موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره مريم / تفسیر نور

 

آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ كهيعص ‏

‏ترجمه : ‏
‏كاف . ها . يا . عين . صاد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كهيعص‌ » : حروف مقطّعه‌اند ( نگا : بقره‌ / 1 ) .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ ذِكْرُ رَحْمَةِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين ) يادي است از مرحمت پروردگارت نسبت به بنده خود زكريّا ( كه اي محمّد ! آن را بر تو مي‌خوانم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذِكْرُ » : ياد . يادآوري . خبر مبتداي محذوف است و تقدير چنين است : هذَا الْمَتْلُوُّ ذِكْرُ . « رَحْمَةِ رَبِّكَ » : واژه ( رَحْمَة ) به فاعل خود اضافه شده است . در رسم‌الخطّ قرآني با ( ت ) كشيده نوشته شده است . « عَبْدَ » : مفعولٌ‌به ( رَحْمَةِ ) است . « زَكَرِيَّا » : بدل است .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن هنگام كه پروردگارش را ( در خلوتگاه عبادت ) پنهاني ندا داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نِدَآءً » : صدا زدن . به كمك طلبيدن . مصدر باب مفاعله است . « خَفِيّاً » : پنهان . نهان .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : پروردگارا ! استخوانهاي من ( كه ستون پيكر من و محكم‌ترين اعضاي تن من است ) سستي گرفته است ، و شعله‌هاي پيري ( تمام موهاي ) سر مرا فرا گرفته است ، پروردگارا ! من هرگز در دعاهائي كه كرده‌ام ( از درگاه كرم تو ) محروم و نااميد باز نگشته‌ام‌ ؛ ( هم اينك نيز مرا درياب ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَهَنَ » : سست شد . ضعيف گرديد . « إشْتَعَلَ » : شعله‌ور شد . شعله فراگير شد . مراد سفيد شدن موهاي سر است . « شَيْباً » : پيري . تمييز است . « دُعَآئِكَ » : تو را به ياري خواستن و به مدد طلبيدن . ( دُعَآءِ ) اضافه به مفعول خود شده است . « شَقِيّاً » : محروم . نااميد . گويند : شَقي بِكَذا . أَيْ تَعِبَ فيهِ وَ لَمْ يَحْصُلْ مَقْصُودُهُ .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِراً فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پروردگارا ! ) من از بستگانم بعد از خود بيمناكم ( چرا كه در ايشان شايستگي و بايستگي به دست گرفتن كار و بار دين را نمي‌بينم ) و همسرم هم از اوّل نازا بوده است ؛ پس از فضل خويش جانشيني به من ببخش .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَوَالِيَ » : ورثه ( نگا : نساء / 33 ) . عصبه ، يعني خويشاوندان شخص از سوي پدر . در اينجا مراد ورثه و به ويژه عموزادگان شَرور و ناباب است . « عَاقِراً » : عقيم . نازا . « وَلِيّ » : عهده‌دار امور . مراد پسر است .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏از من ( دين و دانش ) و از آل يعقوب ( ثروت و قدرت ) ارث ببرد ، و او را پروردگارا ( در گفتار و كردار ) مورد رضايت گردان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَرِثُنِي وَ يَرِثُ . . . » : مراد ارث معنوي ، يعني دين و دانش و نبوّت است ( نگا : اعراف‌ / 169 ، فاطر / 32 ، شوري‌ / 14 ) . برخي تركه زكريّا را عِلْم و نبوّت ، و ميراث آل يعقوب و دارائي و شاهي مي‌دانند . « ءَالِ يَعْقُوبَ » : مراد فرزندان يعقوب است كه بسياري از آنان مفتخر به خِلعت نبوّت شده و انبياء بني‌اسرائيل بوده‌اند . « رَضِيّاً » : مورد رضايت . فعيل به معني مَفْعول ، يعني ( مَرْضِيّ ) است .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي زكريّا ! ما تو را به پسري مژده مي‌دهيم كه نام او يحيي است و پيش از اين كسي را همنام او نكرده‌ايم ( و شبيه او در صفات فضل و كمال و تقوا و صلاح نيافريده‌ايم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَمِيّاً » : همنام . مشترك در اسم . شبيه و نظير ( نگا : مريم‌ / 65 ) .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِراً وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( زكريّا ) گفت : پروردگارا ! چگونه مرا پسري خواهد بود با اين كه همسرم نازا است و من نيز به غايتِ پيري رسيده‌ام و افتاده و فرتوت شده‌ام‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنَّيا » : چگونه‌ ؟ اين پرسش ناشي از شعف و خوشحالي از قُدوم فرزند است كه زكريّا مي‌خواهد با شيوه و نحوه تولّد آشنا شود و بفهمد كه آيا خدا او و همسرش را به سن جواني برمي‌گرداند و آن گاه چنين كاري صورت مي‌پذيرد يا جز اين . « عِتِيّاً » : مصدري از ماده ( عُتُوّ ) است ، به غايت پير شدن و خشكيده و افتاده گشتن .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرمود : ( مطلب ) همين گونه است ( كه پيام داده است ) . پروردگار تو گفته است اين كار براي من ( كه خدايم ، و از هيچ ، همه چيز را آفريده‌ام ، و از جمله خودِ ) تو را كه قبلاً هيچ نبودي ، هستي بخشيده‌ام ، آسان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَيِّنٌ » : آسان . ساده .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( زكريّا ) گفت : پروردگارا ! نشانه‌اي ( دالّ بر تحقّق اين مژده ) برايم بگذار . ( خدا به او ) فرمود : نشانه ( حصول آرزوي ) تو اين است كه سه شبانه‌روز تمام نمي‌تواني با مردم سخن بگوئي ، با وجود اين كه تو ( از لحاظ اعضاء و حواسّ ) سالم و تندرست خواهي بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَةً » : علامت . نشانه . « أَلاّ تُكَلِّمَ النَّاسَ . . . » : اين كه زبانت بند مي‌آيد و قدرت تكلّمِ با مردم را نخواهي داشت . « ثَلاثَ لَيالٍ » : سه شب . مراد سه شبانه‌روز است ( نگا : آل‌عمران‌ / 41 ) . « سَوِيّاً » : سالم و متعادل . حال ضمير فاعلي مستتر در فعل ( تُكَلِّمَ ) است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد ( از اين بشارت ، زكريّا ) از محراب ( عبادت ) بيرون آمد و به پيش قوم خود رفت و با رمز و اشاره بديشان گفت : بامدادان و شامگاهان ( به شكرانه اين نعمت كه در سرنوشت آينده همه شما تأثير بسزا دارد ) به تسبيح و تقديس ( خدا ) بپردازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمِحْرَابِ » : خلوتكده عبادت كه معمولاً در صدر منزل و بالاتر از نقاط ديگر است ( نگا : ص‌ / 21 ) . حجره‌اي در اوّل معبد . « بُكْرَةً » : بامدادان . صبحگاهان . « عَشِيّاً » : شامگاهان . شبانگاهان .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامي كه يحيي متولّد شد و بزرگ گرديد و به سن رشد رسيد ، خطاب بدو گفتيم : ) اي يحيي ! كتاب ( تورات ) را با قوّت و ( قدرتِ هرچه تمام‌تر ) برگير ( و با جدّ و جهدِ هرچه بيشتر بدان عمل كن ) . ما در كودكي بدو بينش ( ديني و فهم احكام الهي موجود در تورات ) داديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خُذْ » : برگير . مراد عمل كردن و اجرا نمودن است ( نگا : اعراف‌ / 171 ) . « الْكِتَاب‌ » : مراد تورات است . « الْحُكْمَ » : رجاحت عقل و درايت اسرار شريعت . در اينجا مراد فهم تورات و درك احكام آن است . « صَبِيّاً » : در حالي كه كودك بود .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَحَنَاناً مِّن لَّدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از فضل خود ، بدو مهر و محبّت فراوان داديم ( و بر رحم و عطوفت عظيمش سرشتيم ) و بركت و پاكي نصيبش كرديم ، و او پرهيزگار ( به بار آمد ) و متّقي بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَنَاناً » : مهر و محبّت . رحم و عطوفت . عطف است بر ( الْحُكْمَ ) . « زَكَاةً » : بركت . يعني او مبارك بود . پاكي و طهارت .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَبَرّاً بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُن جَبَّاراً عَصِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و او نسبت به پدر و مادرش نيك رفتار و نيكوكار بود و زورگو و سركش نبود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَرّاً » : بسيار نيكوكار و نيك رفتار . عطف است بر ( تَقِيّاً ) . « جَبّاراً » : زورگو . متكبّري كه خويشتن را بالاتر از آن بداند كه حق را بپذيرد و بدان اقرار كند . « عَصِيّاً » : طغيانگر و سركش .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏درودش باد ( در سراسر زندگي ) آن روز كه متولّد شده است ، و آن روز كه مي‌ميرد ، و آن روز كه زنده و برانگيخته مي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ سَلامٌ عَلَيْهِ » : درودش باد . سالم و در امان خواهد بود از اذيّت و آزار و هول و هراس تمام مراحل زندگي . « حَيّاً » : زنده . حال است و جنبه تأكيد دارد .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَاناً شَرْقِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) در كتاب ( آسماني قرآن ، اندكي ) از مريم سخن بگو : آن هنگام كه در ناحيه شرقي ( بيت‌المقدّس براي فراغت عبادت ) از خانواده‌اش كناره گرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنتَبَذَتْ » : كناره گرفت . گوشه‌گيري كرد .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَاباً فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و پرده‌اي ميان خود و ايشان افكند ( تا خلوتكده‌اش از هر نظر براي عبادت آماده باشد ، در اين هنگام ) ما جبريل ( فرشته ) خويش را به سوي او فرستاديم و جبريل در شكل انسان كامل خوش قيافه‌اي بر مريم ظاهر شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رُوحَنَا » : روح متعلّق به خود . مراد از روح ، جبريل است ( نگا : شعراء / 193 ) . « تَمَثَّلَ » : مجسّم گرديد . پديدار شد . « سَوِيّاً » : ( نگا : مريم‌ / 10 ) .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مريم لرزان و هراسان ) گفت : من از ( سوء قصد ) تو ، به خداي مهربان پناه مي‌برم . اگر پرهيزگار هستي ( بترس كه من به خدا پناه برده و او كس بيكسان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن كُنتَ تَقِيّاً » : اگر پرهيزگار هستي . با توجّه بدين معني ، جزاي شرط محذوف و از سياق پيدا است . تو پرهيزگار نيستي . چرا كه بدون اجازه به حجره عبادتگاه او درآمده است . در اين صورت ، واژه ( إِنْ ) حرف نفي و به معني ( ما ) است .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَاماً زَكِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( جبريل ) گفت : ( مترس كه من يكي از فرشتگان يزدانم و ) پروردگارت مرا فرستاده است تا ( سبب شوم و ) به تو پسر پاكيزه‌اي ( از نظر خلق و خوي و جسم و جان ) ببخشم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زَكِيّاً » : پاك از لحاظ ظاهري و معنوي . بزرگ شونده بر خير و صلاح .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مريم ) گفت : چگونه پسري خواهم داشت ، در حالي كه انساني ( از راه حلال ) با من نزديكي نكرده است ، و زناكار هم نبوده‌ام‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمْ يَمْسَسْنِي‌ » : به من دست نزده است . مراد نزديكي زناشوئي است . « بَغِيّاً » : زناكار . اين واژه وصف غالبي است براي زنان ، مثل عاقر و حائض .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْراً مَّقْضِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( جبريل ) گفت : همان گونه است ( كه بيان داشتي . امّا ) پروردگار تو گفته است اين ( كار ، يعني دادن فرزند بدون پدر ) براي من آسان است . ( انجام اين امر ) به خاطر آن است كه ( مي‌خواهيم ) او را معجزه‌اي براي مردمان كنيم ، و ( وي را براي بندگان مخلص ) رحمتي از سوي خود سازيم . ديگر كار انجام يافته است ( و جائي براي بحث و گفتگو نمانده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْراً مَّقْضِيّاً » : كاري است كه حكم آن صادر و خاتمه پذيرفته است . كار مقدّر گشته و شدني است .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَاناً قَصِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مشيّت خدا تحقّق يافت و مريم ) بدو باردار شد و با جنين ( خود عيسي ) در مكان دوردستي گوشه گرفت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِهِ » : حرف ( ب ) براي ملابسه و مصاحبه است ، يعني متلبّسه بِهِ ( نگا : مؤمنون‌ / 20 ) . « قَصِيّاً » : دور افتاده . بعيد .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْياً مَّنسِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏درد زايمان او را به كنار تنه خرمابني كشاند ( تا هم بدان تكيه زند و هم خويشتن را از ديد مردمان پنهان دارد . انديشيد كه خانواده‌اش و خويشان و بيگانگان نسبت بدو چه خواهند گفت . اندوه و هراس سراسر وجود پاك او را فرا گرفت . گريان و نالان ) گفت : كاش ! پيش از اين مرده بودم و چيز ناقابل فراموش شده‌اي بودم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَجَآءَهَا » : وادار و ناچارش كرد . او را پناهنده كرد . فعل ماضي باب افعال است از ماده ( جآءَ ، يَجي‌ءُ ) . « الْمَخَاضُ » : درد زايمان . تكان خوردن بچّه در شكم هنگام ولادت . از ماده ( مَخْض ) است . « جِذْعِ » : تنه . ساقه . « النَّخْلَةِ » : خرمابن . درخت خرما . « نَسْياً » : چيز ناچيز و ناقابلي كه در خور توجّه نبوده و چه بسا از يادها فراموش شود . مصدر است و به معني اسم مفعول . « مَنسِيّاً » : فراموش شده . از ياد رفته . متروك .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( جبرئيل ) از پائين او ، وي را صدا زد ( و گفت كه از تنهائي و نبودن خوردني و نوشيدني ، و از اين كه مردم چه خواهند گفت ) غمگين مباش . پروردگارت پائين ( تر از ) تو چشمه‌اي پديد آورده است ( و روانش كرده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَادَاهَا » : او را صدا زد . فاعل جبرئيل است . برخي آن را عيسي مي‌دانند كه از درون شكم ، مادر خود را ندا داده است . « مِن تَحْتِهَا » : از مكان پائين و زيرين او . « تَحْتَكِ » : زيرين و پائين تو . « سَرِيّاً » : چشمه . رودخانه كوچك . پيدايش اين آب ، نخستين نشانه دالّ بر پاكي و كرامت مريم بود . از ماده ( سَري ، يَسْري ) . انسان والامقام كه مراد عيسي است . يا از ماده ( سَرا ، يَسْرُو ) . « قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيّاً » : خداوند پائين‌تر از مكان تو چشمه‌اي يا رودخانه‌اي پديدار كرده است . خداوند از تو بزرگواري را به وجود مي‌آورد .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏تنه خرمابن را بجنبان و بتكان ، تا خرماي نورس دست چيني بر تو فرو افكَنَد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُزِّي‌ » : تكان بده . بجنبان . « رُطَباً » : خرماي تازه و نورس . « جَنِيّاً » : دست چين . ميوه‌اي كه برگزيده شود و با دست كنده شود . مراد ميوه نورس و مرغوب است . فَعيل به معني مَفْعُول است . به بار نشستن درخت خرما و رسيدن فوري ميوه آن ، دومين نشانه دالّ بر پاكي و كرامت مريم بود .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْناً فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( از اين خرماي شيرين ) بخور و ( از آن آب گوارا ) بياشام و ( به اين فرزند دلبند و معجزه خداوند ) چشم را روشن دار ، و هرگاه كسي را ديدي ( و در اين زمينه از تو توضيح خواست با اشاره بدو بفهمان و ) بگو : كه من براي خداي مهربان روزه ( سكوت و خودداري از گفتار ) نذر كرده‌ام ، و به همين دليل امروز با انساني سخن نمي‌گويم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرِّي عَيْناً » : چشمت را روشن دار . شاد باش . « قُولِي‌ » : بگو . مراد از گفتن ، اشاره كردن و فهماندن است . « صَوْماً » : روزه . مراد روزه سكوت است كه در شرع اسلام منسوخ گشته است و مشروع نيست . « إِنسِيّاً » : مفرد اسم جنس جمعي ( إِنس ) به معني انسان است .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏مريم او را در آغوش گرفت و پيش اقوام و خويشان خود برد . آنان گفتند : اي مريم ! عجب كار زشتي كرده‌اي !‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَحْمِلُهُ » : در حالي كه او را برداشته بود . « فَرِيّاً » : بسيار زشت و عجيب . كار نادرست و نابجا .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي خواهر هارون ! نه پدر تو مرد بدي بود ، و نه مادرت زن بدكاره‌اي !‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَارُونَ‌ » : مراد هارون برادر موسي است كه يكي از پيغمبران خدا بوده و مريم از نسل او است . اين كه با وجود فاصله صدها سال ، قرآن فرموده است : ( يَآ أُخْتَ هَارُونَ ) اين اصطلاح زبان عربي است . مثلاً عربها مي‌گويند : يا أَخَا الْعَرَبِ . يا أَخا تَميمٍ . پس مراد اين مي‌شود كه : يا سُلالَةَ هَارُونَ النَّبِيِّ التَّقِيِّ الْوَرِعِ . « أُمُّكِ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 35 ) .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مريم ) اشاره بدو ( يعني نوزادش عيسي ) كرد ( و گفت با او حرف بزنيد ) . گفتند : ما چگونه با كودكي كه در گهواره است سخن بگوئيم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَهْدِ » : گهواره . « صَبِيّاً » : كودك . حال است .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامي كه عيسي سخن ايشان را شنيد ) گفت : من بنده خدايم ، براي من كتاب ( آسماني انجيل ) را خواهد فرستاد و مرا پيغمبر خواهد كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاتَانِيَ‌ » و « جَعَلَنِي‌ » : استعمال فعل ماضي به خاطر وقوع قطعي كار در آينده نزديك است كه انگار رخ داده است . يا اين كه به اعتبار سبقت آن در قضا و قدر الهي است .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَعَلَنِي مُبَارَكاً أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مرا - در هر كجا كه باشم - شخص پربركت و سودمندي ( براي مردمان ) مي‌نمايد ، و مرا به نماز خواندن و زكات دادن - تا وقتي كه زنده باشم - سفارش مي‌فرمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَادُمْتُ حَيّاً » : مادام كه زنده باشم .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ وَبَرّاً بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( مرا سفارش مي‌فرمايد ) به نيكي و نيكرفتاري در حق مادرم . و مرا ( نسبت به مردم ) زورگو و بدرفتار نمي‌سازد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَرّاً » : نيك‌رفتار ( نگا : مريم‌ / 14 ) . « شَقِيّاً » : سختگير . بد رفتار . بدبخت .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سلام ( خدا ) بر من است ( در سراسر زندگي ، ) آن روز كه متولّد شده‌ام ، و آن روز كه مي‌ميرم ، و آن روز كه زنده و برانگيخته مي‌شوم !‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَالسَّلامُ عَلَيَّ » : ( نگا : مريم‌ / 15 ) .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين است عيسي پسر مريم ، ( با اين صفات و خصالي كه گذشت ) . اين ، سخن راستين درباره او است ، سخن راستيني كه در آن ترديد مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : اين موصوف به صفات جليله و خصال حميده . مبتدا است و خبر آن ( عيسي ) است . « قَوْلَ الْحَقِّ » : سخن راستين ( نگا : آل‌عمران‌ / 59 و 60 ) . اضافه موصوف به صفت است . گفتار خدا . عيسي پديده فرمان واژه ( كُنْ ) الله است . نصب ( قَوْلَ ) بدان علّت است كه مفعول فعل محذوف است و تقدير چنين است : أقُولُ لَكُمْ فيهِ قَوْلَ الْحَقِّ . يا حال است و تقدير چنين مي‌گردد : حالُ كَوْنِ عِيسي كَلِمَةُ اللهِ . يا اين كه نصب آن بنا بر مدح است . « يَمْتَرُونَ » : شكّ و ترديد مي‌كنند . اختلاف مي‌ورزند .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سزاوار خداوند نيست كه فرزندي داشته باشد . او منزّه ( از اتّخاذ و انتخاب فرزند ، و به دور از اين گونه عيبها و نقصها ) است . هرگاه اراده پديد آوردن چيزي و انجام كاري كند ، تنها كافي است راجع بدان بگويد : بشو ! و مي‌شود . ( پس چنين قادر متعالي هرگز نيازي به فرزند ندارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضَيا » : اراده كرد .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و تنها خداوند ، پروردگار من و پروردگار شما است ، پس او را پرستش كنيد ( و بس ) . اين است راه راست ( و درست منتهي به نجات و سعادت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هذا » : اين راهي كه شما را بدان دعوت كردم ( نگا : زخرف‌ / 63 و 64 ) .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس ( با وجود اين همه تأكيد عيسي بر توحيد و يكتاپرستي ، و روشني كار او ) گروهها ( و دسته‌هاي يهوديان و مسيحيان ) در ميان خود راههاي مختلفي را در پيش گرفتند ( و عقائد گوناگوني درباره مسيح ابراز داشتند ) . واي به حال كافران ! ( چون ايشان ) در هنگامه روز بزرگ ( قيامت چه خواهند ديد و چه خواهند كشيد ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأحْزَابُ » : گروهها و دسته‌ها . مراد فرق مختلف يهوديان و مسيحيان است . « وَيْلٌ » : هلاك و نابودي . واي . « مَشْهَدِ » : صحنه قيامت . هنگامه رستاخيز . حضور يافتن . گواهي . جايگاه گواهي پيغمبران و فرشتگان و اعضاء انسان ، بر اعمال بندگان ( نگا : غافر / 51 ) .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كافران انگار در اين جهان كر و كورند ، ولي ) در آن روز كه به پيش ما مي‌آيند ، چه گوش شنوا و چه چشم بينائي پيدا مي‌كنند ( امّا چه فايده كه آن روز كار از كار گذشته است و وقت حساب و كتاب فرا رسيده است ) وليكن ستمكاران ، امروزه ( كه جهان كسب و عمل و اندوختن و توختن است ) در گمراهي آشكاري بسر مي‌برند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ » : چه شنوا و چه بينايند . فعل تعجّب مي‌باشند . يعني ستمكاران در قيامت همه چيز را چنان كه هست مي‌دانند ، برعكس دنيا كه بي‌خبر از حقايق بودند . « الْيَوْمَ » : امروز . مراد جهان فعلي يا دنياي عاجل است .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) ظالمان را از روز حسرت ( كه رستاخيز است ) بترسان . آن هنگامي كه كار از كار مي‌گذرد و ( همه‌چيز دنيا پايان مي‌گيرد و وقت حساب و كتاب فرا مي‌رسد ، و ستمكاران مي‌بينند كه ) ايشان در غفلت ( عمر گرانمايه را ) بسر برده‌اند و ( به قيامت و بهشت و دوزخي ) ايمان نداشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ الْحَسْرَةِ » : روز قيامت است كه هنگام پشيمان شدن و فسوسا و دريغا گفتن است و آه كشيدن و تأسّف خوردن كه : نكرديم كاري كه امروز ما را به كار آيد . « إِذْ قُضِيَ الأمْرُ » : آن گاه كه كار دنيا پايان مي‌گيرد ( نگا : انعام‌ / 31 و زمر / 56 ) . آن گاه كه به حساب همگان رسيدگي مي‌گردد و نيكان رهسپار بهشت و بدان رهسپار دوزخ مي‌شوند .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما وارث ( اصلي ) زمين و همه كساني هستيم كه بر روي آن زندگي مي‌كنند ، و ( همگان ) به سوي ما برگردانده مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَرِثُ » : به ارث مي‌بريم . مراد اين است كه اموال مردمان و خود ايشان ، جاويدان نيست و مالك اصلي خدا است .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقاً نَّبِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏در كتاب ( قرآن ، براي مردمان ، گوشه‌اي از سرگذشت ) ابراهيم را بيان كن . او بسيار راست كردار و راست گفتار و پيغمبر ( يزدان دادار ) بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُذْكُرْ فِي الْكِتابِ » : آنچه در قرآن راجع به ابراهيم است بر خوان . « صِدِّيقاً » : كسي كه بسيار تصديق كننده حق باشد . راستكار و راستگو ( نگا : نساء / 69 ) .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي ( را بيان دار ) كه ( محترمانه ) به پدرش گفت : اي پدر ! چرا چيزي را پرستش مي‌كني كه نمي‌شنود و نمي‌بيند و اصلاً شرّ و بلائي از تو به دور نمي‌دارد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُغْنِي عَنكَ شَيْئاً » : هيچ گونه مشكلي را براي تو حل نمي‌كند و اصلاً شرّ و بلائي از تو به دور نمي‌دارد . واژه ( شَيْئاً ) مفعول به و يا اين كه مفعول مطلق است .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطاً سَوِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي پدر ! دانشي ( از طريق وحي الهي ) نصيب من شده است كه بهره تو نگشته است ، بنابراين از من پيروي كن تا تو را به راه راست رهنمود كنم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صِراطاً سَوِيّاً » : راه راست و درستي كه منتهي به بهشت مي‌گردد .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي پدر ! اهريمن را پرستش مكن كه اهريمن پيوسته در برابر ( فرمان خداوند ) رحمان سركش بوده و هست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ » : مراد از پرستيدن شيطان ، اطاعت از او در كار و بار زندگي ، و از جمله در امر بت‌پرستي است ( نگا : سبأ / 41 و يس‌ / 60 ) . « عَصِيّاً » : سركش . نافرمان .‏

آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَن فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي پدر ! من از اين مي‌ترسم كه عذاب سختي از سوي خداوند مهربان گريبانگير تو شود ( كه آتش دوزخ است ) و آن گاه همدم شيطان ( در نفرين يزدان و عذاب سوزان ) شوي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَلِيّاً » : دوست . همدم .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْراهِيمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پدر ابراهيم برآشفت و ) گفت : آيا تو اي ابراهيم از خدايان من رويگرداني‌ ؟ ! اگر ( از اين كار يكتاپرستي و ناسزاگوئي درباره بتان ) دست نكشي ، حتماً تو را سنگسار مي‌كنم . برو براي مدّت مديدي از من دور شو ( تا آتش كينه و خشمم فروكش كند ، و دست به خون تو نيالايم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَاغِبٌ . . . عَنْ » : رويگردان از . بيزار از . « أُهْجُرْنِي‌ » : مرا رها كن و از پيش من برو . « مَلِيّاً » : مدّت طولاني . از واژه ( مَلاوَة ) به معني زمان دراز . در اين صورت ظرف است ، يا صفت مصدر محذوف است . اين واژه را به معني ( سالم ) نيز معني كرده‌اند ، كه در اين صورت حال است . « أُهْجُرْنِي مَلِيّاً » : مدّتهاي مديد از پيش من برو . براي هميشه از من دور شو . سالم از پيش من برو .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ابراهيم به آرامي و مهرباني ) گفت : ( پدر ) خداحافظ ! من از پروردگارم براي تو آمرزش خواهم خواست . چرا كه او نسبت به من بسيار عنايت و محبّت دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَلامٌ عَلَيْكَ » : خداحافظ . سلام در چنين مواردي براي توديع و متاركه است ( نگا : قصص‌ / 55 ، رخرف‌ / 89 ، فرقان‌ / 63 ) . « حَفِيَّاً » : گرم و مهربان . مبالغه كننده در پرسش از حال كسي و عنايت بدو ( نگا : اعراف‌ / 187 ) .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاء رَبِّي شَقِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از شما ( اي پدر ! و اي قوم بت‌پرست ! ) و از آنچه بجز خدا مي‌پرستيد كناره‌گيري و دوري مي‌كنم ، و تنها پروردگارم را مي‌پرستم . اميد است در پرستش پروردگارم ( طاعت و عبادت من پذيرفته شود و ) بدبخت و نوميد نگردم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَدْعُونَ » : عبادت مي‌كنيد . به كمك مي‌طلبيد و به فرياد مي‌خوانيد . « أَدْعُو » : مي‌پرستم . به فرياد مي‌خوانم . الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني دارد . « بِدُعَآءِ » : در پرستش . در به كمك طلبيدن . حرف ( بِ ) به معني ( في ) است . « شَقِيّاً » : ( نگا : مريم‌ / 4 ) . معني ديگر آيه : من از شما ( پدر ، و قوم بت‌پرست ) و از آنچه بجز خدا مي‌پرستيد ، كناره‌گيري مي‌كنم ، و تنها پروردگارم را به فرياد مي‌خوانم . اميد است كه دعاي من در پيشگاه پروردگارم بي‌پاسخ نماند .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلّاً جَعَلْنَا نَبِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه از آنان و از چيزهائي كه بجز خدا مي‌پرستيدند ، كناره‌گيري كرد ( و از ميان ايشان هجرت نمود ) ، ما بدو اسحاق و ( از اسحاق ) يعقوب بخشيديم ، و هر يك از آنان را پيغمبر بزرگي كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَهَبْنا لَهُ إسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ » : اسحاق پسر ابراهيم بوده و يعقوب فرزند اسحاق و نوه ابراهيم است . اين هم مژده ديگري به ابراهيم بود كه پسرش اسحاق ، داراي فرزند خواهد بود . « كُلاًّ » : هر يك از اسحاق و يعقوب . هر يك از ابراهيم و اسحاق و يعقوب . اين واژه مفعول اوّل فعل ( جَعَلْنَا ) و بر آن مقدّم شده است .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و رحمت خويش را شامل ايشان كرديم ( و در پرتو آن به خير و خوبي دنيا و آخرت رسيدند ) و آنان را نيكونام و بلندآوازه كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن رَّحْمَتِنَا » : رحمت خود را . برخي از رحمت خود را . در پرتو رحمت خود خير و خوبي دنيا و آخرت را بهره ايشان كرديم . « لِسَانَ » : زبان . در اينجا مراد كلام و گفتار است . عربها گاهي اندام را بر چيزي اطلاق مي‌كنند كه از آن عضو صادر مي‌شود . از قبيل : يَد ، بر قدرت و عطاء ( نگا : فتح‌ / 10 ، ص‌ / 45 ) . قَدَم ، بر فضل و برتري ( نگا : يونس‌ / 2 ) . لِسَان ، بر كلام ( نگا : ابراهيم‌ / 4 ) . « لِسَانَ صِدْقٍ » : ذكر جميل . نام نيكو . ( صِدْقٍ ) مصدر است و به هنگام اضافه واژه‌اي بدان ، معني وصفي دارد و بيانگر زيبائي و نيكوئي مضافِ خود است . از قبيل : رَجُلُ صِدْقٍ . إِمْرَأَةُ صِدْقٍ . قَدَمُ صِدْقٍ . مَقْعَدُ صِدْقٍ . لِسانُ صِدْقٍ . اضافه موصوف به صفتِ خود است ( نگا : يونس‌ / 2 ) . « عَلِيّاً » : والا مقام . صفت ( لِسانَ ) است .‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصاً وَكَانَ رَسُولاً نَّبِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏در كتاب ( آسماني قرآن ) سخن از موسي بگو . كسي كه پاك و برگزيده خدا ، و پيغمبري بس والا بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَانَ » : بود . تكرار اين واژه ، براي تكريم و تفخيم شأن موسي است . « مُخْلَصاً » : كسي كه خدا او را از نقائص زدوده و براي خويشتن برگزيده است ( نگا : اعراف‌ / 144 ) . كسي كه با تمام وجود از آن خدا و پالوده از شرك است ( نگا : يوسف‌ / 24 ) . « نَبِيّاً » : والا مقام . رفيع . از مصدر ( نُبُوَّة ) به معني رفعت . خبر دهنده . از ( نَبَأ ) به معني خبر ؛ يعني كسي كه از سوي خدا ، يكتاپرستي و قوانين الهي را به اطّلاع مردم مي‌رساند . در اين صورت ، ذكر دو وصف ( رَسُولاً ) و ( نَبِيّاً ) تنها جنبه تأكيد و تعظيم دارد .‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما او را از طرف راست كوه طور ندا در داديم ( و موسي از جانب راست خود نداي ما را شنيد ) و او را نزديك كرديم و با او سخن گفتيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأيْمَنِ » : طرف راست . مراد اين است كه نسبت به موسي ، طرف راست بود والاّ كوه راست و چپ ندارد . صفت ( جانِبِ ) است ( نگا : طه‌ / 80 ) . اين واژه به معني ( مُبارَك ) نيز آمده است . در اين صورت مي‌تواند صفت ( جانِبِ ) يا ( الطُّورِ ) باشد . « قَرَّبْنَاهُ نَجِيّاً » : مراد از نزديك گرداندن ، قرب و منزلت بخشيدن معنوي است ، و ( نَجِيّاً ) فَعيل به معني مُفاعِل ، يعني مُناجي است‌ ؛ همچون جَليس به معني مُجالِس ، و نَديم به معني مُنادِم ، و حال است ( نگا : يوسف‌ / 80 ) .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما از روي مرحمت خود ، برادرش هارون را كه پيغمبر بود ، بدو داديم ( و او را دستيار و پشتيبانش كرديم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن رَّحْمَتِنَا » : به خاطر مرحمت خود . از مرحمت خود . « أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيّاً » : واژه ( أَخا ) مفعول و ( هارُونَ ) عطف بيان ، و ( نَبِيّاً ) حال هارون است .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولاً نَّبِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏در كتاب ( آسماني قرآن ) از اسماعيل بگو . آن كسي كه در وعده‌هايش راست بود ، و پيغمبر والا مقامي بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَانَ رَسُولاً نَّبِيّاً » : ( نگا : مريم‌ / 51 ) .‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏او همواره خانواده خود را به اقامه نماز و دادن زكات دستور مي‌داد ، و در پيشگاه پروردگارش مورد رضايت بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَرْضِيّاً » : مورد رضايت . اسم مفعول است .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقاً نَّبِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در كتاب ( آسماني قرآن ) از ادريس بگو . او بسيار راستكار و راستگو و پيغمبر بزرگي بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صِدِّيقاً » : بسيار راست و درست در كردار و گفتار .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ وَرَفَعْنَاهُ مَكَاناً عَلِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما او را به منزلت و مكانت والائي نائل كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَفَعْنَاهُ » : او را رفعت و منزلت داديم ( نگا : شرح‌ / 4 ) .