موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره يونس / تفسیر نور


آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏الف . لام . را . اين آيه‌هاي كتاب استواري است ( كه هر چند از همين نوع حرفها فراهم آمده است ، نمي‌توانيد همانند آن را بسازيد . از استحكام و نظم و نظام برخوردار است و باطل و خرافه و هزل بدان راه ندارد ، و پر است از سخنان حكمت‌آميزي كه سود دنيا و آخرت مردم را دربر دارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الر » : ( نگا : بقره / 1 ) . « تِلْكَ » : آن . در اينجا مراد ( اين ) است و براي بيان فخامت و عظمت قرآن ، اسم اشاره به دور ، يعني ( آن ) به كار رفته است ، همان گونه كه در حضور كسي هستيم و براي تعظيم مي‌گوئيم : آن جناب ، آن حضرت . « الْحَكِيمِ » : محكم و استوار در لفظ و در معني . داراي سخنان حكمت‌آميز .‏

آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا اين براي مردم شگفتي دارد كه ما مردي از خودشان را ( پيغمبر كرديم و بدو ) پيغام داديم كه مردمان را ( از عذاب خدا ) بترسان و مؤمنان را مژده بده كه آنان در نزد پروردگارشان داراي مقام و منزلت عالي هستند ( و از سابقه نيك برخوردار و بر ديگران برتري دارند . امّا با وجود صدق رسول و اعجاز قرآن ) كافران مي‌گويند كه : اين مرد ، ( محمّد نام ) واقعاً جادوگر آشكاري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَجَباً » : تعجّب . شگفتي . خبر ( كانَ ) است كه بر اسم آن مقدّم شده است كه جمله ( أَنْ أَوْحَيْنا إِلي رَجُلٍ ) است . « قَدَمَ صِدْقٍ » : اصل قدم ، كف پا است ، ولي عربها آن را بر سبقت و پيشي‌گرفتن در چيزي بر ديگران استعمال كرده‌اند . صدق به معني راستي و راستگوئي ، و ضدّ كذب است . امّا عربها آن را در معني فضائل و افتخارات به كار برده‌اند . مراد از قَدَم صِدق ، مقام و منزلت و درجات رفيعه است ( نگا : اسراء / 80 ، قمر / 55 ) .‏

آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار شما خداوندي است كه آسمانها و زمين را در شش دوره بيافريد ، سپس به اداره جهان هستي پرداخت . زمام اداره جهان هستي به دست او است ( و چرخش امور آن به فرمان او ) . كسي ميانجي نمي‌تواند بشود مگر پس از اجازه او . اين خدا است كه صاحب و پروردگار شما است ، پس او را پرستش كنيد ( نه ديگري را ) . آيا گوشزد نمي‌شويد ( و پند و عبرت نمي‌گيريد ) ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« سِتَّةَ اَيّامِ » : مراد شش دوره است ( نگا : اعراف / 54 ، حجّ / 47 ، معارج / 4 ) . « إسْتَوَيا عَلَي الْعَرْشِ » : ( نگا : اعراف / 54 ) . « يُدَبِّرُ الأمْرَ » : كار جهان را به مقتضي حكمت و مصلحت مي‌گرداند .‏

آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً وَعْدَ اللّهِ حَقّاً إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بازگشت همه شما به سوي او است . اين وعده راستين خداوند است ( و خداوند خلاف وعده نمي‌كند ) . خدا است كه از آغاز ، موجودات را مي‌آفريند ( و جامه هستي به تن همه كائنات ، از جمله انسانها مي‌كند ) و هم او است كه آنها را ( ديگر بار پس از تخريب جهان ، هستي مي‌بخشد و به سوي خود ) برمي‌گرداند . تا دادگرانه پاداش كساني را بدهد كه ايمان آورده‌اند و كارهاي نيكو كرده‌اند . و امّا كساني كه راه كفر پوئيده‌اند ، ( بي‌سزا نمي‌مانند ، و بلكه ) نوشيدني از آب داغ و سوزاني دارند و داراي عذاب بس دردناكي هستند ، به سبب كفري كه ورزيده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَعْدَ اللهِ حَقّاً » : واژه‌هاي ( وَعْدَ ) و ( حَقّاً ) مفعول مطلق فعل محذوفي هستند . تقدير چنين است : وَعَدَكُم بِالْبَعْثِ وَ الرُّجُوعِ وَعْداً ، وَحَقَّ ذلِكَ الْوَعْدَ حَقّاً . « شَرَابٌ » : نوشيدني . « حَمِيمٍ » : آب بسيار گرم و داغ ( نگا : كهف / 29 ، محمّد / 15 ) .‏

آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُوراً وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِكَ إِلاَّ بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا است كه خورشيد را درخشان و ماه را تابان گردانده است ، و براي ماه منازلي معيّن كرده است تا شماره سالها و حساب ( كارها ) را بدانيد . خداوند ( آن همه عجائب و غرائب آفرينش و چرخش و گردش مهر و ماه را سرسري و از بهر بازيگري پديد نياورده است و بلكه ) آن را جز به حكمت نيافريده است . خداوند آيات ( قرآن و نشانه‌هاي جهان ) را براي آنان كه مي‌فهمند و درك مي‌كنند شرح و بسط مي‌دهد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ضِيَآءً » : روشني . اين واژه مصدر و براي مبالغه به جاي اسم فاعل ، يعني ( مُضيئَة ) به معني روشن ، به كار رفته است . « نُوراً » : نور . اين واژه مصدر و براي مبالغه در معني اسم فاعل يعني ( مُنَوِّر ) به معني تابان به كار رفته است . فرق ( ضِياء و نُور ) در اين است كه ( ضِياء ) براي چيزي استعمال مي‌گردد كه نور آن از خودش باشد ، و ( نُور ) براي چيزي به كار مي‌رود كه روشنائي آن از خودش نباشد و بلكه منعكس‌كننده نور چيز ديگري باشد ( نگا : فرقان / 61 ، احزاب / 46 ، نوح / 16 ) . « مَنَازِلَ » : مراد بروج خورشيد و ماه ، يا تنها بروج ماه است .‏

آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ فِي اخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيگمان در آمدوشدِ شب و روز ( و تفاوت كيفي و كمي آنها ) و در چيزهائي كه خداوند در آسمانها و زمين آفريده است ، نشانه‌هائي ( بر وجود آفريدگار و دلائلي بر عظمت پروردگار ) براي كساني است كه پرهيزگارند ( و هراس از عقاب و عذاب خدا را در مدّنظر دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِخْتِلاف‌ » : آمد و شد . تفاوت در كميّت و كيفيّت ، يعني درازي و كوتاهي شبها و روزها و روشنائي و تاريكي آنها ، و غيره ( نگا : بقره / 164 ، آل‌عمران / 190 ) .‏

آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ إَنَّ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءنَا وَرَضُواْ بِالْحَياةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّواْ بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً كساني كه ( به روز رستاخيز و زندگي دوباره ايمان ندارند و ) ديدار ما را انتظار نمي‌كشند ، و به زندگي دنيوي بسنده مي‌كنند ( و گمان مي‌برند كه جهان ديگري پس از اين جهان وجود ندارد ) و به اين جهان دل مي‌بندند ( و براي جهان ديگر ، تلاش نمي‌نمايند ) ، و از آيات ( قرآني و نشانه‌هاي جهاني ) ما غافل و بي‌توجّه مي‌مانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لايَرْجُونَ » : نمي‌خواهند . انتظار نمي‌كشند . « إطْمَأَنُّوا بِهَا » : بدان دل بسته‌اند . بدان آرام گرفته‌اند .‏

آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمُ النُّارُ بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چنين كساني جايگاهشان دوزخ است به سبب كارهائي كه مي‌كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اُوْلئِكَ » : جمله ( أُوْلئِكَ مَأْواهُمْ ) خبر ( إِنَّ ) در آيه قبلي است .‏

آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيگمان كساني كه ايمان مي‌آورند و كارهاي شايسته مي‌كنند ، پروردگارشان آنان را به سبب ايمان ( راستين و كارهاي خداپسند ) رهنمودشان مي‌نمايد ( و در دنيا بر ايمان ، استوار و ثابت ‌قدمشان مي‌دارد ، و در آخرت به بهشت نائلشان مي‌فرمايد كه ) جويبارها در زير ( كاخهاي ) ايشان در بهشت خوش و پرناز و نعمت روان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِإِيمَانِهِمْ » : به سبب داشتن ايمان صحيح و درستي كه دارند . « جَنَّاتِ النَّعِيمِ » : بهشت پرناز و نعمت . جاي لذّت و شادخواري و خوشگذراني .‏

آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلاَمٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در بهشت دعاي مؤمنان : پروردگارا ! تو منزّهي ( از آنچه كافران در دنيا مي‌گفتند ) و سلام آنان در آن ( خطاب به همديگر ) درودتان باد ( اي فرمانبرداران يزدان سبحان ) ! و ختم دعا و گفتارشان : شكر و سپاس پروردگار جهانيان را سزا است ، ( كه ايمان را نصيب ما كرد و از ما خوشنود گرديد ) مي‌باشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَعْوَاهُمْ » : دعاي ايشان در مناجات پروردگارشان . « ءَاخِرُ دَعْوَاهُمْ » : پايان دعايشان . « أَنْ » : از حروف مشبّهة بالفعل و مخفّفه از مثقّله است .‏

آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ يُعَجِّلُ اللّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُم بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءنَا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر خداوند در رساندن شرّها و بلاهائي شتاب ورزد كه مردمان ( در حالت خشم و غضب و يا حماقت و جهالت ) در طلب آنها شتاب مي‌نمايند ، همچنان كه ( برابر سرشت انساني خود ) در فراچنگ آوردن خيرها و نعمتها شتاب مي‌ورزند ، عمر ( همگي انسانها به پايان مي‌رسد و اثري از ) آنان باقي نمي‌ماند ( و اختيار كه پايه تكليف و وجه امتياز انسان از حيوان است ، از ميان مي‌رود ، و اطاعت جنبه اضطراري پيدا مي‌كند ) . امّا ما افرادي را كه معتقد به ملاقات ما ( در قيامت ) نيستند ، به حال خود رها مي‌سازيم ( و در مجازاتشان عجله نمي‌كنيم و بلكه در دنيا بديشان مهلت مي‌دهيم ) تا در سركشي و نافرماني خود ( بلولند و ) سرگردان شوند ( و حق را از باطل ، و راه را از چاه باز نشناسند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَوْ يُعَجِّلُ اللهُ لِلنَّاسِ . . . » : مفهوم آيه سه چيز مي‌تواند باشد : 1 - افراد بي‌ايمان تمسخركنان به پيغمبران يا به داعيان الي الله گفته و مي‌گويند : اگر راست مي‌گوئيد كه در برابر گناه ، عذاب و عقابي وجود دارد ، از خدا بخواهيد هم اينك آن را به ما برساند ! ! انسان شتابگر است و با شتاب خواستار بدي و خوبي است . و . . . ( نگا : اعراف / 70 ، انفال / 32 ، رعد / 6 ، عنكبوت / 53 و 54 ، اسراء / 11 ، انبياء / 37 ) . 2 - انسانها اعم از باايمان و بي‌ايمان ، با انجام گناهان كه موجب عذابند ، انگار در نزول عقاب از سوي خدا شتاب دارند ، و اگر خدا در مقابل گناهان فوراً بزهكاران را نابود مي‌كرد ، كسي برجاي نمي‌ماند . و . . . ( نگا : نحل / 61 ، فاطر / 45 ) . 3 - اگر خدا به سخن مردم گوش فرا دهد و دعاي ايشان را كه در حالت يأس و نااميدي ، عليه خود و خويشان خود مي‌كنند ، و يا در حالت خشم عليه ديگران و به ويژه دشمنان خويش مي‌نمايند ، هرچه زودتر بپذيرد و برآورده كند ، كسي برجاي نمي‌ماند . و . . . ( نگا : تفسيرالمنار ، جلد11 ، صفحه‌311 ) .‏

آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِداً أَوْ قَآئِماً فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَّمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه به انسان ناراحتي و بلائي مي‌رسد ( كه نه خود و نه ديگران نمي‌توانند آن را دفع و چاره كنند ) ، چه بر پهلو خوابيده ، و چه نشسته ، و چه ايستاده باشد ( براي رفع مشكل ) ما را به كمك مي‌خواند . امّا هنگامي كه ناراحتي و بلائي را ( كه در مقابل آن درمانده بود ) از او به دور داشتيم ، آن چنان راه ( سابق ) خود را در پيش مي‌گيرد ( و خداي را باز هم فراموش مي‌كند ) كه انگار ما را براي دفع محنتي كه بدو رسيده است به فرياد نخوانده است ( و اصلاً ضرر و زياني متوجّه او نبوده و بلائي بدو دست نداده است . آري ! هميشه ) اين چنين اعمال اسرافگران در نظرشان آراسته شده است ( و تكرار گناه از قباحت آن كاسته است ، و اهريمن نابه كار باطل را براي آنان حق جلوه داده است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَسَّ » : دست داد . اصابت كرد و رسيد . « الضُّرُّ » : بلا و محنت . زيان مالي يا جاني . « لِجَنبِهِ » : بر پهلوي خود . حرف ( ل ) به معني ( عَلي ) است ، و ( لِجَنبِهِ ) حال ضمير فاعلي مستتر در فعل ( دَعَانَا ) است . « قَاعِداً » : نشسته . حال است و عطف بر ( لِجَنبِهِ ) است .‏

آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما گروهها ( و نسلهاي زيادي ) را هلاك كرده‌ايم كه پيش از شما بوده‌اند ، بدان گاه كه ستم كرده‌اند ( و راه گناه سپرده‌اند ) و پيغمبرانشان براي آنان دلائل روشن و معجزات آشكاري آورده‌اند و ارائه نموده‌اند ، ولي آنان جزو كساني نبوده‌اند كه ايمان بياورند ( و سخنان پيغمبران را بشنوند و به دنبال ايشان روند . آري در گذشته و حال و آينده ) اين چنين گروه بزهكاران را سزا مي‌دهيم . ( پس خويشتن را بپائيد و نافرماني ننمائيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْقُرُونَ » : جمع قرن ، مردمان يك عصر و زمان . نسلها . ( نگا : انعام / 6 ، مؤمنون / 42 ) . « وَ جَآئَتْهُمْ . . . » و « وَ مَا كَانُوا . . . » : اين دو جمله ، حال ضمير ( و ) در فعل ( ظَلَمُوا ) مي‌باشند .‏

آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلاَئِفَ فِي الأَرْضِ مِن بَعْدِهِم لِنَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس به دنبال آنان شما را در زمين جانشينان ( ايشان و سرنشينان زمين ) كرده‌ايم تا بنگريم شما چگونه عمل مي‌كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلآئِفَ » : جمع خَليفَة . يعني جانشينان كساني كه بر اثر تباهي و گناه نابود شده‌اند ( نگا : اعراف / 74 ، نور / 55 ) .‏

آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاء نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه آيه‌هاي روشن ما بر آنان خوانده مي‌شود ، كساني كه به ملاقات ما ( در روز رستاخيز ) ايمان ندارند مي‌گويند : قرآني جز اين را براي ما بياور ( و كتابي جز قرآن را ارائه بده ) يا اين كه آن را تغيير بده ( و آيه‌هاي مربوط به قيامت و آيه‌هاي راجع به بتان ما را حذف و دگرگون كن ) . بگو : مرا نرسد كه خودسرانه و به ميل خود آن را تغيير دهم . من جز به دنبال چيزي نمي‌روم و جز چيزي را نمي‌گويم كه بر من وحي گردد . اگر از فرمان پروردگارم تخطّي كنم ، از عذاب روز بزرگ مي‌ترسم ( كه دامنگيرم شود و تغيير و تبديل قرآن مايه عقاب و عذابم گردد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيِّنَاتٍ » : جمع بيّنة ، واضح و روشن . حال است . « تِلْقَآءِ » : سوي . جانب . از ماده ( لقي ) است . « مِن تِلْقَآءِ نَفْسِي‌ » : از سوي خود . با اختيار و اراده خودم .‏

آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لَّوْ شَاء اللّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً مِّن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اگر خداي مي‌خواست ( قرآني بر من نازل نمي‌كرد و من ) آن را بر شما نمي‌خواندم ( و آن را به كسي از شما نمي‌رساندم ، و خدا توسّط من ) شما را از آن آگاه نمي‌كرد . ( به هر حال من تنها مبلّغ قرآنم نه مؤلّف آن ، و در اين باره اختياري از خود ندارم . سالهائي در ميان شما بسر برده‌ام و از اين نوع سخنان چيزي نگفته‌ام و ) عمري پيش از اين با شما بوده‌ام ( و صدق و امانت خود را نشان داده‌ام . از بررسي گذشته و حال مي‌توانيد بفهميد كه آنچه براي شما مي‌خوانم وحي آسماني است ) . آيا ( مطلبي به اين روشني را ) نمي‌فهميد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« لآ أَدْرَاكُم بِهِ » : شما را از آن آگاه نمي‌كرد . از آن باخبرتان نمي‌ساخت . « لَبِثْتُ » : مانده‌ام . بسر برده‌ام . « عُمُراً » : يك عمر . مراد مدّت مديد است . مفعولٌ‌فيه است .‏

آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه‌كسي ستمكارتر از كسي است كه دروغي را به خدا نسبت دهد ، يا آيه‌هاي او را تكذيب كند ؟ ( دروغ‌بستن به خدا و تكذيب آيات او ، كفر بشمار است و جرم بزرگي دربر دارد و ) هرگز مجرمان ( كفرپيشه ) رستگار نمي‌گردند ( و قطعاً از عذاب خدا رهائي نمي‌يابند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُفْلِحُ » : رستگار نمي‌شود . نجات نمي‌يابد .‏

آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينان غير از خدا ، چيزهائي را مي‌پرستند كه نه بديشان زيان مي‌رسانند و نه سودي عائدشان مي‌سازند ، و مي‌گويند : اينها ميانجيهاي ما در نزد خدايند ( و در آخرت رستگارمان مي‌نمايند ! ) بگو : آيا خدا را از وجود چيزهائي ( به نام بتان و انبازهاي يزدان ) باخبر مي‌سازيد كه خداوند در آسمانها و زمين سراغي از آنها ندارد ؟ ( مگر شما بتها را نماينده خدا نمي‌دانيد ؟ آيا ممكن است خدا اگر نماينده‌اي مي‌داشت از بودن آن بي‌خبر مي‌گشت ، ولي شما باخبر از آن مي‌شديد ؟ ! ) . خداوند منزّه ( از هرگونه انبازي ) و فراتر از آن چيزهائي است كه مشركان انبازشان مي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَتُنَبِّئُونَ اللهَ بِمَا » : آيا خدا را از وجود بتها و انبازهائي باخبر مي‌سازيد كه خدا از وجود آنها بي‌خبر است ؟ يعني اگر خدا شريكي مي داشت قبل از همه خودش از آن خبر مي‌داشت .‏

آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ وَلَوْلاَ كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مردمان ( در آغاز آفرينش ) ملّت واحدي بيش نبودند ( و سرشت انساني ايشان استعداد خير و شرّ در خود داشت . خداوند پيغمبراني از ميانشان برانگيخت تا آنان را در برابر وحي آسماني به راه خير بدارند و ارشاد كنند . بعدها ) مردمان دو گروه شدند و با هم اختلاف پيدا كردند . ( يعني دسته‌اي از كلام آسماني پيروي كردند و راه خير در پيش گرفتند ، و گروهي به وسوسه شيطاني گوش فرا دادند و به راه شرّ رفتند و ميكربِ پيكر جامعه انساني شدند ) . اگر سخن پروردگارت از پيش بر اين نرفته بود ( كه عذاب بزرگ كافران و مجازات شديد مبطلان تا روز رستاخيز به تأخير انداخته شود ) ، درباره چيزي كه در آن اختلاف دارند ( با تمييز حق از باطل ، و برجاي داشتن محِقّ و نابودكردن مبطِل ) داوري مي‌شد ( و مسأله كفر و نفاق خاتمه مي‌يافت ، چرا كه از ترس نابوديِ آني ، اختيار كه رمز تكامل و پيشرفت است از ميان برمي‌خاست و جبر مطلق بر جامعه حاكم مي‌شد . امّا چون مجازات آني مخالف سرشت انساني است ، خدا چنين نكرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُمَّةً وَاحِدَةً » : ( نگا : بقره / 213 ) . « لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ » : ( نگا : ابراهيم / 42 ، نحل / 61 ، فاطر / 45 ) . « لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ » : در ميانشان داوري مي‌شد و كار فيصله پيدا مي‌كرد . مراد اين است كه خدا در دنيا فوراً آنان را مجازات مي‌كرد و عذاب خدا سريعاً دامنگيرشان مي‌گرديد . « فِيمَا » : درباره چيزي كه . مراد از اين چيز ، دين است كه مردمان در امر آن اختلاف پيدا مي‌كنند . گروهي راه آن مي‌پويند و دسته‌اي راه ديگر مي‌جويند .‏

آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلّهِ فَانْتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران مي‌گويند : كاش ! معجزه‌اي ( جز قرآن ، همچون معجزه ساير پيغمبران ) بر او ( كه محمّد است ) از سوي پروردگارش فرو فرستاده مي‌شد ( و ما را به صدق رسالتش قانع مي‌كرد ! بديشان ) بگو : ( نزول معجزات از عالم غيب است و ) تنها خدا است كه بر غيب آگاه است . ( اگر قرآن شما را قانع نمي‌سازد ) پس منتظر باشيد و من هم با شما منتظر مي‌مانم ( تا ببينيم عاقبت كار و فرمان پروردگار چه خواهد بود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَةٌ » : معجزه . مراد معجزه مادي و حسي ، از قبيل معجزات پيغمبران پيشين است ( نگا : انبياء / 5 ، قصص / 48 ) يا معجزات پيشنهادي ديگر ( نگا : إسراء / 90 - 93 ، عنكبوت / 50 و 51 ) . « إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلّهِ » : غيب ، تنها و تنها از آن خدا است ، و فقط و فقط او بر آن آگاه است .‏

آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فِي آيَاتِنَا قُلِ اللّهُ أَسْرَعُ مَكْراً إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه پس از شرّ و بلائي كه ( براي بيداري و آگاهي ) به مردم رسيده است ، مزه خير و نعمتي به انسانها مي‌چشانيم ( و ايشان را به قدرت و ثروت و شادي هم مي‌آزمائيم ) ، به ناگاه درباره آيه‌هاي ما به چاره‌سازي مي‌نشينند ( و به تكذيب آنها مي‌پردازند و با توجيهات نادرست در مقام انكار آيه‌ها برمي‌آيند ، و پيغمبر ما را شاعر و ساحر و ديوانه مي‌خوانند ، و مشكلات و سختيها را ناشي از اسباب و علل و تصادف و قهر طبيعت مي‌دانند ، و نعمتها و خوشيها را حمل بر زرنگي و شايستگي خود و شفقت روزگار مي‌نمايند ! ) . بگو : خداوند در چاره‌سازي ( حيله‌گريهاي شما ) از سرعت بيشتري برخوردار است ( و مي‌تواند شما را در اسرع وقت نابود نمايد و سريعاً تازيانه عذاب را به تنتان آشنا كند و فوراً در برابر اعمال زشتتان سزايتان دهد . امّا تا آن زمان كه خود مي‌داند ، مهلتتان مي‌دهد و به حال خودتان وا مي‌گذارد ) . بيگمان فرستادگان ( مأمور ثبت و ضبط كردار و گفتار و پندار شما يعني فرشتگان ) ما حيله‌گريها و چاره‌سازيهاي شما را مي‌نويسند ( و در قيامت كيفر آنها را به كف دستتان مي‌گذاريم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَذَقْنَا » : چشانديم . « رَحْمَة » : مراد نعمت است كه از رحمت خدا سرچشمه مي‌گيرد . « ضَرَّآءَ » : شدّت و محنت . گزند . مؤنّث است و مذكّر ندارد . « مَكْرٌ » : نيرنگ . چاره‌سازي نهاني و چاره‌جوئي پنهاني . مراد اين است كه كافران مي‌خواستند با تكذيب آيات و طعنه‌زدن بدانها و شكّ و گمان انداختن به دل ضعفاء تأثير كلام آسماني را خنثي نمايند . « رُسُلَنا » : فرستادگان ما . مراد فرشتگان مأمور نوشتن اعمال مردمان است ( نگا : انفطار / 10 و 11 و 12 ) .‏

آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِم بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنِّ مِنَ الشَّاكِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او است كه شما را در خشكي و دريا راه مي‌برد ( و امكان سير و حركت در قاره‌ها و آبها را براي شما ميسّر مي‌كند ) . چه بسا هنگامي كه در كشتيها قرار مي‌گيريد و كشتيها با باد موافق سرنشينان را ( آرام آرام به سوي مقصد ) حركت مي‌دهند ، و سرنشينان بدان شادمان مي‌گردند ، به ناگاه باد سختي وزيدن مي‌گيرد و از هر سو موج به سويشان ميدود و مي‌پندارند كه ( توسّط مرگ از هر سو ) احاطه شده‌اند ( و راه گريزي نيست . در اين وقت ) خدا را به فرياد مي‌خوانند و طاعت و عبادت و فرمانبرداري و دين را تنها از آن او مي‌دانند ( چرا كه همه‌كس و همه‌چيز را بسي ضعيف‌تر و ناتوانتر از آن مي‌بينند كه كاري از دست آنان برآيد و از اين ورطه رستگارشان نمايد . بدين هنگام عهد مي‌كنند كه ) اگر ما را از اين حال برهاني ، از زمره سپاسگزاران خواهيم بود ( و ديگر به كسي و چيزي جز تو روي نمي‌آوريم و هرگز اين و آن را به فرياد نمي‌خوانيم و نمي‌پرستيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُسَيِّرُكُمْ » : به سير و حركتتان مي‌اندازد . شما را راه مي‌برد . « الْفُلْكِ » : كشتي . كشتيها . مفرد و مثنّي و جمع و مذكّر و مؤنّث در آن يكسان است . « جَرَيْنَ بِهِمْ » : كشتيها سرنشينان خود را حركت مي‌دهند و مي‌برند . « بِرِيحٍ طَيِّبَةِ » : با باد موافق . با باد شرطه . « عَاصِفٌ » : مخرّب و توفنده . صفت ( ريحٌ ) است . علّت ذكر آن به صورت مذكّر ، سه چيز مي‌تواند باشد : واژه ( ريح ) مذكّر هم بشمار آمده باشد . ( عاصف ) صفت اختصاصي ( ريح ) است و مانند حائض نيازي به فارق ندارد . ( عاصف ) مانند ( تامِر ) و ( لابِن ) از باب نسب ، و به معني ( ذاتُ عَصْفٍ ) باشد كه مذكّر و مؤنّث در آن يكسان است . « أُحِيطَ بِهِمْ » : احاطه شده‌اند . يعني مرگ و نابودي همه جوانب را بر آنان گرفته است . « الدِّينَ » : دين و آئين . طاعت و عبادت و انقياد . « مِنْ هذِهِ » : از اين حال . مرجع اسم اشاره ، حال محذوف است كه مؤنّث است .‏

آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنفُسِكُم مَّتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَينَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا هنگامي كه خدا آنان را نجات مي‌دهد ، ناگهان به ناحق در زمين شروع به ظلم و فساد مي‌كنند ( و عهد و پيمان را فراموش مي‌نمايند ) . اي مردم ! ظلم و ستمي كه مرتكب مي‌شويد ، وبال و زيان آن متوجّه خود شما مي‌شود . چند روزي از متاع و لذّت دنيا بهره‌مند مي‌شويد ، پس از آن بازگشت شما به سوي خدا است و آن گاه ما شما را از آنچه انجام مي‌داده‌ايد آگاه مي‌سازيم ( و سزاي اعمالتان را مي‌دهيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنجَاهُمْ » : نجاتشان داد . « يَبْغُونَ » : ظلم و تعدّي مي‌كنند . « مَتاعَ » : كالا . بهره‌مندي و تمتّع . مفعولٌ‌به فعل محذوفي همچون ( تَتمتّعونَ ) است .‏

آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالأَنْعَامُ حَتَّىَ إِذَا أَخَذَتِ الأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلاً أَوْ نَهَاراً فَجَعَلْنَاهَا حَصِيداً كَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حال دنيا ( از حيث زوال و فنا و از ميان‌رفتن نعمت آن ) همانند آبي است كه از آسمان مي‌بارانيم و بر اثر آن گياهان زمين كه انسانها و حيوانها از آنها مي‌خورند ( و استفاده مي‌كنند ، مي‌رويند و ) به هم مي‌آميزند تا بدانجا كه زمين ( در پرتو آن ) كاملاً آرايش و زيبائي مي‌گيرد و آراسته و پيراسته مي‌گردد و اهل زمين يقين پيدا مي‌كنند كه بر زمين تسلّط دارند ( و حتماً مي‌توانند از ثمرات و غلّات و محصولات آن بهره‌مند شوند . در بحبوحه اين شادي و در گيراگير اين سرسبزي و آراستگي ) فرمان ما ( مبني بر درهم كوبيدن و ويران كردن آن ) در شب يا روز در مي‌رسد ( و با بلاهاي گوناگون ، از قبيل : سرماي سخت ، تگرگ شديد ، سيل ، طوفان ، و غيره ، آن را نابود مي‌سازيم ) و گياهانش را از ريشه برآورده و دروده و نابودش مي‌كنيم . انگار ديروز در اينجا نبوده است ( و هرگز وجود نداشته است ، و انسانهائي در آن سرزمين نزيسته‌اند ) . ما ( بدين وضوح ) آيه‌ها ( ي خويش ) را براي قومي تشريح و تبيين مي‌كنيم كه مي‌انديشند ( و مي‌فهمند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأرْضِ » : به وسيله آب باران ، گياهان گوناگون به هم مي‌آميزند و سر به‌هم مي‌زنند . گياهان گوناگون با آب باران مي‌آميزند و آن را مي‌مكند و رشد مي‌كنند . در تعبير دوم ، مراد از گياهان دانه‌هاي آنها است كه آب را جذب خود مي‌كنند . « زُخْرُف‌ » : بهجت و زيبائي . « إزَّيَّنَتْ » : زينت گرفت و آراست . اصل آن ( تَزَيَّنَتْ ) و از باب تفعّل است . « ظَنَّ » : يقين پيدا كرد . « حَصِيداً » : درو شده . فَعيل به معني مَفعول ، يعني ( مَحصود ) است . در اينجا مراد نابود شده و تباه گشته مي‌باشد ( نگا : انبياء / 15 ) . « لَمْ تَغْنَ » : نبوده است . وجود نداشته است . از ماده ( غني ) به معني : بودن ، شدن ، ماندن .‏

آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَاللّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ( انسان را به بهشت ، يعني ) به سراي امن و امان و آرامش و اطمينان دعوت مي‌كند ، و هركس را بخواهد به راه راست ( كه منتهي به اين مركز امن و امان و آرامش و اطمينان مي‌گردد ) هدايت مي‌نمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَدْعُو » : فرا مي‌خواند . رسم‌الخطّ قرآني الفي در آخر دارد . « دَارِ » : منزل . خانه . « السَّلامِ » : امن و امان . درود . « دَارِ السَّلامِ » : مراد بهشت است كه سراي سلامتِ اهل آن از هرگونه رنج و گزند و اندوه و بلا است ( نگا : اعراف / 49 ) يا سراي درود و تحيّت است ( نگا : واقعه / 26 ) .‏

آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلاَ يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلاَ ذِلَّةٌ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كارهاي نيكو مي‌كنند ، منزلت نيكو ( يعني بهشت ) از آن ايشان است و افزون ( بر آن هم كه مغفرت و رضوان است ) دارند ، و غبار غم و اندوه بر پيشاني ايشان نمي‌نشيند و خواري و رسوائي نمي‌بينند . آنان اهل بهشتند و جاودانه در آن مي‌مانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحُسْنَيا » : نيكو . زيبا . صفت است و به جاي موصوف نشسته است و تقدير چنين است : ( الْمَنْزِلَةُ الْحُسْني . . . الْمَثُوبَةُ الْحُسْنَيا ) ، يعني مقام والا و جايگاه زيبا . پاداش نيكو . مراد بهشت است . يا اين كه مراد پاداش نيكوتر و اجر مضاعف است ( نگا : بقره / 261 ، انعام / 160 ) . « زِيَادَةٌ » : افزون بر آن . مراد تفضّل خدا ( نگا : نساء / 173 ) يا رضايت او است ( نگا : توبه / 72 ، مائده / 2 ) . « لا يَرْهَقُ » : فرا نمي‌گيرد . نمي‌پوشاند . « قَتَرٌ » : دود مانندي كه بر اثر غم و اندوه و هول و هراس چهره را مي‌پوشاند . غبارغم .‏

آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ كَسَبُواْ السَّيِّئَاتِ جَزَاء سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَّا لَهُم مِّنَ اللّهِ مِنْ عَاصِمٍ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِّنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كارهاي زشت مي‌كنند ، كيفر هر كار زشتي به اندازه آن خواهد بود ( نه بيشتر ) ، و خواري و حقارت آنان را فرا مي‌گيرد . هيچ كس و هيچ چيزي نمي‌تواند آنان را از ( دست عذاب ) خدا رهائي بخشد ( و در پناه خود دارد . آن اندازه روسياه و گرفتار غم و اندوهند ) انگار با پاره‌هاي تاريكي از شب چهره‌هايشان پوشانده شده است . آنان دوزخيانند و جاودانه در آن مي‌مانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّيِّئَات » : معاصي و گناهان . « عَاصِمٍ » : نگاه‌دارنده . بازدارنده . رهابخش . « قِطَعاً » : جمع قطعه ، تكّه‌ها و پاره‌ها . « مُظْلِماً » : تاريك . حال ( الَّيْلِ ) است .‏

آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُواْ مَكَانَكُمْ أَنتُمْ وَشُرَكَآؤُكُمْ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ وَقَالَ شُرَكَآؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏روزي ( براي رسيدگي به حساب و كتاب مردم ) جملگي ( كافران و مؤمنان ) را گرد مي‌آوريم و سپس به كافران مي‌گوئيم : شما و معبودهايتان در جاي خود بايستيد . بعد آنها را از هم جدا مي‌سازيم ( و ايشان را مقابل معبودهايشان نگاه مي‌داريم و در ميان طرفين به داوري مي‌پردازيم ) و معبودهايشان مي‌گويند : شما ما را نپرستيده‌ايد ( بلكه به وسوسه اهريمن و به سخن دل گوش فرا داده‌ايد و مجسّمه ما را به خاطر منافع خود پرستش نموده‌ايد . معبود حق ذات پاك پروردگار است و بس ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَحْشُرُهُمْ » : آنان را گرد مي‌آوريم . « مَكَانَكُمْ » : در جاي خود بايستيد . تكان مخوريد . مفعولٌ‌فيه است و تقدير آن چنين است : إِلْزَمُوا مَكَانَكُم . « شُرَكَآوُكُمْ » : مراد اهريمن و شياطين انس و جنّ است ( نگا : اعراف / 30 ، توبه / 31 ، فصّلت / 29 ) . « فَزَيَّلْنا » : جدائي انداختيم . مراد اين است كه خداوند پيوند موجود ميان مشركان و معبودهاي آنان را گسيخته مي‌دارد ، و اميدهائي را كه مشركان به معبودان خود داشتند بر باد مي‌دهد . ميان مشركان و معبودهايشان دشمنانگي و اختلاف مي‌اندازد ( نگا : بقره / 166 و 167 ، اعراف / 37 و 38 ) .‏

آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ فَكَفَى بِاللّهِ شَهِيداً بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همين بس كه خدا ميان ما و شما گواه است كه ما بدون شكّ از عبادت شما بي‌خبر بوده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِنْ » : مخفّف از ( إِنَّ ) است و تقدير چنين است : إِنَّناكُنّا . . .‏

آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ هُنَالِكَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَّا أَسْلَفَتْ وَرُدُّواْ إِلَى اللّهِ مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آنجا ( كه ميدان حشر و پهنه گردهمآئي است ) هركسي كارهائي را كه قبلاً ( در دنيا ) كرده است مي‌آزمايد ، و جملگي مردم به سوي خدا ، يعني مولاي حقيقي خويش برگردانده مي‌شوند ، و چيزهائي را كه به دروغ ساخته و به هم بافته بودند از ميان برمي‌خيزند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُنَالِكَ » : آنجا كه صحراي محشر است . « تَبْلُو » : مي‌آزمايد . مراد اين است كه هركسي نتيجه عمل خود را مي‌بيند . « أَسْلَفَتْ » : از پيش فرستاده است . تقديم داشته است ( نگا : حاقّه / 24 ) . « ضَلَّ » : نهان و پنهان شد . مخفي و غائب گرديد ( نگا : انعام / 24 ، اعراف / 53 ) .‏

آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ والأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : چه كسي از آسمان ( به وسيله اشعّه و باران ) و از زمين ( به وسيله فعل و انفعالات خاك و رويش گياهان و درختان و ميوه آنها ) به شما روزي مي‌رساند ؟ يا چه كسي بر گوش و چشمها توانا است ( و آنها را مي‌آفريند و بدانها نيروي شنوائي و بينائي مي‌دهد ) ؟ يا چه كسي زنده را از مرده ، و مرده را از زنده بيرون مي‌آورد ( و حيات و ممات در دست او است ) ؟ يا چه كسي امور ( جهان و جهانيان ) را مي‌گرداند ؟ ( پاسخ خواهند داد و ) خواهند گفت : آن خدا است ، ( چرا كه آفريدگار جهان و روزي‌رسان مردمان و مدبّر كار و بار هستي ، به اقرار وجدان بيدار ، خداوند دادار است ) . پس بگو : آيا نمي‌ترسيد و پرهيزگار نمي‌شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَن يُخْرِجُ الْحَيَّ . . . » : ( نگا : آل‌عمران / 27 ، انعام / 95 ) . « يُدَبِّرُ الْأَمْرَ » : ( نگا : يونس / 3 ) . « أَفَلا تَتَّقُونَ » : آيا از خشم و عذاب خدا نمي‌پرهيزيد .‏

آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ فَذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن ، خدا است كه پروردگار برحق شما است ( و او چنين كارهائي را مي‌كند و ربوبيّت و وحدانيّت او با براهين و دلائل قاطعانه ثابت مي‌باشد . به همين سبب پرستش او حق است و پرستش جز او باطل ) . آيا سواي حق جز گمراهي است‌ ؟ پس چگونه بايد از راه به در برده شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنَّيا‌ » : چگونه ؟ « تُصْرَفُونَ » : روگردان مي‌گرديد . از راه به در برده مي‌شويد . مراد اين است كه چگونه است كه شياطين شما را از حق منصرف و روگردان مي‌كنند .‏

آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُواْ أَنَّهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏همان گونه ( كه بعد از حق جز گمراهي نيست ، همان گونه هم ) فرمان پروردگار تو درباره كساني كه ( برخلاف حكم عقل و نداي وجدان ، از دستور يزدان سبحان ) سرپيچي مي‌كنند ( و بزهكاريها و سركشيها دلشان را تاريك و روحشان را آلوده مي‌كند و آگاهانه به بيراهه مي‌روند ) صادر شده است كه ايمان نياورند ( چرا كه با انجام نابايستها و ناشايستها محكوم به اين شده‌اند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَقَّتْ » : واجب و ثابت شده است . « كلمه » : حكم و قضاوت .‏

آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ هَلْ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : آيا از اين انبازان ( خيالي ) شما كسي هست كه آفرينش را آغاز كند ، و بار ديگر آن آفرينش را از سر گيرد ؟ بگو : تنها خدا آفرينش را آغاز مي‌كند و سپس بار ديگر آن را از سر مي‌گيرد . ( يعني : پديد آورنده جهان خدا و گرداننده هستي خدا و برگشت دهنده حيات و ممات در چرخه كائنات او است ، و سرانجام بازگشت انام ، به سوي خداي لاينام است ) . پس چگونه ( بعد از اين بيان ، از عبادت يزدان به عبادت ديگران مي‌گرائيد ، و از حق ) منحرف مي‌شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَبْدَأُ الْخَلْقَ . . . » : نيستي را هستي مي‌بخشد و هستي را به نيستي تبديل مي‌كند ، و جان به پيكر خاك مي‌دمد و جان را از آن باز پس مي‌گيرد . پيدايش جهان از او و برگشت همگان بدو است ( نگا : يونس / 4 ) . « فَأَنَّيا تَوْفَكُونَ » : چگونه از حق و ايمان ، به سوي باطل و بي‌ديني منحرف و منصرف مي‌شويد ( نگا : انعام / 95 ) .‏

آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ هَلْ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : آيا از اين انبازان ( خيالي ) شما كسي هست كه به سوي حق راه نمايد ( و راه راستين را بنمايد ؟ ) بگو : خدا راه حق را مي‌نمايد . آيا آن كس كه راه راست را نشان مي‌دهد سزاوارتر است كه پيروي شود ( و انسان به فرمان او رود ) يا كسي كه راهي نمي‌نمايد و بلكه بايد خودش راهنمائي گردد ( و راه برده شود ) ؟ شما را چه مي‌شود ( كه چراغ عقل از كفتان به در مي‌رود ؟ به دنبال چه چيز مي‌رويد ؟ ) اين چه حكمي است كه مي‌كنيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أللهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ » : ( نگا : طه / 50 ) . « لا يَهِدِّي إِلاّ أَن يُهْدَيا » : راهنمائي نمي‌كند ، و بلكه نيازمند راهنمائي است و راهنمائي مي‌شود . از قبيل : بتها و ستارگان و ماه و خورشيد . راهنمائي نمي‌كند مگر اين كه از سوي خدا راهنمائي شود . از قبيل : عيسي و عُزَير و فرشتگان ( نگا : انبياء / 73 ) .‏

آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنّاً إَنَّ الظَّنَّ لاَ يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً إِنَّ اللّهَ عَلَيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيشتر مشركان ( در معتقدات خود ) جز از شكّ و گمان پيروي نمي‌كنند ( و جز به دنبال اوهام و خرافات نمي‌روند ) . شكّ و گمان هم اصلاً انسان را از حق و حقيقت بي‌نياز نمي‌سازد ( و ظنّ جاي يقين را پر نمي‌كند و سودمند نمي‌افتد ) . بيگمان خداوند آگاه از چيزهائي است كه انجام مي‌دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ مَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ » : مراد اين است كه بيشتر كافران ، نادان و خرافي هستند و تحت تأثير پندارهاي غلط بتها را مي‌پرستند ، ولي گروه كمي هم رهبران سياه دل و آگاهي هستند و بت‌پرستي را به خاطر منافع خود و فريب ديگران پيشه مي‌كنند . « ظنّاً » : گمان بسيار ضعيف .‏

آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَى مِن دُونِ اللّهِ وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لاَ رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين قرآن از سوي غير خدا ، ( چه محمّد و چه احبار و كُهّان و چه ديگر مردمان ) ساخته و پرداخته نشده است و بلكه ( وحي خدا است و ) تصديق‌كننده كتابهاي آسماني پيشين ( همچون تورات و انجيل ) است ، و بيانگر ( شرائع و عقائد و احكام ) كتابهاي گذشته مي‌باشد . شكّ و ترديدي در آن نيست ، و از سوي پروردگار جهانيان فرستاده شده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَن يُفْتَريا » : اين كه سرهم كرده شود و به دروغ به هم بافته شود . « مِن دُونِ » : از غير . از سواي . « تَصْدِيقَ » : به معني مُصدِّق ، يعني تصديق‌كننده است . خبر ( كانَ ) محذوف است و تقدير چنين است : وَ لكِن كَانَ هُوَ تَصْدِيقَ . مي‌تواند مفعول له فعل مقدّري هم باشد . يعني نازل شده است براي تصديق . « الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ » : مراد همه سخناني است كه بر زبان انبياء رفته است و همه كتابهائي است كه توسّط ايشان آمده است ( نگا : مائده / 48 ) . « الْكِتَابِ » : مراد جنس كتاب است و شامل همه كتابهاي آسماني مي‌گردد .‏

آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه آنان مي‌گويند كه ( محمّد قرآن را خود ساخته و پرداخته است و ) او آن را به دروغ به خدا نسبت داده است . بگو : ( اگر چنين است و قرآن ساخته بشر است ) شما يك سوره همانند آن را بسازيد و ارائه دهيد و در اين كار هركسي را كه مي‌خواهيد بجز خدا فرا خوانيد و به كمك بطلبيد ، اگر راست مي‌گوئيد ( كه قرآن را من ساخته و پرداخته‌ام ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : بلكه . « إفْتَرَاهُ » : آن را خود به هم بافته است و به دروغ به خدا نسبت داده است .‏

آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلكه آنان چيزي را تكذيب مي‌كنند كه اصلاً آگاهي از آن ندارند و واقعيّت آن براي ايشان روشن نشده است . ( مگر اين صحيح است كه انسان چيزي را تكذيب كند كه درباره آن نينديشيده و آن را مورد مطالعه دقيق قرار نداده و موضوعات آن را نفهميده است ! ) . به همين منوال پيشينيان هم ( پيغمبران و كتابهاي آسماني را خودسرانه و ناآگاهانه ) تكذيب مي‌كردند . ( اي انسان ! ) بنگر كه سرانجام ستمكاران به كجا كشيد ( و چگونه نابود گشتند . اين درس عبرتي براي شما و آيندگان بعد از شما است و سرنوشت ستمكاران جز همين نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ » : آگاهي كامل از آن پيدا نكرده‌اند . « تَأْويلُهُ » : معني و تفسير قرآن . عاقبت و مآل سخن قرآن كه خواري مشركان در دنيا و جاودانه‌ماندن ايشان در آتش دوزخ است ( نگا : اعراف / 52 و 53 ) .‏

آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنهُم مَّن يُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُم مَّن لاَّ يُؤْمِنُ بِهِ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از ميان ايشان ، برخي ( پس از پي‌بردن به قرآن و درك عظمت معاني آن ) ، بدان ايمان مي‌آورد ، و دسته‌اي بدان ايمان نمي‌آورد ( و از گمراهي و عناد با قرآن برنمي‌گردد ) . خداوند تباهكاران را بهتر مي‌شناسد ( و از هر كسي آگاه‌تر از حال مفسدان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل لِّي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَاْ بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( با وجود دلائل روشن بر حقّانيّت پيغمبريت ) تو را تكذيب كردند ، بگو : عمل خودم از آن خودم و عمل خودتان از آن خودتان . شما پاك و بيگناهيد از آنچه مي‌كنم ، و من هم پاك و بيگناهم از آنچه مي‌كنيد . ( هركسي در گرو اعمال خويش است ، و هركسي آن درود عاقبت كار كه كشت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِي عَمَلِي . . . » : سزا و جزاي كارم را مي‌بينم ، و شما سزا و جزاي كارتان را مي‌بينيد ( نگا : نمل / 90 ، يس / 54 ، صافّات / 39 ) . « أَنتُم بَرِيئُونَ . . . » : شما مقصّر نبوده و مورد مؤاخذه قرار نمي‌گيريد در مقابل كاري كه من مي‌كنم ، و من هم مقصّر نبوده و مورد مؤاخذه قرار نمي‌گيرم در مقابل كاري كه شما مي‌كنيد ( نگا : انعام / 104 و 164 ) . شما از آنچه مي‌كنم بيزار و گريزانيد ، من هم از آنچه مي‌كنيد بيزار و گريزانم ( نگا : هود / 35 ، شعراء / 216 ) .‏

آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُواْ لاَ يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گروهي از آنان ، گوش به سوي تو فرا مي‌دهند ( هنگامي كه قرآن مي‌خواني يا آيه‌هاي تازه‌اي از سوي خدا بيان مي‌نمائي . امّا گوئي هيچ نمي‌شنوند و كرند ! ) آيا تو مي‌تواني سخن خود را به گوش كران برساني هرچند نفهمند !‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ » : به تو گوش مي‌دهند ؛ نه براي فهميدن و به كار بستن ( نگا : انعام / 25 ، انبياء / 2 ) . « تُسْمِعُ » : بشنواني . « الصُّمَّ » : جمع أَصَمّ ، اشخاص كر .‏

آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُواْ لاَ يُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و گروهي از آنان به تو مي‌نگرند ( و درباره تو مي‌انديشند و دلائل آشكار نبوّت تو را درك مي‌كنند و به حقّانيّت اسلام پي مي‌برند ، امّا انگار كه چيزي را نمي‌فهمند و نمي‌بينند ! ) آيا تو مي‌تواني نابينايان را رهنمود كني هرچند نبينند ( و فاقد بصيرت هم باشند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعُمْيَ » : جمع أَعْمي ، نابينايان . « لا يُبْصِرُونَ » : نمي‌بينند ( نگا : بقره / 17 ) . درك نمي‌كنند و پي نمي‌برند ( نگا : انعام / 104 ، اعراف / 179 ) .‏

آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند هيچ به مردم ستم نمي‌كند ، بلكه اين مردم هستند كه ( با اختيار كفر و ترك ايمان ) به خويشتن ستم مي‌نمايند .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏
آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَن لَّمْ يَلْبَثُواْ إِلاَّ سَاعَةً مِّنَ النَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ايشان را بترسان از ) روزي كه آنان را ( خدا براي حساب و كتاب ) گرد مي‌آورد ( و ايشان در آن روز به ياد زندگي دنيا مي‌افتند و از هراس رستاخيز فكر مي‌كنند كه ) انگار جز ساعتي از روز ( در دنيا نبوده‌اند و ) نمانده‌اند ( تنها بدان اندازه ) كه با همديگر آشنا شوند ( و آن گاه از يكديگر خداحافظي كنند و به سراي ديگر روند ! در روز قيامت ) به راستي كساني زيانبارند كه روياروئي با خدا را تكذيب كرده‌اند و راهياب نبوده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَحْشُرُهُمْ » : آنان را گرد مي‌آورد . « لَمْ يَلْبَثُوا » : نمانده‌اند و بسر نبرده‌اند . « يَتَعَارَفُونَ بَيْنَهُمْ » : يكديگر را ببينند و بشناسند . با هم آشنا شوند . اين جمله راجع به آشنائي آنان در يك ساعته دنيا است ( نگا : روم / 55 ، احقاف / 35 ، مؤمنون / 112 ) . برخي اين آشنائي را مربوط به روز رستاخيز مي‌دانند و مي‌گويند : كافران در قيامت همديگر را مي‌شناسند و بر سر كفر و ضلال خود يكديگر را لومه و سرزنش مي‌كنند .‏

آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللّهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) اگر ما پاره‌اي از آنچه بديشان وعده داده‌ايم ، ( از قبيل : پيروزي تو بر آنان ، و رساندن عذاب بديشان ، در حال حيات ) به تو نشان دهيم ، يا اين كه تو را بميرانيم ( پيش از آن كه انجام همه اين وعده‌ها را ببيني ، در هر حال براي حساب و كتاب در روز قيامت ) آنان به سوي ما برمي‌گردند ، و خدا از آنچه مي‌كنند مطّلع و آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَهِيدٌ » : مطّلع و آگاه ( نگا : آل‌عمران / 98 ، مائده / 117 ، انعام‌ / 19 ) .‏

آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ فَإِذَا جَاء رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر ملّتي داراي پيغمبري است ( كه در روز قيامت خويشتن را بدو نسبت مي‌دهند ) . هرگاه پيغمبرشان ( به صحراي محشر كه صحنه دادگاه الهي است ) آمد ( در حضور او ) دادگرانه ميانشان داوري مي‌گردد ( و او بر كردار و رفتار ملّت خود گواهي مي‌دهد ) و ستمي بديشان نمي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِكُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ » : مراد اين است كه در روز قيامت هر ملّتي پيغمبري دارد و او بر آنان گواهي مي‌دهد ( نگا : نساء / 41 ، اسراء / 71 ) . « فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمْ » : هنگامي كه پيغمبرشان در دادگاه قيامت حاضر آمد .‏

آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مي‌گويند : اين وعده ( عذاب ) اگر راست مي‌گوئيد ( كه عذابي در ميان است ) كي عملي مي‌شود ( و موقع و موعد آن كي خواهد بود ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتَيا هذَا الْوَعْدُ » : كي اين وعده عملي مي‌شود . مراد عذاب قيامت يا عذاب دنيا است .‏

آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرّاً وَلاَ نَفْعاً إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاء أَجَلُهُمْ فَلاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من ( تنها پيغمبر و رساننده اوامر و نواهي الهي هستم و اختيار ) هيچ سود و زياني براي خود ( يا براي مردمان در دست ) ندارم مگر آن چيزي را كه خدا بخواهد ( و مرا از طريق وحي از آن بياگاهاند و بر انجام يا دوري از آن توانايم گرداند . پس چگونه مي‌توانم عذاب خدا را زودتر از موقع خود به شما برسانم يا قيامت را هويدا گردانم ) . هر ملّتي داراي مدّت زمان محدودي است . هر وقت زمان آنان بسر رسيد ، نه لحظه‌اي تأخير مي‌كنند و نه لحظه‌اي پيشي مي‌گيرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَجَلٌ » : واژه نخست به معني زمان و دوره زندگي است ، واژه دوم به معني پايان زمان زندگي و سررسيد دوره حيات است . « لا يَسْتَأْخِرُونَ . . . » : ( نگا : اعراف / 34 ) .‏

آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُهُ بَيَاتاً أَوْ نَهَاراً مَّاذَا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : به من بگوئيد اگر عذاب خدا شب هنگام يا روزي به شما رسد ، ( چه فائده‌اي براي شما گناهكاران دارد ؟ ) به خاطر چه چيز گناهكاران براي فرا رسيدن آن شتاب دارند ؟ ( مگر نه اين است كه هر وقت در رسد ، مايه بدبختي آنان است ، پس شتاب چرا ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرَأَيْتُمْ » : چه مي‌بينيد ؟ نظر شما چيست‌ ؟ مراد اين است كه مرا خبر دهيد . « بَياتاً » : شب هنگام ( نگا : اعراف / 97 و 98 ، يونس / 24 ) . « يَسْتَعْجِلُونَ » : شتاب دارند ، عجله مي‌كنند . « مَاذَا يَسْتَعْجِلُونَ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ » : اين چه شتابي است كه گناهكاران مي‌كنند ؟‏

آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنْتُم بِهِ آلآنَ وَقَدْ كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا بعدها ، پس از آن كه واقع شد بدان ايمان مي‌آوريد ؟ ( آن وقت كه به شما مي‌گويند : ) اكنون‌ ؟ ! ( تازه چه فائده ! ايمان كنوني سودي ندارد ) در حالي كه ( قبلاً در دنيا آن را به بازي مي‌گرفتيد و دائماً ) براي فرا رسيدن آن شتاب مي‌ورزيديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَثُمَّ » : آيا سپس . « إِذَا مَا » : زماني كه . ( ما ) براي تأكيد است . « ءَآلْآنَ » : آيا اكنون‌ ؟‏

آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ ذُوقُواْ عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس به ستمكاران مي‌گويند : عذاب جاويد و هميشگي را بچشيد . آيا جز در برابر چيزهائي كه كرده‌ايد كيفر داده مي‌شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« الخُلْدِ » : سرمدي . ابدي . دائمي .‏

آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَسْتَنبِئُونَكَ أَحَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَرَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَا أَنتُمْ بِمُعْجِزِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( كافران بر سبيل استهزاء ) از تو مي پرسند : كه آيا آن ( رستاخيز و عذابي كه مي‌گوئي ) راست است‌ ؟ ! بگو : آري ، به خدايم سوگند قطعاً راست است ، و شما نمي‌توانيد ( از آن جلوگيري كنيد ، و با فرار و سرپيچي از آن ، خدا را ) درمانده و ناتوان سازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْتَنْبِئُونَكَ » : از تو خبر را مي‌پرسند . حقيقت خبر را از تو جويا و سراغ مي‌گيرند . « هُوَ » : آن . مراد قيامت و عذاب دنيوي و اخروي است . « إِي‌ » : آري . بلي .‏

آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّواْ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر آنچه در زمين است ، متعلّق به كسي باشد كه ( با كفر و شرك ، به خود و ديگران ) ستم كرده است ، و آن را براي بازخريد ( و نجات خويشتن از عذاب دوزخ ) بپردازد ، ( از او پذيرفته نمي‌گردد . او و ديگر كافران ) هنگام روياروئي با عذاب ( دوزخ سخت به هراس مي‌افتند و بغض مي‌كنند و ) آهسته ( ناله سر مي‌دهند و ) اظهار پشيماني مي‌نمايند . در ميانشان دادگرانه داوري مي‌گردد و بديشان ستمي نمي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لاَفْتَدَتْ بِهِ‌ » : آن را فديه دهد و براي بازخريد خود از آتش بپردازد . خبر محذوف است كه ( لَن يُقْبَلَ ) است ( نگا : آل‌عمران / 91 ) . « اَسَرُّوا النَّدَامَةَ » : آهسته و پنهاني اظهار ندامت مي‌كنند . اظهار ندامت كافران به دليل آيات ديگر ثابت است ( نگا : نساء / 73 ، كهف / 42 ، فرقان / 27 ، فجر / 24 ) . يا اين كه كافران پس از مشاهده عذاب دوزخ حيرت‌زده مي‌گردند و قدرت نطق و بيان از دست مي‌دهند واين است كه پشيماني آنان در سينه‌هاحبس مي‌گردد و هرچند بخواهند قادر به اداي ندامت نخواهند بود ( نگا : سبأ / 33 )‏

آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ أَلا إِنَّ لِلّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَلاَ إِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آگاه باشيد كه هرچه در آسمانها و زمين است از آن خدا است . آگاه باشيد كه وعده خدا ( به عذاب و عقاب كافران ) راست است ، وليكن بيشتر مردمان ( به سبب بي‌خردي و يا غلبه غفلت بر آنان ، كار و بار آخرت را فراموش كرده‌اند و معني تهديد خدا را ) نمي‌دانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَعْدَ اللهِ » : وعده خدا بر زبان انبياء .‏

آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا است كه مي‌ميراند و زنده مي‌گرداند ، و ( پس از زنده‌گرداندن براي حساب و كتاب ) به سوي او برگردانده‌ مي‌شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُرْجَعُونَ » : باب افعال و از مصدر ارجاع است .‏

آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مردمان ! از سوي پروردگارتان براي شما اندرزي ( جهت رهنمود زندگي ) و درماني براي چيزهائي كه در سينه‌ها است ( همچون كفر و نفاق و كينه و ستم و دشمني با حق و حقيقت ) آمده است ( كه قرآن نام دارد ) و هدايت و رحمت براي مؤمنان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَوْعِظَةٌ » : پند و اندرز . « شِفَآءٌ » : بهبودي . درمان . « الصُّدُورِ » : سينه‌ها . مراد دلهائي است كه در سينه‌ها است ( نگا : حجّ / 46 ) . در جسم انسان دو كانون وجود دارد به نام : « قلب‌ » و « مغز » كه هر كدام مظهر بخشي از اعمال رواني است . مسائلي كه براي روح اتّفاق مي‌افتد ، تا اندازه‌اي در اين دو مركز نمودار و براي انسانها آشكار مي‌گردد . اين است كه آنچه به روح مربوط باشد بيشتر به قلب و مغز نسبت داده مي‌شود . « شِفَآءٌ لِّمَا فِي‌الصُّدُورِ » : مراد پاكسازي روح از رذائل اخلاقي است .‏

آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُواْ هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : به فضل و رحمت خدا - به همين ( نه چيز ديگري ) - بايد مردمان شادمان شوند . اين بهتر از چيزهائي است كه ( از حطام دنيا ) گرد مي‌آورند ( و روي همديگر مي‌گذارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَبِذالِكَ » : براي تأكيد معني است و از لحاظ تركيبي بدل از ( بِفَضْلِ اللهِ وَ بِرَحْمَتِهِ ) مي‌باشد . « هُوَ » : مرجع آن واژه ( ذلِكَ ) است . مراد از ( فضل و رحمت ) ايمان و قرآن است .‏

آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا أَنزَلَ اللّهُ لَكُم مِّن رِّزْقٍ فَجَعَلْتُم مِّنْهُ حَرَاماً وَحَلاَلاً قُلْ آللّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللّهِ تَفْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : به من بگوئيد : آيا چيزهائي را كه خدا براي شما آفريده و روزي شما كرده است و ( خودسرانه ) بخشي از آنها را حرام و بخشي از آنها را حلال نموده‌ايد ، بگو : آيا خدا به شما اجازه داده است ( كه از پيش خود چنين كنيد ) يا اين كه بر خدا دروغ مي‌بنديد ( و از زبان خدا چيزهائي مي‌گوئيد و مي‌كنيد كه خدا بدانها دستور نداده است‌ ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَرَأَيْتُمْ » : به من بگوئيد . « ما » : چيزي را . مفعول ( أَنزَلَ ) است . « أنْزَلَ » : مراد از نازل كردن در اينجا آفريدن و ايجادكردن است ( نگا : اعراف / 26 ، حديد / 25 ) . « فَجَعَلْتُم مِّنْهُ حَلالاً وَّ حَرَاماً » : ( نگا : مائده / 103 ، انعام / 136 ، 143 ، 144 و 145 ) . « ءَآللهُ » : آيا خدا . مركّب از همزه استفهام و واژه مبارك ( أَللهُ ) است .‏

آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا گمان كساني كه بر خدا دروغ مي‌بندند ، درباره ( چيزهائي كه ) در روز قيامت رخ مي‌دهد چيست‌ ؟ ( آيا گمان مي‌برند كه بازخواستي در ميان نيست‌ ؟ يا اين كه كيفر داده نمي‌شوند ؟ و يا اين كه اندكي عذاب مي‌بينند ؟ ) . خداوند داراي لطف و مرحمت ( فراوان ) نسبت به مردمان است وليكن بيشتر آنان سپاسگزاري نمي‌كنند ( و بلكه ناسپاسي مي‌كنند و بر خدا دروغ مي‌بندند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْمَ الْقِيَامَةِ » : درباره روز قيامت . ظرف واژه ( ظنّ ) است .‏

آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) تو به هيچ كاري نمي‌پردازي و چيزي از قرآن نمي‌خواني ، و ( شما اي مؤمنان ! ) هيچ كاري نمي‌كنيد ، مگر اين كه ما ناظر بر شما هستيم ، در همان حال كه شما بدان دست مي‌يازيد و سرگرم انجام آن مي‌باشيد . و هيچ‌چيز در زمين و در آسمان از پروردگار تو پنهان نمي‌ماند ، چه ذرّه‌اي باشد و چه كوچكتر و چه بزرگتر از آن ، ( همه اينها ) در كتاب واضح و روشني ( در نزد پروردگارتان ، به نام لوح محفوظ ) ثبت و ضبط مي‌گردد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَأْنٍ » : كار مهمّ و بزرگ . « مَا تَتْلُو » : نمي‌خواني . در رسم‌الخطّ قرآني الفي در آخر دارد . « مِنْهُ » : مرجع ضمير ( هُ ) واژه ( شَأْنٍ ) است ، و يا اين كه مرجع آن ( قرآن ) است و اضمار قبل از ذكر براي تفخيم است . « شُهُوداً » : جمع شاهد : مراقب . آگاه . « تُفِيضُونَ فِيهِ » : بدان مي‌آغازيد . بدان مي‌پردازيد ( نگا : بقره / 198 ) . « مَايَعْزُبُ » : پنهان نمي‌ماند . نهان نمي‌گردد . « مِثْقَالِ ذَرَّةٍ » : ( نگا : نساء / 40 ) . « كِتَابٍ مُّبِينٍ » : كتاب واضح و روشن . مراد لوح محفوظ است ( نگا : أنعام / 59 ) .‏

آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هان ! بيگمان دوستان خداوند ( سبحان ) ترسي بر آنان ( از خواري در دنيا و عذاب در آخرت ) نيست و ( بر از دست رفتن دنيا ) غمگين نمي‌گردند ( چرا كه در پيشگاه خدا چيزي براي آنان مهيّا است كه بسي والاتر و بهتر از كالاي دنيا است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوْلِيَآء » : جمع ولي ، دوستان . « أَوْلِيَآء اللهِ » : افراد مؤمن و متّقي ( نگا : انفال / 34 ، يونس / 63 ) .‏

آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ آمَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( دوستان خداوند ) كسانيند كه ايمان آورده‌اند و تقوا پيشه كرده‌اند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ كَانُوا يَتَّقُونَ » : اولياء خدا مؤمنان متّقي مي‌باشند . براي آگاهي‌از صفات و خصال آنان مراجعه شود به : ( بقره / 3 ، 4 ، 5 ، 177 ) .‏

آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَياةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏براي آنان در دنيا ( به هنگام مرگ ) و در آخرت ( در هنگامه رستاخيز ) بشارت ( به خوشبختي و نيكبختي ) است . سخنان خدا ، ( يعني وعده‌هائي كه خدا به پيغمبرانش مبني بر پيروزي و بهروزي و سعادت دو جهان داده است ) تخلّف‌ناپذير است . اين ( چيزي كه در دنيا و آخرت بدانان مژده داده مي‌شود ) رسيدن به آرزو و رستگاري بزرگي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبُشْري‌ » : بشارت . مژده . « لَهُمُ الْبُشْرَيا » : مژده باد ايشان را ( نگا : فرقان / 22 ) . بشارت دادن براي ايشان است ، در دنيا هنگام مرگ ( نگا : فصّلت / 30 و 31 ) و در آخرت در هنگامه رستاخيز ( نگا : حديد / 12 ) . « كَلِمَاتِ اللهِ » : سخنان خدا . مراد وعده‌هائي است كه خداوند به پيغمبران و پيروان ايشان داده است ( نگا : انعام / 34 ) .‏

آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلّهِ جَمِيعاً هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سخنان آنان تو را غمگين نسازد ( و مسخره و طعنه و تكذيب ايشان تو را ناراحت ننمايد ) . عزّت ( و قدرت ) كلاًّ در دست خدا است ( و خدا تو را با آن بر آنان پيروز مي‌نمايد ) و او شنواي ( سخنان و ) آگاه ( از اعمالِ ايشان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْعِزَّةَ » : چيرگي و برتري . شكوه و عظمت . قوّت و قدرت .‏

آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ أَلا إِنَّ لِلّهِ مَن فِي السَّمَاوَات وَمَن فِي الأَرْضِ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ شُرَكَاء إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آگاه باشيد ، هركس ( و هر چيز ) كه در آسمانها و زمين است از آن خدا است ( و همه را او آفريده است و او سرپرستي و رهبري مي‌كند و كارهايشان را مي‌پايد و بر جملگي نظارت مي‌نمايد ) . كساني كه جز خدا انبازهائي را مي‌پرستند ، ( جز از گمان ) پيروي نمي‌كنند ( و در حقيقت انبازي وجود ندارد تا آنان آن را عبادت كنند و بپرستند ) . ايشان جز به دنبال گمان نمي‌روند و كارشان جز تخمين‌زدن و دروغ‌گفتن نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَايَتَّبِعُ » : پيروي نمي‌كنند . چه‌چيز را پيروي مي‌كنند ؟ واژه ( ما ) مي‌تواند حرف نفي يا اسم استفهام باشد . اگر حرف نفي بشمار آيد ، واژه ( شُرَكَآء ) مي‌تواند مفعول ( مَايَتَّبِعُ ) بوده و مفعول ( يَدْعُونَ ) محذوف باشد ، و برعكس . « يَدْعُونَ » : عبادت مي‌كنند ( نگا : نساء / 117 ) . « يَخْرُصُونَ » : تخمين مي‌زنند . از روي حدس و گمان كار مي‌كنند . دروغ مي‌گويند .‏

آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُواْ فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او ( كه آنچه در آسمانها و زمين است متعلّق بدو است ، همان ) كسي است كه شب را براي شما پديد آورده است تا در آن بياراميد و روز را روشن گردانيده است ( تا در آن به تلاش در پي معاش بپردازيد ) . بيگمان در اين كار نشانه‌هائي است براي كساني كه گوش شنوا داشته باشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُبْصِراً » : روشن ( نگا : اسراء / 12 ، نمل / 13 ) . « ذلِكَ » : مشاراليه ساختن و پرداختن يا اختلاف شب و روز است . استعمال اسم اشاره بعيد ، براي بيان علوّ منزلت مشاراليه است . « ءَايَاتٍ‌ » : نشانه‌هاي هستي . دليلها و حجّتهاي دالّ بر يگانگي خدا . « يَسْمَعُونَ » : مي‌شنوند . مراد پذيرفتن و فهم‌كردن است .‏

آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَداً سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( مشركان ) مي‌گويند : خداوند فرزندي براي خود برگزيده است ( كه فرشتگانند . عجب بدبختي ! اين انسان است كه براي بقاي نام و نشان نياز به فرزند دارد . خدا كه جاودانه و سرمدي است كي نياز به فرزند دارد ) او منزّه ( از اين عيبها و نقصها ) است . او بي‌نياز است . چرا كه آنچه در آسمانها و زمين است از آن او است . شما ( اي مشركان ! ) هيچ گونه دليل و برهاني بر اين ( ادّعاي خود ) نداريد . آيا چيزي را به خدا نسبت مي‌دهيد كه از آن آگاهي نداريد ؟ !‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَلَداً » : فرزند . فرزندان . اين واژه براي مفرد و جمع به كار مي‌رود . مراد فرشتگان به گفته كافران ( نگا : نحل / 57 ) و عيسي و عُزَير به گفته مسيحيان و يهوديان است ( نگا : توبه / 30 ) . « سُبْحَانَهُ » : پاك و منزّه است . براي تعجّب به كار مي‌رود . « سُلْطَانٍ » : حجّت و برهان .‏

آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : قطعاً كساني كه به دروغ چيزي را به خدا نسبت مي‌دهند ، رستگار نمي‌شوند ( و از عذاب آخرت رهائي نمي‌يابند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِيدَ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( با اين حرفها چند روزي مردم را اغفال كردن و چند صباحي به مال و منال دنيا رسيدن ) بهره‌گرفتني از اين دنيا است . سپس به سوي ما برمي‌گردند و آن گاه ما عذاب شديد ( دوزخ ) را به سبب كفري كه ورزيده‌اند بدانان مي‌چشانيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَتَاعٌ » : برخورداري ناچيز . كالاي اندك . تنوين آن بيانگر تقليل و تحقير است .‏

آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللّهِ فَعَلَى اللّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُواْ أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُواْ إِلَيَّ وَلاَ تُنظِرُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! براي دلداري مؤمنان و بيداري مشركان ، سرگذشت برخي از پيغمبران و پيشينيان ، از جمله ) سرگذشت نوح را ( از قرآن ) براي آنان بخوان . وقتي ( از اوقات ) نوح به قوم خود گفت : اي قوم من ! اگر ماندنم ( در ميانتان ) و پند دادنم ( به شما ) با آيات خدا ( و دلائل الهي ) برايتان سخت و غيرقابل تحمّل است ، من ( بر اين كار پايدار و ماندگارم و ) بر خدا تكيه دارم ، پس همراه با معبودهايتان قاطعانه تصميم خود را بگيريد ( و هرچه از دستتان برمي‌آيد درباره من انجام دهيد و هيچ كوتاهي مكنيد . اين كار را از روي مشورت كامل و تصميم قاطع انجام دهيد تا ) بعداً منظورتان از خودتان نهان نماند و مايه اندوهتان نشود . پس از آن نسبت به من هرچه مي‌خواهيد بكنيد و مرا مهلت ندهيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَبُرَ » : سخت و ناگوار است . « إن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ » : جزاي شرط ( فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ ) است و جمله ( فَعَلَي اللهِ تَوَكَّلْتُ ) معترضه است . يا اين كه جزاي شرط محذوف است و تقدير چنين است : فَافْعَلُوا ما تُريدُونَ . « مَقَام‌ » : مصدر ميمي و به معني اقامت و ماندن است . « تَذْكِير » : پند دادن . يادآوري كردن . مراد تبليغ است . « تَذْكِيرِي بِئَايَاتِ اللهِ » : تبليغ آيات خدا توسّط من . اين كه شما را با آيات خدا و دلائل و براهين آسماني پند و اندرز مي‌دهم . « أَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ » : مشورت كنيد و تصميم خود را بگيريد ( نگا : يوسف / 15 ) . « وَ شُرَكَآءَكُمْ » : همراه با معبودهايتان . واو به معني ( مَعَ ) و ( شُرَكآءَ ) مفعول‌معه است . « غُمَّةً » : مبهم و مخفي . غم و اندوه . « لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً » : كارتان به غم و اندوه نكشد . كارتان مخفي و نامشخّص نگردد . « أُقْضُوا إِلَيَّ » : نسبت به من هرچه مي‌خواهيد بكنيد . كار مرا بسازيد و نابودم كنيد . « لا تُنظِرُونِي‌ » : مرا مهلت و فرصت ندهيد .‏

آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ( از دعوت من ) روي گردانيديد ( به من زياني نمي‌رسانيد ) چرا كه من كمترين مزد و پاداشي از شما نمي‌خواهم . مزد و پاداش من جز بر خدا نيست ، و به من دستور داده شده است كه ( همه كار و بار خود را بدو حوالت دارم و ) از زمره تسليم‌كنندگان ( امور زندگي به خدا و فرمانبرداران اوامر الله ) باشم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُسْلِمِينَ » : مطيعان و فرمانبرداران . تسليم‌كنندگان خود به خدا .‏

آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلاَئِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان او را تكذيب كردند ( و دروغگويش ناميدند ) و ما او و كساني را كه با او در كشتي نشستند نجات داديم ، و كساني را كه آيات ما را تكذيب كردند غرق نموديم ، و آن مؤمنان را جايگزين ( ايشان در زمين ) گردانديم . بنگر كه سرانجام بيم‌شدگان ( نافرمان و بي‌ايمان ) چگونه گرديد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْفُلْكِ » : كشتي . « خَلآئِفَ » : جمع خليفه . جانشينان . جايگزينان . « ءَايَاتِنَا » : آيات ما . نشانه‌ها و معجزات ما ، از جمله طوفان نوح . « الْمُنذَرِينَ » : بيم داده‌شدگان . ترسانده‌شدگان .‏

آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسُلاً إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَآؤُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ بِهِ مِن قَبْلُ كَذَلِكَ نَطْبَعُ عَلَى قُلوبِ الْمُعْتَدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس بعد از نوح ، پيغمبران فراوان و بزرگواري را فرستاديم . آنان همراه با دلائل روشن ( و معجزات دالّ بر صدق خود ) به پيش قوم خويش رفتند . امّا ايشان هم حاضر نشدند به چيزي ايمان بياورند كه قبلاً ديگران آن را تكذيب كرده بودند . به همين شيوه دلهاي متجاوزان را مهر مي‌زنيم ( تا ديگر حق و حقيقت بدانها نفوذ نكند و راهياب نشوند . يعني كفر و نفاق و استمرار گناه تدريجاً بر دلهاي متجاوزان اثر مي‌گذارد تا بدانجا كه انگار دلها مهر باطل مي‌خورند و پرده‌اي بر آنها فرو مي‌افتد ، و ديگر نور حق بر آنها نمي‌تابد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رُسُلاً » : پيغمبران فراوان و بزرگواري . تنوين آن براي تكثير و تفخيم است . « كَذالِكَ » : بدين شيوه . از اين راه . يعني : تجاوزهاي پياپي به حريم احكام الهي و حق و حقيقت ، كم‌كم قوّه تشخيص را از متجاوزان مي‌گيرد و كارشان به جائي مي‌رسد كه سركشي و بزهكاري براي ايشان طبيعت ثانوي مي‌شود ، به گونه‌اي كه ديگر در مقابل هيچ حقيقتي تسليم نمي‌شوند . اين است كه سرانجام مهر باطل مي‌خورند .‏

آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْماً مُّجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس بعد از آنان ، موسي و هارون را برانگيختيم و همراه با آيات و معجزات خود به پيش فرعون و درباريانش فرستاديم . ولي تكبّر كردند ( و خود را بالاتر از آن ديدند كه از موسي و هارون پيروي كنند و آئين خدا را بپذيرند ) و قوم گناهكاري شدند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَلَأ » : درباريان . اشراف . « إسْتَكْبَرُوا » : تكبّر ورزيدند . خويشتن را بالاتر و بزرگتر از آن ديدند كه به راه خدا روند و حقيقت را بشنوند .‏

آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُواْ إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه حق از سوي ما ( بر دست موسي ) براي آنان روشن و جلوه‌گر شد ، گفتند : واقعاً اين جادوي آشكاري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَقُّ » : مراد معجزات حضرت موسي است ، از قبيل : عصا و يد بيضاء .‏

آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ مُوسَى أَتقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءكُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَلاَ يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسي گفت : آيا به حق كه به سوي شما آمده است ، سحر مي‌گوئيد ؟ آيا اين ( معجزات ) جادو است‌ ؟ ( اگر جادو است ، من شما را به مبارزه مي‌طلبم و از شما مي‌خواهم كه جادوگران را گرد آوريد تا ثابت كنيد كه اين جادو است ) . به هر حال جادوگران پيروز نمي‌شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَتَقُولُونَ » : مقول قول محذوف است و تقدير چنين است : أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَآءَكُمْ سِحْرٌ ، أَسِحْرٌ هذا . « وَلا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ » : حرف واو حاليّه است .‏

آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاء فِي الأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : ( اي موسي ! ) آيا به پيش ما آمده‌اي تا ما را از ( عقائد و تقاليد و ) چيزهائي منصرف گرداني كه پدران و نياكان خود را بر آن ديده و يافته‌ايم ، و مي‌خواهيد بزرگي ( و رياست ) در زمين براي شما دو نفر باشد ؟ ما به هيچ وجه به شما ايمان نمي‌آوريم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِتَلْفِتَنَا » : تا ما را منصرف كني . « الْكِبْرِيَآءُ » : عظمت . سَيطره . شاهي و سَروري .‏

آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون گفت : همه جادوگران ماهر و زبردست را به پيش من بياوريد ( تا كار اين دو جادوگر را بسازيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلِيمٍ » : آگاه و زبردست .‏

آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُواْ مَا أَنتُم مُّلْقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه جادوگران گرد آمدند ، موسي بديشان گفت : ( هرچه از فنون سحر مي‌دانيد به كار بنديد و ) آنچه‌ مي‌توانيد بيندازيد و بيفكنيد ( تا ببينيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السَّحَرَة » : جادوگران . « مُلْقُونَ » : افكنندگان . اندازندگان .‏

آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا أَلْقَواْ قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللّهَ لاَ يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه ( ريسمانها و عصاهاي خود را ) انداختند ، موسي گفت : آنچه ارائه داديد واقعاً جادو است . قطعاً خداوند آن را پوچ و نابود خواهد كرد و ( جاي شگفت نيست ، چرا كه ) خداوند كار تبهكاران را ( بقاء و دوام نمي‌بخشد و ) شايسته و سودمند نمي‌گرداند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلْقَوْا » : انداختند . مراد انداختن ريسمانها و عصاهاي جادوگري است ( نگا : شعراء / 44 ) . « لا يُصْلِحُ » : شايسته ماندن نمي‌سازد .‏

آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ وَيُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند با سخنان خود ( كه بر انبياء نازل مي‌كند ) حق را پايدار و ماندگار مي‌گرداند ، هرچند كه گناهكاران و بزهكاران نپسندند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُحِقُّ » : نمايان و ثابت مي‌گرداند ( نگا : انفال / 7 و 8 ) . « بِكَلِمَاتِهِ » : به وسيله كلمات خود . مراد فرموده‌هاي نازل بر انبياء ، دستور پيدايش اشياء توسّط فرمان ( كُنْ ) ، نيروهاي عامل و كارآ و متصرّف در هستي كه به منزله كارگزاران خدايند ( نگا : نساء / 171 ، نحل / 40 تفسير عبدالكريم الخطيب ) .‏

آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ كس به موسي ايمان نياورد مگر گروهي از مردمان قومش ، ( كه ايمان آوردند ) و از فرعون و درباريان و اشراف بني‌اسرائيل مي‌ترسيدند كه ( شكنجه و آزارشان رسانند و ) آنان را از دين برگردانند . بيگمان فرعون در زمين عَلَم طغيان برافراشته بود و گردنكشي كرده بود و از زمره متجاوزان ( در ظلم و فساد و جنايت و خونريزي ) بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَلَيا خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ » : با وجود ترس از فرعون . واژه ( عَلي ) به معني ( مَعَ ) است ( نگا : انسان / 8 ) . « أَن يَفْتِنَهُمْ » : آنان را از دين برگردانند . ايشان را اذيّت و آزار رسانند ( نگا : بقره / 191 ) . « لَعَالٍ في الْأَرْضِ » : برتري‌جوئي و گردنكشي در زمين مي‌كرد . « الْمُسْرِفِينَ » : اسرافكاران . در اينجا مراد كساني است كه شرّ و فساد زيادي مي‌كردند .‏

آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسي ( براي دلداري و تشجيع مؤمنان ) گفت : اي قوم من ! اگر واقعاً به خدا ايمان داريد بر او توكّل كنيد ( و بايد بر او توكّل كنيد ) اگر خود را بدو تسليم كرده‌ايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن كُنتُمْ . . . » : برخي دو چيز را به دو شرط تعليق كرده‌اند و معني آيه همان است كه گذشت . برخي هم تعليق يك چيز را به دو شرط جائز دانسته‌اند و معني چنين مي‌شود : اگر خود را تسليم خدا كرده‌ايد و اگر واقعاً به خدا ايمان داريد ، بر او توكّل كنيد . « مُسْلِمِينَ » : فرمانبرداران . تسليم‌كنندگان خود به خدا .‏

آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ فَقَالُواْ عَلَى اللّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس مؤمنان گفتند : بر خدا توكّل مي‌كنيم و بس . پروردگارا ! ما را ( وسيله ) آزمون مردمان ستمكار و ( اماج ) بلا و آزار كافران ( بدكردار ) مساز .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِتْنَةً » : امتحان و آزمايش . فتنه و بلا . مراد اين است كه پروردگارا كافران را با اذيّت و آزار رساندنشان به ما آزمايش مكن كه تاب و توان شكنجه ستمكاران را نداريم . يا اين كه : پروردگارا ما را نشانه تير بلاي ستمكاران و مقهور و مغلوب ايشان مگردان .‏

آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما را با فضل و رحمت خود از دست مردمان كافر نجات بده .‏

‏توضيحات : ‏
‏. . .‏

آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى وَأَخِيهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتاً وَاجْعَلُواْ بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به موسي و برادرش ( هارون ) وحي كرديم كه براي قوم خود خانه‌هائي در سرزمين مصر برگزينيد و خانه‌هايتان را مقابل يكديگر بسازيد و ( در آنجاها ، به دور از چشم فرعون و فرعونيان ) نماز را برپاي داريد ، و به ايمانداران مژده بده ( كه سرانجام پيروز مي‌شوند و در دنيا نصرت و در آخرت جنّت از آن ايشان مي‌گردد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَبَوَّءَا » : انتخاب كنيد . مأوي بسازيد . « قِبْلَةً » : مقابل يكديگر و نزديك به هم . قبله نماز كه مراد مصلّي و محلّ برگزاري نماز است .‏

آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلأهُ زِينَةً وَأَمْوَالاً فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُواْ حَتَّى يَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامي كه كينه‌توزي كافران و اذيّت و آزار ايشان با موسي به غايت رسيد ) موسي گفت : پروردگارا ! تو به فرعون و فرعونيان در دنيا زينت ( و بهجت جهان ، يعني فرزندان و قدرت فراوان و نعمت ) و دارائي ( سرشار ) داده‌اي ، و عاقبتِ آن اين شده است كه ( بندگانت را ) از راه تو به در مي‌برند و گمراهشان مي‌كنند . پروردگارا ! اموالشان را نابود گردان و بر دلهايشان ( بند قسوت را ) محكّم كن ، تا ايمان نياورند مگر آن گاه كه به عذاب دردناك ( دوزخ ) گرفتار آيند ( كه آن وقت توبه و پشيماني ديگر سودي ندارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زِينَةً » : بهجت . دارائي و فرزندان ( نگا : كهف / 46 ، قصص / 79 - 82 ) . « لِيُضِلُّوا » : تا عاقبت كارشان بدانجا بكشد كه ديگران را گمراه كنند . حرف ( لِ ) ، لام عاقبت است . « إِطْمِسْ » : از ميان ببر . بيسود و بي‌اثر كن . « أُشْدُدْ عَلَيا قُلُوبِهِمْ » : دريچه سراچه دلهايشان را محكم ببند . بند كيسه دلهايشان را سفت و سخت ببند تا نور و مدد الهي به داخل آنها نرود و قدرت تفكّر و انديشه از آنان سلب شود .‏

آيه 89
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ قَدْ أُجِيبَت دَّعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلاَ تَتَّبِعَآنِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا فرمود : دعاي شما ( موسي و هارون ) پذيرفته شد ، پس بر راستاي راه پابرجا باشيد و استقامت به خرج دهيد ( و از انبوه مشكلات نهراسيد ) و از راه و برنامه كساني پيروي نكنيد كه ناآگاهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُجِيبَتْ » : پذيرفته شد . اجابت گرديد . « إِسْتَقِيمَا » : در كار خود قاطع و ثابت قدم باشيد . پايداري كنيد و بر تبليغ رسالت استوار بمانيد .‏

آيه 90
‏متن آيه : ‏
‏ وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْياً وَعَدْواً حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بني‌اسرائيل را از دريا عبور داديم . فرعون و لشكريانش ، براي ظلم و تعدّي ، آنان را دنبال كردند و در پي ايشان راه افتادند ، تا بدانجا كه ( گذرگاه دريا به هم آمد و آب از هر سو ايشان را در برگرفت و ) غرقاب فرعون را در خود پيچيد . ( در اين هنگام بود كه ) گفت : ايمان دارم كه خدائي وجود ندارد مگر آن خدائي كه بني‌اسرائيل بدو ايمان آورده‌اند و من از زمره فرمانبرداران ( و مطيعان فرمان يزدان ) هستم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَآئِيلَ الْبَحْرَ » : بني‌اسرائيل را از دريا گذرانديم . ( بَنِي إِسْرآئِيلَ ) مفعول اوّل ، و ( الْبَحْرَ ) مفعول دوم است . « بَغْياً وَ عَدْواً » : براي ظلم و تعدّي . ستمگرانه و متجاوزانه . اين دو واژه ، مفعولٌ‌له هستند و يا حال بوده و به معني : ( باغينَ وَ عادينَ ) مي‌باشند . « الْغَرَقُُ » : غرقاب . غرقابه . غرق شدن . « أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ » : نزديك غرق شدن بود .‏

آيه 91
‏متن آيه : ‏
‏ آلآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا اكنون ( كه مرگت فرا رسيده است و توبه پذيرفتني نيست ، از كرده خود پشيماني و روي به خداي مي‌داري‌ ؟ ) و حال آن كه قبلاً سركشي مي‌كردي و از زمره تباهكاران بودي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَالآنَ » : مركب از همزه استفهام و واژه ( الْآنَ ) است .‏

آيه 92
‏متن آيه : ‏
‏ فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما امروز لاشه تو را ( از امواج دريا و يورش ماهيها ) مي‌رهانيم ( و آن را به ساحل مي رسانيم و به پيش كساني گسيل مي‌داريم كه تو را خدا مي‌دانستند ) تا براي كساني كه اينجا نيستند و براي آيندگان درس عبرتي باشي . بيگمان بسياري از مردمان از آيات ( خواندني قرآن و ديدني جهان ) ما غافل و بي‌خبرند ( و بدانها چنان كه شايد و بايد نمي‌نگرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ » : لاشه تو را مي‌رهانيم . ( بِبَدَنِكَ ) در موضع حال از ضمير ( كَ ) است . يا اين كه حرف ( بِ ) زائد و ( بَدَن ) بدل از ( كَ ) است . « مَنْ خَلْفَك‌ » : كساني كه از تو به جاي مانده‌اند . كساني كه بعد از تو مي‌آيند . « ءَاية » : اندرز و عبرت .‏

آيه 93
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُواْ حَتَّى جَاءهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( از آن به بعد ) بني‌اسرائيل را در جايگاه خوب و اقامتگاه دلپذيري ( كه فلسطين است ) منزل و مأوي داديم و روزيهاي پاكيزه‌اي بديشان عطاء كرديم . آنان ( قدر اين نعمت را ندانستند و ) پس از آگاهي ( از معجزات موسي و دلائل صدق دعوت او و تشخيص حق از باطل ) با يكديگر ( درباره دين ) به ستيزه و كشمكش پرداختند ( و دين را كه مايه اتّحاد و يگانگي بود وسيله تفرقه و پراكندگي كردند ) . بيگمان پروردگار تو در روز قيامت درباره چيزي كه در آن اختلاف داشتند در ميانشان داوري مي‌نمايد ( و همه را برابر كاري كه كرده‌اند سزا و جزا مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَوَّأْنَا » : منزل و مأوي داديم . استقرار داديم . « مُبَوَّأَ » : منزل و مأوي . اقامتگاه . « مُبَوَّأَ صِدْقٍ » : مكان شايسته و مورد رضايت ( نگا : يونس / 2 و 87 ، و اسراء / 80 ) . « فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّيا جَآءَهُمُ الْعِلْمُ » : اختلاف نورزيدند مگر زماني كه آگاهي پيدا كردند . مراد از ( عِلْم ) ، كتاب ( تورات ) است كه بني‌اسرائيل پس از آگاهي از احكام الهي ، با يكديگر به نزاع برخاستند و هر گروهي برابر تفسير و تعبير و برداشت خود از تورات ، به حق يا به ناحق راهي در پيش گرفت . يا اين كه مراد اين است كه پيش از بعثت حضرت محمّد ، بني‌اسرائيل بر نبوّت او متّفق‌القول بودند ، ولي پس از ظهور پيغمبر ، برخي از آنان ايمان آوردند و برخي ديگر ايمان نياوردند و در اين‌باره اختلاف پيدا كردند و بر سر مسأله نبوّت پيغمبر خاتم به نزاع برخاستند ( نگا : آل‌عمران / 19 ، بيّنه / 4 ) .‏

آيه 94
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن كُنتَ فِي شَكٍّ مِّمَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُونَ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءكَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر درباره چيزي كه ( از قصص موسي و فرعون و بني‌اسرائيل ) بر تو نازل شده است ، در شكّ و ترديد هستي ، از كساني سؤال كن كه قبل از تو ( اهل كتاب بوده‌اند و ) كتابهاي آسماني را مي‌خوانده‌اند . بيگمان ( بيان ) حق ( و خبر صادق قرآني ) از سوي پروردگارت براي تو آمده است و از زمره متردّدان مباش .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَإِن كُنتَ فِي شَكٍّ . . . » : مخاطب رسول اكرم است و مراد غير او است ( نگا : يونس / 104 ) همان گونه كه عربها مي‌گويند : إِيّاكَ أَعْني وَ اسْمَعي يا جارَةُ . « أَلَّذِينَ يَقْرَأُونَ الْكِتَابَ » : مراد اهل كتاب است . « الْكِتَابَ » : مراد جنس كتاب است و شامل تورات و انجيل هم مي‌گردد . « الْحَقُّ » : آيات راستين قرآن . « الْمُمْتَرِينَ » : متردّدان . گمان‌برندگان .‏

