موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره فرقان / تفسیر نور

1
‏متن آيه : ‏
‏ تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏والا مقام و جاويد كسي است كه فرقان ، ( يعني جدا سازنده حق از باطل ) را بر بنده خود ( محمّد ) نازل كرده است ، تا اين كه جهانيان را ( بدان ) بيم دهد ( و آن را به گوش ايشان برساند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَبَارَكَ » : والامقام و عظيم‌القدر است . پربركت و افزون خير است . ماندگار و زوال‌ناپذير است . اين واژه تنها به صورت ماضي به كار مي‌رود و دالّ بر كثرت و زيادت خير است و معني تمجيد و تعظيم نيز دارد . « الْفُرْقَانَ » : مصدر است و به معني جدا كردن . در اينجا به عنوان اسم فاعل به كار رفته و به معني جدا سازنده حق از باطل است . مراد قرآن است .‏

2
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كسي كه حكومت و مالكيّت آسمانها و زمين از آن او است ، و فرزندي ( براي خود ) برنگزيده است ، و در حكومت و مالكيّت انبازي نداشته‌است ، و همه چيز را آفريده است و آن را دقيقاً اندازه‌گيري و كاملاً برآورد كرده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَدَّرَهُ » : آن را اندازه‌گيري كرده است . آن را آماده كرده است براي همان ويژگي و كاري كه خود خواسته است و انجام وظيفه‌اي كه بدان واگذار فرموده است و ميان اشياء موازنه برقرار نموده است .‏

3
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ ضَرّاً وَلَا نَفْعاً وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتاً وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مشركان ) سواي خدا ، معبودهائي را برگرفته‌اند ( و به پرستش اصنام و كواكب و اشخاصي پرداخته‌اند ) كه چيزي را نمي‌آفرينند و بلكه خودشان آفريده‌هائي بيش نيستند ، و مالك سود و زياني براي خود نبوده ، و بر مرگ و زندگي و رستاخيز اختيار و تواني ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَيْئاً » : چيزي را . اصلاً و ابداً . « نُشُوراً » : زندگي دوباره . رستاخيز . حيات بعد از ممات ( نگا : عبس‌ / 22 ) .‏

4
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاؤُوا ظُلْماً وَزُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : اين ( قرآن ) دروغي بيش نيست كه خود ( محمّد ) آن را از پيش خود به هم بافته است و گروهي او را در اين كار ياري داده‌اند . آنان واقعاً ( با بيان اين سخن ) ستم و بهتان بزرگي را مرتكب شده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِفْكٌ » : بدترين دروغ ( نگا : نور / 11 ) . « اِفْتَرَاهُ » : سرهم كرده است . ساخته و پرداخته نموده است ( نگا : آل‌عمران‌ / 94 ، يونس‌ / 38 ) . « قَوْمٌ ءَاخَرُونَ » : گروه ديگري . مراد اهل كتابي است كه اسلام را پذيرفته بودند ، يا اشخاصي چون عداس ، يسار ، نصر ، ابوفكيهه رومي و . . . ( نگا : نحل‌ / 103 ) . « جَآءُوا » : عرب واژه‌هاي ( جَآءَ ) و ( أَتي ) را به معني ( فَعَلَ ) يعني انجام داد ، به كار مي‌برند ( نگا : تفسير أضواء البيان ) . « زُوراً » : باطل . بُهتان ( نگا : حجّ‌ / 30 ) . تنكير ( ظُلْماً ) و ( زُوراً ) براي تعظيم است .‏

5
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( درباره قرآن نيز ) مي‌گويند : افسانه‌هاي پيشينيان است كه ( از ديگران ) خواسته است آن را برايش بنويسند ، و چنين افسانه‌هائي سحرگاهان و شامگاهان بر او خوانده مي‌شود ( تا آنها را حفظ كند و به خاطر سپارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَسَاطِيرُ » : افسانه‌ها ( نگا : أنعام‌ / 25 ) . « اِكْتَتَبَها » : درخواست نوشتن آنها را از ديگران كرده است . آنها را رونويس كرده است . « بُكْرَةً » : سحرگاهان . بامدادان . « أَصِيلاً » : شامگاهان . مراد كفّار از سحرگاهان و شامگاهان ، همه اوقات شبانه‌روز بوده است .‏

6
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُوراً رَّحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : قرآن را كسي فرو فرستاده است كه راز آسمانها و زمين را مي‌داند ( و گوشه‌اي از اين راز را به عنوان معجزه در قرآن گنجانده است تا دليل بر وحي الهي باشد و انسانها نتوانند حتّي سوره‌اي همچون سوره‌هاي قرآن را بسازند و ارائه دهند ) . بي‌گمان خدا آمرزگار و مهربان است ( و سركشان و بزهكاراني را مي‌بخشد كه برگردند و از دروغگوئيها و پلشتيها دست بكشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَعْلَمُ السِّرَّ . . . » : اشاره به اين است كه قرآن ساخته و پرداخته مغز بشر نيست و با كمك اين و آن تنظيم نشده است ، بلكه تأليف خدا است و معجزه بوده و يكي از اسرار است .‏

7
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( محمّد را نيز مسخره مي‌كنند ) و مي‌گويند : اين چه پيغمبري است‌ ؟ ! او غذا مي‌خورد ، و در بازارها راه مي‌رود ، ( نه شيوه فرشتگان دارد ، و نه روش شاهان . او امتيازي بر ديگران ندارد ، چرا كه همچون افراد عادي نياز به تغذيه دارد ، و در بازارها براي كسب و تجارت و خريد نيازمنديهاي خود رفت و آمد مي‌كند ) . چرا لااقل فرشته‌اي به سوي او فرستاده نشده است تا ( به عنوان گواه صدق دعوتش ) همراه او مردم را بيم بدهد ( و در امر تبليغ رسالت او را ياري نمايد و ما هم ايمان بياوريم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا لِهذاَ الرَّسُولِ » : اين پيغمبر را چه شده است‌ ؟ چرا بايد اين پيغمبر ؟ « لَوْلا » : چرا نبايد كه‌ ؟ اين واژه در اينجا براي استفهام است .‏

8
‏متن آيه : ‏
‏ أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَّسْحُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا اين كه گنجي ( از آسمان ) به سوي او انداخته شود ( تا از آن خرج و انفاق كند ) و يا اين كه باغي داشته باشد كه از ( ميوه‌هاي ) آن بخورد ( و امرار معاش كند ) . ستمگران ( كفرپيشه ) مي‌گويند : شما جز از يك انسان ديوانه پيروي نمي‌كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَنزٌ » : گنج . « جَنَّةٌ » : باغ . « مَسْحُوراً » : جادو شده . ديوانه ( نگا : إسراء / 47 و 101 ) .‏

9
‏متن آيه : ‏
‏ انظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) ببين چگونه براي تو مثلها مي‌زنند ( و گاهي تو را جادو شده ، و گاهي ديوانه ، و زماني دروغگو ، و وقتي تعليم‌ديده بيگانگان غير عرب مي‌نامند ، و بدين وسيله از راه راست و طريقه مباحثات و محاجات درست بدر مي‌روند ) و گمراه مي‌شوند و نمي‌توانند ( به سوي جاده حقيقت و بيان حجّت ) راهي پيدا كنند ( و بر يك سخن ماندگار بمانند ، و هر زمان قولي و هر لحظه نقلي دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأمْثال‌ » : مراد مثالهاي بي‌پايه و اساس و تشبيهات نادرست و ناروا است .‏

10
‏متن آيه : ‏
‏ تَبَارَكَ الَّذِي إِن شَاء جَعَلَ لَكَ خَيْراً مِّن ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَل لَّكَ قُصُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بزرگوار خداوندي است كه اگر بخواهد براي تو بهتر از آن ( چيزهائي كه آنان پيشنهاد مي‌كنند ) مي‌سازد ، باغهائي را ( در دنيا برايت پديدار مي‌نمايد ) كه در زير ( قصر و قصور و درختان ) آنها رودبارها و جويبارها روان باشد ، و براي تو كاخهاي مجلّلي مي‌سازد ( و در اختيارت قرار مي‌دهد كه ايشان در خواب هم نديده باشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَبَارَكَ » : ( نگا : فرقان‌ / 1 ) . « جَنَّاتٍ » : باغهائي را . بدل از ( خَيْراً ) است .‏

11
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَن كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين حرفهائي را كه مي‌زنند همه بهانه است ) . واقع قضيّه اين است كه آنان قيامت را دروغ مي‌دانند ، و ما براي كسي كه قيامت را دروغ بداند آتش شعله‌ور و سوزاني را آماده كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلْ » : اين واژه براي ( إضراب ) است . يعني آنان آنچه را در زمينه نفي توحيد تو نبوّت مي‌گويند ، بهانه‌هائي است كه در حقيقت از انكار معاد سرچشمه گرفته است . « السَّاعَةُ‌ » : قيامت ( نگا : أنعام‌ / 31 و 40 ، اعراف‌ / 187 ) . « سَعِيراً » : آتش شعله‌ور و ملتهب ( نگا : نساء / 10 و 55 ، إسراء / 97 ) .‏

12
‏متن آيه : ‏
‏ إِذَا رَأَتْهُم مِّن مَّكَانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظاً وَزَفِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ( اين آتش فروزان دوزخ ) ايشان را از دور مي‌بيند ( و آنان چشمشان بدان مي‌افتد ) صداي خشم‌آلود و جوش و خروش آن را مي‌شنوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَغَيُّظاً » : فرياد خشم . خشم را با نعره و فرياد آشكار كردن . « زَفِيراً » : جوش و خروش ناشي از خشم . از خشم نفس طولاني بيرون كشيدن ( نگا : هود / 106 ، أنبياء / 100 ) .‏

13
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ايشان ، با غُل و زنجير ، به مكان تنگي از آتش دوزخ افكنده مي‌شوند ، در آنجا ( واويلا سر مي‌دهند و ) مرگ را به فرياد مي‌خوانند ( و آرزوي نابودي مي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُقَرَّنِينَ » : كساني كه دستها و پاهايشان را با غل و زنجير به هم بسته باشند ( نگا : ابراهيم‌ / 49 ) . « دَعَوْا » : فرياد مي‌دارند . ندا مي‌زنند . « هُنَالِكَ » : در آن مكان تنگ . « ثُبُوراً » : هلاك . يعني فرياد مي‌زنند ، مرگ ما را درياب تا نابود شويم و از عذاب برهيم ( نگا : نبأ / 40 ) .‏

14
‏متن آيه : ‏
‏ لَا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُوراً وَاحِداً وَادْعُوا ثُبُوراً كَثِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏امروز يك بار نه ، بلكه بارها و بارها مرگ را به آرزو بخواهيد و فريادش داريد ( ولي بدانيد كه ديگر مرگي وجود ندارد ، و خلاص از عذاب و نجات از عقابي كه پيوسته رو به افزايش است ، غير ممكن است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ثُبُوراً كَثِيراً » : مراد واويلاها و ناله‌هاي پشت سر يكديگر و اي مرگ و اي مرگهاي مكرّر است .‏

15
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاء وَمَصِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! بديشان ) بگو : آيا اين ( سرنوشت دردناك ) بهتر است ، يا بهشت جاويداني كه به پرهيزگاران وعده داده شده است‌ ؟ ( بهشتي كه برابر وعده الهي توسّط انبياء ) هم پاداش ( اعمال دنيوي ) آنان است و هم جايگاه و قرارگاه ( سرمدي ) ايشان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : اين سرنوشت بدفرجام دوزخ نام .‏

16
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاؤُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَى رَبِّكَ وَعْداً مَسْؤُولاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همان بهشتي كه ) هرچه بخواهند ، در آنجا موجود و براي آنان فراهم است ، و براي هميشه در آنجا خواهند ماند . اين نعمتها وعده خدا بوده است ، وعده‌اي كه ( مؤمنان برابر رهنمود يزدان در كتابهاي آسماني ) تحقّق آن را از خدا خواسته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَالِدِينَ » : حال است . « وَعْداً مَّسْؤُولاً » : وعده‌اي كه مورد تقاضا و درخواست مؤمنان از خدا بوده است ( نگا : آل‌عمران‌ / 194 ) و فرشتگان نيز آن را براي مؤمنان از خدا درخواست كرده‌اند ( نگا : غافر / 8 ) . آن چنان اين وعده قطعي و حتمي است كه مؤمنان مي‌توانند آن را در آخرت از خدا مطالبه و درخواست كنند .‏

17
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاء أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( براي اندرز مردمان يادآور شو ) روزي را كه خداوند همه مشركان را ( براي حساب و كتاب ) به همراه همه كساني كه ( همچون عيسي و عُزَير و فرشتگان ، در دنيا ) بجز خدا مي‌پرستيدند ، گرد مي‌آورد و ( به پرستش شدگان ) مي‌گويد : آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرده‌ايد ( و بديشان دستور داده‌ايد كه شما را پرستش نمايند ) يا اين كه خودشان گمراه گشته‌اند ( و به اختيار خود شما را پرستش نموده‌اند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يَعْبُدُونَ » : مراد عيسي و عُزَير و فرشتگان و ديگر ذوي‌العقولي است كه پرستش شده‌اند ( نگا : مائده‌ / 116 ، توبه‌ / 30 ، انبياء / 26 ، سبا / 40 و 41 ) .‏

18
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاء وَلَكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْماً بُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان ( در پاسخ ) مي‌گويند : تو منزّه و به دور ( از آن چيزهائي ) هستي ( كه مشركان به تو نسبت مي‌دهند ) . ما ( انسانها ) را نرسد كه جز تو سرپرستاني براي خود برگزينيم ( و سواي تو را بپرستيم ) ، وليكن ( سبب كفر و انحرافشان اين است كه ) آنان و پدران و نياكانشان را ( از نعمتها و لذائذ دنيا ) برخوردار نموده‌اي ، تا آنجا كه ياد ( تو و سپاس تو ) را فراموش كرده‌اند ( و به جاي شكر نعمت ، در شهوات و كامجوئيها فرو رفته‌اند ) و مردمان تباهي شده‌اند و هلاك گشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا كَانَ يَنبَغي لَنَا . . . » : ما را نسزد . ما نبايد كه . مراد ما انسانها و همه خلائق است . « أَوْلِيَآءَ » : مراد معبودها است . « مَتَّعْتَهُمْ » : متمتّع نموده‌اي . از نعمت برخوردار كرده‌اي . « الذِّكْرَ » : مراد ياد پروردگار و عذاب و عقاب كردگار است . « بُوراً » : فاسد و تباه . هلاك شده . اين واژه جمع مكسّر ( بائِر ) يا مصدر است و در معني جمع .‏

19
‏متن آيه : ‏
‏ فَقَدْ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَلَا نَصْراً وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَاباً كَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به پرستش‌كنندگان مشرك گفته مي‌شود : شما كه مي‌گفتيد اينان شما را از راه منحرف و گمراه كرده‌اند و به عبادت خود خوانده‌اند ! هم اينك ) ايشان سخنان شما را تكذيب مي‌كنند و نادرست مي‌دانند . لذا نه مي‌توانيد ( عذاب الهي را ) از خود به دور داريد ، و نه مي‌توانيد ( خويشتن را ) ياري دهيد و ( يا از ديگران ) ياري ببينيد . ( بندگان جملگي بايد بدانند كه ) هركس از شما ( با كفر و عصيان ، همچون اينان ) ستم كند ، عذاب بزرگي را بدو مي‌چشانيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَا تَقُولُونَ » : در چيزي كه مي‌گوئيد . حرف ( ب ) به معني ( في ) است ( نگا : آل‌عمران‌ / 123 ، قمر / 34 ) . « صَرْفاً » : دفع عذاب . بازگرداندن ( نگا : آل‌عمران‌ / 152 ، اعراف‌ / 146 ، يوسف‌ / 24 و 33 ) . « نَصْراً » : مراد خويشتن را كمك و ياري كردن ، و يا از ديگران كمك و ياري دريافت نمودن است .‏

20
‏متن آيه : ‏
‏ وَما أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما هيچ يك از پيغمبران را پيش از تو نفرستاده‌ايم مگر اين كه ( همه آنان از جنس بشر بوده‌اند و ) غذا مي‌خورده‌اند و در بازارها ( براي معامله و تهيّه نيازمنديهاي‌خود ) راه مي‌رفته‌اند . ما برخي از شما را وسيله امتحان برخي ديگر كرده‌ايم ( و اغنياء را با فقراء ، تندرستان را با بيماران ، پيغمبران را با كافران و مشركان ، و برعكس مي‌آزمائيم ) . آيا شكيبائي مي‌ورزيد ؟ ( تا از عهده امتحان الهي بدر آئيد و پاداش بزرگ او را دريافت نمائيد ؟ شكيبائي كنيد ، چرا كه شكيبائي ركن اصلي پيروزي است ) . خداي تو بينا است ( و همه‌چيز را مي‌بيند و همگان را در برابر اعمالشان پاداش مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِتْنَةً » : آزمون . آزمايش . « جَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً » : مراد آزمايش عمومي مردم به وسيله يكديگر است ( نگا : انعام‌ / 53 و 165 ، انفال‌ / 28 ، محمّد / 4 ) .‏

21
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءنَا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْ عُتُوّاً كَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه اميدي به ملاقات ما ( در روز رستاخيز نداشته و قيامت را قبول ) ندارند مي‌گويند : چرا فرشتگان به پيش ما نمي‌آيند ( تا بر صدق رسالت تو گواهي دهند ؟ ) يا چرا پروردگار خود را نمي‌بينيم ( تا خودش در برابرمان ظاهر و به ما بگويد كه او تو را فرستاده است‌ ؟ ) واقعاً آنان خويشتن را بزرگ پنداشته‌اند ( و از حدّ خود بسي پا را فراتر ) و در ظلم و طغيان سخت سركشي نموده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إسْتَكْبَرُوا فِي أَنفُسِهِمْ » : خودشان را دست بالا و بزرگ گرفته‌اند . خود را بزرگ پنداشته‌اند . « عَتَوْا » : سركشي كرده‌اند . از حدّ خود فراتر رفته‌اند .‏

22
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلَائِكَةَ لَا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ وَيَقُولُونَ حِجْراً مَّحْجُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي فرشتگان را مي‌بينند و در آن روز مژده و نويدي براي بزهكاران در ميان نخواهد بود ( و بلكه روزي است كه از ترس فرياد برمي‌آورند و ) مي‌گويند : پناه ! ! امان ! !‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ » : در روزي . مراد روز فوت و مرگ هر كسي ( نگا : نساء / 97 ) يا روز قيامت است . « لا بُشْري‌ » : بشارت و مژده‌اي نخواهد بود . بشارت مباد . « حِجْراً مَّحْجُوراً » : پناه و امان دهيد . دست باز داريد و صدمه‌اي نرسانيد كه ممنوع و گناه است . ( حِجْراً مَّحْجُوراً ) اصطلاحي بوده است در ميان عربها كه وقتي به كسي برخورد مي‌كردند كه از او مي‌ترسيدند ، براي گرفتن امان آن را خطاب به طرف مي‌گفتند . مخصوصاً در ماههاي حرام و ايّام حجّ ، اگر دشمني به دشمني برخورد مي‌كرد و مي‌ترسيد صدمه‌اي بدو بزند اين جمله را تكرار مي‌كرد و در امان بود . ( حِجْراً ) مفعول به فعل مقدّري است و ( مَحْجُوراً ) صفت است و به عنوان تأكيد معني آمده است . در اصل چنين است : أَطْلُبُ مِنكَ حِجْراً ، لا سَبيلَ إِلي رَفْعِهِ وَ دَفْعِهِ . كافران در قيامت خيال مي‌كنند با گفتن ( حِجْراً مَّحْجُوراً ) مي‌توانند خويشتن را از دست فرشتگان عذاب و از مجازات و عقاب خدا برهانند .‏

23
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاء مَّنثُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به سراغ تمام اعمالي كه ( به ظاهر نيك بوده و در دنيا ) آنان انجام داده‌اند مي‌رويم و همه را همچون ذرّات غبار پراكنده در هوا مي‌سازيم ( و ايشان را از اجر و پاداش آن محروم مي‌كنيم . چرا كه نداشتن ايمان ، موجب محو و نابودي احسان ، و بي‌اعتبار شدن اعمال خوب انسان مي‌گردد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَدِمْنَآ إِلي مَا » : به سراغ چيزهائي مي‌رويم كه . « هَبَآءً » : ذرّات كوچك غبار كه به هنگام تابش نور خورشيد به داخل اطاق ديده مي‌شوند . « مَنثُوراً » : پراكنده . مراد اين است كه اعمال ايشان را بدان گونه پراكنده مي‌داريم كه همچون چنين ذرّاتي قابل جمع نبوده و مفيد فائده‌اي نباشند ( نگا : ابراهيم‌ / 18 ) .‏

24
‏متن آيه : ‏
‏ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُّسْتَقَرّاً وَأَحْسَنُ مَقِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بهشتيان در آن روز ، جايگاه و استراحتگاهشان بهتر و نيكوتر است . . .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَيْرٌ » : صيغه تفضيل ، گاهي در مواردي به كار مي‌رود كه يك طرف به كلّي فاقد آن است ( نگا : فصّلت‌ / 40 ) . لذا اين آيه بيانگر آن نيست كه دوزخيان وضعشان خوب است و بهشتيان وضعشان از آنان بهتر مي‌باشد . « مُسْتَقَرّاً » : قرارگاه . جايگاه . « مَقِيلاً » : استراحتگاه . خوابگاه . از ماده ( قيل ) . واژه‌هاي ( مُسْتَقَرّاً ) و ( مَقِيلاً ) تمييز مي‌باشند .‏

25
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاء بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِكَةُ تَنزِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( يادآور شو ) روزي را كه آسمانِ ( كره زمين در آن روز ، بر اثر انفجارات كواكب و سيّارات ) به وسيله ابر ( حاصل از گرد و غبار غليظ كرات ) پاره‌پاره ( و لكه‌لكه ) مي‌گردد . و فرشتگان تندتند و پياپي فرو فرستاده مي‌شوند ( تا نامه اعمال را به دست مردمان برسانند ، و به هنگام حسابرسي و دادگاهي بر آنان گواهي دهند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَشَقَّقُ » : پاره‌پاره مي‌گردد . اشارت به آن است كه در آستانه قيامت ، انقلابات و انفجارات شگرفي سراسر عالم هستي را فرا مي‌گيرد و ابر غليظي از گرد و غبار كرات متلاشي شده ، صفحه آسمان را مي‌پوشاند كه در لابلاي اين ابر شكافي وجود دارد . « بِالْغَمَامِ » : به وسيله ابر . همراه ابر . واژه ( ب ) ممكن است به معني ملابست باشد ، يا براي سببيّت بوده ، و يا اين كه به معني ( عَنْ ) باشد ( نگا : / 44 ) . يعني : آسمان گاه‌گاهي از لابلاي ابر پديدار مي‌شود .‏

26
‏متن آيه : ‏
‏ الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَنِ وَكَانَ يَوْماً عَلَى الْكَافِرِينَ عَسِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن روز حكومت واقعي و ملك حقيقي ، از آن خداوند مهربان است ( و مملكت جهان ، به صورت ظاهر و باطن و حقيقي و مجازي ، در دست يزدان است ) ، و آن روز براي كافران روز سختي خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اَلْحَقُّ » : واقعي . راستين . صفت « اَلْمُلْكُ » است . « عَسِيراً » : سخت . شديد ( نگا : قمر / 8 ، مدّثّر / 9 ) .‏

27
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در آن روز ستمكار ( كفرپيشه ) هر دو دست خويش را ( از شدّت حسرت و ندامت ) به دندان مي‌گزد و مي‌گويد : اي كاش ! با رسول خدا راه ( بهشت را ) برمي‌گزيدم ( و با قافله انبياء به سوي خوشبختي جاويدان و رضاي يزدان سبحان حركت مي‌كردم . اي واي ! من ، بر خود چه كردم‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اَلظّالِمُ » : كافر . كسي كه با كفر و مخالفت با انبياء ، به خويشتن ظلم كرده است . « يَعَضُّ » : گاز مي‌گيرد . دست خود يا انگشت خود را گاز گرفتن ، كنايه از خشم و پشيماني است .‏

28
‏متن آيه : ‏
‏ يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي واي ! كاش من فلاني را به دوستي نمي‌گرفتم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلِيلاً » : دوست خاصّ و صميمي كه انسان او را مشاور خود كند .‏

29
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد از آن كه قرآن ( براي بيداري و آگاهي ) به دستم رسيده بود ، مرا گمراه ( و از حق منحرف و منصرف ) كرد . ( آري ! اين چنين ) شيطان انسان را ( به رسوائي مي‌كشد و ) خوارِ خوار مي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الذِّكْرِ » : قرآن ( نگا : آل‌عمران‌ / 58 ، اعراف‌ / 63 و 69 . . . ) . ياد خدا ( نگا : مائده‌ / 91 ، رعد / 28 ) . « الشَّيْطَانُ » : اهريمن جنّ و انس . « خَذُولاً » : بسيار خوار كننده و رسوائي به بار آورنده .‏

30
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و پيغمبر ( شكوه‌كنان از كيفيّت برخورد مردمان با قرآن ) عرض مي‌كند ، پروردگارا ! قوم من اين قرآن را ( كه وسيله سعادت دو جهان بود ) رها و از آن دوري كرده‌اند ( و از ترتيل و تدبّر و عمل بدان غافل شده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَهْجُوراً » : متروك . رها شده . مراد از ترك قرآن ، دوري گزيدن از : شنيدن و انديشيدن ، عمل به احكام حلال و حرام آن ، در اصول و فروع دين حاكم كردن و داوري بردن بدان ، درمان دل و درون خود را از قرآن خواستن ، و بالاخره عقائد و عبادات و اخلاق از آن آموختن است .‏

31
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّاً مِّنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِياً وَنَصِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين گونه ( كه تو اي پيغمبر ! با موضعگيري و عداوت سرسختانه اين گروه روبرو شده‌اي ، همه پيغمبران در چنين شرايطي قرار داشته‌اند ، و ) براي هر پيغمبري گروهي از بزهكاران را دشمن ساخته‌ايم ( كه با او به مبارزه پرداخته و با مكتب و دعوتش مخالفت ورزيده‌اند . امّا بدان كه حق هميشه پيروز است ، و تو هم تنها و بدون ياور نيستي ، و خدا تو را به راه پيروزي بر آنان راهنمائي مي‌كند و ياريت مي‌دهد ) و همين بس كه خداي تو راهنما و ياور باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَدُوّاً » : دشمنان . واژه ( عَدُوّ ) براي مفرد و جمع به كار مي‌رود ( نگا : انعام‌ / 112 ، كهف‌ / 50 ) . « الْمُجْرِمينَ » : بزهكاراني مراد است كه فسادشان شدّت گرفته باشد ( نگا : انعام‌ / 123 ، يونس‌ / 17 ، شعراء / 99 ، مدّثّر / 41 ) .‏

32
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : چرا قرآن بر او يكجا نازل نمي‌شود ؟ ( و چرا آيات آن تدريجاً و با فواصل مختلف زماني نازل مي‌گردد ؟ ) . همين گونه ( ما قرآن را به صورت آيات جداگانه و بخش‌بخش مي‌فرستيم ) تا دل تو را ( با اُنس بدان و حفظ آن ) پابرجا و استوار بداريم ، و آن را قسمت به قسمت و آرام آرام ( توسّط جبريل ، بر تو ) فرو مي‌خوانيم ( تا آن را با دقّت بياموزي و كم‌كم به خاطر سپاري ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جُمْلَةً وَاحِدَةً » : به يكباره . يكجا . ( جُمْلَةً ) حال ، و ( واحِدَةً ) صفت مؤكّده است . « كَذالِكَ » : بدين گونه . يعني به همين گونه جداجدا و گاه‌گاه . « رَتَّلْناهُ تَرْتيلاً » : آن را جداجدا و كم‌كم فرو مي‌خوانيم و پياپي و منظّم نازل مي‌گردانيم . نزول تدريجي قرآن از نظر تلقّي وحي ، و ابلاغ به مردم ، و اجرا قوانين آن در برنامه زندگي در مناسبتهاي تاريخي و حوادثي كه در مسير انقلابي امّت اسلامي به وقوع مي‌پيوندد ، داراي اثرات عميق‌تري است .‏

33
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين كافران ) هيچ مثالي را ( به عنوان اعتراض از قرآن و رخنه از رسالت و دعوت تو ) به ميان نمي‌كشند ، مگر اين كه ما پاسخ راست و درست را ، و بهترين وجه و زيباترين تبيين و تفسير را به تو مي‌نمايانيم ( و بدين وسيله اعتراضات واهي ايشان را پاسخ داده و باطل مي‌گردانيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثَلٍ » : مراد اعتراضات و شبهات است . « الْحَقِّ » : جواب درست و پاسخ واقعي . « أَحْسَنَ » : بهترين و زيباترين چيز در حدّ ذات خود . عطف بر « الْحَقِّ » يا محلّ آن است .‏

34
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَلَى وُجُوهِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ أُوْلَئِكَ شَرٌّ مَّكَاناً وَأَضَلُّ سَبِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كشان‌كشان بر رخساره‌هايشان به سوي دوزخ برده مي‌شوند و در آن گرد آورده مي‌شوند ، آنان بدترين جايگاه و منحرف‌ترين راه را دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُحْشَرُونَ . . . إِلي . . . » : ( نگا : انعام‌ / 38 و 51 ، انفال / 36 ) . « مَكاناً » : مراد مرتبه و پلّه و پايه دنيوي ، و يا منزل و مأوي و جايگاه اخروي است .‏

35
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به موسي كتاب ( تورات ) عطاء كرديم ( و او را موظّف به تبليغ احكام آن نموديم ) و برادرش هارون را همراه و مددكار او ساختيم ( تا وي را در كار مهمّ رسالت و برنامه سنگين مبارزه با فرعون و فرعونيان كمك و ياري نمايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَزِيراً » : معيّن . ياور . مددكار ( نگا : طه 29 - 35 ) .‏

36
‏متن آيه : ‏
‏ فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتيم : هر دو نفر به سوي مردماني برويد كه آيات ما را تكذيب كرده‌اند ( و نشانه‌هاي خدا را كه در آفاق و انفس پخش است ناديده گرفته‌اند و تعليمات انبياي پيشين را پشت گوش انداخته‌اند . موسي و هارون به پيش فرعون و فرعونيان رفتند و آنان آن دو را تكذيب كردند ) پس ما ايشان را به شدّت هلاك و نابود كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذَّبُوا بِئَايَاتِنَا . . . » : مراد از ( آيات ) نشانه‌هاي خداشناسي موجود در گستره هستي ، يا آيات كتابهاي آسماني پيشين ، و يا معجزات نهگانه‌اي است كه بر دست موسي انجام گرفته است . « فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِيراً » : ايشان را سخت هلاك ساختيم . اين جمله جواب جمله مقدّر محذوفي بوده و در اصل چنين است : فَذَهَبَا إِلَيْهِم بِالرِّسَالَةِ فَكَذَّبُوهُمَا فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِيراً . . . در اينجا علّت استحقاق عذاب فرعون و فرعونيان مورد نظر است ، و چكيده‌اي از سرگذشت ايشان بدون در نظر گرفتن تقدم و تأخر زماني مطالب حادثه ، براي پيغمبر نقل مي‌شود .‏

37
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَوْمَ نُوحٍ لَّمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ عَذَاباً أَلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( قبل از موسي نيز چنين كرديم ) و قوم نوح را غرق نموديم و ايشان را عبرت مردمان ساختيم ، بدان گاه كه پيغمبران را تكذيب كردند . ما براي ستمگران عذاب دردناكي فراهم ساخته‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَوْمَ » : مفعول‌به براي فعل محذوفي است و منصوب به اشتغال‌است و فعل ( أَغْرَقْنَاهُمْ ) بيانگر آن‌است . « الرُّسُلِ » : مراد فقط نوح است . ولي تكذيب يكي از انبياء ، به منزله تكذيب همه پيغمبران است . « ءَايَةً » : عبرت . اندرز .‏

38
‏متن آيه : ‏
‏ وَعَاداً وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُوناً بَيْنَ ذَلِكَ كَثِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و عاد و ثمود و اصحاب الرّس و ملّتها و اقوام بسيار ديگري را كه در اين ميان بودند ( هلاك ساختيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَصْحَابَ الرَّسِّ » : اصحاب الاخدود مذكور در سوره بروج آيه چهار است . چرا كه ( أُخدود ) به معني شكاف و گودال مستطيل شكل در زمين است ، و از جمله معاني ( رَسّ ) هم معني چاه و حفره است . مراد كافراني است كه در يمن زندگي مي‌كردند و خواستند مسيحيان موحّد و راستين نجران را كه در همسايگي آنان مي‌زيستند به كفر برگردانند . مسيحيان خداشناس نپذيرفتند و بر دين آسماني ماندگار شدند . رؤساي كفّار براي وا داشتن ايشان گودالي را كندند و در آن آتش برافروختند و هر كه مسيحيّت را ترك نگفت بدان گودالش انداختند . « قُرُوناً » : ملّتها و اقوام ( نگا : انعام‌ / 6 ، يونس‌ / 13 ، مؤمنون‌ / 42 ) .‏

39
‏متن آيه : ‏
‏ وَكُلّاً ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ وَكُلّاً تَبَّرْنَا تَتْبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ولي ما هرگز غافلگيرانه آنان را مجازات نكرديم و بلكه ) براي همه آنان مثلها زديم ( و پندها و اندرزها گفتيم . امّا به خود نيامدند و اندرز نپذيرفتند ) و ما جملگي ايشان را سخت هلاك و نابود كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُلاًّ » : مفعول‌به براي فعل محذوفي است و از باب اشتغال است . « الأمْثَالَ » : مواعظ و مثلهاي سودمند . « تَتْبِيراً » : سخت هلاك كردن و نابود ساختن .‏

40
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( قريشيان در سفرهاي خود به شام ) از كنار شهري كه باران شر و بدبختي ( سنگباران ) بر سر اهالي آنجا در گرفته بود گذشته‌اند ( و صحنه‌هاي گويا و تابلوهاي زنده سرنوشت دردناكِ آلودگان و بزهكاران را ديده‌اند ) . مگر آنها را نديده‌اند ؟ ! ( آري ! اين صحنه‌ها را ديده‌اند ، ولي درس عبرت نگرفته‌اند . چرا كه آنان كافر بوده و اصلاً به رستاخيز معتقد نيستند ) و به معاد دل نمي‌بندند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْقَرْيَةِ » : بزرگترين شهر قوم لوط مراد است . « نُشُوراً » : زنده شدن دوباره . رستاخيز . معاد ( نگا : فرقان‌ / 3 ، فاطر / 9 ، ملك‌ / 15 ) .‏

41
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا رَأَوْكَ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه تو را مي‌بينند ، تنها به استهزاء و تمسخرت مي‌گيرند ، ( و شوخي‌كنان برخي به برخي مي‌گويند : ) اين است آن كسي كه خدا او را به عنوان پيغمبر فرستاده است‌ ؟ ! ( تا ما عقلاء و كبراء از او پيروي كنيم و به دنبالش راه بيفتيم‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ » : نه . حرف نفي است ( نگا : ملك‌ / 20 ) . « هُزُواً » : تمسخر . در اينجا به معني مسخره شده ، يعني ( مَهْزُوءٌ بِهِ ) به كار رفته‌است . ( نگا : بقره‌ / 67 و 231 ، مائده‌ / 57 و 58 . . . ) « هذا » : اين . در اينجا جنبه تحقير و كوچك شمردن دارد .‏

42
‏متن آيه : ‏
‏ إِن كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَن صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ما استقامت و پايداري بر ( پرستش ) خدايان خود نكنيم ، بيم آن مي‌رود كه ( اين مرد ما را گمراه سازد ، و با حسن بيان و قوّت حجّت خويش ) ما را از معبودهايمان منصرف كند ( و به سوي يكتاپرستي متمايل نمايد ، و در نتيجه منحرفمان گرداند . مشركان در روز قيامت ) هنگامي كه عذاب ( خدا ) را ديدند ، خواهند دانست كه چه كسي گمراه و منحرف است . ( آيا تو بيراهه مي‌روي ، يا اين كه ايشان كژراهه مي‌روند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن كَادَ . . . » : نزديك است كه . حرف ( إِنْ ) مخفّف از مثقّله است ، و اسم آن محذوف و اصل آن : ( إِنَّهُ كَادَ ) است . « لَيُضِلُّنَا عَنْ . . . » : منصرفمان كند از . گمراهمان كند از .‏

43
‏متن آيه : ‏
‏ أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏به من بگو ببينم ، آيا كسي كه هوي و هوس خود را معبود خويش مي‌كند ( و آرزوپرستي را جايگزين خداپرستي مي‌سازد ، تا آنجا كه سنگهاي بي‌جاني را برمي‌گزيند و به دلخواه مي‌پرستد ) آيا تو وكيل او خواهي بود ؟ ( و مي‌تواني او را از هواپرستي به خداپرستي برگرداني ، و از ضلالت به هدايت بكشاني‌ ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرَأَيْتَ » : مرا خبر بده . به من بگو ( نگا : المصحف الميسّر ) . « مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ » : كسي كه هوي و هوس را معبود و خداي خود ساخته است . مراد از آرزوپرستي ، به فرمان دل گوش كردن ، و فرمان خدا و رسول و رهنمود عقل را رها كردن است ( نگا : كهف‌ / 28 ، طه‌ / 16 ، قصص‌ / 50 ) . « وَكيلاً » : كسي كه كار و بار خود را بدو وامي‌گذارند . مراد اين است رسول خدا قادر به دفاع و هدايت چنين اشخاصي نيست و تنها بَشير و نَذير و سِراج مُنير و رحمةً‌لِلْعَالَمِين است ، و بر رسولان پيام باشد و بس .‏

44
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا گمان مي‌بري كه بيشتر آنان ( چنان كه بايد ) مي‌شنوند يا مي‌فهمند ؟ ! ( نه ! آنان تفكّر و تعقّل ندارند ) . ايشان همچون چهارپايان هستند ، و بلكه گمراه‌تر .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن هُمْ . . . » : واژه ( إِنْ ) حرف نفي است . « كَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ » : ( نگا : اعراف‌ / 179 ) .‏

45
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاء لَجَعَلَهُ سَاكِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر نمي‌بيني كه پروردگارت چگونه سايه را گسترانيده است‌ ؟ ( و شامل همه كره زمين به طور متناوب كرده است ، و با نظام ويژه نور و ظلمت ، زندگي را براي انسانها و جانداران و گياهان ممكن و آسان ساخته است‌ ؟ ! ) و همچنين خورشيد را دالّ بر اين سايه گسترده كرده است‌ ؟ اگر خدا مي‌خواست سايه را ساكن مي‌كرد ( و با استقرار دائم ظلمت ، توازن حرارت را به هم مي‌زد ، و حيات را از گستره زمين برمي‌چيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَدَّ الظِّلَّ . . . » : سايه را همه جا گستر كرده است . اشاره به اين است كه سايه گاهي بر قسمت شرقي و گاهي بر قسمت جنوبي كره زمين مي‌افتد ، و بر اثر گردش زمين به دور خود ، شب و روز توليد مي‌گردد و سايه و روشني همه جا را به نوبه فرا مي‌گيرند ، و بر اثر گردش زمين به دور خورشيد ، فصول چهارگانه تشكيل ، و قطب شمال و قطب جنوب هم مانند ساير نقاط زمين به طور متناوب از نور و سايه برخوردار مي‌شوند . « عَلَيْهِ دَلِيلاً » : رهنمون به آن . بيانگر آن . اشاره به اين است كه خورشيد شناساننده تاريكي است ، چرا كه ضدّ به ضدّ شناخته مي‌شود . « ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلاً » : اين جمله عطف بر جمله ( مَدَّ الظِّلَّ ) است ، و ( وَ لَوْ شَآءَ رَبُّكَ لَجَعَلَهُ سَاكِناً ) ميان آنها جمله معترضه است .‏

46
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَيْنَا قَبْضاً يَسِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس ما آن سايه را آهسته جمع كرده و برمي‌چينيم ( و اين برچيدن تدريجي بيشترين فائده را براي موجودات دارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَبَضْنَاهُ » : آن را جمع مي‌گردانيم . مراد محو تدريجي سايه بر حسب موقعيّت خورشيد است . « إِلَيْنَا » : به سوي خود . اين تعبير بيانگر اين است كه تابش نور و گسترش سايه - بر اثر طلوع و غروب خورشيد - هر دو در دست خدا و ناشي از قدرت لايزال الله در نظام كائنات است .‏

47
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاساً وَالنَّوْمَ سُبَاتاً وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين خدا است كه براي شما شب را ( همچون ) پوشش ، و خواب را ( مايه ) آرامش و آسايش ، و روز را ( هنگام ) بيداري ( و جنبش و تلاش و كوشش ) نموده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِبَاساً » : مراد اين است كه تاريكي شب همچون جامه شما را در خود مي‌پوشاند . « سُبَاتاً » : تعطيل كار به منظور استراحت و تجديد قوا است . ضمناً اشاره لطيفي به تعطيل فعّاليّتهاي برخي از اندامهاي بدن به هنگام خواب دارد . « نُشُوراً » : بيداري . مراد وقت بيداري و تلاش و كوشش و حركت و جنبش است كه به زنده شدن دوباره رستاخيز مي‌ماند ( نگا : فرقان‌ / 3 و 40 ، فاطر / 9 ، ملك‌ / 15 ) .‏

48
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه بادها را به عنوان مژده‌رسانهاي پيش قراول باران رحمت خود وزان مي‌كند . . . و اين ما هستيم كه از آسمان آب پاك و پاك كننده ( محيط و چرك و كثافت ) را نازل مي‌گردانيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الرِّيَاحَ » : جمع ريح ، بادها ، ذكر آن به صورت جمع ، اشاره به انواع مختلف بادها است كه ابرها را به مناطق روي زمين مي‌رانند . « بُشْراً » : مخفّف ( بُشُراً ) جمع ( بَشُور ) به معني مبشّر است . مژده‌رسانها . بشارت دهندگان ( نگا : اعراف‌ / 57 ) . « بَيْنَ يَدَيْ » : پيش از . قبل از . « رَحْمَتِهِ » : رحمت او . مراد باران است كه رحمت خدا در حقّ بندگان است . اشاره به وزش بادها در پيشاپيش توده‌هاي ابر است كه آميخته با رطوبت ملايمي بوده و نسيم دل‌انگيزي ايجاد مي‌كند كه از آن بوي باران به مشام مي‌رسد و به مژده‌رسانهائي مي‌مانند كه خبر از خوشيها و شاديها مي‌دهند . « السَّمَآءِ » : مراد ابر آسمان است ( نگا : واقعه‌ / 69 ) . « طَهُوراً » : پاك . پاك كننده ( نگا : انفال‌ / 11 ) .‏

49
‏متن آيه : ‏
‏ لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَّيْتاً وَنُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنَا أَنْعَاماً وَأَنَاسِيَّ كَثِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا با آن آب سرزمين مرده ( و خشكيده را با روياندن گياهان ، سرسبز و ) زنده گردانيم ، و آن را براي نوشيدن در اختيار مخلوقاتي كه آفريده‌ايم ، از جمله چهارپايان زياد و مردمان فراوان ، قرار دهيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلْدَةً » : سرزمين . « مَيْتاً » : مرده . مراد خشك و بي‌آب و علف است . ( مَيْتاً ) صفت ( بَلْدَةً ) است و مي‌بايست به صورت مؤنّث ، يعني ( مَيْتَة ) ذكر شود ، امّا در اينجا توجّه به معني است كه ( بَلَداً ) است‌ ؛ نه به لفظ ( نگا : فاطر / 9 ) . « نُسْقِيَهُ » : آن را براي نوشيدن در اختيار قرار دهيم . برخي ( إسقاء ) و ( سقْي ) را به يك معني دانسته‌اند . « أَنْعَام‌ » : چهارپايان . « أَنَاسِيَّ » : جمع إنسان يا إنسيّ ، مردمان .‏

50
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ صَرَّفْنَاهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرآن را به صورتهاي گوناگون ( در قالب الفاظ زيبا و جمله‌هاي مؤثّر و گيرا و شيوه‌هاي دلربا ) در ميان مردمان بيان داشته‌ايم تا آنان ( خداي خود را ) ياد كنند و پند گيرند ، امّا بسياري از مردم جز كفر و ناسپاسي ( در برابر آن از خود ) نشان نمي‌دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَرَّفْنَاهُ بَيْنَهُمْ » : ما باران را در ميان انسانها تقسيم مي‌كنيم و گاهي باران را در اين ناحيه و گاهي در آن ناحيه مي‌بارانيم و از نعمت آب بهره‌مند مي‌گردانيم ( نگا : نور / 43 ) . در اين صورت مرجع ضمير ( ه ) باران است . امّا با توجّه به آيه 52 و موارد استعمال ( صرف ) به صورت فعلهاي ماضي و مضارع در قرآن و ذكر ( لِيَذَّكَّرُوا ) يا همانند آن پشت سر آن ، مرجع ضمير ( قرآن ) است ( نگا : إسرا / 41 و 89 ، كهف‌ / 54 ، طه‌ / 113 ، احقاف‌ / 27 ، أنعام‌ / 46 و 65 ) و معني آن گذشت . « كُفُوراً » : كفران نعمت . كفر و انكار .‏

51
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ما مي‌خواستيم در هر شهر و روستائي ، ( پيغمبر ) بيم‌رساني را برمي‌انگيختيم . ( ولي صلاح امتها و ملّتها در اين نمي‌باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْيَةٍ » : شهر . روستا . مراد ناحيه و ديار است . « نَذِيراً » : بيم‌دهنده . منظور پيغمبري است كه مردمان را از سركشي و عذاب خدا بترساند .‏

52
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَاداً كَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( در تبليغ رسالت و دعوت به حق ، استوار و كوشا باش و ) از كافران اطاعت مكن ( و به دنبال هوسها و خرافات ايشان مرو ) و با ( اسلحه ) قرآن با آنان جهاد بزرگ ( و همه جانبه تبليغاتي ) را بياغاز .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَاهِدْهُم بِهِ » : با حجّت و برهان و درسها و عبرتهاي قرآن ، جهاد فكري و فرهنگي و تبليغاتي را با كافران به راه انداز . هر چند در آيات پيشين از قرآن نامي به ميان نيامده است ، ولي هر كلمه و هر جمله‌اي از آيه‌هاي قبلي بخشي از قرآن بوده و تسميه كلّ به اسم جزء روا است ( نگا : بقره‌ / 2 ) . از سوي ديگر حضور قرآن در ذهن ، خود مرجع ضمير است .‏

53
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخاً وَحِجْراً مَّحْجُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا كسي است كه دو دريا را در كنار هم روان‌مي‌سازد ( و بر اثر وزن مخصوص ، يعني تفاوت درجه غلظت آب شور و شيرين ، آميزه همديگر نمي‌شوند و ) اين يكي شيرينِ شيرين است ، و آن ديگر شورِ شور ! خداوند در ميان آن دو حاجز و مانعي ايجاد كرده‌است كه آنها را كاملاً از هم جدا ساخته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَرَجَ » : به سوي هم سر داده است . مجاور هم رها و روان كرده است . « الْبَحْرَيْنِ » : مراد تمام آبهاي شيرين جهان و تمام آبهاي شور آن است كه با وجود جزر و مدّ آب درياها كه در شبانه‌روز دو مرتبه بر اثر جاذبه ماه صورت مي‌گيرد ، كوهها و خشكيها مانع اختلاط درياها مي‌گردند . يا اين كه مراد اين است همان گونه كه در ميان اقيانوسها جريان آبهاي گرم در داخل آبهاي سرد ، و آبهاي سرد در داخل آبهاي گرم صورت مي‌گيرد ، آبهاي شيرين در ميان آبهاي شور ، و آبهاي شور در ميان آبهاي شيرين نيز وجود دارد ( نگا : أضواءالبيان ، جلد ششم ، صفحه‌339 ) به آيات 61 سوره نمل ، و 19 سوره الرحمن ، و 12 سوره فاطر جهت اطّلاع بيشتر مراجعه گردد . « عَذْبٌ » : شيرين و خوشگوار . « فُراتٌ » : بسيار خوشگوار ( نگا : مرسلات‌ / 27 ) . « مِلْحٌ » : شور . « أُجَاجٌ » : بسيار شور . « بَرْزَخاً » : حاجز و مانع . مراد تفاوت درجه غلظت آب شور و شيرين ، و به اصطلاح وزن مخصوص است . يا كوهها و خشكيهاي روي زمين است . « حِجْراً » : منع ، و در اينجا به معني مانع است . عطف ( حجرا ) بر ( بَرْزَخاً ) ، عطف صفت بر موصوف است . « حِجْراً مَّحْجُوراً » : ( نگا : فرقان‌ / 22 ) . واژه‌هاي ( عَذْبٌ ، فُراتٌ ، مِلْحٌ و أُجاجٌ ) صفت مشبّهه‌اند ( نگا : أضواءالبيان ) .‏

54
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَصِهْراً وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا است كه از آب ( مَني ) انسانها را آفريده است و ايشان را به ( دو گروه ) ذُكور و إناث تبديل كرده است ، و پروردگار تو همواره ( بر انجام هر چه بخواهد ) توانا بوده و هست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَآءِ » : مراد از آب ، نطفه است . مي‌تواند آب معمولي باشد . يعني انسانِ نخستين ، از آب آفريده شده ، و پيدايش تمام افراد انسان از آب نطفه است ، و حتّي آب مهمترين ماده ساختمان بدن انسان را تشكيل مي‌دهد . « نَسَباً » : خويشاوندي حاصل از جهت مردان . « صِهْراً » : خويشاوندي حاصل از جهت زنان . مراد از ( نَسَباً و صِهْراً ) دو دسته نر و ماده ، يعني مردان و زنان است ( نگا : نجم‌ / 45 و 46 ، قيامت‌ / 39 ) .‏

55
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُهُمْ وَلَا يَضُرُّهُمْ وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏مشركان معبودهائي جز خدا را پرستش مي‌كنند كه نه سودي به آنان مي‌رسانند و نه زياني . كافران پيوسته در راه سركشي از پروردگارشان همديگر را پشتيباني مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْكَافِر » : جنس كفّار . « عَلي رَبِّهِ » : بر ضدّ پروردگارش . مراد اين است كه كافران در مسير انحراف از راه خدا تنها نيستند و بر ضدّ آئين خدا يكديگر را تقويت و نيروهائي را بسيج مي‌نمايند ( نگا : اعراف‌ / 202 ) . در نظر پروردگارش . « ظَهِيراً » : پشتيبان . ياور شيطان و ديگر كافران در راه معصيت و سركشي از يزدان . خوار و ذليل ( نگا : تفسير المراغي و آلوسي و زادالمسير ) . در صورت دوم معني ( وَ كَانَ الْكَافِرُ عَلي رَبِّهِ ظَهِيراً ) چنين است : كافر در نظر خدايش ناچيز و بي‌ارزش است .‏

56
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَنَذِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما تو را جز به عنوان بشارت دهنده ( مؤمنان به بهشت ) و بيم دهنده ( كافران به دوزخ ، به سوي مردم ) نفرستاده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُبَشِّراً » : مژده‌رسان .‏

57
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من در برابر ابلاغ اين آئين هيچ گونه پاداشي از شما مطالبه نمي‌كنم . تنها پاداش من اين است كه كسي - اگر خواست‌ - راه به سوي پروردگارش در پيش گيرد ( و در مسيري كه منتهي به رضا و رحمت و پاداش فراوان يزدان است گام بردارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُلْ مَآ أَسْأَلُكُمْ » : مراد اين است كه در برابر تبليغ دين خدا ، پولي از شما نمي‌خواهم و براي دريافت چيزي چنين كاري را نمي‌كنم . « إِلاّ مَن شَآءَ » : جز اين را كه كسي به اختيار خود اين آئين را بپذيرد و گام به سوي خدا بردارد و راه خدا در پيش گيرد . استثناء منقطع است ، و ( إِلاّ ) به معني ( لكِنَّ ) است . برخي هم گفته‌اند استثناء متّصل است و تقدير چنين است : مَآ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاّ أَجْرَ مَنْ ءَامَنَ ، أَيْ إِلاّ الأجْرَ الْحَاصِلَ مِنْ إِيمانِهِ ؛ فَإِنَّ الدَّالَّ عَلَي‌الْخَيْرِ كَفَاعِلِهِ . . . يعني تنها اجر و پاداش من هدايت شما است ، آن هم از روي اراده و اختيار نه اكراه و اجبار .‏

58
‏متن آيه : ‏
‏ وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( در همه امور ) بر خداوندي تكيه كن كه هميشه زنده است و هرگز نمي‌ميرد ، و حمد و ثناي او را به جاي آور ( و بدان تو عهده دار ايمان يا كفر مردمان نيستي و خدا همگان را مي‌پايد ) و همين كافي است كه خداوند از گناهان بندگانش آگاه است ( و هيچ گونه گناهي از ديد او مخفي نمي‌ماند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَيِّ » : ( نگا : بقره‌ / 255 ، آل‌عمران / 2 ، طه / 111 ) . « كَفي بِهِ » : او كافي و بسنده است .‏

59
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كسي‌كه آسمانها و زمين را و همه چيزهاي ميان آن دو را در شش دوره آفريده است ، و آن گاه بر تخت ( فرماندهي و اراده امور جهان ) نشسته است ( و كار و بار كائنات را با دست قدرت خود چرخانده است و پيوسته مراقب احوال و اوضاع عالم بوده است ) . او داراي رحمت فراوان و فراگير است ( و رحمت عام وي همه موجودات را دربر گرفته است و مطيع و عاصي و مؤمن و كافر بر اين خوان يغما نشسته‌اند اگر مي‌خواهي از ادوار آفرينش هستي باخبر گردي ) پس از شخص بسيار آگاه و فرزانه بپرس .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سِتَّةِ أَيَّامٍ . . . ثُمَّ اسْتَوي عَلَي الْعَرْشِ » : ( نگا : اعراف‌ / 54 ) . « الرَّحْمنُ » : داراي رحمت فراگير . خدائي كه داراي رحمت عظيم و لطف عميم است . خبر مبتداي محذوف است و در حقيقت وصف ديگري براي ( الْحَيِّ ) است ، و بنا به قاعده قطع تابعيّت ، مرفوع شده است . « فَسْئَلْ بِهِ خَبِيراً » : درباره آن آفرينش و نياز جهان به آفريدگار رحمان از دانشمند فرزانه‌اي بپرس تا از آن تو را مطّلع سازد . چه بسا اشاره به اين باشد كه در پرتو پيشرفت علوم خدا شناخته مي‌گردد و پرده از چگونگي پيدايش جهان و ادوار آن برداشته مي‌شود . چنان كه امروزه پيدايش يكجا و ناگهاني مجموعه جهان از عدم را پنج بيليون سال پيش تخمين مي‌زنند ( نگا : اللهُ يَتجَلّي في عَصْرِ الْعِلْمِ ، صفحه 27 ، مقاله دكتر ادوارد لوتركيسيل ، و صفحه 85 ، مقاله دكتر رونالد روبرت‌كار ) . برخي ضمير ( ه ) را به ( الله ) برمي‌گردانند . يعني از من كه خدايم بپرس ، چرا كه من آگاه و آشنايم . آگاهانه از آن آفرينش و نياز جهان به آفريدگار جهان پرس‌وجو و بحث و فحص كن و تحقيق در اين باره برايت مهمّ باشد . « خَبِيراً » : مفعول يا حال است .‏

60
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه به كافران گفته مي‌شود : براي خداوند رحمان ( كه سراسر وجود شما غرق رحمت او است ، كرنش ببريد و ) سجده كنيد . ( از روي كبر و غرور و از سر استهزاء و تمسخر ) مي‌گويند : رحمان چه چيز است‌ ؟ ( ما كه او را نمي‌شناسيم تا برايش سجده برده و پرستش كنيم ) . آيا ما براي چيزي سجده كنيم ( و پرستش نمائيم ) كه تو به ما دستور مي‌دهي‌ ؟ ( مگر ما به سخن تو گوش مي‌دهيم و فرمان تو را مي‌پذيريم‌ ؟ ! امر به سجده در آن بيماردلان اثر معكوس مي‌گذارد ) و بر نفرت و گريز ايشان ( از پذيرش ايمان ) مي‌افزايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَاالرَّحْمَانُ ؟ » : رحمان چيست‌ ؟ مراد اين است كه تمسخر و تفرعن مي‌كردند و همچون فرعون رفتار مي‌نمودند كه تجاهل‌كنان به موسي مي‌گفت : وَ مَا رَبُّ الْعَالَمِينَ ؟ ! ( نگا : شعراء / 23 ) . « زَادَ » : فاعل آن امر به سجده يا ذكر واژه رحمان است . « نُفُوراً » : بيزاري و گريز ( نگا : إسراء / 41 و 46 ) .‏

61
‏متن آيه : ‏
‏ تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاء بُرُوجاً وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجاً وَقَمَراً مُّنِيراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏پاينده و بزرگوار خداي رحماني است كه در آسمان برجهائي را به وجود آورده‌است و در آن ، چراغ ( فروزان خورشيد ) و ماه تابان را ايجاد نموده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَبَارَكَ » : ( نگا : فرقان‌ / 1 ) . « بُرُوجاً » : برجهاي دوازده‌گانه فلكي . منزلگاههاي آسماني خورشيد و ماه ( نگا : فرقان‌ / 61 ، حجر / 16 ) . « سِرَاجاً » : چراغ . مراد خورشيد است كه منبع نور است ( نگا : يونس‌ / 5 ، نوح‌ / 16 ) . « قَمَراً مُنِيراً » : ماه تابان . ماه روشني‌بخش ( نگا : يونس‌ / 5 ، نوح‌ / 16 ) .‏

62
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُوراً ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداي رحمان كسي است كه شب و روز را ( به طور متناوب ) جايگزين يكديگر مي‌سازد ، براي ( عبرت ) انساني كه بخواهد به ياد خدا باشد ( و فطرت خداشناسي را در خود بيدار نگاه دارد ) يا بخواهد ( نعمتهاي بي‌شمار آفريدگارش را ) سپاسگزاري كند ( و با زنده نگاه داشتن روح شكرگزاري ، بر الطاف و انعام خدا در حق خود بيفزايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خِلْفَةً » : چيزي كه به دنبال چيز ديگري مي‌آيد . « أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ » : بخواهد به ياد خدا باشد . بخواهد به حكمت خدا و قدرت مطلقه او از روي مشاهده نظام بديع خورشيد و ماه و ابراج آسماني و ستارگان كيهاني پي ببرد .‏

63
‏متن آيه : ‏
‏ وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَاماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بندگان ( خوب خداي ) رحمان كسانيند كه آرام ( و بدون غرور و تكبّر ) روي زمين راه مي‌روند ( و تواضع در حركات و سكنات ايشان و حتي در راه رفتن آنان آشكار است ) ، و هنگامي كه نادانان ايشان را مخاطب ( دشنامها و بد و بيراههاي خود ) قرار مي‌دهند ، از آنان روي مي‌گردانند و به ترك ايشان مي‌گويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَوْناً » : آهسته و آرام . مراد با وقار و فروتنانه راه رفتن ، و ترك خودخواهي كردن است . مصدر است و در معني اسم فاعل براي تأكيد به كار رفته است . « الْجَاهِلُونَ » : سفهاء . نادانان . « سَلاماً » : درود . مراد سلام متاركه و دوري گزيدن و رويگرداني است‌ ؛ نه سلام احوال‌پرسي و خوش و بش كردن ( نگا : قصص‌ / 55 ) .‏

64
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِيَاماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه ( بخش قابل ملاحظه‌اي از شب ، و گاهي تمام ) شب را با سجده و قيام به روز مي‌آورند ( و با عبادت و نماز سپري مي‌كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَبِيتُونَ » : شب را بسر مي‌برند . مراد تهجّد و شب زنده‌داري است . « سُجَّداً وَ قِيَاماً » : جمع ساجِد و قائِم ، حال است .‏

65
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَاماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه پيوسته مي‌گويند : پروردگارا ! عذاب دوزخ را از ما به دور دار . چرا كه عذاب آن ( گريبانگير هر كس كه شد از او ) جدا نمي‌گردد ( و تا ابد ملازم وي مي‌شود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اصْرِفْ عَنَّا » : از ما منصرف گردان . از ما بازدار ( نگا : يوسف / 24 و 33 ) . « غَرَاماً » : ملازم . غير دست بردار . هلاك و نابودي هميشگي و بي‌انقطاع .‏

66
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّهَا سَاءتْ مُسْتَقَرّاً وَمُقَاماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان دوزخ بدترين قرارگاه و جايگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُسْتَقَرّاً » : مكان ماندن موقّت . « مُقَاماً » : محلّ اقامت دائم . « مُسْتَقَرّاً وَ مُقَاماً » : عطف اين دو واژه بر يكديگر ، بيانگر افزايش كميّت و كيفيّت عذاب و رو به فزوني نهادن آن در طول مدّت است ( نگا : فاطر / 36 ) .‏

67
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَاماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه به هنگام خرج كردن ( مال براي خود و خانواده ) نه زياده‌روي مي‌كنند و نه سختگيري ، و بلكه در ميان اين دو ( يعني اسراف و بخل ، حد ) ميانه‌روي و اعتدال را رعايت مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنفَقُوا » : خرج كردند . براي خود و خانواده خريد كردند . « لَمْ يَقْتُرُوا » : سختگيري نمي‌كنند و بخل نشان نمي‌دهند . « قَوَاماً » : حد وسط . ميانه‌روي . يعني نه آن چنان سختگيري و تنگ‌چشمي مي‌كنند كه زن و فرزندانشان گرسنه بمانند ، و نه آن چنان در مخارج و نفقه زياده‌روي و باد دستي مي‌كنند كه تبذير و اسراف بشمار آيد .‏

68
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَاماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه با الله ، معبود ديگري را به فرياد نمي‌خوانند و پرستش نمي‌نمايند ، و انساني را كه خداوند خونش را حرام كرده است ، به قتل نمي‌رسانند مگر به حق ، و زنا نمي‌كنند . چرا كه هر كس ( يكي از ) اين ( كارهاي ناشايست شرك و قتل و زنا ) را انجام دهد ، كيفر آن را مي‌بيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَدْعُونَ » : فرا نمي‌خوانند . نمي‌پرستند . « بِالْحَقِّ » : مراد اين است كه شخص كاري كرده باشد كه در برابر آن مستحقّ قصاص باشد ( نگا : انعام‌ / 151 ) . « أَثَاماً » : جزاء گناه . كيفر . عقاب و عذاب .‏

69
‏متن آيه : ‏
‏ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَاناً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كسي كه مرتكب يكي از كارهاي زشت و پلشت شرك و قتل و زنا شود ) عذاب او در قيامت مضاعف مي‌گردد ، و خوار و ذليل ، جاودانه در عذاب مي‌ماند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُضَاعَفْ » : دو چندان مي‌گردد . چندين برابر مي‌شود . مجزوم است چون بدل از ( يَلْقَ ) است . « مُهَاناً » : خوار و پست .‏

70
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏‏ مگر كسي كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد ، كه خداوند ( گناهان چنين كساني را مي‌بخشد و ) بديها و گناهان ( گذشته ) ايشان را به خوبيها و نيكيها تبديل مي‌كند ، و خداوند آمرزنده و مهربان است ( و نه تنها كه سيّئات را مي‌بخشد ، بلكه آنها را تبديل به حسنات مي‌نمايد ) . ‏‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ » : خداوند بديهاي ايشان را به نيكيها ، و گناهانشان را به طاعات و عبادات تبديل مي‌نمايد ! كرم بين و لطف خداوندگار ، گذشت او با گذشت انسانها ، و مهر او با مهر انسانها تفاوت از زمين تا آسمان دارد .‏

71
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَاباً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آخر ) كسي كه توبه كند و كار شايسته انجام دهد ، كاملاً به سوي خدا باز مي‌گردد ( و تبديل سيّئات به حسنات تعجّبي ندارد . زيرا كار خدا بي‌مثال ، و پاداش خدا بي‌حساب و درياي مهرش بي‌كران است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ مَن تَابَ . . . » : اين آيه پاسخي است براي تعجّبي كه چه بسا آيه پيشين در برخي از اذهان برمي‌انگيزد ، و آن اين كه چگونه ممكن است خداوند سيّئات را به حسنات تبديل فرمايد ؟ « مَتَاباً » : بازگشتن . دست كشيدن از معاصي . مفعول مطلق تأكيدي است و بيانگر اهمّيّت و عظمت توبه است . معني آيه چنين هم مي‌تواند باشد : كسي كه از معاصي دست بكشد و علاوه از آن كارهاي شايسته انجام دهد ، اين چنين كسي به سوي خدا برمي‌گردد و توبه مي‌كند .‏

72
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَاماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( بندگان خداي رحمان ) كسانيند كه بر باطل گواهي نمي‌دهند ، و هنگامي كه كارهاي ياوه و سخنان پوچي را ببينند و بشنوند ، بزرگوارانه ( از شركت در بيهوده‌كاري و ياوه‌سرائي كناره‌گيري مي‌كنند و از آنها ) مي‌گذرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الزُّور » : باطل . « لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ » : در مجالس دروغگوئي و معاصي شركت نمي‌كنند . شهادت باطل و گواهي دروغ نمي‌دهند . « إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ » : هر گاه سخنان ياوه را بشنوند . هر گاه لغزشي و گناهي از كسي مشاهده كنند ( نگا : مؤمنون‌ / 3 ) . « مَرُّوا كِرَاماً » : بزرگوارانه مي‌گذرند و همچون بزرگان خويشتن را از شركت در بدگوئيها و بدكرداريها كنار مي‌كشند و بزرگوارانه مي‌گذرند و همچون بزرگان لغزش و گناه ديگران را ناديده مي‌گيرند و به پخش آن نمي‌پردازند . يا اين كه اگر دشنام و حرفهاي زشتي از كسي شنيدند ، به بزرگي خود مي‌بخشند .‏

73
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمّاً وَعُمْيَاناً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند هنگامي كه به وسيله آيات پروردگارشان پند داده شدند همسان كران و نابينايان بر آن فرو نمي‌افتند ( و غافل‌وار بدان گوش فرا نمي‌دهند . بلكه با گوش دل مي‌شنوند و با چشم عقل بدان مي‌نگرند ، و درسها و اندرزهاي قرآني را آويزه گوش جان مي‌كنند و نيروي ايمان خود را بدان تقويت مي‌سازند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذُكِّرُوا » : نصيحت شدند . پند داده شدند . « لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها » : بر آن فرو نمي‌افتند . بدان نمي‌پردازند و گوش فرا نمي‌دهند . « صُمّاً وَ عُمْياناً » : جمع أَصَمّ و أَعْمي ، كران و كوران . حال است . مراد اين است كه بندگان خوب خدا ، واقعاً به قرآن گوش مي‌دهند و بدان عمل مي‌كنند و كور و كر از آن نمي‌گذرند .‏

74
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كسانيند كه مي‌گويند : پروردگارا ! همسران و فرزنداني به ما عطاء فرما ( كه به سبب انجام طاعات و عبادات و ديگر كارهاي پسنديده ، مايه سرور ما و ) باعث روشني چشمانمان گردند ، و ما را پيشواي پرهيزگاران گردان ( به گونه‌اي كه در صالحات و حسنات به ما اقتداء و از ما پيروي نمايند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قُرَّةَ أَعْيُنٍ » : روشني چشمان . مايه سرور و شادي ( نگا : طه‌ / 40 ) . « إِمَاماً » : پيشوا . رهبر . سرمشق ( نگا : بقره‌ / 124 ، هود / 17 ) . ذكر ( إمام ) به صورت مفرد بدان خاطر است كه اسم جنس است ( نگا : تفسير قاسمي ) و به صورت مفرد و جمع به كار مي‌رود ( نگا : تفسير آلوسي ) .‏

75
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَاماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏به اينان بالاترين درجات و عالي‌ترين منزلگاههاي بهشت داده مي‌شود در برابر صبر و استقامتشان ( بر انجام طاعات و دوري از منكرات ) ، و در آن ( جايگاههاي والاي بهشت ، از هر سو ) بدانان درود و سلام گفته مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْغُرْفَةَ » : قسمتهاي فوقاني ساختمان و طبقات بالاي منازل . ساختمان بلند . در اينجا مراد منازل و درجات عالي بهشت است ( نگا : عنكبوت‌ / 58 ، زمر / 20 ) . « بِمَا » : به سبب صبرشان . واژه ( ب ) سببيّه ، و ( ما ) مصدريّه است ( نگا : رعد / 24 ) . « تَحِيَّةً وَ سَلاماً » : واژه ( سَلاماً ) عطف تفسير براي ( تَحِيَّةً ) است ( نگا : يونس‌ / 10 ) .‏

76
‏متن آيه : ‏
‏ خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرّاً وَمُقَاماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آنجاها جاودانه مي‌مانند . چه قرارگاه خوب و چه جايگاه زيبائي ! !‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُسْتَقَرّاً وَ مُقَاماً » : ( نگا : فرقان‌ / 66 ) .‏

77
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَاماً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اگر عبادت و دعايتان نباشد ، پرورگار من اعتنائي به شما ندارد ( و برايتان كوچك‌ترين ارزشي قائل نيست . چرا كه نعمتهاي والاي بهشت را بندگان خوب خدا در پرتو پرستش او به دست خواهند آورد ) . امّا شما ( كفّار ، رسالت آسماني را ) تكذيب مي‌كنيد و ( نتيجه بد ) آن ملازم شما خواهد شد ( و سزاي كفر و عصيان خود را خواهيد ديد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يَعْبَؤُاْ » : چه توجّهي به شما دارد و برايتان چه ارزشي قائل است‌ ؟ به شما اعتنائي ندارد و اهمّيّتي برايتان قائل نيست . در صورت اوّل واژه ( ما ) مفعول مطلق و متضمّن استفهام است ، و در صورت دوم ( ما ) نافيه است . « دُعَآؤُكُمْ » : عبادت و پرستشتان . دعا و نيايشتان . « لَوْ لا » : جواب لَوْ لا محذوف است . « لِزاماً » : مصدر باب مفاعله و به معني اسم فاعل ، يعني مُلازِم‌است . مراد اين كه نتيجه كار و جزاي عملشان وبال گردنشان مي‌گردد و مكافات خود را خواهند ديد . به عبارت ديگر ، تكذيب كفّار مقتضي عذاب و هلاك آنان در دنيا و آخرت بوده و موجب بدبختي ايشان خواهد شد .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره فرقان / تفسیر نور  لینک ثابت