فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره سبأ / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در همين جهان ) سپاس خداوندي را سزا است كه تمام آنچه در آسمانها و زمين است از آن او است ، و هم در آن جهان سپاس او را سزا است ، ( چرا كه حاكميّت و مالكيّت هر دو جهان از آن او است ) و او كار بجا و بس آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَهُ الْحَمْدُ فِي الآخِرَةِ » : اشاره به اين است كه بندگانش در برابر تفضّل و الطافي كه در آخرت بديشان خواهد فرمود ، او را خواهند ستود ( نگا : يونس‌ / 10 ، فاطر / 34 ، زمر / 74 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌داند آنچه را كه به زمين وارد مي‌شود ، و آنچه را كه از آن خارج مي‌شود ، و آنچه را كه از آسمان پائين مي‌آيد ، و آنچه را كه به سوي آن بالا مي‌رود ، و او مهربان و بخشاينده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَلِجُ » : از مصدر ولوج به معني ورود ( نگا : اعراف‌ / 40 ) . « يَعْرُجُ » : صعود مي‌كند . « فِيهَا » : به سوي آن . واژه ( في ) به معني ( إِلي ) است .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : قيامت هرگز براي ( حساب و كتاب و سزا و جزاي ) ما برپا نمي‌شود . بگو : چرا ، به پروردگارم سوگند ! آن كسي كه داناي راز ( نهان در گستره جهان ) است ، قيامت به سراغ شما مي‌آيد ( و خدا به اعمال شما رسيدگي مي‌نمايد ) . به اندازه سنگيني ذرّه‌اي ، در تمام آسمانها و در زمين از او پنهان و نهان نمي‌گردد ، و نه كمتر از اندازه ذرّه و نه بزرگتر از آن ، چيزي نيست مگر اين كه در كتاب آشكاري ثبت و ضبط و نگهداري مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلي‌ » : آري . اين حرف براي ابطال نفي ماقبل است . « وَ رَبّي‌ » : به پروردگارم سوگند . « عَالِمِ » : بدل يا صفت ( رَبّ ) است . « لا يَعْزُبُ » : ( نگا : يونس‌ / 61 ) . « أَصْغَرُ » : مبتدا و ( أَكْبَرُ ) عطف بر آن است ، ( فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ) خبر . « كِتَابٍ مُّبِينٍ » : لوح محفوظ . علم خدا . جهان پهناور هستي . ( نگا : انعام‌ / 59 ، يونس‌ / 61 ، هود / 6 ، نمل‌ / 75 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( برپائي قيامت و ضبط اعمال براي اين است ) تا خداوند پاداش كساني را بدهد كه ايمان آورده‌اند و كارهاي بايسته و شايسته كرده‌اند . آنان آمرزش ( خدا ) و روزي ارزشمند و فراخي دارند . ( خداوند آمرزش خود را شامل لغزشهايشان مي‌گرداند ، و نعمت فراوان و خوب بهشت را بهره آنان مي‌سازد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيَجْزِيَ » : ( نگا : ابراهيم‌ / 51 ، روم‌ / 45 ، احزاب‌ / 24 ) . « رِزْقٍ كَرِيمٌ » : ( نگا : انفال‌ / 74 ، حجّ‌ / 50 ، نور / 26 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ( در دنيا پيوسته ) تلاش مي‌كردند آيات ما را تكذيب و انكار كنند ، و تصوّر مي‌كردند كه ( پيغمبر را شكست مي‌دهند و او را ) درمانده مي‌سازند ( و جلو پخش قرآن و فرمان يزدان را مي‌گيرند ) ، آنان عذابي از بدترين و دردناكترين عذابها را خواهند داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَالَّذينَ سَعَوْا فِي ءَايَاتِنَا مُعَاجِزِينَ » ( نگا : حجّ‌ / 51 ) . « رِجْزٍ » : ( نگا : اعراف‌ / 134 و 135 ، انفال‌ / 11 ) . در اينجا مراد بدترين و سخت‌ترين عذاب است .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه فرزانه و آگاهند ، چيزي را كه از سوي پروردگارت بر تو نازل شده است ، حق مي‌بينند ، و راهنماي راه خداي چيره و ستوده مي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِي‌ » : آنچه . مراد قرآن است . « هُوَ الْحَقَّ » : مراد اين است كه قرآن عين حقيقت است و هماهنگ با قوانين آفرينش و واقعيّتهاي عالم هستي و جهان انسانيّت است . « الْحَقَّ » : مفعول دوم فعل ( يَري ) است و مفعول اوّل آن ( الَّذي ) است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران ( برخي به برخي ديگر ، تمسخركنان ) مي‌گويند : آيا مردي را به شما بنمائيم كه شما را خبر مي‌دهد از اين كه هنگامي كه پيكرهايتان كاملاً متلاشي شد ( و ذرّات وجودتان در جهان پخش و پراكنده گرديد ، دوباره زنده مي‌شويد و ) آفرينش تازه‌اي پيدا مي‌كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَلْ نَدُلُّكُمْ ؟ » : آيا شما را رهنمود كنيم‌ ؟ ! مرادشان تمسخر پيغمبر بود و اين است كه واژه ( رَجُلٍ ) هم به كار برده‌اند . انگار او را نمي‌شناسند . « مُزِّقْتُمْ » : متلاشي شديد . يعني مرديد و پوسيديد و خاك شديد و ذرّات خاكِ پيكرهايتان در گوشه‌ها و كنارهاي جهان ، و چه بسا در بدن جانوران و گياهان پراكنده گرديد . « كُلَّ مُمَزَّقٍ » : كاملاً پراكنده . واژه ( كلّ ) مفعول مطلق است ، و ( مُمَزَّقٍ ) مصدر ميمي و بر وزن اسم مفعول و به معني تمزيق ، يعني قطعه قطعه و تكّه تكّه كردن است .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَم بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا او بر خدا دروغ مي‌بندد ؟ يا نوعي ديوانگي دارد ؟ ( وگرنه انسان صادق و عاقل چگونه لب به چنين سخني‌مي‌گشايد ؟ چنين نيست كه ايشان تصوّر مي‌كنند . نخير ! ) بلكه كساني كه به آخرت ايمان ندارند ، گرفتار عذاب ( يك نوع نگراني جانكاه ) و گمراهي عجيب ( زندگي نامفهوم و بي‌محتوا ) هستند ( و با وجود ظاهر آراسته ، آرام و قرار ندارند ، و در حقيقت ايشان ديوانه و سرگردانند . غافل‌وار به مسير نادرست و گناه‌آلودشان ادامه مي‌دهند تا طومار زندگي ننگينشان درهم پيچيده مي‌شود و به دوزخ درمي‌آيند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفْتَري‌ » : در اصل چنين است : أَإِفْتَري‌ ؟ همزه وصل حذف شده و همزه استفهام به حال خود مانده است . « جِنَّةٌ » : جنون . ديوانگي ( نگا : اعراف‌ / 184 ، مؤمنون‌ / 25 و 70 ) . « بَلْ » : حرفي است كه بر ابطال ماقبل ، و اثبات مابعد دلالت مي‌كند . « فِي الْعَذَابِ . . . » : مراد عذاب و سرگشتگي دنيوي است كه هم اينك در آنند ، و يا اين كه مراد شكنجه و ويلاني اخروي است كه چون محقّقاً گريبانگير كفّار مي‌گردد ، انگار هم اكنون در آنند . « الضَّلالِ الْبَعيدِ » : ( نگا : نساء / 60 و 116 و 136 و 167 ، ابراهيم‌ / 3 و 18 ) .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِّنَ السَّمَاءِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا به چيزهائي كه پيش رو و پشت سر آنان از آسمان و زمين قرار دارد نگاه نمي‌كنند ( تا ببينند زير پايشان كره مذاب و سوزان و در حال فوَراني است ، و بالاي سرشان اشعّه كيهاني و سنگهاي سرگرداني است ، و انسانها در ميان دو منبع خطر زندگي مي‌كنند ؟ ) . اگر بخواهيم ايشان را به دل زمين فرو مي‌بريم ، يا اين كه قطعه‌هائي از آسمان بر سرشان فرو مي‌افكنيم . قطعاً در اين ( چيزهائي كه مي‌بينند ) نشانه‌اي ( از عظمت و قدرت خدا ) است براي هر بنده‌اي كه بخواهد خالصانه به سوي خدا برگردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ » : مراد همه چيزهائي است كه پيش روي انسان است و رو بدانها دارد . يا مراد زمين است كه در زير پاي انسان است . « مَا خَلْفَهُمْ » : مراد همه چيزهائي است كه پشت سر انسان است و رو بدانها ندارد . يا مراد آسمان است كه بالاي سر او قرار دارد . « نَخْسِفْ » : ( نگا : قصص‌ / 81 و 82 ، عنكبوت‌ / 40 ، نحل‌ / 45 ) . « كِسَفاً » : جمع كِسْفَة ، بر وزن و معني قِطْعَة ( نگا : اسراء / 92 ) . « مُنِيبٍ » : كسي كه با توبه خالصانه به درگاه خدا برمي‌گردد . بازگردنده .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلاً يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به داود از جانب خود فضيلت بزرگي بخشيديم . ( از جمله به كوهها و پرنده‌ها دستور داديم كه ) اي كوهها و اي پرندگان ! با او ( در تسبيح و تقديس خدا ) هم آواز شويد . همچنين آهن را ( همچون موم ) براي او نرم كرديم ( تا در زره‌سازي نيازي به تافتن آن نداشته باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَاوُدَ » : يكي از پيغمبران بني‌اسرائيل است كه در فاصله سالهاي 970 - 1033 قبل از ميلاد مي‌زيسته است . « فَضْلاً » : فضيلت و نعمت بزرگ . مراد مواهبي همچون نبوّت ، زَبور ، تسخير كوهها و پرنده‌ها ، نرم كردن آهن ، و تعليم زره‌سازي است . برتري ( نگا : نمل‌ / 15 و 16 ) . « أَوِّبي‌ » : هم‌آواز شويد . تكرار كنيد ( نگا : انبياء / 79 ) . « الطَّيْرَ » : علّت نصب آن سه چيز مي‌تواند باشد : عطف بر محلّ ( جِبالُ ) . مفعول معه . مفعول به فعل مقدّر ( سَخَّرْنا ) ( نگا : ص‌ / 18 و 19 ) . « أَلَنَّا » : نرم كرديم . بعضي مي‌گويند : آهن در دست او همچون موم و خمير نرم بود . برخي مي‌گويند : مراد تعليم ذوب آهن بدو است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحاً إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ما به داود دستور داديم ) كه زره‌هاي كامل و فراخ بساز ، و بافته‌هاي ( حلقه‌هاي آنها ) را به اندازه و متناسب كن ، و كار شايسته‌اي انجام دهيد ( و دقّت كافي در كيفيّت و كميّت محصول و مصنوع خود داشته باشيد ) چرا كه من مي‌بينم آنچه را كه انجام مي‌دهيد ( و ساخته و پرداخته كسي ، بي‌حساب و كتاب نمي‌ماند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنِ اعْمَلْ . . . » : حرف أَنْ مفسِّره است و به معني : اين كه و يعني . يا مصدريّه است و حرف جرّي محذوف است . تقدير آن چنين است : لاَنِ اعْمَلْ . يعني : أَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ لِهذاَ الأمْرِ . « سَابِغَاتٍ » : جمع سابِغ ، به معني تامّ و كامل ، و مراد زره است . « قَدِّرْ » : اندازه و تناسب را رعايت كن . « السَّرْدِ » : بافت . حلقه زره . زره‌ساز را ( سَرّاد ) و ( زَرّاد ) مي‌گويند . « إِعْمَلُوا صَالِحاً » : كار شايسته و بايسته انجام دهيد . مخاطب داود و خاندان و قوم او است ، و در اصل درسي است براي انسانهاي مؤمن كه بايد در ساخته‌ها و بافته‌هاي خود دقّت كافي داشته باشند و محصول كامل و مفيدي ارائه دهند و از خيانت و دغلكاري بپرهيزند .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَن يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَن يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏باد را مسخّر سليمان كرديم كه صبحگاهان مسير يك ماه را مي‌پيمود ، و شامگاهان مسير يك ماه را . و چشمه مس مذاب را براي او روان ساختيم ، و پروردگارش گروهي از جنّيان را رام او كرده و در پيش او كار مي‌كردند و اگر يكي از آنها از فرمان ما سرپيچي مي‌كرد ( و به سخن سليمان گوش نمي‌داد ، كيفرش مي‌داديم و ) از آتش سوزان بدو مي‌چشانديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الرّيحَ » : باد . مفعول فعل محذوف ( سَخَّرْنا ) است ( نگا : ص‌ / 36 ) . « غُدُوُّها » : بامدادان آن . مراد حركت باد از صبح تا ظهر است . « رَوَاحُهَا » : شامگاهان آن . مراد حركت باد به هنگام برگشت از ظهر تا شب است . باد چگونه دستگاه سليمان - اعم از تخت يا فرش او - را به حركت درمي‌آورده است ، بر ما روشن نيست . « أَسَلْنَا » : جاري ساختيم . از ماده ( سَيَلان ) . « عَيْنَ » : چشمه . مراد معدن است . « الْقِطْرِ » : مس مذاب ( نگا : كهف‌ / 96 ) . « بِإِذْنِ رَبِّهِ » : به فرمان پروردگارش . مراد اين است كه خدا ايشان را مسخر و مطيع سليمان كرد . « يَزِغْ » : منحرف و كج شود . يعني بر سليمان عصيان و طغيان كند .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِن مَّحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَّاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْراً وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان هر چه سليمان مي‌خواست برايش درست مي‌كردند ، از قبيل : پرستشگاههاي عظيم ، مجسّمه‌ها ، ظرفهاي بزرگ غذاخوريِ همانند حوضها ، و ديگهاي ثابت ( كه از بزرگي قابل جابه جائي نبود . به دودمان داود گفتيم : ) اي دودمان داود ! سپاسگزاري ( اين همه نعمت را ) بكنيد ، و ( بدانيد كه ) اندكي از بندگانم سپاسگزارند ( و خداي را به هنگام خوشي و نعمت ياد مي‌آرند . پس كاري كنيد كه از زمره اين گروه گزيده شكرگزار باشيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَحَارِيبَ » : جمع مِحراب ، معبدها و پرستشگاهها . قصرها و كاخها . « تَمَاثِيلَ » : جمع تِمثال ، مجسّمه‌ها و تنديسها . « جِفَانٍ » : جمع جَفْنَة ، ظرفهاي غذاخوري . « الْجَوابِ » : اصل آن ( الْجَوابي ) است و جمع جَابِيَة ، حوضها . « جِفَانٍ كَالْجَوَابِ » : مراد ظرفهاي غذاخوري همچون حوض است . از قبيل : مجمعه‌ها و سينيهاي بزرگ . « قُدُورٍ » : جمع قِدْر ، ديكها . « رَاسِيَاتٍ » : جمع راسِيَة ، ثابت و پابرجا . مراد از ( قُدُورٍ راسِياتٍ ) ديكهائي است كه به سبب بزرگي و سنگيني آنها را از جا تكان ندهند و بالا و پائين نبرند . « الشَّكُورُ » : بسيار سپاسگزار .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زماني كه بر سليمان ( كه سمبل قدرت و عظمت بود ) مرگ مقرّر داشتيم ، جنّيان را از مرگ او نياگاهانيد مگر موريانه‌هائي كه ( مدّتها بود به عصاي سليمان رخنه كرده بودند و ) عصاي وي را مي‌خوردند . هنگامي كه سليمان ( كه در ميان جنّيان بر عصاي خود تكيه زده بود و كارهاي ايشان را مي‌پائيد ) فرو افتاد ، فهميدند كه اگر آنان از غيب مطّلع مي‌بودند ، در عذاب خوار كننده ( بيگاري و اسارت ) باقي نمي‌ماندند ( و راه خود را در پيش مي‌گرفتند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضَيْنَا » : مقرّر داشتيم . واجب گردانديم . فرمان صادر كرديم . « دَآبَّةُ الأرْضِ » : موريانه . چوبخواره . چوبخوارك . واژه ( أَرْض ) به معني ( أَكْل ) يعني خوردن است . يا اين كه جمع ( أَرَضَة ) به معني موريانه بوده و در نتيجه ( دَآبَّةُ الأرْضِ ) معني موريانه‌ها و چوبخواره‌ها و چوبخواركها دارد . « مِنسَأَة‌ » : عصا . « تَبَيَّنَتْ » : فهميدند و دانستند . اين فعل از افعال ذو وجهين است و در اينجا به صورت متعدّي به كار رفته است . فاعل آن ( الْجِنُّ ) و مفعول آن جمله ( أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ . . . ) مي‌باشد . « لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ » : اشاره به اين است كه جنّيان كه مردمان اين همه خوارق و اوهام بديشان نسبت مي‌دهند ، و گويا فالگيران و كاهنان و ديگر شيادان ، سحر و جادو را با استمداد از ايشان مي‌كنند ، و بالاخره از غيب آگاهشان مي‌دانند ، قرآن آنان را در كار غيب همچون انسانها ناتوان و درمانده معرّفي مي‌فرمايد . « الْعَذَابِ الْمُهِينِ » : چه بسا اشاره به كارهاي سنگين و سختي باشد كه سليمان گاهي به عنوان جريمه و مجازات بر عهده گروهي از جنّيان مي‌گذاشت . يا اين كه عدم آزادي ، خودش عذاب خوار كننده و كمرشكني است .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏براي اهالي سبا در محلّ سكونتشان نشانه‌اي ( از قدرت خدا ) بود . دو باغ ( عظيم و گسترده ) در سمت راست و چپ ( شهر يمن ، با ميوه‌هاي فراوان . بديشان گفته شد : ) از روزي پروردگارتان بخوريد و شكر او را به جاي آوريد . شهري است پاك و پاكيزه ، و ( پربركت و نعمت ، و آفريدگارتان ) پروردگاري است بس آمرزنده .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَبَإٍ » : قبيله مشهور سَبَأ . شهر سبأ . ساكنان شهر سبأ . « مَسْكَنِهِمْ » : محلّ سكونت ايشان كه مأرب است و در 100 كيلومتري صنعاء قرار دارد . « ءَايَةٌ » : نشانه قدرت خداوند تعالي . « جَنَّتَانِ » : دو باغ . مراد باغهاي فراوان و متّصل به هم است . بدل از ( ءَايَة ) يا خبر مبتداي محذوف و تقدير چنين است : هِيَ جَنَّتَانِ ، و يا اين كه مبتدا است و خبر آن محذوف بوده و در اصل چنين است : هُنَاكَ جَنَّتَانِ . « بَلْدَةٌ » : شهر . خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است . هذِهِ بَلْدَةٌ .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَى أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا آنان ( از شكر نعمت ) روي گردان شدند ( و مغرور رفاه و لذائذ گشتند ) . بدين سبب ما سيل ويرانگري را به سويشان روان كرديم و باغهاي ( پربركت و پرميوه ) ايشان را به باغهاي ( بي‌ارزش ) با ميوه‌هاي تلخ ، و درختهاي شوره گز و اندكي درخت سدر ، مبدّل ساختيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعَرِمِ » : ويرانگر . در اين صورت ( سَيْلَ الْعَرِمِ ) اضافه موصوف به صفت است . يا اين كه جمع عَرِمَة ، به معني سدّ است . برخي هم آن را نام درّه‌اي دانسته‌اند . « أُكُلٍ » : ثمره ( نگا : رعد / 4 ) . « خَمْطٍ » : تلخ . بدمزه . « أَثْلٍ » : گز . شوره گز . « سِدْرٍ » : نام درختي است مشهور به كُنار .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( تعويض و تبديل ، ) چيزي بود كه به خاطر كفران نعمت ، ايشان را بدان كيفر داديم . مگر ما جز ناسپاس را مجازات مي‌كنيم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَلْ نُجَازِي‌ ؟ » : آيا مجازات مي‌كنيم و كيفر مي‌دهيم‌ ؟‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّاماً آمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ميان آنان و شهرهاي ديگري كه پربركت و نعمت كرده بوديم ، شهركها و روستاهائي ساخته و پرداخته بوديم كه ( از يكي ، ديگري ) نمايان بود ، و در ميان آنها فاصله‌هاي مناسب و نزديك به هم ترتيب داده بوديم ( به گونه‌اي كه امنيّت برقرار بود و نيازي هم به حمل آب و توشه سفر ديده نمي‌شد . توسّط انبياء بديشان پيام داديم كه ) شبها و روزها در امن و امان در آنجاها سير و سفر كنند ( و از حق منحرف نشوند و به ياد الطاف خدا باشند و پرستش او را فراموش ننمايند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُريً ظَاهِرَةً » : شهرها و روستاهائي كه به هم نزديك و از يكديگر نمايان باشند . « قَدَّرْنا » : مقدور كرديم . نظم و نظام بخشيديم و سر و سامان داديم . مراد تنظيم فواصل و ترتيب محلّهاي غذاخوري و استراحت شبانه و روزانه است .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا ايشان ( مست و مغرور نعمت و قدرت گشتند و همچون بني‌اسرائيل از خوشيها سير شدند و ) گفتند : پروردگارا ! فاصله‌هاي ( منازل ) سفرهاي ما را زياد بفرما ( تا فقراي بي‌سروپا نتوانند همچون ما اغنياء سفر كنند . ) و بدين وسيله به خود ستم كردند و ( ما چنان زندگاني ايشان را پريشان كرديم و در هم پيچيديم كه ) آنان را سخناني ( بر سر زبانها ) نموديم ، و سخت متلاشيشان ساختيم ( و هر كدام را به گوشه‌اي از جهان پرت كرديم ) . قطعاً در اين سرگذشت ، نشانه‌هاي عبرت براي همه شكيبايان سپاسگزار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَاعِدْ » : دور كن . فاصله بينداز . « بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا » : اين درخواست به درخواست بيجاي بني‌اسرائيل مي‌ماند كه مي‌گفتند : كو سير و پياز ؟ ! . ( نگا : بقره‌ / 61 ) . چه بسا مراد از اين خواست ، توسعه طلبي و گسترش منطقه نفوذ و قدرت ، يعني چيزي نزديك به مفهوم امپرياليسم امروزي باشد . « أَحَادِيثَ » : مراد سخناني است كه بر سر زبانها و نقل مجالس بوده و به عنوان افسانه عبرت و ضرب‌المثل نابودي قدرت روايت مي‌شده است . « مَزَّقْنَاهُمْ . . . » : ( نگا : سبأ / 7 ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقاً مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏واقعاً ابليس پندار خود را درباره آنان راست گرداند ( و به كرسي نشاند ) . چرا كه همگي از او پيروي كردند مگر گروه اندكي از مؤمنان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ » : ابليس گمان و آرزوي خود را درباره ايشان واقعيّت بخشيد . شيطان پنداري كه درباره آنان داشت ، محقّق يافت . « عَلَيْهِمْ » : واژه ( عَلي ) به معني ( في ) است . « ظَنَّهُ » : اشاره به آرزو و قصد ابليس در حق انسانها ، به هنگام طرد شيطان از آستانه يزدان است ( نگا : اعراف‌ / 11 - 18 ، حجر / 38 - 44 ) .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شيطان هيچ گونه قدرتي بر آنان نداشت ( تا با آن بتواند ايشان را به پيروي از خود وادارد . تنها كاري كه از دست او ساخته است ، وسوسه است . اين هم بدو داده نشده است ) مگر بدان خاطر تا بدانيم كه چه كسي به آخرت ايمان مي‌آورد ، و چه كسي درباره آن متردّد مي‌ماند . پروردگار تو مراقب ( احوال ) و نگهدار ( حساب افعال بندگان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُلْطَانٍ » : سلطه و قدرت و استيلاء . « لِنَعْلَمَ » : ( نگا : بقره‌ / 143 ، آل‌عمران‌ / 140 و 142 و 167 ، مائده‌ / 94 ، كهف‌ / 12 ) . « حَفِيظٌ » : ( نگا : هود / 57 ) .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! به مشركان ) بگو : كساني را به فرياد بخوانيد كه بجز خدا ( معبود خود ) مي‌پنداريد . ( امّا بدانيد آنها هرگز گرهي از كارتان نمي‌گشايند و سودي و زياني به شما نمي‌رسانند . چرا كه ) آنها در آسمانها و زمين به اندازه ذرّه‌اي مالك چيزي نيستند و در آسمانها و زمين كمترين حق مشاركت ( در خلقت و مالكيّت و اداره جهان ) نداشته ( و انباز خدا نمي‌باشند ) ، و خداوند در ميانشان ياور و پشتيباني ندارد ( تا در اداره مملكت كائنات بدو نيازمند باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زَعَمْتُمْ » : گمان برده‌ايد . بعد از آن ، جمله ( أَنَّهُمْ ءَالِهَةٌ ) مقدّر است . « مِن دُونِ اللهِ » : بجز خدا . بعد از آن جمله ( لا يَسْتَجِيبُونَ دُعَآءَكُمْ ) مقدّر است . لذا مجموعاً چنين مي‌شود : قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ ءَالِهَةٌ مِّن دُونِ اللهِ لا يَسْتَجِيبُونَ لَكُمْ . « شِرْكٍ » : مشاركت . نصيب و بهره . « ظَهِيرٍ » : ياور و پشتيبان .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ گونه شفاعتي در پيشگاه خدا سودمند واقع نمي‌گردد ، مگر شفاعت كسي كه خدا بدو اجازه ( ميانجيگري ) دهد ( و آن هم جز خوب و پسنديده نگويد . در آن روز اضطراب و وحشتي بر دلهاي شفاعت كنندگان و شفاعت شوندگان چيره مي‌شود ، و در انتظار اين هستند كه ببينند خداوند به چه كساني اجازه شفاعت مي‌دهد و براي چه كساني بايد شفاعت بشود . اين حالت اضطراب و نگراني همچنان ادامه مي‌يابد ) تا زماني كه ( فرمان از ناحيه خدا صادر مي‌شود و ) فزع و اضطراب از دلهاي آنان زايل مي‌گردد . ( گروهي رو به گروه ديگر كرده شادان و خندان مي‌پرسند : ) آيا پروردگارتان چه ( دستوري صادر ) فرمود ؟ مي‌گويند : حق را ( صادر ) فرمود ( كه اجازه شفاعت است ) و او والا و بزرگوار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ » : ( نگا : بقره‌ / 254 و 255 ، طه‌ / 109 ، انبياء / 28 ، نجم‌ / 26 ) . « فُزِّعَ » : هراس برطرف شد . باب تفعيل فَزَعَ ، براي سلب است . « قَالُوا : مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ » : اين جمله جنبه مژده به يكديگر را دارد و بيانگر اوج شادي شفاعت كنندگان و شفاعت شوندگان است . « الْحَقَّ » : درست . مراد اجازه شفاعت برابر شرائط مذكور آيات ديگر قرآن است .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! به مشركان ) بگو : چه كسي شما را از آسمانها و زمين روزي مي‌رساند ( و بركات و نعمات آنها را در اختيارتان مي‌گذارد ؟ اگر از روي عناد پاسخت ندادند ، خودت ) بگو : خدا . قطعاً يا ما ( مؤمنان ) و يا شما ( مشركان ) بر هدايت يا ضلالت آشكاري هستيم . ( چرا كه عقيده ما و شما با هم تضادّ روشني دارد . پس حتماً گروهي از ما و شما اهل هدايت و دسته‌اي گرفتار ضلالت است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنَ السَّمَاوَاتِ » : روزيهاي پروردگار كه از ناحيه آسمان ، يعني از سوي بالا به ما مي‌رسد ، همچون : نور و حرارت آفتاب و هوا و برف و باران . « وَ الأرْضِ » : بركات زمين همچون : منابع آبهاي زيرزميني و معادن گوناگون .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لَّا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَلَا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : از شما درباره گناهاني كه ما كرده‌ايم ، و از ما درباره گناهاني كه شما كرده‌ايد ، پرسيده نمي‌شود ( و پافشاري ما براي راهنمائي شما تنها جنبه دلسوزي به حال شما دارد و بس ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَجْرَمْنَا » : مرتكب گناه شده‌ايم .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگارمان ما را ( در روز رستاخيز ) گرد مي‌آورد و سپس در ميان ما به حق داوري مي‌كند . تنها او داور آگاه ( از كارهاي ما و شما ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَفْتَحُ » : قضاوت و داوري مي‌كند ( نگا : شعراء / 118 ) . « الْفَتَّاحُ » : قاضي و داور ( نگا : اعراف‌ / 89 ) .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَرُونِي الَّذِينَ أَلْحَقْتُم بِهِ شُرَكَاء كَلَّا بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : كساني را كه به عنوان شريك خدا به خدا ملحق ساخته‌ايد ، به من نشان دهيد ( تا ببينم برابر كدام ويژگي ، در الوهيّت با خداوندي انبازند كه چيزي همسان او نيست‌ ؟ ! ) نه ، هرگز ! ( چنين چيزي ممكن نيست . آخر اين يك مشت سنگ و چوب خاموش و بي‌جان ، كه آنها را سمبل و نماد ارواح و فرشتگان مي‌دانيد ، ساخته و پرداخته دست خودتان بوده و مرتبه خدائي را نشايند ) بلكه تنها الله ( كه آفريدگار آسمانها و زمين ) و چيره و كار بجا است ، خدا است و بس .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرُونِي‌َ » : به من بنمائيد . نشانم دهيد . « بِهِ » : به خدا . « شُرَكَآءَ » : حال ( الَّذِينَ ) است . « هُوَ اللهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ » : ( هُوَ ) مبتدا و ( اللهُ ) خبر آن بوده و تفسيرش مي‌كند و ( الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ) صفت اوّل و دوم ( اللهُ ) است . يا اين كه ( هُوَ ) ضمير شأن و ( اللهُ ) مبتدا و ( الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ) خبر اوّل و دوم است .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيراً وَنَذِيراً وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما تو را براي جملگي مردمان فرستاده‌ايم تا مژده‌رسان ( مؤمنان به سعادت ابدي ) و بيم دهنده ( كافران به شقاوت سرمدي ) باشي ، وليكن اكثر مردم ( از اين معني ) بي‌خبرند ( و همگاني بودن نبوّت تو را باور نمي‌دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَآفَّةً » : همه . جملگي ( نگا : بقره‌ / 208 ، توبه‌ / 36 و 122 ) . حال ضمير ( كَ ) است . اسم فاعل و ( ه ) براي مبالغه است همچون رَاوِيَة ، و يا اين كه مصدر است همچون عَاقِبَة . يا اين كه حال مقدّم ( ناس ) است . « بَشِيراً وَ نَذِيراً » : حال ( كَ ) هستند . اين آيه جهاني بودن دعوت پيغمبر را مي‌رساند ( نگا : اعراف‌ / 158 ، انعام‌ / 19 ، فرقان‌ / 1 ) .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كافران ) مي‌گويند : اگر راست مي‌گوئيد ( كه رستاخيزي در ميان است ، به ما بگوئيد ) اين وعده كي به وقوع مي‌پيوندد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتي هذَا الْوَعْدُ ؟ » : مراد وعده وقوع قيامت و داخل شدن نيكان به بهشت و ورود بدان به دوزخ است . البتّه پرسش كافران جنبه استهزاء داشت .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لَّكُم مِّيعَادُ يَوْمٍ لَّا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : وعده شما روز مشخّصي است كه نه ساعتي از آن پسي مي‌گيريد ، و نه ساعتي از آن پيشي مي‌گيريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِيعَادُ يَوْمٍ » : مراد از ميعاد ، زمان شي‌ء موعود است . اضافه به چيزي شده است كه بيانگر آن است . يعني : ميعادٌ هُوَ يَوْمٌ . « لا تَسْتَأْخِرُونَ . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 34 ، يونس‌ / 49 ) .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن نُّؤْمِنَ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : ما هرگز به اين قرآن و ديگر كتابهاي پيش از آن ايمان نخواهيم آورد . اگر برايت ممكن بود كه ببيني ( حال چنين ستمگراني را ) در آن زمان كه ستمگران در پيشگاه پروردگارشان ( براي حساب و كتاب ) نگاه داشته شده‌اند ( از كارشان در شگفت مي‌ماندي . چرا كه ) همه با يكديگر در گفتگويند و هر يكي گناه را به گردن ديگري مي‌اندازند . مستضعفان و زيردستان ، به مستكبران و بالادستان مي‌گويند : اگر شما نبوديد ( و ما را گمراه نمي‌كرديد ) ما ايمان مي‌آورديم ( و اكنون رستگار مي‌شديم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَوْ تَري . . . » : ( نگا : انعام‌ / 27 و 30 و 93 ، انفال‌ / 50 ، سجده‌ / 12 ) . « يَرْجِعُ » : ردّ مي‌كنند . بازگشت مي‌دهند . مراد لومه و سرزنش و گناه را به گردن يكديگر انداختن است . اين فعل از افعال ذو وجهين است و در اينجا متعدّي است .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَى بَعْدَ إِذْ جَاءكُم بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مستكبران هم به مستضعفان مي‌گويند : آيا ما شما را از هدايتي باز داشته‌ايم كه برايتان آمده بوده است‌ ؟ ! ( هرگز ما چنين كاري را نكرده‌ايم و ) بلكه خود شما گناهكار بوده‌ايد ( و به كفر و الحاد گرائيده‌ايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَدَدْنَاكُمْ » : شما را بازداشته‌ايم . مانع شما بوده‌ايم .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَن نَّكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَندَاداً وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مستضعفان به مستكبران ( بار ديگر ) مي‌گويند : بلكه توطئه‌ها و تبليغات مكّارانه شما در شب و روز سبب شد كه ما از هدايت بازمانيم ، در آن هنگامي كه شما به ما دستور مي‌داديد كه خدا را به يگانگي نشناسيم و انبازها و همتاهائي براي او قرار دهيم . ( سرانجام هر دو گروه از شدّت وحشت ، نفَسهايشان در سينه‌ها حبس مي‌شود ) و پشيماني خود را پنهان مي‌دارند ، بدان گاه كه عذاب را مشاهده مي‌كنند و ما غل و زنجيرها را به گردن كافران مي‌اندازيم ( و ايشان را روانه دوزخ مي‌سازيم ) . آيا به آنان جزائي جز ( جزاي ) كارهائي كه مي‌كرده‌اند داده مي‌شود ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَكْرُ الَّيْلِ وَ النَّهَارِ » : نيرنگ شب و روز ، يعني حيله‌گريها و توطئه‌هاي مستمرّ شما درباره ما ما را از هدايت بازداشت . « أَندَاداً » : همگونها و همتاها . مراد انبازها و شركاء است . « أَسَرُّوا » : پنهان داشتند . مراد بند آمدن زبان از گفتار به خاطر شدّت وحشتي است كه از مشاهده عذاب بديشان دست مي‌دهد . يا اين كه ( أَسَرُّوا ) از اضداد است و به معني : اظهار پشيماني كردند « هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاّ مَا . . . » : مراد تجسم اعمال است . يعني اين اعمال و كردار كفّار و مجرمين است كه به صورت زنجيرهاي اسارت بر گردن و دست و پاي آنان گذارده مي‌شود . يا اين كه انسان جزاي همان چيزهائي را مي‌بيند كه كرده است و لاغير .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به هر شهر و دياري كه پيغمبري را فرستاده‌ايم ، سران و متنعّمان آنجا گفته‌اند : ما بدانچه آورده‌ايد باور نداريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْيَةٍ » : شهر و ديار . « نَذِيرٍ » : بيم دهنده . مراد پيغمبر الهي است . « مُتْرَفُوهَا » : مراد رؤساء و اغنياء و زورمداران و متنعّمان و بالاخره مستان ناز و نعمت و قدرت است ( نگا : اسراء / 16 ، مؤمنون‌ / 64 ) . « أُرْسِلْتُم بِهِ » : ( نگا : ابراهيم‌ / 9 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالاً وَأَوْلَاداً وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و گفته‌اند : ما كه ( در دنيا ) اموال و اولاد بيشتري داريم و ( اين نشانه علاقه و محبّت خدا به ما است ، و در آخرت هم ) ما هرگز عذاب نمي‌بينيم و شكنجه نمي‌شويم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْوَالاً وَ أَوْلاداً » : تمييزند .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگارم روزي را براي هر كس كه خود بخواهد فراخ يا تنگ مي‌گرداند ( اعم از عاصي و مطيع . داشتن و نداشتن ، نشانه محبّت و خوشنودي ، و يا نفرت و ناخوشنودي خدا از بنده نيست ) و ليكن بيشتر مردم ( چنين چيزي را ) نمي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَبْسُطُ وَ يَقْدِرُ » : ( نگا : رعد / 26 ، اسراء / 30 ، قصص‌ / 82 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَأُوْلَئِكَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اموال و اولاد شما چيزهائي نيستند كه شما را به ما نزديك و مقرّب سازند ، بلكه كساني كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته و بايسته بكنند آنان ( مقرّب درگاه الهي بوده و ) در برابر اعمالي كه انجام داده‌اند پاداش مضاعف دارند ، و ايشان در طبقات بالا ( يعني در برترين منازل بهشت ) در امن و امان بسر مي‌برند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زُلْفي‌ » : قرب و منزلت . پايه و مقام . مفعول مطلق است و هم معني با مصدر فعل . « الضِّعْفِ » : مضاعف . چندين برابر . مراد دست كم يك به ده است ( نگا : انعام‌ / 160 ) . « إِلاّ » : ليكن . امّا . « مَنْ » : مستثني از ضمير ( كُمْ ) در فعل ( تُقَرِّبُكُمْ ) است و يا مبتدا و مابعد آن خبر است . « الْغُرُفَاتِ » : ( نگا : زمر / 20 ، عنكبوت‌ / 58 ) . « جَزَآءُ الضِّعْفِ » : اضافه موصوف به صفت ، و يا اضافه مصدر به مفعول خود است .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُوْلَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ( در دنيا پيوسته ) تلاش مي‌كنند آيات ما را تكذيب و انكار كنند ، و تصوّر مي‌كنند كه ( پيغمبر را شكست مي‌دهند و او را ) درمانده مي‌سازند ( و جلو پخش قرآن و فرمان يزدان را مي‌گيرند ) آنان به عذاب احضارشدگانند ( و جاودانه در آن ماندگار مي‌مانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ يَسْعَوْنَ . . . » : ( نگا : حجّ‌ / 51 ، سبأ / 5 ) . « مُحْضَرُونَ » : احضار شدگان . يعني فرشتگان به زور آنان را در دوزخ حاضر مي‌آورند ( نگا : قصص‌ / 61 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگارم روزي را براي هر كس از بندگانش كه بخواهد فراخ و يا تنگ مي‌گرداند ، و هر چه را ( در راه خدا ) ببخشيد و صرف كنيد ، خدا جاي آن را پر مي‌كند ، و او بهترين روزي دهندگان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُخْلِفُهُ » : جاي آن را پر مي‌كند . عوض آن را مي‌دهد .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَؤُلَاء إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( يادآور شو ) روزي را كه خداوند جملگي آنان را گرد مي‌آورد و سپس به فرشتگان ( رو در روي فرشته پرستان ) مي‌گويد : آيا اينان شما را ( به جاي من ) پرستش مي‌كرده‌اند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ » : مراد اين است كه اي فرشتگان شما به اين جماعت گفته‌ايد كه آنان شما را پرستش كنند ؟ اين سؤال براي تنبيه و شرمندگي هر چه بيشتر كافران و مشركان است .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويند : تو منزّهي ( از اين نسبتهاي ناروائي كه به ساحت مقدّست داده‌اند ، ما به هيچ وجه با اين گروه ارتباط نداشته‌ايم ) و تنها تو يار و ياور ما بوده‌اي نه آنان . بلكه ايشان جنّيان را مي‌پرستيده‌اند ، و اكثر آنان بديشان ايمان داشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنتَ وَلِيُّنَا مِنْ . . . » : ( نگا : فرقان‌ / 18 ) . « الْجِنَّ » : مراد شياطين است ( نگا : نساء / 117 ) .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ فَالْيَوْمَ لَا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَّفْعاً وَلَا ضَرّاً وَنَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِي كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن روز هيچ يك از شما نمي‌تواند براي ديگري سودي و زياني داشته باشد ، و به ستمگران مي‌گوئيم : عذاب آتشي را بچشيد كه آن را دروغ مي‌دانستيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْيَوْمَ » : آن روز كه قيامت است . امروز كه قيامت است .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُّفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه آيه‌هاي روشن ما بر آنان خوانده مي‌شود ، مي‌گويند : او مردي است كه مي‌خواهد شما را باز دارد از چيزهائي كه پدرانتان پرستش مي‌كرده‌اند . و مي‌گويند : اين ( قرآن ) جز دروغ بزرگي نيست كه ( به خدا ) نسبت داده شده است . همچنين كافران هنگامي كه قرآن برايشان مي‌آيد درباره آن مي‌گويند : اين جادوي آشكاري بيش نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيِّنَاتٍ » : واضح و آشكار . حال است « مَا هذَا . . . » : مرادشان پيغمبر اسلام است . « إِفْكٌ » : سخني كه حقيقت نداشته باشد . دروغ ( نگا : نور / 11 و 12 ، فرقان‌ / 4 ) . « مُفْتريً » : از پيش خود ساخته شده و به هم بافته شده . ( نگا : قصص‌ / 36 ) . « الْحَقِّ » : مراد قرآن است .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا آتَيْنَاهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِن نَّذِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما ( قبلاً ) هيچ كتابي براي ايشان نفرستاده‌ايم تا آن را بخوانند ( و به اتّكاي آن ، سخنان تو را تكذيب كنند ) ، و پيش از تو هيچ پيغمبري نيز به سويشان روانه نكرده‌ايم ( تا در پرتو كلام او ، دعوت تازه اسلام را نادرست و ناروا ببينند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَدْرُسُونَهَا » : آن را مي‌خوانند . « وَ مَآ أَرْسَلْنَا . . . » : ( نگا : قصص‌ / 46 ، سجده‌ / 3 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه پيش از اينان بوده‌اند . ( آيات كتابهاي آسماني را ) تكذيب كرده‌اند ، و حال اين كه اينان ( حتّي از لحاظ قوّت و قدرت ) به يكدهم ايشان هم نمي‌رسند ، از آنجا كه پيغمبران مرا تكذيب كرده‌اند ، بنگريد كه چگونه كيفرشان داده‌ام ( و شهر و ديارشان را آئينه عبرت ديگران ساخته‌ام . پس شما ستمگرانِ مكّه ، و شما ستمگرانِ تاريخ ، سرنوشت خود را از ايشان قياس كنيد و بدانيد نه سنّت الهي تغييرپذير است و نه شما از آنان برتر و مقتدرتريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِعْشَارَ » : ده يك . يكدهم . « نَكِيرِ » : ناخوشنودي و بد آمدنم از ايشان . مراد اثر ناخوشنودي است كه كيفر و مجازات است ( نگا : حجّ‌ / 44 ) .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من شما را تنها يك نصيحت مي‌كنم ، و آن اين است كه : خالصانه براي خدا ، دو نفر دو نفر ، و يا يك نفر يك نفر ، برخيزيد ( و انديشه‌هاي خفته را زنده كنيد ) . سپس ( درباره محمّد كه سالها با او بسر برده‌ايد فكر خود را به كار گيريد و ) بينديشيد ( تا پاكي و امانتداري و سلامت جسماني و روحاني او ، در خاطره‌ها مجسّم شود . . . اين ) همدم و همنشين ( ديرينه ) شما ، جنّ زده و ديوانه نيست . بلكه او بيم دهنده شما از عذاب سختي است كه در پيش است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِوَاحِدَةٍ » : به خصلت و نصيحت يگانه‌اي . « أَن تَقُومُوا لِلّهِ » : و آن اين كه براي خدا برخيزيد و دست به كار شويد . « مَثْني‌ » : دوتا دوتا . حال است . « فُرَادي‌ » : يك يك . مفرد آن فرد است ( نگا : انعام‌ / 94 ) . « جِنَّةٍ » : ديوانگي ( نگا : اعراف‌ / 184 ، مؤمنون‌ / 25 و 70 ، سبأ / 8 ) . « بَيْنَ يَدَيْ » : پيشاپيش ( نگا : اعراف‌ / 57 ، نمل‌ / 63 ، فرقان‌ / 48 ) . جلو . پيش رو . « بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ » : قبل از وقوع عذاب سخت . روياروئي عذاب سخت . يعني انگار عذاب خدا روياروي انسان قرار گرفته است . يا اين كه آن اندازه نزديك است كه هر آن به انسان برسد .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : هر مزدي كه ( در قبال تبليغ دعوت آسماني ) از شما خواسته باشم ، براي خودتان . ( من پاداش مادي چشم نمي‌دارم ، و بلكه ) اجر و مزد من بر خدا است و بس . او آگاه از هر چيزي و حاضر و ناظر بر هر امري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَهِيدٌ » : گواه . مطلع ( نگا : آل‌عمران‌ / 98 ، مائده‌ / 117 ) .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگار من ، حق را آشكارا بيان مي‌دارد ( و با آن باطل را از ميان بر مي‌دارد . . . او ) داناي نهانيها و كاملاً آگاه از پنهانيها است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَقْذِفُ بِالْحَقِّ » : حق را به جان باطل مي‌اندازد . ( نگا : انبياء / 18 ) . مراد بيان ادلّه حق به صورت قاطع و واضح است . يا اين كه منظور از افكندن حق ، ارسال كتب آسماني براي انبياء ، و القاء وحي الهي به قلوب پيغمبران : است .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ جَاء الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : حق به ميان آمد و باطل ( در پرتو نور حق ، اثري از آن نماند و مُرد ، و لذا ) نه كار تازه‌اي را مي‌تواند انجام دهد ، و نه كار گذشته‌اي را مي‌تواند از سر گيرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَقُّ » : مراد اسلام است . « الْبَاطِلُ » : مراد كفر است . « مَا يُبْدِئ‌ُ » : شروع نمي‌كند . نقش جديدي ايفاء نمي‌كند . « مَا يُعِيدُ » : از سر نمي‌گيرد . دوباره انجام نمي‌دهد . نقش قديم بازي نمي‌كند . « مَا يُبْدِئُ البَاطِلُ وَ مَا يُعِيدُ » : مراد نقش بر آب بودن همه نقشهاي باطل است . انگار باطل به شخص مُرده مي‌ماند كه نه كارهاي گذشته را مي‌تواند بكند و نه كارهاي تازه‌اي از او ساخته است . ذكر اين نكته ضروري است كه نور اسلام فاعليت زدودن كفر و شرك و نفاق را دارد ، همان گونه كه نور ، ظلمت را مي‌زدايد . امّا انسانها هم بايد از نور آن استفاده كنند و قابليّت را بهم برسانند ، تا در پرتو فاعليتِ فاعلْ و قابليّت قابل ، پيروزي ظاهر و حاصل شود .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِن ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِي وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به مشركان بت‌پرست ) بگو : اگر من ( با ترك بتها و دوري از آئين شما ) گمراه شده باشم ، به زيان خود گمراه شده‌ام ( و كيفر آن را مي‌بينم ) و اگر راهياب بوده باشم ، در پرتو چيزهائي است كه پروردگارم به من وحي مي‌فرمايد . او شنوا و نزديك است ( و اقوال و افعال ما بر او پنهان نمي‌ماند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَضِلُّ عَلي نَفْسِي‌ » : به زيان خود گمراه مي‌شوم و كيفر آن را مي‌بينم .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر برايت ممكن بود ببيني ( حال ستمگران را ) در آن دم كه به وحشت مي‌افتند و راه گريزي ندارند و اصلاً مهلتي بديشان داده نمي‌شود ، و از مكان نزديكي گرفتار ( و روانه آتش ) مي‌گردند ، ( صحنه هراس‌انگيزي را خواهي ديد كه انسان از آن برخود مي‌لرزد و بيتاب مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَوْ تَري‌ » : ( نگا : سبأ / 31 ) . « فَزِعُوا » : به هراس افتادند . سراسيمه شدند . « لا فَوْتَ » : هيچ رهائي نيست . مراد از ( فَوْتَ ) گريز و مهلت است . يعني اصلاً خدا بديشان مهلت نمي‌دهد و راه گريزي هم ندارند . « مَكَانٍ قَرِيبٍ » : مراد اين است كه در اسرع وقت از نزديكترين محلّ گرفتارشان مي‌سازند . اين آيه بيانگر حال آشفته كافران در آغاز هنگامه رستاخيز است ( نگا : / 41 - 44 ) . يا اين كه وضع نابسامان آنان به هنگام بلاياي نابود كننده و عذاب استيصال در دنيا است ( نگا : غافر / 83 - 85 ) .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به هنگام گرفتار شدن در چنگال مجازات الهي ) خواهند گفت : به « حق‌ » ايمان داريم . آنان چگونه مي‌توانند از فاصله دور ( از جهان كه جاي پذيرش ايمان و مزرعه آخرت بود ) سهل و ساده حقّ را فرا چنگ آورند ( و از مزاياي ايمان بدان برخوردار شوند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِهِ » : مرجع ضمير ( ه ) حق در آيه 49 است كه مراد اسلام و قرآن است . « أَنّي‌ » : چگونه‌ ؟ « التَّنَاوُشُ » : دسترسي پيدا كردن . فراچنگ آوردن . « مَكَانٍ بَعيدٍ » : مراد آخرت است كه با جهان ما فاصله دوري دارد . يعني بعد از خروج از دنيا ، تازه كسي نمي‌تواند ايماني به دست آورد كه در پرتو آن رستگاري ميسّر گردد ( نگا : انعام‌ / 158 ، غافر / 84 و 85 ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و حال اين كه قبلاً ( در زمان حيات كه از عقل و اختيار و اراده برخوردار بوده‌اند ) حقّ را نپذيرفته‌اند ، و بلكه دورادور به جهان غيب نسبتهاي ناروائي زده‌اند ( و نبوّت و قيامت و بهشت و دوزخ و بالاخره جهان ماوراء طبيعت را به تمسخر گرفته‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِهِ » : ( نگا : سبأ / 52 ) . « يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ » : نسبتهاي ناروائي به جهان غيب مي‌دادند و سخنان نادرستي درباره آن اظهار مي‌كردند . گمانهاي نادرستي درباره ماوراء طبيعت داشتند . « مَكَانٍ بَعيدٍ » : دورادور . نقطه دور دست . مراد دور از حقيقت است .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ميان ايشان و آنچه آرزو دارند ( كه پذيرش ايمان ايشان و نجات از عذاب است ) جدائي افكنده مي‌شود ، همان گونه كه با گروههاي همسان و همكيش آنان قبلاً چنين عمل شده است . آخر ايشان ( در جهان ) سراپا در شكّ بوده‌اند ( و زندگي را پيوسته با ظنّ و گمان به سر برده‌اند و اينك چنين سرنوشتي بايد داشته باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حِيلَ » : حائل و مانع انداخته شده است . فاصله و جدائي افكنده شده است . « مَا » : آنچه . مراد پذيرش ايمان اخروي و رهائي از دوزخ است يا بازگشت به جهان و انجام كارهاي شايسته در آن است ( نگا : سجده‌ / 12 ) . يا رهائي از بلاهاي بزرگ آسماني و عذاب استيصال جهاني است ( نگا : غافر / 83 - 85 ) . « أَشْيَاع‌ » : جمع شيعَة ، مراد اَمثال و اَقران است ( نگا : انعام‌ / 65 ) . « مُرِيبٍ » : شكّ‌انداز . به دودلي افكنده . اين واژه صفت و براي مبالغه و تأكيد است . مثل : شِعْرٌ شاعِرٌ .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره سبأ / تفسیر نور  لینک ثابت
[شنبه 1395-03-01] [ 05:15:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره احزاب / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيماً حَكِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي پيغمبر ! بترس از ( عذاب و خشم ) خدا ، و از كافران و منافقان اطاعت مكن . بي‌گمان خداوند آگاه ( از هر چيزي ، و ) داراي حكمت ( در افعال و اقوال خود ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِتَّقِ اللهَ » : مراد مداومت بر تقوا و ترس از خدا است . « لا تُطِعْ » : مراد پذيرش سخنان كافران و منافقان ، و قبول پيشنهادهاي سازشكارانه‌اي است كه از طرف ايشان مطرح مي‌گردد .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏از چيزي پيروي كن كه از سوي پروردگارت به تو وحي مي‌شود . بي‌گمان خداوند از كارهائي كه انجام مي‌دهيد بس آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِتَّبِعْ » : پيروي كن .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بر خدا توكّل كن ( و كارهاي خود را بدو بسپار ) . همين بس كه خداحافظ ( و مدافع انسان ) باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَكيلاً » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 173 ، نساء / 81 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَكُمُ اللَّائِي تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِكُمْ وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءكُمْ أَبْنَاءكُمْ ذَلِكُمْ قَوْلُكُم بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند دو دل را در درون كسي قرار نداده است ( همان گونه كه كسي دو پدر و يا مادر ندارد ) . خداوند هرگز همسرانتان را با اظهار « ظِهار » مادران شما نمي‌سازد ، و فرزندخواندگانتان را فرزندان حقيقي شما نمي‌نمايد . اين سخني است كه شما به زبان مي‌گوئيد ( چرا كه رابطه پدري و فرزندي يك رابطه طبيعي است و با الفاظ و قراردادها و شعارها هرگز حاصل نمي‌شود ) . خداوند حق مي‌گويد و به راه راست راهنمائي مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَلْبَيْنِ » : دو دل . « مَا جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ . . . » : مراد اين است كه همان گونه كه خداوند براي كسي دو پدر ، و يا دو مادر قرار نداده است ، به كسي هم دو دل نداده است . « جَوْف‌ » : درون . داخل . « تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ » : بدانان مي‌گوئيد كه پشت شما همچون پشت مادرم است . اين كار را « ظِهار » مي‌گويند . در جاهليّت با گفتن ( أَنتِ عَلَيَّ كَظَهْرِ أُمّي ) ، همسر براي ابد براي مرد حرام ، و با اين گفته همسر به منزله مادر او پنداشته مي‌شد و آن را طلاق بدون رجعت بشمار مي‌آوردند . حكم ظِهار در اسلام در سوره مجادله ، آيات 2 - 4 خواهد آمد . « أَدْعِيَآءَ » : جمع دَعِيّ ، فرزندخوانده‌ها .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَلَكِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين كار در پيش خدا عادلانه‌تر بشمار است . اگر هم پدران ايشان را نشناختيد ، آنان برادران ديني و ياران شما هستند . هر گاه در اين مورد اشتباه كرديد ( و مثلاً بر اثر عادت گذشته ، يا سبق لسان ، به لغزش افتاديد و به خطا رفتيد ) گناهي بر شما نيست . ولي آنچه را كه دلتان مي‌خواهد ( يعني از روي عمد و اختيار مي‌گوئيد ، گناه است و كيفر دارد ) . به هر حال ، پيوسته خدا آمرزگار و مهربان بوده و هست ( و قلم عفو بر اشتباهات و لغزشها مي‌كشد و شما را مي‌بخشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُدْعُوهُمْ » : صدايشان بزنيد . ايشان را بخوانيد و بناميد . « أَقْسَطُ » : دادگرانه‌تر . استعمال اسم تفضيل عادلانه‌تر بدان معني نيست كه اگر آنان را به نام پدرخوانده‌ها صدا بزنند عادلانه است و به نام پدران واقعي عادلانه‌تر ، بلكه مقايسه عادلانه و ناعادلانه ، يا به عبارت ديگر خوب و بد است . وقتي كه مي‌گوئيم : انسان اگر خود را به كام اژدها نيندازد بهتر است . مفهوم سخن اين نيست كه اگر خود را به كام اژدها بيندازد بِهْ و خوب است . « مَوَالي‌ » : جمع مَوْلي ، ياران . « جُنَاحٌ » : گناه و مجازات . « تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ » : مراد چيزي است كه قصد آن كرده باشيد و عمداً آن را گفته باشيد .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفاً كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيغمبر از خود مؤمنان نسبت بدانان اولويّت بيشتري دارد ( و اراده و خواست او در مسائل فردي و اجتماعي مؤمنان ، مقدم بر اراده و خواست ايشان است ) و همسران پيغمبر ، مادران مؤمنان محسوبند ( و بايد احترام مادري آنان را از نظر به دور نداشت ، و يكايك ايشان را بزرگ و ارجمند شمرد ) ، و خويشاوندان نسبت به همديگر ( از نظر ارث بردن بعضي از بعضي ) از مؤمنان و مهاجران ، در كتاب يزدان ( قرآن ) از اولويّت بيشتري برخوردارند ، ( و پيمان مؤاخات و برادري موجب ارث نمي‌باشد ) ، مگر اين كه بخواهيد در حق دوستان خود كار نيكي انجام دهيد ( و از طريق وصيّت ، مقداري براي آنان به ارث بگذاريد و بديشان خوبي كنيد ، كه اين عمل مانعي ندارد ) . اين ( حكم توارث خويشاوندان ) در كتاب ( قرآن ) مكتوب و مقرّر است ( و تغيير و تبديلي نمي‌شناسد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلنَّبِيُّ أَوْلي . . . » : مراد اين است كه پيغمبر اسلام در جان و مال امّت محمّدي ، حق تصرّف بيشتري از خود تصرّف مؤمنان در جان و مال خود دارد ، و پيغمبر هميشه بايد عزيزتر از جان و مال مؤمن در نزد مؤمن باشد ، و فرمان و فرموده او مقدم بر اراده و خواست خود انسان ( نگا : نساء / 65 ) . « أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ » : همسران پيغمبر مادران امت محمّدي هستند ، و لذا مؤمنان بايد برابر فرمان آسماني حرمت مقام مادري ايشان را رعايت كنند و يكايك مادران آسماني را گرامي‌دارند ( نگا : احزاب‌ / 53 ) . « أُولُوا الأرْحَامِ ، بَعْضُهُمْ أَوْلي بِبَعضٍ . . . » : اين قسمت از آيه ، بيانگر اين واقعيّت است كه مؤاخات و برادري موجود ميان مهاجرين و انصار مدينه در صدر اسلام ، و مؤاخات و برادري منعقد در هر زماني ، موجب ارث بردن نمي‌باشد . « كِتَابِ اللهِ » : مراد لوح محفوظ يا قضا و قدر الهي است و يا مراد قرآن كلام آفريدگار است كه قوانين ارث در آن مقرّر است ( نگا : بقره‌ / 233 ، نساء / 11 و 12 و 19 و 176 ) . « إِلاّ أَن تَفْعَلُوا . . . » : اشاره بدين نكته است كه اگر انسان در حق دوستان نيكي كرد و از 13 دارائي به جاي مانده ، قسمتي را برابر وصيّت ، به آنان دهد ، بلامانع است . « الْكِتَابِ » : مثل بالا . « مَسْطُوراً » : مكتوب . نوشته شده .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقاً غَلِيظاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( يادآور شو ) هنگامي را كه از پيغمبران پيمان گرفتيم و همچنين از تو و از نوح و ابراهيم و موسي و عيسي پسر مريم . ( آري ) ! از آنان پيمان محكم و استواري گرفتيم ( كه در اداي مسؤوليّت تبليغ رسالت ، و دعوت مردم به خداشناسي و يكتاپرستي كوتاهي نكنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِيثَاقاً غَلِيظاً » : پيمان سخت و عهد استوار ( نگا : نساء / 21 ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَن صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَاباً أَلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هدف اين است كه خداوند از راستكاري و راستگوئي افراد راستكار و راستگو پرسش كند ( و پاداش نيك آنان را بدهد ) ، و خداوند عذاب دردناكي براي كافران آماده ساخته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيَسْأَلَ » : تا سؤال كند . مراد اين است كه پيغمبران بايد پيام خدا را به مردم ابلاغ كنند ، و علماء نيز تا آنجا كه در توان دارند بايد در تبيين آئين الهي بكوشند و از كتمان بپرهيزند تا با در دست داشتن حجّت ، خدا از مردم بازخواست فرمايد . « الصَّادِقِينَ » : راستكاران و راستگويان . مراد انبياء خدا است ( نگا : مائده‌ / 109 ) يا مراد مؤمنين است كه در مقابل كافرين قرار گرفته‌اند ( نگا : احزاب‌ / 23 ، حجرات‌ / 15 ، حشر / 8 ) .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحاً وَجُنُوداً لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مؤمنان ! به ياد آوريد نعمت خداي را در حق خودتان ، بدان گاه كه لشكرها به سراغ شما آمدند ( تا كار اسلام را براي هميشه يكسره كنند . يعني پيغمبر را بكشند و مسلمانان را در هم بكوبند و مدينه را غارت كنند ، و بالاخره چراغ اسلام را خاموش سازند ) . ولي ما تندباد ( سخت سردي ) را بر آنان گماشتيم و لشكرهائي ( از فرشتگان ) را به سويشان روانه كرديم كه شما آنان را نمي‌ديديد . ( فرشتگان رعب و هراس را به دلهايشان انداختند و طوفان باد خيمه و خرگاه ايشان را بازيچه قرار داد و بدين وسيله آنان را در هم كوبيديم ) . خداوند مي‌ديد كارهائي را كه مي‌كرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذْ جَآءَتْكُمْ جُنُودٌ . . . » : اشاره به جنگ احزاب است . جنگ احزاب ، نام مبارزه همه جانبه‌اي است كه از ناحيه عموم دشمنان اسلام و گروههاي مختلفي همچون يهوديان بني نضير و طايفه قريش ، و قبائل غطفان و بني‌اسد و بني سليم در سال پنجم هجري به راه انداخته شده بود . « رِيحاً » : مراد طوفان باد سخت و سردي است كه خيمه و خرگاه لشكريان كفر را به بازيچه گرفت . « جُنُودٌ لَّمْ تَرَوْنَهَا » : مراد فرشتگاني است كه خوف و هراس را به دل سپاهيان دشمن انداختند . چه بسا مراد چيزهاي ديگري هم باشد كه جز خدا كسي از آنها آگاه نيست .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ جَاؤُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتْ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به خاطر بياوريد ) زماني را كه دشمنان از طرف بالا و پائين ( شهر ) شما ، به سوي شما آمدند ( و مدينه را محاصره كردند ) ، و زماني را كه چشمها ( از شدّت وحشت ) خيره شده بود ، و جانها به لب رسيده بود ، و گمانهاي گوناگوني درباره ( وعده ) خدا داشتيد ( قوي‌الايمان به وعده الهي مطمئن ، و ضعيف‌الايمان نامطمئن بود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ » : كنايه از محاصره از هر سو است . « زَاغَتِ الأبْصَارُ » : مراد اختلال پيدا كردن چشمها از شدّت خوف و هراس است . « بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ » : دلها به گلوگاهها رسيده بود . در فارسي معادل اين مفهوم چنين است : جانها به لبها رسيده بود . مراد اضطراب دلها است . « تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَ » : درباره وعده خدا گمانها مي‌برديد . مراد اين است كه برخيها كه قوي‌الايمان بودند به وعده خدا اطمينان كامل داشتند ، و برخيها كه ضعيف‌الايمان بودند ، چندان اميدي به وعده پيروزي الهي نداشتند . در رسم‌الخطّ قرآني الف زائدي در آخر ( الظُّنُونَ ) قرار دارد .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَدِيداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏در اين وقت مؤمنان ( در كوره داغ حوادث جنگ و مبارزه و هلاك و هراس ) آزمايش شدند و سخت به اضطراب افتادند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُنالِكَ » : آنجا . در اينجا مراد « آن وقت‌ » است . « ابْتُلِيَ » : آزمايش شدند . كلام از باب تمثيل است و مراد اين است كه خداوند ايشان را بيازمود تا مخلص از منافق ، و ثابت قدم از متزلزل ، در اين محاصره همه جانبه و تهديد به نابودي جدا و ممتاز شود . « زُلْزِلُوا . . . » : مضطرب و پريشان شدند و سخت تكان خوردند .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) زماني را كه منافقان و آنان كه در دلهايشان بيماري ( نفاق ) بود مي‌گفتند : خدا و پيغمبرش جز وعده‌هاي دروغين به ما نداده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ » : مراد همان منافقان است ، و عطف صفت بر موصوف است . « غُرُوراً » : گول زدن ، در اينجا مراد باطل و دروغ است .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِّنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِن يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَاراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) زماني را كه گروهي از آنان ( كه منافق و ضعيف‌الايمان بودند ) گفتند : اي اهل يثرب ! اينجا ( كنار خندق ) جاي ماندگاري شما نيست ( و ايستادگي در كارزار ، همگان را زيانبار مي‌سازد ) ، لذا ( به منازل خود ) برگرديد . دسته‌اي از ايشان هم از پيغمبر اجازه ( بازگشت به خانه‌هاي خود ) خواستند و گفتند : واقعاً خانه‌هاي ما بدون حفاظ و نااستوار است ( و بايد براي نگهباني از آنها برگرديم . ) در حالي كه بدون حفاظ و نااستوار نبود و مرادشان جز فرار ( از جنگ ) نبود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَثْرِبَ » : نام شهر « مدينه‌ » در دوره جاهليّت بود . « مُقَامَ » : جاي اقامت . اقامت . مراد ماندن در دور و بر خندق براي دفاع از خود است . « عَوْرَةٍ » : شكاف و درز ديوار و جز آن . در اينجا مراد « ذَاتُ عَوْرَةٍ » : يعني صاحب شكاف و محلّ رخنه است كه دزدان و امثال ايشان مي‌توانند از آنجا وارد منزل گردند . « إِنْ » : حرف نفي است .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِم مِّنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلَّا يَسِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان آن اندازه سست اراده و ايمانند كه نه آماده پيكار با دشمن و نه پذيراي شهادتند ) و اگر احزاب از جوانب مدينه وارد آن شوند ( و شهر را اشغال كنند ) و بديشان پيشنهاد نمايند كه از دين برگرديد ( و بت‌پرستي و شرك را بپذيريد ) به سرعت مي‌پذيرند و جز مدّت كمي براي انتخاب اين پيشنهاد درنگ نخواهند كرد !‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ » : مراد اين است كه اگر سپاهيان احزاب وارد شهر و منازل ايشان شوند . « أَقْطَارِهَا » : نواحي و جوانب شهر . « سُئِلُوا » : از ايشان درخواست گردد . كفّار بدانان پيشنهاد كنند . « الْفِتْنَةَ » : برگشت از دين ( نگا : بقره‌ / 193 ) . برخي گفته‌اند مراد جنگ عليه مسلمين است . يعني منافقان و افراد ضعيف‌الايمان نه تنها دين اسلام را ترك مي‌گويند ، بلكه حاضرند با اسلام و مسلمين وارد كارزار شوند . « مَا تَلَبَّثُوا » : درنگ نمي‌كنند . « بِهَا » : در پذيرش ردّه و برگشت از دين . يا در منازل و شهر . يعني هر چه زودتر به كفر و شرك برمي‌گردند ، يا هر چه زودتر از خانه و كاشانه خود به در مي‌آيند و همراه كفّار بي‌درنگ با مسلمانان مي‌جنگند .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُولاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان قبلاً با خدا عهد و پيمان بسته بودند كه پشت به دشمن نكنند و نگريزند ( و در دفاع از اسلام و مسلمين بايستند ) . عهد و پيمان خدا پرسش دارد ( و از وفاي بدان بازخواست مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُوَلُّونَ الأدْبَارَ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 111 ، انفال‌ / 15 ) . « مَسْؤُولاً » : پرسيده . مورد پرسش و باز خواست قرار گيرنده .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لَّن يَنفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِّنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذاً لَّا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اگر از مرگ يا كشته شدن فرار كنيد ، اين فرار سودي به حال شما نخواهد داشت ، و اگر ( هم به فرض ) سودي داشته باشد ، خدا بيش از چند روزي ( از زندگي دنيا ) بهره‌مندتان نمي‌گرداند ، ( و روزگار زندگي هر چند طولاني هم باشد كم و ناچيز است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تُمَتَّعُونَ » : به شما داده نخواهد شد و برخوردارتان نمي‌گردانند .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَن ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُم مِّنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءاً أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِيّاً وَلَا نَصِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : چه كسي مي‌تواند شما را در برابر اراده خدا حفظ كند ، اگر او مصيبت يا رحمتي را براي شما بخواهد ؟ آنان غير از خدا هيچ سرپرست و ياوري براي خود نخواهند يافت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَعْصِمُكُمْ » : شما را حفظ مي‌كند . در امانتان مي‌دارد . « مِن دُونِ اللهِ » : بجز خدا .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنكُمْ وَالْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا وَلَا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند كساني را به خوبي مي‌شناسد كه مردم را از جنگ باز مي‌داشتند ، و كساني را كه به برادران خود مي‌گفتند : به سوي ما بيائيد و ( به ما بپيونديد و خود را از معركه بيرون بكشيد ) ، و جز مقدار كمي ( آن هم از روي اكراه يا ريا ) دست به جنگ نمي‌يازيدند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَدْ يَعْلَمُ » : خدا قطعاً مي‌داند . « الْمُعَوِّقِينَ » : منصرف كنندگان . بازدارندگان . « هَلُمَّ » : بيائيد ! اين واژه براي مفرد و مثنّي و جمع به كار مي‌رود ( نگا : انعام‌ / 150 ) . « الْبَأْسَ » : جنگ . شدّت جنگ ( نگا : بقره‌ / 177 ) . « لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ » : دست به جنگ نمي‌يازند .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاء الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُوْلَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان نسبت به شما بخيلند ( و براي تهيّه ادوات و ابزار جنگي كمترين كمكي نمي‌كنند ) و هنگامي كه لحظات بيم و هراس فرا مي‌رسد ( و جنگجويان به سوي يكديگر مي‌روند و چكاچاك اسلحه همديگر را مي‌شنوند ، آن چنان ترسو هستند كه ) مي‌بيني به تو نگاه مي‌كنند در حالي كه چشمانشان بي‌اختيار در حدقه به گردش درآمده است همسان كسي كه دچار سكرات موت بوده و مي‌خواهد قالب تهي كند . امّا هنگامي كه خوف و هراس نماند ( و جنگ به پايان رسيد و زمان امن و امان فرا رسيد ) زبانهاي تند و تيز خود را بي‌ادبانه بر شما مي‌گشايند ( و مقامات شجاعت و ياري خويشتن را مي‌ستايند ، و پررويانه سهم هر چه بيشتر غنائم را ادّعاء مي‌نمايند ! ) و براي گرفتن غنائم سخت حريص و آزمندند . آنان هرگز ايمان نياورده‌اند ، و لذا خدا اعمال ايشان را باطل و بي‌مزد مي‌كند و اين كار براي خدا آسان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَشِحَّةً » : جمع شَحيح ، بخلاء . آزمندان . « أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ » : مراد اين است كه اهل ايثار و فداكاري از نظر جان و مال نبوده و براي تهيّه توشه و ادوات جنگي حاضر به همكاري نيستند . برخي از مفسّران فرموده‌اند : مراد اين است كه قبل از جنگ خويشتن را دوستان و دوستداران گرم شما نشان مي‌دهند . « يُغْشي عَلَيْهِ » : بيهوش مي‌گردد . « سَلَقُوكُمْ » : شما را با سخنان درشت و ناهمگون مي‌آزارند . شما را زخم زبان مي‌زنند و مي‌رنجانند . « حِدَادٍ » : جمع حَديد ، تيز و تند . مراد تيز و بُرّان براي اذيّت و آزار ديگران است . « أَشِحَّةً عَلَي‌الْخَيْرِ » : آزمندان بر غنائم . بخل ورزندگان بر خير و نعمت .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِن يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُم بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِيكُم مَّا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان ( از شدّت خوف و هراس هنوز ) گمان مي‌كنند لشكريان احزاب نرفته‌اند ، و اگر احزاب بار ديگر برگردند ، ايشان دوست مي‌دارند در ميان اعراب باديه‌نشين ، صحرانشين شوند ( تا اذيّت و آزاري بديشان نرسد ، و بدين اكتفاء مي‌كنند كه از شما خبر بگيرند ) و اخبار شما را جويا شوند . اگر آنان ( قبلاً فرار نمي‌كردند و به مدينه برنمي‌گشتند و ) در ميان شما مي‌ماندند ، جز مقدار كم و ناچيزي نمي‌جنگيدند ( و آن هم براي ريا و خودنمائي ) و . . .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَادُونَ » : جمع بادي ، باديه‌نشينان ، صحرانشينان ( نگا : حجّ‌ / 2 ) . « الأعْرَابِ » : ساكنان باديه ( نگا : توبه‌ / 90 ) .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏سرمشق و الگوي زيبائي در ( شيوه پندار و گفتار و كردار ) پيغمبر خدا براي شما است . براي كساني كه ( داراي سه ويژگي باشند : ) اميد به خدا داشته ، و جوياي قيامت باشند ، و خداي را بسيار ياد كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُسْوَةٌ » : قدوه و پيشوا . الگو و سرمشق . « يَرْجُو » : اميدوار باشد . بخواهد . الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني در آخر دارد .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَاناً وَتَسْلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه مؤمنان احزاب را ديدند ، گفتند : اين همان چيزي است كه خدا و پيغمبرش به ما وعده فرموده بودند . ( خدا و رسول او به ما وعده داده بودند كه نخست سختيها و رنجها ، و به دنبال آن خوشيها و گنجها است ) و خدا و پيغمبرش راست فرموده‌اند . اين سختيها جز بر ايمان ( به خدا ) و تسليم ( قضا و قدر شدن ) ايشان نمي‌افزايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذا » : اين محنت و گرفتاري ، و پيروزي و رهائي .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏در ميان مؤمنان مرداني هستند كه با خدا راست بوده‌اند در پيماني كه با او بسته‌اند . برخي پيمان خود را بسر برده‌اند ( و شربت شهادت سركشيده‌اند ) و برخي نيز در انتظارند ( تا كي توفيق رفيق مي‌گردد و جان را به جان آفرين تسليم خواهند كرد ) . آنان هيچ گونه تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود نداده‌اند ( و كمترين انحراف و تزلزلي در كار خود پيدا نكرده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضي نَحْبَهُ » : به نذر خود وفا كرد . مراد از نذر ، موت است . يعني جان خود را فدا كرده است و شربت شهادت را نوشيده است .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِن شَاء أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُوراً رَّحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هدف اين است كه خداوند صادقان را به خاطر صدقشان پاداش بدهد ، و منافقان را هر گاه بخواهد عذاب كند ، و يا ( اگر توبه كنند ) ببخشد و توبه ايشان را بپذيرد . چرا كه خداوند آمرزگار و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِصِدْقِهِمْ » : به سبب صدق و راستيشان .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْراً وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَكَانَ اللَّهُ قَوِيّاً عَزِيزاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند كافران را با دلي لبريز از خشم و غم بازگرداند ، در حالي كه به هيچ يك از نتائجي كه در نظر داشتند نرسيده بودند . خداوند ( در اين ميدان ) مؤمنان را ( با طوفان باد و ارسال فرشتگان ) از جنگ بي‌نياز ساخت ، و خداوند نيرومند و چيره است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَدَّ » : برگرداند . « بِغَيْظِهِمْ » : همراه با خشم و غم . يعني غمگين و خشمگين برگشتند . « خَيْراً » : مراد پيروزي و غنيمت و هدفهاي ديگري كه داشتند مي‌باشد .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند كساني از اهل كتاب ( بني‌قريظه ) را كه احزاب را پشتيباني كرده بودند از دژهايشان پائين كشيد ، و به دلهايشان ترس و هراس انداخت ( و كارشان به جائي رسيد كه ) گروهي را كشتيد و گروهي را اسير كرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ظَاهَرُوهُمْ » : ايشان را پشتيباني كرده بودند . « صَيَاصِي‌ » : جمع صيصَة ، آنچه بدان پناهنده شوند . در اينجا مراد قلعه‌ها و دژهاي محكم است . « تَأْسِرُونَ » : اسير مي‌كرديد .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زمينها و خانه‌هايشان و دارائي آنان ، و همچنين زميني را كه هرگز بدان گام ننهاده بوديد ، به چنگ شما انداخت . بي‌گمان خداوند بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوهَا » : زميني كه بدان پاي ننهاده بوديد . مراد باغها و اراضي بني‌قُرَيظه ، يا سرزمين خيبر است كه به فاصله نه چندان زيادي در اختيار مسلمانان قرار گرفت .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحاً جَمِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي پيغمبر ! به همسران خود بگو : اگر شما زندگي دنيا و زرق و برق آن را مي‌خواهيد ، بيائيد تا به شما هديّه‌اي مناسب بدهم و شما را به طرز نيكوئي رها سازم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُمَتِّعْكُنَّ » : تا به شما مُتعه طلاق بدهم . مراد از مُتعه ، هديّه‌اي است كه با شأن زن متناسب باشد ( نگا : بقره‌ / 236 و 241 ) . « أُسَرِّحْكُنَّ » : شما را رها سازم . مراد طلاق است ( نگا : بقره‌ / 229 ) . « سَرَاحاً جَمِيلاً » : رها و آزاد كردنِ نيكوئي . مراد طلاقي است كه زيان و ضرري و جنگ و دعوائي به همراه نداشته باشد .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْراً عَظِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا اگر شما خدا و پيغمبرش و سراي آخرت را مي‌خواهيد ( و به زندگي ساده از نظر مادي ، و احياناً محروميّتها قانع هستيد ) خداوند براي نيكوكاران شما پاداش بزرگي را آماده ساخته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن كُنتُنَّ . . . » : مخاطب زنان پيغمبر ، ولي محتواي آيات همگان را شامل مي‌شود .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ يَا نِسَاء النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي همسران پيغمبر ! هر كدام از شما مرتكب گناه آشكاري شود ( از آنجا كه مفاسد گناهان شما در محيط تأثير سوئي دارد و به شخص پيغمبر هم لطمه مي‌زند ) كيفر او دو برابر ( ديگران ) خواهد بود ، و اين براي خدا آسان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ » : گناه آشكارا . « ضِعْفَيْنِ » : دو برابر . دو چندان .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحاً نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقاً كَرِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هر كس از شما در برابر خدا و پيغمبرش خضوع و اطاعت كند و كار شايسته انجام دهد ، پاداش او را دو چندان خواهيم داد ، و براي او ( در قيامت ) رزق و نعمت ارزشمندي فراهم ساخته‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَقْنُتْ » : خشوع و خضوع كند . از ماده ( قنوت ) كه به معني اطاعت توأم با خضوع و ادب است . « رِزْقاً كَرِيماً » : روزي گرانقدر و ارزشمند . مراد بهشت است كه كانون همه موهبتها و نعمتها است .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاً مَّعْرُوفاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي همسران پيغمبر ! شما ( در فضل و شرف ) مثل هيچ يك از زنان ( عادي مردم ) نيستيد . اگر مي‌خواهيد پرهيزگار باشيد ( به گونه هوس‌انگيز ) صدا را نرم و نازك نكنيد ( و با اداء و اطواري بيان ننمائيد ) كه بيمار دلان چشم طمع به شما بدوزند . و بلكه به صورت شايسته و برازنده سخن بگوئيد . ( بدان گونه كه مورد رضاي خدا و پيغمبر او است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنِ اتَّقَيْتُنَّ » : برخي اين شرط را قيد جمله ماقبل دانسته و گفته‌اند : شما مثل هيچ يك از زنان عادي مردم نيستيد اگر پرهيزگار باشيد . بعضي هم به ما بعد مربوط دانسته‌اند كه معني آن در بالا گذشت . « لا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ » : سخن را نازك نكنيد و به گونه هوس‌انگيز و با ادا و اطوار صحبت منمائيد و بلكه به طور معمولي و شايسته حرف بزنيد .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در خانه‌هاي خود بمانيد ( و جز براي كارهائي كه خدا بيرون رفتن براي انجام آنها را اجازه داده است ، از خانه‌ها بيرون نرويد ) و همچون جاهليّت پيشين در ميان مردم ظاهر نشويد و خودنمائي نكنيد ( و اندام و وسائل زينت خود را در معرض تماشاي ديگران قرار ندهيد ) و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و از خدا و پيغمبرش اطاعت نمائيد . خداوند قطعاً مي‌خواهد پليدي را از شما اهل بيت ( پيغمبر ) دور كند و شما را كاملاً پاك سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْنَ » : قرار بگيريد . بمانيد . اصل آن ( إقْرَرْنَ ) است و براي تخفيف راء اوّل را حذف و فتحه آن را به قاف منتقل كرده‌اند . مراد نهي از خروج زياد بي‌هدف است . « لا تَبَرَّجْنَ » : ( نگا : نور / 60 ) . « الرِّجْسَ » : ( نگا : مائده‌ / 90 ، انعام‌ / 125 ) . « أَهْلَ الْبَيْتِ » : زنان خانواده پيغمبر . واژه ( أَهْلَ ) منصوب به اختصاص ، و يا اين كه منادا است . « عَنكُمْ . . . يُطَهِّرَكُمْ » : تبديل ضميرهاي جمع مؤنّث به جمع مذكّر به خاطر لفظ ( أَهْلَ ) است ( نگا : هود / 73 ، طه‌ / 10 ، قصص‌ / 29 ) .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفاً خَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آيات خدا و سخنان حكمت‌انگيز ( پيغمبر ) را كه در منازل شما خوانده مي‌شود ( بياموزيد و براي ديگران ) ياد كنيد . بي‌گمان خداوند دقيق و آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُذْكُرْنَ » : ياد كنيد و بيان داريد . « الْحِكْمَةِ » : مراد سنّت نبوي است . « لَطِيفاً » : آگاه از دقائق امور . صاحب لطف .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏مردان مسلمان و زنان مسلمان ، مردان باايمان و زنان باايمان ، مردان فرمانبردار فرمان خدا و زنان فرمانبردار فرمان خدا ، مردان راستگو و زنان راستگو ، مردان شكيبا و زنان شكيبا ، مردان فروتن و زنان فروتن ، مردان بخشايشگر و زنان بخشايشگر ، مردان روزه‌دار و زنان روزه‌دار ، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن ، و مرداني كه بسيار خدا را ياد مي‌كنند و زناني كه بسيار خدا را ياد مي‌كنند ، خداوند براي همه آنان آمرزش و پاداش بزرگي را فراهم ساخته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ » : مردان و زنان مسلمان و منقاد فرمان خدا . « الْقَانِتِينَ وَ الْقَانِتَاتِ » : مردان و زنان مطيع اراده و معترف به الوهيّت خدا ( نگا : بقره‌ / 238 ، نساء / 34 ) . « الذَّاكِرِينَ . . . » : هميشه ياد كنندگان خدا با طاعت و دعا . اين آيه بيانگر اين واقعيّت است كه اسلام از نظر جنبه‌هاي انساني دنيوي و مقامات معنوي اخروي زن و مرد را در كنار هم قرار مي‌دهد و براي هر دو پاداشي يكسان قائل است ( نگا : نحل‌ / 97 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالاً مُّبِيناً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ مرد و زن مؤمني ، در كاري كه خدا و پيغمبرش داوري كرده باشند ( و آن را مقرّر نموده باشند ) اختياري از خود در آن ندارند ( و اراده ايشان بايد تابع اراده خدا و رسول باشد ) . هر كس هم از دستور خدا و پيغمبرش سرپيچي كند ، گرفتار گمراهي كاملاً آشكاري مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضي‌ » : داوري كرد . حكم صادر كرد . سخن را به پايان برد . « الْخِيَرَةُ » : اختيار . حق انتخاب ( نگا : قصص‌ / 68 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَراً زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( يادآور شو ) زماني را كه به كسي ( زيدبن‌حارثه نام ) كه خداوند ( با هدايت دادن وي به اسلام ) بدو نعمت داده بود ، و تو نيز ( با تربيت كردن و آزاد نمودن وي ) بدو لطف كرده بودي ، مي‌گفتي : همسرت ( زينب بنت جحش ) را نگاهدار و از خدا بترس . ( اي پيغمبر ! ) تو چيزي را در دل پنهان مي‌داشتي كه خداوند آن را آشكار مي‌سازد ، و از مردم مي‌ترسيدي ، در حالي كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسي . هنگامي كه زيد نياز خود را بدو به پايان برد ( و بر اثر سنگدلي و ناسازگاري زينب ، مجبور به طلاق شد و وي را رها كرد ) ما او را به همسري تو درآورديم . تا مشكلي براي مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخواندگان خود نباشد ، بدان گاه كه نياز خود را بدانان به پايان ببرند ( و طلاقشان دهند ) . فرمان خدا بايد انجام بشود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِي . . . » : كسي كه . مراد زيد پسر حارثه است كه پسرخوانده پيغمبر بود . « أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِ » : مراد نعمت هدايت و توفيق شرفيابي به دين اسلام است . « أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ » : مراد نعمت آزاد كردن زيد از بردگي و حسن تربيت او است . « مَا » : چيزي كه . مراد پيام وحي است . يعني خدا به پيغمبر خبر داده بود كه زيد پسر حارثه ، برده آزاد شده تو ، زينب دختر جحش ، عمّه‌زاده تو را طلاق خواهد داد ، و تو بايد - بر خلاف ميل خود و عليرغم سنّت جامعه جاهليّت‌ - او را به همسري بپذيري . تا دو سنّت غلط جاهلي شكسته شود : يكم حرام بودن ازدواج با همسر مطلّقه پسرخوانده برابر عرف محيط ، دوم كسر شأن بودن ازدواج با همسر مطلّقه يك غلام و برده آزاد شده . « وَطَراً » : نياز و حاجت . « قَضي زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَراً » : زيد از زينب كام دل گرفت و نياز خود را برآورده كرد . كنايه از پايان گرفتن زندگي با زينب و طلاق دادن او است .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ مَّا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَّقْدُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ گونه گناه و تقصيري بر پيغمبر نيست در انجام چيزي كه خدا براي او واجب و لازم كرده باشد . اين سنّت الهي ، در مورد پيغمبران ( ملّتهاي ) پيشين نيز جاري بوده است ، و فرمان خدا همواره روي حساب و برنامه دقيقي است و بايد به مرحله اجرا درآيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَرَجٍ » : گناه . تقصير . « فِيمَا فَرَضَ اللهُ لَهُ » : در چيزي و كاري كه خدا آن را براي او معيّن و واجب كرده است ( نگا : تحريم / 2 ) . « سُنَّةَ اللهِ » : طريقه و شيوه‌كار خدا . واژه ( سُنَّة ) مفعول مطلق و در اصل چنين بوده است : سَنَّ اللهُ ذلِكَ سُنَّةً . « الَّذِينَ » : مراد انبياء خدا است ( نگا : اسراء / 77 ) . « قَدَراً مَّقْدُوراً » : اين بخش اشاره به حتمي‌بودن فرمان الهي ، و چه بسا ناظر به رعايت حكمت و مصلحت در آن است . يعني فرمان خدا هم از روي حساب است و هم بي‌چون و چرا بايد اجرا شود . واژه ( قَدَر ) يا به معني همان قضا و قدر است . يعني كار خدا از قضا و قدر سرچشمه مي‌گيرد . يا به معني ذُوقَدَر و يا اين كه اندازه و مقدار معيّن است . توصيف ( قَدَراً ) به ( مَقْدُوراً ) براي تأكيد است . مثل : ظِلٌّ ظَلِيلٌ . لَيْلٌ أَلْيَلُ .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيباً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پيغمبران پيشين ، يعني آن ) كساني كه ( برنامه‌ها و ) رسالتهاي خدا را ( به مردم ) مي‌رساندند ، و از او مي‌ترسيدند و از كسي جز خدا نمي‌ترسيدند ، و همين بس كه خدا حسابگر ( زحمات و پاداش دهنده اعمال آنان ) باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ » : مراد همان انبياء خدا در آيه قبلي است . « حَسِيباً » : حسابگر . حسابرس . مراد محاسبه‌كننده اعمال و ناظر بر افعال است .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏محمّد پدر ( نسبي ) هيچ يك از مردان شما ( نه زيد و نه ديگري ) نبوده ( تا ازدواج با زينب براي او حرام باشد ) و بلكه فرستاده خدا و آخرين پيغمبران است ( و رابطه او با شما رابطه نبوّت و رهبري است ) . و خدا از همه چيز آگاه بوده و هست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ . . . » : اين بخش ، بيانگر نتيجه ( مَا جَعَلَ أَدْعِيَآءَكُمْ أَبْنَآءَكُمْ . . . ) در آيه چهارم همين سوره است . « خَاتَمَ النَّبِييّنَ » : آخرين پيغمبران . واژه ( خاتَم ) اسم آلت است . يعني ابزاري كه بدان ختم و مهر مي‌گردد . در اينجا مراد آخرين فرد پيغمبران است و اين كه آئين او آئين مردمان در طول زمان و سراسر جهان است ( نگا : اعراف‌ / 158 ، سبأ / 28 ، فرقان‌ / 1 ) .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مؤمنان ! بسيار خداي را ياد كنيد ( و هرگز او را فراموش ننمائيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُذْكُرُوا اللهَ . . . » : مراد اين است كه بنده در همه حال به ياد خدا باشد ، و پرستش و ستايش يزدان صحنه‌هاي زندگي او را نورباران كند .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بامدادان و شامگاهان ( و در همه وقت و آن ) به تسبيح و تقديس او بپردازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بُكْرَةً » : بامدادان . اوّل روز . « أَصِيلاً » : شامگاهان . آخر روز .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏او كسي است كه به شما عنايت و مرحمت مي‌كند ، و فرشتگانش براي شما تقاضاي بخشش و آمرزش مي‌نمايند ، تا يزدان ( جهان در پرتو الطاف خود و دعاي فرشتگان ) شما را از تاريكيهاي ( كفر و ضلالت ) بيرون آورد و به نور ( ايمان و هدايت ) برساند . چرا كه او پيوسته نسبت به مؤمنان مهربان بوده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُصَلِّي‌ » : اين فعل از ماده ( صَلاة ) است كه به معني توجّه و عنايت و مهرباني و عطوفت است . در اينجا مراد از ( صَلاة ) خدا رحمت ، و از ( صَلاة ) فرشتگان طلب مغفرت و مرحمت است ( نگا : غافر / 7 - 9 ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً كَرِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏درودشان ( از جانب خدا ) در روزي كه او را ملاقات و ديدار مي‌كنند ، امن و امانتان باد است ، و خدا براي آنان پاداش گرانبها و ارزشمندي را فراهم ساخته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَحِيَّتُهُمْ » : درود ايشان . مي‌تواند مراد درود مؤمنان به يكديگر ( نگا : يونس‌ / 10 ، ابراهيم‌ / 23 ) يا درود خدا بديشان ( نگا : يس / 58 ) و يا درود فرشتگان به آنان باشد ( نگا : رعد / 23 و 24 ) . « يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ » : روزي كه خدا را ديدار مي‌كنند . مراد روز قيامت است ( نگا : كهف‌ / 110 ، توبه‌ / 77 ) . « كَرِيماً » : گرانبها . ارزشمند .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي پيغمبر ! ما تو را به عنوان گواه و مژده‌رسان و بيم‌دهنده فرستاديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَاهِداً » : گواهي دهنده به حق . يعني وجود مبارك پيغمبر ، با اوصاف و اخلاق زيبايش ، و ارائه برنامه‌هاي سازنده مكتوب در قرآن و منظور در افعال و اقوالش ، گواه بر حقّانيّت مكتب آسماني اسلام است . گواه بر احوال و اعمال امت اسلامي است ، همان گونه كه هر پيغمبري شاهد و گواه بر امت خويش است ، و جملگي پيغمبران چنين گواهي و شهادتي را در روز قيامت اداء خواهند فرمود ( نگا : نساء / 41 ) . « مُبَشِّراً » : مژده دهنده مؤمنان به بهشت و سعادت سرمدي . « نَذِيراً » : بيم دهنده كافران به دوزخ و عذاب ابدي .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ وَدَاعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به عنوان دعوت كننده به سوي خدا طبق فرمان الله ، و به عنوان چراغ تابان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَاعِياً » : دعوت كننده . « بِإِذْنِهِ » : برابر فرمان خدا و طبق برنامه الله . با توفيق خدا و در پرتو راهگشائي او . « سِرَاجاً » : چراغ . « مُنِيراً » : نوراني . نوربخش . « سِرَاجاً مُنِيراً » : مراد از چراغ روشن ، خورشيد تابان است ( نگا : نوح‌ / 16 ) . يعني وجود خورشيد گونه پيغمبر ، تاريكيهاي جهل و شرك و كفر را از افق آسمان روح انسانها مي‌زدايد ، و راه منتهي به سعادت را براي همگان روشن مي‌نمايد .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ اللَّهِ فَضْلاً كَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) به مؤمنان مژده بده كه ايشان از سوي خدا نعمت فراواني ( و برتري عظيمي ، در دنيا و آخرت ) دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَضْلاً كَبِيراً » : خير و نعمت فراوان . يعني خداوند آن قدر از فضل خود به مؤمنان مي‌بخشد كه موازنه ميان عمل و پاداش را به كلّي به هم مي‌زند ( نگا : بقره‌ / 261 ، انعام‌ / 160 ، سجده‌ / 17 ) . برتري بزرگ بر سائر ملّتها .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از كافران و منافقان فرمانبرداري مكن ، و اعتنائي به اذيّت و آزارشان نداشته باش ، و بر خدا تكيه كن ، و همين بس كه خدا حامي و مدافع باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تُطِعْ . . . » : مخاطب پيغمبر و مراد پيروان او است . « دَعْ » : رها كن . مراد از رهائي در اينجا بي‌اعتنائي و ناچيز شمردن است . « وَكِيلاً » : ( نگا : نساء / 81 ) .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحاً جَمِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مؤمنان ! هنگامي كه با زنان مؤمنه ازدواج كرديد و پيش از همبستري با ايشان ، آنان را طلاق داديد ، براي شما عدّه‌اي بر آنان نيست تا حساب آن را نگاه داريد . ايشان را از هديّه مناسبي بهره‌مند سازيد و به گونه محترمانه و زيبائي آنان را آزاد و رها سازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَكَحْتُمْ » : به ازدواج درآورديد . مراد از نكاح در اينجا ، عقد ازدواج است . « الْمُؤْمِنَاتِ » : زنان مؤمنه . اين تعبير زنان كتابيه را خارج نمي‌سازد و تنها بيانگر اغلبيّت است . « أَن تَمَسُّوهُنَّ » : مراد از مسّ ، جماع يعني نزديكي زناشوئي است . « تَعْتَدُّونَهَا » : از مصدر اعتداد ، به معني حساب نگاه داشتن ، مراد اين است كه اگر طلاق قبل از دخول واقع شود ، نگاه داشتن عدّه لازم نيست . از اين حكم ، زنِ شوهرمرده مستثني است و بايد چهار ماه و ده روز عدّه نگاه دارد ( نگا : تفسير قاسمي ) . « فَمَتِّعُوهُنَّ » : مراد اين است كه اگر مهريّه‌اي تعيين شده ، نصف آن پرداخت مي‌شود ( نگا : بقره‌ / 237 ) و اگر مهريّه‌اي معيّن نشده است ، حق متاع و هديّه مناسب داده مي‌شود ( نگا : بقره‌ / 236 ) . « سَرَاحاً جَمِيلاً » : ( نگا : احزاب‌ / 28 ) .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي پيغمبر ! ما براي تو ( جهت توفيق در كار تبليغ دعوت و چيزهاي ديگر ) حلال كرده‌ايم همسرانت را كه مهرشان را پرداخته‌اي ، و همچنين كنيزاني را كه خدا در جنگ بهره تو ساخته است ، و عموزادگان ، و عمّه‌زادگان ، و دائي‌زادگان و خاله‌زادگاني كه با تو مهاجرت كرده‌اند ، و زن باايماني كه خويشتن را به پيغمبر ببخشد و پيغمبر بخواهد او را به ازدواج خود درآورد ، كه ( اين يكي ) خاصّ تو است و براي سائر مؤمنان جايز نيست ( بدون مهريّه و از راه هبه ، زني را به ازدواج خود درآورند ) . ما خودمان مي‌دانيم براي مؤمنان در مورد همسرانشان و كنيزانشان چه احكامي ( همچون نفقه و مهريّه و شاهدان عقد و عدم تجاوز از چهار زن ) مقرّر مي‌داريم . ( اشاره‌اي به علم خود ، يعني سرچشمه احكام گذشته به خاطر آن است ) تا اين كه ( از احكامي كه خاصّ تو است دلتنگ نبوده و ) رنجي گريبانگير تو نشود . خداوند آمرزنده و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَحْلَلْنَا » : حلال كرده‌ايم . جائز نموده‌ايم . « أُجُورَهُنَّ » : مهريّه‌هاي ايشان ( نگا : نساء / 24 و 25 ، مائده‌ / 5 ، ممتحنه‌ / 10 ) . « أَفَآءَ اللهُ عَلَيْكَ » : غنيمت تو كرده و بهره جنگي تو ساخته است . « إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ » : اگر خود را هبه‌ي پيغمبر كرد و مهريّه‌اي را نخواست . « خَالِصَةً لَكَ » : ويژه تو است . واژه ( خَالِصَةً ) حال ( إِمْرَأَةً ) است ، و صفت مصدر محذوف است و تقدير چنين است : هِبَةً خَالِصَةً . « لِكَيْلا » : تا اين كه . مقصود اين است ، احكامي كه اختصاص به تو دارد ، و احكامي كه به ساير مؤمنان مربوط است ، از علم و حكمت صادر مي‌شود و هيچ يك از اين احكام و مقرّرات بي‌حساب نيست .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به خاطر شرائط خاصّ زندگي ) مي‌تواني موعد همخوابگي هر يك از زنان را به تأخير اندازي ( و به وقت ديگري موكول كني ) و هر كدام را بخواهي مي‌تواني در كنار خود جاي دهي ، و هرگاه يكي ازآنان را كه كنار گذاشته‌اي خواستي او را نزد خود جاي دهي ، گناهي بر تو نيست . اين ( حكم تفويض اختيار ) بهترين وسيله‌اي است كه باعث مي‌گردد ايشان مسرور شوند و غمگين نشوند ، و جملگي آنان بدانچه بديشان مي‌دهي خوشنود گردند . ( چرا كه مي‌دانند اين فرمان خدا است و تو در پرتو آن مي‌تواني بهتر فكر خود را متوجّه مسؤوليّتهاي بزرگ و سنگين رسالت و مصالح مهمّ امت اسلامي كني ) ، و خدا مي‌داند چه چيزهائي ( از عشق و نفرت ) در دلهاي شما است ، و خدا بس آگاه ( از ظاهر و باطن شما بوده ، و در كيفر دادن شتاب ندارد ) و شكيبا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُرْجِي‌ » : به تأخير مي‌اندازي ، از مصدر ( إرجَاء ) و از ماده ( رجأ ) يا ( رجو ) ( نگا : اعراف‌ / 111 ، شعراء / 36 ) . « تُئْوِي‌ » : جا مي‌دهي . از مصدر إيواء ، به معني كسي را نزديك خود جا و مأوي دادن . « إِبْتَغَيْتَ » : خواستي . « عَزَلْتَ » : به دور داشته‌اي . « أَدْني‌ » : نزديكتر ( نگا : بقره‌ / 282 ، مائده‌ / 108 ، روم‌ / 3 ) . « ذلِكَ » : اين تفويض اختيار ، و تخيير ابتدائي و استمراري . « كُلُّهُنَّ » : همه آنان . تأكيد ضمير ( ن ) در ( يَرْضَيْنَ ) است .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيباً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد از اين ، ديگر زني بر تو حلال نيست ، و نمي‌تواني همسرانت را به همسران ديگري تبديل كني ( و مثلاً برخي از اينان را طلاق دهي و به جاي وي همسران تازه‌اي را خواستگاري نمائي ) هر چند جمال آنان تو را به شگفت درآورد ، مگر كنيزان . خداوند ناظر و مراقب بر هر چيزي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لا أَن تَبَدَّلَ . . . » : مراد طلاق دادن همسري و ازدواج با زن ديگري است . يعني نبايد نه بر همسران حاضر بيفزائي ، و نه به جاي يكي از اينان با كس ديگري ازدواج نمائي . « رَقِيباً » : مراقب و مطّلع . حافظ و ناظر .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مؤمنان ! به خانه‌هاي پيغمبر بدون اين كه به شما اجازه داده شود داخل نشويد ( و سر زده به منازل مردم وارد نگرديد ) ، وقتي داخل شويد كه براي صرف غذا به شما اجازه داده شود ، آن هم مشروط به اين كه به موقع وارد شويد ؛ نه اين كه از مدّتي قبل بيائيد و در انتظار پخت غذا بنشينيد . ولي هنگامي كه دعوت شديد وارد شويد و زماني كه غذارا خورديد پراكنده گرديد ، و ( پس از صرف غذا هم ) به گفتگو ننشينيد ( و در خانه مردم مجلس انس تشكيل ندهيد ) . اين كار شما ، پيغمبر را آزار مي‌داد ، امّا او شرم مي‌كرد ( چون ميزبان بود آن را به شما تذكّر دهد ) ، ولي خدا از بيان حق شرم نمي‌كند ( و اباء ندارد ) . هنگامي كه از زنان پيغمبر چيزي از وسائل منزل به امانت خواستيد ، از پس پرده از ايشان بخواهيد ، اين كار براي پاكي دلهاي شما و آنان بهتر است . شما حق نداريد پيغمبر خدا را آزار دهيد ، و هرگز حق نداريد كه بعد از مرگ او همسرانش را به همسري خويش درآوريد . اين كار در نزد خدا ( گناهي نابخشودني و ) بزرگ است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُؤْذَنَ » : در اينجا اذن علاوه از معني اجازه ، متضمّن معني دعوت نيز هست . « إِلي طَعَامٍ » : ( إِلي ) متعلّق به ( يُؤْذَنَ ) است ، و بيانگر اين واقعيّت است كه اگر اجازه هم باشد ، بدون دعوت نبايد به منازل مردم رفت و طفيليگري حرام است ( نگا : تفسير قاسمي ) . « إِنيا‌ » : پخت و پز غذا . زمان آماده شدن غذا براي تناول نمودن . « غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ » : مراد اين است كه نبايد زودتر از وقت خود به خانه مردم رفت و منتظر پختن غذا و چيدن سفره نشست و مزاحم ميزبان شد . واژه ( غَيْرَ ) حال ضمير ( و ) در ( تَدْخُلُوا ) است . واژه ( نَاظِرِين ) هم به معني ( مُنتَظِرِينَ ) است . « لا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ » : مراد اين است كه بعد از صرف غذا جا خوش نكنيد و منزل ميزبان را محلّ انس و نقّالي نسازيد و مجلس را طول ندهيد . « مَتَاعاً » : كالا و وسائل امانتي منزل ، از قبيل ظروف و بيل و كلنگ و جارو و غيره . « حِجَاب » : پرده . حائل و مانع ( نگا : اسراء 45 ، ص‌ / 32 ، شوري‌ / 51 ) . « مَا كَانَ لَكُمْ » : شما را نرسد . شما حق نداريد . اين آيه هر چند درباره خانه پيغمبر است ، ولي روي سخن به مؤمنان است و آموزنده برخي از آداب معاشرت و مهماني است .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ إِن تُبْدُوا شَيْئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر چيزي را آشكار كنيد ، و يا آن را پنهان داريد ، خداوند از همه چيز آگاه است ( و با هر كسي متناسب با نيّت و عملكردش رفتار مي‌كند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن تُبْدُوا . . . » : ( نگا : بقره‌ / 284 ) .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ لَّا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ وَاتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بر آنان ( يعني همسران پيغمبر ) گناهي نيست كه با پدران ، فرزندان ، برادران ، فرزندان برادران ، فرزندان خواهران خود ، و زنان مسلمان ، و بردگان خود ( بدون حجاب تماس بگيرند ) . از خدا بترسيد ، قطعاً خدا بر هر چيزي حاضر و ناظر است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ . . . » : گناهي بر زنان پيغمبر نيست كه بدون حجاب با اشخاص مذكور صحبت كنند . « ءَابَآئِهِنَّ » : پدران نسبي يا رضاعي . « أَبْنَآئِهِنَّ » : فرزندان نسبي يا رضاعي . « أَبْنَآءِ إِخْوَانِهِنَّ » : فرزندان برادر . عموها را نيز شامل مي‌شود . « أَبْنَآءِ أَخَوَاتِهِنَّ » : فرزندان خواهران . دائيها را هم شامل مي‌گردد . « نِسَآئِهِنَّ وَ لا مَا مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ » : ( نگا : نور / 31 ) . « إِتَّقِينَ » : تقوا پيشه كنيد . بترسيد . بپرهيزيد . « شَهِيداً » : عالم و مطّلع ( نگا : نساء / 33 و 79 و 166 ، يونس‌ / 29 ، رعد / 43 ، اسراء / 96 ، عنكبوت‌ / 52 ) . حاضر و ناظر ( نگا : نساء / 72 ) .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند و فرشتگانش بر پيغمبر درود مي‌فرستند ، اي مؤمنان ! شما هم بر او درود بفرستيد و چنان كه بايد سلام بگوئيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُصَلُّونَ » : درود خدا بر محمّد عبارت است از نزول رحمت . درود فرشتگان دعا و طلب آمرزش براي او است . « صَلُّوا عَلَيْهِ » : درود مؤمنان بر او ، صلوات فرستادن است . ( سَلِّمُوا تَسْلِيماً ) : سلام بگوئيد سلام كردن ( نگا : نور / 27 و 61 ) علّت تأكيد ( سَلِّمُوا ) با ( تَسْلِيماً ) اين است كه در بخش صلوات ، خدا و فرشتگان شركت دارند و به منزله تأكيد است و لذا تنها اين قسمت به تأكيد نياز داشت . معني ديگر ( سَلِّمُوا تَسْلِيماً ) تسليم فرمان و منقاد اوامر پيغمبر گشتن است ( نگا : نساء / 65 ، احزاب‌ / 22 ) .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَاباً مُّهِيناً ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه خدا و پيغمبرش را ( با كفر و الحاد و سخنان ناروا ) آزار مي‌رسانند ، خداوند آنان را در دنيا و آخرت نفرين مي‌كند ( و از رحمت خود بي‌نصيب مي‌گرداند ) و عذاب خواركننده‌اي براي ايشان تهيّه مي‌بيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُؤْذُونَ اللهَ » : مراد از آزار رساندن به خدا ، بر سر خشم آوردن خدا به سبب كفر و الحاد است . يا اين كه اذيّت و آزار رساندن به پيغمبر و مؤمنان مراد است و ذكر خدا براي نشان دادن اهمّيّت و تأكيد مطلب است . « لَعَنَهُمْ . . . » : ( نگا : بقره‌ / 88 و 159 ، نساء / 46 و 52 ) .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَاناً وَإِثْماً مُّبِيناً ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه مردان و زنان مؤمن را - بدون اين كه كاري كرده باشند و گناهي داشته باشند - آزار مي‌رسانند ، مرتكب دروغ زشتي و گناه آشكاري شده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا » : بدون اين كه كاري كرده باشند و يا اين كه گناهي مرتكب شده باشند . « بُهْتَان » : دروغ زشت و كردار و گفتار ناروا ( نگا : نساء / 112 و 156 ، نور / 16 ، ممتحنه‌ / 12 ) . « إِثْماً مُّبِيناً » : گناه آشكار و روشن .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي پيغمبر ! به همسران و دختران خود و به زنان مؤمنان بگو كه رداهاي خود را جمع‌وجور بر خويش فرو افكنند . تا اين كه ( از زنان بي‌بندوبار و آلوده ) دست كم باز شناخته شوند و در نتيجه مورد اذيّت و آزار ( اوباش ) قرار نگيرند . خداوند ( پيوسته ) آمرزنده و مهربان بوده و هست ( و اگر تا كنون در رعايت كامل حجاب سست بوده‌ايد و كوتاهي كرده‌ايد ، توبه كنيد و از اين كار دوري كنيد ، تا خدا با مهر خود شما را ببخشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُدْنِينَ » : نزديك كنند . مراد جمع و جور كردن لباس و بر خود افكندن است . « جَلابِيب‌ » : جمع جِلْباب ، رداء ، مِقنعه و روسري بلند ، روپوش . مراد جامه‌اي است كه حجاب اسلامي با آن رعايت گردد . حجاب اسلامي هم با لباسي مراعات مي‌گردد كه : 1 - عورت را بپوشاند 2 - به گونه‌اي چسب بدن نباشد كه برجستگيهاي بدن را نشان دهد 3 - زنان لباس مردان ، و مردان لباس زنان را نپوشند .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ لَئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر منافقان و بيمار دلان و كساني كه در مدينه ( شايعات بي‌اساس و اخبار دروغين پخش مي‌كنند و ) باعث اضطراب ( مؤمنان و تزلزل دين ايشان ) مي‌گردند ، از كار خود دست نكشند ، تو را بر ضدّ ايشان مي‌شورانيم و بر آنان مسلّط مي‌گردانيم ، آن گاه جز مدّت اندكي در جوار تو در شهر مدينه ، نمي‌مانند ( و بلكه در پرتو شوكت اسلام از آنجا رانده مي‌شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَرَضٌ » : مراد هوسبازي و شهوتراني و فسق و فجور ( نگا : احزاب‌ / 32 ) يا نفاق ( نگا : بقره‌ / 10 ) و يا اين كه ضعف ايمان ( نگا : تفسيرهاي : المراغي و قاسمي ) است . « الْمُرْجِفُونَ » : كساني كه خبرهاي ناگوار و نادرست در ميان مردم مي‌پراكنند تا ايشان را دچار اضطراب و تزلزل افكار گردانند . پراكندگان خبرهاي ناروا و وحشت‌انگيز . مراد يهوديان مدينه است . « لَنُغْرِيَنَّكَ » : تو را برمي‌شورانيم و تشويق و تحريك مي‌نمائيم . مراد وعده سلطه و غلبه بر آنان است .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آن وقت ايشان ) نفرين شدگان و ( از رحمت خدا محروم و ) رانده شدگانند . هر كجا يافته شوند ، گرفته خواهند شد و پياپي به قتل خواهند رسيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَلْعُونِينَ » : نفرين شدگان . رانده شدگان از رحمت خدا . حال ضمير ( و ) در فعل ( لايُجَاوِرُونَكَ ) يا مفعول فعل محذوف ( أَذمّ ) است . « ثُقِفُوا » : يافته شوند ( نگا : آل‌عمران‌ / 112 ) . بر آنان دست يافته شود ( نگا : انفال‌ / 57 ، ممتحنه‌ / 2 ) . « قُتِّلُوا تَقْتِيلاً » : بدون هيچ گونه رحم و شفقتي زار زار كشته شوند . پياپي كشته شوند . ذكر قتل در باب تفعيل ، براي مبالغه يا تكرار است .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين سنّت الهي ، در مورد پيشينيان ( و گذشتگاني هم كه با انبياء خود چنين رفتار ناهنجاري داشته‌اند ) جاري بوده است و در سنّت خدا دگرگوني نخواهي ديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُنَّةِ اللهِ » : ( نگا : اسراء / 77 ، كهف‌ / 55 ، احزاب‌ / 38 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) مردم از تو درباره فرا رسيدن قيامت مي‌پرسند ، بگو : آگاهيِ از آن ، اختصاص به خدا دارد و بس . ( و كسي جز او از اين موضوع مطّلع نيست ) . تو چه مي‌داني ، شايد هم فرا رسيدن قيامت نزديك باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّاعَةَ » : قيامت ( نگا : انعام‌ / 31 و 40 ، اعراف‌ / 187 ، يوسف‌ / 107 ) . « مَا يُدْرِيكَ » : تو چه مي‌داني‌ ؟ در اصل معني آن چنين است : چه چيز و چه كسي تو را آگاهانيده است‌ ؟ ( يُدْري ) از مصدر ( إدْراء ) به معني اعلام و باخبر كردن است . « يَسْأَلُونَكَ » : پرسش از طرف كفّار بوده است ( نگا : شوري‌ / 17 و 18 ) .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند قطعاً كافران را نفرين و از رحمت خود محروم ساخته است و براي ايشان آتش سوزاني فراهم كرده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَعِيراً » : ( نگا : نساء / 10 و 55 ، فرقان‌ / 11 ) .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً لَّا يَجِدُونَ وَلِيّاً وَلَا نَصِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان جاودانه در آن خواهند ماند و سرپرست و ياوري نخواهند يافت ( تا از ايشان حمايت و دفاع كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَلِيّاً » : ( نگا : بقره‌ / 107 ) .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي ( را خاطر نشان ساز كه در آن ) چهره‌هاي ايشان در آتش زير و رو و دگرگون مي‌گردد ( و فريادهاي حسرت بارشان بلند مي‌شود و ) مي‌گويند : اي كاش ! ما از خدا و پيغمبر فرمان مي‌برديم ( تا چنين سرنوشت دردناكي نمي‌داشتيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُقَلَّبُ » : زير و رو مي‌شود . يعني گاه اين سمت صورت و گاه آن سمت بر آتش نهاده مي‌شود و همچون سيخ كباب غلط داده مي‌شود . دگرگون و حال به حال مي‌گردد . يعني رنگهاي مختلفي به خود مي‌گيرد . گاه زرد و گاه سرخ و گاه كبود و گاه سياه مي‌گردد . ( پناه بر خدا ! ) . « الرَّسُولَ » : در رسم‌الخطّ قرآني الف زائدي در آخر دارد كه الف اطلاق ناميده مي‌شود .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مي‌گويند : پروردگارا ! ما از سران و بزرگان خود پيروي كرده‌ايم و آنان ما را از راه به در برده‌اند و گمراه كرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَادَة » : جمع سيّد ، سران . رؤسا . مراد ملوك و امراء است . « كُبَرَآءَ » : جمع كَبير ، بزرگان . مراد راهنمايان مكتبي و مذهبي است . « السَّبِيلَ » : راه . در رسم‌الخطّ قرآني الف اطلاق در آخردارد .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! آنان را دو چندان عذاب كن ، و ايشان را كاملاً از رحمت خود به دور دار ( و كمترين ترحّمي بديشان منما ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضِعْفَيْنِ » : دو چندان . چرا كه گمراه بوده‌اند و گمراه كرده‌اند .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَكَانَ عِندَ اللَّهِ وَجِيهاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مؤمنان ! همانند كساني نباشيد كه ( با گفتن سخنان ناروا ) موسي را آزار رساندند ( و رنجيده و آزرده كردند ) و خدا او را از آنچه مي‌گفتند تبرئه كرد ، و او در پيشگاه خدا گرانقدر و صاحب منزلت بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاذَوْا » : آزار رساندند و رنجاندند ، با سخناني همچون ديوانه ( نگا : شعراء / 27 ) و دروغگو ( نگا : غافر / 24 ) و حقير و ناچيز ( نگا : زخرف‌ / 52 ) . « وَجِيهاً » : صاحب جاه و منزلت ( نگا : آل‌عمران‌ / 45 ) .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَدِيداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مؤمنان ! از خدا بترسيد ( و خويشتن را با انجام خوبيها و دوري از بديها از عذاب او در امان داريد ) و سخن حق و درست بگوئيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَدِيداً » : راست و درست ( نگا : نساء / 9 ) .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزاً عَظِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏در نتيجه خدا ( توفيق خيرتان مي‌دهد و ) اعمالتان را بايسته مي‌كند و گناهانتان را مي‌بخشايد . اصلاً هر كه از خدا و پيغمبرش فرمانبرداري كند ، قطعاً به پيروزي و كاميابي بزرگي دست مي‌يابد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَوْزاً » : پيروزي و كاميابي . نجات و رستگاري . براي مصداقهاي عظيم فوز ( نگا : نساء / 13 ، مائده‌ / 119 ، انعام‌ / 16 ، توبه‌ / 72 ، غافر / 9 ، دخان‌ / 57 ، جاثيه‌ / 30 ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُوماً جَهُولاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما امانت ( اختيار و اراده ) را بر آسمانها و زمين و كوهها ( و همه جهان خلقت ) عرضه داشتيم ( و انجام وظيفه اختياري همراه با مسؤوليّت ، و انجام وظيفه اجباري بدون مسؤوليّت را بديشان پيشنهاد كرديم . جملگي آنها اجبار را بر اختيار برتري دادند ) و از پذيرش امانت خودداري كردند و از آن ترسيدند ، و حال اين كه انسان ( اين اعجوبه جهان ) زير بار آن رفت ( و داراي موقعيّت بسيار ممتازي شد . امّا برخي از ) آنان ( پي به ارزش وجودي خود نمي‌برند و قدر اين مقام رفيع را نمي‌دانند و ) واقعاً ستمگر و نادانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأَمَانَةَ » : مراد از امانت ، اختيار و اراده است كه مدار تكاليف شرعيّه و در نتيجه تعهّد و مسؤوليّت است . پذيرش اين امانت ، بزرگترين افتخار و امتياز انسان است ، و با رعايت آن خوشبخت و با ترك آن بدبخت خواهد بود . بيان اين نكته ضروري است كه همه موجودات عالم در برابر فرمان خدا خاضع و ساجدند و به صورت اجبار ، نه اختيار به انجام وظيفه مشغولند و مسير واحدي را برابر قوانين طبيعي و تكويني مي‌پيمايند ، بجز انسان كه با اراده و اختيار به انجام وظيفه مي‌پردازد و اگر تكاليف شرعيّه را به جاي آورد ، سير صعودي و سرانجام سعادت سرمدي دارد ، و اگر غفلت نمود و طاعات و عبادات را رها كرد ، سير نزولي و سرانجام شقاوت ابدي دارد . البتّه جنّيان نيز در حمل امانت برابر آيات قرآن همچون انسانند ( نگا : انعام‌ / 130 ، اعراف‌ / 179 ، ذاريات‌ / 56 ) . لذا در اينجا مراد از « انسان‌ » دو گروه انس و جنّ است . امّا چون آيه مورد نظر ، موضوع آن انسان است ، تنها از انسان سخن رفته است ( نگا : المصحف الميسّر ) . « أَبَيْنَ » : خودداري كردند . سر باز زدند . مراد اِباءِ عجز و قصور است‌ ؛ نه عصيان و فجور . يعني خويشتن را مستعدّ اين كار عظيم نديدند و اظهار ناتواني كردند ؛ نه اين كه سركشي كنند و مخالفت ورزند . « ظَلُوماً » : ( نگا : ابراهيم‌ / 34 ) . « جَهُول‌ » : بسيار نادان . صيغه مبالغه جاهل است . « إِنَّهُ كَانَ ظَلُوماً جَهُولاً » : اين قيد متوجّه ( حَمَلَهَا الإِنسَانُ ) نيست ، بلكه مربوط به جمله محذوفي است و تقدير چنين است : ( حَمَلَهَا الإِنسَانُ فَلَمْ يُحْسِنْ حَمْلَها ، وَ لَمْ يُؤَدِّهَا عَلي وَجْهِها ) . به عبارت ديگر ، اين وصف درباره جنس انسان نيست و بلكه متوجّه برخي از انسانها بوده و مراد كساني است كه مقام بزرگ و ارزشهاي والاي انساني را فراموش كنند و خود را اسير و بنده اين خاكدان نمايند . روي هم رفته اين آيه بيانگر عظمت و سعادت و برتري انسانهاي انسان ، بر ساير موجودات جهان ، و حقارت و شقاوت و فروتري انسانهاي ناانسان ، از همه مخلوقات يزدان است .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند اين امانت را به انسانها داد ، تا ايشان را در بوته آزمايش قرار دهد ) و سرانجام خداوند مردان و زنان منافق ، و مردان و زنان مشرك را كيفر دهد ، و بر مردان و زنان مؤمن ببخشايد و ( بديشان رحمت نمايد ) . خداوند همواره بس بخشاينده و مهربان بوده و هست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيُعَذِّبَ . . . » : واژه ( لِ ) براي عاقبت و نتيجه ماقبل است . اگر لام عاقبت باشد ، معني چنين است : سرانجام حمل اين امانت اين باشد كه . اگر هم لام غايت باشد ، معني چنين است : هدف از عرض امانت اين بوده كه .

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره احزاب / تفسیر نو  لینک ثابت
 [ 05:14:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره سجده / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ الم ‏

‏ترجمه : ‏
‏الف . لام . ميم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الم‌ » : ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ تَنزِيلُ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين ) كتاب از سوي پروردگار جهانيان نازل شده است و ترديدي در آن نيست ( كه از سوي خدا فرو فرستاده شده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَنزِيلُ الْكِتَابِ » : فرو فرستادن كتاب قرآن . كتاب فرستاده شده . واژه ( تنزيل ) به معني مصدري خود ، و يا اين كه به معني اسم مفعول است و اضافه صفت به موصوف است يا به معني ( مِنْ ) است ( نگا : شعراء / 192 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا ( مشركان ) مي‌گويند : ( محمّد ) خودش آن را از پيش خود ساخته است ( و به دروغ به خدا نسبت داده است ) . بلكه قرآن ( سخن ) حقّي است كه از سوي پروردگارت ( بر تو ) نازل شده است تا گروهي را ( از خشم خدا ) بترساني كه پيش از تو پيغمبري براي آنان نيامده است ، شايد هدايت يابند ( و به سوي حق رهنمود شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : اين واژه براي انتقال از كلام پيشين به كلام پسين تازه‌اي است . « مَآ أَتَاهُمْ . . . مِن قَبْلِكَ » : مراد از ( هُمْ ) مخاطبان مشرك عصر نزول قرآن و پيشينيان اقرب ايشان است كه از زمان ابراهيم و اسماعيل به بعد ، پيغمبري براي آنان نيامده بود و كتابي هم در ميانشان نبود كه بيانگر قوانين آسماني باشد . اين است كه در عصر نزول قرآن 360 بت در كعبه پرستش مي‌شد ( نگا : قصص‌ / 46 ، سبأ / 44 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه آسمانها و زمين و آنچه را كه در ميان آن دو است در شش دوره بيافريد و سپس بر تخت فرماندهي جهان قرار گرفت . بجز خدا براي شما هيچ ياوري ( كه شما را از عذاب خدا برهاند ) و هيچ شفيعي ( كه در پيش خدا - جز با اجازه خدا - برايتان شفاعت كند ) وجود ندارد . آيا يادآور مي‌شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« سِتَّةِ أَيَّامٍ » : مراد شش دوره است ( نگا : اعراف‌ / 54 ، يونس‌ / 3 ، هود / 7 ، فرقان‌ / 59 ) . « إِسْتَوي عَلَي الْعَرْشِ » : ( نگا : اعراف‌ / 54 ، يونس‌ / 3 ، رعد / 2 ، فرقان‌ / 59 ) . « وَلِيٍّ » : ياور . كمك كننده . « شَفِيعٍ » : ميانجي .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ( تمام عالم هستي را ) از آسمان گرفته تا زمين ، زير پوشش تدبير خود قرار داده است ، ( و جز او مدبِّري در اين جهان وجود ندارد ) . سپس تدبير امور در روزي كه اندازه آن هزار سال از سالهائي است كه شما مي‌شماريد ، به سوي او باز مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُدَبِّرُ الأمْرَ » : كار را مي‌گرداند . تدبير كار را مي‌كند . « مِنَ السَّمَآءِ إِليَ الأرْضِ » : از آسمان تا زمين ، يعني كلّ عالم هستي . از مركز فرماندهي آسمان ، براي زمين فرمان را صادر مي‌كند و امور زمين را زير نظر مي‌دارد . « يَعْرُجُ إِلَيْهِ » : گزارش كار براي او برده مي‌شود . امر جهان پايان مي‌گيرد و به سويش برگشت داده مي‌شود . « أَلْفَ سَنَةٍ » : هزار سال . مراد از هزار و فروع آن كثرت است ( نگا : حجّ‌ / 47 ) . مفهوم آيه اين است كه خداوند اين جهان را آفريده و آسمان و زمين را با تدبير خاصّي نظم بخشيده است ، و پيوسته به رتق و فتق امور آن مشغول است ، و پس از ساليان سال ، اين جهان را در هم مي‌پيچد ، و تمام امور سرانجام به خدا باز مي‌گردد ، و خدا جهان ديگري را با طرح نويني ابداع مي‌فرمايد .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او خداوندي است كه از پنهان و آشكار باخبر است ، و چيره و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْغَيْبِ » : آنچه از مردم نهان است . « الشَّهَادَةِ » : آنچه بر مردم عيان است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كسي است كه هر چه را آفريد ، نيكو آفريد ، و آفرينش انسان ( اوّل ) را از گل آغازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَحْسَنَ » : زيبا و آراسته و پيراسته كرد . يعني كاخ عظيم خلقت را بر « نظام احسن‌ » آفريده است و كاملتر و زيباتر از آن تصوّر نمي‌شود . به گونه‌اي كه ميان همه موجودات پيوند و هماهنگي است و به هر كدام آنچه را به زبان حال خواسته است عطاء فرموده است ( نگا : طه‌ / 50 ) . « طِينٍ » : گِل . يعني مخلوق برجسته انسان نام را از موجود ساده و كم ارزش گِل آفريده است و او را گُل سرسبد جهان خلقت كرده است و شاعر در اين باره چه نيكو سروده است : دهنده‌اي كه به گُل نَكهت و به گِل جان داد‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس خداوند ذرّيّه او را از عُصاره آب ( به ظاهر ) ضعيف و ناچيزي ( به نام مني ) آفريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُلالَةٍ » : عُصاره و فشرده خالص هر چيز . مراد نطفه آدمي است ( نگا : مؤمنون‌ / 12 ) . « مَهِينٍ » : حقير و ناچيز . ضعيف و خوار . مراد نطفه و مني است كه به ظاهر ناچيز ولي در حقيقت از اسرارآميزترين موجودات است .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه اندامهاي او را تكميل و آراسته كرد و از روح متعلّق به خود ( كه سرّي از اسرار است ) در او دميد ، و براي شما گوشها و چشمها و دلها آفريد ( تا بشنويد و بنگريد و بفهميد ، امّا ) شما كمتر شكر ( نعمتهاي او ) را به جاي مي‌آوريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَوَّاهُ » : انسان را تكميل و آراسته كرد . خلقت او را اتمام بخشيد . « مِن رُّوحِهِ » : ( نگا : حجر / 29 ) . « قَلِيلاً مَّا » : كمتر . اندك .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا أَئِذَا ضَلَلْنَا فِي الْأَرْضِ أَئِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كافران ) مي‌گويند : آيا هنگامي كه ما مرديم و در زمين گم گشتيم ( و ذرّات وجود ما آميزه خاك گرديد و اثري از آن نماند ) آفرينش تازه‌اي خواهيم يافت ( و دوباره زندگي را از سر مي‌گيريم‌ ؟ ) بلكه آنان منكر ملاقات با پروردگارشان ( براي حساب و كتاب ) هم هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضَلَلْنَا فِي‌الأرْضِ » : در زمين گم شديم . مراد از گم شدن ، جزو خاك شدن و در پهنه زمين پراكندن و پرتاب شدن است . « خَلْقٍ » : آفرينش . « بِلِقَآءِ رَبِّهِمْ كَافِرُونَ » : ( نگا : يونس‌ / 7 و 8 ) .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : فرشته مرگ كه بر شما گماشته شده است ، به سراغتان مي‌آيد و جان شما را مي‌گيرد ، سپس به سوي پروردگارتان بازگردانده مي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتَوَفَّاكُمْ » : جان شما را مي‌گيرد ( نگا : نحل‌ / 28 و 32 ، انفال‌ / 50 ) . « وُكِّلَ » : مأمور گشته است . گماشته شده است .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُؤُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحاً إِنَّا مُوقِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( مي‌شد ) ببيني گناهكاران را در آن هنگامي كه در پيشگاه پروردگارشان ( براي حساب و كتاب گرد آورده شده‌اند ، و ايشان از خجالت ) سر به زير افكنده‌اند و مي‌گويند : پروردگارا ! ديديم ( آنچه خود را از آن به كوري زده بوديم ) و شنيديم ( آنچه خود را از آن به كري زده بوديم . هم اينك پشيمانيم ) پس ما را ( به جهان ) بازگردان تا عمل صالح انجام دهيم ( و سرافراز به خدمت برگرديم ) . ما ( به قيامت و فرموده پيغمبرانت ) يقين كامل داريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَاكِسُو رُؤُوسِهِمْ » : جمع ناكس ، سر به زير . « أَبْصَرْنَا » : ديديم .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ما مي‌خواستيم به هر انساني هدايت لازمه‌اش را مي‌داديم ، وليكن ( انسان را صاحب اراده و مكلّف به تكاليف و مسؤول در برابر اعمال خود ، و قابل هدايت به وسيله پيغمبران آفريديم و ) من مقرّر كردم كه دوزخ را از جملگي افراد ( بي‌ايمان و گناهكار ) جنّ و انس پر كنم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَوْ شِئْنَا » : ( نگا : انعام‌ / 39 ، هود / 118 ) . « حَقَّ الْقَوْلُ » : ( نگا : نمل‌ / 82 ) . « لأَمَلاَنَّ جَهَنَّمَ . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 18 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا إِنَّا نَسِينَاكُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بچشيد ( عذاب جهنّم را ) به خاطر اين كه ملاقات امروز خود را ( با پروردگارتان براي حساب و كتاب ) فراموش كرده‌ايد ، و ما نيز شما را ( در ميان عذاب رها و ) به دست فراموشي مي‌سپاريم ، و بچشيد عذاب هميشگي را به سبب اعمالي كه ( در دنيا ) انجام مي‌داده‌ايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَسِيتُمْ » : فراموش كرده‌ايد . مراد از فراموشي ، ترك اعمالي است كه سبب نجات مي‌گردند . « نَسِينَاكُمْ » : شما را فراموش كرده‌ايم . مراد رها ساختن در عذاب است . « الْخُلْدِ » : جاودانگي . هميشگي .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّداً وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تنها كساني به آيات ما ايمان دارند كه هر وقت بدانها پند داده شوند ، ( براي خدا ) به سجده مي‌افتند ، و ستايشگرانه به تسبيح پروردگارشان مي‌پردازند و تكبّر نمي‌ورزند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذُكِّرُوا بِهَا » : بدان پند داده شدند . « سُجَّداً » : جمع ساجِد ، سجده كنندگان . « بِحَمْدِ رَبِّهِمْ » : متلبّس به حمد و ستايش پروردگارشان هستند . حرف ( ب ) براي ملابسه و جار و مجرور در موضع حال است .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَطَمَعاً وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پهلوهايش از بسترها به دور مي‌شود ( و خواب شيرين را ترك گفته و به عبادت پروردگارشان مي‌پردازند و ) پروردگار خود را با بيم و اميد به فرياد مي‌خوانند ، و از چيزهائي كه بديشان داده‌ايم مي‌بخشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَتَجَافي‌ » : رها و به دور مي‌شوند . مراد برخاستن از خواب خوش و ترك بستر نرم و گرم است . « الْمَضَاجِعِ » : جمع مَضْجَع ، بسترها ، رختخوابها . « خَوْفاً وَ طَمَعاً » : با بيم و اميد . در حال خوف و رجا . مفعول مطلق فعل محذوف بوده و تقدير چنين است : يَخَافُونَ خَوْفاً وَ يَطْمَعُونَ طَمَعاً . يا اين كه حال ضمير ( و ) است و به معني خَآئِفِينَ وَ طَامِعِينَ مي‌باشند .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ كس نمي‌داند ، در برابر كارهائي كه ( مؤمنان ) انجام مي‌دهند ، چه چيزهاي شادي‌آفرين و مسرّت‌بخشي براي ايشان پنهان شده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَآ أُخْفِيَ لَهُمْ » : چيزهائي كه براي آنان پنهان شده است . مراد مواهب عظيم و نعمتهاي فراواني است كه براي مؤمنان تهيّه ديده شده است . « قُرَّةِ أَعْيُنٍ » : مايه روشنايي چشم . مراد چيزهائي شادي‌آفرين و مسرّت‌بخش است ( نگا : طه‌ / 40 ) . « جَزَآءً » : مفعول له است .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَن كَانَ مُؤْمِناً كَمَن كَانَ فَاسِقاً لَّا يَسْتَوُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي كه مؤمن بوده است ، همچون كسي است كه فاسق بوده است‌ ؟ ! ( نه ، هرگز ! اين دو ) برابر نيستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاسِقاً » : خارج از دين خدا . كافر . « لا يَسْتَوُونَ » : برابر و يكسان نيستند . چون مراد از ( مَنْ ) دسته و گروه است ، اين فعل به صورت صيغه جمع آورده شده است .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى نُزُلاً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا كساني كه ايمان آورده‌اند و كارهاي شايسته انجام داده‌اند ، باغهاي بهشت كه جاي زندگي است ، از آن ايشان خواهد بود ، به عنوان محلّ پذيرائي ( خدا از ايشان ) در برابر كارهائي كه ( در دنيا ) انجام مي‌داده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَنَّاتُ الْمَأْوي‌ » : باغهاي محلّ زندگي . يعني دنيا جايگاه سفر است ، ولي بهشت جايگاه ماندن و زندگي كردن . « نُزُلاً » : مكاني كه مهمان محترم را در آنجا مي‌نشانند . محلّ پذيرائي . چيزي كه براي پذيرائي از مهمان آماده مي‌كنند . مراد اين است كه بهشت محلّ پذيرائي از مؤمنان است و دائماً همچون مهمان از ايشان پذيرائي مي‌شود . حال ( جَنَّات ) است ، و يا جمع ( نَازِل ) و حال ضمير ( الَّذِينَ ءَامَنُوا ) است .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا كساني كه ( از فرمان خدا و اطاعت از او ) به در رفته ( و راه كفر در پيش گرفته‌اند ) جايگاه ايشان آتش دوزخ است . هر زمان كه بخواهند از آن بدر آيند ، ايشان بدانجا بازگردانده مي‌شوند و بديشان گفته مي‌شود : بچشيد عذاب آتشي را كه آن را دروغ مي‌پنداشتيد !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُعِيدُوا » : برگردانده شدند ( نگا : حجّ‌ / 22 ) .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قطعاً عذاب نزديك‌تر ( دنيا ) را پيش از عذاب بزرگ‌تر ( آخرت ) بديشان مي‌چشانيم ، شايد ( از كفر و معاصي دست بكشند ، و به سوي خدا ) برگردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعَذَابِ الأدْني‌ » : عذاب نزديكتر . عذاب كمتر . مراد مصائب و بلايا و آفات دنيوي است ، همچون : زيانها و ضررها ، بيماريها و ناخوشيها ، خشكساليها ، دردها و رنجها ، كه بيدارباشها و هشدارهاي خدائي بشمارند . « دُونَ » : قبل از . پيش از . « الْعَذَابِ الأكْبَرِ » : عذاب بزرگتر . مراد عذاب اخروي جهنّم است ( نگا : رعد / 34 ، زمر / 26 ) .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه كسي ستمكارتر از آن كسي است كه به آيات پروردگارش پند داده شود ، و او از آنها روي بگرداند ؟ مسلّماً ما همگيِ بزهكاران را كيفر خواهيم داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذُكِّرَ » : پند داده شد . يادآور گرديد . « أَعْرَضَ » : روي گرداند . پشت كرد . « مُنتَقِمُونَ » : انتقام گيرندگان . مراد از انتقام خدا در قرآن ، مجازات كردن و كيفر دادن است ( نگا : اعراف‌ / 136 ، حجر / 79 ، مائده‌ / 95 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُن فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما براي موسي كتاب ( تورات ) را فرو فرستاديم ، و شكّ نداشته باش كه موسي تورات را دريافت داشت ، و . ما آن را رهنمون و راهنماي بني‌اسرائيل گردانديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْكِتَابَ » : مراد تورات است . « مِرْيَةٍ » : شكّ و ترديد . « لِقَآئِهِ » : دريافت كردن موسي تورات را . ضمير ( ه ) به ( الكتاب ) باز مي‌گردد . « لا تَكُن فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَآئِهِ » : مخاطب پيغمبر اسلام است و مراد ديگران ( نگا : المصحف الميسّر ) . « هُديً » : هدايت . هادي . راهنماي به حق و حقيقت .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از ميان بني‌اسرائيل پيشواياني را پديدار كرديم كه به فرمان ما ( و برابر قوانين ما ، مردمان را ) راهنمائي‌ مي‌نمودند ، بدان گاه كه بني‌اسرائيل ( در راه خدا بر تحمّل سختيها ) شكيبائي ورزيدند و به آيات ما ايمان كامل پيدا كردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَئِمَّةً » : امامان و پيشوايان . مراد انبياء خدا ، يا پيشوايان ديني است كه پس از پيغمبران كار امر به معروف و نهي از منكر را به عهده مي‌گيرند . « بِأَمْرِنَا » : به فرمان ما و برابر دستور ما . طبق موازين و قوانين ما . « لَمَّا صَبَرُوا وَ . . . » : وقتي كه بني‌اسرائيل مشقّات تكاليف و دشواريهاي راه خدا را تحمّل و بر آن استقامت و شكيبائي كردند . دو چيز انسانها را به پيشوائي مي‌رساند : نخست ايمان و يقين به آيات الهي ، ديگر شكيبائي و پايداري .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار تو ، روز قيامت ، ميان آنان درباره چيزهاي مورد اختلاف ايشان ( از قبيل : مسائل دين ، رستاخيز ، ثواب ، و عقاب ) داوري مي‌كند ( و هر يك را به جزا و سزاي خود مي‌رساند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَفْصِلُ » : قضاوت مي‌نمايد . داوري مي‌كند . « بَيْنَهُمْ » : ميان بني‌اسرائيل . ميان انبياء و بني‌اسرائيل . ميان كفّار و مؤمنين .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ أَفَلَا يَسْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا براي ايشان روشن نشده است كه پيش از آنان ما مردمان نسلهاي فراواني را هلاك كرده‌ايم و ( ايشان هم اينك ) در مسكن و ( مأوي و جا و ) مكان آنان راه مي‌روند ( و در سفرهاي خود ويرانه‌هاي منازلشان را مي‌بينند ؟ ) . واقعاً در اين ( ديدار ديار متروك و خالي از سكنه جبّاران و تبهكاران تاريخ ) نشانه‌هائي ( از قدرت خدا ، و درسهاي عبرتي از گذشتگان ) است . آيا ( اين اندرزهاي الهي ، و پندهاي عبرت را از زبان حال كاخهاي ويران و كنگره‌هاي سر به فلك سايان ) نمي‌شنوند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمْ يَهْدِ لَهُمْ ؟ » : براي آنان روشن و آشكار نشده است‌ ؟ ( نگا : اعراف‌ / 100 ) . فاعل ( لَمْ يَهْدِ ) مضمون جمله ( كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْقُرُونِ ) است . « الْقُرُونِ » : مردمان نسلهاي گوناگون ( نگا : انعام‌ / 6 ) . « أَفَلا يَسْمَعُونَ » : آيا نمي‌شنوند ؟ مراد از شنيدن ، تدبّر و تفكّر و عبرت گرفتن است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاء إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا نمي‌بينند كه ما آب را ( در لابلاي ابرها و بر پشت بادها ) به سوي سرزمينهاي خشك و برهوت مي‌رانيم و به وسيله آن كشتزارها مي‌رويانيم كه از آن هم چارپايانشان مي‌خورند ، و هم خودشان تغذيه مي‌نمايند ؟ آيا نمي‌بينند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَسُوقُ » : مي‌رانيم . « الْجُزُرِ » : زمين لخت و برهوت و بدون گياه ( نگا : كهف‌ / 8 ) . « زَرْعاً » : كشتزار ( نگا : انعام‌ / 141 ، كهف‌ / 32 ) . زرع ، در اينجا مي‌تواند شامل هر گونه گياه و درختي باشد .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْفَتْحُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : اگر راستگوئيد ، اين روز فيصله ( كار ) و قضاوت ( پروردگار در ميان كافران و مؤمنان ) كي خواهد بود ؟ ! ( چرا عذاب استيصال دنيوي ، يا عذاب سرمدي اخروي ، هر چه زودتر فرا نمي‌رسد و دامنگير ما نمي‌شود ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفَتْحِ » : داوري ميان مردم . مراد دو چيز است : نخست روز عذاب استيصال دنيوي ، يعني عذابي كه كفّار را ريشه‌كن مي‌سازد و مجال و فرصت ايمان آوردن از آنان سلب مي‌شود . مثل عذاب فرعون و فرعونيان ، قوم هود ، قوم نوح ( نگا : انعام‌ / 8 و 40 - 44 ، فرقان‌ / 36 - 38 ) . دوم روز عذاب سرمدي اخروي كه روز داوري اصلي است و به كسي مهلت گريز از عذاب داده نمي‌شود ( نگا : بقره‌ / 162 ، نحل‌ / 85 ، انبياء / 40 سبأ / 26 ، صافّات‌ / 21 ، دخان‌ / 40 ) . و امّا فتح را جنگ بدر يا روز فتح مكّه دانستن ، اشتباه است . چرا كه ايمان آوردن كفّار پذيرفته و مقبول بوده است . از جمله در فتح مكّه در حدود دو هزار نفر طلقاء ايمان آورده‌اند ( نگا : تفسير قاسمي ) .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لَا يَنفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمَانُهُمْ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : در روز فيصله ( كار ) و قضاوت ( پروردگار ، كار از كار مي‌گذرد و ) ايمان آوردن كفّار سودي به حالشان ندارد و ( لحظه‌اي از دست عذاب ) بديشان مهلت داده نمي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ الْفَتْحِ » : ( نگا : سجده‌ / 28 ) .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانتَظِرْ إِنَّهُم مُّنتَظِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! اكنون كه چنين است و استهزاء و تمسخر ، كار هميشگي كافرين است ) به ايشان اهمّيّت مده ( و به تبليغ خود ادامه بده ) و منتظر ( ياري خدا و شكست مشركان ) باش ، چرا كه ايشان هم منتظر ( شكست و هلاك تو و مؤمنان ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَعْرِضْ عَنْهُمْ » : از آنان روي بگردان . بديشان اهمّيّت مده .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره سجده / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 05:13:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم