فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



سيره ي شخصي امام مهدي عليه السلام

 

سيره امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در رفتار شخصي و نيز در ارتباط با مردم، نمايانگر يك حاكم اسلامي نمونه است كه حكومت در نگاه او وسيله‌اي است براي خدمت به مردم و رسانيدن آن‌ها به قله‌هاي كمال و نه جايگاهي براي زراندوزي و ستمگري و به استثمار كشيدن بندگان خدا!
به راستي كه آن امام صالحان در كرسي حكمفرمايي ياد آور حكومت پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) و اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) است و با وجود آنكه همه اموال و ثروت‌ها در اختيار اوست در زندگي شخصي خود در پايين ترين سطح به سر مي‌برد و به كمترين‌ها قناعت مي‌كند.
 
امام علي(عليه السلام) در توصيف او فرموده است: 
«امام ]مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) [ با خود عهد مي‌بندد كه ]اگرچه حاكم و رهبر جامعه بشري است ولي[ همانند رعيت خود راه رود و مانند آنان بپوشد و بر مركبي همچون مركب آنها سوار شود… و به كم قناعت كند.»1
 
امام علي(عليه السلام) خود چنين بود و در زندگي دنيا و خوراك و پوشش آن زهدي پيامبرگونه داشت و مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در اين ميدان به آن حضرت اقتدا خواهد كرد.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: 
«اِنَّ قائِمَنا اِذا قامَ لَبِسَ لِباسَ عَلِي وَ سارَ بِسيرَتِهِ2؛
وقتي قائم ما قيام كند لباس علي(عليه السلام) را در بر مي‌كند و روش او را پيش مي‌گيرد.»
او كه درباره خود سخت گير و دقيق است، با امت چون پدري مهربان است و آسايش و راحتي آنها را مي‌خواهد به گونه‌اي كه در روايت امام رضا(عليه السلام) اينگونه توصيف شده است: 
«اَلاِْمام، الاَْنيسُ الرّفيق وَالوالِدُ الشَّفيق وَالاَْخُ الشَّقيق وَالأُمُّ البَرَّةِ بِالْوَلَدِالصَّغير مَفْزَعُ الْعِبادَ فِي الدّاهِية النّاد3؛
امام آن همدم همراه و آن پدر مهربان و برادر تني (كه پشتيبان برادر) است و مادر دلسوز نسبت به فرزند خردسال است و پناهگاه بندگان در واقعه هولناك.»
 
آري او چنان با امت صميمي و نزديك است كه همه او را پناهگاه خود مي‌دانند.
از پيامبر مكرّم اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) روايت شده كه درباره مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرموده است: 
«امّتش به او پناه مي‌برند آن گونه كه زنبورها به ملكه خود پناهنده مي‌شوند.»4
او مصداق كامل رهبري است كه از ميان مردم برگزيده شده و در بين آنها و مانند آنها زندگي مي‌كند. به همين دليل دردهاي آنها را به خوبي مي‌شناسد و درمان آن را مي‌داند و تمام همّت خود را براي بهبودي حال آنها به كار مي‌گيرد و در اين راه تنها به رضايت الهي مي‌انديشد. در اين صورت چرا امّت در كنار او به آرامش و امنيّت نرسد و به كدام دليل دل به غير او بسپارد؟!
پي نوشت ها:
1. منتخب الاثر، فصل 6، باب 11، ح 4، ص 581.
2. وسائل الشيعه، ج 3، ص 348.
3. اصول كافى، ج 1، ح 1، ص 225.
4. منتخب الاثر، فصل 7، باب 7، ح 2، ص 598.
منابع: 
نگین آفرینش 

موضوعات: سيره ي شخصي امام مهدي عليه السلام  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-07-08] [ 09:13:00 ب.ظ ]




 


 واژه مهدوي

 

دکتر محمّد معين در ذيل کلمه مهدوي نوشته است:

«مهدوي» صفت نسبي است:

1- منسوب به مهدي (مطلقاً)

2- منسوب به مهدي صاحب الزّمان (عج)، امام دواردهم شيعيان. 1

 

واژه مهدويت
الف) تعريف مهدويت در لغت
مهدويت از نظر لغوي يا مصدر جعلي است و يا صفتي منسوب از مهدي است. يعني؛ مهدويت، که يک کلمه عربي است و از واژه مهدي گرفته شده است؛ دو گونه استعمال مي شود. يکي به صورت مصدر جعلي است با اين توضيح اين که هر وصفي که «ياي» مشدد و «تا» (يّت) به آن اضافه شود، تبديل به مصدر مي شود مثل عالميّت، حاکميّت. مهدويت هم همان کلمه مهدي است که ياي مشدد و تا به آن اضافه شده است و به صورت مصدر جعلي به کار مي رود. يعني مهدوي بودن.
کاربرد ديگر مهدويت به صورت نسبت و صفت منسوب است. در اين حالت، «ي» آخر آن، مصدري نيست بلکه «يا»ي نسبت است و «ت» هم، تاي تأنيث است که به صورت وصفي براي موصوف محذوف به کار مي رود يعني طريقه مهدويه يا نسبت مهدويه. بنابراين صفاتي نظير حسنه، سيئه و خطيئه، صفاتي است که موصوفش محذوف يا فراموش شده است.

 

ب) مهدويت در اصطلاح
چنانکه گفتيم مهدويت داراي دو ساختار و دو نوع کاربرد است. اما اولين کاربرد (يعني مهدي بودن) مطرح و ملحوظ نيست، آنچه معمولاً مطرح است، همان صفت نسبي است. يعني؛ روش، مذهب، رفتار، فکر و عقيده اي که به مهدي انتساب داشته باشد. مي توان گفت، اين «ي» تقريباً معادل ايسمي است که در زبان هاي اروپايي به کار مي رود. به انگليسي نوشته مي شود «Mahdism» يا «مهديسم».
نکته ديگر اين که براي انتساب، کمترين نسبت کافي است.وقتي مي گوييم مهدويت طريقه اي منسوب به حضرت مهدي يا فکر و عقيده اي منسوب به ايشان است، ممکن است اين انتساب از اين جهت باشد که اصلاً محور آن فکر و شخص مهدي است که اعتقاد به او مي شود مهدويت.
پس مهدويت يعني معتقد بودن به وجود مهدي، گاهي نسبت، بيش از اين حيثيت لحاظ مي شود يعني رفتارهم ، رفتار مهدي پسند باشد يا رفتاري باشد که از او اخذ و الهام گرفته شده باشد. بدين ترتيب فکر، طريقه و يا رفتاري که انتساب به حضرت مهدي داشته باشد را مهدويت يا مهديسم يا مهدوي مي گوييم.
البته منظور ما مهدي مشخص و مهدي خاصي است؛ يعني حضرت مهدي محمد بن الحسن العسکري که در سحرگاه نيمه شعبان سال 255 هجري برابر با 869 ميلادي در سامرا به دنيا آمد، او نهمين نسل از سبط کوچک پيامبر - حسين بن علي - بود. در پنج سالگي به امامت رسيد و داراي دو غيبت کوتاه مدت و بلند مدت است. غيبت کوتاه او سال 329 پايان يافت و غيبت بلند مدت او از آن سال آغاز شده و هنوز ادامه دارد.2او همان است که با آمدن و ظهور خويش جهان را پر از عدل و داد مي کند. بنابراين آنچه به ايشان انتساب دارد، مهدويت مي شود.
برخي از انديشمندان غربي نيز نگاه مسيحاباوري و موعودگرايي را نزديک همين معنا گفته اند، مثلاً دايره المعارف دين در اين باره مي گويد: «اصطلاح مسيحا باوري بر نهضت، يا نظامي از عقايد و نظرات دلالت مي کند که محور آن انتظار ظهور يک مسيح (برگرفته از واژه عبري مشياح (mashiah)، يعني “خود تدهين شده") است.» 3

 
حاصل کلام
مهدويت از واژة مهدي گرفته شده و معناي اصطلاحي آن، اعتقاد به حضرت مهدي (عج) است، و باور به اين كه او فردي است از نسل پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ كه در آخر الزمان ظهور مي كند و جهان را پر از عدل و داد مي سازد آنچنان كه از ظلم و جور پر شده بود.
اين عقيده اختصاص به شيعه ندارد و همة فرقه هاي اسلامي، در آن مشترك هستند، ريشة آن نيز در قرآن و احاديث است و چنين نيست كه توسط عده اي خاص، جعل و منتشر شده باشد. در قرآن، آيات فراواني دربارة آن مهر سپهر افروز وجوددارد، از جمله: انبياء/105؛ نور/55؛ توبه /33؛ قصص/5. حجم انبوهي از روايات نيز به دست ما رسيده است كه در آنها، پيامبر خاتم ـ صلي الله عليه و آله ـ از آن نور ديده اش سخن رانده است. اين روايات در همان زمان حيات پيامبر، سينه به سينه نقل مي شد و در گنجينة‌ذهن مسلمانان جاي مي گرفت، اگر نگاهي به روايات نبوي بيفكنيم، خواهيم ديد كه پرسش كنندگان از اوصاف، ويژگيها و محاسن اخلاقي و كيفيت و علائم ظهور و ساير مسائل مربوط به آن موعود بشري مي پرسيدند. اين نكته، بيانگر آن است كه اصل وجود منجي بشر، امري مسلم و قطعي بوده است. تأكيد ائمة اطهار نيز بر تقويت اين باور مي افزود تابدانجا كه هر دو مذهب تشيع و تسنن با همة انشعابهايشان، بر آن اتفاق نظر پيدا كردند.
شاهد بر اين مسأله، پديده مدعيان دروغين مهدويت است؛ شياداني كه از باور اصيل مردم، سوء استفاده كرده و خود را مهدي موعود، معرفي مي كردند، اما از آنجا كه صفات و ويژگي هاي مهدي حقيقي در روايات رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و جانشينان گراميش بيان شده بود، اغلب مردم به كذب ادعاي آنان پي برده و از آنها بيزاري مي جستند.
از آن طرف، برخي از افراد ساده دل يا منحرف، تعداي از معصومين يا افراد نامور را مهدي معرفي مي كردند، (مثلاً عده اي،‌زيد بن علي؛ فرقة‌كيسانيه، محمد حنفيه؛ فرقة ناووسيه، امام صادق ـ عليه‎ السلام ـ؛ و فرقة واقفيه، امام كاظم ـ عليه‎ السلام ـ را مهدي منتظر مي دانستند؛ در حالي كه اين بزرگواران، هيچ گاه چنان ادعايي نداشتند.)
همة اين مطالب نشان دهندة رسوخ اصل «مهدويت» در عمق جان مسلمانان است؛ اصلي كه جامعة اسلامي را جامعه اي منتظر و پويا و اميدوار به آينده اي روشن، نگاه داشته است. آينده اي كه اميدواريم دور نباشد.4
پيامبر گرامي اسلام صلّي الله و عليه و آله و اهل بيت اطهار عليهم السّلام کراراً بشارت به ظهور مهدي موعود (عج) که از مسل پيغمبر اسلام است، داده اند. اين مطلب خود يکي از امتيازات اهل بيت عصمت بود که هنگام ذکر مفاخر خود از وجود مهدي آخرالزّمان و ظهور دولت عالم گير او و قيام وي با شمشير و اصلاح کار جهان و تأمين عدالت در سراسر دنيا، سخن مي گفتند. ولي متأسفانه اين موضوع گاهي اشتباه، و زماني بهانه دست بعضي از سادات و حتّي مردم عادي شده، از همان قرون اوّليه اسلامي دعوي مهدويّت نموده و به نام «مهدي» عليه خلفاي وقت قيام کردند. مردم عوام هم بدون در نظر گرفتن تمام علائم اوصاف مهدي (عج) و همه شرايط ظهور وي، به طرفداري از آنها برخاسته، باعث گرفتاري خود و سايرين مي شدند.
اينان افرادي بودند که به واسطه ظلم و بيداد گري که خلفاي اموي و عبّاسي مي ديدند و در پيشامد هاي سوء،منتظر مهدي حقيقي بودند، بعضي جوانان سادات را که جزئي اشتباهي در نام يا دليري يا صورت زيبا و آراسته داشتند، مهدي موعود پنداشته، و دور او را گرفته و فرقه اي تشکيل مي دادند.
بعلاوه در قرون بعد از ائمّه و مخصوصاً بعد از رحلت حضرت امام حسن عسکري عليه السّلام نيز افراد ديگر که دعوي سيادت داشتند يا رسماً سيّد نبودند، مدّعي مهدويّت شده و حتّي بعضي جنگها و لشکرکشي ها کردند که تا کنون اتباع آنها باقي هستند.
لازم به ذکر نيست که اين همه اخبار و آيات که درباره مهدي موعود (عج) آمده، و طول زمان و ديدن زور و ظلم از دشمنان، به خصوص اگر متحرّکي در ميان باشد هر چه زمان طولاني و ناکامي از پيروزي بيشتر شود، زمينه براي ادّعاي مهدويّت بعضي از افراد ماليخوليايي بهتر فراهم مي شود.5

