موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره طه / تفسیر نور
آيه 1
متن آيه :
طه
ترجمه :
طا . ها .
توضيحات :
« طه » : ( نگا : بقره / 1 ) .
آيه 2
متن آيه :
مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى
ترجمه :
( اي پيغمبر ! ) ما قرآن را براي تو نفرستادهايم تا ( از غم ايمان نياوردن كافران ، و نپذيرفتن شريعت يزدان ) خويشتن را خسته و رنجور كني .
توضيحات :
« لِتَشْقَيا » : تا خود را به رنج و زحمت اندازي ، و خويشتن را نابود سازي ( نگا : كهف / 6 ، شعراء / 3 ، فاطر / 8 ) .
آيه 3
متن آيه :
إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَى
ترجمه :
ليكن آن را براي پند و اندرز كساني فرستادهايم كه از خدا ميترسند ( و از او اطاعت ميكنند ) .
توضيحات :
« إِلاّ » : ليكن . امّا . « إِلاّ تَذّكِرَةً » : ليكن براي پند و اندرز . استثناء منقطع است . « تَذْكِرَةً » : آنچه مايه يادآوري و سبب پندآموزي گردد . مصدر باب تفعيل است ( نگا : اعلي / 9 و 10 ) .
آيه 4
متن آيه :
تَنزِيلاً مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى
ترجمه :
از سوي كسي نازل شده است كه زمين و آسمانهاي بلند را آفريده است .
توضيحات :
« تَنزِيلاً » : فرو فرستادن . مفعول مطلق فعل محذوف ( نَزَّلَ ) است ( نگا : اسراء / 106 ) . ميتواند به معني اسم مفعول ، يعني ( مُنَزَّل ) باشد ( نگا : انعام / 114 ، شعراء / 194 ) . « الْعُلَيا » : جمع عُلْيا ، رفيع ، بلند .
آيه 5
متن آيه :
الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى
ترجمه :
خداوند مهرباني ( قرآن را فرو فرستاده ) است كه بر تخت سلطنت ( مجموعه جهان هستي ) قرار گرفته است ( و قدرتش سراسر كائنات را احاطه كرده است ) .
توضيحات :
« الرَّحْمنُ » : خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است : هُوَ الرَّحْمنُ . « الْعَرْشِ » و « إسْتَوَيا » : ( نگا : بقره / 29 ، اعراف / 54 ) .
آيه 6
متن آيه :
لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى
ترجمه :
از آن او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين و آنچه در ميان آن دو و آنچه در زير خاك ( از دفائن و معادن ) است .
توضيحات :
« الثَّرَيا » : خاك . زمين . « مَا تَحْتَ الثَّرَيا » : آنچه در درون خاك و در اعماق زمين است .
آيه 7
متن آيه :
وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى
ترجمه :
( اي پيغمبر ! ) اگر آشكارا سخن بگوئي ( يا پنهان ، براي خدا فرق نميكند ) و نهاني ( سخن گفتن تو با ديگران را ) و نهانتر ( از آن را كه سخن گفتن تو با خودت و خواطر دل است ) ميداند .
توضيحات :
« إِن تَجْهَرْ . . . » : اگر آشكارا سخن بگوئي . مخاطب پيغمبر و به تبع او پيروانش ميباشد . يا مخاطب خود « انسان » و عام است . « السِّرَّ » : مراد نجواي با ديگران است . « أَخْفَيا » : مراد چيزهائي است كه به دل ميگذرد ، اعم از انديشه و وسوسه و نيّت ( نگا : ملك / 13 ، ِ / 16 ) .
آيه 8
متن آيه :
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى
ترجمه :
او خدا است و جز خدا معبودي نيست . او داراي نامهاي نيكو است .
توضيحات :
« أَللهُ » : خبر مبتداي محذوف است . « الأسْمآءُ الْحُسْنَيا » : نامهاي نيكو . وجه تسميه اسماء حُسني ، بدان جهت است كه بر تنزيه و كمال عظمت و قدرت دلالت دارند ( نگا : اعراف / 180 ، اسراء / 110 ) .
آيه 9
متن آيه :
وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى
ترجمه :
آيا خبر ( سرگذشت شگفت ) موسي ( با فرعون ) به تو رسيده است ؟
توضيحات :
« هَلْ أَتَاكَ » : آيا به تو رسيده است ؟ عربها براي تثبيت خبر در دل مخاطب ، آن را با استفهام ميآغازند و وي را بدين وسيله تشويق و ترغيب به شنيدن مينمايند . « حَدِيثُ » : سخن . مراد خبر و قصّه است .
آيه 10
متن آيه :
إِذْ رَأَى نَاراً فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَاراً لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى
ترجمه :
وقتي ( در دل شب تاريك سردي ، به هنگام مراجعت از مَدْيَن به مصر ، از دور ) آتشي را ديد و به خانواده خود گفت : اندكي توقّف كنيد كه آتشي ديدهام . اميدوارم از آن آتش ، شعلهاي برايتان بياورم ، يا اين كه در دور و بر آتش راهنمائي را بيابم ( و راه را از او بپرسم ) .
توضيحات :
« أُمْكُثُوا » : توقّف كنيد . اندكي بايستيد . « ءَانَسْتُ » : ديدهام . از مصدر ( إيناس ) كه به معني احساس كردن چيزي است كه موجب خوشحالي و آرامش باشد ، برعكس « توجّس » كه به معني احساس كردن چيزي است كه موجب خوف و هراس است . « قَبَسٍ » : شعله برگرفته از آتش بر نوك چند چوب . « هُديً » : راهنما . راهنمائي ( نگا : بقره / 2 ) .
آيه 11
متن آيه :
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي يَا مُوسَى
ترجمه :
هنگامي كه به كنار آتش رسيد ، ( از سوئي ) ندا داده شد : اي موسي !
توضيحات :
« نُودِيَ » : صدا زده شد . مجهول ( نادي ) است .
آيه 12
متن آيه :
إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى
ترجمه :
بدون شكّ من پروردگار تو ميباشم . كفشهايت را از پا بيرون بياور ، چرا كه در سرزمين پاك و مبارك « طُوي » هستي .
توضيحات :
« إِخْلَعْ نَعْلَيْكَ » : كفشهايت را از پا بيرون بياور . در آن زمان بيرون آوردن كفش نشانه تواضع و ادب بوده است ( نگا : المصحف الميسّر ) . « طُويً » : طُوي ، نام سرزمين كنار كوه طور است .
آيه 13
متن آيه :
وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى
ترجمه :
من تو را ( براي مقام رسالت ) برگزيدهام ، پس گوش فراده بدانچه وحي ميشود ( تا آن را خوب بياموزي و به قوم خود برساني ) .
توضيحات :
« إِخْتَرْتُكَ » : تو را برگزيدهام .
آيه 14
متن آيه :
إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي
ترجمه :
من « الله » هستم ، و معبودي جز من نيست ، پس تنها مرا عبادت كن ، ( عبادتي خالص از هرگونه شركي ) ، و نماز را بخوان تا ( هميشه ) به ياد من باشي .
توضيحات :
« لِذِكْرِي » : براي اين كه هميشه به ياد من باشي . تا در نماز به ذكر من بپردازي . به هنگام ياد من . با توجّه به معني اخير ، حرف ( لِ ) به معني ( عِندَ ) است ( نگا : إسراء / 78 ) .
آيه 15
متن آيه :
إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى
ترجمه :
رستاخيز به طور قطع خواهد آمد . من ميخواهم ( موعد ) آن را ( از بندگان ) پنهان دارم تا ( مردمان در حالت آماده باش دائم بوده ، و در ضمن به سبب مخفي بودن قيامت آزادي عمل داشته باشند ، و سرانجام ) هركسي در برابر تلاش و كوشش خود جزا و سزا داده شود .
توضيحات :
« أَكَادُ » : نزديك است كه من . ميخواهم ( نگا : قاموس اللغه ) . « أُخْفِيهَا » : آن را پنهان ميدارم . برخي گفتهاند ، همزه آن براي سلب است و إخفاء به معني إظهار است ، در اين صورت مفهوم آيه چنين ميشود : رستاخيز به طور قطع فرا ميرسد و درصدد آشكار ساختن آن و خاتمه بخشيدن بدين جهانم ، تا هركسي آن درود عاقبت كار كه كشت . « بِمَا » : برابر عمل خود . واژه ( ما ) مصدريّه است .
آيه 16
متن آيه :
فَلاَ يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لاَ يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى
ترجمه :
( اي موسي ! ) نبايد تو را از ( ايمان به قيامت و آمادگي براي ) آن باز دارد كسي كه بدان باور نداشته و از هوا و هوس خويش پيروي مينمايد ، كه هلاك خواهي شد .
توضيحات :
« فَلا يَصُدَّنَّكَ » : بايد كه تو را باز ندارد . تو را غافل و دور از آن نكند . « عَنْها » : از آن . مرجع ضمير ( ها ) واژه ( السَّاعَةَ ) است . « تَرْدي » : هلاك شوي . اين فعل ميتواند مضارع منصوب و جواب نهي باشد . يا مضارع مرفوع ، و جمله فعل و فاعل خبر مبتداي محذوف بوده و تقدير چنين باشد : فَأََنتَ تَرْدي به سبب ذلِكَ .
آيه 17
متن آيه :
وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى
ترجمه :
اي موسي ! در دست راست تو چيست ؟
توضيحات :
« يَمِين » : دست راست . « مَا تِلْكَ بِيَمينِكَ ؟ » : مراد از اين پرسش ، متوجّه كردن مخاطب است به چيزهائي كه بعداً سر ميزند .
آيه 18
متن آيه :
قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى
ترجمه :
پاسخ داد كه اين عصاي من است و بر آن تكيه ميكنم و با آن گوسفندانم را ميرانم و براي آنها برگ ميريزم ، و نيازهاي ديگري را با آن برآورده ميكنم .
توضيحات :
« أَتَوَكَّؤُاْ » : تكيه ميزنم ، چه در ايستادن و چه در رفتن . « أَهُشُّ » : برگ درختان را ميريزم . فرود ميآورم و ميرانم . « مَئَارِبُ » : جمع مأْرِبَةَ ، حوائج و منافع .
آيه 19
متن آيه :
قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَى
ترجمه :
( خدا بدو امر ) فرمود : اي موسي ! عصا را بينداز .
توضيحات :
« أَلْقِهَا » : آن را بينداز . آن را بيفكن .
آيه 20
متن آيه :
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى
ترجمه :
موسي فوراً عصا را انداخت ، و ناگهان مار بزرگي شد و به سرعت راه افتاد .
توضيحات :
« حَيَّةٌ » : مار بزرگ ( نگا : اعراف / 107 ) . « تَسْعي » : به سرعت حركت ميكند و راه ميرود .
آيه 21
متن آيه :
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى
ترجمه :
( خدا به موسي ) فرمود : آن را بگير و مترس ! ما آن را به هيئت اوّل و حالت نخستين خود باز خواهيم گرداند .
توضيحات :
« سِيرَة » : شيوه و چگونگي . هيئت و حالت . همان چيزي كه بود .
آيه 22
متن آيه :
وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى
ترجمه :
دست خود را به گريبان خويش فرو بر ، تا سفيد و درخشان بيرون آيد ، بيآن كه دچار عيب و بيماريي شده باشد ، و اين معجزه ديگري ( براي تو ) است .
توضيحات :
« جَنَاحِ » : زير بغل . گريبان . « بَيْضَآءَ » : سفيد نوراني ( نگا : اعراف / 108 ) . حال اوّل ضمير فعل ( تَخْرُجْ ) است . « سُوءٍ » : بيماري . عيب و نقص . « ءَايَةً » : معجزه . حال دوم است براي ضمير فعل ( تَخْرُجْ ) .
آيه 23
متن آيه :
لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الْكُبْرَى
ترجمه :
( ما اينها را به تو نموديم ) تا بعضي از معجزههاي بزرگ خود را ( با تبديل عصا به اژدها و درخشنده شدن دست ) به تو نشان دهيم ( و دليل صدق رسالت تو باشند ) .
توضيحات :
« مِنْ ءَايَاتِنَا الْكُبْرَيا » : بعضي از معجزههاي بزرگ ما . مراد دو معجزه مهمّي است كه در بالا ذكر شدهاند .
آيه 24
متن آيه :
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى
ترجمه :
برو به سوي فرعون ( و وي را دعوت به ايمان به خداي يگانه كن ) كه او سركشي كرده است ( و در كفر و طغيان از حدّ گذشته است ) .
توضيحات :
« طَغَيا » : سركشي آغازيده است و طغيان كرده است .
آيه 25
متن آيه :
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي
ترجمه :
( موسي خاشعانه به دعا پرداخت و ) گفت : پروردگارا ! سينهام را فراخ و گشاده دار ( تا در پرتو شرح صدر ، خشم و كين از دل برخيزد ، و با آرامش تمام رسالت آسماني را به جاي آورم ) .
توضيحات :
« إِشْرَحْ » : فراخ كن و گشاده دار ( نگا : انعام / 125 ) .
آيه 26
متن آيه :
وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي
ترجمه :
و كار ( رسالت ) مرا بر من آسان گردان ( تا آن را به گونه آراسته و پيراسته ، به گوش فرعون و فرعونيان برسانم ) .
توضيحات :
« يَسِّرْ » : آسان كن . ساده گردان .
آيه 27
متن آيه :
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي
ترجمه :
و گره از زبانم بگشاي ( تا روشن و گويا آن را بيان دارم ) .
توضيحات :
« عُقْدَةً » : گره . مراد لكنت زبان است .
آيه 28
متن آيه :
يَفْقَهُوا قَوْلِي
ترجمه :
تا اين كه سخنان مرا بفهمند ( و دقيقاً متوجّه مقصود من شوند ) .
توضيحات :
« يَفْقَهُوا » : تا بفهمند . فعل مضارع مجزوم است ، چرا كه جواب طلب است .
آيه 29
متن آيه :
وَاجْعَل لِّي وَزِيراً مِّنْ أَهْلِي
ترجمه :
و ياوري از خاندانم براي من قرار بده .
توضيحات :
« وَزِيراً » : ياور . معاون . پشتيبان و تكيهگاه .
آيه 30
متن آيه :
هَارُونَ أَخِي
ترجمه :
برادرم هارون را .
توضيحات :
« هَارُونَ » : عطف بيان است .
آيه 31
متن آيه :
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي
ترجمه :
به وسيله او پشت مرا استوار دار ( و بر نيروي من بيفزاي ) .
توضيحات :
« أَزْر » : پشت . قوّت .
آيه 32
متن آيه :
وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي
ترجمه :
و او را در كار ( رسالت و تبليغ ) من شريك گردان .
توضيحات :
« أَمْر » : مراد كار رسالت و نبوّت و تبليغ و دعوت است .
آيه 33
متن آيه :
كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً
ترجمه :
تا تو را بسيار تسبيح گفته و تقديس كنيم .
توضيحات :
« كَثِيراً » : صفت مصدر محذوفي است .
آيه 34
متن آيه :
وَنَذْكُرَكَ كَثِيراً
ترجمه :
و بسيار ذكر تو گوئيم و بر ياد تو باشيم .
توضيحات :
« نَذْكُرَكَ » : اسماء حُسناي تو را بر زبان رانيم . ذكر تو گوئيم . به يا تو باشيم
آيه 35
متن آيه :
إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيراً
ترجمه :
چرا كه تو هميشه از حال ما آگاه بودهاي ( و هستي ، و امور ما را زير نظر داشتهاي و ميداري ) .
توضيحات :
« بَصِيراً » : بينا . آگاه .
آيه 36
متن آيه :
قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى
ترجمه :
( خدا موسي را ندا داد و ) فرمود : اي موسي ! خواسته تو به تو داده ميشود .
توضيحات :
« أُوتِيتَ » : داده شدي . از مصدر إيتآء . « سُؤْل » : درخواست . مصدر است و به معني اسم مفعول ، يعني : مَسْؤُول .
آيه 37
متن آيه :
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرَى
ترجمه :
ما ( پيش از اين ) بار ديگري بر تو منّت نهادهايم ( و بدون تقاضا و درخواست تو ، تو را مشمول عنايت خود قرار دادهايم ) .
توضيحات :
« مَنَنَّا عَلَيْكَ » : در حق تو انعام و احسان كردهايم .
آيه 38
متن آيه :
إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى
ترجمه :
بدان گاه كه آنچه را كه لازم بود ( توسّط فرشتگان ) به مادرت الهام كرديم .
توضيحات :
« أَوْحَيْنَا » : الهام كرديم . مراد از وحي ، الهام است ( نگا : نحل / 68 ، قصص / 7 ) .
آيه 39
متن آيه :
أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي
ترجمه :
( الهام كرديم ) كه او را در صندوقي بيفكن ، و آن صندوق را به دريا بينداز ، تا دريا آن را به ساحل بيفكند ، ( و آن وقت فرعون ) دشمن من و دشمن او ، آن را ( از آب ) بگيرد . من محبّت خود را بر تو افكندم ( بدان گونه كه هركس تو را ببيند بياختيار دوستت داشته باشد ) . هدف هم اين بود كه تحت نظارت و رعايت من چنان كه بايد پرورش يابي .
توضيحات :
« إِقذِ فِيهِ » : او را بيفكن . « التَّابُوتِ » : صندوق ( نگا : بقره / 248 ) . « الْيَمِّ » : دريا . مراد رود نيل است ( نگا : اعراف / 136 ) . « عَدُوٌّ » : مراد فرعون است . « لِتُصْنَعَ » : تا ساخته شوي . مراد از ساختن ، پرورش و تربيت است . « عَلَيا عَيْنِي » : تحت رعايت و نظارت خاصّ من ( نگا : هود / 37 ) .
آيه 40
متن آيه :
إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَن يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلَى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُوناً فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى
ترجمه :
در آن هنگام خواهرت ( در نزديكي كاخ فرعون تو را ميپائيد و ) راه ميرفت ( چون ديد كه تو را از آب گرفتند و به دنبال زن شيردهي ميگشتند ، بديشان ) گفت : آيا كسي را به شما نشان دهم كه سرپرستي او را بر عهده گيرد و ( دايه خوبي براي وي باشد ؟ پس از موافقت آنان ، مادرت را بديشان نمود ، و آن وقت ) ما تو را به سوي مادرت باز گردانديم تا چشمش ( از ديدن تو ) روشن شود ( و از زنده بودن تو شاد گردد ) و غمگين نشود . ( بعد از بزرگ شدن ، از ميان فرعونيان ، اشتباهاً ) كسي را كُشتي ، و ما تو را از غم و اندوه ( شرّ و بلاي فرعونيان و قصاص فرعون ) رهانيديم ، و ( بعد از آن ) تو را ( در كورههاي حوادث ، يكي پس از ديگري ) بارها و بارها آزموديم . پس از آن سالها در ميان مردم مَدْيَن ماندگار شدي . سپس اي موسي ! در موعدي كه ( براي گرفتن فرمان رسالت ) مقدّر بود ( از مَدْيَن به مصر ) بازگشتي .
توضيحات :
« فَتَنَّاكَ » : تو را با خوشيها و ناخوشيها آزموديم تا از آلودگيها پاكيزه شدي و از بوته آزمايش خالص به در آمدي ( نگا : انبياء / 35 ) . « فُتُوناً » : جمع ( فَتْن ) ، انواع آزمونها و آزمايشها ، مانند : ظنون كه جمع ظنّ است . و يا اين كه فُتُون جمع فِتْنَة است ، مثل : به دور ، جمع بَدْرَة ، حُجُوز جمع حُجْزَة . برخي هم گفتهاند ، فُتُون مصدر است ، همانند : شكور و كُفُور و ثُبُور . « عَلَيا قَدَرٍ » : بر طبق تقدير ازلي . قَدَر به معني مُقَدَّر يا مَوْعِد است .
آيه 41
متن آيه :
وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي
ترجمه :
و تو را براي ( وحي خود و حمل رسالت ) خويش برگزيدم .
توضيحات :
« إِصْطَنَعْتُكَ » : تو را برگزيدم . تو را از خاصّان كردم . در حق تو نيكي نمودم .
آيه 42
متن آيه :
اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي
ترجمه :
تو و برادرت همراه با آيات من ( كه در اختيارتان گذاردهام ) برويد و در ذكر ( و ياد و اجراي فرمان ) من سستي مكنيد .
توضيحات :
« بِئَايَاتِي » : همراه با آيات من . آيات ، هم شامل دو معجزه بزرگ موسي ميشود ، و هم ساير نشانههاي پروردگار و تعليمات و برنامههائي كه بيانگر حقّانيّت دعوت و نبوّت او است ( نگا : اسراء / 101 ) . « لاتَنِيَا » : سستي نكنيد . از ماده ( وني ) .
آيه 43
متن آيه :
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى
ترجمه :
به سوي فرعون برويد كه سركشي كرده است ( و در كفر و طغيان از حدّ گذشته است ) .
توضيحات :
. . .
آيه 44
متن آيه :
فَقُولَا لَهُ قَوْلاً لَّيِّناً لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى
ترجمه :
سپس به نرمي با او ( درباره ايمان ) سخن بگوئيد ، شايد ( غفلت خود و عظمت خدا را ) ياد كند و ( از عاقبت كفر و طغيان خويش و عذاب دوزخ ) بهراسد .
توضيحات :
« لَيِّناً » : نرم و ملايم . « يَتَذَكَّرُ » : پند گيرد . يادآور گردد .
آيه 45
متن آيه :
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَن يَطْغَى
ترجمه :
( موسي و هارون خاشعانه ) گفتند : پروردگارا ! ما ( از اين ) ميترسيم كه او ( قبل از آن كه به سخنان ما گوش فرا دهد ) بر ما پيش دستي كند ( و فرمان قتل ما را صادر كند و پيام تو به گوش او و اطرافيانش نرسد ) و يا ( بعد از شنيدن ) طغيانگري آغازد ( و اسائه ادب كند ) .
توضيحات :
« يَفْرُطَ » : سبقت گيرد . پيش افتد . « أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا » : اين كه بر اتمام تبليغ و اظهار معجزات ما با كشتن ما پيشي گيرد و آنها را ناتمام گذارد . اين كه بر اذيّت و آزار ما بيفزايد .
آيه 46
متن آيه :
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى
ترجمه :
فرمود : نترسيد ! من با شما هستم و ( حرفهايشان را ) ميشنوم و ( اعمالشان را ) ميبينم ( و ايشان را از كشتن و آزار شما باز ميدارم ) .
توضيحات :
« مَعَكُمَا » : مراد از معيّت و همراهي خدا ، حفاظت و رعايت و نصرت ذات باري است .
آيه 47
متن آيه :
فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
ترجمه :
به پيش او برويد و بگوئيد : ما دو فرستاده پروردگار تو هستيم . بنياسرائيل را با ما همراه بدار ( و ايشان را از ايمان باز مدار ) و آنان را اذيّت و آزار مكن . ما معجزهاي از پروردگارت برايتآوردهايم ( كه دالّ بر صدق ما است ) . در امان ماندن از عذاب ، نصيب كسي است كه راه هدايت در پيش گيرد .
توضيحات :
« أَرْسِلْ » : آزاد كن از بردگي و بندگي و اسارت و واداشتن به كار بدون جيره و مواجب و حق و دستمزدي . بگذار در ايده و عقيده همراه ما شوند . « ءَايَةٍ » : معجزهاي بزرگ . دليل و برهان سترگ . « السَّلامُ » : سلامت . در امان ماندن از عذاب . « عَلَيا » : براي . اين واژه به معني ( لِ ) است . « وَالسَّلامُ عَلَيا » : اين جمله براي بيان تحيّت و درود نيست ؛ چرا كه در ابتداي خطاب ذكر نشده است ( نگا : تفسيرهاي المنتخب ، صفوه التفاسير ، المراغي ) . امّا برخي آن را به معني « درود بر كسي باد كه . . . » دانستهاند .
آيه 48
متن آيه :
إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن كَذَّبَ وَتَوَلَّى
ترجمه :
به ما وحي شده است كه عذاب ( شديد الهي ) دامنگير كسي ميگردد كه ( آيات آسماني و معجزات را ) تكذيب نمايد ، و ( از دعوت ما و ايمان به خدا ) روي بگرداند .
توضيحات :
« عَلَيا مَنْ » : بر كسي وارد ميگردد كه . از آن كسي است كه . « تَوَلّي » : پشت كرد . اعراض نمود . روي گرداند .
آيه 49
متن آيه :
قَالَ فَمَن رَّبُّكُمَا يَا مُوسَى
ترجمه :
( فرعون ) گفت : اي موسي ! پروردگار شما دو نفر كيست ؟
توضيحات :
« رَبُّكُمَا » : پروردگار شما دو نفر . بيان كلام بدين شيوه نشانه غرور فرعون است .
آيه 50
متن آيه :
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى
ترجمه :
( موسي ) گفت : پروردگار ما آن كسي است كه هر چيزي را وجود بخشيده است و سپس ( در راستاي آن چيزي كه براي آن آفريده شده است ) رهنمودش كرده است .
توضيحات :
« خَلْقَهُ » : آفرينش آن . وجود آن . « هَدَيا » : رهنمودش كرده است . بدو مسير داده است . براي انجام وظيفه خاصّ خود ، راهنمائي كرده است .
آيه 51
متن آيه :
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى
ترجمه :
( فرعون ) گفت : پس حال و وضع مردمان گذشته چه شده است ؟ ( اگر آن گونه باشد كه تو ميگوئي ، پس چرا زنده نگشتهاند و با ايشان حساب و كتاب نشده است ؟ ما كه كسي را نديدهايم كه زندهاش كرده ، و به دوزخ يا بهشت فرستاده باشند ) .
توضيحات :
« بَالُ » : حال و وضع . كار و بار ( نگا : يوسف / 50 ، محمّد / 2 و5 ) . « الْقُرُونِ » : جمع قَرْن ، مراد مردمان همعصرِ اعصار و ازمنه است ( نگا : انعام / 6 ) .
آيه 52
متن آيه :
قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي فِي كِتَابٍ لَّا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنسَى
ترجمه :
( موسي ) گفت : ( تمام مشخّصات و اعمال و اقوال اقوام گذشته محفوظ و موجود است و ) اطّلاعات مربوط بديشان در كتابي عظيم و شگفت ( به نام لوح محفوظ ، مكتوب ) است و تنها پروردگارم از آن مطلع است و بس . پرودگار من به خطا نميرود ( و لذا چيزي از قلم او نميافتد ) و فراموش نميكند ( و بنابراين ، چيزي از ياد او نميرود . مطمئنّاً روزي جزا و سزاي ايشان به تمام و كمال داده ميشود ) .
توضيحات :
« كِتَابٍ » : كتاب عظيم و عجيب . مراد لوح محفوظ است .
آيه 53
متن آيه :
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلاً وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى
ترجمه :
پروردگاري است كه زمين را گهواره ( سكونت و آرامش ) شما كرده است ، و در آن راههائي ( در خشكي و آب و هوا ، جهت ارتباط ) برايتان به وجود آورده است ، و از آسمان آب را ريزان و باران كرده است ، و با آن انواع گياهان و اقسام درختان نر و ماده را رويانده است .
توضيحات :
« مَهْداً » : گهواره . زمين از لحاظ سهولت زندگيِ بر آن ، و آساني گشت و گذارِ در آن ، به گهواره كودك تشبيه شده است كه محلّ آسايش و آرامش او است . « سَلَكَ » : ساخته است . كشيده است . « أَخْرَجْنَا » : استعمال فعل ( أَخْرَجْنَا ) به جاي ( أَخْرَجَ ) براي جلب توجّه شنونده به امور و كارهاي شگفتي است كه بعد از آن بيان ميشود . در اينجا صنعت التفات ملحوظ و منظور است ( نگا : انعام / 99 ) . « أَزْوَاجاً » : جمع زَوْج ، هم ميتواند اشاره به اصناف و انواع گياهان باشد ، و هم اشاره به مسأله زوجيّت ، يعني نر و مادّه بودن در عالم گياهان . « شَتَّيا » : جمع شَتيت ، مختلف و گوناگون در شكل و رنگ و طعم و بو .
آيه 54
متن آيه :
كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى
ترجمه :
( از اين فرآوردههاي گياهي ، هم ) خودتان بخوريد و هم چهارپايان خود را ( در آن ) بچرانيد . مسلّماً در اين امور ، نشانههاي روشني ( بر اثبات وجود خدا و يگانگي او ) است براي كساني كه داراي عقل سالم باشند .
توضيحات :
« إِرْعَوْا » : بچرانيد . به چَرا ببريد . « أَنْعَام » : چهارپايان . « النُّهَيا » : جمع نُهْيَة ، به معني : عقل . علّت تسميه عقل بدان ، اين است كه عقل از چيز قبيح نهي ميكند . « اُوْلِي النُّهَيا » : عاقلان و خردمندان .
آيه 55
متن آيه :
مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى
ترجمه :
ما شما را از زمين آفريدهايم ، و بدان باز ميگردانيم ، و بار ديگر شما را از آن بيرون ميآوريم ( براي حساب و كتاب و جزا و سزا ) .
توضيحات :
« تَارَةً » : دفعه ديگر . بار ديگر ( نگا : اسراء / 69 ) .
آيه 56
متن آيه :
وَلَقَدْ أَرَيْنَاهُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَى
ترجمه :
ما همه معجزات خود را ( كه مؤيّد رسالت موسي و صدق او در اموري بود كه از سوي خدا ابلاغ ميكرد ) به فرعون نشان داديم ، ولي او ( همه آنها را ) تكذيب كرد و ( از ايمان بدانها ) سرپيچي كرد .
توضيحات :
« كُلَّهَا » : جملگي آنها . مراد همه معجزاتي است كه موسي براي اثبات موضوعات مطروحه نشان داد . يا مراد ادلّه و براهين دالّ بر وجود صانع قادر حكيم است .
آيه 57
متن آيه :
قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِكَ يَا مُوسَى
ترجمه :
( فرعون ) گفت : اي موسي ! آيا آمدهاي كه ما را با اين جادوي خويش از سرزمين خودمان بيرون كني ؟ ( ما ميدانيم كه مسأله نبوّت ، و دعوت به توحيد ، و ارائه اين كارهائي كه ميكني ، همگي توطئه است ، و مرادت حكومت و سيطره قوم خود بر مصر است ) .
توضيحات :
« أَرْضِنَا » : سرزمين ما . مراد مصر است .
آيه 58
متن آيه :
فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنَا وَبَيْنَكَ مَوْعِداً لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنتَ مَكَاناً سُوًى
ترجمه :
يَقيناً ما هم جادوئي همسان جادوي تو را براي تو ميآوريم ( و سحرت را با سحر خود باطل و بياثر ميگردانيم . پس هم اكنون ) موعد آن را معيّن كن . موعدي كه نه ما و نه تو از آن تخلّف نكنيم ، و وعدهگاه مكان صاف و مسطّح ، و فاصله آن نسبت به همگان يكسان باشد .
توضيحات :
« مَكَاناً سُويً » : مكان صاف و مسطّح . جائي كه مسافت آن نسبت به ما و شما يك اندازه باشد . ( مَكاناً ) بدل از ( مَوْعِداً ) است .
آيه 59
متن آيه :
قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَأَن يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى
ترجمه :
( موسي ) گفت : ميعاد ما و شما روز جشني است كه در آن خود را ميآرايند . بايد مردم در چاشتگاه گرد آورده شوند ( تا ماجرائي را ببينند كه ميان ما و شما ميگذرد ) .
توضيحات :
« يَوْمُ الزِّينَةِ » : روز زينت . روزي بوده است كه يكي از اعياد به حساب ميآمده است و همگان در آن خود را ميآراستهاند و به سرور و شادي ميپرداختهاند . گويا امروزه در مصر هنوز برقرار و « وفاء نيل » نام دارد . « ضُحيً » : چاشتگاه . چاشت .
آيه 60
متن آيه :
فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَى
ترجمه :
( فرعون آن مجلس را ترك گفت و ) پشت نمود و رفت و همه مكر و فريب خود را جمع كرد و سپس ( در روز موعد با تمام قدرت و جملگي جادوگران چيرهدست و ادوات و ابزار جادو به ميدان ) آمد .
توضيحات :
« كيْد » : نيرنگ . مراد همه چيزهائي است كه در چارهكردن موسي و پيروزي بر او ، لازم و ضروري بود .
آيه 61
متن آيه :
قَالَ لَهُم مُّوسَى وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى
ترجمه :
موسي خطاب به جادوگران گفت : واي بر شما ! بر خدا دروغ نبنديد ( و به الوهيّت فرعون باور نكنيد ، و پيغمبران خدا را تكذيب ننمائيد ، و معجزات ايشان را جادو ندانيد ) كه خدا شما را با عذاب ( خود ) نابود و ريشهكن خواهد ساخت ، و شكست و نوميدي از آن كساني است كه بر خدا دروغ ميبندند .
توضيحات :
« وَيْلَكُمْ » : واي بر شما ! نابود شويد ! « يُسْحِتَ » : ريشهكن و نابود ميگرداند . « خَابَ » : نااميد گرديد . شكست خورد .
آيه 62
متن آيه :
فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى
ترجمه :
( اين سخن موسي ايشان را به هراس انداخت ، و بر برخي از دلها تأثير خود را بخشيد ، و در ميان جمعيّت ساحران اختلاف افتاد ) و درباره كارهايشان به نزاع برخاستند ، و مخفيانه و درگوشي با هم به سخن پرداختند .
توضيحات :
« أَسَرُّوا النَّجْوَيا » : نجواي خود را درباره كار موسي و اين كه در حق او چه خواهند كرد ، از مردم مخفي و نهان داشتند .
آيه 63
متن آيه :
قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَن يُخْرِجَاكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلَى
ترجمه :
( جادوگران بعد از رايزني به يكديگر ) گفتند : اين دو نفر قطعاً جادوگرند . آنان ميخواهند شما را با جادوي خود از سرزمينتان بيرون كنند ، و آئين بهتر و برتر شما را از ميان بردارند .
توضيحات :
« إِنْ » : حرف مشبّهةٌ بالفعل و مخفّف از مثقّله است و به همين خاطر در مابعد خود عمل نكرده است . يا اين كه ( إِنْ ) حرف نافيه و به معني ( ما ) است و حرف لام واژه ( لَسَاحِرَانِ ) به معني ( إِلاّ ) است و تقدير چنين است : ما هذانِ إِلاّ ساحِرانِ . اين دو نفر جز دو ساحر نبوده و نيستند . « طَريقَة » : راه و رسم . آئين و مذهب . « الْمُثْلَيا » : مؤنّث ( أَمْثَل ) به معني افضل است ، يعني : بهتر و برتر . مرادشان آئين عالي و مذهب حق است .
آيه 64
متن آيه :
فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفّاً وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى
ترجمه :
تمام مكر و كيد خود را ( اعم از نقشه و مهارت و قدرت ممكن ) رويهم بريزيد و يكپارچه به كار گيريد . سپس همگي در يك صف ( به ميدان مبارزه ) گام نهيد . امروز كسي پيروز ميگردد كه بتواند برتري خود را ( به حريف ) نشان دهد .
توضيحات :
« أُئْتُوا » : بيائيد . درآئيد . « صَفّاً » : يك صف . صف كشيده . حال است و به معني : مُصْطَفّينَ است . « إِسْتَعْلَيا » : برتري يافت . چيره شد .
آيه 65
متن آيه :
قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى
ترجمه :
( جادوگران باد به غبغب انداخته ) گفتند : اي موسي ! آيا تو اوّل ( هنرنمائي خود را ميكني و عصاي خود را ) مياندازي ، يا ما اوّل ( دست به كار شويم و اسباب و ادوات جادوي خويش را ) بيندازيم ( و كار تو را يكسره سازيم ؟ ) .
توضيحات :
« تُلْقِيَ » : بر زمين مياندازي و بساط جادوگري را ميپراكني . مفعول فعل به علّت وضوح ، حذف شده است .
آيه 66
متن آيه :
قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى
ترجمه :
( موسي ) گفت : شما اوّل ( شروع كنيد و آنچه داريد جلو ) بيندازيد . ( آنان طنابها و عصاهاي خود را انداختند . موسي ) چنان به نظرش رسيد كه بر اثر جادوي ايشان ، به ناگاه طنابها و عصاهاي آنان ( مار شدهاند و ميخزند و ) تند راه ميروند .
توضيحات :
« حِبَال » : جمع حَبْل ، طناب . ريسمان . « عِصِيّ » : جمع عَصا ، چوبه دستيها . « تَسْعَيا » : حركت ميكند . تند راه ميرود .
آيه 67
متن آيه :
فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَى
ترجمه :
در اين هنگام موسي در درون خود ، احساس اندكي هراس كرد .
توضيحات :
« أَوْجَسَ » : احساس كرد . به دل افكند . به دل راه داد ( نگا : هود / 70 ) .
آيه 68
متن آيه :
قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَى
ترجمه :
گفتيم : مترس ! حتماً تو برتري ( و بر آنان چيره ميشوي و كارهاي باطلشان را شكست خواهي داد ) .
توضيحات :
« الأعْلَيا » : برتر . چيره ( نگا : آلعمران / 139 و نجم / 7 ) .
آيه 69
متن آيه :
وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى
ترجمه :
و چيزي را كه در دست راست داري بيفكن تا همه ساختههاي ( مزوّرانه و شعبدهبازيهاي مكّارانه ) ايشان را به سرعت ببلعد . چرا كه كارهائي را كه كردهاند ، نيرنگِ جادوگر است ، و جادوگر هر كجا برود پيروز نميشود .
توضيحات :
« تَلْقَفْ » : تند ميبلعد ( نگا : اعراف / 117 ) . « إِنَّما » : مسلّماً چيزي را كه . « كَيْدُ » : نيرنگ . چشمبندي . « سَاحِرٍ » : مراد جنس جادوگر است . « حَيْثُ أَتَيا » : هرجا باشد . هر كجا برود .
آيه 70
متن آيه :
فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى
ترجمه :
( موسي عصاي خود را انداخت . عصا مار بزرگي گرديد و همه طنابها و چوبه دستيهاي مارگونه ايشان را فوراً بلعيد . ) به دنبال آن ، جادوگران همگي به سجده افتادند و گفتند : ما ( حقيقت را عيان ميبينيم و ) به پروردگار هارون و موسي ايمان داريم .
توضيحات :
« أُلْقِيَ السَّحَرَةُ » : جادوگران انداخته شدند . استعمال فعل مجهول بيانگر اين واقعيّت است كه سطوت معجزه ، جادوگران را فروتنانه بر رو انداخته است .
آيه 71
متن آيه :
قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَاباً وَأَبْقَى
ترجمه :
( فرعون ) گفت : آيا پيش از آن كه به شما اجازه دهم ، بدو ايمان آورديد ؟ ! مسلّماً او بزرگ شما است . بزرگي كه به شما جادوگري آموخته است . بيگمان دستهايتان و پاهايتان را عكس يكديگر قطع ميكنم ، و شما را بر فراز شاخههاي درختان خرما به دار ميآويزم . ( آن وقت ) خواهيد دانست كه كدام يك ( از دو خدا : من يا خداي موسي ) عذابش سختتر و پايدارتر است .
توضيحات :
« ءَاذَنَ » : اجازه دهم . « كَبِير » : رئيس . بزرگ . « مِنْ خِلافٍ » : عكس يكديگر . از دو قسمت مختلف ، مثل پاي راست و دست چپ ، و پاي چپ و دست راست . « لأُصَلِّبَنَّ » : قطعاً به دار ميآويزم . « فِي » : به معني ( علي ) يعني بالا و فراز است . « جُذُوع » : جمع جِذْع ، ساقه و تنه . شاخه ( نگا : مريم / 23 و 25 ) .
آيه 72
متن آيه :
قَالُوا لَن نُّؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا
ترجمه :
( جادوگران پاسخ دادند و ) گفتند : ما هرگز تو را بر دلائل و براهين روشني كه برايمان آمده است ، و بر پروردگاري كه ما را آفريده است بر نميگزينيم و مقدّم نميداريم ، پس هر فرماني كه ميخواهي صادر كني ، صادر كن ( و آنچه ميخواهي بكن ، كه باكي نيست . امّا بدان ) تو تنها ميتواني در زندگي اين جهان فرمان بدهي ( و قدرت فرماندهي تو از دائره اين دنيا فراتر نميرود ) .
توضيحات :
« لَن نُّؤْثِرَكَ » : هرگز تو را ترجيح نميدهيم و برنميگزينيم . « الْبَيِّنَاتِ » : معجزات . دلائل . « وَالَّذِي فَطَرَنا » : و بر خدائي كه ما را آفريده است . حرف ( وَ ) ميتواند حرف عطف و ( ألّذي ) عطف بر ( ما ) باشد ، و يا اين كه واو حرف جرّ و براي قسم باشد . « إِقْضِ » : حكم كن ، فرمان بده . « قَاضٍ » : حكمكننده . فرمان دهنده . عائد آن محذوف است . « هذِهِ الْحَيَاةَ » : مفعول فيه است .
آيه 73
متن آيه :
إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَمَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَيْرٌ وَأَبْقَى
ترجمه :
ما به پروردگارمان ايمان آوردهايم تا ببخشايد گناهان ما را و جادوگريهائي را كه بدان وادارمان ميكردي . خدا بهتر ( از هر كسي ) و پايدارتر ( از هر قدرتي ) است .
توضيحات :
« خَطَايَا » : خطاها . گناهان و بديها . « أَكْرَهْتَنَا » : به ما تحميل كردي . وادارمان نمودي . اين جمله بيانگر اين واقعيّت است كه جادوگران ميدانستند كه جادوگري ، گمراهسازي و كار ناپسندي است . فرعون آن را براي به هراس انداختن مردم از خود ، مورد بهرهبرداري قرار ميداد .
آيه 74
متن آيه :
إِنَّهُ مَن يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيى
ترجمه :
( ساحران سپس چنين ادامه دادند و گفتند : ) بيگمان هر كه ( بيايمان و ) گنهكار به پيش پروردگارش رود ، دوزخ از آن او است . در آنجا نه ميميرد ( تا از دست عذاب رهائي يابد ) و نه زنده ميماند ( آن گونه كه بايد زيست و از نعمتها لذّت برد و بهرهمند گرديد . بلكه براي هميشه در ميان مرگ و زندگي دست و پا ميزند ) .
توضيحات :
« إِنَّهُ » : كار و بار چنين است . واژه ( هُ ) ضمير شأن است . « مُجْرِماً » : بزهكارانه . به قرينه واژه ( مُؤْمِن ) در آيه بعدي و بسياري از آيات ديگر ، مراد از مُجْرِم ، كافر و بيايمان است ( نگا : اعراف / 84 ، فرقان / 31 ) .
آيه 75
متن آيه :
وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُوْلَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى
ترجمه :
و هركه با ايمان و عمل صالح به پيش پروردگارش رود ، چنين كساني داراي مراتب والا و منازل بالايند .
توضيحات :
« الْعُلَيا » : جمع عُلْيا ، مؤنّث أَعْلي ، بالا و والا ، رفيع و شريف .
آيه 76
متن آيه :
جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى
ترجمه :
( آن منازل و مراتب ) باغهاي ( بهشت جاويداني ) است كه جاي ماندگاري است ، و در زير ( قصرها و درختهاي ) آن رودبارها جاري است ، و جاودانه در آنجا ميمانند ، و اين ( چنين چيز باارزشي ) پاداش كسي است كه ( با ايمان و انجام طاعت ) خويشتن را پاك و پاكيزه ( از كثافات كفر و معاصي ) كند .
توضيحات :
« جَنَّاتُ » : بدل از ( الدَّرَجاتُ الْعُلَيا ) است . « تَزَكَّيا » : خود را پاك داشت . خويشتن را پاكيزه از كفر و معاصيكرد .
آيه 77
متن آيه :
وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقاً فِي الْبَحْرِ يَبَساً لَّا تَخَافُ دَرَكاً وَلَا تَخْشَى
ترجمه :
( مدّتها به اين منوال گذشت و حوادث تلخ و شيريني ميان موسي و فرعون روي داد . سرانجام ) ما به موسي پيام داديم كه شبانه بندگانم را ( از مصر به سوي فلسطين ) كوچ بده ، و آن گاه ( كه به كرانه نيل رسيديد ، با عصا به رودخانه درياگون نيل بزن و ) راهي خشك براي آنان در اين دريا بگشا . ( راهي كه چون در آن گام بگذاري ) نه از فرعونيان ميترسي كه به تو برسند و نه ( از غرق شدن در آب ) هراسي داري .
توضيحات :
« أَسْرِ بِعِبَادِي » : شبانه بندگانم را كوچ بده و از مصر به سوي سرزمين موعود فلسطين بيرون ببر ( نگا : اسراء / 1 ) . « فَاضْرِبْ لَهُمْ » : براي ايشان بساز . مأخوذ از گفتار عرب است ، وقتي كه ميگويند : ضَرَبَ فُلانٌ لِفُلانٍ في مالِهِ نصيباً . يعني قسمتي را مال ايشان ساخت . « يَبَساً » : خشك . مصدر است و در معني وصفي ، يعني ( يابِس ) به كار رفته است و وصف ( طَريقاً ) ميباشد . « دَرَكاً » : ملحق شدن و دريافتن . اسم مصدر از ادراك است . « لا تَخافُ دَرَكاً وَ . . . » : حال ضمير مستتر در ( إِضْرِبْ ) است .
آيه 78
متن آيه :
فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُم مِّنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ
ترجمه :
( موسي فرمان خدا را اجرا كرد و ) فرعون با لشكريانش آنان را دنبال كردند ( و در كنار دريا بديشان رسيدند و در عقبشان وارد جادهاي شدند كه با كنار رفتن آب پديد آمده بود . در اين هنگام ) دريا آنان را به گونه شگفتي در ميان ( امواج خروشان ) خود گرفت .
توضيحات :
« أَتْبَعَهُمْ » : دنبالشان كرد . در عقبشان روان شد . « غَشِيَهُمْ » : ايشان را فرا گرفت . آنان را در خود نهان كرد . « الْيَمِّ » : دريا ( نگا : اعراف / 136 ) . « مَا » : آن چيزي كه خِردها نميتوانند به توصيفش بپردازند و خوف و هراسش را بيان دارند . فاعل است .
آيه 79
متن آيه :
وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى
ترجمه :
( بدين منوال ) فرعون قوم خود را گمراه ساخت و ( به بيراهه كشاند ، و ايشان را به راه راست ) هدايت ننمود .
توضيحات :
« أَضَلً » : گمراه ساخت . « مَا هَدَيا » : رهنمود نكرد . اين بخش ، بيانگر تكذيب سخن فرعون است كه ميگفت : من شما را جز به راه هدايت رهنمود نمينمايم ( نگا : غافر / 29 ) .
آيه 80
متن آيه :
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى
ترجمه :
اي بنياسرائيل ! ما شما را از ( چنگال فرعون ، يعني ) دشمنتان نجات داديم ، و طرف راست كوه طور را ميعادگاه ( موسي و هفتاد نفر از ) شما كرديم ( تا تورات را دريافت دارد ) ، و ترنجبين و بلدرچين را ( در آن بياباني كه سرگردان بوديد ) نصيب شما ساختيم .
توضيحات :
« الأيْمَنَ » : سمت راست . صفت ( جانب ) است ( نگا : مريم / 52 ) . « نَزَّلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوَيا » : ( نگا : بقره / 57 ) .
آيه 81
متن آيه :
كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَمَن يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى
ترجمه :
( بديشان گفتيم : ) از ( اين ) روزيهاي پاكيزهاي كه ( بدون رنج ) به شما دادهايم بخوريد و در آن ( از حدود و مقرّرات خدا ) تجاوز نكنيد ( و مواظب باشيد نعمت رايگان ، موجب كفران و طغيان شما نشود . چه اگر نعمت من ، باعث ناسپاسي و گردنكشي شود ) خشم من دامنگيرتان ميگردد و هركه خشم من دامنگيرش شود پرت و هلاك ميشود .
توضيحات :
« لا تَطْغَوْا فِيهِ » : در آن سركشي نكنيد . سركشي در نعمت خدا اين است كه انسان به جاي اين كه از آن در راه طاعت و عبادت خدا و طريق سعادت دنيا و آخرت خود استفاده كند ، آن را وسيله گناهكاري و ناسپاسي و گردنكشي از فرمان و قوانين الهي ، و بالاخره كفر و زندقه سازد . « هَوي » : پرت شد و سقوط كرد . هلاك و نابود گرديد .
آيه 82
متن آيه :
وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى
ترجمه :
من قطعاً ( با غفران عظيمي كه دارم ) ميآمرزم كسي را كه ( از كفر و گناه خود ) برگردد و ( به بهترين وجه ) ايمان بياورد و كارهاي شايسته بكند و سپس راهياب بشود ( و اين راه را تا آخر زندگي ادامه دهد ) .
توضيحات :
« غَفَّارٌ » : بسيار آمرزنده . داراي آمرزش سترگ . « ءَامَنَ » : ايمان آورد . در آراستن و پيراستن ايمان خود كوشيد . « إِهْتَدَيا » : راهياب شد . بر هدايت دوام و استمرار داشت .
آيه 83
متن آيه :
وَمَا أَعْجَلَكَ عَن قَوْمِكَ يَا مُوسَى
ترجمه :
( موسي پيشتر خود را به كوه طور رسانيد . بدو گفتيم : ) اي موسي ! چه چيز تو را بر آن داشت كه ( درآمدن به كوه طور ) بر قوم خود پيشي گيري ؟
توضيحات :
« أَعْجَلَكَ » : تو را به شتاب و سبقت واداشت .
آيه 84
متن آيه :
قَالَ هُمْ أُولَاء عَلَى أَثَرِي وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى
ترجمه :
( موسي ) گفت : آنان به دنبال من بوده و ( هرچه زودتر به خدمت ميرسند ) . پروردگارا ! من به سوي ( ميعادگاه و محضر وحي ) تو شتاب كردم تا ( هرچه زودتر احكام و قوانين تو را دريافت و به بندگانت برسانم و از من ) خوشنود شوي .
توضيحات :
« عَلَيا أَثَرِي » : به دنبال من . نزديك به من و پا به پاي من .
آيه 85
متن آيه :
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِن بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ
ترجمه :
( خدا ) فرمود : ما قوم تو را بعد از ( رهسپار شدن ) تو ( بدينجا ) آزمايش كرديم ( و آنان از عهده امتحان برنيامدند ) و « سامري » ايشان را گمراه و از راه بدر كرد .
توضيحات :
« فَتَنَّا » : آزمايش كرديم . آزموديم . « السَّامِرِيُّ » : مردي از اهالي فلسطين بود و از اقليم سامره . به مصر كوچ كرد و بعدها همراه بنياسرائيل از آنجا خارج شد . او منافق بود و چنين وانمود ميكرد كه به موسي ايمان دارد و كفر خود را مخفي ميكرد .
آيه 86
متن آيه :
فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِي
ترجمه :
موسي پس از دريافت تورات ، خشمگين و اندوهناك به سوي قوم خود برگشت . ( بديشان پرخاش كرد و ) گفت : اي قوم من ! مگر پروردگارتان وعده نيكوئي به شما نداد ( كه عبارت است از : نزول تورات و بيان احكام آسماني ، و نجات و پيروزي بر فرعونيان ، و وارث حكومت مصر شدن ، و مغفرت و آمرزش خداوندي ؟ ) . آيا مدّت جدائي من از شما به طول انجاميده است ؟ ! يا اين كه خواستهايد كه خشم پروردگارتان دامنگيرتان شود و اين است كه با وعده من مخالفت كردهايد ؟ ! ( و سر از آئين و راه و روش من پيچيده و بيراهه رفتهايد ) .
توضيحات :
« غَضْبَانَ » : خشمگين . حال است . « أَسِفاً » : غمزده و اندوهناك . حال دوم است . « وَعْداً حَسَناً » : وعده زيبائي . مراد نزول تورات و بيان احكام آسماني در آن ؛ يا نجات و پيروزي بر فرعونيان و وارث حكومت سرزمين مصر شدن ؛ يا وعده مغفرت و آمرزش توبهكنندگان و انجامدهندگان كارهاي پسنديده ؛ و يا اين كه همه اين امور . « الْعَهْدُ » : مدّت جدائي موسي از بنياسرائيل و رفتن به مناجات . « أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ . . . » : مراد اين است كه عمل شما آن چنان است كه گويا چنين تصميمي را درباره خود اتّخاذ كردهايد .
آيه 87
متن آيه :
قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَاراً مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ
ترجمه :
گفتند : ما به اختيار خود از وعده تو سرپيچي نكردهايم ، وليكن بارهاي سنگيني از زيورآلات ( طلائيِ ) مردمان ( قبطي كه توسّط زنانمان به بهانه امانت جهت خودآرائي بدانها در روز عيد گرفته شده بود و به همراه داشتيم ) بار ما شده بود و ( سامري ميگفت : نحوست اين زر و زيورِ حرام است كه موسي برنميگردد . اين بود كه ) ما آنها را از خود دور انداختيم و سامري نيز ( آنچه با خود داشت ) از خود دور افكند .
توضيحات :
« مَلْكِ » : اختيار و توانائي . « أَوْزَاراً » : جمع وِزْر است به معني بارهاي سنگين . « زِينَة » : زيورآلات . مراد زر و طلاي امانتي است كه زنان بنياسرائيل قبل از حركت از مصر به بهانه فرارسيدن عيد خود از قبطيان گرفته بودند . « قَذَفْنَا » : انداختيم . از خود دور كرديم . « فَكَذلِكَ أَلْقَي السَّامِرِيُّ » : سامري هم آنچه داشت دور انداخت . سامري هم آنها را به ميان آتش انداخت . اين بود كه سامري برنامه و طرحي كه داشت به مرحله اجرا درآورد .
آيه 88
متن آيه :
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ
ترجمه :
سپس مجسّمه گوسالهاي را براي مردم ( از ميان آتش ) بيرون آورد ( كه به علّت تعبيه سوراخهائي در آن ، به هنگام وزش باد ، صدائي همچون ) صداي گوساله داشت . ( سامري و پيروانش ) گفتند : اين معبود شما و معبود موسي است و او ( چنين چيزي را ) فراموش كرده است ( و در طلب آن به كوه طور رفته است ) .
توضيحات :
« فَأَخْرَجَ لَهُمْ » : اين بخش ، از زبان خداوند است كه بيانگر نتيجه فتنهانگيزي سامري است . « جَسَداً » : جسم . لاشه . مراد مجسّمه و تنديس است . بدل از ( عِجْلاً ) ميباشد ( نگا : اعراف / 148 ) . « خُوَارٌ » : صداي گاو . « نَسِيَ » : موسي فراموش كرده است . سامري عهد و پيمان خود را با خدا و موسي به فراموشي سپرد .
آيه 89
متن آيه :
أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلاً وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرّاً وَلَا نَفْعاً
ترجمه :
آيا آنان نميبينند كه ( اين گوساله ) پاسخ ايشان را نميدهد و زياني از آنان دور نميگرداند و سودي برايشان فراهم نميآورد ؟
توضيحات :
« لا يَرْجِعُ » : برنميگرداند . مراد اين است كه سخن نميگويد و پاسخ نميدهد . به صورت متعدّي استعمال شده است ( نگا : ممتحنه / 10 ، سبأ / 31 ) . « أَلاّ يَرْجِعَ » : حرف ( أَنْ ) مخفّف از مثقّله و جزو حروف مشبّهةٌ بالفعل است .
آيه 90
متن آيه :
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي
ترجمه :
هارون ( كه به هنگام وقوع چنين آشوبي در ميانشان بسر ميبرد ، ) پيشتر ( از برگشتن موسي از ميعادگاه ) به بنياسرائيل گفت : اي قوم من ! با اين ( گوساله زرّينْ ) شما دچار بلا ( و آزمون بزرگ و سختي ) شدهايد . پروردگار شما خداوند مهربان است ( نه كس و نه چيز ديگري ) . اكنون كه چنين است ، از من پيروي كنيد و از فرمان من اطاعت نمائيد .
توضيحات :
« مِن قَبْلُ » : پيش از برگشت موسي از كوه طور . « فُتِنتُم بِهِ » : بدان در فتنه و بلا افتادهايد . چرا كه گوساله را ميپرستيد و به دوزخ ميافتيد . بدان دچار آزمايش و آزمون شدهايد . چرا كه گوسالهاي بدين شكل و هيئت ، براي امتحان ايمان شما است .
آيه 91
متن آيه :
قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى
ترجمه :
گفتند : ما پيوسته به پرستش اين گوساله ادامه ميدهيم تا موسي به پيش ما برميگردد .
توضيحات :
« لَن نَّبْرَحَ » : هميشه ما . « عَاكِفينَ » : مقيمان . پرستشكنندگان ( نگا : بقره / 187 ، اعراف / 138 ) .
آيه 92
متن آيه :
قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا
ترجمه :
( موسي در حالي كه از آنچه شنيد و ديد ، سخت متأثّر بود ) گفت : اي هارون ! هنگامي كه ديدي آنان گمراه ميشوند ، چه چيز مانع از آن شد كه ( جلو ايشان را بگيري و نگذاري به بيراهه روند ؟ و ) . . .
توضيحات :
« مَا مَنَعَكَ ؟ » : چه چيز تو را بازداشت ؟ چه چيز جلو تو را گرفت ؟
آيه 93
متن آيه :
أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي
ترجمه :
از من پيروي كني ؟ ! ( مگر هنگامي كه ميخواستم به ميعادگاه بروم نگفتم : جانشين من باش در ميان قوم من ، و به اصلاح بپرداز و راه تباهكاران را در پيش مگير ؟ ) . آيا از دستور من سرپيچي كردي ؟
توضيحات :
« أَلاّ تَتَّبِعَنِي ؟ » : اين كه از من پيروي نكني ؟ اشاره به اين است كه موسي به هارون گفته بود كه پس از رفتن موسي ، او جانشين وي شود و به اصلاح بپردازد ( نگا : اعراف / 142 ) .
آيه 94
متن آيه :
قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي
ترجمه :
( هارون ) گفت : اي پسر مادرم ! نه ريش مرا بگير و نه موي سرم را ( بر دست بپيچ ) . من ترسيدم كه ( اگر با ايشان شدّت عمل نشان دهم ) بگوئي ميان بنياسرائيل تفرقه انداختي و سفارش مرا به كار نبستي .
توضيحات :
« يَا ابْنَ أُمَّ » : اي پسر مادرم ! اداي سخن بدين شيوه ، براي برانگيختن رأفت و رِقّت موسي بود ، والاّ موسي و هارون برادران پدري و مادري يكديگر بودند . ياء متكلّم از آخر ( أُمَّ ) برابر قاعده زبان عربي حذف و با فتحه خوانده شده است . « لَمْ تَرْقُبْ » : رعايت نكردي . حفظ و نگهداري نكردي ( نگا : توبه / 8 و 10 ) .
آيه 95
متن آيه :
قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ
ترجمه :
( موسي ) گفت : ( امّا تو ) اي سامري ! اين كار خطرناك چيست كه از تو سر زده است ؟
توضيحات :
« خَطْب » : امر خطير . كار خطرناك و عظيم ( نگا : يوسف / 51 ، حجر / 57 ) .
آيه 96
متن آيه :
قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي
ترجمه :
( سامري ) گفت : من از چيزهائي ( در صنعت و هنر مجسّمهسازي ) آگاهم كه بنياسرائيل از آنها آگاه نيستند . من مقداري از آثار ( تعاليم و قوانين ) پيغمبر ( خدا موسي ) را برگرفتم و براي ( گولزدن ديگران ) آن را ( به شكم گوساله ) ريختم . اين چنين نفْسِ من مطلب را در نظرم آراست ( و آنچه ميخواستم انجام دادم ) .
توضيحات :
معني ديگر آيه كه تنها نقل قول از زبان سامري است عبارت است از : سامري گفت : چيزي را من ديدهام كه آنان نديدهاند ( كه جبرئيل فرشته وحي است ) و از جاي پاي ( اسب ) جبرئيل مشتي ( خاك ) برگرفتم و آن را ( به درون گوساله ) ريختم ، و نفْس من اين چنين كار را در نظرم آراست . « بَصُرْتُ » : ديدم . مراد از ديدن در اينجا ، فهم كردن و پيبردن و دانستن فنون مجسّمهسازي و تمثالگري است . « فَقَبَضْتُ قَبْضَةً » : مشتي را برگرفتم . مراد برداشتن مقداري از تورات و عمل كردن بدان است . « أَثَرِ الرَّسُولِ » : اثر پيغمبر . مراد از ( أَثَر ) تورات ، و مراد از ( الرَّسُول ) موسي است . « نَبَذْتُ » : انداختم . رها كردم . « سَوَّلَتْ » : آن را زينت داد و گرامي و شيرين كرد ( نگا : يوسف / 18 و 83 ) .
آيه 97
متن آيه :
قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَّنْ تُخْلَفَهُ وَانظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفاً لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً
ترجمه :
( موسي به سامري ) گفت : برو ( از ميان ما ) . در زندگي دنيا بهرهات ( بيزاري و گريز باد . و ) اين كه پيوسته بگوئي : ( به من ) دست نزنيد و نزديك نشويد ، و در آخرت براي تو موعدي است كه دربارهات تخلّفناپذير است ( و خداوند آن را فراموش نخواهد كرد . هماينك هم ، گوساله ) معبودت را كه پيوسته به عبادتش ميپرداختي بنگر و ببين كه چگونه آن را ميسوزانيم و سپس خاكسترش را به دريا ميريزيم و ميپراكنيم .
توضيحات :
« مِسَاسَ » : تماس . مخالطت و معاشرت . مصدر باب مفاعله است . « لا مِسَاسَ » : هيچ گونه همنشيني و آميزشي نيست . مراد نهي است ، يعني با من نياميزيد و تماس نگيريد . مقصود بايكوت سامري و طرد او از ميان جامعه است . اشاره به يكي از قوانين جزائي شريعت موسي است كه اعلان پليدي پليد و كنارهگيري از او است ( نگا : في ظلالالقرآن ) . « لَن تُخْلَفَهُ » : از تو در نميگذرد . « إِلهِكَ » : معبود خود . مراد گوساله سامري است . « نَسْفاً » : از هم پاشيدن و پراكندن .
آيه 98
متن آيه :
إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً
ترجمه :
معبود شما تنها الله است ، همان خدائي كه معبودي جز او نيست . دانش او همهچيز را فرا گرفته است ( و از گذشته و حال و آينده ، و آنچه بوده است و هست و خواهد بود ، باخبر است ) .
توضيحات :
« وَسِعَ » : در بر گرفتهاست . فرا گرفتهاست ( نگا : بقره / 255 ، انعام / 80 ) .
آيه 99
متن آيه :
كَذَلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاء مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِن لَّدُنَّا ذِكْراً
ترجمه :
اين چنين اخبار گذشتگان را براي تو بازگو ميكنيم . ما از سوي خود قرآن را به تو عطا كردهايم ( كه صلاح دين و دنيا را به تو و پيروانت تذكّر ميدهد ) .
توضيحات :
« كَذلِكَ » : اين چنين اخبار گذشتگان را . همان گونه كه خبر موسي را برايت روايت كرديم ، تو را از سرگذشت ملّتهاي گذشته ديگر مطلع ميسازيم . « ذِكْراً » : مراد قرآن است ( نگا : آلعمران / 58 ، حجر / 6 و 9 ) .
آيه 100
متن آيه :
مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْراً
ترجمه :
هركس از قرآن روي گردان شود ( و از تصديق و عمل بدان دوري گزيند ، در دنيا گمراه خواهد بود ، و ) در روز قيامت بار سنگيني ( از عذاب مسؤوليّت و گناه ) بر دوش خواهد داشت .
توضيحات :
« وِزْراً » : بار سنگين . بر گناه هم اطلاق ميشود ، و در اينجا مراد عقوبت و جزاي گناه است .
آيه 101
متن آيه :
خَالِدِينَ فِيهِ وَسَاء لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلاً
ترجمه :
( اين چنين كساني ) جاودانه در آن ( عذاب ) خواهند ماند ، و چه بار بدي كه در روز قيامت دارند !
توضيحات :
« حِمْلاً » : بار . مراد بار سنگين گناهان است .
آيه 102
متن آيه :
يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقاً
ترجمه :
روزي در صُور ( براي بار دوم ) دميده ميشود ، و گنهكاران را ( با چهره و اندام ) كبود رنگ ( از شدّت درد و رنج ، و با چشمان كور ) در آن روز ( در گستره رستاخيز ) گرد ميآوريم .
توضيحات :
« زُرْقاً » : جمع أَزْرَق . كسي كه صورتش بر اثر شدّت درد و رنج ، تيره و كبود شده باشد . كبود چشم . مراد از كبودي چشم ضعف بينائي است ، و كبود چشم را نابينا معني كردهاند ( نگا : طه / 124 ) . حال بشمار است .
آيه 103
متن آيه :
يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْراً
ترجمه :
آنان در ميان خود آهسته به هم ميگويند : جز ده شبانهروز ( در دنيا ) نبودهايد و نماندهايد .
توضيحات :
« يَتَخَافَتُونَ » : با صداي آهسته بهم ميگويند . « إِن لَّبِثْتُمْ » : نماندهايد و توقّف نكردهايد ( نگا : يونس / 45 ) . « عَشْراً » : مذكّر آمدن اين واژه ، بيانگر اين است كه تمييزِ محذوف ، مؤنّث است كه لَيالي است ؛ هرچند هنگامي كه عدد بدون معدود بيان شود ، اين قاعده چندان مراعات نميگردد .
آيه 104
متن آيه :
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا يَوْماً
ترجمه :
ما بهتر ميدانيم كه ( آهسته به يكديگر ) چه ميگويند ، و ( كاملاً آگاهيم ) از سخن كسي كه راهش ( در به تصويركشيدن كوتاهي دنيا ، به حقيقت ) نزديكتر و بهتر است ، آن گاه كه ميگويد : شما تنها يك روز در دنيا بسر بردهايد !
توضيحات :
« أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً » : كسي كه رأي او دادگرانهتر و به واقعيّت نزديكتر است . مراد از ترجيح سخن گوينده دوم اين نيست كه او به صداقت و راستي نزديكتر است ؛ بلكه مراد اين است كه او بهتر درجه پشيماني و اندازه هراس و عذاب قيامت را به تصوير كشيده است . چرا كه عمر جهان گذران ، در قبال عمر بيپايان و جاويدان آخرت ، نه ده روز ، بلكه يك روز نيز بشمار نميآيد كه كمترين عدد است .
آيه 105
متن آيه :
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسْفاً
ترجمه :
( اي پيغمبر ! حال كه از قيامت صحبت كردهاي ، منكران رستاخيز ) از تو درباره كوهها ميپرسند ( و ميگويند : كوههائي بدين عظمت - كه به عقيده ايشان قابل تزلزل نيست - به هنگام پايان گرفتن جهان چه سرنوشتي خواهند داشت ؟ ) . بگو : پروردگارم آنها را از جا ميكند و ( در هوا ) پراكنده ميدارد ( و برباد ميدهد ) .
توضيحات :
« نَسْفاً » : از بُن كندن و پراكنده ساختن ( نگا : مرسلات / 10 ) .
آيه 106
متن آيه :
فَيَذَرُهَا قَاعاً صَفْصَفاً
ترجمه :
سپس زمين را به صورت فَلات صاف و هموار و بيآب و گياه رها ميسازد .
توضيحات :
« قَاعاً » : فَلات . زمين صاف و هموار ( نگا : نور / 39 ) . خالي ( نگا : تفسيرالمصحف الميسّر ) . « صَفْصَفاً » : كاملاً مسطّح و هموار و صاف .
آيه 107
متن آيه :
لَا تَرَى فِيهَا عِوَجاً وَلَا أَمْتاً
ترجمه :
در آن هيچ گونه پستي و بلندي نميبيني ( انگار قبلاً آباد نبوده است و خانه و كاشانه و فراز و نشيبي نداشته است ) .
توضيحات :
« عِوَج » : پيچ . نشيب . گودي . « أَمْتاً » : فراز . برجستگي . بلندي .
آيه 108
متن آيه :
يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَت الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْساً
ترجمه :
در آن روز ( كه مردمان سر از گورها به در ميآورند ، همگي ) بدون كمترين سرپيچي ، از منادي ( الهي ) پيروي ميكنند ، ( و برابر فرمان او رهسپار عرصه محشر ميشوند ، ) و صداها به سبب ( جلال و شكوه خداوند ) مهربان فروكش ميكند ، و جز صداي آهسته ( و پنهان در زير لبان ، چيزي ) نميشنوي .
توضيحات :
« الدَّاعِي » : دعوتكننده . مُنادي . مراد إسرافيل است . « عِوَج » : سرپيچي و انحراف . « لِلرَّحْمنِ » : به خاطر سيطره عظمت خداوند مهربان بر عرصه محشر . در برابر خداوند مهربان . « هَمْساً » : صداي آهسته و زيرلبي .
آيه 109
متن آيه :
يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلاً
ترجمه :
در آن روز شفاعت ( هيچ كسي ) سودي نميبخشد ، مگر ( شفاعت ) كسي كه خداوند مهربان به او اجازه دهد و گفتارش را بپسندد .
توضيحات :
« لا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ » : در روز قيامت . شفاعت به سه شرط انجام ميگيرد : 1 - خدا به شفاعت كننده اجازه شفاعت دهد ( نگا : بقره / 255 ، يونس / 3 ) . 2 - آنچه درخواست ميشود خداپسند باشد ( نگا : طه / 109 ) . 3 - خدا راضي شود از كسي كه براي او شفاعت ميگردد ( نگا : انبياء / 28 ، نجم / 26 ) .
آيه 110
متن آيه :
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً
ترجمه :
خدا ميداند آنچه را كه ( مردمان ) در پيش دارند و ( در آخرت بدان گرفتار ميآيند ، و ميداند ) آنچه را كه ( در دنيا انجام دادهاند و ) پشت سر گذاشتهاند ، ولي آنان از ( كار و بار و حكمت ) آفريدگار آگاهي ندارند .
توضيحات :
« مَا بَيْنَ أيْدِيهِمْ » : امور دنياي ايشان . احوال قيامت آنان . « مَا خَلْفَهُمْ » : امور دنياي ايشان . احوال قيامت آنان . هر يك از دو موصول « مَا » ميتواند مربوط به گذشته يا آينده ، و يا اين كه امور دنيا يا امور آخرت باشد و برعكس هم ، معني شود . « هُمْ » : مرجع ضمير ميتواند مردمان يا گردآيندگان در عرصه محشر باشد . « بِهِ » : مرجع ضمير ميتواند خدا باشد كه معني آن گذشت ، و يا اين كه موصولهاي ( ما ) باشد كه معني آن چنين ميشود : خدا ميداند كه مردمان چه كردهاند و چه ميكنند و عاقبتشان چه خواهد بود ، ولي مردمان كارهاي خود را فراموش ميكنند و نميدانند در دنيا و آخرت چه بر سرشان ميآيد .
آيه 111
متن آيه :
وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً
ترجمه :
( در آن روز همه ) چهرهها در برابر خداوندِ باقي و جاويدان ، و گرداننده و نگهبانِ جهان ( همچون اسيران ) خضوع و خشوع ميكنند و كُرنِش ميبرند ، و كسي كه ( در آن روز كولهبارِ ) كفر ( دنياي خود ) را بر دوش كشد ، نااميد ( از لطف خدا و بيبهره از نجات و ثواب ) ميگردد .
توضيحات :
« عَنَتْ » : خشوع و خضوع كرد . مثل اسيران كرنش برد . از اين ماده واژه ( عاني ) به معني اسير است كه جمع آن ( عُناة ) است . « الْوُجُوهُ » : چهرهها . ذكر چهرهها در ميان ساير اعضاء ، بدان خاطر است كه اشرف اندامها بوده و اثر فروتني و خواري در آن نمايان ميگردد . و يا اين كه تسميه كلّ به اسم جزء است و مراد خودِ انسانها است . « الْحَيِّ الْقَيُّومِ » : ( نگا : بقره / 255 ) . « خَابَ » : نااميد گرديد و به آرزو نرسيد . زيانمند شد . از دست داد . « ظُلْماً » : كفر .
آيه 112
متن آيه :
وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْماً وَلَا هَضْماً
ترجمه :
و هر كس كارهاي نيكو انجام دهد ، در حالي كه مؤمن باشد ، نه از ظلم و ستمي ميترسد ( كه بر او رود ، و مثلاً بر گناهانش افزوده شود ) و نه از كم و كاستي ميهراسد ( كه گريبانگير كارهاي نيك و پاداشش شود . چرا كه حساب خدا دقيق است ) .
توضيحات :
« وَ هُوَ مُؤْمِنٌ » : در حالي كه انجام دهنده كارهاي نيك مؤمن باشد . چرا كه كارهاي نيك كافر هدر ميرود و ضائع ميشود ( نگا : بقره / 217 ، زُمَر / 65 ، احزاب / 19 ) . « ظُلْماً » : مراد عقاب بدون سبب ، يا افزايش بر لغزشها و سيّئات است . « هَضْماً » : خوردن و كاستن . كم كردن حق كسي و وفا نكردن به اداي آن واجب . مراد كاستن از حَسَنات است .
آيه 113
متن آيه :
وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْراً
ترجمه :
همچنين قرآن را به زبان عربي فرو فرستاديم و در آن بيم دادن و ترساندن را ( به شيوههاي گوناگون ) بازگو كرديم ، تا اين كه ( مردمان از كفر و معاصي ) بپرهيزند ، يا باعث يادآوري و بيداري ( و مايه پند و عبرت ) ايشان شود .
توضيحات :
« كَذلِكَ » : همچنين . عطف بر ( كَذلِكَ ) در آيه 99 است . « أَنْزَلْناهُ » : بدون مرجع قبلي ، براي اشاره به عظمت قرآن و استقرار و حضور آن در اَذهان است . « قُرْءَاناً عَرَبِيّاً » : حال اوّل و حال دوم بشمارند ؛ يا اين كه ( قُرْءَاناً ) حال و ( عَرَبِيّاً ) صفت آن است ( نگا : يوسف / 2 ) . « صَرَّفْنا » : به شيوههاي گوناگون و بيانات مختلف بازگو كرديم ( نگا : انعام / 46 ، إسراء / 41 ) . « ذِكْراً » : پند و عبرت . بيداري و آگاهي .
آيه 114
متن آيه :
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْماً
ترجمه :
والا مقام خدا است كه شاه حقيقي او است ( و جملگي فرماندهان و فرمانبران بدو نيازمندند ، و دائره امر و نهيش سراسر گستره هستي است . اي پيغمبر ! نازل كننده قرآن چنين خداي بلندمرتبه و توانائي است . پس به هنگام نزول قرآن ) پيش از اين كه وحي ( آيات ) قرآن به پايان برسد ، در آن عجله مكن ( و تندتند آيهها را به دنبال جبرئيل تكرار منما و بر زبان مران . چرا كه هرچند قرآن مافوق طاقت و توان انسان است ، امّا خدا حافظ و نگهدار آن است و آن را در مغزت ثبت و ضبط مينمايد ) . بگو : پروردگارا ! ( در پرتو قرآن ) بر دانشم بيفزا ( و از قرآن و ابعاد مختلف آن آگاهترم فرما ) .
توضيحات :
« تَعَالَيا » : والا مقام است . از علوّ و عظمت مطلق برخوردار است . « لا تَعْجَلْ بِالْقُرْءَانِ » : مراد نهي از عجلهاي است كه حضرت محمّد به هنگام دريافت وحي جهت فراگيري و حفظ قرآن داشت ، و بدين خاطر با شتاب به دنبال فرشته وحي جبرئيل امين ، آيات قرآني را تكرار مي فرمود ( نگا : قيامه / 15 - 17 ، اعلي / 6 ) . « يُقْضَيا » : به پايان رسانده شود .
آيه 115
متن آيه :
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً
ترجمه :
در آغاز كار ، ما به آدم فرمان داديم ( كه از ميوه درخت ممنوع نخورد ) . امّا او ترك فرمان كرد و ( از آن خورد ، و در اوائل كار ) از او تصميم درستي و اراده استواري مشاهده نكرديم .
توضيحات :
« عَهِدْنَا إلَيا ءَادَمَ » : به آدم فرمان داديم . مراد از عهد در اينجا سفارش و فرمان است . چنين توصيه و امري هم راجع بود به نخوردن از ميوه درخت ممنوع ( نگا : بقره / 35 ) . « مِن قَبْلُ » : در اوائل كار . پيشاپيش . قبل از زمان حال در روزگاران گذشته . « نَسِيَ » : ترك كرد . مراد از نسيان در اينجا فراموش كردن مطلق نيست . زيرا بر فراموشي مطلق عتاب و ملامتي وجود ندارد . از سوي ديگر ، شيطان كه نخوردن از ميوه درخت را برابر فرموده آيه 20 سوره اعراف به ياد آدم آورده بود . لذا مراد ترك فرمان يا دستكم فراموشكاريي است كه به سبب كم توجّهي حاصل ميگردد ( نگا : طه / 126 ) . « عَزْماً » : تصميم و اراده استواري كه انسان را در برابر وسوسههاي اهريمن نگاه دارد .
آيه 116
متن آيه :
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى
ترجمه :
( اي پيغمبر ! بيان دار ) آن گاه را كه به فرشتگان دستور داديم : براي آدم سجده ( تعظيم و تكريم ) ببريد ، پس ( همگي اطاعت كردند و ) سجده بردند مگر ابليس كه سر باز زد .
توضيحات :
« أسْجُدُوا » : ( نگا : بقره / 34 ) .
آيه 117
متن آيه :
فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى
ترجمه :
آن وقت گفتيم : اي آدم ! اين دشمن تو و همسر تو است ، پس ( بپائيد به دام وسوسه خود شما را گرفتار نسازد و ) از بهشت بيرونتان نكند كه به رنج و زحمت خواهي افتاد .
توضيحات :
« تَشْقَيا » : تو به درد و رنج خواهي افتاد . از شقاوتِ به معني زحمت و مشقّت است ( نگا : طه / 2 ) . روي سخن متوجّه آدم و حوّاء است ، ولي علّت مفرد آمدن فعل بدان خاطر است كه عهد و پيمان در آغاز متوجّه آدم بوده و نقطه پايان هم متوجّه او شده است . از سوي ديگر ، درد و رنج مرد كه رئيس اهل و عيال خود است ، متضمّن درد و رنج اهل و عيال نيز ميباشد .
آيه 118
متن آيه :
إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى
ترجمه :
( بر ما است كه خواستههاي زندگي تو را در بهشت فراهم سازيم و ) تو در آن نه گرسنه ميشوي و نه برهنه ميگردي .
توضيحات :
« إِنَّ لَكَ » : براي تو هست . مراد تضمين روزي از سوي خداوند است .
آيه 119
متن آيه :
وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى
ترجمه :
و در آن تو نه تشنه ميماني و نه آفتابزده ميشوي .
توضيحات :
« لا تَضْحَيا » : حرارت آفتاب سوزان به تو نميخورد و گرمازده نميگردي . مراد اين است كه كار كردن و رنجكشيدن در ميان نيست .
آيه 120
متن آيه :
فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَى
ترجمه :
سپس شيطان ( به نيرنگ و حيله نشست و ) آدم را وسوسه كرد ( و بدو ) گفت : آيا تو را به درخت جاودانگي و ملك فناناپذير رهنمود كنم ؟ ( اگر از اين درخت ممنوع بخوريد ، ديگر نميميريد و سرمدي ميشويد ) .
توضيحات :
« الْخُلْدِ » : جاودانگي . سرمدي . ( نگا : اعراف / 20 ) . « لا يَبْلي » : كهنه و فرسوده نميشود . فناپذير و زائل نميگردد .
آيه 121
متن آيه :
فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى
ترجمه :
سرانجام هر دو نفر از آن خوردند ( و جامههاي بهشتي از بدنشان فرو ريخت ) و شرمگاهشان برايشان نمايان شد ( كه تا آن زمان از ايشان پنهان بود ) و شروع كردند به اين كه برگهاي درختان بهشت را بر خود بپيچند و بچسبانند . بدين نحو آدم از فرمان پروردگارش سرپيچي كرد و گمراه شد ( و اين واقعه پيش از نبوّت او بود ) .
توضيحات :
« فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا » : ( نگا : اعراف / 20 و 22 و 27 ) . « غَوي » : گمراه شد . زندگيش تباه شد .
آيه 122
متن آيه :
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى
ترجمه :
سپس پروردگارش او را ( براي پيغمبري ) برگزيد و توبهاش را پذيرفت و ( به سوي اعتذار و استغفار ) رهنمودش كرد .
توضيحات :
« إِجْتَبَاهُ » : انتخابش كرد . به پيغمبريش برگزيد . خدا با توفيق توبه او را به خود نزديك فرمود ( نگا : اعراف / 23 ) .
آيه 123
متن آيه :
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى
ترجمه :
خدا دستور داد : هر دو گروه شما با هم ( اي آدم و حوّاء و اهريمن ! ) از بهشت فرو آئيد ( و در زمين ساكن شويد ، و در آنجا ) برخي ( از فرزندانتان ) دشمن برخي ديگر خواهند شد ، و هرگاه هدايت و رهنمود من براي شما آمد ، هركه از هدايت و رهنمودم پيروي كند ، گمراه و بدبخت نخواهد شد .
توضيحات :
« إِهْبِطَا » : مراد آدم و حوّاء و ابليس است ( نگا : بقره / 36 ) . « امّا » : ( نگا : بقره / 38 ) . « لا يَضِلُّ » : در دنيا گمراه و سرگشته نميشود . « لا يَشْقَيا » : در آخرت با درآمدن به دوزخ بدبخت نميگردد .
آيه 124
متن آيه :
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى
ترجمه :
و هركه از ياد من روي بگرداند ( و از احكام كتابهاي آسماني دوري گزيند ) ، زندگي تنگ ( و سخت و گرفتهاي ) خواهد داشت ؛ ( چون نه به قسمت و نصيب خدادادي قانع خواهد شد ، و نه تسليم قضا و قدر الهي خواهد گشت ) و روز رستاخيز او را نابينا ( به عرصه قيامت گسيل و با ديگران در آنجا ) گرد ميآوريم .
توضيحات :
« ذِكْر » : ياد . مراد هر آن چيزي است كه خدا بدان ياد شود ، اعم از قرآن و غير آن . « مَعيشَةً » : زندگي . مراد زندگي دنيا است ( نگا : اعراف / 10 ) . « ضَنكاً » : تنگ . مراد سخت و پرنگراني و اضطراب است ( نگا : انعام / 125 ) . مصدر است و براي مذكّر و مؤنّث يكسان به كار ميرود . « أَعْمَيا » : كور . اين كوري به هنگام زندهشدن و سر برآوردن از گورها است ( نگا : اسراء / 97 ) .
آيه 125
متن آيه :
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيراً
ترجمه :
خواهد گفت : پروردگارا ! چرا مرا نابينا ( برانگيختهاي و به عرصه قيامت گسيل داشته و در آنجا ) جمع آوردهاي ؟ من كه قبلاً ( در دنيا ) بينا بودهام .
توضيحات :
« قَدْ كُنتُ بَصِيراً » : من بينا بودهام . اين جواب به اعتبار اكثر افراد است ؛ چرا كه برخي در دنيا كور مادرزاد بوده و يا بعدها كور شدهاند .
آيه 126
متن آيه :
قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى
ترجمه :
( خدا ) ميگويد : همين است ( كه هست و بچش نتيجه نافرماني را ) . آيات ( كتابهاي آسماني ، و دلائل هدايتِ جهانيِ ) من به تو رسيد و تو آنها را ناديده گرفتي ؛ همان گونه هم تو امروز ناديده گرفته ميشوي ( و بينام و نشان در آتش رها ميگردي ) .
توضيحات :
« كَذلِكَ » : همين است كه ميبيني . به خاطر آن است كه . « نَسِيتَهَا » : آن را ترك كردي و درباره آن سستي نمودي . « تُنْسَيا » : فراموش ميشوي . ترك گفته ميشوي ( نگا : اعراف / 51 ) .
آيه 127
متن آيه :
وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى
ترجمه :
ما اين گونه سزا ميدهيم كسي را كه افراط ( در عصيان ) و تفريط ( در پرستش و عبادت ) پيش ميگيرد و به آيات پروردگارش ايمان نميآورد . مسلّماً عذاب آخرت بسيار سختتر و ماندگارتر ( از عذاب اين جهان ) است .
توضيحات :
« كَذلِكَ نَجْزِي » : اين گونه هم در دنيا سزا و جزا ميدهيم . اين گونه در آخرت سزا و جزا ميدهيم . « أَسْرَفَ » : افراط و زيادهرويكرد . تفريط و كوتاهي كرد .
آيه 128
متن آيه :
أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى
ترجمه :
آيا آنان پي نبردهاند كه پيش از ايشان بسياري از مردمان ( اعصار و ادوار مختلف ) را نابود كردهايم ( و هماينك ايشان برجاي آنان نشستهاند ) و در امكنه و منازلشان گام برميدارند ؟ ( مگر شما پسينيان سرنوشتي جز سرنوشت پيشينيان داريد ؟ ! ) . به حقيقت در اين ( صحنههاي عبرتانگيز زمان ) نشانههائي براي ( اندرز گرفتن و بيدار شدن ) خردمندان است .
توضيحات :
« أَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ » : آيا ايشان را رهنمود نكرده است ؟ ( نگا : اعراف / 100 ) . « الْقُرُونِ » : ( نگا : انعام / 6 ) . « النُّهَيا » : ( نگا : طه / 54 ) .
آيه 129
متن آيه :
وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَاماً وَأَجَلٌ مُسَمًّى
ترجمه :
اگر وعده پروردگارت قبلاً بر اين نميرفت ( كه عذاب و هلاك گناهكاران را به تأخير بيندازد ) و ملاحظه زمان مقرّر ( يعني قيامت ) نبود ( عذاب خدا هم اينك در دنيا ) دامنگير ( كافران و فاسقان معاصر ، بسان كافران و فاسقان پيش ) ميشد .
توضيحات :
« كَلِمَةٌ سَبَقَتْ » : سخني كه زده شده ، و وعدهاي كه داده شده است ( نگا : انفال / 33 ، قمر / 46 ) . « لِزَاماً » : لازم و واجب . حتمي و قطعي . مصدر باب مفاعله است و در معني وصفي براي مبالغه به كار رفته است . « أَجَلٌ مُّسَمّيً » : مدّت مقدّر عمرشان ، يا روز قيامت ( نگا : انعام / 6 ) . عطف است بر واژه ( كَلِمَةٌ ) .
آيه 130
متن آيه :
فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى
ترجمه :
( اكنون كه بنا نيست اين بدكاران فوراً مجازات شوند ) پس تو ( اي پيغمبر ! ) در برابر چيزهائي كه ميگويند ( و تكذيب و استهزائي كه ميكنند ) شكيبائي كن ، و ( براي تسلّي خاطر ) قبل از طلوع آفتاب و پيش از غروب آن ، و در اثناء شب و در بخشهائي از روز ، به پرستش و ستايش پروردگارت مشغول شو ، تا ( پيوندت با خدا استوار گردد و آرامش خاطر به تو دست دهد ، و بدانچه برايت مقدّر شده است ) راضي و خوشنود شوي .
توضيحات :
« فَاصْبِرْ » : بدين سبب شكيبائي كن . حرف ( فَ ) سببيّه است ، و مراد از شكيبائي عدم اضطراب است ؛ نه ترك جنگ و جهاد . « سَبّحْ » : امر به پيغمبر به طور خاصّ و به پيروان او به طور عام است . « سَبِّحْ وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ » : كنايه از تسبيح و تحميد و تنزيه مطلق خدا در همه اوقات است . يا اين كه مراد به جاي آوردن نمازهاي پنجگانه است . بدين شرح : « قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ » : نماز صبح . « قَبْلَ غُرُوبِهَا » : نماز ظهر و عصر . « مِنْ ءَانَآءِ الَّيْلِ » : نماز مغرب و عشاء . « أَطْرَافَ النَّهَارِ » : نماز صبح و مغرب ، يا نماز ظهر . تكرار آن بيانگر مزيّت بيشتر ، و جمع آمدن آن براي همگوني با ( ءَانَآءِ الَّيْلِ ) است ( نگا : تفسير قاسمي ) . « ءَانَآءِ » : جمع إِنْو ، إِنْي ، أَنْي ، ساعتها . بخشها ( نگا : آلعمران / 113 ) . « أَطْرَافَ » : جوانب و ساعات . مراد بامدادان و شامگاهان است ( نگا : هود / 114 ) .
آيه 131
متن آيه :
وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى
ترجمه :
چشم خود را مدوز به نعمتهاي ماديي كه به گروههائي از كافران دادهايم . اين نعمتهاي مادي كه زينت زندگي دنيا است ، بديشان دادهايم تا آنان را بدان بيازمائيم . داده ( اخروي جاويدان و سرمدي ) پروردگارت بهتر و پايدارتر ( از اين نعمتهاي موقّت و زودگذر جهان فاني ) است .
توضيحات :
« لا تَمُدَّنَّ » : مدوز . منگر . « أَزْوَاجاً » : اصناف . گروهها و دستهها ( نگا : حجر / 88 ) . « زَهْرَةَ » : زينت و بهجت . آرايش و سرسبزي . مفعول فعل محذوف ( جَعَلْنا ) يا بدل از محلّ ( ما ) و يا حال است .
آيه 132
متن آيه :
وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقاً نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى
ترجمه :
خانواده خود را به گزاردن نماز دستور بده ( چرا كه نماز مايه ياد خدا و پاكي و صفاي دل و تقويت روح است ) و خود نيز بر اقامه آن ثابت و ماندگار باش . ما از تو روزي نميخواهيم ، بلكه ما به تو روزي ميدهيم . سرانجام ( نيك و ستوده ) از آن ( اهل تقوا و ) پرهيزگاري است .
توضيحات :
« أَهْلَ » : اهل پيغمبر ، عبارت است از امت محمّدي و خانواده خودش . اهل مردم ، افراد خانواده ايشان است . « لا نَسْأَلُكَ رِزْقاً » : از تو روزي نميخواهيم . از تو روزي خودت و ديگران را نميخواهيم . لذا به سبب فراچنگ آوردن رزق ، از نماز غافل مشو . « الْعَاقِبَةُ » : مراد سرانجام نيكو است . چرا كه سرانجام بد همچون معدوم بشمار است .
آيه 133
متن آيه :
وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِّن رَّبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى
ترجمه :
( كافران مكّه ) ميگويند : چرا ( محمّد ) معجزهاي از سوي پروردگارش براي ما نميآورد ( كه ما خود پيشنهاد ميكنيم ؟ از قبيل : برجوشاندن چشمه ساري از زمين و داشتن باغي از درختان خرما و انگور و غيره ) . آيا معجزه ( بزرگِ قرآن نام كه در ) كتابهاي پيشين ( آسماني تورات و انجيل و زَبور مذكور است ) ، به پيش ايشان نيامده است ؟
توضيحات :
« أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ . . . الأُولَيا » : آيا خبر روشن اقوام پيشين كه در كتب آسماني گذشته بوده است براي آنان نيامده است ( كه پياپي معجزاتي پيشنهاد ميكردند و پس از مشاهده معجزات ، به كفر و انكار ادامه ميدادند ، و عذاب شديد الهي دامنگيرشان ميشد ) . اينها چرا معجزه ميطلبند و بهانهجوئي ميكنند ، مگر همين قرآن با اين امتيازات بزرگ كه حاوي حقائق كتب آسماني پيشين است ، براي آنان كافي نيست . « ءَايَةٍ » : معجزات حسّي ، از قبيل : عصاي موسي و يد بيضاء . معجزات پيشنهادي ( نگا : إسراء / 90 - 93 ) . « بَيِّنَةُ » : معجزه بزرگ كتابهاي آسماني ، يعني قرآن . معجزات انبياء گذشته . « الصُّحُفِ الأُولَيا » : كتابهاي آسماني پيشين . از قبيل : تورات و انجيل و زبور ( نگا : شعراء / 196 ، اعلي / 18 و 19 ) .
آيه 134
متن آيه :
وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى
ترجمه :
اگر ما پيش از نزول قرآن و آمدن پيغمبر اسلام ، ايشان را با عذابي نابود ميكرديم ، ( روز قيامت ) ميگفتند : پروردگارا ! چرا ( در دنيا ) پيغمبري براي ما نفرستادي ، تا از آيات تو پيروي كنيم ، پيش از آن كه ( در آخرت ) خوار و رسوا شويم ( و به دوزخ گرفتار آئيم ) ؟
توضيحات :
« مِن قَبْلِهِ » : پيش از نزول قرآن . پيش از بعثت محمّد . « نَذِلَّ وَ نَخْزَيا » : در دنيا خوار و در آخرت رسوا شويم . در آخرت خوار و رسوا شويم .
آيه 135
متن آيه :
قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى
ترجمه :
( اي پيغمبر ! به اين منكران حقيقت و معاندان دين ) بگو : ( ما و شما ) جملگي منتظر ( وعدهها و وعيدهاي الهي ) هستيم ( ما در انتظار وعده پيروزي بر شما هستيم و شما در انتظار شكست ما . حال كه چنين است ) پس شما هم انتظار بكشيد . به زودي خواهيم دانست چه كساني ( از ما و شما ) بر راه راست بوده و راهيابند ( و چه كساني گمراه و اهل عذابند ) .
توضيحات :
« كُلٌّ » : هر يك از ما و شما . « مُتَرَبِّصٌ » : منتظر . چشم به راه . ( نگا : توبه / 52 ، طور / 30 و 31 ، حديد / 14 ) « السَّوِيِّ » : راست و مستقيم ( نگا : مريم / 17 و 43 ) .
[یکشنبه 1395-02-26] [ 07:20:00 ب.ظ ]
|