فرشته
 
 


شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



جستجو


موضوع

نحوه نمایش نتایج:


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج




 



اصحاب حضرت مهدی(ع) برادران پیامبر(ص)

 

درخصوص حضرت ولی عصر و صاحب الامر(ع) محرم غیب و امین اسرار خداوند متعال، به آنچه مورد رضایت خداوند است که در حق ایشان بیان شود، متوسل می شویم.

بعضی از عباراتی که در شأن آن بزرگوار(ع) وارد شده، فهم و تصور اعماقشان دشوار است. مثل این فراز از دعای ندبه:

بنفسی أنت من عقید عزٍّ لایسامی.1

یعنی خدای متعال مقامی را به تو اعطا نموده که با آن مقام به قلة عزتی رسیده ای که هیچ کس را توان رسیدن به آن نیست، یا مقام هیچ کس نمی تواند با آن برابری کند.

درک این جمله، منوط به درک مفهوم امامت و درک این مطلب است که امام مهدی(ع) که امامت به او ختم می شود، کیست؟

تمام عالم، منتظر وجود حضرت آدم و فرزندان او بود و سرّ آن در کلام خداوند متعال نهفته است که:

إنّی أعلم ما لاتعلمون.2

من چیزی را می دانم که شما نمی دانید.

و تمام بنی آدم منتظر نبوت و رسالت پیامبران بودند، زیرا رسالت پیامبران، تعلیم و تربیت بنی آدم و راهبری آنها تا رسیدن به نهایت کمالشان بود.

و تمام پیامبران و رسولان و رسالت آنان، انتظار خاتم انبیاء(ص) بوده است؛ به دلیل اینکه تربیت انسان ها و رسیدن آنها به کمال فقط با رسالت آن بزرگوار محقق می شد و به ثمر می رسید.

اما عجیب تر و بزرگ تر این است که خاتم پیامبران، خود به آمدن حضرت مهدی(ع)، خاتم امامان و تحقق دهندة اهداف رسالت، چشم دوخته بود.

اگر این مسأله را بفهمی، خواهی فهمید ولی عصرو امام زمان، صلوات الله علیه، کیست.

امام زمان(ع) غیب مخصوص خداوند

از امام صادق(ع) در مورد تفسیر این آیه سؤال شد:

الم ذلک الکتاب لاریب فیه هدیً للمتّقین الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون.3

الف، لام، میم. این است کتابی که در (حقانیت) آن، هیچ تردیدی نیست، (و) مایة هدایت تقواپیشگان است. آنان که به غیب ایمان می آورند، و نماز را برپا می دارند، و از آنچه به ایشان روزی نموده ایم انفاق می کنند.

آن حضرت(ع) در جواب فرمودند:

مراد از متقوّن، همان شیعیان حضرت علی(ع) هستند، و مراد از «غیب» همان حجت غائب(ع) است. و گواه آن فرمودة خداوند متعال است، که می فرماید:

و یقولون لولا أنزل علیه آیةٌ من ربّه فقل إنمّا الغیب لله فانتظروا إنّی معکم من المنتظرین.4و5

و [کافران] می گویند، چرا آیتی (نشانه ای) از پروردگارش، برای او نازل نمی شود؛ پس بگو همانا غیب مخصوص خداست، پس منتظر باشید که ما نیز از منتظران هستیم.

در جایی که امام صادق(ع) اینگونه استدلال می کنند که نوابغ بشریت باید عقل خود را به کار بیندازند و در اعماق کلام آن حضرت به تفکر بنشینند، امام صادق(ع) در این مورد به کلام خداوند استدلال می کنند.:

و یقولون لولا أنزل…

معنای این استدلال، این است که نزول آیه از سوی خداوند امری است قطعی و تحقق یافته، و خداوند به پیامبرش امر نموده است که منتظر آن باشد. و این، آیة مورد انتظار از غیب است و مختص به خداوند متعال؛

فقل إنّما الغیب لله.

بنابراین، به خاتم انبیاء، اولین شخصیت عالم وجود و عصارة خلقت و بعثت، امر شده است که مردم را به آیة غیب وعده دهد. آیه ای که به دست فرزند موعودش (ع) تحقق می یابد و به آنها بگوید:

إنّی معکم من المنتظرین.

وجود عالم، از ابتدا تا انتها، در انتظار آمدن پیامبر خدا بود و او، خود، نیز در انتظار آمدن مهدی موعودش(ع). این است همان امام مهدی(عج) که تمامی آنچه دنیا آنرا از دست داده، در وجود او پیداست. او همان کسی است که تمام پیامبران از آدم تا خاتم، چشم به او دوخته اند.

یاران امام مهدی(ع)، برادران پیامبر
این همان مقام بزرگ و منزلت عظیم است، که حدیثی معتبر، که هیچ شکی در سند آن نیست، برآن دلالت می کند؛ رسول خدا(ص)، خاتم الانبیاء و سید رسولان، منتظر نوادة خویش مهدی موعود(عج) است و دیدار اصحاب او را آرزو می کند و می فرماید:

چقدر دوست دارم برادران خود را ببینم.

و یا اینکه می فرمایند:

آه که چقدر مشتاق دیدن برادران خود هستم.

اصحاب به ایشان عرض کردند: آیا ما برادران شما نیستیم. فرمودند:

شما یاران من هستید، و برادرانم، کسانی هستند که هنوز نیامده اند.

اصحاب عرض کردند که: ای رسول خدا! چگونه آن دسته از امت خود را که هنوز نیامده اند، می شناسید؟ حضرت فرمودند:

اگر کسی در بین یک گله اسب، اسبی ممتاز و بی نظیر داشته باشد، آیا می تواند او را به راحتی بشناسد یا خیر؟

عرض کردند: بله، می تواند. سپس پیامبر(ص) فرمودند:

برادران من نیز در روز قیامت نوری دارند که آنها را از دیگران جدا می کند، و من پیش از آنها وارد حوض می شوم. و اما آگاه باشید که عده ای هم هستند که از کنار حوض من رانده می شوند، همچنان که شتر گمراه رانده می شود. آنها را خطاب می کنم: آیا شتاب نمی کنید، گفته می شود: آنها بعد از تو تغییر کردند و من می گویم: دور شوید، دور شوید.6

ماه رمضان، ماه امام زمان(ع) است
این، ماه رمضان است که به سوی شما می آید، ماه خداوند متعال، و ماه قرآن:

شهر رمضان الّذی أنزل فیه القرآن هدیً للنّاس و بینّاتٍ من الهدیٰ و الفرقان.7

ماه رمضان [همان ماه] است که در آن، قرآن فروفرستاده شده است، [کتابی] که مردم را راهبر، و [متضمن] دلایل آشکار هدایت، و [میزان] تشخیص حق از باطل است.

ماه امام زمان(ع) است، که ملائکه در شب قدر، بر او نازل می شوند:

إنّا أنزلناه فی لیلة القدر و ما أدریٰک ما لیلة القدر لیلة القدر خیرٌ من ألف شهرٍ تنزّل الملآئکة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من کلّ أمرٍ.

ما آن [قرآن] را در شب قدر نازل کردیم. و از شب قدر، چه آگاهت کرد. شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است. در آن [شب] فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، برای هر کاری [که مقدر شده است] فرود می آیند.

« الملائکة» دلالت بر جنس ملک و ملکوت دارد، و با آنها (ملائکه) «روح» نیز نازل می شود. روحی که در مقام و منزلت با تمام ملائکه برابری می کند. آری، آنها تمام امر را بر ولی امر نازل می کنند.

در این ماه، اوقات خود را به امور بیهوده، سپری نکنید. بلکه اوقات خود را فقط در ذکر خدا بگذرانید. چرا که ماه، ماه خداست. همچنین وقت خود را با قرآن پر کنید، چرا که ماه، ماه قرآن است؛ و قسمت سوم وقت خود را نیز به امام زمان(ع) اختصاص دهید؛ در این ماه به گونه ای عمل کنید که اسم شما در دفتر او ثبت شود.

خادم امام زمان(ع) باشید
خادم این و آن نباشید. آیا می خواهید خادم کسی باشید که با اندک قدرتی که به دست می آورد، خود و شخصیت و تعادل خود را فراموش می کند، بلکه خادم کسی باشید که خداوند به برکت وجود او، آسمان را از فرو افتادن بر زمین نگاه می دارد.

قدر خودتان را بدانید و شخصیت والای خود را به قیمتی ارزان نفروشید. خود را به خدا بفروشید، به قرآن و، به صاحب الزمان(ع). انسان چگونه می تواند عاشق خدا شود، در حالی که عشق دیگری او را احاطه کرده است؟ یا چگونه می تواند عاشق صاحب الزمان(ع) شود، در حالی که عاشق کس دیگری، غیر از امام زمان(ع) است؟

مزاج عشق بس مشکل پسند است

قبول عشق بر طاق بلند است

یعنی اینکه یکی از صفات عشق، تکبر آن است که در قبول عاشق حقیقی، بسیار سخت گیری می کند. هیچ گاه «عدم» را شریک «وجود» قرار ندهید و هیچ گاه معدوم را با موجود ترکیب نکنید.

با وجود نور وارد تاریکی نشوید و خود را وقف امام زمان(ع) کنید. امام باقر(ع) به عبدالحمید واسطی فرمودند:

آیا فکر می کنی، کسی که خود را وقف خدای عزوجل کند، خداوند برای او هیچ گشایشی قرار نمی دهد؟البته. والله، خدا برای او فرج و گشایش قرار می دهد. خداوند رحمت کند بنده ای راکه خودش را وقف ما کند، خداوند رحمت کند بنده ای که امر ما را احیا نماید.

عبدالحمید می گوید، سؤال کردم: اگر قبل از درک حجت قائم(عج) بمیرم چه؟ فرمودند:

کسی که بگوید، اگر قائم آل محمد(ع) را درک می کردم، هر آینه، او را یاری می نمودم، مثل کسی است که در کنار او شمشیر می زند، بلکه مثل کسی است که در رکاب ایشان به شهادت می رسد.3

اگر قدم به قدم، در این مسیر پیش بروید، شما از مخلصان هستید و نه مشرکان. به دو کلمه اکتفا کنید:

ـ حی و قیوم و منزهی که وجود عالم از اوست؛ و

ـ کسی که عالم وجود به خاطر اوست؛

که همان صاحب الزمان، ارواحناله الفداست. به غیر از این دو، چیز قابل ذکری وجود ندارد. اگر خودتان را وقف این دو نمایید، از مصادیق این حدیث شریف می شوید که از امام صادق(ع) نقل شده که ایشان فرمودند:

روزی رسول خدا(ص) در بین جمعی از اصحاب خود، دوبار فرمودند: «خدایا دیدار برادرانم را نصیبم کن.» اصحابی که دور حضرت بودند، گفتند: ای رسول خدا، آیا ما برادران شما نیستیم؟ حضرت فرمودند: خیر، شما یاران من هستید؛ و برادران من قومی هستند که در آخرالزمان به من ایمان می آورند در حالی که مرا ندیده اند. خدا اسامی آنها و پدران آنها را قبل از آنکه آنها را از صلب پدرانشان و رحم مادرانشان خارج نماید، به من آموخته است. آنها کسانی هستند که پایداریشان بر دین خود، از راه روندة برخار مغیلان و از نگهدارندة آتش سوزان در دست بیشتر است. آنها در ظلمات، چراغ های هدایت اند و خداوند آنها را از هر فتنه ای در زمین پر از ظلمت نجات می دهد.10

این عبارت را پیامبر، دوبار فرموده اند، نه یک بار. این جمله، از کسی است که نفسش، نگاهش، کلامش با عالم وجود برابری می کند. اصحاب سؤال می کنند که آیا ما براداران شما نیستیم؟ می فرمایند: خیر، شما اصحاب من هستید و برادرانم غیر از شمایند.

روح من فدای شما، ای صاحب الزمان(عج)، ای مرد خدایی! تو کیستی که شاگردان مکتب تو، کسانی که تو آنها را تربیت نموده ای، و خادمانی که شرف خدمت در حضور تو را دارند، به مقامی می رسند که برادران پیامبر به شمار می روند تا جایی که پیامبر آرزوی دیدار و گفت وگوی با آنان را دارد. چه سرّی در وجود تو نهفته است که از آن در وجودشان دمیده ای؛ ای غیب پنهان خداوند، و ای راز سربستة حق!

این چه معدنی است، در وجود تو و این چگونه تربیتی است که آنها را دردینشان سرسخت تر از کسی قرار می دهد که در شب تار، تیغ های خار مغیلان دست او را می برند، اما او هیچ اعتنایی به آن نمی کند، یا سرسخت تر از کسی که آتش گداخته را در دست می گیرد و هیچ توجهی به سوختن دست خود ندارد؟ این چه درجه ای از ایمان است که سبب اشتیاق پیامبر به دیدار آنان شده است.

آنها عصارة عالم خلقت و ثمر، درخت نبوت و امامت اند، کسانی که امام(ع) در غیبت خود، آنها را تربیت کرده است. کسانی که با صبر خود، امتحانات الهی را پشت سرگذاشته اند و به مقام برادری پیامبر نایل شده اند، که مقامی بس عظیم است و بعد از مقام معصومین(ع) قرار دارد. اگرچه این مقام آنها به درجة مقام اخوت امیرمؤمنان حضرت علی(ع) با پیامبر اکرم(ص) نمی رسد. آنها کسانی اند که با صبر خود و وقف خود برای خدا، و رسول او، و حجت او، به این مقام بلند دست یافته اند.

عصر غیبت، عصر آزمایش
اینگونه است که عصر غیبت، عصر امتحان و آزمایش است. عصری است که در آن گوهرهای پنهان با انواع امتحانات الهی آشکار می شوند.