 

1. «فرهنگ فارسي معين»، ج 4، ص 4461
2. شيخ مفيد، ارشاد، ص 346؛ شيخ کليني، الکافي، ج 1، ص 514؛ شيخ طوسي، الغيبه، صص 143- 141.
3. دايره المعارف دين، ويراسته ميرچا الياده، ج 9 صص 469 تا 481، مدخل Messianism، چاپ شرکت انتشاراتي مک ميلان نيويورک آمريکا در سال 1987، اين مقاله توسط آقاي بهروز جندقي براي فصلنامه انتظار، ش 6 و 7 ترجمه شده است. - نويسنده: حجت الاسلام محمد صابر جعفري
4. مجله پاسدار اسلام، شماره 349
5. فرهنگنامه مهدويت،سليميان، خدامراد
منابع: 
جهت معرفي بيشتر:
1. ابراهيم اميني، دادگستر جهان، انتشارات شفق، قم، چاپ بيست و پنجم، 1381.
2. حبيب الله طاهري،‌سيماي آفتاب، انتشارات زائر، قم، چاپ اول، 1380.

موضوعات: واژه مهدوي  لینک ثابت
 [ 09:12:00 ب.ظ ]




 

روز همبستگی و همدردی با کودکان و نوجوانان فلسطینی

نهم مهر به عنوان «روز همبستگی و همدردی با کودکان و نوجوانان فلسطینی» در تقویم جمهوری اسلامی ایران ثبت شده است .

اعلام این روز به پیشنهاد جمعیت دفاع از ملت فلسطین و به عنوان نمادی از دادخواهی دانش آموزان ایرانی از مستکبران جهان و همچنین اعلام همدردی و همبستگی بین دانش آموزان ایرانی و کودکان و نوجوانان مبارز فلسطینی صورت گرفته است. امروز بزرگ‌ترین جرم نوجوانان فلسطین زاده شدن درسرزمین مادریشان است و برخورد نظامیان اشغالگر صهیونیستی با آنها چنان زننده وغیرانسانی است که رسانه‌های دنیا را جرات پخش آن نیست. به عنوان نمونه می‌توان بهبازداشت هزاران نوجوان فلسطینی که سنی بین ۱۳ تا ۱۸ سال داشته‌اند را در سال‌هایانتفاضه الاقصی بیان کرد که از آغاز و در هنگام بازداشت انواع اهانت، شکنجه، رفتارخشونت‌آمیز و غیراخلاقی در زندان‌ها و مراکز بازجویی با آنها شده است.

رژیم صهیونیستی با شکنجه، بازداشت و سرکوب کودکان فلسطینی به جهانیان نشان می‌دهد که هرگز به قوانین بین‌المللی و دلایل منطقی پایبندی نبوده و به خواسته‌های جامعه بین‌المللی نیز در این خصوص اهمیتی قایل نیست. دشمن صهیونیستی در پنجاه سال گذشته به ویژه در سال های اخیر و دوران انتفاضهفلسطینیان کودکان و قشر جوان سرزمین فلسطین که آینده سازان این سرزمین هستند را هدفحقد و کین خود قرار داده است چرا که به واقع دریافته است هر نسل فلسطین از نسل پیشبیدار‌تر، متحد‌تر و ظلم ستیز‌تر پا به عرصه حذف این غده سرطانی نهاده است. یورشمخفیانه و غافلگیرانه در شب یا نیمه‌های شب و ربودن کودکان و جوانان فلسطینی به دستنیروهای اطلاعاتی با هماهنگی با یگان‌های ویژه ارتش صهیونیستی از دیگر رخدادهایامروز فلسطین است که با استفاده از گاز‌های سمی و اشک آور و در بیشتر اوقات اقدامبه ضرب و جرح و تیراندازی با گلوله‌های پلاستیکی و به خصوص استفاده از سگ‌های درندهبه وقوع می‌پیبوندد که عموما همراه با جراحت آنها بوده است

موضوعات: روز همبستگی و همدردی با کودکان و نوجوانان فلسطینی  لینک ثابت
 [ 05:31:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم