تفسیر سوره بقره (آیات 173تا200)

**********************************************

 

آيه 173

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( آنچه را كه مشركان و يهوديان و ديگران حرام مي‌دانند ، حرام نيست ، بلكه خداوند ) تنها مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غيرخدا ( به هنگام ذبح ) بر آن گفته شده باشد ( و به نام بتان و شبيه آنها سر بريده شود ) بر شما حرام كرده است . ولي آن كس كه مجبور شود ( به خاطر حفظ جان از آن اشياء حرام بخورد ) در صورتي كه علاقه‌مند ( به خوردن و لذّت بردن از چنين چيزهائي نبوده ) و متجاوز ( از حدّ سدّجوع هم ) نباشد ، گناهي بر او نيست . بي‌گمان خداوند بخشنده و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْمَيْتَةَ » : مردار . « الدَّمَ » : خون . « لَحْمَ » : گوشت . « الْخِنزِيرِ » : خوك . « مَآ أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللهِ » : آنچه به نام چيزي جز خدا ذبح شود . از قبيل : به نام لات ، به نام عزّي ، به نام فلان . يعني مقصود از ذبح آن حيوان تقرّب به غير خدا باشد . « أُهِلَّ » : از مصدر ( إهلال ) به معني صدا بلندكردن . « اُضْطُرَّ » : وادار گرديد . مجبور شد . « بَاغٍ » : خواستار و علاقه‌مند . « عَادٍ » : متجاوز از اندازه ضرورت . « غَيْرَ بَاغٍ وَ لا عَادٍ » : نه طالب و راغب آن باشد و نه از حد ضرورت تجاوز كند . واژه ( غَيْرَ ) حال ضمير مستتر در فعل ( أُضْطُرَّ ) است . « إِثْمَ » : گناه

************************************************************************************************************************

آيه 174

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏كساني كه آنچه را خدا از كتاب ( آسماني ) نازل كرده است ، پنهان مي‌دارند ( يا دست به تأويل ناروا و تحريف مي‌يازند ) و آن را به بهاي كم ( و ناچيز دنيا ) مي‌فروشند ، آنان جز آتش چيزي نمي‌خورند . ( زيرا اموالي كه از رهگذر كتمان آيات آسماني و تحريف و تأويل نارواي حقائق رحماني به دست مي‌آيد ، سبب نزول آنان به آتش دوزخ خواهد شد ) و روز رستاخيز خدا ( از آنان روگردان بوده و ) با ايشان سخن نمي‌گويد و آنان را ( از كثافت گناهان با عفو و گذشت خويش ) پاكيزه نمي‌دارد . و ايشان را عذاب دردناكي است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يَكْتُمُونَ » : پنهان مي‌كنند . « يَشْتَرُونَ بِهِ » : مي‌خورند بدان . فراچنگ مي‌آورند بدان . مرجع ضمير ( هِ ) واژه ( الْكِتَاب ) يا ( مَا ) يا عمل كتمان است . « بُطُون‌ » : جمع بطن ، شكمها . « لا يُكَلِّمُهُمُ اللهُ » : خدا با ايشان سخن نمي‌گويد . مراد سخني است كه مايه سرور ايشان شود و بيانگر رحمت خدا باشد . والا خداوند با كافران و منافقان صحبت مي‌فرمايد ( نگا : أنعام / 22 ، يونس / 28 ، حجر / 92 ) . « لا يُزَكِّيهِمْ » : آنان را از كثافات گناهان با مغفرت و گذشت خود پاكيزه نمي‌دارد .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 175

‏متن آيه : ‏

‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آنان كساني‌اند كه گمراهي را با هدايت ، و عذاب را با آمرزش ( مبادله و ) خريداري كرده‌اند . چقدر در برابر آتش ( دوزخ ) بردبارند ! ( جاي بسي شگفت است كه شخص عاقل از موجبات عذاب خوشحال بوده و پيوسته در انجام زشتيها كه انسان را به دوزخ مي‌كشانند ، در تكاپو باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَآ أَصْبَرَهُمْ عَلَي النَّارِ ؟ ! » : شگفتا ، بر آتش چه شكيبايند ؟ !‏

**********************************************************************************************************************

آيه 176

‏متن آيه : ‏

‏ ذَلِكَ بِأَنَّ اللّهَ نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِي الْكِتَابِ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آن ( عذابي كه برايشان مشخّص گشته است ، به خاطر كفري است كه نسبت به كتاب روا مي‌دارند و در كتمان و تحريفش مي‌كوشند ) به سبب اين كه خدا كتاب ( آسماني قرآن يا تورات ) را توأم با حق فرو فرستاده ( و اصلاً شائبه بطلان بدان راه ندارد و ايشان به دروغ در تكذيب آن مي‌كوشند يا پنهانش مي‌دارند ) و به راستي كساني كه درباره كتاب ( آسماني ) اختلاف مي‌ورزند به دشمنانگي و دو دستگي دور ( از صداقت و حقيقتي ) دچارند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« ذلِكَ » : آن . يعني همه آنچه از خوردن آتش ، و سخن نگفتن به رحمت ، و تزكيه ، و عذاب مترتّب بر كتمان گذشت . . . « شِقَاقٍ » : دشمنانگي . « بَعِيدٍ » : دور از حق .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 177

