موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره اعراف / تفسیر نور / آیات 101 - 150 اعراف

 

آيه 101

‏متن آيه : ‏

‏ تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَآئِهَا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ مِن قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللّهُ عَلَىَ قُلُوبِ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اينها آباديهائي است كه برخي از اخبار آنها را براي تو روايت مي‌نمائيم ( و شرح مي‌دهيم كه چگونه ساكنان آنجاها به سبب ايمان نياوردن به پيغمبران ، دچار بلاها و مصائب بيشمار شدند ) . پيغمبرانشان با دلائل روشن به سراغ آنان آمدند و معجزات متقن بديشان نمودند ، امّا آنان ( به سبب لجاجتِ در كفر و ممارستِ بر تكذيب انبياء ، روي حرف خود ايستادند و ) چيزي را كه قبلاً تكذيب كرده بودند ( حاضر نشدند بپذيرند و باز هم مثل هميشه آن را تكذيب كردند و ) بدان ايمان نياوردند . اين چنين خداوند بر دلهاي كافران مهر مي‌نهد ( و بر اثر ادامه گناه ، حسّ تشخيص حقّ را از آنان سلب مي‌كند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تِلْكَ الْقُرَيا » : واژه ( تِلْكَ ) مي‌تواند مبتدا و ( الْقُرَي ) خبر اوّل ، و جمله ( نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَآئِهَا ) خبر دوم باشد . يا اين كه ( تِلْكَ ) مبتدا و ( الْقُرَيا ) بَدَل ، و جمله بعدي خبر بشمار آيد . « مِن قَبْلُ » : پيش از آمدن پيغمبران و بعد از آمدن آنان ، يكسان بودند . از آغاز آمدن پيغمبران تا هنگام مرگ خود .‏

آيه 102

‏متن آيه : ‏

‏ وَمَا وَجَدْنَا لأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اكثر اين اقوام را بر سر پيمان ( و وفاي به عهد خود ) نديديم و بلكه بيشتر آنان را نافرمان و گناهكار يافتيم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« عَهْدٍ » : مراد عهد و پيمان فطري يا تشريعي و يا هردوي آنها است . « فَاسِقِينَ » : نافرمانان . گناهكاران . كافران ( نگا : بقره / 26 ، سجده / 18 ) .‏

آيه 103

‏متن آيه : ‏

‏ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏سپس به دنبال آنان ( يعني پيغمبران مذكور ، ) موسي را همراه با دلائل روشن و معجزات متقن خود به سوي فرعون و اطرافيان او فرستاديم ، و ايشان ( به جاي اين كه بدانها ايمان بياورند ) بدانها كفر ورزيدند ( و سزاي كفر خود را چشيدند ) و بنگر كه سرانجام تباهكاران چه شد ( و از جمله فرعون و فرعونيان كارشان به كجا كشيد و چه بلاهائي بديشان رسيد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« بَعَثْنَا » : مبعوث كرديم . فرستاديم . « ظَلَمُوا بِهَا » : بدانها كفر ورزيدند . به سبب تكذيب آنها كافر شدند . به سبب كفر ورزيدن بدانها ، بر خود و قوم خود ستم ورزيدند . آنها را تكذيب كردند .‏

آيه 104

‏متن آيه : ‏

‏ وَقَالَ مُوسَى يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏موسي گفت : اي فرعون ! من فرستاده‌اي از سوي پروردگار جهانيان هستم ( آمده‌ام تا دعوت او را به تو و درباريان و ديگر مردمان برسانم و همگان را به سوي شريعت او فرا خوانم ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْعَالَمِينَ » : جهانيان . جهان پيدا و ناپيدا ؛ يعني همه كائنات .‏

آيه 105

‏متن آيه : ‏

‏ حَقِيقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُم بِبَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏سزاوار است كه از زبان خدا جز حق نگويم . من از سوي پروردگارتان معجزه بزرگي براي شما دارم ( كه به روشني بر حقّانيّت رسالت من دلالت مي‌نمايد ) پس بني‌اسرائيل را ( از زنجير اسارت و بردگي خود آزاد ساز و آنان را به من واگذار و ) همراه من بفرست ( تا از سرزمين تو بكوچند و به سرزمين ديگري روند و در آنجا به پرستش خداي يگانه مشغول شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« حَقِيقٌ عَلَيا » : سزاوار من است كه . سعي من در اين است كه . واژه ( عَلي ) به معني ( ب ) يا ( في ) است . « بَيِّنَةٍ‌ » : معجزه بزرگ . دليل مهمّ و روشن . نشانه سترگ .‏

آيه 106

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏فرعون گفت : اگر معجزه بزرگ و دليل سترگي با خود داري ، آن را بنماي ، اگر از زمره راستگوياني ( و خويشتن را پيغمبر خدا مي‌داني ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏. . .‏

آيه 107

‏متن آيه : ‏

‏ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏پس موسي فوراً عصاي خود را بينداخت ، به ناگاه به صورت اژدهاي آشكاري درآمد ( كه از حيات كامل برخوردار بود و بدين سو و آن سو مي‌خزيد و مي‌جهيد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« ثُعْبَانٍ » : اژدها . مار بزرگ . « مُبِينٌ » : آشكار . علني . مراد از ذكر اين قيد اين است كه سحر و تردستي و چشم‌بندي در ميان نبود ، بلكه عصا حقيقتاً به اژدهاي زنده تبديل شد .‏

آيه 108

‏متن آيه : ‏

‏ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و دست خود را ( از گريبان ) بيرون آورد ، به ناگاه بينندگان ديدند كه ( همچون خورشيد ، درخشان و ) سفيد است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« نَزَعَ » : بيرون آورد ( نگا : قصص . 75 ) . « بَيْضَآءُ » : سفيد . مراد نوراني و درخشان است .‏

آيه 109

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( هنگامي كه موسي نشانه بزرگ خدا را بنمود ) اشراف قوم فرعون ( از راه تملّق و چاپلوسي با فرعون هم‌آوا شدند و ) گفتند : واقعاً اين جادوگر ماهري است ! ( و كاري كه مي‌كند معجزه خدائي نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« عَلِيمٌ » : بسيار دانا در دانش جادوگري و فوت و فن آن .‏

آيه 110

‏متن آيه : ‏

‏ يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏او مي‌خواهد شما را از سرزمينتان ( كه مصر است ) بيرون كند . چه مي‌انديشيد و چه نظر مي‌دهيد ؟ ( آيا بايد در حق او چه كرد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تَأْمُرُونَ » : دستور مي‌دهيد . اشاره مي‌كنيد و رأي مي‌دهيد . آيه‌هاي 109 و 110 مي‌تواند سخن فرعون باشد و يا اين كه درباريان متملّق ، سخن او را تكرار كرده باشند ( نگا : يونس / 78 ، طه / 57 ، شعراء / 34 و 35 ) . ذكر صيغه جمع خطاب به فرعون در آيه 110 ، براي تعظيم است .‏

آيه 111

‏متن آيه : ‏

‏ قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَآئِنِ حَاشِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( سپس به فرعون ) گفتند : ( عجله مكن و جريان كار ) او و برادرش ( هارون ) را به تأخير بينداز و ( كساني از لشكريان خود را ) به شهرها بفرست تا ( جادوگران مجرّب را ) جمع كنند ( و بدينجا گسيل دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَرْجِهْ » : كار او را به تأخير بينداز تا سپس درباره او تصميم گرفته شود . اصل آن ( أَرْجِئْهُ ) است و از مصدر ( إِرْجاء ) به معني به تأخير انداختن . اين واژه مي‌تواند از ماده ( رَجا ) يا ( رَجي ) كه به همين معني است باشد ( نگا : احزاب / 51 ) . « حَاشِرِينَ » : جمع‌كنندگان . حال يا صفت موصوف محذوفي است و اصل آن : ( اَرْسِلْ رِجالاً حَاشِرِينَ ) است .‏

آيه 112

‏متن آيه : ‏

‏ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏تا همه جادوگران ماهر را ( به خدمت تو ) بياورند ( و جادوي موسي را باطل و كار او را يكسره سازند و ديگر كسي گول او را نخورد و به دنبال او نرود ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏. . .‏

آيه 113

‏متن آيه : ‏

‏ وَجَاء السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالْواْ إِنَّ لَنَا لأَجْراً إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏جادوگران نزد فرعون آمدند و گفتند : آيا اگر ما پيروز گرديم اجر و پاداش مهمي‌خواهيم داشت‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِنَّ لَنَا لأجْراً » : اين جمله مي‌تواند به صورت استفهامي بوده و ادات استفهام حذف شده باشد ، و يا اين كه به صورت غيراستفهامي بوده و جادوگران اجر و پاداش عظيمي را پيش خود مجسّم كرده باشند و فرعون به فراست آن را دريافته باشد .‏

آيه 114

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ نَعَمْ وَإَنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏گفت : آري ! و ( علاوه از آن ) شما از مقرّبان ( درگاه ما ) خواهيد بود .‏

‏توضيحات : ‏

‏. . .‏

آيه 115

‏متن آيه : ‏

‏ قَالُواْ يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( سپس جادوگران مغرورانه رو به موسي كردند و ) گفتند : اي موسي ! يا تو ( عصاي خود را ) بينداز يا ما ( ريسمانهاي خويش را ) مي‌اندازيم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِمَّا » : يا اين كه . « الْمُلْقِينَ » : اندازندگان .‏

آيه 116

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏

‏موسي گفت : شما ( آنچه داريد ) بيندازيد . هنگامي كه ( وسائل جادوگري خود را ) بينداختند ، مردم را چشم‌بندي كردند و ايشان را به هراس افكندند و جادوي بزرگي از خود نشان دادند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ » : مراد اين است كه به مردم چنين نمودند كه ريسمانهايشان مارهاي زنده‌اند ، در صورتي كه چنين نبود ( نگا : طه / 66 ) . « إِسْتَرْهَبُوهُمْ » : آنان را به هراس فراواني انداختند تا آنجا كه موسي نيز بترسيد ( نگا : طه / 67 و 68 ) .‏

آيه 117

‏متن آيه : ‏

‏ وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏به موسي وحي كرديم كه عصاي خود را بينداز . ناگهان ( به صورت اژدهائي درآمد و ) به سرعت آنچه را بهم‌ مي‌بافتند ( و تزويرهائي را كه مي‌نمودند همه را ) بلعيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تَلْقَفُ » : مي‌بلعد . قورت مي‌دهد . از ماده ( لَقْف ) به معني به سرعت بلعيدن . « يَأْفِكُونَ » : به هم مي‌بافتند . به دروغ سرهم مي‌كردند . از ماده ( إِفْك ) به معني بدترين دروغ . بهتان و افتراء .‏

آيه 118

‏متن آيه : ‏

‏ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏پس حق ( يعني صدق موسي ) ثابت و ظاهر گرديد و آنچه آنان مي‌كردند باطل شد ( و پوچ از آب درآمد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« وَقَعَ » : استوار و آشكار گرديد . ثابت و ظاهر شد . « بَطَلَ » : پوچ و باطل شد .‏

آيه 119

‏متن آيه : ‏

‏ فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏در آنجا ( كه گرد آمده بودند ، فرعون و فرعونيان ) شكست خوردند و ( از آنجا به شهر ) خوار و رسوا برگشتند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إنقَلَبُوا » : برگشتند . « صَاغِرِينَ » : رسوايانه و زبونانه . جمع ( صاغِر ) به معني خوار و مفتضح . معني آيه مي‌تواند چنين نيز باشد : در آنجا شكست خوردند و خوار و رسوا گشتند . در اين صورت ( انقلاب ) مَجاز از ( صَيْرُورت ) است .‏

آيه 120

‏متن آيه : ‏

‏ وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و جادوگران به سجده افتادند ( و كرنش كردند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« سَاجِدِينَ » : سجده‌كنندگان . حال است .‏

آيه 121

‏متن آيه : ‏

‏ قَالُواْ آمَنَّا بِرِبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏گفتند : به پروردگار جهانيان ايمان آورديم .‏

‏توضيحات : ‏

‏. . .‏

آيه 122

‏متن آيه : ‏

‏ رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏پروردگار موسي و هارون . ( يعني به خدائي ايمان داريم كه موسي و هارون به او ايمان دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« رَبِّ » : بدل است .‏

آيه 123

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏فرعون گفت : آيا به خداي ( موسي و هارون ) ايمان آورديد پيش از آن كه به شما اجازه دهم‌ ؟ حتماً اين توطئه‌اي است كه در اين شهر ( و ديار ، پيش‌تر با هم ) چيده‌ايد تا اهل آن را از آنجا بيرون كنيد ؛ ولي خواهيد دانست ( كه چه شكنجه‌اي در برابر اين رفتارتان خواهيد چشيد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« بِهِ » : مرجع ضمير ( ه ) مي‌تواند خدا يا موسي باشد . « ءَاذَنَ » : اجازه دهم .‏

آيه 124

‏متن آيه : ‏

‏ لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏سوگند مي‌خورم كه دستها و پاهاي شما را در جهت خلاف يكديگر ( يعني دست راست با پاي چپ ، يا دست چپ با پاي راست ) قطع مي‌كنم و ( با اين حالِ پريشان و وضع اسفناك ) همگي شما را به دار مي‌آويزم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أُصَلِّبَنَّكُمْ » : شما را به دار مي‌زنم .‏

آيه 125

‏متن آيه : ‏

‏ قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( جادوگران بر اثر نور ايمان ، هراسي به خود راه ندادند و ) گفتند : ( باكي نيست‌ ؛ چرا كه ) ما به سوي پروردگار خود برمي‌گرديم ( و به رحمت و نعمت او دست مي‌يابيم ، لذا مرگ در راه او را با آغوش باز مي‌پذيريم ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مُنقَلِبُونَ » : برگردندگان . رجوع‌كنندگان .‏

آيه 126

‏متن آيه : ‏

‏ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْراً وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ايراد تو بر ما و آزار رساندن تو به ما جز به خاطر اين نيست كه ما به آيات روشن و معجزات متقن پروردگارمان - وقتي كه به ما رسيده است‌ - ايمان آورده‌ايم ( و فرمان خداي خود را لبّيك گفته‌ايم ) . پروردگارا ! صبر عظيم به ما مرحمت فرما و ما را مسلمان بميران .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاّ » : بر ما زشت نمي‌شماري مگر . از ما رخنه نمي‌گيري و بر ما عيب نمي‌داني مگر . ما را عقوبت‌ نمي‌كني مگر به خاطر ( نگا : بروج / 8 ) . « أَفْرِغْ عَلَيْنَا » : بر ما بريز . مراد اين است كه ما را غرق شكيبائي و بردباري گردان . « مُسْلِمِينَ » : مطيعان فرمان و منقادان شريعت يزدان . حال است .‏

آيه 127

‏متن آيه : ‏

‏ وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَونَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اشراف قوم فرعون ( بدو ) گفتند : آيا موسي و پيروان او را آزاد و رها مي‌سازي تا در سرزمين ( مصر آزادانه ) به فساد پردازند و تو و معبودان تو را ترك گويند ( و نه به تو و نه به معبودان تو وقعي ننهند ؟ ) . گفت : پسران آنان را علي‌الدوام خواهيم كشت و دخترانشان را زنده نگاه مي‌داريم ( تا كلفت‌ها و گماشتگان ما گردند ) و ما بر ايشان كاملاً مسلّط هستيم ( و هرچه بخواهيم بر سر آنان مي‌آوريم ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« تَذَرُ » : رها مي‌سازي . « سَنُقَتِّلُ » : خواهيم كشت . ذكر ماده ( قَتَّلَ ) از باب تفعيل براي مبالغه در كار و استمرار در آن است . « نَسْتَحْيِي‌ » : زنده نگاه مي‌داريم . « نِسَآءَ » : زنان . مراد جنس إناث يعني زنان و دختران است . « قَاهِرُونَ » : غالبان . چيرگان .‏

آيه 128

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏موسي به قوم خود گفت : از خدا ياري جوئيد و شكيبائي كنيد ( و بدانيد كه فرعون بنده ناتواني بيش نيست و فرمانرواي مطلق خدا است و ) بيگمان خدا زمين را به كساني از بندگان خود واگذار مي‌كند كه خود بخواهد ، و سرانجام ( نيك و پسنديده در گير و دار جهان ) از آن پرهيزگاران است ( آن كساني كه مراعات سنن و اسباب مي‌دارند . از قبيل اتّحاد و اتّفاق و اعتصام به حق و اقامت عدل و صبر در برابر شدائد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يُورِثُهَا مَنْ » : آن را به كساني وامي‌گذارد . آن را ملك كساني مي‌سازد . « الْعَاقِبَةُ » : مراد نتيجه پيروزمندانه و سرانجام خداپسندانه در دنيا و همچنين در آخرت است .‏

آيه 129

‏متن آيه : ‏

‏ قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِينَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏گفتند : پيش از آن كه به پيش ما بيائي ( گرفتار شكنجه فرعون بوده‌ايم ) و پس از آمدنت ( هم از سوي او ) اذيّت و آزار شده‌ايم ( و هم‌اكنون نيز دچار رنج و محنت و در معرض عذاب و عقاب هستيم . موسي ) گفت : اميد است كه پروردگارتان دشمنتان را هلاك سازد و شما را در زمين جايگزين ( او ) گرداند تا ببيند چگونه عمل مي‌كنيد . ( آيا راه صلاح يا فساد در پيش مي‌گيريد . دادگري يا ستم مي‌ورزيد . شكر نعمت به جاي مي‌آوريد يا كفران نعمت مي‌كنيد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أُوذِينَا » : اذيّت و آزار شده‌ايم . « يَسْتَخْلِفَكُمْ » : شما را جايگزين و جانشين گرداند .‏

آيه 130

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما فرعون و فرعونيان را به خشكسالي و قحطي و تنگي معيشت و كمبود ثمرات و غلاّت گرفتار ساختيم تا بلكه متذكّر گردند ( و از خواب غفلت بيدار شوند و از سركشي و ستم خود بكاهند و متوجّه خدا گردند و به بني‌اسرائيل بيش از اين ظلم و جور روا ندارند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« ءَالَ » : اهل . بستگان و نزديكان . در اينجا مراد اطرافيان و همفكران است . « السِّنِينَ » : جمع سَنَة ، خشكسالي و قحطي . شدائد و سختيها .‏

آيه 131

‏متن آيه : ‏

‏ فَإِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُواْ بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ولي ( آنان نه تنها پند نگرفتند ، بلكه ) هنگامي كه نيكي و خوشي بديشان دست مي‌داد ( كه اغلب هم چنين بود ) مي‌گفتند : اين به خاطر ( استحقاق و امتيازي است كه بر ساير مردمان داريم و ناشي از ميمنت و مباركي ) ما است . امّا هنگامي كه بدي و سختي بديشان دست مي‌داد ، مي‌گفتند : ( اين خشكساليها و بلاها همه ناشي از ) نحوست و شومي موسي و پيروان او است ! هان ! ( اي مردمانِ همه اعصار و قرون بدانيد ) كه بدبياري آنان تنها از جانب خدا ( و با تقدير و تدبير او نه كس ديگري ) بوده است ، وليكن اكثر آنان ( اين حقيقت ساده را ) نمي‌دانستند ( و ديگران نيز اغلب نمي‌دانند كه خوشي و ناخوشي و سختي و فراخي برابر اراده و مشيّت خدا به انسان دست مي‌دهد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْحَسَنَةُ » : نيكي . خير و نعمت . « سَيِّئَةٌ » : بدي . شرّ و مصيبت . « يَطَّيَّرُوا » : اصل آن يَتَطَيَّرُوا است و به معني : فال بد مي‌زنند . نحوست و شومي را ناشي مي‌دانند از . « طَآئِر » : نحوست و شومي . خوشبختي و بدبختي . « عِندَ اللهِ » : از سوي خدا است . در دست خدا است .‏

آيه 132

‏متن آيه : ‏

‏ وَقَالُواْ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِن آيَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( آنان به سبب اين انديشه نادرست ) گفتند : هر اندازه براي ما معجزه بياوري ( و هر نوعي از معجزات بنمائي ) تا ما را بدان جادو كني ، ما به تو ايمان نمي‌آوريم ( و به تو نمي‌گرويم ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَهْمَا » : هراندازه . هرگونه .‏

آيه 133

‏متن آيه : ‏

‏ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْماً مُّجْرِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏پس ( هر زمان به مصيبت و نكبتي دچارشان كرديم و از جمله : ) سيل ، ملخ ، شته ، قورباغه ، و خون بر آنان فرستاديم كه هر يك معجزه جداگانه و روشني بود ( بر صدق موسي‌ ؛ و او پيشاپيش درباره هر يك جداگانه و مفصّل سخن گفته بود و وقوع هريك را خبر داده بود ) امّا آنان تكبّر ورزيدند ( و خويشتن را بالاتر از آن ديدند كه حق را بپذيرند ) چرا كه انسانهاي گناهكاري بودند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الطُّوفَانَ » : سيل . « الْجَرَادَ » : ملخ . « قُمَّلَ » : شپش را گويند ، ولي در اينجا شپش معمولي مورد نظر نيست . بلكه مراد جانوري است كه آفت گياهي است كه مي‌تواند شته يا ساس باشد . برخي هم آن را بيد و گنه و مگسك گفته‌اند ، و برخي‌حشره‌اي دانسته‌اند كه مايه تباهي گياهان و نابودي حيوانات مي‌گردد ( نگا : المنتخب / صفحه 226 ) . « الضَّفَادِعَ » : جمع ضَفْدَع ، قورباغه . « الدَّمَ » : خون . بدين معني كه آب رودبارها و جويبارها به خون تبديل مي‌گشت . يا اين كه به بيماريهاي گوناگون مبتلا مي‌شدند كه مايه خونريزي از دماغ و قُبُل و دُبُر و چه بسا فلج شدن اعضاء مي‌گرديد . « ءَايَاتٍ مُفَصَّلاتٍ » : معجزه‌هاي جداگانه و نشانه‌هاي واضح و روشن . ( ءَايَاتٍ ) حال اشياء متقدّم است .‏

آيه 134

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُواْ يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏هر زمان كه عذابي ( از عذابهاي پنجگانه مذكور ) بر آنان واقع مي‌شد ( از شدّت تأثير و فزوني تألّم آن ) مي‌گفتند : اي موسي ! براي ما خداي خود را به فرياد خوان و از او درخواست كن كه به عهدي كه با تو بسته است وفا كند ( كه عهد نبوّت و رسالت است ) . اگر عذاب را از ما برداري ، سوگند مي‌خوريم كه به تو ايمان بياوريم و ( همان گونه كه خواسته‌اي ) بني‌اسرائيل را همراه تو مي‌فرستيم ( و آنان را آزاد مي‌سازيم تا به يگانه‌پرستي مشغول شوند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الرِّجْزُ » : عذابي كه دلها از آن بلرزه درآيد و باعث پريشاني و سرگرداني مردم شود . « بِمَا عَهِدَ عِندَكَ » : دعا كن و در آن متوسّل به عهدي شو كه با تو بسته است . و آن عهد نبوّت و رسالت است كه چون تو را همچون ابراهيم به خلعت و پيشوائي بزرگوار داشته است ، دعاي تو را مستجاب مي‌دارد ( نگا : بقره / 124 ) .‏

آيه 135

‏متن آيه : ‏

‏ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏امّا هنگامي كه عذاب را تا مدّتي كه سپري مي‌كردند از آنان برمي‌داشتيم ، ناگهان پيمان‌شكني مي‌كردند و سوگند خود را نقض مي‌نمودند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِلَيا أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ » : تا مدّتي كه بدان مي‌رسيدند . مراد اين است كه اندك روزگاري مي‌توانستند بر سر پيمان بمانند . « يَنكُثُونَ » : پيمان‌شكني مي‌كردند . سوگند خود را نقض مي‌نمودند .‏

آيه 136

‏متن آيه : ‏

‏ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏تا ( سرانجام كار بدانجا رسيد كه ) از آنان انتقام گرفتيم و لذا ايشان را در دريا غرق نموديم ، به سبب اين كه آنان آيات و معجزات ما را تكذيب مي‌كردند و از ( ايمان و اقرار به ) آنها غافل مي‌شدند ( و در حق آنها بي‌توجّهي مي‌نمودند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِنتَقَمْنَا مِنْهُمْ » : از آنان انتقام گرفتيم . ايشان را دچار نقمت و هلاك كرديم . « الْيَمِّ » : دريا .‏

آيه 137

‏متن آيه : ‏

‏ وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و ما همه جهات و نواحي پرنعمت و بركت سرزمين ( مصر و شام ) را به قوم مستضعف ( و دربندِ زنجير ظلم و ستم ، يعني بني‌اسرائيل ) واگذار كرديم ، و وعده نيك پروردگارت بر بني‌اسرائيل ، به خاطر صبر و استقامتي كه نشان دادند ، تحقّق يافت ، و آنچه فرعونيان ( از كاخهاي مجلّل ) ساخته بودند ، و آنچه از باغهاي داربست فراهم آورده بودند ، درهم كوبيديم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَوْرَثْنَا » : واگذار كرديم . عطاء نموديم . « يُسْتَضْعَفُونَ » : تحقير و تضعيف مي‌شدند . « مَشَارِقَ الأرْضِ وَ مَغَارِبَها » : مراد همه نواحي و جهات سرزمين وسيع مصر يا شام و يا هردوي آنها است كه چه بسا شام تحت فرمانروائي فرعون بوده باشد . مراد از مشرقها و مغربها ، جوانب شرقي و غربي ، يا افقهاي مختلفي است كه سرزمين پهناور به خاطر خاصّيّت كرويّت زمين خواهد داشت . « بَارَكْنَا فِيهَا » : رزق و روزي و نعمت و سرسبزي را در آن افزوديم ( نگا : دخان / 25 - 28 ) . « تَمَّتْ » : تحقّق يافت . اجرا گرديد . « كَلِمَةُ » : وعده خدا به بني‌اسرائيل درباره نابودي دشمنانشان و جانشين گرداندن آنان ( نگا : اعراف / 129 و قصص‌ / 5 و 6 ) . « بِمَا صَبَرُوا » : به سبب صبرايشان بر شدائدي كه از فرعون و فرعونيان ديدند . « دَمَّرْنَا » : تخريب و ويران كرديم . « كَانُوا يَعْرِشُونَ » : برمي‌افراشتند و استوار مي‌داشتند ، اعم از كاخها و خانه‌ها و داربستِ درختها ( نگا : انعام / 141 و نحل / 68 ) .‏

آيه 138

‏متن آيه : ‏

‏ وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهاً كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏بني‌اسرائيل را ( از دست فرعون و فرعونيان نجات داديم و سالم ) از دريا ( ي قلزم نزد خليج سويس ) گذرانديم . ( در مسير خود ) به گروهي رسيدند كه بتهائي داشتند و مشغول پرستش آنها بودند . ( در اين هنگام بني‌اسرائيل به موسي ) گفتند : اي موسي ! براي ما معبودي بساز ( تا به پرستش آن بپردازيم ) همان گونه كه آنان داراي معبودهائي هستند ( و به پرستش آنها مشغول مي‌باشند ! موسي ) گفت : شما گروه ناداني هستيد ( و نمي‌دانيد عبادت راستين چيست و خدائي كه بايد پرستيده شود كيست ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« جَاوَزْنَا » : عبور داديم . « الْبَحْرَ » : مراد درياي قلزم يا احمر نزد خليج سويس فعلي است . « يَعْكُفُونَ » : مواظب عبادت و ملازم پرستش بودند .‏

آيه 139

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اينان ( را كه مي‌بينيد به بت‌پرستي مشغولند ) كارشان ( مايه ) هلاك و نابودي ( خودشان و معبودهايشان ) است ، و آنچه مي‌سازند و مي‌كنند پوچ و نادرست است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مُتَبَّرٌ » : نابودشده و ويران گشته . اسم مفعول از مصدر ( تتبير ) به معني تدمير و تخريب و هلاك‌كردن است ( نگا : اسراء / 7 ) . خبر مقدّم براي ( ما ) و جمله ( مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ ) خبر ( إِنَّ ) است . « بَاطِلٌ » : زائل و مضمحل . پوچ و نادرست . « مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » : بتهائي كه مي‌سازند . عبادتي كه مي‌كنند .‏

آيه 140

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهاً وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏( سپس ) گفت : آيا جز خدا ( كه آفريدگار همه كائنات است ) معبودي براي شما جستجو كنم‌ ؟ ! و حال آن كه او است كه شما را ( با دادن زمين فراوان ) بر مردمان ( همعصرتان ) برتري داده است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَبْغِيكُمْ » : براي شما بطلبم . « فَضَّلَكُمْ عَلَي الْعَالَمِينَ » : مراد تفضيل آنان بر ديگر مردمان هم‌عصر به وسيله دادن نعمت فراوان بدانان و تجديد يگانه‌پرستي و آئين و سنّت پيغمبران در ميانشان است .‏

آيه 141

‏متن آيه : ‏

‏ وَإِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَونَ يَسُومُونَكُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏به خاطر بياوريد زماني را كه از ( دست جور فرعون و ) فرعونيان شما را نجات داديم . آنان كه به شما بدترين عذاب را مي‌رساندند ، ( و شما را به كارهاي طاقت‌فرسا مي‌گماشتند و همچون حيوانتان مي‌انگاشتند ) . پسرانتان را مي‌كشتند ( تا نسل شما كم شود ) و دخترانتان را ( براي خدمتكاري خود ) زنده نگاه مي‌داشتند . در اين ( شكنجه و آزار فرعون و فرعونيان ، و نجات بخشيدنتان از آن ) آزمايش بزرگي برايتان از جانب پروردگارتان بود .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يَسُومُونَكُمْ » : به شما مي‌رساندند و مي‌چشاندند . « سُوءَالْعَذَابِ » : بدترين عذاب و شكنجه . « بَلآءٌ » : امتحان و آزمايش .‏

آيه 142

‏متن آيه : ‏

‏ وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏ما با موسي وعده گذاشتيم ( كه براي پرورش خود و دريافت پيام سهمگين آسماني ) سي‌شب ( به مناجات و عبادت بپردازد ) و ( سپس براي پختگي كامل ) ده شب بر آنها افزوديم و بدين‌وسيله مدّت ( راز و نياز و سوز و ساز با ) پروردگارش چهل شب تمام شد . موسي ( پيش از اين كه عازم عبادت و مناجات خدا شود ) به برادر خود هارون گفت : در ميان قوم من جانشين من باش و اصلاحگر بوده و از راه و روش تباهكاران پيروي مكن .‏

‏توضيحات : ‏

‏« وَاعَدْنَا » : وعده گذاشتيم . وعده داديم . « تَمَّ » : تمام شد . تكميل گرديد . « مِيقَاتُ » : مدّت تعيين شده . وقت معيّن . « أَرْبَعِينَ » : حال واژه ( مَعْدُوداً ) محذوف ، ظرف ، و مفعول‌به ذكر كرده‌اند ، و برخي ( تَمَّ ) را به معني ( صَارَ ) و ( أَرْبَعينَ ) را خبر آن دانسته‌اند . « أُخْلُفْنِي‌ » : جانشين من باش .‏

آيه 143

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَخَرَّ موسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏هنگامي كه موسي به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، ( و كلامي را شنيد كه به كلام كسي نمي‌ماند ، خواست ذاتي را هم ببيند كه چيزي مثل او نيست . لذا ) عرض كرد : پروردگارا ! ( خويشتن را ) به من بنماي تا تو را ببينم ( و جمال والاي تو را بنگرم . تا افتخار گفتار و ديدار نصيبم گردد . خدايش بدو ) گفت : ( تو با اين بنيه آدمي و در اين جهان مادي تاب ديدار مرا نداري و ) مرا نمي‌بيني . وليكن ( براي اطمينان خاطر از اين كه تاب ديدن مرا نداري ) به كوه ( كه همچون تو ماده و بسي نيرومندتر از تو است ) بنگر ، اگر ( در برابر تجلّي ذات من ) بر جاي خود استوار ماند ، تو هم مرا خواهي ديد . امّا هنگامي كه پروردگارش خويشتن به كوه نمود ، آن را درهم كوبيد و موسي بيهوش و نقش زمين گرديد . وقتي كه به هوش آمد گفت : پروردگارا ! تو منزّهي ( از آن كه با چشمان سر قابل رؤيت باشي . بلكه اين چشمان دل و خِردند كه مي‌توانند تو را مشاهده كنند ) . من ( از اين پرسش پشيمانم و ) به سوي تو برمي‌گردم و من نخستينِ مؤمنان ( به عظمت و جلال يزدان در اين زمان ) هستم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَرِنِي‌ » : به من نشان بده . مفعول دوم آن ( ذاتَكَ ) يا ( نَفْسَكَ ) محذوف است . « لَن تَرَانِي‌ » : مراد اين است كه مرا در اين جهان نمي‌بيني ، و يا اين كه هرگز مرا نمي‌بيني ( نگا : تفسيرالمنار ، جلد 9 ، صفحه 149 - 178 ) . « تَجَلَّيا » : جلوه‌گر شد . برخي گفته‌اند : مراد ظهور ذات باري است و كيفيّت آن بر ما مجهول است . بعضي هم گفته‌اند : مراد جلوه پرتوي از قدرت الهي‌است . « دَكّاً » : درهم كوبيده . با زمين يكسان شده ( نگا : كهف / 98 ) . مصدر است و به عنوان اسم مفعول يعني ( مَدْكُوكاً ) به كار رفته است . « خَرَّ » : فرو افتاد . « صَعِقاً » : مدهوش افتاده . از حال رفته و بر زمين نقش بسته . « أَفَاقَ » : به هوش آمد . « اَوّلُ الْمُؤْمِنِينَ » : مراد نخستينِ مؤمنان در روزگار خودش است . يا نخستينِ مؤمنان به مسأله عدم رؤيت خدا در اين سرا است .‏

آيه 144

‏متن آيه : ‏

‏ قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاَتِي وَبِكَلاَمِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏خدا گفت : اي موسي ! من تو را با رسالتهاي خويش و با سخن گفتنم ( با تو از فراسوي حجاب و بدون واسطه ) بر مردمان ( هم‌عصري كه مأموريّت تبليغ احكام آسماني بدانان داري ) برگزيدم ، پس آنچه به تو داده‌ام ( يعني توراتي را كه به دست تو سپرده‌ام ، محكّم ) برگير و از زمره شكرگزاران ( نعمت يزدان ) باش .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِصْطَفَيْتُكَ » : تو را برگزيده‌ام . « رِسَالاتِ » : جمع رسالت ، چيزهائي كه پيغمبر را مأمور تبليغ آنها مي‌كنند ( نگا : اعراف‌ / 62 ) . « كَلامِ » : سخن‌گفتن .‏

آيه 145

‏متن آيه : ‏

‏ وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلاً لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و براي او در الواح ( تورات ) از هرچيز ( كه مورد نياز بني‌اسرائيل از نصائح و حِكَم و احكام حلال و حرام بود ) نوشتيم ، تا پند و اندرز ( زندگي ) و روشنگر همه چيز ( در امر تكاليف ديني و وظائف شرعي ايشان ) باشد . ( بدو گفتيم : اين ) الواح را با تاب و توان برگير ( و با نشاط فراوان و تلاش بي‌امان ، مانند ديگر پيغمبران أُولُوالعزم ، در تبليغ آنها دامن همّت به كمر بزن ) و به قوم خود ( يعني بني‌اسرائيل ) فرمان بده نيكوترين آنها را به كار بندند . ( مثلاً عفو را بر قصاص ، صبركردن را بر پيروزشدن ، آسان گرفتن را بر سخت گرفتن ، و بالاخره آنچه را كه داراي اجر بيشتر است بر چيزي ترجيح دهند كه از ثواب كمتري برخوردار است ) . به زودي سرزمين گنهكاران ( نافرمان و خارج‌شدگانِ از دستور يزدان ، از قبيل : عاد و ثمود و قوم لوط ) را به شما نشان مي‌دهيم ( تا بنگريد و عبرت گيريد و بدانيد كه اگر چون ايشان شويد ، سرانجام تأسّف‌انگيزي همچون آنان خواهيد داشت و به شما هم همان مي‌رسد كه بديشان رسيده است ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَلْوَاح‌ » : جمع لَوح ، آنچه بر آن چيزي نويسند . چگونگي و جنس و تعداد اين الواح بر ما مجهول است . « مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلاً » : به عنوان اندرز و توضيح . بدل از جار و مجرور است . « سَأُرِيكُمْ » : به شما نشان خواهم‌داد .‏

آيه 146

‏متن آيه : ‏

‏ سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الرُّشْدِ لاَ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏از ( انديشيدن درباره نشانه‌هاي موجود در آفاق و انفس و از فهم‌كردن ) آيات خود كساني را باز مي‌دارم كه در زمين به ناحق تكبّر مي‌ورزند ( و خويشتن را بالاتر از آن مي‌دانند كه آيات ما را بپذيرند و راه انبياء را در پيش گيرند ) ، و اگر هر نوع آيه‌اي ( از كتاب آسماني و هرگونه معجزه‌اي از پيغمبران و هر قسم نشانه‌اي از نشانه‌هاي جهاني ) را ببينند بدان ايمان نمي‌آورند ، و اگر راه هدايت ( و رستگاري ) را ببينند آن را راه خود نمي‌گيرند ، و چنان كه راه گمراهي را ببينند آن را راه خود مي‌گيرند ، اين ( انحراف از جاده شريعت خدا ) هم بدان سبب است كه آيات ما را تكذيب كرده و از آنها غافل و بي‌خبر گشته‌اند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« سَأَصْرِفُ » : منصرف خواهم ساخت . راه آنان را تغيير خواهم داد . « بِغَيْرِ الْحَقِّ » : به ناحق . ذكر اين قيد براي تأكيد است‌ ؛ زيرا كه تكبّر بر ديگران و خويشتن برتر گرفتن از پذيرش فرمان يزدان ، هميشه نادرست است ( نگا : بقره / 61 ) . « الرُّشْدِ » : هدايت . عكس گمراهي ( نگا : بقره / 256 ، جنّ / 2 ) . « الْغَيِّ » : گمراهي . « ذلِكَ » : يكايك اين انحرافات و امور ناپسند ، از ايشان سر مي‌زند به سببِ .‏

آيه 147

‏متن آيه : ‏

‏ وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَلِقَاء الآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏كساني كه آيات ( كتاب خواندنيِ آسماني و ديدنيِ جهاني ) ما را تكذيب دارند و به ملاقات ( خدا در قيامت و به زنده‌شدن بعد از مرگ و حساب و كتاب ) آخرت ايمان نمي‌آورند ، اعمال ( نيكي كه انجام داده‌اند برباد مي‌رود و باطل و ) بيهوده مي‌شود . مگر چنين كساني جز در برابر كارهائي كه كرده‌اند ( و معاصي و كفري كه ورزيده‌اند ) پاداش داده مي‌شوند ؟‏

‏توضيحات : ‏

‏« لِقَآءِ » : ملاقات . روياروي شدن . مراد رستاخيز و حاضرشدن براي حساب و كتاب در پيشگاه خدا است . « حَبِطَتْ » : هدر رفت و ضائع شد . برباد رفت . « هَلْ يُجْزَوْنَ » : مراد اين است كه كارهاي خوبشان هدر مي‌رود و تنها كيفر اعمال بدشان نصيبشان مي‌شود .‏

آيه 148

‏متن آيه : ‏

‏ وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ يُكَلِّمُهُمْ وَلاَ يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَكَانُواْ ظَالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏بعد از ( رفتن ) موسي ( به كوه طور براي مناجات رب غفور ) ، قوم او از زيورهايشان گوساله‌اي ساختند و آن را معبود خود گرفتند كه پيكر ( بي‌جاني ) بود و ( تنها با مهارتي كه سامري در آن به كار گرفته بود ) صداي گاو داشت . مگر نمي‌ديدند كه چنين پيكر گوساله‌گونه‌اي با آنان سخن نمي‌گويد و به راهي ايشان را راهنمائي نمي‌كند . ( به هر حال ، انديشه گاوپرستي پيشين و بت‌پرستي پسين ايشان گُل كرد و غيبت موسي را غنيمت شمردند و ) گوساله را به خدائي گرفتند و ( به خود ) ستم كردند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« حُلِّيهِمْ » : زيورهاي خود . زينت‌آلات خويش . « عِجْلاً » : گوساله‌اي . « جَسَداً » : پيكره‌اي . بدل يا عطف بيان است . به معني : سرخ رنگ هم آمده است كه از ( جَسَد ) به معني خون خشكيده ، زعفران و رنگهائي چون آن است . در اين صورت صفت است . « خُوَارٌ » : صداي گاو . « إتَّخَذُوهُ » : آن را معبود خود كردند . درباره گوساله سامري مراجعه شود به : ( بقره / 51 و 54 و 92 و 93 ، نساء / 153 ، طه / 85 - 91 ) .‏

آيه 149

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَمَّا سُقِطَ فَي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏هنگامي كه پشيمان و سرگردان شدند و دانستند كه گمراه گشته‌اند ، گفتند : اگر پروردگارمان بر ما رحم نكند و ما را نيامرزد ، بيگمان از زيانكاران خواهيم بود .‏

‏توضيحات : ‏

‏« سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ » : بسي پشيمان شدند و افسوس فراوان خوردند . در اصل دست خود را گاز گرفتن و چانه بر دست ندامت افگندن است . واژه ( في ) به معني ( عَلي ) است .‏

آيه 150

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏هنگامي كه موسي ( از مناجات ) به پيش قوم خود خشمگين و اندوهناك بازگشت ، گفت : پس از ( رفتن من به مناجات ) چه بد جانشينيِ مرا انجام داديد . آيا بر فرمان پرودگارتان ( مبني بر انتظار رجوع من از ميعادگاه طور و مراعات پيمان خود با من ) شتاب ورزيديد ؟ موسي الواح را بينداخت و ( موي ) سر برادرش ( هارون ) را گرفت و آن را به سوي خود كشيد ( چرا كه او را مقصّر مي‌ديد . هارون ) گفت : اي پسر مادرم ! اين مردمان مرا درمانده و ناتوان كردند و نزديك بود مرا بكشند ، پس دشمنان را به من شاد مكن و مرا از زمره قوم ستم‌پيشه مدان .‏

‏توضيحات : ‏

‏« غَضْبَانَ » : خشمگين . حال اوّل است . « أَسِفاً » : اندوهگين . حال دوم است . « إبْنَ اُمَّ » : پسر مادر . اداي سخن بدين شيوه ، براي بر سر مهرآوردن و عطوفت است . منادا است و هر دو واژه به منزله يك واژه مركّب همچون ( خَمْسَه عَشَرَ ) بشمار آمده است . « لا تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَآءَ » : دشمنان را به من شاد مكن . از مصدر ( إِشْمات ) به معني مسرور كردن . ثلاثي مجرّد آن ( شَمَاتَة ) است ، به معني : از گرفتاري دشمن و مصيبت او شاد شدن .‏

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره اعراف / تفسیر نور / آیات 101 - 150 اعراف  لینک ثابت