فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره فتح / تفسیر نور

 

‏‏‏آيه ‏1‏
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحاً مُّبِيناً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما براي تو فتح آشكاري را فراهم ساخته‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَتَحْنَا » : گشوده‌ايم و پيش آورده‌ايم . ذكر فعل به صورت ماضي ، به خاطر تحقق يا قطعيت موضوع است . « فَتْحاً مُّبِيناً » : مراد صلح حديبيه است كه به خاطر خيرات و بركات و فتوحات مترتب بر آن ، فتح آشكار ناميده شده است . يا مراد فتح مكه است كه دو سال بعد از صلح حديبيه بوقوع پيوست و انتشار اسلام و شكوه مسلمانان را بدنبال داشت .‏

‏‏‏آيه ‏2
‏متن آيه : ‏
‏ لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطاً مُّسْتَقِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هدف اين بود كه خداوند گناهان پيشين و پسين تو را ببخشايد ، و نعمت خود را بر تو تمام نمايد ، و به راه راست هدايتت فرمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيَغْفِرَ لَكَ اللهُ مَا . . . » : حرف لام براي تعليل است . فتح ، سبب غفران بحساب آمده است ، چرا كه فتح ، جهاد است ، و جهاد عبادت است ، و عبادت موجب عفو و بخشش . در اصل فتح را خدا كرده است ، و جائزه‌اش را به پيغمبرش داده است . مغفرت ، تكميل نعمت ، هدايت ، نصرت . « ذَنبِكَ » : ( نگا : يوسف‌ / 29 ، غافر / 55 ، محمد / 1‏9 ) .‏

‏‏‏آيه ‏3
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَنصُرَكَ اللَّهُ نَصْراً عَزِيزاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و پيروزي نادر و نايابي بهره تو گرداند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَزِيزاً » : چيزي كه نادر است و كمتر به دست مي‌آيد . نيرومند . مايه عزت . بدون شكست .‏

‏‏‏آيه ‏4
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَاناً مَّعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا است كه به دلهاي مؤمنان آرامش و اطمينان خاطر داده است تا ايماني بر ايمان خود بيفزايند ( و يقين و باور خويش را تقويت نمايند ) . لشكرهاي آسمان و زمين از آن خدا است ، و خداوند بس آگاه و فرزانه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّكِينَةَ » : آرامش . قوت قلب . طمأنينه . مراد اطمينان خاطري است كه هرگونه شك و ترديد و وحشت را از انسان زائل مي‌كند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم مي‌دارد ( نگا : توبه‌ / 26 ) . « جُنُودُ » : جمع جُنْد ، لشكرها . سپاهها . مراد همه چيزهائي است كه وسيله تنفيذ اوامر خدايند ، از قبيل : فرشتگان ، انسانها ، سنگها ، زلزله‌ها ، رعد و برقها ، و . . . ( نگا : احزاب‌ / 9 ، مدثر / 31‏ ) . مراد از لشكرها ، همان سپاههائي است كه در ( توبه‌ / 40 ) از آنان سخن رفته است .‏

‏‏‏آيه ‏5
‏متن آيه : ‏
‏ لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَكَانَ ذَلِكَ عِندَ اللَّهِ فَوْزاً عَظِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( چنين كرد ) تا مردان و زنان مؤمن را ( در برابر فرمانبرداري و جهادشان ) به باغهاي بهشتي درآورد كه در زير ( درختان و قصرهاي ) آن رودبارها روان است ، و جاودانه در آن بسر مي‌برند ، و تا اين كه گناهان و بديهايشان را بزدايد و ببخشايد ، و اين در پيشگاه ايزدي ( و در جهان ابدي ، كاميابي سترگ و ) رستگاري بزرگ بشمار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنينَ . . . » : وجود لشكرهاي آسمان و زمين بدان خاطر است كه مؤمنين را به بهشت داخل كند ، و . . . بعضي ( لِيُدْخِلَ ) را متعلق وجود لشكرها ، و برخي عطف بر ( لِيَغْفِرَ ) و جماعتي عطف بر ( لِيَزْدَادُوا ) مي‌دانند .‏

‏‏‏آيه ‏6
‏متن آيه : ‏
‏ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و تا اين كه مردان و زنان منافق ، و مردان و زنان مشركي را عذاب كند كه به خدا گمان بد مي‌برند . بديها و بلاها تنها ايشان را در برمي‌گيرد ( و فقط بر آنان چنبره مي‌زند ) و خداوند بر ايشان خشمگين مي‌گردد ، و آنان را نفرين مي‌كند ( و از رحمت خود محروم مي‌سازد ) و دوزخ را براي ايشان آماده ساخته است ، و دوزخ چه جايگاه نهائي بدي است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُعَذِّبَ » : عطف بر ( لِيُدْخِلَ ) است . « الظّآنِّينَ » : گمان‌برندگان ( نگا : آيه 1‏2 ) . « ظَنَّ السَّوْءِ » : گمان بد . اضافه موصوف به صفت خود است . « دَآئِرَةُ » : در اصل به معني چنبر و چنبره است كه بعد به بلاي فراگير گفته شده است . اسم فاعل يا مصدر است . « دَآئِرَةُ السَّوْءِ » . بلاي فراگير و همه‌جانبه . اضافه موصوف به صفت خود است . « مَصِيراً » : سرمنزل . مكان پاياني . جايگاه نهائي ( نگا : نساء / 97 و 1‏1‏5 ) . « عَلَيْهِمْ دَآئِرَةُ السَّوْءِ . . . وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ » : اين عبارت مي‌تواند دعائي هم باشد . يعني : بلاي فراگير و همه‌جانبه بهره ايشان باد ، و خدا بر آنان خشمناك شود و نفرينشان كند ، و دوزخ را برايشان آماده سازد .‏

‏‏‏آيه ‏7
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏لشكرهاي آسمانها و زمين از آن خدا است ، و خدا مقتدري شكست‌ناپذير و حكيمي فرزانه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ ِللهِ جُنُودُ . . . » : ( نگا : آيه 4 ) .‏

‏‏‏آيه ‏8
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما تو را به عنوان گواه و مژده‌رسان و بيم‌دهنده فرستاده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّآ أَرْسَلْنَاكَ . . . » : ( نگا : احزاب‌ / 45 ) .‏

‏‏‏آيه ‏9
‏متن آيه : ‏
‏ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ما محمد را به سوي شما مردمان فرستاده‌ايم ) تا به خدا و پيغمبرش ايمان بياوريد ، و خدا را ( با ياري دادن دينش ) ياري كنيد ، و او را بزرگ داريد ، و سحرگاهان و شامگاهان به تسبيح و تقديسش بپردازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُعَزِّرُوهُ » : تا خدا را ياري كنيد . ياري دادن خدا هم با ياري دادن دين او ميسر است . « تُوَقِّرُوهُ » : تا خدا را بزرگ داريد و تعظيمش كنيد . « بُكْرَةً وَ أَصِيلاً » : ( نگا : فرقان‌ / 5 ، احزاب‌ / 42 ) .‏

‏‏‏آيه ‏1‏0
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان كساني كه ( در بيعة‌الرضوانِ حديبيّه ) با تو پيمان ( جان ) مي‌بندند ، در حقيقت با خدا پيمان مي‌بندند ، و در اصل ( دست خود را كه در دست پيشوا و رهبرشان پيغمبر مي‌گذارند ، و دست رسول بالاي دست ايشان قرار مي‌گيرد ، اين دست به منزله دست خدا است و ) دست خدا بالاي دست آنان است ! هر كس پيمان‌شكني كند به زيان خود پيمان‌شكني مي‌كند ، و آن كس كه در برابر پيماني كه با خدا بسته است وفادار بماند و آن را رعايت بدارد ، خدا پاداش بسيار بزرگي به او عطاء مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ . . . » : اشاره به تجديد بيعت اصحاب كرام - رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ‌ - با پيغمبر ( ص ) است . مسلمانان در حديبيه دست خود را در دست رهبرشان محمد ( گذاشتند و با او پيمان بذل جان و فداكاري و وفاداري بستند . چنين پيماني را خداوند پيمان بستن با خود ناميده است و به « بيعة‌الرضوان‌ » مشهور گشته است . « يَدُ اللهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ » : اين تعبير كنايه از آن است كه بيعت با پيغمبر يك بيعت الهي است . انگار دست خدا بالاي دست آنان قرار گرفته است و در دست ايشان گذارده شده است . يعني نه تنها با پيغمبرش كه با خدا بيعت مي‌كنند . « نَكَثَ » : پيمان‌شكني كرد .‏

‏‏‏آيه ‏1‏1‏
‏متن آيه : ‏
‏ سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ لَكُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئاً إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرّاً أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعاً بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏باز پس‌ماندگان عربهاي باديه‌نشين ( كه در سفر حديبيه ، پيغمبر و اصحاب را همراهي نكرده‌اند ) خواهند گفت : اموال و خانواده ، ما را به خود سرگرم و مشغول داشت . براي ما آمرزش بخواه . آنان با زبانهايشان چيزي را مي‌گويند كه در دلهايشان نمي‌باشد . ( در دل نفاق دارند و بر زبان ايمان ) . بگو : چه كسي مي‌تواند كمترين كمكي در برابر خدا به شما بكند ، اگر بخواهد به شما زياني يا سودي برساند ؟ ( آن چنان نيست كه گمان مي‌بريد و مي‌گوئيد ) بلكه خدا آگاه از هر آن چيزي است كه انجام مي‌دهيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُخَلَّفُونَ » : بازپس‌ماندگان . واپس‌زدگان . مراد كساني است كه ايشان از همراهي با پيغمبر و اصحاب در سفر حديبيه سرباز زدند و بگمان خود مؤمنان را مغلوب و مقهور و بلكه مقتول دست قريش مي‌ديدند و به بهانه‌هاي مختلف از خانه و كاشانه خود بيرون نيامدند . « الأعْرابِ » : باديه‌نشينان ( نگا : توبه‌ / 90 ) . « شَغَلَتْنَا » : مشغولمان داشت . ما را به خود سرگرم كرد . وقت فراغي براي ما باقي نگذاشت . « فَمَن يَمْلِكُ مِنَ اللهِ شَيْئاً » : ( نگا : مائده‌ / 1‏7 ) .‏

‏‏‏آيه ‏1‏2
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَنقَلِبَ الرَّسُولُ وَالْمُؤْمِنُونَ إِلَى أَهْلِيهِمْ أَبَداً وَزُيِّنَ ذَلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ وَظَنَنتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَكُنتُمْ قَوْماً بُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه شما گمان مي‌برديد كه پيغمبر و مؤمنان هرگز به سوي خانواده خود برنمي‌گردند ( و قطعاً قتل عام خواهند شد ! آري ) اين ( پندار غلط و اين وسوسه‌هاي شيطاني ) در دلهايتان آراسته گشته بود . و گمانهاي بدي مي‌كرديد و مردمان تباه و بيسودي بوديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَن يَنقَلِبَ » : هرگز برنمي‌گردد . « بُوراً » : ( نگا : فرقان‌ / 1‏8 )‏

‏‏‏آيه ‏1‏3
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن لَّمْ يُؤْمِن بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَعِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه به خدا و پيغمبرش ايمان نداشته باشند ( كافرند و ) ما براي كافران آتش سوزان و فروزاني را تهيه ديده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنْ » : اين واژه مبتدا است و مي‌تواند شرطيه يا موصوله باشد . اگر شرطيه باشد ، جواب شرط محذوف است كه ( فَإِنَّهُ كَافِرٌ . . . فَهُوَ كَافِرٌ ) است . خبر مبتدا ( فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَعِيراً ) است .‏

‏‏‏آيه ‏1‏4
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏مملكت و شاهي آسمانها و زمين از آن خدا است . هر كه را بخواهد مي‌بخشد و هر كه را كه بخواهد عذاب مي‌دهد . خداوند داراي مغفرت عظيم و صاحب مهر فراخ است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ِللهِ مُلْكُ . . . » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 1‏89 ، مائده‌ / 1‏7 و 1‏8 و 1‏20 ) .‏

‏‏‏آيه ‏1‏5
‏متن آيه : ‏
‏ سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بازپس‌ماندگان ، هنگامي كه براي به دست آوردن غنائمي ( كه خدا به شما داده است ) بيرون رفتيد ، خواهند گفت : بگذاريد ما هم همراه شما شويم ( و در اين جهاد شركت كنيم ) . آنان مي‌خواهند سخن خدا را دگرگون كنند ! ( خدا وعده غنائم خيبر را تنها به شركت‌كنندگان سفر حديبيه اختصاص داده است و بس ) . بگو : شما هرگز همراه ما نخواهيد شد . پروردگارتان پيش از اين ( مراجعت به مدينه ) چنين فرموده است . خواهند گفت : ( اين را خدا نگفته است و ) بلكه شما نسبت به ما حسد مي‌ورزيد ( و نمي‌گذاريد از چنين غنائم نفيس و بي‌دردسري بهره ببريم . چنين نيست كه گمان مي‌برند ) بلكه ( از قانونگذاري خدا ) جز مقدار اندكي را فهم نكرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذا » : ظرف ماقبل خود است‌ ؛ نه شرط مابعد ( نگا : روح المعاني ) . « مَغَانِمَ » : مراد غنائم جنگ خيبر است كه قبل از مراجعت به مدينه به مؤمنان وعده داده شده بود . « كَلامَ اللهِ » : مراد وعده مذكور در آيه‌هاي 1‏8 و 1‏9 است . « بَلْ كَانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلاّ قَلِيلاً » : درباره امور دين چندان نمي‌فهمند . بلكه معلومات ايشان مربوط به ظواهري از امور دنيوي است ( نگا : روم‌ / 7 ) .‏

‏‏‏آيه ‏1‏6
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُوْلِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِن تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْراً حَسَناً وَإِن تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُم مِّن قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏به بازپس‌ماندگان عربهاي باديه‌نشين بگو : از شما دعوت خواهد شد كه به سوي قومي جنگجو و پرقدرت بيرون رويد . با آنان پيكار مي‌كنيد يا اين كه مسلمان مي‌شوند . ( يعني دو راه بيشتر در پيش نخواهند داشت : رزم با مسلمانان ، يا پذيرش دين آنان ) . اگر فرمانبرداري كنيد ، خداوند پاداش خوبي به شما خواهد داد ، و اگر سرپيچي كنيد ، همان گونه كه قبلاً نيز سرپيچي كرده‌ايد ، خداوند با عذاب دردناكي عذابتان خواهد داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَوْمٍ » : مراد بنوحنيفه ، قوم مُسَيْلمه كذّاب ، يعني اهل رِدّه است كه چهار سال بعد از نزول اين آيات در زمان ابوبكر ميان ايشان و مؤمنان جنگ سختي درگرفت . ( نگا : التفسير القرآني للقرآن ) . « أُوْلِي بَأْسٍ » : ( نگا : اسراء / 5 ، نمل‌ / 33 ) . « تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ » : با آنان مي‌جنگيد يا مسلمان مي‌شوند . يعني بايد با آنان بجنگيد تا اسلام را مي‌پذيرند . راه ديگري از ايشان پذيرفته نمي‌گردد .‏

‏‏‏آيه ‏1‏7
‏متن آيه : ‏
‏ لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَن يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذَاباً أَلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بر نابينا و لنگ و بيمار گناهي نيست ( اگر در ميدان جهاد شركت نكنند ) . هر كس از خدا و فرستاده‌اش فرانبرداري كند ، خدا او را به باغهاي بهشتي وارد مي‌سازد كه رودبارها در زير ( كاخها و درختان ) آن روان است ، و هر كس كه سرپيچي كند ، خدا او را به عذاب دردناكي گرفتار مي‌سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَرَجُ » : گناه ( نگا : توبه‌ / 91‏ ، نور / 61‏ ) .‏

‏‏‏آيه ‏1‏8
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند از مؤمنان راضي گرديد همان دم كه در زير درخت با تو بيعت كردند . خدا مي‌دانست آنچه را كه در درون دلهايشان ( از صداقت و ايمان و اخلاص و وفاداري به اسلام ) نهفته بود ، لذا اطمينان خاطري به دلهايشان داد ، و فتح نزديكي را ( گذشته از نعمت سرمدي آخرت ) پاداششان كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذْ » : آن دم . بدانگاه . « الشَّجَرَةِ » : مراد درخت بزرگ و گشني است كه در حديبيه بود و مؤمنان در زير سايه آن با پيغمبر تجديد بيعت كردند و اين پيمان به سبب خوشنودي خدا از آن مؤمنان « بَيْعَةُالرِّضْوان‌ » نام گرفت . « السَّكِينَةَ » : ( نگا : آيه 4 ) . « أَثَابَهُمْ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 1‏53 ، مائده‌ / 85 ) . « فَتْحاً قَرِيباً » : مراد صلح حديبيه است كه منشأ آزادي دعوت اسلام و فتوحات بيشمار گرديد . برخي هم آن را فتح خيبر ، و گروهي نيز فتح مكه مي‌دانند .‏

‏‏‏آيه ‏1‏9
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَغَانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَهَا وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏همراه با غنيمتهاي بسياري كه آن را بدست خواهند آورد . خداوند چيره شكست‌ناپذير و فرزانه‌اي است كه كارهايش بر اساس حكمت است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَغَانِمَ كَثِيرةً » : مراد همه غنيمتهائي است كه تا روز آخرت مسلمانان بدست مي‌آورند ( نگا : المصحف الميسر ) .‏

‏‏‏آيه ‏20
‏متن آيه : ‏
‏ وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَكَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنكُمْ وَلِتَكُونَ آيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ وَيَهْدِيَكُمْ صِرَاطاً مُّسْتَقِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند غنيمتهاي فراواني را به شما وعده داده است كه آنها را به چنگ مي‌آوريد ، ولي اين يكي را ( كه غنائم خيبر است ) زودتر برايتان فراهم ساخت ، و دست تعدي مردمان ( كينه‌توز و بدنهاد يهودي پيرامون مدينه ) را از شما بازداشت ، تا نشانه‌اي ( بر وفاي به عهد پروردگار ) براي مؤمنان باشد ، و شما را به راه راست رهنمود كند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَغَانِمَ كَثِيرةً » : ( نگا : آيه 1‏9 ) . « هذِهِ » : غنيمتهاي فتح خيبر مراد است كه در سال هفتم هجري بعد از رجوع از حديبيه دست داد ( نگا : المصحف الميسر ) . « النَّاسِ » : مراد يهوديان اطراف مدينه است كه خداوند در دلهايشان رعب و هراس افكند ، و لذا جرأت نكردند در غيبت مسلمانان به هنگام حركت به سوي مكه و انجام عمره در حديبيه ، آزاري به زنان و كودكان مسلمانان برسانند . « ءَايَةً » : علامت و نشانه صدق وعده خدا به مسلمانان . « وَ لِتَكُونَ ءَايَةً . . . » . حرف واو عاطفه است و مابعد خود را عطف بر مقدر مفهوم از مقام مي‌كند . يعني : عَجَّلَ لَكُمُ الْمَغَانِمَ وَ كَفَّ الْيَهُودَ ، لِتَشْكُرُوهُ سُبْحانَهُ ، وَ لِيَكُونَ ذلِكَ ءَايَةً . أَيْ دَليلاً عَلي صِدْقِِ وَعْدِهِ سُبْحانَهُ .‏

‏‏‏آيه ‏21‏
‏متن آيه : ‏
‏ وَأُخْرَى لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْهَا قَدْ أَحَاطَ اللَّهُ بِهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و غنيمتهاي ديگري كه شما قدرت بر آن را نداشته و نداريد ، ولي خداوند قدرتش بر آن احاطه دارد ( و آن را بهره شما مي‌گرداند ) و او بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُخْري‌ » : مراد غنائم بيشماري است كه بعد از فتح مكه ، در جنگ حنين از قبائل ثقيف و هوازن گرفته مي‌شود ( نگا : توبه‌ / 25 ) .‏

‏‏‏آيه ‏22
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيّاً وَلَا نَصِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر كافران ( قريش ، در سرزمين حديبيه ) با شما بجنگند ، ( از ترس شما ) پشت مي‌كنند و مي‌گريزند ، سپس سرپرستي ( كه كار و بار ايشان را بدست گيرد ) و ياوري ( كه ايشان را كمك كند ) پيدا نخواهند كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَاتَلَكُمْ » : با شما پيكار كنند و بجنگند . « الَّذِينَ كَفَرُوا » : مراد كفار مكه است . « وَلَّوُا الأَدْبَارَ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 1‏1‏1‏ ، انفال‌ / 1‏5 ، احزاب‌ / 1‏5 ) .‏

‏‏‏آيه ‏23
‏متن آيه : ‏
‏ سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين سنت الهي است كه در گذشته نيز بوده است ، و هرگز براي سنت الهي تغيير و تبديلي نخواهي يافت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُنَّةَ اللهِ الَّتِي . . . » : عادت خدا است كه ( نگا : احزاب / 38 و 62 ، غافر / 85 ) .‏

‏‏‏آيه ‏24
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُم بِبَطْنِ مَكَّةَ مِن بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيراً ‏
‏ترجمه : ‏
‏او همان كسي است كه در درون مكه ( و در زير پنجه دشمن ) دست كافران را از شما ، و دست شما را از ايشان كوتاه كرد ، بعد از آنكه ( در جنگهاي قبلي ) شما را بر آنان پيروز گردانيده بود ، و خداوند مي‌بيند هرچيزي را كه بكنيد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« بَطْنِ مَكَّةَ » : وسط مكه . درون مكه . مراد سرزمين حديبيه است كه نزديك مكه است . « أَظْفَرَكُمْ » : شما را پيروز گرداند .‏
‏‏‏آيه ‏25
‏متن آيه : ‏
‏ هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفاً أَن يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَوْلَا رِجَالٌ مُّؤْمِنُونَ وَنِسَاء مُّؤْمِنَاتٌ لَّمْ تَعْلَمُوهُمْ أَن تَطَؤُوهُمْ فَتُصِيبَكُم مِّنْهُم مَّعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً ‏
‏ترجمه : ‏
‏آنان همانهائي هستند كه كفر ورزيده‌اند ، و از ورود شما به مسجدالحرام جلوگيري كرده‌اند ، و نگذاشته‌اند قربانيهائي كه با خود نگاه داشته‌ايد به قربانگاه برسد . اگر مردان و زنان مؤمني را لگدمال نمي‌كرديد كه ( در ميان آنان هستند و ) شما ايشان را نمي‌شناسيد و از اين راه عيب و عار و زيان و ضرري ناآگاهانه به شما نمي‌رسيد ( خداوند هرگز مانع اين جنگ نمي‌شد . دست شما را از ايشان كوتاه كرد ) تا خدا هر كه را بخواهد غرق رحمت خود سازد ( و جامه ايمانِ به اسلام را به تن او كند ) . اگر ( كافران و مؤمنان ضعيفي كه در مكه نهاني ايمان آورده‌اند ) از يكديگر جدا مي‌بودند ، كافران ايشان را ( با غلبه شما بر آنان ) به عذاب دردناكي گرفتار مي‌كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْهَدْيَ » : ( نگا : بقره‌ / 1‏96 ، مائده‌ / 2 و 95 و 97 ) . « مَعْكُوفاً » : محبوس و ممنوع . در اينجا مراد نگاه داشته شده و اختصاص يافته به فقراي بيت‌الله است . « مَحِلَّهُ » : قربانگاه . محل ذبح ( نگا : بقره‌ / 1‏96 ، حج‌ / 33 ) . « لَوْ لا . . . » : جواب آن محذوف و تقدير چنين است : لَأَذِنَ لَكُمْ فِي دُخُولِ مَكَّةَ ، وَ لَسَلَّطَكُمْ عَلَي الْمُشْرِكينَ . . . لَأَذِنَ لَكُمْ فِي الْفَتْحِ لَما كَفَّ أَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ . « رِجَالٌ . . . وَ نِسَآءٌ . . . » : مراد مردان و زنان مؤمن ضعيف و ناتواني است كه در مكه نهاني ايمان آورده بودند و در آنجا مي‌زيستند . يا چه بسا مراد كساني باشد كه از خود قريشيان بعدها ايمان آوردند و در راه اسلام فداكاريها و جان‌نثاريها كردند . « أَن تَطَؤُوهُمْ » : اگر بيم آن نبود اين كه ايشان را لگدمال و نابود كنيد . جمله بدل از رِجَالٌ وَ نِسَآءٌ يا بدل از ضمير ( هُمْ ) در فعل ( لَمْ تَعْلَمُوهُمْ ) است . « مَعَرَّةٌ » : ننگ و عار . زيان و ضرر . در اينجا مراد كار ناپسندي است كه موجب تأسف شود . « لِيُدْخِلَ . . . » : علت براي چيزي است كه جواب محذوف ( لَوْ لا ) دالّ بر آن است . يعني : هدف اين بود كه داخل سازد به . « تَزَيَّلُوا » : جدا شده بودند . يعني اگر مؤمنان و كافران جدا از هم مي‌زيستند و قابل تشخيص از هم بودند .‏
‏‏‏آيه ‏26
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنگاه كه كافران تعصب و نخوت جاهليت را در دلهايشان جاي دادند ( و تصميم گرفتند كه مؤمنان را به مكه راه ندهند ) ، خدا اطمينان خاطري بهره پيغمبرش و بهره مؤمنان كرد ( و آرامشي خوش به دلهايشان راه داد ، تا در پرتو آن ، طوفان خشم و ناراحتي خويش را فرو نشانند ، و راضي به قضاي خدا ، و گوش به فرمان پيشواي خود باشند ، و سر به شورش برندارند ) . همچنين خدا ايشان را بر روح ايمان ماندگار كرد و ( به حقيقت از هر كس ديگري ) سزاوارتر براي روح ايمان و برازنده آن بودند ، و خدا از هر چيزي آگاه و بر هر كاري توانا است .‏
‏توضيحات : ‏
‏« الْحَمِيَّةَ » : تعصب و جانبداري . سر باز زدن . غيرت . « حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ » : تعصب ناشي از جهالت و ناداني . جانبداري جاهلانه و بدون دليل و برهان . غيرت غيرمنطقي و تعصب بيجا . بدل از ( الْحَمِيَّةَ ) است . « كَلِمَةَ التَّقْوي‌ » : سخن پرهيزگارانه . سخني كه با گفتن آن ، انسان خويشتن را از عذاب مي‌رهاند كه سخن توحيد يعني : لآ إِلهَ إِلاَّ اللهُ است . روحيه پرهيزگاري ( نگا : تفسير نمونه ) . روح ايمان ( نگا : مجادله‌ / 22 ، نساء / 1‏71‏ ، همچنين : تفسير الميزان ) . « أَحَقَّ » : سزاوارتر و شايسته‌تر . « أَهْلَهَا » : درخور و برازنده آن . مستحق آن .‏

