موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره نساء / تفسیر نور / آیات 1 تا 50 نساء

****************************************************************************************


آيه 1

‏متن آيه : ‏

‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً ‏

‏ترجمه : ‏

‏اي مردمان ! از ( خشم ) پروردگارتان بپرهيزيد . پروردگاري كه شما را از يك انسان بيافريد و ( سپس ) همسرش را از نوع او آفريد ، و از آن دو نفر مردان و زنان فراواني ( بر روي زمين ) منتشر ساخت . و از ( خشم ) خدائي بپرهيزيد كه همديگر را بدو سوگند مي‌دهيد ؛ و بپرهيزيد از اين كه پيوند خويشاوندي را گسيخته داريد ( و صله رحم را ناديده گيريد ) ، زيرا كه بيگمان خداوند مراقب شما است ( و كردار و رفتار شما از ديده او پنهان نمي‌ماند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« نَاس‌ » : توده مردم . « نَفْسٍ واحِدَةٍ » : مراد آدم است . « خَلَقَ مِنْها زَوْجَهَا » : همسر او را از نوع او آفريد . مراد اين كه خداوند نخست آدم را از خاك بيافريد و بعد از او حوّاء را نيز از خاك خلق فرمود و از آن دو ديگر مردمان را ( نگا : اعراف / 189 و 190 ، روم / 21 ) . « بَثَّ » : پراكنده كرد . « تَسآءَلُونَ بِهِ » : همديگر را بدو سوگند مي‌دهيد . « أَرْحَام‌ » : جمع رَحِم ، قرابت و خويشاوندي . عطف بر واژه ( اللهَ ) است . « رَقِيباً » : مراقب و مواظب ( نگا : احزاب / 52 ) .‏

آيه 2

‏متن آيه : ‏

‏ وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوباً كَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و به يتيمان اموالشان را ( بدان گاه كه پا به رشد گذاشتند و به حدّ بلوغ رسيدند ) بازپس بدهيد ، و اموال ناپاك ( و بد خود ) را با اموال پاك ( و خوب يتيمان ) جابجا نكنيد ، و اموال آنان را با اموال خودتان ( به وسيله آميختن و يا تعويض‌كردن ) نخوريد . بيگمان چنين كاري ، گناه بزرگي است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« ءَاتُوا » : بدهيد . « يَتَامَيا » : جمع يتيم ، يتيمان . « خَبِيثَ » : ناپاك . مراد بد و حرام است . « طَيِّبِ » : پاك . مراد خوب و حلال است . « لا تَأْكُلُوا » : مخوريد . مراد اين است كه از آن بهره‌مند نشويد ، به صورت نوشيدن ، خوردن ، پوشيدن ، فروختن ، و هر شكل ديگري كه باشد . « إِلَيا » : به همراه . با . « حُوباً » : گناه .‏

آيه 3

‏متن آيه : ‏

‏ وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و اگر ترسيديد كه درباره يتيمان نتوانيد دادگري كنيد ( و دچار گناه بزرگ شويد ، از اين هم بترسيد كه نتوانيد ميان زنان متعدّد خود دادگري كنيد و از اين بابت هم دچار گناه بزرگ شويد . ولي وقتي كه به خود اطمينان داشتيد كه مي‌توانيد ميان زنان دادگري كنيد و شرائط و ظروف خاصّ تعدّد ازواج مهيّا بود ) با زنان ديگري كه براي شما حلالند و دوست داريد ، با دو يا سه يا چهار تا ازدواج كنيد . اگر هم مي‌ترسيد كه نتوانيد ميان زنان دادگري را مراعات داريد ، به يك زن اكتفاء كنيد يا با كنيزان خود ( كه هزينه كمتري و تكلّفات سبكتري دارند ) ازدواج نمائيد . اين ( كار ، يعني اكتفاء به يك زن ، يا ازدواج با كنيزان ) سبب مي‌شود كه كمتر دچار كجروي و ستم شويد و فرزندان كمتري داشته باشيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَيا » : و اگر ترسيديد كه در ازدواج با يتيمان تحت سرپرستي خود نتوانيد دادگري كنيد ، پس با زنان ديگري كه . . . با توجّه بدين معني ، پيش از ( الْيَتَامَيا ) مضاف محذوف است كه تقدير چنين است : فِي نِكَاحِ الْيَتَامَيا . « أَلاّ تُقْسِطُوا » : اين كه دادگري نكنيد . « مَا طَابَ » : زناني كه حلال باشند . زناني را كه بپسنديد . « مَثْنَيا وَ ثُلاثَ وَ رُبَاعَ » : دو دو ، و سه سه ، و چهار چهار . حال است و مراد دو يا سه يا چهار است ( نگا : فاطر / 1 ) . « أَلاّ تَعْدِلُوا » : اين كه عدالت را مراعات نكنيد . البتّه دادگري در نفقه و زناشوئي و توجّه و نگاه و ديگر كارهاي بيروني كه انسان بر آن توانائي دارد ؛ نه امور قلبي و دروني از قبيل عشق و محبّت كه از قدرت شخص خارج است ( نگا : نساء / 129 ) . « وَاحِدَة » : مفعول فعل محذوفي همچون ( إِنكَحُوا ) است . « مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ » : هر اندازه از كنيزان كه برايتان ميسّر شود . « أَلاّ تَعُولُوا » : اين كه ستم نكنيد و كژي نورزيد . اين كه عيالمند نشويد و بدين سبب فقير گرديد .‏

آيه 4

‏متن آيه : ‏

‏ وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَّرِيئاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و مهريّه‌هاي زنان را به عنوان هديّه‌اي خالصانه و فريضه‌اي خدايانه بپردازيد . پس اگر با رضايت خاطر چيزي از مهريّه خود را به شما بخشيدند ، آن را ( دريافت داريد و ) حلال و گوارا مصرف كنيد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« صَدُقَات‌ » : جمع صَدُقة ، مهريّه‌ها . « نِحْلَةً » : فريضه . عطيّه بلاعوض . حال ( صَدُقات ) است . اين واژه به معني تديّن و دينداري نيز آمده است . در اين صورت مفعولٌ‌له است . « نَفْساً » : تمييز است . « هَنِيئاً » : گوارا و خوشايند . « مَرِيئاً » : خوشمزه و خوش هضم . ( هَنِيئاً مَرِيئاً ) : هر دو حال ضمير ( هُ ) در فعل ( كُلُوهُ ) بوده و مرجع ( هُ ) « صَدُقَات » است . به صورت مذكّرآمدن ضمير به سبب برگشت به « شيءمذكور » يا « ذلك » است كه جايگزين صدقات است ( نگا : قاسمي ، التحرير و التنوير ) .‏

آيه 5

‏متن آيه : ‏

‏ وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيَاماً وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏اموال كم‌خردان را كه در اصل اموال شما است به خود آنان تحويل ندهيد . چرا كه خداوند اموال را برايتان قوام زندگي گردانده است . از ( ثمرات ) آن خوراك و پوشاك ايشان را تهيّه كنيد و با سخنان شايسته با آنان گفتگو كنيد ( و ايشان را نيازاريد و با ايشان بدرفتاري نكنيد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَمْوَالَكُمْ » : دارائيتان . مراد دارائي ايشان يعني كم‌خردان و كودكاني است كه نمي‌توانند در دارائي خود به نحو شايسته تصرّف كنند . در اينجا ضمانت اجتماعي مورد نظر است و محافظت اموال سفيهان ، محافظت اموال همه ملّت است . « قِيَاماً » : وسيله پايداري و مايه پابرجائي .‏

آيه 6

‏متن آيه : ‏

‏ وَابْتَلُواْ الْيَتَامَى حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُواْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافاً وَبِدَاراً أَن يَكْبَرُواْ وَمَن كَانَ غَنِيّاً فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَن كَانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُواْ عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللّهِ حَسِيباً ‏

‏ترجمه : ‏

‏يتيمان را ( پيش از بلوغ با در اختيار قراردادن مقداري از مال و نظارت بر نحوه معامله و كارآئي ايشان در ميدان زندگي ، پيوسته ) بيازمائيد تا آن گاه كه به سن ازدواج مي‌رسند . اگر از آنان صلاحيّت و حسن تصرّف ديديد ، اموالشان را بديشان برگردانيد ، و اموال يتيمان را با اسراف و تبذير و با عجله و شتاب نخوريد ( و به خود بگوئيد كه ) پيش از آن كه بزرگ شوند ( و اموال را از دست ما بازپس بگيرند آن را هرگونه كه بخواهيم خرج مي‌كنيم ! و از سرپرستان آنان ) هركس كه ثروثمند است ( از دريافت اجرت سرپرستي و دست‌زدن به مال ايشان ) خودداري كند ، و هركس كه نيازمند باشد به طرز شايسته ( و به اندازه حقّ‌الزحمه خود و نياز عرفي ، از آن ) بخورد . و هنگامي كه اموالشان را به خودشان ( بعد از بلوغ ) بازپس داديد ، بر آنان شاهد بگيريد ، و ( اگرچه علاوه از گواهان ، خدا گواه است و ) كافي است خدا حسابرس و مراقب باشد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِبْتَلُوا » : بيازمائيد . « ءَانَسْتُمْ » : درك كرديد و فهميديد . « رُشْداً » : شعور ضبط اموال و حسن تصرّف . لياقت و كارآئي . « بِدَاراً » : شتابگرانه . ( إِسْرَافاً وَ بِدَاراً ) : مفعولٌ‌له بوده و يا حال بشمارند ، يعني : لا تَأْكُلُوهَا مُسْرِفِينَ وَ مُبَادِرِينَ كِبَرَهُمْ . « فَلْيَسْتَعْفِف » : پاكدامني كند و به مقدار اندك قناعت كند . خودداري كند . « بِالْمَعْرُوفِ » : به گونه شايسته . برابر عرف محلّ . « أَشْهِدُوا » : گواه بگيريد . « كَفَيا بِاللهِ حَسِيباً » : حرف باء زائد است و الله فاعل و حَسيباً حال يا تمييز است . « حَسِيباً » : حسابرس . مراقب .‏

آيه 7

‏متن آيه : ‏

‏ لِّلرِّجَالِ نَصيِبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيباً مَّفْرُوضاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏براي مردان و براي زنان از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان از خود به جاي مي‌گذارند سهمي است ، خواه آن تركه كم باشد و يا زياد . سهم هر يك را خداوند مشخّص و واجب گردانده است ( و تغييرناپذير است ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَقْرَبُونَ » : نزديكان و خويشان . « نَصِيباً » : سهم . بهره . مفعول فعل مقدّري است ، يعني : جَعَلَ اللهُ لَهُمْ نصِيباً مَّفْرُوضاً . « مَفْرُوضاً » : واجب و مشخّص .‏

آيه 8

‏متن آيه : ‏

‏ وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و هرگاه خويشاوندان ( فقير شخص مرده ) و يتيمان و مستمندان ( غير خويشاوند ) بر تقسيم ( ارث ) حضور پيدا كردند ، چيزي از آن اموال را بدانان بدهيد و به گونه زيبا و شايسته با ايشان سخن بگوئيد ( و از آنان دلجوئي و معذرت‌خواهي كنيد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ » : مراد اين است كه اگر ورثه همه كِبارند ، پيش از تقسيم ، و اگر كِبار و صِغارند ، پس از تقسيم ، از قسمت كِبار چيزي بديشان بدهيد . « مَعْرُوفاً » : پسنديده . زيبا .‏

آيه 9

‏متن آيه : ‏

‏ وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُواْ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافاً خَافُواْ عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللّهَ وَلْيَقُولُواْ قَوْلاً سَدِيداً ‏

‏ترجمه : ‏

‏بر مردم لازم است ( كه بر يتيمان ستم نكنند و ) بترسند از اين كه انگار خودشان دارند مي‌ميرند و فرزندان درمانده و ناتواني از پس خود برجاي مي‌گذارند و نگران حال ايشان مي‌باشند ( كه آيا ديگران درباره آنان چه روا مي‌دارند ؟ پس هم اينك آنچه از مردم انتظار دارند كه در حق فرزندانشان انجام دهند ، خودشان در حق يتيمان مردم روا دارند و بالِ مهر و محبّت بر سر نوباوگان بي‌پناه بكشند ) . پس از خدا بترسند و با يتيمان با متانت و محبّت سخن بگويند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مِنْ خَلْفِهِمْ » : از پس خود . « ضِعَافاً » : جمع ضعيف ، كوچك و درمانده .‏

آيه 10

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيراً ‏

‏ترجمه : ‏

‏بيگمان كساني كه اموال يتيمان را به ناحق و ستمگرانه مي‌خورند ، انگار آتش در شكمهاي خود ( مي‌ريزند و ) مي‌خورند . ( چرا كه آنچه مي‌خورند سبب دخول ايشان به دوزخ مي‌شود ) و ( در روز قيامت ) با آتش سوزاني‌ خواهند سوخت .‏

‏توضيحات : ‏

‏« ظُلْماً » : حال ، تمييز ، مفعولٌ‌له ، و مفعول مطلق مي‌تواند باشد . « سَيَصْلَوْنَ » : خواهند سوخت . داخل خواهند شد . اين فعل با حرف باء و بدون آن متعدّي است . « سَعِيراً » : آتش برافروخته . فَعيل به معني مَفْعول است .‏

آيه 11

‏متن آيه : ‏

‏ يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏خداوند درباره ( ارث بردن ) فرزندانتان ( و پدران و مادرانتان ) به شما فرمان مي‌دهد و بر شما واجب مي‌گرداند كه ( چون مُرديد و دختراني و پسراني از خود به جاي گذاشتيد ) بهره يك مرد به اندازه بهره دو زن است . اگر فرزندانتان همه دختر بودند و تعدادشان ( دو و يا ) بيشتر از دو بود ، دو سوم تركه بهره ايشان است ، و اگر ورثه تنها يك دختر باشد ، نصف تركه از آن او است ، ( و چه ورثه يك دختر و چه بيشتر باشند ، باقيمانده تركه متعلّق به ساير ورثه بر حسب استحقاق است ) . اگر مرده داراي فرزند و پدر و مادر باشد ، به هر يك از پدر و مادر يك ششم تركه مي‌رسد ( و باقيمانده بين فرزندان او به ترتيب سابق تقسيم مي‌گردد ) . و اگر مرده داراي فرزند ( يا نوه ) نباشد و تنها پدر و مادر از او ارث ببرند ، يك سوم تركه به مادر مي‌رسد ( و باقيمانده از آن پدر خواهد بود ) . اگر مرده ( علاوه از پدر و مادر ) برادراني ( يا خواهراني ، از پدر و مادر يا از يكي از آن دو ) داشته باشد ، به مادرش يك ششم مي‌رسد . ( همه اين سهام مذكور ) پس از انجام وصيّتي است كه مرده مي‌كند و بعد از پرداخت وامي است كه بر عهده دارد ( و پرداخت وام مقدّم بر انجام وصيّت است ) . شما نمي‌دانيد پدران و مادران و فرزندانتان كدام يك براي شما سودمندترند . ( خير و صلاح در آن چيزي است كه خدا بدان دستور داده است ) . اين فريضه الهي است و خداوند دانا ( به مصالح شما ) و حكيم است ( در آنچه بر شما واجب نموده است ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« حَظّ » : بهره . سهم . « لا تَدْرُونَ » : نمي‌دانيد . نمي‌فهميد . « إِخْوَة‌ » : جمع اخ ، برادران . واژه ( إِخْوَة ) در اينجا و در ( نساء / 176 ، يوسف / 5 ، 7 ، 58 ، 100 ، و حجرات / 10 ) از راه تغليب بر ( أَخَوات ) يعني خواهران نيز اطلاق شده است . « نَفْعاً » : تمييز است . « فَرِيضَةً » : مفعول مطلق است و تقدير چنين است : فَرَضَ اللهُ ذلِكَ فَريضَةً . يا حال است و مصدر به معني اسم مفعول يعني ( مَفْرُوضَة ) آمده است .‏

آيه 12

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و براي شما نصف دارائي به جاي مانده همسرانتان است ، اگر فرزندي ( از شما يا از ديگران و يا نوه يا نوادگاني ) نداشته باشند ( و باقي تركه ، برابر آيه قبلي ، به فرزندانشان و پدران و مادرانشان تعلّق مي‌گيرد ) و اگر فرزندي داشته باشند ، سهم شما يك چهارم تركه است ( و باقيمانده تركه به ذوي‌الفروض و عصبه ، يا ذوي‌الارحام يا بيت‌المال مي‌رسد . به هرحال چه فرزندي نداشته باشند و چه فرزندي داشته باشند ، سهم شما ) پس از انجام وصيّتي است كه كرده‌اند و پرداخت وامي است كه بر عهده دارند ( و پرداخت وام بر انجام وصيّت مقدّم است ) . و براي زنان شما يك چهارم تركه شما است اگر فرزندي ( يا نوه و نوادگاني از آنان يا از ديگران ) نداشته باشيد . ( اگر همسر يك نفر باشد ، يك چهارم را تنها دريافت مي‌دارد ، و اگر دو همسر و بيشتر باشند ، يك چهارم به طور مساوي ميانشان تقسيم مي‌گردد . باقيمانده تركه به خويشاوندان و وابستگان به ترتيب استحقاق مي‌رسد ) . و اگر شما فرزندي ( يا نوه و نوادگاني ) داشتيد ، سهميّه همسرانتان يك هشتم تركه بوده ( و بقيّه تركه به فرزندانتان و پدران و مادرانتان - همان گونه كه ذكر شد - مي‌رسد . البتّه ) پس از انجام وصيّتي است كه مي‌كنيد و بعد از وامي است كه بر عهده داريد . و اگر مردي يا زني به گونه كَلالَه ارث از آنان برده شد ( و فرزند و پدري نداشتند ) و برادر ( مادري ) يا خواهر ( مادري ) داشتند ، سهم هر يك از آن دو ، يك ششم تركه است ( و فرقي ميان آن دو نيست ) و اگر بيش از آن ( تعداد ، يعني يك برادر مادري و يك خواهر مادري ) بودند ، آنان در يك سوم با هم شريكند ( و به طور يكسان يك سوم را ميان خود تقسيم مي‌كنند . البتّه اين هم ) پس از انجام وصيّتي است كه بدان توصيه شده است و يا پرداخت وامي است كه بر عهده مرده است . وصيّت و وامي كه ( به بازماندگان ) زيان نرساند ( يعني وصيّت از بيش از يك سوم نباشد و مرده از روي غرض اقرار به وامي نكند كه بر عهده او نيست ، و يا صرف نظر از وامي نكند كه بر ديگران دارد . و . . . ) . اين سفارش خدا است و خدا دانا ( به آن چيزي است كه به نفع شما است و آگاه از نيّات وصيّت‌كنندگان مي‌باشد ) و شكيبا است ( و شتابي در عقاب شما ندارد ؛ چرا كه چه بسا پشيمان شويد و به سويش برگرديد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يُورَثُ » : از او ارث برده مي‌شود . ثلاثي مجرّد است و متعدّي به ( مِنْ ) محذوف است و تقدير آن چنين است : يُورَثُ مِنْهُ . « كَلالَةً » : كسي كه بميرد و پدر و فرزندي نداشته باشد . وارثي كه پدر يا فرزند مرده نباشد . حال براي ضمير فعل ( يُورَثُ ) است . « إِمْرَأَة » : زن . عطف بر ( رَجُلٌ ) است . « لَهُ » : ضمير ( هُ ) به صورت مفرد ذكر شده است چون معطوف بعد از حرف ( أَوْ ) قرار گرفته است و ( أَوْ ) براي يكي از دو طرف است . همچنين در مواردي كه معطوف و معطوفٌ‌عليه در ميان است مي‌توان ضمير را با توجّه به هر يك از آن دو برگزيد و در اينجا از راه تغليب و با توجّه به معطوفٌ‌عليه ضمير مفرد مذكّر غائب به كار رفته است . « غَيْرَ مُضَآرٍّ » : غير زيان‌رسان . واژه ( غير ) حال نائب فاعل مستتر در فعل ( يُوصي ) است . « أَخٌ أَوْ أُخْتٌ » : مراد برادر مادري يا خواهر مادري است . « وَصِيَّةً » : مفعول مطلق است و تقدير چنين است : يُوصِيكُمُ اللهُ بِذلِكَ وَصِيَّةً . « حَلِيمٌ » : شكيبا . از زمره اسماء الله است و يعني : خداوند در عقوبت شتاب روا نمي‌دارد .‏

آيه 13

‏متن آيه : ‏

‏ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏

‏اين ( احكام راجع به يتيمان و وصيّت و سهام مواريث ) حدود خدا ( در ميان حق و باطل ) است و ( آنها را محترم شماريد و از آنها درنگذريد و بدانيد كه ) هركس از خدا و پيغمبرش ( در آنچه بدان دستور داده‌اند ) اطاعت كند ، خدا او را به باغهاي ( بهشت ) وارد مي‌كند كه در آنها رودبارها روان است و ( چنين كساني ) جاودانه در آن مي‌مانند و اين پيروزي بزرگي است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« خَالِدِينَ فِيهَا » : جاودانگانند در بهشت . حال است براي ضمير ( هُ ) در فعل ( يُدْخِلْهُ ) كه مرجع آن ( مَنْ ) است و ( خَالِدِينَ ) با توجّه به معني ( مَنْ ) جمع آمده است .‏

آيه 14

‏متن آيه : ‏

‏ وَمَن يَعْصِ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَاراً خَالِداً فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و آن كس كه از خدا و پيغمبرش نافرماني كند و از مرزهاي ( قوانين ) خدا درگذرد ، خداوند او را به آتش ( عظيم دوزخ ) وارد مي‌گرداند كه جاودانه در آن مي‌ماند و ( علاوه از آن ) او را عذاب خواركننده‌اي است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« خَالِداً » : جاودانه . حال است براي ضمير ( هُ ) در ( يُدْخِلْهُ ) كه با توجّه به لفظ ( مَنْ ) مفرد بيان شده است . « مُهِينٌ » : خواركننده .‏

آيه 15

‏متن آيه : ‏

‏ وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و كساني كه از زنان شما مرتكب زنا مي‌شوند ، چهار نفر از ( مردان عادل ) خودتان را به عنوان شاهد بر آنان به گواهي طلبيد ، پس اگر گواهي دادند ، آنان را در خانه‌هاي ( خود براي حفظ ايشان و دفع هرگونه شرّ و فسادي ) نگاه داريد تا مرگشان فرا مي‌رسد يا اين كه خداوند راهي را براي ( زندگي پاك و درست ، يا عقوبت ) آنان ( با ازدواج يا توبه ، يا وضع حكم ديگري ) باز مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« فَاحِشَةً » : زنا . برخي فاحشه را در اينجا به معني سِحاق دانسته‌اند و آن عبارت است از اين كه دو زن فرج خود را به هم بمالند ( نگا : المصحف الميسّر : عبدالجليل عيسي ، صفحه 101 ) . « يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ » : مرگ آنان را در مي‌يابد . « أَوْ يَجْعَلَ . . . سَبِيلاً » : اين راه را سوره نور آيه دو ، مشخّص كرده است .‏

آيه 16

‏متن آيه : ‏

‏ وَاللَّذَانَ يَأْتِيَانِهَا مِنكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِن تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُواْ عَنْهُمَا إِنَّ اللّهَ كَانَ تَوَّاباً رَّحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و مرد و زني كه از شما زنا مي‌كنند ( و متزوّج نمي‌باشند ) آنان را بيازاريد ( و بعد از شهادت چهار نفر مرد عادل ، توبيخشان نمائيد ) . ولي اگر توبه كردند ( و از كرده خود پشيمان شدند ) و به اصلاح ( حال و تغيير احوال خود ) پرداختند ، دست از آنان بداريد ( و نه با گفتار و نه با كردار ، ايشان را به دنبال عقوبت و شكنجه لازم نيازاريد و گذشته را به يادشان نياريد ؛ چرا كه ) بيگمان خداوند بسيار توبه‌پذير و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَللَّذَانِ » : مرد و زني كه . در اينجا از راه تغليب موصول مذكّر به كار رفته است . برخي آن را : ( دو مردي كه باهم عمل لواط انجام داده‌اند ) معني كرده‌اند . « ءَاذُوهُمَا » : آن دو را شكنجه كنيد . در آغاز اسلام ، كميّت و كيفيّت تعزير به امّت اسلامي واگذار شده بود ، ولي بعدها حدود و ثغور آن با آيه دوم سوره نور و با حديث نبوي مشخّص گرديد ، و عقاب زن و مرد سنگسار ، و عقاب پسر و دختر صد تازيانه و يك سال تبعيد تعيين شد ( نگا : تفسيرالمراغي ، جلد دوم ، صفحه 206 ) . « أَعْرِضُوا عَنْهُمَا » : از آنان دست برداريد . يادآوري : گروهي از محقّقان ، آيه‌هاي 15 و 16 را منسوخ مي‌دانند ، و گروه ديگري آنها را منسوخ نمي‌دانند و آيه 15 را مربوط به حكم سِحاق و آيه 16 را مربوط به حكم لواط و آيه 2 سوره نور را مربوط به حكم زنا مي‌دانند ( نگا : التفسيرالقرآني للقرآن : عبدالكريم خطيب ، جلد دوم ، صفحات 718 - 725 ) .‏

آيه 17

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوَءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُوْلَئِكَ يَتُوبُ اللّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللّهُ عَلِيماً حَكِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏بيگمان خداوند تنها توبه كساني را مي‌پذيرد كه از روي ناداني ( و سفاهت و حماقت ناشي از شدّت خشم و غلبه شهوت بر نفس ) به كار زشت دست مي‌يازند ، سپس هرچه زودتر ( پيش از مرگ ، به سوي خدا ) برمي‌گردند ( و از كرده خود پشيمان مي‌گردند ) ، خداوند توبه و برگشت آنان را مي‌پذيرد . و خداوند آگاه ( از مصالح بندگان و صدق نيّت توبه‌كنندگان است و ) حكيم است ( و از روي حكمت درگاه توبه را بر روي توبه‌كنندگان باز گذاشته است ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَي اللهِ » : پذيرش توبه بر خدا است . واژه ( عَلي ) را به معني ( مِنْ ) و ( عِندَ ) نيز گرفته‌اند . « بِجَهالَةٍ » : به سبب حماقت و سفاهت . « مِن قَريبٍ » : به زودي ، و آن پيش از فرارسيدن مرگ ، يا دستگيري بزهكار است .‏

آيه 18

‏متن آيه : ‏

‏ وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏توبه كساني پذيرفته نيست كه مرتكب گناهان مي‌گردند ( و به دنبال انجام آنها مبادرت به توبه نمي‌نمايند و بر كرده خويش پشيمان نمي‌گردند ) تا آن گاه كه مرگ يكي از آنان فرا مي‌رسد و مي‌گويد : هم اينك توبه مي‌كنم ( و پشيماني خويش را اعلام مي‌دارم ) . همچنين توبه كساني پذيرفته نيست كه بر كفر مي‌ميرند ( و جهان را كافرانه ترك مي‌گويند ) . هم براي اينان و هم آنان عذاب دردناكي را تهيّه ديده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَعْتَدْنَا » : آماده كرده‌ايم . فراهم آورده‌ايم .‏

آيه 19

‏متن آيه : ‏

‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهاً وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئاً وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً ‏

‏ترجمه : ‏

‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! براي شما درست نيست كه زنان را ( همچون كالائي ) به ارث بريد ( و ايشان را بدون مهريّه و رضايت ، به ازدواج خود در آوريد ، و ) حال آن كه آنان چنين كاري را نمي‌پسندند و وادار بدان مي‌گردند . و آنان را تحت فشار قرار ندهيد تا بدين وسيله ( ايشان را وادار به چشم‌پوشي از قسمتي از مهريّه كنيد و ) برخي از آنچه را كه بديشان داده‌ايد فراچنگ آريد . مگر اين كه آنان ( با نشوز و سوءخلق و فسق و فجور ) دچار گناه آشكاري شوند ( كه در اين صورت مي‌توانيد بر آنان سختگيري كنيد ، يا به هنگام طلاق قسمتي از مهريّه را بازپس گيريد ) . و با زنان خود به طور شايسته ( در گفتار و در كردار ) معاشرت كنيد ، و اگر هم از آنان ( به جهاتي ) كراهت داشتيد ( شتاب نكنيد و زود تصميم به جدائي نگيريد ) زيرا كه چه بسا از چيزي بدتان بيايد و خداوند در آن خير و خوبي فراواني قرار بدهد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَن تَرِثُوا النِّسَآءَ » : اين كه زنان را به ارث ببريد ( همان گونه كه در جاهليّت رواج داشت ) . از زنان ارث ببريد ( بدين گونه كه آنان را به خاطر ثروت و اموالشان همچون زندانياني در پيش خود نگاه داريد تا دارائيشان را به ارث ببريد ) . « كَرْهاً » : ناپسندانه . حال نساء است و به معني كارِهات يا مُكْرَهات است . اين قيد براي تقبيح اعمال مردان است‌ ؛ نه اين كه اگر رضايت در ميان باشد ، چنين عملي حرام بشمار نيايد . « لا تَعْضُلُوهُنَّ » : زنان را از ازدواج باز نداريد . آنان را تحت فشار قرار ندهيد و زنداني خويشتن نكنيد . اين فعل مي‌تواند منصوب بوده و عطف بر « تَرِثُوا » باشد ، و يا مجزوم به حساب آيد . « فَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ » ، گناه آشكار همچون زنا و نشوز .‏

آيه 20

‏متن آيه : ‏

‏ وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَاراً فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئاً أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَاناً وَإِثْماً مُّبِيناً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و اگر خواستيد همسري را به جاي همسري برگزينيد ، هر چند مال فراواني هم مهر يكي از آنان كرده باشيد ، براي شما درست نيست كه چيزي از آن مال دريافت داريد . آيا با بهتان و گناه آشكار ، آن را دريافت مي‌داريد ؟ ! ( مگر مؤمنان را چنين كاري سزد ؟ ! ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِسْتِبْدَال‌ » : عوض‌كردن . جابجا كردن . « قِنطَاراً » : مال فراوان . مراد مهريّه زياد است . « بُهْتَاناً » : از راه ظلم . به بطالت . با توسّل به بهتان . واژه ( بُهْتَاناً وَ إِثْماً ) مصدرند و به عنوان وصف به كار رفته‌اند و حال ضمير ( و ) در ( تَأْخُذُونَهُ ) مي‌باشند و تقدير چنين است : أَتَأْخُذُونَهُ بَاهِتِينَ وَ ءَاثِمِينَ . « مُبِيناً » : روشن و آشكار .‏

آيه 21

‏متن آيه : ‏

‏ وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنكُم مِّيثَاقاً غَلِيظاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و چگونه ( سزاوار شما است كه ) آن را بازپس بگيريد ؟ و حال آن كه با يكديگر آميزش داشته‌ايد و هر يك بر عورت ديگري اطّلاع پيدا كرده‌ايد و ( گذشته از اين ) زنان پيمان محكمي ( هنگام ازدواج ) از شما گرفته‌اند ( و خداوند برابر آن ، امر زناشوئي را حلال نموده است ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَفْضَيا بَعْضُكُمْ إِلي بَعْضٍ » : با يكديگر آميزش نموده‌ايد . از هم كام گرفته‌ايد . « مِيثَاقاً غَلِيظاً » : پيمان استوار ، كه نگاهداري زنان به صورت شايسته يا رهاكردن ايشان به گونه بايسته است ( نگا : بقره / 229 ) .‏

آيه 22

‏متن آيه : ‏

‏ وَلاَ تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتاً وَسَاء سَبِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و با زناني ازدواج نكنيد كه پدران شما با آنان ازدواج كرده‌اند . چرا كه اين كار ، عمل بسيار زشتي است و ( در پيش خدا و مردم ) مبغوض بوده و روش بسيار نادرستي است‌ ؛ مگر آنچه گذشته است ( و در زمان جاهليّت بوده است كه مورد عفو خدا قرار مي‌گيرد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« سَلَفَ » : گذشت . « فَاحِشَةٌ » : كار بسيار زشت و ناپسند . « مَقْتاً » : خشم شديد . در اينجا مصدر به جاي وصف به كار رفته است ، همان گونه كه مي‌گويند : زَيْدٌ عَدْلٌ . « سَبِيلاً » : تمييز است .‏

آيه 23

‏متن آيه : ‏

‏ حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاَتُكُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلاَبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَيْنَ الأُخْتَيْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُوراً رَّحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏خداوند بر شما حرام نموده است ازدواج با مادرانتان ، دخترانتان ، خواهرانتان ، عمّه‌هايتان ، خاله‌هايتان ، برادرزادگانتان ، خواهرزادگانتان ، مادراني كه به شما شير داده‌اند ، خواهران رضاعيتان ، مادران همسرانتان ، دختران همسرانتان از مردان ديگر كه تحت كفالت و رعايت شما پرورش يافته و با مادرانشان همبستر شده‌ايد ، ولي اگر با مادرانشان همبستر نشده باشيد ، گناهي ( در ازدواج با چنين دختراني ) بر شما نيست ، همسران پسران صلبي خود ، و ( بالاخره اين كه ) دو خواهر را با هم جمع آوريد ، مگر آنچه گذشته است ( كه با ترك يكي از آن دو خواهر ، قلم عفو بر اين كار كه در زمان جاهليّت واقع شده است ، كشيده خواهد شد ) . بيگمان خداوند بسي آمرزنده است ( و گذشته را ناديده مي‌گيرد ، و ) مهربان است ( و در آنچه برايتان وضع مي‌كند حال شما را مراعات مي‌دارد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« رَبَآئِبُكُمْ » : جمع ربيبة ، تربيت‌يافتگان . مراد دختران همسرانتان از شوهران ديگر است . « أَللاّتِي فِي حُجُورِكُمْ » : آنان كه غالباً با مادرانشان تحت رعايت و كفالت شما قرار مي‌گيرند ، والاّ چنين دختراني مطلقاً حرام مي‌باشند ، چه تحت كفالت و رعايت انسان باشند و چه زير نظر و تحت مراقبت ديگران پرورده شوند . « حُجُور » : جمع حجر ، آغوش . مراد رعايت و پرورش است . « حَلآئِل‌ » : جمع حَليلَة ، همسران . « أَلَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ » : پسران صلبي شما ؛ نه پسر خواندگانتان .‏

آيه 24

‏متن آيه : ‏

‏ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيماً حَكِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و زنان شوهردار ( بر شما حرام شده‌اند ) مگر زناني كه ( آنان را در جنگ ديني مسلمانان با كافران ) اسير كرده باشيد ، كه ( در اين صورت نكاح شوهران كافرشان با اسارت لغو مي‌گردد و بعد از زدوده شدن رحم ايشان ، ) براي شما حلال مي‌باشند . اين را خدا بر شما واجب گردانده است ( پس آنچه را كه او بر شما حرام نموده است حرام بدانيد و آن را مراعات داريد ) . براي شما ازدواج با زنان ديگري جز اينان ( يعني جز زنان مؤمن حرام ) حلال گشته است و مي‌توانيد با اموال خود ( از راه شرعي ) زناني را جويا شويد و با ايشان ازدواج كنيد ( بدان شرط كه منظورتان زنا و دوست‌بازي نباشد و ) پاكدامن و از زنا خويشتندار باشيد . پس اگر با زني از زنان ازدواج كرديد و از او كام گرفتيد ، بايد كه مهريّه او را ( چنان كه مقرّر است بدون كم و كاست و در موعد خود ) بپردازيد ، و اين واجبي ( از واجبات الهي ) است . و بعد از تعيين مهريّه ، گناهي بر شما نيست در آنچه ميان خود بر آن توافق مي‌نمائيد ( مثلاً اين كه همسر با رضا و رغبت از مقداري از مهريّه خود چشم‌پوشي كند و يا شوهر مشتاقانه مقداري بر اندازه مهريّه بيفزايد ) . بيگمان خداوند ( پيوسته بر مصالح بندگان خود ) آگاه ( و در احكامي كه براي آنان وضع مي‌نمايد ) حكيم بوده ( و مي‌باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مُحْصَنَات‌ » : زنان شوهردار . « مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ » : زنان كافراني كه در جنگ ديني بدون شوهرانشان اسير مي‌شوند و حامله نمي‌باشند . امّا اگر با شوهرانشان اسير شوند ، در حباله نكاح ايشان مي‌مانند . « كِتَابَ اللهِ » : مفعول مطلق فعل محذوفي است و تقدير چنين است : كَتَبَ اللهُ عَلَيْكُمْ تَحْريمَ هذِهِ الْمُحَرَّمَاتِ الْمَذْكُورَاتِ كِتاباً ، وَ فَرَضَهُ فَرِيضَةً . اضافه مصدر به فاعل خود است . برخي ( كِتابَ ) را مفعولٌ‌به فعل محذوفي مانند ( إِلْزَمُوا ) مي‌دانند ؛ يعني : إِلْزَمُوا كِتَابَ اللهِ . « أَن تَبْتَغُوا » : تا جويا شويد . مفعولٌ‌له است . « مُحْصِنِينَ » : طالبان پاكدامني و عفّت خود و همسرانشان . حال ضمير ( و ) در فعل ( تَبْتَغُوا ) است . « غَيْرَ مُسَافِحِينَ » : دوري جويندگان از زنا . حال دوم ضمير ( و ) است . « مَا اسْتَمْتَعْتُمْ » : زناني كه از آنان كام گرفتيد . « أُجُور » : جمع اجر ، مراد مهريّه است . « فَرِيضَةً » : واجب . حال است . « جُنَاح‌ » : گناه .‏

آيه 25

‏متن آيه : ‏

‏ وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏و اگر كسي از شما نتوانست با زنان آزاده مؤمن ازدواج كند ، مي‌تواند با كنيزان مؤمني ازدواج نمايد . خداوند آگاه از ايمان شما است . ( از ازدواج با كنيزان مؤمن سرپيچي نكنيد ، چرا كه ) برخي از برخي هستيد ( و شما و ايشان در برابر دين يكسان مي‌باشيد ) ، لذا با اجازه صاحبان آنان با ايشان ازدواج كرده و مهريّه ايشان را زيبا و پسنديده و برابر عرف و عادت ( به تمام و كمال ) بپردازيد . كنيزاني را برگزينيد كه با عفّت و پاكدامن باشند و براي خود دوستاني ( نامشروع ) برنگزينند . اگر پس از ازدواج ، از ايشان زنا سر زد ، عقوبت ايشان نصف عقوبت زنان آزاده ( يعني : پنجاه تازيانه ) است . ازدواج با كنيزان به هنگام عدم قدرت براي كسي از شما آزاد است كه ترس از فساد داشته باشد ( و بترسد به مشقّتي دچار شود كه به زنا منتهي گردد ) . و اگر شكيبائي ورزيد ( و از ازدواج با كنيزان خودداري كنيد و بتوانيد عفّت خود را مراعات داريد ) براي شما بهتر است . و خداوند داراي مغفرت و مرحمت فراوان است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« طَوْلاً » : دارائي و بضاعت . قدرت مادي و معنوي . « فَتَيَات‌ » : جمع فَتاة ، دختران نوجوان . مراد كنيزان است . « بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ » : برخي از برخي هستيد و همگان برادران و خواهران ايماني مي‌باشيد ( نگا : حجرات / 10 ، توبه / 71 ) . « مُحْصَنَات‌ » : زنان عفيف و پاكدامن . حال است . « غَيْرَ مُسَافِحَات‌ » : زنان عفيف و پاكدامن . حال دوم بشمار است . « أَخْدَان‌ » : جمع خِدْن ، رفيق و رفيقه . دوستان زن يا مردي كه به گونه آشكار يا نهان با آنان معاشرت نامشروع انجام گيرد . « أُحْصِنَّ » : به ازدواج درآورده شدند . « عَنَت‌ » : فساد و تباهي . فسق و فجور .‏

آيه 26

‏متن آيه : ‏

‏ يُرِيدُ اللّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏

‏خداوند مي‌خواهد ( قوانين دين و مصالح امور را ) برايتان روشن كند و شما را به راه كساني ( از پيغمبران و صالحان ) رهنمود كند كه پيش از شما بوده‌اند ، و توبه ( لغزشها و بزهكاريهاي پيشين ) شما را بپذيرد ، و خداوند آگاه ( از احوال بندگان است و قوانيني را برايتان وضع مي‌نمايد كه مصلحت و منفعت شما را در بر دارد ) و حكيم است ( و برابر حكمت ، احكام شريعت را صادر مي‌نمايد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« سُنَن‌ » : جمع سنّت ، روش . طريقه .‏

آيه 27

‏متن آيه : ‏

‏ وَاللّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏خداوند مي‌خواهد توبه شما را بپذيرد ( و به سوي طاعت و عبادت برگرديد و از لوث گناهان پاك و پاكيزه گرديد ) و كساني كه به دنبال شهوات راه مي‌افتند ، مي‌خواهند كه ( از حق دور شويد و به سوي باطل بگرائيد و از راه راست ) خيلي منحرف گرديد ( تا همچون ايشان شويد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَن تَمِيلُوا » : اين كه منحرف شويد . اين كه دور گرديد .‏

آيه 28

‏متن آيه : ‏

‏ يُرِيدُ اللّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏خداوند مي‌خواهد ( با وضع احكام سهل و ساده ) كار را بر شما آسان كند ( چرا كه او مي‌داند كه انسان در برابر غرائز و اميال خود ناتوان است ) و انسان ضعيف آفريده شده است ( و در امر گرايش به زنان تاب مقاومت ندارد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« ضَعِيفاً » : حال است .‏

آيه 29

‏متن آيه : ‏

‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! اموال همديگر را به ناحق ( يعني از راههاي نامشروعي همچون : دزدي ، خيانت ، غصب ، ربا ، قمار ، و . . . ) نخوريد مگر اين كه ( تصرّف شما در اموال ديگران از طريق ) داد و ستدي باشد كه از رضايت ( باطني دو طرف ) سرچشمه بگيرد ، و خودكشي مكنيد و خون همديگر را نريزيد . بيگمان خداوند ( پيوسته ) نسبت به شما مهربان بوده ( و خواهد بود ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« بِالْبَاطِلِ » : به ناحق . از راه نامشروع . « إِلاّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ » : مگر اين كه اموال از راه تجارتي باشد كه با رضايت انجام پذيرد . در اينجا مستثني منقطع است . حرف إِلاّ به معني ليكن و مگر است . اسم ( تَكُونَ ) ( هِيَ ) و به ( اموال ) برمي‌گردد . اسم ( تَكُونَ ) مي‌تواند ( التِّجَارَة ) محذوف باشد . تقدير چنين مي‌شود : إِلاّ أَن تَكُونَ ا لأمْوَالُ أَمْوَالَ تِجَارَةٍ . يا : إِلاّ أَن تَكُونَ التِّجَارَةُ تِجَارَةً . « لا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ » : خودكشي نكنيد . با مخالفت اوامر خدا خويشتن را به هلاكت ميندازيد .‏

آيه 30

‏متن آيه : ‏

‏ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَاناً وَظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَاراً وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللّهِ يَسِيراً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و كسي كه چنين كاري ( يعني خودكشي يا خوردن به ناحق اموال ديگران ) را تجاوزگرانه و ستمگرانه مرتكب شود ، او را با آتش دوزخ مي‌سوزانيم ، و اين ( عمل هم ) براي خدا آسان است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« عُدْواناً » : تجاوزگرانه . « ظُلْماً » : ستمگرانه . ( عُدْوَاناً وَ ظُلْماً ) مصدرند و حال واقع شده‌اند و تقدير چنين است : مُتَعَدِّياً وَ ظالِماً . « يَسِيراً » : آسان .‏

آيه 31

‏متن آيه : ‏

‏ إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏اگر از گناهان كبيره‌اي بپرهيزيد كه از آن نهي شده‌ايد ، گناهان صغيره شما را ( با فضل و رحمت خود ) از شما مي‌زدائيم و ( به شرط استغفار از كبائر و عدم اصرار بر صغائر ) شما را به جايگاه ارزشمندي ( كه بهشت برين است ) وارد مي‌گردانيم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« كَبَآئِرَ » : گناهان بزرگ . گناهاني كه در برابر آنها تهديد شديدي آمده يا حدّي معيّن شده است . از قبيل : انباز قراردادن براي خدا ، قتل ، سحر و جادو ، خوردن مال يتيم ، رباخواري ، زنا ، تهمت زنا ، عقوق والدين ، شهادت دروغ و ناروا ، فرار از جهاد . « مُدْخَلاً » : منزل و مأوي . اسم مكان باب افعال است .‏

آيه 32

‏متن آيه : ‏

‏ وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏آرزوي چيزي نكنيد كه خداوند برخي از شما را با ( اعطاي ) آن بر برخي ديگر برتري داده است ( و مردان را در بعضي از چيزها بر زنان ، و زنان را در بعضي از چيزها بر مردان فضيلت داده و مرحمت روا ديده است ) . مردان نصيبي دارند از آنچه فراچنگ مي‌آورند و زنان ( هم ) نصيبي دارند از آنچه به دست مي‌آورند ( و هر يك از زنان و مردان داراي سرشتي و حقوقي فراخور حال خود مي‌باشند . پس با تلاش و كوشش شبانه‌روزي رحمت و بركت خداي را بجوئيد ) و طلب فضل او كنيد . بيگمان خداوند ( كاملاً ) آگاه از هر چيزي بوده ( و به هر نوعي ، چيزي بخشيده است كه شايسته‌اش بوده است ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏. . .‏

آيه 33

‏متن آيه : ‏

‏ وَلِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِيَ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَالَّذِينَ عَقَدَتْ أَيْمَانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصِيبَهُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيداً ‏

‏ترجمه : ‏

‏براي هر يك ( از مردان و زنان ) وارثاني تعيين كرديم تا از ميراث پدر و مادر و نزديكان برخوردار شوند ( و بر تركه ايشان استيلاء يابند ) و به كساني كه با آنان پيمان ( زناشوئي ) بسته‌ايد ( و ايشان را به شوهري يا همسري پذيرفته‌ايد ) بهره خودشان را ( به تمام و كمال ) بدهيد ( و بدانيد كه ) بيگمان خدا بر هر چيزي حاضر و ناظر ( و مراقب رفتار و كردار شما ) بوده است ( و مي‌باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَوَالِي‌ » : جمع مَوْلي ، سرپرستان . پيروان . در اينجا مراد وُرّاث است كه حق ولايت يعني استحقاق دريافت تركه و استيلاء بر آن را دارند . « مِمَّا » : از آنچه . بر آنچه . « ألَّذِينَ عَقَدَتْ أَيْمَانُكُمْ » : مراد شوهران يا همسران و يا هم‌سوگندان و هم‌پيمانان مي‌باشد . « اَيْمَان‌ » : جمع يمين ، قَسَم . دست راست . زيرا كه به هنگام معاهده دست راست خود را به هم مي‌دادند و بر انجام كاري هم‌سوگند و هم‌پيمان مي‌شدند . « شَهِيداً » : مطّلع و آگاه . حاضر و ناظر .‏

آيه 34

‏متن آيه : ‏

‏ الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيّاً كَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏

‏مردان بر زنان سرپرستند ( و در جامعه كوچك خانواده ، حق رهبري دارند و صيانت و رعايت زنان بر عهده ايشان است ) بدان خاطر كه خداوند ( براي نظام اجتماع ، مردان را بر زنان در برخي از صفات برتريهائي بخشيده است و ) بعضي را بر بعضي فضيلت داده است ، و نيز بدان خاطر كه ( معمولاً مردان رنج مي‌كشند و پول به دست مي‌آورند و ) از اموال خود ( براي خانواده ) خرج مي‌كنند . پس زنان صالحه آناني هستند كه فرمانبردار ( اوامر خدا و مطيع دستور شوهران خود ) بوده ( و خويشتن را از زنا به دور و اموال شوهران را از تبذير محفوظ ) و اَسرار ( زناشوئي ) را نگاه مي‌دارند ؛ چرا كه خداوند به حفظ ( آنها ) دستور داده است . ( زنان صالح چنين بودند وليكن زنان ناصالح آناني هستند كه سركش مي‌باشند ) و زناني را كه از سركشي و سرپيچي ايشان بيم داريد ، پند و اندرزشان دهيد و ( اگر مؤثّر واقع نشد ) از همبستري با آنان خودداري كنيد و بستر خويش را جدا كنيد ( و با ايشان سخن نگوئيد . و اگر باز هم مؤثّر واقع نشد و راهي جز شدّت عمل نبود ) آنان را ( تنبيه كنيد و كتك مناسبي ) بزنيد . پس اگر از شما اطاعت كردند ( ترتيب تنبيه سه‌گانه را مراعات داريد و از اخفّ به اشدّ نرويد و جز اين ) راهي براي ( تنبيه ) ايشان نجوئيد ( و نپوئيد و بدانيد كه ) بيگمان خداوند بلندمرتبه و بزرگ است ( و اگر ايشان را بيش از حدّ اذيّت و آزار كنيد ، انتقام آنان را از شما مي‌گيرد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« قَوَّامُونَ » : جمع قَوّام ، صيغه مبالغه قائِم است و كسي را مي‌گويند كه شبانه‌روز به كار و بار خانواده قيام كند و پيوسته در راه مصالح ايشان در تلاش باشد . سرپرست خدمتگزار . « قَانِتَاتٌ » : خاشعان . مطيعان . « حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ » : راز نگهداران . مراد از غيب هر آن چيزي است كه از ديده شوهر به دور مي‌ماند ، از قبيل : ناموس و اولاد و اموال . آنچه در خلوت ميان زن و شوهر مي‌گذرد . « بِمَا حَفِظَ اللهُ » : به سبب فرمان خدا بدين حفظ . چنان كه خداوند اَسرار را حفظ فرموده است . بدان خاطر كه خدا فرمان داده است كه درباره زنان ظلم و جور نشود و حقوق ايشان در جامعه مراعات شود . « نُشُوز » : سركشي و سرپيچي . « مَضَاجِع‌ » : جمع مَضْجَع ، بِستر ، فِراش . « فَلا تَبْغُوا » : نخواهيد . خواستار نشويد .‏

آيه 35

‏متن آيه : ‏

‏ وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُواْ حَكَماً مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَماً مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلاَحاً يُوَفِّقِ اللّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيماً خَبِيراً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و اگر ( ميان زن و شوهر اختلافي افتاد و ) ترسيديد ( كه اين كار باعث ) جدائي ميان آنان شود ، داوري از خانواده شوهر ، و داوري از خانواده همسر ( انتخاب كنيد و براي رفع و رجوع اختلاف ) بفرستيد . اگر اين دو داور جوياي اصلاح باشند ، خداوند آن دو را ( كمك نموده و در يكي از دو كار : سازش نيك و خداپسندانه ، يا جدائي زيبا و معقولانه ) موفّق مي‌گرداند . بيگمان خداوند مطّلع ( بر ظاهر و باطن مردمان و ) آگاه ( از نيّات همگان ) است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« شِقَاق » : اختلاف . جدائي . « حَكَماً » : داور . « يُوَفِّقِ اللهُ » : مراد از توفيق خدا در كار سازش و الفت و محبّت مجدّد است ، و يا اين كه در جدائي مفيد به حال زن و شوهر . « إِبْعَثُوا » : بفرستيد .‏

آيه 36

‏متن آيه : ‏

‏ وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئاً وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالاً فَخُوراً ‏

‏ترجمه : ‏

‏( تنها ) خدا را عبادت كنيد و ( بس . و هيچ كس و ) هيچ چيزي را شريك او مكنيد . و نيكي كنيد به پدر و مادر ، خويشان ، يتيمان ، درماندگان و بيچارگان ، همسايگانِ خويشاوند ، همسايگانِ بيگانه ، همدمان ( در سفر و در حضر ، و همراهان و همكاران ) ، مسافران ( نيازمندي كه در شهر و مكان معيّني اقامت ندارند ) ، و بندگان و كنيزان . بيگمان خداوند كسي را دوست نمي‌دارد كه خودخواه و خودستا باشد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« إِحْسَاناً » : نيكي‌كردن . مفعول مطلق براي فعل محذوف ( أَحْسِنُوا ) است و براي تأكيد به كار رفته است . « الْجَارِ ذِي الْقُرْبَيا » : همسايه نزديك . « الْجَارِ الْجُنُبِ » : همسايه بيگانه . همسايه دور . « الْجُنُب‌ » : بيگانه . دور . « الصَّاحِبِ بِالْجَنبِ » : همدم . همنشين . همكار ، همراه . همسفر . « مُخْتَالاً » : خودخواه . متكبّر . اسم فاعل باب افتعال از واژه ( خُيَلاء ) است . « فَخُوراً » : فخرفروش . خودستا .‏

آيه 37

‏متن آيه : ‏

‏ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَاباً مُّهِيناً ‏

‏ترجمه : ‏

‏( آنان ) كسانيند كه خود بخل مي‌ورزند و مردمان را نيز به بخل مي‌خوانند ، و نعمتي را كه خداوند بديشان داده است پنهان مي‌دارند و ( نه خودشان از آن استفاده مي‌كنند و نه ديگران را از آن بهره‌مند مي‌سازند ، و پيوسته سعي در كفران نعمت مادي و معنوي دارند ، اينان بدانند كه ) ما براي كساني كه ( همچون ايشان ) كفران نعمت مي‌كنند ، عذاب خواركننده‌اي آماده كرده‌ايم .‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَعْتَدْنَا » : آماده كرده‌ايم . تهيّه ديده‌ايم . « كَافِرِينَ » : پنهان‌كنندگان و ناديده‌انگاران نعمت . كفرپيشگان .‏

آيه 38

‏متن آيه : ‏

‏ وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِيناً فَسَاء قِرِيناً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و ( آنان ) كسانيند كه اموال خود را رياكارانه صرف مي‌كنند و خودنمايانه مي‌بخشند ( تا مردم ايشان را ببينند و تعريف و تمجيدشان كنند ) و نه به خدا ايمان و نه به آخرت باور دارند ، ( چرا كه از شيطان پيروي كرده و شيطان ايشان را از راه بدر برده است ) و هر كه شيطان همدم او باشد ( چه بد همدمي برگزيده است و ) شيطان بدترين همدم است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« رِئَآءَ » : ريا . خودنمائي . مصدر باب مفاعله و مفعولٌ‌له است ، و يا حال ضمير ( و ) در ( يُنفِقُونَ ) بشمار است و تقدير چنين مي‌شود : مُرَآئِينَ النَّاسَ . « قَرِيناً » : همدم . همنشين . همصحبت .‏

آيه 39

‏متن آيه : ‏

‏ وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُواْ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقَهُمُ اللّهُ وَكَانَ اللّهُ بِهِم عَلِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏چه مي‌شد اگر آنان به خدا و روز رستاخيز ايمان مي‌آوردند و ( به انگيزه اين ايمان ، خالصانه در راه خدا ) از آنچه خدا بديشان داده است بذل و بخشش مي‌كردند ( و اجر خود را از او دريافت مي‌داشتند ؟ ) و خداوند آگاه از آنان است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَاذَا عَلَيْهِمْ » : چه مي‌شد اگر . چه زياني مي‌كردند اگر .‏

آيه 40

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِن تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْراً عَظِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏خداوند ( به كسي ) ذرّه‌اي ظلم روا نمي‌دارد و ( از اجر كسي نمي‌كاهد ، ولي ) اگر كار نيكي ( از كسي ) سر زند ، آن را چندين برابر مي‌گرداند ، و از سوي خود ( به شخص نيكوكار ، جداي از چندين برابر اجر عملش ) پاداش بزرگي عطاء مي‌كند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مِثْقَالَ‌ » : وزن . اندازه . « ذَرَّةٍ » : دانه‌اي از آن گرد و غبار گونه‌اي كه به هنگام تابش خورشيد از سوراخي به درون منزل در ميان پرتو نور ديده مي‌شود . « مِثْقَالَ ذَرَّةٍ » : هم‌وزن ذرّه‌اي . به اندازه ذرّه‌اي . مراد كمترين و سبكترين چيز است .‏

آيه 41

‏متن آيه : ‏

‏ فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيداً ‏

‏ترجمه : ‏

‏( اي محمّد ! حال اينان ) چگونه خواهد بود بدان گاه كه از هر ملّتي گواهي ( از پيغمبران براي شهادت بر قوم خود ) بياوريم و تو را ( نيز به عنوان ) شاهدي بر ( قوم خود ، از جمله ) اينان ( يعني تنگچشمان و نافرمايان ) بياوريم‌ ؟‏

‏توضيحات : ‏

‏« كَيْفَ » : چگونه خواهد بود ؟ چه حالي پيدا خواهند كرد ؟ « شَهِيداً » : گواه ( نگا : بقره / 143 ) .‏

آيه 42

‏متن آيه : ‏

‏ يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَعَصَوُاْ الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الأَرْضُ وَلاَ يَكْتُمُونَ اللّهَ حَدِيثاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏در آن روز ( كه چنين كارهائي به وقوع پيوندد ) كساني كه كفر را برگزيده و از فرمان پيغمبر سر بر تافته‌اند ، دوست مي‌دارند كه كاش ( همان گونه كه مردگان را در خاك دفن مي‌كنند و خاك بر پيكرشان مي‌ريزند ، ايشان را نيز در دل خاك دفن مي‌كردند و ) زمين ( مزار ايشان ) را بر روي آنان صاف مي‌كردند ( و همچون مردگان در خاك پنهان مي‌شدند و چنين شرمندگي و درد و رنجي را نمي‌ديدند . در آن روز آنان ) نمي‌توانند ( كردار يا ) گفتاري را از خدا پنهان سازند .‏

‏توضيحات : ‏

‏« لَوْ تُسَوَّيا بِهِمُ الأَرْضُ » : كاش زمين بر روي آنان صاف مي‌شد ! كاش مي‌شد زمين از هم بشكافد و آنان را ببلعد و دوباره به هم برآيد ! كاش همچون زمين خاك بودند و از عقاب و عذاب مي‌رستند !‏

آيه 43

‏متن آيه : ‏

‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُباً إِلاَّ عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنكُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَفُوّاً غَفُوراً ‏

‏ترجمه : ‏

‏اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! در حالي كه مست هستيد به نماز نايستيد تا آن گاه كه مي‌دانيد چه مي‌گوئيد ، و به نماز نايستيد در حالي كه جنب هستيد تا آن گاه كه غسل مي‌كنيد ، مگر اين كه مسافر باشيد . و اگر مريض يا مسافر بوديد و يا اين كه از پيشاب برگشتيد ، و يا اين كه با زنان نزديكي كرديد و ( در همه اين احوال ) آبي نيافتيد ، با خاك پاك تيمّم كنيد و ( براي اين منظور ، با خاك ) چهره و دستهايتان را مسح كنيد . بيگمان خداوند عفوكننده و آمرزنده است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنتُمْ سُكَارَيا » : در حال مستي نماز نخوانيد . اين فرمان ، مقدّمه تحريم ميخوارگي بود و سپس برابر سوره بقره آيه 219 و سوره مائده آيه‌هاي 90 و 91 به طور قطعي حكم تحريم شرف نزول يافت . معني ديگر « لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ » ، اين است كه لا تَقْرَبُوا مَواضِعَ الصَّلاةِ . يعني : به مساجد نرويد . « سُكَارَيا‌ » : جمع سَكْران ، مستان . « وَ لا جُنُباً إِلاّ عَابِرِي سَبِيلٍ » : در حالي كه جنب هستيد به مساجد نرويد مگر اين كه از آنجا عبور كنيد . در حالي كه جنب هستيد نماز نخوانيد مگر مسافر باشيد . « مَرْضَيا » : جمع مريض ، بيماران . « الْغَآئِطِ » : زمين گود . مراد پيشاب و قضاي حاجت است . « لامَسْتُمْ » : آميزش جنسي كرديد . لمس نموديد . « صَعِيداً » : سطح زمين . زمين . خاك . مفعولٌ‌به ( تيمّموا ) است يا منصوب به نزع خافض است . يعني فَتيمّموا بِصَِعيدٍ . « عَفُوّاً » : بسيار عفوكننده . بسيار زداينده گناهان .‏

آيه 44

‏متن آيه : ‏

‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيباً مِّنَ الْكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلاَلَةَ وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِيلَ ‏

‏ترجمه : ‏

‏مگر نمي‌بيني كساني كه بهره‌اي از كتاب ( هاي آسماني سابق ) بديشان داده شده است ، ( با بهاي هدايت ، ) ضلالت را مي‌خرند و مي‌خواهند كه شما ( نيز همچون ايشان ) گمراه شويد ؟‏

‏توضيحات : ‏

‏« أَلَمْ تَرَ إِلَيا » : مگر نمي‌بيني‌ ؟ مگر بي‌خبري‌ ؟‏

آيه 45

‏متن آيه : ‏

‏ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَى بِاللّهِ وَلِيّاً وَكَفَى بِاللّهِ نَصِيراً ‏

‏ترجمه : ‏

‏خداوند ( از شما ) بهتر دشمنانتان را مي‌شناسد ، و كافي است كه خدا سرپرست ( و نگهدارتان ) باشد ، و كافي است كه خدا ياور ( و مددكارتان ) باشد .‏

‏توضيحات : ‏

‏« كَفَيا » : كافي است . بسنده است .‏

آيه 46

‏متن آيه : ‏

‏ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيّاً بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْناً فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْراً لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏برخي از يهوديان سخنان را از جاهاي خود منحرف مي‌گردانند ( و كلام را از معاني اصلي به دور مي‌دارند و وارونه و چندگونه و چند پهلو صحبت مي‌كنند ) و مي‌گويند : شنيديم ( سخن تو را و به كار نگرفتيم ! ) و فرمان نبرديم ( و جز عصيان نيفزوديم ! ) بشنو ( سخنان ناروا و كاش نشنوي جز ) ناشنيدني را . و ( مي‌گفتند : ) ما را بپاي ( ولي ) زبان را پيچ مي‌دادند ( و به جاي : راعِنا ، راعينا ، يعني چوپان ما ، يا راعِناً ، يعني : نازيبا ، مي‌گفتند . . . ) و ( هدفشان ) ريشخند دين بود ( و نفرين رسول ! ) ولي اگر آنان ( به جاي اين همه سخنان ناروا و كارهاي نازيبا ) مي‌گفتند : شنيديم و اطاعت كرديم و ( سخنان ما را ) بشنو و به ما مهلت بده ( تا حقائق را درك كنيم ) به نفع و صلاح ايشان بود و ( با واقعيّت سازگارتر و ) درست‌تر ، وليكن خداوند آنان را به سبب كفرشان نفرين نموده است ( و از رحمت خود مطرود و محروم فرموده است ) و لذا جز شمار اندكي ايمان نمي‌آورند ( و داعي حق را لبّيك نمي‌گويند ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« الْكَلِمَ » : كلام . سخن . « غَيْرَ مُسْمَعٍ » : ناشنيدني . حرف بد نشنوي . گوش شنوا نداشته باشي . جز بد نشنوي . جز نيك نشنوي . واژه ( غَيْرَ ) حال است . « لَيّاً » : پيچ‌دادن . از ماده ( لوي ) . مصدر است و به معني ( لاوينَ ) به كار رفته است و حال مي‌باشد . ( نگا : آل عمران / 78 ) . « طَعْناً » : تمسخركردن . مورد استهزاء قراردادن . ( طَعْناً ) عطف بر ( لَيّاً ) است و به معني ( طَاعِنِينَ ) است ( نگا : مائده / 57 - 59 ) . « أَقْوَم‌ » : دادگرانه‌تر و به صواب نزديكتر . شايسته‌تر .‏

آيه 47

‏متن آيه : ‏

‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقاً لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏اي كساني كه كتاب ( آسماني ) به شما داده شده است ! ايمان بياوريد بدانچه ( از قرآن بر محمّد ) نازل كرده‌ايم و تصديق‌كننده چيزي است كه ( از كتاب آسماني ) با خود داريد ، پيش از آن كه ( عذابي نصيب شما كنيم و بدان وسيله آثار ) چهره‌هائي را محو كنيم ( و در آنها چشم و گوش و ابرو و بيني و لبي بر جاي نگذاريم ) و آنها را برگردانيم ( و همچون قسمت پشت خود صاف و زشت گردند ) ، يا پيش از آن كه ايشان را از رحمت خود بي‌بهره سازيم همان گونه كه ياران شنبه را ( يعني آناني كه در روز شنبه ماهي مي‌گرفتند ) نفرين كرده و نابود نموديم . و فرمان خدا انجام‌شدني است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« نَطْمِسَ » : محو كنيم . بزدائيم . وارونه و دگرگون كنيم . « وُجُوهاً » : چهره‌ها . اشخاص . « نَلْعَنَهُمْ » : نفرينشان كنيم . هلاكشان سازيم . « أَصْحَابَ السَّبْتِ » : پيروان شنبه . يهودياني كه نافرماني خدا كردند و در روز شنبه ماهيگيري نمودند و مورد خشم او قرار گرفتند ( نگا : اعراف / 163 - 166 ) .‏

آيه 48

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْماً عَظِيماً ‏

‏ترجمه : ‏

‏بيگمان خداوند ( هرگز ) شرك به خود را نمي‌بخشد ، ولي گناهان جز آن را از هركس كه خود بخواهد مي‌بخشد . و هر كه براي خدا شريكي قائل گردد ، گناه بزرگي را مرتكب شده است .‏

‏توضيحات : ‏

‏« مَا دُونَ » : كمتر از . جداي از . « إِفْتَرَيا » : به هم بافته است . بهتان‌كنان و دروغ‌زنان ، مرتكب گرديده است .‏

آيه 49

‏متن آيه : ‏

‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏مگر آگاه نيستي از كساني كه خويشتن را پاك مي‌شمارند ( و با لاف و گزاف خود را متّقي قلمداد مي‌نمايند ؟ ) . بلكه ( اين تنها ) خدا است كه ( چنان كه بايد پاكان و ناپاكان را از هم مي‌شناسد و ) كساني را كه خود بخواهد پاك مي‌دارد ( و مي‌شمارد و به راه راست هدايت مي‌نمايد و به كسي كمترين ستمي روا نمي‌دارد ) و بديشان به اندازه نخ هسته خرما هم ظلم و جور نمي‌شود .‏

‏توضيحات : ‏

‏« يُزَكُّونَ » : پاك مي‌شمارند . خود را بيهوده مي‌ستايند و در تمجيد و تعريف خود مي‌كوشند ( نگا : بقره / 111 و مائده / 18 ) . « فَتِيلاً » : نخ‌گونه و رشته باريكي كه در شكاف هسته خرما وجود دارد كه در كمي و ناچيزي بدان ضرب‌المثل مي‌زنند . اين واژه مي‌تواند مفعول دوم يا تمييز باشد .‏

آيه 50

‏متن آيه : ‏

‏ انظُرْ كَيفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الكَذِبَ وَكَفَى بِهِ إِثْماً مُّبِيناً ‏

‏ترجمه : ‏

‏بنگر كه چگونه به خدا دروغ مي‌بندند ( و خويشتن را فرزندان خدا و عزيزان او مي‌دانند و مي‌گويند كه جز يهوديان و مسيحيان كسي به بهشت نمي‌رود . ) ( نگا : بقره / 111 و مائده / 18 ) و همين دروغ كافي است كه گناه آشكاري باشد ( و بيانگر نيّت كثيف و عمل زشت ايشان گردد ) .‏

‏توضيحات : ‏

‏« كَفَيا بِهِ » : اين دروغ و بهتان كافي است . « إِثْماً » : گناه . تمييز است . « مُبِيناً » : آشكار . از مصدر ( إِبانَه ) كه گاهي لازم است و گاهي متعدّي . در اينجا به صورت لازم به كار رفته است .‏

 

موضوعات: موقعیت فعلی: فهرست قرآن / سوره نساء / تفسیر نور / آیات 1 تا 50 نساء  لینک ثابت