‏متن آيه : ‏

‏ لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اين كه ( به هنگام نماز ) چهره‌هايتان را به جانب مشرِق و مغرب كنيد ، نيكي ( تنها همين ) نيست ( و يا ذاتاً روكردن به خاور و باختر ، نيكي بشمار نمي‌آيد ) . بلكه نيكي ( كردار ) كسي است كه به خدا و روز واپسين و فرشتگان و كتاب ( آسماني ) و پيغمبران ايمان آورده باشد ، و مال ( خود ) را با وجود علاقه‌اي كه بدان دارد ( و يا به سبب دوست داشت خدا ، و يا با طيب خاطر ) به خويشاوندان و يتيمان و درماندگان و واماندگان در راه و گدايان دهد ، و در راه آزادسازي بردگان صرف كند ، و نماز را برپا دارد ، و زكات را بپردازد ، و ( نيكي كردار كساني است كه ) وفاكنندگان به پيمان خود بوده هنگامي كه پيمان بندند ، و ( به ويژه كساني نيكند و شايسته ستايشند كه ) در برابر فقر ( و محروميّتها ) و بيماري ( و زيان و ضررها ) و به هنگام نبرد ، شكيبايند ( و استقامت مي‌ورزند ) . اينان كساني هستند كه راست مي‌گويند ( در ادّعاي ايمان راستين و پيجوئي اعمال نيك ) و به راستي پرهيزكاران ( از عذاب خدا با دوري گرفتن از معاصي و امتثال اوامر الهي ) اينانند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« لَيْسَ الْبِرَّ . . . » : واژه ( بِرَّ ) خبر مقدم ( لَيْسَ ) و ( أَن تُوَلُّوا ) اسم مؤخّر آن است . « الْبِرَّ » : واژه‌اي است كه در برگيرنده همه صفات نيك است . خير فراوان . « قِبَل‌ » : جهت . سو . « لكِنَّ الْبِرَّ » : واژه ( بِرّ ) اسم لكِنَّ است و ( بِرُّ ) دوم محذوف ، خبر آن است كه تقدير چنين مي‌شود : لكِنَّ الْبِرَّ بِرُّ مَنْ . برخي ( بِرَّ ) را اسم لكِنَّ و ( مَنْ ) را خبر آن گرفته‌اند . « الْكِتَابِ » : جنس كتاب ، يعني همه كتابهاي آسماني مراد است ( نگا : بقره / 121 ) . « عَلَيا حُبِّهِ » : با وجود دوست داشت خدا . با عشق به كارِ صدقه و احسان . مرجع ضمير ( ه ) را خدا و مال و مصدر مفهوم از فعل ، يعني نفس عمل گرفته‌اند . « ذَوِي الْقُرْبَيا » : خويشاوندان . « الْمَسَاكِينَ » : نيازمنداني كه چيزي از كسي درخواست نمي‌كنند ( نگا : بقره / 273 ) . « إبْنَ الْسَّبِيلِ » : مسافر نيازمند به سبب دوري از خانواده . « السَّآئِلِينَ » : گدايان . « فِي الرِّقَابِ » : در راه آزادكردن بندگان . در اينجا مراد از ( رِقَاب ) جمع رَقَبَة ، به معني گردن ، خودِ اشخاص است . « الْمُوفُونَ » : وفاكنندگان . عطف بر ( مَنْ ءَامَنَ ) است ، يا خبر مبتداي محذوف است كه تقدير آن چنين است : وَهُمُ الْمُوفُونَ . « عَاهَدُوا » : عهد بستند . « الْصَّابِرِينَ » : شكيبايان . منصوب است به ( أَخُصُّ ) يا ( أَمْدَحُ ) . « الْبَأْسَآءِ » : بلا و مصيبت خارج از جسم شخص . از قبيل : تنگدستي ، زيان مالي ، مرگ فرزندان . « الْضَّرَّآءِ » : بلا و مصيبت مربوط به جسم شخص . از قبيل : بيماري ، رنجوري . « حِينَ » : زمان . وقت . « الْبَأْسِ » : جنگ . جهاد با دشمنان ( نگا : احزاب / 18 ) .‏

**********************************************************************************************************************

آيه 178

‏متن آيه : ‏

‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! درباره كشتگان ، ( قانون مساوات و دادگري ) قصاص بر شما فرض شده است ( و بايد در آن كسي را به گناه ديگري نگرفت ، و بلكه ) : آزاد در برابر آزاد ، و برده در برابر برده ، و زن در برابر زن است . پس اگر كسي ( از جنايتش ) از ناحيه برادر ( ديني ) خود ، گذشتي شد ( و يكي از صاحبان خون‌بها كشنده را بخشيد ، و يا حكم قصاص تبديل به خون‌بها گرديد ، از سوي عفو كننده ) بايد نيك رفتاري شود و ( سختگيري و بدرفتاري نشود ، و از سوي قاتل نيز به ولي مقتول ) پرداخت ( ديه ) با نيكي انجام گيرد ( و در آن كم و كاست و سهل‌انگاري نباشد ) . اين ( گذشت از قاتل و اكتفاء به ديه مناسب ) تخفيف و رحمتي است از سوي پروردگارتان . پس اگر كسي بعد از آن ( گذشت و خوشنودي از ديه ) تجاوز كند ( و از قاتل انتقام بگيرد ) او را عذاب دردناكي خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏

‏« كُتِبَ » : واجب شده است . « الْقَتْلَيا » : جمع قتيل ، كشتگان . « الْحُرُّ » : آزاد . « الْعَبْدُ » : برده . « الأُنثَيا » : ماده . زن . « عُفِيَ » : بخشيده شد . « إتِّبَاعٌ‌ » : دنبال كردن . « إعْتَدَيا » : تجاوز كرد . فراتر رفت .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 179

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اي صاحبان خرد ! براي شما در قصاص ، حيات و زندگي است ( بنابر مصلحت و حكمتي كه در آن ، و دقائق و نكاتي كه در همه احكام است . اين است كه قانون قصاص را براي شما وضع كرديم تا از تجاوز و خونريزي بپرهيزيد . ) باشد كه تقوا پيشه كنيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« حَيَاةٌ » : زندگي . تنكير آن براي تنويع يا تعظيم است . « أُوْلِي الأَلْبَابِ » : افراد باشعور . خردمندان . « أُوْلِي » : صاحبان . دارندگان . مفرد آن ( ذُو ) است . « أَلْبَابِ » : جمع لُبّ ، مغزها . خردها و عقلها

*************************************************************************************************************************

آيه 180

‏متن آيه : ‏

‏ كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالأقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏هنگامي كه يكي از شما را ( امراض مخوف و اسباب و علل ) مرگ فرا رسد ، اگر دارائي فراواني ( با توجّه به عرف محلّ ) از خود به جاي گذاشت ، ( از سوي خدا قانون ) وصيّت بر شما واجب شده است ( و بايد ) براي پدر و مادر و نزديكان به طور شايسته وصيّت كند . اين حق ( واجبي ) است بر پرهيزكاران ( مؤمن به كتاب خدا ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« خَيْراً » : مايه سود و صلاح حال ، كه در اينجا مراد دارائي و مالي است كه برابر عرف محلّ فراوان بشمار آيد . « الْوَصِيَّةُ » : نائب فاعل ( كُتِبَ ) است . « الْوَالِدَيْنِ » : پدر و مادر ، كه از يك سوم دارائي مي‌توان سهم بيشتري بدانان داد . يا مراد پدربزرگ و نياها و مادربزرگ و ننه‌هائي است كه كافرند ، و يا به سبب وجود ديگران از سهم‌الإرث محروم مي‌گردند . به اين دسته نيز فقط از يك سوم دارائي داده مي‌شود . « الأقْرَبِينَ » : خويشاوندان وارث يا غيروارث به شرحي كه در ( وَالِدَيْنِ ) گذشت . « بِالْمَعْرُوفِ » : به گونه متعارف ميان مردم . دادگرانه . زيبا . « حَقّاً » : مفعول مطلق فعل ( حَقَّ ) است كه محذوف است . يا صفت مصدر محذوفي است كه تقدير آن چنين است : إيصَاءً حَقّاً .‏

**********************************************************************************************************************

آيه 181

‏متن آيه : ‏

‏ فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏پس هر كه ( اعم از شاهد و وصي ) آن را بعد از شنيدن تغيير دهد ، تنها گناه آن بر كساني است كه آن ( وصيّت ) را تغيير مي‌دهند ( و وصيّت كننده در پيشگاه خدا پاداش خود را مي‌گيرد ) . خدا شنوا و دانا است ( و گفتار همگان را مي‌شنود و نيّات همگان را مي‌داند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« بَدَّلَ » : تغيير داد . دگرگون كرد . « إِثْمَ » : گناه .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 182

‏متن آيه : ‏

‏ فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏كسي كه از انحراف وصيّت‌كننده ( از جاده عدالت ) يا از گناه او ( به سبب ترك قانون شريعت ) بترسد ( و آن انحراف و گناه و نزاعي را كه بدين علّت ميان ورثه درگرفته است ، تبديل و تغيير دهد ) و صلح و صفا را ميان آنان ( كه وصيّت برايشان شده يا وارثان مرده هستند ) راه بيندازد ، گناهي بر او نيست ( و مشمول قانون تبديل وصيّت نمي‌باشد ) . بي‌گمان خدا آمرزنده و مهربان است ( و مغفرت خود را شامل او مي‌سازد و پاداش نيكوكاريش را مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« خَافَ » : ترسيد . در اينجا مراد ، اطّلاع پيدا كرد و دانست ، مي‌باشد . « مُوصٍ » : وصيّت‌كننده . « جَنَفاً » : كناره‌گيري از حق ، و عدول از روي خطا . « إثْم‌ » : گناه . كناره‌گيري از حق و عدول از عدل از روي عمد . « أَصْلَحَ بَيْنَهُمْ » : ميان ورثه و آنان كه وصيّت برايشان شده است ، صلح و صفا راه انداخت .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 183

‏متن آيه : ‏

‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! بر شما روزه واجب شده است ، همان گونه كه بر كساني كه پيش از شما بوده‌اند واجب بوده است ، تا باشد كه پرهيزگار شويد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الصِّيَامُ » : روزه .‏

***********************************************************************************************************************

آيه 184

‏متن آيه : ‏

‏ أَيَّاماً مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( روزه در ) چند روز معيّن و اندكي است ، و كساني كه از شما بيمار يا مسافر باشند ( اگر افطار كردند و روزه نگرفتند ، به اندازه آن روزها ) چند روز ديگري را روزه مي‌دارند ، و بر كساني كه توانائي انجام آن را ندارند ( همچون پيران ضعيف و بيماران هميشگي و كارگراني كه ساليانه پيوسته به كارهاي سختي ، مانند استخراج زغال‌سنگ اشتغال دارند ، و زندانيان محكوم به اعمال شاقه‌اي كه پيوسته به كار سنگين وادار مي‌گردند ) لازم است كفّاره بدهند ، و آن خوراك مسكيني است ( از خوراك متوسّطي كه به خانواده خود مي‌خورانيد و بايد در برابر هر روزي يك خوراك متوسّط كه بتواند به طور معتدل مسكيني را سير كند بپردازيد ) و هر كه كار خير را پذيرا شود ( و بر مقدار فديه بيفزايد ، و يا علاوه از روزه فرض ، روزه سنّت نيز بگيرد ) براي او بهتر است . و روزه‌داشتن براي شما خوب است اگر ( حقائق و نكات عبادات را ) بدانيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَيَّاماً مَّعْدُودَاتٍ » : روزهاي اندك . روزهاي معيّن . واژه ( أَيَّاماً ) منصوب است چون ظرف يا مفعول فعل محذوف ( صُومُوا ) است . واژه ( مَعْدُودَاتٍ ) صفت است . « عِدَّةٌ » : مبتدا است و خبر آن ( عَلَيْهِ ) محذوف است . تقدير آن چنين است : عَلَيْهِ عِدَّةٌ . . . « أُخَرَ » : جمع أُخْري ، ديگر . « يُطِيقُونَهُ » : با رنج و مشقّت مي‌توانند آن را بگيرند . از قبيل پيران ، زنان حامله و شيرده ، كارگراني كه مجبور به انجام كارهاي سخت و طاقت‌فرسايند . « فِدْيَةٌ » : دادن يك وعده غذا از خوراك متوسّط خانواده خود به فقراء . اين واژه مبتدا است و خبر آن ( عَلَي الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ ) مي‌باشد . « طَعَامُ » : خوراك . بدل از ( فِدْيَة ) است . « تَطَوَّعَ خَيْراً » : كار نيكو پيشه كرد . يعني بر مقدار فديه افزود ، و يا بيش از يكي را طعام داد ، و يا اين كه هم روزه گرفت و هم فديه داد . « وَ أَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ » : اگر روزه بگيريد براي شما بهتر از دادن فديه است . واژه ( خَيْرٌ ) خبر است و ( أَن تَصُومُوا ) محلاً مرفوع ، مبتدا است .‏

***********************************************************************************************************************

آيه 185

‏متن آيه : ‏

‏ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( آن چند روز معيّن و اندك ) ماه رمضان است كه قرآن در آن فرو فرستاده شده است ( و آغاز به نزول نموده است ودر مدّت 23 سال تدريجاً به دست مردم رسيده است ) تا مردم را راهنمائي كند و نشانه‌ها و آيات روشني از ارشاد ( به حق و حقيقت ) باشد و ( ميان حق و باطل در همه ادوار ) جدائي افكند . پس هر كه از شما ( فرا رسيدن ) اين ماه را دريابد ، ( چه خودش هلال را رؤيت كند و چه با ديدن ديگران فرا رسيدن رمضان ثابت شود ) بايد كه آن را روزه بدارد . و اگر كسي بيمار يا مسافر باشد ( مي‌تواند از رخصت استفاده كند و روزه ندارد و ) چندي از روزهاي ديگر را ( به اندازه آن روزها روزه بدارد ) . خداوند آسايش شما را مي‌خواهد و خواهان زحمت شما نيست ، و ( خداوند ماه رمضان و رخصت آن را براي شما روشن داشته است ) تا تعداد ( روزهاي رمضان ) را كامل گردانيد و خدا را بر اين كه شما را ( به احكام دين كه سعادتتان در آن است ) هدايت كرده است ، بزرگ داريد و تا اين كه ( از همه نعمتهاي او ) سپاسگزاري كنيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« شَهْرُ » : ماه . « هُديً » : هدايت بخش . راهنما . حال ( الْقُرْءَانُ ) و تقديراً منصوب است . « بَيِّنَاتٍ » : دلائل واضح و روشن . « الْفُرْقَانِ » : جداسازنده حق از باطل . مصدر ثلاثي مجرّد است و در معني اسم فاعل به كار رفته است . « شَهِدَ » : حاضر گرديد . بدان رسيد . با توجّه بدين معني ، واژه ( شَهْر ) مفعولٌ‌فيه است . مشاهده كرد . دانست . در اين صورت ( شَهْر ) مفعولٌ‌به است ، و در اصل مضاف محذوف شده كه تقدير چنين است : مَنْ رَأَيا مِنْكُمْ هِلالَ الشَّهْرِ ، مَنْ عَلِمَ مِنْكُمْ هِلالَ الْشَّهْرِ . « الْيُسْرَ » : آسودگي . آساني . « الْعُسْرَ » : رنج . سختي . « لِتُكْمِلُوا » : تا اين كه تكميل كنيد . فعل مضارع منصوب است و عطف بر معطوفٌ‌عليه مقدّري است مثل ( لِيُسَهِّلَ عَلَيْكُمْ ) و تقدير چنين است : يُرِيدُ اللهُ بِكُمُ الْيُسْرَ لِيُسَهِّلَ عَلَيْكُمْ وَ لِتُكَمِّلُوا الْعِدَّةَ .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 186

‏متن آيه : ‏

‏ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و هنگامي كه بندگانم از تو درباره من بپرسند ( كه من نزديكم يا دور . بگو : ) من نزديكم و دعاي دعاكننده را هنگامي كه مرا بخواند ، پاسخ مي‌گويم ( و نياز او را برآورده مي‌سازم ) . پس آنان هم دعوت مرا ( با ايمان و عباداتي همچون نماز و روزه و زكات ) بپذيرند و به من ايمان بياورند تا آنان راه يابند ( و با نور ايمان به مقصد برسند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« دَعْوَةَ » : دعا . درخواست . « الدَّاعِ » : دعاكننده . درخواست كننده . « دَعَانِ » : مرا به ياري خواست . مرا به فرياد خواند . « فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي‌ » : اجابت مرا با دعا بخواهند . هنگامي كه آنان را به سوي ايمان و اطاعت دعوت كردم ، دعوت مرا بپذيرند . « يَرْشُدُونَ » : هدايت يابند . رهنمود شوند به مصالح دنيا و آخرت خود .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 187

‏متن آيه : ‏

‏ أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّيَامَ إِلَى الَّليْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏آميزش و نزديكي با همسرانتان در شب روزه‌داري حلال گرديده است . آنان لباس شمايند و شما لباس آنانيد ( و دوري از آميزش با يكديگر برايتان بسي رنج‌آور است ) . خداوند مي‌دانست كه شما ( از لذائذ نفساني مي‌كاستيد و معتقد بوديد كه شبها بعد از بخواب رفتن ، همخوابگي با همسران حرام است و ) بر خود خيانت مي‌كرديد . خداوند توبه شما را پذيرفت و شما را بخشيد . پس هم‌اكنون ( كه با نصّ صريح ، همخوابگي آزاد است ) با آنان آميزش كنيد و چيزي را بخواهيد كه خدا برايتان لازم دانسته است ( همچون بقاي نسل و حفظ دين و آبرو و پاداش اخروي ) ، و بخوريد و بياشاميد تا آن گاه كه رشته بامداد از رشته سياه ( شب ) برايتان از هم جدا و آشكار گردد . سپس روزه را تا شب ادامه دهيد . ( همخوابگي با همسران در تمام شبهاي روزه‌داري حلال است . ليكن ) وقتي كه در مساجد به ( عبادت ) اعتكاف مشغوليد ، با آنان همخوابگي نكنيد . اين ( احكام روزه و اعتكاف ) حدود و مرزهاي الهي است و بدانها نزديك نشويد . خداوند اين چنين آيات خود را براي مردم روشن مي‌سازد ، باشد كه پرهيزگار شوند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الرَّفَثُ » : جِماع . « بَاشِرُوهُنَّ » : با ايشان آميزش و زناشوئي كنيد . « إِبْتَغُوا » : بخواهيد . بطلبيد . « مَا كَتَبَ اللهُ » : چيزي كه خدا مقرّر كرده است كه زناشوئي است . « الْخَيْطُ الأَبْيَضُ » : رشته و تار سفيد . مراد سپيده فجر است كه در كنار سياهي شب نمايان مي‌شود . « الْفَجْرِ » : بامدادان . پگاه . « أَتِمُّوا » : به تمام و كمال اداء كنيد . تكميل كنيد . « عَاكِفُونَ » : اعتكاف‌كنندگان . ماندگاران . « حُدُود » : جمع حدّ ، مرزها . مراد احكام و قوانين خدا است .‏

**********************************************************************************************************************

آيه 188

‏متن آيه : ‏

‏ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُواْ بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُواْ فَرِيقاً مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و اموال خودتان را به باطل ( و ناحق ، همچون رشوه و ربا و غصب و دزدي . . . ) در ميان خود نخوريد و آن را به امراء و قضات تقديم نكنيد تا از روي گناه ، بخشي از اموال مردم را بخوريد و شما بر آن آگاه باشيد ( و بدانيد كه ستمكار را ياري داده‌ايد و مرتكب گناه شده‌ايد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تُدْلُوا بِهَا » : پيشكش نكنيد . به عنوان رشوه نپردازيد . بر سر آن منازعه نكنيد و كار آن را به پيش حاكمان بدسرشت نكشانيد . اين فعل عطف بر ( تَأْكُلُوا ) و بنابراين مجزوم است . يا منصوب به ( أَنْ ) مقدّر است .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 189

‏متن آيه : ‏

‏ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏درباره هلالهاي ماه از تو مي‌پرسند ( كه چرا هر دم به شكلي پديدار مي‌شود ؟ ) . بگو : آنها شناسه‌هاي زماني ( و تقويم طبيعي ) براي ( نظام زندگي ) مردم و ( تعيين وقت ) حجّ هستند . نيكوئي آن نيست كه ( همچون زمان جاهليّت ، به هنگام حجّ يا برگشت از سفر ) از پشت خانه‌ها به منازل درآئيد ، وليكن نيكي كسي را است كه تقوا پيشه كند ، و از درهاي خانه‌ها به منازل وارد شويد ، و از ( مخالفت با پروردگار و خشم ) خدا بپرهيزيد ، باشد كه رستگار گرديد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الأَهِلَّةِ » : جمع هلال ، ماه نو . ماه كماني شكل . « مَوَاقِيتُ » : جمع ميقات ، زمان‌سنج . واژه ( ميقات ) اسم آلت و از ماده ( وقت ) است . يعني آنچه بدان وقت شناخته مي‌شود . « ظُهُورِ » : جمع ظَهْر ، پشت‌بامها . « إتَّقَيا » : تقوا پيشه كرد . پرهيزگاري كرد . « أَبْوَابِ » : جمع باب ، درها .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 190

‏متن آيه : ‏

‏ وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و در راه خدا بجنگيد با كساني كه با شما مي‌جنگند . و تجاوز و تعدّي نكنيد . ( شما جنگ‌افروزي نكنيد و بيگناهان و بي‌خبران و زناني كه نمي‌جنگند ، و كودكان و پيرمردان و بيماران و امان‌خواهان را نكشيد و خانه‌ها و كشتزارها را ويران نسازيد ) . زيرا خداوند تجاوزگران را دوست نمي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« قَاتِلُوا » : بجنگيد . « لا تَعْتَدُوا » : از قانون شريعت تجاوز نكنيد و زنان و پيران كهنسال و افراد بي‌طرف را نكشيد . « الْمُعْتَدينَ » : متجاوزين .‏

***********************************************************************************************************************

آيه 191

‏متن آيه : ‏

‏ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و ( چون جنگ درگرفت ) هرجا آنان را ( كه آغازكنندگان جنگ بوده‌اند ) دريافتيد ايشان را بكشيد ، و آنان را ( از مكّه ) كه شما را از آنجا بيرون كرده‌اند بيرون سازيد ، و ( از جنگ در حرم مكّه نبايد باك داشته باشيد ، زيرا ايشان با شكنجه و آزار و انواع فتنه و فساد مي‌خواستند شما را از دينتان برگردانند كه مايه خوشبختي دو جهان شما است و ) فتنه از كشتن بدتر است . و ( ليكن احترام مسجدالحرام به جاي خود باقي است و ) با آنان در كنار مسجدالحرام كارزار نكنيد ، مگر آن گاه كه ايشان در آنجا با شما بستيزند ( و حرمت مسجدالحرام را محفوظ ندارند ) . پس اگر با شما جنگيدند ايشان را بكشيد . سزاي ( آن گونه ) كافران چنين است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« حَيْثُ » : هرجا . جائي كه . « ثَقِفْتُمُوهُمْ » : ايشان را دريافتيد . بر آنان چيره شديد . « الْفِتْنَةُ » : كفر و شرك . برگرداندن از دين ( نگا : بقره / 217 ) . « كَذَالِكَ جَزَآءُ الْكَافِرِينَ » : اين حكم ، همه كافران را در بر مي‌گيرد و سزاي همه آنان است .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 192

‏متن آيه : ‏

‏ فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و اگر دست كشيدند ( از كفر ، و اسلام را پذيرفتند ، خداوند گناهانشان را به آب توبه مي‌شويد و بي‌ديني گذشته ايشان را ناديده مي‌گيرد ) چه بي‌گمان خدا آمرزنده و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« انتَهَوْا » : دست كشيدند . پايان دادند .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 193

‏متن آيه : ‏

‏ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و با آنان پيكار كنيد تا فتنه‌اي باقي نماند ( و نيروئي نداشته باشند كه با آن بتوانند شما را از دينتان برگردانند ) و دين ( خالصانه ) از آن خدا گردد ( و مؤمنان جز از خدا نترسند و آزادانه به دستور آئين خويش زيست كنند ) . پس اگر ( از روش نادرست خود ) دست برداشتند ( و اسلام را پذيرفتند ، دست از آنان بداريد . زيرا حمله بردن و ) تجاوز كردن جز بر ستمكاران ( به خويشتن به سبب كفر و شرك ، روا ) نيست .‏

‏توضيحات : ‏

‏« فِتْنَةٌ » : كفر و شرك . « عُدْوَان‌ » : تعدّي و تجاوز . « فَلاعُدْوَانَ إِلاّ عَلَي الظَّالِمِينَ » : اين جمله ، علّت جزاء محذوف است و در جاي آن قرار گرفته است ، و تقدير چنين است : فَإِنِ انتَهَوْا وَ أَسْلَمُوا فَلا تَعْتَدُوا عَلَيْهِمْ ، لِأَنَّ الْعُدْوَانَ عَلَي الظَّالِمِينَ ، وَ الْمُنتَهُونَ لَيْسُوا بِالظَّالِمِينَ . . .‏

**********************************************************************************************************************

آيه 194

‏متن آيه : ‏

‏ الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ماه حرام در برابر ماه حرام است ( و اگر دشمنان احترام آن را نگاه نداشتند ، و در آن با شما جنگ كردند ، شما حق دفاع و مقابله با آنان را داريد و باكي نيست ) و ( حرمت‌شكني‌هاي ) مقدّسات داراي قصاص است ، ( و تجاوزكاريهاي نادرست ، پاداش به مثل دارد . به طور كلّي ) هر كه راه تعدّي و تجاوز بر شما را در پيش گرفت ، بر او همانند آن ، تعدّي و تجاوز كنيد ( چه آغازكردن تعدّي و تجاوز ممنوع است ، ليكن در برابر آن دفاع از خويشتن و مبارزه براي اخذ قصاص آزاد است ) ، و از خشم خدا بپرهيزيد و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الشَّهْرُ الْحَرَامُ » : ماه حرام . ماههاي حرام چهارتا و عبارتند از : ذوالقعده ، ذوالحجّه ، محرّم ، رجب . علّت تسميه آنها به واژه حرام ، از اين بابت است كه خداوند جنگ در آنها را حرام فرموده است ( نگا : توبه / 36 ) . « الْحُرُمَاتُ » : جمع حُرْمَت ، چيزهائي كه حفظ و صيانت آنها لازم است . از قبيل : ناموس و شخصيّت و دارائي . مقدّسات . « فَمَنِ اعْتَدَيا عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ . . . » : در اينجا دفع تجاوز ديگران از باب مشاكله ، تجاوز ناميده شده است ( نگا : توبه / 67 ، شوري / 9 و 40 ) .‏

**************************************************************************************************************************

آيه 195

‏متن آيه : ‏

‏ وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و در راه خدا انفاق ( و بذل مال ) كنيد و ( با ترك انفاق ) ، خود را با دست خويش به هلاكت نيفكنيد ، و نيكي كنيد ( در كشتن و ياري ستمديده و جنگ و . . . ) همانا خداوند نيكوكاران را دوست مي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَنفِقُوا » : ببخشيد . بذل و بخشش كنيد . صرف مال كنيد . « لا تُلْقُوا » : ميندازيد . ميفكنيد . « أَيْدِي » : جمع يد ، دستها . نفسها . « لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ » : با دست خود ، خويشتن را به هلاكت ميندازيد . خود را به هلاكت ميندازيد . حرف ( بِ ) مي‌تواند زائد ، يا غيرزائد بشمار آيد . « التَّهْلُكَةِ » : هلاك و نابودي . هر چيزي كه منتهي به مرگ شود . « أَحْسِنُوا » : نيك رفتار كنيد ، در شيوه عبادت و معامله با اسيران و ياري مستمندان و غيره ، نيكوكاري كنيد .‏

************************************************************************************************************************

آيه 196

‏متن آيه : ‏

‏ وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضاً أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و حجّ و عمره را به تمام و كمال خالصانه براي خدا انجام دهيد ( و مراسم و مناسك ظاهري را به پايان بريد و هدفتان جز رضاي خدا نباشد ) و اگر ( از برگزاري بعضي از مناسك ، به وسيله دشمن يا بيماري و غيره ) بازداشته شديد ( و خواستيد از احرام به در آئيد ، بر شما است كه ) هر آنچه از قرباني فراهم شود ( همچون شتر و گاو و گوسفند ، ذبح كنيد و آن گاه از احرام به در آئيد ) و سرهاي خود را نتراشيد تا قرباني به قربانگاه خود برسد ( همان جائي كه حاجي در آن از انجام مراسم حجّ بازمانده ، و يا كعبه است ) ، و اگر كسي از شما بيمار شد ، يا ناراحتي در سر داشت ( به سبب زخمي بودن يا سردرد و يا بيماريهاي ديگر ، و محتاج شد موي سر را بتراشد ، بايد كه ) فديه بدهد ، از قبيل ( سه روز ) روزه يا صدقه ( كه دادن خوراك يك‌روزه شش نفر ندار است ) و يا گوسفندي ( كه بايد ذبح و ميان فقراء تقسيم شود ) . و وقتي كه ( از دشمن يا بيماري ) در امان بوديد ( و به حجّ و عمره رفتيد و نخست ) كسي از عمره بهره‌مند گردد سپس حجّ را آغاز كند ، آنچه از قرباني ميسّر شد ( ذبح مي‌كند و به فقراي آنجا مي‌دهد ) . و كسي كه ( قرباني يا بهاي قرباني را ) نيابد ، سه روز در ( ايّام ) حجّ ، و هفت روز هنگامي كه بازگشت ( به خانه و كاشانه خود ، بايد روزه بگيرد ) . اين ده روز كاملي است ( كه نبايد از آنها غفلت شود ) اين ( بهره‌مندي و آغاز از عمره ، يا قرباني و يا روزه‌داري ) از آن كسي است كه خانواده او اهل مسجدالحرام ( يعني ساكنان مكّه و دوروبر آن ) نباشد . ( تقوا داشته باشيد ) و از خدا بترسيد و بدانيد كه خدا داراي كيفر سختي است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَتِمُّوا » : به تمام و كمال انجام دهيد . « أُحْصِرْتُمْ » : محاصره شديد . بازداشته شديد . « إسْتَيْسَرَ » : ممكن شد . دست داد . « الْهَدْيِ » : چهارپاياني كه براي قرباني در موسم حجّ به مكّه گسيل مي‌گردند . « لا تَحْلِقُوا » : نتراشيد . « مَحِلَّ » : مكاني كه در آن ذبح حيوان قرباني مشروع گرديده است . « صَدَقَةٍ » : طعام دادن . اطعام شش نفر از فقراء . « نُسُكٍ » : حيواني كه ذبح مي‌شود ، و اقلّ آن گوسفندي است .‏

**********************************************************************************************************************

آيه 197

‏متن آيه : ‏

‏ الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏

‏حجّ در ماههاي معيّني انجام مي‌پذيرد ( كه عبارتند از : شوّال و ذوالقعده و ذوالحجّه ) . پس كسي كه ( در اين ماهها با احرام يا تلبيه يا سوق دادن حيوان قرباني و شروع مناسك ديگر حجّ ) ، حجّ را بر خويشتن واجب كرده باشد ( و حجّ را آغاز نموده باشد ، بايد آداب آن را مراعات دارد و توجّه داشته باشد كه ) در حجّ آميزش جنسي با زنان و گناه و جدالي نيست ( و نبايد مرتكب چنين اعمالي شود ) . و هر كار نيكي كه مي‌كنيد خداوند از آن آگاه است . و توشه برگيريد ( هم براي سفر حجّ و هم براي سراي ديگرتان و بدانيد ) كه بهترين توشه پرهيزگاري است ، و اي خردمندان ! از ( خشم و كيفر ) من بپرهيزيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ » : كسي كه با آغازكردن اعمال حجّ ، حجّ را بر خود واجب كرد . « رَفَثَ‌ » : جماع . « فُسُوقَ » : سركشي و نافرماني . گناه و معصيت . « جِدَالَ‌ » : مشاجره . ستيزه . « أُوْلِي الألْبَابِ » : خردمندان .‏

************************************************************************************************************************

آيه 198

‏متن آيه : ‏

‏ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُواْ اللّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّآلِّينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏گناهي بر شما نيست اين كه از فضل پروردگار خود برخوردار شويد ( و در ايّام حجّ به كسب و تجارت بپردازيد ) . و هنگامي كه از عرفات ( به سوي مزدلفه ) روان شديد ، خدا را ( با تهليل و تكبير و تلبيه ) در نزد مشعرالحرام ياد كنيد ، و همان گونه كه شما را رهنمون كرده است خداي را ياد كنيد ( و با تضرّع و زاري و بيم و اميد و اين كه گوئي كه او را مي‌بينيد به ذكرش بپردازيد ) اگرچه پيش از آن جزو گمراهان بوده باشيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« جُنَاحٌ‌ » : گناه . « اَن تَبْتَغُوا » : اين كه جوياي سود از راه معامله و تجارت گرديد ، مادام كه هدف اصلي حجّ باشد . « أَفَضْتُمْ » : برجوشيديد و چست و چابك سرازير شديد . « عَرَفَاتٍ » : عرفات مكاني است كه روز عرفه ، يعني نهم ذي‌الحجّه ، حاجيان در آن لبّيك‌گويان و ادعيه‌خوانان مي‌مانند و نماز ظهر و عصر را در آنجا مي‌گزارند و بعد از آن رهسپار مزدلفه مي‌گردند . « الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ » : كوهي است در مزدلفه ميان عرفات و مِنيا . « كَمَا هَدَاكُمْ » : همان گونه كه رهنمودتان كرده است .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 199

‏متن آيه : ‏

‏ ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏سپس از همان جا كه مردم روان مي‌شوند ( و از مكان واحدي به نام عرفات به سوي سرزمين مِنيا مي‌كوچند ) روان شويد ، و از خداوند آمرزش ( گناهان و كجرويهاي پيشين خود را ) بخواهيد ( و بدانيد كه ) بي‌گمان خداوند آمرزنده و مهربان است ( و توبه و بازگشت بندگان مخلص را مي‌پذيرد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« اَفِيضُوا » : روان شويد . « مِنْ حَيْثُ » : از همان جائي كه .‏

*************************************************************************************************************************

آيه 200

‏متن آيه : ‏

‏ فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و هنگامي كه مناسك ( حجّ ) خود را انجام داديد ( و مراسم آن را به پايان برديد و پراكنده شديد ) همان گونه كه پدران خويش را ياد مي‌كنيد ( و به افتخارات نياكان مباهات مي‌نمائيد ) خدا را ياد كنيد و بلكه بيشتر از آن ، ( زيرا بزرگي و عظمت در پرتو ارتباط با خدا است . مردمان دو گروهند : ) كساني هستند كه مي‌گويند : خداوندا ! به ما در دنيا ( نيكي رسان و سعادت و نعمت ) عطاء كن . ( و لذا ) چنين كساني در آخرت بهره‌اي ( از سعادت و نعمت و رضايت الهي ) ندارند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« قَضَيْتُمْ » : به جاي آورديد و به تمام و كمال به پايان برديد . « مَنَاسِكَ‌ » : عبادات مختصّ حجّ . اعمال حجّ . « كَذِكْرِكُمْ ءَابَآءَكُمْ » : همان گونه كه پدران خود را ياد مي‌كرديد . گويند عربها بعد از انجام اعمال حجّ و اتمام مراسم آن ، در مِنيا گِرد مي‌آمدند و مفاخر آباء و محاسن اجدادشان را ياد مي‌كردند و مي‌ستودند . « خَلاقٍ » : بهره و نصيبي از نعمت .‏

*************************************************************************************************************************

موضوعات: تفسیر سوره بقره (آیات 173تا200)  لینک ثابت