‏‏‏آيه ‏27
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِكَ فَتْحاً قَرِيباً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند خواب را راست و درست به پيغمبر خود نشان داده است . به خواست خدا همه شما حتماً در امن و امان و سر تراشيده و مو كوتاه كرده و بدون ترس ، داخل مسجدالحرام خواهيد شد ، ولي خداوند چيزهائي را مي‌دانست كه شما نمي‌دانستيد ، و به همين جهت ( قبل از فتح مكه ) فتح نزديكي ( كه صلح حديبيه است ) پيش آورد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« الرُّؤْيَا » : خواب . مراد خوابي است كه پيغمبر در مدينه ديده بود . و آن اين كه پيغمبر قبل از عزيمت به حديبيه ، در خواب ديد كه او و اصحاب داخل مكه شده‌اند و كعبه را طواف مي‌كنند ، سپس سرها را تراشيده و موها را كوتاه نموده‌اند . « ءَامِنِينَ » : جمع ءَامِن ، در امن و امان . « مُحَلِّقِينَ » : سرتراشيدگان . « مُقَصِّرِينَ » : مو كوتاه‌كردگان . حاجيان پس از فراغت از انجام مناسك حج ، با تراشيدن موي سر يا كوتاه كردن موي سر ، از احرام بدر مي‌آيند . « مَا » : مراد مصلحت نهفته در صلح حديبيه كه ورود به مكه است . « مِن دُونِ ذلِكَ » : پيش از آن ، يعني قبل از ورود شما به مكه . « فَتْحاً قَرِيباً » : مراد فتح خيبر ، يا صلح حديبيه ، و يا هردوي آنها است . ( نگا : صفوة البيان ، لمعاني القرآن ) .‏

‏‏‏آيه ‏28
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا است كه پيغمبر خود را همراه با رهنمون و آئين راستين ( اسلام به سوي جملگي مردمان ) روانه كرده است تا آن را بر همه آئينها پيروز گرداند . كافي است كه خدا گواه ( اين چنين سخن و مسأله‌اي ) باشد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ . . . » : ( نگا : توبه‌ / 33 ، صف‌ / 9 ) . « كَفي بِاللهِ شَهِيداً » : ( نگا : نساء / 79 و 1‏66 ، عنكبوت‌ / 52 ) .‏
‏‏‏آيه ‏29
‏متن آيه : ‏
‏ مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏محمد فرستاده خدا است ، و كساني كه با او هستند در برابر كافران تند و سرسخت ، و نسبت به يكديگر مهربان و دلسوزند . ايشان را در حال ركوع و سجود مي‌بيني . آنان همواره فضل خداي را مي‌جويند و رضاي او را مي‌طلبند . نشانه ايشان بر اثر سجده در پيشانيهايشان نمايان است . اين ، توصيف آنان در تورات است ، و اما توصيف ايشان در انجيل چنين است كه همانند كشتزاري هستند كه جوانه‌هاي ( خوشه‌هاي ) خود را بيرون زده ، و آنها را نيرو داده و سخت نموده و بر ساقه‌هاي خويش راست ايستاده باشد ، بگونه‌اي كه برزگران را به شگفت مي‌آورد . ( مؤمنان نيز همين گونه‌اند . آني از حركت بازنمي‌ايستند ، و همواره جوانه مي‌زنند ، و جوانه‌ها پرورش مي‌يابند و بارور مي‌شوند ، و باغبانانِ بشريت را بشگفت مي‌آورند . اين پيشرفت و قوّت و قدرت را خدا نصيب مؤمنان مي‌كند ) تا كافران را به سبب آنان خشمگين كند . خداوند به كساني از ايشان كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته بكنند آمرزش و پاداش بزرگي را وعده مي‌دهد .‏
‏توضيحات : ‏
‏« أَشِدَّآءُ » : جمع شَديد ، تند و سرسخت . قوي و نيرومند . « رُحَمَآءُ » : جمع رَحيم ، مهربان و دلسوز . « سِيمَا » : نشانه . علامت . « شَطْأَ » : جوانه . مراد سنبل و خوشه است . « إِسْتَوي‌ » : راست ايستاد و پابرجا گرديد . « سُوقِ » : جمع ساق ، تنه . « ءَازَرَ » : ياري داد . نيرو داد . « إسْتَغْلَظَ » : سخت و سفت گرديد . يعني خوشه‌هاي نازك و ضعيف سخت و سفت شد . « الزُّرَّاعَ » : جمع زارِع ، برزگران .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره فتح / تفسیر نور  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-03-05] [ 05:25:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره محمّد / تفسیر نور

 

‏‏‏‏آيه 1
‏متن آيه : ‏‏
‏ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كافر مي‌گردند و مردمان را از راه خدا باز مي‌دارند ، خدا همه كارهاي ( نيك ) ايشان را باطل ( قلمداد و بي‌اجر ) مي‌نمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَدُّوا » : بازداشتند . ممانعت بعمل آوردند . « أَضَلَّ » : خدا باطل كرد و سود و اجر آن را از ميان برد ( نگا : فرقان‌ / 23 ) .‏

‏‏آيه 2
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اما كساني كه ايمان بياورند و كارهاي نيك و شايسته بكنند ، و چيزي را باور دارند كه بر محمد نازل شده است - و آن هم حق است و از سوي پروردگارشان آمده است‌ - خداوند گناهانشان را مي‌بخشايد و بديهايشان را ناديده مي‌گيرد ، و حال و وضعشان را خوب مي‌سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ ءَامَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلي مُحَمَّدٍ » : عطف خاص بر عام است . يعني خصوصاً ايمان بياورند به چيزي كه بر محمد نازل شده است كه قرآن است . « وَ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ » : جمله معترضه و براي حصر است . يعني در حال حاضر آنچه حق است و دست نخورده مانده است و درست همان چيزي است كه از جانب پروردگارشان آمده است . « بَالَ » : حال . وضع ( نگا : يوسف‌ / 50 ، طه‌ / 51 ) .‏

‏‏آيه 3
‏متن آيه : ‏‏
‏ ذَلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين بدان خاطر است كه كافران از باطل پيروي مي‌كنند و مؤمنان از حقي پيروي مي‌كنند كه از سوي پروردگارشان آمده است . اينگونه خدا براي مردم مثالهاي ( حسنات يا سيئات ) ايشان را بيان مي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : اشاره به ابطال اعمال كافران ، و عفو سيئات و اصلاح حال مؤمنان است . « أَمْثَالَهُمْ » : ضرب‌المثلهاي احوال و اوصاف دو گروه كافر و مؤمن . چرا كه براي همگان روشن است كه كافر دائماً از حق گريزان و به دنبال باطل روان است . و مؤمن هميشه از حق پيروي مي‌كند و متمسك بدان است . سرانجام آن ، زيان و نقمت ، و سرانجام اين ، سود و نعمت است .‏

‏‏آيه 4
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنّاً بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه با كافران ( در ميدان جنگ ) روبه‌رو مي‌شويد ، گردنهايشان را بزنيد ، و همچنان ادامه دهيد تا به اندازه كافي دشمن را ( با كشتن و زخمي‌كردن ) ضعيف و درهم مي‌كوبيد . در اين هنگام ( اسيران را ) محكم ببنديد ، بعدها يا بر آنان منّت مي‌گذاريد ( و بدون عوض آزادشان مي‌كنيد ) و يا ( در برابر آزادي از آنان ) فديه مي‌گيريد ( خواه با معاوضه اسراء و خواه با دريافت اموال . اين وضع همچنان ادامه خواهد داشت ) تا جنگ بارهاي سنگين خود را بر زمين مي‌نهد و نبرد پايان مي‌گيرد . برنامه اين است ، و اگر خدا مي‌خواست خودش ( از طريقهاي ديگري همچون طوفان و زلزله و سيل و غرق و به زمين فرو بردن ، و ساير بلايا و مصائب ، بدون جنگ شما ) از آنان انتقام مي‌گرفت . اما خدا خواسته است بعضي از شما را با بعضي ديگر بيازمايد ( و مؤمنان راستين را با جهاد با كافران امتحان نمايد ) . كساني كه در راه خدا كشته مي‌شوند ، خداوند هرگز كارهايشان را ناديده نمي‌گيرد و بي‌مزد نمي‌گذارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَضَرْبَ الرِّقَابِ » : مصدر در معني امر است . يعني گردنهايشان را بزنيد و ايشان را بكشيد . مفعول مطلق فعل محذوفي است . « الْوَثَاقَ » : ريسمان و طنابي كه اسيران و بنديان با آن محكم بسته مي‌شوند . « مَنّاً » : منّت نهادن . مراد آزاد كردن اسير بدون عوض و تاوان و غرامت جنگي از دشمن است . مفعول مطلق فعل محذوفي است . « فِدَآءً » : فديه . تاوان و غرامت جنگي . « أَثْخَنتُمُوهُمْ » : ايشان را با كشتن و مجروح كردن ضعيف كرديد و از پاي درآورديد ( نگا : انفال‌ / 67 ) . « أَوْزَار » : جمع وِزْر ، بارهاي سنگين ( نگا : نحل‌ / 25 ، طه‌ / 87 ) . « حَتّي تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا » : تا جنگ به پايان مي‌رسد . « ذلِكَ » : برنامه اين است . به همين منوال است . « إِنتَصَرَ مِنْهُمْ » : بر آنان چيره و از ايشان انتقام گرفت . « فَلَن يُضِلَّ . . . » : ( نگا : محمد / 1 ) .‏

‏‏آيه 5
‏متن آيه : ‏‏
‏ سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به زودي خداوند آنان را ( به سوي مقامات عاليه بهشت و گفتار نيك و كردار پسنديده ) رهنمود مي‌كند و حال و وضعشان را خوب و عالي مي‌نمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَيَهْدِيهِمْ » : ( نگا : حج‌ / 23 و 24 ) .‏

‏‏آيه 6
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان را به بهشتي داخل خواهد كرد كه آن را بديشان معرفي كرده است ( واوصافش را توسط پيغمبران و كتابهاي آسماني بازگو نموده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَرَّفَهَا لَهُمْ » : توسط پيغمبران و كتابهاي آسماني بهشت را بديشان شناسانده است . منزلها و كاخهاي ويژه هر يك را با الهام بديشان معرفي نموده است ، بگونه‌اي كه هر كس جايگاه زندگي پرنعمت خود را در بهشت مي‌داند ، و به هنگام ورود به بهشت يكسره به سوي مقام و مكان خود مي‌رود . بهشت را براي ايشان خوشبو كرده است .‏

‏‏آيه 7
‏متن آيه : ‏‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مؤمنان ! اگر ( دين ) خدا را ياري كنيد ، خدا شما را ياري مي‌كند ( و بر دشمنانتان پيروز مي‌گرداند ) و گامهايتان را استوار مي‌دارد ( و كار و بارتان را استقرار مي‌بخشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُثَبِّتْ » : ( نگا : بقره‌ / 250 ، آل‌عمران‌ / 147 ، انفال‌ / 11 و 12 ) .‏

‏‏آيه 8
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْساً لَّهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران ، مرگ بر آنان باد ، و خداوند اعمال ( نيك ) ايشان را باطل و بيسود گرداناد !‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ » : مبتدا و خبر آن محذوف است . تقدير چنين است : الِّذِينَ كَفَرُوا ، أتْعَسَهُمُ اللهُ . يا مفعول به مقدم است . « تَعْساً » : هلاك و نابودي . مفعول مطلق فعل محذوف ( أَتْعَسَ ) است . « أَضَلَّ » : ( نگا : محمد / 1 ) . عطف بر فعل محذوف ( أَتْعَسَ ) است . جمله دعائي است . يا اين كه ( فَتَعْساً لَّهُمْ ) انشائي ، و ( أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ) اخباري است ، و معني آيه چنين مي‌شود : كافران ، مرگ بر آنان باد ، و خداوند اعمال ( نيك ) ايشان را باطل و بيسود مي‌گرداند .‏

