داستان راننده تاکسی که دست مرحوم حضرت علامه جعفری ره را بوسید …

روزی زنده یاد مرحوم حضرت استاد علامه حاج شیخ محمد تقی جعفری_رضوان الله علیه_ سوار تاکسی شده بودند.در مسیر،طبق عادتی که داشتند،نفس عمیقی کشیدند و از ته دل می فرمایند:ای خدای من..

راننده تاکسی خطاب به استاد می گوید: استاد شما عبارت (خدای من) را جوری میفرمایید که انگار خداوند،فقط خدای شماست،در حالی که خدا مربوط به تمام کائنات است.

ایشان بعد از تشکر از دقت نظر راننده می فرمایند:

جواب شما دوست عزیز را با دو بیت از سعدی می دهم که چقدر زیبا و پر نغز از لطف عام و پر برکت خداوندی گفته است

و آن گاه ایشان این عبارت را می خوانند:

چنان لطف او شامل هر تن است

که هر بنده گوید خدای من است

چنان کار هرکس به هم ساخته

که گویا به غیری نپرداخته

و راننده پس از شنیدن این جواب پرنغز و شیوا ،دست استاد را می بوسند.

منبع:مجله خانواده سبز ص 20 شماره 473 و 474

 

موضوعات: ​ داستان راننده تاکسی که دست مرحوم حضرت علامه جعفری ره را بوسید ...  لینک ثابت