عبدالرحمان بن سیابه از امام صادق(ع) نقل کرد که ایشان فرمودند:

چگونه خواهد بود، حالتان وقتی که بی امام هادی و راهنما شوید؟ بعضی از بعضی دیگر تبرّی می جویند، در آن زمان است که از یکدیگر جدا شده، پالایش و غربال می شوید، و در آن هنگام «تمیّزون» (متمایز می شوید).

و این، مرحلة نخست است که اشاره دارد به مرحله جدا شدن خبیث از طیّب.

و مرحلة دوم، «تمحّصون» (پالایش می شوید)؛ مانند پالایش سنگ معدن، مثل طلایی که ذوب می کنند و سپس به آن موادی می افزایند تا ناخالصی هایش جدا شود.

و مرحلة سوم، «تغربلون» (غربال می شوید)؛ مانند غربال کردن گندم، برای جداکردن گندم های تلخ و ضعیف که از غربال به پایین می افتند.

در روایتی از شیخ طوسی است، که وقتی امام به این جا رسیدند، آن را سه بار مطرح کردند؛

لایکون فرجنا حتیّ تغربلوا ثمّ تغربلوا ثمّ تغربلوا، یقولها ثلاثاً، حتیّ یذهب الله تعالی الکدر ویبقی الصّفوّ.

فرج ما نخواهد رسید، مگر آنکه غربال شوید و غربال شوید و غربال شوید، تا جایی که خداوند متعال، آلودگان را از پاکان جدا نماید.

یعنی این غربال مؤمنان در نزدیکی زمان ظهور، سه بار اتفاق خواهد افتاد.11

و مرحلة غربال، سخت ترین این مراحل است.
این همان راه و مسیری است که رسول خدا(ص) در امت خود انتظار آنرا دارد. و این همان تکامل است که خدای متعال با قوانین و سنت های خود در آزمایش امت ها، انبیا و امامان(ع) قرار داده است، تا درخت بشریت در سایة دولت عدل الهی به ثمر بنشیند. این از اسرار غیبت است که خدای متعال برای خاتم امامان، از عترت پیامبر(ص) تقدیر نموده است.

این همان [امام] غایبی است که خداوند، او را مظهر غیب و شهادت خود قرار داده است. او در غیبت خود، مظهر غیب الغیوب است و وقتی که ظهور نماید، خداوند او را مظهر شهادت (احقاق کنندة هر حقی و باطل کنندة هر باطلی) قرار می دهد. این چه قدرتی است که خداوند به او عطا می کند، و به وسیلة او هر حقی را احقاق می کند، و هر باطلی را باطل می نماید.

سلام خدا بر تو ای نهایت آرزوها؛

المنتهیٰ إلیه مواریث الأنبیاء، ولدیه موجود آثار الأصفیاء، المؤتمن علی السّرّ، والولیّ للأمر.12

[کسی که] تمام مواریث پیامبران به او رسیده و آثار برگزیدگان نزد او می باشد؛ امین بر اسرار (الهی) و ولی امر (پروردگار).

فرازی از میراث های انبیاء را بخوانید تا خبرش را دریابید؛ و در آن باره خداوند می فرماید:

و إذ قال ربّک للملآئکة إنّی جاعلٌ فی الأرض خلیفةً قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدّما ء و نحن نسبّح بحمدک و نقدّس لک قال إنّی أعلم ما لاتعلمون و علّم آدم الأسماء کلّها ثمّ عرضهم علی الملآئکة فقال أنبئونی بأسماء هؤلآء إن کنتم صادقین.13

و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین، جانشینی خواهم گماشت، [فرشتگان] گفتند: آیا کسی را در آن می گماری که در آن فساد انگیزد و خون ها بریزد؟ و حال آنکه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه می کنیم و به تقدیست می پردازیم؛ فرمود: من چیزی می دانم که شما نمی دانید. و [خدا] همة [معانی] نام ها را به آدم آموخت، سپس آنها را برفرشتگان عرضه نمود و فرمود: اگر راست می گویید، از اسامی اینها به من خبر دهید.

سپس این امر به صحیفه های آدم و ادریس و نوح، پیراهن ابراهیم، عصای موسی، انگشتر سلیمان، کمال موسی و جلال و شکوه عیسی و صبر ایوب می رسد و ادامه می یابد تا به میراث حضرت محمد(ص) که همان قرآن منزل است، می رسد.

سلام بر تو ای حافظ اسرار پروردگار جهانیان، سلام بر تو یابن رسول الله، ما به تو ظلم کردیم؛ ما به شما اهل بیت(ع) ظلم کردیم، در حالی که هرچه ما داریم از شماست، به برکت وجود شما اهل بیت، خلایق روزی داده می شوند و به برکت وجود شما زمین و آسمان ثبات دارند. ما شعار خدمت به شما را سر دادیم، اما بیشتر از آنکه در خدمت شما باشیم، کمر به خدمت دیگران بستیم، بلکه ما به شما بی احترامی کردیم.

اما کرم شما اهل بیت(ع)، حد و مرز ندارد، بابت گذشتة ما، عفو خود را شامل حالمان کنید و عنایت خود را شامل حالمان کنید تا خدا ما را برای خدمت به شما، در باقیماندة عمر قبول فرماید. ما امیدواریم که چشم عنایتی به ما بیفکنید، از آن نگاه هایی که دنیا را متحول می کند. تو همان کسی هستی که به وسیلة او:

أشرقت الأرض بنور ربّها.14

و زمین به نور پروردگارش روشن گردد.

پس چه می شود اگر تاریکی های وجود ما را به روشنایی خود بزدایی؟ و تو همان کسی هستی که خدای عزوجل درباره اش فرموده است:

إعلموا أنّ الله یحیی الأرض بعد موتها.15

بدانید، همانا خداوند زمین را پس از مرگش، زنده می گرداند.

پس با آنچه خدای متعال به تو ارزانی داشته، قلب های ما را زنده کن.

پروردگارا! بر خلیفه و حجت خود درود فرست، به اندازه ای که در حیطة علم توست، درودی بی پایان، تا تداوم ملک تو، و ما را از اعوان و انصار و شیعیان و پیروان او قرار بده.

و آخر دعوانا أن الحمدلله ربّ العالمین.

پی نوشت:

این سخنرانی در تاریخ 14 شعبان 1420 ق. ایراد شده است؛ متن عربی برگرفته از: الحقّ المبین فی معرفة المعصومین، علی کورانی

1. محدث قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.

2. سورة بقره(2)، آیة 30.

3. سورة بقره(2)، آیة 3ـ1.

4. سورة یونس(10)، آیة 20.

5. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 340؛ نیز تأویل الآیات، ج 1، ص 31.

6. صفار، بصائر الدرجات، ص 104 و در صحیح مسلم النیسابوری: ج1، ص150.

7. سورة بقره(2)، آیة 185.

8. سورة قدر(97)، آیة 4ـ1.

9. المحاسن البرقی: ج1، ص173.

10. صفار، همان، ص 104؛ عباس بن معروف از طریق نجاشی و او از طریق حماد بن عیسی، و او از کسانی است که و حمادبن عیسس از ابی الجارود، به توفیق شیخ مفید(ره) مورد وثوق است، و او نیز از ابوبصیر، نقل کرده اند.

11. الامامة و التبصرة، ص130؛ نیز: شیخ طوسی، الغیبة، ص 339 ؛ قرب الأسناد، ص 369؛ کلینی، اصول کافی، ج1، ص370 و ج8، ص67.

12. محدث قمی، همان، زیارت حضرت صاحب الأمر(ع).

13. سورة بقره(2)، آیة 30ـ31.

14. سورة زمر(39)، آیة 69.

15. سورة حدید(57)، آیة 17.

******************************************

نویسنده: سخنرانی آیت الله العظمی وحید خراسانی

 

موضوعات: اصحاب حضرت مهدی(ع) برادران پیامبر(ص)  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-07-08] [ 09:27:00 ب.ظ ]




حضرت مهدی(عج) از چشم یار

 

ظهور سخن
میلاد گل و بهار جان آمد 
برخیز که عید می کشان آمد

برگیر به دست پرچم عشّاق 
فرمانده مُلک لا مکان آمد

گلزار ز عیش لاله باران شد 
سلطان زمین و آسمان آمد

با یار بگو که پرده بردارد 
هین! عاشق آخرالزّمان آمد

آماده امر و نهی و فرمان باش 
هشدار! که منجی جهان آمد(1)

حضرت مهدی(ع)، «زیباترین شعر هستی» است که در دیوان دلهای پاک می درخشد. «تکسوار دادگستر» و «عدل پایداری» که صدها سال است، ظلم ستیزان کره خاک، نام و یاد او را سرمه نگاه خود کرده اند تا آن «بشارت جاوید» و «طلوع جاودانه درخشان» طنین انداز شود؛ مشعل چشمانش ظلمتکده هستی را روشنایی بخشد و تابناکی پیشانی اش گذرگاه مردان آسمانی گردد. آسمان هبوط کند و زمین عروج و شیعیان شیفته بر شانه های عرشی اش گریه کنند. چکه ای از ریزش مهربانی اش را نصیب خود سازند و در هوای مه آلود ستم، با طراوت سخنانش نفس کشند. در این هنگام، نگاه روشن او بر قامت چشمان بشریت حریر عطوفت می پوشاند، آفرینش زنده می شود و انسانها به امواج آدمیّت دل می سپارند.

به یقین آن زمان که «امیر آفرینش» و «سپهسالار هستی» نگاه خسته دلان را نور و نوید بخشد و کلام ملکوتی او از کنار کعبه، دلها و دیده ها را امید و ایمان دهد، عاشقان و دلدادگان به سرچشمه بقا دست یافته اند و بشارت نیکبختی را که در سخن رسول خدا(ص) تجلّی یافته است نصیب خود ساخته اند که:

«طوبی لمن لقیه و طوبی لمن اَحَبَّهُ و طوبی لمن قال به»؛(2)

خوشا به حال کسی که مهدی را دیدار کند و خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و خوشا به حال کسی که به امامت وی معتقد باشد.»

او انسان اسوه ای است که در زبور به نای حلیم و ارث زمین»،(3) در تورات «اصلاحگر و داوری کننده به عدالت» و «پیشوای قائم»(4) و در انجیل به «پسر انسان»(5) نوید داده شده است. در کتب مقدس هندوها،(6) کتب مقدسه مانویّه(7) و زردشتیان(8) و افزون بر این دو در کتابهای آسمانی برهمائیان،(9) جین ها(10) چینیان(11) و ملل مختلف جهان(12) نام و یاد او امیدبخش دلها و دیده ها برای امروز و فردا و فرداهای ظلمت آلود است.

 

حضرت مهدی(ع) در آینه آیات
 

قرآن

بیش از یکصد آیه از آیات قرآن کریم، چهره آسمانی و زمینی حضرت ولی عصر ـ عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ـ را ترسیم ساخته است. او را «بقیّة اللّه »(13) یا بازمانده الهی لقب داده و «پیشوا و وارث زمین»(14) خوانده است که «پیروزکننده اسلام بر همه ادیان»(15) خواهد بود. شخصیتی عرشی که با «گسترش عدالت در سراسر گیتی، جهان را زنده و بالنده»(16) می سازد و «زمین را با نور رب خویش روشن نموده، از سیاهی ستم پاک و پیراسته»(17) می نماید، به گونه ای که برای همه انسانها چونان «آب گوارایی»(18) در عطش و آتش آشوبها، خواهد بود.

او را «هدایتگر تقواپیشه گان»(19) لقب داده و «بنده شایسته و صالح الهی»(20) در تمامی عصرها و نسلها شمرده است که با «روشنای توحید و خداپرستی»(21) گستره هستی را پرفروغ می سازد و همه «زمین و زمینیان را امان و امنیّت»(22) می بخشد.

آن هنگام که یأس و افسردگی، غبار و تیرگی بر آسمان دلها و دیده ها می گسترد، او چون «خورشیدی تابان و مشعلی فروزان»، «شب هنگام تیره و تار حکومت ستمگران را به طلوعی طلایی از صفا و صلح و سلامت»(23) می رساند، «انتظار منتظران را پایان بخشیده»(24) و چشمان سرشار از شکیبایی، بردباری و دلدادگی»(25) آنان را به «و العصر»ی(26) سرورآفرین و خجسته شادمان می کند. او «فریادرس ستمدیدگان و خونخواه مظلومان»(27) است که با «تشکیل دولت حق خود، قدرتهای باطل را نابود»(28) می سازد و در پی این حادثه بس فرخنده، «زمین نعمتهای ظاهری و باطنی خویش را آشکار»(29) می کند و «وعده خداوندی تحقق»(30) می یابد؛ وعده ای که پس از هنگامه های «درد و رنج و سختی و مصیبت»(31) انجام می شود و «گستره هستی

لبریز از عدل و داد»(32) می گردد.

در این هنگام پیروزی ـ حقیقی ـ «نزدیک»(33) شده و گلبانگ برتری اسلام بر سایر ادیان جهان به گوش همگان می رسد و «مضطر ـ واقعی ـ آفرینش»(34) با انجام نماز در مقام ابراهیم، همراه با دعایی مستجاب، اندوه هستی را به شادی و شادمانی ماندگار می رساند و ندای توحید خداوندی، نبوّت محمدی و ولایت علوی را در سراسر گیتی پدیدار و پایدار می نماید.

 

صحیفه صفات مهدوی(عج)؛
 

آموزه های شیرین و دلنشین

دائرة المعارف صفات و برکات حضرت مهدی(ع) دهها سال پیش از میلاد آن موعود الهی، از سوی پاکان و معصومان(ع) گشوده شده است تا خط سبز انبیاء و مسیر سرخ اولیاء با امامت برترین اوصیاء استمرار یابد و فروغ وجود سپهسالار هستی، آفرینش را به اوج کمال و تکامل رساند.

از این رو صحرای غدیر خم و پایان حجة الوداع رسول اکرم(ص) که با معرفی امامت امیر مؤمنان علی(ع)، شروعی هدایت آفرین یافت، با معرفی فرزند آن امام(ع) والامقام، حضرت مهدی(ع) گستره ای بی کران گرفت تا امواج دین باوران و خدامحوران آغاز تا انجام پیروی خود را با پیشوایی اسوه های آسمانی و بی نظیر، روشن و روشنگر بینند و هرگز چنین راه نوری را با بیراهه های ظلمت و ضلالت جایگزین نسازند، بدین خاطر رسول خدا(ص) در عید غدیر خم و در حضور دهها هزار نفر از مسلمانان فریاد زد و فرمود:

«معاشر النّاس! النور من اللّه عزّ و جل فِیَّ … ثم من النسل منه الی القائم المهدی الذی یأخذ بحق اللّه و بکلّ حقّ هو لنا؛(35)

ای مردم! آن نور خدای عز و جل در من قرار گرفته، سپس در وجود علی است و پس از او در نسل او تا «قائم مهدی» که حق خدا را باز ستاند و همه حقوق از دست رفته ما را پس گیرد.»

آن حضرت در دیگر سخنان سعادت بخش خویش، پور دلبند خود، حضرت بقیّة اللّه (عج) را چنین می ستاید:

«رستاخیز به پا نمی شود تا هنگامی که مردی از اهل بیت من که همنام من است، فرمانروا شود، عیسی فرود می آید، گویی از موی مبارکش قطرات آب فرود می ریزد، پشت سر او (مهدی(ع)) نماز می خواند، [او[ قسطنطنیه (استانبول) و کوههای دیلم را فتح می کند و زمین را پر از عدل و داد می کند. آسمان باران رحمتش را فرو می ریزد و با نصرت خدا [آن پیشوای حقیقی [تأیید می شود. او از اولاد فاطمه است. غیبت موسی، عظمت عیسی، بردباری داوود و شکیبایی ایوب را یکجا دارد. در بالای سر او ابری است که فرشته ای از میان آن فریاد برمی آورد که: این خلیفه خدا، مهدی است، از او پیروی کنید.»(36)

علی(ع)، آن پیام آور صلح و سلام و دوستی را «صاحب پرچم محمدی و بیرق دولت احمدی(ص)» معرفی کرده که با راستگویی و استواری پیش می تازد و هستی، لبریز از نام و یاد شیوا و شیرین او می شود، اصلاحگری که دانشش از همه افزون تر است و برای خویشاوندان از همه نیکوتر خواهد بود. با ظهور خود به همه اندوه ها پایان می دهد و پراکندگی امت را به وحدت، شور و اشتیاق تبدیل می نماید.(37)

با نگاهی به سیره و سخن علی(ع) درمی یابیم که شیرینی نام و ابهت و عظمت فرجام قیام او چنان عشقی در ژرفای دل و دیده امیر مؤمنان(ع) ایجاد کرده بود که پس از بیان صفات آن حجّت حق، علی(ع) دست خویش را بر سینه مبارک کشید و با طوفانی از اشتیاق فرمود:

«شوقا الی رؤیته؛(38)

آه، چقدر مشتاق دیدار او هستم.»

و در فرازی فروزان از آینده انقلاب و صفات یاران آن امام، سخنی سراسر بصیرت سر داد و فرمود:

«… و یا شوقاه، الی رؤیتهم فی حال ظهور دولتهم؛(39)

خوشا به حال آنها (یاوران حضرت مهدی(ع))، در زمان صلح و آرامش آنان. خوشا بر شکیبایی آنها در راه دینشان، چقدر مشتاقم آنان را در زمان تشکیل دولتشان ببینم.»

آری:

یوسف کنعان عشق بنده رخسار اوست 
خضر بیابان عشق تشنه گفتار اوست

موسی عمران عشق، طالب دیدار اوست 
کیست سلیمان عشق بر در او یک فقیر(40)

 

حضرت زهرا(ع) و حضرت مهدی(ع)؛
 

آبشار سرشار شناخت و معرفت

نوید حضور و ظهور تکسوار دادگستر هستی، حضرت مهدی(ع) پیش از میلاد آن حضرت از سوی زهرای مرضیه(ع) با سخنان گوناگون داده شده است که معروف ترین این سخنان حدیث گوهرباری به نام «خبر لوح» است. آبشار سرشار این شناخت و معرفت در «صحیفه فاطمه(ع)» تجلّی یافته است؛ مجموعه مطالب و احادیثی که از اسرار الهی محسوب می شود و فقط در اختیار اهل بیت(ع)، از امام علی(ع) تا امام مهدی(ع) قرار داشته است.

در این میان برخی از اصحاب والاقدر که از آشنایان با معارف ناب محمّدی(ص) و شیفتگان خاندان نبوی بوده اند، بعضی از آگاهیهای آسمانی را نصیب خود ساخته اند که از آن میان به جابر بن عبداللّه انصاری می توان اشاره کرد.

او نقل می کند که روزی در محضر زهرای اطهر(ع) بودم که صحیفه ای نورانی دیدم. سؤال کردم این چه نوشتاری است، فرمود:

«هذا لوحٌ اهداهُ اللّه الی رسول اللّه (ص) فیه اسمُ ابی و اسم بعلی و اسم اِبْنَیّ و اسماء الاوصیاء من ولدی فاعطانیه لِیَسُرَّنی؛

این کتابی است که خدا آن را به پیامبر(ص) هدیه فرمود. در این نوشتار نام پدرم و شوهرم و اسم دو فرزندم و امامانی که همه از فرزندان من هستند، وجود دارد. رسول خدا آن را به من اعطا کرد تا مرا مسرور و شادمان سازد.»

گفتم: در این کتاب دوازده نام ثبت شده است، آنها اسامی چه کسانی است؟

فاطمه(ع) فرمود: «هذه اسماء الاوصیاء اوّلهم ابن عمّی واحد عشر من ولدی آخرهم القائم؛(41)

این نامهای جانشینان [پیامبر] است، اول آنها علی پسرعموی من و یازده فرزندان او که همه از نسل من هستند و آخرین آنها حضرت قائم است.»

در برخی از اخبار و روایات، پس از بیان ماجرای «خبر لوح» به نسخه برداری جابر اشاره کرده و از تطبیق آنچه جابر در دست دارد با لوحی که امام محمدباقر(ع) نزد خود دارد سخن گفته شده است. سپس به این عبارت صراحت دارد که در لوح از قول خداوند تبارک و تعالی نوشته شده است:

«… با فرزند او (امام حسن عسگری(ع))، «م ح م د» که رحمت است برای جهانیان، سعادت را به اوج می رسانم. کمال موسی، شوکت عیسی، شکیبایی ایوّب با اوست. در زمان (غیبت) او دوستان من خوار و زبون می شوند و سرهای آنها همچون سرهای ترک و دیلم به پیش این و آن به رسم هدیه فرستاده می شود، کشته می شوند، سوزانیده می شوند و همواره در ترس و وحشت و اضطراب به سر می برند زمین با خونشان رنگین گردد، زنانشان در سوگ آنها گریان و نالان شوند، آنان دوستان حقیقی من هستند که به وسیله آنها فتنه های تیره و تار را دفع کنم و به وسیله آنان اضطرابها و تشویشها را برطرف سازم و گرفتاریها را رفع نمایم و بندها را فرو گشایم. بر آنها باد صلوات و درود و رحمت از پروردگارشان و آنهایند هدایت یافتگان.»(42)

یا رب که کارها همه گردد به کام ما 
نور حضور خویش فروزد امام ما

ما باده محبت او نوش کرده ایم 
ای بی خبر ز لذّت شرب مدام ما

هرگز نمیرد آن که از این باده زنده شد 
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

ای باد اگر به کوی امام زمان رسی 
زینهار عرضه دار به پیشش پیام ما

گو همتی بدار که مخمور فُرقتیم 
شاید برآید از می وصل تو کام ما(43)

محمود بن لبید می گوید پس از رحلت رسول خدا(ص)، فاطمه را در کنار قبر حضرت حمزه، در احد و در حال عزاداری و گریه مشاهده کردم، فرصت را غنیمت شمردم، به محضر او رفتم و پرسیدم:

آیا برای امامت علی(ع) از سخنان رسول گرامی اسلام(ص) می توان دلیلی آورد؟

آن حضرت سخن خود را با این عبارت شروع کرد: «و اعجباه انسیتم یوم غدیر خم؟؛

شگفتا! آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش کرده اید؟!»

سپس سخن جامع و کامل پیامبر(ص) را در باره حضرت علی(ع) بیان فرمود. آنگاه با پرسش دیگر من، این عبارات زرّین و مهرآفرین را بیان نمود:

«قسم به خدا اگر حق را به اهلش واگذار می کردند و از عترت رسول خدا اطاعت می نمودند، دو نفر هم با یکدیگر اختلاف نمی کردند و امامت همان گونه که رسول خدا معرفی فرمود از علی تا حضرت قائم فرزند نهم امام حسین پشت به پشت و نسل به نسل تداوم می یافت.»(44)

شناخت دیرینه زهرای مرضیه(ع) نسبت به فرزند عزیز خود و آینده عالمگیر او وسعتی بسیار دارد به گونه ای که روایاتی نیز از سوی

راویان اهل سنت در این باره به چشم می خورد. که از میان می توان به این حدیث اشاره کرد که رسول اکرم(ص) به دخت دلبند خود فرمود:

«ای فاطمه! سوگند به خداوندی که مرا به حق برانگیخت، مهدی این امّت از این دو (حسن و حسین) است، چون دنیا پر از هرج و مرج شد، فتنه ها همه جا را فرا گرفت، راهها ناامن گردید گروهی بر گروهی شبیخون زدند، بزرگان بر زیردستان ترحم نکردند، کوچکها احترام بزرگان را رعایت نکردند خداوند در چنین زمانی کسی را می فرستد که قلعه های ضلالت را فتح می کند و دلهای بسته را می گشاید و دین را در آخرالزمان به پا می دارد چنانکه من در اول زمان به پا داشتم. زمین را پر از عدل و داد کند، چنانکه پر از ستم شده باشد.»(45)

روشنای بینش فاطمی(ع) در باره امید آفرینش و فریادرس هستی در سرای سیره و سخن فرزندان آن پاک بانو نیز به خوبی مشاهده می شود، به گونه ای که امام مجتبی(ع) با عبارت «خوشا به سعادت کسی که روزگار او را درک کند»، آینه اندیشه خود را نسبت به عظمت مهدی موعود(ع) نمایان می سازد و می فرماید:

«خیرها همه در آن زمان است، زیرا قائم ما قیام می کند و تمامی تلخیها و سختیها را از بین می برد. در زمان او درندگان با یکدیگر سازش می کنند، زمین گیاهان خود را خارج می کند، آسمان برکاتش را نازل می کند، گنجهای نهفته در زمین برای او ظاهر می شوند، بین شرق و غرب عالم، تحت سلطه و سیطره او درمی آید، خوشا به سعادت کسی که روزگار او را درک کند و اوامر و سخنان وی را گوش دهد.»(46)

و سرسلسله شهیدان همیشه جاوید جهان وجود، امام حسین(ع) طلوعی زرّین و بنیادین از آسمان باورهای خویش نسبت به پور نهمین خود بقیّة اللّه ، پدیدار می کند و با بی کران ارادت و عشق خود می فرماید:

«لو ادرکته لخدمته ایّام حیاتی …؛(47)

اگر زمان او را درک کنم همه عمر به خدمتگزاری وی مشغول می شوم …»

کسی که در زمان غیبت بر آزار و انکار دشمنان، صبر کند، همانند فردی است که در محضر رسول خدا(ص) جهاد می کند!!

این شناخت روشنگر در طوفان بلاهای طاقت سوز در سرزمین سرخ هستی، کربلا نسیم آرامشی چشمگیر گردید بدان گونه که امام محمدباقر(ع) می فرماید:

«جدّ عزیزم حسین ـ در آن هنگامه رنج و مصیبت ـ رو به یاران کرد و فرمود:

بهشت بر شما مژده باد، سوگند به خدا پس از ماجرای ما ـ در عاشورای خونین ـ و بعد از مدتی خداوند ما و شما را زنده می کند و به صحنه می آورد تا قائم ما ظهور کند او از ستمگران انتقام می کشد و من و شما زنجیرها، بندها و انواع عذابهایی که ستمگران را به وسیله آنها عذاب می کنند، می بینم.»

شخصی از امام پرسید: قائم شما کیست؟

حضرت فرمود: «هفتمین فرزند پسرم محمدباقر(ع) است و او «حجة» بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن علی پسرم خواهد بود. کسی که دوران طولانی غایب می شود، سپس آشکار شده و جهان را که پر از ظلم و جور گردیده، لبریز از عدل و داد می کند.»(48)

آری؛

دانی که چیست دولت روی امام دیدن 
در کوی او گدایی، بر خسروی گزیدن

گاهی به حضرت او، راز نهفته گفتن 
گاه از لب شریفش، اسرار دل شنیدن

گاهی جهاد کردن، با دشمنان ملّت 
سرهای ناکسان را در مقدمش بریدن

مهرش به دل نهفتن، رازش به کس نگفتن 
تا بعد از آن به نقشی در دست خود گزیدن(49)

 

الگوی حضرت مهدی(ع) در
 

جمعه ظهور کیست؟

این فراز از سخن را با این پرسش آغاز می کنیم که شخصیتی جهانی و بی نظیر که ذخیره خداوندی برای فردا و فرداهای حیات و هستی قلمداد می شود، از «آدم» تا «خاتم» او را تجلّی بخش آرمانهای انبیا معرفی کرده اند و تمامی معصومان ـ علیهم السلام ـ گستره ای بی کران از ارادت و عشقی روزافزون نسبت به او داشته اند، چه اسوه ای کامل و الگویی جامع برای جمعه ظهور و ایام حضور خود خواهد داشت؟ و آیا معیارهای راستین و بنیادین او در این باره چه عواملی بوده است؟

پاسخ را از گفتار گرانبار آن عزیز عرشی و حجت خدا می یابیم که در عبارتی کوتاه، بلندای بینش و گزینش خود را ترسیم کرد و فرمود:

«فی ابنة رسول اللّه لی اسوةٌ حسنة؛(50)

دختر رسول خدا ـ فاطمه زهرا(س) ـ برای من الگوی نیکو و اسوه شایسته است.»

به راستی چه ویژگیهای جاودان و آموزه های پایداری در هجده بهار زندگانی آن پاک بانو به چشم می خورد که امیر آسمان و زمین و فریادرس هستی، حضرت مهدی(ع) او را برای قرنهای بسیار الگوی یکتای خود در تمامی عرصه ها و صحنه ها می داند؟ آیا این سخن نشانگر شناختی والا نسبت به آفتاب عظمت و شخصیت دخت رسول خدا(ص) و صدیقه کبرا نخواهد بود؟

به یقین این نگرش روشن، برخاسته از معرفتی فراگیر است که از آن میان می توان به پاسخ آن حضرت به سعد بن عبداللّه اشاره کرد که ماجرای زکریای پیامبر را بیان کرده و به سخن آن پیامبر الهی که نام «فاطمه»(س) را مایه پاکسازی روح و روان خود از تمامی غبارهای غم و تیرگیهای ماتم صراحت دارد و پس از آگاهی آن رسول خداوند از ماجرای کربلا، از گفتار او نسبت به مصیبت و عزای زهرای مرضیه در داغ عزیز دلبند خود، امام حسین(ع) خبر می دهد!(51) آشنایی بس روشن و روشنگر آن بزرگ پیشوای آفرینش نسبت به حوادث صدر اسلام فراتر از جلوه های ظاهری پدیده ها بوده است، از این رو با افشاگری کم نظیری، پرده از چهره غاصبان خلافت امام علی(ع) و ظالمان سیده زنان زهرای مرضیه(ع) برداشته، آنان را بیرون از زمره خداخواهان و دین باوران معرفی می کند و می فرماید:

«بل اسلما طمعا، لاَِنّهما کان یجالسان الیهود و یستخبراِنَّهُمْ عمّا کانوا یجدون فی التوراة …؛(52)

آن دو به خاطر طمعی که برای دستیابی به قدرت داشتند، اسلام را قبول کردند، زیرا با یهود نشست و برخاست داشتند و از آنان در باره اخبار آینده که در تورات و سایر کتب آمده می پرسیدند و حتی بیعت آنها با رسول خدا به این سبب بود که هر کدام به قدرتی دست یابند.»

بی شک فریادرسی اینچنینی توان انتقام ظلم و ستمی آنچنان را خواهد داشت و در آن روز موعود و محبوب که دلها و دیده ها به سوی آن پرواز انتظار دارد، از سوی خداوند منتقم، دست انتقام آسمانی از سران ستم و ستمکاری ـ از آغاز تا فرجام آفرینش ـ خواهد بود، که:

«لکنّ کسر الضلع لیس ینجبر

اِلاّ بصمصامٍ عزیزٍ مقتدر

اذ رَضُّ تلک الاضلع الزّکیة

رزّیة لا مِثْلُها الرّزیّة

و مِنْ نبوع الدّمِ مِنْ ثَدْیَیْها

یُعرفُ عَظْمُ ما جری علیها

و جاوَزوا الحدَّ للطم الخدّ

شلّت ید الطغیان و التعدّی

فَاحْمرَّتِ العین و عینُ المعرفة

تَذْرَفُ بالدّمع علی تلک الصّفة

و لا تُزیلُ حُمْرَةَ العین سِوی

بیضُ السیوف یوم یُنْشَرُ اللّوی؛(53)

لکن شکستن پهلو ترمیم نخواهد شد

مگر با شمشیر عزیز قدرتمند [حضرت بقیّة اللّه (عج)]

زیرا که خرد کردن آن پهلوی پاک

مصیبتی است که نظیرش مصیبتی نیست

و از فوران خون از دو سینه اش

بزرگی آنچه بر وی گذشته است شناخته می شود

سست باد دست طغیان و تجاوز آن جانیان

که با ضربه زدن به صورت وی از حدّ خود تجاوز کردند

چشم وی سرخ و خونین شد و همراه آن چشم معرفت

بر چنین کاری به شدّت اشک خواهد ریخت

از بین نمی برد سرخی چشم را غیر از سفیدی شمشیرها

در آن روز که پرچم [امام مهدی(ع)[ برافراشته می شود.»

ان شاءاللّه

پی نوشت:

1 ـ امام خمینی(ره)؛ شرح و تفسیر و موضوع بندی دیوان امام(ره)، قادر فاضلی، ص48.

2 ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج52، ص311. ر.ک: همان، ص348، 129، 231.

3 ـ ر.ک: مزامیر، مزمور 37، جمله های 9 ـ 12 و 17 ـ 18؛ مزمور 96، جمله های 10 ـ 13.

4 ـ ر.ک: کتاب اشعیاء نبی، فصل 11، جمله های 4 ـ 10؛ کتاب دانیال نبی، فصل 12، بندهای 1 ـ 5 و 10 ـ 13؛ کتاب حقوق نبی، فصل 2، جمله های 3 ـ 5.

5 ـ ر.ک: قاموس مقدس، ص219؛ انجیل متّی، فصل 24، جمله های 27 و 30 و 35 و 37 و 40؛ انجیل مُرقُس، فصل 13، جمله های 26 و 27 و 31 و 33؛ انجیل لوقا، فصل 92، جمله های 35 و 36.

6 ـ ر.ک: اوپانیشاد، ص737، بانویه و شاکمونی از کتب مقدسه هندوها.

7 ـ ر.ک: شاپوهرگان، ترجمه «مولر».

8 ـ ر.ک: سوشیانت، ص104؛ جاماسب نامه، ص121.

9 ـ ر.ک: ریک ودا، ماندالای 4 و 16 و 24.

10 ـ ر.ک: اوپانیشاد، مقدمه، ص54.

11 ـ ر.ک: اوپانیشاد، ص647.

12 ـ او خواهد آمد، ص58 ـ 73.

13 ـ بقیة اللّه خیرٌ لکم ام کنتم مؤمنین؛ هود، آیه 86.

14 ـ و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض …؛ قصص، آیه 5.

15 ـ هو الذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره…؛ صف، آیه 8.

16 ـ اعلموا أن اللّه یحیی الارض بعد مدتها …؛ حدید، آیه 17.

17 ـ و اشرقت الارض بنور ربّها …؛ زمر، آیه 69.

18 ـ قل أرأیتم ان اصبح ماؤکم غورا فمن یأتیکم بماءٍ معین؛ ملک، آیه 30.

19 ـ هدی للمتقین، الذین یؤمنون بالغیب …؛ 2 و 3.

20 ـ و لقد کتبنا فی الزبور أنَّ الارض یرثها عبادی الصالحون؛ انبیاء، آیه 105.

21 ـ و له اسلم من فی السموات و الارض …؛ آل عمران، آیه 83.

22 ـ وعد اللّه الذین آمنوا … و لیمکّنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم …؛ نور، آیه 55.

23 ـ و اللیل اذا یغشی و النّهار اذا تجلّی؛ اللیل، آیه 1 و 2.

24 ـ یوم یأتی بعض آیات ربّک لا ینفع نفسا … قل انتظروا اِنّا منتظرون؛ انعام، آیه 158.

25 ـ یا ایّها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا؛ آل عمران، آیه 200.

26 ـ و العصر ان الانسان لفی خسر …؛ العصر، آیه 1 ـ 3.

27 ـ و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا …؛ اسراء، آیه 33.

28 ـ و قل جاء الحق و زهق الباطل …؛ اسراء، 81.

29 ـ و اسبغ علیکم نعمه ظاهرة و باطنة …؛ لقمان، آیه 20.

30 ـ الحمد للّه الذی صدقنا وعده و اورثنا الارض …؛ زمر، آیه 74.

31 ـ و لنبلونکم بشی ءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس …؛ بقره، آیه 155.

32 ـ و له اسلم من فی السموات و الارض طوعا و کرها …؛ آل عمران، آیه 83.

33 ـ یریدون لیطفؤوا نور اللّه بأفواههم و اللّه متم نوره …؛ صف، آیه 8؛ نصرٌ من اللّه و فتح قریب …؛ صف، آیه 13.

34 ـ امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء …؛ نمل، آیه 62.

35 ـ بحارالانوار، ج37، ص211.

36 ـ مسند احمد حنبل، ج3، ص376؛ عقد الدّرر، ص17 و 31 و 146؛ الصواعق المحرقه، ص98؛ البیان، ص127؛ غیبت شیخ طوسی، ص115؛ الزامُ النّاصب، ج1، ص163.

37 ـ ینابیع الموده، ص406؛ بشارة الاسلام، ص76؛ کمال الدین، ص304؛ بحارالانوار، ج51، ص115.

38 ـ بشارة الاسلام، ص52؛ بحارالانوار، ج51، ص115.

39 ـ کفایة الاثر، ص320.

40 ـ علامه فقید، آیت اللّه حاج شیخ محمدحسین غروی کمپانی.

41 ـ اصول کافی، ج1، ص527؛ کتاب عوالم، ج11، ص615؛ امالی صدوق، ص182؛ تفسیر البرهان، ج2، ص123.

42 ـ احتجاج طبرسی، ص67؛ الزام الناصب، ج1، ص213؛ بحارالانوار، ج36، ص195؛ غیبت طوسی، ص93.

43 ـ شوق مهدی(ع) (مجموعه اشعار فقیه والاگوهر ملامحسن فیض کاشانی در باره حضرت مهدی(عج))، ص83.

44 ـ احقاق الحق، ج21، ص26 و 27؛ کوکب الدّری، ج1، ص235؛ عوالم المعارف، ج11، ص228.

45 ـ ذخائر العقبی، ص136.

46 ـ یوم الخلاص، ص374؛ بشارة الاسلام، ص81.

47 ـ عقد الدّرر، ص160؛ کمال الدّین، ص317.

48 ـ مقتل الحسین مقرّم، ص258.

49 ـ شوق مهدی(ع)، ص49.

50 ـ بحارالانوار، ج53، ص179 ـ 180.

51 ـ همان، ج52، ص84.

52 ـ احتجاج طبرسی، ج2، ص532؛ بحارالانوار، ج52، ص86.

53 ـ آیت اللّه کمپانی اصفهانی، ر.ک: دیوان «الانوار الاقدسیه»، ص42 ـ 44؛ فاطمة الزهراء من المهد الی اللحد، ص644 ـ 649.

نویسنده: احمد لقمانی

 

 

موضوعات: حضرت مهدی(عج) از چشم یار  لینک ثابت
 [ 09:25:00 ب.ظ ]




مهدي كيست؟ وكجاست؟

 

أَ بِرَضْوَي أَوْ غَيْرِهَا أَمْ ذِي طُوًي‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 536.

برخي از فرق كيسانيه عقيده دارند محمد بن حنفيه نمرده و غيبت كرده و در كوههاي رَضْوي مقيم شده (البته بعضي فرقه‏هاي ديگر كيسانيه مي‏گويند مرده است).

رضْوي: كوه مقدس و مباركي از كوههاي مدينه در نزديكي ينبع ابتداي كوههاي تهامه است كه رواياتي در قداست آن محل آمده است.

ذوطوي: منطقه حرم در كنار مكه است كه رسول اكرم (ص) قبل از ورود به مكه در آن‏جا فرود آمده و شب را توقف نمودند و نماز صبح را آنجا مي‏خواندند.

بيان اين دو محل يا اشاره به مكه و مدينه است، لكن چون در مقام ندبه است به مقتضاي حال به جاي شهر مكه و مدينه كوههاي آن دو منطقه را بيان كرده، كه مناسبت با غربت و آوارگي و ندبه داشته باشد. اما عقيده شيعه:

عقيده شيعه‏

شيعه به دلايل زير هرگز عقيده ندارد كه مكان امام (ع) يكي از دو مكان است؛

1- عبارت او غَيرِهَا

2- جمله بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا مفاتيح ‏الجنان، ص 536.

3- جمله زيارت: الغائب عن الابصار الحاضر في الامصار البلدالامين، ص 336.

4- جمله لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوَي بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَي‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 536.

بنابراين هرگز عقيده ما كه مي‏گوئيم أينَ الحَسن و أينَ الحسين كه راه حكومت ائمه اطهار عليهم السلام است با راه طرفداران محمد حنفيه (كيسانيه) كه كاري به ائمه اطهار عليهم السلام ندارند قابل تطبيق نيست. تلخيص از كتاب امامت و مهدويت آية الله صافي، بحث دعاي ندبه‏

انحراف در جامعه اسلامي: لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 534.

مظلوميت اهل بيت: فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِيَ مَنْ سُبِيَ وَ أُقْصِيَ مَنْ أُقْصِيَ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

پايان اميدبخش: إِذْ كَانَتِ الارْضُ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

هم دردي: فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

فَلْيَنْدُبِ النَّادِبُونَ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

وَ يَضِجَّ الضَّاجُّونَ‏ الاقبال بالاعما لالحسنة، ص 508.

وَ يَعِجُّ الْعَاجُّونَ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

انتطار: أَيْنَ الْحَسَنُ أَيْنَ الْحُسَيْنُ أَيْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَيْنِ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

سيماي رهبري كه مسلمين در انتظار او هستند: أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لاقَامَةِ الامْتِ وَ الْعِوَجِ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لاعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِيعَةِ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

أَيْنَ هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ‏ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

أَيْنَ مُعِزُّ الاوْلِيَاءِ وَ مُذِلُّ الاعْدَاءِ مفاتيح ‏الجنان، ص 535.

*********************************************************

منابع: 
محسن قرائتى‏- مجموعه فيش هاى تبليغى(3)، دعاي‏ندبه، ص:3

 

موضوعات: مهدي كيست؟ وكجاست؟  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم