موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره نحل / تفسیر نور
آيه 1
متن آيه :
أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
ترجمه :
( اي مشركان ! آنچه خدا به شما در روز قيامت وعده داده است ، چون حتمي و قريبالوقوع است ، انگار هم اينك براي وقوع آن ) فرمان خدا در رسيده است ، پس ( مسخرهكنان نگوئيد كه اگر راست ميگوئيد كه قيامتي هست از خدا بخواهيد هرچه زودتر عذاب آن را بنماياند ! استهزاءكنان ) آن را به شتاب مخواهيد . ( خداوند جهان ) منزّه ( از اوصافي است كه مشركان درباره او بر زبان ميرانند ، و دور ) و برتر از چيزهائي است كه ( آنان ) انباز ( خداوند تبارك و تعالي ) ميسازند .
توضيحات :
« أَتَيا » : آمد . فرا رسيد . استعمال فعل ماضي به جاي فعل مضارع ، به خاطر حتميبودن و قريبالوقوع بودن مسأله است . « أَمْرُ » : دستور . در اينجا مراد چيزي است كه بدان دستور داده ميشود كه قيامت است ( نگا : انبياء / 1 و قمر / 1 ) . « فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ » : به شتاب آن را مخواهيد . در فرارسيدن آن شتاب مكنيد . « تَعالَيا » : بالاتر از آن است . به دور از آن است ( نگا : انعام / 100 ، اعراف / 190 ، يونس / 18 ) .
آيه 2
متن آيه :
يُنَزِّلُ الْمَلآئِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ
ترجمه :
خداوند به دستور خود ، فرشتگان را همراه با وحي ( آسماني كه حياتبخش انسانها است ) بر هر كس از بندگانش ( به نام انبياء ) كه خود بخواهد نازل ميكند ( تا به مردم بياموزند ) كه جز من ( كه آفريننده جهان و جهانيانم ) خدائي نيست ؛ پس ( با انجام حسنات و دوري از سيّئات ) ، از ( غضب و عذاب ) من بپرهيزيد .
توضيحات :
« الرُّوحِ » : مراد به طور عام وحي و نبوّت ( نگا : غافر / 15 ) و به طور خاصّ قرآن است ( نگا : شوري / 52 ) . تشبيه وحي و نبوّت يا قرآن به روح بدان خاطر است كه اينها مانند روح كه مايه حيات بدنها است ، مايه حيات دلها و خردها ميباشند ( نگا : انفال / 24 ) . « مِنْ أَمْرِهِ » : به فرمان خود . يا اين كه : اين وحي و نبوّت يا قرآن ، كاري از كارهاي خدا و رازي از رازهاي او است .
آيه 3
متن آيه :
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
ترجمه :
آسمانها و زمين را به مقتضاي حق ( و حكمت ) آفريده است ( نه بيهوده و به گزاف . خداوند ) بالاتر از چيزهائي است كه ( آنان در تصرّف امور يا پرستش ) انباز ( خدا ) ميسازند .
توضيحات :
« بِالْحَقِّ » : به مقتضاي حق و برابر حكمت .
آيه 4
متن آيه :
خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ
ترجمه :
انسان را ( كه يكي از مظاهر قدرت خدا است و عالَم صغير نام دارد ) از نطفهاي ( ناچيز و ضعيف به نام مني ) آفريدهاست ، و او ( پس از پا به رشد گذاشتن ) بهناگاه دشمن آشكاري ميگردد ( و در برابر پروردگار خود علم طغيان برميافرازد و رستاخيز و زندگي دوباره را انكار ميكند ، و فراموش مينمايد كه آن كه او را قبلاً زندگي بخشيده است بعداً نيز ميتواند زندگي ببخشد و به حال اوّليّه برگشت دهد ) .
توضيحات :
« نُطْفَهُ » : مني . « خَصِيمٌ » : دشمن . صيغه مبالغه و يا فعيل به معني مُفاعل است ، از قبيل : نَسيب به معني مُناسِب ، خَليط به معني مُخالِط ، عَشير به معني مُعاشِر . « مُبِينٌ » : اگر صفت ( خَصِيمٌ ) باشد به معني واضح و آشكار است ، و اگر خبر دوم بشمار آيد به معني بيانگر دليل و برهان و مجادله با خدا است .
آيه 5
متن آيه :
وَالأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ
ترجمه :
و چهارپايان ( چون گاو و شتر و بز و گوسفند ) را آفريده است كه در آنها براي شما ، وسيله گرما ( در برابر سرما ، از قبيل پوشيدني و گستردني ساخته از پشم و مويشان ) و سودهائي ( حاصل از نسل و شير و سواري و غيره ) موجود است و از ( گوشت ) آنها ميخوريد ( و در حفظ حيات خود ميكوشيد ) .
توضيحات :
« الأنْعَامَ » : چهارپايان . مفعول به فعل محذوفي است كه ( خَلَقَهَا ) بيانگر آن است . « دِفْءٌ » : گرمي . در اينجا مراد وسيلهاي است كه انسان توسّط آن خويشتن را از سرما محفوظ و تن خود را بدان گرم ميدارد .
آيه 6
متن آيه :
وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ
ترجمه :
و برايتان در آنها زيبائي است بدان گاه كه آنها را ( شامگاهان از چرا ) باز ميآوريد و آن گاه كه آنها را ( بامدادان به چرا ) سرميدهيد .
توضيحات :
« تُرِيحُونَ » : حيوانات را شامگاهان به آغلها و آسايشگاهها برميگردانيد . « تَسْرَحُونَ » : حيوانات را بامدادان به چراگاه ميبريد و در صحرا سر ميدهيد .
آيه 7
متن آيه :
وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَدٍ لَّمْ تَكُونُواْ بَالِغِيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الأَنفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
آنها بارهاي سنگين شما را به سرزمين و دياري حمل ميكنند كه جز با رنج دادن فراوان خود بدان نميرسيديد . بيگمان پروردگارتان ( كه اينها را براي آسايشتان آفريده است ) داراي رأفت و رحمت زيادي ( در حق شما ) است .
توضيحات :
« بَلَدٍ » : ناحيه و سرزمين ، اعم از آباد و غيرآباد . « بَالِغِيهِ » : رسندگان بدان . « شِقِّ » : به رنج افكندن . به مشقّت انداختن .
آيه 8
متن آيه :
وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
و ( خدا ) اسبها و استرها و الاغها را ( آفريده است ) تا بر آنها سوار شويد و زينتي باشند ( كه به دلهايتان شادي بخشد ، و خداوند ) چيزهائي را ( براي حمل و نقل و طي مسافات ) ميآفريند كه ( شما هم اينك چيزي از آنها ) نميدانيد .
توضيحات :
« الْخَيْلَ » : گلّه اسبان . عطف بر واژه ( أَنْعامَ ) در آيه پنجم است . « الْبِغَالَ » : جمع بَغْل ، استرها . « الْحَمِيرَ » : جمع حِمار ، الاغها . « زينَةً » : عطف بر محلّ ( لِتَرْكَبُوهَا ) و هر دو مفعولله هستند . « يَخْلُقُ مَا لا تَعْلَمُونَ » : مراد ماشينها و هواپيماها و سفينههاي فضائي و قطارها و ديگر وسائل و مركبهاي سريعالسيري است كه مولود استعدادي است كه خدا به انسانها داده است .
آيه 9
متن آيه :
وَعَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَآئِرٌ وَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ
ترجمه :
( هدايت مردمان به ) راه راست بر خدا است ، ( راهي كه منتهي به خير و حق ميگردد ) ، و برخي از راهها منحرف و بيراهه است ( و منتهي به خير و حق نميگردد ) . و اگر خدا ميخواست همه شما را ( به اجبار به راه راست ) هدايت ميكرد ( و نعمت اختيار و آزادي اراده و انتخاب را به شما انسانها نميداد ، و لذا همچون حيوانات راهي را بيشتر نميپيموديد و ترقّي و تكاملي پيدا نميكرديد ) .
توضيحات :
« قَصْدُ » : مصدر است و به معني اسم فاعل ، يعني قاصد است كه به معني راست و مستقيم ميباشد . اضافه صفت به موصوف است . « عَلَي اللهِ قَصْدُ السَّبِيلِ » : هدايت به راه راست در دست خدا است . هدايت به راه راست بر خدا لازم است ( نگا : ليل / 12 ) . بيان راه درست و جداسازي آن از راه نادرست بر خدا واجب و لازم است . بدين منظور است كه پيغمبران را فرستاده است و ادلّه راهيابي را در كتاب بازِ هستي به جهانيان نموده است ( نگا : انعام / 153 ) . « مِنْهَا » : ضمير ( ها ) به ( سبيل ) باز ميگردد كه مؤنّث مجازي است . « جَآئِرٌ » : كج . نادرست .
آيه 10
متن آيه :
هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ
ترجمه :
او كسي است كه از آسمان آبي فرو فرستاده است ( كه مايه حيات است ) و شما از آن مينوشيد ( و زلال و گوارايش مييابيد ) و به سبب آن گياهان و درختان ميرويند و شما حيوانات خود را در ميان آنها ميچرانيد .
توضيحات :
« مِنَ السَّمَآءِ » : از جانب آسمان . از ابر . « شَرابٌ » : نوشيدن . « شَجَرٌ » : درختان . گياهان ( نگا : روحالمعاني ) . « فِيهِ » : در آن . مرجع ضمير ( ه ) واژه ( شَجَرٌ ) است . « تُسِيمُونَ » : حيوانات را ميچرانيد .
آيه 11
متن آيه :
يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
ترجمه :
خداوند به وسيله آن ( آب ) زراعت و ( درختان ) زيتون و خرما و انگور و همه ميوهها را براي شما ميروياند . بيگمان در اين ( كار آفرينش ميوههاي رنگارنگ و محصولات كشاورزي گوناگون ) نشانه روشني است ( از خدا ) براي كساني كه ( درباره نيروي آفريننده آنها ) بينديشند ( و با چشم بينش و خرد به جهان گياهان بنگرند ) .
توضيحات :
« ءَايَةً » : نشانه و علامت آشكار . دليل روشن .
آيه 12
متن آيه :
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
ترجمه :
و خدا شب و روز و خورشيد و ماه را براي ( مصالح و منافع ) شما مسخّر كرد ، و ستارگان به فرمان او مسخّر ( و براي راهيابي شما در دل تاريكيها ، در چرخش و گردش ) هستند . مسلّماً در اين كار ( كار آفريدن و مسخر كردن ) دلائل روشن و نشانههاي بزرگي ( بر قدرت و عظمت خدا ) است براي كساني كه تعقّل ميورزند ( و در پرتو خرد به كارها مينگرند ) .
توضيحات :
« سَخَّرَ » : رام كرد . فرمانبردار گرداند ( نگا : رعد / 2 ) . « النُّجُومُ » : ستارگان . مبتدا است . « ءَايَاتٍ » : دلائل روشن . نشانههاي بزرگ .
آيه 13
متن آيه :
وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ
ترجمه :
و چيزهائي را مسخّر شما گردانيده است كه در زمين براي شما به رنگهاي مختلف و در انواع گوناگون آفريده است . مسلّماً در اين ( كار تسخير و آفرينش ) دليل واضح و نشانه روشني ( بر قدرت و عظمت خدا ) است براي مردمي كه عبرت ميگيرند ( و از ديدن اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود ميانديشند و به سجود ميافتند ) .
توضيحات :
« مَا » : مخلوقاتي كه . چيزهائي كه . عطف بر ( الَّيْلَ ) يا ( النُّجُومُ ) در آيه قبلي است . « ذَرَأَ » : آفريد ( نگا : انعام / 136 ) . « مُخْتَلِفاً » : حال واژه ( مَا ) است . « أَلْوَانُهُ » : رنگهاي آن . اصناف و انواع آن . فاعل ( مُخْتَلِفاً ) است . « يَذَّكَّرُونَ » : يادآور ميشوند . بيدار ميگردند . ميانديشند . عبرت ميگيرند .
آيه 14
متن آيه :
وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْماً طَرِيّاً وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
ترجمه :
و او است كه دريا را مسخر ( شما ) ساخته است تا اين كه از آن گوشت تازه بخوريد و از آن زيوري بيرون بياوريد كه بر خود ميپوشيد ( و خويشتن را بدان ميآرائيد و حس زيبائي را اشباع مينمائيد ) و ( تو اي انسان ! ) كشتيها را ميبيني كه ( سينه ) دريا را ميشكافند و ( امتعه و اقوات را بدينجا و آنجا ميرسانند . خدا اين نعمت را به شما داد ) تا شما فضل او را بجوئيد ( و از دريا در مسير تجارت استفاده نمائيد ) و سپاسگزاري كنيد .
توضيحات :
« طَرِيّاً » : تازه . ناقص واوي و يائي و نيز مهموزاللام است . « مِنْهُ » : و « فِيهِ » : مرجع ضمير در اين دو واژه ( الْبَحْرَ ) است . « مَواخِرَ » : جمع ماخِرَة ، شكافندهها . مراد كشتيهاي جاري و روان است كه آبها را از هم ميشكافند . « حِلْيَةً » : زيورآلات . زينتآلات . از قبيل : لؤلؤ و مرجان و درّ و گوهر . « وَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ » : تا با سوار شدن بر كشتيها و شكافتن درياها ، فضل و لطف و روزي فراوان خدا را بطلبيد . اين جمله ، عطف بر ( لِتَأْكُلوا مِنْهُ . . . ) است و ( تَرَي الْفُلْكَ مَواخِرَ فِيهِ ) جمله معترضه است .
آيه 15
متن آيه :
وَأَلْقَى فِي الأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَاراً وَسُبُلاً لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
ترجمه :
و در زمين كوههاي استوار و پابرجائي را قرار داد تا اين كه زمين شما را نلرزاند ( و با حركت خود شما را مضطرب نگرداند ) و رودخانهها و راههائي را پديدار كرد تا اين كه ( به مقصد خود ) راهياب شويد .
توضيحات :
« ألْقَيا » : فرانهاد . مستقرّ كرد . « رَواسِيَ » : جمع راسِيَة ، كوههاي محكم و استوار . « اَن تَمِيدَ بِكُمْ » : تا شما زمين را نلرزاند و مضطرب و پريشان نگرداند . اين جمله منصوب و مفعولله است . در اصل : ( لِئَلاّ تَمِيدَ بِكُمْ ) و يا اين كه : ( كَراهَةَ أَن تَميدَ بِكُمْ ) است . « تَمِيدَ » : از مصدر ( مَيْد و مَيَدان ) به معني : لرزش و جنبش . تلوتلو خوردن و بدين سو و آن سو افتادن . « سُبُلاً » : جمع سَبيل ، راهها .
آيه 16
متن آيه :
وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ
ترجمه :
و نشانههائي ( از قبيل : كوهها و درّهها و بادها و رودها و رنگ خاكها را پديد آورد كه مردمان در روز بدانها راه خود را پيدا ميكنند ) و ( در شب كه از اين علائم استفاده نميشود ) ايشان به وسيله ستارگان رهنمون ميشوند .
توضيحات :
« عَلامَاتٍ » : نشانهها . عطف بر ( رَواسِيَ ) در آيه قبلي است .
آيه 17
متن آيه :
أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لاَّ يَخْلُقُ أَفَلا تَذَكَّرُونَ
ترجمه :
پس ( اي وجدانهاي بيدار ! از نظر عقل ) كسي كه ( اين همه چيزهاي عجيب و غريب و نعمتهاي بزرگ و سترگ را ) ميآفريند ، همچون كسي است كه ( چيزي ) نميآفريند ؟ ( آيا بايد بت حقير و انسان فقير را شريك خداي جليل كرد ؟ ) آيا يادآور نميشويد ؟ ( تا به اشتباه خود پي ببريد و از پرستش بتها و انسانها دست برداريد و تنها و تنها خداي يگانه را بپرستيد و سپاسگزاري كنيد ) .
توضيحات :
« أَفَمَنْ » : استفهام انكاري است .
آيه 18
متن آيه :
وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
( خداوند جز اينها داراي نعمتهاي فراوان ديگري است ) و اگر بخواهيد نعمتهاي خدا را برشماريد ، نميتوانيد آنها را سرشماري كنيد . بيگمان خداوند داراي مغفرت و مرحمت فراوان است ( و اگر از پرستش بتهاي بيجان و انسانهاي ناتوان دست برداريد و به پرستش خداي رحمان برگرديد ، مشمول گذشت و مهر يزدان ميگرديد ) .
توضيحات :
« إِن تَعُدُّوا . . . » : اگر برشمريد . « لا تُحْصُوهَا » : آنها را نميتوانيد سرشماري كنيد .
آيه 19
متن آيه :
وَاللّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ
ترجمه :
خداوند آگاه است از آنچه پنهان ميداريد و از آنچه آشكار ميسازيد .
توضيحات :
« تُسِرُّونَ » : در دل نگاه ميداريد . پنهان ميكنيد . در نهان انجام ميدهيد . « تُعْلِنُونَ » : آشكار ميسازيد . آشكارا انجام ميدهيد .
آيه 20
متن آيه :
وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَهُمْ يُخْلَقُونَ
ترجمه :
آن كساني را كه بجز خدا به فرياد ميخوانند و پرستش مينمايند ، آنان نميتوانند چيزي را بيافرينند و بلكه خودشان آفريده ميگردند ! ( پس بايد مخلوقات ضعيف را پرستيد و به كمك طلبيد ، يا خالق كائنات را ؟ ! ) .
توضيحات :
« يَدْعُونَ » : فرياد ميزنند و به ياري ميطلبند . ميپرستند .
آيه 21
متن آيه :
أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْيَاء وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ
ترجمه :
( بتهائي كه ميپرستند ) جمادند و بيجان ، و نميدانند كه ( پرستش كنندگانشان ) چه وقت زنده و برانگيخته ميگردند . ( پس چرا بايد عاقل چيزهائي را بپرستد كه از فرا رسيدن قيامت بيخبرند و سودي و زياني نميرسانند ) .
توضيحات :
« أَمْوَاتٌ » : مردگان . مراد جمادات و اشياء بيجان است . خبر مبتداي محذوف است . « غَيْرُ أَحْيَآءٍ » : نه زندگان . مردگان . خبر دوم يا صفت ( أَمْواتٌ ) است و جنبه تأكيد را دارد . « يُبْعَثُونَ » : دوباره زنده ميگردند . رستاخيزشان فرا ميرسد .
آيه 22
متن آيه :
إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٌ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ
ترجمه :
پروردگار شما ( كه بايد او را بپرستيد ) پروردگار يكتائي است ، و آنان كه ايمان به آخرت ندارند ، دلهايشان منكر ( مبدأ و توحيد هم ) بوده و خويشتن را بزرگ ميپندارند ( و برتر از آن ميدانند كه حق را بپذيرند و خداي را پرستش كنند ) .
توضيحات :
« مُنكِرَةٌ » : انكاركننده . نپذيرنده . « مُسْتَكْبِرُونَ » : كساني كه خويشتن را بزرگ ميپندارند و خود را بالاتر از آن ميدانند كه به عبادت خدا بپردازند .
آيه 23
متن آيه :
لاَ جَرَمَ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ
ترجمه :
قطعاً خدا آگاه است از آنچه پنهان ميسازند و از آنچه آشكار مينمايند ( و هيچ چيزي از عقائد و اقوال و افعال آنان از ديد خدا نهان نميگردد و ايشان را در برابر همه اينها بازخواست ميكند ، و مستكبران را عقاب مينمايد ) چرا كه مستكبران را دوست نميدارد .
توضيحات :
« لا جَرَمَ » : حقّاً . قطعاً ( نگا : هود / 22 ) .
آيه 24
متن آيه :
وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ
ترجمه :
هنگامي كه به مستكبران ( كافر و بيدين ) گفته ميشود : پروردگار شما ( بر محمّد ) چه چيزهائي نازل كرده است ؟ ( مسخرهآميزانه و كينهتوزانه ) ميگويند : ( اينها كه وحي آسماني نيست ، بلكه دروغها و ) افسانههاي گذشتگان است .
توضيحات :
« أَسَاطِيرُ » : افسانهها و نوشتهها . مراد اباطيل و اكاذيب و خرافات است . جمع اُسْطُورَة ( نگا : انعام / 25 ) يا جمع أَسْطار و آن جمع سَطْر است ( نگا : فرقان / 5 ) . أَساطيرُ خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است : هُوَ أَساطيرُ الأوّلينَ .
آيه 25
متن آيه :
لِيَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ
ترجمه :
آنان بايد كه در روز قيامت بار گناهان خود را ( به سبب پيروي نكردن از پيغمبر ) به تمام و كمال بر دوش كشند ، و هم برخي از بار گناهان كساني را حمل نمايند كه ايشان را بدون ( دليل و برهان و ) آگهي گمراه ساختهاند ( بي آن كه از گناهان پيروان چيزي كاسته شود ) . هان ( اي مردمان ! بدانيد كه آنان چه كار زشتي ميكنند و ) چه بار گناهان بدي را بر دوش ميكشند !
توضيحات :
« لِيَحْمِلُوا » : چنين ميگويند تا اين كه بردارند . بايد كه بر دارند . حرف ( لِ ) لام عاقبت است ( نگا : قصص / 8 ) و يا اين كه لام امر ( نگا : قرطبي ) . « أَوْزَار » : جمع وِزْر ، بارهاي سنگين . مراد گناهان سنگين و سزاهاي كمرشكن است ( نگا : انعام / 31 ، نحل / 25 ) . « مِنْ أَوْزَار » : حرف ( مِنْ ) تبعيضيّه است ، يعني برخي از گناهان ، و يا اين كه زائد است ، يعني برابر گناهان . « بِغَيْرِ عِلْمٍ » : بدون علم و آگهي و دليل و برهان . يعني سران قوم ناآگاهانه و جاهلانه زيردستان را گمراه كردهاند ، يا اين كه زيردستان بدون حجّت و برهان به دنبال سران قوم راه افتادهاند . يعني حال فاعل يا حال مفعول است .
آيه 26
متن آيه :
قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللّهُ بُنْيَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَشْعُرُونَ
ترجمه :
كساني پيش از ايشان بودهاند كه ( از اين نوع توطئهها را داشتهاند و ) نيرنگها كردهاند ، ولي خدا به سراغ شالوده ( زندگي ) آنان رفته است و آن را از اساس ويران كرده است ، و سقف ( خانهها ) از بالاي سرشان بر سرشان فرو ريخته است ، و عذاب ( دنيا ) از جائي بر سرشان تاخته است كه انتظارش را نداشتهاند .
توضيحات :
« مَكَرَ » : نيرنگ و توطئه كردهاند . « أَتَي اللهُ بُنْيَانَهُمْ مِنَ الْقَوَاعِدِ » : خداوند به سراغ شالوده زندگي آنها رفت و از اساس آن را ويران نمود . عذاب خدا به سراغ زيربناي كار آنان ميرود و تشكيلات ايشان را از اساس به هم ميزند . ميتوان مضافي را مانند ( امر ) يا ( عذاب ) پيش از ( الله ) محذوف دانست ( نگا : انعام / 40 ، حشر / 2 ) . « الْقَوَاعِدِ » : جمع قاعِدَة ، اساس . شالوده . « خَرَّ » : فرو ريخت . فرو افتاد . فرو تپيد . « مِنْ حَيْثُ » : از جائي و سوئي كه .
آيه 27
متن آيه :
ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَآئِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قَالَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَالْسُّوءَ عَلَى الْكَافِرِينَ
ترجمه :
بعد از اين ( عذاب دنيا و مكافات عاجل ) در روز رستاخيز خداوند آنان را خوار و رسوا ميسازد و ( بديشان ) ميگويد : كجا هستند انبازان من كه شما ( گمان ميبرديد و ) به خاطر آنها ( با انبياء خود و ساير ايمانداران ) ميجنگيديد و به نزاع برميخاستيد ؟ ( ايشان را فرياد بزنيد تا بيايند و شما را ياري دهند و از عذاب صحراي محشر و دوزخ رها سازند ! ولي جوابي نخواهند داشت . آن گاه ) افراد دانا وآگاه ( از حق و حقيقت ، از قبيل : انبياء و مؤمنان و فرشتگان ) ميگويند : امروز خواري و رسوائي عذاب و بدي ، بيگمان دامنگير كافران ميگردد .
توضيحات :
« كُنتُمْ تُشَآقُّونَ » : جدال و دشمني و جنگ و ستيز ميكرديد . « فِيهِمْ » : درباره ايشان . به خاطر عشق بدانان . « أُوتُواالْعِلْمَ » : عالمان و دانايان . مراد فرشتگان و مؤمنان به طور عام ، و انبياء به طور خاصّ است ( نگا : نساء / 41 ، نحل / 89 ) . « الْخِزْيَ » : خواري . رسوائي . « السُّوءَ » : بدي . مراد عذاب است .
آيه 28
متن آيه :
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
ترجمه :
كساني كه فرشتگان ( براي قبض روح ) به سراغشان ميروند و ايشان در حال ستم ( به خود و جامعه ) هستند و ( در اين وقت ، پس از يك عمر عناد و سركشي ) تسليم ميشوند ، ( چرا كه پرده از برخي از امور غيبي به كنار ميرود و راه گريز بسته ميشود ، ولي از خوف و هراس باز هم مثل سابق دروغ ميگويند و اظهار ميكنند ) كه ما كارهاي بدي ( در دنيا ) نميكردهايم ! ( فرشتگان بديشان ميگويند ) : خير ! ( شما اعمال زشت فراواني انجام دادهايد ، و ) بيگمان خداوند از آنچه ميكرديد آگاه بوده است .
توضيحات :
« تَتَوَفّاهُمْ » : ايشان را قبض روح ميكنند و ميميرانند ( نگا : نساء / 97 ) . « السَّلَمَ » : تسليم شدن و فرمان بردن . « بَلي » : بلي . آري . حرفياست كه بر ابطال نفي كلام پيش از خود دلالت دارد .
آيه 29
متن آيه :
فَادْخُلُواْ أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ
ترجمه :
پس ( بايد كه شما ) وارد درهاي دوزخ شويد ( و به داخل آن رويد و ) جاودانه در آن بغنويد . وه كه جايگاه متكبّران چه جاي بدي است !
توضيحات :
« أَبْوَابَ » : جمع باب ، درها . مراد ورود به خود دوزخ است . « خَالِدِينَ » : حال فاعل ( أُدْخُلُوا ) است . يعني جاودانه در آن ميمانند . « مَثْوَيا » : اقامتگاه . جايگاه .
آيه 30
متن آيه :
وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْاْ مَاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ خَيْراً لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ
ترجمه :
و ( برعكسِ كافران ، ) هنگامي كه به پرهيزگاران گفته ميشود : پروردگارتان چه چيزي ( بر پيغمبر خود ) نازل كرده است ؟ ميگويند : خير و خوبي را ( كه قرآن نام دارد و متضمّن سعادت دنيا و آخرت ميباشد . آنان بدين وسيله از زمره نيكوكاران بشمار ميآيند و ) به نيكوكاران در اين جهان نيكي ميرسد ( و زندگي خوشي نصيبشان ميگردد ) و سراي آخرت ( ايشان از اين سراي ) بهتر خواهد بود و جهانِ ( جاويدان ) پرهيزگاران بهترين ( و زيباترين ) جهان ميباشد .
توضيحات :
« خَيْراً » : خير و خوبي . يعني قرآني را نازل فرموده است كه سراسر خير و خوبي است .
آيه 31
متن آيه :
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَآؤُونَ كَذَلِكَ يَجْزِي اللّهُ الْمُتَّقِينَ
ترجمه :
( سراي پرهيزگاران ) باغهاي ( جاويدان و محلّ ) اقامت دائم ( بهشت ) است كه بدان وارد ميگردند و رودبارها در زير ( كاخها و درختان ) آن روان است . در آنجا هرچه بخواهند دارند ( و هر نعمتي را آرزو كنند آماده مييابند . بلي ) خداوند اين چنين ( كافي و وافي و عالي ) به پرهيزگاران پاداش ميدهد .
توضيحات :
« جَنّاتُ » : خبر مبتداي محذوف است و در اصل چنين است : هِيَ جَنَّاتُ . يا اين كه مبتدا است و خبر آن محذوف است و در اصل چنين است : لَهُمْ جَنَّاتُ .
آيه 32
متن آيه :
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
ترجمه :
( پرهيزگاران ، ) همانهائي كه ( به هنگام مرگ ) فرشتگان ( قبض ارواح ) جانشان را ميگيرند در حالي كه پاكيزه ( از كفر و معاصي ) و شادان ( از روياروئي سرافرازانه خود با پروردگار ) هستند . ( فرشتگان بديشان ) ميگويند : درودتان باد ! ( در امان خدائيد و از امروز به ناراحتي و بلائي دچار نميآئيد . و ) به خاطر كارهائي كه ميكردهايد به بهشت درآئيد .
توضيحات :
« أَلَّذِينَ » : صفت ( الْمُتَّقينَ ) است . « طَيِّبِينَ » : پاك و پاكيزه از كفر و معاصي . شادان و خوشحال از قالب تهي كردن و پرواز از جهان ناسوت به جهان ملكوت . حال ضمير ( هُمْ ) است . « يَقُولُونَ » : مجموعه فعل و فاعل . حال ( الْمَلآئِكَةُ ) است . « سَلامٌ » : درود . امن و امان از خشم و عذابِ يزدان و سلامت از گرفتاريها و زشتيها .
آيه 33
متن آيه :
هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَلكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
ترجمه :
آيا كافران جز اين انتظاري دارند كه فرشتگان ( قبض ارواح ) به سراغشان بيايند ، يا اين كه فرمان پروردگارت ( مبني بر مجازات ايشان ) فرا رسد ( و عذاب آسماني نابودشان گرداند ؟ ) . كساني كه پيش از ايشان هم بودند اين چنين كردند ( و مجازات كار پليد خود را ديدند ) و خدا بديشان ستم نكرد ، و ليكن خودشان به خويشتن ستم كردند ( چرا كه خويش را با كفرشان در معرض عذاب كردگار قرار دادند ) .
توضيحات :
« هَلْ يَنظُرُونَ » : آيا انتظار ميكشند ؟ استفهام انكاري است ، يعني چشم به راه فرشتگان مرگ يا عذاب آخرت هستند .
آيه 34
متن آيه :
فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
ترجمه :
پس ( سرانجام ، سزاي ) بديهائي كه ميكردند بديشان رسيد ، و چيزي را كه بدان تمسخر مينمودند آنان را ( از هر سو ) در برگرفت ( كه عذاب دوزخ است ) .
توضيحات :
« سَيِّئَاتُ » : بديها . مضاف محذوف و در اصل چنين است : جَزآءُ سيّئات . يا اين كه ذكر سبب و مراد مسبّب است . « حاق » : فرا گرفت . از ماده ( حيق ) به معني احاطه كردن ( نگا : انعام / 10 ، هود / 8 ) .
آيه 35
متن آيه :
وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلا آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ
ترجمه :
كافران ( از راه استهزاء و مغالطه ) ميگويند : اگر خدا ميخواست نه ما و نه پدران ما ، چيزي جز خدا را نميتوانستيم بپرستيم ، و چيزي را بدون اجازه او نميتوانستيم حرام بكنيم . ( پس ماندگاري ما بر پرستش لات و عزّي و ديگر بُتان ، و تحريم بَحيرَة و سائِبَة و وَصيلَة و غيره ، نشانه رضايت خدا به كارمان ميباشد ، لذا فرمان تو را نميبريم و فرستاده خدايت نميدانيم ، آري ! ) كساني كه پيش از ايشان هم بودند اين چنين ميكردند ( و با اين گونه بهانههاي واهي و دليلهاي سست ، به بتپرستي و تحريم چيزهائي از پيش خود ، ادامه ميدادند ) . مگر بر پيغمبران وظيفهاي جز تبليغ آشكار ( ، و روشن و بيپرده رساندن اوامر كردگار ) است ؟ ( نه ! جز اين نيست . پس تو نيز فرمان برسان و حساب ايشان را به خداي واگذار ) .
توضيحات :
« لَوْ شآءَ اللهُ . . . » : ( نگا : انعام / 148 ، زخرف / 20 ) . « مِن شَيْءٍ » : حرف ( مِنْ ) زائد است . « الْمُبِينُ » : روشن . روشنگر .
آيه 36
متن آيه :
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
ترجمه :
ما به ميان هر ملّتي پيغمبري را فرستادهايم ( و محتواي دعوت همه پيغمبران اين بوده است ) كه خدا را بپرستيد و از طاغوت ( شيطان ، بتان ، ستمگران ، و غيره ) دوري كنيد . ( پيغمبران دعوت به توحيد كردند و مردمان را به راه حق فرا خواندند ) . خداوند گروهي از مردمان را ( كه بر اثر كردار نيك ، شايسته مرحمت خدا شدند ، به راه راست ) هدايت داد ، و گروهي از ايشان ( بر اثر كردار ناشايست ) گمراهي بر آنان واجب گرديد ( و سرگشتگي به دامانشان چسبيد ) پس ( اگر در اين باره در شكّ و ترديديد ، برويد ) در زمين گردش كنيد و ( آثار گذشتگان را بر صفحه روزگار ) بنگريد و ببينيد كه سرانجام كار كساني ( كه آيات خدا را ) تكذيب كردهاند به كجا كشيده است ( و بر سر اقوامي چون عاد و ثمود و لوط چه آمده است ) .
توضيحات :
« الطّاغُوتَ » : شيطان و بتان و هرچيزي كه باعث طغيان شود ( نگا : بقره / 256 ) . « حَقَّتْ » : ثابت و واجب شده است . « حَقَّتْ عَلَيْهُمُ الضَّلالَة » : يعني خداوند به مردمان خرد داده است ، فطرت ايشان را براي يكتاپرستي بسيج كرده است ، پيغمبران را فرستاده است ، و آيات تشريعي و تكويني را به انسانها نموده است ، آن گاه اين مردمانند كه بر اثر يك تصميمگيري آزادانه دو دسته ميشوند و به راه يزدان يا به راه شيطان ميروند .
آيه 37
متن آيه :
إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي مَن يُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ
ترجمه :
( اي پيغمبر ! ) هر چند هم بر رهنمود آنان ( كه مغلوب شهوات و لذّات و ماديات شدهاند ) آزمند باشي ( گوششان به دعوت حق بدهكار نيست و ) خداوند كساني را ( كه بر اثر پلشتيها و زشتيها ) گمراه بكند ( با زور به راه حق ) هدايت نميدهد ، و ( روز قيامت ) ياوراني را نخواهند داشت ( كه ايشان را ياري كنند و از عذاب خدا برهانند ) .
توضيحات :
« تَحْرِصْ » : آزمند باشي . تلاش و كوشش كني .
آيه 38
متن آيه :
وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ بَلَى وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً وَلكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
( كافران علاوه بر شِرْكشان ) مؤكّدانه به خدا سوگند ياد ميكنند كه خداوند هرگز كسي را كه ميميرد زنده نميگرداند . خير ! ( چنين نيست كه ميگويند ، بلكه خداوند همه مردگان را دوباره زنده ميكند ، و اين ) وعده قطعي خدا است ، و ليكن بيشتر مردمان نميدانند ( كه زندهگرداندن براي قدرت خدا چيزي نيست و همان گونه كه قبلاً به انسانها جان بخشيده است ، پس از مرگ نيز دوباره جان به پيكرشان ميدمد ) .
توضيحات :
« أَقْسَمُوا » : سوگند خوردهاند . « جَهْدَ أَيْمانِهِمْ » : در حالي كه با تمام قدرت و بسيار مؤكّدانه سوگند ياد ميكنند . جَهْد مصدر و به معني ( جاهِدينَ ) است و حال بشمار است ( نگا : مائده / 53 ، انعام / 109 ) . « وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً » : خداوند آن را مؤكّدانه وعده داده است و قاطعانه بر خود واجب گردانده است . ( وَعْداً ) و ( حَقّاً ) مفعول مطلق فعل محذوف ميباشند و تقدير چنين است : وَعَدَ اللهُ ذلِكَ وَعْداً وَ حَقَّهُ حَقّاً . يا اين كه ( حَقّاً ) صفت ( وَعْداً ) است و معني چنين ميشود : خداوند وعده راستين آن را مؤكّدانه داده است ( نگا : توبه / 111 ) .
آيه 39
متن آيه :
لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَاذِبِينَ
ترجمه :
( خداوند همگان را زنده ميگرداند ) تا اين كه براي ايشان روشن گرداند چيزي را كه درباره آن اختلاف ميورزند ( كه به طور خاصّ رستاخيز و به طور عام همه اموري است كه پيغمبران با خود آوردهاند ) و اين كه كافران بدانند كه ايشان ( در آنچه راجع به شرك و رستاخيز ميگويند ) دروغگويند .
توضيحات :
« أَلَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ » : آنچه دربارهاش اختلاف دارند . مراد حقائقي است كه پيغمبران به ارمغان آوردهاند و همه چيزهائي است كه از آن سخن گفتهاند .
آيه 40
متن آيه :
إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ
ترجمه :
( زندهگرداندن مردمان در روز قيامت براي ما مشكل نيست همان گونه كه كافران گمان ميبرند ) . ما هرگاه چيزي را بخواهيم ( پديد آوريم ) كافي است كه ( خطاب ) بدان بگوئيم : باش ! پس فوراً ميشود .
توضيحات :
« كُن فَيَكُونُ » : ( نگا : بقره / 117 ، آلعمران / 47 ) .
آيه 41
متن آيه :
وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
كساني كه براي خدا ( به مدينه ) هجرت كردند ، پس از آن كه ( در مكّه ) مورد ظلم و ستم قرار گرفتند ، در اين دنيا جايگاه و پايگاه خوبي بدانان ميدهيم ، و پاداش اخروي ( ايشان از پاداش دنيوي آنان ) بزرگتر است اگر بدانند .
توضيحات :
« فِي اللهِ » : به خاطر خدا و براي رضايت او . « لَنُبَوِّئَنَّهُمْ » : ايشان را حتماً اسكان ميدهيم . بيگمان براي ايشان تهيّه ميبينيم . « حَسَنَةً » : نيك و زيبا . صفت موصوف محذوفي است و مراد شهر مدينه است و تقدير چنين ميشود : داراً حَسَنَةً . مَبَاءَةً حَسَنَةً . مَعيشَةً حَسَنَةً . و . . . نصب آن به خاطر ظرف بوده است ، و يا اين كه مفعول دوم ( لَنُبَوِّئَنَّهُمْ ) است اگر به معني ( لَنُعْطِيَنَّهُمْ ) گرفته شود . « لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ » : اگر مخالفان مؤمنان ميدانستند . يا اگر مؤمنان ميدانستند ؛ كه در اين صورت مراد ديدن به جاي شنيدن است ، والاّ مهاجران ميدانستند كه پاداش آن جهان از پاداش اين جهان بهتر و والاتر است و به همين خاطر ترك خانه و كاشانه كردهاند و در راه نجات دين و ايمان كوشيدهاند .
آيه 42
متن آيه :
الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
ترجمه :
( مهاجران ، آن ) كسانيند كه ( در برابر اذيّت و آزار مشركان ) شكيبائي ورزيدند و ( در زندگي ) توكّل و تكيه آنان بر پروردگارشان است .
توضيحات :
« صَبَرُوا . . . يَتَوَكَّلُونَ » : استعمال فعل نخست به صورت ماضي و فعل بعدي به شكل مضارع ، براي استمرار ، يا استحضار آن سيماي زيبا و هيئت رعنائي است كه داشتهاند .
آيه 43
متن آيه :
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
( مشركان ميگويند : ميبايست خداوند فرشتهاي را براي ابلاغ رسالت ميفرستاد ؛ نه تو را كه فردي تهيدست و انساني چون ما هستي . بايد بدانند كه ) ما پيش از تو نيز جز مرداني را كه بديشان وحي فرستادهايم ، ( به ميان مردم ) روانه نكردهايم . پس ( براي روشنگري ) از آگاهان ( از كتابهاي آسماني همچون تورات و انجيل ) بپرسيد ، اگر ( اين را ) نميدانيد ( كه پيغمبران همه انسان بودهاند نه فرشته ) .
توضيحات :
« رِجَالاً » : مرداني . اين بخش ميرساند كه پيغمبران همه مرد بودهاند ؛ نه زن . « نُوحِي إِلَيْهِمْ » : ما به پيغمبران وحي ميكرديم . « الذِّكْرِ » : اطّلاع و آگهي . ياد و يادآوري . در اينجا مراد كتاب آسماني است . « أَهْلَ الذِّكْرِ » : علماء . اهل كتاب .
آيه 44
متن آيه :
بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
ترجمه :
( پيغمبران را ) همراه با دلائل روشن و معجزات آشكار ( دالّ بر پيغمبري ايشان ) ، و همراه با كتابها فرستادهايم ، و قرآن را بر تو نازل كردهايم تا اين كه چيزي را براي مردم روشن سازي كه براي آنان فرستاده شده است ( كه احكام و تعليمات اسلامي است ) و تا اين كه آنان ( قرآن را مطالعه كنند و درباره مطالب آن ) بينديشند .
توضيحات :
« الْبَيِّنَاتِ » : دلائل روشن . معجزات آشكار . « الزُّبُرِ » : جمع زَبُور ، كتابها ( نگا : آلعمران / 184 ) . « بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ » : جار و مجرور متعلّق به ( أَرْسَلْنا ) در آيه قبلي و يا متعلّق به فعل محذوفي مانند ( أَرْسِلُوا ) است . « الذِّكْرَ » : مراد قرآن است ( نگا : آلعمران / 58 ، حجر / 6 و 9 ) . « ما » : آنچه . مراد احكام و شرائع است .
آيه 45
متن آيه :
أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُواْ السَّيِّئَاتِ أَن يَخْسِفَ اللّهُ بِهِمُ الأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَشْعُرُونَ
ترجمه :
آيا توطئهگران بدكردار ( از اين عذاب الهي ) ايمن گشتهاند كه ممكن است خداوند آنان را ( همچون قارون ) به دل زمين فرو برد ( و نابودشان گرداند ) ، يا اين كه عذاب الهي از آنجا كه انتظارش ندارند و به گونهاي كه به دلشان خطور نميكند به سراغشان بيايد ؟
توضيحات :
« مَكَرُوا السَّيِّئَاتِ » : توطئه بديها را چيدند . نيرنگهاي زشت را پيريزي كردند . واژه ( السيّئات ) صفت موصوف محذوف ( الْمَكَراتِ ) است ، يعني : مَكَرُوا الْمَكَراتِ السيّئات . يا اين كه مفعول فعل ( مَكَرُوا ) است اگر به معني ( عَمِلُوا ) باشد . « يَخْسِفَ » : به زمين فرو ببرد ( نگا : قصص / 81 و 82 ) .
آيه 46
متن آيه :
أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ
ترجمه :
يا اين كه به هنگام رفت و آمدشان ( براي بازرگاني و داد و ستد ، گريبان ) ايشان را بگيرد ( و به ناگاه هلاكشان گرداند ) ؟ به هر حال آنان نميتوانند ( خداي را ) درمانده كنند ( و از دست عذاب و مرگ او خويشتن را برهانند ) .
توضيحات :
« تَقَلُّبِهِمْ » : رفت و آمد براي تجارت و بازرگاني . سعي و تلاش در پي معاش . « فَمَاهُم بِمُعْجِزِينَ » : ( نگا : أنعام / 134 ، يونس / 53 ، هود / 20 و 33 ، توبه / 2 و 3 ) .
آيه 47
متن آيه :
أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرؤُوفٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
يا اين كه در بيم و هراس ( از مرگ ، بيماري ، زيان ، تنگدستي ، صاعقه ، زلزله ، و بلايا و مصائب ديگر ) ايشان را نگاه دارد ( و زندگي را بر آنان حرام گرداند ؟ بلي خداوند ميتواند هركس و هر گروهي را به يكبار نابود كند و يا اين كه به مرگ تدريجي گرفتار سازد . خداوند ايشان را از عواقب زشت كارهايشان برحذر ميدارد تا بيدار گردند و به مجازات الهي گرفتار نيايند ) چرا كه خداوند بسيار با رأفت و با مرحمت است .
توضيحات :
« تَخَوُّفٍ » : بيم و هراس . كم و كاست در اموال و اولاد . « فَإِنَّ رَبَّهُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ » : ذكر رأفت و رحمت بعد از تهديد ، بدان خاطر است كه برحذر داشتن از سرانجام بد ، خود نعمت به حساب ميآيد همان گونه كه در سوره الرحمن آمده است ( نگا : الرحمن / 41 و 42 ) . و اين كه معني چنين است كه خداوند چون رؤوف و رحيم است در مجازات شتاب نميكند ( نگا : رعد / 32 ، حجّ / 44 و 48 ) .
آيه 48
متن آيه :
أَوَ لَمْ يَرَوْاْ إِلَى مَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلاَلُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالْشَّمَآئِلِ سُجَّداً لِلّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ
ترجمه :
آيا آنان به چيزهائي كه خدا آفريده است نمينگرند و درباره آنها نميانديشند كه چگونه سايههايشان از راست و چپ منتقل ميگردند ( و گاهي بدين سو و گاهي بدان سو امتداد مييابند ) و فروتنانه خداي را سجده ميبرند ؟
توضيحات :
« يَتَفَيَّأُ » : برميگردد . منتقل ميشود . در رسمالخطّ قرآني ( يَتَفَيَّؤُا ) است و الف زائدي در آخر دارد . « ظِلالُهُ » : سايههاي آن ( نگا : رعد / 15 ) . « سُجَّداً » : سجدهكنان . حال ( ظلال ) است . « دَاخِرُونَ » : خاضعان و فروتنان . از مصدر ( دُخُور ) به معني خواري و كوچكي است . « وَهُمْ دَاخِرُونَ » : حال دوم ( ظلال ) است .
آيه 49
متن آيه :
وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَالْمَلآئِكَةُ وَهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ
ترجمه :
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين جنبنده وجود دارد ، خداي را سجده ميبرند و كرنش ميكنند ، و فرشتگان نيز خداي را سجده ميبرند و تكبّر نميورزند .
توضيحات :
« دَآبَّةٍ » : جنبنده . رونده ( نگا : بقره / 164 ، هود / 6 و 56 ) . « مِن دَآبَّةٍ » : برخي اين قيد را براي ( مَا فِيالأرْضِ ) ميدانند ، ولي به دليل آيههاي ديگر مربوط به ( مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الأرْضِ ) به طور كلّي است ( نگا : شوري / 29 ، حجّ / 18 ) . « الْمَلآئِكَة » : ذكر خاصّ فرشتگان با وجود دخول در واژه عام ( ما ) براي بزرگداشت فرشتگان و اين كه آنان نوعي از آفريدگانند كه در ماهيّت جداي از جنبندگانند .
آيه 50
متن آيه :
يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ
ترجمه :
فرشتگان از پروردگار خود كه حاكم بر آنان است ميترسند و آنچه بدانان دستور داده شود ( به خوبي و بدون چون و چرا ) انجام ميدهند .
توضيحات :
« مِن فَوْقِهِمْ » : مراد بالا بودن حسّي و مكاني نيست ، بلكه مراد برتري و والائي مقامي است ( نگا : أنعام / 61 ، أعراف / 127 ) . « يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ » : ( نگا : تحريم / 6 ) .
آيه 51
متن آيه :
وَقَالَ اللّهُ لاَ تَتَّخِذُواْ إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ فَإيَّايَ فَارْهَبُونِ
ترجمه :
خدا گفته است كه دو معبود دوگانه براي خود برنگزينيد ، بلكه خدا معبود يگانهاي است ( كه منم آفريدگار كائناتم ) و تنها و تنها از من بترسيد و بس .
توضيحات :
« قَالَ » : مراد از گفتن ، دستور دادن است . « إِلهَيْنِ » : دو معبود . مراد اين است كه دوگانهپرستي غلط است تا چه رسد به پرستش معبودهاي متعدّد . يا اين كه همه معبودهاي دروغين يكي و باطل بشمارند و در مقابل معبود حق كه تنها او آفريننده جهان و منشأ خير و بركت و نعمت است قرار دارند . « إِثْنَيْنِ » : دوگانه . صفت است و در برابر ( واحِدٌ ) يعني يگانه كه آن هم صفت است قرار دارد . ذكر اين دو وصف براي تأكيد يكتاپرستي ، و نهي از دوگانه و چندگانه پرستي است . « فَارْهَبُونِ » : ( نگا : بقره / 40 ) .
آيه 52
متن آيه :
وَلَهُ مَا فِي الْسَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَهُ الدِّينُ وَاصِباً أَفَغَيْرَ اللّهِ تَتَّقُونَ
ترجمه :
آنچه در آسمانها و زمين است از آن او است ، و همواره ( تعيين نحوه ) دينداري و ( كار ) قانونگذاري حق او ، و اطاعت و انقياد از وي واجب و لازم است . پس ( وقتي كه عالَم هستي از آنِ خدا و قوانين تكويني و تشريعي و اطاعت و انقياد همه چيز و همگان از او است ) آيا از غير خدا ميترسيد ؟
توضيحات :
« الدِّينُ » : دين و شريعت . قوانين و سنن . اطاعت و انقياد . « وَاصِباً » : هميشه و همواره ( نگا : صافّات / 9 ) . واجب و لازم . خالصانه . اين واژه حال ( الدّينُ ) است .
آيه 53
متن آيه :
وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ
ترجمه :
آنچه از نعمتها داريد همه از سوي خدا است ( و بايد تنها منعم را سپاس گفت و پرستيد ) و گذشته از آن ، هنگامي كه زياني ( همچون درد و بيماري و مصائب و بلايا ) به شما رسيد ( براي زدودن ناراحتيها و گشودن گره مشكلها تنها دست دعا به سوي خدا برميداريد و ) او را با ناله و زاري به فرياد ميخوانيد ، ( پس چرا در وقت عادي جز او را ميپرستيد و انبازها را به كمك ميطلبيد ؟ ) .
توضيحات :
« الضُّرُّ » : ( نگا : أنعام / 17 ، يونس / 12 ) . « تَجْأَرُونَ » : ناله و فرياد سر ميدهيد و متضرّعانه كمك ميطلبيد . از مصدر ( جُؤار ) به معني هُرّا و آواي وحوش و چهارپايان است .
آيه 54
متن آيه :
ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنكُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنكُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ
ترجمه :
سپس هنگامي كه خدا زيان را از شما دور كرد ( و جلو تندباد حوادث و طوفان بلا را گرفت ) ، گروهي از شما ( انبازهائي ) شريك پروردگار خود ميكنند ! ( و از نو دچار غفلت و غرور و بتپرستي و شرور ميشوند ! ) .
توضيحات :
« كَشَفَ » : برطرف كرد . كنار زد . « فَرِيقٌ » : دسته . گروه .
آيه 55
متن آيه :
لِيَكْفُرُواْ بِمَا آتَيْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
بگذار نعمتهائي را كه بديشان دادهايم ناسپاسي كنند و ( رفع مشكلات و دفع مضرّات را ناديده گيرند . اي كافران چند روزي از اين متاع دنيا ) بهرهمند شويد ( و لذّت ببريد ، عاقبت كفر و سرانجام كارتان را ) خواهيد دانست .
توضيحات :
« لِيَكْفُرُوا بِمَآ ءَاتَيْنَاهُمْ » : بگذار كفران و ناسپاسي چيزهائي را بكنند كه بديشان دادهايم . بگذار نعمتهائي را كه بديشان دادهايم ناديده انگارند . لام آن لام عاقبت ، و كفران به معني ناسپاسي و انكار است .
آيه 56
متن آيه :
وَيَجْعَلُونَ لِمَا لاَ يَعْلَمُونَ نَصِيباً مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَفْتَرُونَ
ترجمه :
( كافران ) براي بتهائي كه چيزي نميدانند ( زيرا كه جمادند ) ، بهرهاي ( از حيوانات و ارزاق خود ) كه ما بديشان دادهايم قرار ميدهند ( و بدين وسيله بدانها تقرّب ميجويند ) . به خدا سوگند ! ( در دادگاه قيامت ) از اين دروغ و بهتانها بازپرسي خواهيد شد ( و سزاي كردارتان داده ميشود ) .
توضيحات :
« لا يَعْلَمُونَ » : بتها نميدانند . كافران دليل و حجّتي بر الوهيّت بتها ندارند . كافران هيچ گونه سود و زياني از بتها سراغ ندارند . « كُنتُمْ تَفْتَرُونَ » : شما به هم ميبافتيد و سرهم ميكرديد .
آيه 57
متن آيه :
وَيَجْعَلُونَ لِلّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُم مَّا يَشْتَهُونَ
ترجمه :
و براي خداوندي كه از هرگونه آلايش و نيازي پاك است ، دختراني قائل ميشدند ( و فرشتگان را دختران خدا ميپنداشتند ، ) و براي خود آنچه دوست ميداشتند قرار ميدادند ( كه پسران هستند ) .
توضيحات :
« الْبَنَاتِ » : دختران . مراد فرشتگان است كه كافران آنها را دختران خدا ميپنداشتند ( نگا : انعام / 100 ) و ايشان را ميپرستيدند ( نگا : سبأ / 40 و 41 ) .
آيه 58
متن آيه :
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ كَظِيمٌ
ترجمه :
( دختران را مايه ننگ و سرشكستگي و بدبختي ميدانستند ) و هنگامي كه به يكي از آنان مژده تولّد دختر داده ميشد ( آن چنان از فرط ناراحتي چهرهاش تغيير ميكرد كه ) صورتش سياه ميگرديد و مملو از خشم و غضب و غم و اندوه ميشد .
توضيحات :
« ظَلَّ » : ميشد . از افعال ناقصه است . « مُسْوَدّاً » : سياه . « كَظِيمٌ » : مملوّ از غم و اندوه . لبريز از خشم و غضب ( نگا : يوسف / 84 ، زخرف / 17 ) .
آيه 59
متن آيه :
يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا يَحْكُمُونَ
ترجمه :
از قوم و قبيله ( خود ) به خاطر اين مژده بدي كه به او داده ميشد خويشتن را پنهان ميكرد ( و سرگشته و حيران به خود ميگفت : ) آيا اين ننگ را بر خود بپذيرد و دختر را نگاه دارد و يا او را در زير خاك زنده بگور سازد ؟ هان ! چه قضاوت بدي كه ميكردند !
توضيحات :
« يَتَوَارَيا » : خود را نهان و از ديد مردمان پنهان ميسازد . « هُونٍ » : خواري و رسوائي ( نگا : انعام / 93 ) . « يَدُسُّهُ » : زنده بگورش كند . دفن و پنهانش سازد . استعمال ضمير مذكّر ( ه ) در واژههاي ( يُمْسِكُهُ ) و ( يَدُسُّهُ ) با توجّه به ظاهر مرجع آن ، يعني كلمه ( ما ) است .
آيه 60
متن آيه :
لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلّهِ الْمَثَلُ الأَعْلَىَ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
ترجمه :
كساني كه به آخرت باور ندارند ، داراي صفات دانيهاند ( كه از جمله دوست داشتن پسر و دشمن داشتن دختر و زنده بگور كردن او است ) و خدا داراي صفات عاليّه است ( كه از جمله بينيازي از همهكس و همهچيز است ) و او با عزّت و با حكمت است ( و ميتواند هر كاري را بكند و كارهايش از روي حكمت است ) .
توضيحات :
« مَثَلُ » : صفت . حالت . « مَثَلُ السَّوْءِ » : صفات دانيه . « الْمَثَلُ الأعْلَيا » : صفات عاليّه .
آيه 61
متن آيه :
وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ
ترجمه :
اگر خداوند مردمان را به سبب ستمشان ( هرچه زودتر به عقاب و عذاب آن ) كيفر ميداد ، بر روي زمين جنبندهاي ( انسان نام ) باقي نميگذاشت ، وليكن آنان را تا مدّت معيّن ( كه زمان فرا رسيدن مرگ ايشان است ) مهلت ميدهد ، و هنگامي كه اجل آنان سر رسيد نه لحظهاي ( آن را ) پس مياندازند و نه ( لحظهاي آن را ) پيش مياندازند .
توضيحات :
« عَلَيْهَا » : بر روي زمين . مرجع ضمير ( ها ) واژه ( الأرْض ) محذوف است . « دَآبَّةٍ » : جنبنده . به قرينه ضمير ( هُمْ ) مراد انسان است . ليكن ميتوان آن را شامل هرگونه موجود زنده و جنبندهاي دانست . « أَجَلٍ مُّسَمّيً » : فرا رسيدن مرگ . پايان عمر ( نگا : انعام / 2 و 60 ، هود / 3 ، زمر / 42 ) .
آيه 62
متن آيه :
وَيَجْعَلُونَ لِلّهِ مَا يَكْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَى لاَ جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ الْنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفْرَطُونَ
ترجمه :
آنان براي خدا چيزي تعيين ميكنند كه خود نميپسندند ( كه انتخاب دختران است ) ، و دروغ بر زبان ميرانند و ميگويند : ( همان گونه كه در اين جهان از ثروت و قدرت بهرهمندند ، در آن جهان هم ) سرانجام نيك دارند ( و بهشت از آن ايشان است ) . بدون شكّ آتش دوزخ بهره ايشان است و آنان پيش از ديگران بدانجا رانده و افكنده ميشوند .
توضيحات :
« تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ » : زبانهايشان آشكارا دروغ را بيان ميدارد ( نگا : كهف / 36 ، فصّلت / 50 ) . « الْحُسْنَيا » : سرانجام نيك . مراد سعادت و خوشبختي اخروي است كه بهشت است . « لا جَرَمَ » : حقّاً . حتماً ( نگا : هود / 22 ) . « مُفْرَطُونَ » : پيشگامان . جلوافتادگان . فراموش شدگان و از ياد رفتگان ( نگا : اعراف / 51 ، طه / 126 ، جاثيه / 34 ) .
آيه 63
متن آيه :
تَاللّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ترجمه :
به خدا سوگند ! ما ( پيغمبراني ) به سوي ملّتهاي پيش از تو فرستاديم و اهريمن كارهاي ( زشت ) ايشان را در نظرشان آراست و ( آنان را از پيروي پيغمبران بازداشت و بدبختشان كرد . در اين جهان ) امروز اهريمن سرپرست ايشان است و ( آنان را به دنبال خود ميكشاند ، و فرداي قيامت ) عذاب دردناكي دارند .
توضيحات :
« فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ » : اهريمن در اين جهان سرپرست و متولّي امور ايشان است . شيطان امروز هم كه روزگار آخرين رسالت است باز هم كساني را گول ميزند و از راه به در ميكند . انگار اينان همفكران گذشتگان و از نسل ايشانند .
آيه 64
متن آيه :
وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
ما كتاب ( قرآن ) را بر تو نازل نكردهايم مگر بدان خاطر كه چيزي را براي مردمان بيان و روشن نمائي كه ( جزو امور ديني است و ) در آن اختلاف دارند ، و ( هم بدان خاطر كه اين كتاب ) هدايت و رحمت براي مؤمنان گردد .
توضيحات :
« أَلَّذِي » : چيزي كه . مراد امور ديني مورد اختلاف و محلّ كشمكش مردمان است . از قبيل : توحيد ، نبوّت ، معاد ، تحليل و تحريم حيوانات و اشياء ، و غيره . . . « هُديً وَ رَحْمَةً » : مفعولله و عطف بر محلّ ( لِتُبَيِّنَ ) هستند .
آيه 65
متن آيه :
وَاللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ
ترجمه :
خدا است كه از ( ابر ) آسمان آب را ميباراند و زمين را پس از مرگ ( و خشكي ، با روياندن گلها و گياهها و چمنزارها و كشتزارهاي فراوان در ) آن ، ( دوباره جان و ) حيات ميبخشد . بيگمان در اين ( كار باراندن و روياندن و موات و حيات ) دليل روشني ( بر وجود مدبّر حكيم ) است براي آنان كه گوش شنوا دارند .
توضيحات :
« السَّمَآءِ » : مراد ابر است ( نگا : اعراف / 57 ، نور / 43 ، واقعه / 69 ) . « مَوْتِهَا » : مراد از مرگ زمين ، خشكي و لختي آن است . « فَأَحْيَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا » : زمين لخت و خشك را با آن سبز و خرّم و لبريز از جوش و خروش ميسازد . شايد اشاره به اين هم باشد كه آب برف و باران پس از جذب آن توسّط گياهان ، در درون آنها به بافتها و سلولهاي زنده تبديل ميشود .
آيه 66
متن آيه :
وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَناً خَالِصاً سَآئِغاً لِلشَّارِبِينَ
ترجمه :
بيگمان ( اي مردمان ! ) در وجود چهارپايان براي شما ( درس ) عبرتي است ( كه در پرتو آن ميتوانيد به خدا پي ببريد . چه عبرتي از اين برتر كه ما ) از برخي از چيزهائي كه در شكم آنها است ، شير خالص و گوارائي به شما مينوشانيم كه از ميان تفاله و خون بيرون ميتراود و نوشندگان را خوش ميآيد .
توضيحات :
« نُسْقِيكُمْ » : به شما مينوشانيم . « بُطُونِهِ » : شكمهايشان . ذكر ضمير ( ه ) به صورت مذكّر ، بدان خاطر است كه واژه ( أَنْعام ) اسم جمع است و تذكير و تأنيث آن درست است ( نگا : نحل / 5 ) . « مِن بَيْنِ » : حال مقدّم ( لَبَناً ) و يا اين كه بدل اشتمال ( فِي بُطُونِهِ ) بشمار است . « فَرْثٍ » : علوفه جويده و نيمههضمِ دستگاه گوارش حيوان . علوفهاي كه هنوز در داخل دستگاه گوارش حيوان باشد آن را ( فَرْث ) يعني تفاله ، و پس از دفع از بدن حيوان آن را ( رَوْث ) يعني سرگين مينامند . « مِن بَيْنِ رَوْثٍ وَ دَمٍ » : مراد اين است كه حيوان موادّ غذائي را ميخورد و موادّ غذائي به ( فَرْث ) ، و فَرْث به خون ، و خون به شير تبديل ميشود . « خَالِصاً » : صاف . « سَآئِغاً » : گوارا . خوشآيند .
آيه 67
متن آيه :
وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَرِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
ترجمه :
( خداوند ) از ميوههاي درختان خرما و انگور ، ( غذاي پربركتي نصيب شما ميسازد كه گاه آن را به صورت زيانباري در ميآوريد و از آن ) شراب درست ميكنيد و ( گاه ) رزق پاك و پاكيزه از آن ميگيريد . بيگمان در اين ( گردآوري دو و چند خاصيّت و قابليّت در ميوهها ) نشانهاي ( از قدرت آفريدگار ) براي كساني است كه از عقل و خرد سود ميگيرند .
توضيحات :
« مِنْهُ » : مرجع ضمير ( ه ) موصوف محذوفي است وتقديرچنين است : مَا تَتَّخِذُونَ مِنْهُ . يا اين كه : ثَمَرُ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ . ( ما ) يا ( ثَمَرُ ) مبتدا ، و جمله ( مِن ثَمَراتِ النَّخيلِ وَ الأعْنابِ ) خبر مقدم ، و جمله ( تَتَّخِذُونَ مِنْهُ ) صفت مبتداي محذوف است و به جاي موصوف نشسته است ( نگا : صافّات / 164 ) . « سَكَراً » : آنچه مستيآور است . خمر . مي . مصدر و به معني اسم فاعل است و براي مبالغه به صورت مصدري به كار رفته است . « تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَناً » : مراد اين است كه اين خودتان هستيد كه به صورت حرام يا حلال از ميوهها استفاده ميكنيد . پس بايد عبرت بگيريد و از خواب غفلت بيدار شويد و جز به صورت حلال از ميوهها استفاده نكنيد . « لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ » : اين جمله شايد اشاره به اين نكته هم داشته باشد كه عاقلان مسكِرات و مشروبات الكلي نمينوشند . چرا كه چنين چيزي دشمن عقل است .
آيه 68
متن آيه :
وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتاً وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ
ترجمه :
پروردگارت به زنبوران عسل ( راه زندگي و طرز معيشت را ) الهام كرد ( و بدان گونه كه تنها خود ميداند به دلشان انداخت ) كه از كوهها و درختها و داربستهائي كه مردمان ميسازند ، خانههائي برگزينيد .
توضيحات :
« أَوْحَيا » : الهام كرد . در فطرت زنبور عسل سرشت . مراد الهام غريزي است . « النَّحْل » : زنبوران عسل . « يَعْرِشُونَ » : مردمان به صورت سقف ميسازند . داربستهائي كه انسانها درست ميكنند ( نگا : بقره / 259 ، أنعام / 141 ، أعراف / 137 ) . شايد هم اشاره به كندوهائي باشد كه انسانها ميسازند و در اختيار زنبوران عسل قرار ميدهند .
آيه 69
متن آيه :
ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
ترجمه :
سپس ( ما به آنها الهام كرديم كه ) از همه ميوهها بخوريد و راههائي را بپيمائيد كه خدا براي شما تعيين كرده است و كاملاً ( دقيق و ) در اختيارند . از درون زنبور عسل ، مايعي بيرون ميتراود كه رنگهاي مختلفي دارد . در اين ( مايع رنگارنگ ) بهبودي مردمان نهفته است . بيگمان در اين ( برنامه زندگي زنبوران عسل و ارمغاني كه آنها به انسانها تقديم ميدارند كه هم غذا و هم شفا است ) نشانه روشني ( از عظمت و قدرت پروردگار ) است براي كساني كه ( درباره پديدهها ) ميانديشند ( و رازها و رمزهاي زندگي آفريدگان از جمله جانوران را پيش چشم ميدارند ) .
توضيحات :
« كُلِي » : بخوريد . استعمال مفرد مؤنّث بدان خاطر است كه ( نَحْل ) جمع ( نَحْلة ) و مؤنّث است . « فَاسْلُكِي » : راه برويد . بپيمائيد . « ذُلُلاً » : جمع ذَلُول ، به معني رام و مطيع . اين واژه ميتواند حال ( سُبُلَ ) باشد كه معني چنين ميشود : راههائي كه دقيق بوده و سهل و ساده در اختيار زنبوران عسل قرار ميگيرد . يا اين كه حال ضمير فاعلي در فعل ( فَاسْلُكِي ) باشد كه معني چنين ميگردد : فرمانبردارانه راههائي را طي كنيد كه خدا تعيين كرده است .
آيه 70
متن آيه :
وَاللّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ
ترجمه :
خداوند شما را آفريده است ( و روزگاري را برايتان تعيين كرده است كه در آن زندگي ميكنيد و كتاب خوشبختي يا بدبختي خود را مينويسيد و ) سپس شما را ميميراند و ( به سوي خويش برميگرداند ) . برخي از شما به سنين بالاي عمر ميرسند ( و ) به گونهاي ( فرتوت ميشوند كه كارشان بدانجا ميكشد ) كه پس از ( آن همه ) علم و آگهي ( و تجربهاي كه در زندگي آموختهاند ) چيزي نخواهند دانست ( و همه چيز را فراموش ميكنند . چرا كه از فعّاليّت سلولهاي بدن كاسته شده است و استخوانها و عضلات و اعصاب سستي گرفته است ) . بيگمان خدا ( از اسرار آفريدگان خود ) آگاه و توانا ( بر هر آن چيزي ) است ( كه بخواهد ) .
توضيحات :
« أَرْذَلِ الْعُمُرِ » : پستترين مراحل زندگي . دورهاي كه انسان در آن فرتوت و خرِف ميگردد و همچون كودك ناتوان و نادان ميشود .
آيه 71
متن آيه :
وَاللّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الْرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللّهِ يَجْحَدُونَ
ترجمه :
خداوند برخي از شما را بر برخي ديگر از نظر روزي برتري داده است ( چرا كه استعدادها و تلاشهايتان متفاوت است ) . آنان كه روزي فراواني بديشان داده شده است ( و ثروت زيادي در اختيارشان قرار گرفته است ) حاضر نيستند كه روزي ( و ثروت ) خود را به بردگان خود بدهند و ايشان را با خود در دارائي ( شريك و ) مساوي گردانند ؛ ( پس چرا شما كافران ، بندگان خدا را شريك خدا در الوهيّت ميگردانيد و متصرّف در امور ميدانيد ؟ مگر ثروتمندان فقيران را ، و آقايان نوكران را ، و سروران بردگان را شريك در قدرت و ثروت خود ميسازند ؟ پس آنچه را كه براي خود نميپسندند ، چرا براي خدا ميپسندند ؟ ! ) . آيا نعمت خدا را انكار ميكنند ( و آفريدههائي از آفريدگان خدا را شريك آفريدگار ميسازند ؟ ! ) .
توضيحات :
« رَآدِّي » : اصل آن ( رَآدِّينَ ) است كه نون در حالت اضافه حذف شده است و به معني ردّكنندگان و برگشت دهندگان است . « ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ » : بردگان ايشان ( نگا : نساء / 3 و 24 و 25 و 36 . . . ) . « فَهُمْ فِيهِ سَوَآءٌ » : تا در آن برابر و يكسان گردند . « يَجْحَدُونَ » : انكار ميكنند . ناديده ميگيرند ( نگا : أنعام / 33 ، أعراف / 51 ) .
آيه 72
متن آيه :
وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ
ترجمه :
خدا از جنس خودتان همسراني براي شما ساخت ( تا در كنار آنان بياسائيد ) ، و از همسرانتان پسران و نوادگاني به شما داد ( تا بدانان دل خوش كنيد ) ، و چيزهاي پاكيزهاي ( همچون غلاّت و ميوهجات و حيوانات ) به شما عطا كرد ( تا از آنها استفاده كنيد و خداي را سپاسگزاري نمائيد ) . آيا ( با وجود اين كه كافران ميدانند كه سرچشمه همه نعمتها خدا است و نهكس و نهچيز ديگري ، آيا باز هم ) به ( بتهاي ) باطل ايمان ميآورند و نعمت خدا را ( با شرك ورزيدن ) ناسپاس ميگذارند ؟ !
توضيحات :
« مِنْ أَنفُسِكُمْ » : از جنس و شكل خودتان ( نگا : نساء / 1 ) . « حَفَدَةً » : جمع حَفيد ، نوادگان . فرزندزادگان . « الْبَاطِلِ » : مراد بتها است كه مصداق روشن باطل در تمام ابعادند . در اصل مراد سودي است كه از بتها انتظار داشتند .
آيه 73
متن آيه :
وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ شَيْئاً وَلاَ يَسْتَطِيعُونَ
ترجمه :
و چيزهائي را بجز خدا ميپرستند كه مالك كمترين رزقي در آسمانها و زمين براي آنان نيستند و ( در آينده هم ) نميتوانند ( باراني از بالا ببارانند و در زمين درختي و گياهي برويانند و چيزي را نصيب ايشان گردانند ) .
توضيحات :
« مِن دُونِ اللهِ » : بجز خدا . به جاي خدا . « شَيْئاً » : اصلاً . به هيچ وجه . بدل از ( رِزْقاً ) است و بيانگر كمي و ناچيزي مبدّلمنه است .
آيه 74
متن آيه :
فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
پس براي خدا شبيه و نظير قرار مدهيد ( و با قياسهاي تباه و تشبيهات ناروا ، پرستش بتان را توجيه و تعبير نكنيد ) . بيگمان خداوند ( اعمال شما را ) ميداند و شما ( سرنوشت كردار بدتان را ) نميدانيد .
توضيحات :
« لا تَضْرِبُوا » : ذكر نكنيد . مراد قرار دادن و ساختن است . « الأمْثَالَ » : جمع مِثْل ، شبيهها و نظيرها . همگونها و مانندها .
آيه 75
متن آيه :
ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْداً مَّمْلُوكاً لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرّاً وَجَهْراً هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
خداوند برده مملوّكي را به عنوان مثال ذكر ميكند كه قادر بر هيچچيز نيست ، و ( در مقابل آن ) انسان ( با ايماني ) را مثل ميزند كه به او روزي حلال و پاكيزهاي داده است و او پنهان و آشكار از آن ميبخشد و صرف ميكند ، آيا آنان يكسانند ؟ ( مگر مشركان كه در بند شهوات و خرافات و بندگي بتان گرفتارند ، با مؤمنان كه رها از بند شهوات و خرافات بوده و سر بندگي جز به آستان يزدان فرود نميآرند ، برابرند ؟ مؤمنان كه اهل منطق و استدلالند در اينباره ميانديشند و ميگويند : ) سپاس خدا را سزا است ( كه ما را بنده خود كرد ؛ نه بنده بندگان خود . واقعاً مشركان گمراه و سرگردانند ) و بلكه بيشتر آنان ( فرق حق و باطل را ) نميدانند .
توضيحات :
« عَبْداً » : بدل از ( مَثَلاً ) است . « هَلْ يَسْتَوُونَ » : آيا يكسان و برابرند ؟ اغلب تفاسير مراد از عبد مملوّك را بتان ، و مؤمن آزاده را يزدان ميدانند و ميگويند بت بيجان كي برابر با خالق مقتدر جهان است . و برخي هم مثال فوق را تشبيهي براي مؤمن و كافر ميشمارند . « أَلْحَمْدُ لِلّهِ » : خدا را سپاس كه يكتاپرستي را نصيب دوستان ، و خرافهپرستي را بهره دشمنان كرد . همه ستودنها و ستايشها تنها سزاوار خدا است ؛ نه سزاوار بتها و جمادها .
آيه 76
متن آيه :
وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
ترجمه :
و خداوند دو مرد را مثل ميزند كه يكي از آنان گنگ مادرزاد است و بر انجام چيزي توانائي ندارد و سربار صاحب خود بوده و به هرجا او را بفرستد نفعي نخواهد داشت . آيا او ( كه گنگ و ناتوان و سربار و بيفائده است ) برابر با كسي است كه ( زبانآور و كاركن و نانآور و سراپا خير و بركت است و مرتّباً ديگران را ) به عدل و داد ميخواند و در جاده صاف و راست قرار دارد ( و داراي روش پسنديده و برنامه درست در زندگي است ؟ ) .
توضيحات :
« أَبْكَمُ » : گنگ مادرزاد ( نگا : مفردات راغب اصفهاني ) . « كَلٌّ » : سربار . كسي كه در زندگي تنبل و بيكار بوده و ريزهخوار خوان ديگران باشد . « هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَ مَنْ . . . » : مراد بتپرست و خداپرست است ، يا اين كه مراد مقايسه بتهاي ناتوان با خداوند قادر مطلق و متصرّف در امور جهان است ؛ چرا كه بتها گنگ و ناتوان و سربار پرستنده خود ميباشند و خداوند سميع و عليم و دعوتكننده مردمان به سوي خوبيها و نيكيها است و پرستندگان خود را به راه راستي رهبري ميكند كه منتهي به سعادت در دنيا و خوشبختي در آخرت است .
آيه 77
متن آيه :
وَلِلّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
ترجمه :
غيب آسمانها و زمين را خدا ميداند و بس ، كار ( برپائي ) قيامت ( و زندهگرداندن مردمان در آن ، براي خدا ساده و آسان است و از لحاظ سرعت و سهولت ، درست ) به اندازه چشم برهم زدن و يا كوتاهتر از آن است . بيگمان خدا بر هر چيزي توانا است ( چرا كه قدرت بيانتهاء است ) .
توضيحات :
« لَمْحِ » : چشم برهم زدن . « لَمْحِ الْبَصَرِ » : مثلي است كه براي كوتاهي زمان زده ميشود . « أَقْرَبُ » : نزديكتر . در اينجا مراد كوتاهتر و كمتر است .
آيه 78
متن آيه :
وَاللّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
ترجمه :
خداوند شما را از شكمهاي مادرانتان بيرون آورد در حالي كه چيزي ( از جهان دور و بر خود ) نميدانستيد ، و او به شما گوش و چشم و دل داد تا ( به وسيله آنها بشنويد و ببينيد و بفهميد و نعمتهايش را ) سپاسگزاري كنيد .
توضيحات :
« السَّمْعَ » : حسّ شنوائي . گوش . « الأبْصَارَ » : جمع بَصَر ، حسّ بينائي . چشم . « الأفْئِدَةَ » : جمع فؤاد . دل . مراد ادراك و تمييز است .
آيه 79
متن آيه :
أَلَمْ يَرَوْاْ إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاء مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
مگر پرندگان را نميبينند كه در فضاي آسمان رام و فرمانبردارند و كسي جز خدا آنها را نگاه نميدارد ( و خواصّ فيزيكي خاصّ را در اندام پرندگان و قابليّت پرواز را در فضا ايجاد نميسازد ) . واقعاً در اين ( امكان پرواز به هوا و جولان در فضا ) نشانههائي ( از عظمت و قدرت خدا ) براي كساني است كه ( به چيزهائي كه پيغمبران به ارمغان آوردهاند ) ايمان دارند .
توضيحات :
« الطَّيْرِ » : پرنده . پرندگان . لفظي است كه بر يك و بيشتر دلالت ميكند . « مُسَخَّرَاتٍ » : رام . فرمانبردار ( نگا : بقره / 164 ، اعراف / 54 ) . در اينجا مراد اين است كه خداوند نيروئي در بال و پر پرندگان و خاصّيّتي در فضاي آسمان قرار داده است كه بدانها اين امكان را ميدهد كه برخلاف قانون جاذبه به هوا پرواز كنند و به شكل هواپيماهاي زندهاي جلوهگر شوند و يكي از شگفتيهاي جهان هستي باشند .
آيه 80
متن آيه :
وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الأَنْعَامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثاً وَمَتَاعاً إِلَى حِينٍ
ترجمه :
خدا است كه ( به شما قدرت آن را داده است كه بتوانيد براي خود خانهسازي كنيد و ) خانههايتان را محلّ آرامش و آسايشتان گردانده است ، و از پوستهاي چهارپايان ( با ايجاد خواصّ ويژه ) چادرهائي برايتان ساخته است كه در سفر و حضر خود آنها را ( به آساني جابجا ميكنيد و ) سبك مييابيد ، و از پشم و كرك و موي چهارپايان وسائل منزل و موجبات رفاه و آسايش شما را فراهم كرده است كه تا مدّتي ( كه زندهايد ) از آنها استفاده ميكنيد ( و پس از پايان اين جهان ، نه شما ميمانيد و نه نعمتهاي آن ) .
توضيحات :
« سَكَناً » : مصدر است و مفرد و جمع در آن يكسان است ( نگا : قرطبي ) . مايه سكون و آرامش ( نگا : توبه / 103 ) اسم مصدر و به معني اسم مفعول ، يعني مسكون بوده ( نگا : آلوسي ) در اين صورت معني آن چنين است : موضوع و مكان سكونت و آرامش ( نگا : انعام / 96 ) . « تَسْتَخِفُّونَهَا » : آن را سبك و خفيف مييابيد . « ظَعْن » : سفر . كوچ . « أَصْواف » : جمع صُوف ، پشم . « أَوْبَار » : جمع وَبَر ، كرك . « أَشْعَار » : جمع شَعْر ، مو . « أَثَاثاً » : ابزار و وسائل منزل . « مَتاعاً » : البسه و زينتآلات . « أَثَاثاً وَ مَتَاعاً » : عطف بر ( بُيُوتاً ) است . « إِلَيا حِينٍ » : تا مدّتي از زمان . مراد سررسيد استفاده از نعمتها ، يا دم مرگ انسان ، و يا اين كه اتمام جهان است .
آيه 81
متن آيه :
وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلاَلاً وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَاناً وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ
ترجمه :
خداوند سايههائي برايتان از چيزهائي كه آفريده است پديدآورده ، و پناهگاههائي برايتان از كوهها ساخته است ، و ( طرز ساختن و استفاده از لباسها را به شما آموخته است و بدينوسيله ) جامههائي برايتان تهيّه ديده است كه شما را از ( اذيّت ) گرما و ( آزار ) جنگ محفوظ نگاه ميدارد . بدين گونه خدا نعمتهاي خود را بر شما اتمام ميبخشد تا اين كه ( حسّ قدرداني و شكرگزاري در درونتان بيدار و ) مطيع و مخلص او گرديد ( و تنها او را خدا بدانيد و فقط از وي فرمانبرداري كنيد ) .
توضيحات :
« ظِلال » : جمع ظِلّ ، سايهها . « أَكْنَاناً » : جمع كِنّ ، پناهگاهها ، مراد غارها و شكافهاي كوهها است . « سَرَابِيلَ » : جمع سِرْبال ، هر نوع لباس و هرگونه جامهاي . در اينجا مراد زره و خفتان و كلاهخود و ديگر جامههاي جنگي است . « بَأْس » : جنگ . اذيّت و آزار و شدائد ناگوار جنگ . « تُسْلِمُونَ » : تسليم فرمان خدا و مخلص در عبادت او ميگرديد .
آيه 82
متن آيه :
فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ
ترجمه :
با اين همه اگر آنان روي برتابند ( و تسليم دعوت نشوند و حق را گردن ننهند ، باك نداشته باش كه گناهي بر تو نيست . چرا كه ) وظيفه تو تنها تبليغ آشكار است ( و آن را هم به جاي آوردهاي ) .
توضيحات :
« الْبَلاغُ » : ابلاغ . تبليغ . رساندن . « الْمُبِينُ » : آشكار و بيپرده . بيانگر فرمان يزدان و روشنگر درست از نادرست كارهاي مردمان .
آيه 83
متن آيه :
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ
ترجمه :
( كوردلان لجوج چون ايشان ) نعمت خدا را ميشناسند و با وجود شناخت و آگاهي ، ( در عمل ) آن را انكار ميكنند ( و ناسپاسش ميگذارند ) و بيشترشان ( با تقليد از آباء و اجداد خود ) كافرند ( و بعدها گروه اندكي از آنان ايمان ميآورند و اسلام را ميپذيرند ) .
توضيحات :
« أَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ » : بيشتر آنان به سبب تعصّب كوركورانه ، دشمني با حق ، مقدم شمردن زندگي دنيوي بر اخروي ، خود برتربيني ، شهوتراني و لذّتپرستي و ديگر آلودگيها است كه كفر ميورزند ، و گروه اندكي از آنان به سبب بيخردي و ناداني در اشتباهند ، و اقليتي هم بعدها ايمان ميآورند .
آيه 84
متن آيه :
وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لاَ يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ وَلاَ هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ
ترجمه :
روزي ( كه قيامت فرا ميرسد ) از هر ملّتي گواهي را ( كه در دنيا پيغمبرشان بوده است ) برميانگيزيم ( تا علاوه بر آگاهي خدا از احوال ايشان ، و شهادت همه اندامشان ، بر آنان شهادت دهد و موجب شرمساري و رسوائي بيشترشان گردد . در آن دادگاه پس از شهادت شهود و قرار گرفتن در برابر عذاب الهي ) ديگر به كافران اجازه داده نميشود ( لب از لب بگشايند و معذرتخواهي نمايند ) و ( از سوي پيغمبران ) از ايشان خواسته نميشود كه جلب رضايت و تقاضاي گذشت نمايند ( چرا كه فرصت جلب رضايت خدا با گفتار و كردار گذشته است ، و هنگام روياروئي با نتائج اقوال و اعمال و بازتاب پندار و رفتار دنيوي فرا رسيده است ) .
توضيحات :
« شَهِيداً » : شاهد و گواهي . مراد پيغمبر هر ملّتي است ( نگا : نساء / 41 ، نحل / 89 ) . « وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ » : از ايشان خواسته نميشود كه رضايت خدا را جلب كنند و خوشنودي او را فراچنگ آورند . ( يُسْتَعْتَبُونَ ) از مصدر استعتاب به معني عُتْبي طلبيدن يعني رضايت خواستن است .
آيه 85
متن آيه :
وَإِذَا رَأى الَّذِينَ ظَلَمُواْ الْعَذَابَ فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ
ترجمه :
هنگامي كه كافران عذاب جهنّم را ميبينند ( و درخواست ميكنند كه چيزي از آن برايشان تخفيف داده بشود ، ) نه برايشان تخفيف داده ميشود و نه چندان مهلت عطاء ميگردد ( كه ديرتر به دوزخ درآيند ) .
توضيحات :
« ظَلَمُوا » : كفر ورزيدهاند . « لا هُمْ يُنظَرُونَ » : مهلت و فرصت داده نميشوند .
آيه 86
متن آيه :
وَإِذَا رَأى الَّذِينَ أَشْرَكُواْ شُرَكَاءهُمْ قَالُواْ رَبَّنَا هَؤُلاء شُرَكَآؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوْ مِن دُونِكَ فَألْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ
ترجمه :
و هنگامي كه مشركان انبازهاي خود را ميبينند ( كه در دنيا آنها را معبودهاي خويش ميپنداشتند ) ميگويند : پروردگارا ! اينها انبازهاي ما هستند كه ( اشتباهاً در دنيا ) به غير از تو ميپرستيديم و ( به فريادشان ميخوانديم . پروردگارا برخي از عذاب ما را بديشان حوالت گردان و از عذاب ما بكاه . چرا كه ايشان بودند كه ما را به عبادت خود ميخواندند . معبودهاي دروغين مشركين پاسخ ميدهند و ) خطاب بديشان ميگويند : بيگمان شما دروغگوئيد . ( كي ما از شما خواستهايم كه ما را بپرستيد و به فريادمان بخوانيد ؟ ! اين خودتان بوديد كه به دنبال آرزوها و خيالپردازيها روان ميشديد و بندگان ضعيف چون ما را معبود و فريادرس تصوّر ميكرديد ) .
توضيحات :
« كُنَّا نَدْعُو » : ميپرستيديم . به فريادشان ميخوانديم و برآورنده آمالشان ميدانستيم . در رسمالخطّ قرآني الف زائدي در آخر دارد . « مِن دُونِكَ » : به جاي تو . به غير از تو . « أَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ » : سخنشان را به خودشان برميگردانند . پاسخ سخنشان را ميدهند و تكذيبشان ميكنند .
آيه 87
متن آيه :
وَأَلْقَوْاْ إِلَى اللّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ
ترجمه :
( چنين ستمكاراني پس از آن همه سركشي و تكبّر دنيوي ، جملگي ) در آن روز در پيشگاه خدا سرتسليم فرود ميآرند ، ( و فرمان او را گردن ميگذارند ) و آنچه به هم ميبافتند ( و هرگونه قدرت و عظمت و شفاعتي كه براي بتها و معبودهاي خويش قائل بودند ، همه و همه بر باد ميرود و از دسترسشان دور و ) از آنان گم و ناپيدا ميشود .
توضيحات :
« السَّلَمَ » : خضوع و تسليم ( نگا : نحل / 28 ) . « ضَلَّ عَنْهُمْ . . . » : از آنان گم ميشود . اثري و نشاني از آن نميبينند .
آيه 88
متن آيه :
الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَاباً فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفْسِدُونَ
ترجمه :
كساني كه كفر ميورزند و ( مردمان را ) از راه خدا باز ميدارند ، عذابي بر عذابشان ميافزائيم ( و ) در برابر فسادي كه مينمايند ( مجازات ايشان را مضاعف ميگردانيم ) .
توضيحات :
« زِدْنَاهُمْ عَذَاباً فَوْقَ الْعَذَابِ » : عذابي ناشي از گمراهسازي مردمان و به دور داشتن ايشان از ايمان ، بر عذاب كفرشان ميافزائيم . عذابشان را مضاعف و چندين برابر ميگردانيم .
آيه 89
متن آيه :
وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيداً عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ
ترجمه :
روزي در ميان هر ملّتي گواهي از خودشان بر آنان ميگماريم ( كه در دنيا پيغمبر ايشان بوده است ) ، و تو را ( اي محمّد ! ) بر اينان ( كه هم اينك در جهان هستند و يا اين كه بعدها به وجود ميآيند ) گواه ميگيريم ، ( و از تو درباره عملكرد مسلمانان به قرآن و دوري گزيدنشان از آن ميپرسيم . قرآني كه برنامه كامل و جامعي در بر دارد ) و ما اين كتاب ( آسماني ) را بر تو نازل كردهايم كه بيانگر همهچيز ( امور دين مورد نياز مردم ) و وسيله هدايت و مايه رحمت و مژدهرسان مسلمانان ( به نعمت جاويدان يزدان ) است .
توضيحات :
« شَهِيداً » : شاهدي . گواهي . مراد پيغمبر هر ملّتي است كه شاهد عملي بوده و وجودش الگو و ميزان سنجش حق و باطل كارهاي مردمان موجود در دائره زمان نبوّت خود است . « هؤلآءِ » : اينان . مراد مسلمانان و همه مردمان جهان است كه پس از بعثت پيغمبر اسلام ، دعوت به پذيرش اسلام شدهاند . « الْكِتَابَ » : قرآن . « تِبْيَاناً » : بيان . بيانگر . حال يا مفعولله است . « كُلَّ شَيْءٍ » : مراد همه امور اصولي مربوط به دين است كه براي تكامل فرد و جامعه در تمام جنبههاي مادي و معنوي لازم و ضروري است ؛ نه اين كه قرآن يك دائرهالمعارف بزرگي از همه جزئيّات علوم و فنون گذشته و حال و آينده جهان باشد . « هُديً » : هدايت . هادي . رهنمود و راهنماي به راه حق و حقيقت . « رَحْمَةً » : وسيله رحمت براي جميع مردمان جهان . « بُشْرَيا » : مژده . مژدهرسان . مژدهدهنده پيروان خود به سعادت دو جهان .
آيه 90
متن آيه :
إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
ترجمه :
خداوند به دادگري ، و نيكوكاري ، و نيز بخشش به نزديكان دستور ميدهد ، و از ارتكاب گناهان بزرگ ( چون شرك و زنا ) ، و انجام كارهاي ناشايست ( ناسازگار با فطرت و عقل سليم ) ، و دستدرازي و ستمگري نهي ميكند . خداوند شما را اندرز ميدهد تا اين كه پند گيريد ( و با رعايت اصول سهگانه عدل و احسان و ايتاء ذيالقربي ، و مبارزه با انحرافات سهگانه فحشاء و منكر و بغي ، دنيائي آباد و آرام و خالي از هرگونه بدبختي و تباهي بسازيد ) .
توضيحات :
« إيتَآءِ » : عطاء كردن . پرداختن . « ذِي الْقُرْبَيا » : خويشاوندان . نزديكان . « الْفَحْشَآءِ » : گناهان بسيار ناشايست و نابايست . از قبيل : زنا و شرك . « الْمُنكَرِ » : زشت و پلشت . كارهاي نامعقولي كه با فطرت سليم سازگار نيست . عطف عامّ بر خاصّ است . « الْبَغْيِ » : تجاوز به حقوق ديگران . ستمگري .
آيه 91
متن آيه :
وَأَوْفُواْ بِعَهْدِ اللّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلاَ تَنقُضُواْ الأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلاً إِنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
ترجمه :
به پيمان خدا ( كه با همديگر ميبنديد ) وفا كنيد هرگاه كه بستيد ، و سوگندها را پس از تأكيد ( آنها با قَسمِ به نام و ذات خدا ) نشكنيد ، در حالي كه خداي را آگاه و گواه ( بر معامله و وفاي به عهد ) خود گرفتهايد . بيگمان خدا ميداند آنچه را كه ميكنيد ( و پاداش و پادافره كردارتان را ميدهد ) .
توضيحات :
« عَهْدِ اللهِ » : پيمان خدا . مراد همه عهود و پيمانهائي است كه خدا انجام آنها را از مردم خواسته است و يا اين كه مردمان با يكديگر ميبندند و خدا را بر وفاي بدانها گواه ميگيرند و بر كارشان آگاه ميدانند ( نگا : آلعمران / 77 ، أنعام / 102 . . . ) . « الأيْمَانَ » : جمع يَمين ، سوگندها . « تَوْكِيدِ » : تأكيد . استوار داشتن قسم با ياد آن به نام و ذات خدا . از ماده ( وكد ) . « كَفِيلاً » : آگاه و گواه . كسي كه پيمانها زير نظر او بسته ميشود و وفا يا عدم وفاي بدانها را ميپايد .
آيه 92
متن آيه :
وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللّهُ بِهِ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
ترجمه :
شما ( كه با پيمان بستن به نام خدا تعهّدي را ميپذيريد ، به عهد خود وفا كنيد و ) همانند آن زني نباشيد كه ( به سبب ديوانگي ، پشمهاي ) رشته خود را بعد از تابيدن ، از هم وا ميكرد . شما نبايد به خاطر ( ملاحظه اين و آن و ) اين كه گروهي ، جمعيّتشان از گروه ديگري بيشتر است ، ( پيمانها و ) سوگندهاي خود را ( بشكنيد و آن را ) وسيله خيانت و تقلب و فساد قرار دهيد . ( آگاه باشيد كه ) خداوند با امر به وفاي به عهد ، شما را مورد آزمايش قرار ميدهد . و ( خداوند نتيجه اين آزمايش و ) آنچه را در آن اختلاف ميورزيدهايد در روز قيامت براي شما آشكار ميسازد ( و پرده از اسرار دلها برميدارد ) .
توضيحات :
« نَقَضَتْ » : از هم وا كرد . از هم واگشاد . « غَزْلَ » : تابيده شده . رشته شده . غَزْل مصدر است و به معني اسم مفعول ، يعني مَغْزُول به كار رفته است . « قُوَّةٍ » : مراد تابيدن و استحكام بخشيدن است . « أَنْكَاثاً » : جمع نِكْث ، رشته از هم واشده و باز گشوده . حال مؤكّده از ( غَزْلَ ) يا مفعول دوم ( نَقَضَتْ ) است كه متضمّن معني ( جَعَلَت ) ميباشد و يا اين كه مفعول مطلق است و معني چنين است : نَكَثَتْ نَكْثاً . « دَخَلاً » : مكر و خدعه ، فساد و عداوت . « أَرْبَيا » : زيادتر . فراوانتر . از مصدر ( ربو ) به معني زيادت . « تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ » : حال ضمير ( و ) در فعل ( لا تَكُونُوا ) است . « أَن تَكُونَ . . . » : تقدير چنين است : لإِن تَكُونَ . به سبب أَن تَكُونَ . مَخافَةَ أَن تَكُونَ . « بِهِ » : ضمير ( ه ) برميگردد به امر به وفاي به عهد ، يا به مصدر حاصل از ( أَن تَكُونَ ) ، يا مصدر مفهوم از واژه ( أَرْبيا ) كه ( ربو ) است ، و يا اين كه راجع است به حاصل معني كه نفس كثرت است .
آيه 93
متن آيه :
وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلكِن يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
ترجمه :
اگر خدا ميخواست شما را ملّت واحدي ميكرد ( و در جنس و رنگ و استعداد و ايمان فرقي نميداشتيد و همچون فرشتگان راهي را به اجبار در پيش ميگرفتيد و از خود اختياري نميداشتيد . امّا خدا خواست كه شما را متفاوت بيافريند و آزاد بگذارد تا با اختيار خود كارهاي نيك يا بد بكنيد و مستوجب بهشت يا دوزخ بشويد ) . ليكن ( بدانيد كه در هر حال از حيطه قدرت خدا خارج نيستيد ، و ) هر كه را بخواهد گمراه مينمايد و هر كه را بخواهد هدايت عطاء ميفرمايد ، ( امّا برابر قوانين و سنن الهي ، لذا اين هدايت و اضلال ، هرگز سلب مسؤوليّت از شما نميكند ) و به طور قطع در برابر كارهائي كه ميكنيد ( مسؤوليد و ) از شما بازخواست ميشود .
توضيحات :
« أُمَّةً وَاحِدَةً » : ملّت واحده و يكتا در روش و منش و كنش همه يكسان همچون فرشتگان مؤمن و باايمان ميشديد ( نگا : يونس / 99 ) . « يُضِلُّ مَنْ . . . » : ( نگا : أنعام / 39 ) .
آيه 94
متن آيه :
وَلاَ تَتَّخِذُواْ أَيْمَانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ الْسُّوءَ بِمَا صَدَدتُّمْ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
ترجمه :
سوگندهايتان را در ميان خود وسيله نيرنگ و فساد نسازيد ( و مردمان را با قسمهاي دروغ گول نزنيد و از راه راست به در نكنيد . اگر سوگند و قسم ياد كنيد و بدان وفا نكنيد ، اين امر ) سبب ميشود كه گامهاي ثابت ( بر ايمان و گذارده در جاده مستقيم مردمان ) از جاي بلغزد ، و به سبب جلوگيري از راه خدا ( با رفتار ناهنجاري كه ميورزيد ، در دنيا ) دچار بلا و بدي بشويد ، و در آخرت عذاب بزرگي داشته باشيد .
توضيحات :
« دَخَلاً » : ( نگا : نحل / 92 ) . « فَتَزِلَّ قَدَمٌ » : پاي از جاي بلغزد . لغزش پا كنايه است از : دچار آمدن كسي به هلاكت بعد از سلامت ، و به محنت بعد از نعمت ، و به مصيبت بعد از عافيت .
آيه 95
متن آيه :
وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللّهِ ثَمَناً قَلِيلاً إِنَّمَا عِندَ اللّهِ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
پيمان يزدان را به بهاي اندك ( جهان ) نفروشيد ( و به خاطر منافع ناچيز مادي ، عهدشكني نكنيد ) . بيگمان آنچه نزد خدا براي شما ( محافظين عهود ) است ، بهتر است ( از آنچه براي آن پيمانشكني ميكنيد ) ، اگر از حقيقت كار و واقعيّت روزگار آگاه باشيد و خوب و بد خود را بدانيد .
توضيحات :
« لا تَشْتَرُوا » : ( نگا : بقره / 16 ، آلعمران / 177 ) . « ثَمَناً قَلِيلاً » : بهاي اندك . قيمت ناچيز . مراد اين است كه هرگونه بها و كالائي ، حتّي اگر تمام دنيا هم باشد در برابر عهدشكني ناچيز است .
آيه 96
متن آيه :
مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
ترجمه :
آنچه نزد شما ( مردمان از نعمت جهان ) است ناپايدار و فاني است ، و آنچه نزد خدا است ماندگار و باقي است . و ما پاداش زيباترين اعمال شكيبايان را ميدهيم ( كه ايستادگي بر پيمان و وفاي به عهد است ) .
توضيحات :
« يَنفَدُ » : تمام ميشود . فاني ميگردد ( نگا : كهف / 109 ) . « بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » : كالاي عمل متوسّط و خوب و عالي صابران را عالي به حساب ميآوريم و يكسان به قيمت عالي ميخريم و پاداش ميدهيم . پاداش بهترين كار ايشان را خواهيم داد كه صبر است و از جمله آن پايبند بودن به عهد و پيمان . كارهاي ايشان را با پاداش بهتر و زيباتر از كارهايشان سزا ميدهيم كه جزاي مضاعف است .
آيه 97
متن آيه :
مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
ترجمه :
هركس چه زن و چه مرد كار شايسته انجام دهد و مؤمن باشد ، بدو ( در اين دنيا ) زندگي پاكيزه و خوشايندي ميبخشيم و ( در آن دنيا ) پاداش ( كارهاي خوب و متوسّط و عالي ) آنان را بر طبق بهترين كارهايشان خواهيم داد .
توضيحات :
« فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً » : حتماً بدو زندگي خوشايند و پاكيزهاي ميبخشيم . مراد زندگي فردي لبريز از قناعت و رضايت و شكيبائي بر مصائب جهان و شكر بر نعمتهاي يزدان ، و به تبع آن زندگي جمعي قرين با آرامش و امنيّت و رفاه و صلح و صفا و محبّت و دوستي و تعاون و همكاري و ديگر مفاهيم سازنده انساني است .
آيه 98
متن آيه :
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
ترجمه :
هنگامي كه خواستي قرآن بخواني ، از وسوسههاي شيطان مطرود ( از رحمت يزدان ) به خدا پناه ببر ( تا اهريمن تو را از فهم معني قرآن و عمل بدان باز ندارد ) .
توضيحات :
« فَاسْتَعِذْ بِاللهِ . . . » : به خدا پناه ببر و خويشتن را در پناه او بدار . مراد گفتن : ( أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ) به هنگام خواندن قرآن در نماز و جز آن است . با توجّه بدين نكته كه اين پناه بردن و استعاذه گفتن ، تنها نبايد محدود به گفتار باشد ، بلكه بايد از ته دل از خدا خواست كه مدد فرمايد و اهريمن را از محيط فكر انسان به دور و ساير موانع را از سر راه فهم قرآن بردارد تا جمال دلاراي حقيقت جلوهگر آيد . « الرَّجِيمِ » : مطرود . ملعون . فَعيل به معني مَفْعُول است ( نگا : آلعمران / 36 ) .
آيه 99
متن آيه :
إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
ترجمه :
بيگمان شيطان هيچ گونه تسلّطي بر كساني ندارد كه ايمان دارند و بر پروردگارشان تكيه مينمايند .
توضيحات :
« سُلْطانٌ » : تسلّط . قدرت ( نگا : حجر / 42 ) .
آيه 100
متن آيه :
إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ
ترجمه :
بلكه تنها تسلّط شيطان بر كساني است كه او را به دوستي ميگيرند و به واسطه او شرك ميورزند ( و خدايان و بتاني را در عبادت انباز خدا ميسازند ) .
توضيحات :
« يَتَوَلَّوْنَهُ » : او را به دوستي ميگيرند . او را به رهبري و سرپرستي خود انتخاب ميكنند . « بِهِ مُشْرِكُونَ » : به سبب وجود اهريمن و پا در مياني او شرك ميورزند . در اين صورت حرف باء سببيّه است . يا اين كه : نسبت به خدا مشركند . در اين صورت حرف باء براي تعدّيه است .
آيه 101
متن آيه :
وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
هرگاه آيهاي ( از قرآن ) را به جاي آيه ديگري ( از تورات و انجيل ) قرار دهيم ( و برخي از احكام قرآن را جايگزين برخي از احكام كتابهاي پيشين گردانيم ) و خدا خود بهتر ميداند كه چه چيز را نازل ميكند ( و حكمت اين تعويض و تبديل چيست ، كافران ) ميگويند : تو ( اي محمّد ! ) بيگمان بر زبان خدا دروغ ميبندي ( و از پيش خود چيزهائي به هم ميبافي و به نام خدا ارائه ميدهي . امّا چنين نيست كه ايشان ميگويند و ) بلكه بيشتر آنان ناآگاهند ( و اهل علم و معرفت نيستند و از فلسفه تعويض احكام در مراحل انتقالي جامعه بيخبرند ) .
توضيحات :
« ءَايَةً » : مراد جايگزين كردن احكام تازه قرآن به جاي احكام كتابهاي پيشين پيغمبران است ( نگا : بقره / 142 ، أنعام / 145 و 146 ) . و شايد مراد نسخ آيهاي از قرآن توسّط آيه ديگري از آن باشد كه خداوند بخواهد براي بهبود جامعه بيمار ادويه و اطعمه آنان را كم و بيش و تعويض و تبديل كند . « مُفْتَرٍ » : دروغپرداز . بهم بافنده دروغ و ناروا از زبان خدا .
آيه 102
متن آيه :
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ
ترجمه :
بگو : قرآن را جبرئيل از سوي پروردگارت به حق نازل كرده است تا مؤمنان را ( در مسير خود ) ثابت قدم گرداند و هدايت و بشارت براي مسلمانان باشد .
توضيحات :
« رُوحُ الْقُدُسِ » : اضافه موصوف به صفت است و به معني روح پاك است كه مراد جبرئيل ، فرشته وحي است . « بِالْحَقِّ » : ( نگا : بقره / 176 ، نساء / 105 ، حجر / 64 ) . « هُديً وَ بُشْرَيا » : منصوبند و عطف بر محلّ ( لِيُثَبِّتَ ) ميباشند و مفعولٌله بشمارند . تقدير چنين است : تَثْبيتاً لَّهُمْ وَ هِدَايَةً وَ بِشَارَةً . ميتوان آن دو را مرفوع و خبر مبتداي محذوف دانست و جمله ( وَ هُديً وَ بُشْرَيا ) را حاليّه گرفت براي ضمير ( ه ) در ( نَزَّلَهُ ) .
آيه 103
متن آيه :
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ
ترجمه :
ما ميدانيم كه ( كفّار مكّه تهمت ميزنند و ) ايشان ميگويند : ( اين آيات قرآني را خدا به محمّد نميآموزد و بلكه ) آن را انساني ( به نام جبر رومي ) بدو ميآموزد . زبان كسي كه ( آموزش قرآن را ) به او نسبت ميدهند ، گنگ و غير عربي است و اين ( قرآن ) به زبان عربي گويا و روشني است ( كه حتي شما عربها هم در فصاحت و جزالت آن حيران و از ساختن و ارائه كردن يك سورهاش ناتوان و درماندهايد ) .
توضيحات :
« بَشَرٌ » : مرادشان جواني به نام جبر بود كه اهل روم و مسيحي بود و در مكّه به ساختن شمشير اشتغال و تا اندازهاي با تورات و انجيل آشنائي داشت . « يُلْحِدُونَ » : متمايل ميسازند و گرايش ميدهند . مراد نسبت دادن است . « أَأَعْجَمِيٌّ » : گنگ و نارسا . غير عربي ( نگا : شعراء / 198 ، فصّلت / 44 ) .
آيه 104
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ترجمه :
بيگمان خداوند كساني را ( به سوي حق و حقيقت و راه نجات و سعادت ) رهنمود نميسازد كه به آيات خدا ايمان نياورند ، ( و ايشان به سبب كفرشان به آيات قرآن ، در آخرت ) عذاب دردناكي دارند .
توضيحات :
« لا يَهْدِيهِمُ اللهُ » : خداوند ايشان را توفيق نميدهد و راهياب نميگرداند .
آيه 105
متن آيه :
إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَأُوْلئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ
ترجمه :
تنها و تنها كساني ( بر زبان خدا ) دروغ ميبندند كه به آيات خدا ايمان نداشته باشند . و در حقيقت آنان دروغگويان واقعي هستند ( نه محمّد امين . چرا كه چنين كساني از خدا و مجازات او باكي ندارند و هر وقت مصلحت بدانند ، بر زبان دروغ ميرانند ) .
توضيحات :
« يَفْتَرَيا » : افتراء ميكنند . دروغ ميبندند ( نگا : آلعمران / 24 و 94 ، يونس / 59 ) .
آيه 106
متن آيه :
مَن كَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعْدِ إيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ وَلَكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
ترجمه :
كساني كه پس از ايمان آوردنشان كافر ميشوند - بجز آنان كه ( تحت فشار و اجبار ) وادار به اظهار كفر ميگردند و در همان حال دلهايشان ثابت بر ايمان است - آري ! چنين كساني كه سينه خود را براي پذيرش مجدّد كفر گشاده ميدارند ( و به دلخواه خود دوباره كفر را ميپذيرند ) ، خشم تند و تيز خدا ( در دنيا ) گريبانگيرشان ميشود ، و ( در آخرت ، كيفر و ) عذاب بزرگي دارند .
توضيحات :
« أُكْرِهَ » : مجبور گردد . وادار شود . « قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ » : دل او ثابت بر ايمان و ماندگار بر آن است . « مَن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً » : كسي كه از كفر خوشحال و بدان معتقد گردد . واژه ( صَدْراً ) تمييز است . « شَرَحَ » : مراد از شرح صدر ، باز كردن آن براي قبول و پذيرش چيزي است ( نگا : أنعام / 125 ، طه / 25 ، شرح / 1 ) .
آيه 107
متن آيه :
ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَيَاةَ الْدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
ترجمه :
اين ( خشم خدا و عذاب بزرگ ) بدان خاطر است كه آنان زندگي دنيا را بر زندگي آخرت ترجيح ميدهند و گراميترش ميدارند ، و خداوند گروه كافران را ( به سوي بهشت ) رهنمود نميگرداند .
توضيحات :
« ذلِكَ » : اين برگشت به كفر . اين خشم خدا و عذاب بزرگ . « إِسْتَحَبُّوا » : ( نگا : توبه / 23 ، ابراهيم / 3 ) .
آيه 108
متن آيه :
أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ
ترجمه :
آنان كسانيند كه خدا بر دلها و گوش و چشمانشان مُهر نهاده است ( و به سبب زشتيها و پلشتيهايشان ، دريچه عقلشان را به روي همه حقائق بسته است ، و حسّ تشخيص و قدرت تمييز را از ايشان گرفته است ) . و چنين افرادي ( با آويزان بودن پردههاي غفلت و بيخبري به دل و چشم و گوششان ، كه ابزار شناخت انسانند ) غافلان واقعي ميباشند .
توضيحات :
« طَبَعَ » : ( نگا : بقره / 7 ، نساء / 155 ، توبه / 93 ، اعراف / 100 و 101 ) .
آيه 109
متن آيه :
لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرونَ
ترجمه :
بدون شكّ در آخرت تنها آنان زيانكارند ( چرا كه بر اثر پيروي از هوي و هوس ، سرمايه عمر را باخته و سعادت جاويد را از دست دادهاند و به شكنجهگاه دوزخ گرفتار آمدهاند ) .
توضيحات :
« لا جَرَمَ » : به ناچار . قطعاً ( نگا : هود / 22 ، نحل / 23 و 62 ) .
آيه 110
متن آيه :
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
سپس ( بدان اي محمّد ! كه ) پروردگار تو نسبت به كساني كه مورد شكنجه و آزار ( كفّار قريش در مكّه ) قرار گرفتند و بعد از آن ( راهي ديار غربت شدند و هجرت كردند و با مال و جان ، تلاش و ) جهاد نمودند و ( در برابر سختيها و گرفتاريهاي حفظ دين و تبليغ آئينشان ) شكيبائي ورزيدند ، داراي مغفرت و مرحمت بسياري است .
توضيحات :
« فُتِنُوا » : سخت شكنجه و عذاب داده شدند ( نگا : بروج / 10 ) . با اذيّت و آزار از دين برگردانده شدند . « مِن بَعْدِها » : ضمير ( ها ) به مذكورات قبلي ، يعني هجرت و جهاد و صبر ، و يا اين كه فتنه مفهوم برميگردد .
آيه 111
متن آيه :
يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَن نَّفْسِهَا وَتُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ
ترجمه :
روزي ، هر كسي ميآيد و به دفاع از خود برميخيزد ( و جز درباره نجات خود نميانديشد ، و پدران و مادران از فرزندان ، فرزندان از پدران و مادران ، خويشاوندان از نزديكان ، دوستان از رفيقان ، و بالاخره همگان از همگان بيزار و گريزانند ! ) و به هر فردي پاداش و پادافره آنچه كرده است به تمام و كمال داده ميشود و به هيچ كسي ( كمترين ) ستمي نميشود .
توضيحات :
« يَوْمَ » : ياد كن روزي را كه . خدا نسبت به مهاجران جهاد پيشه و شكيبا ، داراي مغفرت و مرحمت است در روزي كه . . . مراد قيامت است . واژه ( يَوْمَ ) ظرف ( رَحيمٌ ) در آيه قبلي ، يا مفعول به فعل محذوف ( أُذْكُرْ ) است .
آيه 112
متن آيه :
وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ
ترجمه :
خداوند ( براي آنان كه كفران نعمت ميكنند ، داستان ) مردمان شهري را مثل ميزند كه در امن و امان بسر ميبردند و از هر طرف روزيشان به گونه فراوان به سويشان سرازير ميشد ، امّا آنان كفران نعمت خدا كردند ، و خداوند به خاطر كاري كه انجام دادند ، گرسنگي و هراس را بديشان چشانيد ( و نعمتها را از ايشان سلب گردانيد و بلاها بدانان رسانيد ) .
توضيحات :
« قَرْيَةً » : آبادي بزرگ . مراد شهر مكّه يا جز آن است . در هر صورت در اينجا مراد اهل آنجا است ( نگا : أعراف / 4 ، هود / 102 ، محمّد / 13 ) . بدل از ( مَثَلاً ) يا مفعولبه دوم ( ضَرَبَ ) است كه متضمّن معني ( جَعَلَ ) ميباشد ( نگا : نحل / 75 ) . « رَغَداً » : فراوان . آسان . حال يا صفت است ( نگا : بقره / 35 و 58 ) . « لِباسَ » . جامه . . . كنايه از احاطه و فراگيري است .
آيه 113
متن آيه :
وَلَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ
ترجمه :
پيغمبري از خود آنان به سوي ايشان آمد ( و همگان را به آئين حق دعوت كرد ) امّا آنان دروغگويش ناميدند ( و دعوتش را نپذيرفتند ) ، پس عذاب ( الهي ) ايشان را در حال ستمگري فرو گرفت .
توضيحات :
« وَ هُمْ ظالِمُونَ » : در حالي كه ظالم و ستمگر بودند . در حين ستمگريشان .
آيه 114
متن آيه :
فَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلالاً طَيِّباً وَاشْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
ترجمه :
( حال كه چنين است ، شما اي مؤمنان ! همچون ايشان نباشيد و ) از روزيهاي حلال و پاكيزهاي بخوريد كه خدا قسمت شما ميگرداند ، و شكر نعمت خدا را به جا آوريد ، اگر وي را ميپرستيد ( و جز او را عبادت و پرستش نميكنيد ) .
توضيحات :
« حَلالاً طَيِّباً » : در حالي كه حلال و پاكيزه باشد . حال اوّل و دوم ( ما ) است ( نگا : بقره / 168 ، مائده / 88 ، أنفال / 69 ، يونس / 59 ) .
آيه 115
متن آيه :
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالْدَّمَ وَلَحْمَ الْخَنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
( آنچه را كه مشركان حرام ميدانند ، حرام نيست ، بلكه خداوند ) تنها مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غيرخدا ( به هنگام ذبح ) بر آن گفته شده باشد ( و به نام بتان و شبيه آنها سر بريده شود ) بر شما حرام كرده است . ولي اگر آن كس كه مجبور شود ( به خاطر حفظ جان ، از آن اشياء حرام بخورد ) در صورتي كه علاقهمند ( به خوردن و لذّت بردن از چنين چيزهائي ) نبوده و متجاوز ( از حدّ سدّ جوع هم ) نباشد ، ( بر آنان ايرادي نيست ؛ چرا كه ) خداوند بس آمرزنده و مهربان است .
توضيحات :
« إِنَّمَا حَرَّمَ . . . » : ( نگا : بقره / 173 ، أنعام / 145 ) .
آيه 116
متن آيه :
وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلاَلٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ
ترجمه :
( خداوند حلال و حرام را برايتان مشخّص كرده است ) و به خاطر چيزي كه تنها ( از مغز شما تراوش كرده و ) بر زبانتان ميرود ، به دروغ مگوئيد : اين حلال است و آن حرام ، و در نتيجه بر خدا دروغ بنديد . كساني كه بر خدا دروغ ميبندند ، رستگار نميگردند .
توضيحات :
« لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمْ » : به خاطر چيزي كه سخني بيش نيست و تنها بر زبانتان ميرود ، و پشتوانهاي از وحي آسماني و دليل عقلاني ندارد . ( الْكَذِبَ ) : مفعولبه ( لا تَقُولُوا ) است . « هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ » : بدل ( الْكَذِبَ ) است . « لِتَفْتَرُوا عَلَي اللهِ الْكَذِبَ » : تا بر خدا دروغ بنديد . مراد اين است كه چون آنان به دروغگوئي عادت دارند ، بر خدا نيز دروغ ميبندند . يا اين كه : « الْكَذِبَ » : مفعولبه ( تَصِفُ ) است ، و لام در ( لِما ) تعليليّه و ( ما ) مصدريّه ، و ( لِتَفْتَرُوا ) بدل تعليل است ، و لام ( لِتَفْتَرُوا ) لام صَيْرُورت و عاقبت بشمار است . يعني : نگوئيد اين حلال است و آن حرام ، به خاطر دروغهاي محضي كه زبانتان بيانگر آنها است ( نگا : تفسير قاسمي ) .
آيه 117
متن آيه :
مَتَاعٌ قَلِيلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ترجمه :
( سودجوئي و بهرهمندي ايشان از جهان ناچيز است و تمام دنيا با توجّه به آخرت ) كالاي كمي است و عذاب دردناكي ( پس از پايان زندگي دنيوي ) دارند .
توضيحات :
« مَتَاعٌ » : كالا . تمتّع و لذّت . خبر مبتداي محذوف است . تقدير چنين است : ذاكَ مَتاعٌ قَليلٌ .
آيه 118
متن آيه :
وَعَلَى الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
ترجمه :
ما بر يهوديان چيزهائي را حرام كردهايم كه قبلاً ( در سوره أنعام ، آيه 146 ) براي تو روايت نمودهايم ( و اين محرّمات ، به عنوان مجازات تمرّد و كيفر ستم ايشان بوده است ) و ما ( با اين تحريم ) بر آنان ستم نكردهايم و بلكه ايشان ( به سبب ظلم و جلوگيري از راه خدا و دريافت ربا و خوردن مال مردم ) به خويشتن ستم روا داشتهاند .
توضيحات :
« مَا قَصَصْنَا . . . » : ( نكا : أنعام / 146 ، نساء / 160 و 161 ) .
آيه 119
متن آيه :
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُواْ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
به هر حال ، پروردگارت نسبت به كساني كه از روي حماقت و سفاهت ( انساني ، و غفلت از عواقب امور به سبب غلبه شهوات نفساني ) كارهاي بد ميكنند و بعد از آن توبه مينمايند ( و با انجام حسنات و عبادات به سوي خدا برميگردند ) و به اصلاح ( حال و جبران گذشته خود ) ميپردازند ، بس آمرزنده و مهربان است .
توضيحات :
« جَهَالَةٍ » : حماقت و سفاهت . ناداني ( نگا : نساء / 17 ، انعام / 54 ) .
آيه 120
متن آيه :
إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتاً لِلّهِ حَنِيفاً وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
ترجمه :
ابراهيم ( كه شما مشركان و شما يهوديان بدو مينازيد ) پيشوائي بود ( جامع همه فضائل اخلاقي ) و مطيع ( فرمان الهي ) و حقّگراي ( بيزار از باطل و كنارهگير از بديها ) و او از زمره مشركان ( چون شما ) نبوده است .
توضيحات :
« أُمَّةً » : قُدوه . پيشوا . از ماده ( أَمَّهُ ) به معني ( قَصَدَهُ ) يا ( إِقْتَدي بِهِ ) است . فُعْلَة به معني اسم مفعول است . مانند : نُخْبَة ، رُحْلَة ، دُخْلَة . به معني : مُنْتَخَب ، مَرْحُولٌ إِلَيْهِ ، مَدْخُولٌ . . . در صورت دوم ، معني آيه چنين ميشود : ابراهيم يك ملّت بود . چرا كه شعاع شخصيّت ابراهيم آن اندازه افزايش داشت كه از يك فرد و دو فرد و يك گروه فراتر و معادل يك ملّت بود ، و در خود كمالات و فضائلي را گرد آورده بود كه اگر بر جماعت زيادي تقسيم ميگرديد ، به يكايك ايشان ميرسيد . يا اين كه از آنجا كه ابراهيم سرچشمه پيدايش امتي موحّد و يكتاپرست بوده به همين سبب نام امّت بر او گذارده شده است . « قَانِتاً » : مطيع و مداوم بر طاعت و عبادت خدا ( نگا : بقره / 116 و 238 ، آلعمران / 17 ، زمر / 9 ) . « حَنيفاً » : حقّگرا . مخلص فرمان خدا ( نگا : بقره / 135 ، آلعمران / 67 و 95 . . . ) .
آيه 121
متن آيه :
شَاكِراً لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
ترجمه :
او سپاسگزار نعمتهاي خدا بود ، ( و به خاطر اين خصال حميده ، خدا براي حمل رسالت ) او را برگزيد و به راه راست ( منتهي به بهشت جاويدان و نعمت سرمدي يزدان ) رهنمودش گردانيد .
توضيحات :
« شَاكِراً » : خبر چهارم ( كانَ ) است . « إِجْتَبَاهُ » : او را براي رسالت آسماني برگزيد و وي را به دوستي گرفت ( نگا : نساء / 125 ) .
آيه 122
متن آيه :
وَآتَيْنَاهُ فِي الْدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ
ترجمه :
و در دنيا نيكي بهره او كرديم و در آخرت هم از زمره شايستگان ( نَيل به رضوان رحمان و ورود به بهشت جاويدان ، يعني نعمت فراوان و بيپايان ) خواهد بود .
توضيحات :
« ءَاتَيْناهُ فَِي الدُّنْيَا حَسَنَةً » : مراد محبّت مردمان جميع اديان در حق ابراهيم ، و تولّد انبياء فراوان از نسل او ، و ذكر جميل وي بر سر زبانها براي هميشه است ( نگا : شعراء / 84 ، صافّات / 108 و 109 ) .
آيه 123
متن آيه :
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
ترجمه :
سپس ( قرنها بعد از ابراهيم ، تو را به پيغمبري برگزيديم ) و به تو وحي كرديم كه از آئين ابراهيم پيروي كن كه حقگرا ( و دور از انحراف ) بود و از زمره مشركان نبود .
توضيحات :
« مِلَّةَ » : دين . آئين .
آيه 124
متن آيه :
إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
ترجمه :
( بزرگداشت روز جمعه در اسلام ، و عادي شمردن روز شنبه در آن ، مخالف با برنامه ابراهيم نيست ، همان گونه كه يهوديان ادّعاء ميكنند ) . بلكه ( ترك كار ، و تحريم شكار ، و پرداختن به عبادت ويژه در ) روز شنبه ( جزو شريعت ابراهيم نبوده و تنها جنبه تنبيه و كيفر يهوديان را داشته است و فقط بر يهوديان يعني ) بر كساني واجب گشته است كه درباره آن اختلاف ورزيدهاند ( و بعضي آن را پذيرفته و برخي نسبت بدان بياعتنائي كردهاند ) و بيگمان خداوند ميان آنان درباره آنچه در آن اختلاف ورزيدهاند ، روز قيامت داوري خواهد كرد ( و هر يك را به جزا و سزاي خود خواهد رساند ) .
توضيحات :
« السَّبْتُ » : ( نگا : بقره / 65 ، نساء / 47 و 154 ) . « أَلَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ » : مراد خود يهوديها است ( نگا : اعراف / 163 ) .
آيه 125
متن آيه :
ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
ترجمه :
( اي پيغمبر ! ) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهاي نيكو و زيبا به راه پروردگارت فراخوان ، و با ايشان به شيوه هرچه نيكوتر و بهتر گفتگو كن ؛ چرا كه ( بر تو تبليغ رسالت الهي است با سخنان حكيمانه و مستدلاّنه و آگاهانه ، و به گونه بس زيبا و گيرا و پيدا ، و بر ما هدايت و ضلال و حساب و كتاب و سزا و جزا است . ) بيگمان پروردگارت آگاهتر ( از همگان ) به حال كساني است كه از راه او منحرف و گمراه ميشوند و يا اين كه رهنمود و راهياب ميگردند .
توضيحات :
« الْحِكْمَةِ » : سخنان استوار و بجا . « الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ » : اندرز نيكو و زيبائي كه دلچسب و گيرا و قانعكننده بوده و در آن ترهيب و تشويق و بيم و اميد باشد . « جَادِلْهُمْ » : با مردمان مناظره و مباحثه و گفت و شنود كن . « بِالَّتِي » : به طريقه و شيوهاي كه . واژه ( أَلَّتِي ) صفت موصوف محذوفي چون ( الطَّريقَة ، الْمُجَادِلَةِ ) است .
آيه 126
متن آيه :
وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرينَ
ترجمه :
( اي مسلمانان ! ) هرگاه خواستيد مجازات كنيد ( كساني را كه به حقوق شما تعدّي و تجاوز كردهاند ) ، تنها بدان اندازه مجازات كنيد و كيفر دهيد كه درباره شما روا شده است ( و از حدّ آن فراتر نرويد و برمگذريد ) و اگر شكيبائي پيشه ساختيد ( و به خاطر خدا مجازات نكرديد و كيفر نداديد ) حتماً شكيبائي براي شكيبايان ( حقپرستي چون شما كه از دل فرمان نميبريد و به راهنمائي يزدان گوش فرا ميداريد ، در دنيا و آخرت ) بهترخواهد بود .
توضيحات :
« عَاقَبْتُمْ » : شكنجه داديد . كيفر رسانديد . مراد اين است كه اگر خواستيد متجاوز را گوشمالي دهيد و عقاب برسانيد ( نگا : بقره / 194 ) .
آيه 127
متن آيه :
وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلاَ تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ
ترجمه :
و ( اي پيغمبر ! تو نيز در برابر مصائب و صحنههاي جانسوزي كه در راه تبليغ رسالت آسماني خواهي ديد ) شكيبائي كن و شكيبائي تو ( و هركس ديگري ) جز در پرتو ( لطف رحمان و به ياري و ) توفيق يزدان ميسّر نيست . ( اگر كافران ايمان نياوردند ، ) بر آنان اندوهگين مشو و در برابر مكر و نيرنگي كه ميورزند ( و توطئههائي كه به راه مياندازند ) ناراحت و نگران مباش ( و خويشتن را در پناه خدا دار ) .
توضيحات :
« مَا صَبْرُكَ إِلاّ بِاللهِ » : شكيبائي تو جز با معونت و توفيق يزدان ميسّر نيست . « لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ » : بر آنان اندوهگين مباش . غم ايشان را مخور .
آيه 128
متن آيه :
إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ
ترجمه :
بيگمان خدا ( مرحمت و معونت و حفاظت و رعايت همه جانبهاش ) همراه كساني است كه تقوا پيشه كنند و ( با دوري از نواهي ، خود را از خشم خدا به دور دارند ، و با تمام نيرو و قدرت ) با كساني است كه نيكوكار باشند و ( با انجام اوامر الهي خويشتن را به الطاف ايزد نزديك سازند ) .
توضيحات :
« مَعَ » : با . همراه . مراد همراهي معنوي و مدد الهي است .