‏‏آيه 9
‏متن آيه : ‏‏
‏ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين بدان خاطر است كه چيزي را كه خداوند فرو فرستاده است دوست نمي‌دارند ، و لذا خدا كارهاي ( نيك ) ايشان را هم باطل و بيسود مي‌گرداند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : اين هلاك كافران و پوچ شدن اعمال ايشان . « مَا » : قرآن و تكاليف آسماني .‏

‏‏آيه 10
‏متن آيه : ‏‏
‏ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلِلْكَافِرِينَ أَمْثَالُهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا در زمين به گشت و گذار نپرداخته‌اند تا ببينند عاقبت كساني كه پيش از ايشان بوده‌اند به كجا كشيده و چه شده است‌ ؟ خداوند آنان را نابود ساخته است ( و دمار از روزگارشان را بدر آورده است ) ، و براي كافران امثال اين عواقب و مجازاتها خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَمَّرَ » : هلاك و نابود ساخته است ( نگا : اعراف‌ / 137 ، شعراء / 172 ، نمل‌ / 51 ) . « أَمْثَالُهَا » : امثال چنين عاقبت يا عقوبتي . ضمير ( هَا ) به ( عَاقِبَة ) برمي‌گردد .‏

‏‏آيه 11
‏متن آيه : ‏‏
‏ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( عاقبت نيك مؤمنان و عاقبت سوء كافران ) بدان خاطر است كه خداوند سرپرست و ياور مؤمنان است ، وليكن كافران هيچ گونه سرپرست و ياوري ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَوْلي‌ » : ( نگا : انفال‌ / 40 ، حج‌ / 13 و 78 ، دخان‌ / 41 ) .‏

‏‏آيه 12
‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند كساني را كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته و بايسته بكنند ، به باغهائي از بهشت داخل مي‌گرداند كه رودبارها و چشمه‌سارها در زير ( كاخها و درختهاي ) آن روان است . در حالي كه كافران ( چند روزي از نعمتهاي زودگذر جهان ) بهره و لذت مي‌برند و همچون چهارپايان ( بي‌خبر و غافل از سرانجام كار ) مي‌چرند و مي‌خورند ، و ( پس از بدرود حيات و گام نهادن به آخرت ) آتش دوزخ جايگاه ايشان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتَمَتَّعُونَ » : بهره‌مند مي‌شوند . لذت مي‌برند و خوش مي‌گذرانند .‏

‏‏آيه 13
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِّن قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه شهرهاي زيادي كه ( اهالي ) آنها از ( اهالي ) شهري كه تو را از آن بيرون كرده‌اند ، قدرتمندتر و پرزورتر بوده‌اند ، و ما آنان را هلاك و نابود كرده‌ايم ، و هيچ يار و ياوري نداشته‌اند ( كه بديشان كمك كند و آنان را از دست قهر ما برهاند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ » : ( نگا : حج‌ / 45 و 48 ) . « قَرْيَتِكَ » : شهر تو اي محمد كه مكه است .‏

‏‏آيه 14
‏متن آيه : ‏‏
‏ أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ كَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كساني كه از دلائل روشن و براهين قطعي پروردگارشان برخوردارند ، همسان كسانيند كه اعمال زشتشان در نظرشان آراسته و پيراسته شده است و از هواها و هوسهاي خود پيروي مي‌كنند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلي بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ » : شناخت كامل و صحيحي از پروردگار خود دارد . دلائل و براهين قوي از سوي پروردگار خود دارد كه رهنمودهاي آسماني است .‏

‏‏آيه 15
‏متن آيه : ‏‏
‏ مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاء غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِن لَّبَنٍ لَّمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاء حَمِيماً فَقَطَّعَ أَمْعَاءهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏وصف بهشتي كه به پرهيزگاران وعده داده شده است ( چنين است كه ) در آن رودبارهائي از آبي ( زلال و خالص ) است كه گنديده و بدبو نگشته است ، و رودبارهائي از شيري است كه طعم و مزه آن متغير نشده است ، و رودبارهائي از شرابي است كه سراپا لذت براي نوشندگان است ، و رودبارهائي از عسلي است كه خالص و پالوده است ، و در آنجا آنان هرگونه ميوه‌اي دارند ، و ( از همه بالاتر ) از آمرزش پروردگارشان برخوردارند ( آيا چنين كساني ) همانند كسانيند كه در آتش دوزخ جاويدان مي‌مانند و از آب داغ و جوشان نوشانده مي‌شوند ، ( آبي كه به محض نوشيدن ) اندرونه و روده‌هاي ايشان را پاره پاره مي‌كند و از هم مي‌گسلد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثَلُ » : وصف . صفت . توصيف ( نگا : رعد / 35 ) . « غَيْرِ ءَاسِنٍ » : غير متغير . فاسد نشده . « لَذَّةٍ » : متلذذ . لذيذ . مصدر است و به معني اسم فاعل است ، و يا اين كه مؤنث ( لَذّ ) به معني لذيذ است . « مُصَفّيً » : خالص . پالوده . عسل بدون موم و لِرد و خاشاك . « أَمْعَآءَ » : جمع مِعيً ، روده . اندرونه .‏

‏‏آيه 16
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِندِكَ قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفاً أُوْلَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در ميان منافقان كساني هستند كه به سخنانت گوش فرا مي‌دهند ، اما هنگامي كه از نزد تو بيرون مي‌روند ، به كساني ( از علماي صحابه ) كه ( از سوي خدا ) بديشان علم و دانش بخشيده شده است ، مي‌گويند : اين مرد الآن چه گفت‌ ؟ ! ( آنچه مي‌گويد بي‌ارزش و ياوه است ! ) آنان كسانيند كه خداوند بر دلهايشان مهر نهاده است ، و از هواها و هوسهايشان پيروي مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَن يَسْتَمِعُ » : مراد منافقاني است كه در آيه 20 از آنان سخن مي‌رود . « الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ » : مراد علماي صحابه كرام ، از قبيل : ابن‌عباس و ابن مسعود است . « هذَا . . . » : مراد محمد است . « ءَانِفاً » : چند لحظه پيش . اكنون . « طَبَعَ اللهُ عَلي قُلُوبِهِمْ » : ( نگا : توبه‌ / 93 ، نحل‌ / 108 ) .‏

‏‏آيه 17
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْواهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه راهياب شده‌اند ، خداوند بر راهيابي ايشان مي‌افزايد و تقواي لازم را بديشان عطاء مي‌نمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَقْوَاهُمْ » : تقوائي كه براي نجات ايشان از دوزخ و رسيدن آنان به بهشت لازم است .‏

‏‏آيه 18
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَاء أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءتْهُمْ ذِكْرَاهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انگار ( كافران و منافقان تا قيامت فرا نرسد ايمان نمي‌آورند ، و براي ايمان آوردن خود ) قيامت را چشم مي‌دارند كه ناگهان برپا مي‌شود ؟ ! هم‌اكنون علائم و نشانه‌هاي آن ظاهر شده است ( كه از جمله آنها بعثت خاتم‌الانبياء است ) . اما وقتي كه قيامت فرا رسيد ، ديگر باور داشتن و اندرز گرفتن چه سودي به حالشان دارد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَلْ يَنظُرُونَ ؟ » : آيا چشم مي‌دارند ؟ مگر انتظاري جز اين دارند ؟ « أَشْرَاطُهَا » : اشراط ، جمع شَرَط ، علامتها و نشانه‌ها « فَأَنّي لَهُمْ » : ( نگا : دخان‌ / 13 ) . « ذِكْري‌ » : بيدار شدن و اندرز گرفتن . يادآور گشتن و به خود آمدن ( نگا : زمر / 54 - 59 ) .‏

‏‏آيه 19
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بدان كه قطعاً هيچ معبودي جز الله وجود ندارد . براي گناهان خود و مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه . خدا از حركات و سكناتتان كاملاً آگاه است ( و مي‌داند به كجا مي‌رويد و در كجا زندگي مي‌كنيد و چه مي‌كنيد و چه نمي‌كنيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ » : ( نگا : غافر / 55 ) . « مُتَقَلَّبَ » : جايگاه گشت و گذار و مسير حركت . جنبش و حركت . رفت و آمد . سير و سياحت . حال به حال شدن . اين واژه مي‌تواند اسم مكان ، و يا مصدر ميمي باشد . « مَثْوي‌ » : جايگاه . اقامت گزيدن ( نگا : يوسف‌ / 21 و 23 ) . « مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْوَاكُمْ » : جا و مكان ، ظاهر و آشكار ، درون و بيرون ، راز و نجوا ، نيت و انديشه ، رفت و آمد ، سفر و حضر ، كردار و رفتار ، و بالاخره همه حركات و سكنات شما .‏

‏‏آيه 20
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُّحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مؤمنان مي‌گويند : كاش ! سوره‌اي فرود مي‌آمد ( و ما را به جنگ با دشمنان مي‌خواند ) . زماني كه سوره محكمي نازل مي‌گردد و جنگ در آن ذكر مي‌شود ( و روشن و آشكار به جنگ دستور مي‌دهد ) منافقان بيماردل را مي‌بيني همچون كسي به تو نگاه مي‌كنند كه ( در آستانه مرگ قرار گرفته است و ) به سبب ( سكرات ) موت بيهوش افتاده است . پس مرگشان باد !‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَوْلا » : حرفي است كه دالّ بر رغبت حصول بعد از خود است . « مُحْكَمَةٌ » : استوار و تغييرناپذير . مراد روشن و بيانگر مقصود است‌ ؛ بگونه‌اي كه توجيه و تفسيري جز جنگ را ندارد . « الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ » : بيهوش ( نگا : احزاب‌ / 19 ) . « نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ » : مراد خيره نگاه كردن و زل زدن با چشماني است كه حدقه‌ها و پلكها از كار ايستاده و باز و بي‌حركت مانده باشد . « أَوْلي لَهُمْ » : مرگشان باد ! عربها به هنگام تهديد كسي بدو مي‌گويند : أَوْلي لَكَ ! مرگت باد ( نگا : قيامت‌ / 34 و 35 ) . « أَوْلي‌ » : اسم تفضيل از ماده ( ولي ) به معني قرب و نزديكي است ، در مقام دعا ، براي تهديد به مرگ زودرس و نابودي قريب‌الوقوع بكار مي‌رود .‏

‏‏آيه 21
‏متن آيه : ‏‏
‏ طَاعَةٌ وَقَوْلٌ مَّعْرُوفٌ فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكَانَ خَيْراً لَّهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اطاعت ( از خدا و پيغمبر ) و بيان سخنان نيك ( و سنجيده‌اي كه شرع‌پسند باشد ، براي آنان بهتر و به حالشان سودمندتر است ) . هنگامي كه كار جدي مي‌شود ( و جهادگران آماده حركت به سوي رزمگاه مي‌گردند ) اگر با خدا راست باشند ( و ايمان صادقانه و فرمانبرداري مخلصانه داشته باشند ، از دوروئي و بزدلي ) براي ايشان بهتر خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« طَاعَةٌ » : مبتدا و خبر آن محذوف كه ( خَيْرٌ لَّهُمْ ) است و ملفوظ آن يعني ( لَكَانَ خَيْراً لَّهُمْ ) در آخر آيه بيانگر اين امر است . « عَزَمَ » : جدّي شد .‏

‏‏آيه 22
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِن تَوَلَّيْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا اگر ( از قرآن و برنامه اسلام ) روي‌گردان شويد ، جز اين انتظار داريد كه در زمين فساد كنيد و پيوند خويشاوندي ميان خويش را بگسليد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَسَيْتُمْ » : كلمه‌اي است كه بيانگر انتظار حصول بعد از خود است . يعني توقع و انتظار جز اين را داريد . « فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِن تَوَلَّيْتُمْ . . . » : ( تَوَلَّيْتُمْ ) فعل شرط ، جواب شرط محذوف و يا ( عَسَيْتُمْ ) مقدم است ، و ( أَن تُفْسِدُوا فِي‌الأرْضِ ) خبر ( عَسَيْتُمْ ) است . بعضي هم مجموع جمله ( فَهَلْ عَسَيْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِي الأرْضِ ) را جزاي شرط مي‌دانند .‏

‏‏آيه 23
‏متن آيه : ‏‏
‏ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كسانيند كه خداوند ايشان را نفرين و از رحمت خويش بدور داشته است ، لذا گوشهايشان را ( از شنيدن حق ) كر ، و چشمانشان را ( از ديدن راه هدايت و سعادت ) كور كرده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَصَمَّهُمْ » : ايشان را كر كرده است . « أَعْمي‌ » : كور كرده است .‏

‏‏آيه 24
‏متن آيه : ‏‏
‏ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا درباره قرآن نمي‌انديشند ( و مطالب و نكات آن را بررسي و وارسي نمي‌كنند ؟ ) يا اين كه بر دلهائي قفلهاي ويژه‌اي زده‌اند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ ؟ » : آيات مختلفي با صراحت فرياد مي‌دارند كه قرآن كتاب انديشه و عمل است و بايد آن را بررسي و وارسي كرد و تنها به تلاوت ظاهري اكتفاء نكرد ( نگا : نساء / 82 ، اسراء / 89 ، فرقان‌ / 30 ، ق / 45 ، قمر / 17 و 22 و 32 ، يوسف‌ / 2 ) « أَمْ » يا اين كه . بلكه . با توجه به معني دوم اين واژه ، مفهوم آيه چنين است : آيا درباره قرآن نمي‌انديشند و به بررسي و وارسي آن نمي‌پردازند ؟ بلكه بر دلهائي قفلهاي ويژه است .‏

‏‏آيه 25
‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه بعد از روشن شدن ( راه حقيقت و ) هدايت ، به كفر و ضلال پيشين خود برمي‌گردند ، بدان خاطر است كه اهريمن كارهايشان را در نظرشان مي‌آرايد و ايشان را با آرزوهاي طولاني فريفته مي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِرْتَدُّوا عَلي أَدْبَارِهِمْ » : عقب عقب برمي‌گردند . مراد اين است كه مرتد و كافر مي‌گردند . « سَوَّلَ » : زينت داد . خوش‌آيند نمود ( نگا : يوسف‌ / 18 و 83 ، طه‌ / 96 ) . « أَمْلي لَهُمْ » : زندگي را طولاني و جاويدان در نظرشان جلوه داد . افسار آرزوها را برايشان شل كرد و به آرزوهاي فراواني آنان را سرگرم نمود .‏

‏‏آيه 26
‏متن آيه : ‏‏
‏ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( چرخ زدن و از دين برگشتن ) بدان خاطر است كه به كساني كه دشمن چيزي هستند كه خدا فرو فرستاده است ، گفته بودند : در برخي از كارها از شما اطاعت و پيروي مي‌كنيم ! خدا آگاه از پنهان‌كاري ايشان مي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ كَرِهُوا . . . » : مراد يهوديان بني‌قريظه و بني‌نضير است ( نگا : احزاب‌ / 26 و 27 ) . « كَرِهُوا » : دشمن داشته‌اند . نپسنديده‌اند . « بَعْضِ الأمْرِ » : ( نگا : حشر / 11 و 12 ) . « إِسرَار » : پنهانكاري . مراد پنهان كردن و مخفي داشتن مكر و كيد است .‏

‏‏آيه 27
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمْ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حال آنان چگونه خواهد بود بدان هنگام كه فرشتگان مأمور قبض ارواح به سراغشان مي‌آيند و چهره‌ها و پشتها ( و ساير اندامهاي ) ايشان را به زير ضربات خود مي‌گيرند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَوَفَّتْهُمْ » : ايشان را دريابند و قبض روح كنند . ايشان را از جهان برمي‌گيرند ( نگا : نساء / 97 ، انعام‌ / 61 ، اعراف‌ / 37 ، نحل‌ / 28 و 32 ) . « يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ » : ( نگا : انفال‌ / 50 ) .‏

‏‏آيه 28
‏متن آيه : ‏‏
‏ ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين گونه ( جان برگرفتن ايشان ) بدان خاطر است كه آنان بدنبال چيزي مي‌روند كه خداي را بر سر خشم مي‌آورد ، و از چيزي كه موجب خوشنودي او است بدشان مي‌آيد ، و لذا خداوند كارهاي ( نيك ) ايشان را باطل و بيسود مي‌گرداند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَسْخَطَ » : خشمگين گرداند . « رِضْوانَهُ » : رضايت و خوشنودي او .‏

‏‏آيه 29
‏متن آيه : ‏‏
‏ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كساني كه در دلهايشان بيماري ( نفاق و كينه‌توزي اسلام ) است ، گمان مي‌برند خدا كينه‌ها و دشمنانگيهاي ايشان را ( كه از اسلام و مسلمين در دل دارند ) ظاهر و برملا نمي‌گرداند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَضْغان‌ » : جمع ضِعْن ، حقد و كينه‌هاي شديد . « لَن يُخْرِجَ . . . » : ( نگا : توبه‌ / 64 ) .‏

‏‏آيه 30
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَلَوْ نَشَاء لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ما مي‌خواستيم آنان را به تو نشان مي‌داديم و تو از روي قيافه و علامتشان ايشان را مي‌شناختي . تو قطعاً آنان را از روي طرز سخن و نحوه گفتار مي‌شناسي . خداوند آگاه از كارهايتان مي‌باشد ( و حقيقت پندار و گفتار و رفتارتان را مي‌داند و همگان را خوب مي‌شناسد و پاداش و پادافره لازم را به هر كسي خواهد داد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِسِيمَاهُمْ » : سيما ، قيافه . علامت . « لَحْنِ الْقَوْلِ » : شيوه سخن . طرز سخن .‏

‏‏آيه 31
‏متن آيه : ‏‏
‏ وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما همه شما را ( با وجود آگاهي از اعمالتان ) قطعاً آزمايش مي‌كنيم ، تا معلوم شود مجاهدان ( واقعي ) و صابران شما كيانند ( و مجاهدنماها و ناشكيبايان سست‌عنصر كيان ) . و اخبار شما را بيازمائيم ( كه آيا در راه اسلام صادقانه سخن گفته‌ايد يا خير . دعوت مستمر و خستگي‌ناپذير داشته‌ايد و از اسلحه گفتار در قلع و قمع كفار سود برده‌ايد ، يا از لوم لائم ترسيده‌ايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَتّي نَعْلَمَ » : ( نگا : بقره‌ / 143 ، آل‌عمران‌ / 140 ، سبأ / 21 ) . « نَبْلُوَ » : الف زائدي در رسم‌الخط قرآني در آخر دارد . « أَخْبَارَكُمْ » : مراد از اخبار ، هنرنمائي در شيوه بيان در كار تبليغ و دعوت مردم به راه حق ، و ضعف و قوت در اين امر ، و دوام و يا عدم دوام و فداكاري و يا عدم فداكاري در راه نشر دين است ( نگا : تفسير قاسمي ) . خبرهاي اطاعت يا عدم اطاعت در جهاد . يا اين كه مراد از اخبار ، اعمال بطور كلي است ، اعم از خوب و بد .‏

‏‏آيه 32
‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الهُدَى لَن يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كافر مي‌شوند ، و مردمان را از راه خدا بازمي‌دارند ، و بدنبال آن كه هدايت برايشان شناخته و روشن مي‌گردد با پيغمبر به مخالفت و دشمنانگي مي‌پردازند ، هرگز كمترين زياني به خدا نمي‌رسانند ، و بلكه خدا كارهاي ( نيك ) ايشان را هم باطل و بيسود مي‌گرداند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَآقُّوا » : دشمنانگي كردند . به مخالفت پرداختند . « سَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ » : كارهاي نيكشان را باطل مي‌گرداند و فايده‌اي در آخرت عائدشان نمي‌نمايد . كارهائي را كه در راه جلوگيري از اسلام مي‌كنند ، خدا آنها را بي‌اثر مي‌گرداند ، و موانع ايشان را از سر راه اسلام برمي‌دارد .‏

‏‏آيه 33
‏متن آيه : ‏‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مؤمنان ! از خدا و پيغمبر اطاعت كنيد ، و كارهاي خود را ( با انجام معاصي ) باطل مگردانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ » : كارهايتان را با انجام پلشتيها و زشتيها ضايع نگردانيد .‏

‏‏آيه 34
‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ مَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كافر گردند و مردمان را از راه خدا بازدارند و سپس بميرند در حالي كه كافر باشند ، هرگز خداوند ايشان را نخواهد بخشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَاتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ » : در حال كفر از جهان بروند و بميرند . « لَن يَغْفِرَ اللهُ لَهُمْ » : خداوند ايشان را به سبب شرك و كفرشان هرگز نخواهد بخشيد ( نگا : نساء / 48 ) .‏

‏‏آيه 35
‏متن آيه : ‏‏
‏ فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَن يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سست مشويد ، و ( كافران را ) به صلح مخوانيد ، چرا كه شما برتريد و خدا با شما است ، و هرگز از ( اجر و ثواب ) اعمالتان نمي‌كاهد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّلْمِ » : صلح . « تَدْعُوا إِلَي السَّلْمِ » : از كافران طلب صلح مكنيد و ايشان را به صلح مخوانيد . ( تَدْعُوا ) مجزوم و عطف بر ( لاتَهِنُوا ) مي‌باشد . در اصل چنين است . لا تَهِنُوا وَ لا تَدْعُوا إِلَي السَّلْمِ . « الأعْلَوْنَ » : برتران . چيرگان . « لَن يَتِرَكُمْ » : از شما نمي‌كاهد . از ماده ( وتر ) . اين آيه مخالف با آيه 61 سوره انفال نيست كه مي‌فرمايد : وَ إِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا . چرا كه مراد از آيه ‏، درخواست صلح بي‌هنگام و بيجا از سوي مسلمانان است در زماني كه همه عوامل پيروزي در دست ايشان است ، و مراد از آيه سوره انفال درخواست صلح از طرف دشمنان است و صلحي در ميان است كه منافع مسلمانان را در حال يا در آينده تأمين مي‌كند . « وَ أَنتُمُ الأعْلَوْنَ » : در حالي كه شما برتر و چيره‌ايد ، و خدا با شما است و هرگز از اجر و پاداش كارهايتان نمي‌كاهد . يا اين كه : سستي نكنيد تا مجبور شويد دعوت به مصالحه كنيد . شما برتر هستيد و خدا با شما است و از پاداشهايتان نمي‌كاهد .‏

‏‏آيه 36
‏متن آيه : ‏‏
‏ إِنَّمَا الحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَإِن تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زندگي دنيا بازي و سرگرمي بيش نيست ، و اگر ايمان بياوريد و پرهيزگاري كنيد ، خداوند پاداش شما را ( به نحو كامل ) مي‌دهد و دارائي شما را هم نمي‌خواهد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَعِبٌ وَ لَهْوٌ » : ( نگا : انعام‌ / 32 و 70 ، عنكبوت‌ / 64 ) . « لا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ » : خداوند بي‌نياز است و اموال شما را از شما درخواست نمي‌كند . اموالي كه به صورت زكات و صدقه مي‌دهيد و يا در راه جهاد خرج مي‌كنيد و به نام حقوق شرعي ديگر مصرف مي‌نمائيد ، براي دفاع از امنيت و استقلال كشور اسلامي و براي كمك به مستمندان همنوع خود و تأمين نيازمنديها و آباداني مملكت خودتان بوده و سود چنين اموالي عائد خودتان مي‌گردد .‏

‏‏آيه 37
‏متن آيه : ‏‏
‏ إِن يَسْأَلْكُمُوهَا فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَيُخْرِجْ أَضْغَانَكُمْ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر خدا از شما اموالتان را درخواست كند ، و حتي اصرار هم بورزد ، شما ( به خاطر دلبستگي شديد و مال‌دوستي سرشتي انسان ) بخل نشان خواهيد داد و تنگچشمي‌خواهيد كرد ، و باعث بروز كينه‌هايتان مي‌شود . ( پس خدا كه شما را مي‌شناسد ، چنين كاري را نمي‌كند ) .‏
‏توضيحات : ‏
‏« يُحْفِكُمْ » : از شما اصرار بكند و مصرانه بخواهد . از مصدر ( إحفاء ) به معني إلحاح و إصرار . « يُخْرِجْ أَضْغَانَكُمْ » : اشاره به دلبستگي شديد بسياري از مردم به مسائل مالي است ، و در حقيقت يك نوع ملامت و سرزنش آنان ، و در عين حال تشويق به ترك اين وابستگي است . همچنين بيانگر اين واقعيت كه دوستي اموال و عشق به دارائي ، خميره ذاتي و يك صفت سرشتي انسان است ، تا آنجا كه اگر خدا نيز از بسياري از انسانها اموالشان را مطالبه كند ، خشم و كينه او را به دل مي‌گيرند !‏
‏‏آيه 38
‏متن آيه : ‏‏
‏ هَاأَنتُمْ هَؤُلَاء تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاء وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ ‏
‏ترجمه : ‏
‏آگاه باشيد كه شما ( از سوي آفريدگارتان ) دعوت به انفاق در راه خدا مي‌شويد . بعضي از شما بخل مي‌ورزند . هر كس هم بخل بورزد ، در حق خود بخل مي‌ورزد ( و زيان آن متوجه خودش مي‌گردد ) . زيرا خدا بي‌نياز است و شما نيازمنديد . اگر شما ( از فرمان خدا سرپيچي كنيد و ) روي برتابيد ، مردمان ديگري را جايگزين شما مي‌گرداند ( و اين مأموريت را به گروه ديگري مي‌سپارد ) كه هرگز همسان شما نخواهند بود ( و از ايثار و فداكاري و بذل جان و مال خودداري نخواهند كرد و از فرمان يزدان روي‌گردان نخواهند شد ) .‏
‏توضيحات : ‏
‏« هَآ أَنتُمْ هؤُلآءِ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 66 و 119 ، نساء / 109 ) . « عَن نَّفْسِهِ » : در حق خود . « أَمْثَالَكُمْ » : همچون شما . همسان شما . ( نگا : معارج‌ / 41 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره محمّد / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 05:23:00 ب.ظ ]




موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره احقاف / تفسیر نور

 

آيه ‏1
‏متن آيه : ‏
‏ حم ‏

‏ترجمه : ‏
‏حا . ميم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حم‌ » : ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه ‏2
‏متن آيه : ‏
‏ تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين كتاب ( قرآن نام ) از سوي خداوند باعزّت و باحكمت نازل مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَنزِيلُ الْكِتَابِ . . . » : ( نگا : زمر / 1 ، غافر / 2 ، جاثيه‌ / 2 ) .‏

آيه ‏3
‏متن آيه : ‏
‏ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنذِرُوا مُعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما آسمانها و زمين و آنچه در ميان اين دو است جز به حق و براي سرآمد معيّني نيافريده‌ايم . ( در مجموعه عالم خلقت ، چيزي ناموزون و ناسنجيده و مخالف حق يافته نمي‌شود ، و اين مجموعه ، همان گونه كه سرآغازي داشته است ، سرانجامي نيز دارد ، و با فرا رسيدن آن دنيا فاني مي‌شود ، و به دنبال آن جهان ديگري شروع مي‌گردد ، و نتائج اعمال در آن بررسي ، و پاداش و پادافره داده مي‌شود ) وليكن كافران ( كه اين حقيقت را نمي‌پذيرند و ) از آنچه از آن بيم داده مي‌شوند ( كه فرا رسيدن دادگاه بزرگ قيامت و شقاوت آخرت است ) روي مي‌گردانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَجَلٍ مُّسَمّيً » : سرآمد معيّن كه قيامت است ( نگا : يونس‌ / 4 ، روم‌ / 8 ) . عطف بر ( الْحَقِّ ) است . « عَمَّآ أُنذِرُوا » : از آنچه بيم داده شده‌اند . مراد رستاخيز و دادگاهي و حسابرسي و مكافات و مجازات آخرت است كه با كتاب مقروء و تدويني قرآن ، و با كتاب منظور و تكويني جهان ، كافران هشدار و بيم داده مي‌شوند ، ولي نه به اين توجّهي مي‌كنند و نه به آن .‏

آيه ‏4
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ اِئْتُونِي بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : آيا دقّت كرده‌ايد درباره چيزهائي كه بجز خدا به فرياد مي‌خوانيد و مي‌پرستيد ؟ به من نشان دهيد چه چيزي از زمين را آفريده‌اند ؟ يا اصلاً در ( آفرينش و گردش و چرخش ) آسمانها مشاركتي داشته‌اند ؟ ( اگر فرضاً مي‌گوئيد بلي آنها شركت داشته‌اند ) كتابي ( از كتابهاي آسماني ) پيش از اين ( قرآن كه گفتار شما را تصديق كند ) يا يك اثر علمي ( و باستاني از علماي گذشته كه گواهي دهد بر راستي چنين ادعائي ) براي من بياوريد ، اگر راست مي‌گوئيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرَأَيْتُمْ » : آيا ديده‌ايد و دقّت كرده‌ايد ؟ بيان كنيد و مرا از پرسشِ : ( چه چيزي را آفريده‌اند ؟ ) آگاه سازيد ( نگا : فاطر / 40 ، زمر / 38 ) . « أَرُونِي‌ » : نشانم دهيد . به من بنمائيد . « شِرْكٌ » : مشاركت . شركت ( نگا : سبأ / 22 ، فاطر / 40 ) « أَثَارَةٍ » : باقيمانده و اثري كه روايت گردد و گفته شود . « إِئْتُونِي بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هذا » : در اين قسمت ، از كفّار دليل نقلي منقول از زبان وحي آسماني خواسته شده است . « أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ » : در اين بخش ، از كفّار دليل عقلي و منطقي منقول از دانشمندان خواسته شده است .‏

آيه ‏5
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه كسي گمراه‌تر از كسي است كه افرادي را به فرياد بخواند و پرستش كند كه ( اگر ) تا روز قيامت ( هم ايشان را به فرياد بخواند و پرستش كند ) پاسخش نمي‌گويند ؟ ( نه تنها پاسخش را نمي‌دهند ، بلكه سخنانش را هم نمي‌شنوند ) و اصلاً آنان از پرستشگران و به فريادخواهندگان غافل و بي‌خبرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَدْعُو » : به فرياد بخواند . عبادت كند . الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني دارد ( نگا : حجّ‌ / 12 ، نحل‌ / 20 ، اسراء / 57 ) . « دُعَآءِ » : به فرياد خواستن . عبادت كردن ( نگا : فاطر / 13 و 14 ) .‏

آيه ‏6
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاء وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زماني كه مردمان ( در قيامت ) گرد آورده مي‌شوند ، چنين پرستش‌شدگان و به فرياد خواسته‌شدگاني ، دشمنان پرستشگران و به فرياد خواهندگان مي‌گردند ( و از ايشان بيزاري مي‌جويند ) و عبادت ايشان را نفي مي‌كنند و نمي‌پذيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عِبَادَةِ » : پرستش ( نگا : مريم‌ / 92 ) . دعا . اگر ( دَعَآءِ ) آيه قبلي در اين آيه ، به صورت ( عِبَادَةِ ) آمده است ، بدين علّت است كه دعا از زمره مهمّترين عبادات است . چرا كه رسول خدا فرموده است : أَلدُّعَآءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ . « دعا مغز عبادت است‌ » . « كَافِرِينَ » : انكاركنندگان . مراد بيزاري جويندگان است ( نگا : قصص‌ / 63 ) . مي‌گويند : ما بديشان اجازه چنين كاري را نداده‌ايم و از پرستش و به فرياد خواستن آنان اطّلاعي نداشته‌ايم ( نگا : مائده‌ / 116 و 117 ) .‏

آيه ‏7
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه آيه‌هاي روشن ما بر آنان خوانده مي‌شود ، كافران به محض اين كه حق و حقيقت بديشان مي‌رسد فوراً درباره آن مي‌گويند : اين جادوي آشكاري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيِّنَاتٍ » : روشن و آشكار . حال ( آيات ) است . « الْحَقِّ » : مراد آيات قرآن است . « لَمَّا جَآءَهُمْ » : زماني كه بديشان مي‌رسد . اين بخش مي‌رساند كه كافران به محض شنيدن آيات ، بدون هيچ گونه تدبّر و تفكّري ، به آن نسبت سحر و جادو داده‌اند . « لِلْحَقِّ » : حرف لام به معني ( عَنْ ) است .‏

آيه ‏8
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئاً هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آنان مي‌گويند كه : ( محمّد ) قرآن را از پيش خود ساخته است ( و به دروغ آن را به خدا نسبت داده است‌ ؟ بديشان ) بگو : اگر من قرآن را از پيش خود ساخته باشم و آن را به دروغ به خدا نسبت داده باشم ، ( قطعاً خدا مرا به مجازات مي‌رساند و ) شما نمي‌توانيد كمترين كاري در برابر خدا برايم بكنيد ( و مرا از عقاب و عذاب او برهانيد . پس چگونه من چنين كاري را مي‌كنم و بدين وسيله خويشتن را براي شما در معرض عذاب الهي قرار مي‌دهم‌ ؟ ! ) . خداوند از هر كس ديگري بهتر مي‌داند كه به چه سخناني ( براي رخنه گرفتن از قرآن ) فرو مي‌رويد ( و گاهي آن را شعر ، و گاهي سحر ، و زماني ساخته و بافته بشر مي‌ناميد ، و بدان نسبتهاي نارواي ديگري مي‌دهيد ) . همين بس كه خداوند ميان من و شما گواه باشد . ( خدا صدق دعوت و تلاش در ابلاغ رسالت مرا مي‌داند ، و كارشكنيها و دروغ‌پردازيهاي شما را نيز مي‌بيند ، و همين براي من و شما كافي است . از اين كارها دست بكشيد و به سوي خدا برگرديد . خدا توبه‌كاران را مي‌بخشد ، و آنان را مشمول رحمت واسعه خود مي‌سازد . چرا كه ) او بسيار بخشاينده و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : بلكه . آيا . « إِفْتَرَاهُ » : ( نگا : يونس‌ / 38 ، هود / 13 و 35 ) . « مَا تُفِيضُونَ فِيهِ » : واژه ( مَا ) ممكن است موصوله بوده و به معني نسبتهاي ناروائي باشد كه به پيغمبر مي‌دادند . در اين صورت ضمير ( ه ) به ( ما ) برمي‌گردد . و ممكن است مصدريّه باشد ، در اين صورت ضمير ( ه ) به قرآن يا حق برمي‌گردد ، و ( تُفِيضُونَ ) به معني ورود در كاري به قصد افساد است . « تُفِيضُونَ » : در آن فرو مي‌رويد ( نگا : يونس‌ / 61 ) . « شَهِيداً » : گواه . مطّلع ( نگا : فصّلت‌ / 53 ) .‏

آيه ‏9
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَا كُنتُ بِدْعاً مِّنْ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من نوبرِ پيغمبران و نخستين فرد ايشان نيستم ( و چيزي را با خود نياورده‌ام كه كسي پيش از من آن را نياورده باشد . بلكه پيغمبران بيشماري پيش از من آمده‌اند و توحيد و مكارم اخلاق را به انسانها رسانده‌اند و من آخرين فرد آنان و ادامه‌دهنده خطّ سير ايشانم ) و نمي‌دانم ( در دنيا ) خداوند با من چه مي‌كند ، و با شما چه خواهد كرد . ( آيا سرنوشت من و شما در همين دنيا چگونه خواهد بود ؟ زندگي چگونه خواهد گذشت‌ ؟ من پيش از شما و يا شما پيش از من مي‌ميريد ؟ من ايمان آوردن همه شما و يا اكثر شما را مي‌بينم و يا نمي‌بينم‌ ؟ لحظه‌ها و روزها و هفته‌ها و ماهها و سالهاي آينده غيب است و من غيب نمي‌دانم ) . من جز از چيزي كه به من وحي مي‌شود پيروي نمي‌كنم ، و من جز بيم‌دهنده آشكاري نيستم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِدْعاً » : نوبر . نوظهور . نخستين چيزي كه پيش از آن چنين چيزي ديده نشده باشد . « بِدْعاً مِّنَ الرُّسُلِ » : نوبر و نخستين فرد پيغمبران . « مَآ أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ » : اين بخش از آيه بيانگر بشريّت پيغمبر است ، و او بنده‌اي از بندگان است و غيب نمي‌داند ، و مالك نفع و ضرري براي خود و براي ديگران نمي‌باشد جز بدان اندازه كه خدا بخواهد ( نگا : انعام‌ / 50 ، اعراف‌ / 188 ، هود / 31 ، نمل‌ / 65 ) . « نَذيرٌ مُبينٌ » : ( نگا : اعراف‌ / 184 ، حجر / 89 ، حجّ‌ / 49 ) .‏

آيه ‏10
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَكَفَرْتُم بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوي خدا باشد و شما بدان ايمان نياوريد ، و كساني از بني‌اسرائيل بر همچون كتابي گواهي دهند و ايمان بياورند ، و شما تكبّر بورزيد ( و خويشتن را بزرگتر از اين بدانيد كه از آن پيروي كنيد ، آيا شما به خود ظلم نمي‌كنيد ؟ ) . بي‌گمان خداوند ظالمان را ( به سوي خير و به راه سعادت ) رهنمود نمي‌سازد . ( ظالماني كه راستاي راه حق را مي‌بينند و آن را در پيش نمي‌گيرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَانَ » : ضمير مستتر در ( كَانَ ) و ( ه ) در واژه‌هاي ( بِهِ ) و ( مِثْلِهِ ) به قرآن برمي‌گردد . « شَهِدَ شَاهِدٌ » : برخي گفته‌اند مراد يكي از علماي برجسته يهود به نام عبدالّله بن سلام است كه بعدها در مدينه ايمان آورد و اين آيه مدني است و به فرمان رسول در اينجا قرار داده شده است . ولي اصل اين است كه مراد از ( شاهد ) يك گواه ، يا نفر نبوده بلكه مراد بيش از يكي ، يعني گروهي و جماعتي است ( نگا : شربيني ) . چرا كه مشركان مكّه مي‌گفتند كه اگر كتابي براي ايشان نازل شود ، از اهل كتاب راهياب‌تر خواهند بود ( نگا : انعام‌ / 157 ) . « عَلي مِثْلِهِ » : در پرتو رهنمودهاي كتابي همچون قرآن كه مراد تورات است . همچون قرآن ، يعني خود قرآن . « إِن كَانَ مِنْ عِندِاللهِ وَ كَفَرْتُم بِهِ » : جواب شرط محذوف است ، مثل : أَلَيْسَ قَدْ ظَلَمْتُمْ ؟ أَلَسْتُمْ ظَالِمِينَ ؟‏

آيه ‏11
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْراً مَّا سَبَقُونَا إِلَيْهِ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران ( تمسخركنان ) درباره مؤمنان مي‌گويند : اگر ( قرآن كه برنامه اسلام است ) چيز خوبي بود ، هرگز آنان براي رسيدن به آن از ما پيشي نمي‌گرفتند ( و ما قبل از ايشان به اسلام مي‌گرويديم و به قرآن ايمان مي‌آورديم . چرا كه ما سران قوم بوده و از عقل برتري و خردمندي بيشتري برخورداريم ) . چون خودشان به وسيله آن هدايت و راهياب نشده‌اند ، مي‌گويند : اين همان دروغهاي قديمي است ( و از افسانه‌هاي كهن فراهم آمده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِلَّذِينَ ءَامَنُوا » : در حق مؤمنين . درباره مؤمنان . حرف لام به معني ( عَنْ ) است ( نگا : آيه 7 ) . « لَوْ كَانَ خَيْراً » : اگر قرآن چيز خوبي بود . « إِذْ » : چرا كه . واژه ( إِذْ ) به معني لام تعليل است ( نگا : كهف‌ / 16 ، زخرف‌ / 39 ) . « إِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ » : به خاطر عدم هدايتشان به قرآن . « إِفْكٌ قَدِيمٌ » : دروغ قديمي . مرادشان افسانه‌اي از نوع افسانه‌هاي پيشينيان است .‏

آيه ‏12
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَاماً وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَاناً عَرَبِيّاً لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از قرآن ، كتاب موسي ( تورات ) پيشوا و رحمت بوده ، و ( هم‌اينك ) اين ( قرآن ) كتاب ( دين و شريعت ) است كه تصديق‌كننده ( تورات و ساير كتابهاي آسماني ) و به زبان عربي است تا وسيله بيم دادن ستمگران و مژده دادن نيكوكاران باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن قَبْلِهِ » : پيش از قرآن . « إِمَاماً وَ رَحْمَةً » : پيشوا و رحمت . حال ( كِتَابٌ ) است ( نگا : هود / 17 ) . يعني وسيله اقتدا در دين و شريعت ، و مايه و سبب رحمت براي مردمان بوده است . « هذا كِتَابٌ » : اين قرآن دين و شريعت است . ( هذا ) مبتدا و ( كِتَابٌ ) خبر است . « مُصَدِّقٌ » : تصديق‌كننده تورات و كتابهاي آسماني پيشين . صفت كتاب است ( نگا : انعام‌ / 92 ) . « لِسَاناً عَرَبِيّاً » : به زبان عربي . ( لِسَاناً ) حال ، و ( عَرَبِيِّاً ) صفت است ( نگا : نحل‌ / 103 ، شعراء / 195 ) . واژه ( لِسَاناً ) مي‌تواند منصوب به نزع خافض باشد . « لِيُنذِرَ . . . » : محلاًّ منصوب و مفعول‌له است . « بُشْري‌ » : تقديراً منصوب ، عطف بر محل ( لِيُنذِرَ ) است .‏

آيه ‏13
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه مي‌گويند : پروردگار ما تنها يزدان است ، سپس ( بر اين توحيد و يكتاپرستي ) ماندگار مي‌مانند ، نه ترسي بر آنان است و نه غمگين مي‌گردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنَّ الَّذِينَ . . . » : ( نگا : فصّلت‌ / 30 ) .‏

آيه ‏14
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان به پاداش كارهائي كه مي‌كنند ، ساكنان بهشت بوده و جاودانه در آن مي‌مانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَزَآءً » : مفعول‌له است ( نگا : اعراب القرآن انباري ) .‏

آيه ‏15
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَوَضَعَتْهُ كُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به انسان دستور مي‌دهيم كه به پدر و مادر خود نيكي كند . چرا كه مادرش او را با رنج و مشقّت حمل‌ مي‌كند ، و با رنج و مشقّت وضع مي‌كند ، و دوران حمل و از شير بازگرفتن او سي ماه طول مي‌كشد . ( آن گاه دوران سخت مراقبت و پاسخگوئي به نازها و نيازهاي كودكانه و جوانانه و مخارج ازدواج و تهيّه كار و مسكن و غيره فرا مي‌رسد ) تا زماني كه به كمال قدرت و رشد عقلاني مي‌رسد ، و به چهل سالگي پا مي‌گذارد . ( بدين هنگام انسان لايق و باايمان رو به آستانه آفريدگار جهان مي‌كند و ) مي‌گويد : پروردگارا ! به من توفيق عطاء فرما تا شكر نعمتي را به جاي آورم كه به من و پدر و مادرم ارزاني داشته‌اي ، و كارهاي نيكوئي را انجام دهم كه مي‌پسندي و مايه خوشنودي تو است ، و فرزندانم را صالح گردان و صلاح و نيكوئي را در ميان دودمانم تداوم‌بخش . من توبه مي‌كنم و به سوي تو برمي‌گردم ، و من از زمره مسلمانان و تسليم‌شدگان فرمان يزدانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَصَّيْنَا » : سفارش كرديم . در اينجا مفهوم امري دارد و معني چنين مي‌شود : دستور مؤكّد مي‌دهيم . « إِحْسَاناً » : مفعول مطلق فعل محذوفي و تقدير چنين است : وَ وَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ أَن يُحْسِنَ اِحْسَاناً . « حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً » : مادرش او را با ناراحتي و مشقّت حمل كرده است . اين كه قرآن در اينجا تنها از ناراحتيهاي مادر سخن به ميان آورده و سخني از پدر در ميان نيست ، بدان خاطر است كه مادر سهم بيشتري در تحمّل مشكلات فرزند دارد . واژه ( كُرْهاً ) حال ( أُمُّ ) است . « وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً » : در حالي كه حمل او و از شير بازگرفتن او روي هم سي ماه است . اين بخش با توجّه به آيه 233 سوره بقره بيانگر اين حكم است كه حدّاقلّ حمل شش ماه است و با موازين علم پزشكي هم سازگار است ( نگا : المنتخب ، نمونه ) . « فِصَال‌ » : از شير بازگرفتن ( نگا : لقمان‌ / 14 ) . « أَوْزِعْني‌ » : توفيقم ده . به من الهام كن . شور و شوق آن را در من به وجود آور ( نگا : نمل‌ / 19 ) . « أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي‌ » : فرزندانم را شايسته و نيكو گردان ، و نيك بودن و خوب بودن را در ميان دودمانم تداوم بخش .‏

آيه ‏16
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجاوَزُ عَن سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كسانيند كه كارهاي خوبشان را مي‌پذيريم و كلّيّه اعمال نيكشان را همسان نيك‌ترين آنها مي‌گيريم ، و همچون ساير بهشتيان از بديها و گناهانشان درمي‌گذريم ، اين وعده راستيني است كه پيوسته بديشان داده شده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا » : مراد اين است كه خداوند از روي لطف ، خوب و خوبتر و خوبترين اعمالشان را به حساب خوبترين كردارشان مي‌گيرد و پاداش مي‌دهد ( نگا : نور / 38 ، عنكبوت‌ / 7 ، زمر / 35 ) . « فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ » : همراه با ساير بهشتيان . حرف ( فِي ) به معني ( مَعَ ) است . « وَعْدَ » : مفعول مطلق فعل محذوفي است و تقدير چنين است : وَعَدَهُمُ اللهُ وَعْدَ الصِّدْقِ . « الصِّدْقِ » : صادق و راستين .‏

آيه ‏17
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَّكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتْ الْقُرُونُ مِن قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسي كه به پدر و مادرش ( كه او را دعوت به ايمان و باور به آخرت مي‌كنند ) مي‌گويد : واي بر شما ! آيا به من خبر مي‌دهيد كه من ( زنده گردانده مي‌شوم و از گور ) بيرون آورده مي‌شوم ؟ در حالي كه پيش از من اقوام و ملّتهائي از جهان رفته‌اند ( و هرگز زنده نشده‌اند و به زندگي دوباره برنگشته‌اند ) . آنان پيوسته خدا را به ياري مي‌خوانند ( و به سبب گناهان زياد و سخنان كفرآميزش ، خدايا خدايا مي‌كنند ، و فرزندشان را به ايمان دعوت مي‌نمايند و مي‌گويند : ) واي بر تو ! وعده خدا حق است ، ايمان بياور . او مي‌گويد : اين سخنها چيزي جز افسانه‌هاي پيشينيان نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ » : آن كسي كه به پدر و مادر خود گفت . مراد شخص معيّني نيست . بلكه مراد همه كساني است كه چنين صفاتي داشته باشند . يعني ناباور و پرخاشگر و ياوه‌سرا باشند . « خَلَتْ » : گذشته است . رفته است . « الْقُرُون » : قومها و ملّتها و نسلها ( نگا : يونس‌ / 13 ، هود / 116 ، اسراء / 17 ) . « هُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللهَ » : آنان خدا را به كمك و ياري مي‌طلبند . ايشان به سبب سخنان كفرآميز و گناه آلود او ، خدايا خدايا مي‌كنند و از خدا مي‌خواهند او را به پذيرش دين و ايمان رهنمود فرمايد .‏

آيه ‏18
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كسانيند كه فرمان عذاب الهي راجع بديشان و همه ملّتهاي انسان و پري پيش از ايشان صادر شده است . واقعاً آنان زيانمندند . ( چرا كه آخرت را باخته‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ » : ( نگا : فصّلت‌ / 25 ) .‏

آيه ‏19
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا وَلِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همه ( مؤمنان و كافران ) داراي درجاتي ( و دركاتي ) هستند بر طبق اعمالي كه انجام داده‌اند ، تا بدين‌وسيله خداوند جزا و سزاي رفتار و كردارشان را به تمام و كمال و بي كم و كاست بدهد و هيچ گونه ستمي بديشان نشود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِكُلٍّ » : براي هر يك از دو گروه كافر و مؤمن . « دَرَجَاتٌ » : از باب تغليب ، مراد هم درجات بهشتيان و هم دركات دوزخيان است . « لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ هُمْ لايُظْلَمُونَ » : حرف ( ل ) براي تعليل است . ( يُوَفِّيَهُمْ ) منصوب به ( أَنْ ) مقدّر است . جار و مجرور متعلّق به محذوفي است و تقدير چنين است : جَازَاهُمُ اللهُ بِذلِكَ لِيُوَفِّيَهُمْ . حرف ( و ) حاليّه ، و جمله ( هُمْ لا يُظْلَمُونَ ) حال مؤكّده است .‏

آيه ‏20
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُم بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنتُمْ تَفْسُقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي ( را خاطرنشان ساز كه در آن ) كافران به آتش دوزخ نزديك گردانده مي‌شوند و به آن عرضه مي‌گردند . ( در اين وقت بديشان گفته مي‌شود : ) شما لذائذ و خوشيهاي خود را در زندگي دنياي خويش برده‌ايد و كام برگرفته‌ايد ( و براي امروز چيزي باقي نگذاشته‌ايد . لذا حالا بهره‌اي از نعمتها و خوشيها نداريد ، و ) امروزه شما به سبب استكباري كه به ناحق در زمين مي‌كرديد ، و به علّت گناهان و تمرّدي كه مي‌ورزيديد ، با عذاب خواركننده و ذلّت‌باري جزا داده مي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُعْرَضُ » : عرضه مي‌گردند . « أَذْهَبْتُمْ » : برده‌ايد . « عَذَابَ الْهُونِ » : ( نگا : انعام‌ / 93 ، فصّلت‌ / 17 ) . « كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ » : تكبّر مي‌ورزيديد . خويشتن را بالاتر از آن مي‌ديديد كه ايمان بياوريد و دين خدا را بپذيريد .‏

آيه ‏21
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي محمّد ! براي مشركان مكّه بيان كن سرگذشت هود ) برادر ( دلسوز و مهربان قوم خود ) عاد را . بدان گاه كه در سرزمين ريگستان احقاف ( واقع در جنوب جزيره عربستان و نزديكي يمن ) قوم خود را ( از عذاب خدا ) بيم داد و گفت : جز خداوند يگانه را نپرستيد ، چرا كه از عذاب روز بزرگ ، بر شما هراسناكم . پيش از او هم در گذشته‌هاي نزديك و دور پيغمبراني آمده بودند ( و مردمان را از عذاب استيصال دنيوي و عقاب اخروي ترسانده بودند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأحْقَافِ » : نام سرزميني است در جنوب شرقي جزيرة‌العرب ، برخي از باستان‌شناسان ، از روي نوشته‌هائي كه به دست آمده است ، احقاف را در شرق عَقَبه مي‌دانند و با إرَم مذكور در قرآن يكي مي‌شمارند ( نگا : المنتخب ) . احقاف ، از لحاظ لغوي ، جمع حِقْف ، ريگزار . داراي شنهاي روان . « مِن بَيْنِ يَدَيْهِ » : مراد گذشته‌هاي نزديك است . يا مراد پيغمبراني است كه هم‌عصر با او بوده و از همان چيزهائي قوم خود را بيم داده‌اند كه او بيم داده است . « مِنْ خَلْفِهِ » : مراد گذشته‌هاي دور است . « عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ » : عذاب ريشه‌كن‌كننده و از ميان برنده دنيوي ، يا عذاب سخت و طاقت‌فرساي اخروي .‏

آيه ‏22
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( قوم عاد بدو پاسخ دادند ) گفتند : آيا تو آمده‌اي كه با دروغهاي خود ، ما را از خدايانمان برگرداني‌ ؟ ! اگر از راستگوياني ، عذابي را كه ما را از وقوع آن مي‌ترساني بر سر ما بياور .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِتَأْفِكَنَا » : تا ما را منصرف كني و برگرداني .‏

آيه ‏23
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هود گفت : اين را تنها خدا مي‌داند و بس . من چيزي را به شما مي‌رسانم كه براي آن فرستاده شده‌ام . ( وظيفه من ابلاغ رسالت و رساندن پيام آسماني است ) وليكن مي‌بينم كه شما مردمان ناداني هستيد ( چرا كه وظيفه پيغمبران را نمي‌دانيد ، و عجيب‌تر اين كه خواستار زود فرا رسيدن عذاب و بلاي كردگاريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعِلْمُ » : آگاهي . مراد آگاهي از وقوع قيامت ، يا اطّلاع از موعد عذاب استيصال دنيوي است . « تَجْهَلُونَ » : نمي‌دانيد . يعني وظيفه انبياء را نمي‌دانيد ، يا چون نادانيد شتاب داريد كه عذاب خدا هرچه زودتر در رسد .‏

آيه ‏24
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضاً مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُّمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ابري را ديدند كه در افق آسمان گسترده مي‌شود و به سوي سرزمينهاي ايشان رو مي‌آورد ( خوشحال شدند و ) گفتند : اين ابر بر ما باران را مي‌باراند . ( هود بديشان گفت : چنين نيست ) . بلكه اين همان چيزي است كه آن را بشتاب مي‌خواستيد . تندبادي است كه عذاب دردناكي به همراه آورده است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَارِضاً » : ابر . ابري كه در عرض آسمان ، يعني در كرانه‌هاي افق پهن مي‌شود و سپس بالا مي‌آيد . چه بسا از نشانه‌هاي ابرهاي باران‌زا باشد . « مُسْتَقْبِلَ » : روآورنده . آينده . « أَوْدِيَة‌ » : جمع وادي ، دره‌ها ( نگا : رعد . 17 ) . مراد سرزمينها است ( نگا : ابراهيم‌ / 37 ، نمل‌ / 18 ، قصص‌ / 30 ، توبه‌ / 121 ) . « مُمْطِر » : بارنده .‏

آيه ‏25
‏متن آيه : ‏
‏ تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( تندبادي است كه ) همه چيز را به فرمان پروردگارش درهم مي‌كوبد و نابود مي‌سازد . پس ( از چندي ، تندباد ايشان را دربر گرفت و هلاك گشتند و ) به گونه‌اي درآمدند كه جز خانه‌هايشان چيزي به چشم نمي‌خورد ! ما اين سان مردمان بزهكار را سزا و كيفر مي‌دهيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُدَمِّرُ » : درهم مي‌كوبد . ويران و نابود مي‌سازد . « أَصْبَحُوا » : گشتند و شدند .‏

آيه ‏26
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِن مَّكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعاً وَأَبْصَاراً وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قوم عاد را از امكاناتي برخوردار كرده بوديم كه چنين امكاناتي را به شما نداده‌ايم . ما بديشان گوشها و چشمها و دلهائي داده بوديم ( كه در درك و ديد و تشخيص واقعيّتها آنان را قويتر از ديگران مي‌كرد ) . امّا گوشها و چشمها و دلهايشان سودي بدانان نبخشيد ، چرا كه آيات خدا را تكذيب مي‌كردند و ( رهنمودهاي پيغمبران را نمي‌پذيرفتند . سرانجام همان ) چيزي ايشان را فرو گرفت كه مسخره‌اش مي‌دانستند ( و آن عذاب خدا بود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَكَّنَّاهُمْ » : مكانت و قدرتشان داديم . از امكاناتي برخوردارشان كرديم . مراد قدرت مادي و معنوي است . از نظر ثروت و دارائي ، و از لحاظ فرهنگ و دانش ، برتر از اهل مكّه و بسياري از مردم بودند ( نگا : فجر 6 - 8 ) . « إِنْ » : حرف نافيه است و به معني ( ما ) . « إِذْ » : چرا كه . زيرا كه . « حَاقَ » : فرو گرفت ( نگا : انعام‌ / 10 ، هود / 8 ، نحل‌ / 34 ) .‏

آيه ‏27
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُم مِّنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي اهل مكّه ! ) ما برخي از اقوامي را هلاك كرده‌ايم كه در گرداگرد شما مي‌زيسته‌اند ، و ما آيات خود را به صورتهاي گوناگون ( براي آنان ) بيان مي‌داشته‌ايم تا ( از كفر و فسق و فجور ) برگردند ( و آنان نمي‌پذيرفته و سركشي مي‌كرده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا حَوْلَكُم مِّنَ الْقُري‌ » : از قبيل ، عاد در احقاف در قسمت جنوبي جزيرة‌العرب ، قوم ثمود در حجر واقع در شمال جزيره ، قوم سبأ در يمن ، قوم شعيب در مدين كه بر سر راه شام است ، و قوم لوط در نواحي شام . « صَرَّفْنَا » : به گونه‌هاي مختلف و شيوه‌هاي گوناگون بيان داشته‌ايم .‏

آيه ‏28
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ قُرْبَاناً آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس چرا آن معبودهائي كه سواي الله براي نزديكي به الله ، به خدائي گرفته بودند ، ( در اين لحظات سخت و حسّاس ) ياريشان نكردند ؟ ! ( نه تنها آنان را ياري ندادند ) بلكه از ايشان گم و گور شدند ! اين ( چيزي كه بر سرشان آمد نتيجه ) دروغ و افتراي ايشان بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَلَوْ لا » : پس چرا ؟ از چه روي‌ ؟ « قُرْبَاناً » : براي تقرّب و نزديكي به خدا . مفعول‌له ، يا حال است . « ءَالِهَةً » : مفعول دوم ( إِتَّخَذُوا ) است و مفعول اوّل آن محذوف است كه ( ءَالِهَةً ) است . يعني إِتَّخَذُوا ءَالِهَتَهُمْ . . . ءَالِهَةً .‏

آيه ‏29
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَراً مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! خاطرنشان ساز ) زماني را كه گروهي از جنّيان را به سوي تو روانه كرديم تا قرآن را بشنوند . هنگامي كه حاضر آمدند ، به يكديگر گفتند : خاموش باشيد و گوش فرا دهيد . هنگامي كه ( تلاوت قرآن ) به پايان آمد ، به عنوان مبلّغان و دعوت‌كنندگان ( همجنسان خود ، به آئين آسماني ) به سوي قوم خود برگشتند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَرَفْنَا » : متوجّه ساختيم . « نَفَراً » : جماعت . گروه . تعدادي ميان سه تا چهل كس ( نگا : المصحف الميسّر ) . « أَنصِتُوا » : از مصدر ( إنصَات ) يعني خاموش بودن براي گوش فرا دادن ( نگا : اعراف‌ / 204 ) . « حَضَرُوهُ » : در خدمتش حاضر آمدند . ضمير ( ه ) به قرآن و يا پيغمبر برمي‌گردد . « مُنذِرينَ » : بيم‌دهندگان . يعني اين گروه با شنيدن قرآن مسلمان شدند و براي تبليغ اسلام و اشاعه خبر دين جديد به سوي همنوعان خود برگشتند و داعيان الي‌الله شدند .‏

آيه ‏30
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَاباً أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينان گفتند : اي قوم ما ! ما به كتابي گوش فرا داديم كه بعد از موسي فرستاده شده است و كتابهاي پيش از خود را تصديق مي‌كند ( و هماهنگ با كتابهاي آسماني پيشين است ) ، و به سوي حق رهنمود مي‌كند و به راه راست راه مي‌نمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسي‌ » : اين كه مي‌بينيم سخني از كتاب عيسي يعني انجيل در ميان نيست ، بدان خاطر است كه تورات كتاب اصلي و متّفق عليه يهوديان و مسيحيان است و انجيل تابع تورات است و حتّي مسيحيان احكام شرائع خود را از آن گرفته و مي‌گيرند . بعضي هم گفته‌اند ، اين گروه از جنّيان از بعثت عيسي و نزول انجيل آگاه نبوده‌اند .‏

آيه ‏31
‏متن آيه : ‏
‏ يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي قوم ما ! سخنان فراخواننده الهي را بپذيريد ، و به او ايمان بياوريد ، تا خدا گناهانتان را بيامرزد و شما را در پناه خويش ( محفوظ و مصون از عذاب سخت آخرت ) دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَجِيبُوا » : پاسخ مثبت دهيد . « دَاعِيَ اللهِ » : مراد از داعي الهي ، پيغمبر اسلام است . « يَغْفِرْ » : فاعل اين فعل ، خدا است ( نگا : آل‌عمران . 31 و 135 ) . « مِن ذُنُوبِكُمْ » : حرف ( مِنْ ) زائد است و براي تأكيد مي‌باشد .‏

آيه ‏32
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن لَّا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَلَيْسَ لَهُ مِن دُونِهِ أَولِيَاء أُوْلَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر كس هم سخنان فراخواننده الهي را نپذيرد ، نمي‌تواند خداي را از دستيابي به خود در زمين ناتوان كند ( و خويشتن را از چنگال عذاب الهي پناه دهد ، و از دست انتقام او بگريزد ) ، و براي او جز خدا هيچ وليها و ياورهائي نيست . چنين كساني در گمراهي آشكاري هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي‌الأرْضِ » : ( نگا : هود / 20 ، نور / 57 ، عنكبوت‌ / 22 ) .‏

آيه ‏33
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتَى بَلَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا نمي‌دانند خدائي كه آسمانها و زمين را آفريده است و در آفرينش آنها خسته و درمانده نشده است ، مي‌تواند مردگان را زنده كند ؟ ! آري ، او بر هر كاري توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمْ يَعْيَ » : درمانده نشده است . از ماده ( عيي ) .‏

آيه ‏34
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي كافران را به كنار دوزخ مي‌برند و ايشان را بر آن عرضه مي‌كنند ( و بديشان گفته مي‌شود : ) آيا اين حقيقت ندارد ؟ ! مي‌گويند : بلي ، سوگند به پروردگارمان . خدا بديشان مي‌گويد : پس به سبب كفر و ناباوريتان عذاب را بچشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُعْرَضُ » : ( نگا : غافر / 46 ، احقاف‌ / 20 ) .‏

آيه ‏35
‏متن آيه : ‏
‏ فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( در برابر اذيّت و آزار كافران ) شكيبائي كن ، آن گونه كه پيغمبران أُولُواالعزم ( در سختيها ) شكيبائي كرده‌اند ، و براي ( عذاب ) آنان شتاب مكن . روزي كه ايشان چيزي را مشاهده مي‌كنند كه بديشان وعده داده مي‌شد ، انگار كه آنان مدّتي از يك روز در دنيا مانده‌اند ( و زندگي كرده‌اند . اين قران ) ابلاغ است و بسنده است . مگر جز مردمان گناهكار و سركش از اطاعت خدا ، هلاك مي‌گردند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« اِصْبِرْ » : شكيبائي كن . مراد از صبر مطلوب در اينجا علاوه از تحمّل رنجها و دردها ، مهلت و فرصت دادن به مردمان و انتظار كشيدن است . يعني ايشان را نفرين نكردن و درخواست عذاب استيصال ننمودن و با عجله مرگ و نابوديشان را خواستار نشدن . « اَلْعَزْم‌ » : اراده محكم و استوار . تصميم . ثابت و پايدار . « أُوْلُواْ الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ » : پيغمبراني كه داراي اراده استوار و ثبات و پايداري بوده‌اند . حرف ( مِنْ ) تبعيضيّه است ، و اشاره به گروه خاصّي از پيغمبران بزرگ است كه صاحب شريعت جديد و آئين تازه بوده‌اند و با گرفتاريها و مشكلات بيشتري روبرو شده‌اند . برخي آنان را پنج نفر مي‌دانند كه عبارتند از : نوح ، ابراهيم ، موسي ، عيسي ، محمّد : بعضي تعداد آنان را بيشتر دانسته‌اند . بعضي هم ( مِنْ ) را بيانيّه به حساب آورده و همه پيغمبران را أُولُواالعزم بشمار آورده‌اند . « لَمْ يَلْبَثُوا . . . » : ( نگا : روم‌ / 55 ، يونس‌ / 45 ) . « بَلاغٌ » : ابلاغ . تبليغ . بسنده . خبر مبتداي محذوف است : هذَا الْقُرْءَانُ بَلاغٌ . اين قران تبليغ آسماني و بسنده براي زندگي مردمان است . اين قرآن آخرين ابلاغ و اخطار است ! بپائيد به سوي خدا برگرديد و بيائيد .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره احقاف / تفسیر نور  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم