فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره فصّلت / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ حم ‏

‏ترجمه : ‏
‏حا . ميم . . .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حم‌ » : از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين كتابي است كه ) از طرف خداوند بخشايشگر مهرورز نازل شده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَنزِيلُ » : ( نگا : شعراء / 192 ، سجده‌ / 2 ، يس‌ / 5 ، زمر / 1 ، غافر / 2 ) . « الرَّحْمنِ » : واسع الرّحمه . « الرَّحِيمِ » : دائم الرّحمه .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كتابي است كه آيات آن تفصيل و تبيين شده است ( و واضح و روشن گشته است . يعني ) قرآن كه به زبان عربي است ، براي قومي ( فهم معاني آن آسان ) است كه اهل دانش باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فُصِّلَتْ ءَايَاتُهُ » : آيه‌هاي آن تفصيل و تبيين شده است . در قالب الفاظ گويا و زيبا و جمله‌بنديهاي دلكش و دلربا و با معاني ژرف و رسا ( نگا : اعراف‌ / 52 ، هود / 1 ، انعام‌ / 114 ) . « قُرْءَاناً عَرَبِيّاً » : ( نگا : يوسف‌ / 2 ، طه‌ / 113 ، زمر / 28 ) . « لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ » : براي قومي فهم معاني و درك مقاصد قرآن آسان است كه اهل دانش باشند . براي قومي‌آمده است كه معاني آن را فهم مي‌كنند ، چرا كه به زبان ايشان آمده است ( نگا : ابراهيم‌ / 4 ) . مي‌تواند متعلّق به ( فصّلت ) يا متعلّق به ( تَنزِيلٌ ) باشد .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ بَشِيراً وَنَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قرآن بشارت دهنده ( مؤمنان به نعمتهاي فراوان و جاويدان ) و ترساننده ( كافران به عذاب دردناك و سرمدي يزدان ) است . ولي ( تشويق و تهديد قرآن در دل متعصّبان لجوج بي‌اثر است و ) اكثر آنان ( از حق و حقيقت ) رويگردانند و اين است كه ( روح شنوائي و پذيرائي حقايق را از دست داده‌اند و گوئي كه كرند و ) هيچ نمي‌شنوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَشِيراً وَ نَذِيراً » : صفت بعد از صفت ( قُرْءَاناً ) ، يا حال كتاب يا آيات است .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِن بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويند : دلهايمان در برابر چيزي كه ما را بدان مي‌خواني ( كه يگانه‌پرستي است ) در ميان پوششهائي قرار گرفته است ( و آنچه مي‌گوئي بدان نمي‌رسد ) و در گوشهايمان سنگيني است ( و كلام تو را نمي‌شنود ) و ميان ما و تو پرده ستبر و مانع بزرگي است ( كه نمي‌گذارد ما با تو در يكجا گرد آئيم ) . پس تو ( برابر آئين خود ) عمل كن و ماهم ( برابر آئين خود ) عمل مي‌كنيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَكِنَّةٍ . . . وَقْرٌ » : ( نگا : انعام‌ / 25 ، اسراء / 46 ، كهف‌ / 57 ) . « فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ » : تو برابر آئين خود عمل كن و ما هم برابر آئين خود و هرگز از تو پيروي نمي‌كنيم . تو براي نابودي ما دست به كار شو و ما هم براي نابودي تو به كار مي‌پردازيم . و مبارزه ما با تو ادامه دارد .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من فقط و فقط انساني مثل شما هستم ، و به من وحي مي‌شود كه خداوندگار شما خداوندگار يگانه‌اي بيش نمي‌باشد ، پس راست به سوي او رو كنيد و رويد ( و پندار و گفتار و كردارتان در مسير رضاي وي باشد ) و از او آمرزش بخواهيد . واي به حال مشركان !‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ » : انسانم همچون شما . انساني مثل شما هستم ( نگا : ابراهيم‌ / 11 ، كهف‌ / 110 ، اسراء / 93 ) . « إِنَّمَآ إِلهُكُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ » : نائب فاعل ( يُوحي ) است « فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ » : اعمال خود را محض رضاي خدا انجام دهيد و طاعت و عبادتتان براي او باشد و بس .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مشركاني كه به پاكسازي خود نمي‌پردازند و آنان به آخرت هم ايمان ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لايُؤْتُونَ الزَّكَاةَ » : به پاكسازي خود از لوث شرك نمي‌پردازند و به كارهاي خير دست نمي‌يازند . مراد از زكات ، پاكسازي و انفاق در راه كارهاي خير است كه موجب پاكيزگي نفس و پاك كردن صفحه دل از آلودگيها است . چرا كه از يك سو اين سوره مكّي است و در مكّه قانون زكات اصطلاحي كه از فروع اسلام است وضع نشده است ، و از ديگر سو زكات بر مؤمن واجب است‌ ؛ نه بر كافر و مشرك ، تا از صفات رذيله مشركان بشمار آيد . برخي هم آن را همان زكات اصطلاحي مي‌دانند و كفّار و مشركان را موظّف به فروع شريعت مي‌دانند ( نگا : أضواء البيان ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً كساني كه ايمان مي‌آورند و كارهاي شايسته و بايسته انجام مي‌دهند ، اجر و پاداش ناگسيختني دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غَيْرُ مَمْنُونٍ » : غيرمنقطع و ناگسيختني ( نگا : هود / 108 ، ص‌ / 54 ) . برخي هم آن را كم‌نشدني و كاستي نپذيرفتني ، بدون منت ، و بي‌حساب معني نموده‌اند .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَاداً ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : آيا به آن كسي كه زمين را در دو روز آفريده است ايمان نداريد ، و براي او همگونها و انبازهائي قرار مي‌دهيد ؟ او ( علاوه از اين كه آفريدگار زمين است ) آفريدگار جهانيان هم مي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَقَ الأرْضَ » : مراد از خلق زمين ، تقدير وجود و آفرينش بالقوّه آن است . چرا كه آفرينش زمين همراه با آفرينش همه كائنات بوده و خود قطعه ناچيزي از مجموعه كائنات است ( نگا : انبياء / 30 ) . اين هم در قرآن غريب نيست . مثلاً در آفرينش آدم قرآن فرموده است : إِنَّ مَثَلَ عِيسي عِندَاللهِ كَمَثَلِ ءَادَمَ ، خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ( آل‌عمران‌ / 59 ) . « خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ » : خواست او را از خاك بيافريند و پيدايش او را مقدّر فرمود . چرا كه اگر مراد از « خلق‌ » آفريدن بالفعل باشد نه بالقوّه ، جمله ( كُن فَيَكُونُ ) معني ندارد ( نگا : التفسير الواضح ، تفسير كبير ) . « يَوْمَيْنِ » : دو روز . مراد دو وقت و دوران است . چرا كه قبل از آفرينش آسمان و زمين ، روزي به معني روز معمولي وجود نداشته است . اين دورانها هم شايد هزاران و بلكه ميليونها و ميلياردها سال به طول انجاميده باشد ( نگا : حجّ‌ / 47 ، سجده‌ / 5 ، معارج‌ / 4 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او در زمين بر فراز آن كوههاي استواري قرار داد ، و خيرات و بركات زيادي در آن آفريد ، و موادّ غذائي ( مختلف و جوراجور ساكنان ) زمين را به اندازه لازم مقدّر و مشخّص كرد . اينها همه ( اعمّ از خلق زمين و ايجاد كوهها و تقدير اقوات ) روي هم در چهار روز كامل به پايان آمد ، بدان گونه كه نياز نيازمندان و روزي روزي‌خواهان را برآورده كند ( و كمترين كم و زيادي در آن نباشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَوَاسِيَ » : ( نگا : رعد / 3 ، حجر / 19 ، نحل‌ / 15 ) . « بَارَكَ » : پر خير و بركت باد . نعمتها و منافع زيادي را پديد آورد . « قَدَّرَ » : مقدّر كرد . اندازه‌گيري و پيش‌بيني نمود . « أَقْوَاتَهَا » : خوراكيها و غذاهاي مورد نياز ساكنان روي زمين ، اعمّ از انسانها و حيوانها و گياهها . « أَرْبَعَةِ أيَّامٍ » : چهار روز . منظور تتمّه چهار روز است . يا به عبارت ديگر ، دو روز براي خلق زمين ، و دو روز براي ايجاد كوهها و توليد خيرات و تقدير اقوات . نظير اين تعبير ، در زبان عربي و فارسي نيز وجود دارد . مثلاً اگر گفته شود : از اينجا تا مكّه ده روز طول مي‌كشد ، و تا مدينه پانزده روز . يعني پنج روز فاصله مكّه و مدينه است و ده روز فاصله اينجا تا مكّه . تفاسير معتبر را در اين زمينه مطالعه كردم ، جز اين ، رأي ديگري كه چنگي به دل بزند و موافق با آيات ديگر قرآن باشد پيدا نكردم . ولي اين بنده خدا را عقيده بر اين است كه : دو روز يا دو دوران مذكور در آيه 9 با دو روز يا دو دوران مذكور در آيه 12 مقارن و همزمانند . چرا كه آفرينش آسمانها ، آفرينش زمين را نيز در بر دارد . و چهار روز يا دوران مذكور در آيه 10 خاصّ زمين و مكمّل دو دوران قبلي است كه روي هم شش دوران مي‌شود . « سَوَآءً » : درست در مدّت چهار روز كامل ، بدون كم يا زياد . اقوات و موادّ غذائي درست بدان اندازه است كه مورد نياز است . مصدر و مفعول مطلق فعل محذوف ( إِسْتَوَتْ ) يا حال ( اقوات ) است . « السَّآئِلِينَ » : محتاجان و نيازمندان . درخواست‌كنندگان و طالبان . مراد انسان و حيوان و گياه است . ذكر آن به صورت جمع مذكّر سالم ، از راه تغليب است . « لِلسَّآئِلِينَ » : متعلّق به ( قَدَّرَ ) يا ( سَوَآءً ) است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس اراده آفرينش آسمان كرد ، در حالي كه دود ( گونه ، و به شكل سحابيها در گستره فضاي بي‌انتهاء پراكنده ) بود . به آسمان و زمين فرمود : چه بخواهيد و چه نخواهيد پديد آئيد ( و شكل گيريد ) . گفتند : فرمانبردارانه پديد آمديم ( و به همان صورت درآمده‌ايم كه اراده فرموده‌اي ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ثُمَّ » : سپس . در اينجا براي تأخير بياني است نه تأخير زماني . يعني آفرينش آسمانها قبلاً صورت گرفته است و زمين بعد از آن ( نگا : بقره‌ / 29 ، نازعات‌ / 27 - 33 ) . « إسْتَوي إِلي . . . » : قصد كرد . اراده فرمود . « دُخَانٌ » : دود . چه بسا مراد گازها و بخارها باشد كه علماء آن را سحابي مي‌گويند . « إِئْتِيَا » : پديد آئيد و شكل بگيريد . در اينجا خلق تقديري تبديل به خلق تكويني مي‌شود و هستي از قوّه به فعل در مي‌آيد . « أَتَيْنَا » : پديدار شديم . پيدا گشتيم . مراد سرعت در اطاعت است . « طَوْعاً أَوْ كَرْهاً » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 83 ، توبه‌ / 53 ، رعد / 15 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظاً ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز به انجام رساند ، و در هر آسماني فرمان لازمه‌اش را صادر ( و نظام و تدبير خاصّي مقرّر ) فرمود ( و مخلوقات و موجودات متناسب با آنجا را آفريد ) . آسمان نزديك را با چراغهاي بزرگي ( از ستارگان درخشان و تابان ) بياراستيم و ( آن را كاملاً از آفات و استراق سمع شياطين ) محفوظ داشتيم . اين ( امور مذكوره ، اعم از آفرينش جهان هستي و دوران شكل‌گيري و نظم دقيق ، برجوشيده از ) برنامه‌ريزي خداوند بسيار توانا و بس آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضَاهُنَّ » : فعل ( قَضي ) به معني : به انجام رسانيد . به پايان برد . ضمير ( هُنَّ ) به سماء برمي‌گردد كه متضمّن معني سماوات است . يا به ( سماوات ) بعد از خود برمي‌گردد . در صورت اوّل ( سَبْعَ ) حال ( هُنَّ ) و در صورت دوم تمييز و مفسّر آن است ( نگا : روح المعاني ، بيضاوي ، ابن جُزَيّ ) . « أَمْرَهَا » : كار و بار مربوط به آن را . مخلوقات و موجودات و نظم و نظام آن را . « السَّمَآءَ الدُّنْيَا » ( نگا : صافّات‌ / 6 ) . « مَصَابِيحَ » : چراغها . مراد كواكب است ( نگا : صافّات‌ / 6 ) . « حِفْظاً » : نگاهداري . مفعول مطلق فعل محذوف ( حَفِظْنَا ) است كه عطف بر فعل ( زَيَّنَّا ) است . در اصل چنين‌است : وَ حَفِظْنَاحِفْظاً . « ذلِكَ تَقْدِيرُ . . . » : ( نگا : انعام / 96 ، يس‌ / 38 ) . يادآوري : خداوند در هفت مورد قرآن ، ادوار خلقت آسمانها و زمين را شش دوره ذكر فرموده‌اند ( نگا : اعراف‌ / 54 ، يونس‌ / 3 ، هود / 7 ، فرقان‌ / 59 ، سجده‌ / 4 ، ق / 38 ، حديد / 4 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( مشركان مكّه از پذيرش ايمان ) روي‌گردان شدند ، بگو : شما را از صاعقه‌اي همچون صاعقه عاد و ثمود مي‌ترسانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَاعِقَةً » : جرقّه عظيم الكتريسيته است كه در ميان قطعه ابري كه بار مثبت دارد با زمين كه بار منفي دارد ايجاد مي‌شود . صداي مهيب و زمين لرزه شديدي را به همراه دارد .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ جَاءتْهُمُ الرُّسُلُ مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاء رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زماني ( صاعقه گريبانگير قوم عاد و ثمود شد ) كه پيغمبران از پيش رو و پشت سر ( و از هر سو و جهات ديگر ) به نزدشان آمدند ( و به عناوين مختلف و به شيوه‌هاي گوناگون پندشان دادند و ارشادشان كردند و گفتند : ) جز خدا را پرستش نكنيد . پاسخ دادند كه : اگر خدا مي‌خواست پيغمبراني روانه دارد فرشتگاني را ( به عنوان پيغمبر ) فرو مي‌فرستاد ( نه انسانهائي مانند خود ما ) . ما قطعاً به آن چيزهائي باور نداريم كه با خود آورده‌ايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذْ » : معمول صاعِقَة است . « مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ » مراد از هر سو و با هر شيوه است . ( نگا : احقاف‌ / 21 ) .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا قوم عاد در زمين به ناحق بزرگي فروختند ( و مغرورانه ) گفتند : چه كسي از ما قدرت بيشتري دارد ؟ مگر آنان نمي‌دانستند كه خداوندي كه ايشان را آفريده است از آنان نيرومندتر است‌ ؟ ! آنان ( بر اثر اين پندار بي‌اساس ) پيوسته آيه‌هاي ما را انكار مي‌كردند و نمي‌پذيرفتند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْتَكْبَرُوا فِي الأرْضِ بِغَيْرِ حَقٍّ » : به ناحق در زمين بزرگي فروختند و خويشتن را بالاتر از آن دانستند كه حقيقت را بپذيرند و ايمان بياورند . « بِغَيْرِ حَقٍّ » : بدون استحقاق . به ناحق ( نگا : اعراف‌ / 146 ، يونس 23 ، قصص‌ / 39 ) .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سرانجام باد تند و پرصدا و سخت سردي را در روزهاي شومي به سويشان وزان كرديم ، تا عذاب خوار و پست‌كننده‌اي در زندگي همين دنيا بديشان بچشانيم . ( تازه اين عذاب دنيا است ) و عذاب آخرت خوار و پست‌كننده‌تر ( از عذاب دنيوي ايشان ) است ، و آنان اصلاً ( از سوي كسي ) ياري و كمك نمي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَرْصَراً » : سخت و شديد . پر سر و صدا و هراس‌انگيز . بسيار سرد . « أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ » : روزهاي شوم و بد . اين تندباد هفت شب و هشت روز پياپي وزيدن گرفت ( نگا : حاقّه‌ / 7 ) و همچون تنه‌هاي درختان خرما كه از ريشه كنده شده باشند ، انسانها را بلند مي‌كرد و به زمين مي‌كوبيد ( نگا : قمر / 20 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا قوم ثمود ، ما ايشان را رهنمود كرديم ( و راه خير و راه شر را بديشان نموديم ) و آنان كوردلي ( و گمراهي ) را بر هدايت ( و رهنمود الهي ) ترجيح دادند ، و لذا به سبب كارهائي كه مي‌كردند ، صاعقه عذاب خواركننده‌اي ايشان را فرو گرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعَمي‌ » : كوردلي . گمراهي « صَاعِقَةٌ الْعَذَابِ » : اضافه صفت به موصوف است . مثل : مُهْلِكُ الْعَذَابِ ، كه در اصل « الْعَذَابُ الْمُهْلِكُ » است ( نگا : قرطبي ) . « الْهُونِ » : مصدر است و به عنوان اسم فاعل يعني مُهين به كار رفته است . به معني : خواركننده و رسواگر ( نگا : انعام‌ / 93 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني را كه مؤمن و متّقي بودند نجات داديم ( و از عذاب در امان و از دست كفّار متكبّر رهائي بخشيديم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاء اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي دشمنان خدا ( يعني كفّار و مشركان همه ملّتها ) به سوي آتش دوزخ رانده و بر لبه آن گرد آورده مي‌شوند ( و دسته‌هاي پيشين را نگاه مي‌دارند تا گروههاي پسين را بدانان ملحق گردانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلَي النَّارِ . . . » : ( نگا : زمر / 71 ) . « أَعْدَآءُ اللهِ » : دشمنان خدا . مراد كفّار و مشركان همه ملّتها از آغاز تا پايان جهان است . « فَهُمْ يُوزَعُونَ » : ( نگا : نمل‌ / 17 و 83 ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه در كنار دوزخ گرد آمدند ، گوشها و چشمها و پوستهاي ايشان بر كارهائي كه ( در دنيا ) مي‌كرده‌اند ، گواهي مي‌دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ . . » : شهادت اعضاء در آيات متعدّد قرآن مذكور است ( نگا : نور / 24 ، يس‌ / 65 ، فصّلت‌ / 21 و 22 ) ولي نحوه شهادت بر ما مجهول است . آيا خدا درك و شعور و قدرت سخن بدانها مي‌دهد ، آثار گناهان بر آنها نقش بسته است ، در آنها ايجاد صوت مي‌گردد ، و . . . « سَمْعُهُمْ وَ . . . » : علّت اين كه سمع مفرد و بقيّه اعضاء جمع ( نگا : بقره‌ / 7 و 20 ، انعام‌ / 46 ، نحل‌ / 108 ) . « جُلُودُ » : پوستها . مراد همه اعضاء است ، و عطف عامّ بر خاصّ است .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان به پوستهاي خود مي‌گويند : چرا بر ضدّ ما شهادت داديد ؟ پاسخ مي‌دهند : خداوندي ما را به گفتار درآورده است كه همه چيز را گويا نموده است ، و همو در آغاز شما را ( از عدم ) آفريده است و ( در پايان زندگي و بعد از ممات ، دوباره جامه حيات به تنتان كرده و براي حساب و كتاب ) به سوي او برگردانده شده‌ايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ » : خدا همه چيز را به گفتار انداخته است . يعني امروز همه موجودات عالم سخن مي‌گويند و اسرار را بازگو مي‌كنند . چرا كه پرده‌ها از رازها به كنار رفته است ( نگا : / 22 ، طارق / 9 ) . نه‌تنها در قيامت در دنيا هم همه ذرّات عالم به تسبيح و تقديس خدا مشغول و مأموران رازبگوي خدايند ، و هر ذرّه‌اي صفحه‌اي گويا از تاريخ هستي است . امّا هر يك داراي قلمي ديگر و زباني ديگرند . امّا چگونه‌ ؟ شما انسانيد و نمي‌دانيد . « وَ هُوَ خَلَقَكُمْ . . . » : دنباله سخن جلود ، و يا مستأنفه است و فرموده آفريدگار جلود است .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيراً مِّمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما اگر گناهانتان را پنهان مي‌كرديد نه از اين جهت بود كه از شهادت گوشها و چشمها و پوستهايتان بر ضدّ خودتان بيم داشته باشيد ( چرا كه اصلاً باور نمي‌كرديد روزي اينها به سخن درآيند و بر ضدّ كسي گواهي دهند ) . بلكه گمان مي‌برديد خدا بسياري از اعمالي را كه ( مخفيانه ) انجام مي‌دهيد نمي‌داند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَن يَشْهَدَ » : از ترس اين كه شهادت دهد . از اين كه گواهي دهد . مفعول‌له است . در اصل : مَخَافَةَ أَن يَشْهَدَ . مِنْ أَن يَشْهَدَ . عَنْ أَن يَشْهَدَ .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُم مِّنْ الْخَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين گمان بدي كه درباره پروردگارتان داشته‌ايد شما را به هلاكت انداخته است ، و لذا از زمره زيانكاران شده‌ايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكُمْ » : مبتدا است . « ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمْ » : بدل از مبتدا است . « أَرْدَاكُمْ » : شما را به هلاكت انداخته و نابود نموده است . خبر مبتدا است ، يا اين كه ( ظَنُّكُمْ ) و ( أَرْدَاكُمْ ) مي‌تواند خبر اوّل و دوم مبتدا باشد .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَإِن يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر آنان شكيبائي كنند ( يا نكنند ، يكسان است و ) آتش دوزخ جايگاه ايشان است ( و راه نجاتي از آن ندارند ) . اگر هم تقاضاي رضايت و درخواست عفو ( الهي ) كنند ( به جائي نمي‌رسد و پذيرفته نمي‌شود ) و مورد عفو قرار نمي‌گيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إن يَصْبِرُوا . . . » : شبيه اين آيه در معني ( نگا : ابراهيم‌ / 21 ، طور / 16 ) . « مَثْويً » : محلّ اقامت . ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نحل‌ / 29 ، عنكبوت‌ / 68 ) . « إِن يَسْتَعْتِبُوا » : اگر طلب رضايت و گذشت كنند ( نگا : نحل‌ / 84 ، روم‌ / 57 ، جاثيه‌ / 35 ) . « الْمُعْتَبِينَ » : اجابت‌شدگان . كساني كه درخواستشان پذيرفته گردد . خوشنودشدگان . برخي ( يَسْتَعْتِبُوا ) را به معني درخواست ( عُتْبي ) يعني برگشت به دنيا ، و ( الْمُعْتَبِينَ ) را به معني برگشت داده‌شدگان به دنيا گرفته‌اند . در اين صورت معني آيه چنين است : اگر كافران بر آتش شكيبائي كنند يا نكنند يكسان است و دوزخ جايگاه ايشان است ، و اگر طلب رجعت و برگشت به دنيا كنند ، درخواست ايشان پذيرفته نمي‌گردد و به دنيا برگردانده نمي‌شوند .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاء فَزَيَّنُوا لَهُم مَّا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما براي آنان همنشينان ( زشت‌سيرتي از جنّ و انس ) ترتيب داده‌ايم ( و اين دوستان تبهكار ، ايشان را از هر سو احاطه مي‌كنند و افكارشان را مي‌دزدند و چنان بر آنان چيره مي‌شوند ) كه كار دنيا و آخرت را در نظرشان مي‌آرايند ( و اقدام به محرّمات و ترك عبادات را و همچنين عقاب و عذاب دوزخ را برايشان سهل و ساده جلوه‌گر مي‌نمايند . تا بدانجا كه به آساني به گرداب فساد فرو مي‌روند ) و فرمان عذاب الهي درباره آنان ثابت و صادر مي‌شود و به سرنوشت اقوام گمراهي از جنّ و انسي گرفتار مي‌گردند كه پيش از ايشان بوده‌اند ( و همچون ايشان كرده‌اند . جملگي ) اينان و آنان مسلّماً زيانبار شده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَيَّضْنَا » : آماده كرده‌ايم و تهيّه نموده‌ايم . ترتيب داده‌ايم ( نگا : مريم‌ / 83 و 84 ، زخرف‌ / 36 و 37 ) . « قُرَنَآءَ » : جمع قَرين ، همدم . دوست ، مراد شياطين انس و جنّ است ( نگا : نساء / 38 ، صافّات‌ / 51 ) . « مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ » : آنچه پيش رو دارند . مراد محرّمات و ضلالات و لذّات و شهوات و زرق و برق دنيا است . « مَا خَلْفَهُمْ » : آنچه پشت سر دارند . مراد امور اخروي است ، از قبيل زندگي دوباره و حساب و كتاب و عقاب و عذاب . البتّه مي‌توان ( مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ ) را مربوط به امور اخروي ، و ( مَا خَلْفَهُمْ ) را مربوط به امور دنيوي دانست ( نگا : بقره‌ / 255 ، طه‌ / 110 ، انبياء / 28 ، حجّ‌ / 76 ) . جمله ( مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ ) ممكن است اشاره به احاطه همه‌جانبه شياطين انس و جنّ و تزيين آنان هم باشد . « حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ » : فرمان عذاب درباره آنان لازم و ثابت گرديد و گرفتار عقاب و عذاب شدند ( نگا : اسراء / 16 ، قصص‌ / 63 ، نمل‌ / 82 ) . « فِي أُمَمٍ » : در ميان ملّتهائي كه . همراه با ملّتهائي كه . جار و مجرور مي‌تواند حال ( هم ) و متعلّق به ( كَآئِنِينَ ) محذوف بوده و تقدير چنين باشد ، كَآئِنِينَ فِي أُمَمٍ . تنوين ( أُمَمٍ ) دالّ بر تكثير است . واژه ( في ) مي‌تواند به معني ( مَعَ ) باشد .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران ( به همديگر ) مي‌گويند : گوش به اين قرآن فرا ندهيد ، و در ( هنگام تلاوت ) آن ياوه‌سرائي و جار و جنجال كنيد ( تا مردمان هم قرآن را نشنوند و مجال انديشه درباره مفاهيم آن از ايشان گرفته شود و ) شما پيروز گرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إلْغَوْا » : ياوه‌سرائي كنيد . كارهاي بيهوده انجام دهيد . مراد بحثهاي بيفايده و جار و جنجال و سر و صدا و افسانه‌سرائي و بالاخره همه گفتگوها و كارهائي است كه افكار مردم را از محور مقاصد قرآني منحرف سازد و مجال تفكّر را از آنان سلب كند . « فِيهِ » : در هنگام خواندن قرآن يا تدريس آيات و يا طرح مسائل آن .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذَاباً شَدِيداً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قطعاً ( جنگ با قرآن را فراموش نمي‌نمائيم و ) به كافران عذاب سختي مي‌چشانيم ، و آنان را در برابر بدترين كاري كه كرده‌اند ( كه مبارزه با قرآن است ) جزا و سزا خواهيم داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي . . . » . مراد دو چيز مي‌تواند باشد : الف - مبارزه كافران با قرآن بدترين كار است و در برابر آن كيفر شديد داده مي‌شوند . ب - همه كارهاي كافران همسان بدترين كارشان محسوب مي‌گردد و بدترين مجازاتها بدانها تعلّق مي‌گيرد ، همان گونه كه همه كارهاي مؤمنان همسان بهترين كارشان محسوب مي‌شود و بهترين پاداشها بدانها تعلّق مي‌گيرد ( نگا : توبه‌ / 121 ، نحل‌ / 96 و 97 ، نور / 38 ، عنكبوت‌ / 7 ، زمر / 35 ) .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ جَزَاء أَعْدَاء اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاء بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ، كيفر دشمنان خدا است كه آتش ( سوزان جهنّم ) است . ( امّا نه آتش موقّتي و زودگذر ، بلكه ) سراي هميشگي ايشان در ميان آن است . اين هم بدان خاطر است كه پيوسته آيات ما را ( با وجود علم به واقعيّت آنها ) انكار مي‌كرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« النَّارُ » : آتش دوزخ . عطف بيان يا بدل از ( ذلِكَ ) و يا اين كه خبرمبتداي محذوف ( هُوَ ) است . « دَارُ الْخُلْدِ » : سراي ماندگاري و جاودانگي . يعني در دوزخ اقامتگاه هميشگي كفّار است . « جَزَآءً » : مفعول مطلق عامل محذوف ( نگا : اسراء / 63 ) و يا مفعول له است . « جَزَآءً بِمَا كَانُوا بِئَايَاتِنَا يَجْحَدُونَ » : حرف ( ب ) يكم متعلّق به ( جَزَآءً ) و دوم متعلّق به ( يَجْحَدُونَ ) است .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الْأَسْفَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران ( در ميان دوزخ فرياد برمي‌آورند و ) مي‌گويند : پروردگارا ! كساني را از دو گروه انس و جنّ به ما نشان بده كه ما را گمراه كرده‌اند ، تا ايشان را زير پاهاي خود بگذاريم و لگدمالشان گردانيم و بدين وسيله از زمره پست‌ترين مردم ( از لحاظ مقام و مكان ) شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأسْفَلِينَ » : پائين‌ترين افراد و پست‌ترين مردم از لحاظ مكانت و منزلت و مقام و مكان . اين سخن بيانگر شدّت خشم كافران بر سردستگان و رهبران كفر و معصيت است ( نگا : بقره‌ / 166 و 167 ، سبأ / 31 - 33 ) .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه مي‌گويند : پروردگار ما تنها خدا است ، و سپس ( بر اين گفته خود كه اقرار به وحدانيّت است‌ مي‌ايستند ، و آن را با انجام قوانين شريعت عملاً نشان مي‌دهند ، و بر اين راستاي خداپرستي تا زنده‌اند ) پابرجا و ماندگار مي‌مانند ( در هنگام آخرين لحظات زندگي ) فرشتگان به پيش ايشان مي‌آيند ( و بدانان مژده مي‌دهند ) كه نترسيد و غمگين نباشيد و شما را بشارت باد به بهشتي كه ( توسّط پيغمبران ) به شما ( مؤمنان ) وعده داده مي‌شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ المَلآئِكَةُ » : مراد نزول فرشتگان به هنگام مرگ انسانها است ( نگا : نساء / 97 ، انفال‌ / 50 ، انعام‌ / 93 ، نحل‌ / 28 و 32 ، محمّد / 27 ) . برخي اين بشارتها را دائمي و مستمرّ دانسته و آنها را الهامهاي معنوي فرشتگان در گوش جان مؤمنان در همه مراحل زندگي مي‌دانند .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( و فرشتگان بديشان خبر مي‌دهند كه ) ما ياران و ياوران شما در زندگي دنيا و در آخرت هستيم ، و در آخرت براي شما هرچه آرزو كنيد هست ، و هرچه بخواهيد برايتان فراهم است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا تَدَّعُونَ » : آنچه طلب كنيد ( نگا : يس‌ / 57 ) .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ نُزُلاً مِّنْ غَفُورٍ رَّحِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينها به عنوان پذيرائي از سوي خداوند آمرزگار و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُزُلاً » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 198 ، كهف‌ / 107 ، صافّات‌ / 62 ) .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحاً وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتار چه كسي بهتر از گفتار كسي است كه مردمان را به سوي خدا مي‌خواند و كارهاي شايسته مي‌كند و اعلام مي‌دارد كه من از زمره مسلمانان ( و منقادان اوامر يزدان ) هستم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَوْلاً » : تمييز است . « الْمُسْلِمِينَ » : مسلمانان . كساني كه فرمانبردار اوامر خدا بوده و سرِ بندگي و پرستش را فروتنانه بر آستانه‌اش مي‌گذارند .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نيكي و بدي يكسان نيست . ( هرگز بدي را با بدي ، و زشتي را با زشتي پاسخ مگوي . بلكه بدي و زشتي ديگران را ) با زيباترين طريقه و بهترين شيوه پاسخ بده . نتيجه اين كار ، آن خواهد شد كه كسي كه ميان تو و ميان او دشمنانگي بوده است ، به ناگاه همچون دوست صميمي گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاتَسْتَوي‌ » : مساوي و برابر و يكسان نيست . « إدْفَعْ » : پاسخ بده ( نگا : مؤمنون‌ / 96 ) . از ميان بردار ( نگا : بقره‌ / 251 ، حجّ‌ / 40 ) . « وَلِيٌّ » : دوست . رفيق . « حَمِيمٌ » : گرم . صميمي . « إدْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ » : ( نگا : مؤمنون‌ / 96 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به اين خوي ( و خلق عظيم ) نمي‌رسند مگر كساني كه داراي صبر و استقامت باشند ، و بدان نمي‌رسند مگر كساني كه بهره بزرگي ( از ايمان و تقوا و اخلاق ستوده ) داشته باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يُلَقَّاهَا » : به اين خصلت دست نمي‌يابد و اين سفارش را پذيرا نمي‌گردد ( نگا : قصص‌ / 80 ) . ضمير ( هَا ) به ( خَصْلَة ) يا ( وَصِيَّة ) باز مي‌گردد كه مستفاد از جمله سابق است . « ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ » : داراي بهره فراوان از خصال حميده و صفات پسنديده‌اي كه منتهي به سعادت دائم مي‌گردد ( نگا : قصص‌ / 79 ، انسان‌ / 11 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگاه وسوسه‌اي از شيطان ( در اين مسير ) متوجّه تو گرديد ( به هوش باش و در مقابل آن مقاومت كن و ) خود را به خداوند بسپار ( و به سايه لطف او پناه بر ) كه او بس شنوا و آگاه است ( و تو را مي‌پايد و محافظت مي‌نمايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ إِمَّا يَنزَغَنَّكَ . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 200 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از نشانه‌هاي ( قدرت ) خدا ، شب و روز و خورشيد و ماه است . براي خورشيد و ماه سجده نكنيد ، براي خدائي كه آنها را آفريده است ، سجده كنيد ، اگر واقعاً او را عبادت و پرستش مي‌كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِهِ » : نشانه‌هاي قدرت و ادلّه عظمت او . « إن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ » : اگر واقعاً او را مي‌پرستيد . اگر مي‌خواهيد او را عبادت و پرستش كنيد .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( مشركان ) خود را بزرگتر از آن ديدند ( كه به عبادت و پرستش پروردگار بپردازند ، باك مدار . چرا كه ) آنان كه در پيشگاه پروردگارت منزلت و مكانت دارند ( كه فرشتگان مقرّبند ) شب و روز به تسبيح و تقديس او سرگرمند و به هيچ وجه ايشان ( از اين كار ) خسته و درمانده نمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عِندَ رَبِّكَ » : در پيشگاه او هستند . مراد از عنديّت ، يعني در پيشگاه بودن ، عنديّت مكاني نيست‌ ؛ بلكه عنديّت كرامت و منزلت است ( نگا : قمر / 55 ) . « لا يَسْأَمُونَ » : ملول نمي‌گردند . خسته و درمانده نمي‌شوند ( نگا : بقره‌ / 282 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْيَاهَا لَمُحْيِي الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از نشانه‌هاي ( قدرت ) خدا اين است كه تو زمين را خشك و برهوت مي‌بيني ، امّا هنگامي كه ( قطره‌هاي حيات‌بخش ) آب بر آن فرو مي‌فرستيم ، به جنبش درمي‌آيد و آماسيده مي‌گردد ( و بعدها به صورت گل و گياه و سبزه موج مي‌زند ) . آن كس كه اين زمين خشك و برهوت را زنده مي‌كند ، هم او مردگان را نيز ( در قيامت ) زنده مي‌گرداند . چرا كه او بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَاشِعَةً » : خشك و برهوت . ساكن و بدون حركت . « إهْتَزَّتْ » : به جنبش درمي‌آيد و تكان مي‌خورد . « رَبَتْ » : بالا مي‌آيد و آماسيده مي‌گردد . « إهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ . . . » : ( نگا : حجّ‌ / 5 ) . وقتي كه آب به عناصر و ذرّات خاك مي‌رسد ، در داخل آب حل مي‌گردند و جذب دانه‌ها يا ريشه‌هاي گياهان مي‌شوند و به سلولها و بافتها و اندامهاي زنده‌اي تبديل شده و رشد مي‌كنند و افزايش مي‌يابند . « مُحْيي‌ » : زنده كننده ( نگا : روم‌ / 50 ) . در رسم‌الخطّ قرآني با يك ياء نوشته شده است .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِناً يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه آيات ما را مورد طعن قرار مي‌دهند و به تحريف ( حقائق و معاني ) آن دست مي‌يازند ، بر ما پوشيده نخواهند بود ( و كيفرشان را خواهيم داد . ) آيا كسي كه به آتش دوزخ انداخته مي‌شود بهتر است يا كسي كه ( در سايه ايمان ) در نهايت امن و امان ، روز قيامت ( به عرصه محشر ) مي‌آيد ؟ هر كاري كه مي‌خواهيد بكنيد ، او مي‌بيند هر آنچه را كه انجام مي‌دهيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُلْحِدُونَ » : مورد طعن قرار مي‌دهند . تحريف مي‌كنند . « ءَايَاتِ » : مراد آيات تكويني كتاب منظور جهان ، يا آيات تشريعي مذكور در كتابهاي آسماني به ويژه قرآن است . « يُلْحِدُونَ فِي ءَايَاتِنَا » : آيات ما را تحريف مي‌كنند . آيات ما را مورد طعن قرار مي‌دهند . مراد منحرف ساختن مردم با مغالطه و سفسطه از دلائل خداشناسي و نشانه‌هاي قدرت الهي ، و يا تحريف حقائق و معاني و تغيير عبارات و الفاظ كتابهاي آسماني است . « ءَامِناً » : در امن و امان . مطمئنّ و بي‌دغدغه ، حال است .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه قرآن را انكار مي‌كنند بدان گاه كه به ايشان مي‌رسد ، ( بر ما پوشيده نمي‌مانند و سزاي آن را مي‌بينند ) . قرآن كتاب ارزشمند و بي‌نظيري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ الَّذِينَ . . . » : خبر آن محذوف است . از قبيل : لايُخْفَوْنَ عَلَيْنا . . . لا يَغِيبُ عَنَّآ أَمْرُهُمْ وَ مَا يَقْصِدُونَ . « الذِّكْرِ » : قرآن ( نگا : حجر / 9 ، نحل‌ / 44 ) . « عَزِيزٌ » : ارزشمند . بي‌نظير . چيره و شكست‌ناپذير .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ گونه باطلي ، از هيچ جهتي و نظري ، متوجّه قرآن نمي‌گردد . ( نه غلطي و تناقضي در الفاظ و مفاهيم آن است ، و نه علوم راستين و اكتشافات درست پيشينيان و پسينيان مخالف با آن ، و نه دست تحريف به دامان بلندش مي‌رسد . چرا كه ) قرآن فرو فرستاده يزدان است كه با حكمت و ستوده است ( و افعالش از روي حكمت است ، و شايسته حمد و ستايش بسيار است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَاطِلُ » : نقطه مقابل حق . مراد : نسخ ، كم و زياد شدن ، غلط از آب درآمدن ، تناقض مطالب و مفاهيم ، و بالاخره همه چيزهاي نادرست و خلاف حقيقت و واقعيّت است . « مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ » : كنايه از همه جانبه بودن است . يعني از همه جهات خدا قرآن را حفظ مي‌كند ( نگا : حجر / 9 ) و از هيچ سو و هيچ طرف و ناحيه ، بطلان و فساد متوجّه آن نگشته و نمي‌گردد . « تَنزِيلٌ » ( نگا : شعراء / 192 ، يس‌ / 5 ، فصّلت‌ / 2 ) .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ مَا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از طرف ( كافران و منافقان و جاهلان ) چيزي به تو گفته نمي‌شود ، مگر همان چيزهائي كه قبلاً به پيغمبران پيش از تو گفته شده است . ( و چنين نسبتهاي ناروائي و سخنان نازيبائي بديشان داده شده است . خلاصه نه دعوت تو به سوي يكتاپرستي مطلب تازه‌اي است ، و نه تهمت و تكذيب مردمان بي‌دين و بي‌ايمان ) . مسلّماً پروردگار تو داراي آمرزش فراوان ( در حق مؤمنان ) و داراي مجازات دردناك ( در حق كافران ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يُقَالُ لَكَ إِلاّ مَا . . . » : مراد نسبتهاي ناروائي همچون : ساحر ، شاعر ، مجنون ، كاهن ، مفتري ، و دشنامها و سخنان زشت ديگر است ( نگا : مائده‌ / 70 ، يس‌ / 30 ، ذاريات‌ / 39 و 52 ، نحل‌ / 101 ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآناً أَعْجَمِيّاً لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چنان كه قرآن را به زباني جز زبان عربي فرو مي‌فرستاديم ، حتماً مي‌گفتند : اگر آيات آن ( به عربي ) توضيح و تبيين مي‌گرديد ( چه مي‌شد ؟ در اين صورت ما آن را روشن و گويا فهم مي‌كرديم . و مي‌گفتند : ) آيا ( كتاب ) غير عربي و ( پيغمبر ) عربي‌ ؟ بگو : قرآن براي مؤمنان مايه راهنمائي و بهبودي است . ( ايشان را از راههاي گمراهي و سرگشتگي مي‌رهاند ، و از بيماريهاي شكّ و گمان نجات مي‌بخشد ) و امّا براي غيرمؤمنان ، كري گوشهاي ايشان و كوري ( چشمان ) آنان است . ( انگار ) آنان كسانيند كه از دور صدا زده مي‌شوند ( اين است كه با وجود چشم باز و گوش باز ، مناديگر را چنان كه بايد نمي‌بيننند ، و ندائي را كه معلوم و مفهوم باشد نمي‌شنوند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَعْجَمِيٌّ » : غير عربي ( نگا : نحل‌ / 103 ، شعراء / 198 ) . « لَوْ لا » : اين واژه براي طلب حصول مابعد خود است . ( نگا : كهف‌ / 39 ) . « فُصِّلَتْ » : بيان و روشن مي‌گرديد . توضيح و تبيين مي‌شد . « أَأَعْجَمِيٌّ ؟ » : آيا غير عربي است‌ ؟ « أَأَعْجَمِيٌّ وَ عَرَبِيٌّ ؟ » : آيا قرآن به زبان غيرعربي براي پيغمبر عربي زبان آمده است‌ ؟ مراد اين است كه كافران و مشركان بيماردل هميشه كارشان ايراد گرفتن و بهانه تراشيدن بود . قرآن كه عربي است ، سحر و افسونش مي‌خواندند ( نگا : سبأ / 43 ، صافّات‌ / 15 ) و اگر غيرعربي مي‌بود ، گنگ و نامفهومش مي‌شمردند . « هُديً وَ شِفَآءٌ » : راهنمائي و بهبودي . راهنما و شفادهنده . « وَقْرٌ » : سنگيني . كري . اين واژه مي‌تواند خبر مبتداي محذوف باشد ، و معني آن در بالا گذشت . و يا اين كه مبتداي مؤخّر بوده ( فِي ءَاذَانِهِمْ وَقْرٌ ) معني شود : در گوشهايشان كري است . يعني انگار كرند اين است كه نمي‌شنوند . « عَميً » : كوري . كوردلي و گمراهي ( نگا : فصّلت‌ / 17 ) . « عَلَيْهِمْ عَميً » : كوري است براي اينان . موجب گمراهي آنان است ( نگا : بقره‌ / 26 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به موسي كتاب ( آسماني تورات ) داديم و در آن ( از طرف بني‌اسرائيل ) اختلاف گرديد ( و دسته دسته و پراكنده شدند . اين هم سنّت هميشگي در ميان همه اديان و اقوام است . قوم تو نيز از اين قاعده مستثني نيست ) . اگر سخن پروردگارت از پيش بر اين نرفته بود ( كه عذاب كافران و مجازات شديد مبطلان تا روز رستاخيز به تأخير انداخته شود ) در ميان ( قوم تو نيز با نابود كردن كافران و بر جاي داشتن مؤمنانِ ) ايشان داوري مي‌گرديد . چرا كه آنان درباره قرآن به شكّ و ترديد شگفتي گرفتار آمده‌اند ( و از حقيقت فرسنگها به دور افتاده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسي . . . » : اين بخش جنبه دلداري پيغمبر را در بر دارد . و آن اين كه همه اقوام به گروههاي مؤمن و غيرمؤمن تقسيم شده‌اند ، و مؤمنان نيز فرقه فرقه و دسته دسته گشته‌اند و مذاهب مختلفي پيدا كرده‌اند . از جمله پيروان موسي كه بعضي از ايشان در مدينه بوده مثال محسوسي از اين واقعيّت بشمار آمده‌اند و به 73 فرقه تقسيم گشته‌اند ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) « لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ . . . » : مراد وعده‌اي است كه خدا به پيغمبر داده بود . مبني بر اين كه مادام او در ميان قوم خود است ايشان را نابود نكند ( نگا : انفال‌ / 33 ) . « لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ » : كار ايشان به پايان مي‌رسيد و در ميانشان داوري مي‌گرديد . مراد نابودي مشركان و منكران قرآن است . « مِنْهُ » : درباره قرآن . يادآوري : برخي تمام آيه را راجع به قوم موسي و شكّ ايشان درباره تورات مي‌دانند . چرا كه اين آيه درست با همين عبارت در سوره هود آيه 110 مذكور است و مربوط به موسي و تورات و قوم بني‌اسرائيل مي‌باشد .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كس كه كار نيك بكند به نفع خود مي‌كند ، و هر كس كه كار بد بكند به زيان خود مي‌كند ، و پروردگار تو كمترين ستمي به بندگان نمي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا رَبُّكَ بِظَلاّمٍ لِلْعَبِيدِ » : ( نگا : آل‌عمران / 182 ، انفال / 51 ، حجّ‌ / 10 ) .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِن ثَمَرَاتٍ مِّنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِن شَهِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آگاهي از وقوع قيامت به خدا بازمي‌گردد و بس ( و كسي جز خدا نمي‌داند قيامت كي خواهد بود ) . هيچ ميوه‌اي ( بارور نمي‌شود و ) از غلاف خود بيرون نمي‌آيد ( و پوسته خويش را نمي‌شكافد ) ، و هيچ ماده‌اي باردار نمي‌گردد و وضع حمل نمي‌كند ، مگر در پرتو دانش او و با اطّلاع او . روزي خداوند مشركان را ندا مي‌دهد : شريكها و انبازهائي كه براي من مي‌پنداشتيد كجايند ؟ پاسخ مي‌دهند و مي‌گويند : ما به تو عرض كرديم كه كسي از ما گواهي نمي‌دهد ( كه تو داراي شريك و انباز هستي ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ » : ( نگا : اعراف‌ / 187 ، لقمان‌ / 34 ، احزاب‌ / 63 ) . « أَكْمَام‌ » : جمع كِمّ ، غلاف . پوسته . « أُنثي‌ » : ماده . مراد مؤنّث همه جانداران از قبيل : حيوانات و حشرات و پرندگان و انسان است . « ءَاذَنَّاكَ » : به تو اعلام كرديم . به تو عرض كرديم . مراد اين است كه امروز همه چيز روشن شده است و كسي معتقد به انباز نيست . يا اين كه مشركين مي‌گويند : ما هرگز به شريك معتقد نبوده‌ايم ( نگا : انعام‌ / 23 ) . « شَهِيدٍ » : گواه .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَدْعُونَ مِن قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اثري از معبودهائي كه قبلاً ( در دنيا ) به فرياد مي‌خواندند و مي‌پرستيدند نمي‌بينند ، و يقين حاصل مي‌كنند كه هيچ گريزگاهي و راه فراري ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضَلَّ » : ناپيدا گرديد . گم شد . « ظَنُّوا » : يقين حاصل كردند . در اينجا ظنّ به معني علم و يقين است . چرا كه در صحنه محشر و هنگامه قيامت ، شكّ و گمان معني ندارد ، و همه چيز معلوم و مشهود است . « مَحِيصٍ » گريزگاه . راه فرار ( نگا : ابراهيم‌ / 21 ) .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاء الْخَيْرِ وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَيَؤُوسٌ قَنُوطٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انسان ( بي‌ايمان ) از طلبيدن دارائي و نعمت سير نمي‌گردد و خسته نمي‌شود ، ولي زماني كه بلا و سختي و فقر و فاقه بدو رو كرد ، فوراً دلسرد و نااميد مي‌گردد ( و از خود و زندگي بيزار و گريزان مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَسْأَمُ » : ملول و خسته نمي‌گردد . « الإِنسَانُ » : مراد انسان كافر و بي‌ايمان است ( نگا : آيات 50 - 54 ) . « دُعَآءِ » : طلبيدن ، به دنبال رفتن . « الْخَيْرِ » : مال و ثروت . دارائي و نعمت و صحّت . « دُعَآءِ الْخَيْرِ » : اضافه مصدر به مفعول خود است . « الشَّرُّ » : فقر و فاقه . بلا و مصيبت . بيماري و تنگي معيشت . « يَؤُوسٌ » : بسيار نااميد . « قَنُوطٌ » : بسيار مأيوس . « يَؤُوسٌ قَنُوطٌ » : هر دو واژه به يك معني و براي تأكيد است .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِّنَّا مِن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِندَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ما به چنين انساني ، به دنبال ناراحتي و زياني كه بدو رسيده است ، از سوي خود مرحمتي ( همچون ثروت و صحّت ) روا داريم ، گستاخانه خواهد گفت : اين ( ثروت و صحّت ) حق من است ( و آن را در سايه تلاش و كوشش و علم و دانش خود به دست آورده‌ام ) و اصلاً گمان نمي‌برم كه قيامتي در كار باشد . اگر ( به فرض ، قيامتي هم در كار باشد و ) من به سوي پروردگارم برگردم ، حتماً در پيشگاه او داراي مقام و منزلت خوبي هستم ( چرا كه ذاتاً محترمم ، و همان گونه كه در دنيا خدا گراميم داشته است و به من قدرت و نعمت داده است ، در آخرت نيز گراميم مي‌دارد و به من عزّت و حرمت مي‌بخشد ) ما كافران را مسلّماً از كارهائي كه كرده‌اند آگاه خواهيم كرد و حتماً عذاب سخت و زيادي را بديشان مي‌چشانيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَحْمَةً » : مراد نعمتهائي همچون ثروت و قدرت است . « ضَرَّآءَ » : زيان و ضرر . ناراحتي و بيماري . « هذَا لِي‌ » : اين از خود من است . اين در سايه عقل و شعور و علم و كارداني خودم مي‌باشد . « الْحُسْني‌ » : مراد مقام و منزلت و بهشت است . « غَلِيظٍ » : متراكم . شديد . فراوان ( نگا : هود / 58 ، ابراهيم‌ / 17 ، لقمان‌ / 24 ) .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاء عَرِيضٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ما به انسان نعمت دهيم رويگردان ( از دينداري و شكرگزاري ) مي‌گردد و تكبّر و غرور مي‌ورزد ، و هنگامي كه به بلا و گرفتاري و ناراحتي و بيماري دچار گرديد ، دعاهاي عريض و طويلي سر مي‌دهد ( و به شكوه و گلايه مي‌پردازد كه چرا خدا نعمت خود را از او بازگرفته است و بدو ظلم كرده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَعْرَضَ » : رويگردان مي‌شود . شكرگزاري و چه بسا دينداري را رها مي‌كند . « نَئَا بِجَانِبِهِ » : خود را از خداپرستي و دينداري دور مي‌كند . تكبّر مي‌ورزد و مغرور مي‌گردد . شانه‌ها را بالا مي‌اندازد كه مثل سر را بالا گرفتن نشانه فخرفروشي و استكبار است . مراد از ( جانِب ) خود انسان يا دوش او است ( نگا : روح المعاني ) . « عَرِيضٍ » : وسيع . مراد دراز و فراوان است . البتّه دعاي شخص كافر يا سست ايمان ، بدين هنگام جنبه گلايه از خدا و ناشكري دارد و بيشتر جزع و فزعي است بر از دست دادن نعمت و براي عودت دادن آن . يا اين كه در وقت ثروتمندي متكبّر و مغرور مي‌شود ، و در وقت فقر و فاقه متضرّع و زبون ، و در هر دو حالت تنها متوجّه دنيا است . بالاخره دعايش براي دنيا است نه براي خدا .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُم بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! ) بگو : به من خبر دهيد اگر اين ( قرآن ) از سوي خداوند آمده باشد ، و آن گاه شما به آن ايمان نداشته باشيد ، چه كسي گمراه‌تر خواهد بود از آن كسي كه ( با حق و حقيقت ) سخت در مبارزه و مقابله باشد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرَأَيْتُمْ » : ( نگا : انعام‌ / 40 و 46 و 47 ، يونس‌ / 50 ) . « شِقَاقٍ » : مخالفت . مقابله . « بَعِيدٍ » : دور از حقيقت . ژرف كه مراد همه جانبه و سخت است . « فِي شِقَاقٍ بَعيدٍ » : ( نگا : بقره‌ / 176 ، حجّ‌ / 53 ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به آنان ( كه منكر اسلام و قرآنند ) هرچه زودتر دلائل و نشانه‌هاي خود را در اقطار و نواحي ( آسمانها و زمين ، كه جهان كبير است ) و در داخل و درون خودشان ( كه جهان صغيراست ) به آنان ( كه منكر اسلام و قرآنند ) نشان خواهيم داد تا براي ايشان روشن و آشكار گردد كه اسلام و قرآن حق است . آيا ( براي برگشت كافران از كفر و مشركان از شرك ) تنها اين بسنده نيست كه پروردگارت بر هر چيزي حاضر و گواه است‌ ؟ ( چه حضور و شهادتي از اين برتر و بالاتر كه با خطّ تكوين ، دلائل قدرت و حكمت خود را بر روي همه ذرّات كائنات و وجود موجودات نگاشته است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الآفَاقِ » : نواحي عالم و اقطار آسمانها و زمين . « أَنَّهُ » : اين كه قرآن . اين كه اسلام ( نگا : كشّاف ، مختصر ) . « شَهِيدٌ » : گواه و مطلع . حاضر و ناظر .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آگاه باشيد كه ايشان درباره ملاقات با پروردگارشان ( براي حساب و كتاب ) در شكّ و ترديدند ( و رستاخيز را باور نمي‌دارند ) . هان بدانيد كه خدا ( علم و قدرتش ) همه چيز را دربر گرفته است ( و از هر چيزي آگاه و بر هر چيزي‌توانا است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِرْيَةٍ » : شكّ وترديد ( نگا : هود / 17 و 109 ، حجّ‌ / 55 ، سجده‌ / 23 )‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره فصّلت / تفسیر نور  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-03-04] [ 05:45:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره غافر / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ حم ‏

‏ترجمه : ‏
‏حا . ميم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حم‌ » : حا . ميم . از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرو فرستادن اين كتاب ( قرآن ) از سوي يزدان چيره و آگاه انجام مي‌پذيرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَنزِيلُ الْكِتَابِ . . . » : ( نگا : زمر / 1 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يزداني كه بخشنده گناه ، پذيرنده توبه ، داراي عذاب سخت ، و صاحب اِنعام و احسان است . هيچ معبودي جز او وجود ندارد . بازگشت به سوي او است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَابِلِ » : قبول كننده . پذيرنده . « التَّوْبِ » : جمع تَوْبَة ، بازگشتها . يا اين كه مصدر است و به معني بازگشتن . « الطَّوْلِ » : فضل . قدرت . احسان و انعام . ( نگا : نساء / 25 ، توبه‌ / 86 ) . « الْمَصيرُ » : ( نگا : بقره‌ / 126 و 285 ، آل‌عمران‌ / 28 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ كسي در مقابل آيات خدا پرخاشگري نمي‌كند و به ستيز نمي‌ايستد . مگر آنان كه كافر باشند . آمد و شد و سلطه و قدرت كافران در شهرها و كشورها ، تو را گول نزند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يُجَادِلُ فِي . . . » : مراد از جدال و كشمكش درباره قرآن ، جدال و نزاع باطل است ( نگا : كهف‌ / 56 ، حجّ‌ / 3 ) نه مباحثه و مناظره‌اي كه براي روشنگري معاني و حل مشكلات كتاب الهي ميان اهل علم در مي‌گيرد ( نگا : نحل‌ / 125 ) . « تَقَلُّبُ » : رفت و آمد . برو و بيا . سير و سياحت . مراد آمد و شد براي تجارت و گردش و قدرت نمائي براي سلطه‌گري و حيله‌گري است ( نگا : نحل‌ / 46 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِن بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از اينان ( كه مشركان معاصرند ) قوم نوح و دسته‌ها و گروههائي ( همچون عاد و ثمود و لوط ) كه بعد از ايشان بوده‌اند ( پيغمبران خدا را ) تكذيب كرده‌اند و همه ملّتها خواسته‌اند كه با ( زر و زور و تزوير ) در حق پيغمبر خود توطئه كنند تا او را بگيرند و ( بكشند . گذشته از اين با دلائل و براهين فرستادگان خدا ) به ناحق جدال و نزاع ورزيده‌اند ، تا به وسيله باطل حق را نابود و برطرف كنند . ولي من ايشان را ( به عذاب دنيوي ) گرفتار ساخته‌ام . آيا عقاب ( و عذاب دنيوي ) من نسبت بديشان چگونه است‌ ؟ ( ويرانه‌هاي شهرهايشان در مسير مسافرتهاي شما به چشم مي‌خورد ، و سرنوشت شوم و عاقبت سياه و تاريك ايشان بر صفحات تاريخ و در سينه‌هاي صاحبدلان ثبت است ، بنگريد و عبرت بگيريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأحْزَابُ » : گروهها و دسته‌هائي كه عليه پيغمبران همدست و همپشت شده‌اند و براي اسارت و كشتن و آزارشان به تلاش ايستاده‌اند . در آيه 12 و 13 سوره ص به برخي از چنين گروهها و دسته‌هائي اشاره شده است . « هَمَّتْ » : قصد كرده است . توطئه چيده است ( نگا : مائده‌ / 11 ، يوسف‌ / 24 ، توبه‌ / 13 و 74 ) . « لِيَأْخُذُوهُ » : تا او را اسير كنند . واژه اخذ در اينجا به معني أَسْر يعني اسير كردن است . همان گونه كه أخيذ به معني اسير است . « لِيُدْحِضُوا » : تا باطل گردانند . تا مغلوبش نمايند ( نگا : كهف‌ / 56 ، صافّات‌ / 141 ) . « فَأَخَذْتُهُمْ » : من ايشان را گرفتار كردم . من آنان را هلاك ساختم . « فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ » : ( نگا : رعد / 32 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين چنين ، فرمان پروردگارت بر كافران ( و مشركاني كه راههاي ظلم و جنايت را با پاي خود پيموده‌اند ، و با اراده خويش بر گناهكاريها و بزهكاريها اصرار و ابرام ورزيده‌اند ، اجرا شده است و ) تحقّق پذيرفته است ، و آن اين كه ايشان دوزخيانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذلِكَ » : همان گونه كه . همچنين . يعني همان گونه كه كفّار ستمكار پيشين مورد قهر خدا قرار گرفته‌اند ، اينان نيز به قهر خدا در دنيا گرفتار مي‌آيند ، و سرانجام هم به دوزخ درمي‌آيند . چرا كه دوزخيند . فرمان خدا مبني بر اين كه كافران سياه دل تاريخ را شامل شده است . « حَقَّتْ . . . » : ( نگا : يونس‌ / 33 و 96 ، نحل‌ / 36 ، زمر / 71 ) . « أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ » : اين عبارت بدل ( كَلِمَةُ ) و مرفوع است . يا لام تعليل محذوف است و جمله منصوب است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه بردارندگان عرش خدايند و آنان كه گرداگرد آنند به سپاس و ستايش پروردگارشان سرگرمند و بدُو ايمان دارند و براي مؤمنان طلب آمرزش مي‌كنند ( و مي‌گويند : ) پروردگارا ! مهرباني و دانش تو همه چيز را فرا گرفته است ( هم اعمال و اقوالشان را كاملاً مي‌داني و هم مرحمت و مهربانيت مي‌تواند ايشان را دربر گيرد ) پس در گذر از كساني كه ( از گناهان دست مي‌كشند و به طاعات و عباداتت مي‌پردازند ، و از راههاي انحرافي دوري مي‌گزينند و به راستاي راهت ) برمي‌گردند و راه تو را در پيش مي‌گيرند ، و آنان را از عذاب دوزخ مصون و محفوظ فرما .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ » : فرشتگاني كه بردارندگان عرش هستند . تعداد نفرات فرشتگان حامل عرش عظيم و نحوه حمل ايشان ، و خود عرش بر ما مجهول است . قرآن و سنّت متواتر تفصيلي در اين باره نداده‌اند . در اين باره دم نمي‌زنيم و امر آن را به خدا حوالت مي‌داريم ( نگا : المراغي ) . « رَحْمَة » : از لحاظ نحوي تمييز و از نظر معني فاعل است . « قِهِمْ » : به دورشان دار . محفوظ و مصونشان فرما . واژه ( قِ ) فعل امر ماده ( وقي ) است .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدتَّهُم وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! آنان را به باغهاي هميشه ماندگار بهشتي داخل گردان كه بديشان ( توسّط پيغمبران ) وعده داده‌اي ، همراه با پدران خوب و همسران شايسته و فرزندان بايسته ايشان . قطعاً تو ( بر هر چيزي ) چيره و توانا و ( در هر كاري ) داراي فلسفه و حكمت هستي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَنَّاِتِ عَدْنٍ » : ( نگا : توبه‌ / 72 ، رعد / 23 ، نحل‌ / 31 ، كهف‌ / 31 ) . « صَلَحَ » : شايسته شد . بايسته گرديد . كار نيك كرد ( نگا : رعد / 23 ) .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَمَن تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان را از ( عقوبت دنيوي و كيفر اخروي ) بديها نگاهدار ، و تو هر كه را در آن روز از كيفر بديها نگاهداري ، واقعاً بدو رحم كرده‌اي ( و مورد الطاف خود قرار داده‌اي ) و آن مسلّماً رستگاري بزرگ و نيلِ به مقصود سترگي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَقِ » نگاهداري . به دور داري . « يَوْمَئِذٍ » : آن روز كه قيامت است « السَّيِّئَاتُ » : بديها . مراد عقوبتهاي دنيوي و كيفرهاي اخروي است . ذكر آن بعد از ( عَذَابَ الْجَحِيمِ ) از قبيل ذكر عام بعد از خاصّ است . « الْفَوْزُ » : رستگاري . نيل به مقصود و رسيدن به مراد .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِن مَّقْتِكُمْ أَنفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پس از آن كه كافران به دوزخ افتادند ، از سوي فرشتگان و مؤمنان ) كافران صدا زده مي‌شوند كه قطعاً خدا بيش از اين كه خودتان بر خويشتن خشمگينيد بر شما خشمگين است ، چرا كه ( در دنيا توسّط انبياء و علماء ) به سوي ايمان آوردن فرا خوانده مي‌شديد و راه كفر در پيش مي‌گرفتيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُنَادَوْنَ » : فرياد زده مي‌شوند . صدا زده مي‌شوند . « مَقْتُ اللهِ » : خشم خدا . اضافه ( مَقْت ) به ( الله ) اضافه مصدر به فاعل خود است . « مَقْتِكُمْ أَنفُسَكُمْ » : خشمگين شدن خودتان بر خويشتن . اضافه ( مقت ) به ( كم ) نيز از قبيل اضافه مصدر به فاعل خود است . علّت خشم كافران بر نفس خود از اين لحاظ است كه خودشان سبب مصائب و بلاياي خويشتن شده‌اند ( نگا : ابراهيم‌ / 22 ) . « إِذْ » : چرا كه .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : پروردگارا ! ما را دوبار ميرانده‌اي و دوبار زنده كرده‌اي ، و ما ( در اين مرگها و حياتها به قدرت تو پي برده‌ايم و همه چيز را فهميده‌ايم ، اكنون ) به گناهان خود اعتراف مي‌كنيم ، آيا راهي براي خارج شدن ( از دوزخ و بازگشت به دنيا و جبران مافات ) وجود دارد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ » : دو بار ما را ميرانده‌اي . مراد از ميراندن اوّل ، آفرينش خاك بي‌جان انسان از عدم محض است ( نگا : بقره‌ / 28 ) ، و مراد از ميراندن دوم ، مرگ بعد از پايان عمر است . « أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ » : دو بار ما را زندگي بخشيده‌اي . مراد از حيات دوم ، زنده گرداندن اموات پس از پايان جهان و سر بر آوردن از گورها به هنگام رستاخيز است . اشاره دوزخيان به دو بار ميراندن و زنده گرداندن شايد بدين خاطر باشد كه مي‌خواهند بگويند ، اي خداوندي كه مالك مرگ و حياتي ! توانائيِ اين را داري كه دو ممات و دو حيات را براي ما تبديل به سه ممات و سه حيات كني و ما را بازگرداني تا در مقام جبران برآئيم .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكُم بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَإِن يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( عذابي كه در آن هستيد ) بدان خاطر است كه شما هنگامي كه خدا به يگانگي خوانده مي‌شد نمي‌پذيرفتيد ، و اگر براي خدا انباز قرار داده مي‌شد باور مي‌داشتيد . پس در اين صورت فرمانروائي و داوري از آن خداوند والا مقام و بزرگوار است ( و هر گونه كه خود بخواهد درباره شما حكم صادر و داوري خواهد كرد . هم اينك بتان و كساني را كه شريك خدا و صاحب سلطه مي‌دانستيد به فرياد خوانيد تا شما را از دوزخ بدر آرند ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذا دُعِيَ اللهُ وَحْدَهُ . . . » : ( نگا : زمر / 45 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آيَاتِهِ وَيُنَزِّلُ لَكُم مِّنَ السَّمَاءِ رِزْقاً وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَن يُنِيبُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او كسي است كه دلائل ( قدرت ) و نشانه‌هاي ( عظمت ) خود را به شما مي‌نماياند و از آسمان براي شما روزي مي‌فرستد . امّا تنها كساني متوجّه ( اين مسأله ) مي‌گردند كه ( عناد را رها كنند و به سوي انديشيدن درباره نشانه‌هاي آفاق و انفس خدا ) برگردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِهِ » : دلائل قدرت و عظمت ، و نشانه‌هاي آفاق و انفسي كه تمام جهان هستي را پر كرده است . « رِزْقاً » : روزي . مراد وسيله توليد روزي است ، همچون باران و برف و هوا و نور آفتاب و اشعّه‌هاي ديگر كه براي زندگي موجودات زنده از جمله انسان ضروري هستند . « يُنِيبُ » : برمي‌گردد . مراد ترك عناد و رجوع به خدا است در پرتو انديشه و شناخت امور .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اكنون كه چنين است ، خدا را به فرياد بخوانيد و عبادت و طاعت را خاصّ او بدانيد ، هر چند كه كافران دوست نداشته باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَادْعُوا اللهَ مُخْلِصِينَ . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 29 ، يونس‌ / 22 ، عنكبوت‌ / 65 ) .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا داراي مقامات والا و كمالات بالا و تخت فرماندهي است ، و او وحي را به فرمان خود براي هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مي‌كند تا ( مردمان را ) از روز روياروئي ( ايشان با خدا براي حساب و كتاب ) بترساند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ » : صاحب مقامات بالا و مراتب والا . يعني خدا درجات كمال و اوصاف جلال او آن قدر بالا است كه كمال و جلالي در مقابلش كمال و جلال نيست ، و هماي بلند پرواز عقل و علم بشري هرگز به ذيل آن هم نمي‌رسد ، چه رسد به اوج آن . عظيم‌الصّفات . برخي رفيع‌الدّرجات را به معني برافرازنده آسمانها ( نگا : زادالمسير ) و بالا برنده درجات بندگان ( نگا : نمونه ) دانسته‌اند . بعضي هم گفته‌اند : درجات و مقامات در دست خدا است و به هر كس كه بخواهد مي‌دهد ( نگا : كشّاف ) . « ذُوالْعَرْشِ » : خالق و مالك عرش . داراي تخت و سرير سلطنت جهان هستي . « الرُّوحَ » : وحي ( نگا : نحل‌ / 2 ، شوري‌ / 52 ) . « مِنْ أَمْرِهِ » : به فرمان خود . « يَوْمَ التَّلاق » : روز قيامت است كه در آن پيشينيان و پسينيان و زمينيان و آسمانيان به همديگر مي‌رسند و يكديگر را ملاقات مي‌كنند ، و هر كسي با اعمالي كه كرده است رو به رو مي‌شود و سزا و جزاي آن را مي‌بيند . ياء تلاقي در رسم‌الخطّ قرآني حذف شده است .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روز روياروئي روزي است كه مردمان ظاهر و آشكار مي‌شوند ( و تمام پرده‌ها و حجابها كنار مي‌روند و موانع مادي برچيده مي‌شوند . بالاخره علاوه از سر بر آوردن مردم از گورها ، درون و برون و خلوت و جلوت همه انسانها نمودار مي‌گردد ) و چيزي از ( كار و بار و رفتار و پندار ) ايشان بر خدا پنهان نمي‌ماند . ( فرياد وحشتناكي را مي‌شنوند كه مي‌گويد : ) ملك و حكومت ، امروز از آن كيست‌ ؟ ( پاسخ قاطعانه داده مي‌شود كه ) از آن خداوند يكتاي چيره و توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ » : بدل از ( يَوْمَ ) قبلي است كه مفعول به ( لِيُنذِرَ ) بود . « بَارِزُونَ » : جمع بارز ، نمايان . آشكار . مراد اين است كه مردمان از گورها خارج مي‌گردند و ظاهر و نمايان مي‌شوند و چيزي ايشان را از ديدها پنهان نمي‌دارد ( نگا : طه‌ / 106 ، ابراهيم‌ / 21 و 48 ) . هستي و هويّت و اسرار و كردار انسانها روشن و ظاهر مي‌شود و هيچ چيزي مكتوم نمي‌ماند ( نگا : كهف‌ / 47 ، طارق / 9 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ الْيَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امروز هر كسي در برابر كاري كه كرده است جزا و سزا داده مي‌شود . هيچ گونه ستمي امروز وجود نخواهد داشت . بي‌گمان خداوند سريع‌الحساب است ( و حساب و كتاب كسي را از موقع مقرّر به تأخير نمي‌اندازد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُجْزي . . . » : ( نگا : طه‌ / 15 ، يونس‌ / 52 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! ) آنان را از روز نزديك بترسان ( كه قيامت است ) . آن زماني كه دلها ( از شدّت وحشت ) به گلوگاه مي‌رسند ( و انگار از جاي خود كنده و به بالا پرت شده‌اند ) و تمام وجودشان مملوّ از خشم و اندوه مي‌گردد ( خشم بر كساني كه ايشان را به چنين سرنوشتي دچار كرده‌اند ، و خشم بر خود كه به حرف ديگران گوش فرا داده‌اند ، و غم و اندوه بر روزگار هدر رفته و طلاي عمر باخته شده ) . ستمگران نه داراي دوست دلسوزند ، و نه داراي ميانجيگري كه ميانجي او پذيرفته گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ الأَزِفَةِ » : روز نزديك . مراد قيامت است كه به علّت نزديك بودن آن چنين ناميده شده است ( نگا : نجم‌ / 57 ) . « إِذْ » : بدل از ( يَوْمَ ) است . « الْحَنَاجِرِ » : جمع حَنْجَرَة ، حلقوم . گلوگاه . « الْقُلُوبُ لَدَي الْحَنَاجِرِ » : اين سخن كنايه از شدّت خوف و مضيقت است ( نگا : احزاب‌ / 10 ) . « كَاظِمِينَ » : فرو خورندگان خشم . كساني كه غم و اندوه را در سينه‌ها حبس مي‌كنند . حال است . « حَمِيمٍ » : دوست صميمي و دلسوز ( نگا : شعراء / 101 ) .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند از دزدانه نگاه كردن چشمها و از رازي كه سينه‌ها در خود پنهان مي‌دارند ، آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَآئِنَةَ الأعْيُنِ » : خيانت چشمان و دزدانه نگاه كردن آنها . چشمان خائن و بدنظر . در صورت اوّل ، واژه ( خَآئِنَة ) مصدر است ، و در صورت دوم اسم فاعل ، و اضافه صفت به موصوف خود است و در اصل ( الأعْيُنَ الْخَآئِنَة ) است .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند به حق و عدل داوري مي‌كند ، و كساني را كه به جاي او به فرياد مي‌خوانند ( به سبب عجز و ناتواني ) كمترين داوري از دست ايشان ساخته نيست ( و اصلاً كاره‌اي نيستند تا داوري به پيش ايشان برده شود ) . تنها خدا شنوا و بينا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِهِ » : به جاي او . بغير از او . « لا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ » : اصلاً داوري نمي‌كنند . يعني فرماندار و قاضي‌القضات فقط خدا است و بس و ديگران جملگي ضعيف و درمانده‌اند .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ كَانُوا مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَاراً فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِن وَاقٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا در زمين به سير و سياحت نپرداخته‌اند تا ببينند سرانجام كار كساني كه پيش از ايشان بوده‌اند به كجا كشيده است . آنان نيرويشان و آثارشان در زمين بيشتر از شما بوده است و خداوند ايشان را به سبب گناهانشان گرفته و هلاك ساخته است و مدافعي در برابر ( عذاب ) خدا نداشته‌اند ( و كسي ايشان را از عذاب رهائي نداده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوَلَمْ يَسِيرُوا . . . » : ( نگا : يوسف‌ / 109 ، حجّ‌ / 46 ، روم‌ / 9 ، فاطر / 44 ) . « قُوَّةً وَ ءَاثَاراً » : از لحاظ نيرو تواناتر و از نظر توليدات كشاورزي و پيشرفت صنعتي و ترقّي علمي ، جلوتر بوده‌اند ( نگا : انبياء / 79 و 81 ، نمل‌ / 16 و 17 و 20 ، سبأ / 10 و 12 ، شعراء / 128 و 129 ، روم‌ / 9 ) . علاوه از اشاره به آثار باستاني كه تاريخ زنده و مدوّن است ، اشاره به تاريخ غير مدوّن و بلكه مدفون در دل زمين است و تخريب و زير و رو شدن بارها و بارهاي زمين را فرياد مي‌دارد . اگر در نظر داشته باشيم كه ما حتّي تاريخ ده هزار سال مردمان روي زمين را چنان كه بايد در دست نداريم ، آيا در عمر ده‌ها هزار و صدها هزار و هزاران هزار سال پيش بر كره زمين چه گذشته است ، خدا مي‌داند و بس .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانَت تَّأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ إِنَّهُ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( هلاك و عذاب ) بدان خاطر بوده است كه پيغمبرانشان دلائل و براهين روشن براي ايشان مي‌آوردند و ارائه مي‌دادند و آنان راه كفر در پيش مي‌گرفتند ، و خدا ايشان را گرفته و هلاك مي‌كرد . چرا كه او نيرومند شديد العقابي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ » : پيغمبرانشان دلائل و براهين را براي ايشان مي‌آوردند و همراه با دلائل و براهين به سويشان مي‌رفتند . ( نگا : مائده‌ / 32 ، حديد / 25 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما موسي را همراه با معجزات و دليل روشن فرستاديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِ‌ » : معجزات . « سُلْطانٍ » : دليل و حجّت ( نگا : هود / 96 ) .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به سوي فرعون و هامان و قارون . ايشان گفتند : موسي جادوگر دروغگوئي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِرْعَوْنَ وَ هَامَان وَ قَارُونَ » : فرعون ، سمبل حاكم ظالم ، هامان ، مظهر درباريِ حيله‌گر و طرّاح طرحها و نقشه‌هاي شيطاني ، و قارون ، نمونه ثروتمند مستكبر و بي‌باور .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْحَقِّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاء الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءهُمْ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه موسي از جانب ما حق را بديشان رساند ، ( سردمداران كفر به پيروان خود ) گفتند : بكشيد فرزندان كساني را كه همراه موسي ايمان آورده‌اند ( تا دودمانشان از صفحه روزگار زدوده گردد ) و زنانشان را زنده بگذاريد ( تا به خدمتگزاري و كنيزي ما مشغول شوند ) . ليكن نيرنگ كافران بي‌نتيجه بوده و جز گمراهي نخواهد بود ( و تيرشان پيوسته به سنگ خواهد خورد ، و طرحهاي شيطاني آنان سرانجام دامنگير خودشان خواهد شد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَآءَهُم بِالْحَقِّ » : حق را براي ايشان آورد كه مراد قوانين آسماني و معجزات دالّ بر نبوّت است . « أُقْتُلوا أَبْنَآءَ الَّذِينَ . . . » : كشتار دوم بني‌اسرائيل توسّط فرعون و فرعونيان مراد است ( نگا : تفسير قاسمي ) . « فِي ضَلالٍ » : سردرگمي است . هدر رفتن و بي‌نتيجه شدن است .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون ( به اطرافيان و مشاوران خود ) گفت : بگذاريد من موسي را بكشم و او پروردگارش را ( براي نجات خود از دست من ) به فرياد خواند . من از اين مي‌ترسم كه آئين شما را تغيير دهد ، يا اين كه در زمين فساد را گسترش دهد و پراكنده سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَرُونِي‌ » : مرا رها كنيد . مراد ممانعت به عمل نياوردن و جلوگيري نكردن است . « أَن يُظْهِرَ » : اين كه توسعه دهد و پخش و پراكنده سازد . « الْفَسَادَ » : مرادشان آئين توحيدي يا يك انقلاب ضدّ استكباري است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ مُوسَى إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لَّا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسي ( خطاب به فرعون و فرعونيان ) گفت : من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مي‌برم از دست هر متكبّري كه به روز حساب و كتاب ( قيامت ) ايمان نداشته باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عُذْتُ » : پناهنده مي‌شوم . خود را در پناه مي‌دارم .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلاً أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ وَإِن يَكُ كَاذِباً فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِن يَكُ صَادِقاً يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مرد مؤمني از خاندان فرعون كه ايمان خود را پنهان مي‌داشت گفت : آيا مردي را خواهيد كشت بدان خاطر كه مي‌گويد : پروردگار من الله است ، در حالي كه دلائل روشني و معجزات آشكاري از جانب پروردگارتان برايتان آورده است و به شما نموده است‌ ؟ اگر او دروغگو باشد ، دروغگوئيش دامنگير خود او خواهد شد ، و اگر راستگو باشد ، برخي از عذابهائي كه شما را از آن مي‌ترساند گريبانگيرتان خواهد گشت . قطعاً خداوند كسي را ( به راه نجات و رستگاري ) رهنمود نمي‌سازد كه تجاوز كار و دروغ‌پرداز باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَالِ » : خاندان . « قَدْ جَآءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ » : معجزات آشكاري را به شما نشان داده است . دلائل روشني را برايتان بيان داشته است . « يَعِدُكُمْ » : شما را وعده مي‌دهد . مراد وعده شرّ يا به عبارت ديگر وعيد است . « إِنَّ اللهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ » : اين عبارت دو پهلو است : اگر موسي متجاوز و دروغگو باشد ، خدا او را رهنمود نمي‌سازد و مشمول هدايت الهي نخواهد شد . در اين صورت سر و كارش با خدا است و به شما نيازي براي كيفر دادن و كشتن او نيست . اگر شما متجاوز و دروغ‌پرداز باشيد ، خدا شما را رهنمود نمي‌سازد و مشمول هدايت الهي نخواهيد شد . پس بيائيد تا مسير خود را از بدي به سوي نيكي تغيير دهيد .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَن يَنصُرُنَا مِن بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مرد مؤمن ادامه داد و گفت : ) اي قوم من ! امروز حكومت در دست شما است ، و در اين سرزمين پيروز و چيره‌ايد . امّا اگر عذاب سخت ( خانه برانداز و ريشه‌كن ساز ) الهي دامنگيرمان شود ، چه كسي ما را مدد و ياري خواهد كرد و براي رستگاريمان خواهد كوشيد ؟ ! فرعون گفت : من جز آنچه صلاح ديده‌ام و پيشنهاد كرده‌ام صلاح نمي‌بينم و به شما پيشنهاد نمي‌كنم ، و من جز به راه هدايت و منتهي به سعادت ، شما را رهنمود نمي‌كنم . ( پس دستور من كشتن موسي است و بايد اجرا شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُلْكُ » : حكومت و سلطنت . شاهي . « ظَاهِرِينَ » : غالبين . چيرگان و پيروزمندان . حال است « بَأْسِ » : عذاب شديد . « الرَّشَادِ » : هدايت . صواب و صلاح .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن مرد با ايمان گفت : اي قوم من ! مي‌ترسم همان بلائي به شما برسد كه در روزگاران گذشته به گروهها و دسته‌ها رسيده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِثْلَ » : همانند . مراد همانند حادثه و بلا است . يعني مضافي قبل از ( يَوْمِ ) محذوف است . « يَوْمِ الأحْزابِ » : مراد از ( يَوْم ) ايّام و روزگاران است ، نه روز يا زمان واحدي . همچنين ايّام به معني وقائع نيز آمده است ( نگا : تفسير روح‌المعاني ) . « الأحْزَابِ » : ( نگا : غافر / 5 ) .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِّلْعِبَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از سزاي عادتي همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و كساني كه بعد از آنان بوده‌اند ( مي‌ترسم كه گريبانگيرتان شود ) . خداوند نمي‌خواهد به بندگان ستم كند ( و نمي‌پسندد كه بندگانش هم به يكديگر ستم كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِثْلَ دَأْبِ » : همانند عادت . مضافي پيش از ( دَأْبِ ) محذوف است‌‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي قوم من ! بر شما از روز صدا زدن ( كه قيامت است ) مي‌ترسم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ التَّنَادِ » : مراد قيامت است . . . « التَّنَادِ » : اصل آن تنادي است ، به معني صدا زدن . قيامتْ ( يَوْمَ التَّنَادِ ) : ناميده شده است ، چرا كه در آن : هر ملّتي را به نام پيغمبرش فرياد مي‌دارند ؛ مردمان همديگر را صدا مي‌زنند و به كمك مي‌طلبند ؛ مردمان را براي گردهمايي در محشر صدا مي‌زنند ؛ مردمان كافر واويلا سر مي‌دهند و نابودي را فرياد مي‌دارند ، و . . .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن روزي كه پشت مي‌كنيد و مي‌گريزيد ، امّا هيچ پناهي جز خدا ( براي حفظ خود از عذاب ) نداريد . آخر خدا كسي را كه ( از راستاي بهشت منحرف و ) گمراه سازد ، هيچ راهنما و راهبري نخواهد داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ » : بدل است . . . « تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ » : ( نگا : نمل‌ / 80 ، توبه‌ / 25 ، انبياء / 57 ) . . . « عَاصِم‌ » ( نگا : يونس‌ / 27 ، هود / 43 ) .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ جَاءكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءكُم بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولاً كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از اين ، يوسف آيه‌هاي روشن و دلائل آشكاري را براي شما آورده بود ، امّا شما پيوسته درباره آنچه آورده بود و ارائه داده بود شكّ و ترديد مي‌كرديد ( و به دنبال او راه نمي‌افتاديد ) تا زماني كه از دنيا رفت ، گفتيد : خداوند بعد از او ديگر پيغمبري را برانگيخته نخواهد كرد . اين چنين خداوند اشخاص متجاوز و متردّد را گمراه و سرگشته مي‌سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَيِّنَاتِ » : آيه‌هاي كتاب آسماني . دلائل و براهين و معجزات . « فَمَازِلْتُمْ فِي شَكٍّ » : پيوسته در شكّ و ترديد بسر مي‌برديد . « هَلَكَ » : فوت كرد . « مُرْتَابٌ » : متشكّك و متردّد در دين .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كسانيند كه بدون هيچ دليلي كه ( از عقل يا نقل در دست ) داشته باشند ، در برابر آيات الهي ( موضعگيري مي‌كنند و ) به ستيز و كشمكش مي‌پردازند . ( چنين جدال بي‌اساس و نادرستي با آيات الهي ) موجب خشم عظيم خدا و كساني خواهد شد كه ايمان آورده باشند . اين گونه خداوند بر هر دلي كه خود بزرگ‌بين و زورگو باشد ، مهر مي‌نهد ( و حسّ تشخيص را از آن مي‌گيرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ » : منصوب و بدل از ( مَنْ ) است ، و يا مرفوع و خبر مبتداي محذوف است و در اصل چنين است : هُمُ الَّذِينَ . يا مبتدا است و جمله ( كَبُرَ مَقْتاً ) خبر آن است . « سُلْطَانٍ » : حجّت و برهان . « كَبُرَ مَقْتاً » : فاعل ( كَبُرَ ) ضمير مستتري است كه به جدال مفهوم از ( يُجَادِلُونَ ) برمي‌گردد . و يا به ( مَنْ ) . يعني : كَبُرَ مَقْتُهُ . « يَطْبَعُ » : مهر مي‌نهد ( نگا : اعراف‌ / 101 ، روم‌ / 59 ) . « قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ » : اضافه موصوف به صفت خود است .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَّعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون ( از قتل موسي موقّتاً دست كشيد ، ولي بر مركب غرور سوار شد و ) گفت : اي هامان ! براي من بناي مرتفعي بساز ، شايد من به وسائلي دست يابم ( كه با آنها به سوي خداي موسي بالا روم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَرْحاً » : كاخ عظيم . بناي مرتفع ( نگا : نمل‌ / 44 ، قصص‌ / 38 ) . « الأسْبَاب‌ » : وسائل ( نگا : بقره‌ / 166 ، ص‌ / 10 ) . راههاي شناخت و دستيابي به چيزي .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِباً وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏وسائل ( صعود به ) آسمانها ، تا به خداي موسي بنگرم و از او آگاه شوم ، هر چند كه من گمانم بر اين است كه موسي دروغگو است . اين چنين ، كارهاي بد فرعون در نظرش آراسته و پيراسته گشته ، و او از راه ( حق ) بازداشته شده بود ، و توطئه و نيرنگ فرعون ( و فرعونيان ) جز به زيان و نابودي نينجاميد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَسْبَابَ » : بدل است . « أَطَّلِعَ » : بنگرم . باخبر شوم . « تَبَابٍ » : خسران و زيان . هلاك و نابودي .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مرد با ايمان گفت : اي قوم من ! از من پيروي كنيد تا شما را به راه صحيح هدايت كنم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الرَّشَادِ » : ( نگا : غافر / 29 ) . رَشاد و رُشد مذكور در ( بقره‌ / 256 ) يكي است .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي قوم من ! اين حيات دنيوي كالاي ناچيزي ( و توشه اندكي و خوشي گذرائي ) است ، و آخرت سراي ماندگاري و استقرار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتَاعٌ » : توشه‌اي كه سواري براي مسافرت با خود برمي‌دارد ( نگا : المنتخب ) . كالاي اندك . لذّت گذرا . بهره‌اي ناچيز . « دَارُالْقَرَارِ » : سراي هميشگي و ماندگاري . خانه استقرار و جاودانگي .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كس عمل بدي انجام دهد ، ( در آخرت ) جز همسان آن ، كيفر داده نمي‌شود ، ولي هر كس كار خوبي انجام دهد ، خواه مرد باشد يا زن - به شرط اين كه مؤمن باشد - چنين كساني به بهشت مي‌روند و در آنجا نعمت و روزي بديشان بدون حساب و كتاب عطاء مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِغَيْرِ حِسَابٍ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 27 ، نور / 38 ، ص‌ / 39 ، زمر / 10 ) .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي قوم من ! چه خبر است‌ ؟ من شما را به سوي نجات و رستگاري مي‌خوانم و شما مرا به سوي آتش دوزخ‌ مي‌خوانيد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا لِي‌ ؟ » : چه چيز مي‌بينم‌ ؟ چه خبر است‌ ؟ چه شده است‌ ؟ به من بگوئيد كه .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مرا فرا مي‌خوانيد تا خدا را باور ندارم ، و انبازي براي او قرار دهم كه اطّلاعي از آن نداشته و ( دليل و برهاني از كتابهاي آسماني بر صحّت معبود بودنش سراغ ) ندارم . در حالي كه من شما را به سوي ( پرستش خداوند ) باعزّت و با مغفرت فرا مي‌خوانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُشْرِكَ بِهِ مَا . . . » : ( نگا : حجّ‌ / 71 ) .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً چيزهائي كه مرا به سوي آنها فرا مي‌خوانيد ، نه در دنيا دعوتي دارند و نه در آخرت . ( در دنيا ديده يا شنيده نشده است كه بتها پيغمبراني را به سوي مردم فرستاده باشند تا ايشان را توسّط انبياء به پرستش خود دعوت كنند و بدين وسيله حق الوهيّت داشته باشند ، و در آخرت هم كسي را براي دادگاهي و حسابرسي خويش به سوي خود نمي‌خوانند ) و بازگشت ما در آخرت تنها به سوي خدا است و بس . و ( بايد بدانيد كه ) اسرافكاران ، دوزخي و همدم آتشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاجَرَمَ » : به ناچار . قطعاً ( نگا : هود / 22 ، نحل‌ / 23 و 62 و 109 ) . « دَعْوَةٌ » : فرا خواندن . مراد فرا خواندن مردمان براي پرستش در دنيا و دادگاهي در آخرت است . به عبارت ديگر ، بتها نه فرستادگاني به سوي مردمان براي اطاعت از خود روانه كرده‌اند ، و نه در آخرت مي‌توانند مردمان را به دادگاهي خوانند ( نگا : كهف‌ / 52 ، قصص‌ / 64 ، فاطر / 14 ) . لذا اله و معبودِ كسي نمي‌توانند باشند . امّا الله ، هم در دنيا پيغمبراني به سوي مردمان روانه فرموده است و ايشان را به پرستش خويش فرا خوانده است ، و هم در آخرت مردمان را به دادگاه قيامت فرا مي‌خواند و دادرسي مي‌فرمايد ( نگا : اسراء / 52 ، روم‌ / 25 ) . دعاء . در اين صورت مضاف محذوف است و تقدير چنين است : لَيْسَ لَهُ إِسْتِجابَةُ دَعْوَة . ( نگا : نمل‌ / 62 ، فاطر / 14 ) . « مَرَدَّ » : ( نگا : رعد / 11 ، روم‌ / 43 ، شوري‌ / 44 و 47 ، مريم‌ / 76 ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به زودي آنچه من به شما مي‌گويم به خاطر خواهيد آورد ( و به صدق گفتار من پي خواهيد برد ) . من كار و بار خود را به خدا وا مي‌گذارم و حوالت مي‌دارم . خداوند بندگان را مي‌بيند ( و پندار و گفتار و كردارشان را مي‌پايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُفَوِّضُ » : واگذار مي‌كنم . مي‌سپارم .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ( چنين بنده مؤمني را تنها نگذاشت و ) او را از سوء توطئه‌ها و نيرنگهاي ايشان محفوظ و مصون داشت ، ولي عذاب بدي خاندان فرعون را در بر گرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَيِّئَاتِ » : بديها . مراد شكنجه‌ها و كيفرها و بلاها است . « حَاقَ » : در بر گرفت . گريبانگير گرديد ( نگا : انعام‌ / 10 ، هود / 8 ، نحل‌ / 34 ) .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوّاً وَعَشِيّاً وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آن آتش دوزخ است كه بامدادان و شامگاهان آنان بدان عرضه مي‌شوند . ( اين عذاب برزخ ايشان است ) و امّا روزي كه قيامت برپا مي‌شود ( خدا به فرشتگان دستور مي‌دهد ) خاندان فرعون ( و پيروان او ) را به شديدترين عذاب دچار سازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« النَّارُ » : بدل از ( سُوءُ الْعَذَابِ ) است . « يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا » : به آتش نموده مي‌شوند . مراد اين است كه بامدادان و شامگاهان منزل و مأواي آينده آنان در دوزخ را بدانان نشان مي‌دهند . همان گونه كه رسول اكرم خبر داده است : إِنَّ أَحَدَكُمْ إِذا مَاتَ عُرِضَ عَلَيْهِ مَقْعَدُهُ بِالْغَداه وَالْعَشِيِّ ، إِنْ كانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَمِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ ، وَ إِنْ كانَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَمِنْ أَهْلِ النَّارِ ، فَيُقالُ هذا مَقْعَدُكَ حَتّي يَبْعَثَكَ اللهُ يَوْمَ الْقَيَامَةِ . « أَشَدَّ الْعَذَابِ » : اضافه صفت به موصوف خود است .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاء لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِيباً مِّنَ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خاطر نشان ساز ) زماني را كه در آتش دوزخ ( دوزخيان ) با همديگر به كشمكش و پرخاشگري مي‌پردازند . ضعفاء ( يعني پيروان دنيوي ) به مستكبران ( يعني رؤساي دنيوي ) مي‌گويند : ما پيروان شما بوديم ، آيا ( هم اينك اي سردمداران ) بخشي از عذاب را به جاي ما پذيرا مي‌گرديد و به گردن مي‌گيريد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتَحَآجُّونَ » : كشمكش مي‌كنند . سخنان پرخاشگرانه مي‌گويند . بگو مگو مي‌كنند . « الضُّعَفَآءُ » : مراد پيروان و مقلّدان دنيوي است . « ألَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا » : مراد رؤساء و سردمداران دنيوي است . « مُغْنُونَ عَنَّا » : ( نگا : ابراهيم‌ / 21 ) .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مستكبران ( پاسخ مي‌دهند و ) مي‌گويند : ما و شما همگي در اين آتش دوزخ هستيم ( و سرنوشت مشتركي داريم ) . خداوند در ميان بندگان ( خود عادلانه ) داوري كرده است ( و سهم هر يكي را از عذاب چنان كه بايد داده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَكَمَ » : داوري كرده است و دادگاهي و دادرسي نموده است .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْماً مِّنَ الْعَذَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دوزخيان به نگهبانان دوزخ مي‌گويند : شما از پروردگارتان درخواست كنيد كه يك روز ( بلي فقط يك روز ) عذاب را از ما بردارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُدْعُوا » : درخواست كنيد ( نگا : اعراف‌ / 55 ، غافر / 50 ) . « يُخَفِّفْ » : تخفيف بدهد و كم كند . بردارد .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاء الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( نگهبانان دوزخ به آنان ) مي‌گويند : آيا پيغمبران شما آيه‌هاي روشن و دلائل آشكاري را براي شما نمي‌آوردند ؟ مي‌گويند : آري . مي‌گويند : پس خودتان درخواست كنيد ، ولي درخواست كافران ( به جائي نمي‌رسد و بيفايده است و ) جز سردرگمي نتيجه‌اي ندارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دُعَآءُ » : درخواست ( نگا : فصّلت‌ / 51 ) . « ضَلالٍ » : سردرگمي . ضائع شدن و هدر رفتن . « وَ مَا دُعَآءُ الْكَافِرِينَ إِلاّ فِي ضَلالٍ » : اين جمله مي‌تواند مقول قول نگهبانان دوزخ و يا اين كه خدا باشد .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قطعاً پيغمبران خود را و مؤمنان را در زندگي دنيا و در آن روزي كه گواهان بپا مي‌خيزند ياري مي‌دهيم و دستگيري مي‌كنيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأشْهادُ » : جمع شَهيد ، گواهان . از جمله گواهان ، فرشتگان و انبياء و شهداء هستند ( نگا : هود / 18 ، زمر / 69 ) .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ لَا يَنفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن روزي كه عذرخواهي ستمگران بديشان سودي نمي‌رساند ، و نفرين ( و طرد از رحمت خدا ) بهره آنان خواهد بود و سراي بد ( دوزخ ) از آن ايشان خواهد شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُوءُ الدَّارِ » : سراي بد . اضافه صفت به موصوف است . « اللَّعْنَةُ » : دوري از رحمت خدا و طرد از لطف‌الله .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به موسي هدايتهائي ( در مسير انجام رسالتش ) عطاء كرديم و بني‌اسرائيل را وارثان كتاب ( تورات ) نموديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْهُدي‌ » : مصدر است و به معني : هدايت و رهنمود ، يا هدايتها و رهنمودها . مراد از آن ، نبوّت و معجزات و دستورالعملهاي زندگي خداپسندانه ، و بالاخره هر چيزي است كه با آن ، مي‌توان مردمان را به راه يزدان هدايت و راهنمائي كرد و مهمّترين آنها تورات است . « الْكِتَابَ » : مراد تورات ، و يا همه كتابهائي است كه بر پيغمبران بني‌اسرائيل نازل شده است . از قبيل : زبور و صحف و تورات و انجيل .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ هُدًى وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كتابي كه ) راهنما و اندرزگوي خردمندان بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُديً وَ ذِكْري‌ » : مصدر و مفعول له بشمارند ، يعني : كتاب تورات يا كتابهاي آسماني ديگر را براي راهنمائي و اندرزگوئي در اختيار بني‌اسرائيل قرار داديم . يا اين كه مصدر و به عنوان اسم فاعل ، يعني هادي و مذكِّر به كار رفته و حال بشمارند كه معني آن در بالا گذشت .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( اي محمّد ! بر اذيّت و آزار كفّار و ناملايمات روزگار ) شكيبائي كن ، چرا كه وعده خدا ( در امر كمك به پيغمبران خود و مؤمنان بديشان ، تخلّف‌ناپذير و ) حق است . و آمرزش گناهانت را بخواه ، و بامدادان و شامگاهان به سپاس و ستايش پروردگارت بپرداز .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ . . . » : اين گونه تعبيرات قرآني در مورد پيغمبر اسلام و ساير پيغمبران ، اشاره به : ( حَسَنَاتُ الأبْرَارِ ، سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ ) است . يك لحظه غفلت و يك ترك اولي در مورد انبياء جائز نيست و بايد از آن استغفار كنند ( نگا : محمّد / 19 ، فتح‌ / 2 ، نصر / 3 ) . پيغمبر اسلام نيز به مقتضي بشريّت تصرّفات و اعمالي داشته است كه براي افراد عادي خوب و يا چيز ساده‌اي بوده و براي وجود مبارك او گناه و چيز مهمّي محسوب شده است و مورد عتاب پروردگار قرار گرفته است ( نگا : انعام‌ / 33 - 35 ، انفال‌ / 67 و 68 ، توبه‌ / 43 ، 113 ، احزاب‌ / 37 ، تحريم‌ / 1 ، عبس‌ / 1 - 10 ) .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِن فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَّا هُم بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه بدون دليلي كه ( از سوي خدا ) در دست داشته باشند ، درباره آيات الهي به ستيزه‌گري و كشمكش مي‌پردازند ، در سينه‌هايشان جز برتري جوئي نيست و هرگز هم به برتري نمي‌رسند . پس ( از شرّ اين گونه افراد خودخواه و برتري طلب ) خود را در پناه خدا دار كه او ( سخنان بي‌اساس ايشان را ) مي‌شنود و ( توطئه‌هاي ناجوانمردانه آنان را ) مي‌بيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِ » : آيه‌هاي كتاب آسماني . دلائل و براهين الهي . « إِن فِي صُدُورِهِمْ . . . » : حرف ( إِنْ ) نافيه‌است . « كِبْرٌ » : تكبّر . برتري و رياست مراد است .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قطعاً آفرينش آسمانها و زمين ( از عدم در آغاز خلقت ) بسي دشوارتر است از آفرينش مردمان ( در پايان اين جهان براي شروع زندگي در آن جهان ) و ليكن بيشتر مردمان ( كه كفّار و مشركانند چنين چيزي را درست ) نمي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ » : اين قسمت آيه ، اشاره به سرآغاز آفرينش جهان توسّط يزدان است . « خَلْقِ النَّاسِ » : اشاره به پايان اين جهان و آفرينش دوباره مردمان است .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِيءُ قَلِيلاً مَّا تَتَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه چشمانشان ( از ديدن حق ) كور است ، با آنان كه ( حق را ) مي‌بينند ، و كساني كه ايمان آورده‌اند و كارهاي نيكو كرده‌اند ، با كساني كه بدكار و بزهكارند يكسان نيستند . امّا شما ( بر اثر خودخواهي و زشتكاري ) كمتر پند مي‌گيريد ( و متوجّه حقيقت مي‌شويد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَلِيلاً مَا تَتَذَكَّرُونَ » : ( نگا : اعراف‌ / 3 ، نمل‌ / 62 ) .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لَّا رَيْبَ فِيهَا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روز قيامت قطعاً فرا مي‌رسد و شكّي در آن نيست ، ولي بيشتر مردم تصديق نمي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا رَيْبَ فِيهَا » : تأكيد سوم است . يعني فرا رسيدن قيامت با سه تأكيد در جمله همراه است : إِنَّ ، لام لآتِيَةٌ ، و شبه جمله لا رَيْبَ فِيهَا .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار شما مي‌گويد : مرا به فرياد خوانيد تا بپذيرم . كساني كه خود را بزرگتر از آن مي‌دانند كه مرا به فرياد خوانند ، خوار و پست داخل دوزخ خواهند گشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُدْعُونِي‌ » : مرا به فرياد خوانيد . مرا به كمك بطلبيد . رفع نيازمنديها و حلّ مشكلات خود را از من بخواهيد . « عِبَادَتي‌ » : عبادت من . عبادت در اينجا به معني دعاء است ، چرا كه دعاء مغز عبادت است همان گونه كه رسول اكرم فرموده است : الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبادَةِ . « دَاخِرِينَ » : ( نگا : نحل‌ / 48 ، صافّات‌ / 18 ، نمل‌ / 87 ) .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِراً إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند كسي است كه شب را براي شما آفريد تا در آن بياسائيد و بياراميد ، و روز را روشن گردانيد ( تا در آن به فعّاليّت و كار و كوشش بپردازيد ) . خداوند نسبت به مردم فضل و كرم دارد ، وليكن بيشتر مردم شكرگزاري نمي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِتَسْكُنُوا فِيهِ » : ( نگا : يونس‌ / 67 ، قصص‌ / 73 ) . « مُبْصِراً » : روشن . تابان ( نگا : يونس‌ / 67 نمل‌ / 86 ) .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لَّا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن ( كه دهنده نعمتها است ) الله ، پروردگار شما ، و آفريدگار همه اشياء است و جز او معبودي نيست . پس چگونه ( از عبادت او ) برگردانده مي‌شويد و ( از حق ) به كدام سو منحرف گردانده مي‌شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَأنَّي تُؤْفَكُونَ » : ( نگا : انعام‌ / 95 ، يونس‌ / 34 ، فاطر / 3 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَلِكَ يُؤْفَكُ الَّذِينَ كَانُوا بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ( در ميان ملّتهاي گذشته ) آيات خدا را نمي‌پذيرفته‌اند ، به همين شكل ( زشت و بي‌دليل ، از حق ) منحرف و رويگردان مي‌شده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُؤْفَكُ » : استعمال فعل مضارع به جاي ماضي ، براي به تصوير كشيدن شكل زشت و ناپسندي است كه منحرفان بر آن بوده‌اند ( نگا : المصحف الميسّر ) .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَاراً وَالسَّمَاء بِنَاء وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا آن كسي است كه زمين را جايگاه و قرارگاه شما كرد ، و آسمان را به شكل خيمه و خرگاه ساخت ، و شما را شكل بخشيد و شكلهايتان را زيبا بيافريد ، و خوراكيهاي پاكيزه نصيبتان نمود . آن كه چنين ( الطافي ) در حق شما كرده است الله است . پس بالا و والا خداوند تعالي است كه پروردگار جهانيان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرَاراً » : قرارگاه . محلّ زندگي . « بِنَآءً » : ساختمان برافراشته . خيمه و خرگاه . با توجّه به معني اخير ، كرويّت فضا نيز در مدّ نظر است . « فَتَبَارَكَ اللهُ » : ( نگا : اعراف‌ / 54 ، مؤمنون‌ / 14 ، فرقان‌ / 1 و 10 و 61 ) .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زنده جاويد او است . جز او خدائي وجود ندارد ، پس او را به فرياد خوانيد و عبادت را خاصّ او بدانيد . سپاس و ستايش الله را سزا است كه پروردگار جهانيان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَيُّ » : ( نگا : بقره‌ / 255 ، آل‌عمران‌ / 2 ، طه‌ / 111 ، فرقان‌ / 58 ) . « فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ » : ( نگا : اعراف‌ / 29 ، يونس‌ / 22 ، عنكبوت‌ / 65 ، لقمان‌ / 32 ، زمر / 2 و 11 ، غافر / 14 ) .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءنِيَ الْبَيِّنَاتُ مِن رَّبِّي وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من بازداشته شده‌ام از اين كه معبودهائي را بجز خدا بپرستم كه شما آنها را به فرياد مي‌خوانيد ، از آن زماني كه آيات روشن و دلائل آشكاري از جانب پروردگار برايم آمده است ، و به من فرمان داده شده است كه خاشعانه و خاضعانه تسليم پروردگار جهانيان گردم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَدْعُونَ » : ( نگا : انعام‌ / 56 ، اعراف‌ / 37 و 194 و 197 ) . « أُسْلِمَ » : تسليم شوم . فرمانبردار گردم ( نگا : بقره‌ / 112 ، آل‌عمران / 83 ، نساء / 125 ) .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخاً وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى مِن قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُّسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه شما را از خاك مي‌آفريند ، سپس ( خاك را ) به مني تبديل مي‌گرداند ، و بعد ( مني را ) به زالو گونه‌اي تبديل مي‌نمايد ، و آن گاه به شكل نوزادي ( از شكم مادرانتان ) بيرونتان مي‌آورد . بعد ( شما را زنده نگاه مي‌دارد ) تا مي‌رسيد به كمال قوّت خود ، آن گاه پير مي‌شويد - برخي از شما پيش از آن مرحله مي‌ميرند و ( باز هم شما را زنده نگاه مي‌دارد ) تا به وقت معيّن ( اجل تامّ ) مي‌رسيد . اميد است شما ( درسهاي عبرت و نشانه‌هاي قدرتي را كه در اين احوال و اطوار است ) بفهميد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ » : مراد آفرينش ابوالبشر آدم است ، و يا مراد آفرينش يكايك مردمان از خاك از راه تغذيه اشيائي است كه در اصل از خاك هستند . « عَلَقَةٍ » : ( نگا : حجّ‌ / 5 ، المؤمنون‌ / 14 ) . « أَجَلاً مُّسَمّيً » : مرگ طبيعي هر شخصي . قيامت . « وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُّسَمّيً وَ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ » : اگر مراد از ( أَجَلاً مُّسَمّيً ) قيامت باشد ، معني اين جمله عبارت است از : تا به مدّت معيّن قيامت مي‌رسيد و حق و حقيقت را چنان كه هست فهم مي‌كنيد ( نگا : الميزان ) .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ فَإِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او كسي است كه زندگي مي‌بخشد و مي‌ميراند ، و هنگامي كه خواست كاري انجام پذيرد ، تنها بدو مي‌گويد : باش . پس مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضَي أَمْراً . . . » : ( نگا : بقره‌ / 117 ، آل‌عمران‌ / 47 ، مريم‌ / 35 ) .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر نمي‌بيني كساني كه درباره آيات خدا به كشمكش و ستيز مي‌پردازند ، چگونه ( از تفكّر و تعقّل حق ) بازگردانده مي‌شوند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنَّي يُصْرَفُونَ » : ( نگا : يونس‌ / 32 ، زمر / 6 ) .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كتابهاي آسماني و چيزهائي را كه به همراه پيغمبران فرو فرستاده‌ايم تكذيب مي‌دارند ، به زودي ( نتيجه شوم كار خود را ) خواهند فهميد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْكِتَابِ » : قرآن . كتابهاي آسماني به طور كلّي . « مَآ أَرْسَلْنَا » : مراد سائر كتب آسماني است با توجّه به اين كه ( الْكِتَابِ ) قرآن باشد . يا منظور وحي و شرائع است با توجّه به معني دوم ( الْكِتَابِ ) .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ إِذِ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن زمان كه غلّها و زنجيرها در گردن دارند و روي زمين كشيده مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأغْلالُ » : ( نگا : اعراف‌ / 157 ، رعد / 5 ، سبأ / 33 ) . « السَّلاسِلُ » : جمع سِلْسِلَة ، زنجيرها . « يُسْحَبُونَ » : روي زمين كشيده مي‌شوند ( نگا : قمر / 48 ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آب بسيار داغ برافروخته و سپس در آتش تافته مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُسْجَرُونَ » : تمام وجودشان پر از آتش مي‌گردد . برافروخته و تافته مي‌شوند .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه بديشان مي‌گويند : آن چيزهائي را كه انباز خدا مي‌كرديد ( و مي‌پرستيديد ) كجايند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُنتُمْ تُشْرِكُونَ » : انباز خدا مي‌دانستيد . مراد از انباز قرار دادن ، پرستيدن است .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ مِن دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَل لَّمْ نَكُن نَّدْعُو مِن قَبْلُ شَيْئاً كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همان انبازهائي كه ) غير از خدا ( مي‌پرستيديد ) . مي‌گويند : از ما نهان شده‌اند و هدر رفته‌اند ، بلكه اصلاً ما قبلاً ( در دنيا ) چيزي را كه ارزش و مقامي داشته باشد ( نپرستيده‌ايم . چيزهائي را كه پرستش مي‌كرده‌ايم اوهام و خيالاتي بيش نبوده‌اند ) . خدا اين چنين كافران را سرگشته مي‌سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضَلُّوا » : گم شده‌اند . نهان و پنهان گشته‌اند . « لَمْ نَكُن نَّدْعُو مِن قَبْلُ شَيْئاً » : قبلاً چيزي را نمي‌پرستيده‌ايم . مراد كفّار از اين گفتار ، اين است كه جز خدا هر چه را پرستيده‌اند حقيقت و اصلي نداشته و پنداري بيش نبوده است . الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني در آخر ( نَدْعُو ) است .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكُم بِمَا كُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنتُمْ تَمْرَحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( عذابي كه در آن هستيد ) به سبب شادمانيهاي ناپسند و بيجائي است كه ( در برابر اموال دنيا ) در زمين مي‌كرديد ( تا بدانجا كه اموال دنيا ، اهوال آخرت را از يادتان برده بود ، و به انجام معاصي و گناهانتان كشانده بود ) و نيز به سبب نازشها و بالشهائي است كه ( در برابر انجام بزهكاريها و زشتكاريها ) مي‌نموديد ( و ارتكاب معاصي و اقدام به اذيّت و آزار ديگران را نشانه قوت و قدرت و عظمت خود مي‌ديديد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَا كُنتُمْ تَفْرَحُونَ . . . » : مراد فرح و شادي مذموم است ، مثل شادماني مغرورانه‌اي كه در برابر به دست آوردن اموال و امتعه دنيا براي بعضيها حاصل مي‌شود تا بدانجا كه آخرت را از يادشان مي‌برد و كارشان را به انجام گناهان مي‌كشاند ( نگا : آل‌عمران‌ / 188 ، انعام‌ / 44 ، هود / 10 ، قصص‌ / 76 ) يا شادي حاصل از مصيبت و رنج ديگران ( نگا : آل‌عمران‌ / 120 ، توبه‌ / 50 و 81 ) . « بِمَا كُنتُمْ تَمْرَحُونَ » : مراد خُيَلاء و تفاخر و افاده بر مردم است ( نگا : اسراء / 37 ، لقمان‌ / 18 ) .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به كافران دستور داده مي‌شود ) از درهاي دوزخ داخل شويد و جاودانه در آنجا بمانيد . جايگاه متكبّران چه بد جايگاهي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثْوَي » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نحل‌ / 29 ، عنكبوت‌ / 68 ) .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! ) شكيبا باش . وعده خدا حق است ( و عذاب را گريبانگير كفّار مي‌سازد ) . اين عذابي را كه ايشان را بدان وعده داده‌ايم ، يا قسمتي از آن را به تو مي‌نمايانيم ( و در روزگار حيات تو انجام مي‌پذيرد ) يا اين كه تو را مي‌ميرانيم و ( تو آن را نخواهي ديد . چه آن را ببيني و چه آن را نبيني مهمّ نيست . چرا كه ) به سوي ما برگردانده مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَتَوَفَّيَنَّكَ » : تو را مي‌ميرانم .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِّن قَبْلِكَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاء أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از تو پيغمبراني را ( براي رهنمود مردمان ) فرستاده‌ايم . سرگذشت بعضيها را براي تو بازگو كرده و سرگذشت برخيها را براي تو بازگو نكرده‌ايم . هيچ پيغمبري حق نداشته است معجزه‌اي را ( كه قوم او پيشنهاد كرده‌اند ) نشان دهد مگر به فرمان خدا . زماني هم فرمان خدا ( مبني بر ارائه آن معجزه صادر شده است و پيشنهاد كنندگان ايمان نياورده‌اند ) دادگرانه داوري شده است . ( بدين معني كه خدا پيغمبران و مؤمنان را نجات داده است ) و آن وقت باطلگرايان ( هلاك و ) زيانمند گشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَصَصْنَا » : بازگو كرده‌ايم . « مَا كَانَ لِرَسُولٍ » : هيچ پيغمبري حق نداشته است . هيچ پيغمبري را نسزيده است . « ءَايَةٍ » : مراد معجزه پيشنهادي ديگران است . « قُضِيَ بِالْحَقِّ » : دادگرانه داوري شده است . يعني خدا پيغمبران و ايمانداران را از مهلكه نجات داده است و كفّار و معاندان را نابود نموده است ( نگا : هود / 43 و 76 و 101 ) . « هُنَالِكَ » : آنجا . آن وقت . اين واژه به عنوان ظرف مكان و ظرف زمان به كار مي‌رود ( نگا : آل‌عمران‌ / 38 ، اعراف‌ / 119 ، يونس‌ / 30 ، فرقان‌ / 13 ، احزاب‌ / 11 ) . « فَإِذَا جَآءَ أَمْرُ اللهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ » : معني ديگر اين بخش از آيه چنين است : هنگامي كه فرمان خدا صادر شد و قيامت بپا شد ، دادگرانه داوري مي‌گردد ، و آنجا باطلگرايان زيانمند مي‌گردند .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعَامَ لِتَرْكَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه چهارپايان را براي شما آفريده است تا سوار برخي از آنها شويد و برخي از آنها را بخوريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَعَلَ » : آفريده است ( نگا : نحل‌ / 5 ) .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَلِتَبْلُغُوا عَلَيْهَا حَاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و براي شما در آنها منافع زياد و قابل توجّه ديگري است ( همچون : شير ، پشم ، پوست ، و غيره ) و منظور ديگر ( از آفرينش آنها ) اين بوده است كه بر آنها سوار شويد و به مقاصدي كه در دل داريد برسيد ( مانند حمل بار و تفريح و سياحت و غيره ) . و بر چهارپايان ( كه وسيله مسافرت در خشكي هستند ) و روي كشتيها ( كه وسيله مسافرت در دريا هستند ، كالاي شما و خود ) شما حمل مي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنَافِعُ » : نكره بودن اين واژه ، براي بيان اهمّيّت و كثرت است . « حَاجَةً فِي صُدُورِكُمْ » : نيازي كه در دل داريد . مراد حمل بارها و رسيدن به مكانهاي دور ، و شايد مقاصد و استفاده‌هاي تفريحي همچون گردش و مسابقات باشد .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنكِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند نشانه‌هاي ( قدرت و عظمت ) خود را ( در آفاق و انفس ) به شما نشان مي‌دهد ( حال بگوييد ) كدام يك از نشانه‌هاي ( قوّت و شوكت ) خدا را مي‌توانيد انكار كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِهِ » : نشانه‌هاي قدرت و دلائل عظمت او . از قبيل : آفرينش انسان از خاك ، مسأله حيات و ممات ، خلقت آسمانها و زمين ، آفرينش شب و روز ، و چهارپايان و كشتيها .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَاراً فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا در زمين به سير و سياحت نپرداخته‌اند تا ببينند سرنوشت كساني كه پيش از ايشان بوده‌اند به كجا كشيده است ( و كارشان به كجا انجاميده است‌ ؟ ) آنان كه از اينان نيرومندتر و داراي آثار بيشتري در زمين بوده‌اند ، ولي چيزهائي كه فرا چنگ آورده بودند ايشان را ( از عذاب خدا ) رهائي نداد و بديشان سودي نبخشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ ءَاثَاراً فِي الأرْضِ » : ( نگا : غافر / 21 ) . « فَمَآ أَغْنَي عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ » : ( نگا : حجر / 84 ، زمر / 50 ) .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه پيغمبرانشان آيه‌هاي روشن و دلائل آشكاري براي ايشان مي‌آوردند ، به دانش و معلوماتي كه خودشان ( درباره مظاهر دنيا ) داشتند خوشحال و شادان مي‌شدند و ( بدان اكتفاء مي‌نمودند و علوم و معارف وحي آسماني را به بازيچه و تمسخر مي‌گرفتند ، و سرانجام ) عذابي كه توسّط انبياء از آن بيم داده مي‌شدند و ايشان مسخره‌اش مي‌دانستند ، آنان را در بر مي‌گرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَاقَ بِهِمْ » : ايشان را در بر گرفت . ايشان را فرا گرفت ( نگا : انعام 10 ، هود / 8 ، نحل‌ / 34 ) .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَكَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه عذاب شديد ما را مي‌ديدند ، مي‌گفتند : به خداي يگانه ايمان داريم و انبازهائي را كه به سبب آنها مشرك بشمار مي‌آمده‌ايم نمي‌پذيريم و مردود مي‌شماريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَأْسَنَا » : عذاب شديد و ريشه‌كن كننده ما ( نگا : انعام‌ / 43 و 148 ، اعراف‌ / 4 و 5 و 97 و 98 ) . « بِهِ » : به سبب آن . به علّت پرستش آنها .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمْ يَكُ يَنفَعُهُمْ إِيمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْكَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا ايمانشان به هنگام مشاهده عذاب شديد ما ، بديشان سودي نرسانيده است و نفعي به حالشان نداشته است . اين سنّت و شيوه هميشگي خدا در مورد بندگانش بوده است و كافران بدان هنگام زيانبار شده‌اند . ( چرا كه سرمايه وجود خود را در بيراهه‌ها هدر داده‌اند و حاصلي جز گناه و رسوائي و عذاب دردناك خدائي فراهم نساخته‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُنَّةَ اللهِ » : شيوه و كاركرد خدا . مراد عدم نفع ايمان به هنگام رؤيت عذاب استيصال است . مفعول مطلق براي عامل محذوف است . يا اين كه تحذير است و مفعول به بشمار است يعني : إِحْذَرُوا سُنَّةَ اللهِ فِي أَعْدآءِ الرُّسُلِ . در رسم‌الخطّ قرآني با تاء كشيده نوشته شده است . « هُنَالِكَ » : ( نگا : غافر / 78 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره غافر / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره زمر / تفسیر نور


آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نزول كتاب ( قرآن ) از سوي خداوند باعزّت و باحكمت انجام پذيرفته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَنزِيلُ » : ( نگا : شعراء / 192 ، سجده‌ / 2 ، يس‌ / 5 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) ما اين كتاب را كه در برگيرنده حق و حقيقت است ، بر تو فرو فرستاده‌ايم . خدا را پرستش كن و پرستش خود را سره و خاصّ او گردان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : در برگيرنده حق . فرمان دهنده به حق ( نگا : آل‌عمران‌ / 3 ، نساء / 105 ، مائده‌ / 48 ) . « الدِّينَ » : طاعت و عبادت ( نگا : اعراف‌ / 29 ، يونس‌ / 22 ، عنكبوت‌ / 65 ، لقمان‌ / 32 ، بيّنه‌ / 5 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هان ! تنها طاعت و عبادت خالصانه براي خدا است و بس . كساني كه جز خدا سرپرستان و ياوران ديگري را برمي‌گيرند ( و بدانان تقرّب و توسّل مي‌جويند ، مي‌گويند : ) ما آنان را پرستش نمي‌كنيم مگر بدان خاطر كه ما را به خداوند نزديك گردانند . خداوند روز قيامت ميان ايشان ( و مؤمنان ) درباره چيزي كه در آن اختلاف دارند داوري خواهد كرد . خداوند دروغگوي كفرپيشه را ( به سوي حق ) هدايت و رهنمود نمي‌كند ( و او را با وجود كذب و كفر به درك و فهم حقيقت نائل نمي‌گرداند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِلّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ » : تنها عبادت بي‌شائبه از كفر و شرك ، خداپسند و مقبول خدا است . تنها خدا ، طاعت و عبادت خالصانه مي‌گردد و بس . « مِن دُونِهِ » : غير از خدا . جداي از خدا . « أَوْلِيَآءَ » : سرپرستان . ياوران . مراد معبودها است . از قبيل : فرشتگان و عُزَير و عيسي و اصنام . ( نگا : اعراف‌ / 27 و 30 ، هود / 20 و 113 ، رعد / 16 ، كهف‌ / 50 و 102 ، فرقان‌ / 18 ، عنكبوت‌ / 41 ) . « زُلْفي‌ » : ( نگا : سبأ / 37 ، ص‌ / 25 و 40 ) . « كُفَّار » : كفرپيشه . كفران كننده نعمت .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لَّاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر خداوند مي‌خواست فرزندي داشته باشد ، مي‌بايست از ميان چيزهائي كه خود مي‌آفريند كسي يا چيزي را برگزيند . ( در صورتي كه فرزند بايد از جنس پدر بوده و همچون او قديم باشد . اين هم ناممكن است ) . خداوند پاك و منزّه ( از همه عيبها به ويژه از نياز به فرزند ) است . او خداوند يگانه پيروزمند است ( و فرزند داشتن مخالف با يگانگي ، و نياز به فرزند بيانگر عدم پيروزمندي و چيرگي است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِصْطَفي‌ » : برگزيد .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است ( نه به بازيچه ) . شب را بر روز ، و روز را بر شب مي‌پيچد ، و خورشيد و ماه را فرمانبردار ( دستور خود ) كرده است ( و براي مصلحت بندگان به گردش و چرخش انداخته است ) . هر يك از آنها تا مدّت معيّن و مشخّصي ( كه خدا مي‌داند ) در حركت خواهد بود . هان ! خدا بسيار مقتدر و بخشنده است ( و هر چه را بخواهد مي‌كند و هر كه را بخواهد مي‌بخشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به حق نه به شوخي و عبث . يعني آفرينش داراي نظم و نظام شگرف و مقصد و هدف بزرگي است ، و زندگي بازيچه نيست . « يُكَوِّرُ » : مي‌پيچد . يعني خداوند زمين را كروي آفريده است و به دور خود به گردش انداخته است ، و بر اثر اين گردش ، قسمتي از كره زمين روز و قسمتي شب است ، و گوئي از يك سو نوار سفيد بر سياه ، و از سوي ديگر نوار سياه بر سفيد پيچيده مي‌شود . چرا كه مصدر آن ( تكوير ) است كه به معني پيچيدن عمامه و دستار به دور سر است . « أَجَلٍ مُّسَمّيً » : ( نگا : رعد / 2 ، لقمان‌ / 29 ، فاطر / 13 ) .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنْ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقاً مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدواند شما را از يك تن ( به نام آدم ) بيافريد ، سپس از جنس او همسرش را ( به نام حوّاء ) خلق كرد ، و براي شما هشت جفت چهارپا گسيل داشت . او شما را در شكمهاي مادرانتان ، در ميان تاريكيهاي سه‌گانه ، آفرينشهاي جوراجور و پياپي مي‌بخشد ( و جنين را هر دم به گونه‌اي درآورده و به پلّه‌اي از خلقت مي‌رساند ) كسي كه چنين ( نعمتهائي را مي‌بخشد و اين گونه نقش آفريني ) مي‌كند ، الله است كه پروردگار شما است و حكومت و مملكت ( سراسر عالم هستي ) از آن او است . جز او معبودي وجود ندارد . پس چگونه ( با وجود اين همه موجبات و دواعي عبادت از حق منحرف مي‌گرديد ، و از پرستش خدا به پرستش چيزهاي ديگر ) برگردانده مي‌شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَفْسٍ وَاحِدَةٍ » : شخص واحدي . يك تن . مراد ابوالبشر ، آدم 7 است ( نگا : نساء / 1 ، انعام‌ / 98 ، اعراف‌ / 189 ) . « ثُمَّ » : براي تأخير زماني نيست بلكه براي تأخير بيان است . « جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا » : همسر او را از جنس او آفريد . ( نگا : نساء / 1 ، اعراف‌ / 189 ) . « أَنزَلَ » : خلقت بخشيد . بيافريد . ( نگا : اعراف‌ / 26 ، حديد / 25 ) . « ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ » : ( نگا : انعام‌ / 143 ) . « خَلْقاً مِّن بَعْدِ خَلْقٍ » : مراد تطوّرات جنين و تحوّلات عجيب آن در مراحل مختلف است . « ظُلُمَاتٍ ثَلاثٍ » : چه بسا مراد ظلمت شكم مادر ، و ظلمت رحم ، و ظلمت مشيمه يا بچّه‌دان باشد . يا مراد لايه‌هاي جنيني إِكْتُودِرْم و مِزُودِرْم و اِنْدُودِرْم باشد . و يا اين كه مراد تخمدان و لوله فالوپ و رحم باشد . هدف اصلي را به علم « جنين‌شناسي‌ » كه در اصل درس خداشناسي است واگذار مي‌كنيم . « أَنَّي‌ » : چگونه‌ ؟ كجا ؟ « فَأَنَّي تُصْرَفُونَ » : ( نگا : يونس‌ / 32 ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر كافر گرديد ، خدا بي‌نياز از ( ايمان و عبادت ) شما است ، و ليكن كفر را از بندگان خود نمي‌پسندد ، و اگر ( با انجام عبادت و طاعت خدا را ) سپاسگزاري كنيد ، از اين كارتان خوشنود مي‌گردد . هيچ كس بار گناهان ديگري را بر دوش نمي‌كشد ( و گناهان ديگري را به گردن نمي‌گيرد ) . بعدها بازگشت همه شماها به سوي پروردگارتان خواهد بود و از چيزهائي كه مي‌كرده‌ايد آگاهتان خواهد ساخت . چرا كه او آگاه از اسرار و افكار نهفته در سينه‌ها است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن تَكْفُرُوا » : اگر كافر شويد . اگر ناشكري و كفران نعمت كنيد « الْكُفْرَ » : الحاد و بي‌ديني . ناشكري و كفران نعمت . « إِن تَشْكُرُوا » : اگر شكر نعمت به جاي آوريد و سپاسگزار الطاف خداوندي باشيد . شكر ، علاوه از شكر نعمت اصطلاحي ، كنايه از ايمان و فرمانبرداري از دستورات خدا هم مي‌باشد . « لا تَزِرُ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 164 ، اسراء / 15 ، فاطر / 18 ) . « ذَاتِ الصُّدُورِ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 119 و 154 ، مائده‌ / 7 ، انفال‌ / 43 ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَاداً لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه گزندي متوجّه انسان مي‌گردد ، پروردگار خود را به فرياد مي‌خواند و تضرّع كنان رو به درگاه او مي‌آورد . سپس هنگامي كه نعمت بزرگي از جانب خود بدو داد ( و شقاوت او را به سعادت و ناخوشي وي را به خوشي تبديل كرد ) خدا را كه قبلاً به فرياد مي‌خواند فراموش مي‌كند ( و گزند را از ياد مي‌برد و به ترك دعا مي‌گويد ) و خداگونه‌هائي را براي خدا مي‌سازد تا ( هم خود را و هم مردمان را بدان ) از راه او به در برد و گمراه كند . ( اي پيغمبر ! به چنين فردي ) بگو : اندك روزگاري از كفر خود بهره‌مند شو ( و با آن خوش بگذران ، امّا بدان كه ) تو از دوزخياني .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الإِنسَانَ » : مراد از ذكر جنس ، بعضي از افراد است . مانند : إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ ( ابراهيم‌ / 34 ) . « ضُرٌّ » : گزند . زيان و ضرر مالي و بدني . ( نگا : يونس‌ / 12 ، نحل‌ / 53 و 54 ، مؤمنون‌ / 75 ، روم‌ / 33 ) . « مُنِيباً » : توبه‌كنان . برگردنده با تضرّع و زاري . حال است . « خَوَّلَهُ » : ( نگا : انعام‌ / 94 ) . « نَسِيَ مَا » : خدا را فراموش مي‌كند . در اين صورت ( مَا ) به معني ( مَنْ ) و براي تفخيم و تعظيم است . گزند و بلا را فراموش مي‌كند . دعا كردن و به فرياد خواستن را از ياد مي‌برد . در اين صورت ( مَا ) مصدريّه است ( نگا : تفسير آلوسي ) . « يَدْعُو » : الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني دارد . « أَندَاداً » : امثال و نظائر . خداگونه‌ها .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّيْلِ سَاجِداً وَقَائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آيا چنين شخص مشركي كه بيان كرديم ، بهتر است ) يا كسي كه در اوقات شب سجده‌كنان و ايستاده به طاعت و عبادت مشغول مي‌شود و ( خويشتن را ) از ( عذاب ) آخرت به دور مي‌دارد ، و رحمت پروردگار خود را خواستار مي‌گردد ؟ بگو : آيا كساني كه ( وظيفه خود را در قبال خدا ) مي‌دانند ، با كساني كه ( چنين چيزي را ) نمي‌دانند ، برابر و يكسانند ؟ ! ( هرگز ) . تنها خردمندان ( فرق اينان را با آنان تشخيص مي‌دهند ، و از آن ) پند و اندرز مي‌گيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَانِتٌ » : پرستشگر فرمانبردار . شخص مطيعي كه با خشوع و خضوع نماز و دعاي خود را طول مي‌دهد ( نگا : بقره‌ / 116 و238 ، آل‌عمران‌ / 17 ، نساء / 34 ، نحل‌ / 120 ) . « آناءَ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 113 ، طه‌ / 130 ) .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! از سوي من به مردمان ) بگو : اي بندگان مؤمن من ! از ( عذاب ) پروردگارتان ( خويشتن را ) بپرهيزيد . كساني كه نيكي كنند ، در همين جهان بديشان نيكي مي‌شود . ( در مراكز كفر و شرك و ظلم و غرق در گناه زندگي نكنيد و پستي و خواري را نپذيريد و هجرت را پيشه سازيد ) . زمين خداوند وسيع و فراخ است ( و در ديار غربت شكيبائي كنيد ) . قطعاً به شكيبايان اجر و پاداششان به تمام و كمال و بدون حساب داده مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ » : كساني كه نيكي كنند ، علاوه از آخرت در همين جهان نيكي عظيمي مي‌بينند ( نگا : نحل‌ / 30 و 122 ، غافر / 51 ) . براي كساني كه در اين جهان نيكي كنند ، در آخرت نيكي عظيمي است . تفسير اوّل درست‌تر به نظر مي‌رسد . چرا كه نقطه مقابل نيكوكاران ، بدكارانند كه در هر دو جهان بدي مي‌بينند ( نگا : بقره‌ / 85 و 114 ، آل‌عمران‌ / 56 ، رعد / 34 ) . پس بايد كه نيكوكاران نيز در هر دو جهان نيكي ببينند . « بِغَيْرِ حِسَابٍ » : ( نگا : بقره‌ / 212 ، آل‌عمران‌ / 27 و 37 ، نور / 38 ، ص‌ / 39 ) .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : به من فرمان داده شده است به اين كه خدا را بپرستم و پرستش را ( از هر گونه شائبه كفر و شرك و ريا ، پالوده و زدوده سازم و ) خاصّ او كنم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُخْلِصاً لَّهُ الدِّينَ » : ( نگا : اعراف‌ / 29 ، يونس‌ / 22 ، عنكبوت‌ / 65 ، لقمان‌ / 32 ، زمر / 2 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به من دستور داده شده است كه نخستين فرد از افراد منقاد ( اوامر خدا ) باشم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ » : داراي دو معني عمده است : الف‌ - نخستينِ مسلمانان و پيروان دين اسلام باشم . يعني در آنچه مردم را بدان مي‌خوانم ، خودم قدوه و الگو بوده و در طاعت و عبادت و تلاش در راه پيشبرد مقاصد آئين اسلام ، سرآمد ديگران باشم . ب - من نخستين فرد از تسليم شوندگان اوامر يزدان در حركت با كاروان ايمان به قافله سالاري پيغمبران باشم ( نگا : انعام‌ / 163 ، نمل‌ / 91 ) .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اگر من از ( اوامر ) پروردگارم سركشي كنم ، از عذاب روز بزرگ ( قيامت ) مي‌ترسم . ( چرا كه من بايد اوّلين مؤمن به آئين خويش و پيشگام‌ترين مسلمانان در انجام وظائف مكتب آسماني باشم ، و هر كس در هر مقامي كه باشد اگر در برابر مقام الوهيّت ، عبوديّت خود را نشان ندهد ، بايد به عذاب الهي بسوزد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُلْ إِنّي . . . » : ( نگا : انعام‌ / 15 ، يونس‌ / 15 ) .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَّهُ دِينِي ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : تنها خدا را مي‌پرستم و بس ، و عبادت و طاعتم را خاصّ او مي‌كنم و ( پرستش او را از هر گونه كفر و شركي مي‌زدايم و ) مي‌پالايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللهَ » : مفعول به براي ( أَعْبُدُ ) مي‌باشد و بيانگر حصر است .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا شما هر چه و هر كه را جز او مي‌خواهيد بپرستيد . ( راه من اين بود و راه شما هر چه مي‌خواهد باشد ، هر كسي آن درود عاقبت كار كه كشت ) . بگو : زيانكاران واقعي كساني هستند كه ( عمر و جان ) خود را ( به سبب گمراهي ، و حتّي عمر و جان اهل و عيال ) و وابستگان خود را ( با گمراهسازي ) ، در روز قيامت ( هدر دهند و ) زيانبار كنند . هان ! زيان آشكار واقعاً همين است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ » : ( نگا : انعام‌ / 12 و 20 ، اعراف‌ / 9 و 53 ) . « أَهْلِيهِمْ » : أَهْلُونَ و أَهْلِينَ ، جمع أَهْل است . اهل و عيال و خويشان و وابستگان ( نگا : مائده‌ / 89 ) .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بالاي سرشان سايبانهائي از آتش و در زير پاهايشان سايبانهائي از آتش دارند ( و بلكه از هر سو آتش بر آنان خيمه زده است و طبقات آتش ايشان را فرا گرفته است ) . اين چيزي است كه خداوند بندگان خود را از آن مي‌ترساند ( و بر حذر مي‌دارد ) . پس اي بندگانم ! خويشتن را از ( عذاب ) من بپرهيزيد ( و با انجام طاعت و عبادت خود را از آتش دوزخ در امان داريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ظُلَلٌ » : جمع ظُلَّة ، سايبانها . مراد طبقات و چينها و لايه‌هاي متراكم آتش است ( نگا : بقره‌ / 210 ، لقمان‌ / 32 ، اعراف‌ / 171 ، شعراء / 189 ) .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه از عبادت طاغوت دوري مي‌گزينند ، و ( با توبه و استغفار ) به سوي خدا باز مي‌گردند ، ايشان را بشارت باد ( به اجر و پاداش عظيم خداوندي ) . مژده بده به بندگانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الطَّاغُوتَ » : بتان و شياطين و هر معبودي جز خدا ( نگا : بقره‌ / 256 و 257 ، نساء / 51 و 60 و 76 ، مائده‌ / 60 ، نحل 36 ) . « أَنَابُوا » : با توبه و استغفار به سوي خدا برگشتند . « الْبُشْري‌ » : مژده . بشارت ( نگا : بقره‌ / 97 ، آل‌عمران‌ / 126 ، يونس‌ / 64 ) . « عِبَادِ » : بندگان من در اصل ( عِبادي ) بوده و ياء حذف شده و كسره به جاي آن است .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه به همه سخنان گوش فرا مي‌دهند و از نيكوترين و زيباترين آنها پيروي مي‌كنند . آنان كسانيند كه خدا هدايتشان بخشيده است ، و ايشان واقعاً خردمندند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْقَوْلَ » : مراد هر گونه سخن و گفتاري است . چرا كه اين آيه بيانگر آزادانديشي مسلمانان و انتخابگري ايشان در مسائل مختلف است . به مؤمنان اجازه مي‌دهد سخنان ديگران را مطالعه و بررسي كنند و اهل تحقيق باشند .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي كه ( به خاطر ارتكاب معاصي و اصرار بر ظلم و فساد ، روح ايمان و تشخيص براي هميشه در او مرده است و وجودش يكپارچه وجود جهنّمي شده است ، و لذا ) فرمان عذاب درباره او قطعي و محقّق گشته است ( تو مي‌تواني وي را از عذاب برهاني‌ ؟ ) آيا تو مي‌تواني كسي را نجات دهي كه در آتش دوزخ قرار گرفته است‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَقَّ » : ثابت و واجب شده است . ( نگا : اعراف‌ / 30 ، حجّ‌ / 18 ، ص‌ / 14 ) . « كَلِمَةُ الْعَذَابِ » : فرمان عذاب ( نگا : يونس‌ / 33 و 96 ، نحل‌ / 36 ) . « أَفَمَنْ . . . أَفَأَنتَ . . . » : تكرار استفهام براي تأكيد انكار و نفي است . يعني اصلاً نمي‌تواني . « تُنقِذُ » : نجات مي‌دهي و مي‌رهاني .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا كساني كه از ( عذاب ) پروردگارشان ( خويشتن را ) بپرهيزند ، آنان ( در بهشت برين جاي دارند و ) داراي قصرها و كاخهائي هستند كه بالاي يكديگر ساخته شده‌اند و در زير آنها رودبارها جاري است . اين وعده را خدا مي‌دهد و خدا خلاف وعده نمي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غُرَفٌ » : منازل برافراشته و خانه‌هاي سر به فلك كشيده . بالاخانه‌ها و كاخها ( نگا : فرقان‌ / 75 ) . « مَبْنِيَّةٌ » : ساخته شده . ذكر اين واژه پس از ( غُرَف ) مراد حقيقت آن است . يعني جنبه مجازي ندارد و بلكه واقعاً وجود دارد . « وَعْدَ » : مفعول مطلق فعل محذوف است و براي تأكيد مضمون جمله پيشين است . يعني : وَعَدَهُمُ اللهُ بِذلِكَ وَعْداً . « الْمِيعَادَ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 9 ، انفال‌ / 42 ، رعد / 31 ، سبأ / 30 ) .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُّخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرّاً ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَاماً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِأُوْلِي الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي مخاطب ! ) مگر نمي‌بيني كه خداوند از آسمان آب را مي‌باراند و آن را به آب انبارهاي زيرزميني زمين وارد و مستقرّ مي‌گرداند ، و سپس به وسيله آن انواع سبزه‌زارها و كشتزارها را با رنگهاي گوناگون مي‌روياند ، و آن‌گاه سبزه‌زارها و كشتزارها مي‌بالند و لبريز از جوش و خروش مي‌شوند و بعداً آنها را پژمرده و زردرنگ مي‌بيني ، و آن وقت خدا آنها را خشك و پرپر مي‌سازد ؟ واقعاً در اين ( چرخه آب و گياه ، درس ) عبرتي براي خردمندان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَلَكَهُ » : آن را داخل و مستقرّ مي‌گرداند ( نگا : مدّثّر / 42 ، شعراء / 200 ، مؤمنون‌ / 27 ) . « يَنَابِيعَ » : جمع يَنبُوع ، چشمه‌ها . مراد منبعها و آب انبارهاي زيرزميني است . منصوب به نزع خافض است و در اصل چنين است : فِي يَنَابِيعَ . يا اين كه حال است و به معني آبهاي جَهنده و جوشنده از زمين است ( نگا : روح‌المعاني ) . « مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ » : در رنگهاي گوناگون . داراي انواع جوراجور . « يَهِيجُ » : از اضداد است و به دو معني آمده است : خشك مي‌گردد . مي‌بالد و جوش و خروش برمي‌دارد ( نگا : نمونه . صفوة البيان . التفسير القرآني للقرآن ) . « مُصْفَرّاً » : زرد رنگ ( نگا : روم‌ / 51 ) . « حُطامّا » : گياه خشكيده و خُرد و پرپر شده . « ذِكْري‌ » : تذكّر و بيدار باش . درس عبرت ( نگا : انعام‌ / 68 و 69 و 90 ، اعراف‌ / 2 ، هود / 114 و 120 ) .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي كه خداوند سينه‌اش را براي پذيرش اسلام گشاده و فراخ ساخته است و داراي ( بينشي روشن از ) نور پروردگارش مي‌باشد ( و در پرتو آن ، راه را از چاه تشخيص مي‌دهد ، همچون كسي است كه هدايت الهي در سايه اسلام پرتوي به دل او نيفكنده است و درونش با ايمان تابان نشده است‌ ؟ ! ) . واي بر كساني كه دلهاي سنگيني دارند و ياد خدا بدانها راه نمي‌يابد ( و قرآن يزدان در آنها اثر نمي‌گذارد ! ) . آنان واقعاً به گمراهي و سرگشتگي آشكاري دچارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَرَحَ صَدْرَهُ » : ( نگا : انعام‌ / 125 ، طه‌ / 25 ) . « عَلي نُورٍ » : داراي نور هدايت است ( نگا : مائده‌ / 44 و 46 ، نور / 40 ، حديد / 28 ) . بينش روشن خدادادي . « أَفَمَن شَرَحَ . . . » : جواب ( مَنْ ) محذوف است كه مفهوم از سياق سخن است و تقدير چنين است : أَفَمَن شَرَحَ اللهُ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ فَهُوَ عَلي نُورٍ كَمَنْ هُوَ قَاسِي الْقَلْبِ لا يَهْتَدِي بِنُورٍ . ( نگا : محمّد / 14 ) . « ذِكْرِ اللهِ » : ياد خدا . قرآن خدا ( نگا : آل‌عمران‌ / 58 ، اعراف‌ / 63 و 69 ، حجر / 6 و 9 ، نحل‌ / 44 ) . « الْقَاسِيَةِ » : سخت و سنگين ( نگا : مائده‌ / 13 ، حجّ‌ / 53 ) .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَاباً مُّتَشَابِهاً مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند بهترين سخن را ( به نام قرآن ) فرو فرستاده است . كتابي را كه ( از لحاظ كاربرد و گيرائي الفاظ ، و والائي و هم‌آوايي معاني ، در اعجاز ) همگون و ( مطالبي چون مواعظ و براهين و قصص ، و مسائل مقابل و مختلفي همانند : ايمان و كفر ، حق و باطل ، هدايت و ضلالت ، خير و شر ، حسنات و سيّئات ، بهشت و دوزخ ، البتّه هر بار به شكلي تازه و به شيوه‌اي نو ، در آن ) مكرّر است . از ( شنيدن آيات ) آن لرزه بر اندام كساني مي‌افتد كه از پروردگار خود مي‌ترسند ، و از آن پس پوستهايشان و دلهايشان ( و همه وجودشان ) نرم و آماده پذيرش قرآن خدا مي‌گردد ( و آن را تصديق و بدان عمل مي‌كنند ) . اين ( كتاب مشتمل بر ) رهنمود الهي است و خدا هر كه را بخواهد در پرتو آن راهياب مي‌سازد ، و خدا هر كه را گمراه سازد ، اصلاً راهنما و راهبري نخواهد داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَحْسَنَ الْحَدِيثِ » : زيباترين كلام و بهترين سخن . مراد قرآن است . « كِتَاباً » : بدل از ( أَحْسَنَ ) است . « مُتَشَابِهاً » : همگون و همسان . مراد اين است كه جملگي قرآن از لحاظ لفظي و معنوي همگون در اعجاز است . در سراسر قرآن ، الفاظ به گونه زيبا و بجا به كار رفته‌اند ، و معاني بدون كمترين تناقض و تضاد استعمال شده‌اند . « مَثَانِيَ » : جمع مثنّي ، مكرّر . مراد اين است كه احكام و مواعظ و قصص و غيره در موارد متعدّد به شكلهاي متفاوت و صورتهاي مختلف تكرار شده‌اند تا خوب فهم و در مغزها جايگزين شوند . يا اين كه مثنّي به معني دو تا و جفت يكديگر است . يعني مسائل و مطالب مقابل يكديگر در قرآن آمده است كه در هر دو بخش اعجاز قرآن پيدا و هويدا است . از قبيل : ايمان و كفر . حق و باطل ، هدايت و ضلالت ، خير و شرّ ، حسنات و سيّئات ، بيم و اميد . « تَقْشَعِرُّ » : بر خود مي‌لرزد . « تَلِينُ » : نرم مي‌گردد . مي‌گرايد . مراد رام و پذيراي قوانين و احكام قرآن شدن و تسليم حقائق و معاني آن گشتن است . « ذِكْرِ اللهِ » : قرآن خدا ( نگا : زمر / 22 ) .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَقِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي كه عذاب بد ( و سوزناك دوزخ ) را در روز قيامت با چهره و صورت از خود دور مي‌سازد ( زيرا دست و پاي وي در غل و زنجير است ، همانند كسي است كه در آن روز در نهايت امنيّت و خوشي بسر مي‌برد ؟ در آن روز ) به ظالمان گفته مي‌شود : بچشيد ( كيفر ) كارهائي را كه كرده‌ايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَمَن يَتَّقِي . . . » : هنگامي كه خطري متوجّه صورت مي‌شود ، انسان دست و بازو و ساير اعضاي پيكر خود را سپر آن قرار مي‌دهد تا چهره را از خطر مصون كند . امّا در دوزخ ، حال دوزخيان به گونه‌اي است كه بايد با صورت از خود دفاع كنند . چرا كه دست و پاي دوزخيان در غل و زنجير است ( نگا : يس‌ / 8 ، انسان‌ / 4 ) . جواب ( مَنْ ) محذوف است و تقدير چنين است : أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَمَنْ هُوَ ءَامِنٌ مِّن كُلِّ مَكْرُوهٍ ، وَ مُتَنَعِّمٌ فِي الْجِنَانِ . « ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ » : ( نگا : عنكبوت‌ / 55 ) .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمْ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ستمگران تصوّر نكنند فقط در آخرت دچار عذاب مي‌گردند و در اين جهان در امان مي‌مانند ) كساني كه قبل از ايشان بوده‌اند ( و پيغمبران ما را ) تكذيب كرده‌اند ، عذاب ( الهي به گونه‌اي و ) از جائي دامانشان را گرفته است كه ( انتظارش را نداشته و ) بدان پي نبرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن قَبْلِهِمْ . . . » : پيش از اين كافران و مشركانِ فعلي . « مِنْ حَيْثُ » : از جائي كه .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند خواري و رسوائي را در زندگي دنيا بديشان چشانده است ، و قطعاً عذاب آخرت ( آنان از عذاب ذلّت و پستي همين جهان ايشان ، بسيار سخت‌تر و ) بزرگتر است اگر بدانند ( و اهل سنجش و بينش باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْخِزْيَ » : خواري و پستي . رسوائي و بدنامي ( نگا : بقره‌ / 85 و 114 ، مائده‌ / 33 و 41 ) . « أَكْبَرُ » : بزرگتر . مراد سخت‌تر و شديدتر و دردناكتر است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما در اين قرآن براي مردمان هر نوع مثلي را ( كه براي رهنمود و بيداري ايشان مفيد باشد ) بيان داشته‌ايم ، تا اين كه آنان پند گيرند و هوشيار گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن كُلِّ مَثَلٍ » : هر نوع مثلي كه مفيد بوده و براي عبرت و هدايت لازم باشد .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ قُرآناً عَرَبِيّاً غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قرآن فصيحي كه به زبان عربي ( نازل شده ) است و خالي از هر گونه كژي ( ظاهري ) و نادرستي ( معنوي ) است‌ ؛ شايد كه ايشان پرهيزگاري پيشه كنند ( و در پرتو فهم قرآن ، خويشتن را از خواري دنيا و عذاب سخت آخرت برهانند و به دور دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُرْءَاناً عَرَبِيّاً » : قرآني كه به زبان عربي است . قرآني كه فصيح و رسا است . ( قُرْءَاناً ) حال مؤكّده ( الْقُرْءَانِ ) است . واژه ( عَرَبِيّاً ) به معني عربي يا فصيح است . « عِوَجٍ » : كژي و نادرستي . مراد اين است كه قرآن هم از لحاظ قوانين دستوري ، و هم از نظر محتوا و معاني ، نقص و عيبي ندارد ( نگا : كهف‌ / 1 ) .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلاً فِيهِ شُرَكَاء مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلاً سَلَماً لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند مثالي زده است : مردي را كه برده شريكاني است كه پيوسته درباره او به مشاجره و منازعه مشغولند ( و هر كدام او را به كاري دستور مي‌دهد و او در ميان دستورهاي ضدّ و نقيض ايشان سرگردان و ويلان است ) ، و مردي را كه تنها تسليم يك نفر است ( و تحت سرپرستي او خطّ و برنامه‌اش مشخّص است و لذا سرگردان و حيران در ميان اين و آن نيست ) . آيا اين دو ( برده كه نمونه مشرك و موحّدند ) برابر و يكسانند ؟ ( هرگز ) . حمد و سپاس تنها خدا را سزا است ( نه بتها و انبازها و معبودهاي دروغين را ) و ليكن بيشتر آنان نمي‌دانند ( و اين حقيقت را فراموش كرده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَجُلاً » : بدل از ( مَثَلاً ) است . « مُتَشَاكِسُونَ » : افراد درگير جنگ و نزاع . كشمكش كنندگان . « سَلَماً » : خالص . دربست . مراد اين است كه چنين برده‌اي بر كنار از دعوا و گير و دار اربابان متفرّق است و دربست متعلّق به كسي است . « مَثَلاً رَّجُلاً » : كنايه از مشرك است . يعني شخص مشرك با پرستش معبودهاي متعدّد ، سرگردان و ويلان و بي‌پناه و بي‌نوا است . « رَجُلاً سَلَماً » : كنايه از موحّد و يكتاپرست است . يعني مؤمن يكتاپرست داراي پناهگاه معيّن و راه و مقصد روشن است . « أَكْثَرُهُمْ » : بيشتر آنان . مراد همه آنان ، يعني مشركان است .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! مرگ از مسائلي است كه همه انسانها در آن يكسانند ، و شتري است كه بر در خانه همه كس‌ مي‌خوابد . لذا ) تو هم مي‌ميري ، و همه آنان مي‌ميرند ( و سرانجامِ نيك و خوش و جاويدان از آنِ پرهيزگاران است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّكَ مَيِّتٌ » : تو خواهي مرد . ضمير ( ك ) به پيغمبر خدا ، محمّد مصطفي ، برمي‌گردد ، و عموميّت قانون مرگ را نسبت به همه انسانها روشن مي‌سازد .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِندَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس شما روز قيامت نزد پروردگارتان به نزاع و كشمكش مي‌پردازيد ( و خدا در ميانتان داوري مي‌كند و حق هر كسي را به كف دستش مي‌نهد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَخْتَصِمُونَ » : منازعه و مجادله مي‌كنيد . مراد دادگاهي همه انسانها در قيامت است . انبياء بيان مي‌فرمايند كه رسالت خود را به جاي آورده و تبليغ خود را كرده‌اند . برخي از مردم اين كار را انكار مي‌كنند . مظلوم ظالم را ، و زيردست بالادست را به داوري مي‌كشاند ( نگا : بقره‌ / 166 و 167 ، احزاب‌ / 967 و 68 ، صافّات‌ / 27 - 33 و 50 - 61 ) .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه كسي ستمكارتر از كسي است كه بر خدا دروغ مي‌بندد ، و حقيقت و صداقت را كه ( توسّط پيغمبران ) بدو رسيده است ( بدون كمترين پژوهش و انديشه‌اي ) تكذيب مي‌كند ؟ آيا منزل و مأواي كافران در دوزخ نخواهد بود ؟ ( پس بگذار هر چه مي‌خواهند بگويند و بكنند ، تا بدانجا مي‌رسند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصِّدْقِ » : حقيقت و صداقت . « مَثْويً » : جايگاه . اقامتگاه ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نحل‌ / 29 ، عنكبوت‌ / 68 ) .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِي جَاء بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه حقيقت و صداقت را با خود آورده‌اند ( و از سوي خدا به مردمان ابلاغ كرده‌اند كه پيغمبرانند ) و كساني كه حقيقت و صداقت را باور داشته‌اند ( و برابر آن رفته‌اند كه مؤمنانند ) آنان پرهيزگاران واقعي هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِي جَآءَ بِالصِّدْقِ » : مراد پيغمبران به طور عامّ ، و پيغمبر اسلام به طور خاصّ است . « صَدَّقَ بِهِ » : مراد مؤمنان و پيروان جملگي پيغمبران به طور عامّ ، و مؤمنان و پيروان پيغمبر اسلام به طور خاصّ است .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاء الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر چه بخواهند برايشان در پيشگاه پروردگارشان آماده است . اين ، پاداش نيكوكاران است . ( آنان كه عقيده نيك و كردار نيك دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يَشَآؤُونَ » : هر چه بخواهند و آنچه طلب كنند ( نگا : فرقان‌ / 16 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ( چنين تفضّلي در حق ايشان مي‌فرمايد ) تا بدترين كارهاي ايشان را ( چه برسد به لغزشهاي ناچيزشان بزدايد و ) ببخشايد ، و آنان را برابر نيكوترين كارهايشان پاداش عطاء نمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيُكَفِّرَ » : تا محو كند و بزدايد . تا صرف نظر كند و ببخشايد . متعلّق به ( لَهُم مَّا يَشَآؤُونَ ) است . « أَسْوَأَ الَّذِي . . . » : مراد اين است كه خداوند بدترين گناهان بندگان متّقي را از قبيل كفر قبل از ايمان مي‌بخشد . معلوم است وقتي كه بدترين چيز بخشوده شود ، بد و ناچيز پيش از آن بخشوده مي‌گردد . به عبارت ديگر ، وقتي كه كبائر بخشيده شود ، صغائر قطعاً مورد عفو قرار مي‌گيرد . يا اين كه ( أَسْوَأَ ) در اينجا معني تفضيل ندارد و در معني ( سُوء ) يعني بد به كار رفته است . يعني خداوند بديها را مي‌بخشايد . « أَحْسَنَ الَّذِي . . . » : برابر نيكوترين چيزي كه كرده‌اند . يعني خداوند خوبها و خوبترهاي اعمال متّقيان را خوبترين به شمار مي‌آورد و پاداش نامحدود عطاء مي‌فرمايد . يا اين كه ( أَحْسَنَ ) معني تفضيلي ندارد و در معني ( حَسَن ) است . يعني كارهاي نيكو .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا خداوند براي ( حفاظت و حمايت از ) بنده‌اش كافي نيست‌ ؟ آنان تو را از كساني جز خدا مي‌ترسانند . ( مگر بتها و معبودهاي دروغين و عداوت كافران و دشمنان و طوفان حوادث زمان ، مي‌توانند كمترين زياني به كسي برسانند كه خدا پشتيبان او است‌ ؟ ) . هر كس را خدا گمراه كند ، راهنما و رهبري نخواهد داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَافٍ » : كافي و بسنده .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هر كس را خدا رهنمود كند ، هيچ گمراه كننده‌اي نخواهد داشت . مگر خدا چيره انتقام گيرنده نيست‌ ؟ ( پس اي مؤمنان ! تكيه بر لطف خدا كنيد و از انبوه دشمنان نهراسيد و از كمي همراهان باك مداريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَيْسَ اللهُ » : ( أَ ) همزه استفهام انكاري و براي نفي است . ( لَيْسَ ) هم براي نفي است . نفيِ نفي مثبت مي‌گردد . يعني : قطعاً خدا چنين است .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر از مشركان بپرسي چه كسي آسمانها و زمين را آفريده است‌ ؟ خواهند گفت : خدا . بگو : آيا چيزهائي را كه بجز خدا به فرياد مي‌خوانيد چنين مي‌بينيد كه اگر خدا بخواهد زيان و گزندي به من برساند ، آنها بتوانند آن زيان و گزند خداوندي را برطرف سازند ؟ و يا اگر خدا بخواهد لطف و مرحمتي در حق من روا دارد ، آنها بتوانند جلو لطف و مرحمتش را بگيرند و آن را باز دارند ؟ بگو : خدا مرا بس است . توكّل كنندگان تنها بر او تكيه و توكّل مي‌كنند و بس .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَئِن سَأَلْتَهُمْ . . . » : قرآن مردمان را به داوري عقل و حكمِ وجدان و نداي فطرت مي‌برد ، تا ايشان را متوجّه كند كه « خالقيّت‌ » و « قدرت بر سود و زيان‌ » متعلّق به ذات پاك يزدان است و بس . ديگران نه خالقند و نه مالك سود و زيان . « كَاشِفَاتُ » : برطرف كنندگان و از ميان بردارندگان .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اي قوم من ! شما بر موضع خود باشيد و هر چه در توان داريد انجام دهيد ، من نيز در راه خود ثابت قدم هستم و به وظيفه خود عمل مي‌كنم ، امّا خواهيد دانست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلي مَكَانَتِكُمْ » : ( نگا : انعام‌ / 135 ، هود / 93 و 121 ، يس‌ / 67 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خواهيد دانست كه ) چه كسي عذاب خوار كننده ( دنيا ) به سراغ او خواهد آمد و خوار و رسوايش خواهد كرد ، و ( به دنبال آن ) عذاب جاويدان ( آخرت ) گريبانگيرش مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُخْزِيهِ » : خوار و رسوايش مي‌كند . حقير و درمانده‌اش مي‌سازد . « يَحِلُّ » : در مي‌رسد . وارد مي‌گردد . « مُقِيمٌ » : ماندگار . جاويدان .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما كتاب ( قرآن ) را كه مشتمل بر حق و حقيقت است بر تو نازل كرده‌ايم تا آن را به مردمان برساني . هر كس ( از آن درس برگيرد و ) هدايت پذيرد ، به نفع خود او است ، و هر كس ( از آن دوري گزيند و ) گمراه گردد ، به زيان خود سرگردان و ويلان شود ( وظيفه تو تنها ابلاغ و انذار است ) و تو مواظب و مراقب ايشان نمي‌باشي ( تا اعمالشان را بپائي و افعالشان را زير نظر بداري ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِلنَّاسِ » : براي مردم . براي ابلاغ به مردم . « بِالْحَقِّ » : مشتمل بر حق و حقيقت است و باطل بدان راه ندارد . « يَضِلُّ عَلَيْهَا » : به زيان خود گمراه مي‌گردد . « وَكِيلٍ » : ( نگا : انعام‌ / 66 و 102 و 107 ، يونس‌ / 108 ، هود / 12 ، يوسف‌ / 66 ، قصص‌ / 28 ) .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ارواح را به هنگام مرگ انسانها و در وقت خواب انسانها برمي‌گيرد . ارواح كساني را كه فرمان مرگ آنان را صادر كرده است نگاه مي‌دارد ، و ارواح ديگري را ( كه هنوز صاحبانشان اجلشان فرا نرسيده به تن ) باز مي‌گرداند تا سرآمد معيّني ( و وقت مشخّصي كه پايان عمر است ) . در اين مسأله ( خواب و بيداري كه همسان مردن و زنده شدن است ) نشانه‌هاي روشني ( از مبدأ و معاد و قدرت خدا و ضعف انسانها ) براي انديشمندان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتَوَفّي‌ » : كاملاً دريافت مي‌دارد . به تمام و كمال قبض مي‌كند و برمي‌گيرد . « الأنفُسَ » : ارواح . « مَوْتِها » : مراد مرگ اجسام است . « يُمْسِكُ الَّتي . . . » : اشاره به حالت مرگ است كه موت كبري است و در آن روحها با بدنها به طور كامل قطع رابطه مي‌كنند و براي هميشه به عالم ارواح مي‌روند . « يُرْسِلُ الأُخْري‌ » : اشاره به حالت خواب يا موت صغري است كه چهره ضعيفي از مرگ است و روحها با بدنها به طور ناقص قطع ارتباط مي‌كنند . يا مي‌توان گفت : ارواح ميان عالم روحاني و دنياي جسماني در جولان و نوسانند . « أَجَلٍ مُّسَمّيً » : مراد پايان عمر انسانها است . يادآوري : از اين آيه استفاده مي‌شود كه : 1 - انسان تركيبي از روح و جسم است 2 - روح موجودي جدا از جسم است و هنگامي كه با آن رابطه پيدا كند نشانه حيات پديدار مي‌گردد 3 - انسان به هنگام خواب در آستانه مرگ قرار مي‌گيرد ( نگا : انعام‌ / 60 ) . عبدالكريم خطيب معتقد است كه ( نفس ) در قرآن ، نه روح است و نه جسم . بلكه انسانيّت انسان ، يا انسان معنوي است ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاء قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَلَا يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه آنان بدون رضايت و اجازه خداوند ميانجيهائي را برگزيده‌اند ( تا به گمان ايشان ميان آنان و خداوند سبحان ، در برآوردن نيازمنديهاي اين جهان و دفع عذاب آن جهان ، واسطه گردند . ) بگو : آيا ( چنين چيزهائي را ميانجي و متصرّف در امور مي‌دانيد ) هر چند كه كاري اصلاً از دست ايشان ساخته نبوده و فهم و شعوري نداشته باشند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِ اللهِ » : بدون رضايت خدا . بدون اجازه خدا ( نگا : روح‌المعاني ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعاً لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : هر گونه ميانجيگري از آن خدا است ( و كسي نمي‌تواند كمترين ميانجيگري بكند ، مگر اين كه : كسي كه براي او ميانجيگري مي‌شود مورد رضايت خدا بوده ، و به شخص ميانجي هم اجازه اين كار داده شود ، و شفاعت هم حَسَنه باشد ) . مالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين از آن خدا است . ( پس در اين جهان كاري از دست كسي بر نمي‌آيد ) . بعد ( هم در آخرت كه روز جزا و سزا است ) به سوي خدا برگردانده مي‌شويد ( و كسي داراي كوچكترين اختيار و تواني نيست تا براي شما كاري بكند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِلّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعاً » : هر چه شفاعت است از آن خدا است . شفاعت وقتي ميسّر است كه خدا به شفاعت كننده اجازه دهد ( نگا : بقره‌ / 255 ، يونس‌ / 3 ، طه‌ / 109 ) و از شفاعت شده خوشنود گردد ( نگا : انبياء / 28 ) و خود شفاعت ، پسنديده و درست باشد ( نگا : نساء / 85 ، زخرف‌ / 86 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه خداوند به يگانگي ياد مي‌شود ، كساني كه به آخرت ايمان ندارند ، دلهايشان مي‌گيرد و بيزار ( از يكتاپرستي ) مي‌گردد ، امّا هنگامي كه از معبودهائي جز خدا سخن به ميان مي‌آيد ، به ناگاه شاد و خوشحال مي‌شوند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذا ذُكِرَ اللهُ وَحْدَهُ . . . » : ( نگا : اسراء / 46 ) . « إِشْمَأَزَّتْ » : گرفته و بيزار گرديد . به هم آمد . « يَسْتَبْشِرُونَ » : شاد و مسرور مي‌گردند . يادآوري : هم‌اكنون انسانهائي هستند كه از شنيدن نام خدا ، شور و شوقي از ايشان ديده نمي‌شود ، ولي به محض به ميان آمدن نام بنده‌اي از بندگان خدا هياهو و نعره‌ها سر مي‌دهند و غرق سرور مي‌شوند و چه بسا به حالت جذبه مي‌افتند و سرودگويان به دست افشاني و پايكوبي مي‌پردازند . و گاهي در مقابل قطعه سنگي و چوبي و يا انساني بيسواد و بي‌خبر از قرآن و فقه و شريعت زانو مي‌زنند !‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : خداوندا ! اي هستي بخش آسمانها و زمين ! اي آگاه از نهان و آشكار ! اين توئي كه در ميان بندگانت راجع بدانچه در آن اختلاف دارند داوري مي‌كني . ( من آئين توحيدي را به اين كج‌انديشان رساندم . در قيامت تو خود داني و گمراهان ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَللَّهُمَّ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 26 ، مائده‌ / 114 ، انفال‌ / 32 ، يونس‌ / 10 ) . « فَاطِرَ » : ( نگا : انعام‌ / 14 ، يوسف‌ / 101 ، ابراهيم‌ / 10 ، فاطر / 1 ) منادا يا صفت ( أَللَّهُمَّ ) است .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ستمكاران ( مشرك ) تمام چيزهائي كه در زمين است و همچندان آن مالِ ايشان باشد ، حاضر خواهند بود همه آنها را در برابر رهائي خود از عذاب شديد روز قيامت بپردازند . . . و از جانب خدا چيزي ( از شكنجه و عذاب ) براي ايشان جلوه‌گر و پديدار مي‌شود كه گمانش نمي‌بردند ( و به فكرشان هم نمي‌رسيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا . . . » : ( نگا : رعد / 18 ، آل‌عمران‌ / 91 ، يونس‌ / 54 ) . « بَدَا » : ظاهر گرديد . نمايان شد . « لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ » : گمان نمي‌بردند .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در آن روز ) اعمال زشتي را كه ( در دنيا ) انجام مي‌داده‌اند براي ايشان نمايان و آشكار مي‌گردد ( و كيفر بديها را مي‌بينند ) و آنچه را كه ( در دنيا ) به باد تمسخر مي‌گرفته‌اند آنان را در بر مي‌گيرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَاقَ بِهِمْ » : ايشان را احاطه مي‌كند . آنان را در بر مي‌گيرد « مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ » : ( نگا : انعام‌ / 10 ، هود / 8 ، نحل‌ / 34 ، انبياء / 41 ) .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه به انسان گزند و آزار و زيان و ضرري برسد ، ما را به فرياد مي‌خواند ، و هنگامي كه از سوي خود نعمتي بدو عطاء مي‌كنيم ، خواهد گفت : اين نعمت در پرتو آگاهي و كاردانيم به من داده شده است . چنين نيست‌ ؛ بلكه اين نعمت وسيله آزمايش است ، وليكن بيشتر مردم ( اين مسأله را ) نمي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَوَّلْنَاهُ » : ( نگا : انعام‌ / 94 ، زمر / 8 ) . « إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلي عِلْمٍ » : اين نعمت را بر اثر فرزانگي و در پرتو دانش و كارداني به دست آورده‌ام . « فِتْنَةٌ » : امتحان . آزمايش .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين سخن را كساني هم گفته‌اند كه پيش از ايشان مي‌زيسته‌اند . امّا چيزهائي را كه به دست آوردند بديشان سودي نبخشيد ( و آنان را از عذاب ما رها نساخت و ديدند آنچه را كه مي‌بايست ببينند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَدْ قَالَهَا . . . » : ضمير ( ها ) به ( مَقالَة ) باز مي‌گردد كه از جمله سابق استفاده مي‌شود . « الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ » : ( نگا : قصص‌ / 78 ) . « مَآ أَغْني عَنْهُمْ » : ( نگا : حجر / 84 ، شعراء / 207 ) .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلَاء سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس بديهاي اعمال خود را ديدند ( و كيفر كارهاي زشتشان را چشيدند ) و از اينان هم كساني كه ستم مي‌كنند ( و كفر و شرك مي‌ورزند ) بديهاي اعمالشان ( و كيفر كردار ناپاكشان ) گريبانگيرشان خواهد گرديد و هرگز نمي‌توانند ( از چنگال عذاب الهي بگريزند و خداي را ) ناتوان كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُعْجِزِينَ » : ( نگا : توبه‌ / 2 و 3 ، انعام‌ / 134 ، يونس‌ / 53 ) .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر ندانسته‌اند كه خداوند روزي را براي هر كس كه خود بخواهد گسترده و فراخ يا تنگ و كم مي‌گرداند ؟ واقعاً در اين ( افزايش و كاهش نعمت ) نشانه‌هاي مهمّي براي مؤمنان است ( اين كه مواظب باشند مسبّب‌الاسباب را فراموش نكنند و تنها به اسباب چشم ندوزند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ اللهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ وَ يَقْدِرُ . . . » : ( نگا : رعد / 26 ، اسراء / 30 ، قصص‌ / 82 ، عنكبوت‌ / 62 ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( از قول خدا به مردمان ) بگو : اي بندگانم ! اي آنان كه در معاصي زياده‌روي هم كرده‌ايد ! از لطف و مرحمت خدا مأيوس و نااميد نگرديد . قطعاً خداوند همه گناهان را مي‌آمرزد . چرا كه او بسيار آمرزگار و بس مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً » : مراد اين است كه درهاي غفران به روي همه بندگان بدون استثناء گشوده است مشروط به اين كه مفاهيم دو آيه بعدي در نظر گرفته شود : الف - دست كشيدن از گناه و برگشتن به سوي درگاه خدا . ( أنيبُوا إِلي . . . ) . ب - تسليم فرمان خدا شدن . ( أَسْلِمُوا لَهُ . . . ) . ج - پيروي در گفتار و كردار از احكام و قوانين الهي . ( إِتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا . . . ) . كساني كه وعده غفران را در آيه فوق مشروط به شرائطي نمي‌دانند ، و كساني كه آن را مقيّد به اموري مي‌دانند ، فقط گرفتار نزاع لفظي هستند . چرا كه توبه و برگشت به سوي خدا تنها با كلمات نيست و بلكه نشانه توبه ، يعني تغيير مسير ، ترك سيّئات و انجام حسنات است . اين هم مقبول همگان است .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به سوي پروردگار خود برگرديد ( و با ترك سيّئات و انجام حسنات به سوي آفريدگارتان تغيير مسير دهيد ) و تسليم او شويد ( و خاضعانه و خاشعانه از اوامرش فرمانبرداري كنيد ) پيش از اين كه عذاب ( خانه برانداز و ريشه‌كن كننده دنيوي و سخت و دردناك و سرمدي اخروي ) ناگهان به سوي شما تاخت آرد و ديگر كمك و ياري نشويد ( و كسي نتواند شما را از عذاب خدا برهاند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنِيبُوا » : برگرديد و توبه كنيد . « أَسْلِمُوا » : خالصانه و خاشعانه تسليم فرمان خدا شويد ( نگا : بقره‌ / 131 ، حجّ‌ / 34 ) .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از زيباترين و بهترين چيزي كه از سوي پروردگارتان براي شما فرو فرستاده شده است ( كه قرآن است ) پيروي كنيد پيش از اين كه عذاب ( دنيوي يا اخروي ) ناگهان به سوي شما تاخت آرد ، در حالي كه شما بي‌خبر باشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِتَّبِعُوا » : پيروي كنيد . « أَحْسَنَ مَآ أُنزِلَ إلَيْكُمْ » : زيباترين و بهترين چيزي كه براي شما انسانها نازل شده است . مراد قرآن است ( نگا : زمر / 23 ) .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به درگاه خدا برگرديد و تسليم فرمان او شويد و از تعاليم وي پيروي كنيد تا روز قيامت ) كسي نگويد : دردا و حسرتا ! چه كوتاهيها كه در حق ( طاعت و عبادت ) خدا كرده‌ام . دريغا و فسوسا ! من از زمره مسخره‌كنندگان ( آئين يزداني ) بوده‌ام . ( واي بر من ! سرمايه وجودم را باخته‌ام و گرفتار خشم خدا شده‌ام ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَن تَقُولَ » : تا نگويد . مبادا كه بگويد . مفعول له است براي ( أَنِيبُوا وَ أَسْلِمُوا و إِتَّبِعُوا ) يا براي مضاف مقدّري همچون : كَرَاهَة ، مَخَافَة . « يَا حَسْرَتَا » : دردا و حسرتا ! دريغا و فسوسا « فَرَّطْتُ » : كوتاهي كردم . سهل‌انگاري نمودم . « جَنبِ اللهِ » : سوي خدا . ناحيه خدا . مراد ( در حق خدا ) است و منظور از آن ، تمام كارهائي است كه فرمان انجام يا ترك آنها از ناحيه خدا صادر مي‌شود . « وَ إِن كُنتُ . . . » : حرف ( إِنْ ) مخفّف از مثقّله است ، و جمله حال است . در معني چنين است : فَرَّطْتُ وَ أَنَا سَاخِرٌ . ( نگا : كشّاف ) .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه نگويد : اگر خداوند راهنمائيم مي‌كرد از زمره پرهيزگاران مي‌شدم ( و هم‌اكنون همچون ايشان در بهشت بسر مي‌بردم . امّا ديگر گذشت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَوْ أَنَّ اللهَ هَدَانِي‌ » : بيان چنين عباراتي به خاطر تحيّر و تحسّر است و اظهار ندامت بر گذشته است ( نگا : ابراهيم‌ / 21 ) . يا اين كه چنان كه قرطبي مي‌گويد : سخن حقي است و مراد باطل است ( نگا : انعام‌ / 148 ) .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه - بدان گاه كه عذاب را مشاهده مي‌كند - نگويد : كاشكي بازگشتي به دنيا برايم ميسّر مي‌بود تا از زمره نيكوكاران گردم !‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَرَّةً » : رجعت و بازگشت به دنيا ( نگا : شعراء / 102 ) .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ بَلَى قَدْ جَاءتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آري ! ( اي پشيمان ! ) آيه‌هاي من ( كه در بر گيرنده تعاليم من بود ، توسّط پيام‌آورانم ) به تو رسيد ، ولي آنها را تكذيب كردي و تكبّر نمودي و از زمره كافران گشتي . ( مقصّر اصلي خودت هستي و خود كرده را چاره نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلي‌ » : ( نگا : بقره‌ / 81 و 112 و 260 ، آل‌عمران‌ / 76 ) . « إِسْتَكْبَرْتَ وَ كُنتَ » : واژه ( نفْس ) به صورت مذكّر و مؤنّث به كار مي‌رود . در افعال ( تَقُولَ ) و ( تَري ) جنبه مؤنّث و در افعال بعدي جنبه مذكّر مورد نظر بوده است .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه بر خدا دروغ مي‌بندند ، روز قيامت آنان را خواهي ديد كه ( بر اثر غم و اندوه و ذلّت و خواري ) روهايشان سياه است . مگر جايگاه متكبّران دوزخ نيست‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 106 ، نحل‌ / 58 ، زخرف‌ / 17 ) . « مَثْويً » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نحل‌ / 29 ، عنكبوت‌ / 68 ) .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند كساني را كه تقوا پيشه كرده‌اند رهائي مي‌بخشد و به مقصودشان مي‌رساند . هيچ گونه بدي و بلائي بديشان نمي‌رسد و غمگين و اندوهگين نمي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَفَازَتِهِمْ » : مفازه ، مصدر ميمي و به معني رستگاري و كامياب شدن و به آرزو رسيدن است ( نگا : آل‌عمران‌ / 188 ، نبأ / 31 ) . حرف ( ب ) براي ملابسه است .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا آفريدگار همه چيز است و همه چيز را مي‌پايد و مراقبت مي‌نمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَكِيلٌ » : عهده‌دار و نگاهدار . ناظر و مراقب ( نگا : آل‌عمران‌ / 173 ، انعام‌ / 66 و 102 و 107 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كليدهاي آسمانها و زمين از آن او است . كساني كه آيات خدا را باور نمي‌دارند ايشان زيانكارند . ( چرا كه قوانين و رهنمودهاي كسي را نمي‌پذيرند كه مالك و صاحب سراسر جهان و فرمانده و گرداننده آن است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَقَالِيدُ » : جمع مِقْلاد ، كليدها . « لَهُ مَقَالِيدُ . . . » : كنايه از مالكيّت و حاكميّت است .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اي نادانان ! آيا به من دستور مي‌دهيد كه غير خدا را پرستش كنم‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَغَيْرَ اللهِ . . . » : مشركان با لحني آمرانه و بدون ذكر دليل و منطق از پيغمبر مي‌خواستند بتهاي ايشان را پرستش نمايد تا بدو ايمان بياورند و از او پيروي كنند .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به تو و به يكايك پيغمبران پيش از تو وحي شده است كه اگر شرك‌ورزي كردارت ( باطل و بي‌پاداش مي‌گردد و ) هيچ و نابود مي‌شود ، و از زيانكاران خواهي بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لإِنْ أَشْرَكْتَ . . . » : پيغمبران معصومند و شرك نمي‌ورزند . چنين خطابي گوشه زدن به ديگران است . « لَيَحْبَطَنَّ » : قطعاً هيچ و نابود و بي‌پاداش و بيسود مي‌شود ( نگا : بقره‌ / 217 ، آل‌عمران‌ / 22 ، مائده‌ / 53 ) .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُن مِّنْ الشَّاكِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس در اين صورت تنها خدا را بپرست و از زمره سپاسگزاران باش .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اللهَ » : مفعول مقدّم ( أُعْبُدْ ) و تقديم آن براي حصر است . « بَلْ . . . » : پس در اين صورت . با توجّه به اين .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان آن گونه كه شايسته است خدا را نشناخته‌اند ( اين است كه تو را به شرك مي‌خوانند . خدا آن كسي است كه ) در روز قيامت سراسر كره زمين يكباره در مشت او قرار دارد و آسمانها با دست راست او در هم پيچيده مي‌شود . خدا پاك و منزّه از شرك آنان ( و دورِ دور از انبازهاي ايشان و فراتر از انديشه انسان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ » : ( نگا : انعام‌ / 91 ، حجّ‌ / 74 ) . « قَبْضَتُهُ » : قبض به معني در مشت گرفتن است و اينجا به معني ( مَقبوض ) يعني ( در مشت ) است . مراد اين است كه همه زمين در قبضه قدرت و تحت تصرّف او است . « مَطْوِيَّاتٌ » : در پيچيده‌ها . در هم نورديده‌ها . ( نگا : انبياء / 104 ) . « بِيَمِينِهِ » : با دست راست او . انتخاب دست راست بدان خاطر است كه اغلب مردم كارهاي مهمّ را با دست راست انجام مي‌دهند و قوّت و قدرت بيشتري در آن احساس مي‌كنند . همه اين تشبيهات و تعبيرات ، كنايه از سلطه مطلق پروردگار بر عالم هستي است و اين سلطه در جهان ديگر براي انسانها محسوستر و آشكارتر است .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در صور دميده خواهد شد و تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند مي‌ميرند مگر كساني كه خدا بخواهد ( آنان را تا زمان ديگري زنده بدارد ) . سپس بار ديگر در آن دميده مي‌شود ، به ناگاه همگي ( جان مي‌گيرند و ) بپا مي‌خيزند و مي‌نگرند ( تا در حق ايشان چه شود و حساب و كتابشان كي انجام پذيرد و سرنوشتشان به كجا بينجامد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصُّورِ » : ( نگا : انعام‌ / 73 ، كهف‌ / 99 ، طه‌ / 102 ) . « صَعِقَ » : مُرد ( نگا : طور / 45 ) . « مَن شَآءَ اللهُ » : قرآن و خبر صحيح مشخّص نفرموده‌اند مراد از چنين افرادي كه مستثني هستند چه كساني مي‌باشند ( نگا : المراغي ) . « قِيَامٌ » : جمع قائِم ، ايستادگان . « يَنظُرُونَ » : چشم به راه حساب و كتاب و سزا و جزا و شقاوت و سعادت ابدي خويش هستند .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاء وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زمين ( محشر و عرصات قيامت ) با نور ( تجلّي ) خداوندگارش روشن مي‌شود ، و كتاب ( و نامه اعمال به دست صاحبانش ) گذاشته مي‌شود و پيغمبران و گواهان آورده مي‌شوند ، و راست و درست ميان مردم داوري مي‌گردد ، و اصلاً بديشان ستم نمي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَشْرَقَتْ » : روشن شد . تابان گرديد . « الأرْضُ » : مراد زمين محشر و گستره قيامت است . « بِنُورِ رَبِّهَا » : با نور خداوندگارش . مراد از نور خدا ، پرتو تجلّي است ( نگا : اعراف‌ / 143 ) . بعضيها نور را كنايه از عدل و داد الهي گرفته‌اند كه محشر را نوراني مي‌كند . « وُضِعَ الْكِتَابُ » : نامه اعمال به دست صاحبان آن داده مي‌شود ( نگا : اسراء / 13 و 14 ، كهف‌ / 49 ) . « الشُّهَدَآءِ » : جمع شهيد ، گواهان . مراد انبياء ( نگا : نساء / 41 ، قصص‌ / 75 ) و علماء و راهنمايان امت محمّدي ( نگا : بقره‌ / 143 ) و فرشتگان است ( نگا : نساء / 166 ، ق / 21 ، انفطار / 10 - 12 ) . در صورت اوّل ، عطف ( الشُّهَدَآءِ ) بر ( النَّبِيِّينَ ) از قبيل عطف عامّ بر خاصّ است .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به تمام و كمال سزا و جزاي هر كاري را كه انسان كرده است بدو داده مي‌شود ، و خدا ( از هر كس ديگري ) بهتر مي‌داند كه آنان چه كارهائي را مي‌كرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 25 ) . « هُوَ أَعْلَمُ . . . » : مراد اين است ، احضار گواهان نه بدان خاطر است كه اعمال مردم را براي خدا معلوم سازند . بلكه بدان خاطر است تا خود مردم كردارشان را به ياد آورند و با چشم خويش كِشته خويشتن را ببينند و گواهان بر آن گواهي دهند .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كافران به سوي دوزخ گروه گروه رانده مي‌شوند و هنگامي كه بدانجا رسيدند درهاي آن به رويشان گشوده مي‌گردد و نگهبانان دوزخ بديشان مي‌گويند : آيا پيغمبراني از جنس خودتان به ميانتان نيامده‌اند تا آيه‌هاي پروردگارتان را براي شما بخوانند و شما را از روياروئي چنين روزي بترسانند ؟ مي‌گويند : آري ! ( پيغمبران برانگيخته شدند و اوامر و نواهي خدا را به ما رساندند و از عذاب آخرت بيممان دادند ) وليكن فرمان عذاب بر كافران ثابت و قطعي است ( و ما راه كفر در پيش گرفتيم و بايد هم تاوان آن را بپردازيم و چنين سرنوشت شومي داشته باشيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سِيقَ » : سوق داده شد . رانده شد . « زُمَراً » : جمع زُمْرَة ، گروه گروه . فوج فوج . دسته دسته . « خَزَنَتُهَا » : خَزَنَة جمع خازِن ، محافظان ، نگهبانان . « رُسُلٌ مِّنكُمْ » : پيغمبراني از جنس و نوع خودتان . مراد اين است كه پيغمبران به زبان خودتان شريعت را به شما تفهيم كرده‌اند . « أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ » : اين پرسش جنبه توبيخ و تهديد دارد « حَقَّتْ كَلِمَةُ . . . » : ( نگا : يونس‌ / 33 و 96 ، نحل‌ / 36 ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بديشان گفته مي‌شود : از درهاي دوزخ داخل شويد . جاويدانه در آن مي‌مانيد . جايگاه متكبّران چه بد جايگاهي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثْوَي الْمُتَكَبِّرِينَ » : ( نگا : نحل‌ / 29 ، زمر / 60 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه از ( عذاب و خشم ) پروردگارشان مي‌پرهيزند ، گروه گروه به سوي بهشت رهنمود مي‌شوند تا بدان گاه كه به بهشت مي‌رسند ، بهشتي كه درهاي آن ( براي احترامشان به رويشان ) باز است . بدين هنگام نگاهبانان بهشت بديشان مي‌گويند : درودتان باد ! خوب بوده‌ايد و به نيكي زيسته‌ايد ، پس خوش باشيد و داخل بهشت شويد و جاودانه در آن بمانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ فُتِحَتْ أَبْوابُهَا » : در حالي كه درهاي آن به رويشان باز است . حرف واو ، حاليّه است ( نگا : ص‌ / 50 ) . همين عبارت در آيه 71 بدون واو است ، چرا كه جهنّم به منزله زندان است و درِ زندان هنگامي گشوده مي‌شود كه زنداني يا زندانياني را بدانجا برسانند . ولي در اين آيه حرف واو بيانگر جاي خوب و باصفائي است كه چون بزرگاني را بدانجا مي‌برند كه در پيش خدا ارجمندند ، به احترام ايشان درها قبلاً باز شده و آماده تشريف فرمائي و ورود ايشان است . « سَلامٌ عَلَيْكُمْ » : درودتان باد ! در امن و امان هستيد . « طِبْتُمْ » : در دنيا خوب بوده‌ايد و به نيكي زيسته‌ايد . خوش باشيد و به خوشي زندگي كنيد ! تلاشتان نيكو بوده است و پاداشتان نيكو خواهد بود ( نگا : المراغي ) . جاه و مكان خوب و خوشي داريد .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاء فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مي‌گويند : سپاس و ستايش خداوندي را سزا است كه با ما به وعده خويش ( كه توسّط پيغمبران به آدميزادگان داده بود ) وفا كرد و سرزمين ( بهشت ) را از آن ما نموده است تا در هر جائي از بهشت كه بخواهيم منزل گزينيم و بسر بريم . پاداش عمل كنندگان ( به دستورات پروردگار ) چه خوب و جالب است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَدَقَنَا وَعْدَهُ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 152 ، انبياء / 9 ) . « أَوْرَثَنَا » : به ما داده است . از آن ما كرده است ( نگا : اعراف‌ / 128 و 137 ، شعراء / 59 ) . « نَتَبَوَّأُ » : جايگاه خود مي‌كنيم . جايگزين مي‌شويم و بسر مي‌بريم ( نگا : يوسف‌ / 56 ، يونس‌ / 87 و 93 ) . « حَيْثُ » : هر كجا . ( نگا : بقره‌ / 35 و 58 و 144 ) .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در آن روز ، اي مخاطب ! ) فرشتگان را خواهي ديد كه گرداگرد عرش خدا حلقه زده‌اند و به سپاس و ستايش پروردگار خود مشغولند . در ميان ( بندگان خدا داوري مي‌شود ) و دادگرانه و واقعي در ميانشان داوري مي‌گردد ، ( و از سوي همه هستي فرياد برآورده مي‌شود ) و گفته مي‌شود : حمد و سپاس خداوند جهانيان را سزا است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَآفِّينَ » : طواف كنندگان و گردندگان . حلقه زنندگان . فراگيرندگان . « قُضِيَ بَيْنَهُمْ » : ( نگا : يونس‌ / 19 و 47 و 54 ، هود / 110 ، زمر / 69 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره زمر / تفسیر نور  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-03-03] [ 07:02:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم