کرامات زينب كبري (س)

بسْم الله الْرحْمن الْرحيمْ

اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم “

مرحوم بهبهاني، باني شبستان مسجد نقل مي كرد.پدرم قبل از تمام شدن كار شبستان مسجد، به مرض موت مبتلا شد و در آن حال وصيت نمود كه «مبلغ دوازده هزار دينار حواله را صرف اتمام كار مسجد نماييد».زماني كه فوت كرد، به منظور احترام به پدر و اشتغال به مجالس ترحيم،چند روزي كار ساختمان تعطيل شد. شبي در عالم خواب پدرم را ديدم كه به من گفت: چرا كار مسجد را تعطيل كردي؟ گفتم: به منظور احترام به شما و اشتغال به مجالس ترحيمتان. در جوابم گفت: اگر مي خواستي براي من كاري بكني، نبايد كار ساختمان مسجد را تعطيل مي كردي.زماني كه بيدار شدم تصميم به اتمام كار ساختمان مسجد نمودم به اين منظور باي حواله دينارهايي كه پدرم در وصيت خود عنوان كرده بود وصول كرده و از آن مصرف مي نمودم. اما هر چه بيشتر جست و جو مي كردم حواله ها پيدا نمي شد هر جا كه احتمال وجود حواله ها مي رفت گشتم، اما خبري از حواله ها نبود. سرانجام در حالي كه بسيار ناراحت بودم به مسجد رفته و متوسل به حضرت زينب (س) شدم و خدا را به حق آن ساعتي كه امام حسين (ع) و زينب (س) از يكديگر وداع نمودند قسم دادم. ناگهان خوابم برد.پس از مدتي بيدار شدم و ديدم همان ورقه اي كه حواله ها داخل آن بود كنار من است از همان ساعت كار مسجد را ادامه دادم تا به اتمام رسانيدم و هميشه اين كرامت را براي ديگران نقل مي كنم.

منبع.کتاب فضايل و خصايص زينب كبري (س)

موضوعات: کرامات زينب كبري (س)  لینک ثابت