موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره جن / تفسیر نور

 

‏‏آيه 1
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآناً عَجَباً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( اي محمّد ! به امت خود ) بگو : به من وحي شده است كه گروهي از پريان ( به‌تلاوت قرآن من ) گوش فرا داده‌اند و ( پس از مراجعت به ميان قوم خود ، بديشان ) گفته‌اند : ما قرآن زيبا و شگفتي را شنيده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْجِنّ » : پري . آفريدگاني از آفريدگان خدا هستند كه از آتش آفريده شده‌اند ( نگا : حجر / 27 ) . داراي عقل و شعور و فهم و درك ، و تكليف و مسؤوليّت ، و آشنائي به زبان بوده ، و مخاطب كتابهاي آسماني و از جمله قرآن مي‌باشند ( نگا : احقاف‌ / 30 ) ، و موظّف به تبليغ حق هستند . آنها پيش از انسانها آفريده شده‌اند ( نگا : حجر / 27 ) و مي‌توانند برخي از كارهاي مورد نياز بشر را انجام دهند ( نگا : سبأ / 12 و 13 ، نمل‌ / 39 ) . وجود جنّ حتمي و قطعي است ، ولي ما چيزي از نحوه زندگي و ماهيّت ايشان - جز آنچه قرآن فرموده است‌ - نمي‌دانيم . ليكن بايد انسان مؤمن به دنبال خرافات و موهومات راه نرود و ناآگاهانه افسانه‌هائي را درباره ايشان از خود نبافد . اين را هم بداند كه جاي تعجّب نيست كه چه بسا انواع و اقسام موجودات زنده‌اي در اين عالم وجود داشته باشند و ما با حواسّ محدود و دانش اندك خود با آنها آشنا نباشيم ، همان گونه كه رنگها و صداهاي فراواني در جهان ما است ، ولي مقدار ناچيزي از آنها را مي‌بينيم و مي‌شنويم . « نَفَرٌ » : گروه ( نگا : اعراف‌ / 27 ، احقاف‌ / 29 - 32 ) . « عَجَباً » : عجيب و بي‌نظير . يعني اين كلام ، از نظر لفظ و معني اعجاز انگيز است ، و با سخنان ديگر متفاوت است . مصدر است و براي مبالغه ، صفت شده است .‏

‏‏آيه 2
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏همگان را به راه راست رهنمود مي‌سازد ، و ما بدان ايمان آورده‌ايم ( و ديگر از ايمان خود بر نمي‌گرديم و يكتاپرستي را در پيش مي‌گيريم ، و ) كسي را انباز پروردگارمان نمي‌سازيم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الرُّشْدِ » : راه راست و درستي كه پويندگان را به سر منزل سعادت و كمال مي‌رساند .‏

‏‏آيه 3
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏جلال و عظمت پروردگار ما والا است ، او همسر و فرزندي بر نگرفته است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَنَّهُ » : عطف بر ( إِنَّا سَمِعْنَا ) با تقدير فعل مناسب همچون ( نَعْلَمُ ) است : فَقَالُوا وَ نَعْلَمُ أَنَّهُ تَعَالي . يا اين كه عطف بر ضمير ( ه ) است : فَئَامَنَّا بِأَنَّهُ . « جَدُّ » : جلال و عظمت . فاعل فعل ( تَعالي ) است .‏

‏‏آيه 4
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏نادانان ما درباره خداوند سخنان ناروائي مي‌گفته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« سَفِيهُ » : نادان . مراد جنس سفيه است . لذا شامل اهريمن و سپاهيان او مي‌گردد ( نگا : المصحف الميسّر ) . « شَطَطاً » : سخنان دور از حقيقت . اقوال نادرست ( نگا : الكهف‌ / 14 ) .‏

‏‏آيه 5
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِباً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و ما ( پيش از اين ) چنين مي‌پنداشتيم كه آدميان و پريان هرگز بر خدا دروغ نمي‌بندند ( و از زبان خدا دروغ نمي‌گويند و بدو نسبتهاي ناروائي - همچون داشتن زن و فرزند - نمي‌دهند ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لَن تَقُولَ . . . كَذِباً » : اين سخن ممكن است اشاره به تقليد كوركورانه‌اي باشد كه اين گروه از پريان قبلاً از ديگران داشته‌اند و براي خدا انباز و همگون و زن و فرزند قرار مي‌داده‌اند .‏

‏‏آيه 6
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقاً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و كساني از انسانها به كساني از پريها پناه مي‌آوردند ، و بدين وسيله بر گمراهي و سركشي ايشان مي‌افزودند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« رَهَقاً » : سفاهت و جهالت . گمراهي و سركشي . « فَزَادَهُمْ رَهَقاً » : پناه بردن انسانها به پريان ، بر سفاهت و سركشي و گمراهسازي بيشتر پريها مي‌افزوده است . برخي گفته‌اند : پناه بردن انسانها به پريها ، بر گمراهي و سركشي و بزهكاري خود انسانها مي‌افزوده است .‏

‏‏آيه 7
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و ( انسانهاي كافر ) گمان برده‌اند ، همان گونه كه شما ( پريهاي كافر ) گمان برده‌ايد ، كه خداوند هرگز كسي را پيغمبر نمي‌سازد ، و كسي را دوباره زنده نمي‌گرداند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لَن يَبْعَثَ اللهُ أَحَداً » : خداوند هرگز كسي را پيغمبر نمي‌سازد و براي تبليغ روانه نمي‌دارد . خداوند هرگز كسي را پس از مرگ زندگي دوباره نمي‌بخشد و قيامت و رستاخيزي در ميان نمي‌باشد .‏

‏‏آيه 8
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَشُهُباً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما قصد آسمان كرديم ، و همه جاي آن را پر از محافظان و نگهبانان نيرومند ( ملائكه ) و شهابها ( ي سوزنده ) يافتيم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لَمَسْنَا » : قصد كريم . طلبيديم و جستجو كرديم . لمس به معني مس كردن و پسودن است ، ولي در اينجا مراد قصد كردن و رو نمودن است . « حَرَساً » : اسم جمع است ، و يا جمع حارِس است : محافظان . نگهبانان . مراد فرشتگان است . « شُهُب‌ » : جمع شِهاب ، آذرخشها ( نگا : حجر / 18 ) . « شَدِيداً » : وزن فَعِيل ، مفرد و جمع در آن يكسان است .‏

‏‏آيه 9
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَاباً رَّصَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما ( پيش از اين ) در گوشه‌ها و كنارهاي آسمان براي استراق سمع مي‌نشستيم ( و كسب خبر مي‌كرديم ) ولي اكنون هر كس بخواهد گوش فرا دهد ، شهاب آماده‌اي را در كمين خود مي‌يابد كه به سوي او نشانه مي‌رود .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مَقَاعِدَ » : جمع مَقْعَد ، نشيمنگاهها . جايگاهها . مراد اطراف و اكنافي است كه بشود در آنجاها نشست و كمين كرد . « رَصَداً » : آماده و نشانه گرفته شده . مصدر است و در معني اسم مفعول ، يعني مَرْصُود به كار رفته است . يا اين كه به معني راصِد ، يعني نگهبان است .‏

‏‏آيه 10
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما نمي‌دانيم كه آيا براي ساكنان زمين شر و بلا در نظر گرفته شده است ، و يا اين كه پروردگارشان خير و هدايت ايشان را خواسته است‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أُرِيدَ » : اراده شده است . مقدّر گشته است . « رَشَداً » : هدايت و رهنمود . مراد خير و بركت مادي و معنوي است .‏

‏‏آيه 11
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏برخي از ما تسليم فرمان خدا و پرهيزگارند ، و بعضي از ما جز اين ، ( يعني نافرمان و بي‌دين ) . اصلاً ما فرقه‌ها و گروههاي متفاوت و گوناگوني هستيم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« دُونَ » : جز . سواي . « طَرَآئِقَ » : جمع طريقه ، راهها و روشها . مراد مردمان صاحب راهها و روشهاي گوناگون است . « قِدَداً » : جمع قِدَّة : فِرقه . دسته . گروه .‏

‏‏آيه 12
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَباً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما يقين داريم كه هرگز نمي‌توانيم بر اراده خداوند در زمين غالب شويم ، و نمي‌توانيم از پنجه قدرت او فرار كنيم . ( بنابراين ، وقتي كه نه راه غلبه وجود دارد ، و نه راه گريز ، چاره‌اي جز تسليم فرمان دادگرانه او نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« ظَنَنَّا » : يقين داريم . قطعاً دانسته‌ايم . « هَرَباً » : گريز . فرار . مصدر است و به معني اسم فاعل ، يعني ( هَارِبِينَ ) بوده و حال است .‏

‏‏آيه 13
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْساً وَلَا رَهَقاً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ما هنگامي كه رهنمود ( قرآن را ) شنيديم ، بدان ايمان آورديم . هر كس كه به پروردگارش ايمان بياورد ، نه از كاستي ( پاداش ) مي‌ترسد ، و نه از ستم ( حاصل از افزودن بر بديهايش ) .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْهُدي‌ » : رهنمود . مراد قرآن است ( نگا : بقره‌ / 185 ) . « بَخْساً » : نقصان . كاهش . مراد كاستن از حسنات است . « رَهَقاً » : ستم . مراد افزايش بر سيّئات ، و دچار ساختن به خواري و ذلّت آخرت است .‏

‏‏آيه 14
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏در ميان ما ، فرمانبرداران ، و منحرفان و بيدادگرانند . آنان كه فرمانبردارند ، هدايت و خير را برگزيده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الْمُسْلِمُونَ » : ( نگا : بقره‌ / 132 و 133 و 136 ) . « الْقَاسِطُونَ » : كج‌روان و منحرفان . ستمگران و بيدادگران . « تَحَرَّوْا » : قصد كردند و گرائيدند . برگزيدند . تحرّي ، به معني تلاش براي شناخت چيزي كه راست‌تر و بهتر است ( نگا : معجم‌الفاظ القرآن‌الكريم ) .‏

‏‏آيه 15
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏و امّا آنان كه ستمگر و بيدادگرند ، هيزم و هيمه دوزخ هستند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« حَطَباً » : هيزم . هيمه .‏

‏‏آيه 16
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقاً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏اگر آدميان و پريان بر راستاي راه ( يكتاپرستي و فرمانبرداري از اوامر و نواهي الهي ) ماندگار بمانند ، آب زياد ( و نعمت فراوان ) بهره ايشان مي‌گردانيم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« الطَّرِيقَهِ » : راه . مراد راه خداشناسي و فرمانبرداري ، يا به عبارت ديگر ، آئين اسلام است . « غَدَقاً » : فراوان . زياد . « مَآءً غَدَقاً » : آب فراوان ، كه نماد و سبب نعمت فراوان است .‏

‏‏آيه 17
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَن يُعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَاباً صَعَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏هدف اين است كه ما آنان را با اين نعمت فراوان بيازمائيم ، و هر كس از ذكر و ياد پروردگارش روي‌گردان گردد ، او را به عذاب سخت و طاقت فرسائي داخل مي‌گرداند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« يَسْلُكْهُ » : داخل مي‌گرداند ( نگا : قصص‌ / 32 ، حاقّه‌ / 32 ) . « صَعَداً » : سخت . غير قابل تحمّل . طاقت‌فرسا .‏

‏‏آيه 18
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏مسجدها مختصّ پرستش خدا است ، و ( در آنها ) كسي را با خدا پرستش نكنيد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلّهِ » : مساجد از آن خدا است . مراد اين است كه مساجد مختصّ عبادت خدا است ، لذا در آنها كسي را با خدا عبادت نكنيد . « لا تَدْعُوا » : مپرستيد . عبادت نكنيد .‏

‏‏آيه 19
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( به من وحي شده است كه ) چون بنده خدا ( محمّد ) بر پاي ايستاد ( و شروع به نماز و خواندن قرآن در آن كرد ) و به پرستش خداوند پرداخت ، كافران پيرامون او تنگِ يكديگر ازدحام كردند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« عَبْدُاللهِ » : مراد حضرت محمّد است . « لِبَد » : جمع لِبْدَة ، متراكم و انباشته . مجازاً به معني گروه و دسته تنگ يكديگر و پشت سر هم است .‏

‏‏آيه 20
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏بگو : تنها پروردگارم را مي‌پرستم و كسي را انباز او نمي‌كنم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« أَدْعُو » : مي‌پرستم . به كمك مي‌طلبم . الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني در آخر دارد .‏

‏‏آيه 21
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرّاً وَلَا رَشَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏بگو : من نمي‌توانم هيچ گونه زياني و سودي به شما برسانم ، و به هيچوجه نمي‌توانم گمراهتان سازم يا هدايتتان دهم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« ضَرّاً » : زيان . گمراهي . « رَشَداً » : خير و خوبي . هدايت و توفيق . « لآ أَمْلِكُ لَكُمْ » : من نمي‌توانم زيان و ضرري را از شما دفع و برطرف كنم ، و نمي‌توانم خير و خوبي را به شما برسانم ( نگا : زاد المسير ) .‏

‏‏آيه 22
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ قُلْ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏بگو : ( اگر من از خدا نافرماني كنم ) هيچ كس مرا در برابر ( خشم ) خدا پناه نمي‌دهد ، و پناهگاهي ( براي حفظ خود از عذاب خدا ) جز خدا نمي‌يابم .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لَن يُجِيرَنِي‌ » : هرگز پناهم نمي‌دهد . هيچ وقت مرا در جوار خود نمي‌گيرد ( نگا : مؤمنون‌ / 88 ، احقاف‌ / 31 ، ملك‌ / 28 ) . « مُلْتَحَداً » : پناهگاه . ملجأ ( نگا : كهف‌ / 27 ) .‏

‏‏آيه 23
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ إِلَّا بَلَاغاً مِّنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏ليكن ( تنها كاري كه مي‌توانم بكنم ) تبليغ از سوي خدا ، و رساندن پيامهاي او است . هر كس از خدا و پيغمبرش نافرماني كند ، نصيب او آتش دوزخ است و جاودانه در آن مي‌ماند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« بَلاغاً » : ابلاغ تبليغ . مستثني از ( لآ أَمْلِكُ ) است و جملات ميان آنها معترضه و براي تأكيدِ عدم استطاعت است ( نگا : قاسمي ) . يا اين كه مفعول مطلق فعل محذوفي است . « رِسَالاتِهِ » : مراد از رسالتهاي خدا توضيح مسائل مجمل قرآني ، در پرتو رهنمودهاي آسماني است . مثل توضيح و بيان احكام نماز و زكات و حجّ ، و غيره ( نگا : المصحف‌الميسّر ) .‏

‏‏آيه 24
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِراً وَأَقَلُّ عَدَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏( كافران همواره به استهزاء خود ادامه مي‌دهند ) تا زماني كه مشاهده خواهند كرد چيزي را كه بدانان وعده داده شده است . آن گاه خواهند دانست كه چه كسي ( از كافر و مؤمن ) ياورانش ناتوانتر ، و شماره و تعدادش كمتر است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« حَتّي إِذَا رَأَوْا » : ( نگا : مريم‌ / 75 ) . « نَاصِراً » : تمييز است .‏

‏‏آيه 25
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏بگو : ( اي كافران ! ) من نمي‌دانم آيا چيزي كه به شما وعده داده مي‌شود ، نزديك است ، يا اين كه پروردگارم زمان طولاني و زيادي را براي آن در نظر گرفته است .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« مَا تُوعَدُونَ » : آنچه به شما وعده داده مي‌شود ، مراد قيامت و عذاب آن است . « أَمَداً » : مدّت زمان طولاني ( نگا : آل‌عمران‌ / 30 ، كهف‌ / 12 ، حديد / 16 ) .‏

‏‏آيه 26
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏داننده غيب خدا است ، و هيچ كسي را بر غيب خود آگاه نمي‌سازد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« عَالِمُ » : خبر مبتداي محذوف ( هُوَ ) يا بدل از ( رَبّ ) است . « فَلا يُظْهِرُ عَلي غَيْبِهِ » : ( نگا : انعام‌ / 59 ، نمل‌ / 65 ) .‏

‏‏آيه 27
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏مگر پيغمبري كه خدا از او خوشنود باشد . خدا ( براي حفظ آن مقدار غيبي كه او را از آن مطّلع مي‌كند ، از ميان فرشتگان ) محافظان و نگهباناني در پيش و پس او روان مي‌دارد .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« إِلاّ مَنِ ارْتَضي مِن رَّسُولٍ » : مگر پيغمبري كه از او راضي باشد . خداوند تنها برخي از پيغمبران را بر بعضي از امور غيب مطّلع مي‌سازد ، آن هم بدان اندازه كه بيانگر معجزات ايشان بوده و به مأموريّت و دعوتشان مربوط باشد ( نگا : آل‌عمران‌ / 49 و 179 ) . « إِرْتَضي‌ » : ( نگا : انبياء / 28 ، نور / 55 ) . « يَسْلُكُ » : داخل مي‌كند . روان مي‌سازد ( نگا : جنّ‌ / 17 ) . « بَيْنَ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ » : مراد همه جوانب و اطراف است . در وقت نزول غيب ، خدا توسّط فرشتگان ، پيغمبران را از هر سو مي‌پايد ، و از شياطين و پريان و وسوسه‌هاي ايشان مراقبت و مواظبت مي‌نمايد ( نگا : حجر / 9 ، شعراء / 212 ) . « رَصَداً » : جمع راصِد ، نگهبانان و مراقبان .‏

‏‏آيه 28
‏متن آيه : ‏‏‏
‏ لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَداً ‏

‏ترجمه : ‏‏‏
‏تا خدا بداند كه پيغمبران پيامهاي پروردگارشان را رسانده‌اند ، هر چند كه خدا از همه چيزهائي كه نزديك ايشان است ( و در درون و بيرون آنان است ) كاملاً آگاه بوده و بدانها احاطه دارد ، و هر چيزي را دانه‌دانه سرشماري كرده است و دقيقاً مي‌داند .‏

‏توضيحات : ‏‏‏‏
‏« لِيَعْلَمَ » : ( نگا : بقره‌ / 143 ، آل‌عمران‌ / 140 ) . « عَدَداً » : شماره . شمرده . شمرنده . يكي‌يكي . تمييز است ، و يا به معني ( إحصاء ) و مفعول مطلق است ، و يا اين كه در معني ( مَعْدُوداً ) و حال ( كُلَّ شَيْءٍ ) و يا به معني ( عادّاً ) و حال فاعل فعل ( أَحْصي ) است .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره جن / تفسیر نور  لینک ثابت