موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره سبأ / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در همين جهان ) سپاس خداوندي را سزا است كه تمام آنچه در آسمانها و زمين است از آن او است ، و هم در آن جهان سپاس او را سزا است ، ( چرا كه حاكميّت و مالكيّت هر دو جهان از آن او است ) و او كار بجا و بس آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَهُ الْحَمْدُ فِي الآخِرَةِ » : اشاره به اين است كه بندگانش در برابر تفضّل و الطافي كه در آخرت بديشان خواهد فرمود ، او را خواهند ستود ( نگا : يونس‌ / 10 ، فاطر / 34 ، زمر / 74 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌داند آنچه را كه به زمين وارد مي‌شود ، و آنچه را كه از آن خارج مي‌شود ، و آنچه را كه از آسمان پائين مي‌آيد ، و آنچه را كه به سوي آن بالا مي‌رود ، و او مهربان و بخشاينده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَلِجُ » : از مصدر ولوج به معني ورود ( نگا : اعراف‌ / 40 ) . « يَعْرُجُ » : صعود مي‌كند . « فِيهَا » : به سوي آن . واژه ( في ) به معني ( إِلي ) است .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : قيامت هرگز براي ( حساب و كتاب و سزا و جزاي ) ما برپا نمي‌شود . بگو : چرا ، به پروردگارم سوگند ! آن كسي كه داناي راز ( نهان در گستره جهان ) است ، قيامت به سراغ شما مي‌آيد ( و خدا به اعمال شما رسيدگي مي‌نمايد ) . به اندازه سنگيني ذرّه‌اي ، در تمام آسمانها و در زمين از او پنهان و نهان نمي‌گردد ، و نه كمتر از اندازه ذرّه و نه بزرگتر از آن ، چيزي نيست مگر اين كه در كتاب آشكاري ثبت و ضبط و نگهداري مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلي‌ » : آري . اين حرف براي ابطال نفي ماقبل است . « وَ رَبّي‌ » : به پروردگارم سوگند . « عَالِمِ » : بدل يا صفت ( رَبّ ) است . « لا يَعْزُبُ » : ( نگا : يونس‌ / 61 ) . « أَصْغَرُ » : مبتدا و ( أَكْبَرُ ) عطف بر آن است ، ( فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ) خبر . « كِتَابٍ مُّبِينٍ » : لوح محفوظ . علم خدا . جهان پهناور هستي . ( نگا : انعام‌ / 59 ، يونس‌ / 61 ، هود / 6 ، نمل‌ / 75 ) .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( برپائي قيامت و ضبط اعمال براي اين است ) تا خداوند پاداش كساني را بدهد كه ايمان آورده‌اند و كارهاي بايسته و شايسته كرده‌اند . آنان آمرزش ( خدا ) و روزي ارزشمند و فراخي دارند . ( خداوند آمرزش خود را شامل لغزشهايشان مي‌گرداند ، و نعمت فراوان و خوب بهشت را بهره آنان مي‌سازد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِيَجْزِيَ » : ( نگا : ابراهيم‌ / 51 ، روم‌ / 45 ، احزاب‌ / 24 ) . « رِزْقٍ كَرِيمٌ » : ( نگا : انفال‌ / 74 ، حجّ‌ / 50 ، نور / 26 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ( در دنيا پيوسته ) تلاش مي‌كردند آيات ما را تكذيب و انكار كنند ، و تصوّر مي‌كردند كه ( پيغمبر را شكست مي‌دهند و او را ) درمانده مي‌سازند ( و جلو پخش قرآن و فرمان يزدان را مي‌گيرند ) ، آنان عذابي از بدترين و دردناكترين عذابها را خواهند داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَالَّذينَ سَعَوْا فِي ءَايَاتِنَا مُعَاجِزِينَ » ( نگا : حجّ‌ / 51 ) . « رِجْزٍ » : ( نگا : اعراف‌ / 134 و 135 ، انفال‌ / 11 ) . در اينجا مراد بدترين و سخت‌ترين عذاب است .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه فرزانه و آگاهند ، چيزي را كه از سوي پروردگارت بر تو نازل شده است ، حق مي‌بينند ، و راهنماي راه خداي چيره و ستوده مي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِي‌ » : آنچه . مراد قرآن است . « هُوَ الْحَقَّ » : مراد اين است كه قرآن عين حقيقت است و هماهنگ با قوانين آفرينش و واقعيّتهاي عالم هستي و جهان انسانيّت است . « الْحَقَّ » : مفعول دوم فعل ( يَري ) است و مفعول اوّل آن ( الَّذي ) است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران ( برخي به برخي ديگر ، تمسخركنان ) مي‌گويند : آيا مردي را به شما بنمائيم كه شما را خبر مي‌دهد از اين كه هنگامي كه پيكرهايتان كاملاً متلاشي شد ( و ذرّات وجودتان در جهان پخش و پراكنده گرديد ، دوباره زنده مي‌شويد و ) آفرينش تازه‌اي پيدا مي‌كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَلْ نَدُلُّكُمْ ؟ » : آيا شما را رهنمود كنيم‌ ؟ ! مرادشان تمسخر پيغمبر بود و اين است كه واژه ( رَجُلٍ ) هم به كار برده‌اند . انگار او را نمي‌شناسند . « مُزِّقْتُمْ » : متلاشي شديد . يعني مرديد و پوسيديد و خاك شديد و ذرّات خاكِ پيكرهايتان در گوشه‌ها و كنارهاي جهان ، و چه بسا در بدن جانوران و گياهان پراكنده گرديد . « كُلَّ مُمَزَّقٍ » : كاملاً پراكنده . واژه ( كلّ ) مفعول مطلق است ، و ( مُمَزَّقٍ ) مصدر ميمي و بر وزن اسم مفعول و به معني تمزيق ، يعني قطعه قطعه و تكّه تكّه كردن است .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَم بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا او بر خدا دروغ مي‌بندد ؟ يا نوعي ديوانگي دارد ؟ ( وگرنه انسان صادق و عاقل چگونه لب به چنين سخني‌مي‌گشايد ؟ چنين نيست كه ايشان تصوّر مي‌كنند . نخير ! ) بلكه كساني كه به آخرت ايمان ندارند ، گرفتار عذاب ( يك نوع نگراني جانكاه ) و گمراهي عجيب ( زندگي نامفهوم و بي‌محتوا ) هستند ( و با وجود ظاهر آراسته ، آرام و قرار ندارند ، و در حقيقت ايشان ديوانه و سرگردانند . غافل‌وار به مسير نادرست و گناه‌آلودشان ادامه مي‌دهند تا طومار زندگي ننگينشان درهم پيچيده مي‌شود و به دوزخ درمي‌آيند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفْتَري‌ » : در اصل چنين است : أَإِفْتَري‌ ؟ همزه وصل حذف شده و همزه استفهام به حال خود مانده است . « جِنَّةٌ » : جنون . ديوانگي ( نگا : اعراف‌ / 184 ، مؤمنون‌ / 25 و 70 ) . « بَلْ » : حرفي است كه بر ابطال ماقبل ، و اثبات مابعد دلالت مي‌كند . « فِي الْعَذَابِ . . . » : مراد عذاب و سرگشتگي دنيوي است كه هم اينك در آنند ، و يا اين كه مراد شكنجه و ويلاني اخروي است كه چون محقّقاً گريبانگير كفّار مي‌گردد ، انگار هم اكنون در آنند . « الضَّلالِ الْبَعيدِ » : ( نگا : نساء / 60 و 116 و 136 و 167 ، ابراهيم‌ / 3 و 18 ) .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِّنَ السَّمَاءِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا به چيزهائي كه پيش رو و پشت سر آنان از آسمان و زمين قرار دارد نگاه نمي‌كنند ( تا ببينند زير پايشان كره مذاب و سوزان و در حال فوَراني است ، و بالاي سرشان اشعّه كيهاني و سنگهاي سرگرداني است ، و انسانها در ميان دو منبع خطر زندگي مي‌كنند ؟ ) . اگر بخواهيم ايشان را به دل زمين فرو مي‌بريم ، يا اين كه قطعه‌هائي از آسمان بر سرشان فرو مي‌افكنيم . قطعاً در اين ( چيزهائي كه مي‌بينند ) نشانه‌اي ( از عظمت و قدرت خدا ) است براي هر بنده‌اي كه بخواهد خالصانه به سوي خدا برگردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ » : مراد همه چيزهائي است كه پيش روي انسان است و رو بدانها دارد . يا مراد زمين است كه در زير پاي انسان است . « مَا خَلْفَهُمْ » : مراد همه چيزهائي است كه پشت سر انسان است و رو بدانها ندارد . يا مراد آسمان است كه بالاي سر او قرار دارد . « نَخْسِفْ » : ( نگا : قصص‌ / 81 و 82 ، عنكبوت‌ / 40 ، نحل‌ / 45 ) . « كِسَفاً » : جمع كِسْفَة ، بر وزن و معني قِطْعَة ( نگا : اسراء / 92 ) . « مُنِيبٍ » : كسي كه با توبه خالصانه به درگاه خدا برمي‌گردد . بازگردنده .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلاً يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به داود از جانب خود فضيلت بزرگي بخشيديم . ( از جمله به كوهها و پرنده‌ها دستور داديم كه ) اي كوهها و اي پرندگان ! با او ( در تسبيح و تقديس خدا ) هم آواز شويد . همچنين آهن را ( همچون موم ) براي او نرم كرديم ( تا در زره‌سازي نيازي به تافتن آن نداشته باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَاوُدَ » : يكي از پيغمبران بني‌اسرائيل است كه در فاصله سالهاي 970 - 1033 قبل از ميلاد مي‌زيسته است . « فَضْلاً » : فضيلت و نعمت بزرگ . مراد مواهبي همچون نبوّت ، زَبور ، تسخير كوهها و پرنده‌ها ، نرم كردن آهن ، و تعليم زره‌سازي است . برتري ( نگا : نمل‌ / 15 و 16 ) . « أَوِّبي‌ » : هم‌آواز شويد . تكرار كنيد ( نگا : انبياء / 79 ) . « الطَّيْرَ » : علّت نصب آن سه چيز مي‌تواند باشد : عطف بر محلّ ( جِبالُ ) . مفعول معه . مفعول به فعل مقدّر ( سَخَّرْنا ) ( نگا : ص‌ / 18 و 19 ) . « أَلَنَّا » : نرم كرديم . بعضي مي‌گويند : آهن در دست او همچون موم و خمير نرم بود . برخي مي‌گويند : مراد تعليم ذوب آهن بدو است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحاً إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ما به داود دستور داديم ) كه زره‌هاي كامل و فراخ بساز ، و بافته‌هاي ( حلقه‌هاي آنها ) را به اندازه و متناسب كن ، و كار شايسته‌اي انجام دهيد ( و دقّت كافي در كيفيّت و كميّت محصول و مصنوع خود داشته باشيد ) چرا كه من مي‌بينم آنچه را كه انجام مي‌دهيد ( و ساخته و پرداخته كسي ، بي‌حساب و كتاب نمي‌ماند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنِ اعْمَلْ . . . » : حرف أَنْ مفسِّره است و به معني : اين كه و يعني . يا مصدريّه است و حرف جرّي محذوف است . تقدير آن چنين است : لاَنِ اعْمَلْ . يعني : أَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ لِهذاَ الأمْرِ . « سَابِغَاتٍ » : جمع سابِغ ، به معني تامّ و كامل ، و مراد زره است . « قَدِّرْ » : اندازه و تناسب را رعايت كن . « السَّرْدِ » : بافت . حلقه زره . زره‌ساز را ( سَرّاد ) و ( زَرّاد ) مي‌گويند . « إِعْمَلُوا صَالِحاً » : كار شايسته و بايسته انجام دهيد . مخاطب داود و خاندان و قوم او است ، و در اصل درسي است براي انسانهاي مؤمن كه بايد در ساخته‌ها و بافته‌هاي خود دقّت كافي داشته باشند و محصول كامل و مفيدي ارائه دهند و از خيانت و دغلكاري بپرهيزند .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَن يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَن يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏باد را مسخّر سليمان كرديم كه صبحگاهان مسير يك ماه را مي‌پيمود ، و شامگاهان مسير يك ماه را . و چشمه مس مذاب را براي او روان ساختيم ، و پروردگارش گروهي از جنّيان را رام او كرده و در پيش او كار مي‌كردند و اگر يكي از آنها از فرمان ما سرپيچي مي‌كرد ( و به سخن سليمان گوش نمي‌داد ، كيفرش مي‌داديم و ) از آتش سوزان بدو مي‌چشانديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الرّيحَ » : باد . مفعول فعل محذوف ( سَخَّرْنا ) است ( نگا : ص‌ / 36 ) . « غُدُوُّها » : بامدادان آن . مراد حركت باد از صبح تا ظهر است . « رَوَاحُهَا » : شامگاهان آن . مراد حركت باد به هنگام برگشت از ظهر تا شب است . باد چگونه دستگاه سليمان - اعم از تخت يا فرش او - را به حركت درمي‌آورده است ، بر ما روشن نيست . « أَسَلْنَا » : جاري ساختيم . از ماده ( سَيَلان ) . « عَيْنَ » : چشمه . مراد معدن است . « الْقِطْرِ » : مس مذاب ( نگا : كهف‌ / 96 ) . « بِإِذْنِ رَبِّهِ » : به فرمان پروردگارش . مراد اين است كه خدا ايشان را مسخر و مطيع سليمان كرد . « يَزِغْ » : منحرف و كج شود . يعني بر سليمان عصيان و طغيان كند .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِن مَّحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَّاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْراً وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان هر چه سليمان مي‌خواست برايش درست مي‌كردند ، از قبيل : پرستشگاههاي عظيم ، مجسّمه‌ها ، ظرفهاي بزرگ غذاخوريِ همانند حوضها ، و ديگهاي ثابت ( كه از بزرگي قابل جابه جائي نبود . به دودمان داود گفتيم : ) اي دودمان داود ! سپاسگزاري ( اين همه نعمت را ) بكنيد ، و ( بدانيد كه ) اندكي از بندگانم سپاسگزارند ( و خداي را به هنگام خوشي و نعمت ياد مي‌آرند . پس كاري كنيد كه از زمره اين گروه گزيده شكرگزار باشيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَحَارِيبَ » : جمع مِحراب ، معبدها و پرستشگاهها . قصرها و كاخها . « تَمَاثِيلَ » : جمع تِمثال ، مجسّمه‌ها و تنديسها . « جِفَانٍ » : جمع جَفْنَة ، ظرفهاي غذاخوري . « الْجَوابِ » : اصل آن ( الْجَوابي ) است و جمع جَابِيَة ، حوضها . « جِفَانٍ كَالْجَوَابِ » : مراد ظرفهاي غذاخوري همچون حوض است . از قبيل : مجمعه‌ها و سينيهاي بزرگ . « قُدُورٍ » : جمع قِدْر ، ديكها . « رَاسِيَاتٍ » : جمع راسِيَة ، ثابت و پابرجا . مراد از ( قُدُورٍ راسِياتٍ ) ديكهائي است كه به سبب بزرگي و سنگيني آنها را از جا تكان ندهند و بالا و پائين نبرند . « الشَّكُورُ » : بسيار سپاسگزار .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زماني كه بر سليمان ( كه سمبل قدرت و عظمت بود ) مرگ مقرّر داشتيم ، جنّيان را از مرگ او نياگاهانيد مگر موريانه‌هائي كه ( مدّتها بود به عصاي سليمان رخنه كرده بودند و ) عصاي وي را مي‌خوردند . هنگامي كه سليمان ( كه در ميان جنّيان بر عصاي خود تكيه زده بود و كارهاي ايشان را مي‌پائيد ) فرو افتاد ، فهميدند كه اگر آنان از غيب مطّلع مي‌بودند ، در عذاب خوار كننده ( بيگاري و اسارت ) باقي نمي‌ماندند ( و راه خود را در پيش مي‌گرفتند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضَيْنَا » : مقرّر داشتيم . واجب گردانديم . فرمان صادر كرديم . « دَآبَّةُ الأرْضِ » : موريانه . چوبخواره . چوبخوارك . واژه ( أَرْض ) به معني ( أَكْل ) يعني خوردن است . يا اين كه جمع ( أَرَضَة ) به معني موريانه بوده و در نتيجه ( دَآبَّةُ الأرْضِ ) معني موريانه‌ها و چوبخواره‌ها و چوبخواركها دارد . « مِنسَأَة‌ » : عصا . « تَبَيَّنَتْ » : فهميدند و دانستند . اين فعل از افعال ذو وجهين است و در اينجا به صورت متعدّي به كار رفته است . فاعل آن ( الْجِنُّ ) و مفعول آن جمله ( أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ . . . ) مي‌باشد . « لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ » : اشاره به اين است كه جنّيان كه مردمان اين همه خوارق و اوهام بديشان نسبت مي‌دهند ، و گويا فالگيران و كاهنان و ديگر شيادان ، سحر و جادو را با استمداد از ايشان مي‌كنند ، و بالاخره از غيب آگاهشان مي‌دانند ، قرآن آنان را در كار غيب همچون انسانها ناتوان و درمانده معرّفي مي‌فرمايد . « الْعَذَابِ الْمُهِينِ » : چه بسا اشاره به كارهاي سنگين و سختي باشد كه سليمان گاهي به عنوان جريمه و مجازات بر عهده گروهي از جنّيان مي‌گذاشت . يا اين كه عدم آزادي ، خودش عذاب خوار كننده و كمرشكني است .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏براي اهالي سبا در محلّ سكونتشان نشانه‌اي ( از قدرت خدا ) بود . دو باغ ( عظيم و گسترده ) در سمت راست و چپ ( شهر يمن ، با ميوه‌هاي فراوان . بديشان گفته شد : ) از روزي پروردگارتان بخوريد و شكر او را به جاي آوريد . شهري است پاك و پاكيزه ، و ( پربركت و نعمت ، و آفريدگارتان ) پروردگاري است بس آمرزنده .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَبَإٍ » : قبيله مشهور سَبَأ . شهر سبأ . ساكنان شهر سبأ . « مَسْكَنِهِمْ » : محلّ سكونت ايشان كه مأرب است و در 100 كيلومتري صنعاء قرار دارد . « ءَايَةٌ » : نشانه قدرت خداوند تعالي . « جَنَّتَانِ » : دو باغ . مراد باغهاي فراوان و متّصل به هم است . بدل از ( ءَايَة ) يا خبر مبتداي محذوف و تقدير چنين است : هِيَ جَنَّتَانِ ، و يا اين كه مبتدا است و خبر آن محذوف بوده و در اصل چنين است : هُنَاكَ جَنَّتَانِ . « بَلْدَةٌ » : شهر . خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است . هذِهِ بَلْدَةٌ .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَى أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا آنان ( از شكر نعمت ) روي گردان شدند ( و مغرور رفاه و لذائذ گشتند ) . بدين سبب ما سيل ويرانگري را به سويشان روان كرديم و باغهاي ( پربركت و پرميوه ) ايشان را به باغهاي ( بي‌ارزش ) با ميوه‌هاي تلخ ، و درختهاي شوره گز و اندكي درخت سدر ، مبدّل ساختيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعَرِمِ » : ويرانگر . در اين صورت ( سَيْلَ الْعَرِمِ ) اضافه موصوف به صفت است . يا اين كه جمع عَرِمَة ، به معني سدّ است . برخي هم آن را نام درّه‌اي دانسته‌اند . « أُكُلٍ » : ثمره ( نگا : رعد / 4 ) . « خَمْطٍ » : تلخ . بدمزه . « أَثْلٍ » : گز . شوره گز . « سِدْرٍ » : نام درختي است مشهور به كُنار .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين ( تعويض و تبديل ، ) چيزي بود كه به خاطر كفران نعمت ، ايشان را بدان كيفر داديم . مگر ما جز ناسپاس را مجازات مي‌كنيم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَلْ نُجَازِي‌ ؟ » : آيا مجازات مي‌كنيم و كيفر مي‌دهيم‌ ؟‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّاماً آمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ميان آنان و شهرهاي ديگري كه پربركت و نعمت كرده بوديم ، شهركها و روستاهائي ساخته و پرداخته بوديم كه ( از يكي ، ديگري ) نمايان بود ، و در ميان آنها فاصله‌هاي مناسب و نزديك به هم ترتيب داده بوديم ( به گونه‌اي كه امنيّت برقرار بود و نيازي هم به حمل آب و توشه سفر ديده نمي‌شد . توسّط انبياء بديشان پيام داديم كه ) شبها و روزها در امن و امان در آنجاها سير و سفر كنند ( و از حق منحرف نشوند و به ياد الطاف خدا باشند و پرستش او را فراموش ننمايند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُريً ظَاهِرَةً » : شهرها و روستاهائي كه به هم نزديك و از يكديگر نمايان باشند . « قَدَّرْنا » : مقدور كرديم . نظم و نظام بخشيديم و سر و سامان داديم . مراد تنظيم فواصل و ترتيب محلّهاي غذاخوري و استراحت شبانه و روزانه است .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا ايشان ( مست و مغرور نعمت و قدرت گشتند و همچون بني‌اسرائيل از خوشيها سير شدند و ) گفتند : پروردگارا ! فاصله‌هاي ( منازل ) سفرهاي ما را زياد بفرما ( تا فقراي بي‌سروپا نتوانند همچون ما اغنياء سفر كنند . ) و بدين وسيله به خود ستم كردند و ( ما چنان زندگاني ايشان را پريشان كرديم و در هم پيچيديم كه ) آنان را سخناني ( بر سر زبانها ) نموديم ، و سخت متلاشيشان ساختيم ( و هر كدام را به گوشه‌اي از جهان پرت كرديم ) . قطعاً در اين سرگذشت ، نشانه‌هاي عبرت براي همه شكيبايان سپاسگزار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَاعِدْ » : دور كن . فاصله بينداز . « بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا » : اين درخواست به درخواست بيجاي بني‌اسرائيل مي‌ماند كه مي‌گفتند : كو سير و پياز ؟ ! . ( نگا : بقره‌ / 61 ) . چه بسا مراد از اين خواست ، توسعه طلبي و گسترش منطقه نفوذ و قدرت ، يعني چيزي نزديك به مفهوم امپرياليسم امروزي باشد . « أَحَادِيثَ » : مراد سخناني است كه بر سر زبانها و نقل مجالس بوده و به عنوان افسانه عبرت و ضرب‌المثل نابودي قدرت روايت مي‌شده است . « مَزَّقْنَاهُمْ . . . » : ( نگا : سبأ / 7 ) .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقاً مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏واقعاً ابليس پندار خود را درباره آنان راست گرداند ( و به كرسي نشاند ) . چرا كه همگي از او پيروي كردند مگر گروه اندكي از مؤمنان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ » : ابليس گمان و آرزوي خود را درباره ايشان واقعيّت بخشيد . شيطان پنداري كه درباره آنان داشت ، محقّق يافت . « عَلَيْهِمْ » : واژه ( عَلي ) به معني ( في ) است . « ظَنَّهُ » : اشاره به آرزو و قصد ابليس در حق انسانها ، به هنگام طرد شيطان از آستانه يزدان است ( نگا : اعراف‌ / 11 - 18 ، حجر / 38 - 44 ) .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شيطان هيچ گونه قدرتي بر آنان نداشت ( تا با آن بتواند ايشان را به پيروي از خود وادارد . تنها كاري كه از دست او ساخته است ، وسوسه است . اين هم بدو داده نشده است ) مگر بدان خاطر تا بدانيم كه چه كسي به آخرت ايمان مي‌آورد ، و چه كسي درباره آن متردّد مي‌ماند . پروردگار تو مراقب ( احوال ) و نگهدار ( حساب افعال بندگان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُلْطَانٍ » : سلطه و قدرت و استيلاء . « لِنَعْلَمَ » : ( نگا : بقره‌ / 143 ، آل‌عمران‌ / 140 و 142 و 167 ، مائده‌ / 94 ، كهف‌ / 12 ) . « حَفِيظٌ » : ( نگا : هود / 57 ) .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! به مشركان ) بگو : كساني را به فرياد بخوانيد كه بجز خدا ( معبود خود ) مي‌پنداريد . ( امّا بدانيد آنها هرگز گرهي از كارتان نمي‌گشايند و سودي و زياني به شما نمي‌رسانند . چرا كه ) آنها در آسمانها و زمين به اندازه ذرّه‌اي مالك چيزي نيستند و در آسمانها و زمين كمترين حق مشاركت ( در خلقت و مالكيّت و اداره جهان ) نداشته ( و انباز خدا نمي‌باشند ) ، و خداوند در ميانشان ياور و پشتيباني ندارد ( تا در اداره مملكت كائنات بدو نيازمند باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زَعَمْتُمْ » : گمان برده‌ايد . بعد از آن ، جمله ( أَنَّهُمْ ءَالِهَةٌ ) مقدّر است . « مِن دُونِ اللهِ » : بجز خدا . بعد از آن جمله ( لا يَسْتَجِيبُونَ دُعَآءَكُمْ ) مقدّر است . لذا مجموعاً چنين مي‌شود : قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ ءَالِهَةٌ مِّن دُونِ اللهِ لا يَسْتَجِيبُونَ لَكُمْ . « شِرْكٍ » : مشاركت . نصيب و بهره . « ظَهِيرٍ » : ياور و پشتيبان .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ گونه شفاعتي در پيشگاه خدا سودمند واقع نمي‌گردد ، مگر شفاعت كسي كه خدا بدو اجازه ( ميانجيگري ) دهد ( و آن هم جز خوب و پسنديده نگويد . در آن روز اضطراب و وحشتي بر دلهاي شفاعت كنندگان و شفاعت شوندگان چيره مي‌شود ، و در انتظار اين هستند كه ببينند خداوند به چه كساني اجازه شفاعت مي‌دهد و براي چه كساني بايد شفاعت بشود . اين حالت اضطراب و نگراني همچنان ادامه مي‌يابد ) تا زماني كه ( فرمان از ناحيه خدا صادر مي‌شود و ) فزع و اضطراب از دلهاي آنان زايل مي‌گردد . ( گروهي رو به گروه ديگر كرده شادان و خندان مي‌پرسند : ) آيا پروردگارتان چه ( دستوري صادر ) فرمود ؟ مي‌گويند : حق را ( صادر ) فرمود ( كه اجازه شفاعت است ) و او والا و بزرگوار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ » : ( نگا : بقره‌ / 254 و 255 ، طه‌ / 109 ، انبياء / 28 ، نجم‌ / 26 ) . « فُزِّعَ » : هراس برطرف شد . باب تفعيل فَزَعَ ، براي سلب است . « قَالُوا : مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ » : اين جمله جنبه مژده به يكديگر را دارد و بيانگر اوج شادي شفاعت كنندگان و شفاعت شوندگان است . « الْحَقَّ » : درست . مراد اجازه شفاعت برابر شرائط مذكور آيات ديگر قرآن است .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! به مشركان ) بگو : چه كسي شما را از آسمانها و زمين روزي مي‌رساند ( و بركات و نعمات آنها را در اختيارتان مي‌گذارد ؟ اگر از روي عناد پاسخت ندادند ، خودت ) بگو : خدا . قطعاً يا ما ( مؤمنان ) و يا شما ( مشركان ) بر هدايت يا ضلالت آشكاري هستيم . ( چرا كه عقيده ما و شما با هم تضادّ روشني دارد . پس حتماً گروهي از ما و شما اهل هدايت و دسته‌اي گرفتار ضلالت است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنَ السَّمَاوَاتِ » : روزيهاي پروردگار كه از ناحيه آسمان ، يعني از سوي بالا به ما مي‌رسد ، همچون : نور و حرارت آفتاب و هوا و برف و باران . « وَ الأرْضِ » : بركات زمين همچون : منابع آبهاي زيرزميني و معادن گوناگون .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لَّا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَلَا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : از شما درباره گناهاني كه ما كرده‌ايم ، و از ما درباره گناهاني كه شما كرده‌ايد ، پرسيده نمي‌شود ( و پافشاري ما براي راهنمائي شما تنها جنبه دلسوزي به حال شما دارد و بس ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَجْرَمْنَا » : مرتكب گناه شده‌ايم .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگارمان ما را ( در روز رستاخيز ) گرد مي‌آورد و سپس در ميان ما به حق داوري مي‌كند . تنها او داور آگاه ( از كارهاي ما و شما ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَفْتَحُ » : قضاوت و داوري مي‌كند ( نگا : شعراء / 118 ) . « الْفَتَّاحُ » : قاضي و داور ( نگا : اعراف‌ / 89 ) .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَرُونِي الَّذِينَ أَلْحَقْتُم بِهِ شُرَكَاء كَلَّا بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : كساني را كه به عنوان شريك خدا به خدا ملحق ساخته‌ايد ، به من نشان دهيد ( تا ببينم برابر كدام ويژگي ، در الوهيّت با خداوندي انبازند كه چيزي همسان او نيست‌ ؟ ! ) نه ، هرگز ! ( چنين چيزي ممكن نيست . آخر اين يك مشت سنگ و چوب خاموش و بي‌جان ، كه آنها را سمبل و نماد ارواح و فرشتگان مي‌دانيد ، ساخته و پرداخته دست خودتان بوده و مرتبه خدائي را نشايند ) بلكه تنها الله ( كه آفريدگار آسمانها و زمين ) و چيره و كار بجا است ، خدا است و بس .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرُونِي‌َ » : به من بنمائيد . نشانم دهيد . « بِهِ » : به خدا . « شُرَكَآءَ » : حال ( الَّذِينَ ) است . « هُوَ اللهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ » : ( هُوَ ) مبتدا و ( اللهُ ) خبر آن بوده و تفسيرش مي‌كند و ( الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ) صفت اوّل و دوم ( اللهُ ) است . يا اين كه ( هُوَ ) ضمير شأن و ( اللهُ ) مبتدا و ( الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ) خبر اوّل و دوم است .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيراً وَنَذِيراً وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما تو را براي جملگي مردمان فرستاده‌ايم تا مژده‌رسان ( مؤمنان به سعادت ابدي ) و بيم دهنده ( كافران به شقاوت سرمدي ) باشي ، وليكن اكثر مردم ( از اين معني ) بي‌خبرند ( و همگاني بودن نبوّت تو را باور نمي‌دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَآفَّةً » : همه . جملگي ( نگا : بقره‌ / 208 ، توبه‌ / 36 و 122 ) . حال ضمير ( كَ ) است . اسم فاعل و ( ه ) براي مبالغه است همچون رَاوِيَة ، و يا اين كه مصدر است همچون عَاقِبَة . يا اين كه حال مقدّم ( ناس ) است . « بَشِيراً وَ نَذِيراً » : حال ( كَ ) هستند . اين آيه جهاني بودن دعوت پيغمبر را مي‌رساند ( نگا : اعراف‌ / 158 ، انعام‌ / 19 ، فرقان‌ / 1 ) .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كافران ) مي‌گويند : اگر راست مي‌گوئيد ( كه رستاخيزي در ميان است ، به ما بگوئيد ) اين وعده كي به وقوع مي‌پيوندد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتي هذَا الْوَعْدُ ؟ » : مراد وعده وقوع قيامت و داخل شدن نيكان به بهشت و ورود بدان به دوزخ است . البتّه پرسش كافران جنبه استهزاء داشت .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لَّكُم مِّيعَادُ يَوْمٍ لَّا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : وعده شما روز مشخّصي است كه نه ساعتي از آن پسي مي‌گيريد ، و نه ساعتي از آن پيشي مي‌گيريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِيعَادُ يَوْمٍ » : مراد از ميعاد ، زمان شي‌ء موعود است . اضافه به چيزي شده است كه بيانگر آن است . يعني : ميعادٌ هُوَ يَوْمٌ . « لا تَسْتَأْخِرُونَ . . . » : ( نگا : اعراف‌ / 34 ، يونس‌ / 49 ) .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن نُّؤْمِنَ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : ما هرگز به اين قرآن و ديگر كتابهاي پيش از آن ايمان نخواهيم آورد . اگر برايت ممكن بود كه ببيني ( حال چنين ستمگراني را ) در آن زمان كه ستمگران در پيشگاه پروردگارشان ( براي حساب و كتاب ) نگاه داشته شده‌اند ( از كارشان در شگفت مي‌ماندي . چرا كه ) همه با يكديگر در گفتگويند و هر يكي گناه را به گردن ديگري مي‌اندازند . مستضعفان و زيردستان ، به مستكبران و بالادستان مي‌گويند : اگر شما نبوديد ( و ما را گمراه نمي‌كرديد ) ما ايمان مي‌آورديم ( و اكنون رستگار مي‌شديم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَوْ تَري . . . » : ( نگا : انعام‌ / 27 و 30 و 93 ، انفال‌ / 50 ، سجده‌ / 12 ) . « يَرْجِعُ » : ردّ مي‌كنند . بازگشت مي‌دهند . مراد لومه و سرزنش و گناه را به گردن يكديگر انداختن است . اين فعل از افعال ذو وجهين است و در اينجا متعدّي است .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَى بَعْدَ إِذْ جَاءكُم بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مستكبران هم به مستضعفان مي‌گويند : آيا ما شما را از هدايتي باز داشته‌ايم كه برايتان آمده بوده است‌ ؟ ! ( هرگز ما چنين كاري را نكرده‌ايم و ) بلكه خود شما گناهكار بوده‌ايد ( و به كفر و الحاد گرائيده‌ايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَدَدْنَاكُمْ » : شما را بازداشته‌ايم . مانع شما بوده‌ايم .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَن نَّكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَندَاداً وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مستضعفان به مستكبران ( بار ديگر ) مي‌گويند : بلكه توطئه‌ها و تبليغات مكّارانه شما در شب و روز سبب شد كه ما از هدايت بازمانيم ، در آن هنگامي كه شما به ما دستور مي‌داديد كه خدا را به يگانگي نشناسيم و انبازها و همتاهائي براي او قرار دهيم . ( سرانجام هر دو گروه از شدّت وحشت ، نفَسهايشان در سينه‌ها حبس مي‌شود ) و پشيماني خود را پنهان مي‌دارند ، بدان گاه كه عذاب را مشاهده مي‌كنند و ما غل و زنجيرها را به گردن كافران مي‌اندازيم ( و ايشان را روانه دوزخ مي‌سازيم ) . آيا به آنان جزائي جز ( جزاي ) كارهائي كه مي‌كرده‌اند داده مي‌شود ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَكْرُ الَّيْلِ وَ النَّهَارِ » : نيرنگ شب و روز ، يعني حيله‌گريها و توطئه‌هاي مستمرّ شما درباره ما ما را از هدايت بازداشت . « أَندَاداً » : همگونها و همتاها . مراد انبازها و شركاء است . « أَسَرُّوا » : پنهان داشتند . مراد بند آمدن زبان از گفتار به خاطر شدّت وحشتي است كه از مشاهده عذاب بديشان دست مي‌دهد . يا اين كه ( أَسَرُّوا ) از اضداد است و به معني : اظهار پشيماني كردند « هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاّ مَا . . . » : مراد تجسم اعمال است . يعني اين اعمال و كردار كفّار و مجرمين است كه به صورت زنجيرهاي اسارت بر گردن و دست و پاي آنان گذارده مي‌شود . يا اين كه انسان جزاي همان چيزهائي را مي‌بيند كه كرده است و لاغير .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به هر شهر و دياري كه پيغمبري را فرستاده‌ايم ، سران و متنعّمان آنجا گفته‌اند : ما بدانچه آورده‌ايد باور نداريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْيَةٍ » : شهر و ديار . « نَذِيرٍ » : بيم دهنده . مراد پيغمبر الهي است . « مُتْرَفُوهَا » : مراد رؤساء و اغنياء و زورمداران و متنعّمان و بالاخره مستان ناز و نعمت و قدرت است ( نگا : اسراء / 16 ، مؤمنون‌ / 64 ) . « أُرْسِلْتُم بِهِ » : ( نگا : ابراهيم‌ / 9 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالاً وَأَوْلَاداً وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و گفته‌اند : ما كه ( در دنيا ) اموال و اولاد بيشتري داريم و ( اين نشانه علاقه و محبّت خدا به ما است ، و در آخرت هم ) ما هرگز عذاب نمي‌بينيم و شكنجه نمي‌شويم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْوَالاً وَ أَوْلاداً » : تمييزند .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگارم روزي را براي هر كس كه خود بخواهد فراخ يا تنگ مي‌گرداند ( اعم از عاصي و مطيع . داشتن و نداشتن ، نشانه محبّت و خوشنودي ، و يا نفرت و ناخوشنودي خدا از بنده نيست ) و ليكن بيشتر مردم ( چنين چيزي را ) نمي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَبْسُطُ وَ يَقْدِرُ » : ( نگا : رعد / 26 ، اسراء / 30 ، قصص‌ / 82 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَأُوْلَئِكَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اموال و اولاد شما چيزهائي نيستند كه شما را به ما نزديك و مقرّب سازند ، بلكه كساني كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته و بايسته بكنند آنان ( مقرّب درگاه الهي بوده و ) در برابر اعمالي كه انجام داده‌اند پاداش مضاعف دارند ، و ايشان در طبقات بالا ( يعني در برترين منازل بهشت ) در امن و امان بسر مي‌برند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زُلْفي‌ » : قرب و منزلت . پايه و مقام . مفعول مطلق است و هم معني با مصدر فعل . « الضِّعْفِ » : مضاعف . چندين برابر . مراد دست كم يك به ده است ( نگا : انعام‌ / 160 ) . « إِلاّ » : ليكن . امّا . « مَنْ » : مستثني از ضمير ( كُمْ ) در فعل ( تُقَرِّبُكُمْ ) است و يا مبتدا و مابعد آن خبر است . « الْغُرُفَاتِ » : ( نگا : زمر / 20 ، عنكبوت‌ / 58 ) . « جَزَآءُ الضِّعْفِ » : اضافه موصوف به صفت ، و يا اضافه مصدر به مفعول خود است .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُوْلَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ( در دنيا پيوسته ) تلاش مي‌كنند آيات ما را تكذيب و انكار كنند ، و تصوّر مي‌كنند كه ( پيغمبر را شكست مي‌دهند و او را ) درمانده مي‌سازند ( و جلو پخش قرآن و فرمان يزدان را مي‌گيرند ) آنان به عذاب احضارشدگانند ( و جاودانه در آن ماندگار مي‌مانند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ يَسْعَوْنَ . . . » : ( نگا : حجّ‌ / 51 ، سبأ / 5 ) . « مُحْضَرُونَ » : احضار شدگان . يعني فرشتگان به زور آنان را در دوزخ حاضر مي‌آورند ( نگا : قصص‌ / 61 ) .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگارم روزي را براي هر كس از بندگانش كه بخواهد فراخ و يا تنگ مي‌گرداند ، و هر چه را ( در راه خدا ) ببخشيد و صرف كنيد ، خدا جاي آن را پر مي‌كند ، و او بهترين روزي دهندگان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُخْلِفُهُ » : جاي آن را پر مي‌كند . عوض آن را مي‌دهد .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَؤُلَاء إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( يادآور شو ) روزي را كه خداوند جملگي آنان را گرد مي‌آورد و سپس به فرشتگان ( رو در روي فرشته پرستان ) مي‌گويد : آيا اينان شما را ( به جاي من ) پرستش مي‌كرده‌اند ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ » : مراد اين است كه اي فرشتگان شما به اين جماعت گفته‌ايد كه آنان شما را پرستش كنند ؟ اين سؤال براي تنبيه و شرمندگي هر چه بيشتر كافران و مشركان است .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويند : تو منزّهي ( از اين نسبتهاي ناروائي كه به ساحت مقدّست داده‌اند ، ما به هيچ وجه با اين گروه ارتباط نداشته‌ايم ) و تنها تو يار و ياور ما بوده‌اي نه آنان . بلكه ايشان جنّيان را مي‌پرستيده‌اند ، و اكثر آنان بديشان ايمان داشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنتَ وَلِيُّنَا مِنْ . . . » : ( نگا : فرقان‌ / 18 ) . « الْجِنَّ » : مراد شياطين است ( نگا : نساء / 117 ) .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ فَالْيَوْمَ لَا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَّفْعاً وَلَا ضَرّاً وَنَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِي كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن روز هيچ يك از شما نمي‌تواند براي ديگري سودي و زياني داشته باشد ، و به ستمگران مي‌گوئيم : عذاب آتشي را بچشيد كه آن را دروغ مي‌دانستيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْيَوْمَ » : آن روز كه قيامت است . امروز كه قيامت است .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُّفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه آيه‌هاي روشن ما بر آنان خوانده مي‌شود ، مي‌گويند : او مردي است كه مي‌خواهد شما را باز دارد از چيزهائي كه پدرانتان پرستش مي‌كرده‌اند . و مي‌گويند : اين ( قرآن ) جز دروغ بزرگي نيست كه ( به خدا ) نسبت داده شده است . همچنين كافران هنگامي كه قرآن برايشان مي‌آيد درباره آن مي‌گويند : اين جادوي آشكاري بيش نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيِّنَاتٍ » : واضح و آشكار . حال است « مَا هذَا . . . » : مرادشان پيغمبر اسلام است . « إِفْكٌ » : سخني كه حقيقت نداشته باشد . دروغ ( نگا : نور / 11 و 12 ، فرقان‌ / 4 ) . « مُفْتريً » : از پيش خود ساخته شده و به هم بافته شده . ( نگا : قصص‌ / 36 ) . « الْحَقِّ » : مراد قرآن است .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا آتَيْنَاهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِن نَّذِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما ( قبلاً ) هيچ كتابي براي ايشان نفرستاده‌ايم تا آن را بخوانند ( و به اتّكاي آن ، سخنان تو را تكذيب كنند ) ، و پيش از تو هيچ پيغمبري نيز به سويشان روانه نكرده‌ايم ( تا در پرتو كلام او ، دعوت تازه اسلام را نادرست و ناروا ببينند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَدْرُسُونَهَا » : آن را مي‌خوانند . « وَ مَآ أَرْسَلْنَا . . . » : ( نگا : قصص‌ / 46 ، سجده‌ / 3 ) .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه پيش از اينان بوده‌اند . ( آيات كتابهاي آسماني را ) تكذيب كرده‌اند ، و حال اين كه اينان ( حتّي از لحاظ قوّت و قدرت ) به يكدهم ايشان هم نمي‌رسند ، از آنجا كه پيغمبران مرا تكذيب كرده‌اند ، بنگريد كه چگونه كيفرشان داده‌ام ( و شهر و ديارشان را آئينه عبرت ديگران ساخته‌ام . پس شما ستمگرانِ مكّه ، و شما ستمگرانِ تاريخ ، سرنوشت خود را از ايشان قياس كنيد و بدانيد نه سنّت الهي تغييرپذير است و نه شما از آنان برتر و مقتدرتريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِعْشَارَ » : ده يك . يكدهم . « نَكِيرِ » : ناخوشنودي و بد آمدنم از ايشان . مراد اثر ناخوشنودي است كه كيفر و مجازات است ( نگا : حجّ‌ / 44 ) .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من شما را تنها يك نصيحت مي‌كنم ، و آن اين است كه : خالصانه براي خدا ، دو نفر دو نفر ، و يا يك نفر يك نفر ، برخيزيد ( و انديشه‌هاي خفته را زنده كنيد ) . سپس ( درباره محمّد كه سالها با او بسر برده‌ايد فكر خود را به كار گيريد و ) بينديشيد ( تا پاكي و امانتداري و سلامت جسماني و روحاني او ، در خاطره‌ها مجسّم شود . . . اين ) همدم و همنشين ( ديرينه ) شما ، جنّ زده و ديوانه نيست . بلكه او بيم دهنده شما از عذاب سختي است كه در پيش است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِوَاحِدَةٍ » : به خصلت و نصيحت يگانه‌اي . « أَن تَقُومُوا لِلّهِ » : و آن اين كه براي خدا برخيزيد و دست به كار شويد . « مَثْني‌ » : دوتا دوتا . حال است . « فُرَادي‌ » : يك يك . مفرد آن فرد است ( نگا : انعام‌ / 94 ) . « جِنَّةٍ » : ديوانگي ( نگا : اعراف‌ / 184 ، مؤمنون‌ / 25 و 70 ، سبأ / 8 ) . « بَيْنَ يَدَيْ » : پيشاپيش ( نگا : اعراف‌ / 57 ، نمل‌ / 63 ، فرقان‌ / 48 ) . جلو . پيش رو . « بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ » : قبل از وقوع عذاب سخت . روياروئي عذاب سخت . يعني انگار عذاب خدا روياروي انسان قرار گرفته است . يا اين كه آن اندازه نزديك است كه هر آن به انسان برسد .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : هر مزدي كه ( در قبال تبليغ دعوت آسماني ) از شما خواسته باشم ، براي خودتان . ( من پاداش مادي چشم نمي‌دارم ، و بلكه ) اجر و مزد من بر خدا است و بس . او آگاه از هر چيزي و حاضر و ناظر بر هر امري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَهِيدٌ » : گواه . مطلع ( نگا : آل‌عمران‌ / 98 ، مائده‌ / 117 ) .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگار من ، حق را آشكارا بيان مي‌دارد ( و با آن باطل را از ميان بر مي‌دارد . . . او ) داناي نهانيها و كاملاً آگاه از پنهانيها است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَقْذِفُ بِالْحَقِّ » : حق را به جان باطل مي‌اندازد . ( نگا : انبياء / 18 ) . مراد بيان ادلّه حق به صورت قاطع و واضح است . يا اين كه منظور از افكندن حق ، ارسال كتب آسماني براي انبياء ، و القاء وحي الهي به قلوب پيغمبران : است .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ جَاء الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : حق به ميان آمد و باطل ( در پرتو نور حق ، اثري از آن نماند و مُرد ، و لذا ) نه كار تازه‌اي را مي‌تواند انجام دهد ، و نه كار گذشته‌اي را مي‌تواند از سر گيرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَقُّ » : مراد اسلام است . « الْبَاطِلُ » : مراد كفر است . « مَا يُبْدِئ‌ُ » : شروع نمي‌كند . نقش جديدي ايفاء نمي‌كند . « مَا يُعِيدُ » : از سر نمي‌گيرد . دوباره انجام نمي‌دهد . نقش قديم بازي نمي‌كند . « مَا يُبْدِئُ البَاطِلُ وَ مَا يُعِيدُ » : مراد نقش بر آب بودن همه نقشهاي باطل است . انگار باطل به شخص مُرده مي‌ماند كه نه كارهاي گذشته را مي‌تواند بكند و نه كارهاي تازه‌اي از او ساخته است . ذكر اين نكته ضروري است كه نور اسلام فاعليت زدودن كفر و شرك و نفاق را دارد ، همان گونه كه نور ، ظلمت را مي‌زدايد . امّا انسانها هم بايد از نور آن استفاده كنند و قابليّت را بهم برسانند ، تا در پرتو فاعليتِ فاعلْ و قابليّت قابل ، پيروزي ظاهر و حاصل شود .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِن ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِي وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به مشركان بت‌پرست ) بگو : اگر من ( با ترك بتها و دوري از آئين شما ) گمراه شده باشم ، به زيان خود گمراه شده‌ام ( و كيفر آن را مي‌بينم ) و اگر راهياب بوده باشم ، در پرتو چيزهائي است كه پروردگارم به من وحي مي‌فرمايد . او شنوا و نزديك است ( و اقوال و افعال ما بر او پنهان نمي‌ماند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَضِلُّ عَلي نَفْسِي‌ » : به زيان خود گمراه مي‌شوم و كيفر آن را مي‌بينم .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر برايت ممكن بود ببيني ( حال ستمگران را ) در آن دم كه به وحشت مي‌افتند و راه گريزي ندارند و اصلاً مهلتي بديشان داده نمي‌شود ، و از مكان نزديكي گرفتار ( و روانه آتش ) مي‌گردند ، ( صحنه هراس‌انگيزي را خواهي ديد كه انسان از آن برخود مي‌لرزد و بيتاب مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَوْ تَري‌ » : ( نگا : سبأ / 31 ) . « فَزِعُوا » : به هراس افتادند . سراسيمه شدند . « لا فَوْتَ » : هيچ رهائي نيست . مراد از ( فَوْتَ ) گريز و مهلت است . يعني اصلاً خدا بديشان مهلت نمي‌دهد و راه گريزي هم ندارند . « مَكَانٍ قَرِيبٍ » : مراد اين است كه در اسرع وقت از نزديكترين محلّ گرفتارشان مي‌سازند . اين آيه بيانگر حال آشفته كافران در آغاز هنگامه رستاخيز است ( نگا : / 41 - 44 ) . يا اين كه وضع نابسامان آنان به هنگام بلاياي نابود كننده و عذاب استيصال در دنيا است ( نگا : غافر / 83 - 85 ) .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به هنگام گرفتار شدن در چنگال مجازات الهي ) خواهند گفت : به « حق‌ » ايمان داريم . آنان چگونه مي‌توانند از فاصله دور ( از جهان كه جاي پذيرش ايمان و مزرعه آخرت بود ) سهل و ساده حقّ را فرا چنگ آورند ( و از مزاياي ايمان بدان برخوردار شوند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِهِ » : مرجع ضمير ( ه ) حق در آيه 49 است كه مراد اسلام و قرآن است . « أَنّي‌ » : چگونه‌ ؟ « التَّنَاوُشُ » : دسترسي پيدا كردن . فراچنگ آوردن . « مَكَانٍ بَعيدٍ » : مراد آخرت است كه با جهان ما فاصله دوري دارد . يعني بعد از خروج از دنيا ، تازه كسي نمي‌تواند ايماني به دست آورد كه در پرتو آن رستگاري ميسّر گردد ( نگا : انعام‌ / 158 ، غافر / 84 و 85 ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و حال اين كه قبلاً ( در زمان حيات كه از عقل و اختيار و اراده برخوردار بوده‌اند ) حقّ را نپذيرفته‌اند ، و بلكه دورادور به جهان غيب نسبتهاي ناروائي زده‌اند ( و نبوّت و قيامت و بهشت و دوزخ و بالاخره جهان ماوراء طبيعت را به تمسخر گرفته‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِهِ » : ( نگا : سبأ / 52 ) . « يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ » : نسبتهاي ناروائي به جهان غيب مي‌دادند و سخنان نادرستي درباره آن اظهار مي‌كردند . گمانهاي نادرستي درباره ماوراء طبيعت داشتند . « مَكَانٍ بَعيدٍ » : دورادور . نقطه دور دست . مراد دور از حقيقت است .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ميان ايشان و آنچه آرزو دارند ( كه پذيرش ايمان ايشان و نجات از عذاب است ) جدائي افكنده مي‌شود ، همان گونه كه با گروههاي همسان و همكيش آنان قبلاً چنين عمل شده است . آخر ايشان ( در جهان ) سراپا در شكّ بوده‌اند ( و زندگي را پيوسته با ظنّ و گمان به سر برده‌اند و اينك چنين سرنوشتي بايد داشته باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حِيلَ » : حائل و مانع انداخته شده است . فاصله و جدائي افكنده شده است . « مَا » : آنچه . مراد پذيرش ايمان اخروي و رهائي از دوزخ است يا بازگشت به جهان و انجام كارهاي شايسته در آن است ( نگا : سجده‌ / 12 ) . يا رهائي از بلاهاي بزرگ آسماني و عذاب استيصال جهاني است ( نگا : غافر / 83 - 85 ) . « أَشْيَاع‌ » : جمع شيعَة ، مراد اَمثال و اَقران است ( نگا : انعام‌ / 65 ) . « مُرِيبٍ » : شكّ‌انداز . به دودلي افكنده . اين واژه صفت و براي مبالغه و تأكيد است . مثل : شِعْرٌ شاعِرٌ .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره سبأ / تفسیر نور  لینک ثابت