گمراه سازد ، راهنمائي نخواهد داشت ( كه او را به سوي رستگاري رهبري كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَآئِمٌ » : ايستاده . مراقب و مواظب . « مَنْ . . . » : مبتدا است و خبر آن محذوف است كه ( كَمَنْ لَيْسَ كَذلِكَ ) مي‌باشد ( نگا : رعد / 19 ، نحل‌ / 17 ) . « سَمُّوهُمْ » : آنها را نامگذاري كنيد . آنها را خدا نام بدهيد . مراد اين است كه بتها چيزي نيستند و خود كافران آنها را نامگذاري كرده و به خيال فاسد خويش مؤثّر و متصرّف در امور جهان مي‌دانند ( نگا : اعراف‌ / 71 ، غافر / 74 ) أ « تُنَبِّؤُونَهُ » : او را باخبر و مطّلع مي‌سازيد . « بِظَاهِرٍ مِّنَ الْقَوْلِ » : با سخني كه فقط ظاهر دارد و حقيقت ندارد مانند خيال . با سخني كه داراي مفهوم صحيح و واقعيّت درست نمي‌باشد . « صُدُّوا » : بازداشته شده‌اند .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ لَّهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُم مِّنَ اللّهِ مِن وَاقٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان در زندگي دنيا عذابي دارند ( كه مكافات عمل ايشان در اين جهان است ) و عذاب آخرت ( آنان در آن جهان ، از عذاب اين جهان ايشان ) سخت‌تر مي‌باشد ، و هيچ كسي و هيچ چيزي نمي‌تواند حافظ ايشان در برابر ( عذاب ) خدا باشد ( و آن را از ايشان دفع كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَشَقُّ » : سخت‌تر و داراي مشقّت و رنج بيشتر ( نگا : سجده‌ / 21 ، زمر / 26 ، غاشيه‌ / 24 ) . « وَاقٍ » : حفظ كننده . نگاه‌دارنده .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَآئِمٌ وِظِلُّهَا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّعُقْبَى الْكَافِرِينَ النَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏صفت بهشتي كه به پرهيزگاران وعده داده شده است ( اين است كه ) رودخانه‌ها و جويبارها در زير ( درختان ) آن جاري است . ميوه و نعمتش هميشگي و سايه‌اش دائمي است . اين سرانجام كساني است كه پرهيزگارند ، و سرانجام كافران آتش ( دوزخ ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثَلُ » : مانند و شبيه . مجازاً به معني صفت عجيب و شگفت . اين واژه مبتدا و خبر آن محذوف است . « أُكُل‌ » : ( نگا : بقره‌ / 265 ، رعد / 4 ) . « ظِلّ » : سايه . كنايه از رفاهيّت و عزّت و نعمت و راحت دائم است . « تِلْكَ » : آن . مراد ( اين ) و مرجع جنّت است . « عُقْبَيا‌ » : ( نگا : رعد / 22 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَفْرَحُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمِنَ الأَحْزَابِ مَن يُنكِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللّهَ وَلا أُشْرِكَ بِهِ إِلَيْهِ أَدْعُو وَإِلَيْهِ مَآبِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كتاب ( آسماني ) بديشان داده‌ايم ( و منصف هستند ) از آنچه بر تو نازل شده است خوشحالند ، و از ميان دسته‌ها ( و گروههاي اهل كتاب و ساير مشركان ) كساني هستند ( كه به سبب تعصّبهاي مذهبي و قومي ) قسمتي از آن را نمي‌پذيرند . ( اي پيغمبر ! به مخالفت و لجاجت اين و آن اعتناء مكن و بلكه خطّ اصيل و صراط مستقيم خود را پيش بگير و برو ، و ) بگو : من تنها و تنها مأمورم كه خدا را بپرستم و انبازي براي او نسازم . من ( مردمان را ) به سوي او مي‌خوانم و بازگشت من ( و همگان ) به جانب او است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَّذِينَ ءَاتَيْناهُمُ الْكِتَابَ . . . » : مراد گروهي از يهوديان و مسيحياني است كه ايمان آورده‌اند . « الأحْزَابِ » : گروهها و دسته‌ها . « مِنَ الأحْزَابِ مَنْ . . . » : مراد يهوديان و مسيحيان و همچنين مشركاني است كه گرد هم آمدند و بر ضدّ پيغمبر و آئين اسلام به مبارزه برخاستند . « أَدْعُو » : دعوت مي‌كنم . مردم را فرا مي‌خوانم . در رسم‌الخطّ قرآني الف زائدي در آخر دارد . « مَئَابِ » : رجوع و بازگشت من . اصل آن ( مَئَابي ) و از ماده ( أَوْب ) مي‌باشد .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْماً عَرَبِيّاً وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ وَاقٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همان گونه ( كه كتابهاي آسماني را براي پيغمبران پيشين فرستاديم ) قرآن را هم به عنوان داور ( در ميان مردم و داور كتابهاي گذشته ، به زبان ) عربي ( بر تو ) فرستاديم . ( پس برابر آن با همگان اعم از اهل كتاب و ساير مشركان رفتار كن و برابر آرزوها و خواستهاي مردم راه مرو ) و اگر از آرزوها و خواستهايشان ، بعد از آن كه دانش ( وحي ) به تو رسيده است ، پيروي كني ، كسي نمي‌تواند در برابر خدا تو را ياري دهد و تو را ( از دست عذاب او ) محفوظ دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حُكْماً » : داوري . مصدر است و مي‌تواند به معني اسم فاعل ، يعني حاكم و داور باشد . مراد اين است كه قرآن فاصل حق از باطل و بيانگر احكام راستين الهي است . « عَرَبِيّاً » : به زبان عربي كه زبان قوم پيغمبر است ( نگا : ابراهيم‌ / 4 ) . « اَلْعِلْمِ » : دانش و آگاهي . مراد وحي و دستور آسماني است . « مَا لَكَ مِنَ اللهِ . . . » : مخاطب پيغمبر و مراد امّت او است .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِّن قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجاً وَذُرِّيَّةً وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَن يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( برخيها داشتن زنان و فرزندان را بر تو عيب مي‌گيرند ) و ما پيش از تو پيغمبراني را روانه كرده‌ايم و زنان و فرزنداني بديشان داده‌ايم . ( پيغمبران جملگي انسان بوده‌اند و بنا به سرشت انساني خورده‌اند و خفته‌اند و با مردم رفت و آمد داشته و معامله كرده و ازدواج نموده‌اند ) و هيچ پيغمبري را نرسيده است كه معجزه‌اي جز با اجازه خدا بياورد ( و به مردم ارائه دهد ) . هر زماني داراي نوعي معجزه است ( كه شايسته آن و حكمت و مصلحت در آن است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَةٍ » : معجزه . مراد معجزاتي است كه مشركان و يهوديان پيشنهاد مي‌كردند و انجام آنها را درخواست مي‌نمودند ( نگا : إِسراء / 90 - 93 ، فرقان‌ / 7 و 8 ) أ « أَجَلٍ » : مدّت . زمان . « كِتَابٌ » : كار حتمي و امر معيّن . مصدر است و به معني اسم مفعول ، يعني ( مكتوب ) به معني محتوم است . در اينجا مراد حكم معيّن و معجزه مشخّص و كار مقدّر است . « لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ » : هر زماني معجزه مربوط به خود دارد . هر زماني داراي حكم معيّن و كار مقدّري است كه جز آن در آن انجام نمي‌گيرد ( نگا : انعام‌ / 67 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ يَمْحُو اللّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند هرچه را كه بخواهد ( و مصلحت بداند ، از نشانه‌هاي كتاب ديدني جهاني و از آيه‌هاي كتاب خواندني آسماني ) از ميان برمي‌دارد ، و هرچه را ( از قوانين هستي و از شرائع الهي كه حكمتش اقتضاء كند و مناسب با زمان باشد ) برجاي مي‌دارد و ( جايگزين مي‌سازد . و همه اينها ) در علم خدا ثابت و مقرّر است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَمْحُو » : از ميان برمي‌دارد . زائل مي‌گرداند . در رسم‌الخطّ قرآني الف زائدي در آخر دارد . « يُثْبِتُ » : بر جاي مي‌دارد . ثابت و استوار مي‌سازد . مراد از محو و اثبات در اينجا ، عبارت است از : 1 - تصرّفات خداوندي در نظام هستي ، از قبيل : زنده‌گرداندن و ميراندن ، پديد آوردن و نابود كردن ، كاستن و افزودن ، روياندن و پژمراندن ، نيرو دادن و نيرو زدودن ، و . . . 2 - تصرّفات خداوندي در آيات و احكام كتابهاي آسماني ، از قبيل : اقامه ديني و ازاله آئيني ، منسوخ‌كردن آيات و احكامي و لازم گرداندن مقرّرات و قوانيني ، و . . . « أُمُّ » : اصل . مركز . « الْكِتَابِ » : علم خدا . لوح محفوظ . يعني حوادث كَوْني و انساني ، و آيات و احكام آئين آسماني ، خاضع علم ثابت خدا و مشيّت تغييرناپذير او بوده كه در لوح محفوظ ضبط و منعكس است . آيه فوق را مي‌توان چنين هم معني كرد : خداوند هر قانون و شريعتي را كه بخواهد از ميان برمي‌دارد ، و هر قانون و شريعتي را كه بخواهد برجاي مي‌دارد ؛ و يا آئين پسين را جايگزين آئين پيشين مي‌گرداند ، و قوانين و شرائع اصولي همچون توحيد و نبوّت و معاد و تحريم رذائل و تحسين فضائل ، ثابت و تغييرناپذير مي‌مانند .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) اگر ( تو را زنده بداريم و ) برخي از چيزهائي را به تو بنمائيم كه به آنان وعده مي‌دهيم ، و يا اين كه تو را بميرانيم ( و شكست و مصيبت كافران و پيروزي و نعمت مؤمنان را نشانت ندهيم مسأله‌اي نيست . چرا كه ) بر تو تنها ابلاغ ( رسالت ) است ، و بر ما حساب و كتاب .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَلاغُ » : تبليغ . ابلاغ رسالت ( نگا : آل‌عمران‌ / 20 ، مائده‌ / 92 و 99 ) . « الْحِسَابُ » : محاسبه . بازپرسي . « وَ إِن مَّا نُرِيَنَّكَ . . . » : ( نگا : زخرف‌ / 41 و 42 ) .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَرَوْاْ أَنَّا نَأْتِي الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللّهُ يَحْكُمُ لاَ مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر ( اين كافران مغرور و لجوج ) نمي‌دانند كه ما به زمين مي‌آئيم ( و ) از اطراف آن مي‌كاهيم‌ ؟ ( از سرزمين اينان مي‌كاهيم و بر سرزمين آنان مي‌افزائيم ، و اقوام و تمدنها و حكومتهائي را نابود مي‌كنيم و اقوام و تمدنها و حكومتهاي ديگري را جايگزين آنها مي‌سازيم . آيا اين قانون هميشگي و ساري و جاري در همه سرزمينها و جامعه‌هاي بشري ، براي بيدار شدن مردمان كافي نيست‌ ؟ ) . خداوند فرمان مي‌راند و فرمانش هيچ گونه رادع و مانعي ندارد . ( اصلاً چه كسي يا چه چيزي ياراي جلوگيري از اجرا فرمان او را دارد ؟ ! ) و ( از آنجا كه خدا آگاه از هر چيزي و گواهان آماده و دلائل مهيّا است ) او سريع‌الحساب است ( و در روز قيامت نيازي به طول زمان جهت رسيدگي به حساب مردمان نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أوَلمْ يَرَوْا » : آيا نمي‌دانند . مراد از ديدن ، دانستن است . « الأرْضَ » : مراد سرزمين ظالمان و كافران است ( نگا : انعام‌ / 6 ) . يا اين كه مضاف محذوف است و مراد اهل آن است . مراد خود كره زمين نيز مي‌تواند باشد . « أَطْرَافِ » : دَور و بَر . نواحي . « نَنقُصُ مِنْ أطْرَافِهَا » : از اطراف آن مي‌كاهيم . اين كاهش ممكن است اشاره به فتوحات اسلامي يا اين كه تخريب ممالك ستمگران و هلاك كردن ملحدان و مشركان باشد . و شايد اشاره به اين كشف علمي‌باشد كه مي‌گويد : سرعت گردش زمين به دور محور خود ، و نيروي گريز از مركز ، سبب شده‌اند كه در دو قطب از برآمدگي كره زمين كاسته شود . يا اشاره به اين نكته دانش جديد باشد كه مي‌گويد : هرگاه سرعت انطلاق بخشي از گازهائي كه همچون غلافي كره زمين را احاطه كرده‌اند ، از قوّه جاذبه‌اي كه زمين نسبت بدانها دارد افزونتر باشد ، مقداري از آن گازها از جو زمين خارج و راهي پهنه هستي مي‌گردند . اين انطلاق كه نوعي كاهش از اطراف كره زمين بشمار است ، هر روزه به طور مستمرّ انجام مي‌پذيرد ( نگا : تفسير المنتخب ) . « مُعَقِّبَ » : تعقيب كننده و بازپرس . به تعقيب اندازنده و بازدارنده . « لاَ مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ » : كسي نمي‌تواند فرمان او را بازپرسي و پي‌گردي كند ، يا از اجرا فرمانش جلوگيري به عمل آورد .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلِلّهِ الْمَكْرُ جَمِيعاً يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني پيش از آنان ( درباره پيغمبران ) توطئه‌ها كرده‌اند و نقشه‌ها كشيده‌اند ( و توطئه‌هايشان خنثي و نقشه‌هايشان نقش بر آب شده است ) و طرحها و نقشه‌ها همگي از آن خدا است ( و مسلّماً توطئه‌ها و نقشه‌هائي كه هم‌اينك نيز كافران براي مبارزه با تو مي‌كنند و مي‌كشند ، خنثي و بي‌نتيجه مي‌گردد ) . خدا از كار و بار هر كسي آگاه است ( و لذا از حيله حيله‌گران چون ايشان هم بي‌خبر نمي‌باشد ) و كافران خواهند دانست كه پايان نيكوي اين جهان ( و سعادت مينوي آن جهان ) از آن كيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَكَرَ » : حيله‌گري و چاره‌جوئي كرد . توطئه كرد و نقشه كشيد . « الْمَكْرُ » : مراد مشاكله است ( نگا : آل‌عمران‌ / 54 ، انفال‌ / 30 ، اعراف‌ / 123 ) .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : تو فرستاده ( خدا ) نمي‌باشي . بگو : كافي است ميان من و شما خدا و كسي كه از كتاب ( قرآن ) آگاه باشد گواه شوند . ( همين بس كه خدا مي‌داند كه من فرستاده او هستم ، و كساني هم كه از محتواي قرآن مجيد آگاه باشند ، از اعجاز قرآن مي‌فهمند كه كتابي را كه با خود آورده‌ام ساخته و پرداخته مغز بشري نيست و از سوي آفريننده مغزها به دستشان رسيده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُرْسَلاً » : فرستاده . پيغمبر . « شَهِيداً » : گواه . « مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ » : مراد آگاهان از قرآن ، يا علماء يهودي و مسيحي است كه از روي تورات و انجيل ، آسماني بودن قرآن و صدق پيغمبر اسلام را درك مي‌كنند .‏

 

موضوعات:  موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره رعد / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 08:36:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم