خدایا……
قصه وکالت را زیاد شنیده ام,اما قصه وکیلی چون تو رانه…..
تو که وکیل باشی همه حق ها گرفتنی است
پرونده ای که تو وکیلش باشی قصه اش ستودنی است
از روزی که ایمان آوردم تو وکیل منی وتنها پناهم
وتو در این عشق بازی,پرده از رازی بزرگ برداشتی,
رازی که اسمش را می دانستم اما رسمش را….
رازی بنام “توکل”
“توکل"قصه ای است که از روز ازل برایمان خواندی
وگفتی در هر تاریکی وپیچ وخم دنیا وحتی در تمام لحظات روشنایی
دستانت در دست من است…
بنده من نگران نباش وبه من اعتماد کن….
“توکل”
و فهمیدم:
“حسبنا الله ونعم الوکیل”

موضوعات: خدایا......  لینک ثابت