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّداً وَبُكِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه پيغمبراني بودند از سُلاله آدم ، و از فرزندان كساني كه با نوح سوار كشتي كرديم ، و از دودمان ابراهيم و يعقوب ، و از زمره كساني كه آنان را ( به سوي ايمان ) رهنمود و ( براي رسالت آسماني ) برگزيده بوديم و بديشان نعمت ( دنيا و آخرت ) داده بوديم ، هر زمان كه آيات خداوند مهربان پيش ايشان تلاوت مي‌شد ، سجده‌كنان و گريان به خاك مي‌افتادند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أولئِكَ » : آنان . يعني انبياء و رُسُل دهگانه مذكور ، از زكريّا تا ادريس : . « إِسْرَآئِيلَ » : يعقوب . « خَرُّوا » : از بالا فروافتادند . به روي افتادند . « سُجَّداً » : جمع ساجِد ، سجده‌كنان . « بُكِيّاً » : جمع باكي ، گريه‌كنان . « سُجَّداً وَ بُكِيّاً » : حال اوّل و دوم هستند .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد از آنان ، فرزندان ناخلَفي ( روي كار آمدند و در زمين ) جايگزين شدند كه نماز را ( ترك كردند و بهره‌مندي از آن را ) هدر دادند و به دنبال ( لذائذ و ) شهوات راه افتادند ، و ( مجازات ) گمراهي ( خود را در دنيا و آخرت ) خواهند ديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَفَ » : جانشين و جايگزين گرديد . بعد از ايشان آمدند . « خَلْفٌ » : فرزندان ناشايست و ناصالح . ( خَلْف ) با سكون عين‌الفعل ، اولاد اَشرار را ، و ( خَلَف ) با فتح عين‌الفعل ، اولاد اَخيار را مي‌گويند . « غَيّاً » : ضلالت و گمراهي ( نگا : بقره‌ / 256 ) . گاهي مثل اينجا مراد نتيجه گمراهي است كه عذاب است . و يا اين كه در « فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيّاً » : مضاف محذوف است و تقدير چنين است : « فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ جَزَآءَ غَيٍّ » : ( نگا : فرقان‌ / 68 ) .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر آن كساني كه توبه كنند و ( چنان كه بايد ) ايمان بياورند و كارهاي شايسته كنند . اين چنين كساني وارد بهشت مي‌شوند و كمترين ستمي بدانان نخواهد شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُظْلَمُونَ شَيْئاً » : هيچ ستمي بديشان نمي‌شود . كمترين ظلمي بديشان نمي‌شود .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏باغهاي ماندگاريي و جاودانگيي كه خداوند مهربان آن را به بندگان خود وعده داده است و ايشان ناديده بدان ايمان دارند . وعده خدا حتماً تحقّق مي‌پذيرد ( و روزي آنان بهشت خدا را ديده و بدان وارد مي‌گردند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَنَّاتِ عَدْنٍ » : ( نگا : توبه‌ / 72 ) . جنّاتِ بدل از ( الْجَنَّةَ ) در آيه قبلي است . « بِالْغَيْبِ » : حرف ( بِ ) حاليّه و ذوالحال ضمير ( ها ) است كه عائد موصول و محذوف است . يعني : بهشت را وعده داده است و از ديده ايشان پنهان است . و يا اين كه حرف ( بِ ) سببيّه است و معني چنين مي‌شود : به سبب تصديق غيب و ايمان بدان . « وَعْد » : مصدر و به معني اسم مفعول ، يعني مَوْعُود است . « مَأْتِيّاً » : آينده . اسم مفعول و به معني اسم فاعل است .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْواً إِلَّا سَلَاماً وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان در آنجا گفتار پوچ و بيهوده‌اي نمي‌شنوند ، ليكن درود ( يزدان و فرشتگان و مؤمنان ) را ( مي‌شنوند ) ، صبحگاهان و شامگاهان ( و تمام اوان و زمان ) خوراك و طعام ايشان آماده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِلاّ سَلاماً » : جز درود را . ليكن درود را . مراد سلام يزدان ( نگا : يس‌ / 58 ) و فرشتگان ( نگا : رعد / 24 ) و مؤمنان ( نگا : ابراهيم‌ / 23 ) است . « بُكْرَةً وَ عَشِيّاً » : صبح و شام . مراد همه اوقات است .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين است بهشتي كه ما آن را به بندگان خود - به آن كساني كه پرهيزگار باشند - مي‌دهيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُورِثُ مَنْ » : به تمليك كسي در مي‌آوريم كه . « تَقِيّاً » : پرهيزگار . خداترس .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما ( فرشتگان ، بندگان جان و دل بر كف يزدان ) جز به فرمان پروردگارت فرود نمي‌آئيم ( و به كره زمين گام نمي‌گذاريم ) . از آن او است آنچه پيش روي ما و آنچه پشت سرِ ما و آنچه ميان اين دو است و پروردگارت فراموشكار نبوده ( و نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا نَتَنَزَّلُ . . . » : فرود نمي‌آئيم . مدّتي جبرئيل پيك وحي پيش پيغمبر نيامد . كافران گفتند : پروردگارش او را فراموش كرده است . هنگامي كه جبرئيل مجدّدا نازل شد ، علّت تأخير را پرسيد . او آيه فوق را برخواند . « مَا بَيْنَ أَيْدِينَا » : مراد زمان آينده ، يا امكنه و جهات پيش روي ما است . « مَا خَلْفَنَا » : مراد زمان گذشته ، يا امكنه و جهات پشت سر ما است . « مَا بَيْنَ ذلِكَ » : مراد زمان حال ، يا امكنه و جهاتي است كه در آن بسر مي‌بريم . « لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَ مَا خَلْفَنَا وَ مَا بَيْنَ ذلِكَ » : آينده و گذشته و حال ، و اينجا و آنجا و همه‌جا ، و دنيا و آخرت و برزخ ، همه متعلّق به ذات پاك پروردگار است . « نَسِيّاً » : رهاكننده . فراموشكار . صيغه مبالغه ناسي است .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان اين دو است . پس ( حال كه چنين است و همه خطوط بدو منتهي مي‌شود ) تنها او را پرستش كن ، و بر عبادت او بر دوام و شكيبا باش . مگر شبيه و همانندي براي خدا ( كه خالق ، رازق ، عالم ، قادر ، حيّ ، قيّوم و . . . باشد ) پيدا خواهي كرد ( تا دست نياز به سوي او دراز كني‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ . . . » : ( رَبُّ ) بدل از ( رَبُّ ) آيه قبلي است . « إِصْطَبِرْ » : شكيبا باش . بر دوام باش . « سَمِيّاً » : همنام . مثل و مانند . شبيه و نظير ( نگا : مريم‌ / 7 ، شوري‌ / 11 ) .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُ الْإِنسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏انسان مي‌گويد : آيا هنگامي كه مُردَم ( و فاني شدم ، از گور ) زنده بيرون آورده خواهم شد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذَا مَا » : هر زمان كه . « حَيّاً » : زنده . حال است .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا انسان به خاطر نمي‌آورد كه ما او را پيش از اين آفريديم و او اصلاً چيزي نبود ؟ ! ( مگر اين واقعيّت را فراموش كرده است كه بازآفريني از نوآفريني ، و اعاده خلق به وجود در زمان آينده ، از هستي بخشيدن او از عدم در زمان گذشته ، ساده‌تر است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً » : در حالي كه چيزي نبود . يعني نيست بود .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏سوگند به پروردگارت ، هر آينه كافران را همراه با شياطين گرد مي‌آوريم و سپس ايشان را گرداگرد دوزخ به زانو درافتاده و ذليلانه حاضر مي‌سازيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الشَّيَاطِينَ » : مراد شياطين قرين و همدم ايشان در دنيا است كه آنان را وسوسه مي‌كردند و يا معبودشان بودند . « جِثِيّاً » : جمع جاثي ، به زانو درآمدگان . بر زانو نشستن ايشان ، بر اثر ضعف و زبوني آنان ، و يا براي اهانت بديشان است . اين واژه حال بوده و تصويري از بيچارگي و ناتواني كافران است .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس از ميان هر گروهي افرادي را بيرون مي‌كشيم ( و پيش از ديگران به دوزخ مي‌اندازيم ) كه سركش‌تر از همه در برابر خداوند مهربان بوده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَنَنْزِعَنَّ » : قطعاً و مسلّماً بيرون مي‌كشيم و جدا مي‌كنيم ( و پيشاپيش روانه دوزخ مي‌سازيم ) ( نگا : هود / 98 ) . « شِيعَةٍ » : گروه و دسته . جماعت . « عِتِيّاً » : مصدر است و به معني : تكبّر و تمرّد و سركشي و طغيان . تمييز است . يا اين كه جمع عاتي ، به معني : متمرّدان و سركشان و طاغيان و ياغيان . حال ( هُمْ ) است .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد از آن ، ما از كساني كه براي سوختن در آتش اولويّت دارند ، به خوبي آگاهيم ( و دقيقاً افراد گستاخ را انتخاب مي‌كنيم و در اين گزينش هيچ گونه اشتباهي رخ نخواهد داد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صِلِيّاً » : مصدر است و به معني : به آتش درآمدن و بريان شدن و سوختن بدان . تمييز است . يا اين كه جمع صالي و به معني : به آتش در آيندگان و بريان شدگان و سوختگان بدان . حال است .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْماً مَّقْضِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏همه شما ( انسانها بدون استثناء ) وارد دوزخ مي‌شويد ( مؤمنان براي عبور و ديدن ، و كافران براي دخول و ماندن ) . اين امر حتمي و فرماني است قطعي از پروردگارتان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن مِنكُمْ » : كسي از شما نيست مگر . « وَارِدُهَا » : وارد آن مي‌شود . بدان نزديك و در كنارش حاضر مي‌شود ( نگا : قصص‌ / 23 ) . البتّه ورودِ مؤمنان تنها جنبه ديدن و عبور بدون اذيّت و آزار است . و ورودِ كافران براي ماندگاري و چشيدن عذاب سرمدي و پيوسته در حال افزايش دوزخ است ( نگا : هود / 98 ، انبياء / 98 ) . « مَقْضِيّاً » : ( نگا : مريم‌ / 21 ) .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس پرهيزگاران را نجات مي‌دهيم ، و ستمگران را ذليلانه در آن رها مي‌سازيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَذَرُ » : رها مي‌سازيم . « جِثِيّاً » : ( نگا : مريم‌ / 68 ) .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَّقَاماً وَأَحْسَنُ نَدِيّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران هنگامي كه آيات روشن و بيانگر ( حقائق ) ما بر آنان خوانده مي‌شود ، به مؤمنان مي‌گويند : كدام يك از دو گروه ( ما و شما ) منزل ( زندگي ) آنان بهتر ، و مجلس ( عيش و عشرت ) ايشان زيباتر است‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَقَاماً » : منزل و مسكن . جايگاه و پايگاه . « نَدِيّاً » : مجلس . باشگاه .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثاً وَرِئْياً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما اقوام بيشماري را نابود كرده‌ايم كه پيش از آنان ( در روزگاران كهن ) مي‌زيسته‌اند و از اينان ، مال و ثروت و وسائل زندگي بهتري داشته‌اند و هم ظاهر و هيئت و سيمايشان آراسته‌تر و پيراسته‌تر بوده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَمْ » : چه زياد . بسيار فراوان . « قَرْنٍ » : مردمان همعصر و همزمان ( نگا : انعام‌ / 6 ) . « أَثَاثاً » : كالاي منزل . وسائل زندگي . « رِئْياً » : سيما و ديدار . هيئت و منظره .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَن كَانَ فِي الضَّلَالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَنُ مَدّاً حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّكَاناً وَأَضْعَفُ جُنداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) بگو : كساني كه در گمراهي هستند ( و اصرار بر ادامه اين راه دارند ) خداوند مهربان بديشان مهلت مي‌دهد ( تا بر كفر و طغيان خود بيفزايند و بيشتر در گناه فرو بروند ) تا آن گاه كه مي‌بينند آنچه را بدان وعده داده شده‌اند ، چه عذاب ( كافران توسّط جهادگران مسلمان ) را ، و چه ( خواري و رسوائي ) آخرت را . بالاخره ايشان خواهند دانست كه چه كسي مسكن و منزلش بدتر و سپاه و لشكرش ضعيف‌تر و ناتوانتر است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدّاً » : بگذار خداوند مهربان به طريق استدراج بديشان مهلت دهد . جمله طلبي است در معني خبري . يعني : خداوند مهربان بديشان مهلت مي‌دهد . « إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ » : چه عذاب دنيوي و چه عذاب اخروي . واژه ( الْعَذابَ ) و ( السّاعَةَ ) بدل از ( ما ) است . « جُنداً » : لشكر . لشكريان . مراد دسته و گروه و ياران و مددكاران است .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَاباً وَخَيْرٌ مَّرَدّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين عاقبت و سرنوشت ستمگران و فريفتگان دنيا بود ، و امّا ) كساني كه در راه هدايت گام برداشته‌اند ، خداوند بر هدايت ايشان مي‌افزايد ( و در راه انجام كارهاي خوب و شايسته توفيق نصيبشان مي‌گرداند ) و ( معلوم است كه ) آثار و اعمال نيكوئي كه ( از انسان مي‌ماند و ) در پيشگاه پروردگارت ذخيره مي‌گردد ، از لحاظ اجر و پاداش و از نظر عاقبت خوبتر و مفيدتر است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُديً » : هدايت و رهنمود . مفعول‌به است . « مَرَدّاً » : مصدر ميمي و به معني بازگشت ، يا اين كه اسم مكان و به معني محلّ بازگشت است كه مراد در اينجا بهشت است .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالاً وَوَلَداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا در شگفت نيستي از آن كسي كه آيات ما را انكار كرده و مي‌گويد : ( اگر قيامتي هم به فرض باشد ، در آنجا ) بدون شكّ دارائي فراوان و فرزندان زيادي به من داده خواهد شد ؟ ! ( و در آنجا هم از شما جلوتر و از خوشي و لذائذ بيشتري بهره‌مند خواهم شد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَفَرَأَيْتَ » : ( نگا : بقره‌ / 243 ، انعام‌ / 46 ) . « لأُوتَيَنَّ » : حتماً و قطعاً به من داده خواهد شد . از مصدر ( ايتآء ) . « مالاً وَ وَلَداً » : تنوين براي تكثير است .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ أَاطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا او از ( اَسرار ) غيب آگاه شده است‌ ؟ و يا ( اين كه در اين زمينه ) از پيشگاه خداي مهربان عهد و پيماني گرفته است‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَطَّلَعَ » : آيا آگاه شده است‌ ؟ آيا اطّلاع پيدا كرده است‌ ؟ اين واژه فراهم آمده است از ( أَ ) كه حرف استفهام است و مراد از آن تعجّب است و ( إِطَّلَعَ ) فعل ماضي باب افتعال .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ كَلَّا سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏چنين نيست كه او مي‌گويد . ما آنچه را كه مي‌گويد ( عليه او ) مي‌نويسيم ، و عذاب را بر او مستمرّ و پياپي خواهيم داشت .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَلاّ » : نه چنين است . حرف ردع و انكار است و سخن گوينده ماقبل را باطل مي‌گرداند و او را از كاري كه كرده است باز مي‌دارد . « نَمُدُّ » : طول مي‌دهيم . مستمرّ و پياپي مي‌كنيم . افزايش مي‌دهيم و مضاعف مي‌گردانيم .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَرِثُهُ مَا يَقُولُ وَيَأْتِينَا فَرْداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( و او را مي‌ميرانيم ) و از او به ارث مي‌بريم آنچه را كه از آن دم مي‌زند ( كه وجود مال و ولد است ، و روز قيامت ) تك و تنها پيش ما خواهد آمد ( و نه مال و ولد ، و نه ياور و پشتيباني همراه او خواهد بود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَرِثُهُ مَا يَقُولُ » : مراد اين است كه او را مي‌ميرانيم و از دست او مي‌گيريم اموال و اولادي را كه از آنها صحبت مي‌كند . « فَرْداً » : تك و تنها . حال است .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّيَكُونُوا لَهُمْ عِزّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اين گونه افراد ) بجز خدا ، معبودهائي براي خود برگزيده‌اند تا اين كه چنين معبودهائي مايه عزّت و احترام ( دنيوي و اخروي ) ايشان گردند . ( در دنيا در رفع مشكلات ياريشان دهند ، و در آخرت برايشان شفاعت و ميانجيگري كنند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عِزّاً » : مصدر است و براي مفرد و مثنّي و جمع و مذكّر و مؤنّث يكسان به كار مي‌رود .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏نه چنين است ( كه مي‌انديشند . روز قيامت ) معبودهائي را كه مي‌پرستند ، عبادت ايشان را انكار خواهند كرد ، و دشمن آنان خواهند شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَيَكْفُرُونَ » : بيزاري خواهند جُست . منكرخواهند شد ( نگا : نحل‌ / 86 ، عنكبوت‌ / 25 ، احقاف‌ / 6 ) . « ضدّاً » : حال مؤكّده ( عَلَيْهِمْ ) است .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏نمي‌داني كه ما شياطين را به سوي كافران فرستاده‌ايم تا آنان را ( در انجام گناهان ) سخت برانگيزند و بياغالانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَؤُزُّهُمْ » : تكان دهند و بجنبانند . مراد تحريك و تشويق بر معاصي است ( نگا : فصّلت‌ / 25 ) . « أَزّاً » : برانگيختن . سخت تكان دادن . به جوش آوردن .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! از كفر ايشان دلتنگ مباش ، و در نزول عذاب ) بر آنان شتاب مكن . ما تمام اعمال ايشان را دقيقاً محاسبه مي‌كنيم ( و جزاي كارهايشان را خواهيم داد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَعُدُّ » : مي‌شماريم . حساب مي‌كنيم .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي ما پرهيزگاران را ( با تعظيم و تكريم هرچه بيشتر ) به گونه گروههائي كه به نزد شاهان روند و مهمانان ايشان شوند ، در پيشگاه خداوند مهربان جمع مي‌نمائيم ( و وارد بهشت مي‌گردانيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ » : در روزي . روزي را . مفعول فيه يا مفعول بِهِ است . « نَحْشُرُ » : جمع مي‌كنيم . گرد مي‌آوريم . « وَفْداً » : گروههاي اعزامي به دربار امراء و شاهان . جمع است و مفرد آن ( وافد ) . مانند . رَكْب و راكِب ، و صَحْب و صاحِب . حال ( الْمُتَّقينَ ) است .‏

آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و گناهكاران را ( همچون شتران تشنه‌اي كه به سوي آبشخور به سرعت بروند ) تشنه كام به سوي جهنّم مي‌رانيم ( و بدانجا داخل مي‌گردانيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَسُوقُ » : مي‌رانيم . « وِرْداً » : جمع وارِد ، در آيندگان . وارد شوندگان . مجازاً تشنگان ، و تشبيهاً چهارپايان تشنه‌كام نيز معني كرده‌اند كه متضمّن تحقير و توهين بدكاران است .‏

آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در آن روز ، چه بندگان متّقي و چه بندگان مجرم مؤمن و غير مؤمن ، هيچ يك از ) آنان نمي‌توانند شفاعت بكنند ، مگر آن كسي كه با خداوند مهربان عهد و پيمان دارد ( كه يكتاپرستي و انجام كارهاي شايسته در دنيا است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَمْلِكُونَ » : نمي‌توانند . دارا نيستند . مراد بندگان خدا به طور كلّي است . « إِلاّ مَنْ » : مراد كساني است كه يكتاپرست و مؤمنِ راستين باشند . چنين كساني بعد از اجازه خداوند مهربان مي‌توانند شفاعت بكنند ( نگا : طه‌ / 109 ، سبأ / 23 ، زخرف‌ / 86 ، نجم‌ / 26 ) . « عَهْداً » : پيمان . مراد توحيد و ايمان خالص است . برخي پيمان را ( اذن ) مذكور در آيات متعدّد قرآن دانسته‌اند .‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏( يهوديان و مسيحيان و مشركان ) مي‌گويند : خداوند مهربان فرزندي براي خود برگرفته است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« قالُوا » : مراد مسيحيان و يهوديان ( نگا : توبه‌ / 30 ) و مشركان قريش است ( نگا : زخرف‌ / 19 ) .‏

آيه 89
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِدّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏واقعاً چيز بسيار زشت و زننده‌اي را مي‌گوئيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِدّاً » : بسيار زشت و زننده . سخت شگفت .‏

آيه 90
‏متن آيه : ‏
‏ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏نزديك است آسمانها به خاطر اين سخن از هم متلاشي گردد ، و زمين بشكافد ، و كوهها به شدّت درهم فرو ريزد !‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَكَادُ » : نزديك است . « يَتَفَطَّرْنَ » : شق شوند . متلاشي گردند . « تَخِرُّ » : فرو افتند . فرو ريزند . « هَدّاً » : به شدّت ويران كردن و اجزاء پيكره را پراكنده نمودن . مفعول مطلق تأكيدي ( تَخِرُّ ) است . يا اين كه به معني متفرّق و پراكنده است ، كه در اين صورت ( هَدّاً ) به معني ( مَهْدُودَةً ) و حال است .‏

آيه 91
‏متن آيه : ‏
‏ أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏از اين كه به خداوند مهربان ، فرزندي نسبت مي‌دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَعَوْا » : نسبت دادند . ادّعاء كردند .‏

آيه 92
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَنبَغِي لِلرَّحْمَنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏براي خداوند مهربان سزاوار نيست كه فرزندي برگيرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ما يَنبَغي‌ » : سزاوار نيست .‏

آيه 93
‏متن آيه : ‏
‏ إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند ، بنده خداوند مهربان ( و فرمانبردار يزدان ) مي‌باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ » : نيست . حرف نفي است . « مَنْ » : كساني كه . « ءَاتِي‌ » : آينده . مراد فرمانبردار است . يعني مقصود ( إِتْيانِ ) معنوي به معني خضوع و خشوع در برابر فرمان است . « عَبْداً » : بنده گوش به فرمان و مطيع . حال است .‏

آيه 94
‏متن آيه : ‏
‏ لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏او همه آنان را سرشماري كرده است ، و دقيقاً تعدادشان را مي‌داند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَحْصَاهُمْ » : ايشان را سرشماري كرده است . شماره ايشان را داشته است .‏

آيه 95
‏متن آيه : ‏
‏ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْداً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و همه آنان روز رستاخيز تك و تنها ( بدون يار و ياور و اموال و اولاد و محافظ و مراقب ) در محضر او حاضر مي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَرْداً » : تك و تنها . از همه چيز بريده و به پيش خدا رسيده . حال است .‏

آيه 96
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏بي‌گمان كساني كه ايمان مي‌آورند و كارهاي شايسته و پسنديده انجام مي‌دهند ، خداوند مهربان آنان را دوست مي‌دارد و حجّت ايشان را به دلها مي‌افكند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَيَجْعَلُ لَهُمْ وُدّاً » : ايشان را دوست مي‌دارد . آنان را در نظر مردم عزيز ، و محبّت آنان را به دلها مي‌اندازد ( نگا : حشر / 9 و 10 ) .‏

آيه 97
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْماً لُّدّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما قرآن را به زبان تو ( كه عربي است ) ساده و آسان فراهم آورده‌ايم ، تا به وسيله آن ، پرهيزگاران را ( به رضا و نعمت خداي مهربان ) مژده دهي ، و مردمان سرسخت ( دشمن حق و طرفدار باطل ) را با آن ( از ناخوشنودي و عذاب يزدان ) بترساني .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسَّرْنَاهُ » : قرآن را سهل و ساده كرده‌ايم . قرآن را آسان و روان فراهم آورده‌ايم ( نگا : قمر / 17 و 22 و 32 و 40 ) . « بِلِسَانِكَ » : به زبان تو كه عربي فصيح و روشن و گويا است ( نگا : نحل‌ / 103 ، يوسف‌ / 2 ) . « لُدّاً » : جمع أَلَدّ ، دشمنان سرسختي كه به باطل بر عداوت لجاجت دارند ( نگا : بقره‌ / 204 ) .‏

آيه 98
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏پيش از اينان ( كه با تو اي پيغمبر سر عناد و دشمني دارند ) چه نسلها و نژادهاي فراواني را ( بر اثر كفر و گناه ) نابود كرده‌ايم ، آيا كسي از ايشان را مي‌بيني ، يا كوچكترين صدائي از آنان را مي‌شنوي‌ ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَرْنٍ » : ( نگا : انعام‌ / 6 ) . « مِنْ أَحَدٍ » : هيچ كسي . حرف ( مِنْ ) در چنين مواردي براي نفي عام مابعد خود به كار مي‌رود . « رِكْزاً » : صداي بسيار ضعيف و بس نهان .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره مريم / تفسیر نور  لینک ثابت