آيه 95
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِ اللّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حتماً از زمره كساني مباش كه آيات ( قرآني و نشانه‌هاي جهاني ) ما را تكذيب مي‌كنند كه ( اگر چنين كني ) از زيانكاران خواهي بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَكُونَنَّ » : حتماً مباش . مراد پيروان پيغمبر است .‏

آيه 96
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيگمان كساني كه ( خودخواه و سياه‌دل هستند و به اوج طغيان رسيده‌اند و از جهالت به گرداب ضلالت افتاده‌اند و سعي در رستگاري خود از كفر و نفاق ندارند ) حكم پروردگارت نسبت بديشان اين است كه ( همچون فرعون ) ايمان نمي‌آورند ( مگر وقتي كه عذاب را با چشم خود ببينند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَقَّتْ » : واجب و ثابت شده است . « كلمه » : فرمان . حكم . قضاوت .‏

آيه 97
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ جَاءتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّى يَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِيمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرچند كه همه دلائل روشن ( و تمام آيات و معجزات الهي ) به سراغ آنان بيايد ، ( ايمان نمي‌آورند ) تا زماني كه عذاب دردناك را مشاهده كنند ( كه در اين هنگام ايمان آوردن سودي نمي‌بخشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَة » : دليل و برهان . معجزه .‏

آيه 98
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَوْلاَ كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلاَّ قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُواْ كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الخِزْيِ فِي الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ قوم و ملّتي ( كه در شهرها در گذشته زندگي مي‌كرده‌اند به طور دسته‌جمعي در برابر پيغمبران الهي‌ به موقع ) ايمان نياورده‌اند تا ايمانشان بر ايشان سودمند باشد ، مگر قوم يونس كه چون ايمان آوردند ، عذاب خواركننده را در دنيا از آنان به دور داشتيم و ايشان را تا مدّت زماني ( كه خواسته‌ايم بمانند ، از زندگي ) برخوردار كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَلَوْلا » : چرا نمي‌بايست كه . « قَرْيَةٌ » : شهر . مراد مردمان شهر است و انبياء همه در شهرها مبعوث شده‌اند . « الْخِزْيِ » : خواري و رسوائي . در اينجا معني خواركننده و رسواكننده دارد . يادآوري اين نكته لازم است كه اخطارها و هشدارهائي كه معمولاً قبل از عذاب نهائي مي‌آيد ، براي قوم يونس به قدر كافي بيداركننده بود و آنان اين اخطارها را جدّي گرفتند و از زشتيها و پلشتيها توبه كردند و توبه آنان پذيراي آستان خدا گرديد .‏

آيه 99
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر پروردگارت مي‌خواست ، تمام مردمان كره زمين جملگي ( به صورت اضطرار و اجبار ) ايمان مي‌آوردند ( امّا ايمان اضطراري و اجباري به درد نمي‌خورد ) . آيا تو ( اي پيغمبر ! ) مي‌خواهي مردمان را مجبور سازي كه ايمان بياورند ؟ ( اين كار نه صحيح و سودمند است و نه از دست تو ساخته است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُكْرِهُ » : مجبور مي‌سازي . وادار مي‌كني .‏

آيه 100
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هيچ كسي نمي‌تواند ايمان بياورد ، مگر اين كه ( بدان گرايش پيدا نمايد و براي آن تلاش كند و ) خدا اجازه دهد ( و اسباب و وسائل ايمان را براي او ميسّر سازد . امّا كسي كه به ايمان رو نكند و حاضر به استفاده از سرمايه فكر و خرد خويش نباشد ، او مستحقّ خشم و عذاب خدا است ، ) و خدا عذاب را نصيب كساني مي‌سازد كه تعقّل و تفكّر نمي‌ورزند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الرِّجْسَ » : پليدي و كثافت . در اينجا مراد عذاب است .‏

آيه 101
‏متن آيه : ‏
‏ قُلِ انظُرُواْ مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لاَّ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : بنگريد ( و چشم برون و درون را باز كنيد و ببينيد ) در آسمانها و زمين چه چيزهائي است‌ ؟ ! آيات ( خواندني كتابهاي آسماني ، از جمله قرآن ، و ديدني جهان هستي ) و بيم‌دهندگان ( پيغمبر نام ، و اندرزها و انذارها هيچ كدام ) به حال كساني سودمند نمي‌افتد كه نمي‌خواهند ايمان بياورند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أنظُرُوا » : بنگريد . دقّت كنيد . « ماتُغْني‌ » : مفيد واقع نمي‌شود . سودمند نمي‌افتد ( نگا : آل‌عمران / 10 و 116 ، انفال / 19 ) . « الآيَاتُ » : دلائل و براهين . عجائب و غرائب جهان . نشانه‌هاي دالّ بر وجود خدا در گستره هستي . « النُّذُرُ » : جمع نَذير به معني مُنْذِر ، مانند بَديع به معني مُبْدِع ، يعني : پيغمبران ( نگا : اعراف / 184 و 188 ، احقاف / 21 ) يا به معني إِنذار باشد : يعني : ترساندنها و بيم‌دادنها ( نگا : قمر / 16 و 18 ) يا به معني مُنْذَرٌبِهِ بوده باشد . يا خود مصدر است و به معني إِنذار ، يعني اخطار و تَهديد است .‏

آيه 102
‏متن آيه : ‏
‏ فَهَلْ يَنتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِهِمْ قُلْ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آنان چشم آن دارند كه روزگاري ( پر از بلاها و عذابهائي ) جز روزگار كساني داشته باشند كه پيش از ايشان بوده‌اند ؟ ( نه‌ ؛ انتظار جز اين را نداشته باشند ، كه خدا در دنيا و آخرت به مصيبتها و بدبختيها گرفتارشان سازد ) . بگو منتظر ( فرمان خدا ) باشيد و من هم با شما چشم به راه مي‌مانم . ( ولي مي‌دانم پيروزي دنيا و سعادت عقبي از آن ما مؤمنان ، و شكست دنيا و بدبختي عقبي از آن شما كافران مي‌گردد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَهَلْ يَنتَظِرُونَ . . . » : انگار چشم به راه مصائب و بلايائي ، همچون مصائب و بلاياي گذشتگان مي‌باشند . « أيَّام‌ » : روزگاران . مراد حوادث بزرگ و ناگواري است كه در طي روزگاران رخ مي‌دهد ( نگا : اعراف / 130 ، ابراهيم / 5 ، جاثيه / 14 ) همان گونه كه مي‌گوئيم ( مَغْرِب ) و منظورمان نماز مغرب است كه در آن برگزار مي‌شود .‏

آيه 103
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُواْ كَذَلِكَ حَقّاً عَلَيْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس از آن ( كه بلا و عذاب گريبانگير كافران گرديد ) پيغمبرانِ خود و مؤمنان را مي‌رهانيم ( اين هم اختصاص به اقوام گذشته و پيغمبران و مؤمنان پيشين ندارد ، بلكه ) همين طور ايمان آورندگان ( به تو ) را ( نيز ) نجات خواهيم داد و اين حقي است بر ما ( حقي مسلّم و تخلّف ناپذير ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ثُمَّ » : حرف عطف است و جمله ( نُنَجِّي رُسُلَنَا وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا ) را بر جمله محذوفي از قبيل ( لَنُهْلِكُ الْأُمَمَ ) عطف مي‌كند . « كَذلِكَ » : همان گونه كه . مثل . « حَقّاً عَلَيْنَا » : اين كار حتماً شدني است . بر ما واجب است . مراد از وجوب در اينجا يعني مانند كار واجبي بر خدا است والّا چيزي بر او واجب نيست . ( حَقّاً عَلَيْنَا ) جمله معترضه است ميان ( كَذلِكَ ) و ( نُنجِ الْمَؤْمِنِينَ ) . « نُنجِ » : نجات مي‌دهيم . فعل مضارع مرفوع است و در اصل ( نُنجِي ) است كه در رسم‌الخطّ قرآني حرف ( ي ) ندارد ( نگا : انبياء / 88 ) .‏

آيه 104
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي شَكٍّ مِّن دِينِي فَلاَ أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ وَلَكِنْ أَعْبُدُ اللّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اي مردمان ! اگر درباره آئين من در شكّ و ترديد هستيد ( بدانيد كه ) من كساني را كه بجز خدا مي‌پرستيد نمي‌پرستم ، وليكن خداوندي را مي‌پرستم كه شما را مي‌ميراند ( و بعد از مرگ شما را زنده مي‌گرداند و به سزاي خود مي‌رساند ) و به من دستور داده شده است كه از زمره مؤمنان باشم ( آنان كه خداوند ايشان را از عذاب دوزخ مي‌رهاند و به بهشت نائل مي‌گرداند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِ اللهِ » : بجز خدا . به جاي خدا . « يَتَوَفَّاكُمْ » : شما را مي‌ميراند .‏

آيه 105
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به من دستور داده شده است ) اين كه به آئيني رو كن كه خالي از هرگونه شرك و انحرافي است ( و كاملاً موافق با فطرت است ) و از زمره مشركان مباش .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَجْهَكَ » : روي خود را . توجّه خود را . « حَنيِفاً » : شخص مخلصي كه كار و بار خود را به خدا واگذارد و از راستاي دين به هيچ وجه منحرف نشود . راست و درست . خالص و بي غلّ و غشّ . اين واژه مي‌تواند حال فاعل فعل ( أَقِمْ ) ، يا ( وَجْهَ ) به معني توجّه ، و يااين كه ( دين ) باشد . يعني توجّه مخلصانه ، توجّه صادقانه ، آئين مستقيم و بي‌شائبه .‏

آيه 106
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَدْعُ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَنفَعُكَ وَلاَ يَضُرُّكَ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذاً مِّنَ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به جاي خدا كسي و چيزي را پرستش مكن و به فرياد مخوان كه به تو نه سودي مي‌رساند و نه زياني . اگر چنين كني ( و دعا و عبادت خود را به جاي آفريدگار متوجّه آفريدگان سازي ) از ستمكاران و مشركان خواهي شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَدْعُ » : عبادت مكن . به فرياد مخوان . « الظَّالِمِينَ » : ستمگران . مراد كافران و مشركان است ( نگا : انعام / 82 ، لقمان / 13 ، بقره / 254 ) .‏

آيه 107
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلاَ رَآدَّ لِفَضْلِهِ يُصَيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر خداوند زياني به تو برساند ، هيچ كس جز او نمي‌تواند آن را برطرف گرداند ، و اگر بخواهد خيري به تو برساند ، هيچ كس نمي‌تواند فضل و لطف او را از تو برگرداند . خداوند فضل و لطف خود را شامل هركس از بندگانش كه بخواهد مي‌كند ( و كسي نمي‌تواند مانع آن گردد ) و او داراي مغفرت و مهر فراوان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَاشِفَ » : برطرف كننده . « رَآدَّ » : برگرداننده . مانع .‏

آيه 108
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اي مردمان ( سراسر جهان ، اعم از همعصران و آيندگان ) ، از سوي پروردگارتان ، حق ( كه كتاب راستين قرآن است ، توسّط پيغمبر صادق آخرالزمان ) به سويتان آمده است . هركس كه ( با ايمان آوردن به شريعت خدا ) راهياب گردد ، بيگمان به سود خود راهياب مي‌شود ( و نفع ايمان عائد خودش مي‌گردد ) و هركس كه ( با گردن نهادن به كفر و پيروي از وسوسه‌هاي شيطان ) گمراه و سرگشته شود ، به زيان خود گمراه و سرگشته مي‌شود ( و زيان كفر و بي‌ديني گريبانگير خودش مي‌گردد . كار من تنها تبليغ فرموده‌هاي خدا است ) و من مأمور ( مراقبت از اعمال ، و مسؤول نظارت ) بر ( افعال ) شما نيستم ( و قدرت آن را ندارم كه شما را از كفر باز دارم و به پذيرش ايمان وادارم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْحَقُّ » : قرآن . دين اسلام ( نگا : بقره / 119 ، يونس / 94 ) . « وَكِيلٍ » : حافظ . مراقب . مسؤول ( نگا : انعام / 66 ، 102 ، 107 ) .‏

آيه 109
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّىَ يَحْكُمَ اللّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از آنچه بر تو وحي مي‌شود ، پيروي كن و شكيبا باش ( و در برابر اذيّت و آزاري كه در راه تبليغ رسالت آسماني به تو مي‌رسد ، استقامت كن ) تا خداوند ( ميان تو و ديگران ) داوري مي‌كند ( و فرمان خود را صادر مي‌نمايد ) و او بهترين داوران است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِتَّبِعْ » : پيروي كن . « الْحَاكِمِينَ » : داوران . قضات ( نگا : اعراف / 87 ) .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره يونس / تفسیر نور  لینک ثابت